به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

sedigheh rezai dehnavi

  • زهرا تاجمرادی، صدیقه رضایی دهنوی*، زهرا منتجبیان
    زمینه و هدف

    سازگاری زناشویی از رایج ترین مفاهیم جهت تبیین و مشخص نمودن سلامت و تداوم ارتباط است و سهم بسیاری در ‏پایداری زندگی زناشویی دارد یکی از اساسی ترین نشانه های ‏سازگاری زناشویی، "سلامت" افراد است و از سوی دیگر پیش بینی کننده وضعیت سلامت اجتماعی، سلامت روانی و حتی پدیده ‏طلاق نیز می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سازگاری زناشویی با سلامت اجتماعی زوجین بود.

    روش شناسی

     طرح پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی و در زمره پژوهش های توصیفی است. با توجه به فرمول الگوی معادلات ساختاری نمونه ها 15 برابر متغییرها در نظر گرفته شد،  بدین‎سان که 100 زوج، نمونه مربوط به زوجین در حال طلاق مراجعه‎کننده به مراکز مشاوره و دادگستری به صورت در دسترس در شهرستان اصفهان انتخاب شدند. از آن ها خواسته شد به پرسشنامه های استاندارد سازگاری زناشویی اسپانیر (Spanier) و سلامت اجتماعی کییز (Keyes) پاسخ دهند. در مدلسازی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ایموس 25 استفاده شد.

    یافته ها

     میانگین و انحراف معیار در سازگاری زناشویی 74.3 ± 38.4 و در سلامت اجتماعی 73.57 ± 33.9 بود. مدل پیشنهادی در شاخص های کلی مطلق، تطبیقی و تعدیل یافته از برازش خوبی برخوردار بود. بر اساس شاخص های جزیی، سازگاری زناشویی تاثیر مستقیم معناداری بر سلامت اجتماعی زوجین داشت و این مدل 64 % تغییرات فردی در سلامت اجتماعی زوجین را تبیین کرد.

    نتیجه گیری

     بر اساس یافته های این پژوهش برنامه های آموزشی برای زوجین جهت افزایش سازگاری زناشویی به منظور بالا بردن سطح سلامت اجتماعی آن ها توصیه می شود.

    کلید واژگان: سازگاری زناشویی, سلامت اجتماعی, زوجین
    Zahra Tajmoradi, Sedigheh Rezai Dehnavi*, Zahra Montajabian
    Background & Objectives

     

    Marital adjustment is one of the most common concepts to explain and define the health and continuity of the relationship, and it contributes a lot to the stability of married life. One of the most basic signs of marital adjustment is the "health" of people, and on the other hand, it predicts the state of social health, mental health, and even the phenomenon of divorce the purpose of this study was to investigate the relationship between marital adjustment and social health of couples.

    Materials & Methods

    The present research design was a correlation research and is one of the descriptive analytic researches. According to the formula of the structural equations model, 15 times the variables of the samples were considered. In this way, 100 couples, a sample of divorcing couples referring to judicial counseling centers, were selected as available in Isfahan city and filled up the Spanier Marital Adjustment Questionnaire and the Keys Social Health Questionnaire. Structural equation modeling were used Amos 25 software.
     

    Results

    The mean and standard deviation were 74.3 ± 38.4 in marital adjustment and 73.57 ± 33.9 in social health. The proposed model had a good fit in normed, comparative and economic incidences of the data. Based on the model fit indices, the marital adjustment had a significant effect on couples’ social ‎ health and 64 percent individual variances were attributed to marital adjustment.

    Conclusion

    Based on the findings of this study, educational programs are recommended for couples to increase marital adjustment in order to increase their social health.

    Keywords: Marital Adjustment, Social Health, Couples‎
  • سارا وجد، صدیقه رضایی دهنوی*، اعظم صالحی

    این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی ایماگوتراپی بر فرایند مکالمه و ارتباط عمیق زوجین شهر بندرعباس انجام گردید. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زوجین شهر بندرعباس بودند که طی فراخوانی به مرکز مشاوره کلینیک نگاه نو در سال 1398 مراجعه کردند. 32 نفر (16 زوج)، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی به 2 گروه 16 نفری (گروه آزمایش و گواه) تقسیم شدند. از پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) (کریستنسن و سالاوی، 1984) و همچنین از پروتکل 8 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه 60 دقیقه) ایماگوتراپی برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد ایماگوتراپی نمرات ارتباط سازنده متقابل در گروه آزمایش در پس آزمون را افزایش داد و نمره متغیرهای ارتباط کناره گیری/ توقع و ارتباط اجتنابی متقابل در پس آزمون را کاهش داد (001/0<p). ایماگوتراپی باعث افزایش استفاده زوجین از الگوی ارتباط سازنده متقابل و کاهش میزان استفاده آن ها از الگوی ارتباط کناره گیری/ توقع و ارتباط اجتنابی متقابل شده است (001/0<p). به طور کلی رویکرد درمانی ایماگوتراپی بر فرآیند مکالمه و زیر مقیاس های ارتباط عمیق زوجین تاثیر دارد.

    کلید واژگان: ارتباط عمیق, ایماگوتراپی, فرایند مکالمه
    Sara Vajd, Sedigheh Rezai Dehnavi*, Azam Salehi

    This research was conducted with the aim of determining the effectiveness of imago therapy on the process of conversation and the profound relationship of couples in Bandar Abbas city. The design of the current research was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population was all the couples from Bandar Abbas city who were referred to the counseling center of Negah-No Clinic in 2018. 32 people (16 couples) were selected as the sample using the available sampling method which was randomly divided into 2 groups of 16 people (experimental and control groups). The Communication Patterns Questionnaire (CPQ) (Christensen and Salawi, 1984) as well as an 8-session protocol (one session per week and each session lasting 60 minutes) were used for the intervention. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance test. The results showed that imago therapy increased the scores of mutual constructive communication in the experimental group in the post-test and decreased the scores of withdrawal/expectation and mutual avoidance communication variables in the post-test (p<0.001). Imago therapy has increased couples' use of the mutually constructive communication pattern and decreased their use of withdrawal/expectation and mutual avoidance communication patterns (p<0.001). In general, the image therapy approach has an impact on the conversion process and the couples' deep communication subscales.

    Keywords: Profound Relationship, Imagotherapy, Process of Conversation
  • فاطمه سادات هاشمی زاده، صدیقه رضایی دهنوی*، زهرا منتجبیان

    وجود تعارض و فاصله عاطفی در زوج ها می تواند برآمده از فرآیندهایی ‏ راهبردهای در رابطه زن و ‏شوهر باشد که معنا درمانی به دنبال تضعیف این فرایندها و درنتیجه کاهش رنج های غیرضروری زوج ها ‏می باشد. ‏ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش معنادرمانی آمیخته با معنای زندگی ‏مبتنی بر مکتب ملاصدرا بر تعارض زناشویی به روش نیمه آزمایشی ‏ با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی ‏زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای اصفهان بود که به علت داشتن تعارض زناشویی به این مراکز مراجعه   کرده  بودند که تعداد 30 نفر از ایشان به روش نمونه گیری دردسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شده و  به طور تصادفی در دو گروه ‏آزمایش و گواه گمارده  شدند. گروه آزمایش در طول 10 جلسه تحت آموزش معنادرمانی آمیخته با ‏معنای زندگی مبتنی بر مکتب ملاصدرا قرارگرفت. داده ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه تعارض ‏زناشویی‏ به دست آمده و با استفاده از تحلیل کوواریانس تک ‏متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که‎ ‎آموزش‎ ‎معنادرمانی آمیخته با معنای زندگی مبتنی بر مکتب ملاصدرا موجب‎ ‎بهبود‎ ‎معنادار‎ ‎میانگین‎ ‎نمرات‎ ‎تعارض ‏زناشویی‎ ‎در‎ ‎گروه‎ ‎آزمایش‎ ‎نسبت‎ ‎به‎ ‎گروه‎ ‎گواه‎ ‎شده‎ ‎است.‏

    کلید واژگان: تعارض ‏زناشویی, ‏معنای ‏زندگی, ‏معنادرمانی, ‏مکتب ‏ملاصدرا ‏
    Fatemeh Al Sadat Hashemizadeh, Sedigheh Rezai Dehnavi *, Zahra Montajabian

    Conflict and emotional distress in couples can be the result of processes in the ‎couple's relationship that logotherapy seeks to weaken these processes and thereby reduce ‎unnecessary suffering for couples. The purpose of this study was study of the ‎effectiveness of training logotherapy mixed with the meaning of life basis on Molla ‎Sadra school on marital conflict. The present study was a quasi-experimental with a control group, pre-test and post-test. ‎ The statistical population of the study consisted of all couples who referred to a counseling center in Isfahan in 2019 due to marital conflict.. At first, 30 individuals were selected using available sampling method and were randomly divided into experimental and control groups.The members of the experimental group received 10 sessions of training of logothrapy mixed with the meaning of life basis on ‎Molla Sadra school. Moreover, the participants answered the Marital Conflict ‎ Questionnaire. Data were analyzed using analysis of univariate covariance. The results showed that training of logothrapy mixed with the meaning of life basis on ‎Molla Sadra school significantly improved the mean scores of marital conflict in the experimental group compared to the control group . The using of training of logothrapy mixed with the meaning of life basis on ‎Molla Sadra school ‎would be useful for reducing marital conflict.

  • زهرا منتجبیان، صدیقه رضایی دهنوی*

    یکی از مشکلات رایج بین زوجین وجود الگوهای ارتباطی ناکارآمد است که باعث ایجاد تعارض بین زوجین می شود و از آنجایی که وجود افکار و باورهای منفی و شیوه تفسیر زوجین از مشکلات عامل اصلی ایجاد مشکلات ارتباطی می باشند، بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد  زوجین و افزایش سازگاری زناشویی بود.  طرح پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و با گزینش تصادفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین شهر اصفهان در سال 1398 که برای کاهش مشکلات زناشویی به مرکز مشاوره ی موج در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، تشکیل داده اند. از این میان 16زوج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (8 زوج) و کنترل (8 زوج) تخصیص یافتند.  شرکت کنندگان به پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین (کریستنسن و سالاوی، 1984) و مقیاس سازگاری زناشویی دو عضوی (اسپانیر، 1976) به عنوان پیش آزمون و سپس پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 120 دقیقه ای آموزش رویکرد بین فردی فراشناختی را دریافت کردند. درآمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS23 آنالیز گردید. نتایج نشان داد درمان بین فردی فراشناختی باعث بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد زوجین و افزایش سازگاری زناشویی شده است.  بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود از رویکرد بین فردی فراشناختی برای بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد بین زوجین و افزایش سازگاری زناشویی استفاده شود.

    کلید واژگان: الگوهای ارتباطی زوجین, سازگاری زناشویی, طرحواره های بین فردی, فراشناخت, درمان بین فردی فراشناختی
    Zahra Montajabian, Sedigheh Rezai Dehnavi*

    One of the common problems between couples is the dysfunctional communication patterns, it can cause conflicts between couples, and since negative thoughts and beliefs are the main cause of these problems so the aim of the present study was to investigate the effectiveness of meta-cognitive interpersonal therapy on improving dysfunctional communication patterns couples and increase of marital adjustment. This is a pre-test/post-test based on a quasi-experimental study with control and experimental groups.  The statistical population of this research includes all the couples of Isfahan city in years 2019 who referred to the Consultation Center of Moj in Isfahan for decreasing of marital problems.  Among them, 16 couples were selected by the available sampling method. They were randomly placed into two groups experimental (8 couples) and control (8 couples). Communication Patterns Questionnaire )Christensen & Sulloway 1984) and Dyadic Marital Adjustment Scale (Spanier 1979) as an instrument applied in pre-test and post-test.  The experimental group received 8 sessions of 120 minutes of training related to Meta-Cognitive Interpersonal Therapy. Covariance Analysis was used for analyzing data in SPSS23 software. The results showed that meta-cognitive interpersonal therapy resulted in improvement of communication patterns and an increase in marital adjustment.  Based on the findings of this study, it is suggested to use interpersonal metacognitive therapy to improve communication patterns and increase marital adjustment.

    Keywords: Couples Communication Patterns, Marital Adjustment, Interpersonal Schemas, Meta Cognitive, Meta Cognitive Interpersonal Therapy
  • زهرا منتجبیان، صدیقه رضایی دهنوی*
    زمینه و هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر کاهش ادراک درد و تعارض زناشویی زوج های در مرحله آشیانه خالی می باشد.  

     مواد و روش ها

     پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با گروه کنترل همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوج های در مرحله آشیانه خالی در شهر اصفهان در سال 1398 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه، 16 زوج در دو گروه 16 نفری به صورت تصادفی گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه حضوری مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد بین فردی فراشناختی، هفته ای یکبار، به مدت 120 دقیقه شرکت و گروه گواه در فهرست انتظار قرار گرفتند. شایان ذکر است که شرکت کنندگان به پرسشنامه درد مک گیل ساخته شده توسط ملزاک و  پرسشنامه  تجدید نظر شده تعارض زناشویی باقری و همکاران به عنوان پیش آزمون و سپس پس آزمون پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش درمان بین فردی فراشناختی موجب بهبود معنادار میانگین نمرات ادراک درد و تعارض زناشویی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است بنابراین نتایج حاکی از کاهش ادراک درد و تعارض زناشویی در زوج های در مرحله آشیانه خالی بود.

    نتیجه گیری

    استفاده از رویکرد بین فردی فراشناختی در جهت کاهش ادراک درد و تعارض زناشویی مفید خواهد بود.

    کلید واژگان: آشیانه خالی, ادراک درد, تعارض زناشویی, فراشناخت, درمان بین فردی فراشناختی, طرحواره های بین فردی
    Zahra Montajabian, Sedigheh Rezai Dehnavi*
    Aims and background

    The aim of the present study was to evaluate the effectiveness of meta cognitive interpersonal therapy on reduction of perceived pain and marital conflict among couples at  empty nest stage.

    Methods and Materials

    The present study was a quasi-experimental research method with pre-test and post-test, control. The statistical population consisted of couple experiencing empty nest stage in Isfahan in 2019. The sampling method was purposive and 16 couples were selected and randomly assigned into two groups (n=16). The experimental group participated in 8 sessions of  meta cognitive interpersonal therapy based training, once a week, for 120 minutes and the control group was on the waiting list. Research tools consisted of Perceived Pain Questionnaire of McGill of Melzack and Revised Marital Conflict Questionnaire (MCQ-R) of Bagher Sanaei   & et al. Univariate analysis of covariance was used to analyze the data.

    Results

    The results showed that meta cognitive interpersonal therapy significantly improved the mean scores of perceived pain and marital conflict in the experimental group compared to the control group. Therefore, the results showed a reduction in perceived pain and marital conflict in couples in the empty nest stage

    Conclusion

    The using of meta cognitive interpersonal therapy would be useful for reducing perceived pain and marital conflict.

    Keywords: Empty Nest, Perceived Pain, Marital Conflict, Meta Cognitive, Meta Cognitive Interpersonal Therapy, Interpersonal Schema
  • الهام کاظمینی، صدیقه رضایی دهنوی*، زهرا منتجبیان

    زمینه و هدف:

     هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر ادراک درد افراد مبتلا به سردرد مزمن تنشی در سه شاخص (دفعات، مدت و شدت) بود. 

    مواد و روش ها

     پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را  کلیه بیماران مبتلا به بیماری سردرد مزمن تنشی که  به مطب های خصوصی متخصصان مغز و اعصاب  و بیمارستانی در شهرستان شهرضا در سال 1398 مراجعه کردند، تشکیل دادند. به همین منظور تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. سپس به گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای روان درمانی مثبت نگر آموزش داده شد. ابزار اندازه گیری شامل چک لیست روزنگار سردرد بلانچارد (1992) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر به طور معناداری باعث کاهش ادراک درد افراد مبتلا به سر درد مزمن تنشی گردید.

    نتیجه گیری

    روان درمان مثبت نگر در کاهش ادراک درد افراد مبتلا به سر درد مزمن تنشی موثر است.

    کلید واژگان: روان درمان مثبت نگر, ادراک درد, سردرد مزمن تنشی
    Elham Kazemainy, Sedigheh Rezai Dehnavi*, Montajabian
    Aims and background

    The aim of the present study was to evaluate the effectiveness of positive  psychotherapy on the perception of pain in people with chronic tension headaches.

     Methods and Materials: 

    The experimental method was semi-experimental with pre-test-post-test design with control group. The statistical population of the study consisted of all patients with chronic tension headache referred to the private clinics of neurologists and a hospital in Shahreza city in 2018. For this purpose, 30 people were selected by targeted sampling method (according to research criteria)  and were placed  randomly in two experimental and control groups (15 experimental group and 15 control group). The experimental group was trained 8 positive 90-minute sessions of positive psychotherapy. The measuring instrument included a daily checklist of Blanchardchr headache (1992). Univariate analysis of covariance was used to analyze the data.

    Results

    The results showed that positive psychotherapy significantly reduced pain perception in people with chronic tension headache.

    Conclusion

    It can be concluded that positive psychotherapy is effective in reducing the pain perception of people with chronic tension headaches

    Keywords: Positive Psychotherapy, Pain Perception, Chronic Tension Headache
  • غزاله توکلی، صدیقه رضایی دهنوی، زهرا منتجبیان*

    سرزندگی به عنوان تجربه درونی سرشار از انرژی معرفی شده که در این تجربه، افراد در خود احساس شور زندگی و روحیه می کنند. سرزندگی ذهنی عبارت از داشتن احساس مثبت زندگی و بانشاط بودن است. چنین حالتی در دوره سالمندی اهمیت فراوانی دارد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانگری مثبت نگر بر سرزندگی در سالمندان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان مراجع مراکز نگهداری روزانه سالمندان شهرستان الیگودرز در سال 1397 بودند که از میان آنها 30 سالمند به صورت هدفمند و بر اساس ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس سرزندگی ذهنی رایان و فردریک بود. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی در جلسات روان درمانی مثبت نگر حضور یافتند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده‎ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) در نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر به طور معناداری باعث افزایش سرزندگی در سالمندان شده است. براساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود از روان درمانی مثبت نگر برای افزایش سرزندگی در سالمندان استفاده شود.

    کلید واژگان: سالمندان, سرزندگی, روان درمانی مثبت نگر
    Ghazaleh Tavakoli, Sedigheh Rezai Dehnavi, Zahra Montajabian *

    Vitality is presented as an energy-filled inner experience in which people experience a sense of life and spirit within themselves. Subjective vitality refers to a positive feeling of aliveness and energy. This condition appears to be important in the elderly. Therefore, the aim of the present study was to study of the effectiveness of positive psychotherapy on vitality in the elderly. This was a quasi-experimental study with pretest-posttest and control group design. The statistical population included all the elderly referring to the day care centers for the elderly in Aligudarz, Iran in 2018, among whom 30 elderly were chosen using purposive sampling method along with inclusion and exclusion criteria and assigned randomly into two groups of experimental and control (each with 15 members). Research tool consisted of Rayan & Frederick’s subjective vitality scale. The experimental group participated in a group positive psychotherapy for eight 90-minute sessions, while the control group did not receive any intervention. Data were analyzed using the univariate analysis of covariance (ANCOVA) in SPSS-25. The results indicated that positive psychotherapy, significantly increased vitality in the elderly. Based on the results of this study, positive psychotherapy is suggested to be used in order to increase vitality in the elderly.

    Keywords: elderly, Vitality, Positive Psychotherapy ‎
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال