zahra yaghoubzadeh
-
جلبک Chlorella vulgaris یک ریزجلبک سبز آب شیرین است که دارای منابع غنی از متابولیت های ساختاری جدید و فعال بیولوژیک است. در این تحقیق، استخراج پلی ساکاریدهای Chlorella vulgaris به روش آب داغ انجام شد و بازده پلی ساکارید خام تقریبا 5 درصد وزن خشک به دست آمد. فعالیت آنتی اکسیدانی پلی ساکارید استخراجی به روش مهار رادیکال های 2، 2-دی فنیل-1-پیکریل هیدرازیل (DPPH) و قدرت کاهندگی در 5 غلظت (375/0، 75/0، 5/1، 3 و 6 میلی گرم بر میلی لیتر) مورد بررسی قرار گرفت. پلی ساکاریدهای به دست آمده دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بودند. بالاترین فعالیت مهار DPPH 91/15 درصد در 6 میلی گرم بر میلی لیتر و بالاترین قدرت کاهندگی در FRAP 781/0 در 6 میلی گرم بر میلی لیتر (جذب در 600 نانومتر) بوده است. مهار رادیکال آزاد DPPH و قدرت کاهندگی BHA در غلظت 031/0 میلی گرم بر میلی لیتر به ترتیب 78/39 درصد و 65/3 بوده است. مقدار IC50 برای مهار رادیکال آزاد DPPH و قدرت کاهندگی پلی ساکاریدهای کلرلا ولگاریس به ترتیب 342/22 و 79/45 بود. همچنین پلی ساکارید Chlorella vulgaris دارای اثر بازدارندگی 21 درصد بر E. coli در مقایسه با کشت شاهد پس از 18 ساعت انکوباسیون بود. پلی ساکاریدهای ریزجلبک C. vulgaris حاوی طیف گسترده ای از ترکیبات زیست فعال هستند و در مکمل های غذایی، واسطه موثری در از بین بردن رادیکال های آزاد خواهند بود و می توانند به عنوان آنتی اکسیدان های طبیعی برای استفاده در مواد غذایی و دارویی بکار روند.
کلید واژگان: پلی ساکاریدها, Chlorella vulgaris, فعالیت آنتی اکسیدانی, فعالیت آنتی باکتریالChlorella vulgaris is a freshwater green microalgae, which is a rich source of novel structural and biologically active metabolites. In this research, the extraction of Chlorella vulgaris polysaccharides was done by hot water method and the crude polysaccharide yield was approximately 5% of dry weight. Antioxidant activity of the polysaccharide extracted by the methods of inhibiting 2, 2-diphenyl-1-picrylhydrazyl radicals (DPPH) and reducing power in 5 concentrations (0.375, 0.75, 1.5, 3 and 6 mg/ml) was investigated. The obtained polysaccharides had antioxidant activity. The highest DPPH inhibition activity was 15.91% at 6 mg/ml and the highest reducing power was 0.781 at 6 mg/ml (absorbance at 600 nm). DPPH free radical inhibition and BHA reduction power at the concentration of 0.031 mg/ml were 39.78% and 3.65, respectively. The value of IC50 for DPPH free radical inhibition and reducing power of Chlorella vulgaris polysaccharides was 22.342 and 45.79, respectively. Also, the polysaccharide of Chlorella vulgaris had an inhibitory effect of 21% on E. coli compared to the control culture after 18 hours of incubation. C. vulgaris microalgae polysaccharides contain a wide range of bioactive compounds, in food supplements they will be an effective mediator in scavenging free radicals and have the potential to be created as natural antioxidants for use in food and medicine industries.
Keywords: Polysaccharides, Chlorella vulgaris, Antioxidant activity, Antibacterial activity -
با توجه به وجود نگرانی ها در زمینه استفاده از ترکیبات ضد ویروسی صناعی یا شیمیایی در صنایع داروسازی، توجه به منابعی با منشا طبیعی دارای فعالیت ضد ویروسی، ضروری به نظر می رسد. خیارهای دریایی یکی از این منابع هستند که خواص فیزیولوژیک متعدد آنها در جوامع علمی مورد بحث است. هدف تحقیق حاضر نیز تولید پپتیدهای زیست فعال از Holothuria leucospilota با استفاده از دو آنزیم میکروبی آلکالاز و فلاورزایم و ارزیابی فعالیت ضد ویروسی آنها علیه ویروس های Herpes simplex (نوع 1 و 2)، Chikungunya و Dengue بود. نتایج نشان داد، بافت خیار دریایی دارای حدود 13 درصد پروتیین است که این رقم در پودر های آبکافتی حاصل به بیش از 67 درصد رسید. میزان پروتیین و درجه آبکافت در پودر آبکافتی تولیدی با استفاده از آنزیم آلکالاز (به ترتیب 16/0±58/71 و 3/0±37/48 درصد) بیشتر از پودر تولیدی با فلاورزایم (به ترتیب 26/0±88/67 و 6/0±42/41 درصد) بود (05/0>p). در ادامه مشخص شد، هر دو نوع پپتید تولیدی در هر دو غلظت 4 و 5 میلی گرم بر میلی لیتر دارای خواص ضد ویروسی هستند. در این تحقیق، نوع آنزیم مصرفی جهت تولید پپتیدهای زیست فعال و غلظت پپتیدها بر فعالیت ضد ویروسی آنها اثر معنی داری داشت. پپتیدهای تولیدی با استفاده از آنزیم آلکالاز به صورت معنی داری فعالیت ضد ویروسی بیشتری علیه ویروس های مورد مطالعه داشتند، ضمن این که افزایش غلظت پپتیدها از 4 به 5 میلی گرم بر میلی لیتر منجر به افزایش معنی دار فعالیت ضد ویروسی آنها نیز گردید (05/0>p). در بین ویروس های مورد بررسی، Herpes simplex (نوع 1) و ویروس Dengue به ترتیب مقاوم ترین و حساس ترین ویروس ها بودند (05/0>p). بنابر نتایج تحقیق حاضر، پپتیدهای زیست فعال استخراجی از خیار دریایی دارای پتانسیل استفاده در صنایع داروسازی به عنوان یک ترکیب ضد ویروس با منشا طبیعی هستند، ولی با وجود این انجام آزمایش های تکمیلی به منظور ارزیابی اثرات سمیت احتمالی آنها ضروری است.
کلید واژگان: خیار دریایی, آلکالاز, فلاورزایم, پپتیدهای زیست فعال, فعالیت ضد ویروسی, ویروس هایHerpesGiven the concerns regarding the use of synthetic antiviral compounds in the pharmaceutical industry, it seems necessary to pay attention to natural sources with antiviral activity. Sea cucumbers are one of these sources that numerous physiological properties are discussed in the scientific community. The present study aimed to produce bioactive peptides from Holothuria leucospilota using two microbial enzymes, alcalase and flavourzyme, and to evaluate their antiviral activity against Herpes simplex types 1 and 2, Chikungunya, and Dengue viruses. The results showed that the whole body of the sea cucumber has about 13% protein, which this amount reached more than 67% in the resulting hydrolyzed powders. The amount of protein, as well as the degree of hydrolysis in the hydrolyzed protein using alcalase enzyme (71.58±0.16 and 48.37±0.3%, respectively) was higher than the powder produced with flavourzyme (67.88±0.26 and 41.42±0.6%, respectively) (p<0.05). It was further found that both types of peptides produced at both concentrations of 4 and 5 mg/ml have antiviral properties. In this study, the type of enzyme used to produce bioactive peptides and also the concentration of peptides had a significant effect on their antiviral activity (p<0.05). The peptides produced using alcalase enzyme had significantly more antiviral activity against the studied viruses, while increasing the concentration of peptides from 4 to 5 mg/ml led to a significant increase in the antiviral activity (p<0.05). Among the studied viruses, Herpes type 1 and Dengue virus were the most resistant and susceptible viruses, respectively (p<0.05). According to the results of the present study, bioactive peptides extracted from the sea cucumber have the potential to be used in the pharmaceutical industry as a natural antiviral compound, however, it is necessary to carry out additional tests to evaluate their possible toxicity effects.
Keywords: Sea cucumber, Alcalase, Flavorzym, Bioactive peptides, Antiviral activity, Herpes viruses -
ارزیابی شاخص های میکروبی منابع آبی نظیر رودخانه ها، دریاها و سدها از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا میکروارگانیسم های مذکور باعث تغییر آب از نظر کیفی و بهداشتی می شوند و از سویی، بر تغییرات کمی و کیفی سایر موجودات تاثیرگذارند. در این مطالعه، جمعیت باکتری های شاخص شامل باکتری های هتروتروف، کلی فرم ها و کلی فرم های مدفوعی در سرشاخه های قشلاق و گاوه رود سد ژاوه استان کردستان مورد بررسی قرار گرفت. ایستگاه های مورد بررسی شامل بالادست قشلاق، شاخه قشلاق رود 1، شاخه قشلاق رود 2، شاخه گاوه رود و شاخه سیروان بود. نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار باکتری های هتروتروف یا شمارش کلی باکتری ها در فصول پاییز 1399، زمستان 1399، بهار 1400 و تابستان 1400 در ایستگاه های پنج گانه به ترتیب 22/0±30/7، 63/0±54/6، 67/0±08/7، 32/0±58/7 واحد تشکیل کلنی در 100 میلی لیتر، شمارش کلی فرم ها به ترتیب 07/1±11/4، 27/1±61/3، 55/0±48/4 و 22/1±23/5 واحد تشکیل کلنی در 100 میلی لیتر و شمارش کلی فرم های مدفوعی به ترتیب 07/1±84/2، 79/0±042/3، 18/1±86/2 و 98/1±44/3 واحد تشکیل کلنی در 100 میلی لیتر بود. آلودگی رودخانه خارج از دامنه استاندارد بوده که علت آن نیز ورود فاضلاب های روستایی ناشی از مزارع کشاورزی و ورود پساب از مناطق کشاورزی است. در این تحقیق، بیشترین منبع آلوده کننده رودخانه قشلاق و گاوه رود، به دلیل بهینه نبودن سیستم تصفیه خانه شهرستان سنندج بوده است ولی نمی توان سایر منابع آلاینده نظیر فاضلاب ناشی از انواع دام ها، انواع سموم و کودهای حاصل از فعالیت های کشاورزی، شستشوی و فرسایش خاک و... را نیز نادیده گرفت. یکی از روش های پیشنهادی جهت کاهش میزان باکتری های شاخص در رودخانه قشلاق، بهینه سازی فرآیند تصفیه خانه فاضلاب و تکمیل فرآیند ساخت و تجهیز آن است.
کلید واژگان: باکتری های شاخص, رودخانه های قشلاق و گاوه رود, سد ژاوه, استان کردستانEvaluation of microbial indicators of water resources such as rivers, seas, and dams is important because these microorganisms can change the quality and sanitary of water and also affect the quantitative and qualitative changes of other organisms. In this study, the distribution of indicator bacteria including heterotrophic bacteria, coliforms, and fecal coliforms was investigated in the headwaters of the Qeshlaq and Gawh Roud rivers of the Javah dam in Kurdistan Province. The investigated stations include upstream of the Qeshlaq, Qeshlaq river branch 1, Qeshlaq river branch 2, Gaveh Roud branch, and Sirvan branch. The results showed that the mean and standard deviation of the heterotrophic bacteria in autumn 2020, winter 2021, spring 2021, and summer 2021 in five stations were 7.300±0.22, 6.54±0.63, 7.08±0.67, 7.58±0.32 CFU/100 mL, respectively, the coliform count was 4.11±1.07, 3.61±1.27, 4.48±0.55, 5.23±1.22 CFU/100 mL, respectively, and the counting fecal coliforms count was 2.84±1.07, 3.042±0.79, 2.86±1.18, 3.44±1.98 CFU/100 mL, respectively. The pollution of the river exceeded the standard range, which is caused by the inflow of rural sewage from agricultural fields and the inflow of sewage from agricultural areas. In this research, the most polluting resources of the Qeshlaq and Gaveh Roud rivers were the untreated sewage of Sanandaj city, but other contamination resources such as sewage from livestock, various poisons, and fertilizers resulting from the agricultural activities, washing, and soil erosion cannot be ignored. One of the suggested solutions to reduce the number of indicator bacteria from the Qeshlaq river is optimizing the sewage treatment plant process and completing its construction and equipment.
Keywords: Indicator bacteria, Qeshlaq, Gaveh Roud rivers, Javah dam, Kurdistan Province -
هدف از تحقیق حاضر، استخراج، صابونی کردن و خالص سازی رنگدانه آستاگزانتین از میکروجلبک هماتوکوکوس (Haematococcus pluvialis) و ارزیابی فعالیت آنتی اکسیدانی (فعالیت مهار رادیکال آزاد DPPH و کاهندگی یون فریک) آن بود. جهت استخراج از دو روش منفرد (استخراج با استفاده از حلال استون یا ACE) و ترکیبی (استخراج به وسیله پیش تیمار با اسیدکلریدریک و سپس استخراج با استون یا HCl-ACE) استفاده گردید. مطابق نتایج، مقدار آستاگزانتین (میلی گرم بر گرم) مستخرج با دو روش استون (ACE) و پیش تیمار حاوی اسیدکلریدریک (HCl-ACE) در مراحل استخراج، صابونی کردن و خالص سازی نهایی به ترتیب 09/4 (65/13%)، 49/8 (30/28%)، 59/14 (65/48%) و 49/9 (65/31%)، 59/13 (30/45%) و 09/25 (65/83%) بود. فعالیت مهار رادیکال آزاد DPPH آستاگزانتین استخراج شده با دو روش ACE و HCl-ACE (غلظت 300-50 میکروگرم بر میلی لیتر) به ترتیب در دامنه 26/76-25/66 و 06/94-39/85 درصد متغیر بود. این مقادیر برای قدرت کاهندگی یون فریک به ترتیب در بازه جذب 75/0-61/0 و 92/0-78/0 در طول موج 700 نانومتر قرار داشت. رنگدانه استخراج شده با استفاده از روش ترکیبی (نسبت به روش منفرد) به صورت معنی داری دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بیشتری بود (05/0>p). علاوه براین، در هر دو آزمون، با افزایش غلظت آستاگزانتین تا 100 میکروگرم بر میلی لیتر، روند فعالیت آنتی اکسیدانی، به صورت افزایشی و سپس ثابت ثبت شد (عدم اختلاف معنی دار بین غلظت های 200 و 300 میکروگرم بر میلی لیتر). مقایسه فعالیت آنتی اکسیدانی آستاگزانتین با آنتی اکسیدان های مصنوعی نشان داد که رنگدانه استخراج شده با روش ترکیبی (در غلظت های بالا) فعالیت نزدیکتر یا بیشتری نسبت بهBHA و BHT دارد. مطابق یافته ها، روش ترکیبی (اسید-استون) در مقایسه با روش منفرد (استون) می تواند بازده استخراج و فعالیت آنتی اکسیدانی این رنگدانه را بهبود بخشد. بنابراین، روش مورد استفاده جهت استخراج و خالص سازی آستاگزانتین، به صورت بالقوه ای بازده استخراج و فعالیت آنتی اکسیدانی آن را تحت تاییر قرار می دهد و با انتخاب روش استخراج بهینه، می توان دو شاخص مذکور را در رنگدانه ارتقاء داد.
کلید واژگان: میکروجلبک هماتوکوکوس, آستاگزانتین, بازده استخراج, فعالیت آنتی اکسیدانیThe aim of the present study was to extract, saponify and purify astaxanthin pigment from Haematococcus microalgae (Haematococcus pluvialis) and evaluate its antioxidant activity (DPPH free radical scavenging activity and reduction of ferric ions). For extraction, two single (extraction using acetone solvent or ACE) and combined (extraction by pretreatment with hydrochloric acid and then extraction with acetone or HCl-ACE) methods were used. According to the results, amount of extracted astaxanthin (mg/g) by two methods of acetone (ACE) and hydrochloric acid pretreatment (HCl-ACE), in the extraction, saponification and final purification stages were 4.09 (13.65%), 8.49 (28.30%), 14.59 (48.65%) and 9.49 (31.65%), 13.59 (45.30%) and 25.09 (83.65%), respectively. DPPH free radical inhibition activity of extracted astaxanthin with two ACE and HCl-ACE methods (50 to 300 μg/ml) ranged from 66.25 to 76.26% and 85.39 to 94.06%, respectively. These values for ferric ion reduction power were in the absorption range of 0.61 to 0.75 and 0.78 to 0.92 at the wavelength of 700 nm, respectively. The pigment extracted using the combined method (compared to the single method) had significantly more antioxidant activity (p<0.05). In addition, in both tests, increasing the concentration of astaxanthin up to 100 μg/ml, the trend of antioxidant activity was recorded as increasing and then constant (no significant difference between the concentrations of 200 and 300 μg/ml). Comparison of the antioxidant activity of astaxanthin with synthetic antioxidants showed that the pigment extracted by combination method (at high concentrations) had the activity closer or even more than BHA and BHT. According to the findings, the combined method (acid-acetone) compared to the single method (acetone) can improve the extraction efficiency and antioxidant activity of this pigment. Therefore, the method used for the extraction and purification of astaxanthin potentially affects its extraction efficiency and antioxidant activity, and by choosing the extraction optimum method, the mentioned two indicators can be improved in the pigment.
Keywords: Haematococcus microalgae, Astaxanthin, Extraction efficiency, Antioxidant activity -
رودخانه های نسارود و خیرود از رودخانه های مهم استان مازندران هستند که از نظر دارا بودن جمعیت های خاصی از ماهیان، تخم ریزی گونه های مهاجر و تغذیه ماهیان مصبی دارای اهمیت می باشند. هدف از این مطالعه، ارزیابی کیفیت میکروبی آب در دو رودخانه نسارود (شیل گذاری) و خیرود (تکثیر طبیعی)، طی دوره رهاسازی ماهیان مولد، از فروردین لغایت مرداد سال 1397 بود و عوامل میکروبی شامل تعداد باکتری های کل، کلیفرم کل، کلیفرم مدفوعی و استرپتوکوک مدفوعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. بدین منظور، تعداد 4 ایستگاه در طول مسیر رودخانه های نسارود و خیرود انتخاب و به طور ماهانه به مدت 4 ماه (فروردین ، اردیبهشت، تیر و مرداد) اقدام به نمونه برداری از آب رودخانه ها شد. بر اساس نتایج به دست آمده، حداکثر تغییرات میانگین شمارش کل باکتری رودخانه های نسارود (CFU/ml 20250) و خیرود (CFU/ml 21250) در ماه اردیبهشت حاصل گردید و حداکثر تغییرات میانگین کلیفرم کل رودخانه های نسارود (CFU/ml 45) در ماه اردیبهشت و خیرود (CFU/ml 50) در ماه فروردین گزارش گردید و دامنه تغییرات میانگین کلیفرم مدفوعی در ماه های مختلف در رودخانه های نسارود (CFU/ml10) در ماه اردیبهشت و خیرود (CFU/ml 5/8) در ماه فروردین متغیر بود. با توجه به نتایج به دست آمده، کیفیت آب رودخانه های نسارود و خیرود از نظر شاخص های باکتریایی برای رهاسازی و تکثیر طبیعی مناسب است و تعداد باکتری های مورد نظر در دامنه استاندارد قرار داشته است.
کلید واژگان: کیفیت باکتریایی آب, تکثیر طبیعی, رودخانه های نسارود و خیرود, مازندرانNesarud and Kheyrud rivers are important rivers in Mazandaran province that are important in terms of having special populations of fish, spawning of migratory species and feeding of estuarine fish. The aim of this study was to evaluate the microbial quality of water in Nesarud (shilling) and Kheyroud (natural reproduction) rivers from April to August 2018 and microbial factors including total bacteria, total coliform, fecal coliform and fecal streptococcus were evaluated. For this purpose, 4 stations along the route of Nesarud and Kheyrud rivers were selected and monthly for sampling of river water was performed for 4 months (April, May, July and August). Based on the obtained results, the maximum changes in the average total bacterial count of Nesarud (20250 CFU/ml) and Kheyrud (21250 CFU/ml) were achieved in May and the maximum changes in the average total coliform of Nesarud (45 CFU/ml) per month. May and Kheyrud (50 CFU/ml) were reported in April and the range of mean changes in fecal coliforms in different months in Nesarud rivers (10 CFU/ml) in May and Kheyrud (8.5 CFU/ml) per month April was variable. According to studies, the water quality of the Nesarud and Kheyrud rivers is suitable for shill formation and natural reproduction in terms of bacterial indices and the number of bacteria was in the standard range.
Keywords: Bacterial water quality, Natural reproduction, Nesarud, Kheyrud rivers, Mazandaran Province -
هدف از مطالعه حاضر تولید سیلاژ بیولوژیک از ضایعات مرغ بر پایه تخمیر باکتری های اتوژن و بررسی خصوصیات کیفی محصول است. جهت تولید این محصول از کشتارگاه های منتحب استان مازندران نمونه برداری انجام و بیوسیلاژ در قالب فرمانتور یک تنی با استفاده از باکتری های اتوژن جداشده از منطقه تولید شد (تخمیر). محصول نهایی (پودر خشک شده بیوسیلاژ) از نظر کیفی با استفاده از روش های استاندارد، مورد ارزیابی قرار گرفت و با منابع دیگر شامل پودر گوشت، پودر خون و پودر ماهی کیلکا (تولید شده به روش بچ) مقایسه گردید. نتایج نشان داد که میزان پروتیین، چربی و قابلیت هضم پروتیین در بیوسیلاژ تولیدشده به ترتیب 09/59، 30/21 و 41/87 درصد است. محصول تولیدشده از نظر شاخص های مذکور نسبت به پودر گوشت و پودر ماهی کیلکا وضعیت بهتری داشت. بیوسیلاژ تولیدشده از نظر مقادیر کلسیم و فسفر با پودر خون اختلاف معنی داری ارایه نکرد و در سطح پایین تری نسبت به پودر ماهی کیلکا و پودر گوشت قرار داشت. میزان TVN، PV و TBA در بیوسیلاژ به ترتیب 56/46، 46/4 و 21/2 اندازه گیری شد که این شاخص ها در محصول تولیدشده در مقایسه با پودر گوشت و پودر ماهی کیلکا در وضعیت بسیار مطلوب تری قرار دارند. در ادامه مشخص شد پارامترهای میکروبی (کپک، مخمر، باکتری های کلیفرم ، کلیفرم مدفوعی، اشرشیاکلی) در نمونه های پودر گوشت، پودر خون و پودر ماهی کیلکا در مقایسه با بیوسیلاژ ضایعات مرغ، نسبتا بالاتر بوده است. بنابر نتایج تحقیق حاضر ضایعات مرغ قابلیت تبدیل به بیوسیلاژ با ویژگی های مطلوب را داراست که از آن می توان در صنایع کشاورزی، آبزی پروری و طیور استفاده نمود.
کلید واژگان: ضایعات مرغ, بیوسیلاژ, پودر ماهی کیلکا, پودر گوشتThe aim of this study was to produce biological silage from chicken waste based on fermentation of autogenous bacteria and to evaluate the quality characteristics of the product. In order to produce this product, sampling was performed from selected slaughterhouses in Mazandaran province and biosilage was produced in the form of a one-ton fermenter using autogenous bacteria isolated from the region (fermentation). The final product (dried biosilage powder) was evaluated qualitatively using standard methods and compared with other sources including meat powder, blood powder and kilka fish powder (produced by batch method). The results showed that the amount of protein, fat and protein digestibility in the produced biosilage was 59.09%, 21.30% and 87.41%, respectively. The product produced was in a better condition than meat powder and kilka fish powder in terms of the mentioned indicators. The produced biosilage did not show a significant difference between blood powder in terms of calcium and phosphorus and was at a lower level than kilka fish powder and meat powder. The levels of TVN, PV and TBA in biosilage were measured as 46.56, 4.46 and 2.21, respectively. These indices are in a much more favorable condition in the produced product compared to Kilka meat powder and fish powder. It was further found that the microbial parameters (mold, yeast, coliform, fecal coliform, E.coli) in the samples of meat powder, blood powder and kilka fish powder were relatively higher compared to biosilage of chicken waste. According to the results of the present study, chicken waste has the ability to be converted into biosilage with desirable characteristics that can be used in agriculture and aquaculture industries.
Keywords: Chicken waste, Biosilage, Kilka fish powder, Meat powder -
با افزایش تولید، مصرف و مراکز فرآوری ماهی قزل آلای رنگین کمان، استفاده بهینه از ضایعات تولید شده بسیار حایز اهمیت است. از راه های تبدیل این ضایعات به محصولاتی با ارزش افزوده بالا می توان به تولید بیوسیلاژ اشاره کرد. هدف از مطالعه حاضر بررسی برخی از خصوصیات شیمیایی و میکروبی بیوسیلاژ تولید شده از ضایعات ماهی قزل آلای رنگین کمان به عنوان محصولی مناسب جهت استفاده در صنعت غذای دام، طیور و آبزیان است. نتایج نشان داد که محصول تولید شده دارای 3/52 درصد پروتئین و 30/8 درصد چربی است. شاخص های پراکسید و مجموع ترکیبات ازته فرار برای بیوسیلاژ به ترتیب 61/2 میلی اکی والان بر کیلوگرم و 0/44 میلی گرم ازت در 100 گرم اندازه گیری شد. لگاریتم شمارش کلی باکتری ها، کلی فرم ها، کلی فرم مدفوعی، اشرشیاکلی و کپک و مخمر در محصول تولیدشده به ترتیب 78/8، 72/3، 18/1، صفر و 23/3 تعداد بر گرم گزارش گردید. اندازه گیری مقادیر فلزات سنگین در بیوسیلاژ حاصل از ضایعات قزل آلا نشان داد که غلظت های منگنز، مس، آهن و روی در این محصول به ترتیب 6/10، 7/13، 3/251 و 7/118 میلی گرم در کیلوگرم است. بنابر نتایج تحقیق حاضر و مقایسه این یافته ها با سایر پژوهش ها می توان اذعان نمود که بیوسیلاژ تولیدشده در تحقیق حاضر از نظر شاخص ها و ویژگی های مورد بررسی تقریبا معادل سایر مواد مصرفی در تغذیه دام، طیور و آبزیان است و می توان این محصول را به عنوان جایگزینی مناسب برای سایر محصولات رایجی که در صنعت تغذیه استفاده می شوند به کار برد.
کلید واژگان: بیوسیلاژ, فلزات سنگین, کنترل کیفی, شاخص های میکروبی, ماهی قزل آلاJournal of Fisheries, Volume:74 Issue: 4, 2021, PP 575 -586With the increase in production, consumption and processing centers of rainbow trout, the optimal use of the generated waste is very important. One of the ways to convert these wastes into high value-added products is to produce biosilage. The aim of this study was to investigate some of the chemical and microbial properties of biosilage produced from rainbow trout wastes as a suitable product for use in the livestock, poultry and fish feed industry. The results showed that the product has 52.27% protein and 8.3% fat. PV and TVB-N for biosilage were measured to be 2.61 meq/kg and 44.0 mg/100g, respectively. Logarithm total viable bacteria, coliforms, Fecal coliforms, Escherichia coli and mold and yeast count in the product were reported 8.78, 3.72, 1.18, zero and 3.23 per gram, respectively. The concentrations of manganese, copper, iron and zinc were 10.6, 13.7, 251.3 and 118.7 mg/kg, respectively in the produced silage. According to the results of the present study and comparison of these findings with other studies, it can be claimed that the biosilage produced in the present study is almost equivalent to other consumables for feeding livestock, poultry and fish in terms of indicators and characteristics and this product can be used as a suitable alternative to other common products used in the food industry.
Keywords: Biosilage, Heavy metal, quality control, Microbial indices, Rainbow trout -
هدف از این تحقیق تغییرات روند کیفیت باکتریایی (باکتری های شاخص) آب و ارتباط آن با برخی از پارامترهای محیطی اطراف پرورش ماهی در قفس منطقه جنوبی دریای خزر (نوشهر- استان مازندران) می باشد. بدین منظور ،نمونه برداری از آب منطقه جنوبی دریای خزر در منطقه توسکاتوک شهرستان نوشهر در استان مازندران، از دی ماه 1396 لغایت آذر ماه 1397طی دوره پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان در فواصل مختلف (سایه قفس، 200 و 1000 متر) قفس استقرار یافته، صورت گرفت. نتایج نشان داد در کل دوره پرورش حداکثر میانگین کل باکتری های آب CFU/ml 18750 در ایستگاه 200 متری قفس، قبل از دوره پرورش و حداقل میانگین کل باکتری های آب CFU/ml 3250 در ایستگاه 200 متری قفس انتهای دوره پرورش مشاهده شد. حضور کلیفرم کل و کلیفرم مدفوعی در نمونه های آب به ترتیب 75/18% و 08/2% ثبت شد و استرپتوکوک مدفوعی آب در هیچ یک از ایستگاه های نمونه برداری مشاهده نشد و در این وضعیت پرورش ماهی در قفس سبب آلودگی نبوده است. حداکثر و حداقل دمای آب، pH، کدورت، درصد اشباعیت و اکسیژن خواهی بیولوژیک به ترتیب برابر 50/26 و 00/7 درجه سانتی گراد، 71/8 و 29/8، 71/19 و 52/0 NTU، 87 و 160 درصد و 32/1 و 39/8 میلی گرم بر لیتر ثبت گردید. براساس آزمون مولفه اصلی، نتایج نشان داد که متغیرهای pH و دمای آب دارای بیشترین واریانس هستند و باکتری کل به همراه کدورت آب در مولفه سوم همبستگی مثبت معنی داری نشان داد (05/0<p). نتایج این مطالعه نشان داد که شیب مناسب منطقه، جریان مناسب آب در اطراف قفس های کوچک مقیاس سبب کاهش آلودگی میکروبی در سایه قفس نسبت به ایستگاه های خارج از قفس شده است.
کلید واژگان: کیفیت باکتریایی, فیزیکوشیمیایی, قفس های پرورش ماهی, قزل آلای رنگین کمان, نوشهرThe aim of this study was to investigate the changes in the bacterial quality trend (indicator bacteria) of water and its relationship with some environmental parameters around fish cages culture in the southern Caspian Sea region (Nowshahr-Mazandaran province). For this purpose, water sampling of the southern region of the Caspian Sea in the Tuskatok region of Nowshahr city in Mazandaran province took from January 2017 to December 2016 during the rainbow trout cage culture period at different distances cage (cage shade, 200 and 1000 m).The results showed that in the whole cage culture period, the maximum average of 18750 CFU/ml water bacteria was observed in the 200 m cage station before the cage culture period and the minimum average of 3250 CFU/ml water bacteria was observed in the 200 m cage station at the end of the cage culture period. The presence of total coliform and fecal coliform in water samples was recorded as 18.75 and 2.08%, respectively, and fecal streptococcus water was not observed in any of the sampling stations and in this situation, fish cages culture did not cause contamination. Maximum and minimum water temperature, pH, turbidity, saturation percentage and biological oxygen demand are 26.50 and 7.00 °C, 8.71 and 8.29, 19.71 and 0.52 NTU, 87 and 160, respectively. Percentage of 1.32 and 8.39 mg/l were recorded. Based on the principal component analysis (PCA), the results showed that the variables of pH and water temperature had the highest variance and the total count along with water turbidity in the third component showed a significant positive correlation (p<0.05). As a result, the proper slope of the area, the proper flow of water around the small-scale cages has reduced the microbial contamination in the shade of the cage compared to the stations outside the cage.
Keywords: Bacterial quality, Physicochemical, Fish cage culture, Rainbow trout, Nowshahr -
در سال های اخیر بروز شکوفایی جلبکی ناشی از نودولاریا به یکی از مشکلات جدی تبدیل شده که زندگی موجودات آبزی ساکن، حوضه جنوبی دریای خزر را به مخاطره انداخته است. نودولاریا جزء سیانو باکتریها بوده و بواسطه تولید سم نودولارین از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. در این مطالعه، ابتدا سه گونه سودوموناس شامل Pseudomonas aeruginosa، P.putida و P. fluorescens از مصب رودخانه تجن جداسازی و با استفاده از تست های بیوشیمیایی شناسایی شدند. به منظور ارزیابی روند تغییرات نودولاریا لوگ CFU/ml105 و گونه های سودوموناس لوگ های CFU/ml107و CFU/ml108در مقیاس آکواریوم، 30 تیمار انتخاب و به مدت 10 روز مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روند کاهشی نودولاریا در تیمارهای حاوی گونه سودوموناس آیروجینوزا و مخلوط باکتریها نسبت به سایر بهتر بوده و لوگ CFU/ml108باکتری دارای تاثیر مهارکننده بیشتری نسبت به CFU/ml107 بوده است. در کشت دو لایه نیز تیمارهای اخیر دارای اثر جلبک کشی و دو تیمار فلورسانس و پوتیدا دارای خاصیت مهارکننده رشد جلبک بودند. نتیجه گیری که از این مطالعه حاصل میشود آن است که گونه های مختلف سودوموناس قادر به کاهش جمعیت جلبک نودولاریا در شرایط آزمایشگاهی بوده و در تیمارهای ترکیبی ، نتایج بدست آمده بهتر بوده است.
کلید واژگان: شکوفایی جلبک مضرHAB, Nodularia, Pseudomonas, کنترل زیستیIn recent years the incidence of algal blooms caused by Nodularia to become one of the serious problems and is threated life of aquatic organisms in the southern Caspian Sea. Nodularia is Blue - green algae (cyanobacteria phylum) and due to production of nodularin toxin is importance. In this study, the first, three species of Pseudomonas including Pseudomonas aeruginosa, P .putida and P. fluorescens were isolated from Tajan river estuary and identified using biochemical tests and compared to standard species. The trend of Nodularia spumigena biomass (log 5) and Pseudomonas species (log 7 and 8) were examined in 30 treatments for 10 days in aquarium scale. The results showed that the decline trend of Nodularia in P. aeruginosa and mixed species treatments were better than other treatments and log 8 of bacterium was also more inhibitory effect than to log 7. Similar results were observed in double layer on agar medium and latter treatments had algaecide effect on nodularia. However, P. putida and P. fluorescens treatments had algaestatic properties. The conclusion showed that different strains of Pseudomonas are able to reduce the population of algae N. spumigena in aquarium scale and the results observed in combination treatment were better than other treatments.
Keywords: Nodularia spp., Pseudomonas spp., Algal bloom, Biological control -
آنتی اکسیدان های طبیعی به دلیل سلامت مصرف کننده و ایمنی مواد غذایی مورد توجه زیادی قرارگرفته است. امروزه این آنتی اکسیدان ها در گیاهان، میوه ها و پپتیدهای زیست فعال مورد جستجو قرار می گیرند. مطالعه حاضر به استخراج پروتیین هیدرولیز شده پوست ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) با استفاده از آنزیم های آلکالاز و فلاورزایم و بررسی خواص آنتی اکسیدانی آن می پردازد. فعالیت آنتی اکسیدانی پروتیین هیدرولیز شده با استفاده از آزمون های قدرت مهار رادیکال آزاد DPPH و قدرت احیا کنندگی یون آهن محاسبه شد. طبق نتایج بدست آمده، پروتیین هیدرولیز شده توسط آلکالاز و فلاورزایم دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بوده و آنزیم فلاورزایم در مقایسه با آنزیم آلکالاز قادر به تولید پودر پروتیینی با درجه هیدرولیز بالاتری شد. پروتیین هیدرولیز شده با آلکالاز به طور معنی داری بیشتر از فلاورزایم دارای قدرت مهار رادیکال DPPH بود (05/0<P). مطالعه در مورد قدرت احیاکنندگی آهن نشان داد که قدرت احیاکنندگی پروتیین هیدرولیز شده با فلاورزایم بالاتر از آلکالاز بوده است (05/0<P). به این ترتیب پروتیین های هیدرولیز شده کمتر از KD 3، پوست ماهی قزل آلای رنگین می تواند به عنوان یک ضد اکسیدان طبیعی در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: خواص آنتی اکسیدانی, پروتئین, ماهی, هیدرولیز, آنزیمNatural antioxidants have received much attention due to consumer health and food safety. These antioxidants are found in fruits, plants and bioactive peptides. This paper is going to study the extracts hydrolyzed protein of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) using alkalase and flavorzime enzymes and investigates its antioxidant properties. The antioxidant activity of the hydrolyzed protein was calculated using DPPH free radical scavenging assay and iron ion reduction assay. The results showed that the protein hydrolyzed by alkalase and flavorzime had antioxidant activity and the flavorzime enzyme was able to produce higher protein hydrolysis than the alkalase enzyme. The DPPH radical scavenging ability of the protein hydrolyzed by alkalase was significantly higher than flavorzime (p<0.05). The study of iron reduction power showed that the protein hydrolyzed with flavorzimm had higher reduction power than alkalase (p <0.05). Therefore, the hydrolyzed proteins (less than 3KD) prepared from skin Rainbow trout can be considered as a natural antioxidant.
Keywords: Antioxidant properties, Hydrolyzed protein, Enzymatic hydrolysis, Rainbow trout -
میکروجلبک نودولاریا توانایی شکوفایی جلبکی در آبهای با شوری پایین، لب شور و شور را دارد. شکوفایی جلبکی بعنوان یک مشکل جدی زندگی موجودات آبزی ساکن در حوزه جنوبی دریای خزر را دچار مخاطره خواهد نمود. در این مطالعه، اثر سه گونه باکتری سودوموناس شامل آیروجینوزا، پوتیدا و فلورسانس جداسازی شده از مصب رودخانه تجن بر مهار شکوفایی جلبکی در مقیاس آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تغییرات پارامترهایی نظیر کلروفیل -آ، اکسیژن محلول، فسفات و نیترات نیز همزمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روند تغییرات کلروفیل-آ، اکسیژن محلول و نیترات در تمامی تیمارهای حاوی باکتری خصوصا آیروجینوزا (68%) و مخلوط باکتریها (71%) کاهشی بوده و در بیشتر زمان ها نیز معنی دار بوده است (05/0<P) و روند تغییر پارامترهای مذکور در تیمار شاهد تقریبا ثابت بوده است. هر چند که تغییرات فسفات در زمان های مختلف کاهش نسبی بیشتری داشته ولی اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که در زمانهای مختلف سرعت مصرف فسفات بیش از نیترات بوده است. نتیجه اینکه، میتوان از این گونه ها بعنوان باکتری شاخص در هنگام مهار شکوفایی جلبکی در اکوسیستم بزرگتر استفاده نمود.
کلید واژگان: مهار, شکوفایی, جلبک, نودولاریا, سودوموناسThe Nodularia microalga has the potential for bloom at low salinity, brackish and saline waters. The algal bloom is endangered as a serious problem of living aquatic organisms in the southern part of Caspian Sea. In this study, the effect of algal bloom inhibition were investigated with three species of Pseudomonas spp. including aeruginosa, putida and fluorescence, which were isolated and identified from the estuaries of the Tajan River in basin of the southern of Caspian Sea, in a laboratory scale. Also, fluctuation of chlorophyll-a, dissolved oxygen, phosphate and nitrate were simultaneously evaluated. The results showed that the trend of chlorophyll-a, dissolved oxygen and nitrate were significantly reduced in all treatments containing bacteria, especially aeruginosa (68%) and mixture of bacteria (71%) (p<0.05) and this trend of the parameters was almost constant in the control treatment. Although, phosphate concentrations decreased relative at different times, but there was no significant difference (p>0.05). In addition, the rate of phosphate consumption was higher than nitrate at different times. As a result, these species can be used as indicator bacteria for inhibiting of the algae bloom in a larger ecosystem.
Keywords: Inhibiting algal bloom, Nodularia, Pseudomonas, nutrients -
زمینه و هدفارزیابی بیولوژیک منابع آبی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و وجود عوامل بیماریزا در منابع مذکور، سلامت مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی شاخص های آلودگی باکتریایی آب شامل شمارش کلی باکتری ها، کل کلیفرم ها، کلیفرم های گرماپای و استرپتوکوک های مدفوعی در دریاچه سد آزاد انجام گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه آب سد آزاد سنندج در طی یک سال (ازتیر1394 تا خرداد1395) از نظر باکتری های شاخص مورد ارزیابی قرارگرفت. نمونه برداری از پنج ایستگاه در موقعیت های ناحیه دریاچه ای، انتقالی و رودخانه ای بصورت ماهانه در آب پشت سد انجام شد.یافته هاآنالیزهای ماهانه نشان داد که میانگین بیشترین و کمترین تعداد کل باکتری های آب به ترتیب در ماه دی CFU/100ml105 ×7/6 و در ماه شهریور CFU100ml104 ×6/1 بوده است. حداکثر میانگین کلیفرم کل آب در ماه آذر CFU/100ml104 ×3/2 و حداقل میانگین کلیفرم کل در ماه تیر CFU100ml62 مشاهده شد. تعداد کلیفرم گرماپای و استرپتوکوک مدفوعی در دریاچه سد در همه فصول، ماه ها و ایستگاه ها، مشاهده نشد.نتیجه گیریبا بررسی های صورت گرفته برروی کلیه نمونه ها می توان دریافت که آب جمع آوری شده در پشت سد می تواند بدون هیچ گونه تصفیه ای جهت تامین آب کشاورزی و پرورش ماهی مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به بار میکروبی مشاهده شده ، آب مورد بررسی جهت شرب مناسب نمی باشد.کلید واژگان: باکتریهای اندیکاتور, کنترل کیفی آب, سد آزاد, استان کردستانBackground And ObjectiveBiological assessment of water resources is of particular importance and the presence of pathogens in these resources affects the health of consumers. The aim of this study was to determine the bacterial contamination of water including total coliforms, fecal coliforms and fecal streptococci in the Azad dam lake.
Methods and Materials: In this study, Sanandaj Azad dam water was evaluated for the indicator bacteria during one year (from May 2015 to June 2016). Sampling was performed from five stations in the areas of lake, transients and river. Statistical analysis of the obtained data was accomplished by ANOVA and Duncan tests using SPSS 18 software (PResultsMonthly analyzes showed that the maximum and minimum mean of total bacteria were recorded in the months of January (6.7×105 CFU / 100ml) and September, (1.6×104 CFU100ml). The maximum total mean value of total coliform was 2.3 × 104 CFU / 100ml in December and the minimum one was 62 CFU100ml in July. Neither thermophilic coliforms nor fecal streptococcus were observed in the lake of the dam in taken samples.ConclusionBased on the obtained results, the collected water behind the dam can be used without any purification for agricultural purposes and fish farming. However, this water supply is not suitable for drinking due to the observed microbial load.Keywords: Indicator bacteria, Water quality control, Azad Dam, Kurdestan Province -
در این مطالعه تاثیر باکتری Lactobacillus جدا شده از دستگاه گوارش ماهی قزل آلا بر برخی از فراسنجه های رشد و همچنین مقاومت در برابر باکتری Streptococcus iniae مورد ارزیابی قرار گرفت. باکتری مذکور در قالب 3 تیمار (log 7, 8, 9) به جیره غذایی ماهی اضافه شد و تاثیر آن ها به همراه تیمار شاهد بر شاخص های رشد و بقاء در روزهای 30 و 60 مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله پایانی، مقاومت ماهیان تیمار شده در برابر استرپتوکوکوزیس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که Lactobacillus قادر به تقویت فراسنجه های رشد (وزن، ضریب تبدیل غذایی، ضریب چاقی، ضریب رشد ویژه و ضریب بازده پروتیینی) و بقاء بوده که در این بین log 8 باکتری دارای اختلاف معنی دار با سایر تیمارها و گروه شاهد بود. نتایج رویارویی ماهیان مورد بررسی در برابر استرپتوکوکوزیس ناشی از گونه Streptococcus iniae نشان داد که بیشترین بازماندگی در تیمار دارای log 8 66/96 درصد بود و تیمار شاهد نیز دارای کمترین بازماندگی (38/25 درصد) بود. نتیجه گیری نهایی موید آن است که Lactobacillus جدا شده از ماهی قزل آلا دارای خواص پروبیوتیکی بوده و قادر به بروز تغییرات مثبت در شاخص های رشد است. همچنین، مقاومت ماهی قزل آلا را در برابر استرپتوکوکوزیس افزایش می دهد.
کلید واژگان: Lactobacillus, قزل آلا, شاخص های رشد, استرپتوکوکوس اینیهIn this study, the effects of Lactobacillus which was isolated from the gut of rainbow trout were evaluated on growth parameters, survival rate and resistance of rainbow trout to Streptococcus iniae. This bacterium was added to the fish diet in 3 treatments (log 7, 8 and 9) and a control treatment was considered. The effects of various treatments on growth parameters and survival were evaluated in day 30 and day 60. At the final stage, resistance of treated fish to streptococcosis was evaluated. The results showed that Lactobacillus was able to improve the growth parameters (weight, feed conversion ratio, protein efficiency ratio, coefficient of obesity, specific growth rate and protein yield coefficient) and survival rate of fish in which the log 8 LAB showed a significant difference compared to the other treatments and the control treatment. The challenge of rainbow trout with Streptococcus iniae indicated that the highest survival rate was observed in the treatment with the log 8 LAB (96.66%), whereas the lowest survival rate was observed in the control treatment (25.38%). These results indicated that Lactobacillus which was isolated from the gut of rainbow trout showed probiotic properties and improved growth parameters of fish. Moreover, it increased the resistance of rainbow trout to streptococcosis.
Keywords: Lactobacillus, Rainbow trout, Growth parameters, Streptococcus iniae -
مطالعه حاضر با هدف بررسی شاخص های آلودگی باکتریایی آب دریای خزر شامل کل کلیفرم ها، کلیفرم های مدفوعی، استرپتوکوک های مدفوعی و باکتری های بیماریزای ماهی در آب انجام گرفت. نمونه برداری از لایه سطحی در 6 ایستگاه (در اعماق 5 و 10 متر)، بصورت ماهانه در منطقه گهرباران (دریای خزر) در سال 93-1392 انجام گرفت. دامنه تغییرات میانگین (SE±) کل باکتری ها (CFU/100ml) در ماه های مختلف از 0/94± 9/122 هزار در آبان 92 تا 40/17±1300 در فروردین 93 نوسان داشت. دامنه تغییرات میانگین کلیفرم کل (CFU/100ml) از 48/1 ±102×8/1 در مهر 92 تا 16±16 در فروردین 93 ثبت شد. تغییرات میانگین کلیفرم مدفوعی (CFU/100ml) از حداکثر 33 ±40 در مهر 92 تا حداقل 7/4 ±5/5در فروردین 93 و تغییرات میانگین استرپتوکوک مدفوعی (CFU/100ml) در ماه های مختلف ازحداکثر 8/8 ±6/11در مهرماه 92 تا حداقل 7/1 ±8/1در فروردین ماه 93 ثبت شد. همچنین از تمام نمونه های آب دریا، باکتری های بیماریزای سودوموناس، ویبریو، آیروموناس و اشریشیاکلی جداسازی گردید. با توجه به نتایج بدست آمده، تعداد باکتری های شاخص در اکثر ایستگاه های مورد بررسی بیش از حد استاندارد بود. از طرف دیگر جمعیت باکتری های شاخص هتروتروف نیز نسبتا بالا بود که بیانگر کیفیت پایین آب می باشد. وجود باکتری های مذکور زمینه رشد و تکثیر باکتری های بیماریزا و زیونوز را افزایش داده و در نتیجه سلامت آبزیان و انسان به خطر می افتد. بنابراین جهت کاهش باکتری های اندیکاتور و هتروتروف، بایستی ورود آلاینده های شاخص به رودخانه های منتهی به دریای خزر کاهش یابد و فاضلاب ها و پساب های خروجی پس از تصفیه، مطابق استانداردهای زیست محیطی به رودخانه تخلیه گردند.
کلید واژگان: دریای خزر, آب, باکتری, شاخص آلودگی, بیماریزایی در ماهی, منطقه گهرباران, استان مازندرانIn this project (April 2013- March 2014), microbial indicators of fecal contamination of water contains total coliform, fecal coliform, fecal streptococcus and fish pathogen bacteria in seawater were investigated. Monthly sampling was conducted at surface layers of different stations in 5 and 10m depths. Analysis monthly showed that the range of the average total bacteria in different months of the study fluctuated 12.29 ×104 ± 94.73×104CFU / 100ml in November 2013, 1300 ±17.70×102 CFU / 100ml in April 2014. Mean total coliform were recorded 1.8 ×102 ± 1.48 CFU / 100ml October, 16 ± 16 2013 CFU / 100ml in April 2014. The mean fecal coliform was recorded 40 ± 33 CFU / 100ml in October 2013, 5.5 ± 4.7CFU / 100ml in April 2014 and mean fecal streptococci in different months of 11.1 ± 8.8CFU / 100 ml in October 2013 1.8 ± 1.7CFU / 100 ml in April 2014. Most of the isolated pathogenic bacteria in water sample contained Pseudomonas, Vibrio, Aeromonas and Escherichia coli. According to the results, the number of indicator bacteria was more than standard value of drinking water in most stations. On the other hand heterotrophic bacteria population is also relatively high, which indicates low water quality. The presence of these bacteria increases the growth and reproduction of pathogenic and zoonotic bacteria and, as a result, the health of aquatic and human beings is compromised. Therefore, in order to reduce the indicator and the heterotrophic bacteria, the input of pollutants in the Caspian Sea to the rivers should be reduced and wastewater and wastewater after treatment should be discharged into the river in accordance with environmental standards.
Keywords: Caspian Sea, water, bacteria, pollution indicator, pathogen in fish, Goharbaranarea, Mazandaran Province -
The present study was conducted to evaluate the status of the parasite fauna in Acipenser persicus at different development stages, in order to find prevention protocols for parasitic diseases in this valuable species. For this purpose, sampling from each sex breeder, 10 egg samples, 5-day-old larvae (n = 20), 20-day-old larvae (n = 80) and fingerling of A. persicus (n = 60) released in earthen ponds were done. After the bioassay and preparing wet mount from the internal and external organs, identification was done according to the keys. According to the results, no fauna parasites were isolated from egg samples and 5-day-old larvae; but Trichodina spp. was isolated from 20-day-old larvae. Also, the same protozoan was isolated from fingerling released in earthen ponds, the mean intensity, prevalence and range of contamination by fingerling were higher with compared to 20-day-old larvae. Trichodina sp. and Diplostomum spathaceum were isolated from skin and eyes of females, respectively. However, Trichodina sp. and Ichthyophthirius multifiliis were isolated from skin of male breeders. In this study, no parasites were isolated from internal organs of larves and fingerling but four intestinal parasites included: Cucullanus sphaerocephlaus, Anisakis sp., Skyrjabinopsilus semiarmatus, and Lepto-rhynchoides plagicephalu were isolated from internal organs of breeder. Based on a wide range of parasitic infection observed in various life stages of A. persicus, it seems necessary to consider hygienic and management measures.Keywords: Acipenser persicus, IRAN, Parasite
-
نشریه پژوهش های علوم و صنایع غذایی ایران، سال یازدهم شماره 4 (پیاپی 34، مهر و آبان 1394)، صص 485 -495
پنیر ماهی یاfish cheese محصولی است که با استفاده از انعقاد پروتئینهای محلول آبزیان تولید میشود. هدف از انجام این بررسی استحصال و رسوب پروتئینهای سارکوپلاسمیک ماهی فیتوفاگ و استفاده از آن در فرمولاسیون فرآورده ایی شبیه پنیر بوده است. پس از آماده سازی اولیه ماهی، ماهی چرخ شده و عمل شستشو با آب نمک انجام شده و پروتئینهای سارکوپلاسمیک جدا گردید. برای رسوب و جمع آوری این پروتئینها از اسید استیک 5% و سانتریفوژ استفاده گردید. گوشت چرخ شده، خمیر پروتئینی و پنیر ماهی از نظر پارامترهای غذایی و شاخصهای شیمیایی و میکروبی مورد آزمایش قرار گرفتند.
نتایج نشان داد که میانگین درصد چربی، رطوبت، خاکستر و پروتئین در گوشت چرخ شده ماهی کپور نقره ای، پروتئین سارکوپلاسمیک تغلیظ شده و پنیر ماهی تولید شده به ترتیب 71/ 2%، 44/ 79%، 91/ 0%، 90/ 16% و 16/ 1%، 97/ 81%، 42/ 0% و 41/ 16% و 30/ 28%، 41/ 48%، 46 /3%، 50/ 17%، 21/ 2% بوده است. بهترین فرمول تهیه شده از پنیر ماهی دارای 26 /22% پروتئین بوده است. میانگین تغییرات TVN و PV در گوشت چرخ شده ماهی کپور نقره ای، پروتئین سارکوپلاسمیک تغلیظ شده و پنیر ماهی به ترتیب 32/ 11، 51/ 1 و 63/ 13، 65/ 3 و03/ 15،38/ 5 بوده است.
این محصول را میتوان بعنوان فرآورده جانبی در کارخانجات فرآوری ماهی تولید کرده و بعنوان فرآورده جدید شیلاتی به مردم معرفی نمود.کلید واژگان: پنیر ماهی: ماهی کپور نقره ای: انعقاد اسیدی: پروتئینهای سارکوپلاسمیکIntroductionEvaluation of fish and seafood markets in Iran show that people have little interest to consume fish, despite the fact that fish consumption in developed countries is the rapid growth. However, despite the significant sources of demand for fish consumption of fish is generally seasonal. One of the problems consumers clean and ready to cook the fish, which need to experience and time, although it is common for all the fish, but the warm water cultured fish is more important, therefore, must be programmed in such a way that the fish are supplied all year. The fish processing provides the possibility that fish that are produced in a limited time and gradually throughout the year are marketed. Due to high production of warm water fish and using of small-scale and traditional methods for processing of fish such as salting and smoking, is necessary to use from modern processing methods for production of high quality of fishery products from fish particularly warm water fish such carp, silver carp, grass carp and big head. In 2004, a joint project with title "improvement of silver carp processing and production of different products from fish" was signed between Iranian Fisheries Science Research Institute and Rivo Institute and Wageningen university of Netherlands. According to the project 7 sub projects were defined that including: quality of fish sausage, fish cheese, fish snake, fish ball, fish ice cream, trimming machines for production of fish fillet and pin bone machines for production of deboned fillet. Two main objectives of the project were production of high quality of fish fillet with low fat and bone and development of various products from silver carp for introduce to market. Fish Cheese is produced from coagulation of soluble proteins (sarcoplasmic proteins) of fish. The aim of this study was to extraction and precipitatation of sarcoplasmic proteins of silver carp (Hypophthalmichthys molitrix) and its use in fish cheese formulations.
Materials And MethodsAfter washing, the fish was beheaded, gutted, and again washed and bones were manually separated. Fish fillets were grained and prepared for surimi production. Minced fish were washed three times in 10 ° C water (1 to 4 w/v) for 15 minutes, and the third stage was rinsed in the brine (0.3%). For coagulation and concentration of sarcoplasmic proteins were used from acetic acid (5%) and centrifuge in 5000 rpm for 15 minutes respectively. At the end of the process the sugar and sorbitol, (each in the amount of 4%) and tri sodium polyphosphate was used in the amount of 0.3%. Proximate composition (total protein, total fat, moisture and ash) and chemical parameters (peroxide value (PV) and total volatile base nitrogenTVB-N) and microbial analysis (total viable counts) were examined for three forms of fish (minced fillets, concentrated protein and fish cheese). All examinations were done as standard methods for food analysis.
Results And DiscussionThe results indicated that mean of lipid, ash, moisture and protein in minced silver carp were %2.71, %79.44,, %0.91, %16.90 and in sarcoplasmic protein concentrated were %16.90, %1.16, %81.97, %0.42 and in fish cheese were %16.41, %28.01, %48.41, %3.46, %17/50 respectively. The best formula was treatment of 15 with %22/26 of protein. Mean of TVN and PV in minced fish, primary protein paste and fish cheese were, 11.32 mg/100, 1.51 meqo/kg and 13.63 mg/100, 3.65 meqo/kg and 15.03 mg/100, 5.38 meqo/kg respectively. The results indicated that mean total bacteria count was in minced meat 7.2 × 104per grams was the lowest (1.1×103) and highest (5.4 ×104), respectively. The mean total count of bacteria in fish protein concentrated sarcoplasmic 3.1 × 104 g, which is the lowest number (1.8×103), and the highest number (5.2 ×104), respectively. The mean total count of bacteria in cheese, fish 8/1 × 103 per gram was the lowest number (5.8×103), and the highest number of (4×104). Total count of bacteria in three of the treatments showed that the number of bacteria in the range of 4 logs, and the final product slightly decreased (in some treatments). Changes in the number of microbes in the products depend on two factors such as time - temperature and the temperature are lower and therefore faster processing time will count as standard.
ConclusionAccording to the results, the product production of sarcoplasmic proteins silver carp namely fish cheese the quality parameters, indicators of chemical and microbial spoilage in a range of reference standards can be used as a new product made silver fish with different formulations, in the diet However supplemental tests including organoleptic criteria for the evaluation of the physical properties of the product is necessary.
Keywords: fish cheese, silver carp, acid coagulation, sarcoplasmic protein -
رودخانه هراز از دامنه های شمالی البرز مرکزی سرچشمه گرفته است و در یک دره به نسبت پهن به طرف شمال جریان می یابد و در مسیر آن چندین روستا، محله، حداقل 20 کارخانه شن و ماسه و مزارع پرورش ماهی وجود دارد. علاوه بر آن با احداث رستوران ها و محل های استراحت برای مسافران به منزله تفرج گاه نیز استفاده می شود. این مطالعه به منظور بررسی آلودگی میکروبی کلیفرمی آب های زیر زمینی منطقه رودخانه هراز انجام گرفت. در این مطالعه 60 نمونه آب های زیر زمینی رودخانه هراز، از 5 ایستگاه طی یک سال برداشته و در آن تعداد کل کلیفرم ها و کلیفرم مدفوعی ارزیابی شد. نتایج نشان داد بیشترین و کمترین میانگین لگاریتم تعداد توتال کلیفرم های آب زیرزمینی به ترتیب متعلق به ایستگاه های آب اسک (CFU/100ml 0/4) و هلوم سر (CFU/100ml 9/1) بوده است. همچنین بیشترین و کمترین میانگین لگاریتم تعداد کلیفرم مدفوعی به ترتیب در ایستگاه آب اسک (CFU/100ml 2/1) و کلوده، هلوم سر و لاریجان (CFU/100ml1/1) تعیین شد. نتایج این بررسی نشان داد که آب های زیر زمینی رودخانه هراز آلودگی میکروبی دارد و از نظر کیفیت در سطح پایین قرار دارد و برای شرب و مصارف انسانی مناسب نیست.
کلید واژگان: آب های زیرزمینی, آلودگی میکروبی, رودخانه هراز, کلیفرمHaraz River originates from the northern slopes of the Alborz and is flowed in a relatively broad valley. There are several village، sector، twenty sand factories and fish culture farms alongside of this river. In addition، restaurants and rest place for travelers sometimes used as a place. This study was performed to study the coliform contamination of ground water along the Haraz River. In this study، sixty samples were collected from groundwater during one year. The samples were examinated for total coliform and fecal coliform. The results showed that maximum and minimum of total coliforms in the ground water in Abask (4 CFU/100 ml) and Holomsar (1/9 CFU/100 ml) and maximum and minimum of fecal coliforms in Abask (1/2 CFU / ml) and Klode، Holomsar and Larijan (1/1CFU/100 ml)، respectively. The results also showed that Haraz river ground water has been pollutedKeywords: Bacteria contamination, Coliform, Groundwater, Haraz River -
سموم کلره از جمله آلاینده های زیست محیطی هستند که نیمه عمر بالایی دارند و با ماندن در طبیعت، وارد زنجیره غذایی می شوند و در نهایت به انسان انتقال می یابند و سبب بروز عوارض مختلف از جمله جهش در ژن های مختلف و سرطان زایی می شوند. در این پژوهش تجزیه بیولوژیک انواع سموم کلره نظیر آلفا، بتا و گاما هگزا کلروبنزن (لیندن)، DDT، آلدرین، دی آلدرین، آندوسولفان، اندرین و هپتاکلر توسط سه گونه سودوموناس به نام های آئروجینوزا، فلورسانس و پوتیدا جدا شده از رودخانه های استان مازندران (تجن، بابلرود و شیرود) در مقیاس آزمایشگاهی بررسی شد. پس از آداپتاسیون باکتری های جدا شده در محیط پایه معدنی (به صورت مخلوط) به میزان 5درصد از مخلوط باکتری ها، به محیط پایه حاوی 30 میلی گرم بر لیتر از مخلوط استاندارد سموم کلره اضافه شد و در زمان های صفر، 24، 48، 54 و 120 ساعت، روند تجزیه بیولوژیک با استفاده از تغییرات رشد میکروب ها (جذب نوری) و اندازه گیری سموم کلره (با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی) آزمایش شد. نتایج نشان داد که بیشترین تجزیه مربوط به سم DDT و لیندن بوده است به طوری که غلظت آن ها در زمان 120 ساعت به ترتیب به 54/9 و3/9 میلی گرم بر لیتر رسیده بود. کمترین میزان تجزیه نیز مربوط به سم اندرین بود و غلظت آن ها در زمان 120 ساعت، 45/13 میلی گرم بر لیتر بود. بیشترین جذب یا ODباکتری های استفاده شده در زمان 48 ساعت بوده است. نتیجه ای که از این پژوهش حاصل شد آن است که با استفاده بهینه از گونه های مختلف سودوموناس در مزارع کشاورزی، می توان غلظت سموم کشاورزی خصوصا کلره را تا حد قابل قبولی کاهش داد.
کلید واژگان: تجزیه بیولوژیک, رودخانه ها, سموم کلره کشاورزی, سودوموناسOrganochlorine pesticides are as environmental pollutants which have a high half-life and transmit from food chain to human and cause side effects such as mutations in different genes and finally cancer. In this research، after sampling and quantitative and qualitative of organochlorine residue، biodegradation of alpha، beta and gamma hexachlorobenzene (Linden)، DDT، Aldrin، Dieldrin، Endosulfan، Endrin and Heptachlor by three species of pseudomonas (aeruginosa، fluorescence، putida) isolated of Mazandaran Rivers (Tajan، Babolrood and Shiroud) was studied at laboratory scale. After adaptation of the three species of psuedomonas in mineral medium، 5% of the mixture culture was added to the medium containing 30 mg l of mixture pesticides. Changes of bacterial growth and pesticides concentration in zero، 24، 48، 54 and 120 hours were determined by observation of optical density (spectrophotometer) and gas chromatography respectively. The results showed that the highest biodegradation of pesticides was referred to DDT and Lindane، so that concentration of two pectisides was 9. 54 and 9. 3 after 120 hours respectively. The lowest biodegradation of pesticides was referred to endrine and it،s concenteration in 120 hours 13. 45 mg l. The maximum absorbance of bacteria were observed in 48 hours. The conclusion showed that pseudomonase has high potencial for organochlorine pecticides biodegradation especially DDT and lindane in bench scale and can be used different species of pseudomonase in full scale for decreasing of organochlorine.Keywords: Agricultural chlorate toxins, Pseudomonas, Biodegradation, rivers -
رودخانه هراز یکی از 3 رودخانه پرآب شمال کشور(استان مازندران) محسوب می شود که از دامنه های شمالی البرز مرکزی منشا میگیرد و در مسیر خود با عبور از مناطق کشاورزی، ازمیان شهرها و روستاها انواع آلاینده ها را در خود جمع کرده و در نهایت به دریای خزر تخلیه می کند. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت میکروبی آبهای سطحی رودخانه هراز و شاخص های میکروبی کل کلیفرم وکلیفرم مدفوعی در مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی طرح های مختلف و از جمله طرح احداث سد مخزنی منگل انجام گرفت.
در این مطالعه 84 نمونه از آبهای سطحی رودخانه هراز، از 7 ایستگاه(سرخرود، کره سنگ، پل جلاو، نورود، کیلومتر 115 تهران، لاسم، لار) در طی یک سال (مجموعا 12 دوره نمونه برداری) برداشته شد ودر آن توتال کلیفرمها و کلیفرم مدفوعی مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد بیشترین و کمترین میانگین لگاریتم تعداد توتال کلیفرم های آب سطحی به ترتیب متعلق به ایستگاه های سرخرود (CFU/100ml 9/4) و لاسم (CFU/100ml 4/2) بوده است. همچنین بیشترین و کمترین میانگین لگاریتم تعداد کلیفرم مدفوعی به ترتیب در ایستگاه سرخرود (CFU/100ml 3/2) و لاسم (CFU/100ml1/1) بوده است.
نتایج آزمایشات نشان داد که جمعیت کلی فرمها بسته به تغییرات فصلی، زمان و مکان نمونه برداری متفاوت بوده است و همچنین از نظرکیفی آب رودخانه هراز در سطح پایینی بوده جهت مصارف انسانی مناسب نمیباشدکلید واژگان: آلودگی میکروبی, آبهای سطحی, رودخانه هرازHaraz is one of the three full of water rivers in north of Iran (Mazandaran province) that emanates of northern slopes of the Alborz and collects pollutants in their path with passing through agricultural areas، cities and villages and finally discharges to the sea. The aim of this study was to evaluate the microbial quality of surface waters of Haraz river and microbial indicators such as total and fecal coliforms. In this study، 84 samples were sampled of surface waters of Haraz River from seven stations (Sorkhrood، Karesang، Jalav Bridge، Norroud، Tehran 115، Lasem، Lar (polour)) during one year (a total of 12 samples) and were examined the coliforms and fecal coliforms. The results showed that maximum and minimum of total coliforms and fecal coloforms in surface water was observed in Sorkhrood (9. 4 CFU/100ml and 3/2 CFU / ml) and Lasem (4. 2CFU/100ml and (1/1CFU/100ml) respectively. The results showed that the populations of indicator bacteria (Coliforms) have been different depending on seasonal changes، time and sampling of location. The final results of this study showed that the river quality is low and not suitable for human consumption.Keywords: Microbial contamination, surface waters, Haraz River -
در این تحقیق از مخمرهای مختلف در جهت تولید پروتئین میکروبی از امعاء و احشاء تن ماهیان استفاده شده است. مخمرهای مورد استفاده کاندیدا اوتیلیس، ساکارومیسس سرویزیه و رودوترولا گلوتینوس بوده و سیستم مورد استفاده از نوع هوازی بوده که در شرایط بسته و در دو مقیاس آزمایشگاهی و فرمانتور (CSTR) انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین وزنی پروتئین خام تولید شده به ازای یک لیتر از محیط کشت تهیه شده از پروتئین هیدرولیز شده امعاء و احشاء، بین 38-32 گرم و 45-5/37 گرم به یک لیتر به ترتیب در دو مقیاس آزمایشگاهی و فرمانتور بوده است. زمان اتمام فرآیند در مقیاس آزمایشگاهی 54 ساعت و در مقیاس فرمانتور 21 ساعت بوده است. میزان رشد مخمر کاندیدا اوتیلیس نسبت به سایر مخمرها سریعتر بوده و درصد پروتئین خام تولید شده از آن نیز بیشتر بوده است. نتایج نشان داد که میانگین درصد پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر در پروتئین میکروبی تولید شده به ترتیب 48/57%، 05/7%، 38/4% و 08/1% بوده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که با مهیا نمودن شرایط اپتیمم رشد مخمرها و استفاده از فرمانتور مناسب، میتوان درصد بالایی از پروتئین میکروبی از ضایعات ماهی تولید کرده و بعنوان مکمل میکروبی (پروبیوتیک) در غذای دام، طیور و آبزیان استفاده نمود.
کلید واژگان: پروتیئن تک یاخته, امعاء و احشاء تون ماهیان, مخمرIn this study، production of single cell protein from viscera of some tuna fish was investigated. The used yeasts were consisting of Candida utilis، Saccharomyces cerevisiae، Rhodotorula glutinus. Examination was done two scale laboratory and fermentor (Continuous Stirred Tank Reactor). The used fermentor was Continues Stirred Tank Reactor (CSTR). The results showed that mean of crude protein (g/l) was 32-38. 5 and 37. 5- 45 for lab and fermentor scales respectively. Time of fermentation in lab and fermentor scales was 54h and 21h respectively. Growth of Candida utilis and value of crude protein were more than other used yeasts. Mean of protein، lipid، wet and ash in produced microbial protein were 75. 48%، 7. 05%، 4. 38% and 1. 08% respectively. The conclusion of this study showed that with optimizing of growth parameters for yeasts and also suitable fermentor can be produced SCP with high quality and can be used from this products as probiotic in animal feed.Keywords: SCP, bowels, viscera, tuna fish, yeasts -
سابقه و هدفاشرشیا کلی علت شایع مسمومیت غذایی است. سم ناشی از این باکتری، مخاط روده را تخریب می کند و باعث ایجاد دردهای شدید شکمی و اسهال می شود. لیستریا منوسایتوژنز عامل لیستریوزیس در حیوان و انسان بوده و از طریق غذاهای آلوده مانند پنیر، سبزی های خام، سالاد و ماهی به انسان منتقل می شود. با توجه به احتمال بالای آلودگی ماهیان پرورشی به باکتری های اشرشیا کلی و لیستریا مونوسیتوژنز، هدف مطالعه حاضر ارزیابی تاثیر اسانس آویشن شیرازی بر رفتار اشرشیا کلی و لیستریا منوسایتوژنز در گوشت چرخ شده ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای C° 4 بوده است.مواد و روش هابه نمونه های گوشت ماهی فیتوفاگ چرخ شده، دو باکتری اشرشیا کلی و لیستریا منوسایتوژنز به ترتیب با لوگ 5/4 و 6/4 در هر گرم تلقیح شد، سپس تیمارهای آویشن شیرازی در دو غلظت 8/0 و 2/1 درصد به نمونه ها اضافه شدند. تمامی تیمارها و گروه شاهد (دارای باکتری و فاقد عصاره) در دمای یخچال برای مدت 72 ساعت نگهداری شدند. برای شمارش اشرشیا کلی و لیستریا منوسایتوژنز نیز از محیط های کشت EC کروم آگار و لیستریا سلکتیو کروم آگار استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد، غلظت 2/1 درصد آویشن دارای اثرات مهارکننده بیشتری نسبت به غلظت 8/0 درصد بوده ولی بااین وجود تاثیر آن بر اشرشیا کلی بهتر از لیستریا بوده و قادر به کاهش تعداد اشرشیا بعد از 48 ساعت است و اثر فوق نیز به صورت باکتری کشی بوده، طوری که در زمان های 48 و 72 ساعت هیچ گونه رشدی از اشرشیا مشاهده نشد. تاثیر غلظت های مورد استفاده آویشن بر لیستریا به صورت اثر بازدارندگی بوده است.استنتاجنتیجه گیری کلی آنکه اسانس آویشن شیرازی واجد اثرات باکتری کشی علیه اشرشیا بوده ولی بااین وجود تاثیر آن بر لیستریا چندان چشمگیر نبوده است.
کلید واژگان: آویشن شیرازی, اشرشیا کلی, لیستریا منوسایتوژنز, فیتوفاگBackground andPurposeEscherichia coli is a common cause of food poisoning. After entering the body, toxins will release in the intestinal. Toxin derived from this bacterium can damage the intestinal mucosal and cause severe abdominal pain and diarrhea. Listeria monocytogenes in animals and humans causes a serious infection called listeriosis that could be transferred to humans through contaminated food such as cheese, raw vegetables, salads and fish. This study aimed at evaluating the effect of essential oil of Boiss Zataria multiflora on the behavior of E. coli and L. monocytogenes in ground silver carp (Hypophthalmichthys molitrix) stored at temperature C ° 4.Materials And MethodsThe samples were inoculated separately by E.coli and L. monocytogenes at 4.5 and 4.6 log CFU/gr, respectively. Then, treatments of B. Zataria multiflora were prepared in two concentrations of 0.8% and 1.2%. All samples in both treatment and control group were stored at refrigerator temperature for 72 hr. The number of E.coli and L. monocytogenes were counted daily by cultivation on the Ecc Chromagar liquid and listeria selective chromagar medium.ResultsWe observed significant antimicrobial effect in 1.2% concentration of B. Zataria multiflora, which was also able to reduce E. coli after 48 hours. This treatment had a high bactericidal effect, since no bacterial colonies were isolated at 48 and 72 hours. The studied concentrations of B. Zataria multiflora, showed inhibitory effects on L. monocytogenes.ConclusionB. Zataria multiflora was found to have bactericidal activity against E.coli while this activity was not considerable against L. monocytogenes.Keywords: multiflora, Escherichia coli, Listeria monocytogenes, silver carp -
سابقه و هدفبیواندیکاتور به موجوداتی اطلاق می گردد که در ارتباط مستقیم با تغییرات محیطی بوده و تعداد و نوع آن ها تحت تاثیر آلاینده های شیمیایی قرار می گیرد.مواد و روش هابرای آنالیز میکروبی، نمونه گیری از عمق 20 سانتی متر زیر آب انجام گرفته و نمونه ها در کمتر از 24 ساعت مورد آزمایش قرار گرفتند. برای جداسازی و شمارش باکتری ها، از محیط های اختصاصی KF (برای انتروکوک ها)، SPS (برای باکتری های احیاکننده سولفیت)، ECC کروم آگار (برای کلی فرم ها و اشریشیا کلی) و پلیت کانت آگار (برای باکتری های هتروتروف) استفاده شده و پس از انکوباسیون در دمای 30 درجه به مدت 48 تا 72 ساعت، شناسایی و شمارش شدند.یافته هامیانگین شمارش کلی باکتری ها، انتروکوک ها، کلی فرم ها، اشریشیا کلی و باکتری های احیاء کننده سولفیت در چهار ایستگاه رودخانه شیرود به ترتیب 105×78/6، 104×7/9، 106×07/1 و 106×27/1 عدد باکتری در یک میلی لیتر (cfu/1ml)، 101×6، 102×65/3، 102×83/5، 102×6/1 (انتروکوک ها)، 103×58/3، 103×54/3، 103×11/2، 103×42/4 (کلی فرم ها)، 102×51/2، 102×81/6، 102×95/1، 102×62/3 (اشریشیا کلی) و 102×21/3، 102×62/2، 102×25/2، 101×04/2 (باکتری های احیاء کننده سولفیت) بوده است.استنتاجنتایج تعداد باکتری های اندیکاتور در مقایسه با استانداردهای بین المللی نشان دهنده آن است که اکثر ایستگاه های مورد بررسی در رودخانه شیرود جزء مناطق آلوده محسوب می گردند. مطالعات انجام گرفته نشان می دهد که پراکنش باکتری های اندیکاتور از گروه کلی فرم ها و کلی فرم های مدفوعی در محل های تخلیه فاضلاب های خانگی و شهری به رودخانه بسیار بالا بوده و تعداد این گروه در مناطق آلوده خارج از دامنه استاندارد بوده است.
کلید واژگان: بیواندیکاتور, میکروب, رودخانه شیرودBackground andPurposeBioindicators are microorganisms directly associated with environmental changes which their numbers are affected by chemical pollutants.Materials And MethodsSampling was done from four stations in Shirood River in depth of 20 cm of water surface and transferred to laboratory in less than 24 hr. KF medium, SPS, ECC Chrome agar, Plate count agar were used for isolation of fecal streptococci, sulfate-reducing bacteria, E. coli, coliform and heterotrophic bacteria, respectively.ResultsThe mean count of TVC, fecal streptococci, coliform, E. coli, sulfate-reducing bacteria, in four stations in shirood river were 6.78×105, 9.7×104, 1.07×106, 1.27×106 (cfu/1ml); 6×101, 3.65×102, 5.83×102, 1.6×102 (fecal streptococci); 3.58×103, 3.54×103, 2.11×103, 4.42×103 (coliform); 2.51×102, 6.81×102, 1.95×102, 3.62×102 (E. coli); 3.21×102, 2.62×102, 2.25×102, 2.04×101 (sulfate-reducing bacteria).ConclusionThe results of this study showed that the rate of pollution in the studied stations was higher than the standard limits. Other studies also indicate that distribution of some bacterial bioindicators such as coliform and fecal coli forms is very high in site of effluent of domestic and urban sewage.Keywords: Bioindicator, bacteria, Shirood River -
نفتالن جزء آن دسته از ترکیبات آروماتیک می باشد که در اکوسیست مهای آبی و خاک ب هوفور دیده می شود. میکروارگانیس مهای تجزیه کننده متفاوتی پتانسیل تجزیه نفتالن را دارا می باشن د. جامعه مورد بررسی بنادر نوشهر و امیر آباد بوده نمون ه ها ابتدا در محیط کشت پایه حاوی املاح معدنی، نفتالن و عناصر کمیاب 24- 30 و دور ه های زمانی 72 °C کشت داده شده و بعد از انکوباسیون در دمای ساع ت، پس از انجام تس تهای اولیه و بیوشیمیای ی، باکتر ی ها در حد جنس و گونه شناسایی شدند. مرجع مورد استفاده جهت شناسایی باکتر ی های جدا شده بوده است. نتیجه تحقی ق، جداسازی چهار گونه از MacFaddin و Austin میکروکوکوس، (Bacillus sp.) باکتر ی های گرم مثبت شامل جنس های باسیلوس میباشد. نتایج (Pediococcus sp.) و پدیوکوکوس (Micrococcus sp.)نشان می دهد که به هنگام استفاده از باسیلوس به منظور تجزیه نفتالی ن، با غلظت 68 درصد / 9/45 رسیده و 5 mM 30 در زمان صفر پس از 312 ساعت به mM 40 در زمان صفر پس از 312 mM درصد کاهش داشته است. و با غلظت 91 درصد درصد کاهش داشته است. بین / 3/43 رسیده و 42 mM ساعت به باکتر ی های آزمایش شد ه، جنس باسیلوس از قدرت تجزیه کنندگی بیشتریبرخوردار بوده است.
کلید واژگان: باکتر یهای تجزیه کننده گرم مثبت, دریای خزر, نفتالنNaphthalene is PAHs and is distributed in aquatic and soil ecosystems. Different microorganisms are able to degradate various concentration of naphthalene. Sampling was done from two Noshar and Amirabad harbors. Samples were transferred to Ecological Academy of Caspian Sea and then were cultured in minimal basal medium included naphthalene and trace elements and were incubated in 30°C for 24-72 h. Finally, isolated colonies were identifical as primary and biochemical test. The most important of isolated positive gram bacteria were Bacillus sp, Micrococcus sp and Pediococcus sp. The results showed that concentration of 30, 40 mM of naphthalene after 312h have been decreased to 9/45 (68/8%) and 3045(91/42%) respectively for Bacillus.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.