به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

reza khoshraftar

  • رضا خوش رفتار*

    طبق سنت حاکم، ژیومورفولوژی یک رشته میدانی بوده و مشاهده یکی از ارکان کارهای میدانی را تشکیل می دهد. در هر حوزه ای از دانش بشر، عنصر یا مورد مشاهداتی، ممکن است متفاوت باشد. مشاهده طبیعت و عناصر تشکیل دهنده آن که بخشی از معرفت شناسی در ژیومورفولوژی است، مستلزم ارتباط فعال با واقعیت مورد مشاهده است. دیدن و مشاهده چشم اندازها، لندفرم ها و حوضه های آبریز به عنوان یک سنت دیرینه در علوم زمین و به ویژه ژیومورفولوژی، علاوه بر اینکه یک فرایند حسی است، ازلحاظ نگرش های فلسفی متفاوت در فرایند پژوهش ژیومورفیک، جایگاه و اهمیت خاصی دارد. به عبارتی، دانش نیز مانند چشم انداز، چند زادی است و در دستیابی به معرفت (شناخت، دانش، آگاهی) نسبت به موضوعات موردبررسی در هر قلمرو علمی، چگونگی اندیشیدن خود بن مایه های فلسفی دارد. مشاهده بدون اینکه نظریه ای را از قبل در ذهن داشته باشیم و آن را دنبال کنیم (پوزیتیویسم منطقی) و نظریه محور (نظریه بار) بودن مشاهدات (در واقع گرایی)، دو دیدگاهی است که در این مقاله موردبررسی قرارگرفته اند. با توجه به رویکردهای فلسفی، مفاهیم، اهداف و نتایج به دست آمده، متفاوت خواهد بود. درهرحال، در ژیومورفولوژی، مشاهده نقش کنترل کننده اصلی را دارد

    کلید واژگان: ژئومورفولوژی, مشاهده گرایی, مشاهده خنثی, مشاهده نظریه محور
    Reza Khoshraftar *

    According to the dominant tradition, geomorphology is a field discipline and observation is one of the pillars of fieldwork. In any field of human knowledge, the element or observation may be different. Observing nature and its constituent elements, which is a part of epistemology in geomorphology, requires an active relationship with the observed reality. Seeing and observing landscapes, landforms and watersheds as an ancient tradition in earth sciences and especially geomorphology, in addition to being a sensory process, has a special place and importance in terms of different philosophical attitudes in the process of geomorphic research. In other words, knowledge is multi-generational like landscapes, and in attaining knowledge (cognition, knowledge, awareness) regarding the subjects investigated in each scientific field, the way of thinking has philosophical principles. Observing without a theory in mind (logical positivism) and theory-laden observations (in realism), are two approaches that have been examined in this paper. According to the philosophical approaches, concepts, goals and results will be different. However, in geomorphology, observation plays the main controlling role

    Keywords: geomorphology, observational, Theory-laden observation, Theory- neutral observation
  • Maryam Daemi, Neda Torabi Farsani *, Reza Khoshraftar

    Surface topography is involved with cultural values in some destinations, and Neyshabur and Firuzeh Counties constitute good examples. In this paper, we present the primary geosites with cultural geomorphology values and aims to investigate the appropriate solutions for promoting geotourism with an emphasis on cultural geomorphology. Thematic analysis as a qualitative method and observation was used, and the results demonstrated that Neyshabur and Firuzeh counties include 19 geosites with cultural geomorphology values. We propose the use of marketing, government support, research and identification, local empowerment, and development of new products and services to offer to tourists with geo-themes as key solutions to promote geotourism with an emphasis on cultural geomorphology.

    Keywords: Geoheritage, Geotourism, Cultural geomorphology, Myth
  • زهرا حاجی کریمی*، سیاوش شایان، مجتبی یمانی، رضا خوشرفتار، هژیر محمدی

    با توجه به وقوع همزمان بالاآمدگی البرز و فرونشست صفحه اقیانوسی خزر و تغییرات تراز آب دریای خزر، شرایط پیچیده ای را در سطح جلگه از لحاظ رسوبگذاری و حفر مجرا شاهد هستیم. به دلیل مورفولوژی ناهمگون مناطق ساحلی، تاثیر نوسانات دریای خزر در تمام مناطق ساحلی یکسان نیست. مساله تحقیق آن است که بستر رودخانه های منتهی به خط ساحلی خزر عمیق شدگی قابل توجهی را نشان می دهد. از جمله هدفهای اصلی این تحقیق، بررسی ارتباط میزان کف کنی رودخانه ها با نوسان های آب دریای خزر، مورفوتکتونیک البرز و عوامل انسانی است. برای دستیابی به این هدف از داده های دبی و رسوب، نوسان های تراز آب، مدل رقومی ارتفاعی منطقه با توان تفکیک 5/12 متر به همراه عکس های هوایی، تصاویر گوگل ارث، مطالعات کتابخانه ای و میدانی مورد استفاده قرارگرفته است. برای شناخت نحوه عملکرد و میزان اثرگذاری فعالیت های نوزمین ساخت و تحلیل نیمرخ های طولی و عرضی رودخانه ها از شاخص های ژیومورفیک استفاده شد؛ و به منظور بررسی روند کف کنی رودخانه های مورد مطالعه از کوهستان تا خط ساحل، مقایسه تحلیلی نیمرخ های طولی و عرضی و مطالعه نمودارهای تاریخی نوسانات آب دریای خزر انجام گرفت و با بهره گیری از استدلال استقرایی تحلیل ها انجام شد. نتایج حاصل از شاخص های مورفوتکتونیک و مشاهدات میدانی و بررسی نیمرخ های عرضی رودخانه ها، نشان داد که در برخی نیمرخ ها علاوه بر بالاآمدگی البرز، سایر عوامل از جمله عامل انسانی و نوسانات دریا و فرونشست تکتونیکی در عمیق شدگی بستر رودخانه ها نقش داشته اند.

    کلید واژگان: ژئومورفولوژی ساحلی, تغییرات سطح اساس خزر, مورفوتکتونیک, جلگه خزر, حفر رودخانه ای
    Zahra Hajikarimi *, Siavosh Shayan, Mojtaba Yamani, Reza Khoshraftar, Hazhir Mohamadi

    One of the effective factors on coastal geomorphology is sea level fluctuations. In addition to sea level fluctuations, the excistence of Khazar fault causes uplifting Alborze Mountains and subsidence of Khazar trench floor. Because of heterogeneous morphology in coastal areas, the influence of sea level fluctuations is not equall in the whole of coastal areas. The study area is located in Gilan province, between eastern longitudes 37°-25ʹ to 38° and northern latitudes 48°- 35ʹ to 49° - 10ʹ The problem of this research is that the floor bed of channels of the west coastlines Caspian Sea show significant river incision(deepening). Rivers hydrodynamic data such as sediment and water discharge, data related to short, medium and long terms changes of sea level Caspian Sea, topography and geology maps, and satellite images are used. Geomorphic indices were used for Analysis of Cross and Longitudinal Profiles and evaluation of the region neotectonic. The aim of this research is identification of geomorphic evidences of sea level changes in the western plain of Caspian sea, survey of relation between incision rivers with sea level oscillations, Alborz morphotectonic and human activities.The result of geomorphic indices, field observation, and cross profiles indicated in some of the profiles in addition to Alborz uplifting, other factors (human activities ,south Caspian basin tectonic subsidence and sea level fluctuations) have an important role in incision of bed rivers. The results would be helpful in coastal management in future. Keywords: Coastal Geomorphology, Caspian Sea level changes, Morphotectonic, River Incision (Lisar,Karkanrod and Shafarod).

    Keywords: Coastal geomorphology, Sea level change, Morph-tectonic, River Incision
  • رضا خوش رفتار*، امجد ملکی، محمد احمدی، مهدی فیض الله پور، لیلا صفری

    به منظور بررسی آشفتگی شبکه زهکشی حوضه آبریز مرگ پس از تعیین حدود منطقه مطالعاتی و تقسیم بندی آن به 80 زیرحوضه، نقشه های زمین شناسی، شبکه زهکشی، نقشه رستری، گسل های حوضه تهیه و سپس متغیرهای مساحت و محیط حوضه ها، تعداد و طول آبراهه، فراوانی زهکشی، زاویه عمومی، زاویه داخلی، تراکم گسل، اختلاف زاویه داخلی و عمومی و درصد بیشترین HI محاسبه شد. نتایج تجزیه واریانس یک طرفه بر اساس فاکتورهای لیتولوژی، تراکم گسل و نوع پهنه گسلی نشان داد که در بین متغیرهای مورد بررسی اختلاف معنی دار وجود داشت و نتایج مقایسه میانگین با روش دانکن نشان داد که زیرحوضه های قرار گرفته بر روی پهنه های گسلی شماره 2 و 3 با فراوانی گسلی بین 10 تا 15 و همچنین با خصوصیات سنگی مارن، آهک، فلیش، سنگ آهک، دولومیت و سنگ آهک سنومانین بیشترین آشفتگی زهکشی با توجه به زاویه آبراهه ها داشتند. نتایج تجزیه چندمتغیره به منظور بررسی آشفتگی زهکشی زیرحوضه ها و شناسایی زیرحوضه های دارای گسل نامکشوف نشان داد که زیرحوضه های فاقد گسل تقریبا در یک گروه قرار گرفتند و تنها زیرحوضه های 73، 50، 51 و 72 هرچند بر اساس نقش های مورد بررسی آثاری از گسل نداشتند اما بر اساس تجزیه کمی انجام شده بر روی خصوصیات مورفومتری در گروه زیرحوضه های دارای گسل قرار گرفتند. سایر زیرحوضه ها، جز زیرحوضه هایی بودند که احتمال وجود گسل نامکشوف برای آنها بالا بود.

    کلید واژگان: شبکه زهکشی, پهنه گسلی, آشفتگی زهکشی, گسل نامکشوف, حوضه آبریز مرگ
    Mehdi Feyzolahpour*, Reza Khoshraftar, Leila Safari

    In this study, to investigate the disturbance drainage basin, 80 sub-basins were determined. The maps of geology, drainage, raster maps, fault basin was prepared. The performance area and perimeter of the basin, number and length of channels, frequency of drain, angle General, Internal angle faulting density, and angle of internal and public were calculated. The number of faults in the fault zone is about 10 to 15. These fault zone rock properties of marl, limestone, flysch, limestone, dolomite and limestone were Cenomanian. Analysis of variance based on lithology and density fault factors showed that there was a significant difference between the studied variables. Results of mean comparison with Duncan test showed that the sub-basins located on fault zones 2 and 3 are most disturbed drainage, respectively. Multivariate analysis results indicated that sub without fault in a category. Sub-basins of 73, 50, 51 and 72, however, the role of the effects of no-fault. But according to studies done on morphometric characteristics of a fault in the sub-groups, respectively. Sub basin of 2, 13, 4, 6, 14, 16, 23, 8, 39, 34, 70, 77, 80, 52, 67, 78, 7, 12 and 79 were the only sub basin that is likely to have undiscovered fault, was high.

    Keywords: Drainage network, Fault zone, Disturb of drainage, undiscovered fault, Merek basin
  • مهدی فیض الله پور*، مرضیه منافی، رضا خوشرفتار، یونس خسروی

    مرور خسارات ناشی از زمین لغزش، لزوم بررسی عوامل تاثیرگذار بر وقوع این پدیده و پیش بینی رخداد آن را به اثبات می رساند. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر بهبود نتایج پیش بینی وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز طالقان با استفاده از تیوری آنتروپی شانون می باشد. از میان عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش، ده عامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، تراکم آبراهه، گسل، جاده، بارش به عنوان متغیرهای مستقل و پهنه های لغزشی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از اندکس آنتروپی، برای هر یک از این عوامل با توجه به میزان اثرگذاری آن ها، وزن دهی انجام گرفته و نقشه ارزش هر پارامتر با توجه به وزن آن، تهیه شد. در مرحله بعد، با استفاده از تلفیق این نقشه ها با نقشه پراکنش لغزش ها، نقشه پهنه بندی خطر برای حوضه موردمطالعه ترسیم شد. پس از محاسبه شاخص آنتروپی شانون، مشخص شد 86 درصد از مساحت زمین لغزش ها در سه رده خطر متوسط، پرخطر و خیلی پرخطر قرار دارند و این نشان می دهد نقشه نهایی پهنه بندی، بر مبنای شیوه صحیحی تهیه شده است. هم چنین، شاخص مجموع کیفیت (Qs) در این روش برابر با 3/2 به دست آمد که بیانگر صحت و مطلوبیت بیشتر این روش جهت پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبریز طالقان است. میزان شاخص دقت روش(P) نیز، برای مدل آنتروپی، برابر 24/0 بود که نشان از تفکیک پذیری مناسب تر پهنه های خطر در این روش دارد.

    کلید واژگان: زمین لغزش, آنتروپی شانون, پهنه بندی خطر, پیش بینی, طالقان
    Mehdi Feyzolahpour*, Marziye Manafi, Reza Khoshraftar

    Reviewing the damage caused by landslide proves the need to examine the factors influencing the occurrence of this phenomenon and the prediction of its occurrence. Therefore, the purpose of this study was to improve the prediction of landslide occurrence in the Taleghan watershed using Shannon Entropy Theory. Among the factors influencing the occurrence of landslide, ten factors of elevation, slope, slope direction, geology, vegetation, land use, water congestion, fault, road, rainfall as independent variables and sliding zones were considered as dependent variables. Then, using the entropy index, weighing was calculated for each of these factors based on their effectiveness, and the value map of each parameter was calculated according to its weight. In the next step, by mapping these maps with the map of landslides, a risk zoning map for the basin was drawn up. After calculating the Shannon entropy index, it was determined that 86% of the landslide area is in three medium-risk, high-risk and highly hazardous areas, indicating that the final map of the zoning is based on the correct method. Also, the total quality index (Qs) in this method was equal to 2.3, which indicates that this method is more reliable and more suitable for zoning of landslide hazard in Taleghan watershed. The accuracy of the method (P) for the entropy model was equal to 0.24, indicating a more appropriate resolution of the risk zones in this method.

    Keywords: landslide, Shannon’s entropy, danger classification, prediction, Taleghan
  • زهرا حاجی کریمی*، هژیر محمدی، سیاوش شایان، مجتبی یمانی، رضا خوشرفتار

    مدیریت پایدار سواحل، نیازمند آگاهی از روند تغییرات خط ساحلی است و آشکارسازی تغییرات خط ساحلی می تواند پایداری نسبی ساحل را برای اجرای برنامه های مدیریت محیطی ساحلی تضمین کند. پهنه مورد مطالعه این پژوهش، بخشی از خط ساحلی غرب گیلان در محدوده مصب کرگانرود است. هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات و شناسایی متغیرهای تاثیرگذار بر شدت و ضعف تغییرات خط ساحلی در مصب رودخانه مذکور می باشد. برای دستیابی به این هدف از اطلاعات دبی و رسوب، موج و نوسان های تراز آب همراه تصاویر ماهواره ای لندست به عنوان ابزارها و داده های اصلی پژوهش استفاده شده است. در این پژوهش برای تعیین تغییرات و مشخص نمودن ماهیت، مکان و زمان وقوع تغییرات در خط ساحلی از روش DSAS بهره گرفته شد. برای شناخت نحوه عملکرد و میزان اثرگذاری فعالیت های نوزمین ساخت از شاخص های ژیومورفیک استفاده شد. نوسان تراز آب دریای خزر مهم ترین عامل در تغییرات خط ساحلی دلتای کرگانرود است که در کنار آن باید به نقش رودخانه و تدارک رسوب خروجی به دریا اشاره کرد. یافته های پژوهش، نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه، پیشروی و پسروی بیشتر تحت تاثیر نوسان آب دریا بوده است به نحوی که دوره 2008-2017 بیشترین پیشروی خشکی و دوره 1985-2000 بیشترین پسروی خط ساحلی شاهد بوده ایم. دخالت عامل تراز آب دریا را بر تغییر مساحت سال های مورد مطالعه نشان می دهد؛ اما آهنگ ناموزون درصد تغییرات مساحت بازه ها طی دوره های مختلف، علاوه بر قایل بودن نقش اصلی برای نوسان سطح آب دریا در ایجاد تغییرات مثبت و منفی، گویای تاثیر عامل رسوب خروجی رودخانه ها به دریاست. به طوری که وجود حداکثر تغییر در محدوده اطراف مصب رودخانه کرگانرود و در بازه های میانی (ترانسکت های7،8 و9)، بر ایفای نقش موثر آورد رسوب خروجی رودخانه ها به دریای خزر تاکید دارد.

    کلید واژگان: کرگانرود, روش سیستم تحلیل دیجیتالی نوار ساحلی (DSAS), تغییر خط ساحلی, نوسان سطح دریای خزر, رسوب رودخانه
    Zahra Hajikarimi *, Hazhir Mohamadi, Siavosh Shayan, Mojtaba Yamani, Reza Khoshraftar

    Shorelines are very dynamic geomorphic systems where continuous changes occur at differents spatial and temporal scales .Coastal sustainable management, need to know the trend of sea level changes, showing of shoreline changes can ensure coastal relative sustainable for performing plan coastal environmental management. Case study is shoreline of Karkanrod estuary that is located in the west of Gilan between eastern longitudes 48°-34ʹ to 48°-58ʹ and northern latitudes 37°- 42ʹ to 37°-57ʹ.The aim of this research is to extract shorelines from past to now, determine effective land and hydrodynamic processes in the morphologic changes of Karkanrod delta shoreline to assess the rate of shoreline changes and their reasons. Waves and wind data, hydrodynamic data such as sediment and water, sea level fluctuations ancient graphs, Landsat satellite images, Aerial photos were utilized to study shoreline changes that show progress and regress of karkanrod delta. The method used in this research, is a combinational of, descriptive and analytic method with field and library studies.In field observation, some Geomorphologic evidence in the study area such as: V-shaped valleys, fluvial terraces and loesses were identified, that rectify the effect of active tectonics and sea level changes in the region. DSAS method was used to extract shoreline changes in different times.The results of this study show that the shoreline of Karkanrod delta experienced the most erosion during 1985-2000 and the most accretion during 2008-2017. Relative sea level change plays an important role in the shoreline of karkanrod delta. Transects of 7, 8 and 9 that are almost in the center of delta, where the karakanrod estuary is located, have more accretion rate that it shows the effect of sediment rivers. The results and methods may be helpful in coastal management and understanding the evolution of the entire delta from the perspective of shoreline change.

    Keywords: Karkanrod, DSAS, Shoreline change, Sea level change, Sediment
  • زهرا حاجی کریمی، سیاوش شایان*، رضا خوش رفتار

    حوضه آبریز کرگانرود به عنوان یکی از زیر حوضه های مستقل دریای خزر در غرب استان گیلان واقع شده است. با توجه به فعال بودن حرکات کوهزایی در برخی از نواحی ایران و برای آگاهی از میزان فعالیت نیروهای درونی و تکتونیکی در منطقه ی مطالعاتی، از هفت شاخص ژیومورفیک که عبارتند از: شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان (Smf)، شاخص نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (Sl)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص پیچ و خم رودخانه اصلی (S)، شاخص انتگرال هیپسومتریک (Hi) استفاده شده است. در این زمینه، مجموعه ای از روش های توصیفی، میدانی و تحلیلی به کار گرفته شد. نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و عکس های هوایی و مدل رقومی ارتفاعی منطقه (Dem) با قدرت تفکیک 12/5 متر و نرم افزار ARC GIS 10.1 و تصاویر گوگل ارث به عنوان داده های اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. از ترکیب شاخص های ژیومورفیک با یکدیگر می توان رابطه ی شاخص فعالیت های تکتونیکی (Lat) را به دست آورد. نتایج بررسی نشان داد که طبق مقادیر (Lat) حوضه کرگانرود در کلاس فعالیت های نیوتکتونیکی زیاد قرار دارد. شواهد ژیومورفولوژیکی به دست آمده مانند پادگانه های رودخانه ای ارتفاع یافته، وجود تراس های قدیمی و آبراهه های عمیق شده و دره های V شکل نتایج تحقیق را تایید می کند.

    کلید واژگان: کلید واژه ها: حوضه ی آبریزکرگانرود, نئوتکتونیک, شاخص های ژئومورفیک, شواهد ژئومورفولوژیکی
    Zahra Hajikarimi, Siavosh Shayan *, Reza Khoshraftar
    Introduction

    Tectonic geomorphology is the study of the influence of active tectonics on the landscape. Geomorphic indices are known as a useful tool in active tectonic studies, and they have been tested in different areas around the world.The aim of this research is to examine tectonic activity in the eastern slope of the Talesh (Baghrodagh). Some geomorphic indices such as hypsometric integral(Hi), asymmetry factor (Af), valley floor width- to- height ratio (Vf), stream length-gradient index (Sl), transverse topographic symmetry factor (T), mountain-front sinuosity (Smf), sinuosity (S) have been used to evaluate neotectonic activity for study area. Karganroud basin is located in the west of Gilan, between eastern longitudes 48°-34ʹ to 48°- 58ʹ and northern latitudes 37°- 42ʹ to 57° to 37ʹ.

    Methodology

    The method used in this research, is a combinational of, descriptive and analytic method with field and library studies. The geomorphic indices are used to evaluate the neotectonic of the region. This research used topographic maps on a scale of 1:250000 , geologic map on a scale of 1:100000, digital elevation model (DEM) with a resolution of 30 meters and in combination with aerial photos. These data were then analysed in GIS10.1 to calculate the geomorphic indices and prepration river profiles and needed maps. The following geomorphic indices were determined: the asymmetry factor (Af) was used to detect possible tectonic tilting in the karganroud basin. In order to discriminate between V-shaped and U-shaped flatfloored valleys, the valley floor width-to-height ratio (Vf) has been calculated for the selected mountain fronts of the region. The hypsometric integral (HI) is controlled by lithological and tectonic factors. A simple way to characterize the shape of the hypsometric curve for a given drainage basin is to calculate its hypsometric integral - HI. The integral is defined as the area under the hypsometric curve. Mountain-front sinuosity (Smf) has been employed to evaluate tectonic activity along mountain fronts, apart from its dependence of climate and lithology . In active mountainfronts, uplift will prevail over erosional processes, producing straight fronts with low Smf values. The SL index shows the variation in stream power along the river reaches and it is very sensitive to changes in channel slope. For this reason it allows the evaluation of recent tectonic activity and/or rock resistance. The sixth geomorphic index is the transverse topographic symmetry factor (T). The transverse topographic symmetry factor (T) estimates the amount of asymmetry of a river basin and the variation of this asymmetry in different segments of the valley.  The seventh geomorphic index is sinuosity(S). Straight rivers will show low values of S and indicate active regions.Finally we used (lat) index for final evaluation of active tectonism of the rigion.

    Results and Discussion

    Geomorphic analysis carried out by GIS techniques is considered to be a useful tool for evaluating the effects of active tectonics in an area.The asymmetry factor (Af) value of the karganroud basin is (Af=42/8).It indicates that the left of the basin has uplifted and the karganroud River has shifted to the right (to the west ) of the downstram of the drainage basin,which according to the classification of El Hamdouni et al. (2008)  is primarily of class 2 with moderately active tectonic. The mountain-front sinuosity (Smf) value of the karganroud basin equals 1/53 (smf =1/53) that belongs to class 2 with moderately active tectonic according to El Hamdouni et al. the valley floor width-to-height ratio (Vf) has been calculated for the selected mountain fronts of the region. The mean value of vf for the basin equals 0/27 (vf = 0/27) that belongs to class 1 with the highest active tectonic according to El Hamdouni et al (2007) and Keller &Pinter (1996). The mean value of SL shows high value (sl = 627/29) that belongs to class 1 with the highest active tectonic according to El Hamdouni et al (2007). The mean value of  T  for the basin equals 0/20(t = 0/20) that belongs to class 2 with moderately  active tectonic. The hypsometric integral (Hi) value of the karganroud basin is (Hi =0/49) that belongs to class 1 with with highest active tectonic according to El Hamdouni et al (2008) and Strahler (1952) that shows mature topographic . Finally, the value of the seventh geomorphic index ( sinuosity) for the study area equals (s = 1/2)  that shows the karganroud river is straight and it still does not reach to its equilibrium, indicating the influence of tectonic activity in the study area.

    Conclusion

    The calculated geomorphic indices in this research indicate that the Karkaganroud basin is tectonically active. The lat index was used for final evaluation of tectonic activity of the region. According to results of Lat index, the karganroud basin belongs to class 2 with high active tectonic. Also, Geomorphologic evidence rectifies the effect of active tectonics.

    Keywords: Geomorphic Indices, Tectonic activity, Geomorphologic Evidence, Karganroud Basin
  • رضا خوش رفتار*، مهدی فیضاللهپور، نسرین حامدی، اصغر احمدی ترکمانای
    تغییرات الگوی رودخانه، یکی از مهم ترین مسائل مهندسی رودخانه است که فعالیت ها و سازه های عمرانی را در حاشیه رودخانه ها تحت تاثیر قرار می دهد. مطالعه تغییرات مورفولوژیکی کانال های رودخانه ای به منظور راهکارهای کنترلی مناسب جهت حل مشکلات دینامیکی این نواحی، اهمیت دارد. در این پژوهش 91 کیلومتر از مسیر رودخانه قزل اوزن در شهرستان ماه نشان موردبررسی قرارگرفته است. هدف اصلی این مقاله بررسی پیچان رودهای قزل اوزن در محدوده ی ماه نشان، از طریق به کارگیری شاخص های هندسی و تصاویر ماهواره ای است. جهت دست یابی به این هدف با استفاده از تصاویر ماهواره ای IRS باقدرت تفکیک 5/2 متر و تصاویر گوگل ارث در محیط، GIS، Auto CAD و Global Mapper اقدام به محاسبه و اندازه گیری پارامترهای هندسی رودخانه شده است. با رقومی سازی مسیر رودخانه، شاخص های هندسی رود (زاویه مرکزی، شعاع نسبی، شکل پلان، ضریب پیچشی)، محاسبه شد و سپس علل تغییرات با استفاده از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، داده های هیدرولوژیکی و روش میدانی موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد:1 رودخانه به طور میانگین در هر چهار دوره از انحنای قوس های خود کاسته است. همچنین تعداد قوس ها در سال 1373 نسبت به سال 1394 افزایش چشمگیری داشته است.
    کلید واژگان: رودخانه قزل اوزن, ضریب خمیدگی, مئاندر, تغییرات فرم, ماه نشان
    Reza Khosh Raftar *, Asghar Ahmadi, Mehdi Feyz Allahpur, Nasrin Hamedi
    Introduction
    The river route has different patterns, such as straight, meandering and braided, and these changes have always been of interest to geomorphologists. A river along its path can have different patterns; the Meandering rivers are part of a single-channel river, the river has only one flow. One of the important issues in geomorphology is to consider changes in the shape and pattern of flow channels in the course of the river. The morphology of the rivers depends on several factors such as water flow changes, bed slopes, river cross section, geology, tectonics or morphotectonics of the area, as well as the time needed for formation and change of river plan forms. The spatial displacements of the meanders cause changes in the dimensions of the bedding stream and the flood plain. Due to their many dynamics, this phenomenon also causes major problems. In many parts of the world, numerous studies have been done on the phenomenon of rivers 'meandering, and more than 30 theories have been presented on the process of rivers' meandering. [Maghsoudi et al., 2010, 276]. The meanders can be sinusoid, regular or compact, very irregular, crumpled, and even other forms. The shape of the meander is a function of the characteristics such as slope and flow rate, river width, and the material of the bed [Rezaei Moghadam et al., 2012, p. 86].
    The Mahneshan County with a total area of 2,786 square kilometers is located at 47 degrees and 15 minutes to 48 degrees and 10 minutes of Greenwich and 36 degrees and 20 minutes to 37 degrees and 10 minutes north latitude, northwest of the province Zanjan. The entire length of the Ghezel Ozan route is from the Chehel Cheshme mountains of Kurdistan to the Manjil Dam Lake, 550 km, about 91 km lies within the Mahanshan county. The Mahanshan area comprises mountain ranges stretches the northwest-southeast that lies between them, plains and valleys.
    Methodology
    In this study, topographic maps or scale of 1.50000 and geology of 1.100000 were investigated for the study of drainage network and geological formations of the region. A geological map was used to investigate the relationship between meanders with formations and geological structures. Using the GPS during fieldworks, probable meanders were positioned. IRIS satellite images with a resolution of 2.5 m in 2007, 1389, 1394 and Google Earth in 1373 were used to study and investigate the process of changing the direction of the Ghezel Ozan. By digitizing the route, the amount and position of the river changes were detected. Based on data on length of arc, valley length and radius of circles on the river arch, bending coefficient, central angle and sinusoid index, were calculated. Then, according to the calculation of the bending coefficient of each arch and the central angle of the arches, and the Korins classification, the percent of frequency of the central angle of the meander arches were determined.
    Results and discussion
    - River bending coefficient
    According to calculations of the bending coefficient and the central angle of the arches of the Ghezel Ozan River in the Mahneshan County, the dominant river pattern over the course of four years is meandering and their coefficient is between 1.25 and 2. While the sinuosity of 55% of the meanders was more than 1.5, the bending coefficient of the arches 1 to 10 is high, indicating that they are in the category of highly developed meanders and the rest are underdeveloped to advanced meanders.
    -Central angel

    Using the Korins central angle index), the development rate of meandering was calculated for four periods. Calculated values shows that in 1996, about 60% of the course of the river had a developed meandering pattern. The central angles of the arch were in 1373, 136, which illustrates the highly developed meandering pattern. This amount was reduced to 131, 96.5, and 106.5 in 1386, 1389, 1394, respectively, reflecting a developed meandering pattern. The decline in the highly developed meandering pattern and the increase in the developed and undeveloped meandering pattern show that the numbers of arch rivets have gradually decreased.
    Arc radius, wavelength and valley length

    The mean radius of arches in the studied boundary was calculated for four years 1994, 2007, 2010, 2015, respectively, 506, 254.5, 166, 229 m. It is seen that the mean radius of the circles of 1994 is higher than in other years, which is often due to erodibility of the river banks, which causes the radial development of meandering rings. The geometric parameters of the studied sections were analyzed in four periods of 1994, 2007, 2010, and 2015. The distance between the two alternating meanders in 1994 is much higher than in 2007, 2010, and 2015. The increase in the longitudinal distance of two successive meanders is somehow indicative of an increase in the meandering conditions.
    Longitudinal profile of the river

    After plotting the longitudinal profile of the Ghezel Ozan in the Mahneshan County, the mean slope of the river was 0.07 percent. The longitudinal profile of Ghezel Ozen shows that the river at first has a slight slope and the meanders are formed. Down the river, increasing the number of effective faults, increases the slope of the bed at the end of the stream
    Conclusion
    Meanders are the main causes of erosion and changes in flood plains, and if these changes are high and severe, it leads to lateral erosion. Findings of the research indicate that in four periods, there is a large variation in the course of the river; by examining the parameters and field observations, it can be said that the Gezel Ozan River is a developed meander. The bending coefficient of years 1994, 2007, 2010, and 1394 was calculated between 2-1.25. Also, with respect to the values obtained, the center angle is in the range of 158-85 degrees, is related to the developed meanders. In this study, there was no evidence that tectonics affected the river route directly and, and thus led to a redirection of the river. Mahnashan County is active tectonically. The right part (look in the direction of the Gezel Ozan stream) is more uplifting. Consequently, the behavior of the small streams affects through the formation of alluvial fans and rapids in the Gezel Ozan River.
    Keywords: Gezel Ozan River, Sinuosity Index, Plan Changes, Meandering, Mahneshan
  • رضا خوش رفتار، جلیل الدین سرور، نیما فرید مجتهدی
    توده کوهستانی درفک یکی از مهم ترین عوارض البرز غربی در استان گیلان است که علاوه بر ارزش های زیست محیطی و گردشگری، به دلیل وجود اشکال کارستی، برای ژئومورفولوگ ها و پژوهشگران از لحاظ علمی-آموزشی نیز دارای اهمیت است. در این مقاله، نخست، جغرافیای طبیعی و زمین شناسی کوه درفک بررسی و سپس اشکال کارستی منطقه بر پایه بازدیدهای میدانی، تشریح گردید. اشکال کارست سطحی در توده کوهستانی درفک را می توان به دو بخش: اشکال کارستی موجود در محدوده جنگلی و مرتعی و دیگری در اراضی بدون پوشش گیاهی، تقسیم بندی کرد. در دامنه های شمالی درفک، اشکالی نظیر دولین سبز و کارن (لاپیه) با خاک و گیاهان، پوشیده شده است. در مناطق بالا تر از درخت مرز، اشکال کارست شامل، دو دولین بزرگ، تعداد زیادی دولین کوچک و حفره های بلعنده آب است ولی کارن ها، گستردگی بیش تر و چشم گیرتری دارند. بر روی دامنه جنوبی و ارتفاعات بالا، علاوه بر غار رشی، چند دره کانیونی کوچک در اطراف روستای سی دشت، یک دره کانیونی بزرگ و شاخص نیز، شکل گرفته است.
    کلید واژگان: ژئومورفولوژی, کارست سطحی, دولین, کوه درفک, گیلان
    Reza Khoshraftar, Jaliladen Soroor, Nima Farid Mojtahedi
    Introduction
    Karst or solution landforms are of great importance from different aspects. These landforms are in almost all geographic areas and have a great variety. The development of karst terrain depends on several factors such as: lithology, topography, climate, hydrology, vegetation, structure and time. Alborz mountains is one of the big areas of karst in north of Iran. Karstification in northern and southern slopes of the Alborz are different. Dorfak Mountain, a part of the western Alborz Mountains, situated in coordinates 53° 3' north latitude and 42° 49' east longitude, in the southern part of Guilan province. Dorfak is the most important part of western Alborz Mountain which has not only immense environmental values but is a subject of interest for geomorphologists for its karstic landforms. This paper aims at describing Dorfak's physical geography and geology and to investigate its karstic landforms on the basis of such a description emanated from field-work studies. Material and
    Methods
    In order to identify karstic landforms of Dorfak mountain, preliminary studies and field works, topographic maps with a scales of 1:25,000, 1: 50,000 and geological maps with a scale of 1:100000 were used. In early reviews and inventories of karstic landforms, four times the northern and southern slopes of Dorfak, field visit of different routes using the global positioning system were done. Then, coordinate of identified karstic sites overlay on digital topographic and geological maps and spatial relationships between geology, topography, and karstic sites, were analyzed. According to the importance of climate data in formation of karst landforms, rainfall data was examined. Finally, the field works data was combined with geology and topography maps and geomorphological map of Dorfak karstic landforms was drawn.
    Results And Discussions
    Intensity, extent, degree of development of karst landforms according to the thickness and the purity of lime and spatial differences in climatic conditions different.The northern slopes of Dorfak Mountain to about 2000 m, wet and temperate climate with abundant rains, and from there to the summit, cold mountain climate with low rainfall prevails. In each of these areas, specific mechanisms of weathering and erosion take place. Due to these differences, Dorfak karst landforms can be divided into two groups:
    Karstic landforms in forest area
    In northern slope of Dorfak, green dolines and karren (Lapias) are covered by soil and plants. Above the tree line, karstic landforms include two huge Dolines, many little dolines, and ponors. Among all these varieties, karrens are noticeable in terms of numbers and extensions. Karren depths are approximately 10-15 cm.
    Karstic landforms in non vegetation area
    In Dorfak mountain, altitudes more than 2,200 meters are lacking forest vegetations. Great doline(kaseye Dorfak), is the most characteristic karstic landforms in this part of Dorfak Mountain. Floor of doline is covered by fine sediments, thus, in the spring and summer season, shaped lake in doline. Another karstic landforms in this area is Dorfak small karstic cave. Dorfak mountain slopes to the summit, especially after the forest limit, are covered by karrens with different sizes and shapes. Linear karrens and karren fields can be seen in these slopes.
    Conclusion
    According to the evidence and degree of development of karstic landforms, Dorfak karstic landforms are one of the most complete in the western Alborz, from Sepidrud valley to Chalus River. Pure limestone formations such as gray limestone of fossiliferous Jurassic, Cretaceous gray limestone of orbitolina and the northern and southern Dorfak trust, have provided infiltration in rocky limes. At elevations less than 2,200 meters, limits in the development of karst forms are due to changes in gross limestone or other formations. In southern slopes and higher parts of Dorfak mountain, several small canyons, Rashe karstic cave around the Seedasht village and a great canyon were formed respectively.
    Due to the importance of karst landforms such as the pursuit of water resources, all identified landforms, geomorphological map of Dorfak mountain was provided.
  • رضا خوش رفتار
    زمین شناسی و پیکرشناسی زمین بر جامعه، تمدن و تنوع فرهنگی تاثیر داشته اند. این تاثیر با توجه به میزان توسعه در هر جامعه ای متفاوت خواهد بود. در گذشته، انسان ها روابط نزدیکی با محیط طبیعی خود داشتند و در راه تلاش برای شناخت و درک چشم اندازها و فرایندها از اسطوره، داستان و افسانه ها کمک گرفته اند. استفاده از اسامی مانند شیطان، اژدها و جن برای دره ها، کوه ها و غارها را می توان در نقاط متفاوت کره زمین و در فرهنگ های مختلف مشاهده کرد. علاوه بر این انسان سعی کرده است فرایندها و فرم ها را بر اساس درک خود از طبیعت، تشریح کنند. اسامی به کار رفته برای عناصر غیر زنده ی طبیعت، در چهارچوب زمین شناسی فرهنگی قرار می گیرد. بخشی از فرهنگ مربوط به پدیده های زمین شناسی با اعتقادات مذهبی مردم و متافیزیک ارتباط دارد. بعضی از این اسامی برای عناصر نسبتا استاتیک (مانند کوه ها)، فرایندهای دینامیک (مانند چشمه های تراورتن ساز) و فسیل ها استفاده شده اند. تعدادی از این اسامی اسطوره ها و داستان ها، اطلاعات با ارزشی را درباره زلزله ها، سونمی، سیل ها و غیره ارایه می دهند و داده های مهمی را برای درک تاریخ زمین شناسی، روند تحولات پیکرشناسی و تغییرات اقلیمی را فراهم می کند. در این تحقیق، ارزش های ژئومیتولوژیکی سه چشمه دارای املاح آهکی در شمال غرب ایران (تکاب، زنجان و قروه) مورد بررسی قرار گرفته است. استفاده از نام اژدها برای پشته های سنگی نشان دهنه ی آن است که در این مناطق در گذشته چشمه های پر آب و احتمالا آرتزین وجود داشته است. این گونه سایت ها، از دیدگاه جذب ژئوتوریست ها، بویژه در مناطق روستایی اهمیت زیادی دارند.
    کلید واژگان: ژئومیتولوژی, علوم زمین, چشمه های تراورتن ساز, اژدها, اسطوره, ایران
    Reza Khoshraftar
    Geology and geomorphology have influenced society, civilization, and the cultural diversity of our planet. The influences in each community will be different based on the level of development. In the past, men had close relationships with their natural environment and in trying to identify and understand landscapes and processes. They have used myths, legends and stories. In fact, using names like Devil, Dragon and Chimney for, valleys, mountain and caves have seen in different parts of the planet and in different cultures. Moreover, men attempted to explain processes and forms based on their understanding of nature. In fact, the names used for non-living elements and processes, are in framework of geocultural contexts (cultural geology). Part of the folklore about geological phenomena and landforms, are related to religious beliefs and metaphysics. Some of these names use relative static structure (mountains), dynamic processes (travertine spring) and fossils. Sometimes this myths and stories give very valuable information about old earthquakes, tsunamis, floods, etc. and provide important data for for understanding the geological history, geomorphologic evolution trends and climate change. In this study,the geomythological values of three limestone springs in North West Iran (Takab, Zanjan and Qorveh cites) have been studied. Use of dragon name for Rocky Mountains revealed that in the past, in these areas have warm and cold springs existed some of which were probably Artesian. Such sites, especially in rural areas have important role in geotourist attraction.
    Keywords: Geomythology, Earth Sciences, Myths, Legends, Travertine springs, Dragon, Iran
  • رضا خوش رفتار، حمید اکبری
    دما یکی از عناصر اقلیمی است که نقش بسزایی بر دیگر عناصر اقلیمی دارد. بررسی روند تغییرات آن می تواند در برنامه ریزی محیطی، راهگشای بسیاری از مسائل محیط زیست باشد. در این تحقیق به منظور بررسی روند و شرایط دمایی شهر کرمانشاه، ازمیانگین دمای سالانه و ماهانه طی دوره آماری (2005-1951) استفاده شده است. در ابتدا، با استفاده از روش های آماری و به کمک نرم افزار SPSS، انواع نمودارها ترسیم و سپس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحلیلهای آماری نشان داد، دمای سالانه ایستگاه کرمانشاه بین 46/14 و 53/14 درجه سانتیگراد تغییرمی یابد. براساس آزمون کای دو ()، اگرچه دمای ایستگاه کرمانشاه در بعضی از سالها دارای نوساناتی نسبت به میانگین بود،اما در کل، روند نرمال را نشان می دهد. تحلیل احتمال وقوع دما در سطح مقادیر مختلف احتمال بر اساس فرمول تجربی ویبول و روش جدول موسوم به تبدیل z نشان داد که به احتمال 90-80 درصد دمای سالانه شهرکرمانشاه بین15-5/15 درجه سانتیگراد خواهد بود.
    کلید واژگان: دما, بارندگی, ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه, توزیع نرمال
    Reza Khoshraftar, Akbarie Hamid
    Temperature is one of climatic components which has significant role over other climatic elements. Analysis of its change trend in environment planning is import solution for many environment problems. In this research, in order to analyze the trend and temperature condition in Kermanshah, the average and monthly temperature applied during the statistical period (1957-2005). There for by using the statistical parameters and SPSS software, various kind of diagram is drawn and analyzed. The result from statistical analysis indicated that annual temperature of Kermanshah station ranged from 14/46 to 14/53. Based on test, although the temperatures of Kermanshah have fluctuated toward the average temperature in some years, but generally it indicates the normal trend. Analyzing the probability of temperature occurrence in different level based on webule’s experimental formula and table method indicated that, with 90-80 percent possibility, annual temperature of Kermanshah will be between 15 – 15/5.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال