به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

shakeri mt

  • کاویان قندهاری، مصطفی داستانی، محمدتقی شاکری، سیامک یزدانی*
    زمینه و هدف
    سکته مغزی کاردیوآمبولیک یک پنجم علل سکته مغزی ایسکمیک را تشکیل می دهد و شایع ترین علت زمینه ساز آن فیبریلاسیون دهلیزی است. مصرف آنتی گواگولان خوراکی (وارفارین) یک راه موثر در جلوگیری از سکته های ایسکمیک است؛ اما عوارض خونریزی دهنده آن نیز شایع است. این مطالعه به منظور ارزشیابی معیار هاسبلد (HASBLED) در پیش بینی خونریزی مبتلایان به ایسکمی مغزی و فیبریلاسیون دهلیزی تحت درمان با وارفارین انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه کوهورت آینده نگر 112 بیمار با فیبریلاسیون دهلیزی غیردریچه ای تحت درمان با وارفارین برای پیشگیری از حوادث کاردیوآمبولیک به مدت یک سال از نظر عوارض خونریزی دهنده ماژور و مینور مورد پیگیری قرار گرفتند تا ارزش پیش بینی کنندگی معیار هاسبلد ارزیابی شود. عوارض خونریزی دهنده ماژور شامل خونریزی های اینتراکرانیال، خونریزی منجر به بستری شدن، افت هموگلوبین بیش از 2 گرم بر دسی لیتر و یا نیازمند به ترانسفوزیون بود. معیار هاسبلد به صورت پرفشاری خون، اختلال تست های کبدی و کلیوی، سابقه سکته مغزی، سابقه خونریزی، نوسانات زیاد تست های انعقادی، سن بیش از 65 سال، مصرف داروهای ضدپلاکتی، مصرف داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی و مصرف الکل تعریف شد و به هر متغیر در صورت وجود، نمره یک تعلق گرفت.
    یافته ها
    در پیگیری یک ساله بیماران، 10 بیمار (9.1%) دچار خونریزی ماژور و 28 بیمار (25%) دچار خونریزی مینور شدند. خطر خونریزی ماژور با سابقه خونریزی مینور با نمره هاسبلد ارتباط آماری معنی داری نشان داد (P<0.05). خطر خونریزی مینور با سابقه مسمومیت با وارفارین و نوسانات زیاد تست های انعقادی ارتباط آماری معنی داری داشت (P<0.05). نمره هاسبلد 3 و بالاتر با احتمال خونریزی ماژور و مینور در آینده مرتبط بود.
    نتیجه گیری
    در صورت وجود نمره معیار هاسبلد 3 و بالاتر، شروع آنتی کواگولان خوراکی (وارفارین) با احتیاط بیشتری تجویز شود.
    کلید واژگان: سکته ایسکمیک مغزی, فیبریلاسیون دهلیزی, وارفارین, معیار هاسبلد
    Ghandehari K., Dastani M., Shakeri Mt, Yazdani S.*
    Background And Objective
    Cardioembolic stroke account for one-fifth of ischemic stroke and atrial fibrillation is the most common underlying cause. Taking an oral anticoagulation (Warfarin) is an effective way of preventing ischemic stroke but bleeding complication is common. This study was carried out to evaluate the validation of HASBLED score in prediction of hemorrhagic complications in patients with brain ischemia and atrial fibrillation under warfarin therapy.
    Methods
    In this cohort study 112 patients with non-valvular atrial fibrillation in term of major and minor bleeding complications were followed to the predictive value of HASBLED criteria for one year. Major bleeding complications defined as intracranial bleeding, bleeding leading to hospitalization, drop of hemoglubin of more than 2gr/dl or requiring transfusion. HASBLED criteria were defined as hypertension, abnormality in liver and renal function tests, history of stroke, history of bleeding, large fluctuations in coagulation tests results, age more than 65 years and an Anti-platelet and non steroidal anti-inflammatory drugs and alcohol use one point is awarded to each of the aboves.
    Results
    During one year follow up, 10 (9.1%) of patients had major bleeding and 28 (25%) patients had minor bleeding. The risk of major bleeding was significantly related with a history of minor bleeding and HASBLED scores (P<0.05). The risk of minor bleeding was significantly related with warfarin toxicity and high INR (P<0.05). HASBLED score>3 was associated with the likelihood of major bleeding in future.
    Conclusion
    Patients with HASBLED score>3 should be causious in initial stage of taking oral anticoagulant.
    Keywords: Cerebral ischemic stroke, Atrial fibrillation, Warfarin, HASBLED score
  • حمید خاکشور، محمد اعتضاد رضوی، رامین دانشور کاخکی، محمدتقی شاکری، مجید فرخ قاطع، هاله قوشخانه ئی، امیرحسین وجدانی*، علی خاکشر
    هدف
    ارزیابی و مقایسه میزان عود و عوارض ناشی از عمل جراحی ناخنک اولیه به دو روش «تزریق میتومایسین C زیر ناخنک یک ماه قبل از برداشت جراح به روش صلبیه برهنه» با روش «فلپ چرخشی از ملتحمه سالم همراه با میتومایسین C حین عمل جراحی».
    روش پژوهش: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 82 چشم از 82 بیمار با تشخیص ناخنک اولیه به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. بیماران گروه اول، یک ماه قبل از جراحی به روش صلبیه برهنه مورد تزریق زیر ملتحمه با میتومایسین C (MMC) قرار گرفتند و گروه دوم، به روش فلپ چرخشی ملتحمه و استفاده از میتومایسین C حین عمل به مدت 2 دقیقه، درمان شدند. بارداری و شیردهی، سابقه جراحی چشمی، گلوکوم، کراتیت هرپسی، تراخم و هرگونه بیماری خودایمنی معیارهای خروج از مطالعه بودند. پیامدهای اصلی شامل عود و عوارض در هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 13.67±48.48 سال بود و 51.1 درصد زن بودند. پی گیری در فواصل 1، 3، 6، 9 و 12 ماه انجام شد. دو مورد عود در گروه دوم دیده شد (3/4 درصد) ولی اختلاف آماری معنی دار از نظر عود و عوارض بین دو گروه حاصل نشد (0.31=P).
    نتیجه گیری
    تزریق ملتحمه میتومایسین C یک ماه قبل از عمل صلبیه برهنه روشی ساده و ایمن می باشد و به همان میزان استفاده از فلپ چرخشی ملتحمه و میتومایسین C حین جراحی در کاهش عود و عوارض درمان ناخنک اولیه موثر است.
    Khakshoor H., Etezad Razavi M., Daneshvar Kakhki R., Shakeri Mt, Farrokh Ghate M., Ghooshkhanei H., Vejdani Ah*, Khakshoor A
    Purpose
    To compare recurrence rates and complications of 2 surgical methods for primary pterygium excision: subconjunctival injection of mitomycin C (MMC) 1 month before bare scleral excision and conjunctival rotational flap with intraoperative MMC application.
    Methods
    Eighty-two eyes of 82 patients participated in the study and were allocated randomly into two groups. Group A received subconjunctival injection of MMC 1 month before bare scleral excision, and group B underwent conjunctival rotational flap with intraoperative MMC application for 2 minutes. Exclusion criteria consisted of pregnancy and lactation, history of ocular surgery,glaucoma, herpetic keratitis, trachoma and any autoimmune disease. The main outcome measure was recurrence and complications rate in each group.
    Results
    Mean age of the patients was 48.48± 13.67 years and 51.1% of cases were female. Follow up visits were performed at 1,3,6,9 and 12 months after the operation. Two cases of clinical recurrence occurred in group B (4.3%). However there was no statistically significant difference between groups in terms of recurrence rate (P=0.31).
    Conclusion
    Subconjunctival injection of MMC 1 month before bare scleral excision is a quick, easy, and safe surgical procedure for pterygium excision and is at least as effective as conjunctival rotational flap with intraoperative MMC application.
    Keywords: Mitomycin C, Pterygium, Recurrence
  • نیلوفر جوانروح گیوی، رسول علیمی، حبیب الله اسماعیلی، محمدتقی شاکری، علی شمسا
    زمینه و هدف
    پیوند کلیه یکی از موثرترین روش های درمانی برای درمان بیماران مبتلا به بیماری پیشرفته کلیه می باشد. فشار خون، سن بیمار و هپاتیت از عوامل موثر بر بقا پیوند کلیه می باشند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر بر بقا پیوند کلیه در بیمارانی است که بین سالهای 1368تا 1385در مرکز درمانی بیمارستان قائم برای اولین بار پیوند دریافت می کنند.
    مواد و روش کار
    این مطالعه از نوع هم گروهی تاریخی بوده و به بررسی عوامل موثر بر بقا و برآورد نرخ خطر رد پیوند کلیه می پردازد، متغیرهای مورد بررسی در این مطالعه شامل سن و جنس گیرنده، نوع دهنده، تعداد دفعات دیالیز قبل از انجام پیوند در یک ماه، ابتلای بیمار به دیابت و ویروس هپاتیت و گروه خونی گیرنده می باشند. محاسبات آماری با استفاده از برآوردگر کاپلان- مایر، آزمون لگاریتم رتبه ای، مدل کاکس و با کمک نرم افزار SAS نسخه2/9 انجام گردید. در تمامی آزمون ها سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شده است.
    یافته ها
    از بین 1340 بیمار تحت مطالعه، 842 نفر (63%) مذکر بودند. اثر متغیرهای تعداد دفعات دیالیز، ابتلا به هپاتیت و سن گیرنده در مدل کاکس، بر بقا پیوند معنادار شناخته شد (001/0 >P). به ازای هر واحد افزایش در سن و تعداد دفعات دیالیز، خطر رد پیوند به ترتیب حدود 4% کاهش و 60% افزایش می یابد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای سن گیرنده و تعداد دفعات دیالیز قبل از پیوند با تعدیل اثر دیگر متغیرهای تحت مطالعه تاثیر معناداری بر بقای پیوند دارند که بایستی مدنظر قرار گیرند.
    کلید واژگان: پیوند کلیه, رد پیوند, آنالیز بقا, رگرسیون کاکس
    Javanrouh Givi N., Alimi R., Esmailyh, Shakeri Mt, Shamsa A
    Background and Objctive: Renal transplantation is one of the most effective treatments for chronic liver patients. Some of the risk factors of transplant survival are included Blood pressure، age of patient and hepatitis. The aim of this study is to investigate factor influenced on patients underwent renal translation from 1368 to 1385 in Qaem hospital medical Center who received the transplant for the first time.
    Material And Method
    This study was a historical cohort study that conducted to investigate the effect of risk factors on renal transplant survival and to estimate the rate of transplant rejection. Age and gender of kidney transplant recipient، type of kidney transplant donor، number of dialysis before translation in a month، hepatitis and blood group were included in the study. Statistical analysis was conducted using Kaplan-Meier estimator، Log-Rank test، Cox Regression model by SAS version 9. 2.
    Results
    From 1340 patient under study، 842 patients (63%) were male. number of dialysis in a month and age of recipient are variables that effect on renal survival significantly in Cox model. Hazard for transplant rejection will 4% decreases per unit increase in age and 60% increase per unite increase in number of dialysis.
    Conclusion
    The results showed that age of recipient، having hepatitis C virus and the number of dialysis before transplantation have significant effect on the survival of renal transpiration after adjusting the effect of other variables that should be considered.
    Keywords: Renal transplantation, Transplant rejection, Survival analysis, Cox regression
  • لعیا ضرابی، علیرضا اسدی، سیدعبدالله بنی هاشم، محمد غروی، محمدتقی شاکری
    زمینه و هدف
    در سال های اخیر لزوم تسکین درد و اضطراب بیماران مبتلا به لوسمی حاد حین اقدامات تهاجمی تشخیصی و درمانی مورد تاکید قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای شدت درد و ناراحتی ناشی از نمونه برداری مغز استخوان تحت بیهوشی عمومی در مقایسه با بی حسی موضعی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه هم گروهی روی 239 بیمار با لوسمی حاد زیر 18 سال مراجعه کننده به بیمارستان دکتر شیخ مشهد طی دو سال صورت گرفت. کودکانی که طی مراحل درمان، با دو روش بیهوشی عمومی با پروپوفول و تسکین موضعی با لیدوکائین تحت نمونه گیری مغز استخوان قرار گرفته بودند، از لحاظ شدت درد (Visval Analoge Scale)، میزان مقاومت حین انجام عمل، و میزان ترس و اضطراب حین نمونه گیری (مقیاس لیکرت) مقایسه شدند. نتایج با کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون تی و کای دو بررسی شد.
    یافته ها
    از میان 135 بیمار که تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند 1/20 درصد مقاومت خفیف به گذاشتن ماسک بیهوشی نشان دادند. در بررسی 104 بیمار تحت تسکین موضعی 2/80 درصد مقاومت فیزیکی نشان دادند. 4/44 درصد درد شدید و بسیار شدید و 1/86 ترس و اضطراب شدید نشان دادند. در گروه بیهوشی عمومی میزان مقاومت فیزیکی (01/0p=)، درد (01/0p=) و ترس و اضطراب (05/0P<) نسبت به گروه بی حسی موضعی به طور معناداری پایین تر بود.
    نتیجه گیری
    جهت نمونه گیری مغز استخوان، روش بیهوشی عمومی نسبت به تسکین موضعی از طرف کودکان و والدین آنها بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرد. این روش تا حد زیادی می تواند درد زیاد ناشی از اقدامات تهاجمی را کاهش داده و از مقاومت و ترس کودکان حین انجام نمونه گیری بکاهد. (مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، دوره 19/شماره 2/ صص180-173).
    کلید واژگان: لوسمی, مغز استخوان, بیهوشی عمومی, بی حسی موضعی
    Zarrabi L., Asadi Ar., Ghorat F., Banihashem Sa, Gharavi M., Shakeri Mt
    Aim and scope: In recent years, the need to decrease pain and anxiety in patients with acute leukemia during invasive diagnostic and therapeutic measures has been emphasized. This study was performed with the aim of evaluating pain and discomfort caused by bone marrow aspiration under general anesthesia compared with local anesthesia.
    Materials And Methods
    This cohort study was performed on 239 patients with acute leukemia under 18 years of age admitted to Dr. Sheikh Hospital in Mashhad during two years.Children undergoing bone marrow aspiration with either general anesthesia with propofol or local anesthesia with lidocaine were compared in terms of pain intensity (Visual Analogue Scale), resistance to procedure, and the fear and anxiety during aspiration. Results were evaluated with SPSS software version 16 using t test and chi-squared test.
    Results
    Among the 135 patients who were under general anesthesia, 20.1% showed a slight resistance to apply the anesthesia mask. The least amounts of pain, fear, and anxiety were reported. Among the 104 patients under local anesthesia, 80.2% had physical resistance, 44.4% had severe and very severe pain, and 86.1% showed intense fear and anxiety. In the general anesthesia group, physical resistance (p=0.01), pain (p=0.01), and fear and anxiety (p<0.005) were significantly lower than in the local anesthesia group.
    Conclusion
    In bone marrow aspiration, general anesthesia is more acceptable to children and their parents than local anesthesia. This method can greatly reduce pain, resistance, and fear caused by the aggressive actions during bone marrow aspiration in children. (Quarterly Journal of Sabzevar University of Medical Sciences, Volume 19, Number 2, pp.173-180).
    Keywords: Leukemia, Bone marrow, General Anesthesia, Local Anesthesia
  • نوریه شریفی، ملیحه حسن زاده مفرد *، صدیقه آیتی، محمدتقی شاکری، زینب قرونه
    سابقه و هدف

    بی اختیاری ادراری استرسی و پرولاپس ارگان های لگنی به طور مشخصی در سنین پس از یائسگی افزایش می یابد. مکانیسمی که چطور منوپوز در شروع بی اختیاری ادراری استرسی تاثیر گذار است، مشخص نمی باشد. احتمالا کاهش سطح هورمونها منجر به بروز این مشکلات می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی بیان گیرنده استروژن، پروژسترون و P53 در ایجاد این اختلالات و مکانیسم بیولوژی مولکولی ایجاد این بیماری می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه موردی – شاهدی بر روی 10 بیمار یائسه با بی اختیاری ادراری استرسی و پرولاپس ارگان های لگنی و 10 بیمار یائسه بدون پرولاپس ارگانهای لگنی که کاندید هیسترکتومی بودند، انجام شد و حین عمل از قسمت قدامی کاف واژن و لیگامان یوتروساکرال بیماران نمونه گرفته شد و پس از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی، بررسی P53 و گیرنده استروژن، پروژسترون در نمونه ها انجام و مورد مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین سنی گروه کنترل6/5±2/56 سال و در گروه مورد 8/6±4/56 سال بود. هر دو گروه از نظر سن و اندکس توده بدنی و تعداد زایمان ها و طول مدت یائسگی مشابه بودند. بروز P53 در گروه کنترل 21/6±14 و در گروه مورد 67/0±7/0 و سطح گیرنده استروژن در گروه کنترل 36/9±36 و در گروه مورد 61/1±20/1 و سطح گیرنده پروژسترون در گروه کنترل 34/6±5/42 و در گروه مورد 33/1±2 بود. نتایج بررسی این مارکر در نمونه کاف قدامی واژن و لیگامان یوتروساکرال کاملا مشابه بود. بیان گیرنده پروژسترون و استروژن و P53به طور معنی داری درگروه مورد پایین تر بود (05/0>p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که کمبود P53 و استروژن و پروژسترون با ایجاد پرولاپس ارگان های لگنی و بی اختیاری ادراری استرسی ارتباط دارد.

    کلید واژگان: پرولاپس ارگان های لگنی, بی اختیاری ادراری, استروژن, پروژسترون, P53
    Sharife N., Hasanzadeh Mofrad M., Ayate S., Shakeri Mt, Goroneh Z
    Background And Objective

    Pelvic organ prolapse (POP) and stress urinary incontinence (SUI) are significantly increased in postmenopausal ages. The mechanism about relation between menopause and SUI is not clear. Perhaps decreased level of hormone induced these problems. Therefore, this study was carried out to assess the relationship between estrogen receptor (ER), progesterone receptor (PR), P53 and the development of SUI and to elucidate the bimolecular pathophysiology of SUI.

    Methods

    This is a case control study. Ten menopausal women with pelvic organ prolapse and stress urinary incontinence and 10 menopausal women without POP selected for hysterectomy entered into this study. The sample of anterior vaginal walls and uterosacral ligaments were obtained. The relative ER, PR and P53 levels in the samples were obtained by immunohistochemical staining.

    Findings

    The mean age (±SD) of the control group was 56.2±5.6 years and in the sample group it was 56.4±6.8 years. The mean age and the body mass index and the number of vaginal deliveries and the number of years of menopausal in two groups were similar. The P53 in the control group was 14±6.21 and in the sample group was 0.7±0.67. The ER level in the control group was 36±9.36 and in the sample group was 1.20 ±1.61. The PR level in the control group was 42.5±6.34 and in the sample group was 2±1.33. The result in the anterior vaginal wall and uterosacral ligament were similar. Expression of ER and PR and P53 was significant lower in the study group.

    Conclusion

    The expression levels of P53, estrogen receptor and progesterone receptor in patients with POP and SUI were significantly lower than the control group.

  • محمد تقی شاکری، احسان صباغیان، حبیب الله اسماعیلی
    زمینه و هدف
    با گسترش روش های استخراج داده های ژنتیکی، روش های تجزیه و تحلیل این نوع داده ها نیز در حال توسعه می باشند. این مطالعه با هدف مقایسه یکی از پرکاربردترین روش های تجزیه و تحلیل این نوع داده ها، یعنی خوشه بندی انجام شده است.
    مواد و روش کار
    در این پژوهش با استفاده از 5 مجموعه داده مایکروآرایه، نه ترکیب روش خوشه بندی سلسله مراتبی تجمعی، سلسله مراتبی تقسیم شونده و K- میانگین با متریک های فاصله اقلیدسی، منهاتان و ضریب همبستگی پیرسون پیوند و با استفاده از شاخص پهنای نیمرخ با استفاده از روش نمونه گیری بوت استرپ مقایسه شده است.
    یافته ها
    نتایج نشان داد روش خوشه بندی سلسله مراتبی تجمعی با پیوند متوسط دارای بهترین عملکرد بود. همچنین این روش در مقایسه با دیگر روش ها از پایایی بیشتری برخوردار بود. درعین حال روش خوشه بندی سلسله مراتبی تقسیم شونده عملکرد نسبتا مشابهی با روش خوشه بندی K- میانگین داشته است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج می توان گفت که مبتنی بر شرایط موجود در داده ها بهترین روش خوشه بندی انتخاب می شود.
    کلید واژگان: خوشه بندی, ریزآرایه, بوت استرپ, شاخص های ارزیابی نتایج روش های خوشه بندی
    Shakeri Mt, Sabaghian E., Esmaeili
    Background
    The use of clustering methods for the discovery of cancer subtypes has drawn a great deal of attention in the scientific community. While bioinformaticians have proposed new clustering methods that take advantage of characteristics of the gene expression data, the medical community has a preference for using "classic" clustering methods. There have been no studies thus far performing a large-scale evaluation of different clustering methods in this context.Method and Material: We present CCK index for assessing clustering result of gene expression data. This index was made by combining two arbitrary classification and clustering algorithms result and finally. the first large-scale analysis of nine different clustering methods, Hierarchical clustering with Single, Average, Complete and Ward linkages, UPGMA, Diana, K-means, PAM and CLARA methods for the analysis of 5 cancer gene expression data sets. Afterward we use Margin Trees method for assessing quality of result of clustering methods. Ultimately we calculate quality of result of clustering methods via Kappa coefficient between result of clustering methods and result of Margin Tree method for each clustering methods.
    Results
    Our results reveal that the PAM, followed closely by CLARA, exhibited the best performance in terms of recovering the true structure of the data sets. Also we found that Partitioning clustering methods (PAM, CLARA and K-means) have better performance than Hierarchical clustering methods (Hierarchical clustering with Single, Average, Complete and Ward linkages, UPGMA and Diana).
    Conclusion
    The validation technique was used in this paper (Margin Trees) can aid in the selection of an optimal algorithm, for a given data set, from a collection of available clustering algorithms.
    Keywords: Clustering, Microarray, Bootstrap, Indicators to
  • محمدتقی شاکری، وحید قوامی قنبرآبادی، حبیب الله اسماعیلی، هادی جباری نوقابی، فاطمه همایی شاندیز، حسین باغیشنی
    زمینه و هدف
    در مدل رایج خطرهای متناسب کاکس یکی از فرضیات اساسی برقراری فرض استقلال میان زمان سانسور و زمان پیشامد می باشد. در مطالعات بالینی زمانی که سانسور به دلایلی همچون خروج فرد از مطالعه یا خطر رقابتی رخ می دهد همواره نگرانی در خصوص اعتبار نتایج مبتنی بر فرض استقلال سانسورها وجود دارد. ارائه راهکاری جهت بررسی فرض استقلال و نیز تعمیم مدل خطرهای متناسب کاکس در حالت عدم برقراری فرض استقلال مفید می باشد.
    مواد و روش کار
    برای رسیدن به این هدف به معرفی تعمیمی از مدل خطرهای متناسب کاکس با استفاده از تابع مفصل می پردازیم. این مدل امکان انجام آنالیز حساسیت، جهت بررسی فرض استقلال را فراهم می نماید. تعمیم تابع درستنمایی و برآورد پارامترها با یک روش عددی با استفاده از نرم افزار R انجام شد. در ادامه با استفاده از این مدل، برقراری فرض استقلال زمان سانسور و پیشامد در مجموعه داده های مربوط به بیماران دارای سرطان پستان که طی سال های 1380 تا 1388جهت درمان به بخش آنکولوژی بیمارستان های قائم (عج) و امید مراجعه نموده بودند مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    با استفاده از شبیه سازی ابتدا مناسب بودن مدل ارائه شده اثبات گردید سپس تاثیرات عدم برقراری فرض استقلال بین زمان سانسور و پیشامد بر روی برآورد پارامترها بررسی گردید. در مجموعه داده های واقعی برقراری فرض استقلال مورد تایید قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    عدم برقراری فرض استقلال می تواند باعث نتایج اریب در مدل خطرهای متناسب کاکس گردد که میزان اریبی با میزان وابستگی میان سانسور و پیشامد ارتباط مستقیم دارد. در مجموعه داده های مربوط به بیماران دارای سرطان پستان مشخص گردید که تشخیص بیماری در مراحل اولیه نقش مهمی در موفقیت درمان و عدم عود بیماری دارد.
    کلید واژگان: مدل خطرهای متناسب کاکس, آنالیز حساسیت, تابع مفصل, خطرات رقابتی, سرطان پستان
    Shakeri Mt, Ghavami Ghanbarabadi V., Esmaeili H., Gabbari Noghabi H., Homaei Shandiz F., Baghishani H
    Background and Objectives
    In the common Cox proportional hazards model one of the basic assumptions is independence between censoring time and event time. In clinical studies, when censoring is caused by competing risks or patient withdrawal, there is always a concern about the validity of treatment effect estimates that are obtained under the assumption of independent censoring. Introduction a solution for checking the assumption of independent and extending the Cox model for dependent censoring is useful.
    Material and Methods
    To achieve this goal, we use copula function and extend the Cox model. This model can also perform a sensitivity analysis for checking the assumption of independent. We generalize the likelihood function in R software and estimate the parameters by using a iteration algorithm. We apply the proposed method to the data of breast cancer patients at Ghaem and Omid hospitals and check the independence assumption.
    Results
    We show by Simulation that this algorithm works well and show the effect of dependent censoring on estimated parameters. We apply the proposed method to the data of breast cancer patients at Ghaem and Omid hospitals and show that the independence assumption is true.
    Conclusion
    Not assumption of independence causes bias in estimation in Cox model and the bias is dependent on the degree of association between event and censoring times. In dataset of breast cancer patients the primary diagnosis is an important role in Success in the treatment.
    Keywords: Cox proportional hazards model, sensitivity analysis, copula function, competing risks, breast cancer
  • Mahddavi Zafarghandi R., Zeraati Aa, Nazemian F., Shakibi Mh, Shakeri Mt, Mahddavi Zafarghandi M
    Background And Aims
    Nowadays with the extension and development of renal transplantation centers, the best treatment of the patients with ESRD is renal Transplantation. Renal allografts from deceased donors are being used in our center following legislation of the laws by Islamic parliament. Renal transplantation is evaluated by graft and patient survival. Therefore in this study graft and patient survival of recipients who received kidney from related, unrelated and deceased donors were reviewed.
    Methods
    Following preoperative examinations and live donor angiography, transplantation will be ready to perform. Renal transplantation was performed in 270 patients who received kidney from unrelated and 44 from related and 125 from deceased donors. Graft and patient survival were measured. Statistical analysis was performed using SPSS soft ware, Caplan - Meyer table, Cox regression and Long rank.
    Results
    In this study 439 patients were evaluated. Patient's age ranged between 8 and 71 years. There were no statistical differences among 3 groups (P > 0.1). One year graft survivals of recipients who received kidney from deceased, unrelated and related donors were 90%, 89% and 93%, respectively. Three year graft survival in the mentioned groups were 82%, 84% and 91%, respectively and 5 year graft survival were 81%, 90% and 81%, respectively. Statistical analysis showed no significant differences among 3 groups (P=0.241). One, three and five year recipient's survival were evaluated in patients who received kidney from deceased, unrelated and related donors. One year recipient survivals in the 3 groups were 95%, 93% and 98%, respectively; three year patient survivals were 94%, 98% and 93%, respectively and finally the 5 year patient survivals were 89%, 93% and 88%, respectively which showed no significant differences (P = 0.489).
    Conclusion
    Although graft and patient survivals are slightly better in recipients who received kidney from related donor, regarding static analysis there were no significant differences in 1, 3 and 5 years graft and patient survivals between recipients who received kidney from live (related or unrelated) and deceased donors. Therefore, deceased donors can be used as a valuable source in our country.
  • محمدرضا محمودی، جلیل توکلی افشار، مسعود مهاجری
    مقدمه
    لیشمانیازیس جلدی به عنوان یک مشکل بهداشتی در بسیاری از نقاط ایران به ویژه شهر مشهد مطرح است. گونه های مختلفی از این انگل سبب ایجاد بیماری شده و تعیین گونه های آن جهت کنترل و پیشگیری مفید می باشد. اگرچه یافته های کلینیکی و اپیدمیولوژیک جهت شناسایی انگل لازم است اما به تنهایی کافی نیست، زیرا این مشکل ناشی از تشابه مورفولوژیک آماستیگوت و پروماستیگوت گونه های مختلف انگل لیشمانیا بوده ولی می توان با استفاده از تکنیکPCR اسید نوکلئیک کینتوپلاست(kDNA) آن ها را تعیین گونه نمود. مطالعه حاضر جهت تعیین گونه این انگل به روش PCR در شهر مشهد به مدت 12 ماه(1383-1382) در بخش انگل شناسی بیمارستان قائم و امام رضا و مرکز تحقیقاتی بوعلی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    نمونه های به دست آمده از 21 بیمار مبتلا به لیشمانیازیس جلدی که به روش لام مستقیم بیماری آن ها تایید شده بود در محیط هایN.N.N و سپسRPMI-1640 کشت داده شدند. پس از کشت انبوه انگل و استخراج DNA به روش پروتئین کیناز نمونه ها با استفاده از پرایمرهای اختصاصی در دستگاه ترموسایکلر قرار داده شدند. پس از آن محصول PCR بر روی ژل آگارز 2 درصد در دستگاه الکتروفورز منتقل شد و با استفاده از رنگ آمیزی اتیدیوم بروماید باندهای DNA مشخص شد. حضور قطعه bp620 بیانگر لیشمانیا ماژور و قطعه bp800 نشان دهنده لیشمانیا تروپیکا می باشد.
    یافته های پژوهش: از مجموع 21 نمونه مورد آزمایش، 19 مورد لیشمانیا تروپیکا و 2 مورد لیشمانیا ماژور تشخیص داده شدند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج، مشخص گردید که شهر مشهد با وجود اینکه تا کنون به عنوان یک کانون فرم خشک سالک شناخته می شد، اکنون ثابت گردید که در این شهر علاوه بر لیشمانیا تروپیکا، لیشمانیا ماژور هم وجود دارد. اما لیشمانیا تروپیکا گونه غالب بیماری در این شهر می باشد.
    Mahmoodi Mr, Tavakoli Afshar J., Mohajeri M., Fati Am, Yazdanpanah Mj, Shakeri Mt, Mirzaei A
    Introduction
    Cutaneous leishmaniasis is considered an important health problem in many parts of Iran, especially in Mashhhad. Various species of leishmania are causing the disease. Identification of leishmania is helpful for the control and prevention of the disease. Althought epidemiological and clinical findings are necessary, they are not sufficient for identification of cutaneous leishmaniasis. Difficulties in identification of these parasites, due to the similar morphology of amastigote and promastigote in different species, have been solved by using molecular techniques such as PCR amplification of kDNA. In order to identify leishmania species causing CL in Mashhad by a definite molecular technique (PCR method), a study was undertaken over a 12 months period (Apr. 2004- Feb. 2005) in department of Parasitology, Ghaem hospital, and Bu-Ali Research Institute, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran.
    Materials and Methods
    A total of twenty one patients were recruited and samples were isolated and cultured in N.N.N medium followed by sub-cultur in RPMI-1640. Then, DNA was extracted by protein as k and amplified by specific primers of kDNA. The PCR product was analysed by gel electrophoresis using 2% agarose. The gel was stained with ethidium bromide and visible band with the presence of 620 bp fragment indicates of leishmania major and 800 bp indicates of leishmania tropica.
    Findings
    The results indicated that 19 of the isolates were identified as L. tropica and the other two were identified as L. major.Discussion &
    Conclusion
    As demonstrated by previous investigations, Mashhad had been known as an endemic focus for anthroponotic cutaneous leishmaniasis (ACL); however, it is now concluded that both ACL and zoonotic cutaneous leishmaniasis (ZCL) are present in Mashhad and L. tropica is the dominant species.
  • براتعلی رمضان زاده، عباسعلی صحافیان، نوشین محتشم، نادیا حسن زاده، محمدتقی شاکری
    بیان مساله: آگاهی از اثرات نیروهای ارتودنسی بر پالپ دندان اهمیتی ویژه دارد، به ویژه که تغییر در سرعت تنفس پالپ، تشکیل عاج ثانویه،تحلیل درونی ریشه و حتی نکروز پالپ همراه با درمانهای ارتودنسی مشاهده شده است.
    هدف
    هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسهی تغییرات بافت شناختی پالپ دندان انسان پس از گذشت سه روز و سه هفته از وارد کردن نیروهای اکستروزیو و اینتروزیو ارتودنسی بود.
    مواد و
    روش
    شمار 52 دندان پره مولر نخست سالم ماگزیلا از 26 بیمار انتخاب شدند، که بنا بر طرح درمان ارتودنسی نیاز به کشیدن دندان داشتند. بیماران به روش تصادفی به دو گروه زمانی (سه روز و سه هفته) بخش گردیدند. در هر گروه، 10 دندان، تحت نیروی اکستروزیو بهمیزان 75 گرم، 10 دندان، تحت نیروی اینتروزیو به میزان 25 گرم و شش دندان، به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. تغییرات بافت شناختی پالپ با میکروسکوپ نوری بررسی گردیدند و داده ها با استفاده از آزمونهای نامعیاری واکاوی آماری شدند.
    یافته ها
    در هر بازهی زمانی، تشکیل واکوئول و از هم گسیختگی در لایهی سلولهای ادنتوبلاست در هر یک از گروه های آزمایش تفاوتی معنادار با گروه شاهد داشت. همچنین، در بازهی زمانی سه هفتهای، تفاوت گروه اکستروزیو با شاهد از لحاظ فیبروز معنادار بود. در هر یک ازگروه های تحت نیرو، اختلافی معنادار میان دو بازهی زمانی سه روزه و سه هفتهای وجود نداشت، به جز تشکیل بافت فیبروز، که در گروه اکستروزیو سه هفتهای، به گونهای معنادار بیشتر از گروه سه روزه بود. در هر بازهی زمانی اختلافی معنادار میان دو گروه اکستروزیو و اینتروزیو دیده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده از این بررسی، چنانچه نیروهای ارتودنسی در دامنهی مطلوب بوده و از سطح تطابق فیزیولوژیک بافت فراتر نرود، از آسیبهای برگشت ناپذیر در پالپ جلوگیری میگردد.
    کلید واژگان: بافت شناختی, پالپ, اکستروزیو, اینتروزیو
    Ramazanzadeh Ba., Sahafian Aa., Mohtasham N., Hassanzadeh N., Shakeri Mt
    Understanding the effects of orthodontic force on the pulp is of particular interest, especially because altered pulpal respiration rate, secondary dentin formation, internal root resorption, and even pulpal necrosis have all been associated with orthodontic treatment. The aim of this study was to evaluate and compare the effects of orthodontic extrusive and intrusive forces on the histologic changes of the human dental pulp after 3 days and 3 weeks.In this study, 52 sound upper first premolars from 26 patients, scheduled for extraction for orthodontic reasons, were selected. The patients were divided randomly into 2 groups (3 days and 3 weeks). In each group, 10 teeth received orthodontic extrusive forces, 10 teeth underwent intrusive forces and 6 teeth served as controls. Histologic changes were evaluated and the data were statistically evaluated by nonparametric tests.Vacuolization and disruption of the odontoblastic layer showed statistically significant differences between the control and either of the experimental groups in each test period. Furthermore, fibrous tissue formation in the extrusive group was significantly higher than the control group in the 3-week period. There was no significant difference between 3-day and 3-week intervals in each experimental group, except that fibrosis in the extrusive group was significantly increased after 3 weeks of force application. Comparison between extrusive and intrusive groups revealed no statistical significance in each test period. The results indicate that if orthodontic forces are applied in the optimal range and are not more intense than the physiological limit of tissue tolerance, irreversible injuries to the pulp can be prevented.
  • محمد نعیمی، کیارش قزوینی، محمد تقی شاکری، مهرانگیز کابلی، محمود باقری
    مقدمه
    باکتریمی به دنبال اعمال جراحی در درصد قابل توجهی از بیماران اتفاق می افتد. هدف از این مطالعه بررسی میزان بروز باکتریمی پس از اعمال جراحی گوش میانی می باشد.
    روش کار
    62 بیمار کاندید جراحی گوش میانی در این مطالعه وارد شدند. از هر بیمار یک نمونه خون بلافاصله قبل و یک نمونه خون بلافاصله بعد از جراحی جهت بررسی باکتریولوژیک گرفته شد. در ضمن مشخصات دموگرافیک و خصوصیات بیماری گوش میانی نیز ثبت شد.
    نتایج
    در دو مورد کشت قبل از جراحی و در 15 مورد کشت بعد از جراحی مثبت گزارش شد که یک مورد به علت احتمال آلودگی از مطالعه حذف شد. از بین 14 مورد کشت مثبت پس از عمل جراحی، استافیلوک اپیدرمیدیس در 8 مورد و استرپتوکوک پیوژنزیس در4 مورد مثبت گردید. مابین کشت مثبت و سن، اوتوره و مدت وبوی آن، نوع برش جراحی، نوع عمل جراحی و پاتولوژی رویت شده حین جراحی ارتباط معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    خطر بروز باکتریمی به دنبال اعمال جراحی گوش میانی خصوصا در بیماران با ریسک بالا از نظر اندوکاردیت را می بایست مد نظر قرار داد. با توجه به عوارض بالای باکتریمی در این بیماران اقدامات پروفیلاکتیک در این جراحی ها ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: باکتریمی, تمپانو پلاستی, عفونت مزمن گوش میانی, ماستوئیدکتومی
    *Naeimi M., Ghazvini K., Shakeri Mt., Kaboli M., Bagheri M. Ma
    ntroduction: Bacteremia following middle ear surgeries occurs in a significant number of patients. The aim of this study is to investigate the incidence of bacteremia following middle ear surgeries.
    Materials And Methods
    Sixty two patients who where candidates for middle ear operation were enrolled in this study. Blood samples were obtained from each patient immediately before and after operation for bacteriologic analysis. Demographic and middle ear disease characteristics were also recorded for each patient.
    Results
    In 2 culture samples obtained before the operation and in 15 culture samples obtained after the operation, blood cultures were positive. One postoperative sample was excluded from the study due to probability of contamination. Of 14 postoperative cultures, staphylococcus epidermidis and streptococcus pyogenes were positive in 8 and 4 cases, respectively. There were no significant correlations between positive culture and age, otorrhea (duration and odor), surgical approach, type of surgery and pathological condition of patients.
    Conclusion
    Risk of bacteremia following middle ear operations should be considered especially in patients who are high risk for postoperative endocarditis. Considering the serious complications of bacteremia, prophylactic measures are necessary in middle ear operations in this group of patients.
  • محمدرضا مجیدی، نادیا حسن زاده، نوید نوری زاده، محمد تقی شاکری
    مقدمه
    انحراف سپتوم بینی و هیپرتروفی آدنوئید ها و لوزه های کامی، دو مورد از علل شایع انسداد نازوفارنکس و به دنبال آن تنفس دهانی در کودکان هستند. امروزه پذیرفته شده است که تنفس دهانی مزمن بر رشد و تکامل کرانیوفاسیال تاثیر می گذارد. هدف از این مطالعه ارزیابی تفاوت های مورفولوژی کرانیوفاسیال در کودکان دارای دو عامل سببی مختلف تنفس دهانی می باشد.
    روش کار
    این تحقیق بین سال های 86-1384 بر روی 47 کودک 10-6 ساله که عمدتا تنفس دهانی داشتند، انجام شد. پس از معاینات معمول گوش، گلو و بینی، بیماران بر اساس علت انسداد نازوفارنکس به دو گروه تقسیم شدند: گروه 1، باهیپرتروفی آدنوئید و گروه 2، با انحراف سپتوم بینی، جهت ارزیابی مورفولوژی کرانیوفاسیال، سفالومتری لترال از بیماران به عمل آمد. اطلاعات به دست آمده با آزمون های T-student و Mann-Whitney مورد ارزیابی آماری قرار گرفت.
    نتایج
    از لحاظ شیب پلان های مندیبولار و پالاتال، رابطه ی قدامی خلفی ماگزیلا و مندیبل نسبت به قاعده ی جمجمه و نسبت های ارتفاع صورت، تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه کودکان با تنفس دهانی مشاهده نشد. تنها زوایای گونیال و کرانیوسرویکال در کودکان با هیپرتروفی آدنوئید به طور معنی داری بیشتر بود (05/0P<).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه تفاوت مورفولوژیک قابل توجهی بین کودکان با هیپرتروفی آدنوئید و کودکان با انحراف سپتوم بینی یافت نشد. به نظر می رسد وضعیت دهانی باز و تغییرات دروضعیت زبان و مندیبل به دنبال تنفس دهانی می تواند منشا اصلی تغییرات کرانیوفاسیال در این بیماران باشد و علت این وضعیت تاثیر قابل ملاحظه ای بر تغییرات به وجود آمده ندارد.
    کلید واژگان: مورفولوژی کرانیوفاسیال, انحراف سپتوم, هیپرتروفی آدنوئید
    Majidi Mr.Md, *Hasanzadeh N. Dds, Noorizadeh N., Shakeri Mt.
    ntroduction: Nasal septal deviation and hypertrophy of the adenoids and palatine tonsils are the two common causes of nasopharyngeal obstruction and resulting mouth breathing in children. It is accepted that chronic mouth breathing influences craniofacial growth and development. The aim of this study was to evaluate the differences of craniofacial morphology in children with two different etiological factors of mouth breathing.
    Materials And Methods
    In this cross sectional study we studied 47 patients aged 6-10 years with predominant mouth breathing during 2005-2007. After otorhinolaryngologic examination, patients were divided into two groups based on the etiology of nasopharyngeal obstruction: group 1 with adenoid hypertrophy and group 2 with nasal septal deviation. Lateral cephalometric radiographs were obtained to assess craniofacial development. For statistical analysis Mann-Whitney and T-student tests were used.
    Results
    With respect to the inclination of the mandibular and palatal planes, anteroposterior relationship of maxilla and mandible to the cranial base, and indexes of facial height proportions, no significant difference was observed between two groups of children with mouth breathing. Only the gonial and craniocervical angle measurements were significantly larger in children with adenoid hypertrophy (P<0.05).
    Conclusions
    The present study did not show any significant morphological differences between children with adenoid hypertrophy and those with nasal septal deviation. Mouth breathing seems to have a similar effect on craniofacial morphology irrespective of its etiology. Prospective studies with larger samples including older children are suggested.
  • محمدتقی شاکری، محمد مهدی قاسمی، امیر امیرآبادی، محمود شاهرخی، فاطمه دزیانی
    مقدمه
    هدف از این پژوهش بررسی شیوع اختلالات شنوایی و مشکلات مربوط به آن در بین پسران شهر مشهد در سال تحصیلی 84-83 بوده است.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی نمونه ای شامل 1047 نفر از دانش آموزان پسر شهر مشهد که سنین بین 11-7 سال داشتند به وسیله تکمیل پرسش نامه توسط والدین و انجام تست های دیاپازونی و اتوسکوپی مورد بررسی قرار گرفتند و در صورت وجود هر گونه ابهام در قدم بعدی توسط متخصص گوش، گلو و بینی مورد معاینه قرار گرفته و تحت انجام تست های تکمیلی شنوایی (اودیومتری) قرار گرفتند.
    نتایج
    بررسی ها نشان داد که 29 نفر معادل 76/2 درصد از دانش آموزان دچار اختلال شنوایی هستند که از نظر شدت 1/72 درصد کاهش شنوایی خفیف، 9/20 درصد کاهش شنوایی متوسط، 3/2درصد کاهش شنوایی شدید و 7/4 درصد نیز کاهش شنوایی عمیق داشتند. از نظر نوع اختلال شنوایی نیز 4/60 درصد موارد کاهش شنوایی انتقالی، 9/27 درصد کاهش شنوایی حسی– عصبی و 7/11 درصد موارد کاهش شنوایی مختلط بوده است. بر اساس بررسی ها 7/13 درصد از موارد واکس کانال گوش خارجی، 4/9 درصد سابقه اتوره چرکی در سه سال اخیر، 11 درصد سابقه درد گوش، 3/5 درصد سابقه ترومای گوش، 6/3 درصد نیز سابقه شستشوی گوش داشتند.
    نتیجه گیری
    آنالیز نتایج نشان می دهد که شیوع اختلالات شنوایی در بین دانش آموزان پسر شهر مشهد با آمار منتشر شده توسط کشورهای پیشرفته قابل مقایسه است ولی به نسبت کشورهای در حال توسعه وضع بهتری را نشان می دهد.
    کلید واژگان: اختلال شنوایی, افت شنوایی, گوش
    Shakeri Mt., Ghasemi Mm., Amirabadi A., Shahrokhi M., Dezyani F.
    ntroduction: The aim of this research was to determine the prevalence of hearing impairments and its associations with different ear problems among schoolboys in Mashhad, Iran.
    Materials And Methods
    In this cross sectional research, a representative sample of 1047 schoolboys (between age group 7 to 11 years) was subjected to diapason tests, Otoscopic examination and questionnaire. Then in the next step, suspected cases were visited by an Ear, Nose and Throat (ENT) specialist and subjected to Pure Tone Audiometry (PTA).
    Conclusion
    Data analysis identified 29 children with hearing impairment (72.1% mild, 20.9% moderate, and 2.3% severe and4.7% profound) making a prevalence of 2.76% (60.4% conductive, 27.9% sensorineural and 11.7% mixed hearing impairment).Data analysis revealed ear problems with the following prevalence’s: ear wax (13.7%), otalgia (11%), ear trauma (5.3%) and ear washing (3.6%). The prevalence of hearing impairment was comparable to that in developed countries, but was better than that in developing countries.
  • Rakhshandah H., Shakeri Mt, Ghasemzadeh Mr
    Rosa damascena has been found to act on central nervous system including the brain. Several studies confirm that R. damascena inhibits the activity of the hypothalamus and pituitary systems in rat and can suppress the central nervous system. In traditional medicine hypnotic effect of Rose is also suggested. In this study, the hypnotic effect of the ethanol crude extract of R. damascena and its fractions was investigated in mice. Hypnotic method was based on prolongation pentobarbital induced sleeping time by the extract and fractions (with water, ethyl acetate and n-butanol). Two doses of extract and fractions (250 and 500 mg/kg) was injected intraperitoneal in comparison with diazepam (3 mg/kg) as the positive control and saline (10 ml/kg) as the negative control. Thirty minutes after injection of extract and fractions, pentobarbital (30 mg/kg) was injected and the increase in the sleeping time due to the extract and fractions was recorded. The results showed that the ethanol extract and fractions of R. damascena at 250 and 500 mg/kg doses prolonged the pentobarbital induced sleeping time in mice (P<0.05 to P<0.001). Among all fractions, aqueous fraction has the least, and the ethyl acetate fraction at 500 mg/kg dosage has the best hypnotic effect. In conclusion, the results of this study showed hypnotic effect of R. damascena which was more potent in ethyl acetate fraction.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال