به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ranji

  • هادی رنجی، سعید پارسا *
    در این مقاله استفاده از راه کاری مبتنی بر پردازش تصویر جهت شناسایی بدافزارهای چندریختی مطرح شده است. بدافزارنویسان با ایجاد نسخه های مختلف از یک بدافزار در عمل راه کار تشخیص ایستای بدافزار براساس امضاء را با مشکل مواجه کرده اند. بررسی های ما بر روی شباهت تصویرهای تولیدشده از فایل بدافزارهای چندریختی و در جهت ایجاد امکان تفکیک بین بدافزارها و فایل های معمولی انجام گرفته است. با توجه به نتایج حاصل شده، امکان شناسایی بدافزارها با استفاده از تصاویر آن ها میسر شده است. با درنظرگرفتن کد دودویی در قالب یک تصویر، می توان ویژگی های زیادی جهت تعیین میزان تشایه بین نسخه های محتلف یک بدافزار استخراج نمود. براساس این ویژگی ها در عمل نشان داده شد که با دقت بی سابقه ای می توان بدافزارهای چندریختی را شناسایی نمود. کد دودویی اغلب بدافزارها به صورت بسته بندی شده یا در اصطلاح پک شده می باشد. می توان با استفاده از روش پیشنهادی خود تشابه بین فایل هایی که توسط یک ابزار بسته بندی یا در اصطلاح پک شده اند را استخراج نمود.
    کلید واژگان: بدافزار, ویروس, تصویرسازی, چندریختی, پردازش تصویر
    H. Ranji, S. Parsa *
    In this article a new technique is proposed for detection of polymorphic malware based on image processing. With the proliferation of polymorphic malware, the efficacy of signature-based static analysis systems is greatly reduced. This survey is based on the comparison of the images developed from malware samples binary code. With the advent of image processing applications for binary code analysis, numerous features could be extracted for comparing malware isomorphs. Based on these features, we have been capable of detecting malware isomporphs with an unprecedented accuracy. Most often, malware samples binaries are packed. Using our proposed method, we have been capable of detecting the unique similarity between executables packed with a same packer.
    Keywords: Malware, Viruses, Visualizing, Polymorphic, Image Proccessing
  • مهرناز احمدشعربافی، نجمه رنجی *
    سابقه و هدف
    پولیپوز آدنوماتوز فامیلی (Familial adenomatous polyposis) FAP یک سرطان کلورکتال در اثر جهش در ژن APC است که بصورت اتوزومی غالب به ارث می رسد. در مبتلایان به FAP بعد از 20 سالگی، آدنوم ها شکل گرفته که یک یا دو دهه بعد به تومور بدخیم پیشرفت می کنند. هدف از این مطالعه بررسی جهش در اگزون 3 و بخشی از اگزون 15 در ژن APC از مبتلایان به FAP در استان گیلان می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی مبتلایان به FAP با داشتن بیش از صد پولیپ در کلورکتال، از بین 100 فرد مبتلا به سرطان کلورکتال شناسایی و پنج سی سی خون از بیماران تهیه شد. اگزون 3 و بخشی از اگزون 15 ژن APC بواسطه واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) تکثیر شد و برای تعیین نوع جهش های کوچک تحت تعیین توالی مستقیم قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این مطالعه یک جهش بی معنی (c.3184C>T، p.Q1062X) در یک فرد مبتلا به FAP کلاسیک با پولیپوز شدید شناسایی شد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که پولیپوز شدید در فرد مبتلا به FAP با جهش بی معنی که منجر به تولید پروتئین کوتاه شده APC شد، مرتبط می باشد.
    کلید واژگان: ژن APC, FAP, جهش, PCR, سکوئنسینگ
    M. Ahmad Sharbafi, N. Ranji *
    Background And Objective
    Familial adenomatous polyposis (FAP) is a colorectal cancer caused by the mutation in the APC gene, inherited as an autosomal dominant. In patients with FAP, adenomas are formed after the age of 20, which develop malignant tumors one or two decades later. The aim of this study was to determine the mutation in a part of exon 15 of APC gene in patients with familial adenomatous polyposis in Gilan province.
    Methods
    In this study, a nonsignificant mutation (c.3184C > T, p.Q1062X) was identified in a person with a classic FAP with severe polyposis.
    FINDINGS: In this study one nonsense mutation (c.3184C>T, p.Q1062X) was identified in a classic FAP patient with severe polyposis.
    Conclusion
    The results of the study showed that severe polyposis was associated with a nonsignificant mutation that resulted in the production of short APC protein in a person with FAP.
    Keywords: APC gene, FAP, mutation, PCR, sequencing
  • زهرا احمدی رودبارکی، نجمه رنجی *، بهرام سلطانی تهرانی
    سابقه و هدف
    سیلیبینین (سیلیبین) یک ترکیب فعال سیلیمارین با فعالیت های ضدباکتریایی است. در جدایه های سودوموناس آئروژینوزا مقاوم به سیپروفلوکساسین افزایش بیان ژن mexB گزارش شده است. هدف از این مطالعه، ارزیابی بیان ژن mexB در جدایه های سودوموناس آئروژینوزای تیمار شده و تیمار نشده با سیلیبینین بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، جدایه های سودوموناس آئروژینوزا از بیمارستان ها و آزمایشگاه های استان گیلان تهیه شد. بعد از تعیین حساسیت به چند آنتی بیوتیک (دیسک دیفیوژن و MIC)، 5 جدایه سودوموناس آئروژینوزای مقاوم تحت تیمار با سیپروفلوکساسین (1/2MIC) به تنهایی (گروه 1) و در ترکیب با سیلیبینین انکپسوله در میسل (نانوذرات) (گروه 2) قرار گرفت. بعد از 24 ساعت، استخراج RNA و سنتز cDNA در گروه 1 و 2 صورت گرفت و بیان ژن mexB به روش Realtime-PCR کمی (Q-RT-PCR) و معادله 2-ΔΔCT ارزیابی گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه از 69 جدایه سودوموناس آئروژینوزا، 33/33% به روش دیسک دیفیوژن و 37/68% به روش MIC مقاوم به سیپروفلوکساسین تشخیص داده شدند. نتایج نشان داد که سیلیبینین انکپسوله در نانوذرات (μg/ml400)، مرگ را در جدایه های مقاوم تحت تیمار با سیپروفلوکساسین (1/2MIC) تا 50% القاء می کند. در سلولهای تحت تیمار با سیلیبینین و سیپروفلوکساسین کاهش بیان ژن mexB در مقایسه با سلولهای تحت تیمار با سیپروفلوکساسین به تنهایی آشکار شد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد سیلیبینین از طریق کاهش بیان ژنهای درگیر در سیستم های افلاکس پمپ نظیر mexB باعث افزایش تاثیر سیپروفلوکساسین در مهار رشد سودوموناس آئروژینوزا شود.
    کلید واژگان: سیپروفلوکساسین, mexB, نانوذرات, سودوموناس آئروژینوزا, سیلیبین
    Z. Ahmadi Roudbaraki, N. Ranji *, B. Soltani Tehrani
    Background And Aim
    Silibinin (silybin) is an active component of silymarin with anti-bacterial activities. In drug resistant isolates of Pseudomonas aeruginosa has been reported overexpression of mexB gene. The aim of this study was evaluation of mexB gene expression in silibinin treated and untreated isolates of Pseudomonas aeruginosa.
    Methods
    In this descriptive analytical study, Pseudomonas aeruginosa isolates were obtained from hospitals and laboratories of Guilan province. After determining several antibiotics susceptibility (disc diffusion and MIC), 5 ciprofloxacin resistant isolates of Pseudomonas aeruginosa were treated by ciprofloxacin (1/2MIC) only (group1) and in the combination with silibinin-encapsulated micelles (nanoparticles) (group2). After 24h, RNA extraction and cDNA synthesis was performed in group1 and group2 and mexB gene expression was evaluated by quantitative-realtime PCR (Q-RT-PCR) and 2-ΔΔCT equation.
    FINDINGS: In this study from 69 isolates, 33.33% by disc diffusion test and 37.86% by MIC test were determined ciprofloxacin resistant. Our analysis showed that silibinin -encapsulated nanoparticles (400µg/ml) induced death up t0 50% in ciprofloxacin (1/2MIC) treated resistant isolates during 24h. In treated cells with silibinin and ciprofloxacin revealed downregulation of mexB gene compared to treated cells with ciprofloxacin alone.
    Conclusion
    It seems that silibinin is cause of increasing ciprofloxacin effect on inhibition of growth of Pseudomonas aeruginosa through decreasing expression of genes implicated in efflux pomp systems such as mexB.
    Keywords: Ciprofloxacin, mexB, Nanoparticles, Pseudomonas aeruginosa, Realtime PCR, Silybin
  • جلال الدین قضاوتی، داود محمدزمانی، مهدی عباسقلی پور، بهزاد محمدی الستی، عادل رنجی
    ایجاد بستر مناسب و بذرکاری دستی بذرهای سبزیجات کوچک در سینی های کاشت نشاء، فرآیندی زمان بر و مستلزم نیروی انسانی بالاست و موجب محدود شدن ظرفیت تولید کشت سبزیجات در گلخانه ها می شود، در شرایط ایران، کشاورزان از بذرکارهای ظرفیت بالا خارجی به دلیل قیمت بالا استفاده نمی کنند، هدف از این پژوهش طراحی و ساخت یک ربات بذرکار دقیق برای سینی های کاشت می باشد، براساس پارامترهای طراحی شده در آزمایشگاه، یک نمونه اولیه از یک بذرکار بادی توسط نرم افزار طراحی SolidWorks شبیه سازی و برای کاشت بذر گوجه فرنگی ارزیابی گردید، مشاهدات نشان می دهد این ربات بذرکار می تواند در یک ردیف از سلول ها در یک سینی، شیار ایجاد کرده و در اندک زمانی؛ یک بذر را در آن شیار جا دهد، این بذرکار در فشار مکش 89/3 و 42/3 بار و قطر سوراخ های 47/0 و 49/0 میلی متر مورد ارزیابی قرار گرفت، بسته به اندازه سینی ها، ظرفیت نامی این بذرکار بین 17000 تا 35000 سلول در ساعت می باشد، قیمت تمام شده بذرکار با ظرفیت نامی 17000 سلول در ساعت با استفاده از نمونه اولیه این دستگاه بذرکار، حدود 30 درصد از هزینه محاسبه شده در بذرکاری به روش دستی است، دقت سامانه طراحی شده به طور میانگین 88 درصد بوده و ظرفیت نامی کشت سامانه، 170 سینی در هر ساعت اندازه گیری شد.
    کلید واژگان: بذر گوجه فرنگی, ربات, سینی نشاء, کارگر, کاشت
    J. Ghezavati, D. Mohammad Zamani, M. Abbasgholipour, B. Mohammadi Alasti, A. Ranji
    Introduction
    From an economic viewpoint, tomato is considered as the second most valuable crop after potato. It is also preceded by the potato in terms of per capita consumption in the world. In 2008, the cultivation area used for the tomato as equal to 163,539 hectares in Iran and the production of it was equal to 5,887,715 tons with an average production of 117,887 tons in 4352 hectares in the provinces, respectively. Having high production volume and quality, costly hybrid seeds are currently used for the major planting areas of vegetable in Iran. Most of the used transplanted seedlings are 83%. Since the seeds are expensive, the percentage of seedlings and healthy and disease-free seeds should be used for maximized germination and be transferred to the fields of open space. Preparing seedlings in transplanting trays is a technology to respond to this need. Trays are covered with a layer of Peat and Miculite fertilizers. Then, one seed is manually placed in each cell after gauging and preparing a suitable field. However, manually placing seeds is time-consuming and requires hard labor. Sixteen working labors per hour are required for 15 × 7 cell in order to have 10200 seedlings grown in 100 trays. Due to lack of adequate labor, production capacity of greenhouses is reduced, especially in the farming season when finding labor for planting vegetable sprouts is laborious. Therefore, mechanizing tray seeding operations is essential to increase the capacity of the growing industry of greenhouses in Iran.
    Materials And Methods
    Initially, the tomato seeds were examined in the laboratory. The most important parameters of the study included size, shape, weight, the speed of getting out of the tank and the minimum carrying speed. Then, a vacuum-based single seed picking unit was prepared to investigate the factors influencing the design, so that a single tomato seed can be harvested from the masses. The most important factors considered in the design and construction included: cost, ease of performance, portability, use of local equipment, the planter’s capacity as well as the style of picking single seeds (In Fig.1, the original scheme of the device is presented). The planter consists of several parts operating harmoniously to yield the desired results. These parts include a chassis and conveyor belt mechanism, primary and secondary fertilizer tanks, squashing unit, seed metering device and vibrating reservoir of the seed (The main text of modeling the device with SolidWorks software is shown in Fig.2). This device is designed in such a way that the position of the nozzle, the suction pressure, the height of removing seeds and the vibration frequency of the seeding tray are adjustable. Evaluation of the device was carried out by single seeding of tomato seeds in trays with 105 cells (7 × 15). Suction pressure and nozzle size were calculated for tomato seeds. Scaling distances were considered equal, based on the 30.5-mm intervals of the cells. Single seed picking efficiency of seeds was calculated by the system, as the single percentage of seeding and the total percentage of seeded cells. Seed consumption efficiency is the ratio of the total seeded cells to the total number of existing seeds in the cells. Seeding efficiency also refers to single, dual, and multiple harvested seeds. Furthermore, the device capacity is defined as the number of seeded tray cells per hour. In order to design and build a precise robot planter, an experiment including the designed planter and planting speed of workers in 10 repetitions was designed and implemented to estimate the seeding time and compare with automated and manual planting methods. Seedling trays with four replications were cultivated by the designed robot and the number of cultivated seeds per tray at each stage were correctly counted. After that, the spent planting time by a worker was determined with four replications.
    Results And Discussion
    The planting rate of tomato seeds is different when comparing mechanized and manual methods. As it is known, the time required for cultivation in the mechanized method is at least one-tenth of the time required for cultivation in the conventional and manual method, which causes the planting rate to increase, and this robot is one of the components of cultivation in the mechanized method in cultivation and production of tomatoes. By assessing planting time using the mechanized method it was revealed that an average of 26.3 seconds is needed to fill a 7 × 15 centimeter tray of tomato seeds with 105 cells. The same planting procedure in the manual method takes an average of 357 seconds which is indicative of the high rate of the designed device. The planter capacity experimented using a seedling tray with the size of 15×7 cells, was calculated to be 17750 cells per hour showing that the suction pressure increases by a reduction in seed size. Thus, while working with small-sized seeds, fluctuations of the suction pressure must be carefully considered to be minimized and the seed being dual was only affected by the opening diameter. Therefore, the opening diameter should become the same in size in order to minimize the dual seed instances. In case of the tomato, the opening diameter had a great influence on the seeds being bulky.
    Conclusions
    Manual planting takes a considerable time in comparison with the mechanized planting. Furthermore, using the designed device in addition to speeding up the planting process, caused regular and accurate cultivation of tomato seeds in order to produce seedlings. The results indicate that utilizing the device over time is highly economical for the major producers of tomatoes, and it is recommended to be used in agro-industry companies, and in the mechanized method of planting in large scales.
    Keywords: Manual, mechanized cultivation, Planting, Robot, Seedling tray, Tomato seed, Worker
  • نورالدین شایسته*، حسین رنجی
    استان آذربایجان غربی منطقه ای کوهستانی در شمال غرب ایران واقع است که از پتانسیل بالایی در تولید غلات برخوردار می باشد. تنوع شته های فعال در مزارع گندم این استان از سال 1389 تا 1390 به مدت دو سال مورد بررسی قرار گرفت و علاوه بر محاسبه تنوع گونه ای شته های غلات، دشمنان طبیعی آنها نیز شناسایی شدند. در این مطالعه تعداد شش گونه شته زیان آور غلات و پنج گونه کفشدوزک از مهمترین دشمنان طبیعی آنها طی مراحل مختلف رویشی گندم جمع آوری شدند. در سال 1389 گونه Schizaphis graminum (Rondanii) از بیشترین میزان فراوانی برخوردار بود و گونه غالب در نظر گرفته شد. بیشترین میزان غنای گونه ای شته های غلات جمع آوری شده به تعداد پنج گونه در اواسط اردیبهشت ماه سال 1389 به ثبت رسید. بیشترین میزان شاخص تنوع شانن (81/1) در تاریخ 12/2/89 و کمترین میزان این شاخص (65/0) نیز مربوط به تاریخ 10/4/89 بود. در سال 1390 گونه Metopolophium dirhodum (Walker) با بیشترین میزان فراوانی، گونه غالب در نظر گرفته شد. بیشترین میزان غنای گونه ای شته های غلات در سال 1390 در اواخر خرداد ماه مشاهده شد. بیشترین میزان شاخص تنوع شانن (25/1) فروردین سال، در تاریخ 26/1/90 و کمترین میزان این شاخص (81/0) نیز مربوط به تاریخ 25/2/90 بود.
    کلید واژگان: پراکنش, دشمن طبیعی, شته, گندم, شاخص, غنای گونه ای
    N. Shayesteh*, H. Ranji
    West Azerbaijan Province is a mountainous area in the North West of Iran that has a high potential for the production of grains/cereals. The diversity of active aphids species and their coccinellids predators in wheat farms of this province was studied for two years during 2010 and 2011. The present study identified six harmful species of aphids and five species of ladybird beetles being their main enemies at different wheat growth stages and different sampling dates. In 2010, Schizaphis graminun (Rondanii) species was the most frequently found species and was considered as dominant species in the area. The highest species richness of the collected grains/cereals aphids was recorded five species in the early of May in 2010. The highest degree of Shannon diversity index (1.81) was also related to 2nd of May, 2010 and the least amount of the same index (0.65) was found in 1st of July in the same year. In 2011, Metopolophium dirhodum (Walker) species had the most frequency rate and was regarded as the dominant species. The highest species richness of the collected aphids of the grains was observed during the mid-June in 2011. The highest degree of Shannon diversity index (1.25) was related to 15th of April 2011 and the least amount of the same index (0.81) was found in 11th of March in that year.
    Keywords: Aphid, Distribution, Natural enemies, Species richness, Wheat
  • حسین رنجی*، یونس کریم پور، ابوفاضل دوستی
    مقاله حاضر نتایج اولین بررسی برای شناخت فون مگس های مینوز خانواده Agromyzidae منطقه ارومیه در استان آذربایجان غربی و فهرستی از مگس های این خانواده را در ایران ارائه می کند. در طول سه سال بررسی مجموعا 20 گونه متعلق به 9 جنس از مگس های این خانواده در منطقه ارومیه شناسایی شدند که از میان آن ها یازده گونه شامل، Amauromyza (Cephalomyza) luteiceps (Hendel 1920)، Aulagromyza populi (Kaltenbach، 1864)، Cerodontha (Poemyza) lapplandica (Rydén، 1956)، Liriomyza hieracii (Kaltenbach، 1862)، Melanoagromyza aeneoventris (Fallén، 1823)، Melanoagromyza albocilia Hendel، 1931، Melanoagromyza nigrissima Spencer، 1976، Ophiomyia beckeri (Hendel، 1923)،
    Ophiomyia curvipalpis (Zertterstedt، 1848)، Ophiomyia orbiculata (Hendel، 1931) و Pseudonapomyza europaea Spencer، 1973 برای فون ایران جدید بوده و با اضافه کردن گونه های فوق، فهرست مگس های مینوز ایران شامل 46 گونه می شود.
    کلید واژگان: Agromyzidae, دوبالان, مینوز, گزارش جدید, ارومیه, ایران
    H. Ranji *, Y. Karimpour, A. Dousti
    The paper presents the first contribution to the knowledge of the leaf miner flies (Diptera: Agromyzidae) of the Urmia region in the West Azerbaijan province and a list of the 46 recorded species of agromyzid flies of Iran. During a three-year survey, 20 agromyzid species were identifiedbelonging to nine genera. The species Amauromyza (Cephalomyza) luteiceps (Handel 1920), Aulagromyza populi (Kaltenbach, 1864), Cerodontha (Poemyza) lapplandica Ryden, 1956, Liriomyza hieracii (Kaltenbach, 1862), Melanoagromyza aeneoventris (Falleh, 1823), Melanoagromyza albocilia Handel, 1931, Melanoagromyza nigrissima Spencer, 1976, Ophiomyia beckeri (Hendel, 1923), Ophiomyia curvipalpis (Zerterstedt, 1848), Ophiomyia orbculata (Hendel, 1931) and Pseudonapomyza europaea Spencer, 1973 werereported as new records for the Iranian insect fauna.
    Keywords: Agromyzidae, leaf miners, new records, Urmia, Iran
  • بهاره عزیزی نژاد*، رحیمه پورحیدر، ژیلا رنجی، زعفر قلی نژاد
    پیش زمینه و هدف
    پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان و رابطه آن با اضطراب و مولفه های شخصیتی انجام گردید.
    مواد و روش کار
    بدین منظور 300 نفر دانشجو (167 پسر و 133 دختر) از دانشگاه علوم پزشکی ارومیه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1998)، اضطراب (نجاریان و همکاران، 1375) و تیپ شخصیتی A یا B پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون t مستقل انجام گرفت.
    یافته ها
    یافته ها حاکی از آن بود که میزان شیوع اعتیاد به اینترنت در پسرها بیشتر از دخترها می باشد (P<0. 005)، بین اعتیاد به اینترنت و اضطراب رابطه معنادار مثبت وجود دارد (P<0. 01)، همچنین افراد تیپ A نسبت به تیپ B بیشتر به اینترنت معتاد می شوند (P<0. 005) و متغیرهای جنسیت، اضطراب و رشته تحصیلی می توانند اعتیاد به اینترنت را به طور معناداری پیش بینی کنند (P<0. 005).
    بحث و نتیجه گیری
    به طورکلی با شناخت عوامل زمینه ساز می توان به افراد مستعد اعتیاد به اینترنت در استفاده بهینه از اینترنت کمک کرد.
    کلید واژگان: اعتیاد به اینترنت, اضطراب, مولفه های شخصیتی
    Azizi Nejad*, Porheydar, Ranji, Golinezhad
    Background and Aim
    The main goal of this research is study of the internet addiction amount among students and its relationship between personality elements and anxiety
    Materials and Methods
    The statistical population included all students of Urmia Medical Sciences University in which 300 individuals including (167 males and 133 females) and choosing by stratified sampling. They answered to three questionnaires such as Yang internet addiction (1998), Anxiety of Najarian (1375) and A & B personality type. Data analysis is performed by SPSS software and using descriptive and inferential statistics such as Pearson correlation, regression and independent t test.
    Results
    The results show that amount of males internet addiction is more than females (P<0. 005). There is positive and significant relationship between internet addiction and anxiety (P<0. 01). Also persons with A personality type be accustomed more than persons with B personality type (P<0. 005) and variables such as gender, anxiety and academic field can predict internet addiction significantly.
    Conclusion
    In general it can be helped to make optimal use of the internet to susceptible individuals of internet addiction with the underlying factors.
    Keywords: Internet addiction, Anxiety, Personality elements
  • علیرضا عیوضی *، علی نجفی پر، سید حیدر موسوی انزابی، حسین رنجی
    جهت ارزیابی اثرات پیش تیمار بذر در القای تحمل به تنش رطوبتی، آزمایشی تحت شرایط آزمایشگاهی و مزرعه ای در سال زراعی 8-1387 به صورت کرت های خرد شده در ایستگاه ساعتلوی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی اجرا شد که در آنچهار رقم گندم زرین و شهریار (از ارقام آبی)، سرداری و آذر (از ارقام دیم) به عنوان فاکتور اول و عامل های هیدرو پرایمینگ (آب مقطر)، اسمو پرایمینگ (پلی اتیلن گلیکول8000، 10 درصد وزنی، کلرید سدیم 5 درصد و کلرید پتاسیم 5/2 درصد)، ریز مغذی 4 درصد، اوره 10 درصد و تنظیم کننده های رشد (سایکوسل1000 و اکسین 20 میکروگرم بر گرم) به همراه شاهد (عدم پیش تیمار) به عنوان فاکتور دوم مورد بررسی قرار گرفتند. آرایش تیمارها در ارزیابی آزمایشگاهی به صورت طرح کاملا تصادفی و دو آزمایش مجزای مزرعه ای تحت شرایط تنش رطوبتی و شاهد بدون تنش رطوبتی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تکرار بودند. تنش رطوبتی در مزرعه با قطع آبیاری از مرحله ساقه رفتن اعمال شد. تجزیه واریانس صفات نشان داد که صفات طول ساقه چه و ریشه چه و وزن خشک آنها، عملکرد دانه و اجزای آن، ماده خشک کل و محتوای نسبی آب برگ پرچم اختلاف آماری معنی دار در سطح احتمال پنج درصد داشتند. پیش تیمار سایکوسل از بالاترین طول (8/17 و 2/17 سانتی متر) و و وزن خشک (0/8 و 5/11 میلی گرم) به ترتیب در ریشه چه و ساقه چه برخوردار بود. کلیه پیش تیمارها نسبت به شاهد در چهار رقم موجب افزایش عملکرد دانه شد. در میان پیش تیمارها، سایکوسل و اکسین بیشترین عملکرد دانه (به ترتیب 563 و 557 گرم بر متر مربع) و همچنین بیشترین درصد تغییرات را تحت شرایط تنش رطوبتی در مقایسه با شرایط شاهد بدون تنش رطوبتی داشتند. پیش تیمار کلرید پتاسیم در چهار رقم از حداقل درصد تغییرات تحت تنش رطوبتی در مقایسه با شرایط شاهد بدون تنش رطوبتی برای صفات ماده خشک کل (7/10- درصد)، عملکرد دانه (0/4- درصد) و محتوای نسبی آب برگ پرچم (3/9- درصد) برخوردار بود. این پیش تیمار باعث افزایش تعداد سنبله در متر مربع در رقم های شهریار، زرین و آذر گردید. در بین ارقام، آذر با 89/0 شاخص حساسیت به تنش محیطی متحمل ترین رقم به تنش رطوبتی شناخته شد. همبستگی مثبت و معنی دار بین صفات تعداد سنبله در متر مربع (**91/0)، دانه در سنبله (**92/0) و ماده خشک کل (*79/0) با عملکرد دانه تحت تاثیر پیش تیمار بذر مشاهده شد که به نظر می رسد این صفات می توانند به عنوان معیار غیر مستقیم در گزینش ارقام با عملکرد بالا سودمند باشند.
    کلید واژگان: اسمو پرایمینگ, پرایمینگ هورمونی, هیدرو پرایمینگ, تنش رطوبتی, گندم
    A. Eivazi *, A. Najafi Par, S.H. Mousavi Anzabi, H. Ranji
    To evaluate the effects of seed priming on inducing of water stress tolerance, an experiment was carried out under laboratory and field conditions in Satloo station of Agricultural and Natural Resources Research Center in West Azerbaijan province at 2008-9 seasons. A factorial experiment was formed, with the first factor including four cultivars Zarrin and Shahriar (irrigated cultivars), Sardary and Azar (rainfed cultivars) and the second factor, hydro-priming, osmotic solutions (10% polyethylene glycol (8000), 2.5% KCL, 5% NaCl, 10% Urea, 4/0% Micro nutrient), plant growth regulators (1000 ppm Cycocel and 20 ppm Auxin) and non priming as a control. Treatments were arranged at laboratory in Completely Randomized Design and two separate experiments with Randomized Blocks Design under normal and water stress at field conditions with five replications. Irrigation was held at booting stage in water stress experiment. Results of analysis of variance showed that there were statistically significant differences for traits of plumule and radical lenghts and their dry weights, grain yield and its components, total dry matter and relative water content of lage feaf (P≤0.05). Pretreatment of Cycocel was allocated maximum plumule (17.8cm) and radical (17.2cm) lenghts and their dry weights (8.0 and 11.5mg, respectively). All priming treatments at four cultivars had more grain yield than control and at plant growth regulators were dominant and the highest variation percentage. Total dry matter (-10.7%), grain yield (-4.0%) and relative water content (-9.3%) at seed priming with potassium cholride had the lowest variation percentage under water stress than normal conditions. This pretreatment increased spike per squar meter in Shariar, Zarrin and Azar. Within cultivars, Azar with 0.89 susceptibility index was the most tolerance to drought stress. Traits of total dry matter, grain per spike and spike per squar meter observed positive significant correlations with grain yield at seed priming treatments, 0.91**, 0.92** and 0.79*, respectively. It seems that these traits could be used as an indirect criterion for selection of cultivars with high grain yield.
    Keywords: Osmo priming, Hormonal priming, Hydro priming, water stress, Wheat
  • سید حیدر موسوی انزابی، علیرضا عیوضی، حسین رنجی
    کلزا (.Brassica napus L) یکی از محصولات دانه روغنی مورد توجه کشاورزان در ایران می باشد. شته مومی کلم Brevicoryne brassicae (L.) یکی از آفات مهم کلزا در استان آذربایجان غربی است که خسارت سنگینی به این گیاه وارد می کند. با توجه به اهمیت این آفت مطالعه ای در دو قسمت مزرعه ای و گلخانه ای به منظور ارزیابی تحمل 21 ژنوتیپ کلزا نسبت به شته مومی کلم طی سال های 1385 تا سال 1387 انجام شد. طی سه سال آزمایش مزرعه ای هر سال دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار تحت شرایط آلودگی طبیعی و عدم آلودگی برای سنجش تحمل انجام گردید. ارزیابی تحمل در شرایط مزرعه ای با استفاده از شاخص های کاهش عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در غلاف و تعداد غلاف ساقه اصلی و فرعی محاسبه گردید. تجزیه مرکب اختلاف آماری معنی داری حداقل در سطح احتمال 1% برای این صفات نشان داد. ژنوتیپ های Opera، Sahara و Okapi کمترین شاخص کاهش عملکرد و ژنوتیپ های Geronimo، Talent و Celisius بیشترین شاخص کاهش عملکرد را داشتند. در تجزیه خوشه ایژنوتیپ های Opera و Sahara در گروه متحمل و ژنوتیپ های Talent، ARG-91004، Geronimo، Celisius و ARC-5 در گروه حساس قرار گرفتند. ارزیابی تحمل تحت شرایط گلخانه ای طی دو سال در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در دو آزمایش مجزای آلوده و عدم آلوده انجام گردید. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اختلاف آماری معنی داری در سطح احتمال 1% برای شاخص های خسارت و شاخص کاهش طول ساقه بین ژنوتیپ ها وجود داشت. در مجموع دو ژنوتیپ Okapi و Opera در گروه متحمل و ژنوتیپ های Talent، Geronimo، Ebonite، ARG-91004 و ARC-5 در گروه حساس قرار گرفتند. مقایسه نتایج صحرایی و گلخانه ای نشان داد که ژنوتیپ Geronimo نسبت به شته مومی کلم بسیار حساس و ژنوتیپ Opera دارای مقاومت قابل قبول می باشند و می توان از این ژنوتیپ ها در برنامه مدیریت تلفیقی شته مومی کلم استفاده نمود.
    کلید واژگان: کلزا, شته مومی کلم, Brassica napus, Brevicoryne brassicae
    H. Mousavi, Anzabi, A. Eivazi, H. Ranji
    Canola (Brassica napus L.) is one of oilseed plants that has caught the attention of Iranianfarmers. Cabbage aphid Brevicoryne brassicae (L.) is one of the important pests of canola in Urmia region. Regarding to the importance of this pest, an investigation was carried out under both conditions of field and green house in order to evaluate the resistance of 21 canola genotypes against cabbage aphid during 2005-2008. Under field conditions, two separate experiments, each of three replications were performed based on complete randomized blocks designs under both natural infestation and no-infestation conditions to assess tolerance. Natural infestations occurred in all three experimental years. The evaluation of tolerance under field conditions was performed based on the indices as yield loss, 1000 kernal, the number of seed per capsule, and the number ofcapsules per main and accessory stems. Data analysis indicated highly significant differences (p%1) among different genotypes from the stand point of the studied indices. The genotypes Opera, Sahara and Okapi had the least index of yield loss, and the genotypes Geronimo, Talent and Celisius had the most highest index of yield loss. Based on cluster analysis, the genotypes Opera and Sahara were placed in tolerant group and the genotypes Talent, ARG-91004, Geronimo, Celisius and ARC-5 were classified as members of susceptible group. The evaluation of 21 genotype tolerance based on randomized plots design with three replications was carried out in two separate infected to aphid and control treatments under greenhouse conditions during two experimental years. Results indicated differences (p%1) among various genotypes from the view point of their disformation and stem growth decrease indices. Considering these two indices, two genotypes Okapi, and Opera were placed in tolerant group, and the genotypes Talent, Geronimo, Ebonite, ARG-91004, and ARC-5 were known as members of the susceptible group. The comparison of the results obtained through field and green house experiments illustrated that Geronimo was highly susceptible to cabbage aphid, and the genotypes Opera had an acceptable resistance applicable in the integrated management programs against cabbage aphid.
    Keywords: Brassica napus, Brevicoryne brassicae, Cabbage aphid, Canola
  • کیوان فتوحی، محمود مصباح، سیدیعقوب صادقیان مطهر، ذبیح الله رنجی
    شناخت رابطه عملکردریشه در چغندرقند با صفات دیگر از اهمیت خاصی در اصلاح این محصول برخوردار است. تجزیه علیت یکی از روش‪های بسیار مفید کاربردی برای تجزیه ضرایب همبستگی ژنتیکی و فنوتییی و پی بردن به اثرات مستقیم و غیرمستقیم به‪شمار می‪رود. در این تحقیق، روابط بین عملکرد ریشه، اجزای عملکرد و برخی از صفات مرفولوژیک در چغندرقند مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی، تعداد 20 توده اصلاحی در دو شرایط معمولی و تنش شوری در مزرعه و گلخانه مورد مطالعه قرار گرفتند. کشت در شرایط معمولی با استفاده از خاک مزرعه با هدایت الکتریکی 1/1 و اعمال تنش شوری با کاشت در زمین شور با هدایت الکتریکی حدود 12دسی‪زیمنس بر متر انجام شد. در گلخانه با افزودن نمک طعام، شرایط شوری مشابه فراهم شد. ابتدا همبستگی فنوتیپی بین صفات مطالعه شده با عملکرد ریشه محاسبه شد. سپس با استفاده از روش های رگرسیونی، مناسب‪ترین مدل برای عملکردریشه تهیه و در نهایت همبستگی عملکرد ریشه با صفات باقیمانده در مدل با استفاده از روش تجزیه علیت به اثرات مستقیم و غیرمستقیم تفکیک شد. نتایج نشان داد که در شرایط معمولی صفات درصد پوشش سبز و تراکم بوته حدود 56 درصد و در شرایط تنش شوری چهار متغیر سدیم، پتاسیم، درصد پوشش سبز و تراکم بوته 87 درصد ازتغییرات عملکردریشه را تبیین می کنند. تجزیه علیت برای صفت عملکردریشه به عنوان متغیر تابع در شرایط بدون‪تنش و تنش شوری نشان داد که در شرایط معمولی، درصد پوشش سبز دارای اثر مستقیم مثبت و قابل توجه (5534/0=P) و در شرایط تنش شوری پتاسیم (6591/0=P) و درصد پوشش سبز (5919/0=P) دارای اثرات مستقیم مثبت و قابل ملاحظه بود. لذا زمانی‪که به‪نژادگران تعداد زیادی لاین در اختیار داشته باشند، مقدار درصد پوشش سبز و پتاسیم محتوی ریشه راهنمای مؤثری در گزینش سریع، زودهنگام و مؤثر مواد ژنتیکی خواهد بود.
    کلید واژگان: اصلاح, تجزیه علیت, تنش شوری, چغندرقند, ژرم پلاسم, گلخانه
    K. Fotohi, M. Mesbah, S. Y. Sadeghian, Z. Ranji
    Understanding the relationship between root yield and other traits in sugar beet may be a crucial step towards successful breeding of this important crop. Path analysis provides a useful method in analyzing the genetic and phenotypic coefficients of correlations. This method is able to effectively unveil direct and indirect effects among traits of interest. In this research, root yield, yield components, some morphological traits and their relationships were investigated. The study included 0 different sugar beet genotypes that were planted in field under normal (Ec=. ) and salt stress (Ec= ds/m) conditions. Genotypes were also screened in greenhouse under similar conditions. Data analysis was done by calculating the coefficients of correlations between root yield and other evaluated traits. Then, using regression analysis a model including significant traits was developed. Finally, path analysis was used to dissect root yield with traits remained in the model into determine direct and indirect effects. Our findings indicated that under normal condition, traits including canopy cover and number of plants per m together accounted for 56 percen of the variation in root yield. However, under salt stress condition, four variables including canopy cover, number of plants per m, Na and K content together accounted for up to 87 percentage of the variation in root yield. Using path analysis it was found that under normal condition, canopy cover had a considerable positive effect (P = 0.554) on root yield while under salt stress, in addition to canopy cover (P = 0.599) the K+ content (P = 0.659) also indicated a considerable positive effect on root yield. We concluded that traits including canopy cover and K+ content may be used to accelerate the selection process in breeding programs wherever a huge number of germplasm has to be evaluated.
  • سید حیدر موسوی انزابی، قدیر نوری قنبلانی، محمود شجاعی، علیرضا عیوضی، حسین رنجی
    شته مومی کلم Brevicoryne brassicae L. یکی از آفات جدی کلزا در جهان است . از آن جا که کاربرد گیاهان مقاوم یکی از روش های مناسب و مطلوب برای کنترل آن می باشد، بررسی حساسیت 21 ژنوتیپ کلزا (Brassica napus L.) نسبت به شته مومی کلم به منظور مطالعه ارقام مقاوم و حساس در یک آزمایش مزرعه ای بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار تحت شرایط آلودگی طبیعی در شهرستان ارومیه در سال 1385-1384 انجام گردید . ارزیابی ژنوتیپهای موجود با استفاده از فرمول = P×N×L شاخص آلودگی (Infestation index) انجام گردید که در آن درصد گیاهان آلوده هر کرت =p و متوسط تعداد شته موجود در یک سانتی متر ساقه =n و متوسط طول ساقه آلوده در هر کرت =L بود. تغییر و تبدیل داده های این شاخص با فرمول (Ii+0.5)1⁄2 انجام شد . آغاز آلودگی به شته از اواخر اردیبهشت مشاهده گردید و تا برداشت کلزا در اواخر خرداد این آلودگی وجود داشت . میزان آلودگی در آخرین نمونه برداری همزمان با رسیدن دانه های کلزا اندکی کاهش یافت . تاریخ های مختلف نمونه برداری چهارم بیشترین شاخص آلودگی را داشت. ژنوتیپهای کلزا در چهار گروه زیر قرار گرفتند:1. گروه مقاوم (Modena، Sunday، Opera and Sinatra)
    2. گروه نیمه مقاوم (Zarfam، Sahara، Okapi، ARG-91004، ARC-5، Orient، Milena and ARC)
    3. گروه نیمه حساس (SLMO46، Talent، Celisius، Elite، Dexter and Ebonite)
    4. گروه حساس (Geronimo، Olpro and Licord)
    کلید واژگان: شته مومی کلم, کلزا, مقاومت گیاه, شاخص آلودگی
    S.H. Mousavi, Gh Noori, M. Shojaei, A. Aevazi, H. Ranji
    Cabbage aphid (Brevicoryne brassicae L.) is a serious pest of canola (Brassicae napus L.) in the world and host plant resistance is considered to be important. Therefore, 21 genotypes of canola were evaluated in a randomized Complete Blocks Design with three replications. The experiment was performed under natural field conditions in the West Azerbaijan province, in 2005-06. Evaluation of the genotypes was based on the infestation index calculated as follow: (Ii) = P×N×L in which P = percentage of infested plants per plot, N= average number of aphid population in one centimeter of infested plant stem, L= average infested plant stem length (cm). Than data of (Ii) was transformed by (Ii=0.5). The first aphid infestation was observed in mid may and continued till harvest time in late June. High trend of aphid infestation implied to the increase of aphid populations, however, a significant decrease of aphid infestation was observed in the last sampling at seed maturity stage. Different sampling data indicated significant differences in aphid infestation and the forth samples had the highest infestation index. Canola genotype: were classified into following four groups: 1-Resistant (Modena, Sunday, Opera, and sinatra), 2-Moderate resistant (Zarfam, Sahara, Okapi, ARG-91004, ARC-5, Orient Milena and ARC-2), 3- Moderate susceptible (SLMO46, Talent, Celisius, Elite, Dexter and Ebontie) and 4- Susceptible (Geronimo, Olpro and Licord).
    Keywords: Cabbage aphid, Canola, Plant resistance, Infestation index
  • سیدحیدر موسوی انزابی، قدیر نوری قنبلانی، محمود شجاعی، علیرضا عیوضی، حسین رتجی
    شته مومی کلم (Brevicoryne brassicae L.) یکی از آفات جدی کلزا در تمام دنیا می باشد. از آن جایی که کاربرد گیاهان مقاوم یکی از روش های مناسب و مطلوب برای کنترل آفات می باشد لذا به منظور مطالعه ارقام مقاوم و حساس کلزا (Brassica napus L.)، در یک آزمایش مزرعه ای واکنش 21 ژنوتیپ مختلف این گیاه در مقابل شته مومی کلم بررسی شد. این آزمایش بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و تحت شرایط آلودگی طبیعی در شهرستان ارومیه در سال 87-1386 انجام گردید. برای ارزیابی میزان آلودگی ژنوتیپ ها از شاخص آلودگی که نشان دهنده درصد گیاهان آلوده، میانگین تعداد شته در 1 سانتی متر از ساقه و میانگین طول ساقه های آلوده بود، استفاده گردید. آلودگی به شته از اواخر اردیبهشت ماه آغاز گردید و تا برداشت کلزا در اواخر خرداد ادامه یافت. در آخرین نمونه برداری و هم زمان با رسیدن دانه های کلزا میزان آلودگی اندکی کاهش یافت. تاریخ های مختلف نمونه برداری اختلاف معنی داری از نظر میزان آلودگی به شته نشان دادند و ژنوتیپ های کلزا از نظر میزان آلودگی به شته مومی کلم در چهار گروه مقاوم شامل ژنوتیپ های Sahara، Opera، ARC-2، Sintara، Okapi وSunday؛ نیمه مقاوم شامل ژنوتیپ های SLM046، Modena، Milena، Arg-91004 و Regent Cobra؛ نیمه حساس شامل ژنوتیپ های Dexter، Licord، Arc-5، Orient و Elite و حساس شامل ژنوتیپ های Geronimo، Olpro، Ebonite، Talent وCelisius قرار گرفتند.
    کلید واژگان: شته مومی کلم, کلزا, مقاومت گیاه, ژنوتیپ, درصد آلودگی
    S.H. Mousavi Anzabi, Gh. Nouri Ghanbalani, M. Shojaee, A. Eivazi, H. Ranji
    Cabbage aphid (Brevicoryne brassicae L.) is a important pest of canola (Brassica napus L.) throughout the world, and as the host plant resistance is considered as a useful method to control the pest, therefore twenty one genotypes of canola were evaluated from the view point of their resistance to cabbage aphid infestation in a randomized complete block design with three replications and under natural infestation conditions in Urumia during 2007-8. To evaluate the infestation rate of the genotypes, an infestation index indicator of the percentage of infested plants, the number of aphids per centimeter of stem length and the average length of the infested stems was used. The infestation to the aphid began in the mid May and continued till canola harvest time in mid-late June. In the last sampling synchronized to the maturity of canola seeds, the level of infestation was reduced. The different sampling dates indicated significant differences in the levels of infestation to aphid. Also from the stand point of the level of cabbage aphid infestation, canola genotypes were classified in four groups of resistant (including Sahara, Opera, Arc-2, Sintara, okapi and Sunday), semi-resistant (including SLM046, Modena, Milena, Arg-91004 and Regent Cobra), semi-sensitive (including Arc-5, Orient, Elite, Dexter and Licord), and sensitive (including Geronimo, Olpro, Ebonite, Talent and Celisius).
  • سید حیدر موسوی انزابی، قدیر نوری قنبلانی، علیرضا عیوضی، محمود شجاعی، حسین رنجی

    شته مومی کلم(Brevicoryne brassicae L.) یکی از آفات مهم کلزا در دنیا می باشد. یکی از روش های کنترل این آفت استفاده از ارقام مقاوم است. بدین منظور مقاومت 21 ژنوتیپ کلزا (Brassica napus L.) به شته مومی کلم طی دو سال زراعی 86- 1384 در یک آزمایش مزرعه ای به صورت کرت های خرد شده در زمان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در استان آذربایجان غربی ارزیابی شد. ژنوتیپ های کلزا به عنوان عامل اصلی و پنج تاریخ نمونه برداری به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. آلودگی به آفت شته مومی به طور طبیعی صورت گرفت. آغاز آلودگی در سال اول در اواخر اردیبهشت و در سال دوم در اوایل خرداد مشاهده شد. با کاهش نزولات جوی و گرم تر شدن هوا، میزان آلودگی به شته افزایش یافت. تجزیه واریانس مرکب شاخص آلودگی، اختلاف آماری معنی داری را در سطح احتمال یک در صد بین سال ها، ژنوتیپ ها و تاریخ های نمونه برداری نشان داد. میزان آلودگی سال اول آزمایش بیشتر از سال دوم بود. بالاترین شاخص آلودگی در سال اول در نهم خرداد و در سال دوم در 15خرداد ثبت شد. میزان آلودگی در آخرین نمونه برداری، همزمان با رسیدگی دانه ها، کاهش یافت. در این آزمایش ژنوتیپ های Modena Sunday، Opera، Sintara، Sahara، Okapi، و Zarfam با شاخص آلودگی کمتر از 4 در گروه مقاوم، ژنوتیپ هایARG-91004 Milena، Orient، ARC-2، SLM046، ARC5، و Talentبا شاخص آلودگی 4 تا 5/6 در گروه نیمه مقاوم، ژنوتیپ های Ebonite Dexter، Elite، و Celisius با شاخص آلودگی 5/6 تا 9 در گروه نیمه حساس و ژنوتیپ های Geronimo Licord،و Olpro با شاخص آلودگی بیشتر از 9 در گروه حساس طبقه بندی شدند.

    کلید واژگان: شته مومی کلم, کلزا و شاخص آلودگی
    Mousavi Anzabi, S. H., G. Nouri Ghanbalani, A. Eivazi, M. Shojaee, H. Ranji

    Cabbage aphid (Brevicoryne brassicae L.) is a serious pest of canola (Brassicae napus L.) in the world. Host plant resistance is considered as a useful approach, and is recommended for its control. Therefore, resistance of twenty one canola genotypes to cabbage aphid was evaluated. The experiment was arranged in a split plot in time using complete raondomized blocks design with three replications under field conditions in West Azerbaijan province in two successive cropping seasons (2005-2007). Genotypes and five sampling dates were considered as main and sub plots, respectively. Aphid infestation occurred naturally. The first aphid infestation occurred in mid May in 2005-2006 and late May in 2006-2007 cropping seasons. With decrease in rainfal and increases in air temperatures in June, the rate of aphid infestation in the field increased. Combined analysis of variance showed significant (p≤0.01) effects of growing season, genotype and sampling times. Rate of infestation at first cropping season was greater. The highest infestation was recorded on 29 May in 2006 and 4 June in 2007. However, aphid infestation decreased in last samplings, as crop approached physiological maturity. Canola genotypes; Modena, Sunday, Opera, Sinatra, Sahara, Okapi and Zarfam with < 4 infestation index were classified as resistant where ARG-91004, Milena, Orient, ARC-2, SLM046, ARC-5 and Talent with 4-6.5 infestation indices classified as moderate resistant, and Celisius, Elite, Dexter and Ebonite with 6.5-9 infestation indices grouped as moderate susceptible. On the other hand, Geronimo, Olpro and Licord with > 9 infestation indices were identified as susceptible group.

    Keywords: Canola, Cabbage aphid, (Brevicoryne brassicae L.)
  • حمیدرضا ابراهیمیان، ذبیح الله رنجی، مصلح الدین رضایی، زهرا عباسی

    به منظور استفاده بهینه از منابع آب و خاک شور روش های مختلفی پیشنهاد شده است. انجام عملیات مناسب به زراعی و به کارگیری ارقام متحمل به شوری ازجمله راه کارهای عملی و اجرائی هستند که امروز کاربرد وسیعی دارند. برای تهیه ارقام متحمل به شوری نخستین گام، ارزیابی منابع ژنتیکی در دسترس می باشد. به همین منظور در این تحقیق از سال 1379 به مدت چهار سال، هر ساله تعداد 20 ژنوتیپ چغندرقند شامل مولتی ژرم دیپلوئید، تتراپلوئید، اوتایپ و منوژرم های موجود در موسسه تحقیقات چغندرقند و جمعا تعداد 80 ژنوتیپ چغندرقند در طی 4 سال تحت شرایط تنش شوری در گلخانه و مزرعه ارزیابی شدند. در شرایط گلخانه موادژنتیکی در سه سطح شوری هشت، 16 و 24 دسی زیمنس بر متر (ds/m) به صورت آزمایش اسپلیت پلات درقالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار بررسی شدند. سپس این در ارقام همان سال در مزرعه ایستگاه تحقیقات شوری رودشت اصفهان در دو طرح بلوک کامل تصادفی جداگانه، هرکدام با چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. در یک طرح، آبیاری با شوری 8 ds/m (خاکی با شوری اولیه1±8) و در طرح دوم آبیاری باشوری 12 ds/m (خاکی با شوری اولیه1±12) صورت گرفت. هم چنین هرسال ژنوتیپ های مورد آزمایش در مزرعه ای در امیرآباد کرج درشرایط خیلی شور (EC≥14ds/m) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی ارزیابی شدند. در بررسی گلخانه ای درصد جوانه زنی گیاه پس از چهار تا پنج هفته تعیین و مواد گیاهی ازنظر این صفت در شرایط شور گروه بندی شدند. از آن جایی که 20 ماده ژنتیکی در یک سال بررسی شده بودند، برای یکسان سازی آن ها و حذف اثر سال و سایر عوامل محیطی و نهایتا گروه بندی همزمان هر 80 ماده ژنتیکی، صفات عملکردنسبی ریشه، درصدقند، عملکردقند و عملکردقند سفید در محاسبه تحمل به شوری مورد استفاده قرار گرفت. در پایان چهار سال ژنوتیپ ها براساس شاخص تحمل به تنش محیطی STI (Stress Tolerance Index) گروه بندی شدند. نتایج آزمایشات گلخانه ای نشان داد که در سال1380 بین سطوح شوری اعمال شده بر ژنوتیپ ها، ازنظر درصد جوانه زنی اختلاف معنی دار وجود دارد. هم چنین عدم معنی دار شدن اختلاف میانگین اثر متقابل شوری و ژنوتیپ بیان گر این بود که با افزایش درجه شوری ژنوتیپ ها واکنش یکسان نشان دادند و مناسبترین سطح شوری برای ارزیابی در شرایط کنترل شده 16 دسی زیمنس بر متر می باشد. برطبق نتایج آزمایشات مزرعه ای در هر سال ژنوتیپ ها ازنظر صفات عملکردریشه، عملکرد شکرناخالص و عملکرد شکرخالص در سطح EC=8ds/m یا ds/m 12 EC=و یا هر دو اختلاف معنی دار نشان دادند که در شرایط مزرعه مناسبترین سطح شوری برای ارزیابی ژنوتیپ ها 12 دسی زیمنس بر متر بود. از آن جایی که ازنظر درصدقند، ژنوتیپ ها فاقد تفاوت معنی دار آماری بودند، می توان نتیجه گرفت که عملکردریشه بیش از سایر صفات از شوری تاثیر می پذیرد. اما نهایتا بهترین معیار و ملاک انتخاب ژنوتیپ ها برای تحمل به شوری عملکرد شکر خالص می باشد. براساس شاخص STI مواد ژنتیکی 9671-P.11، 9597-P.1 و OTYPE 231، ازنظر درصد جوانه زنی و موادژنتیکی 9669-P.24، BP KARADJ، 9671-P.10، BP MASHADو9597-P3 ازنظر عملکرد شکرسفید به عنوان موادژنتیکی متحمل به شوری مشخص شدند که در بین آن ها ماده ژنتیکی BP MASHAD با داشتن بالاترین میزان STI (848/1) به عنوان ژنوتیپ برتر شناخته شد که می توان از آن در پروژه های اصلاحی استفاده کرد.

    H. R. Ebrahimian*, Z. A. Ranji, M. A. Rezaee, Z. Abbasi

    For optimum utilization of saline soil and water resources, various methods have been proposed. Application of best management practices and selection of salt tolerant cultivars are two important issues. Selection and breeding for salt tolerant cultivars require potential genetic materials, screening and evaluation of them in laboratory and field experiments. Starting in 2000, 80 sugar beet genetic genotypes(Iranian Sugar Beet Seed Institute) were evaluated for salt tolerance in the greenhouse and field conditions. Each year 20 genotypes consisting of multigerm, diploid, tetrapolid, Otype and monogerm genotypes were evaluated in the greenhouse condition using split plot based on randomized complet block design with two replications, treated with 8, 16 and 24 ds/m irrigation water. The germination- rate was determined after 4 to 5 weeks and the genotypes were classified for salt tolerance.In another experiment, the genotypes were evaluated in two separate randomized complete block design with four replications, in Roudasht Agricultural Salinity Station in the field condition using 8 and 12 ds/m water for irrigation in a soil with initial ECe of 8±1 and 12±1 ds/m, respectively. At the end of growing season, traits such as root yield, sugar content, and sugar yield were determined. At the end of four years, data were pooled and the genotypes were evaluated based on Salt Stress Tolerance Index. To minimize the effect of year and environment, the relative amounts were calculated for each year yield and some quality traits. The results of greenhouse trials showed that there were significant difference for germination rate among genotyes only in 2001. Based on field experiments, there were significant differences among genotypes for root yield, sugar content and white sugar content in 8 ds/m or 12ds/m or both levels. Results showed that the most proper level for evaluating genotypes in the field conditions was 12ds/m. On the basis of STI, genotypes 9671-P.11, 9597-P.1 and OTYPE 231 for gemination, and 9669-P.24, BP KARADJ, 9671-P.10, BP MASHAD and 9597-P3 for white sugar content were evaluated as tolerant. Among them, BP MASHAD with the highest STI was the best genotype.

  • محمدرضا فتحی، محمود مصباح، ذبیح الله رنجی، سعید وزان، ابراهیم فرخی
    به منظور بررسی ترکیب پذیری عمومی صفات کمی و کیفی چغندرقند تعداد 46 هیبرید حاصل ازتلاقی23 والد گرده افشان دیپلوئید با دو والد نرعقیم به عنوان تستر به همراه سه تیمار شاهد از نظر10 صفت مهم زراعی و تکنولوژیکی چغندرقند در ایستگاه تحقیقاتی کمال شهر کرج در سال 1383 مورد بررسی قرارگرفتند. هیبرید ها در یک آزمایش 49 رقمی در قالب طرح لاتیس مربع در چهار تکرار کشت شدند. تجزیه واریانس داده ها وجود تفاوت معنی دار بین تیمارها را از نظر صفات مورد بررسی نشان داد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس حاکی از آن است که بین تیمارها برای صفات عملکردریشه، عیارقند، نیتروژن، سدیم، پتاسیم، عملکرد شکرسفید، شکرقابل استحصال، عملکرد شکر و راندمان استحصال در سطح احتمال یک درصد و برای صفت درصد قند ملاس درسطح احتمال پنج درصد اختلاف معنی دار وجود دارد. ارزیابی داده ها از طریق روش تجزیه لاین × تستر پس از حذف شاهدهای آزمایش انجام شد. ترکیب پذیری عمومی لاین ها برای پتاسیم در سطح احتمال 5درصد و برای صفات عیارقند، شکرقابل استحصال و نیتروژن در سطح احتمال یک درصد و برای صفات عملکردریشه، عملکردشکر، عملکرد شکرسفید، سدیم، راندمان استحصال و درصدقند ملاس در سطح احتمال10درصد معنی دار بود. با توجه به این که ترکیب پذیری عمومی برای صفات مذکور معنی دار شده است بنابراین وجود اثرات افزایشی در کنترل این صفات نقش دارند. هم چنین ترکیب پذیری خصوصی برای صفات عیارقند و شکر قابل استحصال و پتاسیم در سطح احتمال یک درصد و برای صفت نیتروژن در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. بنابراین وجود اثرات غیرافزایشی نیز در کنترل این صفات دخالت دارند.
    کلید واژگان: ترکیب پذیری عمومی, ترکیب پذیری خصوصی, چغندر قند, دیپلوئید, گرده افشان, نر عقیم, لاین در تستر
    M. R. Fathi, M. Mesbah, Z. Ranji, S. Vazan, E. Farrokhi
    General combining ability of sugar beet parents were determined for different quantity and quality characteristics.Forty six sugar beet hybrids obtained from crosses of 23 diploid pollinators with two male sterile parents as tester together with three checks were evaluated for 10 important agronomic and technological characters at Kamalshar Research Station in Karaj in 2004.Experiment was carried out as a 7*7 lattice design with four replications. There were significant differences between treatments for root yield, sugar content, nitrogen, sodium, potassium, white sugar yield, extractable sugar, sugar yield, purity and molassed sugar at 1% probability level.The check varieties were excluded before the analysis of data for combining abilities. General combining ability of lines was significantly different for sugar content and extractable sugar at 1% and for root yield, sugar yield, white sugar yield, sodium, purity, and molassed sugar at 10% probability level and for potassium at 5% probability level. As the general combining ability was significant for the above traits it could be concluded that they are controlled by additive gene effects.In addition, specific combining ability of lines was significantly different for sugar content, extractable sugar and potassium at 1% and for nitrogen at 5% probability levels.Therefor, non-additive effects of genes are involved in the control of these traits.
  • سارا ساسانی، گیتی ابوالحمد، علیرضا محمدرضایی، علی رنجی
    در مقاله حاضر، بازیافت فلزات گرانبهای پلاتین و رنیم موجود در کاتالیست مستعمل آروماتیزاسیون نفتا با استفاده از رزین های تبادل آنیونی قوی ارائه شده است. در این بررسی، کاتالیست حاوی پلاتین و رنیم حل شده در مخلوط اسید از ستون های حاوی رزین های تبادل یون عبور داده شد تا پلاتین و رنیم موجود در محلول توسط رزین جذب شود، سپس رزین حاوی پلاتین و رنیم جهت واجذب پلاتین و رنیم بااسید شسته شد.در طی عملیات، پارامترهای موثر بر فرآیند جذب و واجذب نیز مورد بررسی قرار گرفتند و شرایط بهینه برای رسیدن به بازده ماکزیمم بدست آمد. در فرآیند جذب، راندمان حدود 100% و در فرآیند واجذب، بازده افزون بر 95% به دست آمد.
    کلید واژگان: کاتالیست مستعمل, تبادل یونی, رنیم, پلاتین, رزین آنیونی
    S. Sasani, G. Abolhamd, A. Mohamadrezai, A. Ranji
    Recovery of the nobel metals, platinum and rhenium, from a spent aromatization catalyst of naphta is reported, using ion exchange method by anion exchange resin.The catalyst is soluted in a mixture of some acids and the produced solution is passed through a column which contain the ion exchange resin. The platinum and rhenium that exist in the solution are absorbed by the resin, then the resin is washed by means of a suitable acid. platinum and rhenium thus leave the resin and come into solution again. Various parameters which affect the process of elution and absorption are also studied and the optimum conditions for maximum recovery are determined. The efficiency is 100 % in the absorption process and over 95 % in the disorption process.
  • کیوان فتوحی، محمود مصباح، سیدیعقوب صادقیان مطهر، ذبیح الله رنجی، محمدرضا اوراضی زاده
    به منظور ارزیابی 20 توده اصلاحی چغندرقند از نظر تحمل به شوری، آزمایشی در شرایط تنش و بدون تنش شوری در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی طی سال1380 اجرا شد. ارزیابی تحمل به شوری در مزرعه ای با هدایت الکتریکی خاک12 دسی زیمنس برمتر و شوری آب 2/11 دسی زیمنس بر متر و اسیدیته آن 6/7 انجام شد. صفات مختلف زراعی اندازه گیری شده شامل عملکرد ریشه، درصد قند، نیتروژن، سدیم، پتاسیم، و درصد پوشش سبز در مزارع با تنش شوری و بدون آن بوده است. ارزیابی در شرایط گلخانه به صورت آزمایش فاکتوریل در طرح پایه کاملا تصادفی با دو فاکتورA (20 ژنوتیپ) وB (دو سطح آب مقطر و آب شور با کلرورسدیم با هدایت الکتریکی16 دسی زیمنس بر متر) با مصرف محلول غذایی هوگلند اجرا گردید. صفات درصد جوانه زنی، قدرت جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و درصد استقرار در گلخانه اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از آزمایش گلخانه ای از تبدیل آرکسینوس استفاده گردید. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات اندازه گیری شده نشان داد که تنوع زیادی بین ژنوتیپ های ازنظر عملکردریشه، عملکردقند و میزان ناخالصی ها وجود دارد. تنش شوری باعث کاهش عملکردریشه و عملکردقند، به ترتیب 77 و 36درصد و هم چنین کاهش درصد استقرار به میزان 75درصد در ژنوتیپ های مورد مطالعه شد. شاخص نسبت سدیم به پتاسیم به عنوان معیار مناسبی جهت غربال ژنوتیپ های متحمل به شوری در شرایط مزرعه تشخیص داده شد. ارزیابی براساس شاخص تحمل به تنش شوری در شرایط مزرعه نشان داد که توده گرده افشان C3.3 (تتراپلویید مولتی ژرم) با شاخص 3/0 و عملکرد 48/25 تن در هکتار تحمل مناسبی در شرایط شوری دارد. در شرایط گلخانه براساس همین شاخص، ژنوتیپ های 14 و 15 به ترتیب با 54/0 و 52/0 و استقرار حدود 50 و 40درصد متحمل ترین ژنوتیپ های گرده افشان در شرایط شوری تشخیص داده شد.
    کلید واژگان: تنش شوری, چغندرقند, ژنوتیپ, شاخص تحمل به تنش, میاندوآب, نسبت سدیم به پتاسیم
    K. Fotouhi, M. Mesbah, S.Y. Sadeghyan, Z. Ranji, M.R. Orazi Zadeh
    In order to evaluate salinity tolerance in 20 sugar bee genotypes, an experiment was conducted in two fields with salinity (EC= 12 ds/m, pH= 7.6) and non-salinity stress, in the form of RCBD at Miandoab Agricultural Research Station. Different morphological and physiological traits such as root yield, sugar percentage, white sugar percentage, Molasses, N, Na, K, syrup purity and green cover percentage were recorded in salinity and non-salinity conditions. Germination percentage, seed vigor and establishment percentage were measured separately in a greenhouse experiment in karaj, using a factorial experiment based on CRD with two factors A (20 genotypes and B(two levels of salinity of 16 and distilled water). Arcsin transformation was used to analyze the data obtained from the greenhouse experiment. Results of the experiments showed a high variability among the genotypes and origins. Salinity stress caused 77% and 36% decrease in root yield and white sugar yield, respectively. The Na/K ratio was identified as a suitable criterion for selection of the tolerant salinity genotypes in field condition. The index of tolerance to stress was calculated for all of the genotypes and showed that the genotypes C3.3 (Tetraploid Multigerm) with index of 0.3 and 25.48 ton/ha yield had a good tolerance under field salinity conditions.In the greenhouse condition, genotypes C3.3 (Tetraploid Multigerm), 19669-p5 had a good tolerance under farm salinity conditions.
  • عبدالمجید خورشید، محمود مصباح، ذبیح الله رنجی، رضا امیری، محمدرضا فتحی
    تنش های شوری و خشکی در بسیاری از مناطق جهان بیش از هر عامل دیگری موجب کاهش عملکرد محصولات زراعی می گردند. تولید ارقامی که این شرایط را تحمل نموده و عملکرد قابل قبولی نیز داشته باشند، ضرورت دارد. هدف از این تحقیق مقایسه نسل های گزینش شده با نسل های اولیه آن ها در شرایط تنش خشکی و شوری، به منظور برآورد میزان پاسخ به گزینش نسل ها بود. در این بررسی توده های اولیه ژنوتیپ های 8001 و 7233 چغندرقند به همراه نسل های گزینش شده دوم و سوم (به عنوان متحمل به شوری) و توده های در حال اصلاح BP کرج و BP مشهد (پایه اولیه) و نسل گزینش شده دوم آن ها (به عنوان متحمل به خشکی) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در شرایط تنش شوری (امیرآباد) و خشکی (کمال آباد) در سال 1379 مورد آزمون قرارگرفتند. نتایج نشان داد که در شرایط تنش شوری، پاسخ به گزینش در نسل های مختلف 8001 به مراتب بیشتر از 7233 می باشد و انتخاب موجب افزایش عملکرد ریشه و شکر سفید گردیده است. هم چنین در شرایط تنش خشکی، گزینش در نسل های BP کرج و BP مشهد، همراه با افزایش تحمل به خشکی بوده است. در نهایت، بر اساس نتایج این تحقیق گزینش توده ای در افزایش تحمل به تنش شوری و خشکی در توده های استفاده شده موثر بوده است.
    کلید واژگان: پاسخ به گزینش توده ای, تنش سوری و خشکی, چغندرقند
    A.Khorshid, M.Mesbah, Z. Ranji, R. Amiri, M.Fathi
    Saline and drought stress conditions are the most important factors in yield reduction of crops in the world. Breeding of cultivars with high tolerance to these stresses and satisfactory yielding are considerable. The aim of this study was to compare the means of selected generations in saline and drought stress conditions in order to calculate response to selection. In this study two populations (8001 and 7233) and their successive generations which were selected based on tolerance to salinity, as well as two breeding materials (BP-Karaj and BP-Mashad) and their generations which were selected for tolerance to drought stress were evaluated under stress conditions. The results showed that response to selection in 8001 sequential generation was higher than that of 7233 in saline condition and selection has increased the root and sugar yield. Also, selection for drought tolerance in BP-karaj and BP-Mashad has increased the tolerance. It seems that, this method of selection was useful for the improvement of these populations in stress conditions.
  • پیام معاونی، ذبیح الله رنجی، قربان نور محمدی
    در این بررسی تعداد سه ژنوتیپ که از بین 20 ژنوتیپ چغندرقند و بر اساس برخی از پارامترهای زراعی و فیزیولوژیکی مقایسه و به صورت مقاوم، نیمه مقاوم و حساس انتخاب شده بودند، به منظور بررسی ارتباط شاخص های فیزیولوژیکی و ترکیبات آلی با یکدیگر و تعیین بهترین روش جهت شناسایی منابع مقاوم و حساس در دو محیط آزمایشگاه و مزرعه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مطالعه درصد جوانه زدن ابتدا بذور در فشارهای اسمزی مختلف به وسیله محلول مانیتول کشت شده و از نظر درصد پایداری طول ریشه چه و درصد پایداری جوانه زنی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در دو تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند و به مقاوم، نیمه مقاوم و حساس تقسیم بندی شدند. در این دسته بندی ارقام مقاوم دارای درصد پایداری و طول ریشه چه و جوانه زنی بیشتر نسبت به ارقام نیمه مقاوم و حساس بودند. همین منابع در مزرعه نیز تحت تاثیر تنش شوری خاک قرار گرفتند. در مقایسه رگه های نتایج از نظر سنتز پرولین، پروتئین های محلول برگ، مقاومت غشا سیتوپلاسمی و میزان آب نسبی برگ مشخص گردید رگه مقاوم دارای پایداری غشا سیتوپلاسمی و محتوی آب نسبی بیشتری نسبت به سایر رگه ها بود. کلروفیل a دارای همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد ریشه بود و به نظر می رسد که کلروفیل b برای سنتز نیازی به تنش شوری نداشته و تحت تاثیر این جریان قرار نمی گیرد. در بررسی پروتئین های محلول برگ از نظر مقاومت به شوری رگه های نتاج در گروه های جداگانه ای قرار گرفتند. همبستگی مثبت این صفت با میزان آب نسبی برگ و عملکرد ریشه نشان داد که با اطمینان بیشتری می توان میزان آب نسبی برگ و عملکرد ریشه را در برنامه های اصلاحی مقاومت به شوری چغندر قند وارد کرد.
    کلید واژگان: چغندر قند, پرولین, پروتئین محلول برگ, مقاومت به غشاء سیتوپلاسمی, میزان آب نسبی برگ, کلروفیل a و b, تنش شوری, مانیتول
    P. Moaveni, Z. Ranji, G. Noor, Mohamadi
    In this study three sugar beet genotypes were selected based on some physiological and agronomical characteristics and had determined to be resistant, semi resistant and sensitive to salt were studied to identify relationship between physiological indices and organic compositions and the best method for determining tolerance and sensitive gonetic resources in laborary and field conditions studying percentage of germination, initially seeds were planted in different osmtic pressure that were provided by mannitol solution and compared for seedling stability, and germination stability using randomized complete block design with two replications, and were grouped according to fisher and maurer index to tolerance, semi tolerance and sensitive. According to this grouping, tolerant genotypes had higher seedling stability and germination than semi- tolerant and sensitive genotype. These genotypes were also tested under natural salt stress of soil in Amir abad, Karaj. In comparison of genotypes for synthesis of proline, leaf soluable proteins, cytoplasmic membran stability, there was no direct significant relationship between accumulation of proline and relative tolerance of sugar beet. Tolerant genotypes had higher cytoplasmic membrane stability and relative water content than other genotypes. Chlorophyl a had a significant and positive correlation with root yield. It was concluded that chloryphyll b has no requirement to salt stress for synthesis and is not under effect of this stress. In study of leaf soluable proteins, genotypes were classified in separated groups. Positive correlation of this character with relative water content and root yield shows that this character can be used as selection index for salt tolerance in sugar beet breeding programs.
    Keywords: Sugarbeet, Proline, Leaf soluble proteins, Cytoplasmic membran resistant, Leaf relative water content, Chlorophyll a, b, Salt stress, Mannitol
  • عبدالمجید خورشید، محمود مصباح، ذبیح الله رنجی، سعید واحدی، منصور مصباح
    به منظور بررسی همبستگی صفات، تعداد 10 توده چغندرقند و دو رقم شاهد حساس به شوری و خشکی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط بدون تنش، تنش خشکی و شوری مورد ارزیابی قرار گرفتند. این تحقیق در سال 1379 برای شرایط نرمال و تنش خشکی در مزرعه کمال آباد کرج و برای تنش شوری در مزرعه امیرآباد هنرستان کشاورزی مردآباد صورت گرفت. آبیاری در تنش خشکی زمانی انجام شد که رطوبت خاک در اطراف گیاه به نقطه پژمردگی رسید. هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک در شرایط شور برابر با 18میلی موس بر سانتیمتر بود. در این تحقیق صفات طول و عرض برگ، طول دمبرگ، طول و عملکرد ریشه، عملکرد شکر سفید، مقادیر ازت، سدیم، پتاسیم، شاخصNa/K، وزن خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوائی در هر دو محیط اندازه گیری شدند و ضرایب همبستگی آنها با روش پیرسون تعیین گردید. نتایج نشان داد که در شرایط بدون تنش همبستگی های ساده عملکرد ریشه با عملکرد شکر سفید، پتاسیم، شاخص Na/K، درصد قند ملاس و وزن خشک ریشه مثبت و با خلوص شربت منفی و معنی دار بود. همبستگی ساده عیار قند با صفات مقدار سدیم، شاخص Na/K و درصد قند ملاس منفی و با عملکرد شکر سفید و خلوص شربت مثبت و معنی دار بود. در شرایط خشکی ضرایب همبستگی عملکرد ریشه با صفات عملکرد شکر سفید، وزن خشک ریشه وعرض برگ مثبت و معنی دار بود. در شرایط تنش شوری نیز همبستگی عملکرد ریشه با صفات عملکرد شکرسفید، وزن خشک ریشه و اندام هوایی مثبت و معنی دار بود. براساس نتایج این تحقیق همبستگی بین صفات مورد مطالعه با تغییر محیط طبیعی دستخوش تغییرات فراوانی گردید به طوری که برخی از این تغییرات مثبت و برخی منفی بود.
    کلید واژگان: ضریب همبستگی, عیارقند, ناخالصی های K, Ka, N, درجه اتحصال, تنش شوری و خشکی
    A. Khorshid, M. Mesbah, Z. Ranji, S. Vahedi, Mansour Mesbah
    Phenotypic coefficient correlation is a relation criteria for traits. This coefficient can be used to differentiate insignificant traits of varieties in selection programs. This survey was carried out with 10 breeding populations and susceptible controls in normal and stress conditions. The drought field was irrigated when plants reached wilting point. Traits such as leaf length and width, petiole length, root yield and length, white sugar yield, N, K, Na/K, root dry weight and shoot wet and dry weight were studied in stress and non stress conditions. The data were analyzed and correlation coefficients were determined using, Pearson’s method. The results showed that in normal condition correlation between RY and WSY, K, Na/K and RDW was significant. The relation between RY and WSY, RDW and SDW was significant in drought conditions. The correlation between RY and WSY, RDW and SDW was significant in saline conditions. The results also showed that the morphological traits measured in this survey were very important, particularly in stress conditions. In drought stress conditions, selection for small and few number of leaves and in saline conditions, the low amount of storage of sodium in root is very important for breeding programs.
  • مهدی برادران فیروزآبادی، محمد عبدالهیان نوقابی، فرخ رحیم زاده خویی، محمد مقدم، ذبیح الله رنجی، مهدیه پارساییان
    رابطه برخی از صفات کمی و کیفی سه رگه چغندرقند با تنش خشکی مداوم و مقایسه آن با شرایط عادی، در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات چغندرقند واقع در مزرعه کمال آباد کرج در سال 1380 مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق سه رگه چغندرقند به نام های 7219-P.69، -BP کرج و 7112 که در تحقیقات قبلی تحت شرایط تنش شدید در اوایل فصل رشد و سپس آبیاری مجدد و هم چنین تنش شدید و آبیاری مجدد به طور متناوب طی فصل رشد به ترتیب به عنوان متحمل، نیمه متحمل و حساس به تنش خشکی دسته بندی شده بودند، در یک آزمایش تحت تاثیر شیب تنش خشکی مداوم با استفاده از سیستم آبیاری بارانی تک شاخه ای (Line source sprinkler system) قرار گرفتند. سه سطح آبیاری، شامل آبیاری معمول (نرمال)، تنش ملایم و تنش شدید مداوم طی فصل رشد، پس از مرحله استقرار کامل گیاه اعمال شد. در این تیمارها به ترتیب و به طور متوسط 1274، 1133 و 740 میلیمتر آب مصرف شد. میانگین عملکرد ریشه درتیمارها به ترتیب معادل 58.6، 45.8 و 34.7 تن در هکتار بود. در تنشهای شدید میزان پتاسیم و نیتروژن مضر در ریشه افزایش و سدیم کاهش یافت. در نهایت مجموع این عوامل سبب کاهش عملکرد نهایی شکر سفید در شرایط تنش گردید. مقایسه بین رگه ها بیانگر برتری عملکرد شکر سفید رگه 7112 در هر دو شرایط تنش و بدون تنش بود. کاهش عملکرد شکر سفید رگه ها در شرایط تنش شدید نسبت به شرایط نرمال به ترتیب در رگه های -BPکرج، 7112 و7219-P.69 معادل 36، 32 و 24 درصد بود. در مجموع تحت شرایط تنش مداوم این آزمایش رگه7219-P.69 کمترین کاهش عملکرد شکر سفید نسبت به حالت عدم تنش را داشت.
    کلید واژگان: آبیاری بارانی تک شاخه ای, تنش خشکی, چغندرقند, کیفیت ریشه, عملکرد, ماده خشک, ناخالصی
    M. Baradaran-Firoozabadi, M. Abdollahian-Noghabi, F. Rahimzade, M. Moghaddam, Z. Ranji, M. Parsaeian
    A field experiment was carried out during 2001 in the experimental fields of Sugar Beet Seed Institute in Karaj. The objective of this study was to determine the response of some quantitative and qualitative traits of three sugar beet lines subjected to continuous water stress and normal conditions. Three sugar beet lines 7219-P.69, BP-Karaj and 7112 as tolerant, semi tolerant and sensitive to water stress, respectively, were subjected to continuous water stress gradient using a line-source irrigation system. Three irrigation treatments (full irrigation, slight and severe stress) were applied after complete plant establishment. That these treatments received 1274, 1133 and 740 mm of water and produced root yield of 58.6, 45.8 and 34.7 t/ha, respectively. In severe water stress, the concentration of k+ and α-amino-N increased, but the concentration of Na+ decreased. Thus, in the stress conditions white sugar yield (WSY) was reduced. The comparison between sugar beet lines showed that the line 7112 had greater WSY under both stress and non-stress conditions. However, the WSY loss of the sugar beet lines due to water stress was 36, 32 and 24% for BP-Karaj, 7112 and 7219-P.69, respectively. In conclusion, the line 7219-P.69 demonstrated the less WSY loss when subjected to continuous water stress conditions. This phenomenon is an indication of different responses of sugar beet lines to type and severity of induced drought stress and possibly it is due to complexity of plant tolerance to drought stress.
  • سعید وزان، ذبیح الله رنجی، محمدحسن هوشدار تهرانی، امیر قلاوند، محمد صانعی شریعت پناهی

    خشکی یکی از عوامل اصلی تهدید کنندهمحصولات زراعی است. غلظت اسید آبسزیک همراه با تنش خشکی در چغندرقند و سایرگیاهان افزایش می یابد و قادر است فیزیولوژی گیاه را در مقابل تنش تنظیم نماید. به منظور ارزیابی اثر تنش خشکی بر میزان تجمع اسید آبسزیک در چغندر قند آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی (با سه تکرار) در دو منطقه کرج و مشهد در سال 1378 به اجرا درآمد. در این آزمایش نه ژنوتیپ چغندر قند با اعمال تنش خشکی (قطع آبیاری به مدت 50 روز در اوایل دوره رشد) و بدون تنش خشکی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تجمع ABA در شرایط تنش در برگ ها بیشتر شد و با افزایش تنش خشکی میزان آن افزایش یافت. ژنوتیپهای مختلف نیز از نظر میزان تجمعABA اختلاف معنیدار داشتند و اثرات متقابل ژنوتیپ × نوع تنش نیز از نظر تجمعABA معنیدار بود. با اعمال تنش خشکی، قند قابل استحصال کاهش یافت ولی در ژنوتیپ ها معنی دار نشد. بین عملکرد ریشه و ABA همبستگی پایین به دست آمد که علت آن به خاطر بازسازی گیاه و جبران خسارت وارده در اوایل رشد پس از بر طرف شدن تنش خشکی بود. هم چنین هدایت روزنهای نیز با افرایش ABA کاهش نشان داد که علت آن بسته شدن روزنه ها و کاهش تعرق بود.

    کلید واژگان: چغندرقند, تنش خشکی, اسید آبسزیک و هدایت روزنه ای برگ
    S.Vazan, Z. Ranji, M. H. Houshdar Tehrani, A. Ghalavand, M. Sanei Shariat Panahi

    Drought stress is one of the limiting factors in crop producton. In order to estimate drought stress effects on ABA accumulation and stomatal conductivity of sugar beet (Beta vulgaris L.) leaves, an experiment was conducted in Karaj and Mashhad, in 1999. Research was carried out in factorial experiment based on RCBD with 3 replications. In this experiment 9 genotypes of sugar beet were tested. Treatments were water stress (50 days non irrigation in early growth period) and non stress. Results showed that drought stress significantly affected the ABA accumulation in leaves, and genotype × stress interaction was also significant. White sugar yield genotypes decreased as ABA increased in drought stress treatment. The correlation coefficient between root yield and ABA accumulation was low and non-significant. It is concluded that genotypes had enough time after drought stress to compensate for their yields. Stomatal conductivity decreased when ABA increased. It was due to stomatal closure and decreasing the transpiration.

    Keywords: Sugar yield, Drought stress, Abscisic acid, Stomatal conductivity, Transpiration
  • ذبیح الله رنجی، حمید شریفی، کریم کاظمین خواه
    در این بررسی تاثیر درجه حرارت و سایر عوامل هواشناسی در زمان رسیدن بذر بر ورنالیزه شدن و رابطه آن با بولتینگ و کمیت و کیفیت چغندرقند در سال دوم در مزارع دزفول مطالعه گردید. در دوره پنج ساله 76- 1372 با استفاده از والدین یک رقم بذر مولتی ژرم مقاوم به بولتینگ هر ساله اقدام به تولید بذر در کرج (منطقه معتدل) و اردبیل (منطقه سردسیر) گردید و بذر تولیدی در پائیز همان سال در مرکز تحقیقات صفی آباد دزفول مورد آزمون قرار گرفت. به دلیل کثرت داده ها در تجزیه و تحلیل اطلاعات از میانگین پنج ساله استفاده گردید که شامل درصد بولتینگ، عملکرد ریشه، عیار قند، عملکردقند سفید، میزان ازت، سدیم و پتاسیم بود. درصد بولتینگ در بذر تولیدی کرج به طور میانگین معادل 6/5 درصد و در بذر تولیدی منطقه اردبیل 12/8 درصد بود که تفاوت آنها از لحاظ آماری در سطح اعتماد پنج درصد معنی دار بود. میانگین عملکرد ریشه در بذر تولیدی کرج معادل 90/62 تن در هکتار و در بذر تولیدی اردبیل 67/60 تن در هکتار بود که اختلاف معنی داری نداشتند. میانگین درصد قند در بذر تولیدی سال های مختلف در کرج 75/14 درصد بود که نسبت به بذر اردبیل با 55/14 درصد تفاوت معنی داری نداشت. میانگین عملکردقند سفید بذر کرج 77/7 و بذر اردبیل 25/7 تن در هکتار بود که تفاوت آنها در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. از نظر ناخالصی که عمدتا مربوط به ذخیره ازت، سدیم و پتاسیم در ریشه است مناطق تولید بذر اختلاف معنی دار نشان ندادند. با در نظر گرفتن صفات درصد بولتینگ، عملکرد ریشه، درصد قند و عملکرد قند سفید، بذر تولیدی کرج نسبت به بذر تولیدی اردبیل در رقم مورد بررسی برتری نسبی داشت.
    کلید واژگان: بولتینگ, تولید بذر, شرایط اقلیمی, درجه حرارت, مقاومت و اشتکلینگ
    Z. Ranji, H. Sharifi, K. Kazeminkhah
    This research was to find the effects of low temperature during seed maturity on vernalization and it’s relationship with Bolting and yield and quality of sugar beet in Dezful. In a 5 years period of time. Seeds from one multigerm bolting resistant variety were produced in Karadj, a temperate region, and Ardebil, a cold region, every year and evaluated in Dezful area for Bolting, root yield, sugar content, white sugar yield, sodium, potassium and nitrogen.Results showed that the average of Bolting percentage was 5.6% and 8.12% in Karadj and Ardebil, respectively and there was a significant difference in 5% level of probability. Average root yield was 62.9 and 60.67 t/ha in Karadj and Ardebil, respectively. There was no significant difference between them in 5% level of probability. There were significant differences between seed production years, sowing dates and sugar content. The average of sugar content was 14.75 % in Karadj and 14.5 % in Ardebil. White sugar yield was 7.77 in Karadj and 7.25 t/ha in Ardebil and there was a significant difference in 5% level of probability. Considering bolting rate, sugar yield, sugar content and white sugar yield, the seed produced in Karadj was better than that of Ardebil. Therefore, it may be stated that the rate of bolting and its quantitative and qualitative traits were affected by the environmental conditions in each area.
    Keywords: Sugar beet, Drought stress, Germination, In vitro, Mannitol
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال