جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بی خانمانی" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
امروزه بی خانمانی به عنوان یک آسیب اجتماعی و چالش جدی در کشورهای مختلف از جمله ایران مطرح است. عوامل ساختاری نظیر مسائل اقتصادی، اشتغال و مسکن و عوامل غیرساختاری نظیر مسائل شخصی وخانوادگی در پیدایش بی خانمانی تاثیرگذار بوده و از عوامل ساختاری به عنوان علت اصلی پیدایش بی خانمانی یاد می شود. بر اساس شرایط ناشی از زندگی بی خانمانی، بی خانمانان قبل و حین تجربه زندگی بی خانمانی، درمعرض تهدیدهای بزه دیدگی قرار دارند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، در پی یافتن پاسخ های لازم به این سوال است که از منظر نظریه های ساختاری جرم شناسی و نظریه های بزه دیده شناسی، عوامل دخیل در بزه دیدگی بی خانمانان کدامند؟ یافته های مقاله حاکی از آن است که شرایط حاکم بر زندگی بی خانمانان ناشی از تاثیر عوامل ساختاری و غیرساختاری در بزه دیدگی ایشان تاثیر مستقیم داشته و برخی ویژگی ها و جنبه های آسیب پذیرانه ی شخصی نظیر سن و جنسیت نیز در تشدید احتمال بزه دیدگی بی خانمانان در دو مقطع قبل و حین بی خانمانی تاثیرگذار است.کلید واژگان: بی خانمانی, بی خانمانان, بزه دیده گی, بزه دیدگان, آسیب اجتماعیNowadays, homelessness is considered as a social damage and a serious challenge in different countries, including Iran. In addition to to non-structural factors (personal-family) effective in its occurrence, structural factors (economy, employment and housing) have been identified as the main cause of homelessness.Homeless people are exposed to threats of victimization before and during their homeless life. This article, with a descriptive-analytical method, while investigating the causes of homelessness, tries to investigate the factors involved in the victimization of homeless people from the perspective of structural theories of criminology and theories of victimology.The findings of the article indicate that some personal characteristics and vulnerable aspects such as age and gender are effective in intensifying the possibility of victimization of homeless people in two stages before and during homelessness. Also, the possibility possibility of initial victimization and their delinquency-victimization due to the conditions and lifestyle, personal characteristics and there are daily needs.Keywords: Homelessness, Homeless People, Victimology, Criminology, Social Vulnerability
-
عنصر بنیادین در تعیین نسبت میان مردمی شدن و آسیب دیدگی خانواده، مسئله جنسیت است. خانواده اسلامی بر بنیاد تفاوت جنسبت و نقش های جنسیتی استوار بوده و دارای هویت اخلاقی و ساختار عمودی تعدیل یافته است. اما خانواده مردمی شده مبتنی بر تشابه نقش های جنسیتی، حقوق مدار و دارای ساختار افقی است. این مقاله با استفاده از رویکرد فرهنگی، کوشیده است در پرتو تقابل فرهنگ امروزی با فرهنگ اسلامی در موضوع جنسیت، نقش مردمی شدن در بحران خانواده های اسلامی در سه سطحی مترتب به هم صورت بندی می شود: 1) در سطح انکار تفاوت های جنسیتی، بحران هویت جنسیتی، فروپاشی اقتدار مردانه و زنانه شدن خانواده تحلیل شده است. 2) در سطح انکار نقش های جنسیتی، تضعیف نقش های مادری و همسری بررسی شده و با تاکید بر اشتغال زنان، فرایند تبدیل شدن خانه به خوابگاه فهم پذیر شده است. 3) در سطح تشدید حقوق محوری، به برخی دیگر از آسیب ها توجه شده که در محورهای سه گانه (مناسبات طلبکارانه، افزایش منازعات خانوادگی، و بی خانمانی) طبقه بندی شده است. نکته مهم این است که در این پژوهش، آسیب های مهمی که از خاستگاه مردمی شدن بر خانواده های اسلامی تحمیل می شود به گونه ای صورت بندی شده که با ملاحظه پیوند نظام مند آنها و دلالت هایی که هرکدام در دیگر ابعاد حیات خانوادگی دارد، می تواند تمام آسیب های نهاد خانواده را فهم پذیر سازد. همین امر موجب می شود محتوای این پژوهش متفاوت با پژوهش های دیگر باشد.
کلید واژگان: خانواده, خانواده مردمی شده, آسیب اجتماعی, جنسیت, نقش های جنسیتی, فردگرایی, بی خانمانی -
این مطالعه با هدف بررسی چگونگی استفاده موثر از نوآوری های فناورانه و کارآفرینی اجتماعی برای رویارویی با مسئله بی خانمانی انجام شده است، با تمرکز بر شناسایی راهکارهای پایدار و نوآورانه ای که می توانند به بهبود شرایط زندگی و ادغام اجتماعی افراد بی خانمان کمک کنند. با استفاده از رویکرد تحقیق کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند با 27 شرکت کننده شامل کارآفرینان اجتماعی، متخصصین فناوری اطلاعات، فعالان حوزه بی خانمانی و افرادی که تجربه بی خانمانی داشته اند، جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل موضوعی برای شناسایی مضامین اصلی و فرعی انجام شد. تحلیل نشان داد که شش مضمون اصلی شامل فناوری های نوین، نوآوری در خدمات اجتماعی، دسترسی به منابع، مشارکت جامعه، پایداری و توسعه، و تاثیرات اجتماعی و فرهنگی است. این مضامین شامل استراتژی های مختلفی بود، از استفاده از اپلیکیشن های موبایل و پلتفرم های آنلاین برای تسهیل ارتباط و مدیریت داده ها گرفته تا ابتکارات کارآفرینی اجتماعی که به بهبود دسترسی به منابع و ترویج اهداف توسعه پایدار می پردازند. مطالعه نتیجه می گیرد که نوآوری های فناورانه و کارآفرینی اجتماعی پتانسیل قابل توجهی برای مقابله با بی خانمانی دارند، با ارائه راهکارهای پایدار و تسهیل ادغام اجتماعی. این تحقیق بر اهمیت مشارکت جامعه و نیاز به رویکرد چندبعدی که جنبه های اجتماعی و فرهنگی بی خانمانی را در نظر می گیرد، تاکید دارد.
کلید واژگان: کارآفرینی اجتماعی, بی خانمانی, نوآوری های فناورانه, پایداری, مشارکت جامعهJournal of Technology in Entrepreneurship and Strategic Management, Volume:2 Issue: 3, 2023, PP 28 -36This study aims to explore how technological innovations and social entrepreneurship can be effectively utilized to address the issue of homelessness, focusing on identifying sustainable and innovative solutions that can improve the living conditions and social integration of homeless individuals. Employing a qualitative research approach, data were collected through semi-structured interviews with 27 participants, including social entrepreneurs, IT experts, activists in the homelessness sector, and individuals who have experienced homelessness. Thematic analysis was conducted to identify main themes and sub-themes. The analysis revealed six main themes: Innovative Technologies, Innovation in Social Services, Access to Resources, Community Engagement, Sustainability and Development, and Social and Cultural Impacts. These themes encompassed various strategies, ranging from the use of mobile applications and online platforms to foster communication and manage data, to social entrepreneurship initiatives aimed at enhancing access to resources and promoting sustainable development goals. The study concludes that technological innovations and social entrepreneurship hold significant potential to address homelessness by offering sustainable solutions and facilitating social integration. It underscores the importance of community involvement and the need for a multidimensional approach that considers the social and cultural dimensions of homelessness.
Keywords: Social Entrepreneurship, Homelessness, Technological Innovations, Sustainability, Community Engagement -
برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن با توجه به ابعاد گسترده آن به ویژه برای بی خانمان ها و الگوی مناسب برای ساکنان آن یکی از دغدغه های اصلی امروز برنامه ریزان شهری است. بی خانمانی نوعی از سکونت است که استانداردهای اساسی مسکن آن جامعه در آن رعایت نشود. هدف این مقاله، ارایه الگوی برنامه ریزی مسکن بی خانمان ها براساس الگوی حق به مسکن مناسب است.این پژوهش به لحاظ هدف کابردی و با توجه به ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و از نوع تحلیل محتوا می باشد. ابتدا با استفاده از ادبیات نظری تحقیق الگوی مناسب مسکن در شش شاخص (امنیت تصدی؛ دسترسی به خدمات، تسهیلات و زیرساخت ها؛ قابلیت سکونت؛ استطاعت و توانایی؛ قابلیت دسترسی و تناسب فرهنگی) تدوین گردیده و سپس با استفاده از روش دلفی متشکل از سه گروه اساتید، کارشناسان و مدیران حوزه مسکن و شهرسازی و دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد که از طریق روش نمونه گیری قضاوتی در دسترس انتخاب شده اند؛ سپس پرسشنامه ها به صورت الکترونیکی ارسال گردید. در نهایت نیز برای ارایه الگوی برنامه ریزی مسکن بی خانمان ها در کلانشهر تهران از تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار Amos استفاده شده است.یافته ها نشان می دهد که شاخص امنیت تصدی با بار عاملی 83/0، شاخص دسترسی به خدمات، تسهیلات و زیرساخت ها با 80/0 و شاخص استطاعت و توانایی با 63/0 به ترتیب بیشترین بار عاملی و اهمیت را در ارایه الگوی برنامه ریزی مسکن دارند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مدل عاملی تدوین شده، برازش خوبی داشته و رابطه معناداری میان شاخص های مسکن مناسب در کلانشهر تهران وجود دارد. بنابراین می توان گفت برای حل مشکل مسکن بی خانمان ها، استفاده از الگوی برنامه ریزی مسکن مبتنی بر حق به مسکن مناسب در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مسکن کشور مطابق با ماهیت قانون اساسی امری ضروری می باشد.
کلید واژگان: برنامه ریزی مسکن, بی خانمانی, کلانشهر تهران, تحلیل عاملی تاییدیHousing planning and policy-making is one of the main concerns of urban planners due to its wide dimensions, especially for the homeless and appropriate pattern for its residents. Homelessness is a type of housing that does not meet the basic housing standards of that community. The purpose of this research is to provide a pattern for the homeless housing planning based on the pattern of right to adequate housing. The present paper is applied in terms of purpose and descriptive - analytical in terms of method and content analysis. The adequate housing pattern was provided by theoretical literature in 6 indicators (Security of tenure, availability of services, materials, facilities and infrastructure, habitability, affordability, accessible housing and cultural adequacy). An electronic questionnaire was prepared and sent to university professors, managers and experts in the field of housing and urban planning and also PhD and MSc students that were chosen by available judgmental sampling. To provide a pattern for the homeless housing planning in Tehran metropolis, confirmatory factor analysis by Amos software was implemented. The results indicate that the security of tenure index with 0.83 factor loading, availability of services, materials, facilities and infrastructure with 0.80 and affordability with 0.63 have the highest factor loading and importance in providing a pattern for housing planning, respectively. The results show that the developed factor model has a good fit with the data and there is a significant relationship between adequate housing indices in Tehran metropolis. To solve the housing problem of the homeless, it is necessary to use a housing planning pattern based on the right to adequate housing in the country's housing policies and planning in accordance with the nature of the constitution.
Keywords: Housing Planning, Homelessness, Tehran metropolis, confirmatory factor analysis -
مقاله حاضر در پی بررسی فرایندهای اجرایی ساماندهی بی خانمان ها در سامانسراها و تاثیر قوانین بالادستی بر ماهیت این فرایندها و پیامدهای آنها است. پژوهش حاضر می کوشد نشان دهد که چگونه ذیل مصوبه سال 1378 شورای عالی اداری، بی خانمانی جرم انگاری شده، درنتیجه فرایند ساماندهی بی خانمانی در سامانسراها، قضایی شده و پیامدهای این قضایی شدن چه بوده است. به منظور دستیابی به این اهداف، از هر دو روش های کمی و کیفی استفاده شده است. مصوبه شورای عالی اداری و پرونده مددجویان سامانسراها تحلیل شده اند؛ همچنین با مددجویان سامانسرای لویزان، مصاحبه شده است و پرسش نامه نیز تکمیل شده و با کارکنان هر دو مرکز نیز، مصاحبه هایی صورت گرفته است. تحلیل مصوبه شورای عالی قضایی حاکی از جرم انگاری بی خانمانی در این مصوبه است و بررسی داده های به دست آمده از تحلیل پرونده ها و مصاحبه های صورت گرفته با مددجویان و کارکنان مراکز و مشاهدات صورت گرفته، حاکی از قضایی شدن فرایند ساماندهی بی خانمان ها در ادامه جرم انگاری بی خانمانی در مصوبه شورای عالی اداری است. قضایی شدن فرایند باعث به حاشیه رفتن جنبه های حمایتی مراکز مذکور شده و آن ها بیش از آنکه هویت حمایتی داشته باشند، ناخواسته هویت تنبیهی پیدا کرده اند و این امر موجب نارضایتی کارکنان و مددجویان شده است. ازاین رو ایجاد قوانینی جدید با هدف ساماندهی بی خانمانی ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: ایران, بی خانمانی, پیامدها, جرم انگاری, سامانسراها, سیاست ها, قضایی شدنThe purpose of the present article is to show that, under the 603/70 Enactment of the Supreme Administrative Council in 1999, the process of responding to homelessness has become judicialized, and to trace the causes and consequences of this judicialization. Both qualitative and quantitative methods are used to achieve these goals. The Enac. and some cases of the clients of the two centers established under the Enac. have been analyzed; Also, the clients of one of the centers were interviewed and a questionnaire was completed. The staff of both centers were also interviewed. Findings explain the way in which the process of responding to homelessness, has been judicialized under the Enac. Almost all decisions depend on a special judge’s approval and decree. The roots of this judicialization, at first place, goes back to the Enac. It is centered around a criminalizing attitude to behaviors that are usually associated with homelessness, namely vagrancy and panhandling. The following judicialization of the process has resulted in that the centers to find a punitive and semi-jail identity rather than a supportive one, causing dissatisfaction of staff and clients, in the way that, the clients wish to be released from Therefore, it is necessary to formulate new laws and procedures in the aim of responding to homelessness effectively.
Keywords: Consequences, Criminalization, Homelessness, Iran, Judicialization, Policies -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 88 (بهار 1402)، صص 300 -330مقدمه
کارتن خوابی در دو دهه اخیر توجه بسیاری از نهادهای دولتی و مدنی و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. نگرانی های جامعه برای مسیله بی خانمانی و نرسیدن به راهکاری برای رفع آن، روی آوردن به انگ را به دنبال داشته است. خشونت های ضد بی خانمان ها، جرم انگاشتن، نامریی بودن و اصطلاحاتی مانند ولگرد و معتاد متجاهر، از جمله انگ هایی است که اثرات آن تا پس از بهبودی نیز همراه افراد بی خانمان است. رسانه ها نیز با بازتاب تصویر این گروه، نقش مهمی در این میان دارند.
روشبرای بررسی وضعیت انگ (مولفه ها، مدیریت و انواع انگ) در برنامه های رادیویی مرتبط با کارتن خوابی، شش قسمت از برنامه های «قرار آسمانی»، «مستند اختیاریه»، «گفت وگوی اجتماعی» و «افق روشن» بر اساس تحلیل نشانه شناختی، به عنوان یکی از روش های پرکاربرد در تحقیقات کیفی متون رسانه ای تحلیل شد.
یافته هادر این برنامه ها، اعتیاد و چهره ظاهری نامناسب به عنوان «علامت» و معتاد به عنوان «برچسب» بی خانمانی برجسته می شود. در برنامه های با حضور کارتن خواب ها، عامل فردی و در برنامه های با حضور مطلعان و متخصصان، ترکیبی از عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و ساختاری برای «مسیولیت» بی خانمانی مطرح می شود. انگ «خطر» در برنامه های با حضور مطلعان و متخصصان برجسته است و انواع مختلفی از آسیب ها شامل جرم و جنایت و سرقت و گسترش اعتیاد و بیماری و فرزندان بی هویت و تخریب روحیه جامعه به این گروه نسبت داده می شود. مدیریت انگ برای کارتن خواب ها، از طریق «خودافشایی» و «نقاب زدن»، در حالی که برای مطلعان و متخصصان، با دو شیوه «پنهان سازی» و «جابه جایی» است.
بحث:
در برنامه های رادیویی، بیشتر مسیله اعتیاد برجسته می شود و مسایل مرتبط با فقر و شکل سکونت مورد توجه نیست، اما فضایی فراهم می شود که کارتن خواب ها از تجربه های شخصی خود بگویند و سازمان ها نیز خدماتشان را معرفی کنند، همچنین تفاوت ها و شباهت های این گفتگوها به کمرنگ تر شدن انگ ها و شناخت بیشتر افراد از یکدیگر کمک می کند.
کلید واژگان: انگ, بی خانمانی, رادیو, کارتن خوابیIntroductionHomelessness is one of the important issues of urban life in the last two decades.. It seems that society's concerns for the problem of homelessness and not finding a solution to solve it have led to turning to stigma: The violence against the homeless, the criminalization of homelessness, the invisibility of the homeless and using terms such as vagabond and drug addict. Media coverage plays an important role in the stigmatization and de-stigmatization of homelessness.
MethodTo study the status of stigma (components, management and types of stigma) in radio programs related to homelessness, six programs were analyzed based on semiotic analysis, as one of the widely used methods in qualitative research of media texts.
FindingsThe findings show that addiction and inappropriate appearance are highlighted as a "mark" and addict as a "group labeling" of homelessness. The stigma of "peril" is very prominent in the programs with the presence of informants and experts, and various types of harm, including crime and theft, the spread of addiction, disease, and identity less children, and the destruction of the spirit of society are attributed to this group. Stigma management in programs with the presence of homeless people is through "self-disclosure" and "masking", while stigma management in programs with the presence of informants and professionals is through two methods of "hiding" and "displacement".
DiscussionDespite the fact that in radio programs, the issues and problems of homelessness are not raised much, and the problem of addiction is mostly highlighted, and the issues related to poverty and the form of residence are not considered, but a space is provided for the homeless to talk about their personal experiences and for organizations to introduce their services. These conversations help to fade some stigmas and help people get to know each other more.
Keywords: homelessness, radio, Stigma -
مسکن و تامین آن برای گروه های کم درآمد از جمله مسایلی بوده که در کشور ما دارای سابقه ای بسیار طولانی است. با وجود چندین دهه سیاست گذاری و برنامه ریزی برای تامین مسکن گروه های کم درآمد تغییر نگرش سیاسی در هر دوره سبب گردیده که سیاست گذاری یکپارچه و منسجمی برای حل این مسیله شکل نگیرد. هدف این پژوهش ابتدا تعریف مفهوم بی خانمانی مدنظر فارغ از مفهوم کارتن خواب و امثالهم و سپس تبیین یک الگوی سیاست گذاری مشخص و جامع نگر برای برنامه ریزی مسکن گروه های فوق با استفاده از رویکرد ترکیبی (سیاست گذاری راهبردی) می باشد. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل محتوا ابتدا ابعاد سیاست راهبردی شامل (چشم انداز مشخص، ظرفیت تفکر راهبردی، جهت گیری های سازمانی) و هر یک از شاخص های آن را تعیین و سپس از طریق پرسشنامه هر یک از برنامه های هفت گانه تامین مسکن شامل برنامه واگذاری انفرادی زمین، آماده سازی زمین، شهرهای جدید، ساخت و عرضه واحدهای مسکونی استیجاری، مسکن مهر،سامان دهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی و بازآفرینی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری توسط 20 نفر از متخصصین و اساتید حوزه مسکن با استفاده از آزمون (T تک نمونه ای) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این ارزیابی حاکی از این است که از دیدگاه خبرگان هیچ یک از این هفت برنامه مسکن از ویژگی های سیاست گذاری راهبردی پیروی ننموده اند و در سطح پایینی قرار دارند.در شاخص های آینده نگری، واقع گرایی، هماهنگی با سیاست های بخش های دیگر و هماهنگی با اسناد فرادست برنامه های (آماده سازی زمین و واگذاری زمین)؛ در شاخص های جامع نگری، ارزش گرایی، سطح تصمیم گیری برنامه (آماده سازی زمین)؛ در شاخص ساختار تصمیم گیری برنامه (واگذاری زمین) کمترین میزان تبعیت از شاخص های سیاست های راهبردی را به خود اختصاص داده اند که این مسیله منجر به تداوم مسیله بی خانمانی در کشور شده است. در نهایت برای برون-رفت از این چالش پیروی و تبعیت از الگوی سیاست گذاری راهبردی مسکن بی خانمان ها در نظام سیاست گذاری مسکن کشور پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: بی خانمانی, مسکن نامناسب, سیاست های راهبردی, برنامه های تامین مسکن, ایرانDespite several decades of planning and policy-making to supply housing for low-income groups, changes in political attitudes in each period prevented forming integrated and coherent policy-making to solve this problem. The goal of this study is initially to define homelessness concept regardless of homelessness (absolute homelessness) and other related concepts and then to explain a specific and comprehensive policy-making for housing planning of aforementioned groups by combinational approach (strategic policy-making). The research employed content analysis to determine dimensions of the strategic policy (specific perspective, strategic thinking capacity, organizational orientation) and its indices and all of seven housing supplying program including individual land allocating program, land preparation, new urban, building and supplying rental housing units, Mehr housing, regularizing and empowerment of informal settlements and rehabilitation and renovation of old and urban inefficiency assessed via 20 experts in housing field through one-sample T-test. Results indicate that none of the seven housing planning followed the strategic policy-making characteristics and were at low level from experts' view. In the indicators of foresight, realism, coordination with the policies of other sectors and coordination with the superior documents (land preparation and land assignment); In the indicators of holistic view, value orientation, level of plan decision making (land preparation); In the index of decision-making structure of the plan (land assignment) have the lowest level of compliance with the indicators of strategic policies, which has led to the continuation of the problem of homelessness in the country. Finally, following the strategic policymaking for homeless housing is proposed to exit from such challenge.
Keywords: Homelessness, Inappropriate Housing, Strategic Policies, Housing Supply Plans, Iran -
زمینه و هدف
بی خانمان ها، از آسیب پذیرترین و مطرودترین گروه های شهری هستند که با مشکلات پیچیده ای درگیرند. این مطالعه به بررسی پیامدهای بی خانمانی مردان در سطح شهر تهران و در ابعاد مختلف آن پرداخته است.
روش شناسیپژوهش حاضر با روش کیفی و مشارکت مردان بی خانمان و مطلعین کلیدی انجام شده است. شیوه نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند است. ابزار جمع آوری اطلاعات، تکنیک مشاهده و مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با روش تجزیه و تحلیل مضمون است.
یافته هادر فرایند تحلیل و مضمون بندی یافته ها، در سطح فرد، مضامین اختلالات روانی، تروما، مرگ، شکل گیری هیجانات و احساسات منفی، اعتیاد و درونی شدن فرهنگ بی خانمانی، در سطح جامعه، مضامین خشونت و درگیری، خرید و فروش مواد، سرقت/خفت گیری، پیوستن به گروه های مجرمانه، قمار، شیوع بیماری های پرخطر در سطح جامعه، طرد اجتماعی و زندان و پیامدهای آن، در سطح محله، مضامین ناامنی در محلات شهری، نارضایتی در ساکنان، احساس بدنامی اجتماعی/فرودستی محله ای، فروپاشی شیرازه و هویت محله ای و نقل مکان به دیگر محلات و در سطح خانواده تضعیف و فروپاشی شبکه ارتباطی فرد با خانواده استخراج شد.
نتایجنتایج پژوهش نشان می دهد که ساز و کارهای حاکم بر این مسیله به گونه ای است که نه تنها زندگی فرد بی خانمان را در ابعاد مختلف تحت تاثیر منفی خود قرار می دهد، بلکه در سطوح مختلف تولید آسیب می کند. به گونه ای که می توان از درهم تنیدگی آسیب های اجتماعی مرتبط با بی خانمانی در سطح شهر تهران نام برد.
کلید واژگان: بی خانمانی, پیامدها, شهر تهران, تیپولوژیBackground and PurposeHomeless people are one of the most vulnerable and despised urban groups with complex problems. This study investigates the consequences of homelessness in Tehran and in its various dimensions.
MethodologyThe present study was conducted using a qualitative method and the participation of homeless men and key informants. The sampling method is purposeful sampling. Data collection tools are observation techniques and in-depth semi-structured interviews with thematic analysis method.
FindingsIn the process of analyzing and thematizing the findings, at the individual level, the themes of mental disorders, trauma, death, the formation of negative emotions and feelings, addiction and internalization of homeless culture, at the community level, themes of violence and conflict, drug dealing, theft. Joining criminal groups, gambling, the spread of high-risk diseases at the community level, social exclusion and imprisonment and its consequences, at the neighborhood level, themes of insecurity in urban areas, dissatisfaction among residents. Feelings of social inferiority, neighborhood inferiority, the collapse of Shiraz and neighbor hood identity, and relocation to other neighborhoods and in the family area were weakened and the collapse of the individual-family communication network was extracted.
resultsThe results show that the mechanisms governing this issue are such that not only negatively affect the life of the homeless in various dimensions, but also damage at different levels of production. In such a way that we can name the entanglement of social harms related to homelessness in Tehran.
Keywords: homelessness, consequences, city tehran, Typology -
پدیده گورخوابی چندسالی است در برخی از شهرهای ایران شکل گرفته است. این پدیده به عنوان یکی از مهم ترین مسایل آسیب پذیر در جامعه شهری، مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و با هدف شناسایی فرآیندهای بروز گورخوابی در میان گورخوابان به بررسی پرداخته است. از آنجا که برای فهم درست پدیده گورخوابی، شناخت دینامیک ورود به این شکل از زندگی حایز اهمیت است، ما نیز با استفاده از روش تحلیل روایت بر اساس روش هویوپرت، به زندگی آن ها رسوخ کرده تا بتوانیم فرایندهای مهم زندگی که آن ها را به سمت گورخوابی کشانده است را به دست آوریم، استفاده نموده ایم. برای فهم عمیق تر عوامل رسیدن به گورخوابی، از تکنیک مصاحبه های باز و عمیق استفاده و نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب شده است. اعتبار یابی با استفاده از معیار زاویه بندی دنیزین و پایایی بر اساس چهار معیار صحت فرآیندهای دنبال شده، قابل فهم بودن، استفاده از مستندات و شواهد کافی و فراهم سازی مکانیزم های غلبه بر خطا بوده است. بر اساس یافته های تحقیق می توان به سه مدل کلیدی و برساختی درباره فرآیند گورخوابی دست یافت؛ 1- مدل سابقه اعتیاد در خانواده 2_ مدل فقر فرهنگی 3_ مدل عوامل اجتماعی _ اقتصادی.
کلید واژگان: گورخوابی, بی خانمانی, خانواده متزلزل -
هگل، فیلسوف آلمانی و باختین، نظریه پرداز و منتقد ادبی روسی ازجمله متفکرانی هستند که رمان را موضوع تامل فلسفی خود قرار داده اند و هر دو به مولفه «خودآگاهی در رمان» توجه داشته اند. در فلسفه هگل و در سیر تکامل روح به سمت آزادی، رمان از بالاترین تجلیات روح در فرم هنری است؛ جایی که روح به یکی از بالاترین سطوح خودآگاهی در قالب هنر می رسد. ضمن اینکه رمان به واسطه ظهور در دوران رمانتیک هنر، واجد قهرمان خودآگاه است. باختین هم در دو موضع از خودآگاهی در رمان می گوید: یکی آنجایی که رمان را گونه ای خودآگاه معرفی می کند و جای دیگر وقتی است که از خودآگاهی قهرمان رمان سخن می گوید. باختین وقتی داستایفسکی را خالق رمان چندصدا معرفی می کند، می گوید این خودآگاهی قهرمان است که به رمان های داستایفسکی خصلت چندصدایی می بخشد. درعین حال بحث از خودآگاهی در رمان، در هر دو متفکر به بحث از بی خانمانی هم گره می خورد.ما در این مقاله تلاش کردیم نشان دهیم موضع هر یک از دو متفکر نسبت به این موضوع چه بوده، چه شباهت و چه تفاوتی با هم دارند و چه گفت وگویی میان آنها یکی به عنوان فیلسوف و دیگری به عنوان نظریه پرداز ادبی شکل گرفته است
کلید واژگان: رمان, خودآگاهی, بی خانمانی, حماسه, هنر رمانتیکHegel, a German philosopher, and Bakhtin, a Russian literary critic, are the two thinkers who have placed the novel within the framework of their contemplation and have focused on the element of self-consciousness in the novel. In Hegel’s philosophy, in the course of the Spirit’s development towards freedom, the novel is the highest manifestation of the Spirit in artistic form, where the Spirit reaches one of the highest levels of self-consciousness. Moreover, due to its origins in the romantic era of art, the novel has heroes with self-consciousness. Bakhtin views self-consciousness in the novel from two perspectives: one is where he introduces the novel as a kind of self-conscious genre, and the other one is where he speaks about the self-consciousness of the novel’s hero. When Bakhtin introduces Dostoevsky as the creator of the polyphonic novel, he says it is the hero’s self-consciousness that gives Dostoevsky’s novels the quality of polyphony. Yet, the talk of self-consciousness in the novel intertwines with the talk of homelessness in both thinkers’ discussions. In this paper, we have tried to show the position of each of the two thinkers with regard to this subject, their similarities and differences, and the dialogue between them.
Keywords: Novel, self-consciousness, homelessness, Epic, romantic art -
حقوق بشر از الزامات حیات بشری در هر جامعه ای است که در منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد و منشور حقوق بشر اسلامی و نیز حقوق شهروندی اغلب کشورها و نهادها بر مواد آن تاکید شده است. افراد بی خانمان از جمله گروه های آسیب دیده اجتماعی اند. ساماندهی این افراد اعم از متکدیان، معتادان، بی خانمان ها، و کارتن خواب ها در شهر تهران با احداث گرمخانه هایی انجام می شود که علاوه بر کم توجهی به برخی مواد حقوقی، مسایل دیگری نیز بویژه برای سایر شهروندان و محله های مجاور گرمخانه ها ایجاد شده است. هدف این پژوهش تبیین ابعاد، شاخص ها، مسایل، و راهبردهای تحقق حقوق شهروندی افراد بی خانمان است که در ارتباط با گرمخانه های شهر تهران بویژه گرمخانه خاوران انجام می شود. پژوهش حاضر با رویکرد کمی و کیفی، با روش تحقیق پیمایشی و تحلیلی و پژوهش میان رشته ای و با استفاده از شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و پژوهش های موردی و توزیع پرسشنامه انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهم ترین شاخص های حقوق بی خانمان ها عبارتند از: حق حیثیت و حقوق یکسان، زندگی و آزادی و امنیت، تساوی حقوق با دیگران، تشکیل خانواده، تامین اجتماعی، حق برگزیدن آزادانه کار، استراحت و استفاده از ایام فراغت، سطح زندگانی، سلامت و رفاه او و خانواده اش، تعلیم و تربیت، شرکت در اجتماع، رشد آزاد و کامل شخصیت. ساماندهی افراد آسیب دیده اجتماعی یکی از وظایف نهادهای اجتماعی و مدیریت شهری می باشد. احداث گرمخانه ها با ساماندهی افراد بی خانمان و تامین بخشی از حقوق بشر و حقوق شهروندی آنها (از قبیل ایجاد سرپناه، تامین آب و غذا، ایمنی، امنیت و بهداشت) از مرگ و میر آنها در هوای سرد و در اثر بی خانمانی، جلوگیری می کند. اما برخی گرمخانه ها از جمله گرمخانه خاوران مشکلات و آسیب های جانبی برای سایر شهروندان بویژه ساکنان محله های پیرامون گرمخانه ایجاد می کند. زباله گردی، خرده سرقت، مصرف مواد مخدر، و حضور نامرتب در فضاهای همگانی از جمله فعالیت های بی خانمان ها و معتادان مددجوی گرمخانه ای است که موجب سلب اسایش و آرامش سایر شهروندان می شود.
کلید واژگان: حقوق شهروندی, حقوق بشر, گرمخانه, بی خانمانی, گرمخانه خاورانHuman rights are one of the requirements of life in any society, which is emphasized in the Universal Declaration of Human Rights of UN and the Cairo Declaration on Human Rights. Homeless people are among the socially disadvantaged groups which realization of their citizenship rights is important. Organizing these people, including beggars, addicts, homeless people and street people has been carried out by providing warm shelters in Tehran. This study aimed to explain the dimensions, indicators, issues and strategies for the realization of citizenship rights of the homeless people in Tehran focusing on Khavaran shelter. The research has been conducted using quantitative and qualitative approach. The results show that the most important indicators of the rights of the homeless are the right of dignity, liberty, family formation, social security, the right to freely choose work, health, and well-being, education, participation in society, and free and full development of personality. Providing warm shelters address some of their human and citizenship rights, although the residents of neighbors in which these shelters are placed face some problems and undesirable conditions which deprives them of comfort and well-being.
Keywords: citizenship rights, human rights, warm shelters, Homelessness, Khavaran shelter -
بی خانمانی یک انحراف اجتماعی ویژه جوامع شهری است. پیامدهای ناگوار این آسیب اجتماعی آن را به مسئله ای اجتماعی تبدیل کرده است. رویکردها و نظرات مرتبط با بی خانمانی نشان می دهد که بی خانمانی در بستری از ویژگی های فردی، شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، فقر اقتصادی و قابلیتی و محرومیت های ناشی از آن، تجربه قربانی شدن و طرد اجتماعی شکل می گیرد و از این رهگذر پدیدار شدن افرادی آسیب پذیر با احتمال تجربه بزه دیدگی های مکرر، گرایش به رفتارهای پرخطر و بزهکاری، قابل پیش بینی می باشد. پژوهش حاضر توصیفی، به روش کیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساخت مند، بر جامعه آماری متشکل از 100 زن بی خانمان انجام پذیرفته است؛ و هدف از آن، بررسی مسیر زندگی زنان در بی خانمانی و توصیف تجربه های قربانی شدن زنان به عنوان یک آسیب اجتماعی می باشد.پژوهش حاضر نشان داد: زنان بی خانمان به دلیل تجربه قربانی شدن های مبتنی بر جنسیت، این پدیده را به گونه ای متفاوت از مردان تجربه می کنند. سبک زندگی تحمیل شده بر آنان، فعالیت های روزمره، دستیابی به فرصت های نامشروع، حضور در مناطق داغ شهری، آنان را به بزه دیدگان آسیب پذیر بدل می سازد. خطر بزه دیدگی های مکرر و بزه دیدگی های ثانویه در این زنان قابل پیش بینی می باشد.کلید واژگان: بی خانمانی, بزه دیدگی, سبک زندگی, زنانHomelessness is a social deviation specific to urban societies The unfortunate consequences of this social disaster have made it a social issue. It comes from the experience of victims and the community, and it is predictable that vulnerable people will be exposed to the possibility of repeated victimization, the tendency to risk behaviors and abuse.The present study is a descriptive and qualitative study using semi-structured interviewing tool on statistical population of 100 homeless women. The present study shows that the experience of victimization and, in a broader sense, victimization plays a colorful role in guiding women towards the experience of homelessness.Its purpose is to contribute scientifically to the process of designing, formulating, and reviewing criminal and social policies in order to prevent effective victimization of homelessness The present study shows that homeless women experience this phenomenon differently from men because of the experience of gender-based victims, the lifestyle imposed on them, daily activities, access to illegal opportunities, presence in hot areas. The city makes them vulnerable victims The risk of repeated and secondary victimization is predictable in these women.Keywords: Homelessness, Victimization, Lifestyle, Women
-
هدف از نگارش این مقاله مطالعه کنش گروهی از «زنان بی خانمان بهبودیافته» به عنوان بخشی از فرودستان اجتماعی در اینستاگرام است. گروهی که هرچند به رسانه های رسمی دسترسی کمتری دارند، اما در رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی از امکان نمایش خود و زندگی روزمره شان برخوردار شده اند. از این روی در این مقاله محتوای به اشتراک گذاشته توسط این گروه در اینستاگرام مورد مطالعه قرار گرفت. با این پرسش ها که این زنان در پست های اینستاگرام خود چه مضامینی را به اشتراک می گذارند؟ در این تصاویر گذار از بی خانمانی تا باخانمانی چگونه رخ می دهد؟ و به طور کلی این شبکه اجتماعی چه قابلیت ها و فرصت هایی را برای آنها به عنوان ابزار و استراتژی ای برای گذراندن زندگی روزمره فراهم می آورد؟ این تحقیق با رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک و مطالعه 140 پست اینستاگرام از صفحه 10 زن بی خانمان بهبودیافته انجام شده است. بر اساس یافته های نوشته حاضر، سه دسته مضمون شامل «ظاهر آراسته»، «حضور اجتماعی» و «جستجوی عشق و آرامش» در پستها شناسایی شدند. اینطور به نظر می رسد که فقدان نمایش گذشته در گذار از بی خانمانی به باخانمانی و ارایه تصویری از زن بدون گذشته در این پست ها و نمایش یک «خود» جدید در اینستاگرام، برای این کاربران کارکردی جبران کننده داشته است؛ نظیر سیاست و مقاومتی که در نظریه «پیشروی آرام» بیات و مفهوم «تاکتیک کنارآمدن» دوسرتو مطرح می شود.
کلید واژگان: فرودستان, بی خانمانی, زندگی روزمره, نمایش خود, اینستاگرامThe purpose of writing this article is to study the action of a group of "improved homeless women" as part of the social inferiority on Instagram. Although the group has less access to official media, they have the opportunity to show themselves and their daily lives on social media and social media. Therefore, in this article, the content shared by this group on Instagram was studied. With these questions, what topics do these women share on their Instagram posts? In these images, how does the transition from homelessness to homelessness occur? And in general, what capabilities and opportunities does this social network provide for them as tools and strategies for living their daily lives? This research was conducted with a qualitative approach and the method of thematic analysis and study of 140 Instagram posts from page 10 of the homeless women. Based on the findings of the present paper, three categories of topics including "adorned appearance", "social presence" and "search for peace" were identified in the posts. Despite the lack of past displays in the transition from homelessness to homelessness and the viewing of images of women without a past in these posts, it seems that displaying a new "self" on Instagram has a compensatory function; Such as politics and resistance, which are discussed in Bayat's theory of "quiet progress" and the concept of "tactics of coping."
Keywords: Subaltern, homelessness, everyday life, self presentation, Instagram -
the purpose of the study is to assess social and cultural impacts of Homeless Housing Assistance Center of Tehran Naft District 5th District Municipality And providing Corrective and compensatory solutions to make this project work better. The descriptive-analytical method has been used with stakeholder analysis approach to achieve this goal. On the one hand, it can be said the negative impact of Farahzad Valley’s neighborhoods on the function and the image of the businessman by regarding the geographical scope of the impact of the surrounding environment of Homeless Housing Assistance Center On its function as The main focus of the social damage is the Naft area By creating urban defenseless spaces, The presence of homeless people And trash exacerbation On the function and the image of Homeless Housing Assistance Center And on the other hand, in the social domain, one can claim that If one of the main goals of the construction of Homeless Housing Assistance Center is to prevent the deaths of addicted and homeless people in public roads and to preserve urban furniture and to eliminate these people from the city’s face rather than rehabilitation, The findings and data of the research indicate the success of the 5th District Municipality in creating a comfortable dormitory space for clients. But, in the end, two main damage to the function of the Homeless Housing Assistance Center can be identified: 1. becoming Homeless Housing Assistance Center to Permanent residence of clients and their precipitate and 2. Discontinuing the Empowerment Cycle of Clients and as a result the loss of Retrospective nature of the collection.
Keywords: Homeless Housing Assistance Center District 5, Homelessness, FarahzadValley, Stakeholder Analysis, Support Circle -
پدیده بی خانمانی را به عنوان یکی از مسایل اجتماعی روز ایران، از جهات مختلف می توان بررسی کرد. در این بین، موضوع امر جنسی در میان افراد بی خانمان، علی رغم اهمیت آن مغفول مانده است. این پژوهش با هدف بررسی وجوه ناظر بر امر جنسی در زیست کارتن خوابی، به کندوکاو در کنش های عاطفی و جنسی افراد بی خانمان می پردازد. رویکرد این پژوهش کیفی، و مبتنی بر نظریه زمینه ای است. در این راستا، با 42 بی خانمان شامل 23 مرد و 19 زن، مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. نمونه ها به شکل هدفمند از پاتوق های کارتن خوابی در دو شهر مشهد و تهران برگزیده شدند. از شهر مشهد، پاتوق های اسماعیل آباد، نوده و شهرک شهید رجایی و از شهر تهران، پاتوق های مولوی، فرحزاد، هرندی و چند نمونه دیگر بررسی شدند. داده ها در ابتدا با استفاده از نرم افزار مکس کیودی ای تحلیل شد. نتایج نشان داد که نیازهای مادی به منظور تامین مواد مخدر و همچنین نیازهای عاطفی و جنسی، سبب برقراری روابط میان افراد بی خانمان شده است. افراد مورد مطالعه عموما در قالبی آشفته به پیشبرد کنش های عاطفی و جنسی خود می پردازند. برمبنای نتایج، اعتبارزدایی تدریجی از نهاد خانواده و رفت وبرگشت به مواد مخدر به منظور کسب لذت جنسی در این آشفتگی نقش مهمی ایفا کرده است.
کلید واژگان: بی خانمانی, خانواده, روابط جنسی, ناهنجاری های جنسی, نیازهای عاطفیIntroductionDue to the increasing prevalence and increasing number of Homeless people in the metropolitan areas of Iran, it is necessary to conduct studies to analyze the conditions governing the individual and social life in these territories. The results of such a study could be to gain credible cognition to design and advance constructive social, security, and caring interventions in this regard. Therefore, the present study seeks to study the various aspects of sexuality in the Homeless' life experience and the conditions that govern it with a qualitative approach. The main research questions are as follows: What is the pattern of sex regulation in the Homeless' life experience? Under what conditions does it form? What are the strategies of action or interaction of social actors in relation to it? and finally what are the implications of this pattern?
MethodThe approach of this study was qualitative and based on the use of grounded theory. In-depth interviews were conducted with 42 homeless people including 23 men and 19 women. The samples were purposefully selected from homeless hangouts in Mashhad and Tehran. After the initial interviews, the coding process began, and further interviews continued as the coding process progressed. The initial codes obtained during the open coding step were categorized several times to produce the final main categories. Core category was selected from a review of the main categories and continuous comparison of the findings. Explaining the findings and drawing up a final narrative about the core category eventually led the researchers to a grounded theory explaining the phenomenon of "sexual abnormalities in homeless hangouts."
FindingsThe results indicate that the homeless people generally promote their emotional and sexual activities in a chaotic fashion. The gradual discrediting of the family institution and the return to drug use have played an important role in this upheaval. Homeless people have had different strategies to meet their sexual needs, often with their preferred experiences in the pre-homeless period, and in some ways, the status quo has been somewhat derogatory. But overall, and in the coordinates of homelessness, one can see a self-reliant and flexible pattern of emotional-sexual intercourse among homeless people that has provided the opportunity to meet the needs of most of its audiences.
Discussion and conclusionA key point in examining the issue of sexual intercourse among the homeless has been the marital background. Failure to marry because of drug use and separation has led individuals to seek alternatives to meet their emotional and sexual needs. According to research by Begun (2015) and Brown & et al. (2012), sexual and emotional intimacy have influenced the way homeless people interact. The findings of this study are consistent with Merton's (1968) theory. Accordingly, homeless people resort to illicit ways to have sex. Also, according to the analytical approach of social learning theory (Vold, Bernard & Snipes, 2018), homeless people have learned this behavior by learning about these behaviors in homeless hangouts. Finally, the findings of this study show that sexual dysfunction among homeless people is not only reflected in the multiplicity of sexual behaviors and high risk behaviors, but also that the homeless people's return to hangouts and camps is a reflection of this turmoil. The studies of Begun & et al. (2019) and Barman & et al. (2017) also confirm the findings of the present study.
Keywords: homelessness, Emotional needs, family, Sexual abnormalities, Sexual relations -
مقاله حاضر می کوشد تا کارایی سیاست های مبارزه با بی خانمانی را نشان دهد و از آنجا که مراکز معدودی ذیل قانون مبارزه با بی خانمانی تشکیل شده است، روش پژوهش مطالعه موردی یکی از مراکز بی خانمانی است. مطالعه عمیق اسناد و آمارهای این مرکز در کنار متون قانونی موجود نشان می دهد که سیاست های روشنی در زمینه مبارزه با بی خانمانی وجود ندارد و سیاست های موجود نیز نمی توانند به ساماندهی افراد بی خانمان بینجامند. به علاوه نگاه موجود به بی خانمانی نگاه ریشه ای و درستی نیست، چرخه مبارزه با بی خانمانی به درستی ترسیم نشده است و نهادهای دخیل مشارکت خوبی ندارند؛ ازاین رو، افراد بی خانمان در یک چرخه بی ثمر تکرار می شوند. با توجه به روند روبه رشد بی خانمانی در کشور برای موفقیت در مبارزه با بی خانمانی لازم است جنبه های مختلف بی خانمانی مطالعه و تجارب موفق کشورهای دیگر نیز ملاحظه شود و بر اساس نتایج مطالعات سیاست گذاری در سطح کلان صورت گیرد، به نحوی که مراحل و حلقه های مبارزه با بی خانمانی و وظایف نهادهای مختلف و منابع لازم برای انجام وظایف و فرآیند نظارت بر آنها به درستی و روشنی تعریف گردد. در انتها چارچوبی برای تنظیم چرخه مبارزه با بی خانمانی معرفی شده است که در سیاستگذاری کلان می توان از آن استفاده کرد.کلید واژگان: بی خانمانی, سیاست ها, سیاست گذاری, نقد, ایرانThis Article tries to assess the efficacy of the policies concerning homelessness in Iran. Alongwith analyzing laws, through a case study we have investigated documents and statistics of ahomeless shelter, and finally the profile of one homeless case to assess the effectiveness of thepolicies. Findings show that there are serious shortages in policies regarding homelessness.These few laws are not enacted correctly and they are not effective in reality and can’t helphomeless people to get out of homelessness circle. The laws have no principled conception ofhomelessness and have not conceptualized the steps of combating homelessness clearly. Also,the institutions and organization which must participate do not participate completely. So, theresults are poor and the homeless people remain in a vicious circle. Regarding the growingtrend of homelessness in Iran, to act effectively it is necessary to study different aspects ofhomelessness in Iran and to consider the successful experiences of other countries, and onthe bases of these considerations and investigations make comprehensive laws and policies inthe level of parliament in a way that steps and chains of action against homelessness, tasks ofdifferent institutions and sources for action clearly defined and can be monitored.Keywords: Homelessness, Policies, Policy-making, Shortcomings, Iran
-
هدف این مطالعه بررسی مسئله مهاجرت و تحلیل چندگانگی و بی خانمانی در رمان شرافت اثر الیف شاکاف از منظر مطالعات پسااستعماری هومی کی بابا است. هومی بابا با طرح مفهوم پیوندخوردگی، به زوایای اجتماعی تحلیل های پسااستعماری می پردازد. پیوندخوردگی زمانی روی میدهد که رابطه بین استعمارگر و استعمارشده به گونه ای شکل میگیرد که مرزهای میان آن دو را کمرنگ و نامشخص میسازد. هومی بابا در پی آن است تا امکان وجود فضای پیوندخوردگی را کشف کند تا بتواند به توضیح یادآوری های مهاجران و بیخانمانیشان بپردازد. او هویت پیوندخورده را هویتی میداند که از طریق جابه جایی و جدایی در منطقه تماس شکل گرفته است. درواقع، این همان چیزی است که او فضای سوم بیان مینامد، فضایی که در آن هر فکری توسط استعمارگر و یا استعمارشده امکان و ابزار بیان و یا تبادل می یابد. این مطالعه تلاش دارد تا از طریق استفاده از نظریات مربوط به پیوندخوردگی و بی خانمانی به خوانش رمان شرافت بپردازد و استدلال کند که درون ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین گفتمان کشور جدید، شخصیت های مهاجر داستان، که از سرزمین خود کنده شده اند و احساس بی خانمانی میکنند، سعی دارند تا به بازتعریف هویت خویش بپردازند. تلاش این شخصیت ها منتج به تجربیات و احساساتی نو شامل انزوا، عدم احساس امنیت، در هم شکستن شخصیت، و حس بیرون بودگی میگردد.کلید واژگان: پسااستعمار, هومی بابا, بی خانمانی, الیف شافاک, رمان شرافتThe present paper examines Elif Shafak’s 2011 novel Honour based on Bhabhaian concepts of hybridity and unhomeliness. Bhabha broached the idea of hybridity in order to address the social dimensions of postcolonial analyses.4 Hybridity occurs when the relationship between the colonizer and the colonized blurs various boundaries. Bhabha explores the possibility of a hybrid space to elucidate the recollections of migrants and their unhomeliness. He defines hybrid identity as one constructed through relocation and separation in the contact zone. In fact, it is in a third space of enunciation in which every thought by both the colonizer and the colonized finds a means of expression or exchange. Using concepts of hybridity and unhomeliness to delve into Shafak's Honour, this research concludes that within the social and cultural structures and discourse of their ‘new’ country, diasporic characters feel unhomed and struggle to fill gaps and redefine their identities. The paper argues that characters in the novel seek refuge in diasporic communities to counter stereotypes. Their attempts, however, result in new experiences and feelings of isolation, nostalgia, insecurity, split self, and a sense of being out of place.Keywords: Post-colonialism, Homi Bhabha, Unhomeliness, Elif Shafak, Honour -
جنوب غرب آسیا از مهم ترین کانونهای درگیری و بحرانساز در جهان است. این منطقه در سالهای اخیر، درگیر منازعات بسیاری بوده است. در این میان، کشور عراق به دلیل نارساییهای ساختاری، دخالت قدرتهای خارجی و بازیگران منطقهای، دست خوش تحولات زیادی شده است و بدین ترتیب در این کشور، بسترها و زمینههای لازم برای ظهور تارشگری که داعش آخرین نوع آن است، فراهم گردیده است. بحرانهای امنیتی؛ ازجمله چالشهای اصلی در هر کشور محسوب میگردد. این پژوهش با هدف بررسی ویژگیهای متون تصویری پدیده داعش و آوارگان عراقی است و به دنبال پاسخ به این سوال است که پدیده داعش و آوارگان جنگی عراقی در متون تصویری با چه ویژگیهایی بازنمایی شدهاند؟ در این پژوهش به مقوله عکس بهعنوان بستری برای ارتباط و تولید معنا نگریسته میشود و فعالیت هنری- اجتماعی عکاسی، در نظر گرفته میشود. در این مقاله بر اساس نظریه بازنمایی و روش نشانه شناسی که در آن امکان بررسی لایههای زیرین متون رسانهای؛ ازجمله عکس وجود دارد و با تحلیل نمونه آماری و با استفاده از نرمافزار کیفی مکس کیودا به تحلیل عکسی با موضوع آوارگان جنگ داعش پرداخته شده است.
کلید واژگان: داعش, آوارگان جنگ, عراق, مهاجرت, تحلیل عکس, بی خانمانیSouthwest Asia is one of the most important controversies in the world. This region has been involved in many conflicts in recent years. Meanwhile, Iraq has undergone many changes due to structural deficiencies, the involvement of foreign powers and regional actors. Consequently , these changes provided the necessary grounds for the emergence of terrorism, which ISIS is the last of terrorist groups. Security crises are among the main challenges in each country. The purpose of this study is to examine the characteristics of the visual texts of ISIS and the Iraqi refugees and seek to answer the question of what features of the ISIL and Iraqi refugees are represented in the visual texts. In this research, the photo is considered as both a context for the connection and production of meaning and also an artistic social activity. In this study, based on the theory of representation and the semiotic method- in the semiotic method it is possible to examine the underlying layers of media texts including photographs- and by analyzing the statistical sample and using the Maxqda qualitative software, a photo analysis of the subject of ISIL refugees has been addressed.
Keywords: ISIL, War refugees, Iraq, Immigration, Photo analysis, Homelessness -
هدفسوءمصرف مواد یکی از عمده ترین مشکلات سلامت بی خانمانان است. مردمی که به سیکل بی خانمانی وارد و یا از آن خارج می شوند، غالبا همزمان به سیکل سوءمصرف مواد نیز وارد و یا از آن خارج می شوند. رابطه میان سوءمصرف مواد و بی خانمانی نیازمند آن است که این دو پدیده به صورت همزمان و نه مستقل و جدای از یکدیگر مورد ملاحظه قرار گیرند. بررسی ها نشان می دهد که تعداد تحقیقات در این حوزه رو به افزایش است، اما غالب این تحقیقات پراکنده و ناکامل هستند. توسعه و بهبود ابزارهای مداخله ای و نیز پیشگیری از افزایش تعداد مصرف کنندگان بی خانمان تحقیقات بیشتر در این حوزه را ضروری می سازد. در همین راستا هدف از انجام این مطالعه توصیف تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان به منظور فهم بهتر عوامل موثر در درمان این گروه می باشد.روشاین مقاله با بهره گیری از تئوری زمینه ای انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 مصرف کننده بی خانمانی که در پروژه نوروزی بازتوانی مصرف کنندگان مواد(1393) شرکت داشتند، جمع آوری شده است و سپس با استفاده از روش کدگذاری نظری تحلیل شده است.یافته هاطردشدگی، تجربه تروما، احساسات و هیجانات منفی، شکل گیری سرمایه های منفی، انزوای اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی و فقدان زیرساختهای رفاهی- آموزشی از جمله مهمترین یافته های این تحقیق بودند.نتیجه گیریتجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان حاکی از آن است که درمان این گروه از مصرف کنندگان به تبع پیامدهای زندگی در خیابان برای ایشان، بسیار متفاوت از افرادی است که به رغم اعتیاد، همراه با خانواده زندگی می کنند.کلید واژگان: تجربه زیسته, اعتیاد, بی خانمانی, طرد اجتماعیAim: Substance abuse is recognized as a major health problem among the homeless. People who cycle in and out of homelessness tend to cycle in and out of alcohol and drug abuse. The relationship between substance abuse and homelessness requires that they are treated simultaneously and not independently. Although there is an increase in public interest concerning the homeless population, research on the issues of homelessness has been fragmented and incomplete. Research is necessary to understand substance abuse among the homeless so that prevention and intervention measures can be developed and implemented. The aim of this study was to describe a homeless populations lived experience with substance abuse and to better understand factors that effect to substance abuse treatment among the homeless.MethodThis paper fulfilled by the method of grounded theory. The data were gathered through in-depth interviews with 20 men who participating in Project of rehabilitation of drug user (1393). Data from the interviews were analyzed by theoretical coding.
Finding: Categories that emerged from the data included: experience of rejection from family and friends, traumatic experience, negative feelings and emotions, social isolation, social apathy, loss welfare education infra-structure.DiscussionHomeless population's lived experience with substance abuse show that treatment for this group is very different with addicts that they lived with family.Keywords: Lived experience, addiction, homelessness, social rejection -
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، پیاپی 11 (بهار 1396)، صص 214 -262
در دو دهه اخیر نوع خاصی از بی خانمانی که کارتن خوابی نام گرفته، در کشور ما و به ویژه در کلانشهر تهران پدیدار شده و مورد توجه قرار گرفته است. کارتن خوابی به نظر کارشناسان اجتماعی ضمن آنکه مسئله اجتماعی تلقی می گردد، می تواند تبدیل به آسیب اجتماعی شود. کارتن خوابی نشانه و برآیندی از وجود سایر مسایل و آسیب های اجتماعی در جامعه است. هدف این مطالعه، رسیدن به درک و فهمی از تجربه زیسته افراد کارتن خواب و کشف و استخراج نظریه از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه، شامل مناسبات متقابل میان شرایط (ساختار)، عمل (فرآیند) و پیامدها بود. پژوهش از نوع کیفی و به روش نظریه زمینه ای (GT) است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با مردان کارتن خواب در سطح شهر تهران، طی سال های 1395 و 96 جمع آوری شد. روش نمونه گیری هدفمند و با حجم نمونه 34 نفری به اشباع نظری رسید. داده ها به روش استراوس و کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری، گزینشی تحلیل شد. برزخ گسستگی- وابستگی، مقوله محوری است که بیانگر گسستگی فرد از جامعه، خانواده و منابع حمایتی و پیوستن او به گروه ناهنجار کارتن خوابی برای جبران فقدان ها و محرومیت هاست. کارتن خواب ها در برخورد با این پدیده، راهبردهای بقاء گرایی، تداوم و برونرفت را دنبال کرده و پیامدهای آنها را نیز متحمل می شوند. نتایج نشان می دهند کارتن خوابی در بستری از عوامل کلان و ساختاری در تعامل با عوامل فردی شکل میگیرد. رهایی از آن نیاز به تغییر شرایط اجتماعی این افراد دارد و شخص کارتن خواب عامل فعالی در این فرایند می تواند باشد.
کلید واژگان: بی خانمانی, کارتن خوابی, سوءمصرف مواد, تجربه زیسته, توانمندسازیIn the recent two decades, a special kind of homelessness which is named ”rough sleeping” has appeared and paid attention to in Iran, especially in the great city of Tehran. Meanwhile, sleeping rough is seen as a social concern and could be transformed into social harm. It is a sign and results in other social concerns and harms in society. The aim of this study was to understand the lived experiences of rough sleeping individuals, discover and bring out theory within these experiences, and draw the related paradigm, including conditions (structure), action (process), and outcomes. The research is of qualitative type and follows the Grounded Theory (GT) method. Data were collected through deep and semi structured interviews with people sleeping rough on the surface of Tehran city, during the year 2016-2017. The sampling method was purposeful and with a sample size of 34 individuals, theoretical saturation was achieved. Data were coded and analyzed through phases of open, axial and selective coding suggested by "Strauss and Corbin".The disconnection-dependency limbo” appeared as axial category. This term means disconnection of the individual from the society, family and support sources and being dependent on the abnormal group of people sleeping rough for compensating for their losses and deprivations. The people sleeping rough confront this phenomenon by taking on survival, continuation and going-out strategies and face the consequences. Results indicate that rough sleeping is shaped in the context of structural and macro factors interacting with individual factors. A solution is to change the social conditions of these persons, and the rough sleeping person can be an active agent in this process.
Keywords: Homelessness, Rough sleeping, Substance abuse, Lived experience, Empowerment
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.