جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "برساخت اجتماعی" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
طراحی سیاست یکی از چارچوب های نظری متاخر در فهم فرآیند شکل گیری راه حل های سیاستی برای پاسخ به مسائل است. طراحی سیاست در سال های اخیر به عنوان زمینه مطالعاتی مجزایی در کنار زمینه های نظیر اجرا پژوهی در مطالعات سیاستگذاری عمومی شکل گرفته است. به رغم توجه اندک به این زمینه مطالعاتی، نظریات و چارچوب های مختلفی در این حوزه برای فهم فرآیند سیاستگذاری ارائه شده است که هر یک بینش های مفیدی را برای سیاست پژوهان و تحلیل گران سیاست به همراه خواهد داشت. در این مقاله سعی شده است تا با بهره گیری از روش مرور روایی ادبیات، چشم اندازی جامع از رویکردهای نظری متفاوت طراحی سیاست، اصول، مبانی و مفروضات آنان ارائه شود. بر طبق یافته ها، دو رویکرد غالب در طراحی سیاست شامل ابزارسازی یا انتخاب ابزار و برساخت گرایی اجتماعی است. رویکردهای ارتباط طراحی با مدل حکمرانی، مسائل بغرنج و طراحی، علوم رفتاری، نظام مشاوره سیاستی، تحولات دیجیتال و طراحی چابک نیز از دیگر رویکردهای نظری این زمینه مطالعاتی است.
کلید واژگان: تحلیل سیاست, مرور روایی ادبیات, طراحی سیاست, ابزار سیاستی, برساخت اجتماعیPolicy design is one of the latest theoretical frameworks for understanding the formation process of policy alternatives which has been formed as a separate field of study in public policy in recent years. Despite little attention to this field of study, various theories and frameworks have been presented in the heart of this policy field to understand the policy-making process, and each of these theories and theoretical frameworks will bring useful insights for policy researchers and policy analysts. In this article, through literature review method, the main approaches, concepts and theoretical assumptions of policy design have been presented. Our study suggests that instrumentation and policy design and social constructs are two dominant approaches. We can mention other approaches such as the relation between design and governance model, Wicked problems, behavioral insights in design, policy advisory systems, Digital transformations and agile design in our findings.
Keywords: Policy Analysis, Narrative Literature Review, Policy Design, Policy Tools, Instruments, Social Constructs -
مقدمه و هدفقتل های خانوادگی یکی از آسیب های اجتماعی است که هر سال در سراسر دنیا قربانیان زیادی را به خود اختصاص می دهد. در سالهای اخیر قتل به خاطر مسایل ناموسی به عنوان یک مسایل اجتماعی مطرح شده که حوزه های علمی بسیار به آن پرداخته اند با توجه به ماهیت این کنش برساخت اجتماعی قتل های خانوادگی سعی دارد با دیدی انتقادی ماهیت این نوع قتل را به پرسش بگیرد برساخت اجتماعی ما را برآن می دارد که جدی تر بیندیشیم و برداشت های متفاوت روانی و اجتماعی از این پدیده را ارایه دهیم . در این مقاله قتل خانواده گی بعنوان یک کنش اجتماعی معنادار که با انگیزه های ذهنی خاص صورت می گیرد در نظر گرفته می شود براین اساس فهم عوامل موثر بر قتل خانواده گی در یک بستر معنای خاص، توسط کنشگران درگیر در این پدیده مورد واکاوی قرار می گیرد. هدف این پژوهش، واکاوی مجاری و بر ساخت قتل خانوادگی از منظر افراد درگیر در این مسیله است .مواد و روش هاپژوهش حاضر با روش کیفی و با تکنیک مطالعه موردی است، ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار بوده و برای تحلیل یافته ها از تکنیک نظریه پایه ور(گراندد تیوری) استفاده شده است. مورد مطالعه زن قربانی است که متاهل و دارای یک فرزند است. که توسط همسرش به قتل رسیده.یافته هادر این بخش مصاحبه های مورد واکاوی قرار گرفته است به طورکلی در خلال تحلیل کیفی با اجرای مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی به ترتیب 146 مفهوم و 11مقوله عمده: ازدواج زود هنگام و درون گروهی ، وابستگی زیاد به خانواده پدری، بیماری جسمی و روانی ، تحصیلات پایین، اعتقادات مذهبی ضعیف، روابط زناشویی ضعیف، فشار نقش قربانی زن، تغییر نیاز ها، ابراز ناخوشایندی از شیوه زندگی استخراج شدند، مهارت های زندگی، صمیمت زوجین و .. سپس، مقوله های مذکور در قالب یک مقوله هسته ای "بازاندیشی خشونت مجاز "ترسیم و مورد بحث قرار گرفتند.بحث و نتیجه گیریفرهنگ، هنجارهای خانواده و عوامل اجتماعی متعددی در برساخت کنش قتل خانوادگی پدیدار گشته است، بنابراین جهت بازاندیشی در قتل های خانوادگی که به لحاظ برخی هنجارهای فرهنگ سنتی مجاز شمرده می شود جامعه روستایی نیازمند حمایت و آموزش است اختصاص آموزش خانواده با پروتکل های مناسب در کاهش قتل های خانوادگی تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین اجرای برنامه های آموزش گروهی به زوج های جوان در روستاها و توسعه کسب و کارهای خانگی برای زنان و مردان روستایی در بیکارهای فصلی یا دوره های خشکسالی سلامت خانواده های روستایی را بهبود خواهد داد.کلید واژگان: برساخت اجتماعی, زن قربانی, قتل خانوادگی, رابطه فرا زناشوییIntroductionFamily murders are one of the social harms that claim many victims all over the world every year. In recent years, society has raised murder due to honor issues as a social issue. Many scientific fields have addressed it.Materials and MethodsThe current research is qualitative and a case study. The research tool is a semi-structured interview.FindingsIn this section, we analyzed the interviews during the qualitative analysis. We implemented open, central, and selective coding stages. We identified 11 major categories: early and intra-group marriage, high dependence on paternal family, physical and psychological illness, low education, weak religious beliefs, weak marital relations, pressure of the woman's role as a victim, changing needs, expression of unpleasantness from the way of life, life skills, and couple's intimacy. Finally, we combined the mentioned categories into a nuclear category. We drew and discussed "Rethinking authorized violence."Conclusionculture, family norms, and several social factors have emerged in the construction of family murder. Therefore, to reconsider family murders, which some traditional cultures consider permissible, the rural community needs support and education. A family with proper protocols will be effective in reducing family murders. Therefore, implementing group training programs for young couples in villages will improve the health of rural families. Additionally, developing home businesses for rural women and men during seasonal unemployment or drought periods will also help.Keywords: Qualitative analysis, Familial, Individual Factors, Extra Marital Relationship
-
در این پژوهش، به مطالعه اجتماعی معنای سیل و استراتژی های مواجهه با آن در بین سیل زدگان استان خوزستان (مناطق بندر امام خمینی و جراحی)، پرداخته شده است. روش استفاده شده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد بوده است. داده های این تحقیق از طریق انجام مصاحبه های عمیق و با نمونه گیری نظری از 20 نفر از افراد که متشکل از آسیب دیدگان و سیل زدگان بوده اند، گردآوری شد و تا اشباع نظری کامل پیش رفت. برای تحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، استفاده شده است. پس از مرحله کدگذاری، 7 مقوله ی اصلی و 1 مقوله ی هسته از داده ها استخراج شد که نتایج این پژوهش، در قالب الگوی پارادایمی و طرح واره نظری ارایه شده است. نتایج نشان داد که معنای سیل در بین سیل زدگان به طور عمده از طریق عواملی همچون نادیده انگاری، احساس طرد شدگی و بازتولید ذهنیت منفی نسبت به عملکردهای مسیولان و همچنین هم افزایی مشکلات، برساخته می شود. البته ناگفته نماند که سیل زدگان در برابر سیل، «راهبرد ترکیبی شکننده» را هم بر گزیدند. در نهایت، نظریه پژوهش نشان داد که سیل منجر به «از جا کندگی مکانی و هویتی سیل زدگان» شده است.
کلید واژگان: سیل, برساخت اجتماعی, راهبردها, بلایای طبیعی, بندر امام خمینی, جراحیIn this research, the social study of the meaning of flood and coping strategies among the flood victims of Khuzestan province (Bander Imam Khomeini and Jarahee areas) have been addressed. The method used in this research was Grounded Theory. The data for this research was collected through in-depth interviews and theoretical sampling of 20 people consisting of the flood victims and injured, and reached complete theoretical saturation. For data analysis, three stages of open coding, central coding and selective coding have been used. After the coding stage, 7 main categories and 1 core category were extracted from the data. The results of this research are presented in the form of a paradigm model and a theoretical schema. The results showed that the meaning of the flood among the flood victims is mainly created through factors such as neglect, feeling of rejection and reproduction of negative mentality towards the actions of the officials as well as synergy of the problems. Of course, it goes without saying that the flood victims also chose a "fragile combined strategy" against the flood. Finally, the theory of the research showed that the flood has led to the "spatial and identity displacement of the flood victims".
Keywords: Floods, social construction, strategies, natural disasters, Imam Khomeini port, Jarahi -
در عصر کنونی رسانه ها به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و کسب اطلاعات قلمداد می شوند و ابزاری برای انتقال نگرش ها و دیدگاه ها نسبت به انواع گروه های اجتماعی هستند. در پژوهش حاضر، فیلم های سینمایی و گروه اجتماعی معلولین مورد مطالعه قرار گرفته اند. فیلم به عنوان یکی از منابع شناخت در درک و همچنین تعامل با شرایط و ویژگی های افراد دارای معلولیت از ارزش ویژه ای برخوردار است. سه فیلم سینمایی ایرانی «حوض نقاشی»، «اینجا بدون من»، «بچه های ابدی»، و سه فیلم سینمایی هالیوودی «من پیش از تو»، «من سم هستم» و «مرد بارانی» برای پاسخ به پرسش اصلی مبنی بر چگونگی برساخت معلولیت در سینما و کلیشه های موجود در تصاویر بازنمایی شده از افراد دارای معلولیت، انتخاب شدند. به این منظور از رویکرد بازنمایی استورات هال و مفهوم داغ ننگ گافمن بهره بردیم و با کمک روش تحلیل روایت گریماس، فیلم های منتخب را مورد ارزیابی قرار دادیم. یافته های پژوهش نشان داد که به طور کلی کلیشه های منفی از افراد دارای معلولیت، همچنان درونمایه اساسی پرداختن به این گروه در سینما به شمار می رود. اگرچه فیلم های هالیوودی رویکرد انتقادی تری اتخاذ کرده اند اما همچنان شاهد کلیشه هایی مانند: ترحم برانگیز، بار اضافی و تحمیل به جامعه، ترس از معلولان و پیامدهای آن و انزواگرایی در شخصیت پردازی معلولان هستیم. در مجموع، تحلیل کارکرد کنش نشان داد که معلولان به تصویر کشیده شده، کارکرد مخالف را در روایت دارند؛ از این مساله می توان نتیجه گرفت که نگاه به معلولان، اغلب مانند سد و مانعی در رسیدن فاعل یا قهرمان به خواسته و آرزوی ش بازنمایی شده است.کلید واژگان: معلولیت, سینمای ایران, هالیوود, الگوی کنش گریماس, داغ ننگ, سینما, برساخت اجتماعیIn the present paper, some Iranian and Hollywood made movies and a sample of disabled individual have been studied. It seems this kind of study does help to understanding the social conditions and characteristics of disabled people.In order to address the issue of social construction of disability in some Iranian made movies and the stereotypical images of people with disabilities, three Iranian films titled "Painting Pool", "Here Without Me", "Eternal Children", and three Hollywood made titled "Me Before You", "I am Sam" and "Rain Man" were selected to analysis. Conceptually, In addition of Stuart Hall's concept of representation and Goffman's concept of stigma we tried to analysis the selected films based on Grimas’s narrative theory.Our findings indicate that, in general, negative stereotypes of people with disabilities are still the main theme of narrating disabled people in the analyzed Iranian movies. Although Hollywood films have adopted a more critical approach, but we still see some stereotypes such as pathetic, additional burden and imposition on society, fear of the disabled and its consequences, and isolationism in characterizing the disabled people. In sum, the analysis of the action function showed that the depicted disabled people have the opposite function in the cinematic narration. In this regard, we can conclude that disability is often represented as an obstacle in achievement of hero’s wishes.Keywords: Disability, Hollywood, Iranian Movies, grimace action pattern, Shame
-
پژوهش حاضر به بررسی روابط و مناسبات اقتصادی افراد در عرصه خرد زندگی روزمره در فضای اجتماعی شهر یزد پرداخته و در پی پاسخ به این سوال است که تعریف مصاحبه شوندگان از دلایل بی تفاوتی و عدم همبستگی در میدان تبادلات اقتصادی در این جامعه چیست؟ جامعه هدف، جوانان شهر یزد بودند که 20 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از طریق مصاحبه عمیق، اطلاعات مورد نیاز اخذ شد. روش شناسی نیز بر اساس رویکرد تفسیری پیکربندی و روایت ها بر اساس نظریه زمینه ای با رویکرد عینی گرایی اشتراوس و کوربین، تحلیل شد. در نهایت "واگرایی مقاصد و منافع و ناکارآمدی فردی" پدیده مرکزی پژوهش شناخته شد که از طرفی حاصل فضای بی تفاوتی و عدم همبستگی افراد در مشکلات و موانع اقتصادی و از سمت دیگر فقدان ناکارامدی فردی در این عرصه بوده است؛ به عبارتی، کلیه مشارکت کنندگان فضای اقتصادی را نابسامان و نامساعد می دانستند؛ اما اکثریت آنها فاقد عملکرد و نگرش مشارکتی جهت بهبود وضعیت بودند. ضمن آنکه غالب آنها نیز خود را فاقد توان و فاعلیت در راستای بهبود شرایط ارزیابی می کردند.
کلید واژگان: مراوده های اقتصادی, زندگی روزمره, برساخت اجتماعی, فرسایش اجتماعیThis research is concerned about the individuals’ economic relations and transactions within the rational ordinary life within the social space of the city of Yazd. The targeted population of the research is the people of Yazd from which 20 individuals have been selected based on targeted sampling. The required information was received through deep interviews. This research is based on qualitative study and is conducted based on interpretational methodology. In order to respond to the questions and achieve the objectives, a kind of theoretical backdrop was selected that was consistent with Strauss’s objectivity and Corbin’s analysis of narratives. Eventually, the convergence of interests and objectives and the inability of individuals had become the central phenomenon of the research, which are the result of an atmosphere of indifference and lack of solidarity between individuals encountering economic hurdles and the lack of individuals’ competence. In other words, all the participants said that the economic space was chaotic and instable, however most of them lacked the sufficient competence and cooperative attitude to enhance the situation. Moreover, the majority of them said that they are incapable to change and enhance the status quo.
Keywords: Economic Transactions, Ordinary Life, Social Construction, Social erosion -
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازتولید فرهنگ دینی در میان جوانان ایرانی انجام گرفته است. برای دست یافتن به این مهم با تعریف مختار از دین و با رجوع به آراء گیدنز، نظریه برساخت اجتماعی به عنوان چارچوب نظری انتخاب شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی، و از نظر اجرا پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه جوانان 19 تا 29 ساله شهر های تهران، اردبیل، گرگان، شیراز و کرمانشاه در سال 1398 بوده اند و تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری به شیوه خوشه ای چندمرحله ای صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل عاملی و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار Amos استفاده شد. نتایج نشان داد کهشبکه اجتماعی اینستاگرام در بازتولید فرهنگ دینی در میان جوانان ایرانی اثر معنادار دارد. درواقع به تاسی از گیدنز و تیلر می توان مدعی شد که هر چه افراد در مواجهه با شبکه اجتماعی اینستاگرام، فعالیت و مشارکت بیشتری داشته باشند و هر چه این فعالیت بازتابانه تر باشد، در تولید معنا سهیم هستند و لذا بیشتر احتمال می رود که فرهنگ دینی آنها متاثر از این فضا بازتابی باشد، اما هر چه افراد در مواجهه با شبکه اجتماعی اینستاگرام، فعالیت و مشارکت کمتری داشته باشند و هر چه این فعالیت غیربازتابانه باشد، کمتر در بازتولید معنا سهیم اند؛ بنابراین اثر کمتری از شبکه اجتماعی اینستاگرام گرفته و بیشتر احتمال می رود که فرهنگ دینی شان سنتی تر باقی بماند.
کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, اینستاگرام, فرهنگ دینی, برساخت اجتماعیThe study has aimed to recognize the role of Instagram social network in the reproduction of religious culture among Iranian youth. To achieve this, the theory of social construction was chosen as the theoretical framework with an autonomous definition of religion and with reference to Giddens's views. The research method is applied in terms of purpose, and survey in terms of implementation. The statistical population of the current study was all 19-29 year olds in Tehran, Ardabil, Gorgan, Shiraz, and Kermanshah in 2019. The number of samples was determined based on Cochran's formula 384 people. The sampling method was multi-stage cluster sampling. Factor analysis and path analysis with the help of Amos software were used for statistical analysis of data. The findings suggested that the Instagram social network has a significant effect on the reproduction of religious culture among Iranian youth. In fact, based on Giddens and Tyler, it can be argued that the more people are active and involved on Instagram social network, and the more reflective this activity is, the more they contribute to the production of meaning, and therefore their religious culture is more likely to be influenced by this reflective atmosphere. However, the less active and involved people are on Instagram social network, and the less reflective this activity is, the less they contribute to the reproduction of meaning. Therefore, they take less influence from the Instagram social network and are more likely to keep their religious culture more traditional.
Keywords: social networks, Instagram, religious culture, social construction -
زمین لرزه، تنها در کتب علمی است که به شیوه ای عینی فهمیده می شود، درحالی که در جامعه انسانی در زمینه ای اجتماعی معنا می یابد و در ادامه تجربیات تاریخی درک می شود. زمین لرزه سرپل ذهاب در زیست روزمره ساکنانش انقطاع نفس گیری ایجاد می کند و بااین حال در ادامه جریانی قرار می گیرد که قدمتی به طول تاریخ دارد. با حضور در محل و انجام مصاحبه های عمیق با روایان فاجعه مشخص شد که تاریخ اجتماعی منطقه (همزیستی مذاهب گوناگون، تجربه جنگ، اسارت، بمباران شیمیایی، کشتارهای داخلی، نسل کشی، فقر، کولبری، اعدام و سوابق مبارزات سیاسی) در فهم فاجعه طبیعی نقش آفرینی می کند. تجربه زمین لرزه در هویت فردی و جمعی بازماندگان ادغام می شود و با دیگر المان های حافظه جمعی آنان رابطه برقرار می کند. نظام معرفتی، تجربه زمین لرزه را در خود سامان می دهد و با تحلیل رنج های جمعی، کنشگری در برابر آن را رقم می زند. نتیجه بررسی نشان می دهد که هراس مشترک مرزنشینان ترس از خیانت، فراموش شدن و نادیده گرفته شدن است. عامل فاجعه، انسانی فهمیده می شود و احساس تعلق به مکان کاهش می یابد. به همین جهت پرورش بستری برای خلق روایات و هویت های جمعی، شنیده شدن آن ها، شناخته شدن آنان توسط یکدیگر و برقراری رابطه معنادار میان آن ها به نظر امری حیاتی می رسد.
کلید واژگان: زمین لرزه سرپل ذهاب, برساخت اجتماعی, هویت مکانی, ترومای جمعیWhile earthquake is described objectively in scientific texts, it gets its meaning from a social context, and is understood in continuity of historical experience among people. Sarpol-e-Zahab earthquake interrupts everyday life of its habitats, and at the same time carries on a historical path. In-depth interviews with narrators of the disaster indicate that social history of the place (existence of different religions, war, enslavement, chemical bombing, civil wars, genocide, poverty, porterage (Koolbari), executions and political struggles) plays an important role in understanding a natural disaster. Experiencing an earthquake is integrated in individual and collective identities, and connects to other elements of collective memories. Epistemic system organizes the experience of this earthquake and determines the agency toward it. The results show that the common concern of the narrators includes fear of betrayal, marginalization and being forgotten. They perceive the disaster to be humanistic and their attachment to the place is reduced. Therefore it seems vital to prepare necessary requirements for creating collective identities and collective narratives and to help them to be heard and recognized by each other and to establish meaningful relationship between themselves.
Keywords: Sarpol-e-Zahab Earthquake, Social Construction, Spatial identity, Collective Traumas -
ارتکاب جرم موضوعی صرفا حقوقی نیست، بلکه سازه ای اجتماعی- فرهنگی است که انسان ها برمی سازند. هدف اصلی این مقاله، مطالعه برساخت اجتماعی جرم ها در میان جوانان شهر رشت است. مطالعه با تکیه بر روش کیفی و نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته انجام شده است. با توجه به منطق اشباع نظری، با 30 نفر از جوانان 20 تا 35 ساله به صورت فردی مصاحبه صورت گرفت و سپس، مصاحبه ها به شیوه تحلیل مضمون بررسی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر جوانان نمونه تحقیق در شهر رشت، تلقی مجرمانه را از برخی مقوله های فرهنگی از قبیل پوشش، آرایش، حرکات موزون (رقص)، داشتن ماهواره و دوستی-های اجتماعی را حذف کرده اند، اما اغلب آنها مواردی نظیر مصرف مواد مخدر، جرم های مالی، نابرابری اجتماعی، دعوا و خشونت، و رعایت نکردن حق دیگران را جرم انگاشته اند. در کنار این دو روایت، برخی از این جوانان، که در مرحله آستانگی (مرزی) قرار دارند، بعضی از مسایل اجتماعی از قبیل هم باشی و مشروبات الکلی را جرم نمی شمارند، اما از جهت های دیگری این مفاهیم را جرم قلمداد می کنند.
کلید واژگان: برساخت اجتماعی, جرم انگاری, جرم زدایی, جرم شناسی فرهنگیCrime is not merely a legal matter, but a social-cultural construction created by human beings. The main purpose of this article is study of social construction of crimes among young people in Rasht city. The study was conducted on the basis of qualitative approach through semi-structured interviews with a purposive sampling. Based on theoretical saturation 30 young adult of 20-35 years were interviewed. The interviews were analyzed based on thematic method of analysis. The results show that most of the youth have de-stigmatized some cultural categories such as violating hijab rules, make up, dance, having satellites and divorce. However, most of them still admit drug use, financial crimes, social inequality, failure to respect the rights of others and violence as a crime. Alongside these two narratives some young people are ambivalent about social issues such as cohabitation, alcoholic drinks and premarital relationship.
Keywords: Social construction, criminalization, Decriminalization, Cultural Criminology -
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را به منزله یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمانهای حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژه زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمانهای زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. دادههای پژوهش با بهرهگیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساختیافته در میان 30 نفر از زنانی که به روش نمونهگیری نظری هدفمند انتخاب شدند گردآوری شده است. یافتههای پژوهش به تفسیر بدن به عنوان سوژه در سه سطح گفتمانهای ورزش، پزشکی و رژیم غذایی منجر شد. مفاهیم ساخت و زنانگی بدن ذیل گفتمان ورزش، استاندارد و اروتیک شدن زیبایی در گفتمان پزشکی و مفاهیم انضباط و شرم بدن ذیل گفتمان رژیم غذایی صورتبندی شده است. تفسیر این سه سطح گفتمانی نشان میدهد که در بالاترین سطح هژمونی گفتمانی، مرد سالاری به منزله گفتمان عینیتیافته وجه هژمونیک دارد و ذهنیت زنان را در راستای مدیریت بدن جهتدهی میکند. این گفتمان با طرح مفهوم «زن ایدیال» به دنبال نفی شکلهای دیگر زنانگی بوده و اصولا گرهگاه زیبایی بدن زنانه را در قالب نگاه هژمونیک مردانه به بدن زنانه برساخت میکند.
کلید واژگان: برساخت اجتماعی, زنان, زیبایی, گفتمانThe research seeks to describe the beauty of the female body as a discursive order, to interpret the discourses present in this field as well as the hegemonic mechanisms of representing the female subject within discourse. In this regard, with a qualitative approach and in the framework of the discourse analysis method, the analytical extension of the female body beauty discourses was discussed. Data were collected using semi-structur interview technique among 30 women who were selected through purposeful sampling. The findings of the research led to the interpretation of the body as a subject in three levels of exercise, medicine and diet discourses. The concepts of building and femininity of the body under the guise of sport discourse, standardization and beauty eroticism were formulated in the medical discourse and the concepts of discipline and body shame followed by diet discourse. The interpretation of these three discursive levels shows that patriarchy has the hegemonic aspect as the discourse in the highest level of discursive hegemony and directs the mentality of women in the direction of body management.This discourse with the conception of the ideal woman seeks to negate other forms of femininity and essentially builds the beauty of the feminine body in the form of a male hegemonic look into the feminine body.
Keywords: Discurse, beauty, Social Construction, Women -
زمانی که مسئله ای در سطح کلان، اکثریت افراد یک جامعه را به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر خود قرار میدهد، احتمال بروز رفتارها و نگرشهایی که نشان دهنده نگرش عمومی جامعه هستند، بیشتر میشود. در این شرایط، محققان میتوانند با شناسایی و مطالعه نگرشها و رفتارهای جمعی در حوزههای مختلف، به نهادهای سیاستگذار، پیشنهادهای سیاستی ارایه دهند. همهگیر شدن بیماری کرونا، از جمله مواردی است که برساخت اجتماعی آن میتواند در راستای سیاستگذاری در حوزههای مختلف موثر باشد. هدف این مطالعه، برساخت اجتماعی اپیدمی[1] کرونا در کشور و سیاستهای مقابله با آن در بین کاربران اینترنتی، در یک بازه زمانی پنجاه روزه (از ابتدای اسفند 1398 تا 20 فروردین 1399) است. روش تحقیق این مطالعه کیفی است و از روش تحلیل تماتیک برای تحلیل دادههای گردآوری شده استفاده شد. نتایج مطالعه در قالب سه مقوله اصلی شامل «زمینههای تشدید همهگیری»، «تعامل دولت و مردم در مواجهه با همهگیری» و «راهکارهای مقابله با بیماری» و زیرمقولهها و مفاهیم متعدد آمده است. نتایج این مطالعه نشاندهنده نگرش نسبتا انتقادی کاربران نسبت به عملکرد دولت و مردم در مقابله با همهگیری کروناست. رعایت نکات بهداشتی و محدودیت در ترددهای شهری و بینشهری، بیش از سایر راهکارها مورد توجه کاربران است. این مطالعه، لزوم استفاده از ظرفیتهای مردمی در مقابله با همهگیری کرونا را نشان میدهد.
کلید واژگان: اپیدمی کرونا, برساخت اجتماعی, دولت و مردم و کاربران اینترنتیWhen a macro-level problem directly or indirectly affects the majority of people in a society, behaviors and attitudes would probably reflect the public attitude of society. In such conditions, researchers can provide policy makers with suggestions by identifying and studying collective attitudes and behaviors in different areas. Coronavirus epidemic created a social construct that can influence policy-making process in various fields. The aim of this paper is to study the social construct of coronavirus epidemic in Iran and the policies against it, among Internet users, in a period of 50 days (from the beginning of March to April 10, 2020). Thematic analysis was used to analyze the collected data in this qualitative research. The results of the study are presented in three main categorie s (i.e., “context for intensification of epidemic”, “interaction between the state and the citizens in the face of epidemic” and “strategies for disease containment”) and various subcategories and concepts. The results of this study shows a relatively critical attitude among users towards the performance of the state and the people in the fight against corona. Among all solutions, following the hygiene tips and heeding intra/intercity transport restrictions seemed more important to internet users. This study demonstrates the need to use people’s capacities to contain corona epidemic.
Keywords: Coronavirus Epidemic, Social Construct, State, Citizens, Internet Users -
مطالعه بازنمایی اجتماعی و زیبایی شناسنانه بدن در حوزه عمومی از رایج ترین دستورکارهای پژوهشی دهه اخیر در ایران بوده است. پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت فراتحلیل پژوهش های ناظر به ساخت اجتماعی بدن را با به منظور رسیدن به تصویری نسبتا جامع از آورده ها و چالش های مطالعاتی آشکار می سازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخ بندی متغیرهای معطوف به ساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهش های داخلی 1395-1386 پدیده مدیریت بدن در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ فراتحلیل 29 مقاله پژوهشی منتخب نشان می دهد بدن های طبیعی زیست شناختی کنش گران اجتماعی متاثر از 48 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینه ای و روان شناختی، به نوعی مصنوع اجتماعی فرهنگی بدل شده اند. متغیرهای اجتماعی در 8/57% موارد بیشترین فراوانی، و متغیرهای فرهنگی در 2/27% موارد کمترین فراوانی را دارا هستند؛ در 2/78% پژوهش ها، متغیرهای روان شناختی توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده اند؛ بدین سان، متغیرهای اجتماعی، و روان شناختی، بیشترین اهمیت، و متغیرهای زمینه ای و فرهنگی اهمیت کمتری نزد نویسندگان پژوهش های مرور شده داشته اند. فقدان راهکار اجرایی در 2/78% مطالعات و امتناع پژوهش گران داخلی از مطالعه چگونگی برساخته شدن اجتماعی بدن از منظر نسبت گزینی آن با ابعاد مختلف گفتمان مسلط دینی و سیاسی محوری ترین وجه مغفول در پژوهش های فراتحلیل شده است.
کلید واژگان: برساخت اجتماعی, جامعه شناسی بدن, فراتحلیل, بدن, مصرف رسانه ای, پذیرش اجتماعیThe study of the social as well as aesthetic representation of body in public sphere has been one the most popular research agenda during the recent decade in Iran. Dispersion of the research results regarding the mentioned representation clearly divulge the necessity of performing a meta-analysis of the studies oriented toward the social construction of the body. Consequently, a relatively comprehensive image of the achievements as well as the challenges relating to the stated topic can be perceived. The purpose of the present study is to numerate the variables related to the body management and suggest a typology of them. The main question tried to be answered is “Which variables have attracted the attention of Iranian social studies researchers studying the phenomenon of body management?” Meta-analysis of 29 purposefully selected research papers show that the biological as well as natural bodies of the social actors have been changed into to a kind of social construction through the impact of 48 independent variables. Generally speaking, these mentioned variables can be categorized in terms of four types including social, cultural psychological and demographic ones as well. Social variables have the highest frequency of usage in 57/8% of the meta-analyzed studies while cultural variables have the lowest frequency of usage in 27/2% of the mentioned studies. In 78/2% of the reviewed studies, researchers have emphasized the impact of psychological variables on the social construction of the body. To put it differently, it can be concluded that lower levels of significance have been attached to the social and cultural variables than those allocated to psychological and demographic ones in the studies reviewed in this research paper. The absence of offering practical solutions related to mechanisms of the social construction of the body as well as neglection of the types and forms of relation between social construction of the body and different aspects of dominant of religious-political discourse are the two important dimensions missed by the authors of the purposefully selected research papers.
Keywords: social construction of the body, Sociology of boy, mass media, Meta-analysis, Social acceptance of body -
پژوهش حاضر درباره فرایند شکل گیری بی قدرتی شغلی بین پرستاران بیمارستان های دولتی شهر یزد بررسی می کند. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و با نمونه گیری نظری و هدفمند، 20 نفر از پرستاران بیمارستان های دولتی شهر یزد انتخاب شدند و با آنها مصاحبه های عمیقی انجام شد. فرایند نمونه گیری نظری تا مرحله اشباع داده ها ادامه یافت. داده های گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و در قالب خط داستان (شامل 20 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته)، الگوی پارادایمی و طرح واره نظری ارائه شدند. نتایج نشان دادند بی قدرتی شغلی پرستاران به طور عمده به دنبال عواملی چون گفتار قدرت - مراقبت پزشکان، برساخت نارضایتی های مالی و وضعیت سیال بیماران برساخته می شود. پرستاران در مقابل بی قدرتی شغلی راهبرد های متفاوتی را برمی گزینند. کار عاطفی، درمان پراگماتیسمی و گفتمان اعتماد ازجمله این راهبردهاست که بین پرستاران فعال شده و با خود پیامدهایی مانند بی تفاوتی آموخته شده، حل گفتمانی اختلافات، هژمونی عواطف منفی و سبک های مراقبتی ترکیبی را داشته است. طرح واره نظری این فرایند را ترسیم می کند.
کلید واژگان: بی قدرتی, برساخت اجتماعی, گفتار قدرت - مراقبت, پرستاران, یزدIntroductionThe establishment of hospitals caused many people with different medical profession start working there. But, nurses always received less attention. When it comes to healthcare in hospitals, the community of nurses are taken into consideration. In most of medical institution, nursing department is one of the largest part and nursing staffs make up 40 to 60 percent of all human resources. In hierarchy of hospital class the community of nurses may get exposed to heavy pressure that refers to the system of the hospital, the patients, and their companies. This pressure may cause dissatisfaction. Besides the dissatisfaction, this pressure causes this community feel exhausted in hospitals. Many studies proved that job stress, dissatisfaction and burnout are common among nursing experts. For this reasons, among all hospital staffs, nurses need to be empowered to be effective for patients, doctors and the other health care experts along with for themselves. As usual, powerless nurses are those who are not effective in hierarchy of hospital class. Powerless nurses most of the time are dissatisfied about their career and also Prone to burnout. Regarding powerlessness problem among nurses, the present paper attempts to use a conceptual framework of sociology and an interpretive approach to describe the formation the processes of job powerlessness among nurses of Yazd governmental hospitals. In addition, in this paper, the question of how nurses’ powerlessness in Yazd governmental hospitals can be constructed will be answered.
Material & MethodsIn this paper, the qualitative methodology with its underlying theory is used. For conducting a substantial interview, the number of 20 nurses of Yazd governmental hospitals were selected. The interviews were continued until reaching theoretical saturation stage. After finishing every interview, the recordings were written and then analyzed by researcher. In analyzing process, line-by-line analysis technique was utilized for open coding step. Along with the development of concepts and their abstraction, axial and selective coding steps were performed on the text. This paper considered ethical concepts such as legal harm prevention, informed consent, privacy, anonymity and confidentiality. Aliases are used to maintain the anonymity criterion, and for the sake of privacy, the participants' private information was kept safe. By long-term contact with the research environment, continuous observation in the field of research, review, referral adequacy, rich description and approval of the participants, the reliability of research findings was confirmed. Also, the validity of the research was confirmed by observing the principles of interviewing, recording, and implementing the results of interviews.
Discussion of Results & ConclusionsAfter analyzing the collected data, a core category entitled ‘hegemonic construction of job powerlessness’ was made up of 157 concepts, 33 sub-categories, and 20 main categories. The results were presented in the form of story line, paradigm model and theoretical schema. The result showed that job powerlessness of nurses is basically originated from physician care, financial dissatisfaction, and the fluid situation of patients. In this situation, nurses choose different strategies against job powerlessness. Emotional work, pragmatic treatment, and trust discourse are the strategies that are common among nurses. Its implications are for some cases like learned apathy, conflict resolution, hegemony of negative emotions, and blended care styles. The overall result is that the social construction of job powerlessness is hegemonic in its acute state. This will include micro, mid and macro levels. In fact, hegemonic job powerlessness construction among nurses, at the micro level, is mentally created by nurses and is stabilized at the intermediate level by the hospital system organization and eventually is reproduced at the society level. This suggests that the construction of powerlessness constantly stems from the social context and thus can be altered by changing substrate, thus job powerlessness may increase or decrease.
Keywords: Powerlessness, Social Construction, Power, Care Discourse, Nurses, Yazd -
مقاله ی حاضر درصدد است به بررسی آرای برگر در خصوص سکولاریسم و پساسکولاریسم بپردازد. به این منظور ابتدا به بررسی بنیان نظری او می پردازیم و سپس در دو مبحث، سکولاریسم و پساسکولاریسم را از منظر او به بحث می گذاریم. برگر مبتنی بر نگرشی معرفت شناسانه، دین را نوعی برساخت اجتماعی می داند؛ همچنین، او با اتخاذ رویکردی ذات گرایانه در تعریف دین، سکولاریسم را نوعی افول دین در عصر مدرن می داند که در تمام دنیا گسترش یافته است. برگر با گذر زمان دچار تحول نظری شده و نظرش را بدین شکل تغییر می دهد که مدرنیته ذاتا منجر به ایجاد سکولاریسم نمی شود و به همین دلیل امروزه دین در حال بازگشت به جوامع است و ما شاهد افول سکولاریسم و نه افول دین هستیم که از آن در مقاله ی حاضر با عنوان ظهور "پساسکولاریسم" تعبیر شده است. دستاوردهای نظری این مقاله نشان می دهد که گرچه در عصر پساسکولار شواهدی از حضور مجدد دین ملاحظه می شود اما در جوامع اروپایی و در میان اقشار تحصیل کرده در رشته های علوم انسانی، این گرایش به سوی دین ملاحظه نمی شود. علاوه بر این باید گفت که دین بازگشت یافته در مقایسه با گذشته، تغییرات و تحولاتی را تجربه نموده و به سمت غیرنهادی شدن پیش رفته است.کلید واژگان: پیتر برگر, سکولاریسم, پساسکولاریسم, دین, برساخت اجتماعیSociological Review, Volume:24 Issue: 51, 2018, PP 651 -664The present article seeks to examine Burger's views on secularism and post- secularism. In this regard, first we examine his theoretical basis, and then discusse secularism and post- secularis from his point of view. Based on an epistemological approach, Burger views religion as a social construct; Also, he by adopting an intrinsic approach to defining religion considere secularism as a decline of religion in modern age, which has spread throughout the world. However, he undergone a theoretical transformation and changes its view that modernity does not inherently lead to the secularism. Because of this, today religion is returning to societies, and we are witnessing the decline of secularism, not the decline of religion, which It has been interpreted in the article as the emergence of "post-socialism." Theoretical achievements of this paper show that although in the post-secular age there is evidence of reemergence of religion but this tendency towards religion is not seen in European societies and among the educated stratum of the humanities. In addition, the returnee has experienced changes and moved towards the non-institutionalization.Keywords: Peter Burger, Secularism, Post-Secularism, Religion, Social Construction
-
هدفهدف اصلی این مقاله، مطالعه دیدگاه دانشگاهیان از منظری جامعه شناختی نسبت به پژوهش خلاقانه است.روشدر این مطالعه با استفاده از روش نظریه بنیانی تلاش داریم با رویکردی بینارشته ای یعنی روانشناسی، مدیریت و جامعه شناسی، تحلیلی جامعه شناختی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات تهران درباره خلاقیت در بخش پژوهش ارائه دهیم و در یابیم که چگونه خلاقیت در چارچوبهای اجتماعی برساخته شده و فهمیده می شود.یافته هامقولات اصلی ساخته شده در این پژوهش عبارتند از: نوبودگی، پذیرش اجتماع علمی/محلی، تعدد شاخصها، ویژگی های فردی، اکوسیستم، خروجی خلاق، تاثیرگذاری، رسانه ای کردن، مقایسه کردن با آثار موجود، بازشناسی، کاربردی بودن، ایجاد مالکیت فکری، معناداری، ارتباط گیری/شبکه سازی، امیدواری/ناامیدی، خروجی خلاق، مهاجرت.نتیجه گیریبر اساس مطالعات و مصاحبه های انجام شده و برقراری ارتباطی مشخص بین نظریه های جامعه شناسی، روان شناسی و مدیریت در مورد خلاقیت، مدلی پارادایمی ارائه شد.کلید واژگان: خلاقیت, برساخت اجتماعی, جامعه شناسی خلاقیت, پژوهش خلاق, نظریه بنیانیThe aim of this paper is a study of academics's standpoint from the sociological perspective on the creative research. The main categories that I find in this research are: novelty, scientificlocalized community, eco-system, recognition, number of indices, personal characteristics, creative output, compare with existing works, applicability, meaningful, communication / networking, hope / despair, immigration, effectiveness, media-up, intellectual property.Keywords: Creativity, Social Construction, Sociology of creativity, Creative Research, Grounded Theory
-
چگونگی تصویرسازی زنان در سینما تابع پذیرش اجتماعی و مقبولیت عام است. با استفاده از رویکرد برساخت گرایی، خوانشی از مطالعات انجام شده در مجلات معتبر علمی-پژوهشی با شیوه سنتزپژوهی[1] انجام گرفت. به همین دلیل با دو متغیر «مدیریت بدن» و «بازنمایی زنان در سینما» در مجموع 63 مقاله مورد ارزیابی قرار گرفت و درنهایت 40 مقاله برای خوانش مجدد کدگذاری و شاخص ها و مفاهیم آنان استخراج شد. بعد از کدگذاری مجدد، نتایج مطالعه تلفیقی در چهار دسته «اولویت بخشی به مفاهیم زن مدرن صرفا به مثابه ویترین توسعه و پیشرفت جامعه مدرن»، «بدن مدیریت شده نمادی از زن عصیانگر و غیرفرمان بر»، «شی انگاری زنان برای جلب رضایت از نظام مردسالار» و «مدیریت بدن به مثابه ابزار مطیع ساز زن در پذیرش اجتماعی» تقسیم بندی شد و با استناد به مصادیق نحوه برساخت زن در سینمای ایران هویدا شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نگاه فرادستی فرودستی بر هویت زنانه در سینمای ایران (قبل و بعد از انقلاب) وجود داشته و زن به مثابه کالایی برای برجسته سازی بیشتر مرد به تصویر کشیده شده است. مدیریت بدن زنان و ظاهر مدرن نیز به واسطه حضور مردانی که زن مدرن را این گونه مطلوب ارزیابی می کنند، بیان شده که در صورت تصمیم مردان، قابلیت حذف و جایگزینی توسط زنان سنتی و مطیع را به سهولت داراست. بدن زن به مثابه ابزاری برای پذیرش اجتماعی و تایید جامعه مردان بازنمایی شده و به همین دلیل این نگاه زیباشناختی بر بدن زن نیز حاکی از سلطه مردان بر نقش و برساخت هویت زنان در جامعه ارزیابی می گردد.کلید واژگان: زنان, برساخت اجتماعی, مدیریت بدن, قدرت سینما در برسازی, پذیرش اجتماعیHow to portray women in cinema is subject to social and public acceptance which uses the constructionist approach. A review of studies in authentic scientific research journals was done by the research synthesis method. So we study 63 articles with two variables: body management, representation of women in cinema and finally 40 articles were extracted for re-reading of coding and their indices and concepts. After re-coding, the results of mixed method study were divided into four categories: Prioritizing the concepts of modern women, merely as a showcase for the development and advancement of modern society - woman with desirable body, managed body as a symbol of a rebellious and uncontrollable woman, objectification of women for consenting to the patriarchal system, and body management as a female submissive tool in social acceptance; and based on the examples, the continuum of these categories and the way of womens construction in Iranian cinema was revealed. The results of the research indicate that the submissive-domineering look of women's identity in the cinema of Iran has existed and the woman is depicted as a commodity for further male highlighting. Women's body management and modern appearance are also expressed by the presence of men who consider the modern woman as desirable so that if men decide, it is easy to remove and replace traditional and obedient women. The female body is represented as a tool for social acceptance and affirmation of the male society. So, this aesthetic look on the female body also points to the men dominance on the role and identity of women in the society.Keywords: Women, Constructionism, Cinema, Body Management
-
حوزه مدیریت فناوری و نوآوری قدمتی حدود 15 ساله در کشور دارد و به تبع آن از عمر حوزه سیاست گذاری فناوری و نوآوری حدود 10 سال می گذرد. طی این دوره، رشته های مربوط به این حوزه ها در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری با تقدم و تاخر زمانی ایجاد شده اند و دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری فراوانی با تمرکز بر شهر تهران پرورش یافته اند و دانشکده ها و اعضاء هیات علمی این حوزه نیز کم کم در دانشکده های مختص خود یا دانشکده های مدیریت و اقتصاد جذب شده اند. هدف این مقاله بررسی برساخت اجتماعی این حوزه، به معنی ساخت اجتماعی نگرش و تفکرات افراد اصلی این حوزه در کشور است. این افراد طبق تعریف از نویسندگان اول مقالات سه مجله علمی-پژوهشی مرتبط یعنی سیاست علم و فناوری، مدیریت توسعه فناوری و مدیریت نوآوری انتخاب شده اند که پس از توسعه چارچوب مفهومی، از طریق پرسشنامه آنلاین نظرات آنان اخذ گردیده است. نتایج تحلیل نشانگر همگرایی در شناخت اسامی و شهرت های جهانی و واگرایی در حوزه های محتوایی و مفهومی در مقایسه با برساخت اجتماعی این حوزه در جهان است.
کلید واژگان: مدیریت فناوری و نوآوری, سیاست گذاری فناوری و نوآوری, برساخت اجتماعیIt is about 15 years since the filed of technology and innovation management is established in Iran and following that, the field of technology and innovation policy is started from a decade ago. In both levels of M.S. and Ph.D., the courses and programmes have been started focusing in universities located within Tehran, mainly in faculties of Management or Economics. The aim of this paper is to explore the social contruction of these fileds to explore the thinking and viewpoints of their active people. We defined them as the main author of the papers in three main Persian journals, i.e. science and technology policy quarterly, management of technology development and management of innovation. We developed a conceptual framework for this purpose and data gathering has been conducted through online questionares. The analysis of data reveals that there is a convergence between the local community and international community in terms of knowing the context such as prominent figures and schools, while there is large gap in areas have more to do with content and concepts.
Keywords: Management Of Innovation, Technology Innovation, Technology Policy Social Construction -
در سال های اخیر، گرایش زنان ایرانی به وضع حمل از طریق سزارین به اندازه ای عمومیت یافته که این پدیده از سطح یک رفتار شخصی فراتر رفته و توجه پژوهشگران حوزه ی علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. در این نوشتار، برخی زمینه های مرتبط با شکل گیری گرایش زنان باردار به انجام دادن سزارین غیردرمانی و تجربه ی زیسته ی آنها در این خصوص تحلیل شده است. بدین منظور در چارچوب پارادایم تفسیری و با بهره گیری از روش کیفی با 15 نفر از زنانی که در زمان تحقیق در بیمارستان لاله شهر تهران تحت عمل سزارین قرار گرفته بودند، مصاحبه شد. نتایج، بیانگر آن است که ترس از درد و عوارض زایمان طبیعی که در طول دوران بارداری توسط اطرافیان و پزشک معالج برساخته می شود، موجب می شود زنان باردار بدون ضرورت درمانی یا پزشکی خاصی سزارین غیردرمانی را انتخاب کنند. نکته ی مهم این است که پزشک معالج هیچ یک از مشارکت کنندگان در تحقیق نسبت به آموزش هایی که زنان باردار را از نظر جسمانی و روانی برای زمان طبیعی آماده سازد یا نسبت به آن مطلع سازد، راهنمایی نکرده اند. در مجموع به نظر می رسد، افزایش آگاهی درباره ی سودمندی و عوارض منفی هر دو نوع زایمان، بهبود کیفیت زایمان طبیعی، آشنایی با روش های جدید زایمان طبیعی مانند زایمان در آب و تحت پوشش بیمه های درمانی قرار گرفتن، توسعه ی فرهنگی طب سنتی و طب مکمل، ایجاد قواعدی برای نظارت بر سزاری نهای غیر درمانی و در نهایت توانمندشدن شناختی، شخصیتی و جسمانی زنان می تواند گرایش به سزارین را تعدیل کند.
کلید واژگان: زایمان زنان, سزارین, ترس, درد, پزشکی شدن, برساخت اجتماعیOver the last few years the attitude towards caesarian has dramatically increased beyond a personal conduct among the Iranian women that has attracted the social researchers attention. Some contextual conditions related to women attitudes to voluntarily caesarian and their existential experience has been analyzed in this paper. Therefore, 15 women who passed through caesarian at Laleh Hospital in Tehran at the time of research were interviewed based on interpretational framework and applying qualitative method. According to the results, fear of pain and side effects of vaginal delivery constructed by doctors and relatives were the main reason to choose caesarian over natural delivery by women.The considerable point was that none of the research participants were directed by their doctors to learn about natural delivery preparation either mentally or physically.It seems that women attitudes to caesarian might be moderated by increasing awareness about advantages and disadvantages of two kinds of childbirth, improve quality of vaginal delivery, giving information about new methods of natural delivery like water birth and their coverage by insurance companies, cultural development of traditional or complementary medicine and better surveillance on voluntarily caesarian. Finally, women empowerment in term of cognitive, personal and physical aspects would be a very fruitful factor in this regard.
Keywords: Childbirth, Caesarian, Fear, Pain, Medicalization, Social Construction -
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، پیاپی 9 (پاییز 1395)، صص 141 -178
اعتیاد جنسی وضعیتی است که در آن فرد توان کنترل بر رفتار جنسی خود را از دست می دهد و در نتیجه هم خود فرد و هم جامعه متحمل تجربیات زیانباری می شوند. این موضوع آسیب و تهدیدات بسیار جدی برای امنیت اجتماعی به وجود آورده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی مقولاتی است که در تجربه معتادان جنسی بنا بر بستر فرهنگی و اجتماعی ویژه شکل گرفته است. این پژوهش با رویکرد روش شناختی پدیدارشناسانه، پژوهشی کیفی است و از روش گراندد تئوری برای پاسخ به سوالات تحقیق استفاده شده است. اطلاعات با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و با معیار اشباع نظری، 40 نفر معتاد جنسی در تحقیق مشارکت داشتند. بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه هفت مقوله شامل: رفتار جنسی کانون کنش های اجتماعی، بدکارکردی نهاد خانواده، هراس اجتماعی، حقارت اجتماعی/ طرد اجتماعی، بی پروایی جنسی، عقده محرومیت/رهایی میل جنسی و سرگشتگی هویت برساخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که کنش جنسی اعتیادگونه معتادان جنسی به شدت متاثر از تجربیات و تعاملات خانوادگی- محیطی آن هاست که این کنش جنسی در ادامه زندگی معتادان جنسی با عدم کارکرد درست نهادهای دیگر اجتماعی همچون نهاد آموزشی و حقوقی تشدید شده است. بر این اساس هفت مقوله حاصل از اطلاعات تحقیق در حول مقوله هسته" اعتیاد جنسی، برساخت وضعیت فرایند-تعامل آنومیک " تنیده شدند.
کلید واژگان: اعتیاد جنسی, برساخت اجتماعی, آشفتگی هویت, بی سامانی اجتماعی, اختلال جنسی -
این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی به بیماری سرطان سینه، در میان زنان مبتلا به این بیماری در دو بیمارستان شهید قاضی و امام خمینی تبریز، به صورت کیفی و بر پایه راهبرد نظریه مبنایی با گروه نمونه 28 نفر متشکل از 24 بیمار، 2 پزشک و 2 کارشناس رادیوتراپی انجام شده است.نتایج پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق با گروه نمونه، با ارائه مقوله های 1- فهمیدن بیماری و آغاز روند درمان و 2- بیمار و خلق راهکارهایی برای کنارآمدن با بیماری، تاثیر گفتمان های اجتماعی و فرهنگی بر سرطان سینه و همچنین تاثیر این گفتمان ها بر احساس و بر نگاه زن مبتلا به این بیماری را نشان می دهد. این مقاله ضمن تاکید بر ماهیت ذهنی، تفسیری، تعریفی و برساخت گرایانه مسائل اجتماعی از فرایند پزشکی شدن سرطان سینه سخن می گوید و به این امر اذعان دارد که این بیماری علاوه بر بعد پزشکی، حاوی معانی فرهنگی و اجتماعی خاصی است که می تواند برای علم جامعه شناسی و مفاهیم آن اساسی باشد.
کلید واژگان: برساخت اجتماعی, درد, سرطان سینه, آگاهی, خودآزمایی سینه, معانی اجتماعی, فرهنگی, پزشکی شدنThis paper conducts a qualitative research to study woman with breast cancer. The sample consists of 24 patients from two hospitals, Shahid Ghazi and Imam Khomeini, in Tabriz, Iran. Two physicians, specializing in breast cancer, and two radiotherapy technicians were also interviewed. The theoretical framework of the study is based on grounded theory.The study implements depth interview with each patient while introducing such issues as becoming aware of the disease, starting the therapy, and patient's strategies to cope with the disease. The results show social and cultural factors play a significant role on these issues as well as on woman's emotions and attitudes towards breast cancer.With emphasis on subjective, interpretive, cognitive, and constructionist nature of social problems, the paper stresses the medicalization of the breast cancer. The study mentions that breast cancer, besides medical aspects, has specific social and cultural dimensions which could be essential to sociological themes.Keywords: Social Construction, Pain, Breast Cancer, Awareness, Breast Self Examination, Socio, Cultural Meaning, Medicalization -
این مقاله با هدف فهم برساخت اجتماعی اجرای مهریه در میان زنان درگیر با این مساله و انگیزه های اصلی آنان از انجام چنین عملی و با بکارگیری روش های تحقیق کیفی به ویژه «نظریه بنیانی» صورت گرفته است. به منظور نیل به چنین هدفی، 26 نفر از زنان درگیر با مساله اجرای مهریه که در یکی از شعب دادگاه خانواده شهر شیراز تشکیل پرونده داده و حاضر به مشارکت در این پژوهش بودند، با استفاده از مصاحبه های کیفی و عمیق مورد مطالعه قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که زنان درگیر با مساله اجرای مهریه روایت های گوناگونی از این موضوع و همچنین انگیزه های خود در به اجرا گذاردن آن داشته و مهریه را به مثابه ابزاری برای دستیابی به حقوق نانوشته خود تلقی می نمایند. این زنان همچنین راه حل اصلی بهبود وضعیت زنان ایرانی و محو نابرابری های موجود جنسیتی را خوانش مجدد و تجدید نظر اساسی در مواد قانونی مربوط به زنان به ویژه در زمینه ازدواج و طلاق می دانند.
کلید واژگان: مهریه, ازدواج, اجرای مهریه, برساخت اجتماعی, برساخت گرایی, نظریه بنیانی, مضامینThis paper aims to examine the socially and culturally constructed nature or the issue of Mehriyeh among women grappling with the issue in Shiraz, Iran. More specifically, the study aims at the understandings, reasons and purposes of women to ask over their Mehriyeh, while they have it in mind getting divorced. This study, epistemologically, enjoys a social constructionist perspective for approaching the issue and, methodologically, draws on a qualitative approach for gathering/making and analyzing data. J,1 order of gathering data, twenty-six in-depth interviews were done with wives who had difficulties for receiving their Mehriyeh. Interviews were witnessed many difficulties in terms of feasibility. For instance, all interviews were done in a public place in Shiraz in two months. The findings of the research are evidence for heterogeneity of the issue of Mehriyeh in terms of roots, forms. and consequences. The interviewed women thought of Mehriyeh as a tool to defend their rights and autonomy and recover their styles of life. Moreover, handling the issues of Mehriyeh entails review and re-formulation of the laws to be improved the condition of marriage and divorce, women said.
Keywords: Mehriyeh, Marriage, Social Construction, Social Constructionism, grounded theory, Themes
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.