جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عاملیت" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
یکی از مباحث محوری در جامعه شناسی، نحوه ارتباط فرد با جامعه در متن اجتماع و در موقعیت انضمامی است. روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان خرد نگر و قائلان به فردگرایی روش شناخت یک سویه، از تاثیر فرد بر جامعه سخن می گویند. جامعه شناسان ساختارگرا و قائلان به اصالت و تقدم جامعه بر فرد نیز یک سویه و منحصرا از تاثیر جامعه بر فرد سخن می گویند. نظریه پردازان تلفیقی از تعامل فرد و جامعه، یا عاملیت و ساختار در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی سخن می گویند. استاد مصباح به رغم اعتقاد به اصالت فرد و اعتباریت جامعه، در موضعی شبیه تلفیقی ها معتقد است: نه فرد یکسره از جامعه متاثر است و نه جامعه یکسره از فرد متاثر، بلکه باید از تاثیر متقابل فرد و جامعه سخن گفت. به همین سبب، بحث «ارتباط فرد و جامعه» را در دو بخش جداگانه، ذیل عناوین «تاثیر جامعه بر فرد» و «تاثیر فرد بر جامعه» مطرح ساخته است. این نوشتار درصدد است تا موضع ایشان را در این خصوص در مقایسه با سایر اندیشمندان توضیح دهد. روش نوشتار تحلیل محتوای مباحث مندرج در کتاب «جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن» است که در میان آثار استاد، به صورت انحصاری به این بحث وارد شده است.
کلید واژگان: فرد, جامعه, تعامل, تلفیق, عاملیت, ساختارOne of the central topics in sociology is the interaction of individuals with society in concrete situations. Social psychologists, rationalist sociologists and those who advocate one-sided methodological individualism speak of the influence of individuals on society. Structural sociologists and those who advocate the originality and superiority of society over individuals also speak one-sidedly and exclusively about the influence of society on individual. Eclectic theorists discuss the interaction of individual and society, or agency and structure in various fields of social life. Despite believing in the originality of the individual and the nominality of the society, Professor Misbah follows an eclectic approach and argues that neither the individual is completely affected by the society, nor the society is completely affected by the individual; rather, there is a mutual influence in this regard. Therefore, he discussed "the relationship between the individual and the society" in two separate sections, under the headings of "the influence of society on the individual" and "the influence of the individual on the society". Comparing professor Misbah with the other thinkers, this article tries to explain his position in this regard. The research method is the content analysis of the topics in the book "Society and History from the Viewpoint of the Qur'an", which, among the works of the professor, exclusively deals with this discussion.
Keywords: Individual, Society, Interaction, Integration, Agency, Structure -
مساله توانمندسازی زنان یکی از اساسی ترین مباحث جوامع معاصر است که پیوند اجتناب ناپذیری با امر توسعه آنها دارد. در کشور ما نیز به طور مشخص از برنامه چهارم توسعه، توانمندسازی زنان در زمره سیاست های کلان و اجرایی قرار گرفته است. پیرو این امر، پژوهش های متعددی در حوزه های مختلف تلاش داشته اند مساله توانمندسازی زنان در کشور را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهند. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل مطالعات صورت گرفته در حوزه توانمندسازی اقتصادی زنان است تا تصویری جامع از یافته ها و مشخصات مطالعات به دست آمده ارائه کند. انتخاب روش فراتحلیل کیفی، از این جهت است که امکان ارزیابی و مرور مطالعات را در دو بخش مشخصات صوری و ساختاری و نیز یافته های محتوایی فراهم می کند. مجموع مطالعاتی که بررسی شده است، 70 مورد است و شامل انواع مقالات و پایان نامه ها بوده اند که دو کلید واژه توانمندسازی اقتصادی و زنان را در اشتراک داشته اند. طیفی از پایگاه های داده ای مجازی مانند نورمگز و پایگاه علوم انسانی تا کتابخانه های دانشگاه های معتبر کشور، منبع جمع آوری داده ها بوده اند. نتایج نشان می دهد از نیمه دهه 90 شمسی به این سو، با فراوانی قابل ملاحظه ای از مطالعات این حوزه مواجه بوده ایم که با پراکندگی رشته ای همراه بوده است و رشته های حوزه کشاورزی به همراه علوم اجتماعی پیشتاز آنها هستند. روش های مورد استفاده به طور عمده، کمی و مبتنی بر پرسشنامه های بزرگ مقیاس هستند. نتایج یافته های توصیفی نشان می دهد که توانمندسازی اقتصادی، مقدمه ای برای شروع توسعه است. سیاست های اجرایی این حوزه به طور عمده، مقطعی، در راستای حمایت های غیرعاملیتی (وابسته ساز) و بدون توجه کافی به خاص بودگی ها و مختصات متفاوت زمینه های آن اعمال شده اند و نیاز به تمرکز بر نیازهای متفاوت زنان، هنجارهای جنسیتی و فرهنگی و زیرساخت های هر منطقه در راستای سیاست گذاری متناسب با آن وجود دارد.
کلید واژگان: اقتصاد, توانمندسازی, توسعه, زنان, عاملیتThe issue of women's empowerment is one of the most fundamental issues of contemporary societies, which has an inevitable link with their development. In Iran, in the fourth development program, women's empowerment was included among macro and executive policies. To that extend, many researches in different fields have tried to evaluate and measure the issue of women's empowerment in the country. The aim of the current research is to meta-analyze the studies conducted in the field of women's economic empowerment to provide a comprehensive picture of the findings and characteristics of the obtained studies. Qualitative meta-analysis method provides the possibility of evaluating and reviewing studies in two parts, formal and structural characteristics as well as content findings. A total of 70 reviewed studies including various articles and theses shared the two keywords of economic empowerment and women. A range of virtual databases such as Normagz and humanities database to the libraries of prestigious universities of the country are the source of data collection. Results show since mid-1990s, we have faced a considerable number of studies in this field. The applied methods are mostly quantitative and based on large-scale questionnaires. The results of the descriptive findings show that the executive policies of this field are mainly partial, in line with non-functional support (dependent) and without enough attention on the specificities and different coordinates of its fields, and there is a need to focus on the different needs of women, gender and cultural norms, and the infrastructure of each region.
Keywords: Agency, Development, Economy, Empowerment, Women -
نقد برساخت فرهنگی «ازدواج» در سپهر زبانی سنتی و ارائه تعریفی نوآیین از آن، دغدغه طیفی از نویسندگان تجددگرای ایران دوره قاجاریه بود. این نویسندگان قالب های نوشتارهای نوین را ابزار کارآمدی برای این مقصود تشخیص دادند. مسئله کانونی پژوهش پیش رو که با رویکرد تاریخ فرهنگی و تمرکز بر «زبان» به مثابه ابزاری برای تغییر و نوسازی فرهنگی نوشته شده، واکاوی تلاش این تجددگرایان برای رخنه در ساختارهای فرهنگی کهن بر محور ازدواج و نقد شالوده شکنانه این ساختارها با محوریت دادن به «حق انتخاب» است. نویسندگان نوگرا با نگارش آثاری در قالب های ادبی نوظهور مسیری را گشودند تا مسئله ازدواج و تاکید بر انتخاب چونان یک «حق» به ادبیات انتقادی راه گشاید؛ در این زمینه، عامل «ترجمه» سهم محوری داشت؛ سپهر فکری ایران متاثر از زندگی متجددان در محیط های مدرنی چون اروپا، قفقاز و استانبول، در معرض ترجمه/بومی گردانی آثار چهره های ممتاز عرصه ادبیات انتقادی قرارگرفت تا پیمودن این مسیر سنگلاخ از رهگذر ترجمه آسان تر شود. حاصل بررسی محتوای این متون بیانگر آن است که بازنمایی انتقادی ازدواج سنتی یکی از جنبه های اصلی این نگرش انتقادی بوده است. تلاش برای رخنه در مرجعیت پذیرفته شده خانواده به مثابه یک واحد فرهنگی در الگوی کلاسیک ازدواج، نقد ساختارهایی چون آبرو/شرم و واحدهای فرهنگی مسلط بر مقوله انتخاب چون اقوام بر آن و انتقاد از تسلط نگرش مالی/منزلتی بر این حق، از مهم ترین مولفه های سلبی این عاملیت است. وجه دوم این رویکرد ناظر بر عاملیت ایجابی و پیشنهاد الگوی بدیل فرهنگی برآمده از تجدد مبنی بر حق انتخاب و تاکید بر نقش فرد در ازدواج است.کلید واژگان: ازدواج, انتخاب, تاریخ فرهنگی, تجدد, زبان, ساختار, عاملیت, قاجاریهCriticizing the cultural structure of “marriage” in the traditional linguistic sphere and providing a new definition of it was the concern of a number of modernist writers of Iran during the Qajar era. These authors recognized new writing formats as an efficient tool for this purpose. The focal issue of the upcoming research, which is written with the approach of cultural history and focusing on “language” as a tool for cultural change and modernization, is the analysis of the attempt of these modernists to break into olden cultural structures based on marriage and the foundational criticism of these structures by focusing on “the right to choose”. By writing works in emerging literary formats, modern writers introduced into critical literature the issue of marriage and emphasizing the choice as a “right”; In this context, the “translation” factor had a central contribution; sphere of thought of Iran, influenced by the life of modernists in modern environments such as Europe, Caucasus and Istanbul, was exposed to the translation/localization of the works of prominent figures in the field of critical literature to make it easier to pass this difficult path through the translation. The results of the analysis of the content of these texts indicate that the critical representation of traditional marriage has been one of the main aspects of this critical attitude. Trying to break into the accepted authority of the family as a cultural unit in the classic model of marriage, criticizing structures such as honor/shame and cultural units that dominate the category of choice such as relatives and criticizing the dominance of the financial/status attitude over this right, are among the most important components of this activity. The second aspect of this approach is looking at the positive function and proposing an alternative cultural model emerging from modernity based on the right to choose and emphasizing the individual's role in marriage.Keywords: Marriage, Choice, Cultural History, Odernity, Language, Structure, Function, Qajar
-
زنان عشایر نقش حیاتی در زمینه های اقتصادی و اجتماعی جوامع خود ایفا می کنند و از طریق دانش بومی خود به توسعه پایدار کمک می کنند. با وجود چالش های زیادی مانند محرومیت از رفاه و خدمات بهداشتی، این زنان دارای عاملیت قابل توجهی هستند. این مقاله به توصیف تجربه عاملیت و قدرت از منظر زنان عشایر اختصاص دارد. در این راستا و برای فهم عمیقتر از مفاهیم تحلیلی مانند عاملیت، مقاومت، تقسیم کار جنسیتی و چانهزنی استفاده شده است. با استفاده از روش تحلیل تماتیک، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختمند با 17 زن عشایر منطقه چاه غلامعلی در شهرستان زرند انجام شد. یافته ها حاکی از استخراج دو مقوله اصلی با عنوان عاملیت محقق شده و مقاومت به مثابه عاملیت پنهان، چهار مقوله فرعی شامل عاملیت تصمیم ساز، عاملیت تسهیلگر، قدرت مجاب سازی و مدیریت زندگی زناشویی و مفاهیمی از قبیل، تصمیمساز در ازدواج فرزندان، زن به مثابه مشاور مالی خانواده، مانعزدایی برای ادامه ی تحصیل، زنان به مثابه محرکهای مهاجرت، استفاده از واسطه ها، به کارگیری برتری سرمایه فرهنگی، ایجاد فشار فرهنگی، فریب همسر، اختفا و تظاهر به حفظ اقتدار مرد و 115 عبارت معنایی است. بر اساس یافته های این مقاله می توان نتیجه گرفت که بزنگاه های ساده و درعین حال مهمی وجود دارد که در آن زنان عشایر موردمطالعه به انحا و اشکال گوناگون عاملیت را در چارچوب خانواده تجربه می کنند اما دراین باره از تجربه واحدی برخوردار نیستند.
کلید واژگان: زنان عشایر, عاملیت, مقاومت, تقسیم کار جنسیتی, چانهزنیNomadic women play a vital role in the economic and social spheres of their communities, contributing to sustainable development through their indigenous knowledge. Despite facing significant challenges such as deprivation of welfare and healthcare, they exhibit considerable agency. This study challenges the perception that agency is exclusive to modern societies by demonstrating that nomadic women exercise their influence both overtly and covertly. Through a qualitative approach and thematic analysis of interviews with 17 women from Chah-Gholamali, two main themes (realized agency and resistance as hidden agency), four sub-themes (marital life management, persuasion power, decision-making agency, and facilitating agency), 10 concepts, and 115 meaningful phrases were identified. "Realized agency" refers to agency that is visibly observable. In the case of "facilitating agency," women do not hold a decisive role but act as facilitators. Findings show that while these women often hold decisive roles in family decisions, they also maintain the symbolic authority of men. The study highlights the complex and varied ways nomadic women experience and exert agency within their family structures.
Keywords: Nomadic Women, Agency, Resistance, Gender Division Of Labor, Bargaining -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 141 (آذر 1403)، صص 2045 -2070زمینه
پدیده کودکان و نوجوانان کار مسئله ای زیستی، روانی و اجتماعی است که در بسیاری از کشورها از جمله ایران به نگرانی جدی تبدیل شده است. بااین حال، غالب پژوهش های انجام شده با نگاه مددکاری اجتماعی و در حوزه توصیف و آسیب شناسی بوده است و مطالعه ای بر توانمندسازی این گروه به منظور غلبه بر محدودیت های محیطی نپرداخته است. باتوجه به جمعیت فزآینده و آسیب های متعدد فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان کار، انجام پژوهش هایی که منجر به توانمندسازی این افراد شود، ضروری به نظر می رسد.
هدفهدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی انسان عامل بر اساس تجارب زیسته نوجوانان کار بود.
روشرویکرد مورد مطالعه در این پژوهش، رویکرد کیفی و روش داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه شامل 15 نفر از نوجوانان کار موفق ساکن شهر تهران در سال 1402 بودندکه بصورت هدفمند، با مراجعه به مرکز طلوع بی نشان ها، موسسه مهر و ماه و کلینیک مددکاری آل یاسین انتخاب و پس از کسب رضایت و تمایل به شرکت در پژوهش، وارد پژوهش شدند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها جمع آوری گردید و به منظور تحلیل داده ها از روش اشتراوس و کوربین استفاده شد.
یافته هاتحلیل حاصل از داده های مصاحبه به صورت کلی در هفت محور سرمایه های درونی، شرایط نابسامان محیطی، سیستم حمایتی، تجارب یادگیری، راهبردهای انسان گرایانه، طراحی مثبت و عاملانه زندگی و رشد همه جانبه و یکپارچه دسته بندی شد و نهایتا الگوی مفهومی انسان عامل بر اساس کدهای به دست آمده ترسیم شد.
نتیجه گیرینتایج حاصله ضمن افزایش بینش نسبت به مولفه های الگوی انسان عامل زمینه های ایجاد آن، می تواند زمینه ساز پژوهش های بعدی و نیز طراحی برنامه های آموزشی و درمانی باهدف ارتقای توانمندی روانشناختی نوجوانان کار شود. بنابراین گروه های اصلی که با این نوجوانان در ارتباط هستند، مانند مشاوران بهزیستی، آموزش های بیشتری درباره مفهوم عاملیت و مولفه های آن داشته باشند. همچنین با توجه به اهمیت حمایت محیطی، افزایش حمایت های مالی و عاطفی سازمان ها کمک شایانی به تغییر شرایط این افراد خواهد کرد.
کلید واژگان: الگوی مفهومی, عاملیت, نوجوانان کار, پژوهش داده بنیادBackgroundThe phenomenon of child and youth labor is a multifaceted challenge encompassing biological, psychological, and social dimensions, and it has emerged as a significant concern in various countries, including Iran. However, the predominant research has often approached this issue from a social work perspective, focusing on description and pathology. There has been a notable absence of studies addressing the empowerment of this demographic to navigate and overcome challenging environmental circumstances. Given the expanding population and the substantial personal and social challenges faced by working children and adolescents, it becomes apparent that conducting research in this area could contribute to the empowerment of these individuals.
AimsThe present study aimed to present the model of human as an agent based on the lived experiences of youth labore.
MethodsThis study employed a qualitative approach, specifically utilizing the grounded theory method. The research focused on purposefully selecting 15 successful youth laborers residing in Tehran in 2023. Participants were chosen through referrals from Toloe Bi neshanha Center, Mehr and Mah Institute, and Al Yassin Assistance Clinic. After obtaining their consent and willingness to participate in the research, they became part of the study. Data was gathered through semi-structured interviews and analyzed using the Strauss and Corbin method.
ResultsThe analysis of the interview data was generally categorized into seven axes: internal strength, chaotic environmental conditions, support system, learning experiences, humanistic strategies, positive and active design of life, and comprehensive and integrated growth, and finally, the conceptual model of the human as an agent based on the codes was drawn.
ConclusionThe obtained results, in addition to increasing insight into the components of the human as an agent model and the factors behind its creation, can be used as a basis for further research and the design of educational and therapeutic programs aimed at improving the psychological capabilities of youth laborers.
Keywords: Conceptual Model, Agency, Youth Labor, Grounded Theory Approach -
چندگانگی فرهنگی و تبعید از موضوعات مهم در ادبیات زنانه مغرب زمین به زبان فرانسه به شمار می آیند. در رمان خود، «بازگشت»، نویسنده تونسی فوزیه زواری مسیر قهرمان تبعیدی خود را که در جستجوی هویت است، به تصویر می کشد. او از موقعیت احساس گناه و طرد به موقعیت خودکفایی و عاملیت می رسد، که این امر به واسطه هیبریدیته فرهنگی اش امکان پذیر می شود. بر اساس فرضیه ای که تبعید را راهی برای عاملیت زنانه و آزادی می داند، و با رویکردی موضوعی به بررسی تبعید، هیبریدیته فرهنگی، عاملیت و از دست دادن سرزمین می پردازد، ما به سوالات زیر پاسخ خواهیم داد و بر تحلیل متن ادبی تکیه خواهیم کرد: چگونه تبعید می تواند دلیل طرد اجتماعی زن تبعیدی پس از بازگشت به کشورش باشد؟ و چگونه همین تبعید می تواند کاتالیزوری برای عاملیت زنان باشد، با ارائه فرصت های جدید، گسترش افق های آن ها و تقویت عزم آن ها برای ترویج تغییر در زندگی شخصی شان و حتی در محیط اجتماعی شان؟
کلید واژگان: عاملیت, از دست دادن سرزمین, تبعید, چندگانگی فرهنگی, هویتRecherches en Langue et Littérature Françaises, Volume:18 Issue: 33, Spring and Summer 2024, PP 151 -167L'hybridité culturelle et l'exil constituent des thématiques importantes dans la littérature féminine maghrébine d’expression française. Dans son roman autobiographique La retournée, l’écrivaine tunisienne Fawzia Zouari représente le parcours de son héroïne exilée en quête d’identité, qui passe d’une position de culpabilité et d’exclusion à une position d’autonomie et d’agentivité grâce à son hybridité culturelle. Partant de l’hypothèse selon laquelle l’exil est une voie de l’agentivité du sujet féminin et de la liberté, et selon une approche thématique abordant l’exil, l’hybridité culturelle, l’agentivité, la déterritorialisation, nous allons répondre aux questionnements suivants, en nous appuyant sur une analyse du texte littéraire : Comment l’exil peut être la cause de l’exclusion sociale de la femme exilée après son retour à son pays d’origine ? Et comment ce même exil peut-il être un catalyseur de l'agentivité des femmes en leur offrant de nouvelles opportunités, en élargissant leurs horizons et en renforçant leur détermination à promouvoir le changement dans leur vie personnelle, et même dans leur environnement social ?
Keywords: Agentivité, Déterritorialisation, Exil, Hybridité Culturelle, Identité -
امید در گفتمان سیاست گذاری کشور، هرچند به عنوان مسئله ای اجتماعی با ابعاد وسیع مطرح نشده، مسئله بخش گسترده ای از مردم و سیاست گذاران کشور بوده و هست. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه جامعه شناختی از تفسیر امید اجتماعی در میان شهروندان شهر تهران است. در روش شناسی پژوهش حاضر از راهبرد نظریه زمینه ای بهره برده شده است. برای نیل به این هدف با پنجاه شهروند تهرانی، از روش نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شده است. فرایند انجام مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل داده ها از طریق نظام کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت و در نهایت مقوله هسته استخراج شد. در فرایند کدگذاری باز، 33 کد محوری، 9 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته از نظام کدگذاری داده ها استخراج شد. نتایج این پژوهش روایتگر معنای چندبعدی دین داری در احیای امید است. به نظر می رسد که شهروندان تهرانی با امید به تکیه گاهی نامتناهی، تحمل سختی و مشقت ها را معنادار کرده و برای دین داری در حوزه احیای امید، عاملیتی چندبعدی و مثبت قائل هستند. همچنین دین از طریق ایجاد همبستگی و انسجام به نوعی وجه اجتماعی امید را تقویت کرده، در نهایت به صورت آشکار و پنهان به کاهش آسیب های اجتماعی کمک می کند.
کلید واژگان: امید اجتماعی, دین داری, عاملیت, گراندد تئوری, شهر تهران.Although, hope has not been raised as a social issue with large dimensions in the policy-making discourse of the country, it was and still is the problem of a large part of the country's people and policy makers. The purpose is sociological study of the interpretation of social hope among the citizens of Tehran. The methodology of this qualitative research, is grounded theory strategy. For this purpose, in-depth and semi-structured interviews were conducted with 50 samples. In the open coding stage, 105 open codes, 33 core codes, 9 main categories and 1 core category were extracted from the data coding system. The results of this research narrate the multidimensional meaning of religiosity in restoring hope. It seems that the Tehran citizens, with the hope of infinite support, make enduring hardships meaningful and attribute multidimensional and positive agency to religiosity in the field of restoring hope. Also, religion strengthens the social aspect of hope through the creation of solidarity and cohesion and ultimately helps to reduce social problems in an overt and hidden way.
Keywords: Social Hope, Religiosity, Agency, Grounded Theory, Tehran City -
عاملیت کارآفرینانه، که به توانایی افراد در شناسایی و بهره برداری از فرصت های کسب وکار و خلق ارزش جدید اشاره دارد، مفهومی چندوجهی است که لازمه شناخت آن استفاده از رویکرد میان رشته ای و ادغام دیدگاه های مختلف است. اتخاذ این روش در گام اول نیازمند شناخت پیکره دانش عاملیت و انتخاب رشته های مرتبط است، که در این مقاله با روش تحلیل علم سنجی انجام می شود. 18060 مقاله به زبان انگلیسی از پایگاه داده WOS انتخاب و تحلیل شد. تحلیل هم استنادی منابع، 5 خوشه اصلی جامعه شناسی، سازمان و مدیریت، تئوری نمایندگی، عصب شناختی/علوم شناختی، و روان شناسی را نشان داد. تحلیل هم استنادی نویسندگان 7 خوشه رهبران نظری را معرفی کرد. تحلیل هم رخدادی کلمات کلیدی و روند زمانی نشان داد که مفاهیمی مانند نظریه نمایندگی، عاملیت انسانی، دوگانه ساختار-عاملیت ریشه در دهه های 70 و 80 میلادی دارند، درحالی که مفاهیم جدیدتری مانند عاملیت معلم و عاملیت کارآفرینانه اخیرا به وجود آمده اند. یافته ها نشان داد که مفهوم عاملیت بسته به نوع رشته مورد مطالعه، معانی متفاوتی را به ذهن متبادر می کند. در علم اقتصاد و حقوق، در معنای «نمایندگی و رابطه اصیل-وکیل» کاربرد دارد. در مدیریت دولتی و علوم سیاسی، به معنای «سازمان یا کسب وکاری» است که فعالیتی را برای دیگری انجام می دهد. در فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی، آموزش، علوم شناختی و عصب شناسی به معنای «ظرفیت، شرایط یا حالت انجام عمل یا اعمال قدرت» است و به «توانایی انسان برای انجام اعمال آگاهانه و هدفمند» اشاره دارد. در نهایت برای مطالعه عاملیت کارآفرینانه در سطح فردی، مطالعه بین رشته ای روان شناسی و علوم اجتماعی پیشنهاد می شود.کلید واژگان: عاملیت, تجزیه و تحلیل علم سنجی, مطالعه میان رشته ای, عاملیت کارآفرینانهEntrepreneurial agency, defined as people's ability to discover and exploit business opportunities and create new value, is a complicated notion that necessitates an interdisciplinary approach and the integration of various views. Adopting this approach in the first step requires understanding the knowledge-based agencies and selecting related fields, which in this article is done through the scientometric analysis method. 18060 English-language items from the WOS database were selected and evaluated. The co-citation analysis of sources indicated five major clusters: Sociology, organization and management, agency theory, neuroscience/cognitive science, and psychology. The authors' co-citation analysis revealed seven theoretical groups. The co-occurrence analysis of key phrases and time trends revealed that concepts such as agency theory, human agency, and structure-agency duality originated in the 1970s and 1980s, but newer concepts such as teacher agency and entrepreneurial agency arose more recently. The findings revealed that the concept of agency evokes diverse interpretations depending on the field researched upon. In economics and law, it refers to representation and the principal-agent relationship. In public administration and political science, it refers to an organization or firm that performs a function for another. In philosophy, sociology, psychology, education, cognitive science, and neuroscience, it refers to the capacity, condition, or state of executing an action or exerting power, as well as the human ability to perform conscious and purposeful activities. Finally, to investigate entrepreneurial agency at the individual level, an integrated study of psychology and the social sciences is proposed.Keywords: Agency, Scientometric Analysis, Interdisciplinary Study, Entrepreneurial Agency
-
کنشگری زنان در پرتو گفتمان مشروطه خواهی، از آنان گروه های متعهد و مطالبه گری ساخت که در جهت آرمان های مشروطیت وارد میدان عمل شده و نظم جنسیتی مسلط را به چالش کشند. تحقیق حاضر بر بسیج زنان در جمع آوری اعانه دراین بین تمرکز داشته و کوشیده ابعاد آن را به کمک روش تحلیل سند تبیین نماید. مسئله تحقیق روشن ساختن عاملیت زنان در تاریخ اجتماعی معاصر است. یافته ها در پنج مقوله موارد اهداف کاربردی، انگیزه ها، سازوکارها، پایگاه اجتماعی اقتصادی مشارکت کنندگان و استراتژی ها ارائه و تحلیل شده. جمع آوری اعانه باهدف تامین منابع مبارزاتی مشروطه خواهان در دوران استبداد صغیر، کمک به خانواده های مجاهدان فقید در تبریز و اردبیل و نیز انباشت سرمایه اولیه جهت تاسیس بانک ملی، مبتنی بر انگیزه های وطن پرستانه زنان در تقلای تامین استقلال و حمایت از ابناء وطن بوده است. بعلاوه گویای صورت بندی عاملیت و نیز سیاست هویت کنشگرانی است که از مناسبات تبعیض آمیز جنسیتی به جان آمده و فرصتی برای مشارکت اجتماعی در بسیج زنان می جستند. در فقدان شغل و درآمد مستقل زنان برای تامین منابع جهت بسیج از تاکتیک هایی بهره جستند. همچنین مشارکت زنان از خاستگاه مختلف اجتماعی به بسیج وجهی فراطبقاتی بخشیده است.
کلید واژگان: ملی گرایی, جنبش زنان, عاملیت, استراتژی, جنبش اجتماعیWomen's activism in the light of the discourse of constitutionalism made them a committed and demanding group that entered the field of action for the ideals of constitutionalism and challenged the dominant gender order. Methodologically, this research explains the aspects of women's mobilization in fundraising based on document analysis. The research problem is to clarify the agency of women in contemporary social history. The findings are presented and analyzed in five categories: practical goals, motivations, mechanisms, socio-economic base of participants, and strategies. Collecting donations to provide resources for the struggle of the constitutionalists in the era of Minor Tyranny, helping the families of the deceased fighters in Tabriz and Ardabil, as well as accumulating initial capital for the establishment of the National Bank, have all been based on patriotic motives of women in the struggle to achieve independence and support the citizens. In addition, it is indicative of the formulation of agency and identity politics of female activists who got fed up with discriminatory gender relations and sought an opportunity for social participation in women’s mobilization. In the absence of jobs and independent income, women used tactics to obtain resources for mobilization. Furthermore, the participation of women from different social origins has given a cross-class dimension to the mobilization.
Keywords: Nationalism, Women's Movement, Agency, Strategy, Social Movement -
مطالعات اخیر نشان می دهد که عاملیت معلم نقش مهمی در تقویت ظرفیت یادگیری معلمان برای تدریس و یادگیری ایفا می کند و به نوبه خود بر بهبود عملکرد مدارس اثرگذار است . عاملیت معلم، بیانگر قابلیت وی در انجام اقدامات هدفمند و سازنده به منظور هدایت مسیر رشد حرفه ای خود و کمک به بهبود کیفیت آموزش است. با توجه به نقش عاملیت معلم در بهبود یادگیری در مدارس، جستجوی پیشایندهای این سازه مهم می تواند یکی از دغدغه های پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت باشد. با این رویکرد، هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش اعتماد در رابطه بین رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش معلمان مقطع ابتدایی استان همدان بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 102 نفر به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه رهبری یادگیری محور، اعتماد معلم و عاملیت معلم بودند که توسط لیو و همکاران (a2016) و (b2016) تدوین و اعتباریابی شده اند. روایی و پایایی پرسش نامه ها در دو سطح مورد بررسی قرار گرفت. قبل از اجرای پرسش نامه ها روی نمونه اصلی، روایی آن ها با استناد به نظر متخصصان و پایایی آن ها با استناد به ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. پس از اجرای پرسش نامه ها نیز از روایی همگرا، روایی واگرا، همسانی درونی و پایایی ترکیبی ابزارهای پژوهش به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل داده ها اطمینان حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از الگو یابی معادلات ساختاری مبتنی استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری یادگیری محور پیش بینی کننده معنی دار اعتماد و عاملیت معلم بود. همچنین اعتماد معلم پیش بینی کننده معنی دار عاملیت معلم بود. این یافته ها بیانگر نقش میانجی اعتماد در ارتباط بین رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم است. یکی از نکات قابل تامل در یافته های پژوهش این است که اثر غیرمستقیم رهبری یادگیری محور بر عاملیت معلم (با واسطه متغیر اعتماد) بیش از اثر مستقیم آن است و این امر به خوبی نقش اعتماد را در پیوند بین رهبری مدیران و عاملیت معلمان نشان می دهد. بنابراین به مدیران مدارس توصیه می شود از طریق کاربست رفتارهای رهبری یادگیری محور و تلاش برای ایجاد فضایی مبتنی بر اعتماد در مدرسه، به افزایش پویایی و عاملیت معلمان کمک کنند.
کلید واژگان: رهبری یادگیری محور, اعتماد, عاملیتIntroductionRecent research suggested that teacher agency played a crucial role in fostering teacher capacity to learn and teach, which, in turn, influenced schools performance improvement. Teacher agency refers to the capacity of teachers to act purposefully and constructively to direct their professional growth and contribute to the growth of education quality. Considering the role of teacher agency in improving learning in schools, searching for the antecedents of this variable can be one of the concerns of researchers in the field of education. Therefore, the purpose of this research was to determine the mediating role of trust in the relationship between learning-oriented leadership and teacher agency.
MethodThe research method was a correlational description. The statistical population was primary school teachers of Hamedan province. The statistical sample was 102 people who were selected using the convenience sampling method. Data collection tools were three questionnaires of learning-oriented leadership, teacher trust and teacher agency, which were developed by Liu et al. (2016a) and Liu et al. (2016b). Before running the questionnaires on the main sample, the validity of the questionnaires was confirmed by experts and their reliability confirmed according to Cronbach's alpha coefficients. After implementing the questionnaires, the convergent validity, discriminant validity, internal consistency and composite reliability of the research instrument were confirmed as part of the data analysis phase. Data were analyzed using structural equation modeling.
ResultsThe Results showed that learning-oreinted leadership significantly predicts teachers’ trust and agency. Also, teachers trust was a significant predictor of teacher agency. These findings confirm the mediating role of trust in the relationship between learning-oriented leadership and teacher agency.
DiscussionOne of the interesting points in the findings is that the indirect effect of learning-centered leadership on teacher agency (mediated by trust) is more than its direct effect, and this well shows the role of trust in the link between leadership and teachers' agency. Therefore, it is recommended that school administrators increase the agency of teachers through the use of learning-oriented leadership behaviors and create a trusting environment in the school.
Keywords: learning-oriented leadership, trust, agency -
توحید اجتماعی که حاصل فهم اجتماعی و عمل زا از اصل اعتقادی توحید است، در دیدگاه آیت الله خامنه ای به مثابه نظریه اجتماعی و ساختاری کلی برای زندگی است و فرضیه کارکرد توحید اجتماعی را در مبادی نظری جامعه توحیدی ازجمله عاملیت و ساختار اجتماعی مطرح می کند؛ ازاین رو هدف این مقاله بررسی کارکرد و ثمرات فهم اجتماعی از توحید در دوگانه عاملیت و ساختار اجتماعی با محوریت آیات قرآن است. این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی و براساس داده های کتابخانه ای و منطق فهم آیات و استدلال عقلی صورت گرفته، نشان داد هم عاملیت و هم ساختار از توحید اجتماعی متاثر می شوند. محوریت اطاعت از خدا در مناسبات اجتماعی و حق محوری و نفی هواپرستی در حرکت اجتماعی، برونداد کارکرد توحید اجتماعی در عاملیت هاست و نفی تعدد ولایت ها و ساختارهای شرک آمیز، هم سرنوشتی اجتماعی امت اسلام، کنترل اجتماعی از طریق فریضه امربه معروف و نهی ازمنکر، تحول در اعتبارات بعدالاجتماع و تاسیس نهادهای اعتباری و جهت دهی توحیدی به نهادها و سازمان های اجتماعی، برونداد کارکرد توحید اجتماعی در ساختار است. سنت های الهی نیز به عنوان قوانین اجتماعی تخلف ناپذیر که ناشی از عملکردهای اجتماعی و جمعی انسان هاست، به عنوان عاملیت فوق انسانی در تحولات کلان و سرنوشت جوامع دخیل اند.کلید واژگان: توحید اجتماعی, عاملیت, ساختار, قرآن, کارکردSocial monotheism, which is the result of a social and practical understanding of the principle of monotheism, in Ayatollah Khamenei's view, is a social theory and a general structure of life. In this regard he proposes the hypothesis of the function of social monotheism in the theoretical foundations and monotheistic society, including social “effectiveness” and “structure”. Therefore, this article aims to investigate the effects and results of the social understanding of monotheism in the duality of social effectiveness and structure, focusing on the verses of the Holy Qur'an. This research has been conducted using the descriptive-analytical method based on library data and the logic of understanding verses and rational reasoning. The results show that both effectiveness and structure are influenced by social monotheism. The centrality of obedience to God in social relations, truth-centeredness and denying the worship of whims in the social movement are among the results of the function of social monotheism in terms of effectiveness. And the negation of the plurality in worship and polytheistic models, the common social destiny of the Islamic Ummah, social control through the duty of enjoining good and forbidding what is evil, and Itibariyat ba’d al-Ijtima’ (conventional perceptions after civilization), the establishment of conventional institutions, and giving a monotheistic direction to social institutions and organizations are the output of the function of social monotheism in terms of structure. Divine traditions are also inviolable social laws that result from the social and collective deeds of people, and as a beyond-human agent, it participates in the macro-transformations and fate of societies.Keywords: Social Monotheism, Effectiveness, Structure, The Qur’An, Function
-
فاکتورینگ یا عاملیت شیوهای تامین مالی است که فروشندهای، مطالبات خود را به موسسهی ثالث منتقل کرده تا آن موسسه، مطالبات را اداره، وصول یا تنزیل نماید.در عاملیت کامل، تمام حسابهای دریافتنی حاصل از فروش کالاها، تحت شرایط عادی توسط عامل خریداری میگردد و امکان دسترسی سریع مشتری(صادرکننده) به وجوه نقد فراهم میشود. عامل با اخذ کارمزد توافق شده یا اخذ بهرهی ناشی از تامین مالی بهرهمند میگردد و تسویه حساب میان عامل و مشتری در تاریخ قرارداد عاملیت و هنگام معاملهی اسناد با درصد مناسب تنزیل یا در تاریخ سررسید و یا هنگامی است که عامل موفق شود که کلیهی وجوه را از خریداران کالاها و خدمات مشتری جمع آوری کند، صورت میگیرد.عاملیت کامل به برخی از نهادهای فقهی و حقوقی شباهت دارد که در این نوشتار با استفاده از روش کتابخانهای و مراجعه به آرای فقیهان و حقوقدانان با عقود جعاله، حقالعملکاری و دلالی مقارنه شده و نتیجه اینکه عاملیت کامل به همهی نهادها شباهت دارد ولی به دلیل برخی وجوه افتراق فقط با خرید دین قابلیت انطباق دارد.
کلید واژگان: عاملیت, عاملیت کامل, جعاله, حقالعملکاری, دلالیIslamic Law Journal, Volume:21 Issue: 2, 2024, PP 129 -150Invoicing is a method of financing in which a seller transfers his receivables to a third party to handle, receive, or to give discount.In full agency, almost all receivable accounts from the sale of goods and services are purchased by the agent under normal circumstances, and the customer (exporter) is provided with a quick access to cash, which the agent agrees to receive or receives the interest of financing, and the settlement between the agent and the customer is considered from the date of the agency contract or when the deal is done with a proper percentage discount, on the due date or when the agent succeeds to Collect all funds from buyers of goods and customer service.Full agency is similar to some jurisprudential and legal institutions In this post using the library method white contract of reward, factorage and brokerage Comparisons and conditions in each institution are fully expressed And finally, the full agency is similar to all the institutions mentioned But due to some differences, it can only be applied to a debt purchase contract
Keywords: Agency, Full Agency, Contract Of Reward, Factorage, Brokerage -
The present paper explores Alice Walker’s Possessing the Secret of Joy in an attempt to highlight the importance of the establishment of a well-defined identity as the crucial step in the life of Tashi, a victim of genital mutilation. She becomes whole and healthy once she finds a voice and remakes her severed ties with the black community. Her individual acts of rebellion are complemented with collective political action against genital mutilation. Butler’s view, agency is a restorative energy which works against fragmentation and opens a new possibility for psychic healing as the essential path to the formation of an individual identity. The paper explores the path taken by the novel’s female protagonist to validate her right as an active agent and defy the objectifying assumptions which deprive women of the right to be treated as human subjects. The long-held womanist aspirations shared by Tashi and her fellow sufferers matched by the desire to restore the lost agency is the only hope given to black women to establish their own voice. The protagonist’s final healing is thus achieved through the healthy interaction between individual as well as collective acts of rebellion: individual agency accompanied by political and social transformation.
Keywords: Agency, Fragmentation, Wholeness, Identity Reformation, Womanism -
این مقاله به بررسی بازنمایی امید اجتماعی در آثار شاخص جنبش موج نو سینما در ایران می پردازد. پژوهش پیش رو به این دو پرسش پاسخ می دهد: بازنمایی امید اجتماعی در آثار سینمای موج نو ایران چگونه است؟ و این بازنمایی چه ارتباطی با زمینه اجتماعی تولید آثار دارد؟ برای پاسخ به این سوالات، از صورت بندی سه گانه اشنایدر شامل «عاملیت»، «هدفمندی» و «امکان پذیری» به عنوان شاخص های بنیانی برای سنجش امید اجتماعی بهره گرفته شد.تحلیل محتوای کیفی بر 15 اثر معرف پنج کارگردان شاخص جنبش موج نو ایران شامل داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، بهرام بیضایی و امیر نادری از بین کل 21 اثر ایشان طی سال های 1347 تا 1357 انجام شده است. با نمونه گیری طبقه ای هدفمند، از هر کارگردان سه اثر همسو با هدف پژوهش انتخاب شده است. این روش، انتخاب آثاری را که بیشترین همسویی را با هدف مطالعه دارند تضمین می کند.صرف نظر از وجود طیف گسترده رویکردها از باور قوی به امید اجتماعی تا ناباوری مطلق، درمجموع اغلب آثار سینمایی موج نو از طریق بازنمایی ابژه هایی که از نظر شاخص عاملیت «غیرعامل»، از نظر شاخص هدفمندی «فاقد هدف» و از نظر شاخص امکان پذیری «ناتوان سازی شده» هستند، بر ناامیدی اجتماعی شدید تاکید دارند.با ادغام نظریه جامعه شناختی هنر زیمل و صورت بندی اشنایدر از امید اجتماعی می توان نتیجه گرفت جنبش موج نو با شورش علیه گفتمان رسمی خوش بینانه، مبارزات اجتماعی را در میان آشفتگی های سیاسی منعکس می کند. این جنبش، ناخودآگاه فرهنگی جمعی را از طریق بیان هنری فردی متجلی می سازد، روایت های غالب را به چالش می کشد و ناامیدی اجتماعی فراگیر زمان خود را با رئالیسمی موشکافانه به نمایش می گذارد.کلید واژگان: امید اجتماعی, عاملیت, هدفمندی, امکان پذیری, جنبش سینمای موج نو ایرانCinematic works serve as reflections of the cultural unconscious of a given society, providing sociologists with the opportunity to examine its hopes, aspirations, and societal concerns. This manuscript utilizes qualitative content analysis to examine the manner in which social hope is portrayed in 15 Iranian New Wave Movement films. The research endeavors to investigate two fundamental inquiries: “In what manner does Iranian New Wave Cinema depict social hope?” Furthermore, “How does this portrayal intersect with the societal hope of the film's creation?” Despite extensive literature on “social hope” and the “sociology of hope,” analytical formulations are limited. This article adopts Schneider's triple articulation—encompassing “agency,” “purposefulness,” and “feasibility”—as metrics for assessing social hope.This study employs qualitative content analysis to examine 15 films that serve as representations of the Iranian New Wave Movement, a cinematic movement that transpired in Iran from 1968 to 1978. Dariush Mehrjoei, Masoud Kimiaei, Nasser Taqvai, Bahram Bayzaei, and Amir Naderi are all noteworthy directors. A stratified sampling technique was utilized with the intention of selecting three works from each director in accordance with the research objective.This approach guaranteed the inclusion of articles that were most congruent with the objectives of the research. In general, the majority of new wave cinematographic works emphasize the intensified social despondency through the representation of objects that are “inactive” in terms of agency index, “lacking purpose” in terms of purposefulness index and Indicators of the possibility of being “disabled” emphasize the intensified social despair.The New Wave Movement, which rebelled against the sanguine official discourse, mirrored societal struggles during a period of political unrest by integrating Simmel's sociological theory of art and Snyder's social hope articulation. Through individual artistic expression within a collective cultural unconscious, the Movement challenges prevailing narratives, showcasing the pervasive social despair of their time with nuanced realism.Keywords: Social Hope, Agency, Purposefulness, Feasibility, Iranian Cinematic New Wave Movemen
-
هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی-اجتماعی بندورا و رویکرد اسلامی «انسان به منزله عامل» است. بندورا، عاملیت را به معنای تاثیر ارادی بر عملکرد خود و رویدادهایی می داند که واجد خصیصه های عامل «محیطی بودن، عمدی بودن، پیش اندیشی، خود واکنش سازی و تامل در خود» است. از سوی دیگر در دیدگاه اسلامی، انسان براساس مفهوم عاملیت مورد نظر است و عمل و عاملیت شناختی، گرایشی و ارادی است. مطالعه عاملیت او، بر پایه سه مبنای اساسی حاضر به لحاظ روش شناختی، مطالعه ای تطبیقی است که مبتنی بر مقایسه شباهت ها و تفاوت ها و ریشه یابی آن هاست. در بخش تربیتی نیز از روش استنتاجی فرانکنا استفاده شده است. مبانی و جنبه های عاملیت در هر دو دیدگاه اشتراک زیادی با هم دارند به نوعی که پیش اندیشی و تامل در خود از دیدگاه اول را می توان ناظر بر شناخت در رویکرد دوم؛ همچنین خود واکنش سازی و عمدی بودن در رویکرد اول را به ترتیب ناظر بر مبنای عاطفی و ارادی در رویکرد دوم دانست. با این وجود، دو دیدگاه در موضوعاتی همچون مفهوم عمل و عملکرد، ماهیت تعامل، جنبه های شناختی، عاطفی و ارادی، فطرت، مسئولیت و اخلاق تفاوت هایی دارند که پیامدهایی برای تعلیم وتربیت خواهند داشت از جمله این که رویکرد اول بر اهمیت ساختار تاکید دارد در حالی که رویکرد دوم، وزن بیشتر را به عاملیت فردی می دهد. با توجه به اهمیت بحث عاملیت انسان که در هر دو دیدگاه مورد توجه قرار گرفته، در استنتاج های تربیتی بر وجوه مشترک دو دیدگاه تاکید شده است.
کلید واژگان: عاملیت, نظریه شناختی- اجتماعی بندورا, رویکرد اسلامی «انسان به منزله عامل», مطالعه تطبیقیThe purpose of this article is to compare the concept of agency in Bandura's cognitive-social theory and the Islamic approach of "human as agent". According to Bandura, agency refers to a voluntary effect on one's performance and environmental events, which has the main aspects of intentionality, foresight, self-reaction, and self-reflection. On the other hand, in the Islamic perspective, human action or agency is based on three fundamental bases: cognition, tendency, and volition. In terms of methodology, the current study is a comparative study that deals with similarities and differences of two viewpoints with a glance on their roots. In the educational section, Frankena’s practical syllogism is used as the method. The basics and aspects of agency in both perspectives have a lot in common, in such a way that foresight and self-reflection in the first perspective can be compared with the cognition in the second approach; as self-reactivity and intentionality in the first approach can be compared with the emotional and volitional bases in the second approach. Despite this, the two views have differences in issues such as the concept of action and performance, the nature of interactive, cognitive, emotional and volitional aspects, the nature of interaction, responsibility and ethics, which will have relevant consequences for education. While, for instance, the first approach emphasizes the importance of structure, the second approach gives more weight to individual agency, and as a result of this difference, the role and influence of the individual within social structures will be different. Given the importance of human agency which is at issue in the two approaches, their commonalities are emphasized in the educational inferences.
Keywords: Agency, Bandura's cognitive-social theory, Islamic approach of human as agent, Comparative study -
دربین قراردادهای تجاری، به گروهی از قراردادها برمی خوریم که می توان آن را زیرمجموعه عقود اذنی دانست، (این قراردادها عبارتند از: دلالی، حق العمل کاری، عاملیت و نمایندگی تجاری)، از این روی احکام وآثار عقود اذنی برآنها مترتب می شود و تاثیر آن در مراحل قانونگذاری، آراء و تصمیمات دادگاه ها و مراجع شبه قضایی ودستگاه های اجرایی مورد توجه قرارمی گیرد. ماذون بودن متعهد و دارا بودن وصف امانت، دو عنصر تعیین کننده برای این دسته از عقود است. با این بیان، چنانچه ایفای تعهد، فاقد وصف امانی باشد و یا خارج از قلمرو إذن اصیل انجام پذیرد، به معنای عدم وفای به عهد، یا حداقل غیرنافذ بودن آن قرارداد است. نتیجه پژوهش حاضر در یک مطالعه تطبیقی نشان می دهد که در نظام حقوقی انگلیس، این عقود را نوعی قرارداد وکالت یا همان نمایندگی دانسته اند؛ در فقه امامیه، اگرچه به دلیل نوپدید بودن این نوع معاملات تجاری، تاکنون هیچ فقیهی به بحث از عقود اذنی تجاری نپرداخته است، اما با مراجعه به قواعدکلی مطرح شده در فقه امامیه، این نوع معاملات تجاری را می توان از مصادیق عقود اذنی دانست؛ در نظام حقوقی ایران، با درنظر گرفتن چالش های مطرح شده در دکترین حقوقی، فی الجمله همسویی آن با فقه امامیه ونظام حقوقی انگلیس وجود دارد.
کلید واژگان: عقود اذنی, عقود تجاری, دلالی, حق العمل کاری, عاملیت, نمایندگی تجاریWithin the realm of commercial contracts, a specific group of contracts can be classified as permissive contracts. This category includes brokerages, agency contracts, employment contracts, and commercial representation. The rules and consequences associated with permissive contracts have far-reaching implications for legislative processes, court judgments, quasi-judicial bodies, and executive authorities. The authorized status of the obligated party and the presence of a trust description are two crucial factors determining the nature of these contracts. If the fulfillment of the permissive obligation lacks a trust description or occurs outside the boundaries of authentic consent, it constitutes a breach of contract or, at the very least, renders the contract non-binding. The findings of this comparative research reveal that within the legal system of England, such contracts are recognized as forms of agency contracts or representation. In Imamiyyah Jurisprudence, although no specific discussion has emerged regarding commercial permissive contracts due to their novelty, based on the general principles established in Imamiyyah Jurisprudence, these types of commercial transactions can be classified as permissive contracts. In the legal system of Iran, considering the challenges addressed in legal doctrine, there is overall compatibility between commercial permissive contracts, Imamiyyah Jurisprudence, and the legal system of England.
Keywords: Permissive Contract, Commercial Contract, Agency Contract, Employment Contract, Commercial Representation, Brokerage -
فصلنامه مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی، سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 59، تابستان 1402)، صص 81 -109دوران آنتروپوسن «عصر انسان» با عاملیت بی سابقه انسان در دگرگونی های طبیعت جاندار و بی جان در سطح سیاره ای مشخص می شود. این دگرگونی ها چنان فراگیر و چندبعدی شده اند که برای بررسی علل، عوامل درگیر، و پیامدها مطالعات میان رشته ای ضروری به نظر می رسد. همچنین مفهوم پردازی های تازه ای نیاز است که به فهم این شرایط نوپدید کمک رسانند و راه را برای تحلیل های تجربی و دریافت های نو بگشایند. آغازگاه این راه ، نقد دیدگاه های مدرنیستی مستقر است که با تمایزگذاری میان طبیعت و جامعه، طبیعت را به نیروهای بیرونی، کنترل پذیر و سودمند فرو می کاهند؛ در حالی که انسان را فعال مایشاء پیش فرض گرفته اند و کنش های او را به نوع ابزاری آن فروکاسته اند. چنین نقدی را می شود با نوعی بازاندشی از رابطه انسان و جامعه و طبیعت کامل کرد. این مقاله با استفاده از مطالعه اسنادی و با اتخاذ رهیافتی تطبیقی بحث های مرتبط را از رشته های گوناگون گرد می آورد و مقایسه می کند، تا ابعاد آنتروپوسن روشن و ادبیات مرتبط نقادانه بررسی شود. یافته های این مقاله نشان می دهد که شرایط دوران آنترپوسن، پیامدهایی برای اندیشه و مفهوم پردازی جامعه شناختی دارند. به عبارتی، برخی از مفاهیم مسلط در جامعه شناسی مانند عاملیت نیازمند بازنگری و برخی مناسبات مانند مناسبات انسان/طبیعت و طبیعت/جامعه نیازمند توجه جدی تری هستند. در نتیجه، این مقاله برای نوعی جایگاه مفهوم پردازی شده از طبیعت در ساخت و دگرگونی حیات فردی و جمعی استدلال می کند و شبکه انسان-طبیعت-جامعه را به عنوان راهی برای فهم شرایط دگرگون شونده زیست محیطی سیاره ای در دوران آنتروپوسن پیشنهاد می کند.کلید واژگان: آنتروپوسن, طبیعت, عاملیت, جامعه, شبکه انسان-طبیعت -جامعهThis article aims to address some of the important consequences of the Anthropocene for social relations from a sociological perspective. Stressing on the multidimensionality of environmental changes globally, the paper argues that understanding the new conditions requires interdisciplinary studies and a reevaluation of existing approaches to nature and environmental issues in general. It uses the notion of the Anthropocene to criticize the well-established modernist view distinguishing between nature and society and to discuss that sociology must include nature as an active and constructive agent in its explanations and problem-definition processes. Additionally, this article proposes “the human-nature-society web” as an analytical framework to explain social conditions in the Anthropocene at micro and macro levels. This proposed framework is applied to shed new light on the concept of agency in social theory and to criticize the neglect of the notion of nature in shaping the agency. It also serves to underline the constructive power of nature in society in three significant areas of institutional arrangement, risk, and technology.Keywords: Anthropocene, Nature, Agency, society, human-Nature-Society network
-
هدف
هدف پژوهش حاضر بررسی تعامل ساختار و عاملیت در نظریه انسان عامل و اشارت تربیتی آن برای دوران کودکی است.
روشبدین منظور این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیلی استنتاجی در سه گام مشخص انجام شد. ابتدا مولفه های مفاهیم عاملیت و ساختار در نظریه انسان عامل تحلیل و توصیف شدند. سپس، نسبت ساختار و عاملیت در چارچوبی سیستماتیک استنتاج گردید. درنهایت بر اساس تحلیل های صورت گرفته، دلالت هایی تربیتی و عملی برای کیاست و ریاست دوران اوان کودکی عرضه شد.
یافته هابرمبنای اهتمام فلسفی نظریه انسان به مثابه عامل، ابتدا مولفه های عاملیت شامل (اراده و اختیار، اندیشه ورزی و...) و مولفه های ساختار در دو بخش درونی (نفس و فطرت) و بیرونی (شرایط زمانی و مکانی، ایدئولوژی ها و...) احصاء گردید. درخصوص نسبت دوگانه عاملیت ساختار، غفلت از اسباب عاملیت انسان و پذیرش کنش ناپذیری و بی ارادگی او در مصاف ساختارها از سویی و از دیگرسو، ابرام توجیه ناپذیر بر نقش ساختارها، دو کرانه ی طیفی است که باید از آن ها رو گردانید. از این رو با پذیرش عاملیت به عنوان سخت هسته ی این نظریه، ساختار نیز دارای اصالت است. بنابراین، تعامل گرایی، به معنای میانه روی و پرهیز از گرایش به سوی کرانه های افراطی طیف مدنظر است. البته این نظریه برای تدقیق این تعامل، بیشترین استفاده را از مفهوم«گزینش و انتخاب عاملانه» نموده است.
نتیجه گیریسرانجام بنا بر فقدان عاملیت در کودکی، اتخاذ انگاره کودک به مثابه شبه عامل و برداشت از دوران کودکی به مانند دوران گذار به عاملیت، دلالت های طرح شده می توانند تمهیدات رشد و توسعه ی پایه های عاملیت را براساس اهمیت تعامل پویای دوگانه ی عاملیت ساختار در دوران بزرگسالی فراهم سازند.
کلید واژگان: ساختار, عاملیت, نظریه انسان عامل, تربیت, کودکیObjectiveThis study aims to investigate the relationship between structure and agency in the theory of the human as an agent and its educational implications for childhood.
MethodFor this purpose, this research was conducted with a qualitative approach and Analytic-Deductive method in three specific steps. First, the components of the concepts of agency and structure in the theory of the human as an agent were analyzed and described. Then, the relationship between structure and agency was deduced in a systematic framework. Finally, based on the analysis, educational and practical implications were presented for the management of early childhood.
FindingsBased on the philosophical concern of the theory of man as an agent, the components of agency included (will, etc.) and the components of structure were discovered in two internal and external parts.Regarding the dual relationship of agency-structure, neglecting the causes of human agency and accepting his inaction and unwillingness in the face of structures on the one hand and unjustified emphasis on the role of structures on the other, there are two sides of the spectrum that we have to turn from.Therefore, interactionism means a middle ground between the extreme edges of the spectrum.For this purpose, in this theory, the concept of "selection and choice of agent" is used the most.
ConclusionFinally, based on the lack of agency in childhood, adopting the idea of a child as a pseudo-agent and considering childhood as a period of transition to agency, the proposed implications can be preparations for the growth and development of the bases of agency for adulthood.
Keywords: structure, agency, the theory of human as an agent, education, childhood -
امروزه دیگر نمیتوان عاملیت مردم در ایجاد رخدادهای اثرگذار در جوامع را نادیده گرفت. به بیانی دیگر نقش مردم در تغییر ساختارهای جامعه ی خود و بعضا جهت دهی یا تغییر رفتارهای سیاسی حاکمان به طور برجسته مشاهده میگردد و تحلیلگران و اندیشمندان با پرداختن به عاملیت مردم، جنبش و خیزش های معاصر را مورد بررسی قرار میدهند. بر همین اساس، مقاله ی حاضر با هدف بررسی جایگاه مردم در انقلاب اسلامی ایران با نگاه تبارشناسانه ی میشل فوکو انجام و در پی یافتن پاسخی برای این پرسش هاست که دال ′′مردم′′ در گفتمان های مختلفی که در روند انقلاب ایران حاکم شده به چه مدلولاتی اشاره داشته و چگونه می توان از منظر تبارشناسی فوکویی، جایگاه مردم در انقلاب را تحلیل نمود؟ ادعای نگارنده آن است که بر اساس نگرشی تبارشناختی، انقلاب اسلامی ایران صرفا بر اساس عاملیت مردمی قابل درک است و نقش سایر عوامل بسیار محدود است. نقش آفرینی از مردم سنتی رعیت و عشیره ای پیش از مشروطه تا مردم مشارکت جو در مشروطه ی شبه مدرن و سپس در جایگاهی مطیع و رعیت گونه در نظام سیاسی دوره ی پهلوی و نهایتا مردم دارای عاملیت در دوره ی انقلاب اسلامی، موجبات گسست را در نظام-های سیاسی متفاوت فراهم آورده است. برای بررسی این ادعا، مباحث در قالب بخشهای نظری، روند انقلاب، تحلیل عمومی انقلاب و تحلیل تبارشناختی انقلاب ارایه و در پایان به استنتاج از مباحث پرداخته می شود. یافته ها نشان می دهد که بدون فهمی از گسستهای نقش آفرینی دال مردم در طول زمان، نمی توان حضور مردم در انقلاب اسلامی را به روشنی تبیین نمود.کلید واژگان: مردم, عاملیت, تبارشناسی فوکو, انقلاب اسلامی ایرانNowadays, it is no longer possible to ignore the agency of people in creating effective events in societies. In other words, in the researches and analyzes of researchers and thinkers, the role of the people in changing the structures of their society and sometimes the direction or change in the political behavior of the rulers is prominently observed, and the analysts and thinkers by addressing People's agency, contemporary movements and uprisings are investigated. Based on this, the purpose of this article is to investigate the position of the people in the Iranian revolution with Michel Foucault's genealogical perspective and find an answer to these questions: what role did the people play in the Islamic revolution of Iran and how can it be done? From the perspective of Foucaultian genealogy, did he analyze the position of the people in the Iranian revolution? The claim of the authors is that based on a genealogical perspective, the Iranian revolution of 1357 can only be understood based on the agency of the people.To investigate this claim, Foucault's genealogical method was used and the topics were presented in the form of theoretical sections, the process of the revolution, general analysis of the revolution and genealogical analysis of the revolution, and conclusions were drawn from the topics. The findings of the article showed that without an understanding of the process of people's participation in the Iranian revolution, it is impossible to get a clear understanding of this great phenomenon of the 20th century.Keywords: people, Agency, genealogy, Foucault, Islamic Revolution of Iran
-
برنامه های توسعه محور ریل گذاری مسیر حرکت کشورها است. این برنامه ها در حکم پیش نیاز شکل گیری پارادایم دولت و جامعه قوی دانسته می شود. توجه به مبانی برنامه های توسعه، ضرورتی برای نهاد علم و سیاست است. نظریات مختلف توسعه از رویکردهای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به تحلیل ریشه ای سیاست های توسعه پرداخته اند. هدف مقاله حاضر دستیابی به الگویی نظری است که از طریق آن بتوان توجه بیشتری به شان اجتماعی بودگی توسعه داشت. روش مقاله تحلیل محتوای کیفی و نقد و بررسی انواع دسته بندی مکاتب توسعه است. یافته ها حاکی از غفلت از ابعاد اجتماعی به عنوان معیار تفکیک مکاتب توسعه از یکدیگر و همچنین سیاست های برنامه های توسعه ایران است. الگوی تبیین شده، با محوریت تاکید بر بعد اجتماعی و الزام های همبستگی جامعه برای شرایط امروز ایران طراحی شده و ضمن توجه به ابعاد گوناگون مفهوم توسعه، نسبت دو بعد دولت جامعه با ساختار-عاملیت را سنجیده و نظریه های مشهور توسعه را در این میانه جایابی نموده است. در انتها مبانی و سیاست های برنامه های توسعه جمهوری اسلامی با مدل پیشنهادی مقاله، تطبیق داده شده و از حیث اجتماعی و پارادایم مشارکت محور بررسی می شود.
کلید واژگان: فرهنگ بومی, توسعه, دولت, جامعه, عاملیت, ساختار, برنامه های توسعه, ج.ا.ایرانThe development plans are the axis of railing the movement of countries. These programs are considered as a prerequisite for the formation of a strong government and society paradigm. Paying attention to the basics of development programs is a necessity for the institution of science and politics. Different theories of development from different economic, political and cultural approaches have analyzed the root of development policies. The aim of this article is to achieve a theoretical model through which more attention can be paid to the dignity of the sociality of development. The method of the article is qualitative content analysis and review of various categories of development schools. The findings indicate the neglect of social dimensions as a criterion for separating development schools from each other, as well as the policies of Iran's development programs. The explained model is designed for today's conditions of Iran, focusing on the social dimension and the requirements of society's solidarity, and while paying attention to the various dimensions of the concept of development, it measures the ratio of the two dimensions of government-society with structure-activity and locates the well-known theories of development in this middle. Is. At the end, the foundations and policies of the development programs of the Islamic Republic are adapted to the model proposed in the article and are examined from the social point of view and the participation-oriented paradigm.
Keywords: : Indigenous culture, Development, Government, Society, Agency, structure, development programs, Islamic Republic of Iran
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.