جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سبک اسناد" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کمال گرایی والدین، سبک اسناد و پیشرفت ریاضی دختران پایه پنجم ابتدایی در شهرستان تهران در سال 1402-1403 با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه پنجم منطقه یک تهران بود که 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها پرسشنامه های کمال گرایی هیل و سبک اسناد کودکان (GASQ) بودند. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین کمال گرایی انطباقی و سبک اسناد دختران رابطه مثبت معنادار، بین کمال گرایی غیرانطباقی و سبک اسناد رابطه منفی معنادار، بین کمال گرایی انطباقی و پیشرفت ریاضی رابطه مثبت معنادار، و بین کمال گرایی غیرانطباقی و پیشرفت ریاضی رابطه منفی معنادار وجود داشت. همچنین بین سبک اسناد و پیشرفت ریاضی دختران ارتباط مثبت معناداری مشاهده شد.
کلید واژگان: کمال گرایی, سبک اسناد, پیشرفت تحصیلی -
این پژوهش با هدف بررسی سبک های اسناد رویدادهای خوشایند و ناخوشایند در قرآن انجام شده است. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی بود. برای این منظور مفاهیم و گزاره های مرتبط با اسناد با استفاده از دو راهبرد «جستجوی واژگانی» و «متن خوانی باز» از قرآن کریم گردآوری شد و داده ها پس از تجزیه و تحلیل کیفی وارد نرم افزار مکس کیودا شد. یافته های این تحقیق منجر به 76 گزاره اولیه شد که تجزیه و تحلیل آنها سرانجام دو سبک اسنادی «توصیفی» و «تجویزی» در دو موقعیت خوشایند و ناخوشایند؛ و در مجموع 9 سبک اسنادی را نتیجه داد. اسناد توصیفی در موقعیت های ناخوشایند، شامل سه سبک اسناد به «خداوند»، «خویشتن» و «دیگران»؛ و اسناد توصیفی در موقعیت های خوشایند شامل دو سبک اسناد به «خداوند»و «خویشتن» بود. اسناد تجویزی در موقعیت های ناخوشایند شامل سه سبک اسناد به «انسان»، «شیطان » و «خداوند»؛ و اسناد تجویزی در موقعیت های خوشایند فقط شامل اسناد به «خداوند» بود. اعتبارسنجی بر پایه دو شاخص اتقان و کاربردپذیری یافته ها توسط 8 کارشناس خبره علوم اسلامی و روان شناسی بر اساس ضریب شاخص روایی محتوا و شاخص نسبت روایی محتوا بررسی و تایید شد.
کلید واژگان: مفهوم پردازی, اسناد, سبک اسناد, سبک های اسناد قرآنیThis study aims to investigate the attribution styles of pleasant and unpleasant events in the Qur'an. The method used in this study was qualitative analysis of the content of religious texts (Shojaei, 1399). For this purpose, concepts and statements related to documents were collected from the Holy Quran using two strategies, "lexical search" and "open text reading", and the data were entered into MAXQDA software version 2018 after qualitative analysis. The findings of this study led to 76 initial statements, the analysis of which ultimately led to two descriptive styles of "descriptive" and "prescriptive" in both pleasant and unpleasant situations; And resulted in a total of 9 attribution styles. Descriptive documents in unpleasant situations, including three styles of attributing to "God", "self" and "others"; And descriptive documents in pleasant situations included two styles of attribution to "God" and "self." Prescription documents in unpleasant situations include three styles of attribution to "man", "devil" and "God"; And prescription documents in pleasant situations only included documents to "God." Validation based on two indicators of "reliability" and "applicability" of the findings was reviewed and approved by 8 experts in Islamic sciences and psychology based on content validity index (CVI) and content validity ratio (CVR).
Keywords: Conceptualization, Attribution, Style Of Attribution, Pattern Of Quranic Attribution -
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت رابطه سبک های اسنادی و تحمل ناکامی در دختران و پسران مقطع پیش-دانشگاهی است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و پس رویدادی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل 250 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع پیش دانشگاهی منطقه سه شهر تهران است که در سال تحصیلی 98-99 مشغول به تحصیل اند و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه سبک اسناد و پرسشنامه تحمل ناکامی را تکمیل نمودند. برای تحلیل فرضیات از ضرایب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و آزمون معناداری تفاوت ضرایب همبستگی در دو گروه استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در دختران در موقعیت منفی بین سبک اسناد درونی با تمامی ابعاد تحمل ناکامی و بین اسناد کلی با عدم تحمل ناراحتی پیشرفت و شایستگی نیز ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. در پسران، اسناد پایداری مثبت، رابطه منفی و معناداری با عدم تحمل عاطفی داشته است و در اسناد کلی منفی، رابطه مثبت و معناداری با عدم تحمل ناراحتی و عدم تحمل ناراحتی پیشرفت مشاهده شد. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در متغیر اسناد درونی مثبت و متغیرهای عدم تحمل عاطفی، عدم تحمل ناراحتی پیشرفت و شایستگی معنادار است. همچنین تفاوت بین همبستگی دو گروه در روابط برخی مولفه های سبک اسنادی و تحمل ناکامی، معنادار است. بر مبنای این نتایج پیشنهاد می شود که برای کاهش اثرات سوء تحمل ناکامی، دوره هایی را برای بهبود سبک اسنادی دانش آموزان طراحی و اجرا نمایند.
کلید واژگان: سبک اسناد, تحمل ناکامی, دانش آموزانJournal of New Strategies in Psychology and Educational Sciences, Volume:6 Issue: 18, 2023, PP 197 -211The purpose of the present research is to determine the difference between document styles and failure tolerance in pre-university girls and boys. The current research was correlational and post-event. The statistical population of the research includes 250 male and female pre-university students in the three cities of Tehran who are studying in the academic year of 2018-2019 and were selected by random cluster sampling method and questionnaires and questionnaires They completed tolerance of failure. Pearson's correlation coefficients, independent t-test and significance test of the difference of correlation coefficients in two groups were used to analyze the hypotheses. The results of this research showed that in girls in a negative situation, there is a positive and meaningful relationship between internal attribution style and all dimensions of failure tolerance and general attributions with intolerance of discomfort, progress and competence. In boys, positive stability documents had a negative and significant relationship with emotional intolerance, and in general negative documents, a positive and significant relationship was observed with discomfort intolerance and progress discomfort intolerance. Also, the results of this research show that the difference between the averages of the two groups in the variable of positive internal attributions and the variables of emotional intolerance, intolerance of discomfort, progress and competence is significant. Also, the difference between the correlation between the two groups in the relationships of some components of documentary style and failure tolerance is significant. Based on these results, it is suggested to design and implement courses to improve students' documentation style in order to reduce the effects of failure tolerance
Keywords: documentation style, failure tolerance, students -
سازگاری به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های سلامت روانشناختی است که تحت تاثیر عوامل متعدد قرار دارد. مطالعه حاضر، با هدف بررسی رابطه سبک اسناد و سازگاری با واسطه گری عزت نفس و شفقت به خود در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه انجام شد. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای327 دانش آموز (195 دختر و 132 پسر) مقطع دوم متوسطه کاشان در سال تحصیلی 1401-1400 انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس سازگاری دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ (1993)، پرسشنامه سبک اسناد پترسون و سلیگمن (1984) ، مقیاس شفقت به خود - فرم کوتاه (ریس و همکاران، 2011) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1969) اطلاعات جمع آوری گردید. نتایج نشان داد بین سبک اسناد و سازگاری رابطه معنادار وجود دارد و شفقت به خود و عزت نفس اثر واسطه ای بر رابطه سبک اسناد و سازگاری دارند. با توجه به یافته های این پژوهش، به منظور افزایش سازگاری دانش آموزان می توان از مداخله های آموزشی-مشاوره ای با محوریت ارتقای شفقت به خود و عزت نفس بهره برد تا از این طریق تاثیر سبک اسناد بر سازگاری را کنترل نمود.
کلید واژگان: سازگاری, سبک اسناد, عزت نفس, شفقت به خودAdjustment is one of the most important indicators of psychological health, which is influenced by many factors. The present study was conducted with the aim of investigating the relationship between attributional style and adjustment with the mediation of self-esteem and self-compassion in secondary course of secondary school students. Using multi-stage cluster sampling, 327 students (195 girls and 132 boys) of secondary school in Kashan city were selected in the academic year 2021-2022. Information was collected using Adjustment Inventory Students Scale of Sinha and Singh (1993), Attributional Style Questionnaire of Peterson and Seligman (1984), self-compassion-short form scale(Rees et al., 2011) and Rosenberg's self-esteem scale(1969). The results showed there is a significant relationship between attributional style and adjustment, and self-compassion and self-esteem have a mediating role on this relationship. According to the findings of this research, in order to increase the adjustment of students, educational-counseling interventions can be used with the focus on promoting self-compassion and self-esteem in order to control the effect of attributional style on adjustment.
Keywords: Adjustment, Attributional Style, Self- Esteem, self- compassion -
نشریه پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش، پیاپی 62 (امرداد 1402)، صص 355 -377
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک اسناد با خودناتوان سازی تحصیلی و خودکارامدی تحصیلی با نقش واسطه ای تنظیم شناختی در دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان دلگان استان سیستان و بلوچستان بود. این تحقیق، از نظر شیوه گرداوری و تحلیل اطلاعات توصیفی پیمایشی با ماهیت کاربردی و از لحاظ روش پیمایشی و از نظر زمانی مقطعی بود. در این تحقیق روش پیمایشی جهت گرد آوری اطلاعات استفاده شده است، لذا آن را می توان در زمره تحقیق های میدانی قرار داد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دانش آموز شهر دلگان می باشد، که در سال 1401 به تحصیل اشتغال دارند تشکیل می دهد. روش نمونه گیری باتوجه به جنسیت دانش آموزان به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود و از این طریق تعداد 320 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش، ابزار پرسشنامه به عنوان کلید اجرای پژوهش در نظر گرفته شد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه سبک های اسنادی سلیگمن، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینک و مورگان و مقیاس خود ناتوان سازی میگلی. برای انجام این تحلیل ها از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد سبک اسناد رابطه مثبت و معنی داری با خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دارد(441/0=r و 05/0P<) همچنین سبک اسناد بر خودناتوان سازی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر دلگان اثر مستقیم دارد (669/0=R2 و P<0.01) و خودکارآمدی(565/0=R2 و P<0.01) تاثیر معنی داری دارد. همچنین بدست آمد تنظیم شناختی در رابطه بین سبک اسناد و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان (251/0=Vaf) و در رابطه بین سبک اسناد و خودناتوان سازی دانش آموزان (416=Vaf) نقش میانجی در حد متوسط دارد.
کلید واژگان: سبک اسناد, خودناتوان سازی, خودکارآمدی, تنظیم شناختی هیجان -
مقدمه
هدف از پژوهش حاضر شناسایی سبک اسنادهای طرفداران دو تیم پرسپولیس و استقلال در مورد شکست و پیروزی بوده و به بررسی این فرضیه پرداخته است که آیا نتیجه رقابت و میزان هواداری تاثیر معنی داری بر نحوه درک نتایج و متعاقب آن شیوه های اسنادی مورداستفاده جهت تبیین نتایج از سوی هواداران دارد؟
روشابزار مورداستفاده در این تحقیق شامل: مقیاس شناسایی هواداران ورزشی SSIS و مقیاس اصلاح شده ابعاد علی برای طرفداران ورزشی RCDS-IIبوده که به صورت آنلاین در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و متعاقب آن تعداد 44 نفر از طرفداران دو تیم با سطوح متفاوت هواداری داوطلب شدند که در این مطالعه شرکت نمایند، پس از اتمام جمع آوری داده ها از روش های آنالیز واریانس و همبستگی جهت شناسایی و تعیین رابطه بین متغیرها استفاده شد.
یافته هابا مقایسه چهار خرده مقیاس ابعاد علی تجدیدنظر شده، کنترل شخصی، کنترل بیرونی، پایداری و جایگاه علیت، با سه سطح میزان هواداری در میان طرفداران دو تیم استقلال و پرسپولیس در نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، تفاوت معناداری در خرده مقیاس کنترل بیرونی مشاهده شد، همچنین نتایج همبستگی نمایانگر آن است که میان میزان هواداری با جایگاه علیت و کنترل بیرونی همبستگی وجود دارد.
نتیجه گیریبررسی تاثیر سطوح هواداری بر سبک های اسنادی فارغ از نتیجه بازی مشخص می کند که همراه با افزایش سطح هواداری گرایش بیشتری به استفاده از اسنادهای کنترل بیرونی وجود دارد و افراد تاثیر کنترل بیرونی را بر شکست و پیروزی تیم بیشتر می دانند، همچنین نتایج همبستگی نمایانگر آن است که میان میزان هواداری با جایگاه علیت و کنترل بیرونی همبستگی وجود دارد و با افزایش سطح هواداری در آزمودنی ها، میزان اسنادهای آن ها به جایگاه علیت و به ویژه به کنترل بیرونی جهت تبیین نتایج شکست و پیروزی بیش تر است.
کلید واژگان: ابعاد علی, پایداری, جایگاه علیت, سبک اسناد, کنترل بیرونی و درونی, هواداریIntroductionThe purpose of this study is to identify the attributions of Persepolis and Esteghlal fans about failure and success to investigate the hypothesis that the result of competition and the level of support have a significant impact on how to understand the results and subsequent attributions methods used to explain the results from the fans perspective.
MethodsThe assessment tools used in this research included Sport Spectator Identification Scale (SSIS) and Revised Causal Dimensional Scale (RCDS-II) was provided to the subjects online and subsequently 44 fans of the two teams with different levels of support volunteered to participate in this study. After data collection, methods of analysis of variance and correlation were used.
ResultBy comparing the four subscales of revised causal dimensions, personal control, external control, stability and causality, with three levels of support among the fans of Esteghlal and Persepolis teams in the results of one-way analysis of variance, a significant difference was observed in the external control subscale. Also, the results of correlation show that there is a correlation between the level of support with the locus of causality and external control.
ConclusionExamining the effect of fan levels on attribution styles regardless of the outcome of the game shows that along with increasing fan levels, there is a greater tendency to use external control attributions and people are more agreed on the impact of external control on team failure and success. The results of correlation also show that there is a correlation between the level of support with the locus of causality and external control And with the increase of the level of support in the subjects, the amount of their attributions to the locus of causality and especially to external control to explain the results of defeat and victory is higher.
Keywords: Causality, Stability, Locus Of Causality, Attributions Style, External, Internalcontrol, Spectators -
سبک های اسنادی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر عملکردها و فرآیندهای روانی و تربیتی دانشجویان محسوب می شود. توجیه این نقش از طریق فرآیندهای روانی مختلفی صورت می گیرد که یکی از آن ها اهداف پیشرفت است. اهداف پیشرفت می تواند به عنوان میانجی در رابطه با سبک اسناد و اضطراب امتحان نقش ایفا کند. از این رو هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای اضطراب امتحان براساس متغیرهای سبک اسناد و اهداف پیشرفت می باشد. پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری است. آزمودنی های این پژوهش 259 دانشجوی کارشناسی بودند که از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبک اسناد، اضطراب امتحان و اهداف پیشرفت جمع آوری شدند. از آزمون های آماری همبستگی و الگوی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. داده های بدست آمده از طریق نرم افزارSPSS20 و LISREL8.53 تحلیل شدند. براساس یافته های پژوهش، اهداف پیشرفت پیش بین اضطراب امتحان (001/0 p < ،20/13= (254، 3)F) و میانجی بین سوگیری های اسنادی مثبت و اضطراب امتحان است.جهت گیری اهداف یا اهداف پیشرفت نیز بر اضطراب امتحان اثر مستقیم داشت. یافته های به دست آمده، توجه به نقش اهداف پیشرفت به عنوان یک متغیرتاثیر گذار و میانجی بر اضطراب دانشجویان و در نتیجه عملکرد بهتر دانشجویان را ضروری می نماید.کلید واژگان: اهداف پیشرفت, سبک اسناد, اضطراب امتحانAttribution styles to be considered one of the most important factors affecting the functions and mental processes and training of students. This role will be explained through different psychological processes, among one of which is the goals achievement. As achievement goals can contribute as an mediator in relation to attribution style and test anxiety. The purpose of this study is provide a model for test anxiety based on achievement goals and attributional style variables. This study is a descriptive correlation to structural equation analysis that to study of non-experimental causal relationships are explored through correlations. Participants in this study included 259 undergraduate students at Ferdowsi University of Mashhad. Data were collected through attribution styles, test anxiety and achievement goals questionnaire. Statistical tests of correlation and structural equation model was used to analyze the data. The data obtained were analyzed by software SPSS20 and LISREL8.53. . Based on the findings, achievement goals is a mediator between test anxiety and positive attributional biases as well as predictor test anxiety. also goal orientation had a direct effect on test anxiety. Implicitly results obtained for education practitioners resulting due to the advancement goals as affect variables and mediating on test anxiety of students in better performance of students.Keywords: Goal achievement, Attribution style, Test anxiety
-
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سبک اسنادی خوش بینانه برکاهش آمادگی اعتیاد و تغییر سبک اسناد در دانش آموزان دختر انجام شد.روشمطالعه حاضر پژوهشی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 40 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی از جامعه آماری دانش آموزان دختر دبیرستان های پاکدشت انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آموزش سبک های اسنادی خوش بینانه طی 9 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسش نامه سبک اسناد و مقیاس ایرانی آمادگی اعتیاد جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد.یافته هانتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش سبک های اسنادی خوش بینانه منجر به کاهش معنادار آمادگی اعتیاد شد. همچنین آموزش سبک های اسنادی خوش بینانه منجر به تغییر سبک اسنادی بدبینانه دانش آموزان به خوش بینانه شد.نتیجه گیریآموزش سبک اسنادی خوش بینانه می تواند نقش موثری را در پیشگیری از اعتیاد ایفا کند.کلید واژگان: سبک اسناد, خوش بینی, آمادگی اعتیادAim:This study aimed to determine the effectiveness of optimistic attribution styles training on reduction of addiction potential and change of attribution.MethodThis study is a semi-experimental with pre and post-test design with control group. 40 students among statistical population of Pakdasht high school girl students was selected by the cluster sampling and they have put in two groups of experimental and control equally. It has been used from questionnaire of Attributional Style and Iranian Addiction Potential Scale for gathering information and data was analyzed by analysis of covariance.
Results showed that optimistic attribution styles training caused the meaningful decrease of addiction potential among the girls students. So the results showed that optimistic attribution styles training led to change the pessimistic attribution styles to optimistic one in the experimental group.ConclusionTherefore we can apply this kind of data for preventing students from contrasting addict.Keywords: Attribution styles, Optimistic, Addiction potential -
مقدمههدف اصلی نظریه های خانواده درمانی تمرکز بر تعارضات زناشویی بوده است. بااین وجود تعارضات زناشویی، موضوعی پیچیده باقی مانده است. خانواده درمانی ساختاری یک رویکرد اساسی در بین نظریه های سیستماتیک خانواده است که بر ایجاد یک سلسله مراتب سازمانی سالم در سیستم خانواده تاکید دارد. در دیدگاه سیستمی، تعارض را ناشی از هر نوع تنازع بر سر تصاحب پایگاه و منابع قدرت در بین زوج ها می داند. اسناد علی و بهزیستی اجتماعی نیز توجه زیادی را در تحقیقات خانواده درمانی به خود معطوف داشته است.روشدر این تحقیق نیمه آزمایشی، 25 زن با تعارضات زناشویی شدید و با روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل خانواده درمانی ساختارگرایی مینوچین بود. پرسشنامه های تعارضات زناشویی، سبک اسناد و بهزیستی اجتماعی در مراحل پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بر روی آزمودنی ها اجرا گردید.نتایجنتایج آزمون فریدمن و اندازه گیری مکرر نشان داد که رویکرد ساختارگرایی مینوچین به طور موثر و معنادار تعارضات زناشویی را کاهش داد. پیوستگی اجتماعی (که یکی از پنج زیر مقیاس بهزیستی اجتماعی است) را افزایش داد و باعث افزایش معنادار سبک اسناد پایدار و سبک اسناد س. پی. ان. سی. (نمره مثبت ترکیبی منهای نمره منفی ترکیبی ) آزمودنی ها گردید.بحث و نتیجه گیریاین نتایج در پیگیری 6 ماه بعد گروه آزمایش برای هر دو متغیر، همچنان تداوم داشت و نشان داد گروه درمانی شناختی وجودگرا می تواند در افزایش سلامت معنوی و ایجاد تصور مثبت از خدا در والدین فرزندان مبتلا به سرطان اثر گذار باشد.کلید واژگان: بهزیستی اجتماعی, تعارضات زناشویی, خانواده درمانی ساختاری, سبک اسنادBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:13 Issue: 2, 2016, PP 115 -128The main goal of theores of family therapy is focused on marital conflicts. However marital conflicts, still remains a complex issue. Structural Family Therapy is a systematic theoretical approach among the familey therapy approaches that emphasize on creating the organizational family system hierarchy. In a system perspective, conflict was ariseing of any dispute over the authority among the couples. Attributtion style and social well-being has attracted much attention in the research family therapy.
In this quasi-experimental studyTwenty-five women with severe marital conflict placed in the experimental and control groups randomly. The independent variable was Minuchin structural family therapy. Inventory of marital conflict, attribution style and social well-being were used in the pre-test and post-test and follow-up on all subjects.
The results Friedman test and repeated measures showed that minuchin structural family therapy approach effectively and significantly reduced marital conflict, however, it increased the social coherence which is one of the five sub-scales of social well-being and it also increased significantly stability attribution style and attribution style CPCN (positive score combines minus negative score combined) subjects.Keywords: Attributtion style, marital conflicts, social well, being, Structural Family Therapy -
زمینه و هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی سبک اسناد هیجان های کاربران در بازیابی اطلاعات بر اساس نظریه انتساب هیجان های واینر صورت گرفته است.
روش پژوهش: روش مورد استفاده، پیمایشی و از نظر نوع پژوهشی کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های علوم انسانی دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) تشکیل می دادند که نمونه ای هدفمند شامل 72 نفر انتخاب گردید. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه سبک های اسنادی و دو پرسشنامه ی محقق ساخته گردآوری گردید.
یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان داد که بیشتر کاربران، موفقیت و شکست خود در بازیابی اطلاعات را به علت های درونی نسبت دادند. همچنین طبق نظریه واینر، آنان در هنگام موفقیت عامل تلاش و در هنگام شکست سه عامل عدم توانایی و تلاش ناکافی را به عنوان اصلی ترین علت شکست خود ذکر نمودند. پژوهش نشان داد که افرادی که هیجان های خود را به عوامل درونی نسبت می دهند، رضایت بیشتری از جستجوی خود دارند. از سوی دیگر مشخص شد که بین سبک کلی اسناد کاربران و سبک اسناد آنان در بازیابی اطلاعات، رابطه معناداری وجود دارد.نتیجه گیریبا تعیین سبک کلی اسناد کاربران در بازیابی اطلاعات می توان ضمن شناسایی دلایل اسناد کاربران، تلاش نمود تا اسنادهای درست را تقویت و اسنادهای نادرست را از بین برد و به این وسیله زمینه ی بازیابی بهتر اطلاعات را فراهم نمود.کلید واژگان: سبک اسناد, تئوری واینر, انتساب هیجان, بازیابی اطلاعات, دانشگاه بین المللی امام رضا (ع)Background And AimThis research aimed to study emotions attribution style of users in information retrieval based on Weiner's theory.MethodsThe survey method was used in this study. Population consisted of graduate students in humanities at Imam Reza (AS) International University. Sample of 72 students was selected. Data was collected by attribution style questionnaire (ASQ) and two researcher made questionnaires.ResultsResearch findings showed that users attributed success and failure in information retrieval to internal causes. Also, consistent with Wiener theory, users attribute success to attempts and failure to inability and insufficient effort. On the other hand, it was found that there is significant relationship between users overall attribution style and information retrieval attribution style.ConclusionIt can be determined that style of user attribution in information retrieval would strengthen correct attributions and destroys incorrect attributions in information retrieval and thereby provided better information retrieval.Keywords: Attribution Style, Weiner theory, Emotion attribution, Information retrieval, Imam Reza International University (AS) -
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تغییر سبک اسناد بر کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا بود روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دختر نوجوان نابینای افسرده که در مقاطع راهنمایی و دبیرستان مدرسه نابینایان نرجس شهر تهران، در سال تحصیلی 91- 1390 مشغول به تحصیل بودند و در موقعیت های منفی سبک اسناد «درونی، پایدار و کلی» قرار داشتند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش طی ده جلسه 45 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش برنامه تغییر سبک اسناد قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. داده های پژوهش به وسیله آزمون افسردگی کودکان و نوجوانان و پرسشنامه سبک اسناد کودکان و نوجوانان گردآوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه (آنکوا) و آزمون تحلیل کواریانس چند راهه (مانکوا) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تغییر سبک اسناد از درونی، پایدار و کلی به بیرونی، ناپایدار و اختصاصی بر کاهش میزان افسردگی تاثیر معنادار دارد (0001/0> P). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تغییر سبک اسناد در کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا موثر بوده است.
کلید واژگان: افسردگی, سبک اسناد, نابینا, نوجوانThe purpose of present study was to investigate the effectiveness attribution style’s change on depression rate decrease, of adolescent blind girls. This study was carried out on experimental basis in pre-test, post-test design with control group. For this purpose, using the available sampling method, 30 of the depressed blind girls were selected and randomly substituted into two test and control groups, they were studying in secondary and high school stages of Tehran ‘Narjes blind school’ in the academic year of 2011-2012 and were placed in negative state/situations of internal, stable and general attribution style. Subjects of the experimental group were placed under attribution style change program’s educational course in ten, 45 minutes sessions in group form; however the control group did not receive any kind of education in this regard. The research data collected by ‘adolescence and children depression test’ as well as by the questionnaire of ‘adolescent and children attribution style’ and analyzed using the Analysis of covariance (ANCOVA) test and the Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) test. The obtained results indicated that, the attribution style change of internal, stable and general to external, unstable and specific have significant effect on reducing of depression rate (p < 0/0001). This can be concluded, thus, that the attribution style change was effective in depression rate decrease of blinds girl’s adolescents.Keywords: Depression, Attribution style, Blind, Adolescent -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودکارآمدی، راهبردهای شناختی- فراشناختی با خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه عشایر استان فارس بوده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه عشایر استان فارس می باشد که در سال تحصیلی90-91 مشغول به تحصیل بودند. به روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای به حجم 322 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودکارآمدی شوآرزو و جروسالم ، پرسشنامه راهبردهای شناختی- فراشناختی واحدی و پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی رود والت و جونز بوده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین خودکارآمدی و خودناتوان سازی تحصیلی رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین راهبردهای شناختی- فراشناختی و خودناتوان سازی تحصیلی نیز رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین خودکارآمدی و راهبردهای شناختی- فراشناختی، رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد دو متغیر خودکارآمدی تحصیلی و راهبرد فراشناختی، بطور معناداری خودناتوان سازی تحصیلی را پیش بینی می کنند و متغیر راهبردهای شناختی، پیش بینی کننده خوبی برای خودناتوان سازی تحصیلی نمی باشد.کلید واژگان: هدف گذاری, سبک اسناد, خودکارآمدیThis study investigated the mediation role of goal setting in the relationship between dimension of attribution style (attribution style positive and attribution style negative) and self- Efficacy. Participations were 260, female (182) and mal (78), teacher’s safashahr city. Participants completed revised version of questionnaire Peterson Attributions style and Schwarzer R. self- efficacy of teacher’s questionnaire, and questionnaire goal setting. To examine reliability of Cronbach alpha coefficient (86/0، 61/0، 85/0) and to determine validity of internal consistency were used. The path diagram of hypothetical model tested by simultaneous regression analysis, according to recommended steps of baron and Kenny. Result show that Attributions style positive was a positive predictor and goal setting was a positive predictor of self- Efficacy (β=0/48 P; <0/001). Also Attributions style positive was a positive predictor (β=0/20 P; <0/001) and Attributions style negative was a positive predictor of goal setting (β=0/18 P; <0/003). Suggestions and implication for future research are also proffered.Keywords: Self- efficacy, Attributions style, goal setting
-
هدف پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش امید مبتنی بر نظریه اسنایدر بر سبک های اسنادی دانشجویان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که با نمونه گیری تصادفی 24 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و به منظور اندازه گیری سبک های اسناد از پرسشنامه سبک اسنادی (ASQ) استفاده شد. داده های بدست آمده با آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد که برنامه آموزشی امید باعث افزایش سبک اسنادی مثبت (درونی– پایدار– کلی) در موقعیت های مثبت و کاهش سبک اسنادی منفی (بیرونی– ناپایدار– اختصاصی) در موقعیت های منفی شده است، پس آموزش امید می تواند بر سبک های اسنادی موثر باشد، با توجه به استفاده از این روش آموزشی به منظور تغییر سبک های اسنادی منفی به سبک های اسنادی مثبت پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: امید, سبک اسناد, سبک اسنادی مثبت, سبک اسنادی منفی, سبک اسناد پایدار, سبک اسناد ناپایدارThis study attempted to investigate the effectiveness of Schneider’s Hope Teaching theory on the attributional style of the students. Students type of attribution styles were investigated using Attributional Style Questionnaire (ASQ). The research was a quasi experimental one with pretest posttest، control group design. Total sample size was 24 and their experimental and control groups was random. The subjects in the experimental group received some courses on Hope during the eight session treatment period. After the required data was gathered، Covariance was used to analyze the data. The results revealed that Hope teaching increases positive attributional style (internal، stable، general) in positive situations Teaching decreases negative attributional style (external، unstable، local) in negative situations.Keywords: hope teaching theory, attribution style, positive, negative situation -
مقدمهیادگیری خودتنظیم از مفاهیم اساسی مطرح در روانشناسی یادگیری، تربیتی و شناختی است و پیامدهای ارزشمندی در فرآیندهای شناختی و حتی موفقیت در زندگی دارد. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش میانجی گر سبک های شخصیت در رابطه سبک های اسناد و خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.روشپژوهش حاضر توصیفی همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشکده مامایی و پرستاری دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 1391-1390 بود. از این جامعه با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری خوشه ایتک مرحله ای 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه های سبک اسناد سلیگمن و سینگ؛ پرسشنامه خودتنظیمی عمومی میلر و براون و پرسشنامه سبک های شخصیت پنج عاملی نئو جمع آوری شد.یافته هانتایج مدل معادله ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های این تحقیق برازش نسبتا خوبی دارد و سبک اسناد در صورت میانجی گری سبک شخصیت دانشجویان، قادر به پیش بینی خودتنظیمی آنان است و به تنهایی قادر به این امر نیست.نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر بر اثربخشی غیرمستقیم سبک های اسناد بر خودتنظیمی دانشجویان و میانجی گری سبک های شخصیت در رابطه این دو متغیر تاکید دارد.
کلید واژگان: سبک اسناد, خودتنظیمی, سبک شخصیت, دانشجویان پرستاری و ماماییIntroductionLearning self-regulation is a basic concept to learning, educational and cognitive psychology which has also valuable outcomes to cognitive processes and even success in life. The aim of this study was to explore the mediating role of personality styles in self-regulation and attributional styles of students of Mashhad University of Medical Sciences.MethodPresent research is a descriptive-correlational study based on structural equation modeling. The statistical universe included all students of Nursing and Midwifery School from Mashhad University of Medical Sciences in the academic year of 1390-1391. Sample population consisted of 200 students who were selected through single stage cluster sampling. Then, they filled attributional style questionnaire designed by Seligman and Singh, general self-regulation questionnaire by Miller and Brown, and finally NEO five-factor personality inventory.ResultsFindings of structural equation modeling showed that recommended model nearly fitted with the data of study. Furthermore, attributional style could only predcit self-regulation in the event that personality styles mediated.ConclusionThe findings of present research emphasizes indirect effectiveness of attributional styles on self-regulation of the students. Plus that personality styles can mediate between aforementioned variables.Keywords: Attributional Style, Self, Regulation, Personality Style, Students -
پژوهش حاضر با هدف بررسی خستگی شناختی در افراد مبتلا به بیماری ام. اس و افراد غیرمبتلا با در نظر گرفتن سبک اسنادی افراد انجام شد. نخست از میان بیماران زن عضو انجمن ام. اس شهر اصفهان با توجه به نمرات بدست آمده از پرسشنامه سبک اسناد، 40 بیمار مبتلا انتخاب شدند، سپس بر اساس نمونه گیری در دسترس 40 زن غیرمبتلا که با گروه مبتلایان در نمره بدست آمده از پرسشنامه سبک اسناد و ویژگی های سن، تحصیلات و وضعیت تاهل همتا شده بودند به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. آزمودنی ها در 8 گروه (4 گروه کنترل و 4 گروه آزمایش) هر کدام 10 نفر جایگزین شدند. پژوهش دارای چند مرحله بود. در مرحله اول آزمودنی ها در گروه های کنترل و آزمایش با مسائل تشخیصی قابل کنترل و غیرقابل کنترل روبه رو شدند و به دنبال آن در مرحله دوم، گروه ها در موقعیت حل مسائل آناگرام قرار گرفتند. داده ها به وسیله تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین گروه های هشتگانه در خستگی شناختی با توجه به سبک اسناد و نوع تکالیف تفاوت معنادار وجود دارد. به طوری که مبتلایان به ام. اس که دارای سبک اسناد مثبت هستند در مواجه با تکالیف غیر قابل حل در مقایسه با مبتلایانی که سبک اسناد منفی دارند، خستگی شناختی کمتری را نشان می دهند. همچنین میزان خستگی شناختی در این افراد هیچ تفاوتی با همتایان سالم غیر مبتلایشان ندارد. گروه بیماران ام. اس با سبک اسناد منفی در مواجه با تکالیف غیر قابل حل خستگی شناختی بیشتری را در مقایسه با مبتلایان با سبک اسناد مثبت در مواجه با تکلیف آسان نشان می دهند.
کلید واژگان: سبک اسناد, خستگی شناختی, بیماری مولتیپل اسکلروزیسThis study aimed to assess cognitive fatigue in M.S disease and non-disease based on attributional style. First, 40 patients were selected among Women members of the MS Society of Esfahan City according to scores obtained in attribution style questionnair. Then a control group of 40 women without M.S who were matched to disease in scores of attribution style and the characteristics of age, education and marital status were selected. Subjects in 8 groups (4 control, 4 experiment) 10 patients each were assigned. This has some stage. First, subjects in the control and experiment group were facing with controllable and uncontrollable problems followed up in the second, the groups solved Anagram problems. Data were analyzed by the analysis of variance and Tukey test. The results indicated the groups are differences in cognitive fatigue according to the attributional style and type of tasks. Patients has a positive attribution style were faced with unsolvable tasks showing less cognitive fatigue compared patients with negative attributional style. Also there was no difference between these with normal counterparts. M.S with negative attribution style in face with unsolvable tasks showed more cognitive fatigue compared patients with positive attributional style and solvable task.Keywords: attributional style, cognitive fatigue, M.S disease -
هدف از این پژوهش، مقایسه ویژگی های شخصیت و سبک های اسنادی در زوج های عادی و متقاضی طلاق بود. حجم نمونه، شامل100 زن و مرد 23 تا 55 ساله (25 زوج عادی از میان کارکنان دادگستری و 25 زوج متقاضی طلاق، مراجعه کننده به دادگستری شهر کرمانشاه در سال 901389) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (کوستا و مک گری، 2004) (NEO-FFI) و پرسشنامه سبک های اسنادی پترسون و همکاران (1982) (ASQ) استفاده شد. پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع علی مقایسه ای است. با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داده شد که متقاضیان طلاق از سبک اسنادی موقت و کلی و زوج های عادی از سبک اسنادی پایدار و اختصاصی استفاده می کنند، اما دو گروه از نظر سبک اسناد درونی بیرونی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. همچنین یافته ها نشان داد که بین عامل نورزگرایی و رضایت زناشویی رابطه ای منفی (01/0P<)، و بین مقبولیت و رضایت زناشویی (03/0P<)، و گشودگی و رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد (02/0P<). بین دو گروه زوج های عادی و متقاضی طلاق از نظر استفاده از سبک های اسنادی و ویژگی های شخصیت تفاوت معناداری وجود داشت (01/0P<).
کلید واژگان: ویژگی شخصیت, سبک اسناد, زوج های عادی و متقاضی طلاقThe aim of the present study was to compare personality characteristics and attribution styles of normal couples and those petitioning divorce. The sample size included one hundred of 23-55 year-old men and women (25 normal couples from the employees of Justice Office and 25 divorce petitioners referring to justice Office of Kermanshah in (2010-2011) who were selected by available sampling method. To collect the data the short form of Questionnaire Five Factors of Personality (NEO-FFI) as well as Attribution Style Questionnaire (ASQ) were used. This research is a survey, causal– comparative study By applying the analysis of covariance, it was found that normal couples use stable and specific attribution style and divorce petitioners use general and unstable attribution style. But there is no significant difference between inner-outer attribution styles of the two groups. Also the results showed that there is a negative relationship between neuroticism and marital satisfaction (P<0.01) and openness (P<0.03) but agreeableness (P<0.02) have positive relationships with marital satisfaction. There were significant differences between two groups of normal couples and divorce petitioners regarding the application of attribution styles and personality characteristics (P<0.01).Keywords: Personality traits, Attribution style, Normalcouplesanddivorce petitioners -
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش از طریق «اسناد»، «تمثیل» و «اسناد و تمثیل» بر میزان خوشبینی دانش آموزان بود. روش مطالعه نیمه تجربی، با پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه دبیرستان های روزانه و دولتی شهر همدان در سال تحصیلی 13901389 و روش نمونه گیری از نوع خوشه ایچند مرحله ای بود. نمونه شامل 96 نفر از دانش آموزان بود که به صورت جایگزینی تصادفی در چهار گروه 24 نفری (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه خوشبینی، (الری و فینچام، 2000) بود مداخله آزمایشی برای هر کدام از گروه های آزمایش طی ده جلسه اجرا شد و پس از اتمام جلسه های آموزشی از هر چهار گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از SPSS 16 و آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین اثربخشی تمام روش ها، بجز اثربخشی تمثیل در مقایسه با اسناد و اثربخشی اسناد در مقایسه با کنترل، بر بهبود میزان خوشبینی دانش آموزان دختر سال اول تفاوت معنادار وجود دارد (001/0 > P). و همچنین در مقایسه اثربخشی سه روش آموزش می توان گفت که بیشترین اثربخشی به ترتیب مربوط به روش های اسناد/ تمثیل، تمثیل و اسناد بوده است. براساس این یافته ها می توان گفت که آموزش از طریق اسناد / تمثیل و تمثیل باعث بهبود در میزان خوشبینی دانش آموزان می شود. از این رو استفاده از این آموزش های جدید نظیر تمثیل و اسناد/ تمثیل می تواند مشکلات اکنون و آینده دانش آموزان را کاهش دهد.
کلید واژگان: خوشبینی, سبک اسناد, تمثیلThe purpose of this study was to compare the effectiveness of attribution training، metaphor training، and attribution/metaphor training on students optimism. This semi- experimental study was conducted with pretest - posttest and control group. Statistical population included all first grade state and day high school girl students in Hamadan in the academic year 2010-11 (1389-90s. c.) and the sampling method was multistage cluster sampling. The sample was comprised of 96 students and subjects were randomly assigned into the four groups of 24 persons each (3 experimental grups and 1 control group). The research instrument was the Optimism Questionnair (Oleary & Fincham، 2000). Experimental treatment was conducted on the experimental groups during 10 sessions and then posttests were administrated on the 4groups. Statistical analysis was conducted by one-way analysis of variance and LSD test using SPSS-16 software. Results showed that there is a difference among all methods effectiveness except metaphor effectiveness as compared with attribution and attribution effectiveness as compared with control، on improving optimism in the first grade high school girl students (P<0. 001). Also، when the effectiveness of these three methods were compared، it was found out that the most effective methods were metaphor / attribution، metaphor and attribution respectively. These findings show that metaphor training and attribution/ metaphor training leads to optimism improve students. Therefore using new training such as metaphor and attribution/metaphor can reduce the current and future difficulties of students.Keywords: optimism, attribution style, metaphor -
روانشناسان به صورت گسترده برای شناسایی عوامل پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر تلاش می کنند. یکی از مهم ترین عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر، سبک های اسنادی افراد است. پژوهش های اندکی به نقش متغیرهای واسطه ای در این ارتباط پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی به منظور بررسی تاثیر سبک اسنادی با نقش واسطه ای سبک های مقابله بر رفتارهای پرخطر انجام شد. بدین منظور 206 نفر (120 دختر و 86 پسر) از دانشجویان دانشگاه تهران با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسش نامه بررسی رفتارهای پرخطر جوانان (YRBSQ، مرکز کنترل بیماری های آمریکا، 1989)، پرسش نامه سبک اسنادی (ASQ، پترسون و همکاران، 1982) و سیاهه مقابله در شرایط تنش زا (CISS، اندلر و پارکر، 1990) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم سبک اسناد با راهبرد مسئله مدار، هیجان مدار و رفتارهای پرخطر و اثر غیر مستقیم سبک اسناد با رفتارهای پرخطر از طریق راهبرد مسئله مدار بود. همچنین، راهبردهای مسئله مدار و اجتنابی اثر مستقیم بر رفتارهای پرخطر نشان دادند. بنابراین، نقش واسطه ای سبک های مقابله در رابطه میان سبک اسنادی و رفتارهای پرخطر تایید شد. در نهایت، مدل برازش مناسبی با داده ها داشت.
کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, سبک اسناد, سبک, های مقابلهPsychologists are extensively trying to identify predictors of high risk behaviors. One of the most important factors which influence high risk behaviors is attribution styles of individuals. Few studies have investigated the role of mediating variables in this relationship. The present study with the aim of providing a model to determine impact of attribution style with a mediating role of coping styles on high risk behaviors was performed. Hence, sample of 206 students (120 female, 86 male) were selected from Tehran University, using multistage cluster sampling. To collect data Youth Risk Behavior Survey Questionnaire (Center Disease Control, 1989), Attributional style questionnaire (Petersen, et al, 1982) and Coping inventory for stressful situations (Endler & Parker, 1990) were used. Results indicated direct effect of attribution style with taskoriented, emotion-oriented strategies and high-risk behavior, and indirect effect of attribution style with high-risk behaviors mediated by task-oriented strategy. Furthermore, task-oriented and avoidance-oriented strategies had direct effect on high-risk behaviors. Therefore the mediating role of coping strategies in the relation of attribution style and high-risk behaviors were confirmed. Eventually, the model adequately fit the data.Keywords: High, risk behaviors, Attribution style, Coping strategies -
رابطه ی سبک اسناد و انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی
نویسندگان :دکتر محمدرضا تمنایی فر مژگان بشری سمیه دشتبان زاده
چکیده مقاله :پیشرفت تحصیلی در گرو عوامل بی شماری است که می توان آنها را در دو مقوله کلی، عوامل مربوط به «تفاوتهای فردی» و عوامل مربوط به «دانشگاه و نظام آموزشی » بررسی نمود. «تفاوتهای فردی» به ویژگی های شخصیتی از جمله انگیزش و سبک اسناد اشاره دارد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سبک اسناد ، انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام گرفته است. نمونه پژوهش شامل 400 دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی شهر قم بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سبک اسناد (ASQ) ، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمند و از معدل کل دانشجویان برای سنجش معیار پیشرفت تحصیلی استفاده شده است. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین سبک اسناد و مولفه های آن با پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت همبستگی معنی دار وجود ندارد. اما بین انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی همبستگی معنی داری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که بین پسران و دختران از نظر سبک اسناد تفاوت معنی داری وجود دارد اما بین پسران و دختران از نظر انگیزش پیشرفت تفاوت معنی داری وجود ندارد.کلید واژگان: انگیزش پیشرفت, سبک اسناد, پیشرفت تحصیلی, دانشجویان
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.