reyhaneh javadi
-
سابقه و هدف
از مهم ترین عوارض شکستگی های استخوانی عارضه جوش نخوردن است. در این مطالعه با بررسی دو گروه جراحی شده به روش تعویض میله و پلیت گذاری روی میله جهت درمان جوش نخوردگی های شفت فمور(ران)، میزان عوارض پس از جراحی و مدت زمان رسیدن به نتیجه مطلوب ، مقایسه و بهترین روش معرفی شد.
مواد و روش ها:
در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 12 بیمار در فاصله سال های 1397-1390 با شکستگی شفت استخوان فمورکه به طور اولیه تحت جراحی میله گذاری قرار گرفته بودند، اما دچار عارضه جوش نخوردگی شده بودند، مجددا تحت جراحی تعویض میله یا پلیت گذاری حمایتی قرار گرفتند. خصوصیات دموگرافیک، نوع شکستگی و نوع جراحی آنان ثبت شد. حداقل یک سال پس از جراحی از بیماران گرافی رخ و نیمرخ ران تهیه و ارتوپد میزان جوش خوردن استخوان را ارزیابی کرد.
یافته ها:
4 نفر (33/33 درصد) از بیماران تحت جراحی تعویض میله داخل استخوانی و 8 نفر (67/66 درصد) تحت جراحی پلاک گذاری روی میله قبلی قرار گرفتند. 2 نفر (67/16 درصد) از بیماران عارضه عفونت و 5 نفر (67/41 درصد) عارضه کوتاهی اندام داشتند. میانگین کوتاهی اندام در این افراد cm 22/0 ± 10/1 بود. میانگین مدت زمان جوش خوردن بعد از جراحی در گروه با پلاک گذاری روی میله کم تر از گروه با تعویض میله بود.
استنتاجدر بیماران با جوش نخوردن شکستگی های شفت فمور استفاده از پلیت احتمالا انتخاب مناسب تری باشد. نتایج حاصل از این مطالعه مانند جوش خوردگی سریع تر، بر مفید و کاربردی بودن این تکنیک دلالت دارند.
کلید واژگان: شفت فمور, جوش نخوردن استخوان, میله داخل استخوانی, پلیت گذاریBackground and purposeOne of the most important complications of bone fractures is nonunion. This research aimed at comparing the effect of exchange nailing and plate augmentation on complications after surgery and the time to achieve desired outcomes.
Materials and methodsThis descriptive-analytical study was conducted in 12 femoral shaft nonunion cases treated operatively in 2011-2018 (eight patients were managed with plate augmentation and four patients were treated with exchange nailing). Demographic characteristics of the patients, type of fracture and type of surgery were recorded. A year after the surgery, anteroposterior and lateral view profiles were prepared from all patients and the extent of bone fusion was evaluated by orthopedic surgen.
ResultsFour patients (33.33%) underwent intraosseous nail replacement surgery and eight (66.67%) underwent plate augmentation surgery. Two patients (16.67%) developed infections and five (41.67%) had a short limb complication. The average limb shortness in these patients was 1.10±0.22 cm. The average duration of union after discharge was lower in patients with plate augmentation than those with replacement of the intramedullary nail.
ConclusionIn current study, faster uninon achieved, so, augmentation plating could be a good choice in patients with femoral shaft nonunion.
Keywords: femoral shaft, nonunion, plate augmentation, exchange nailing -
در مقاله پیش رو، یکی از مهم ترین دوره های اصلاحات عصر قاجار و ناکامی آن، با بررسی استدلال های مخالفان اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار مورد تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله، با بهره گیری از رویکرد انتخاب عقلانی، به روایت علی استدلال های مخالفان در قالب سه گروه روحانیان، درباریان، و دیوانیان پرداخته شده است. پس از بررسی استدلال های هر یک از این سه دسته بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل، استدلال های مشترک در میان گروه های استدلال کننده، «عملکرد اقتصادی مصلح و/یا همراهان وی»، «در خطر افتادن کیان پادشاهی ناصرالدین شاه»، و «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالفان» بود. در کنار این استدلال های پرتکرار، «مغایرت اقدامات اصلاحی مصلح و/یا همراهان وی با دین»، «فساد اقتصادی وی»، «کوتاه شدن دست وارثان قدرت از قدرت»، «حضور بیگانگان در ایران»، «از بین رفتن تمامیت ارضی»، «مستعمره-شدن ایران»، «عدم پایبندی مصلح و/یا همراهان وی به سنت»، «نگرانی از امتزاج فرهنگی» و «ویژگی های رفتاری مصلح و/یا همراهان وی» استدلال هایی هستند که توسط دو گروه استدلال کننده عنوان شده اند. «تلاش برای تغییر نظام پادشاهی»، «تلاش برای تغییر سلسله پادشاهی»، «برهم خوردن امنیت داخلی»، «وابستگی مصلح و/یا همراهان وی به دو کشور روسیه و انگلستان»، و «عدم رعایت حقوق شهروندی» استدلال هایی اند که تنها یکی از گروه های مخالف اصلاحات به آن استناد کرده است.
کلید واژگان: اصلاحات دوره قاجار, میرزا حسین خان سپهسالار, مخالفان اصلاحات, انتخاب عقلانی, روایت علیIn this article، we studied one of the most important reform periods in Qajar Era (1785 -1925). Analyzing the arguments of cons during the reforms of Sepahsalar (the prime minister of Naser al-Din Shah)، we used a Rational Choice Theory and conducted a narrative analysis by dividing the internal oppositions to three groups: clergymen، courtiers، and government officials. Analyzing the arguments of these groups، the common arguments include «Neglecting the opposition''s position»، «the financial performance of the reformists»، and «endangerment of the kingdom of Nasser al-Din Shah». «Incompatible of reformist performances with Islam»، «the financial corruption of the reformist»، «the heirs of power''s concern of losing the power»، «the entrance of foreigners»، «the loss of territorial integrity»، «colonization of Iran»، «neglecting the traditions»، «the concern of cultural mixing» and «the personal manner of the reformist himself» are the arguments which the two groups had offered them. «Endangerment of the Imperial dynasty»، «endangerment of the Monarchical system»، «homeland security disturbance»، «the reformist''s political dependency on Russia and Britain»، and «neglecting the citizen''s right» are the arguments which were supported only by one of these opposition groups.Keywords: Reforms in Qajar Era, MirzaHossein Khan Sepahsalar, the Cons of the Reform, Rational Choice, Narrative Analysis -
در مقاله پیش رو، برای بررسی استدلال های مخالفان اصلاحات در بازه زمانی 1267-1264 ق یعنی اصلاحات میرزا تقیخان امیرکبیر، با بهرهگیری از رویکرد انتخاب عقلانی به مثابه یکی از نظریه های عمومی جامعهشناسی تاریخی، به روایت علی استدلالهای مخالفان در قالب چهار گروه روحانیان، درباریان، دیوانیان و زنان حرمسرا پرداخته ایم. نظریه انتخاب عقلانی، که در آن فرد (در این جا مخالفان اصلاحات) عامل علی و عقلانیت ابزاری بهکار گرفتهشده توسط آنان (که در این جا مخالفت آنان با اقدامات اصلاحی را در پی دارد) سازوکار علی است، امکان ارزیابی رویه «عقلانی» انتخاب این مخالفان برای مخالفتشان با اقدامات اصلاحی را فراهم میآورد. پس از بررسی استدلالهای هر یک از این چهار گروه مخالف اصلاحات (با حذف روحانیان بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل)، استدلالهای مشترک که با تکیه بر روش های «توافق» و «تغییرات متقارن» میل، در میان گروه های استدلال کننده بهدست می آیند، عبارتاند از: «بیتوجهی به جایگاه طبقاتی مخالف»، «رعایتنکردن حقوق مردم» و «کوتاه شدن دست وارثان قدرت از قدرت». این استدلالها نشان می دهد مخالفان امیرکبیر در بیان مخالفت با اصلاحات او، نه بر منافع کلان که بر منافع فردی یا طبقاتی بیش تر تاکید داشته اند.
کلید واژگان: اصلاحات, امیرکبیر, مخالفان اصلاحات, انتخاب عقلانی, روایت علیAnalyzing the arguments of opponents of Amir Kabir’sreforms، the authors of this article used theRational Choice approach as a general theory in historical sociology to generate acausal narrative to explain the reasons for internal opposition to Amir Kabir’s reforms. For this purpose، the reform opponentswere divided into four groups: clergymen، courtiers، governors، and the women of the Harem. Rational Choice Theory، in which the individual (here the reform opponents) is causal agent، and the instrumental rationality he uses (which here led to their opposition to reforms) is causal mechanism، was used to clarify the rational process of their opposition to reforms. Then، the arguments of the four groups were analyzed، and the first group was omitted based on John Stuart Mill''s comparative method. The common arguments were finally recognized using Mill’s method of agreement and methodofconcomitantvariation. They were negligence ofopponents’ position and social class، violation of the citizen''s rights، and possible reduction of royal power. These arguments show that the opponents of Amir Kabir''s reforms were more concerned with their individual and class benefits.Keywords: reforms, Amir Kabir, reform opponents, rational choice, causal narrative -
مقاله پیش رو به بررسی یکی از دوره های اصلاحی عصر ناصری، یعنی بازه زمانی 1278-1275 می پردازد، بازه ای که معمولا از آن غفلت می شود. در این مقاله، با رویکرد انتخاب عقلانی، به روایت علی استدلالات مخالفان در قالب سه گروه روحانیان، درباریان، و دیوانیان پرداخته شده است و پس از بررسی استدلالات هریک از این سه دسته، (بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل) که عمدتا بر آموزه های فراموش خانه متمرکز است، استدلالات مشترک در میان گروه های استدلال کننده عبارت بود از: «در خطر افتادن کیان پادشاهی ناصرالدین شاه»، و « عدم پایبندی مصلح و/یا همراهان وی به سنت». در کنار این استدلالات پرتکرار، «مغایرت اقدامات اصلاحی مصلح و/یا همراهان وی با دین»، دین دار نبودن شخص مصلح و/یا همراهان وی»، به همراه استدلالات «تلاش برای تغییر نظام پادشاهی»، «برهم خوردن امنیت داخلی»، «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالف و تهدید منافع طبقاتی آنان»، «نگرانی از امتزاج فرهنگی» و «ویژگی های رفتاری مصلح و/یا همراهان وی» استدلالاتی اند که دو گروه استدلال کننده عنوان کرده اند. و «فساد اقتصادی مصلح»، «از بین رفتن تمامیت ارضی»، «مستعمره شدن ایران»، «وابستگی به روسیه» و «عدم رعایت حقوق شهروندی» استدلالاتی اند که فقط یکی از گروه های استدلال کننده عنوان نموده اند.کلید واژگان: اصلاحات, انتخاب عقلانی, ناصرالدین شاه, میرزا ملکم خان, مخالفان اصلاحات, فراموش خانهThe following article aims to study one of the reformative periods (1859-1862) in Nasseri's Era which is mostly neglected. Applying Rational Choice Theory I appealed to a narrative analysis of the arguments of cons by dividing the internal oppositions to three groups: clergymen, courtiers, and government officials. After analyzing the arguments of these three groups (based on John Stuart Mill's comparative method) there were common arguments among those groups who had discussed on: "endangerment of the kingdom of Nasser al-Din Shah" and "neglecting the traditions". "Incompatible of reformist performances with Islam", "a not religious reformist", "endangerment of the Imperial dynasty", "homeland security disturbance", "neglecting the opposition's position", "the concern of cultural mixing" and "The personal manner of the reformist himself" are the arguments which two groups are mentioned them. Also one of these groups refered to the arguments like "the economic performance of the reformist", "the loss of territorial integrity", "colonization of Iran", "the reformist's political dependency on Russia", and "neglecting the citizen's rights".Keywords: Reforms, rational choice, Naser al Din Shah, Mirza Malkom Khan, Cons of the Reform, FaramoshKhaneh
-
در مقاله پیش رو، برای بررسی نقش زنان حرم سرا در اصلاحات دوره ناصری، با بهره گیری از رویکرد انتخاب عقلانی به مثابه یکی از نظریه های عمومی جامعهشناسی تاریخی، به توصیف استدلال های ارائه شده از سوی زنان حرمسرا، در مخالفت با سه بازه اصلاحی 1264-1267 (اصلاحات میرزا تقی خان امیرکبیر)؛ 1275- 1278 (اصلاحات شخص ناصرالدین شاه)؛ 1287-1290 (اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار) پرداخته ایم. این مقاله، با نقد نگاه حاکم در تحلیل های تاریخی که زنان حرمسرای شاهی را به ابژه هایی جنسی فرو می کاهد که بازیچه ای برای پیشبرد منافع درباریان، دیوانیان و روحانیان مخالف اقدامات اصلاحی بودند و بر اندام زنانه خود و اغواگری متوسل می شدند، با تمرکز بر دو تن از زنان حرمسرا یعنی مهدعلیا (مادر ناصرالدین شاه) و انیس الدوله (همسر ناصرالدین شاه)، بر انتخاب عقلانی این کنشگران حاضر در عرصه اصلاحات تاکید و استدلالهای آنان برای مخالفت با رویه های اصلاحی را بررسی می کند و نشان میدهد که نوع استدلالهای آنها در مخالفت با اصلاحات، تفاوت چندانی با دیگر گروه های مخالف رویه اصلاحی در دوره ناصری نداردکلید واژگان: اصلاحات دوره قاجار, مخالفان اصلاحات, زنان حرمسرا, مهدعلیا, انیس الدوله, انتخاب عقلانیIn the present paper، to analyze the role of Harem women in the reforms of Nasseri’s era، using the rational choice theory as one of the general theories in historical sociology، we described the reasons which these women offered as the cons of the reforms in three reformative period: 1848–1851 (the reforms of Mirza Taqi Khan Amir Kabir); 1859–1862 (the reforms of Nasser al-Din Shah); and 1871–1873 (the reforms of MirzaHossein Khan Sepahsalar). This paper criticized the dominant approach in historical narratives and the analysis that introduce harem women as sexual objects that were simply plaything of the courtiers، governors and clergymen by using their body for seducing. Focusing on two Naser al-Din Shah’s harem women، Mahd-e Olia (1805- 1873) andAnis al-Doleh (1842- 1896)، this paper emphasize on the rational choice of this actors and the reasons they are offered to criticize the reforms. This shows that their reasonings are not much different from the other groups who are known as the cons of reforms in Nasseri''s era.Keywords: reforms in Qajar era, the cons of the reform, rational choice, harem, Mahd, e Olia, Anis al Doleh
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.