جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "attention deficit" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک بر کارکردهای اجرایی و نقص توجه درکودکان پیش دبستانی دارای تاخیر رشد مغز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح مقایسه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 4 تا 5 ساله دارای تاخیر رشد مغز شهر تهران بود که در سال 1403-1402 به کلینیک تخصصی مغز و اعصاب روان مهر مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش 24 نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس ملاکهای ورود و خروج انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته (هر هفته 2 جلسه 45 دقیقه ای) در برنامه تمرینات ادراکی -حرکتی اسپارک شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل در این مدت، هیچ گونه مداخلهای صورت نگرفت. دادههای پژوهش با استفاده از نسخه پیشدبستانی پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی- فرم والدین جیویا و همکاران (2003) و مقیاس مشکلات رفتاری کانرز (1978) گردآوری شد. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با کمک نرم افزار SPSS-27 تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد، تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک بر کارکردهای اجرایی و نقص توجه کودکان پیش دبستانی دارای تاخیر رشد مغز تاثیر داشته و این اثرات در طول زمان ثابت مانده است(05/0P <). لذا، تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک می تواند به عنوان ابزاری مفید برای بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش نقص توجه در کودکان پیش دبستانی دارای تاخیر رشد مغز مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک, کارکردهای اجرایی, نقص توجه, تاخیر رشد مغزThe current research was carried out with the aim of the effectiveness of Spark's perceptual-motor exercises on executive functions and paying attention to the understanding of preschoolers with the degree of brain development. The research method was semi-experimental with a comparison plan of pre-test, post-test and one month follow-up with the control group. The statistical population of the research included all 4-5 year old children with brain development in Tehran who had referred to Mehr neuropsychiatric clinic in 1402-1403. The sample size of the study was 24 people who were selected access sampling based on entry and exit criteria and were randomly assigned to two experimental and control groups. experimental group participated in the Spark perceptual-motor training program for 8 weeks (2 sessions of 45 minutes each week). But for the control group, no intervention was done during this period. The research data were collected using the pre-edited version of the Executive Function-Parent Behavior Rating Questionnaire (Gioia et al., 2003) and the Connors Behavioral Problems Form (1978). The obtained data were analyzed using the statistical test of analysis of variance with mean measure and Bonferroni's post hoc test with the help of SPSS-27 software. The results showed that Spark's perceptual-motor exercises had an effect on executive and functional functions for preschool children with brain development damage and these results remained stable over time (P < 0.05). Therefore, Spark perceptual-motor exercises can be used as a useful tool to improve executive functions and reduce attention in preschool children with brain developmentKeywords: Spark Perceptual-Motor Exercises, Executive Functions, Attention Deficit, Brain Development Delay
-
اثربخشی درمان مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالیهدف
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر نوروفیدبک به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند است بدین صورت که که از مراکز درمانی مربوطه که در فصل بهار و تابستان پرونده فعال درمانی داشتند و بالغ بر 160 پرونده می شد، تعداد 30 مبتلا انتخاب شدند. شرکت کنندگان بر اساس پرسش نامه کانرز (فرم والدین) و همچنین مصاحبه بالینی با والدین و کودک دچار اختلال بیش فعالی / نقص توجه شناسایی و ارزیابی شدند.
یافته هانتایج به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن است که مداخله نوروفیدبک بیشترین اثر را در ناحیه گیجگاهی در سمت راست در امواج تتا و آلفا و موج تتا در سمت مقابل نشان داده است. در نتایج به دست آمده از مقیاس برآورد کمی کوهرنس نشان داد بیشترین تغییرات در ناحیه Fp1/Fp2 در امواج دلتا، آلفا و بتا و همچنین F3/F4 در امواج دلتا، تتا و آلفا به میزان بیشتر و همچنین در T3/T4 روی موج دلتا، و نیز O1/O2 روی موج تتا ،F7/F8 روی موج بتا، F7/T5 روی موج آلفا و نیز C3/C4 به میزان کمتر دیده شد.
نتیجه گیریبررسی ها نشان داد که نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی، توانست نشانه های نقص توجه را کاهش دهد و از این رو روشی موثر برای کاهش نشانه ها در این اختلال می باشد. نتایج نمایانگر اثربخشی نوروفیدبک در درمان نشانه های اختلال نقص توجه بود. در پژوهشی های متعدد دیگر نیز نتایج همسو با پژوهش کنونی گزارش گردیده است و در همه آنها به اثر بخشی و اندازه اثر مناسب روش نوروفیدبک در بهبود نشانه های اختلال و بهبود سطح تمرکز افراد مبتلا در کنار سایر روش های درمانی نظیر دارودرمانی تاکید گردیده است.
کلید واژگان: نوروفیدبک, شبکه های مغزی, اختلال نقص توجه, بیش فعالیPurposeThe purpose of this study was to compare the effectiveness of neurofeedback-based treatments on the brain networks of primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Research methodThe purpose of this research is a quasi-experimental study with a comparison group with random assignment, pre-test-post-test. The purpose of quasi-experimental research is to find possible causes of a behavior pattern. The pre-test and post-test design with control group is one of the experimental designs in which subjects are randomly selected and replaced in different groups using the same method. In this research, neurofeedback-based treatment is considered as an independent variable, and its effectiveness on the brain networks of primary school children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder is considered as a dependent variable. The statistical population includes all primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder who refer to related centers in Shiraz city. The sample size is 160 people. The sampling method is targeted in such a way that 30 patients were selected from the relevant medical centers that had active treatment cases in the spring and summer season and amounted to 160 cases. The participants were identified and evaluated based on the Connors questionnaire (parent form) as well as clinical interviews with parents and children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder.
FindingsThe results obtained from the present study indicate that the neurofeedback intervention has shown the greatest effect in the temporal region on the right side in theta and alpha waves and the theta wave on the opposite side. In the results obtained from the Coherence Quantitative Assessment Scale, it showed the most changes in the Fp1/Fp2 area in delta, alpha and beta waves, as well as F3/F4 in delta, theta and alpha waves to a greater extent, and also in T3/T4 on the delta wave. Also, O1/O2 on theta wave, F7/F8 on beta wave, F7/T5 on alpha wave and C3/C4 were seen to a lesser extent.
ConclusionThe studies showed that neurofeedback along with cognitive tasks was able to reduce the symptoms of attention deficit disorder and hence it is an effective method to reduce the symptoms of this disorder. The results showed the effectiveness of neurofeedback in treating the symptoms of attention deficit disorder and this study found the effect size reported a significant effect for the treatment of attention deficit and impulsivity and a moderate effect size for the treatment of hyperactivity. In many other researches,
Keywords: Neurofeedback, Brain Networks, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
Objective
An important cognitive control process is the ability to inhibit, that mature at different rates during childhood to adolescence. The aim of our research was to construct and validate computer-based Stroop animal size test in children for measuring selective attention and response inhibition.
Research MethodologyIn this survey study, we prepared the test, after the approval of experts and software development, at first test-retest reliability with a two week was evaluated in a separate sample (N=50, 5-12 years old children), then data was collected from 92 children 5-12 years old (46 girls and 46 boys) included 22 children with attention deficit/hyperactivity disorder (ADHD) studied in the academic year 2022-2023 in Alborz province. Participants decided the real size of animals by pressing response keys on computer. ANOVA, Multivariate analysis, Pearson correlation coefficients and Cronbach α were used to assess reliability and validity (p<0.05).
FindingsThe findings showed test-retest reliability in significant range (p<0.01). The correlation was high for Stroopnum, (r=0.83), Inconsistent answers, (r=0.72), Wrong answers, (r=0.89) but lower for Consistent answers, (r=0.28) and Reaction time, (r=0.41). To assess the internal consistency, Cronbach Alpha 0.91 computed. ANOVA analysis for comparing children's function in different age groups was (p<0.000).
ConclusionMultivariate analysis was used in comparing children with ADHD to the control group, results showed significant difference between groups in Stroop components, (p<0.007). This computerized Stroop animal size test had satisfactory reliability and validity, that can measure cognitive functions such as selective attention and inhibition in children.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Computer Based, Inhibition, Stroop Test, Validity -
اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالیهدف
هدف از این پژوهش اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان سنین 9 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر زنجان در سال 1402 - 1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود) 15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه گواه(که از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی اجرا شد درحالی که گروه گواه در فهرست انتظار باقی ماند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز) 2007 (و پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودک و نوجوان) 2012 (بود.
یافته هانتایج نشان داد که نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر بهبود تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنا دار داشته است.(01 / P>0)
نتیجه گیرییافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود تنظیم هیجان در کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, تنظیم هیجان, ذهنی سازی, نمایش درمانیBackground and AimThe aim of this research was the effectiveness of the drama therapy package based on mentalization on the emotion regulation of children with attention deficit/hyperactivity disorder.
MethodThe research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and follow-up with a control group. The statistical population of the research included all students aged 9 to 11 years old with attention deficit/hyperactivity disorder in Zanjan city in 2023. The sample size includes 30 subject (15 subject in the experimental group and 15 subject in the control group) from the statistical population were selected by purposeful sampling and were placed in two control and experimental groups. For the experimental group, the drama therapy package based on mentalization was implemented, while the control group remained on the waiting list. The research tools included Connors Attention Deficit Hyperactivity Disorder Questionnaire (2007) and Emotion Regulation Questionnaire for Children and Adolescents (2012).
ResultsThe results showed that the drama therapy package based on mentalization had a significant effect on improving emotion regulation in the post-test and follow-up stages (P<0.01).
ConclusionThe findings of this research provide useful information regarding the drama therapy package based on mentalization, and counselors and psychologists can use this intervention to improve emotion regulation in children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Drama Therapy, Emotion Regulation, Mentalization -
کارکردهای اجرایی یکی از عوامل مهم در تمایز اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و اختلال ضرب آهنگ شناختی کند است. از این رو هدف از این پژوهش تشخیص افتراقی در کودکان پسر 8 تا 11 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و اختلال ضرب آهنگ شناختی کند با تمرکز بر کارکردهای اجرایی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 11 ساله مبتلا به ضرب آهنگ شناختی کند و نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر ارومیه در سال 1400بود. حجم نمونه آماری، 100 نفر (50 نفر مبتلا به ضرباهنگ شناختی کند و 50 نفر مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی) از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های درجه بندی رفتار کودکان (Swanson et al., 1980)، ضرب آهنگ شناختی کند (Penny et al., 2009) و کنش های اجرایی کودکان و نوجوانان (Barclay, 2012) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری از طریق نرم افزارSPSS نسخه26 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر بازداری پاسخ، خودانگیختگی و خودتنظیمی هیجان بین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و کودکان مبتلا به اختلال ضرب آهنگ شناختی کند تفاوت معناداری وجود دارد (01/0<p)، اما در کارکرد حل مسئله و مدیریت زمان بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (01/0>p). با توجه به مشکلات کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اختلال ضرب آهنگ شناختی کند و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی پیشنهاد می شود درمانگران مداخلاتی را برای تقویت کارکردهای اجرایی در این دو گروه از کودکان در نظر بگیرند تا در عملکرد اجتماعی و تحصیلی آن ها بهبود حاصل شود.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, ضرب آهنگ شناختی کند, کارکردهای اجرایی, کودکان پسر 8 تا 11 ساله.Executive functions are one of the important factors in distinguishing attention deficit/hyperactivity disorder and sluggish cognitive tempo disorder. The aim of this study was to explain the differential diagnosis of executive functions in 8- to 11-year-old boys with attention deficit / hyperactivity disorder and sluggish cognitive tempo disorder. The method of the present study was descriptive in the frame of Casual Comparative design and the statistical population included all 8-11 year-old male students with sluggish cognitive tempo and attention deficit /hyperactivity disorder in Urmia in 2021. The statistical sample size was 100 subjects (50 subjects with sluggish cognitive tempo and 50 subjects with attention deficit / hyperactivity disorder) from the statistical population who were selected by convenience sampling. In this study, to collect data from the Child Behavior Rating Scale (Swanson et al., 1980), the Sluggish Cognitive Tempo Questioner (Penny et al., 2009) and the Children and Adolescent Functional Performance Scale (Barclay, 2012) was used. To analyze the data, multivariate analysis of variance was used using SPSS version 26 software. The results of the research showed that in terms of response inhibition, spontaneity and emotion self-regulation, there is a significant difference between children with attention deficit/hyperactivity disorder and children with sluggish cognitive tempo disorder (P<0.01), however, there was no significant difference between the two groups in problem solving and time management (P>0.01). Considering the problems of executive functions in children with sluggish cognitive tempo disorder and attention deficit/hyperactivity disorder, it is suggested that therapists consider interventions to strengthen executive functions in these two groups of children to improve their social and academic performance.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Sluggish Cognitive Tempo, Executive Functions, 8- To 11-Year-Old Boys -
هدف
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد.
کلید واژگان: یکپارچگی حسی, شبکه های مغزی, اختلال نقص توجه, بیش فعالیPurposeThe purpose of this study was to compare the effectiveness of treatments based on sensory integration on the brain networks of primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Research methodThe purpose of this research is a quasi-experimental study with a comparison group with random assignment, pre-test-post-test. The purpose of quasi-experimental research is to find possible causes of a behavior pattern. The pre-test and post-test design with control group is one of the experimental designs in which subjects are randomly selected and replaced in different groups using the same method. In this research, the treatment based on sensory integration is considered as an independent variable, and its effectiveness on the brain networks of primary school children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder is considered as a dependent variable. The statistical population includes all primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder who refer to related centers in Shiraz city. The sample size is 160 people.
Keywords: Sensory Integration, Brain Networks, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
IntroductionThe purpose of the present study was to extend previous knowledge concerning the link between Attention-Deficit/Hyperactivity Disorder (ADHD) and cognitive disengagement syndrome with anxiety and depression by examining the mediating role of emotion dysregulation among Iranian college students.MethodIn 2022, the sample of the study consisted of 612 college students (493 females, 119 males) in the age group of 18–40 years from various universities in Iran which were selected using convenience sampling. The used measures were the Barkley Adult ADHD Rating Scale (BAARS), Gross Emotion Regulation Strategies Questionnaire (ERQ), and questions from the Beck Depression Inventory-Second Edition (BDI-II) and Beck Anxiety Inventory (BAI).ResultsThe findings of the study revealed that at a significance level of 0.05, the reappraisal strategy mediates the relationship between hyperactivity and impulsivity symptoms with symptoms of anxiety and depression. Conversely, the suppression strategy mediates the relationship between impulsivity and cognitive disengagement syndrome with symptoms of depression.ConclusionIn the treatment of ADHD, intervention in emotion regulation strategies can affect the efficiency of the treatment.Keywords: Cognitive Disengagement Syndrome, Attention-Deficit, Hyperactivity Disorder, Emotional Disorders, Reappraisal, Suppression
-
هدف
مهارت های تعادلی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ضعیف تر از کودکان عادی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یک دوره تمرینات کاتا بر تعادل ایستا و پویا در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی بود.
روش هااین پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کودکان دختر 10 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شهر همدان بود. آزمودنی های این پژوهش 30 کودک بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. در ابتدا ویژگی های پیکر سنجی و پیش آزمون های تعادل ایستا و پویای کودکان ثبت شد. پس از همتا سازی، آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و تجربی قرار گرفتند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در پروتکل تمرینات کاتا به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته شرکت کردند. پس از آخرین جلسه تمرین، مقادیر پس آزمون تعادل ایستا و پویا در شرایط مشابه با پیش آزمون مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تی مستقل و وابسته استفاده شد.
یافته ها12 هفته تمرینات کاتا منجر به افزایش معنادار در تعادل ایستا و تعادل پویا در جهات مختلف (0/001 >p) در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شهر همدان شد.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که تمرینات کاتا می تواند یک روش تمرینی مفید برای کمک به کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی در جهت بهبود تعادل ایستا و پویای آنان باشد.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, تعادل ایستا, تعادل پویا, کاتاObjectiveMovement and balance skills of children with attention deficit/hyperactivity disorder are weaker than normal children. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of a course of kata exercises on static and dynamic balance in children with attention deficit/hyperactivity disorder.
MethodsThis research was semi-experimental. The statistical population of the current study was all female children aged 10 to 12 years old with attention deficit/hyperactivity disorder in Hamadan city. The subjects of this research were 30 children who were selected by convenience sampling. At first, the characteristics of body measurements and static and dynamic balance pre-tests of children were recorded. After matching, subjects were randomly assigned to two control or experimental groups of 15 individuals. Then the participants of the experimental group participated in the protocol of kata exercises for 12 weeks and three sessions per week. After the last training session, the post-test of static and dynamic balance were measured in the same conditions as the pre-test. Independent and dependent t-tests were used to analyze the data.
Results12 weeks of kata exercises led to a significant increase in static balance with the dominant leg (P<0.001), static balance with the non-dominant leg (P<0/001) and dynamic balance in different directions (P<0.001) in children with attention deficit/hyperactivity disorder in Hamedan.
ConclusionTherefore, it can be concluded that kata exercises can be a useful training method to help children with attention deficit hyperactivity disorder to improve their static and dynamic balance.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Static Balance, Dynamic Balance, Kata Jump -
هدف از این پژوهش طراحی و اعتبار سنجی برنامه خود تنظیمی مادر و اثربخشی آن بر استرس والدگری مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی بود. روش پژوهش از لحاظ هدف بنیادی وکاربردی و از تحقیقات، ترکیبی-اکتشافی بود. روش پژوهش در بخش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش در این بخش شامل تمامی مادران 30-45 ساله دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی شهر تهران در سال 1400-1401 بود. حجم نمونه شامل 30 مادر (15 مادر گروه آزمایش و 15 مادر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه تدوین شده خود تنظیمی مادر اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس استرس والدگری (Berry & Jones, 1995) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم-افزار spss نسخه 26 انجام شد. نتایج نشان داد که مداخله خود تنظیمی مادر بر استرس والدگری در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است (01/0P<).
کلید واژگان: خود تنظیمی مادر, استرس والدگری, اختلال نقص توجه, بیش فعالی.The purpose of this study was to design and validation of mother's self-regulation program and its effect on parenting stress of mothers with children with attention deficit/hyperactivity disorder. The research method is considered to be fundamental and applied in terms of its purpose, and it is a combination-exploratory research. The research method in the quantitative part was a semi-experimental type with a pre-test-post-test design and follow-up with a control group. The statistical population of the research in this section included all mothers aged 30-45 with children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder in Tehran in 2022. The sample size consisted of 30 mothers (15 in the experimental group and 15 in the control group) from the statistical population were selected by available sampling method and placed in two groups of control and experimental. For the experimental group, a mother self-regulation program was implemented, while the control group did not receive any training. The research instruments included the Parenting Stress Scale (Berry & Jones, 1995). Data analysis was done using analysis of variance with repeated measures in spss software version 26. The results showed that self-regulation intervention had a significant effect on parenting stress in the post-test and follow-up stages (P<0.01).
Keywords: Self-Regulation, Parenting Stress, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
هدف
اختلال نقص توجه/ بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالات عصبی- رشدی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای مغز (tDCS) و توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر بهبود تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام شد.
روشپژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی شهر اردبیل بود که به مرکز روانپزشکی بیمارستان فاطمی شهر اردبیل در سال 1401 مراجعه کردند. از میان این جامعه، به روش نمونه گیری هدفمند، 60 کودک دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش 1، آزمایش 2 و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از مقیاس درجه بندی والدین کانرز (1978)، آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (2000) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی (2002) جمع آوری شد. آزمودنی های گروه آزمایش اول تحریک الکتریکی مغز (tDCS) و گروه آزمایش دوم نیز مداخله توانبخشی شناختی را دریافت کردند. گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS-25 و با تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه ها در تنظیم هیجان (05/0>P) وجود دارد. گروه های آزمایشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (tDCS) و توانبخشی شناختی از تنظیم هیجان بالاتری در مقایسه با گروه کنترل برخوردار بودند. همچنین با کنترل اثر پیش آزمون در دو گروه آزمایشی، بین دو روش تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (tDCS) و توانبخشی شناختی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0>P).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده، می توان گفت مداخله تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (tDCS) و توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه در بهبود تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی اثربخش بودند. لذا از هر دو مداخله برای بهبود تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می توان استفاده کرد.
کلید واژگان: تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (Tdcs), توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه, تنظیم شناختی هیجان, اختلال نقص توجه, بیش فعالیObjectiveAttention deficit/ hyperactivity disorder is one of the most common neurodevelopmental disorders. The purpose of this study was to compare the effectiveness of Transcranial Direct Current Brain Stimulation (tDCS) and computer-based cognitive rehabilitation on improving cognitive emotion regulation in children with attention deficit/ hyperactivity disorder.
MethodsThe current research design was experiment with pre-test-post-test and control group. The statistical population included children with attention deficit/ hyperactivity disorder in Ardabil city who referred to the psychiatric center of Fatemi Hospital in Ardabil city in 2023. From this population, 60 children with attention deficit/ hyperactivity disorder were selected by purposeful sampling and randomly replaced in three groups: experiment 1, experiment 2, and control (20 people in each group). Data were collected using Connors Parent Rating Scale (1978), Raven's Progressive Matrices Test (2000) and cognitive emotion regulation scale (2002). The subjects of the first experimental group received Transcranial Direct Current Brain Stimulation (tDCS) for 10 sessions and twice a week for 20 minutes. The second experimental group also received Captain Log's computerized cognitive rehabilitation intervention for 10 sessions and twice a week for 45 minutes. The control group did not receive any intervention. Data analysis was done with SPSS version 25 software and with covariance analysis and Bonferroni's post hoc test.
ResultsThe results showed that there is a significant difference between the groups in emotion regulation (P<0.05). The experimental groups of transcranial direct current brain stimulation (tDCS) and computer-based cognitive rehabilitation had higher emotion regulation compared to the control group. Also, by controlling the effect of the pre-test in the two experimental groups, there is no significant difference between the two methods of transcranial direct current brain stimulation (tDCS) and computer-based cognitive rehabilitation (P<0.05).
ConclusionsAccording to the results, it can be said that the intervention of transcranial direct current brain stimulation (tDCS) and computer-based cognitive rehabilitation were effective in improving the cognitive regulation of emotion in children with attention deficit/ hyperactivity disorder. Therefore, both interventions can be used to improve the cognitive regulation of emotions in children with attention deficit/ hyperactivity disorder.
Keywords: Transcranial Direct Current Brain Stimulation (Tdcs), Computer-Based Cognitive Rehabilitation, Cognitive Emotion Regulation, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
ObjectiveThe purpose of this research is to investigate facilitating factors in dealing with parenting challenges of 18 parents who have children with attention-deficit/ hyperactivity disorder.MethodsThe research is a qualitative study. The context includes all parents referred to the Mofid psychiatric clinic of the Children's Medical Center in Tehran. The purposive and accessible sampling method was employed. Data was collected through semi-structured interviews like the preliminary questions (1- What were your initial reasons for consulting a child psychiatrist? Please describe your experience in the doctor's office. Interviewee number 3: "The teacher and school counselor recommended that we see a psychiatrist"), main questions (1- What problems or challenges are you facing in your relationship with your child? What strategies are you adopting to deal with these challenges? Interviewee number 4: "I have accepted that many of my child's behaviors are unintentional and influenced by illness, and I must have more patience and tolerance towards them). Moreover, the qualitative data analysis of the study also utilized thematic analysis.ResultsThe findings showed that there are six main factors from the parent's point of view to overcoming the challenges related to their children: 1- Drug treatment, 2- Parents' personality traits, 3- Parents' awareness, 4- Parents' interaction and cooperation, 5- Lack of secrecy, 6- teachers and trainers’ roles.ConclusionTherefore, parent awareness workshops about children's behavior and participation in parenting sessions, as well as parents' lack of secrecy and interaction with school, are the solutions that can be useful in facilitating overcoming parenting challenges.Keywords: Attention-Deficit, Hyperactivity Disorder, Parents, Parenting Challenge, Psychiatric Disorders
-
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر نارسایی توجه و پرخاشگری کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بودند (45 پسر و 15 دختر) که در مرکز کاردرمانی نگاه نوین در منطقه 12 شهر تهران در سال 1402 توسط روانسنج و روانشناس تشخیص رسمی گرفته بودند. تعداد 30 نفر از این کودکان (10 دختر و 20 پسر) با روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. کودکان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار سنجش مقیاس درجه بندی کانرز والدین (CPRS) و پرسشنامه پرخاشگری کودکان نلسون و فینچ (CIA) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای برنامه مداخله ای اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری را دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که برنامه مداخله ای اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر نارسایی توجه (01/0>P، 651/15F1.24 =) و پرخاشگری که شامل خرده مقیاس های ناکامی (01/0>P، 501/14= F1.24) پرخاشگری بدنی (01/0>P، 711/14 F1.24 =)، روابط با همسالان (01/0>P، 476/8 F1.24 =) و روابط با مراجع قدرت (01/0>P، 953/7 F1.24 =) بود تاثیر معنادار داشت. یافته های پژوهش بیانگر این بودند که درمانگران می توانند با قرار دادن بازی درمانی شناختی رفتاری در برنامه های آموزشی کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی زمینه را برای بهبود نارسایی توجه و پرخاشگری این کودکان فراهم سازند.کلید واژگان: بازی درمانی شناختی رفتاری, پرخاشگری, کودکان با اختلال کم توجهی, بیش فعالی, نارسایی توجهThis study aimed to determine the effectiveness of cognitive behavioral game therapy on attention deficit and aggression in children with attention deficit hyperactivity disorder. The present research method was a semi-experimental type with a pretest-posttest design with a control group. The study's statistical population included 60 children with attention deficit hyperactivity disorder (45 boys and 15 girls) who were officially diagnosed by a psychoanalyst and a psychologist at Negah Novin Occupational Therapy Center in district 12 of Tehran city in 2023. The sample size of 30 these children (10 girls and 20 boys) were selected by purposeful sampling. Children were randomly divided into two experimental (n =15) and control (n =15) groups. The instruments were the Conners Parent Rating Scale (CPRS) and the Nelson and Finch Children inventory for angry (CIA). The experimental group received a cognitive behavioral therapy intervention program for ten sessions of forty-five minutes, while the control group did not receive any intervention. Data analysis was performed by SPSS-24 software using descriptive statistics and covariance analysis methods. The results showed that the intervention program of cognitive behavioral game therapy had a significant effect on attention deficit ( P<0.01) and aggression subscales that includes frustration P<0.01), aggression body P<0.01), Relationships with Peers P<0.01), Relationships with Authority Figures . The findings of the present study indicated that therapists can improve the attention deficit and aggression of these children by including cognitive behavioral play therapy in the educational programs of children with attention deficit hyperactivity disorder.Keywords: Cognitive Behavioral Game Therapy, Aggression, Children With Attention Deficit Hyperactivity Disorder, Attention Deficit
-
Objective
The aim of this study was to assess the level of electronic mental health literacy among parents of preschool children and to investigate the relationship between their literacy level and their knowledge of common mental health disorders and their children's problems.
MethodsSurvey data were collected from 14 preschool children in Zanjan City and analyzed using descriptive statistical methods. Parents completed online mental health status questionnaires about their knowledge of common mental health disorders among children.
ResultsThe results indicated that the electronic mental health literacy of parents was high, while their knowledge of their children's mental health disorders was low. Only 8.6% of them were able to correctly diagnose all three disorders presented, and among them, 40% diagnosed attention-deficit/hyperactivity disorder, 20% diagnosed autism, and 6.35% diagnosed separation anxiety disorder. Parents with high levels of electronic mental health literacy were receptive to professional help and sought information to solve their children's behavioral problems. Children of parents with low electronic mental health literacy were more likely to experience higher rates of mental disorders. The risk of children of parents with low electronic mental health literacy being more prone to mental disorders.
ConclusionsThe research findings are used to inform stakeholders about the use of online resources in diagnosing children's mental health status and promoting timely intervention
Keywords: Electronic Mental Health Literacy, Mental Health Disorders, Attention-Deficit, Hyperactivity Disorder (ADHD), Autism Spectrum Disorders, Separation Anxiety Disorder -
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش والدین با رویکرد آدلر- درایکورس بر عملکرد شیوه رفتار با کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی می باشد. روش پژوهش کاربردی در دو مرحله که: در مرحله اول از نوع تحقیقات پس رویدادی (علی – مقایسه ای) و در مرحله دوم پس از تکمیل و تعیین جامعه هدف بر حسب نوع گردآوری داده ها از طرح های نیمه آزمایشی محسوب می شود. جامعه آماری موردمطالعه در مرحله اول دانش آموزان ابتدایی شهر ابهر در سال 1401-1402 می باشد. که بر اساس جدول کرجسی مورگان 380 نفر انتخاب گردید. در این مرحله از ابزار پرسشنامه اختلالات رفتاری فرم راتر (والدین- معلم) استفاده گردید. بعد همپوشانی دو فرم، 55 دانش آموز شناسایی شد. در مرحله دوم پژوهش؛ از والدین افراد شناسایی شده به صورت نمونه در دسترس30 نفر در دو گروه 15 نفره (گروه آزمایش و کنترل) انتخاب گردید. که به یکی از گروه ها (گروه آزمایش) بر اساس ابزار آدلر در 10 جلسه 90 دقیقه ای دوره آموزشی ارائه شد. ابزار مورداستفاده در این بخش تنظیم هیجانی و رابطه والد و کودک می باشد. در این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده و نتایج آماری با استفاده از نرم افزار آماری Spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی تحلیل کوواریانسی نمرات هیجان و نمرات تعادل والد فرزندی دانش آموزان در سطح 0/01 معنی دار شد. آموزش افرادی که بیشترین زمان را با کودک می گذرانند و از طرفی، در شکل گیری این مشکلات نیز نقش دارند؛ می تواند به کاهش مشکلات هیجانی و بهبود تعامل والدین با فرزندان بسیار یاری رسانند.
کلید واژگان: رویکرد آدلر- درایکورس, تنظیم هیجانی, روابط والد فرزندی, بیش فعالی, کمبود توجهJournal of New Strategies in Psychology and Educational Sciences, Volume:7 Issue: 21, 2024, PP 39 -52The purpose of this research is to investigate the effectiveness of parent training with the Adler-Drykours approach on the behavior of children with attention deficit hyperactivity disorder. Applied research method in two stages: in the first stage, it is a post-event type of research (causal-comparative) and in the second stage, after the completion and determination of the target population according to the type of data collection, it is considered as a semi-experimental project. The statistical population studied in the first stage is the elementary students of Abhar city in the year 1401-1402. 380 people were selected based on the Kargesi Morgan table. At this stage, the behavioral disorders questionnaire tool of the Rater form (parent-teacher) was used. After overlapping the two forms, 55 students were identified. In the second stage of research; 30 people were selected from the parents of the identified individuals as available samples in two groups of 15 people (experimental and control group). which was presented to one of the groups (experimental group) based on Adler's tool in 10 90-minute training sessions. The tool used in this section is emotional regulation and parent-child relationship. In this research, analysis of covariance test was used and statistical results were analyzed using 18Spss statistical software. The results of covariance analysis of emotion scores and parent-child balance scores of students were significant at the 0.1 level (p>0.1). Education of the people who spend the most time with the child and on the other hand, they also play a role in the formation of these problems; It can help to reduce emotional problems and improve the interaction of parents with children.
Keywords: Adler-Drykours Approach, Emotional Regulation, Parent-Child Relationships, Hyperactivity, Attention Deficit -
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های نقص توجه- بیش فعالی کودکان بر اساس صفات شخصیتی منش و تحریک پذیری مادران با توجه به نقش جنسیت بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه مادران دانش آموزان ابتدایی با نشانه های نقص توجه- بیش فعالی منطقه 5 و 7 شهر تهران در سال تحصیلی 99- 1398 بودند. تعداد 230 نفر با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سرشت و منش کلانینگر (1994)، پرسشنامه کانرز والدین (1999) و پرسشنامه تحریک پذیری باس و پلامین (1984) استفاده شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که میان صفات شخصیتی منش و تحریک پذیری مادران با نشانه های نقص توجه- بیش فعالی کودکان ارتباط معنادار وجود دارد (P≤0/001 ،β= 0/56). نتایج پژوهش همچنین نشان داد که جنسیت در تعامل با صفات شخصیتی منش و تحریک پذیری مادران نمی تواند نشانه های نقص توجه- بیش فعالی کودکان را پیش بینی کند (P≤0/001 ،β= 0/052). بر اساس نتایج یافته ها می توان چنین نتیجه گیری کرد که برخی از صفات شخصیتی منش مادران می تواند زمینه ساز نشانه های نقص توجه- بیش فعالی کودکان باشد. بنابراین توجه به صفات شخصیتی والدین می تواند در بهبود روند درمان کودکان دارای نشانه های نقص توجه- بیش فعالی موثر واقع شود.
کلید واژگان: نقص توجه- بیش فعالی, صفات شخصیتی منش, تحریک پذیری, جنسیتThis study set out to predict the symptoms of attention-deficit/hyperactivity disorder in children based on character traits and irritability of mothers according to gender roles. The present study had a descriptive-correlational design. The statistical population of the study was comprised of all mothers of elementary school students with symptoms of attention-deficit/hyperactivity disorder in Districts 5 and 7 of Tehran in the 2019-2020 school year. The sample was drawn using the purposive sampling method (N= 230). The research instruments included the Temperament & Character Inventory (Cloninger, 1994), Conners’ Adult ADHD Rating Scales (1999) and The EAS Temperament Questionnaire (Buss & Plomin, 1984). Descriptive statistics as well as multiple regression analysis were used to analyze the data. Data analysis showed that there was a significant relationship between character traits and irritability of mothers with symptoms of ADHD in children (β= 0.56, P≤0.001). The results also demonstrated that gender in interaction with mothers' character traits and irritability could not predict the symptoms of attention-deficit/hyperactivity in children (β= 0.052, P≤0.001). Based on the results, it can be concluded that some of the personality and character traits of mothers underlie the symptoms of ADHD in children. Therefore, paying attention to the personality characteristics of parents can prove helpful in the treatment of children with ADHD symptoms.
Keywords: Attention-Deficit, Hyperactivity Disorder, Character Traits, Irritability, Gender -
پژوهش حاضر باهدف ارزیابی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایشی و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر تهران در سال تحصیلی 1402 بودند و نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی (17 نفر چهارم ابتدایی و 13 نفر پنجم ابتدایی) بودند که از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره آوا و کسری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت انجام پژوهش دانش آموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند و اعضای هر دو گروه با استفاده از پرسش نامه خودتنظیمی (SLQ) توانا و موور ارزیابی شدند. سپس برنامه آموزش هوش هیجانی در 8 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای طی 8 هفته برای گروه آزمایشی اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند؛ در انتها پس آزمون از هر دو گروه اخذ گردید و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد آموزش هوش هیجانی به طور معناداری (0001/0>P) موجب بهبود مهارت های خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی می گردد؛ لذا پیشنهاد می شود متخصصان با قراردادن برنامه آموزش هوش هیجانی در برنامه درمانی و آموزشی دانش آموزان، زمینه ای برای بهبود توانایی خودتنظیمی این کودکان فراهم کنند.
کلید واژگان: اختلال نقص توجه, بیش فعالی, خودتنظیمی, هوش هیجانیThe aim of this study is to investigate the effectiveness of emotional intelligence training on self-regulation in student with Attention Deficit/Hyperactivity Disorder. The research method is a semi-experimental design with pre and post test measures involving experimental and control group. The statistical population consisted of all fourth and fifth grade students with ADHD in Tehran in year 2023. 30 students with ADHD (17 fourth graders and 13 fifth graders) were selected from Raha and Kasra Counseling Centers using purposive sampling and were randomly divided to experimental (15 students) and control group (15 students). Emotional intelligence training program consisting of 8 sessions lasting 45 to 60 minutes each over 8 weeks was implemented for the experimental group.To assess self regulation, Self-Regulation Questionnaire (SLQ) before and after the intervention were used. Subsequently,. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) with SPSS software. The results of the study indicate that emotional intelligence training significantly (P< 0.0001) improves the self-regulation skills of students with ADHD. Therefore, we suggeste that professionals incorporate emotional intelligence training programs into the therapeutic and educational programs for students with ADHD
Keywords: Self-Regulation, Attention-Deficit, Hyperactivity Disorder (ADHD), Emotional Intelligence -
هدف از انجام این تحقیق طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل بود. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته و از نظر شیوه اجرا اکتشافی بود. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نظریه داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی اساتید دانشگاهی و صاحب نظران حوزه مشاوره مدرسه و علوم تربیتی بودند که تعداد 15 نفر از آن ها بر اساس اصل اشباع نظر به صورت نظری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 2600 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 335 نفر از آن ها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته منتج از مفاهیم پالایش شده به دست آمده از کدهای اولیه بودند. مجموعه داده های به دست آمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در قالب 156 کد باز، 146 مفهوم، 12 مقوله و 6 طبقه بر اساس رویکرد سامان مند سازمان دهی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل تحت مقولات ویژگی های فردی و روان شناختی، مهارت های حرکتی، مهارت های اجتماعی، اختلال نقص توجه، راهبردهای آموزشی در سطح فردی، راهبردهای آموزشی در سطح بین فردی و ارتباطی، مداخلات دارویی و تغذیه ای، مداخلات فیزیولوژیکی و رفتاری، کنترل روان شناختی، تقویت توانایی های حرکتی و جسمانی، رشد روان شناختی و مشارکت اجتماعی دسته بندی و از نظر اعتباریابی برازش شدند (p<0.05). درنهایت پیشنهاد می شود از نتایج یافته های این پژوهش به عنوان یک راهنما و مسیر کلی برای بهبود نقص توجه و بیش فعالی توسط متخصصان در مدارس و نیز در سایر مراکز همچون مراکز خدمات روان شناختی، کلینیک های مشاوره و روان درمانی، مراکز بهزیستی، دانشگاه ها و... متناسب با موقعیت ها و زمینه های موجود استفاده شود.
کلید واژگان: طراحی, اعتباریابی, نقص توجه, بیش فعالی, دانش آموزان دوره ابتداییThe purpose of this research was to design and validate a model for improving attention deficit and hyperactivity in primary school students of Ardabil City. The research was applied in terms of purpose, mixed in terms of the nature of data, and exploratory in terms of execution method. In the qualitative part, the semi-structured interview and database theory have been used. The statistical population of the qualitative section was university professors and experts in the field of school counseling and educational sciences, 15 of whom were selected based on the principle of opinion saturation. The statistical population in the quantitative section was all the primary school teachers of Ardabil City in the academic year of 2023-2024 in the number of 2600 people, according to Morgan's table, 335 of them were selected based on stratified random sampling. The data collection tool in this research was a researcher-made questionnaire resulting from the refined concepts obtained from the primary codes. The data sets obtained after the continuous process of open, central, and selective coding were organized in the form of 156 open codes, 146 concepts, 12 categories and 6 classes based on a systematic approach. The findings of the research show the improvement pattern of attention deficit and hyperactivity in elementary school students of Ardabil city under the categories of personal and psychological characteristics, motor skills, social skills, attention deficit disorder, educational strategies at the individual level, educational strategies at the interpersonal and communication level, pharmaceutical interventions and nutrition, physiological and behavioral interventions, psychological control, strengthening motor and physical abilities, psychological growth and social participation were categorized and fit in terms of validation (p<0.05). Finally, it is suggested that the results of this research be used as a guide and a general path to improve attention deficit and hyperactivity by specialists in schools and in other centers such as psychological service centers, counseling and psychotherapy clinics, welfare centers, universities, etc. Use existing situations and contexts.
Keywords: Design, Validation, attention deficit, hyperactivity, elementary school students -
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تمرین های مبتنی بر تقویت چندحسی کنترل شناختی بر کاهش مشکلات حافظه و توجه در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه تعداد 30 نفر از کودکان مرکز توانبخشی پایا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت همتا قرار داده شدند و گروه آزمایش در معرض فعالیت های مبتنی بر تقویت چندحسی کنترل شناختی قرار گرفت و گروه کنترل تحت برنامه مداخله ای قرار نگرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس هوشی وکسلر کودکان (2013) و مقیاس درجه بندی اسنپ سوانسون نولان و پلهام (1980) نسخه چهار (SNAP-IV) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل کواریانس چند متغیری بود. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون توجه و حافظه در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح معناداری 01/0 وجود داشت. می توان نتیجه گرفت که تمرینات مبتنی بر تقویت چندحسی کنترل شناختی تاثیر قابل قبولی در بهبود مشکلات حافظه کاری و دقت و توجه کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است.
کلید واژگان: اختلال نقص توجه, بیش فعالی. تقویت چندحسی کنترل شناختی, توجه, حافظه کاریThe present study was conducted to determine the effectiveness of exercises based on multisensory strengthening of cognitive control on reducing memory and attention problems in children with attention-deficit/hyperactivity disorder. The semi-experimental research method was done with a pre-test-post-test and control group. The statistical population of the study was children with attention-deficit/hyperactivity disorder in Tehran in 2023. The sample size of 30 children from Paya Rehabilitation Center was selected by the available sampling method and they were placed in two experimental and control groups, and the experimental group was exposed to activities based on multisensory strengthening of cognitive control, and the control group was subjected to There was no intervention program. The tools used in this research were the Wechsler Children's Intelligence Scale (2013) and the SNAP-Swanson Nolan and Pelham (1980) version four (SNAP-IV) rating scale. The data analysis method was multivariate covariance analysis. The findings showed that by controlling the effect of the pre-test, there was a significant difference between the average of the post-test of attention and memory in the two experimental and control groups at a significance level of 0.01. It can be concluded that exercises based on the multisensory strengthening of cognitive control had an acceptable effect in improving working memory problems and the accuracy and attention of children with attention-deficit/hyperactivity disorder.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Multisensory Enhancement Of Cognitive Control, Attention, Working Memory -
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی گری ابعاد ظرفیت تاملی در رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و استرس والدگری در والدین دارای فرزند با اختلال نقص توجه-بیش فعالی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری و جامعه پژوهش والدین کودک با اختلال نقص توجه-بیش فعالی شهر یزد در سال 1401 بودند. ازاین بین نمونه ای به تعداد 295 پدر و مادر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های تجربه ی روابط نزدیک برنان و همکاران (1998)، ظرفیت تاملی والدین لویتن و همکاران (a2017) و استرس والدگری آبدین (1995) را تکمیل نمودند. در گام بعد داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر و تجزیه وتحلیل چند گروهی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تحلیل داده نشان داد در هر دو گروه مادران و پدران، پیش ذهنی سازی نقش میانجی گری را در رابطه ی بین سبک دلبستگی اضطرابی و استرس والدگری در پدران و مادران کودکان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی ایفا کرد. همچنین تجزیه وتحلیل چندگروهی نقش جنسیت والدین را تایید کرد. چنانکه در تفاوت این دو گروه، مسیر دلبستگی اجتنابی به استرس والدگری گروه مادران برخلاف گروه پدران معنادار شد. درنتیجه می توان بیان کرد، در هر دو گروه مادران و پدران دلبستگی اضطرابی نقش مهمی در افزایش پیش ذهنی سازی در مورد کودکان دارای اختلال دارد و از این طریق استرس والدگری را افزایش می دهد.
کلید واژگان: اختلال نقص توجه-بیش فعالی, استرس والدگری, ظرفیت تاملی والدین, دلبستگی ناایمنThe aim of this study is to investigate the mediating role of the dimensions of reflective functioning in the relationship between insecure attachment styles and parenting stress in parents of child with attention deficit/hyperactivity disorder. The method of the current research was correlation-structural equation modeling and the research population included parents of children with attention deficit/hyperactivity disorder in Yazd city in 1401. Among them, the sample consisted of 295 fathers and mothers of these children selected using convenient method and fulfilled the questionnaires of experience of close relationships by Brennan et al. (1998), Parental reflective functioning by Luyten et al. (2017) and parents stress by Abidin (1995), in person or online. In the next step the data was analyzed using the statistical method of path analysis and multi-group analysis. The findings of the research showed that in both groups of mothers and fathers, pre-metallization can play a mediating role in the relationship between insecure anxious attachment style and parenting stress in fathers and mothers of children with attention deficit/hyperactivity disorder. Also, multi group analysis confirmed the role of parents' gender, and in the difference between these two groups, the path of avoidant attachment to parenting stress was significant in the mothers' group as opposed to the fathers' group. As a result, according to the findings, it can be said that in both groups of mothers and fathers, anxious attachment plays an important role in increasing pre-mentalization about children with disorders and thus increases the stress of parenting.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Parenting Stress, Parental reflective functioning, insecure attachment style. -
هدف از این پژوهش اثربخشی نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر توجه پایدار کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان سنین 9 تا 11 ساله با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی اجرا شد در حالیکه گروه گواه در فهرست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز (2007) و آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه (2018) بود. نتایج نشان داد که بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر بهبود توجه پایدار در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود توجه پایدار در کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
کلید واژگان: نمایش درمانی, ذهنی سازی, توجه پایدار, اختلال نارسایی توجه, بیش فعالیThe purpose of this research was the effectiveness of mentalization-based drama therapy on the sustained attention of children with attention deficit/hyperactivity disorder. The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and follow-up with a control group. The statistical population of the research included all students aged 9 to 11 years old with attention deficit/hyperactivity disorder in Zanjan city in 2023. The sample size includes 30 subjects (15 subject in the experimental group and 15 subject in the control group) from the statistical population were selected by purposeful sampling and were placed in two control and experimental groups. For the experimental group, the developed drama-therapy package based on mentalization was implemented, while the control group remained on the waiting list. The research tools included Connors Attention Deficit Hyperactivity Disorder Questionnaire (2007) and integrated visual and auditory continuous performance test (1995). The results showed that the drama therapy package based on mentalization had a significant effect on improving sustained attention in the post-test and follow-up stages. The findings of this research provide useful information regarding the drama therapy package based on mentalization, and counselors and psychologists can use this intervention to improve sustained attention in children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Keywords: drama therapy, mentalization, emotion regulation, attention deficit, hyperactivity disorder.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.