به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « هجو » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • مجید هوشنگی*، نسرین فقیه ملک مرزبان، پریسا احمدی
    خشونت کلامی به هر کلامی اطلاق می شود که در آن گوینده با بهره گیری از واژه ها و عبارت های زبانی خاص با رویکردی خصمانه به کنترل و تحقیر اجبار، توهین، تهدید، تحقیر، اتهام مسخره کردن، متلک، هرزگی در بیان مخاطب بپردازد. از آنجا که بخش مهمی از نظام کلامی منتقدان اجتماعی ساختاری خشونت آمیز دارد، پس می توان دیوان حافظ را در سطح مواجهه فردی او با دیگری و نقد نظام ایدئولوژیک حاکم بر جامعه، به عنوان سوژه ای جذاب در خوانشی نو از این منظر دانست. بنابراین در این پژوهش پس از بررسی تعاریف متعدد در حوزه خشونت، نخست به تعریف خشونت کلامی در دوره معاصر و سپس ارتباط آن با دیوان حافظ به صورت خاص پرداخته خواهد شد. در ادامه، ملاحظه خواهد گردید که خشونت به دو ساحت کلان کلامی و غیر کلامی و همچنین خشونت کلامی نیز به دو دسته خشونت کلامی صریح و خشونت کلامی غیر صریح بر ساخته از صور خیال شاعر تقسیم بندی می گردد و در نهایت نیز به بررسی وارونه گویی پرداخته خواهد شد . نتایج حاصل از تحلیل، بر میزان و انواع خشونت کلامی با توجه به انواع دلالت ها در پرداختن موضوع و مخاطب در شعر حافظ حکم خواهد کرد؛ مضاف بر اینکه حافظ در شعر بصورت مستقیم یا ضمنی، از توصیفات و واژگانی در قالب کلمات رکیک، تعریض و تهکم، در نسبت با دیگری چه در سطح مواجهه فردی و چه اجتماعی استفاده می کند که می تواند فرد مورد خطاب را دچار حس سرخوردگی، یاس، حس دست انداخته شدن، ناامیدی و تحقیر کند و با توجه به تعاریف مدرن از خشونت کلامی، شعر حافظ را می توان در رده آثاری با بسامد نسبتا بالای خشونت کلامی قرار داد.
    کلید واژگان: خشونت, خشونت کلامی, دلالت متنی, هجو, حافظ}
    Majid Houshangi *, Nasrin Faghih Malek Marzban, Parisa Ahmadi
    Verbal violence refers to any speech in which the speaker antagonistically exploits specific words and phrases to control, humiliate, coerce, threaten, ridicule, and quip his/her audience. Also, it refers to promiscuity in the speaker’s discourse. Social critics’ verbal system largely has an aggressive structure. As a social critic, Hafiz reflected his critique in his divan. Thus, his work can be a fresh, intersecting, social arena to examine verbal violence in his critical and individual encounter with a dominant ideological system. The current study will initially survey various definitions of violence. Then, it will define violence in the contemporary world. Afterward, it will concentrate on the violence within Hafiz’s divan. It will demonstrate that violence in Hafiz’s poetry is divided into verbal and nonverbal violence. The former has two categories: implicit and explicit. Given the implicit violence, it is the product of the poet’s imagination.  Lastly, the current article will study ‘inversion’ in the divan. The study results highlight the different degrees and types of verbal violence in Hafiz’s poetry when one pays attention to the implications of violence and its subject and addressees. Furthermore, findings indicate that Hafiz directly or indirectly employs vulgar and sarcastic expressions and descriptions in his relation to others at individual and social levels. Indeed, Hafiz’s verbal violence can create in his addressees a sense of abandonment, frustration, sorrow, and humiliation. Given the modern definitions of violence, one can classify with literary works containing high frequency of violence
    Keywords: Violence, Verbal Violence, Textual Implications, Satire, Hafiz}
  • حشمت الله انصاری، مریم جعفری*، غلامعباس زاکری

    هجو یکی از انواع شعر غنایی به شمار می رود و مانند هرگونه ادبی دیگر دارای ویژگی هایی است که آن را از گونه های دیگر جدا می کند. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات غنایی و با هدف مقایسه سبکی هجویات در شعر سنایی غزنوی، انوری وجمال الدین عبدالرزاق اصفهانی که ازشاعران بزرگ سده ششم هجری و سبک سلجوقی هستند، صورت گرفته است. در این پژوهش به شیوه کاربرد اوزان عروضی،صور خیال، قالب های شعری ،ایدیولوژی و واژگان گزیده شامل استفاده از نام های جانوران در هجو، استفاده از ساخت مصغر، هجوهای پنهان و آشکار ، به کارگیری واژه های تابو و نیز استفاده از آیات قرآنی در هجو و هجوهای پنهان و آشکار، شخصی و اجتماعی در شعر این سه شاعرپرداخته شده است . نتایج به دست آمده بیانگر آن است که زبان جمال الدین درهجو از سنایی و انوری عفیف تراست،اما هجویات سنایی و انوری نسبت به جمال الدین زبانی تند ،گزنده است.

    کلید واژگان: سبک, هجو, سنایی, انوری, جمال الدین}
    Heshmatalla Ansari, Maream Jafari *, Gholamabbas Zakeri

    has characteristic which distinguishe another kinds. The present research has accomplishend at scope of vocal literarure and aiming skit,s anglitic comparison in poem of sanaei qaznavi gamal Adin uohamad ben Abdorazanq wich was great poets of 8 hegi ra and Seljuk stgle . The most important discussion in this research is track record and derivation the skit at Persian literature and language the wag of use of 3 poets from prosodic rhgthm , lyrical, mental level and poems leial ,user of the name of animal in skit and use of diminutive structure ,hidden and explicit skits ,use of tabu words and personal and social skit. The obtained result show that ,anvari and gaml adin is more honest than sanaei in skit. Although , skits of sanaei and anvari than GAML Adin is crustg , bitter and hot language , but it has expressed stable and fair and show the maturitg power of those on literal zone and poeti

    Keywords: style, hicve, sanaei, anvari, gamaladin}
  • مسروره مختاری، حسین ادهمی *

    شهرآشوب یکی از انواع شعر فارسی است که پیوند نزدیکی با ادبیات عامیانه دارد. این نوع شعر که به نام های دیگر چون شهرانگیز، دهرآشوب، فلک آشوب و... خوانده می شود، در ادبیات فارسی به دوگونه است؛ در نوع نخست، شاعر در شعر خود به تعریف و ذم مردم یک شهر و یا یک طبقه از جامعه می پردازد. اما در نوع دیگر که دارای ارزش ادبی بیش تری است، شاعر به توصیف پیشه وران و تعریف حرفه و صنعت آنان می پردازد و از این رهگذر اطلاعات تاریخی با ارزشی در زمینه مشاغل، آداب و رسوم، اعتقادات و فرهنگ عامیانه در اختیار مخاطب قرار می دهد. یکی از ویژگی های مهم شهرآشوب ها، کاربرد طنز و شوخ طبعی در آن هاست. در شهرآشوب هایی که به ذم مردم یک شهر یا یک طبقه می پردازد، شوخ طبعی غالبا به صورت هجو و هزل است، اما در شهرآشوب هایی که در آن توصیف صاحبان حرف و معرفی صنعت آن ها است، بیش تر در آن رگه هایی از طنز دیده می شود. از دلایل برجستگی طنز در شهرآشوب نوع دوم، به کارگیری طیف وسیعی از تکنیک های طنز است که بر اساس تیوری های رایج در طنز می توان به طبقه بندی و تحلیل آن پرداخت. بر اساس نتایج آماری این پژوهش، تکنیک های طنز به کاررفته در شهرآشوب دارای بسامد مختلفی است. مثلا تکنیک های کوچک سازی، تشبیه به حیوانات، تشبیه مضحک و کنایه دارای بیش ترین بسامد و تکنیک هایی که مبتنی بر بازی های کلامی است، دارای کم ترین بسامد است.

    کلید واژگان: شهرآشوب, هجو, هزل, طنز, تکنیک های طنز}
    Masrore Mokhtari, Hossein Adhami *

    Shahrashob is one of the types of Persian poetry that has a close connection with folk literature. This type of poetry, which is called by other names such as Shahrangiz, Dehrashob, Falak Ashob, etc., is of two types in Persian literature; In the first type, the poet praises and condemns the people of a city or a class of society in his poem. But in the other type, which has more literary value, the poet describes the craftsmen and defines their profession and industry, and in this way provides the audience with valuable historical information in the field of occupations, customs, beliefs and folk culture. One of the important features of Shahrashob is the use of humor in them.
    In riots that deal with the people of a city or a class, the humor is often in the form of satire, but in riots that describe the people who speak and introduce their industry, more streaks of humor are seen. One of the reasons for the prominence of humor in the second type of chaos is the use of a wide range of humor techniques, which can be classified and analyzed based on common theories in humor. Based on the statistical results of this research, the humor techniques used in Chaos City have different frequencies. For example, the techniques of "minimization", "simile to animals", "ridiculous simile" and "sarcasm" have the highest frequency and techniques based on verbal games have the lowest frequency

    Keywords: Shahrashob, humor, satire, satirical techniques}
  • سارا فلاح*
    طنز نوعی ترفند ادبی زیباست که زشتی ها و کاستی های بشر را به شیوه ای طعن آمیز همراه با نیشخندی پنهان جهت اصلاح اجتماعی بیان می کند. بحث و بررسی درباره طنز و آثار طنزآمیز زبان فارسی، به دلیل کمبود و نقصان منابع و اطلاعات بسیار دشوار است چرا که این نوع مهم ادبی کمتر به صورت مستقل مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر با هزل و خصوصا هجو آمیخته شده است. طنز شیوه ای خاص در بیان نظم و نثر است که بسیار موثر و گیراست و به وسیله آن مهم ترین مطالب و مباحث را با لطیف ترین و در عین حال تیزبینانه ترین دیدگاه ها و برنده ترین کلمات بیان می دارند. طنز نقش مهمی در آگاهی و بیداری توده ها دارد زیرا اغلب، حقایق آشکار و تلخ را به زبانی ساده و قریب به فهم مردم بیان داشته و عقیده ای را دقیقا در ذهن آنان جایگزین می سازد. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای انجام گرفته به جایگاه طنز در مثنوی و شرح حکایت های طنزآمیز آن پرداخته و مشخص می شود که طنز به وفور در مثنوی به کار برده شده و مولانا از این حکایت ها جهت بیان دیدگاه ها و نکات اخلاقی، فلسفی، عرفانی، مذهبی و... استفاده کرده است.
    کلید واژگان: طنز, هجو, تمثیل, مثنوی, مولوی}
    Sara Fallah *
    Satire is a kind of beautiful literary trick that expresses human ugliness and shortcomings in a sarcastic way with a hidden chuckle for social reform. It is very difficult to discuss and review satire and satirical works of Persian language due to the lack of sources and information, because this important literary style is less studied independently and is more mixed with humor and especially ridicule. Satire is a special way of expressing poetry and prose, which is very effective and attractive by means of which the most important topics are expressed with the most delicate and at the same time the sharpest views and the most winning words. Satire plays an important role in the awareness and awakening of the public because it often expresses the obvious and bitter truths in a simple language that is close to people's understanding and replaces an opinion exactly in their minds. This research, which was carried out with a descriptive analytical method and using library sources, dealt with the role of satire in the Masnavi and the description of its humorous anecdotes, and it is clear that satire is used abundantly in Masnavi and Rumi used these anecdotes to express moral, philosophical, mystical, religious, etc. views and points
    Keywords: satire, Ridicule, allegory, Masnavi, Rumi, second book}
  • هاجر جوکار، مریم پرهیزگاری، سید جعفر حمیدی

    هجو یکی از فروع ادبیات غنایی است؛ که در آن شاعر با علل و انگیزه های مختلف به بدگویی هر آنکس که با او رقابت یا دشمنی دارد، می‌پردازد. هجو برآمده از کینه، دشمنی و روان رنجور و آشفته ی شاعر است؛ و چون احساسات و عواطف در همه ی افراد بشر وجود دارد، همه ی نوع بشر بالفطره توانایی هجوگویی و هجوسرایی را دارند. علل و عوامل مختلفی همچون عوامل روانی، مادی، اقتصادی و اجتماعی می‌تواند در تکوین و پیدایش آن نقش داشته باشد. در این مقاله سعی شده است، به بررسی انگیزه های هجوسرایی دو شاعر بزرگ، خاقانی و انوری پرداخته شود. انوری ابیوردی و خاقانی هر دو از شاعران بزرگ قرن ششم هستند که در اشعار آنها هجویات زیادی وجود دارد. سوال اساسی که در این پژوهش بدان پرداخته شده است این است که، علل و انگیزه‌های هجوگویی در اشعار این دو شاعر چه بوده است؟ یافته های این جستار بیانگر آن است که هجوگویی در شعر هر دو تقریبا شخصی و فردی است؛ هرچند که انوری گاهی هجویات اجتماعی هم در اشعار خود دارد. حس برتری‌جویی از انگیزه‌های مشترک در شعر هر دو شاعر است. بدبینی و حسادت به دیگران و جایگاه آنها انگیزه دیگر خاقانی برای هجوگویی بوده است. از دیگر عوامل پیدایش هجو در شعر انوری نیز حریص بودن شاعر بوده است.

    کلید واژگان: تکوین, هجو, خاقانی, انوری, روانی, اقتصادی}
  • علی نجفی*
    قرآن کریم گذشته از اعجاز بیانی، در تنوع و خلاقیت بیان هم اعجازآمیز است. تاکنون درباره برخی از روش های بیانی قرآن؛ مانند بیان استدلالی، داستانی و... مباحثی مطرح شده؛ اما درباره پوشیده گویی و معنی دهی های تامل برانگیز این کتاب مقدس  پژوهش شایسته ای صورت نگرفته است. از قرن سوم هجری، برخی از مفسران گوشه چشمی به چنین زبانی داشته اند و الفاظی چون «تعریض»، «تهکم»، «تعییر» و... _ که از صنایع گوناگون «نقد هنری» به حساب می آیند_ در کتاب های تفسیری به چشم می خورند. در دوران معاصر، تک نگاری هایی در قالب مقاله و یا کتاب به صورت استطرادی و یا مستقل دراین باره منتشر شده است، اما نشان دادن چنین زبانی در قالب «ادبیات انتقادی و هنری» نکته ای است که این مقاله به عنوان یک پدیده نوپیدا، با نگاهی بیرونی و با روش توصیفی _ تحلیلی در مقام تبیین و ارزیابی آن است تا با چهارچوب و تعریف خاص نمود یابد و مسایلی چون طنز، هجو، لطیفه، هزل، تصاویر زاویه دار، قصه، روایت و نمایش های انتقادی_ فکاهی در قالب یک دانش منسجم شود. چنین نگرشی هم گره از بسیاری از مشکلات تفسیری خواهد گشود و هم به قرآن به عنوان منبعی برای الهامات انتقادی_ هنری، چه به لحاظ محتوایی و ساختاری، نگاهی نو خواهد داشت.
    کلید واژگان: قرآن کریم, اعجاز بیانی, نقد هنری, انتقاد هنری, طنز, هزل, هجو}
    Ali Najafi Sahnei, *
    In addition to expressive miracle, the Holy Qur’an also has miracles in expression diversity and creativity. Until now, there have been discussions about some of the Qur'an expression methods, such as argumentative expression, story, etc.; but regarding implicit marginalizations and thought-provoking meanings, this valuable book has not been properly researched. Since the 3rd AH century, some commentators have discussed various features of such a language. Words such as "allusion", "antiphrasis", "vituperation" etc., are considered "art criticism" and used in commentary books. In the contemporary era, some articles or books have been published independently or by digression about this issue. This article aims to achieve a specific framework and definition by explaining and evaluating such language in the form of "critical and artistic literature" as a new phenomenon - from an external perspective - with a descriptive-analytical method. Issues such as: humor, satire, jokes, stories, narratives and critical shows should be integrated in the knowledge form. This view will solve many interpretive problems and show the Qur'an as a source for artistic critical inspirations, both in terms of content and structure.
    Keywords: Holy Qur’an, expressive miracle, Art criticism, artistic criticism, humor, satire}
  • محمد سعیدی مقدم*، سید احمد پارسا
    زمینه و هدف

    یکی از جلوه های ادب غنایی در اشعار مجیرالدین بیلقانی هجویات اوست که در کنار هجویات استادش، خاقانی، از نظر مغفول مانده و چنانکه باید به آن پرداخته نشده است. ازاینرو پژوهش حاضر میکوشد ضمن حذف مضامین متناقض با مسایل اخلاقی، به معرفی هجو و ذکر دلایل مختلف وجود آن در دیوان مجیرالدین بیلقانی پرداخته و شگرد هنری و بلاغی او را در این زمینه بررسی نماید.

    روش مطالعه

    روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. محدوده و جامعه موردمطالعه، ابیات هجوآمیز دیوان مجیرالدین بیلقانی است که با تصحیح و تعلیق محمد آبادی توسط انتشارات موسسه تاریخ و فرهنگ ایران منتشر شده است.

    یافته ها

    بررسیها نشان میدهد زبان مجیر در هجویات، زبانی عفیف و غالبا به دور از پرده دریهای مرسوم با الفاظ تابو است. هجویات او بیشتر متوجه رقیبان شعری و حاسدان است و در این میان، تشبیه مهمترین عنصر خیال آفرین و شاعرانه مجیر محسوب میشود. ذهن تصویرساز مجیر برای هجو دیگران، به آوردن یک تصویر اکتفا نکرده و تشبیهات او آمیخته به تصاویر دیگر و دربرگیرنده تناسبهای لفظی و معنوی گوناگون است. این آمیختگی بر ارزش ادبی هجویات وی افزوده و جنبه تخیلی آن را تقویت کرده است. همچنین، این امر از زشتی و کراهیتی که مختص سخن هجوگونه است، کاسته و بر ویژگی بلاغی سخن افزوده است. مجیر با تمثیلها و اسلوب معادله هایی که بر پایه منطق عقلی و هنری ساخته، کوشیده است با بیانی مستدل، ضمن برکشیدن مقام خود، دیگران را در جایگاهی فروتر نشاند.

    نتیجه گیری

    مجیر در تشبیهات هجوآمیز خود بین عناصر به ظاهر بی ارتباط و دور از هم، پیوندی شاعرانه برقرار نموده و ذهن مخاطب را برای کشف ارتباط دو سوی تشبیه، به تکاپو انداخته است. از نظر معنایی نیز هجویات او بازنمود اوضاع اجتماعی مردم و اخلاق حاکم بر جامعه است. بنابراین هجویات مجیرالدین بیلقانی علاوه بر وجاهت هنری، از نظر معنایی درخور توجه است.

    کلید واژگان: مجیرالدین بیلقانی, قرن ششم, هجو, بلاغت, تشبیه}
    M. Saeedi Moghadam*, S.A. Parsa
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    One of the lyrical literary manifestations in Mojir al-Din Bilqani's poems is his satires. These satires, along with Khaghani's satires, have been forgotten and not studied. For this reason, the present study tries to eliminate immoral satires, introduce satire and mention the reasons for its existence in Mujir al-Din's poems, and identify his rhetorical technique.

    METHODOLOGY

    The method of this research is descriptive-analytical and the data have been collected using library resources. The study area and society is a collection of poems by the divan of Mojir al-Din Bilqani, which has been published by the Institute of History and Culture of Iran with the correction and suspension of Mohammad Abadi.

    FINDINGS

    The results of the research show that the language of Mujir's satires is chaste and often away from insults with taboo words. Her satires are mostly related to opponents and rivals and in this case, simile is the most important imaginative image and poetic element of Mujir. The mind of the illustrator Mujir al-Din is not content to bring one image and his similes are mixed with other images. Also, he has tried to show his superiority with allegorical expressions based on similes. This has reduced the ugliness of his satires and increased their rhetorical aspect.

    CONCLUSION

    In his satirical similes, the poet has established a poetic connection between unrelated elements and has forced the audience's mind to try. Therefore, his satires have an artistic aspect. In terms of meaning, his satires reflect the social situation and morality that govern society. Therefore, the satires of Mujir al-Din Bilqani, in addition to their artistic aspect, are significant in terms of meaning.

    Keywords: Mujir al-Din Bilqani, Sixth century AH, Satir, Rhetoric, Simile}
  • علی اشرف کریمی، محمد خسروی شکیب*، محمدرضا جلیلیان، صفیه مرادخانی
    زمینه و هدف

     نوع طنز بعنوان یک ژانر ادبی همواره از دیرباز در ادبیات این سرزمین با شدت و ضعف حضور داشته است. طنز نوشته ای انتقادی است که با شهد ظرافت درآمیخته، یعنی یک طنزپرداز با زیرکی و هوشیاری و بگونه ای هنری و زیبا اعتراض خود را بیان میکند که سبب خنده مخاطب نیز بشود، نه خنده ای از سر شور و شوق، بلکه خنده ای تلخ و گزنده. درواقع طنز شیوه تکامل‌یافته هجو و هزل است. به این معنی که انتقادات بجای جنبه شخصی، جنبه عمومی یافت و نیز بجای دفاع از حقوق شخص به دفاع از حقوق جامعه پرداخت. عبید زاکانی یکی از نوابغ طنزپردازی است که از شگردهای گوناگونی برای خلق انواع طنز استفاده میکند. در این مقاله به بررسی این شگردها پرداخته شده است.

    روش مطالعه

     پژوهش پیش رو به روش مطالعه نظری و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. محدوده و جامعه مطالعاتی کلیات عبیدزاکانی به تصحیح عباس اقبال آشتیانی و کوشش پرویز اتابکی است که انتشارات زوار آن را منتشر کرده است.

    یافته‌ ها: 

    شاعران و نویسندگان طنزپرداز هر کدام به شیوه ای تقریبا معمول و رایج به این کار میپردازند؛ اما عبید زاکانی خود خالق و مبدع شیوه های گوناگون در طنزپردازی است. او گاه به نثر و گاه به شعر، گاهی بصورت لطیفه و گاهی به شیوه اندرزنامه طنز میگوید. گاهی دست به ابداع واژه های طنزآمیز میزند، گاهی واژه ها را بصورت طنزآمیز معنا میکند. شخصیت پردازی نیز ازجمله شگردهای اوست. گاهی شخصیتهای تاریخی را دستمایه طنز خود قرار میدهد و گاهی شخصیتهای داستانی. او گاهی حیوانات را نیز بعنوان شخصیتهای داستانهای خود انتخاب میکند. عبید به ‌اندازه ای علاقه مند به بیان واقعیات و معضلات جامعه خویش است که از بکاربردن کلمات رکیک نیز دریغ نمیورزد.

    نتیجه‌ گیری:

     عبید از شگردهایی از قبیل استعاره تهکمیه، جناس، بازی با الفاظ، افشای بلاهت، نعل وارونه زدن، نقل حکایات فارسی و عربی، تاویل و تفسیر طنزآمیز ضرب-المثلهای رایج و استدلال طنزآمیز استفاده میکند.

    کلید واژگان: طنز, هجو, هزل, عبید, شگردهای طنزپردازی}
    A Karimi, M. Khosravi Shakib *, M.R. Jalilian, S. Moradkhani
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    The type of humor as a literary genre has always been present in the literature of this land with intensity and weakness for a long time. Humor is a critical writing that is mixed with the nectar of delicacy, that is, a humorist who cleverly and consciously expresses his protest in an artistic and beautiful way that makes the audience laugh, not a laugh of enthusiasm, but a bitter and biting laugh. In fact, humor is an evolved form of satire. This means that criticism became public insteed of personal, and also defended the right of society instead of defending individual rights. obaid zakani is one of humor who uses various techniques to create different types of humor. in this article, we have tried to examine them.

    METHODOLOGY

    the present research has been done by the method of theoretical study and using library sources. Our study area and community is the generalities of obaid zakani, edited by Abbas lqbal Ashtiani and the efforts of parviz Atabaki, published by zavar publications.

    FINDINGS

    Humorous poets and writers each deal in an almost ordinary way, but obaid zakani himself is the creator of various methods of satireeach deal in an almost ordinary way, but obaid zakani himself is the creator of various methods of satire. Sometimes in prose and sometimes in poetry, sometimes in the form of jokes and sometimes in the style of a humorous letter of advice, sometimes he invents humorous words, sometimes he interprets words in a humorous way. Characterization is also one of his tricks, sometimes he uses historical characters as his humor and sometimes fictional characters. He sometimes chooses animals as the characters of his stories. Obaid is so interested in expressing the facts and problems of his society that he does not hesitate to use vulgar words.

    CONCLUSION

    Obaid uses tricks such as the metaphor of Tahkmiyeh, janas, playing with words, exposing the horseshoe, inverting Persian and Arabic anecdotes, and humorous interpretation of common proverbs and humorous reasoning.

    Keywords: humor, satire, joke, obedience, satire tricks}
  • امیر مقدم متقی، مولود خوانچه زرد، مسعود باوان پوری*
    جنگ، اختلاف، ظلم و... از حقایق سده پنجم هجری در سرزمین اندلس است که باعث ظهور نوعی ادبیات اعتراضی و مقاوم در برابر شرایط ناگوار سیاسی و اجتماعی محیط گردید. نمونه ای از شاعران این دوره، سمیسر است که با واقع بینی و درک شرایط محیط خود و با هدف حفظ آرمان های حقیقی اسلامی در جامعه خود، از طریق اشعار هجو و انتقادی به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار خود پرداخته است. اشعار وی سراسر خشم، اعتراض و انتقاد از جامعه و سیاست حاکمان وقت است و نیز با سرودن اشعاری از نوع «شعر آشوب» با پرخاشگری، مردم شهرش را به خاطر حسادت مورد انتقاد قرار می دهد. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و با رویکرد جامعه شناسانه است. نتایج پژوهش نشان می دهد مفهوم انتقاد و پایداری در شعر و ادبیات این دوره به داشتن حمیت و غیرت دینی، روحیه، احساس و عواطف انسانی و میهنی شاعر برمی گردد و شعر وی نمونه والایی از انتقاد و پایداری این دوره می باشد. نیز شاعر در اشعار خود در قالب هجو، با زبانی ساده ولی با نگاهی نقادانه و از سوز دل، شکوائیه خود را از جامعه و روزگار خود به تصویر می کشد و با آگاهی از مسائل سیاسی و دینی جامعه خود به مقابله با فساد، ظلم، فتنه و خیانت به مسلمانان برمی خیزد
    کلید واژگان: نقد جامعه شناختی, شعر اعتراض, هجو, اندلس, سمیسر}
  • محمدحسن معصومی، مجید فتوحی*

    هجو در ادبیات، شعر یا نثری است که ضد مدح باشد و برای مقاصد شخصی به کار رود. لحنی گزنده، صریح و گاه توهین آمیز دارد؛ اما اگر برای بیان دردهای اجتماعی- سیاسی به کار رود، با زبانی ملایم تر سروده می شود. هجو بر پایه نقد گزنده و دردانگیز بنا می شود و گاهی به سر حد دشنام یا ریشخند مسخره آمیز و دردآور می انجامد؛ هرگونه تکیه و تاکید بر زشتی های وجود یک چیز- خواه به ادعا و خواه به حقیقت- هجو است. هجویه یا هجونامه نیز، شعر یا نثری است که بر پایه هجو و دشنام کسی باشد. با توجه به تعریف ادبی هجو و تفاوتی که منتقدان ادبیات بین هجو و فحاشی قائل اند، می توان تمام هرزه سرایی ها و ناسزاگویی های رکیک را که به لکه دار شدن حیثیت و آبروی افراد منجر می شود، از قلمرو هجو خارج کرد. در این پژوهش تلاش شده است تا با روش تحلیل محتوا به بررسی هجو در زبان عربی و فارسی و تاثیر آن بر زبان عربی به ویژه در هجو بشار بن برد پرداخته شود.

    کلید واژگان: هجو, هزل, طنز, ادبیات عرب, بشار بن برد}
    Mohammad Hassan Masoumi, Majid Fotoohi *

    Satire in literature means a piece of poem or prose which stands against eulogy and meets personal purposes. It bears a caustic, explicit and sometimes insulting tone, but if it is to express the socio-political pains, it employs a softer language. Satire is constructed based on caustic and painful criticism, and sometimes, it is led to sarcasm and painful insult. Any form of emphasis on ugly aspects of a phenomenon, whether voluntary or involuntary, is a satire. Satire is a piece of prose or poetry which tends to ridicule or insult somebody. Due to the literary definition of satire and the difference the critics considered between satire and abusiveness, dissolute and indecent writings – which disgrace people - can be excluded from satiric ones. In this study, the authors have tried to analyze satire in Arabic and Persian language and its impact on Arabic, especially on Bashār ibn Burd

    Keywords: Satire, Facetious saying, Comedy, Arabic literature, Bashār ibn Burd}
  • علی نظر نظری تاویرانی*، سید احمد پارسا
    علی رغم اهمیت هجو در مطالعات روان شناسی، جامعه شناسی و ادبیات، این نوع ادبی هنوز به گونه ای بایسته، مورد توجه واقع نشده است. نگاهی اجمالی به پژوهش های انجام شده درباره ی آن، در مقایسه با سایر گونه های ادب غنایی، به خوبی مبین این مساله است. موضوع پژوهش حاضر، بررسی نوآوری های یغمای جندقی در هجوسرایی است. معرفی هجو و اهمیت آن، شناساندن شگردها و نوآوری های یغما در هجوسرایی و فراهم آوردن زمینه ی آشنایی بیش تر با یغما، از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است؛ داده ها با روش کتابخانه ای و سندکاوی، گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه نشان می دهد که یغما با به کارگیری ساختار و قالب تعزیه در هجو، استفاده از واژه های عامیانه و به کار بردن افتنان، به نوآوری پرداخته است. یکی دیگر از شگردهای نوآوری او، استفاده از وزن و بحر و لحن روایی شاهنامه در هجو است؛ به گونه ای که می توان آن را نوعی حماسه ی مسخره (بورلسک) نامید که در ادب فارسی مسبوق به سابقه نیست.
    کلید واژگان: یغمای جندقی, نوآوری, هجو, تعزیه, بورلسک}
    Alinazar Nazari Tavirani *, Ahmad Parsa
    Yaghma Jandaghi (1196-1276 ) is one of the famous poets and famous writers of Qajar era. The collection of his works include letters and prose writings and poems. Most of his reputation, in addition to his sonnets and masnavi, is due to his lampoons, which so far have not been and may not be addressed. Yaghma has paid special attention to the new style and in his lampoons. In this paper, the sample size is his lampoons, which examines two of Yagma's innovations in lampoon. One of these innovations is the use of the Taazia template for lampoon, which the poet used in one of his works, "Moradiyeh". In another of his works, Sukuk-al-dalil, Yaghma also uses the new method in the lampoon, which we here refer to as innovation .In another of his works, Sukuk-al-dalil, Yaghma also uses the new method in the lampoon, which we here refer to as innovation .
    Keywords: Yaghma Jandaghi, lampoon, Taazia, innovation}
  • محمد غفوری فر، امید وحدانی فر *، حسن رحمانی راد، حسین شمس آبادی
    ادبیات تطبیقی یکی از رویکردهای نو در ادبیات معاصر جهان است و بی تردید نقش سازنده و موثری در غنی سازی ادبیات هر ملتی ایفا می کند و زمینه های شناخت و بهره مندی وسیع از انواع ادبی ملل مختلف را ایجاد می کند. یکی از انواع ادبی که بسامدهای گوناگون آن در آثار بیشتر شاعران پارسی گو و عربی سرا واقع شده و آثار قابل ملاحظه و خواندنی در این نوع به وجود آورده، «هجویه سرایی» است. مقایسه سبکی این نوع ادبی در اشعار شاعران زبان فارسی و زبان عربی زمینه ساز تبیین اشتراکات و افتراقات بین آن ها می شود. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات تطبیقی بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی و با هدف بررسی مهم ترین وجوه اشتراک و افتراق سبکی هجویات حطیئه و خاقانی صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر دیوان هر دو شاعر است. انتظار می رود، نتایج این پژوهش شناخت هر چه بهتر و دقیق تری از هجویات حطیئه و خاقانی را ارائه دهد و زمینه مطالعه و فهم بهتر این نوع از اشعار را در حوزه ادبیات تطبیقی فراهم سازد.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, هجو, سبک شناسی, حطیئه, خاقانی}
    Mohammad Ghafourifar, Omid Vahdanifar *, Hossein Shamsabadi
    Satire is a genre of literature that has been observed in different frequencies in the works of most Persian and Arab poets, who have created remarkable works worth reading in this genre. The stylistic comparison of this literary genre in Persian and Arabic poems forms the basis of determining the similarities and differences between them. The present study has been conducted in the field of comparative literature and is based on the American school of comparative literature, with the aim of investigating the main stylistic similarities and differences between Khaghani’s and Hotaieh’s satires on three linguistic, literary, and intellectual levels. The study has adopted a descriptive-analytical methodology and is based on the two poets’ books of poetry. The results suggest that at the linguistic level, both poets have used different meters in writing satire, but the rhythm in Khaghani’s satires is more prominent than it is in Hotaieh’s satires. Also, they have both written in a non-offensive language. At the literary level, Khaghani’s satires are more abundant with figures of speech. Finally, at the intellectual level, Hotaieh was motived by social inferiority in writing satire, but Khaghani was motivated by subjective and personal discomfort in writing satire.
    Keywords: Comparative literature, Satire, Stylistics, Hotaieh, Khaghani}
  • رضا زرین کمر، مرتضی محسنی
    مواجهه با «دیگری» از مسائل اساسی انسان در زندگی اجتماعی است. کیفیت این مواجهه، پیوندی مستقیم با کیفیت زندگی دارد. نوع کنش در مواجهه با «دیگری»، انتخاب میان خشونت یا مداراست. این پژوهش با بررسی رویکرد یکی از بزرگترین شاعران تاریخ ادبیات فارسی به این موضوع، در پی مطالعه اوصاف مواجهه با «دیگری» در سنت ادبیات هجوی فارسی است. هجویات انوری از مهم-ترین منابع شناخت شخصیت و نگاه او است. در هجویات برخلاف قصیده یا غزل، شاعر آزادی بیان بیشتری دارد و می توان از خلال مطالعه این گونه ادبی، با هویت و جهان شاعر بیشتر آشنا شد. در این پژوهش با مطالعه و بررسی هجویات انوری، کوشش شده است تا نحوه مواجهه او با «دیگری» بررسی شود. در این بررسی با مطالعه مولفه های این مواجهه، نسبت شاعر با مدارا یا خشونت آشکار می شود. این پژوهش نشان می دهد که هجویات انوری، مواجهه خشن با «دیگری» است و این شیوه فاصله ای بعید با مدارا و پذیرش «دیگری» دارد. خشونت زبانی به عادی سازی خشونت در مناسبات اجتماعی در مواجهه با «دیگری» می انجامد و فضا را برای انواع خشن تر حذف و طرد فراهم می کند.
    کلید واژگان: انوری, هجو, قطعه, مواجهه با دیگری, خشونت}
    tering “others” is one of the humans’ basic issues in their social life while its quality and the quality of human life are directly related to each other. It involves selecting between violence and tolerance. Through studying the approach of one of the greatest poets of Persian literature regarding this issue, this research tries to study how encountering “others” has been described in invectives as a genre in Persian literature. Anvari's invectives are among the most important resources for identifying his personality and viewpoint. Contrary to ode (Qasida) and Ghazal, the poet has more freedom of speech in invectives; thus, it is possible to learn more about the poet’s world and identity through studying this literary genre. studying the components of encountering “others” reveals the attitude of the poet and his discourse towards tolerance and violence. The results of this research indicate that Anvari encounters “others” in a violent way in his invectives, in a way that is far from tolerating or accepting “others”. Verbal violence will result in normalizing violence in social relations in encountering “others’ and pave the way for other types of violence like elimination and rejection.
    Keywords: Anvari, invective, Qata, encountering “Others”, violence}
  • فاطمه عمرانی نژاد*، مظفرالدین شهبازی، محمد همایون سپهر
    این مقاله تلاشی است برای تحلیل و تببین مردم شناختی ناهنجاری های فرهنگی _ اجتماعی موجود در دو قرن هفت و هشت هجری شمسی با تاکید بر منظومه موش و گربه عبیدالله زاکانی. ما تلاش نموده ایم در انجام این تحقیق با برقراری یک رابطه دیالکتیکی بین اثر و فضای تاریخی و ادبی حاضر در این دو قرن ضمن تحلیل منظومه مذکور، ناهنجاری های مورد اشاره عبید در این اثر را مورد تحلیل و و مداقه قرار دهیم. روش مورد استفاده در این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی است. یافته های تحقیق حاضر به اختصار این است که ناهنجاری های مورد اشاره عبید در این منظومه؛ ظلم، استبداد، فقر، تزویر، نامسلمانی وبی عدالتی است که ما برای استحکام هر چه بیشتر هر یک از مفاهیم، آنها را در سایر آثار عبید نظیر رساله دلگشا و اخلاق الاشراف مورد تامل قرار داده ایم. همچنین این مقاله نشان می دهد که وجود چنین ناهنجاری هایی در این دو قرن، مرهون دو عامل انحطاط داخلی و خارجی مانند استبداد سیاسی داخلی و حملات مکرر خارجیان است که ما چند وچون پیدایش آنها در ذیل این دو مقوله را در این مقاله مورد بررسی قرار داده ایم.
    کلید واژگان: آسیب شناسی فرهنگی, طنز, هجو, عبیدزاکانی}
  • عیسی امن خانی*، منا علی مددی
    نقد ادبی و زبان بایسته آن حتی به فرض حضور آن در ادبیات گذشته ایران، سابقه چندانی ندارد چرا که زبان رایج و هنجار گفتمان پیشامدرن زبان مدح/هجو بوده است؛ نویسندگان و شاعران این دوره به تناوب گاه زبان مدح را به کار گرفته اند، گاه نیز از زبان هجو استفاده کرده اند. اما با فرا رسیدن مشروطیت و استقرار گفتمان مدرن، به تدریج زبان مدح/هجو جای خود را به زبان نقد داده، زبان نقد زبان هنجار گفتمان ادبی مدرن می شود.
    چرایی چنین تغییری را باید در تغییر گفتمان و پیش فرض های آن جست وجو کرد؛ زبان مدح/هجو تنها در گفتمانی به زبان هنجار تبدیل می شود که پیش فرض آن نظامی سلسله مراتبی (هرمی) باشد اما نقد ادبی و زبان نقد محصول گفتمان مدرن است؛ گفتمانی که پیش فرض آن برابری است. تنها در چنین گفتمانی است که امکان تحقق نقد ادبی و زبان آن وجود دارد.
    کلید واژگان: نقد ادبی, زبان نقد, زبان مدح, هجو, گفتمان مدرن, پیشامدرن, نظام سلسله مراتبی, برابری}
    Issa Amankhani *, Mona Alimadadi
    Literary criticism and it's necessery language doesnt have enough precedence in Persian literary history, becouase the popular language in premodern discourse was the "praise/ dispraise language". The writers and poets in this era usually used praise language and sometimes used dispraise language. But when parliamentary stablished in modern discourse, this language replaced by criticism language gradually and criticism language changed to usual language in modern discourse. The reason of this change must be researched in change of discourse and it's presupposithon. The praise/ dispraise language can be a usual language in a unequality structure, but criticism language is the result of a modern discourse that it's presupposithon is equality and just in this discourse the literary criticism and it's language can be and raise.
    Keywords: Literary criticism. Criticism language. Praise, dispraise language. Modern discourse. Premodern discourse. Unequality structure. Equality}
  • سیداحمد پارسا
    هجو از فروع ادب غنایی است که به دلیل سیطره نقد اخلاقی تا کنون به شیوه بایسته مورد توجه واقع نشده است. این پژوهش به بررسی اصلی ترین ویژگی های سبکی هجویات سوزنی سمرقندی پرداخته و آنها را از نظر سطوح زبانی، ادبی و فکری بررسی کرده است. در این پژوهش از ذکر ابیاتی که در آن ها واژه های رکیک و ناخوشایند به کار رفته، خودداری شده است. روش پژوهش توصیفی = تحلیلی است و نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوه کتابخانه ای و سند کاوی بررسی شده اند.
    نتایج نشان می دهد که هجویات سوزنی بیشتر از نوع فردی، تعریض و غیرواقعی است و اشتباهات او در به کارگیری تلمیحات قرآنی نشان می دهد که وی از دانش عربی و علوم قرآنی بهره چندانی نداشته است. زبان وی عفیف نیست و به جای مقابله با هنر شاعری رقیب، به هجو صفات خلقی و خلقی او می پردازد.
    کلید واژگان: ادب غنایی, شعر انتقادی, هجو, سبک شناسی, سوزنی سمرقندی}
    Seyyed Ahmad Parsa
    Satire is one of the sub-categories of lyric literature, which due to the dominance of ethical criticism, has not as yet received proper attention. This study has addressed the most important stylistic characteristics of Suzani’s satires examining them at linguistic, literary and intellectual levels. However, attempts have been made to avoid mentioning verses in which obscene and repulsive expressions have been used. The research method adopted is descriptive-analytical, and the findings are examined by applying the technique of content analysis in the manner of library and document search.
    The results indicate that Suzani’s satires are mostly personal, indirectly sardonic and unrealistic. Further, his use of Qur’anic references demonstrates that his knowledge of Arabic and Qur’anic sciences was mediocre. His language is not polite and, instead of competing against his opponent’s poetic art, he chastises his physical and temperamental qualities.
  • حسین شمس آبادی *، محمد غفوری فر، علیرضا حسینی
    هر یک از گونه های ادبی دارای ویژگی های سبکی خاصی هستند که شناخت سبک آنها موجب حصول درک درست تری از آنها خواهد شد. هجویه سرایی به عنوان یکی از این گونه های ادبی، بارها مورد توجه شاعران واقع شده و آثار قابل ملاحظه ای در این نوع بوجود آورده اند. یکی از مشهورترن سرایندگان و سرآمدان این نوع ادبی حطیئه است که آثار قابل توجه ای در این زمینه دارد. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی ویژگی های سبکی هجویات حطیئه، آنها را از نظر سطوح ادبی، فکری، زبانی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در سطح ادبی، علم بیان و همچنین صنایع لفظی و معنوی مورد بررسی قرار گرفته؛ در سطح فکری، بن مایه های فکری و همچنین مضامین هجوی شاعر بررسی می شود و نهایتا در سطح زبانی، ویژگی های زبانی و موسیقایی اشعار هجوی شاعر مورد واکاوی قرار می گیرد، تا به واسطه این عوامل، شناخت هر چه بهتر و دقیق تری از هجویات حطیئه به دست آمده و زمینه مطالعه و فهم بهتر این نوع از اشعار را فراهم سازد.
    کلید واژگان: سبک شناسی, هجو, حطیئه, ویژگی زبانی, ویژگی موسیقایی, بن مایه}
    Hosein Shams Abadi, Mohammad Ghafouri Far, Alireza Hoseini
    Each literary genre has special stylistic features. Recognizing the stylistics of these genres can lead us to understand them more accurately. Lampoon as a type of literary genre has been applied by the poets several times and they have created considerable works in this regard. Hotai’a is one of the most famous and eminent poets in this literary genre who has significant works in this field. The present article aims to investigate stylistic features of lampoons used by Hotai’a and to analyze them considering literary, intellectual, and linguistic aspects. In literary level, rhetorical and lexical figures of speech are searched; and in intellectual level, intellectual themes and lampoon concepts of the poet are investigated. Finally, the linguistic and rhythmic features of the poems by Hotai’a are explored in the linguistic level. According to these factors, this study seeks to provide a better and more accurate understanding of the lampoons used by Hotai’a and to pave the way for a better study and comprehension of this type of poem.
    Keywords: Stylistics, lampoon, Hotaia, linguistic feature, rhythmic feature, theme}
  • داوود اسپرهم، علی سلیمانی
    زبان طنز از قدرتی بس ژرف برخوردار است؛ قدرتی که در سایه آن گوینده می تواند بسیاری از معضلات را بازگو و در بهتر شدن اوضاع تلاش نماید. زمانی که جامعه به بلایا و آشفتگی های فرهنگی و اخلاقی فراوانی دچار باشد، بر دامنه طنز، به ویژه هجو و هزل افزوده می شود. در این مقاله اثبات شد که عطاملک جوینی با طبع شوخ و انتقادی خود، همانند بسیاری از شوخ طبعان و منتقدان تاریخ این سرزمین، از این ابزار شگفت و تاثیرگذار به صورت چشمگیر بهره برده است. جوینی بر بسیاری از اعمال، وقایع، افراد، عقاید و غیره نگاهی توام با نقد و طنز انداخته است و از این طریق، توانسته چون مصلحی اجتماعی و سیاسی، در بهتر شدن اوضاع و بیان معایب بکوشد. همچنین این پژوهش ثابت کرد که این نگاه منتقدانه او (طنز و هجو) تنها به مغولان اختصاص نیافته، بلکه رعیت، زنان، شاهان و فرماندگان خوارزمشاهی، شیخ الاسلام و بسیاری از صاحب نامان آن روزگار را نیز در بر می گیرد. با این حال، نباید توقع داشت که نویسنده ای توانا و ناقد، آن هم در دبار حاکمانی به غایت خشن و بی منطق، نقد و طنز را به صراحت بازگوید و خود را در معرض خطر و تاریخ را از ثبت این وقایع تلخ محروم سازد. نقد و طنزهای جوینی بیشتر در لفافه زبان پنهان است و پی بردن به این جنبه از نوشتار او، تامل ویژه می طلبد.
    کلید واژگان: طنز, هجو, بلاغت, زبان, محتوا, جهانگشای جوینی}
    Davood Sparham, Ali Soleimani
    As a linguistic device, parody has such a high power that can be used to reflect many controversial social issues in an improving manner. Parody and mainly satire, as indirect linguistic devices, are extensively used at the time of cultural and ethical crises to reflect and make the situation better, when no direct language use can be improving. This paper investigated that how AtaMalek Juwayni, like many other Iranian satirical figures and critics, has optimally used these effective linguistic devices in favor of social and cultural development. Through a satirical and critical view on many of his contemporary actions, beliefs, and events, and like a social and political reformist, he has reflected the existing problems of his time and tried to resolve them. The findings of this study also showed that his critical and satirical writings did not only include the Mongolians, but they also comprised the ordinary people, women, Khwarazmian commanders, Sheikh-al-Islams and many of the well-known figures of the time. It seems illogical to expect such a great writer to put himself at risk of death and his writings at risk of destruction through explicit criticism of the violent governors of his time. Juwayni's critics and satires are quite implicit and hidden that special consideration is needed to be understood.
    Keywords: Parody, Satire, Rhetoric, Language, Content, Juwayni's Tarikh, i, Jahan, Gusha}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال