به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « حجیت خبر واحد » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • فاطمه ژیان*

    یکی از مسائل اختلافی در میان اندیشمندان اسلامی مسئله حجیت خبر واحد است. این سوال از دیرباز نزد عالمان دینی مطرح بوده است که آیا از اساس خبر واحد حجت است یا خیر و اگر حجت است، حجیت آن بر مبنای کدام مدرک، موجه می شود. نحوه پاسخگویی به این سوال در صدور احکام شرعی، نحوه برخورد با اخبار متعارض و سرایت حجیت اخبار آحاد در موضوعات غیر فقهی، تاثیری مستقیم دارد. این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی به سامان رسیده است. قرائن متعدد از جمله عبارات مشابه موافقان و مخالفان حجیت اخبارآحاد، نسبت دادن هر دو نظر به اجماع و شریعت نشان از آن دارد که این اختلاف نباید اختلافی ریشه ای باشد. البته مردود دانستن روایاتی که موافق آرای اختصاصی اهل تسنن و مخالف نظر مکتب اهل بیت (ع) است با این استدلال که این روایات اخبار آحادند، نشان می دهد که نظریه عدم حجیت خبر واحد در میان عالمان شیعه در واقع گونه ای مواجهه با روایات معارض با روایات اهل بیت (ع) است؛ زیرا در دوران طرح عدم حجیت خبر واحد، شرایط زیست علمی عالمان شیعه به گونه ای بود که صراحت در کلام آنان موجبات تعرض به آنها و کنار نهاده شدن شیعیان از جهان اسلام را فراهم می آورده است.

    کلید واژگان: خبر واحد, حجیت خبر واحد, اخبار مردود, تقیه}
    Fatemeh Zhian *

    A controversial issue among Muslim scholars is the validity of single-narrator reports (khabar al-wāḥid). Scholars have long debated whether such reports are valid and, if so, how their validity is justified. This question directly affects the issuance of religious rulings, the treatment of conflicting hadiths, and the application of such reports in non-jurisprudential contexts. This research employs a descriptive-analytic methodology. Evidence, including statements from both proponents and opponents of the validity of single-narrator reports and the alleged origins of both of these positions in consensus and religious texts, suggests that the disagreement is not fundamental. The rejection of hadiths that align with Sunni views and oppose the school of Ahl al-Bayt on the grounds of their single-narrator status implies that the Shiite theory of invalidity is partly a response to hadiths opposing those from Ahl al-Bayt. This historical context indicates that Shiite scholars' explicit positions might have led to their marginalization within the Islamic world.

    Keywords: Single-Narrator Report (Khabar Al-Wāḥid), Validity Of Single-Narrator Report, Rejected Hadiths, Taqiyya (Dissimulation)}
  • حامد مصطفوی فرد*، مهدی عبادی
    پیروزی مکتب اجتهاد بر مکتب اخباری گری، بیش از هر چیز، متاثر از قدرت علمی و خطابه و شاگردپروری وحید بهبهانی است. اجتهادی که وی طرح ریزی کرد، هرگز ادامه الگوی فکری محقق اردبیلی نبود؛ بلکه با توسعه در پذیرش روایات همراه بود. وی در مواجهه با اخباری گری، اجتهاد را که زاییده نیاز جامعه علمی بود، به رسمیت شناخت و به جای تاکید بر معلوم الصدوربودن مصادر روایی، بر معلوم الإعتباربودن روایات مصنفات امامیه تاکید کرد. پرسش اصلی این پژوهش این است که مهم ترین مبانی وحید بهبهانی در مواجهه با حدیث چه بوده و چگونه به رویکرد خود دست یافته است؟ نظریه انسداد، مهم ترین ابزار وی در گسترش دایره پذیرش اخبار بوده است؛ براین اساس، علاوه بر خبر صحیح، حجیت اخبار موثق و حسن و قوی را توجیه کرده و برای اثبات وثاقت راوی، ظن را، هرچند ضعیف، کافی دانسته است. این نظریه، با استقبال متاخران از وی مواجه نشد. دیگر ابزار مهم وحید بهبهانی برای گسترش دایره پذیرش روایات، جبران ضعف سند با عمل اصحاب، بوده است. به این ترتیب، وی با طرح نظریه انجبار، از میان اقسام چهارگانه احادیث (صحیح، حسن، موثق و ضعیف) فقط روایات ضعیف غیرمنجبر را حجت ندانسته است.
    کلید واژگان: وحید بهبهانی, حجیت خبر واحد, دلیل انسداد, نظریه انجبار, مکتب اجتهاد, اخباریگری}
    Hamed Mostafavifard *, Mahdi Ebadi
    The victory of the School of Ijtihād over the Akhbārīs school is above all influenced by the scholarly power, eloquence, and mentorship of Vaḥīd Bihbahānī.  The type of Ijtihād formulated by him was never a continuation of Muḥaqiq Ardibīlī’s thought pattern, but rather accompanied by developments in the acceptance of repots. In facing the Akhbārīs, he acknowledged Ijtihād as an offspring of the needs of the scholarly community, putting emphasis on the credibility of Imāmī books instead of the apparent reliability of narrational sources. The main question of this research is to recognize Vaḥīd Bihbahānī ‘s main criteria in dealing with Ḥadīth, and to investigate how he formulated his approach. The theory of Blocking (ʾInsidād) was his most important tool in expanding the scope of accepting reports. Based on this theory, he would justify the authority of reliable, good, and strong reports as well as that of authentic news. Similarly, he would even consider suspicion enough to prove the reliability of the narrator. Later experts did not approve of this theory. Another important tool employed by Vaḥīd Bihbahānī in expanding the scope of accepting narrations was to compensate for the weakness of the document through the actions of Aṣḥāb (companions). Therefore, by proposing the theory of ʾInibār, he considered only weak non-compelled reports as invalid among the four categories of Ḥadīth (authentic, good, reliable, and weak).
    Keywords: Vaḥīd Bihbahānī, Credibility of a single reports, reasons of blocking, Theory of ʾInibār, school of Ijtihād, Akhbārīsm}
  • حامد مصطفوی فرد*
    مطابق با تصویری که توماس کوهن در کتاب ساختار انقلاب های علمی از مرحله «بحران علمی» و در نتیجه «تغییر پارادایم» ارایه می کند، همیشه در فرایند تغییر مکتب و جایگزینی آن با مکتبی دیگر شاهد برخی مقاومت ها هستیم و به همین دلیل در عصر بحران علمی گاه شاهدیم که انبوهی از نظریات تولید می شوند. این سیر تحولات را در فرایند تغییر و جایگزینی مکاتب حدیثی امامیه، از جمله جایگزینی مکتب حله با مکتب بغداد در نیمه دوم قرن هفتم، نیز شاهدیم. بعد از ابن ادریس حلی و با آشکار شدن نقاط ضعف فقاهت مکتب بغداد، الگوی مکتب بغداد در مواجهه با سنت (عدم حجیت اخبار آحاد) با چالش های جدی روبه رو شد و فقهای متعددی با الگوی کلان فکری این مکتب مخالفت کردند. در این بین برخی، مثل محقق حلی در المعتبر، سعی کردند با ایجاد اصلاحاتی در این مکتب، توسعه ای را در پذیرش روایات قایل شوند و ضعف های نظریه مکتب بغداد را برطرف کنند. برخی دیگر نیز، مثل علی بن طاووس، احمد بن طاووس، فاضل آبی و محقق حلی در معارج الاصول، نظریه حجیت اخبار آحاد را در مقابل نظریه مکتب بغداد طرح ریزی کردند تا اینکه علامه حلی در آثار خود ادله متعدد عقلی و نقلی بر حجیت اخبار آحاد ارایه می دهد. به دلیل قوت استدلال او، مکتب حله با نام وی در بین امامیه شهرت می یابد.
    کلید واژگان: مکتب حله, مکتب بغداد, حجیت خبر واحد, محقق حلی, فاضل آبی, علی بن طاووس, احمد بن طاووس, علامه حلی}
    Hamed Mostafavifard *
    According to Thomas Kuhn's depiction of the "scientific crisis" and subsequent "paradigm shift" in The Structure of Scientific Revolutions, transitions between schools of thought often encounter resistance. This phenomenon is evident in the shifts between Imami schools of hadiths, particularly during the transition from the School of Baghdad to the School of Hillah in the second half of the seventh century AH. After Ibn Idrīs al-Ḥillī highlighted weaknesses and flaws in the jurisprudential method of the School of Baghdad, serious challenges arose, especially concerning the non-authoritativeness of single-narrator reports (khabar al-wāḥid). In response to the apparent shortcomings, numerous theories emerged during this scientific crisis, mirroring developments in the Imami schools. The School of Baghdad faced opposition from many jurists who criticized its approach. Notably, al-Muḥaqqiq al-Ḥillī attempted reforms in the School of Baghdad through his work al-Muʿtabar, advocating for some leniency in accepting hadiths to rectify deficiencies. On the contrary, scholars like ʿAlī b. Ṭāwūs, Aḥmad b. Ṭāwūs, al-Fāḍil al-Ābī, and al-Muḥaqqiq al-Ḥillī in Maʿārij al-uṣūl argued for the authoritativeness of single-narrator reports against the position of the School of Baghdad. Notably, al-ʿAllāma al-Ḥillī provided various speculative and textual arguments for the authoritativeness of single-narrator reports in his works. Due to the cogency of his arguments, the School of Hillah gained prominence among Imamiyya in the name of al-ʿAllāma al-Ḥillī.
    ,
    Keywords: School of Hillah, School of Baghdad, authoritativeness of single-narrator reports (khabar al-wāḥid), al-Muḥaqqiq al-Ḥillī, al-Fāḍil al-Ābī, ʿAlī b. Ṭāwūs, Aḥmad b. Ṭāwūs, al-ʿAllāma al-Ḥillī}
  • مهدی درگاهی*، رضا میرزائی کلان
    مبانی حجیت خبر واحد توسط اصولیان معاصر به تفصیل در خلال بحث «قطع و ظن» در کتب اصولی مطرح گشته است و معیارهای مختلفی در اخذ به روایات آحاد همچون وجود قراین قطعی، ثقه بودن راویان سلسله سند و اطمینان به صدور ارایه شده است. در این میان، نظریه «موافقت با روح قرآن و سنت» از نظریات نوظهوری است که در صدد بیان معیاری برای حجیت خبر واحد و انتساب صدور و عدم صدور آن به معصومان ع است. شهید صدر و آیت الله سیستانی از قایلان به این نظریه هستند؛ البته شهید صدر حجیت خبر ثقه را قبول داشته و در کنار آن، احتمال تمامیت این نظریه را مطرح می کند ولی آیت الله سیستانی حجیت خبر ثقه را نپذیرفته و یگانه معیار خود در حجیت خبر واحد را توافق روحی آن با قرآن و سنت می داند. عمده دلیل ایشان در اثبات نظریه مذکور، روایات متواتری است که مفاد آن ها اخذ خبر در صورت موافقت با قرآن و سنت و طرح خبر در صورت مخالف با قرآن و سنت است. از آنجا که تبیین و تحلیل صحیح و جامعی نسبت به این نظریه و مبانی آن در کتب و مقالات حتی از صاحبان نظریه وجود ندارد، تحقیق حاضر با هدف تبیین مفاد نظریه و تحلیل حدودوثغور ادله آن کوشیده است در سایه توصیف و تحلیل گزاره های اصولی و روایی با گرد آوری داده های کتابخانه، همچنین دسته بندی روایات مد نظر طرفداران نظریه و بررسی نحوه دلالت آن ها و توضیح جهات مختلف آن، تبیین و تحلیل صحیحی از نظریه ارایه کند و به اشکالات احتمالی آن پاسخ دهد.
    کلید واژگان: حجیت خبر واحد, نظریه «موافقت با روح قرآن و سنت», ظن معتبر, انتساب صدور به امام}
    Mahdi Dargahi *, Reza Mirzaee Kalan
    The basics of the validity of Khabar al-Wāḥid (tradition narrated by a single source) have been discussed by contemporary Uṣūlī scholars in detail during the discussion of the subject of Qaṭʻ and Ḍann (certitude and presumption) in Uṣūlī books, and various criteria have been presented for accepting the narrations of Āḥād, such as the existence of definite evidence, the reliability of the narrators of the chain transmission, and assurance of narration issuance. Meanwhile, the theory of "agreement with the spirit of the Qurʼān and the Sunnah" is one of the emerging theories that tries to express a criterion for the validity of Khabar al-Wāḥid and to attributes its issuance and non-issuance to the holy infallibles (ʻA). Āyatollāhs Martyr Sayyid al-Ṣadr and al-Sīstānī are among those who support this theory. Of course, Martyr Sayyid al-Ṣadr has accepted the validity of Khabar al-Thiqah, along with it, raised the possibility of the completeness of this theory, but Āyatollāh al-Sīstānī has not accepted the validity of Khabar al-Thiqah and considers his only criterion in the validity of Khabar al-Wāḥid to be its spiritual agreement with the Qurʼān and the Sunnah. His main reason for proving the mentioned theory is the Mutawātir narrations (narrations narrated by several sources), which the contents of them is to obtain the Khabar in case of agreement with the Qurʼān and the Sunnah, and to reject it if it is contrary to the Qurʼān and the Sunnah. Since there is no correct and comprehensive explanation and analysis of this theory and its foundations in books and articles, even from the theory's cofounders, the present study, with the aim of explaining the contents of the theory and analyzing the limits and gaps of the evidence and in the shadow of describing and analyzing the Uṣūlī and narrative propositions and by collecting library data and by categorizing the narratives considered by the theory's supporters and by examining the way of their implication and explaining its various aspects, has tried to provide a correct explanation and analysis of the theory and to answer possible problems with the theory.
    Keywords: Validity of Khabar al-Wāḥid, Agreement with the Spirit of the Qurʼān, Sunnah, Reliable Presumption, Attributing Issuance to the Imām (ʻA)}
  • مهدی براتی*
    محل نزاع، در اخبار آحاد روایات واحدی است که فارغ از هرگونه تقویت کننده هستند. در رابطه با اینکه خبر واحد بدون قرینه علم آور یا ظن آور است سه قول اصلی وجود دارد: 1. خبر واحد ثقه، مطلقا مفید علم است؛ 2. خبر واحد محفوف به قراین، فقط مفید علم یقینی است؛ 3. خبر واحد ثقه، مطلقا مفید ظن است. برخی از وهابیان حجیت خبر واحد در اعتقادات را بر اساس اجماعی یقینی می دانند. برای حجیت خبر واحد در اعتقادات و علم آور بودن آن، ادله مختلفی از سوی آن ها ارایه شده است که البانی در دو کتاب الحدیث حجه بنفسه فی العقاید والاحکام و اشرطه متفرقه به نقل آن پرداخته است. ظاهر کلمات و عبارات علمای شیعه نشان دهنده نپذیرفتن حجیت خبر واحد در مسایل اعتقادی، به دلیل ظنی بودن آن است؛ ولی ابن تیمیه با طرح مبحث تلقی امت به قبول، دایره علم آوری خبر واحد را گسترده تر می کند و بسیاری از اخبار آحاد را با این استناد علم آور می داند.
    کلید واژگان: خبر واحد, حجیت خبر واحد, ظنی الصدور, اصول, اعتقادات, وهابیت}
    Mahdi Barati *
    The problem with the single source news is that there is no source that reinforce them. Regarding the authority of single source news without any reinforcement, there are three theories: 1-news with single source are reliable totally; 2- single source news with reinforcement are reliable; 3- single source news are always suspicious and we must not rely on them totally. Some Wahhabis maintain that the validity of a single news in belief issues is based on consensus and is certain. Various proofs have been presented by them for the authenticity of single news. Al-Albani, a famous Wahhabi scholar, has quoted in his two books: "Hadith is a proof by itself in belief and Islamic rules", and "Miscellaneous tapes". It seems that the Shia scholars do not accept the authority of the single news in matters of faith, due to its uncertainty; However, Ibn Taymiyyah widens the scope of knowledge of a single news by proposing the topic of the Ummah's acceptance, and considers many of single news to be knowledge-based.
    Keywords: Single News, the Authority of Single News, Principles, beliefs, Wahhabism}
  • رحمت الله حمیدی*
    یکی از مباحث مهم مقدمات تفسیر؛ بحث حجیت خبر واحد می باشد که در این مورد بین فقها امامیه دیدگاه های متفاوت وجود دارد. که در کل به سه نظر می رسد و مشهور فقها قایل به عدم حجیت خبر واحد در تفسیر است. و عده از صاحب نظران مطلقا قایل به حجیت خبر واحد شده است و در تفسیر و غیر تفسیر خبر واحد را حجت می داند. گروه سوم فی الجمله حجیت خبر واحد را در تفسیر پذیرفته است. و در این میان دیدگاه ایت الله محسنی ره به عنوان یک فقیه و متکلم و مفسر و رجالی صاحب نظر در جهان اسلام؛ در مورد حجیت خبر خبر واحد در تفسیر توجه را به خود جلب می کند که دیدگاه ایشان مورد بررسی قرار گیرد و این تحقیق به تبیین دیدگاه ایشان پرداخته و به این نتیجه رسیده که فی الجمله خبر واحد جامع الشرایط در تفسیر و کلیه معارف اسلام اعم از فقه و غیر فقه حجت می داند.
    کلید واژگان: تفسیر, خبر واحد, حجیت خبر واحد, ایت الله محسنی}
  • سید محمد نقیب، مریم بهمن*

    حجیت خبر واحد در تفسیر، همواره در میان دانشمندان علوم قرآنی مطرح بوده است. با توجه به هماهنگی نظر مفسران در مورد حجیت روایات آحاد محفوف به قراین قطعی، اختلاف بین دانشمندان در مورد روایات آحاد معتبر ظنی جاری است. این نوشتار با روش توصیفی-تطبیقی، درصدد پاسخ به این سوال است که دیدگاه آیت الله جوادی آملی و آیت الله معرفت، در مورد حجیت استفاده از روایات آحاد در تفسیر چگونه است؟ با بررسی منابع، مشخص شد که طبق نظر آیت الله جوادی آملی؛ در تفسیر احکام عملی علاوه بر قطع و یقین، مظنه خاص هم رهگشاست؛ بنابراین کلام معصوم حتی به صورت خبر واحد و بدون قراین قطع آور در مسایل عملی و فرعی حجت است، اما در بخش معارف اعتقادی ظن و گمان اعتبار ندارد و باید به قطع دست یافت. در دیدگاه آیت الله معرفت؛ اعتبار خبر واحد ثقه، فقط مخصوص فقه و احکام شرعی نیست و اعتبار عام دارد و در تفسیر قرآن و سایر موارد حجیت دارد.

    کلید واژگان: حجیت خبر واحد, آیت الله جوادی آملی, آیت الله معرفت, تفسیر}
    Sayyd mohammad Naghib, Maryam Bahman *

    The authority of “Khabar wahed” in interpretation has always been discussed among scholars of Quranic sciences. Due to the concurrence of the commentators on the authenticity of the narrations of the individuals with definite evidence, there is a difference of opinion among the scholars about the narrations of the authoritative individuals. This article, with a descriptive-comparative method, seeks to answer the question of what is the view of Ayatollah Javadi Amoli and Ayatollah Maaref regarding the authority of using individual narrations in interpretation? Examining the sources, it was found that according to Ayatollah Javadi Amoli; In interpreting practical rulings, in addition to discontinuation, a special quote is also helpful; Therefore, the word of the infallible is valid even in the form of “ Khabar wahed” and without conclusive evidence in practical and sub-issues, but in the field of doctrinal knowledge, suspicion is not valid and should be cut. In the view of Ayatollah Maarefat; The validity of the news of the unit of trust is not only for jurisprudence and religious rules, but also has general validity and has authority in the interpretation of the Qur’an and other cases.

    Keywords: Authority of “ Khabar wahed”, Javadi Amoli, Knowledge, Interpretation, Comparative}
  • راضیه سادات هاشمی علیا *، سید محمد مهدی رفیع پور

    منظور از وثاقت اخبار آحاد چیست؟ پاسخ به این سوال و بیان ملاکی برای تمییز اخبار نقلا معتبر از غیر آن، می تواند وسعت و دامنه متون دینی را به مثابه یکی از منابع معرفت فقهی فربه یا نحیف نماید. عده‌ای از متفکران مسلمان روایات و اخباری را که به دلیل نقل در کتب معتبر یا قراین دیگر مانند: عمل مشهور، مطابقت با عقل، مطابقت با ظاهر قرآن، مطابقت با سنت متواتر، مطابقت با اجماع مسلمین و مطابقت با اجماع فرقه محقه یا برخی از این قراین، به حد وثوق و اعتماد می‌رسند، حجت می دانند. علامه طباطبایی از این جمله است. در مقابل عده‌ای همچون آیت الله خویی معتقدند تنها روایتی حجت است که افراد ناقل آن «ثقه» باشند. در این مقاله ابتدا دو دیدگاه «وثاقت صدوری» و «وثاقت سندی» تبیین شده و ضمن ارایه توصیف دقیقی از ادله آیت الله خویی و علامه طباطبایی، موضع انتقادی نسبت به مدعای آیت الله خویی بیان میشود. نویسندگان با تقویت موضع علامه طباطبایی نشان می دهند ادعای «انحصار حجیت خبر واحد در وثاقت سندی» از سوی آیت الله خویی قابل دفاع نیست.

    کلید واژگان: وثاقت, وثاقت صدوری, وثاقت سندی, حجیت خبر واحد, آیت الله خویی, علامه طباطبایی}
  • سعید توکلی زاده*
    سخن ایمه اطهار علیهم السلام پس از قرآن، مهم ترین منبع تبیین و تفسیر دین است. صدور آموزه ها از نهاد امامت گاه به صورت شفاهی و در قالب روایت و گاه کتبی و در شکل توقیع ابراز شده اند. نگاشته حاضر می کوشد با سنجه صدور روایات و توقیعات منتسب به حضرت ولی الله الاعظم علیه السلامدر دوره غیبت، به ارزش گذاری این دو بپردازد. این مهم با روش تحلیلی و از داده های کتابخانه ای واکاوی شده است. برآیند این پژوهش آنکه صدور روایت و صدور توقیع در زمان غیبت صغری با اشکال مبنایی خاصی مواجه نیست؛ اما صدور روایت در زمان غیبت کبری با ایرادات جدی ای روبه رو است که از جمله آن ها مفاد آخرین توقیع در عصر غیبت صغری و هم چنین خدشه در تطبیق معیار حجیت خبر واحد بر روایات عصر غیبت کبری است. برای علم به صدور توقیع و بستن راه جعل، دو ملاک یعنی خط حضرت و صدور به نایب خاص معیار است که هر دو نشانه در زمان غیبت کبری با دشواری جدی روبه رو است.
    کلید واژگان: حجیت خبر واحد, غیبت کبری, روایت, توقیع, نائب خاص}
  • محمود جمال الدین زنجانی، مسعود جهاندوست دالنجان*

    ماده (188) قانون مجازات اسلامی مصوب (1392)، شهادت بر شهادت را به عنوان یکی از ادله اثبات دعوا برمی شمرد، لکن در تبصره (2) همین ماده، شهادت ثالثه مورد پذیرش قرار نگرفته است. این تبصره مطابق با فتوای مشهور فقهای امامیه است. عمده دلیل مشهور فقها، اجماع، تمسک به اصل، عدم شمولیت روایات وارد در موضوع شهادت بر شهادت و نیز یک روایت خاص در این زمینه است. لکن در مقابل این قول، تعدادی از فقهای معاصر قایل به اقوی بودن پذیرش شهادت ثالثه هستند. این گروه تمامی ادله مشهور را در اثبات مدعای خود رد می کنند و در مقام نظر، منکر جبران ضعف سند دلیل خاص به واسطه شهرت می شوند؛ بنابراین علت اختلاف رای این دسته با مشهور اشکال مبنایی است نه بنایی. در این نوشتار نویسندگان به بررسی ادله مشهور می پردازند و پس از مناقشه در تمامی ادله به این مطلب می رسند که حتی با فرض پذیرش نظریه علمی جبران ضعف سند به وسیله شهرت بازهم نمی توان قول مشهور را پذیرفت و قولشان دچار اشکال بنایی نیز می باشد. نویسندگان نشان می دهند که شمولیت ادله حجیت خبر واحد می تواند دلیل محکمی بر پذیرش شهادت بر شهادت فرع باشد. گفتنی است نظریه مزبور دارای کاربردی وسیع در بحث اثبات دعاوی است خصوصا در اموری مانند وقف خاص که پس از مردن بطون اولیه و رسیدن وقف به بطون متاخر، هیچ راهی برای اثبات وقف غیر از شهادت بر شهادت فرع وجود ندارد.

    کلید واژگان: شهادت, شهادت بر شهادت فرع, ماده (188) ق, م, ا, حجیت خبر واحد}
    Mahmood Jamaleddin Zanjani, Masoud Jahandoost Dalenjan *

    Article (188) of the Islamic Penal Code (1392), testifies to the testimony as one of the arguments for proving the claim, but in note (2) of this article, the testimony on the testimony of a third party is not accepted. This note is in accordance with the famous fatwa of the Imamieh jurisprudents. The main reason for the popularity of the jurists is the consensus, adherence to the principle, the non-inclusion of traditions on the subject of testimony on the testimony, as well as a specific narrative in this regard. Contrary to this promise, however, a number of contemporary jurists believe that the acceptance of third-party testimony is justified. The group rejects all the well-known arguments in support of their claim and, in their view, refuse to offset the weakness of the particular cause document by fame; In this article, the authors examine the famous arguments and argue throughout the argument that even if one accepts the scientific theory of documentary weakness compensation by fame, the famous quote can still be accepted and promises to have some form of construction. The authors suggest that the inclusion of a single news authority argument may be a strong reason for accepting testimony over subordinate testimony. It is worth noting that this theory has a wide application in the context of the affirmative action, especially in cases such as the special endowment that, after the initial abortive death and the endowment reaches the end, there is no way to prove the endowment other than the testimony of subordinate testimony.

    Keywords: Testimony, Testimony on Subsidiary Testimony, Article (188) of the IPC, The Validity of the Narrative}
  • بلال شاکری*، محمدتقی فخلعی

    قاعده تبعیض در حجیت خبر از جمله قواعد مطرح در کلمات فقهاست که جوانب مختلف آن به خوبی تبیین نشده است. در نوشتار پیش رو، دیدگاه های مختلف درباره قاعده در دو مقام ثبوت و اثبات بررسی شده است. در نوشتار حاضر روشن شده است که قاعده تبعیض در حجیت مشکل ثبوتی ندارد و در مقام اثبات، ادله هفت گانه بر اعتبار آن وجود دارد. قاعده نسبت به روایاتی که دلالت تضمنی غیر تحلیلی دارند و فقرات آن مستقل و دارای احکام مستقل باشند، جاری است، اما اگر دلالت تضمنی تحلیلی باشد یا غیر تحلیلی پیوسته و دارای حکم واحد باشد، قاعده جاری نیست یا لااقل مشکوک است. با توجه به لبی بودن دلیل سیره که نقش پررنگی در اثبات قاعده و تعیین محدوده آن دارد، نمی توان در موارد مشکوک، قاعده را جاری ساخت. این تفصیل با ادله هفت گانه حجیت قاعده نیز سازگار است.

    کلید واژگان: حجیت خبر واحد, تبعیض در حجیت, تبعیت دلالت تضمنی از دلالت مطابقی, دلالت تضمنی انحلالی و غیرانحلالی}
    Belal Shakeri *, Mohammadtaghi Fakhlaei

    The rule of discrimination in the authority of hadith is one of the rules mentioned by jurists, the various aspects of which are not well explained. In the present article, various perspectives on the rule in the two positions of affirmation and proof are examined. In the present article, it is proved that the rule of discrimination in authority is acceptable in terms of the proof, and as an affirmative rule, there are seven folded reasons for its validity. The rule applies to narrations that have a non-analytical implication and whose clauses are independent and have independent rulings, but if the implication implies an analytical or non-analytical continuum and has a plays a significant role in proving the principle or it mea at least be dubious. As the reason of conduct is non-verbal and plays an important role in proving the rule and determining its scope, this rule is not applicable in dubious cases. Such a detail accords with the seven folded reasons of rules authority as well.

    Keywords: Solitary hadith authority, discrimination of authority, compliance of implication reasoning from confirmative implications, non- Dissolutive guaranteed implications}
  • مهدی رستم نژاد، شریفه شیخ زاده نجار

    پیرامون حجیت خبر واحد در تفسیر قرآن دو دیدگاه وجود دارد: دسته اول کسانی که حجیت خبر واحد را مختص به آیات فقهی دارای اثرشرعی میدانند و دسته دوم کسانی که قائل به حجیت خبرواحد در آیات غیر فقهی ازجمله تفسیر نیز می باشند. از آنجا که روایات در تفسیر و تببین کلام الهی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و بخش قابل توجهی از این روایات از نوع اخبار آحاد می باشد، بررسی دیدگاه های هر کدام از صاحبان این دو قول ضروری می نماید؛ بر این اساس در این مقاله دیدگاه آیت الله فاضل لنکرانی (ره) به عنوان یکی از موافقان حجیت خبر واحد در تفسیر بیان شده و ادله ایشان مبنی بر حجیت روایات تفسیری مورد ارزیابی قرار می گیرد. ایشان در اثر ارزشمند مدخل التفسیر که از آن به عنوان اصول التفسیر تعبیر شده است، برای اثبات مدعای خویش دو دلیل ذکر می نمایند؛ دلیل اول عمومیت سیره عقلا و دلیل دوم اطلاق ادله شرعی تعبدی می باشد.در نتیجه هر کدام از این ادله در اثبات حجیت خبرواحد مورد پذیرش قرار گیرد،به دلیل اطلاقشان،حجیت خبر واحد هم مطلقا باید پذیرفته شود. بنابراین خبر واحد درتفسیر هم حجت می باشد.در نتیجه اعتبار بخشی به روایات آحاد، گنجینه عظیم معارف اهل بیت (ع) در تفسیر آیات الهی به کار گرفته شده و بهره مندی از کلام الهی را دو چندان می نماید.

    کلید واژگان: قرآن کریم, حجیت خبر واحد, تفسیر, روایات تفسیری, آیت الله فاضل(ره)}
  • محمدرضا شاهرودی، نجمه سادات میرغفوریان*، محسن خوش فر

    خبر واحد از آن جهت که در تفسیر حجیت دارد یا خیر، در مبنای مفسر اثر می گذارد. کسانی که حجیت خبر واحد را به دلیل آیه (نباء) و سیره عقلاء پذیرفته اند دستشان نسبت به تفسیر بازتر است از آنانی که حجیت خبر واحد را در تفسیر به علت حجیت تعبدیه نمی پذیرند؛ لذا این اختلاف دو دیدگاه بین قدماء مفسرین به وجود آورده است و مفسران معاصر هم به تبع اساتید خود این دو روش را در تفسیرشان اعمال کرده اند. حضرت آیت الله جوادی آملی تفسیر خود را بر مبنای عدم حجیت خبر واحد در تفسیر بنا می گذارد و حضرت آیت الله فاضل لنکرانی مبنایشان پذیرش حجیت خبر واحد در تفسیر می باشد. حاصل آنکه: با بررسی مبانی هر دو دیدگاه؛ مشاهده می شود که پذیرندگان حجیت خبر واحد در تفسیر، شرایطی برای آن قائل هستند و روایاتی که از لحاظ سند یا محتوا، ضعف یا سستی در آنها مشهود باشد را معتبر ندانسته و نمی پذیرند. و اما آنهایی که برای خبر واحد در تفسیر حجیت قائل نیستند، در تفاسیرشان از خبر واحد آورده اند. که جای تامل دارد...

    کلید واژگان: خبر واحد, حجیت خبر واحد, روایات تفسیری, آیت الله فاضل لنکرانی, آیت الله جوادی آملی}
  • محمد عالم زاده نوری*
    بحث درباره مدلول بیانات اخلاقی دینی مبتنی بر اعتبار ادله نقلی در اخلاق اسلامی است؛ یعنی پیش از پرداختن به آن باید به این سوال پاسخ داده شود که آیا اساسا این ادله در اثبات گزاره های اخلاقی، حجیت و دلیلیت دارند یا خیر؟ بی شک قرآن کریم، احادیث متواتر و نیز اخبار آحاد مقرون به قرائن حجت هستند. این پژوهش به حجیت اخبار آحاد اخلاقی و تفاوت معنای حجیت در گزاره های فقهی و اخلاقی پرداخته و با کاوشی تحلیلی، به این نتیجه رسیده است که در کشف معارف ناظر به واقع، از جمله معارف اخلاقی، جعل حجیت و اعتبار تعبدی دلیل، معنای روشنی ندارد؛ بلکه ملاک اعتبار این گزاره ها درجه واقع نمایی آن هاست. به بیان دیگر، اعتبار این معرفت ها را نباید و نمی توان بر محور وجود و عدم (صفر و یک) تلقی کرد؛ بلکه این اعتبار، درجاتی قابل محاسبه دارد و در شرایطی که برای واقع نمایی یقینی یک قضیه، توجیه کافی وجود ندارد، درجه غیریقینی معینی از معرفت قابل توجیه است. خبر واحد حاکی از واقع، معرفت می آورد و درجه ای از واقع نمایی دارد که البته تام و یقینی نیست؛ اما ممکن است بر هر معرفت دیگری در عرض خود، ترجیح داشته باشد؛ و به همین دلیل، حجت است و باور به آن، معقول و منطقی است. در این جا هرچه قرائن و شواهد بیشتری به نفع آن جمع آوری کنیم، آن را معقول تر ساخته ایم و ترجیح آن را موجه تر و منطقی تر کرده ایم. این قرائن و شواهد ممکن است قرائن عقلی، عقلایی، نقلی، تاریخی، جغرافیایی، تجربی، عرفی و غیر این ها باشد.
    کلید واژگان: اخلاق دینی, حکم فقهی, حکم اخلاقی, حجیت خبر واحد, واقع نمایی خبر واحد}
    MOHAMMAD ALEMZADEH NOORI *
    The debate over the meaning of the religious ethical statements is based on the validity of the narrative reasons in Islamic ethics; that is, before addressing it, the question must be answered is that whether these reasons are substantially justified in proving ethical propositions or not? Undoubtedly, the Holy Qur'an, the widely transmitted hadiths and unique traditions with evidences are justified. The present study deals with the authority of unique moral Hadiths and the difference in the meaning of authority in jurisprudential and ethical propositions. Then, by using the analytical research, it is concluded that there is no clear meaning in the knowledges referring to reality, including ethical knowledge, giving authority and validating religious reasons. Rather, the criterion of the validity of these propositions lies in the degree of their realism. In other words, the validity of these knowledges cannot and should not be based on existence and non-existence (zero and one); rather the validity has calculable degrees, and in conditions where there is insufficient justification for the certainty of a theorem, a particular uncertain degree is justifiable. The unique Hadith relating reality gives us knowledge, and has a degree of realism, which is not absolute, but it may be preferred over any other knowledge within itself, and is therefore justified and its belief is reasonable. Whatever more evidences we collect here, we make it more rational and justified. These evidences may be rational, reasonable, narrative, historical, geographical, empirical, customary, and so on.
    Keywords: religious ethics, Jurisprudence's injunction, Ethical Judgment, validity of unique hadiths, the degree of validity of unique hadiths}
  • محمود کریمیان
    در منابع فریقین احادیثی مشهور به «من بلغ» ذکر شده است؛ مضمون این احادیث آن است که «اگر حدیثی به کسی رسید و محتوای آن مترتب‏شدن ثوابی بر یک عمل بود و آن شخص به طلب ثواب، عمل را انجام داد، خداوند متعال ثواب آن را به وی عطا می‏کند؛ هرچند آن حدیث مطابق با واقع نباشد» ؛ برخی از عالمان بزرگ شیعه با استناد به این احادیث، قاعده «تسامح در ادله سنن» را اثبات کرده‏اند؛ اما به‏نظر می‏رسد روایات «من بلغ» یکی از ادله نقلی بر «حجیت خبر واحد» است و چیزی فراتر از آن نیست؛ این مقاله می‏کوشد، پس از اعتبارسنجی این احادیث مقصود از تعبیر «من بلغه» را بشناساند و با جمع بین ادله اثبات کند که مقصود از «من بلغه» ، رسیدن حدیث از همان طریق متعارف، معقول، معتبر و مقبول نزد عقلاست و اعطای ثواب در صورت مطابق‏نبودن حدیث با واقع، به‏خاطر جبران موارد خطا و امثال آن است که به‏طور طبیعی در درصدی از اخبار افراد ثقه و سندهای معتبر وجود دارد.
    کلید واژگان: احادیث من بلغ, تسامح در ادله سنن, حجیت خبر واحد}
    Mahmoud Karimian
    In the fariqain sources, famous traditions have been cited Manbalagh hadith meaning that "if someone was anecdotal and its content doing to get the reward was an act, and that person to seek reward, doing that, God's gift makes it to his reward, although it tradition is not according to the actual sources" . Some of the great Shiite scholars, referring to these hadiths, have shown no evidence of tolerance in traditions, but traditions seem "Man-balagh" It is one of the arguments that affects the authority of the news and is not beyond that. This paper attempts, after the validation of these traditions, reveal the meaning of the phrase " Man-balagh" , and to gather the evidence to prove which means " Man-balagh" . The arrival of the hadith from the same way is conventional, reasonable, valid and acceptable to the intellect, and in accordance with tradition by not granting rewards fact, is to compensate for the error, and so naturally there is a percentage of the news of reliable and valid documents.
    Keywords: Man-balagh hadith, traditions of tolerance in traditionevidence, authority of single tradition}
  • حسن حسینی یار، عباسعلی سلطانی *، محمدرضا علمی سولا

    خبر واحد به عنوان یکی از منابع و مستندات استنباط احکام شرعی مورد توجه و همواره میان فقی هان، در حجیت و عدم حجیت آن اختلاف نظر بوده است، در دوره ای نظر مشهور، عدم حجیت خبر واحد و در دوره دیگر، حجیت خبر واحد بوده است و تاکنون نظر مشهور، حجیت خبر واحد است، اما در این منابع از جهت شمول حجیت خبر واحد نسبت به امور مهمه، تفکیکی صورت نگرفته است. این نوشتار بر آن است که با توجه به وجود وسائط زیاد در نقل خبر، که به نوبه خود موجب افت واقع نمایی خبر می شود و از سوی دیگر، با توجه به ابتنای مذاق شارع و سیره عقلا در امور مهمه (جان، آبرو و فروج)، بر لزوم رعایت احتیاط، اکتفا به خبر واحد برای وضع قوانین (همچون رجم زانی و اعدام مرتد) در حوزه امور مهمه، مخالف مذاق شارع و سیره عقلا بوده، و در نتیجه، فاقد پشتوانه عقلی و شرعی است.

    کلید واژگان: حجیت خبر واحد, امور مهمه, مذاق شریعت, سیره عقلا}
    Hasan Hoseiniyar, Abasali Soltani *, Mohammadreza Elmi Sola

    Khabar wahid as one of the sources and proof of inference of rules of sharia has been subject of attention and faqihs have always been divided on whether or not it is valid proof as it was considered as valid proof by majority of faqihs in some period while it wasn’t in another. Today, the majority opinion is that khabar wahid is valid proof but no clarification has been made about applicability of khabar wahid as regards main affairs (umur muhimmah). Given the fact that there are many transmitters in transmission of khabar, which weakens the possibility of truth of khabar and considering rule spirit of sharia and common sense that caution must be when dealing with main affairs (umur muhimmah), this paper aimed to show that use of khabar wahid as the mere basis of making laws (such as stoning of adulterer and execution of apostates) in main affairs is contrary to spirit of sharia and common sense and therefore lacks support of reason and sharia.

    Keywords: validity of khabar wahid, main affairs (umur muhimmah), spirit of sharia, common}
  • مجید معارف *، محمد امین تفضلی
    تفسیر تسنیم از جمله تفاسیر معاصر است که مولف آن در کنار روش تفسیر قرآن به قرآن و ارائه بحثهای متنوع اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و... از روایات وارده در منابع حدیثی شیعه و سنی نیز استفاده کرده است. آیت الله جوادی آملی از سویی معتقد به استغنای قرآن در دلالت بر مفاهیم خود از هر عامل دیگر است و از سویی دیگر جایگاه والایی برای حدیث در نظر گرفته و قرآن منهای اهل بیت  را قرآن منهای قرآن میشمارد. این مقاله در صدد تبیین این دو رویکرد و نشان دادن دیدگاه آیت الله جوادی آملی به جایگاه حدیث و کارکرد آن در تفسیر و بحث و بررسی آن میباشد.
    کلید واژگان: تفسیر قرآن به قرآن, تسنیم, روایات تفسیری, حجیت خبر واحد, حجیت مستقل غیر منحصر}
    Madjid Maaref *, Mohammad Amin Tafazzoli
    Tasnim interpretation is a contemporary method of interpretation whose developer uses Islamic narratives from traditional Shiite and Sunni resources besides working through the Quran-to-Quran interpretation method and presenting various doctrinal, moral and social discussions. Ayatollah Javadi-Amoli argues for the independence of the Quran from external sources in its self-reference. On the other hand, he considers tradition in a high position and posits that the Quran minus Ahl al-Bayt (AS) equals the Quran minus the Quran. This article aims to explain these two approaches and the perspective of Ayatollah Javadi-Amoli toward the position of tradition and its function in interpreting and analyzing the Quran.
    Keywords: Quran-to-Quran Exegetical Method, Tasnim Interpretation, an Emphasis on Traditional Islamic Narratives, the Validity of Tradition}
  • مهدی حسینیان قمی
    در این نوشتار می کوشیم تحلیلی نو از آیات مهدوی در سایه روایات تفسیری امامان ارائه دهیم. با این تلاش، روایات تفسیری ما را به مفاد بلند آیات مهدوی رهنمایی می کنند و آیات مهدوی قرآن را با دلالت و راهنمایی واقعی و مفسران حقیقی قرآن لمس می کنیم. شاید این کار با این عمق و اوج تا کنون انجام نشده باشد.
    در این نوشتار، به یکی از آیات مهدوی و روایات تفسیری آن پرداخته شده است. در مقالات بعدی، شرح و تفسیر دیگر آیات مهدوی و روایات تفسیری آن ها ادامه خواهد یافت.
    کلید واژگان: روایات تفسیری, حجیت خبر واحد, یحیی الارض بعد موتها}
  • نعمت الله صفری فروشانی
    شیخ مفید از بزرگ ترین متکلمان امامیه در نیمه دوم قرن چهارم و اوایل قرن پنجم است که مهم ترین نقش را در تثبیت عقاید کلامی این مکتب دارد. او دارای کتب تاریخی متعددی است که از آن جمله می توان به «الارشاد» اشاره کرد. این کتاب که در صدد بیان اجمالی زندگانی ائمه دوازده گانه همراه با فضایل و مناقب آنهاست، بیشترین تاثیر را از عقاید کلامی شیخ(رحمه الله )گرفته است; همچنان که عنوان کتاب، یعنی «الارشاد الی معرفه حجج الله علی العباد» نیز نشان دهنده این نکته است که شیخ(رحمه الله )با این زندگینامه نگاری در صدد اثبات امامت و حجت بودن آن بزرگواران بوده است.
    علی رغم اهمیت فراوان این کتاب در مسیر تاریخ نگاری شیعی، تاکنون نقد و بررسی جامعی به صورت روشمند درباره محتوا، منابع و اسناد آن صورت نگرفته است; چه اینکه با توجه به عظمت شخصیت نویسنده، این کتاب به صورت عمده مورد پذیرش جامعه امامیه از آغاز نگارش آن تاکنون قرار گرفته است; با این حال غور و دقت در مطالب و اسناد و منابع کتاب، این نکته را تایید می کند که این اثر همانند دیگر آثار روایی امامیه از دایره نقدناپذیری خارج شده است و از جهت سند و محتوا قابل نقد می باشد. به نظر می رسد گام نخست در نقد و بررسی تاریخ نگاری این کتاب در گرو شناخت برخی از مبانی کلامی او در باب جایگاه و ویژگی های امام باشد; همچنین آشنایی با مبنای اصولی او در مورد چگونگی حجیت خبر واحد، می تواند ما را در نقد گزارش های تاریخ نگاری او یاری کند. با توجه به این دو مؤلفه در می یابیم که تاریخ نگاری شیخ در الارشاد کاملا منطبق با مبانی کلامی او می باشد و به تعبیر دیگر، نوعی تقدم کلام بر تاریخ را در این اثر مشاهده می کنیم.
    کلید واژگان: شیخ مفید, الارشاد, تاریخ نگاری, مبانی کلامی, حجیت خبر واحد}
    Nimatullah Safari Froushani
    Sheikh Mufid is one of the greatest Imami theologians in the second part of the fourth century and the first part of the fifth century A.H. that had the most important role in establishing the creed of the school. He has numerous historical books including Al-Irshad. This book, which wants to survey the lives of the twelve Imams along with their virtues and praise-worthy qualities, has been mostly impressed by Sheik's theological beliefs. As the title of the book, Al-Irshad ila Marefat-i Hujaj-i Allah 'ala al-'Ibad (A Guidace to Know the Demonstrations of Allah to the Servants), shows, Sheikh Mufid wants to demonstrate the Imams imamate and their being God's demonstrations by this historiography.In spite of its great importance in the Shii historiography course, yet there has not been performed a methodically inclusive critical examination about the book's content, sources and documents; because of the magnificence of the author's character, the book from the very beginning of its writing to the moment mainly been accepted by the Imami community. Research in its content, sources and documents, however, confirms that, like other Imami traditional works, this book also went out of uncriticizablity and is criticizable in source and content. It seems that the first step to examine and criticize the historiography of the book depends on knowing some theological bases of Sheikh Mufid on the place and attributes of the Imams. Knowing his usuli bases about the acceptability of a single hadith (hujjiat-i khabr-i wahid), can also assist us in criticizing his historical reports. Regarding these two components, one can see that Sheikh's historiography in Al-Irshad is completely consistent to his theological bases; in another word, one can see a kind of theological priority on history.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال