به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

reza heidarifar

  • زهره خلجی نیا، منیره میرزایی، رضا حیدری فر، ثارالله شجاعی*، فاطمه دهقانی
    زمینه و هدف

    همه گیری کرونا در جهان همراه با ایجاد بحران در سیستم های بهداشتی درمانی بود. چنانچه مراقبت از بیماران مبتلا به کووید-19 با چالش هایی روبه رو شد. بنابراین مطالعه ای با هدف تبیین چالش های مراقبت های درمانی بیماران بستری در مرکز آموزشی درمانی فرقانی انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه با رویکرد تحلیل محتوای کیفی در سال 1399 انجام شد. به منظور دسترسی به اطلاعات غنی و جامع، مرکز آموزشی درمانی فرقانی به عنوان بستر پژوهش انتخاب شد. 11 بیمار کووید-19 با استفاده از روش مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای قراردادی انجام شد.

    یافته ها

    این مطالعه نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه را در قالب 3 طبقه اصلی شامل بیماری ناشناخته، منابع انسانی و تجهیزات و همچنین نگرانی های فردی، خانوادگی و اجتماعی استخراج شد.

    نتیجه گیری

    بیماران به دلیل وضعیت ناشناخته بیماری، نداشتن تجربه و منابع کافی کادر درمان و همچنین نگرانی های فردی و خانوادگی با چالش های مختلفی مواجه شدند. بنابراین پیشنهاد می شود برای مدیریت و کنترل همه گیری ها در آینده برنامه ریزی مناسب صورت گیرد.

    کلید واژگان: مطالعه کیفی, بیماران, کووید-19
    Zohre Khalajinia, Monireh Mirzaie, Reza Heidarifar, Sarallah Shojaei*, Fatemeh Dehghani
    Background and Objectives

    The coronavirus disease 2019 (COVID-19) pandemic caused a crisis in health care systems such that the treatment/care of patients 19 faced big challenges. This study aims to investigate the challenges related to treatment/care of patients hospitalized in Forgani Hospital in Qom, Iran.

    Methods

    This study was conducted using the qualitative content analysis approach in 2020 Forgani Hospital in Qom, Iran. Eleven patients with COVID-19 were selected using a purposive sampling method. Data collection tool was in-depth semi-structured interview. Data analysis was done using the conventional content analysis method.

    Results

    The results of content analysis led to identification of three main themes including lack of disease knowledge, human recourse and equipment shortage, and individual-family and social concerns.

    Conclusion

    Hospitalized patients with COVID-19 in Qom face various challenges due to the unknown etiology of the disease, lack of experience and sufficient medical staff, and personal and family concerns. Therefore, it is recommended to make proper planning for the management and control of pandemics in the future.

    Keywords: Qualitative research, Patients, COVID-19
  • Reza Shirvani, Reza Heidarifar, Roghayyeh Ahangari, Monireh Mirzaie, Mahboubeh Sadat Yousefi*
  • Reza Aminnejad, Hamed Shafiee*, Reza Heidarifar, Rosa Alikhani
  • ثاراله شجاعی، رضا شیروانی، فریبا دهقانی*، فائزه رضویان، مریم میری زاده، رضا حیدری فر
     
    زمینه و هدف
    ماموریت اصلی نظام سلامت، ارتقای سطح سلامت و پاسخ به نیازهای جامعه می باشد و اجرای درست آن نقش بسیار مهمی در سیستم بهداشت و درمان ایفا می کند. این مطالعه با هدف بررسی رضایتمندی بیماران در طول درمان، به دنبال اجرای طرح تحول نظام سلامت در مراکز درمانی منتخب وابسته به دنشگاه علوم پزشکی قم صورت گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه به روش توصیفی - مقطعی بر روی 550 بیمار بستری در بخش های مختلف بیمارستان های شهر قم در سال 1395 انجام شد. نمونه گیری به شیوه تصادفی طبقه بندی شده با استفاده از جدول اعداد تصادفی صورت گرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد وزارت بهداشت جمع آوری شد و پرسشنامه های تکمیل شده توسط مراجعین بخش های مختلف بیمارستان های دولتی و منتخب استان قم ارزیابی گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه، در کل میزان رضایتمندی بیماران در طول درمان، 72% بود که این رضایتمندی به ترتیب از بیمارستان شهید بهشتی، 78%؛ بیمارستان نکویی، 72% و بیمارستان کامکار، 5/61% گزارش شد. همچنین بیشترین رضایتمندی در حیطه های فراهمی دارو (5/95%)، فرانشیز و عدم پرداخت غیررسمی به پزشکان (5/93%) بود و کمترین رضایتمندی از حیطه های مدیریت شکایات (53%) و فرآیند ترخیص (58%) گزارش شد.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه، اجرای طرح تحول نظام سلامت در مراکز درمانی، در بالا رفتن میزان رضایتمندی بیماران موثر است؛ بنابراین پیشنهاد می گردد نقاط ضعف مورد توجه قرار گیرند. همچنین کیفیت خدمات ارتقا یافته و برنامه ادامه یابد تا سطح رضایت افزایش پیدا کند.
    کلید واژگان: رضایت مندی بیماران, تحول سلامت, قم, ایران
    Sarallah Shojaei, Reza Shirvani, Fariba Dehghani *, Faezeh Razavian, Maryam Mirizadeh, Reza Heidarifar
     
    Background and Objectives
    The main mission of the Health System is improving the level of health and meeting the needs of the society and its correct implementation also plays a very important role in the Health and Treatment System. This study aimed to investigate Patients’ satisfaction during their treatment process following implementation of Health System Reform Plan at selected treatment centers affiliated to the Qom University of Medical Sciences.

    Methods
    This descriptive cross-sectional study was carried out on 550 patients who were hospitalized in different wards of hospitals in Qom city in 2017. Sampling was performed by stratified random sampling using the table of random numbers. The data were collected using the standard questionnaire prepared by the Ministry of Health, and the questionnaires completed by the clients of different wards of selected public hospitals in Qom city, were evaluated.

    Results
    In the present study, the total satisfaction level of the patients during their treatment process was 72%, which this satisfaction was reported to be 78% at Shahid Behshti hospital, 72% at Nekouee Hospital, and 61.5% at Karmkar Hospital. Moreover, the highest level of satisfaction was reported in the areas of drug provision (95.5%) and franchise and lack of informal payment to doctors (93.5%) and the lowest level of satisfaction was in the complaints management (53%) and discharge process (58%) areas.

    Conclusion
    According to the results of this study, the execution of the Health System Reform Plan in the treatment centers is effective in the promotion of patients’ satisfaction. Thus, it is suggested that the weak points should be paid attention, and the quality of services be promoted and the program be continued in order to increase the level of satisfaction.
    Keywords: Patient’s Satisfaction, Health Care Reform, Qom, Iran
  • مهدی مصری، مرتضی حسینی *، رضا حیدری فر، مریم میری زاده، محمد جواد فروزان مهر
    زمینه و هدف
    اضطراب قبل از عمل جراحی، یک عامل شایع در افراد مراجعه کننده به اتاق عمل می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اسانس اسطوخودوس به روش آروماتراپی بر اضطراب و تغییرات همودینامیک و درد انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور، روی 64 نفر از بیماران کاندید عمل جراحی با نمره اضطراب متوسط (56-46) انجام شد. نمونه ها به دو گروه مساوی (هرگروه 32 نفر) تقسیم شدند: گروه اول به مدت 20 دقیقه با اسطوخودوس و گروه دوم به مدت 20 دقیقه با آب مقطر، رایحه درمانی شدند. در نهایت، یک بار شب قبل از عمل جراحی و یک بار در روز عمل، پس از آروماتراپی تغییرات همودینامیک، درد و میزان اضطراب حالت (آشکار) و صفت (پنهان) به وسیله پرسشنامه اسپیلبرگر بررسی گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه، 30 بیمار مرد (9/46%) و 34 بیمار زن (1/53%)، با میانگین سنی 4/6±2/28 سال (حداقل 17 و حداکثر 40 سال) قرار داشتند. میانگین نمره اضطراب صفت پرسشنامه اسپیلبرگر در گروه کنترل و گروه درمان آروما، قبل و بعد از بیهوشی معنی دار نبود. میانگین نمره اضطراب حالت پرسشنامه اسپیلبرگر در گروه کنترل، قبل و بعد از بیهوشی به ترتیب 5/1±1/52 و 2±2/50 بود که این اختلاف معنی دار نبود، اما این میانگین در گروه درمان آروما، قبل و بعد از بیهوشی به ترتیب 8/3±9/51 و 2±45 به دست آمد که این اختلاف معنی دار بود )03/0=p). میانگین رتبه درد هنگام خروج از ریکاوری، در گروه کنترل و گروه درمان آروما به ترتیب 3/45 و 5/29 به دست آمد، که این اختلاف معنی دار بود (01/0=p، 55/2-=z).
    نتیجه گیری
    با توجه به کاهش اضطراب و درد در ریکاوری قبل و بعد از آروماتراپی با اسانس اسطوخودوس، به خصوص در افرادی که اضطراب متوسط دارند به نظر می رسد استفاده از این گیاه قبل از عمل جراحی، تاثیر در کاهش اضطراب دارد.
    کلید واژگان: رایحه درمانی, اسطوخودوس, اضطرابف پرسشنامه اسپیلبرگر, کارآزمایی بالینی تصادفی شده
    Mehdi Mesri, Seyed Morteza Hossieni *, Reza Heidarifar, Maryam Mirizade, Mohammad Javad Forozanfar
    Background And Objectives
    Pre-surgery anxiety is a common factor among the individuals referring to the operating room. The present study has been conducted with the objective of investigating the effect of lavender essential oil on the anxiety, hemodynamic changes, and pain using the aromatherapy method.
    Methods
    This single-blinded clinical trial study was performed on 64 patients candidate for surgery with average anxiety score (46-56). The samples were divided into two equal groups (N=32 in each group). The first group had lavender aromatherapy for 20 min and the second group had aromatherapy with distilled water for 20 min. Finally, the levels of hemodynamic changes, pain, and the state (clear) and trait (hidden) anxiety, were investigated using the Spielberger State-Trait Anxiety (STAI) questionnaire once at the night before surgery and once on the day of surgery after aromatherapy.
    Results
    In this study, 30 male patients (46.9%) and 34 female patients (53.1%) with the mean age of 28.2±6.4 (minimum 17 and maximum 40 years old) were investigated. Spielberger trait mean score was not significant in control and aromatherapy group before and after the anesthesia. Spielberger state anxiety mean score in control group before and after the anesthesia was respectively obtained 52.1±1.5 and 50.2±2, which was not significantly different, but this mean in aromatherapy group before and after the anesthesia was respectively 51.9±3.8 and 45±2, the difference of which was significant (p=0.03). The mean pain score during exit from recovery in control and aromatherapy groups was, respectively, 45.3 and 29.5, the difference of which was significant (Z=-2.55, p=0.01).
    Conclusion
    Considering the reduction of pain and anxiety in the recovery before and after aromatherapy by the Lavender essential oil, especially in subjects with moderate anxiety, it seems that use of this plant before surgery is effective in the reduction of anxiety.
    Keywords: Aromatherapy, Lavandula, State-trait anxiety, Spielberger Questionnaire, A Randomized Clinical Trial
  • سمیه مومنیان، فائزه کبیری *، بهاره غلامی چابکی، علی ارجمند، رضا حیدریفر
    هدف
    معیار کمای گلاسکو، رایج ترین ابزار جهت بررسی و تعیین سطح هوشیاری بیماران کمایی است. این معیار علی رغم محدودیت هایش هنوز هم به عنوان یک معیار استاندارد برای ارزیابی بیماران کمایی استفاده می شود. هدف این مطالعه بررسی پایایی بین ارزیاب های مختلف و روایی پیش بینی پیامد ترخیص از بیمارستان در بیماران کمایی بخش مراقبت ویژه می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، مجموعا 84 نفر از بیماران بخش مراقبت ویژه بیمارستان شهید بهشتی قم در سال 1393 به عنوان نمونه تحت مطالعه قرارگرفتند. توافق بین ارزیاب های مختلف برای نمره کل معیار و هر یک از شاخص های آن با استفاده از آمار کاپای وزنی سنجیده شد. روایی پیش بینی پیامد مرگ و ناتوانی هنگام ترخیص از بیمارستان نیز با استفاده از منحنی راک بررسی شد.
    یافته ها
    در این مطالعه در مجموع 168 ارزیابی، برای تعداد 84 بیمار با معیار کمای گلاسکو انجام شد. ثبات درونی معیار بالا بوده و آلفای کرونباخ برابر 82/0 به دست آمد. پایایی بین ارزیاب ها در ثبت نمره کل معیار گلاسکو بین تمامی ارزیاب ها بسیار عالی بود (83/0). قدرت معیار گلاسکو برای پیش بینی مرگ و پیامد ناتوانی هنگام ترخیص از بیمارستان خوب بود. نقطه برش نیز برای هر دو پیامد نمره 6 به دست آمد.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد معیار گلاسکوی کما پایایی و روایی قابل قبولی دارد. از مزیت دیگر این معیار ساده بودن آن است. بنابراین چنین به نظر می رسد که معیار گلاسکو به عنوان ابزاری مناسب در اندازه گیری تغییرات سطح هوشیار بیماران کمایی می باشد
    کلید واژگان: صدمات مغزی, معیار کمای گلاسکو, هوشیاری, بخش مراقبت ویژه
    Somayeh Momenyan, Faezeh Kabiri *, Baharh Gholamichaboki, Ali Arjmand, Reza Heidarifar
    Introduction
    The Glasgow coma scale (GCS) score is a commonly used in the initial evaluation of patients with traumatic brain injury (TBI). The GCS has some limitations to evaluate the unconscious patients. This study aims to reliability and predictive validity of outcome at discharge of GCS in an intensive care unit population.
    Materials And Methods
    This study is a cross-sectional method in 84 patients with acute brain injury in Shahid beheshti hospital in Qom (Iran). The inter-rater agreement for the GCS scores was evaluated by the weighted kappa. Outcome prediction power of the scales was assessed by the area under the curve (AUC) in the ROC curve.
    Results
    In total, 168 ratings were performed for 84 patients by the GCS score. Inter-rater reliability for GCSC score was excellent. Cronbach’s showed a high degree of internal consistency for the GCS (α=0.82). The inter-rater agreement for each pair of raters was excellent (kw 0.838, 95% CI 0.889 - 0.987). The results show that scale is able to predict in-hospital mortality and poor outcome. The cut of point was 6.
    Conclusion
    The researchers conclude that the reliability and predictive validity of Persian version of the GCS score is a valid scale. The present study shows that the Persian version of the GCS score is a reliable tool for the measurement of consciousness changes in TBI patients
    Keywords: Brain Injuries, Glasgow Coma Scale, Consciousness, Intensive Care Units
  • سیده سمیرا مخلصی، معصومه سیمبر، فاطمه دبیری، رضا حیدری فر
    زمینه و هدف
    بارداری در سن پایین، به عنوان یکی از عوامل مهم در ایجاد خطرات و نتایج ناخوشایند این دوران مطرح است. یکی از این عوارض، کم وزنی نوزاد در هنگام تولد (LBW) می باشد که از شاخص های مهم بهداشتی در هر کشور محسوب می شود. در این مطالعه متون مربوط به عوامل محیطی و بیولوژیک موثر بر کم وزنی نوزاد، هنگام تولد در مادران باردار نوجوان مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در مطالعه حاضر از مقالات ایندکس شده در پایگاه های اطلاعاتی Magiran، SID، Google Scholar، Scopus، Science Direct، Pubmed استفاده شد.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر، مجموعا 22 مقاله در رابطه با بارداری در سنین نوجوانی و کم وزنی نوزاد در هنگام تولد بررسی گردید. همچنین تمامی عوامل موثر بر کم وزنی نوزاد در نوجوانان در حیطه های عوامل بیولوژیک و عوامل محیطی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد عوامل محیطی و مسائل بیولوژیک، از عوامل موثر بر کم وزنی نوزاد در بارداری نوجوانان محسوب می شوند. بنابراین، برای کاهش معضل اجتماعی کم وزنی نوزاد و بهبود این شاخص بهداشتی هم در مسائل محیطی و هم بیولوژیک، انجام مداخله بهداشتی ضروری است.
    کلید واژگان: نوجوانی, کم وزنی نوزاد, عوامل بیولوژیک
    Seyedeh Samira Mokhlesi, Masomeh Simbar, Fatemeh Dabiri, Reza Heidarifar
    Background And Objectives
    Pregnancy in low age has been proposed as one of the important factors causing risks and adverse outcomes. One of these complications is low birth weight (LBW), which is an important health indicator in any countries. In this study, texts related to Environmental and Biological Factors Influencing Infant’s Low Birth Weight in teenage mothers was reviewed.
    Methods
    In the present study, articles indexed in the databases Pubmed, Science Direct, Scopus, Google Scholar, SID, Magiran, were used.
    Results
    In the present study, a total of 22 articles related to teenage pregnancy and low birth weight were studied. Also, all factors influencing infants’ low birth weight in teenegers were evaluated in the areas of biological and environmental factors.
    Conclusion
    The results of the present study showed that environmental and biological parameters are factors influencing low birth weight in teenage pregnancy. Thus, to reduce social problem of low birth weight and to improve this indicator in both environmental and biological issues, health intervention is necessary.
    Keywords: Adolescent, Infant, Low birth weight, Biological factor
  • رضا حیدری فر، حمید فراهانی، مریم میری زاده، علی یوسفی، مجتبی دولتشاهی، مصطفی کاظمیان منصورآباد، عرفان محبی، حمید حیدری*، فهیمه خوش نژاد، منیره یزدان دوست
    زمینه و هدف

    شوید مشابه زیره سیاه دارای اثراث درمانی مانند هضم کننده غذا، ضدنفخ و ضدتشنج می باشد، ولی تاثیر آن در افزایش شیر، قطعی است. در این مطالعه تاثیر احتمالی عصاره هیدروالکلی شوید بر میزان استروژن و پروژسترون سرم موش صحرایی ماده بررسی شد.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر بر روی 36 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار (وزن 250-150 گرم) در قالب 4 گروه (9 موش در هرگروه) انجام شد. گروه اول و دوم عصاره هیدروالکلی را به ترتیب با دوز 50 و 100 میلی گرم در کیلوگرم و گروه سوم (گروه شم) یک میلی لیتر آب مقطر (حلال) را به صورت گاواژ و به مدت 14 روز دریافت کردند. گروه چهارم (کنترل) هیچ دارویی دریافت نکردند. در پایان، طی یک بیهوشی عمیق با اتر و خونگیری از قلب حیوان، سطح سرمی هورمون های استروژن و پروژسترون سنجیده شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری واریانس یک طرفه مقایسه گردید. سطح معنی داری، 05/0p< در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    میزان غلظت سرمی هورمون پروژسترون در گروه های دریافت کننده عصاره در مقایسه با گروه های کنترل و شم، به طور معنی داری افزایش یافت) 05/0(p<، ولی میزان غلظت سرمی هورمون استروژن در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل، تغییر معنی داری نشان نداد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد عصاره هیدروالکلی تخم شوید در هر دو دوز می تواند در افزایش سطح پروژسترون سرم موثر باشد. لذا در آینده پس از انجام مطالعات بیشتر بایستی این عصاره به عنوان فاکتوری مهم جهت بالابردن سطح این هورمون در زنان، مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: تخم شوید, استروژن, پروژسترون, موش ها
    Reza Heidarifar, Hamid Farahani, Maryam Mirizadeh, Ali Yousefi, Mojtaba Dolatshahi, Mostafa Kazemian Mansourabad, Erfan Mohebbi, Hamid Heidari, Fahimeh Khoshnejad, Monireh Yazdandoost
    Background And Objectives

    Anethum graveolens (Dill) like Bunium persicum has therapeutic effect, such as food digestive, carminative, anticonvulsant, but its effect on increasing milk is certain. In this study, the possible effect of hydroalcoholic extract of Dill was investigated on serum levels of estrogen and progesterone in female rats.

    Methods

    The present study was carried out on 36 mature female wistar rats (weight, 150-250g) in 4 groups (9 rats per group):The first and second groups received the hydroalcoholic extract at doses of 50 and 100mg/kg, respectively, and the third group (sham) received 1 ml of water (solvent)for 14 days through gavage. The fourth group (control) received no drug. At the end, a deep ether anesthesia and blood sampling from the heart of animals were done and the serum levels of estrogen and progesterone hormones were measured. The results were compared using one-way ANOVA statistical test. The significance level was considered to be p<0.05.

    Results

    The serum concentration of progesterone hormone significantly increased in groups received the extract compared to the control and sham groups (p<0.05). But the serum level of estrogen did not show any significant difference in experimental groups compared to the control group.

    Conclusion

    The results of this study indicated that the hydroalcoholic extract of dill seed at both doses could be effective in the increase of serum progesterone level. Therefore, in future, after conducting more studies, this extract should be considered as an important factor for elevation of this hormone level in women.

    Keywords: Anethum Graveolens, Estrogens, Progesterone, Rats
  • مصطفی کاظمیان منصورآباد *، منصور ابراهیمی، مرضیه زمانی، رضا حیدری فر، حدیث روزمه گیر
    زمینه و هدف
    استفاده از درمان های غیرشیمیایی (گیاهان دارویی)، رویکرد جدیدی در کنترل بیماری دیابت است. این مطالعه با هدف تعیین اثر عصاره هیدروالکلی ترکیبی گیاهان دارویی موثر جهت درمان دیابت در موش های صحرایی نر سالم و دیابتی شده، و مقایسه این اثر با تاثیر داروی گلی بنکلامید انجام شد.
    روش بررسی
    36 سر موش صحرایی نر به صورت تصادفی در شش گروه تقسیم شدند: کنترل سالم (NC) و دیابتی (DC)، دیابتی دریافت کننده گلی بنکلامید (600 میکروگرم بر کیلوگرم)، دیابتی دریافت کننده دوز0/2 (D0.2) و 0/4 (D0.4) گرم بر کیلوگرم و سالم دریافت کننده دوز 0/2 (N0.2) گرم بر کیلوگرم عصاره گیاه. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین تک دوز 60 میلی گرم بر کیلوگرم انجام شد. میزان گلوکز و وزن پس از تزریق استرپتوزوتوسین و 4 هفته گاواژ و سطح انسولین تنها در انتهای هفته پنجم اندازه گیری شد.
    داده ها با استفاده از آزمون واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری،p<0.05 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    سطح گلوکز خون در گروه D0.2 از هفته سوم تا پنجم، کاهش معنی داری (005/0p<) نسبت به DC نشان داد، ولی این نسبت کاهشی در گروه D0.4 تنها طی هفته آخر، به صورت معنی دار (p<0.01) مشاهده گردید. در گروه DG در مقایسه با DC، طی هفته های سوم (p<0.005)، چهارم و پنجم (0/001=p)، سطح گلوکز کاهش یافت. هیچ تغییری در مورد سطح انسولین در گروه های تحت تیمار با عصاره دیده نشد (p<0.05 در D0.2 و D0.4 با DC)، اما در گروه DG نسبت به DC، افزایش معنی داری (p<0.05) مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    عصاره ترکیبی مورد بررسی، دارای اثرات کاهنده قند خون در حیوانات دیابتی شده می باشد که این ترکیب در دوز پایین تر تاثیر بهتری دارد، اما مکانیسم این تاثیرات از طریق افزایش سطح انسولین صورت نمی گیرد.
    کلید واژگان: دیابت ملیتوس, گلوکز, صبر زرد, کرفس, هویج فرنگی, خرزهره, کور, انسولین
    Mostafa Kazemian Mansurabad*, Mansour Ebrahimi, Marzieh Zamani, Reza Heidarifar, Hadis Rozmehgir
    Background And Objectives
    Use of non-chemical treatments (medicinal plants) is a novel approach in the treatment of diabetes. This study was conducted with the aim of determining the effect of combined hydroalcoholic extract of medicinal plants on the treatment of diabetes in normal and diabetic male rats and its comparison with the effect of glibenclamide.
    Methods
    Thirty-six male rats were randomly divided into six groups: normal control (NC)، diabetic control (DC)، diabetic rats received the plant extract at a dose of 0. 2g/Kg (D0. 2) and 0. 4g/kg (D0. 4)، and normal rats received 0. 2g/kg plant extract (N0. 2). The induction of diabetes was performed by intraperitoneal injection of a single dose of 60mg/kg of streptozotocin. Glucose level and weight were measured after injection of streptozotocin and 4-week gavage، and the insulin level was measured only at the end of the 5th week. Data were analyzed using one-way ANOVA and Tukey’s test. The significance level was considered to be p<0. 05.
    Results
    The blood glucose level in D0. 2 group was significantly decreased (p<0. 005) from the third to fifth week، as compared to DC group. However، the decrease in D0. 4 group was only significantly observed during the last week of the study (p<0. 01). In the DG group، in comparison with the DC group، the glucose level decreased during the third (p<0. 005)، fourth and fifth weeks (p=0. 001). No changes were observed in the insulin level in groups treated with the extract (p>0. 05 DC vs. D0. 4، D0. 2)، but in DG group، a significant increase (p<0. 05) was observed، as compared with DC group.
    Conclusion
    The studied combined extract of medicinal plants has hypoglycemic effects in diabetic rats، which this combination has better effect in lower doses، but the mechanism of these effects is accomplished through increasing insulin levels.
    Keywords: Diabetes Mellitus, Glucose, Capparis spinosa L., Nerium oleander L., Aloevera, Daucus carota, Apium graveolens L., Insulin
  • Reza Heidarifar, Hoda Ahmari Tehran, Hoda Ahmari Tehran, Nahid Mehran, Nahid Mehran, Akram Heidari, Akram Heidari, Mohammad Koohbor, Mohammad Koohbor, Mostafa Kazemian Mansourabad, Mostafa Kazemian Mansourabad
    Background
    Dysmenorrhea has negative effects on women’s life. Due to side-effects of chemical drugs, there is growing trend toward herbal medicine. The aim of this study was to assess the effect of Dill compared to mefenamic acid on primary dysmenorrhea.
    Materials And Methods
    This double-blind, randomized, clinical trial study was conducted on 75 single female students between 18 and 28 years old educating in Nursing and Midwifery School and Paramedical Faculty of Qom University of Medical Sciences of Iranin 2011. They were allocated randomly into one of the three groups: In Dill group, they took 1000 mg of Dill powder q12h for 5 days from 2 days before the beginning of menstruation for two cycles. Other groups received 250 mg mefenamic acid or 500 mg starch capsule as placebo, respectively. Dysmenorrhea severity was determined by a verbal multidimensional scoring system and a visual analog scale (VAS). Students with mild dysmenorrhea were excluded. Data were analyzed by SPSS using the descriptive statistic,paired-samples t-test, Wilcoxon signed-rank test, Mann-Whitney test, and Kruskal-Wallis test.
    Results
    There were no significant differences between three groups for demographic or descriptive variables. Comprising the VAS showed that the participants of Dill and mefenamic acid groups had lower significant pain in the 1st and the 2nd months after treatment, whereas in the placebo group this was only significant in the 2nd month (P < 0.05).
    Conclusion
    Dill was as effective as mefenamic acid in reducing the pain severity in primary dysmenorrhea. Further studies regarding side-effects of Dill and its interactivity are recommended.
    Keywords: Dill (Anethum graveolens), dysmenorrhea, mefenamic acid, pain, placebo
  • رضا حیدری فر، ناهید مهران *، سمیه مومنیان، محمد کوه بر، عطیه حاجی علی گل، سید مجتبی موسوی
    زمینه و هدف

    طب گیاهی به عنوان یکی از روش های طب مکمل، از دیرباز مورد استفاده جوامع مختلف بوده است. مطالعات دو دهه اخیر حکایت از افزایش رو به رشد استفاده از گیاهان دارویی در دنیا دارد که گاهی بدون مشورت با پزشکان و بدون آگاهی از عوارض آن صورت می گیرد. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت مصرف گیاهان دارویی در شهر قم و عوامل همراه آن صورت گرفت.

    روش بررسی

    این مطالعه به روش توصیفی- مقطعی بر روی 372 نفر از مردم شهر قم در سال 1390 و با روش نمونه گیری آسان انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن به تایید رسیده بود، جمع آوری شد. داده ها با استفاده از جداول فراوانی و آزمون کای دو، من ویتنی و فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری 05/0>p در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در این بررسی 48/35% نمونه های مورد پژوهش جهت درمان و 55/11% جهت پیشگیری؛ از گیاهان دارویی استفاده کرده بودند. بیشترین موارد مصرف به ترتیب شامل دل درد (4/48%)، سرماخوردگی (2/42%) و گلودرد (8/35%) و بیشترین گیاهان مورد استفاده به ترتیب نعناع (3/72%)، خاکشیر (1/65%) و دارچین (9/62%) بود. از دیدگاه افراد، مهم ترین دلیل استفاده از گیاهان دارویی، عوارض کمتر (1/51%) و نتیجه بهتر (9/39%) نسبت به طب شیمیایی بود. از بین متغیرهای مورد بررسی، تنها بین جنسیت و میزان مصرف گیاهان دارویی، ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد (01/0=p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این مطالعه، بیشترین دلیل مصرف گیاهان دارویی، عوارض کمتر آن نسبت به طب شیمیایی بوده است. بنابراین، لزوم اطلاع رسانی صحیح در سطح جامعه نسبت به عوارض و تداخلات احتمالی آنها ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: دارو, گیاهان دارویی, عوامل مرتبط, قم, ایران
    Reza Heidarifar., Nahid Mehran., Somayeh Momenian., Seyed Mojtaba Mousavi., Mohammad Kouhbor., Atieh Hajiali Gol
    Background And Objectives

    Herbal medicine as a type of complementary medicine has long been used by different societies. The studies of the last two decades have indicated the growing use of drug plants in the world, sometimes without consulting a physician and with no knowledge about their side-effects. This study was done with the aim of determining the status of use of drug plants and its related factors in Qom city.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study was done on 372 people of Qom city in 2012, using convenience sampling. The data were collected through a questionnaire that its validity and reliability had been confirmed. The data were analyzed via frequency tables, chi 2, Mann-Whitney and Fisher’s tests. Significance level was considered p<0.05.

    Results

    In this study, 35.48% and 11.55% of participants had used drug plants for treatment and prevention, respectively. The most cases of consumption belonged to abdominal pain (48.4%), cold (42.2%) and sore throat (35.8%), and the most used plants were mint (72.3%), Sisymbrium irio (65.1%) and cinnamon (62.9%). The most important reason of use of drug plants were fewer side-effects (51.1%) and better results (39.9%) compared to chemical medicine. Among studied variables, a statistically significant relationship was observed between gender and the amount of using drug plants (p=0.01).

    Conclusion

    Concerning the results of this study, the most reason of using drug plants was their fewer side-effects compared to chemical drugs. So, it is necessary to give accurate information, at the society level, about their side-effects and possible interactions.

    Keywords: Drug, Drug plants, Related Factors, Qom, Iran
  • سید احمد بطحایی، محمد کوه بر*، رضا حیدری فر، مریم میری زاده، ندا خراسانی نیاسر
    زمینه و هدف
    یادگیری دانشجویان در محیط آموزش بالینی، بخش اساسی برنامه های آموزشی را تشکیل می دهد. این مطالعه با هدف مقایسه دیدگاه دانشجویان و مربیان دانشکده های پیراپزشکی، پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی قم نسبت به وضعیت محیط آموزش بالینی در سال 1391صورت گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی روی 154 دانشجوی پرستاری و مامایی، اتاق عمل و هوشبری ترم پنجم به بالا که در دانشکده های فوق مشغول گذراندن کارآموزی بودند و 18 نفر از مربیان انجام شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر 22 سوال در 4 حیطه کلی (فرصت یادگیری، حمایت از یادگیری، امکانات محیطی و ارتباط مربی با دانشجو) صورت گرفت.
    یافته ها
    در بعد نحوه ارتباط مربی با دانشجویان، فرصت یادگیری در بیمارستان، حمایت از یادگیری دانشجویان و دیدگاه کلی بین نظرات دانشجویان و مربیان، تفاوت معنی داری وجود داشت. همچنین مربیان دیدگاه مطلوب تری نسبت به دانشجویان داشتند (p<0.05)، ولی در بعد امکانات محیطی بیمارستان، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (p=0.999).
    نتیجه گیری
    طبق نتایج این مطالعه، آشنایی با دیدگاه های مربیان و دانشجویان و بررسی شباهت و تفاوت های این نظرات می تواند در برنامه ریزی برای بهبود کیفیت محیط آموزشی بالینی موثر باشد.
    کلید واژگان: آموزش پرستاری, دانشجویان, دانشجویان پرستاری, محیط آموزش بالینی, دانشگاهیان
    Seyed Ahmad Bathaei, Mohammad Koohbor*, Reza Heidarifar, Maryam Mirizadeh, Neda Khorasani Niasar
    Background And Objectives
    Students learning in clinical education environment is the major part of the curriculums. This study was done with the purpose of comparing the students’ and teachers’ points of view about the status of clinical education environment in Paramedical Sciences and Nursing & Midwifery Schools of Qom University of Medical Sciences in 2012.
    Methods
    This analytical-descriptive study was done on 154 students of Nursing and Midwifery, Operating Room, Anesthesia in fifth semester and above who were serving their apprenticeship and 18 teachers. Data collection was performed using a questionnaire consisted of 22 questions in four major domains (learning opportunity, support for learning, the environment’s facilities, and student-teacher communication.
    Results
    There was a significant difference between students’ and teachers’ points of view in the domains of teacher-student communication, learning opportunity, support for learning, and overall point of view. Also, teachers had more favorable point of view (p<0.05), But no significant difference was observed in the domain of hospital environment facilities (p=0.999).
    Conclusion
    According to the results of this study, knowing the students’ and teachers’ points of view as well as similarities and differences of these viewpoints could be effective in planning for the improvement of clinical education environment.
    Keywords: Viewpoint, Schools, Nursing, Education, Students, Students, Nursing, Clinical Training Environment, Faculty
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال