به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "constitutional poetry" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • رقیه فراهانی*
    در ادبیات منظوم فارسی برخی از دیوان های شاعران کامل نیست و پاره ای از اشعار شاعران عموما در گوشه و کنار و در منابع و اسناد گوناگون دیده می شود که به هر سبب، در دیوان های آن شاعران ثبت نشده است. این امر خود را به ویژه در دوره ادبیات مشروطه نشان می دهد؛ با این حال، خوشبختانه در دوره مشروطیت به سبب وفور نشریات و ثبت شدن بعضی از اشعار در آن ها، بخش درخور توجهی از شعرهای تعدادی از شاعران دوره یادشده به دست آمده است که در دیوان های آن ها ضبط نشده است. بر این پایه، نویسنده در سلسله مقالاتی تلاش کرده است ضمن بررسی علل ناقص بودن دیوان های شعری دوره مشروطیت، اشعار تازه یافته را از برخی شاعران دوره یادشده، با استناد به نشریات آن عصر به دست دهد. شماره نخست این سلسله مقالات، به اشعار نویافته محمدتقی بهار و حسن وحید دستگردی اختصاص دارد.
    کلید واژگان: شعر فارسی, شعر دوره مشروطه, شعر نویافته, محمدتقی بهار, حسن وحید دستگردی
    Roghayeh Farahani *
    In Persian poetry, some poets' divans are incomplete, and some of their poems are scattered across various sources and documents that, for various reasons, have not been included in their divans. This issue is particularly evident in the literature of the Mashruteh (Constitutional) period. However, fortunately, due to the abundance of periodicals during the Constitutional era and the recording of some poems in them, a significant portion of the works of several poets from that period, which were not included in their divans, has been recovered. Based on this premise, the author has undertaken a series of articles aiming to explore the reasons behind the incomplete nature of divans from the Constitutional period and to present newly discovered poems by some poets of that era, referencing the periodicals of that time. The first article in this series is dedicated to the newly found poems of Mohammad-Taqi Bahar and Hasan Vahid Dastgerdi.
    Keywords: Persian Poetry, Constitutional Poetry, Newly Discovered Poems, Mohammad-Taqi Bahar, Hasan Vahid Dastgerdi
  • هویت بخشی» در شعر سید اشرف الدین گیلانی (نسیم شمال) (بر اساس الگوی کارگزاران اجتماعی ون لیوون)
    طاهره میرهاشمی *، زهرا رجبی

    سید اشرف الدین گیلانی (1249 1312 ش) از شاعران تاثیرگذار عصر مشروطه است که با انتشار روزنامه سیاسی اجتماعی و سراسر منظوم نسیم شمال نقش موثری در بیدارسازی مردم روزگار خود داشت. هویت بخشی یکی از مولفه های گفتمان مدار سروده های اوست که خود زیرشاخه مولفه کلی تری به نام طبقه بندی محسوب می شود. در پژوهش حاضر نگارندگان با بهره گیری از الگوی بازنمایی کارگزاران اجتماعی ون لیوون (1996) به بررسی این مولفه گفتمان مدار در شعر سید اشرف الدین گیلانی پرداخته اند و کوشیده اند به این پرسشها پاسخ دهند: مولفه گفتمان مدار هویت بخشی در شعر سید اشرف منجر به بازنمایی کدام کارگزاران اجتماعی شده است؛ 2. این مولفه چه کاربردی در شعر سید اشرف داشته است. مطابق داده های پژوهش مولفه گفتمان مدار هویت بخشی در شعر نسیم شمال منجر به بازنمایی کارگزاران متعددی شده که برخی از این کارگزاران عبارتند از: مردم ایران، زنان و دختران، تهیدستان، کودکان و جوانان، مسلمانان، بیوه زنان، اطفال فقیران، بچه های یتیم، مادران داغدار و... . او با بهره گیری از هویت بخشی افزون بر این که موضع خود نسبت به گروه ها و طبقات مختلف و رابطه متقابل این گروه ها و طبقات را با خود و سروده هایش نشان داده است، به ترسیم و بازنمایی وضعیت نامطلوب بسیاری از کارگزاران اجتماعی هم روزگار خویش پرداخته و ضمن انتقاد از وضع موجود، این کارگزاران را که اغلب عامه مردم و مخاطب اصلی شعر نسیم شمال بوده اند به تلاش برای کسب وضعیتی مطلوب فراخوانده است.

    کلید واژگان: ادبیات مشروطه, سید اشرف الدین گیلانی, تحلیل گفتمان انتقادی, الگوی کارگزاران اجتماعی ون لیوون, طبقه بندی, هویت بخشی.
    Identification«in the poem of Seyyed Ashraf al-Din Gilani (Nasim Shomal)) Based on The representation of social actors of Van Leeuwen(
    Tahere Mirhashemi *, Zahra Rajabi

    Seyyed Ashraf al-Din Gilani (1249-1312) is one of the influential poets of the constitutional era Which had an effective role in awakening the people of its time With the publication of the political-social newspaper Nasim E Shomal. »Identification« is one of the discourse-based components of his poems which is itself a sub-category of a more general component called "classification". In the present research Authors using the Van Leeuwen,s (1996) model of representation of social actors to study the »Identification« in the poem of Seyyed Ashraf al-Din Gilani and to answer these questions: 1. This Discoursive Structures has led to the representation of which social actors in Nasim Shomal's poetry; 2. What is the use of Identification in Seyyed Ashraf's poetry? According to the research data, different types of Identification (Classification, Relational identification and Physical identification) have led to the representation of several social actors in Nasim Shomal poetry, some of which are: Iranians, women and girls, the poor, children and youth, Muslims (Classification); Widows, poor children, orphans, bereaved mothers (Relational identification) and Golrkhan, Lalehrkhan, Mahroyan (Physical identification). Using this discourse-based component, he represented the unfavorable situation of many of his contemporary social actors and, while criticizing the current situation, called on these actors, who were often the general public and the main audience of Nasim Shomal's poetry, to strive for a favorable position.

    Keywords: Constitutional Poetry, Seyyed Ashraf Al-Din Gilani, Critical Discourse Analysis, Van Leeuwen&#039, S Model Of Social Actors, Classification, Identification
  • علی قائم پناه تاج آبادی، مریم غلامرضا بیگی*، مجید حاجی زاده عسکری

    سید محمد رضامیرزاده عشقی، شاعر، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی در سال 1273 ه..ش در همدان به دنیا آمد. وی از چهره های سرشناس و پرشور عصر مشروطه در ایران به شمار می رود. عاطفه و موسیقی در شعر وی با هم پیوندی ناگسستنی و صنایع ادبی و علوم معانی در شعرش نقش برجسته ای دارند. آنچه در شعر عشقی نمایان است، جنبه اجتماعی شعر اوست به گونه ای که محتوای اجتماعی - سیاسی اشعارش با زندگی مردم معاصر، پیوند خورده است. نویسنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای، انواع جملات خبری و انشایی با استفاده از وام واژگان غربی را در اشعار عشقی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عشقی در جمله های خبری و انشایی با استفاده از وام واژگان غربی و با تصویرسازی و مضمون آفرینی، با زبان طنز و کنایه به نقد مسائل اجتماعی و سیاسی، نابسامانی اوضاع مملکت و دخالت بیگانگان در امور حکومتی پرداخته و به خوبی توانسته است، تصاویر شعری را در خدمت آرمان های اجتماعی و سیاسی خود به کار گیرد و انتقادهای تند سیاسی را در قالب جمله های خبری و انشایی بیان کند.

    کلید واژگان: میرزاده عشقی, شعر مشروطه, معانی و بیان, جمله های خبری و انشایی, واژگان غربی
    Ali Ghaempanahtajabadi, Maryam Gholamreza Beigi *, Majid Hajizadeh Askari

    Seyyed Mohammad Rezamirzadeh Eshghi, an Iranian poet, writer and journalist, was born in Hamedan in 1273 AH. He is one of the famous and passionate figures of the constitutional era in Iran. Emotion and music are inextricably linked in his poetry, and literary arts and semantic sciences play a prominent role in his poetry. What is evident in Eshghi's poetry is the social aspect of his poetry in such a way that the socio-political content of his poems is connected with the life of contemporary people. In this research, the author is trying to evaluate and analyze all kinds of news and essay sentences using western words in love poems in a descriptive-analytical and library method. The results of the research show that Eshghi has criticized the social and political issues, the chaos of the country and the interference of foreigners in government affairs in his news and essays by using western vocabulary and by using imagery and creating themes, using the language of humor and irony. use poetic images in the service of his social and political ideals and express sharp political criticisms in the form of news and essays.

    Keywords: Mirzadeh Eshghi, Constitutional Poetry, Meanings, Expression, News, Essay Sentences, Western Vocabulary
  • حسن علیزاده، رامین صادقی نژاد *، مریم محمدزاده
    زمینه و هدف

     از شاخصه های سبکی شعر دوره مشروطه، کاربرد واژه های اروپایی(فرانسوی، انگلیسی، روسی) است که با عوامل مختلف در شعر شاعران مورد استفاده قرار گرفت و زبان فارسی را تحت تاثیر قرار داد. در این مقاله با هدف بررسی جایگاه، تغییرات و تحولات این واژه ها و تاثیر آنها بر زبان فارسی، اشعار شاعران جریان مشروطه بررسی شده است.

    روش مطالعه

     گردآوری اطلاعات مقاله با مطالعه کتابخانه ای انجام شده و نگارش آن به روش توصیفی تحلیلی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل اشعار ده شاعر برجسته دوره مشروطه است و از منظر سبک شناسی واژه، واژه های اروپایی در شعرشان بررسی شده است.

    یافته ها

     در جریان شعر مشروطه، به طور تقریبی از سال 1285 تا 1300 ش، واژه های اروپایی شاخصه سبکی یافته اند و در دیوان همه شاعران دیده میشوند. فراوانی این واژه ها در واژه های خاص مربوط به اسامی اشخاص، مکانها، القاب و اصطلاحات روزمره، واژه های مربوط به حوزه سیاست، امور نظامی و اقتصادی، واژه های مربوط به حوزه فرهنگ و زندگی اجتماعی میباشد. شاعران به دلایل مختلفی از جمله: ایجاد مضمون تازه، ضرورت کاربرد واژه در نبود معادل فارسی، علاقه به کاربرد واژه با وجود واژه معادل، تصنع و تجددخواهی، از واژه ها در محتوای سیاسی، اجتماعی، غنایی استفاده کردند. برخی شاعران نیز به کاربرد واژه ها بی علاقه بودند. این واژه ها در مقایسه با معادلهای فارسی با ترجمه لفظی همزمان با معادل فارسی استفاده شدند و در مواردی معادل فارسی یا عربی فراوانی بیشتری یافته است. تحولات این واژه ها بعد از دوره مشروطه به سه صورت دیده میشود: 1 واژه ها با تغییر مضمونی و معادل سازی از زبان فارسی حذف شدند2 مواردی با تغییر جزئی مورد استفاده قرار گرفتند. 3 اغلب واژه های ساده که در حوزه فرهنگ و زندگی اجتماعی مردم بودند ماندگار شدند و امروزه رایج هستند.

    نتیجه گیری

     واژه های اروپایی در حوزه سیاست، امور نظامی، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد به دلایل مختلفی از جمله تجددخواهی، ضرورت کاربرد، زیبایی سازی، در شعر شاعران مشروطه آمده است. تحولات آنها بعد از مشروطه به سه گونه: متروک شدن بعد از مشروطه، معادل سازی با واژه های فارسی و تثبیت شدن در ساختار فارسی میباشد.

    کلید واژگان: شعر مشروطه, واژه, اروپایی, معادل, تحول
    Hassan Alizadeh, Ramin Sadeghinejad *, Maryam Mohammadzadeh
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    one of the stylistic attributes of constitutional period poetry is the use of European words (French, English, Russian) which were used by different factors in poets" poetry. and influenced the Persian language. In this article, with the aim of investigating the position, changes and evolutions of these words and their influence on the Persian language, the poems of the poets of the constitutional Current have been analyzed.

    METHODOLOGY

     The collection of article information was done in a library manner and it was written with a descriptive and analytical approach. The statistical population of the research includes the poems of ten prominent poets of the constitutional period, and European words have been examined in their poems from the point of view of word stylistics.

    FINDINGS

     In the course of constitutional poetry, approximately from 1285 to 1300 AD, European words have become a stylistic feature and can be seen in the Diwan of all poets. The Frequency of these words in special words related to the names of persons, places, Epithet and everyday terms(Idiom), words related to the field of politics, military and economic affairs, words related to the field of culture and social life. Poets used words in political, social, and lyrical content for various reasons, such as: creating a new theme, the necessity of using the word in the absence of a Persian equivalent, interest in using the word despite the existence of an equivalent word, artificiality and modernism. Compared to Persian equivalents, these words were used with translation at the same time as Persian equivalents, and in some cases, Persian or Arabic equivalents are more common. The evolution of these words after the constitutional period can be seen in three ways: 1- The words were removed from the Persian language with a change in theme and equivalence, 2- Some were used with a slight change. 3- Most of the words that were in the field of culture and social life of the people remained and are common today.
     

    CONCLUSION

     European words are used in the fields of politics, military, society, culture, and economy for various reasons, modernism, the necessity of application, and beautification, in the poetry of constitutional poets. Their developments after the constitution are of three types: abandonment after the constitution, equalization with Persian words and stabilization in the Persian structure.

    Keywords: Constitutional Poetry, Word, European, Equivalent, Transformation
  • محمدرضا مهدی زاده، بهرام پروین گنابادی *، مریم محمدی
    زمینه و هدف

    یکی از جریانهای مهم و اساسی شعر معاصر، شعر نمادین یا سمبولیک میباشد. طبق نظر بسیاری از منتقدان و صاحب نظران، از دلایل اصلی گرایش و توجه شاعران معاصر به شعر نمادین، تغییر و تحول فضای سیاسی و اجتماعی ایران در دوران معاصر است. افزون بر این نظر میتوان آشنایی شاعران بصورت اندک اندک با جریانهای شعری اروپایی و مکتب سمبولیسم نیز اشاره کرد. در دوران مشروطه کاربرد نماد بویژه نمادهای مرتبط با عناصر طبیعی و چهارگانه در خدمت بیان مقاصد و اهداف سیاسی-اجتماعی شاعران قرار گرفته است؛ از این رو هدف پژوهش پیش رو بررسی عناصر چهارگانه طبیعت (آب، باد، خاک، آتش) در شعر مشروطه (اشعار میرزاده عشقی، نسیم شمال و عارف قزوینی) است تا مشخص شود چگونه شاعران این دوران از این عناصر در جهت تبیین مقاصد سیاسی و اجتماعی بهره برده اند.

    روش مطالعه

    این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای و شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است.

    یافته ها

    توجه به عناصر اربعه همواره در میان فرهنگ و باور ملل گوناگون و از جمله ادیبان و شاعران ایرانی جایگاه و نقش پررنگی داشته است و سبب به وجود آمدن اندیشه ها، تصورات و مفاهیم عمیق و قابل توجهی شده است. این عناصر در شعر فارسی در ادوار گوناگون به اشکال گسترده و هنری نمود پیدا کرده است. در دوران مشروطه، بویژه اشعار میرزاده عشقی، عارف قزوینی، و نسیم شمال، نمادپردازی با بهره گیری از عناصر طبیعت در راستای توجه به مسایل سیاسی-اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.

    نتیجه گیری

    میرزاده عشقی، نسیم شمال و عارف قزوینی با توجه به چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش مفاهیمی چون وطن، ویرانگری و عصیان شاهان و حاکمان ظالم، نابودی میهن، از دست رفتن آزادی و استقلال کشور و استعمار آن توسط بیگانگان را به تصویر کشیده اند.

    کلید واژگان: ادبیات سیاسی, شعر مشروطه, عناصر چهارگانه, نمادپردازی
    M.R. Mehdizadeh, B. Parvin Gonabadi*, M. Mohammadi
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    One of the important and fundamental currents of contemporary poetry is symbolic or symbolic poetry. According to many critics and experts, one of the main reasons for the tendency and attention of contemporary poets to symbolic poetry is the change and evolution of the political and social atmosphere of Iran in the contemporary era. In addition to this opinion, we can also mention the familiarity of poets with European poetic trends and the school of symbolism. During the constitutional era, the use of symbols, especially symbols related to natural and four elements, served to express the political-social intentions and goals of poets. Therefore, the purpose of the upcoming research is to examine the four elements of nature (water, wind, Soil, fire) in constitutional poetry in order to specify how the poets of this era have used these elements to explain their political and social goals.

    METHODOLOGY

    This article is based on library studies and descriptive-analytical method.

    FINDINGS

    Paying attention to the four elements has always had a prominent place and role among the culture and beliefs of various nations, including Iranian writers and poets, and has caused deep and significant thoughts, ideas and concepts to appear in Persian poetry in various periods. It has appeared in wide and artistic forms. During the constitutional era, especially the poems of Mirzadeh Eshghi, Aref Qazvini and Nasim Shomal, symbolization using the elements of nature has been paid attention to in order to pay attention to social and political issues.

    CONCLUSION

    Mirzadeh Eshghi, Nasim Shomal and Aref Qazvini, according to the four elements of water, wind, earth and fire, concepts such as homeland, destruction and rebellion of kings and tyrannical rulers, the destruction of the homeland and the loss of freedom and independence of the country and its colonization by foreigners have depicted.

    Keywords: political literature, Constitutional poetry, Four elements, Symbolization
  • زهرا نوری*

    از مهم ترین تحولات شعر فارسی بعد از انقلاب مشروطه توجه به مسایل سیاسی اجتماعی کشور است. شاعران مشروطه خواه، همگام با تحولات جامعه، شعر را در خدمت مشروطه و انعکاس حوداث اجتماعی قرار دادند. یکی از پرتکرارترین مضامین نیز توصیف قیام مردم آذربایجان به سرداری ستارخان علیه محمدعلی قاجار است که در ادبیات مشروطه جایگاه ویژه دارد. ستارخان، بر پایه عقیده مردم داری مبارزه را آغاز کرد و همراهان او نیز بر پایه منش جوانمردی و مبارزه با ظالمان و بیگانگان به پا خاستند و با سخت ترین مبارزه، مقاومت، تحمل قحطی، شکنجه، اهانت و توهین قیام را ادامه دادند. مهمترین عملکرد ستار این بود که در جریان لشکرکشی دولت قاجار به تبریز، یازده ماه شهر را نگه داشت و در مقابل هرگونه متجاوزی جنگید. بعد از ستارخان نیز محمد خیابانی علیه حکومت قاجار قیام کرد. حوادث تبریز و مقاومت ستار از دید شاعران دور نماند. شاعران برجسته از جمله محمدتقی بهار، عارف قزوینی، ادیب الممالک فراهانی، وحید دستگردی، میرزاده عشقی، نسیم شمال، فرخی یزدی از شاعران این دوره هستند که به مسایل آذربایجان توجه کرده اند. در این مقاله با مطالعه کتابخانه ای سیمای آذربایجان در اشعار آنها بررسی شده است. نتایج بررسی نشان می دهد: شعرشان بازگویی غیرمستقیم وقایع آن دوران است، محوریت اشعار پیرامون وصف قیام آذربایجان، مقابله ستارخان با حکومت قاجار و دولت روس، نکوهش استبداد محمدعلی شاه، وصف فجایع روسیه در تبریز، قحطی تبریز، نکوهش عثمانی و انگلیس، ستایش مقاومت مردمی، وصف مبارزان ملی و همدردی با مردم آذربایجان می باشد.

    کلید واژگان: آذربایجان, تبریز, شعرمشروطه, استبداد, قیام ستارخان
    Zahra Nouri *

    One of the most important developments in Persian poetry after the constitutional revolution is the attention to the political and social issues of the country. Pro-constitutionalist poets, along with the changes in society, wrote poems for the constitution and paid attention to social events. One of the most frequent themes is the description of the uprising of the people of Azerbaijan led by Sattar Khan against Muhammad Ali Qajar, which has a special place in constitutional literature. Sattar Khan started the uprising and his companions also stood up and continued the uprising with the hardest struggle, resistance, enduring famine, torture, insults and insults. The most important performance of Sattar was that he resisted and fought for eleven months during the campaign of the Qajar government to Tabriz. After Sattar Khan, Mohammad Khayabani revolted against the Qajar government. The events of Tabriz and Sattar resistance were not far from the eyes of the poets. Prominent poets such as Mohammad Taqi Bahar, Aref Qazvini, Adib al-Mamalek Farahani, Vahid Dastgerdi, Mirzadeh Eshghi, Nasim Shamal, Farrokhi Yazdi are among the poets of this period who paid attention to the issues of Azerbaijan. . The results show: Describing the Despotism of Mohammad Ali Shah, Denunciation of Russia, praising the people's resistance against internal Despotism and the presence of characters in the country, praising Sattar Khan and sympathizing with the people are important components in relation to Azerbaijan in the poetry of the constitutional period.

    Keywords: Azerbaijan, Tabriz, constitutional poetry, tyranny, Rebellion Sattar Khan
  • حامد نوروزی*، وجیهه زمانی بابگهری، کلثوم قربانی جویباری، حسین فرزانه پور
    پژوهشگران از دیرباز، دیدگاه های مردان و مردسالارانه حاکم بر جامعه را دلیل عمده عدم مشارکت سیاسی زنان مطرح نموده اند. پرداختن به انگاره های ذهنی می تواند به شناخت دیدگاه های افراد هر جامعه، نسبت به خود یا دیگران، کمک نماید. با بررسی این نوع انگاره-ها می توان به دلایل کمرنگ بودن حضور زنان در عرصه های سیاسی بهتر پی برد. از زمان مشروطه، بحث حضور زنان در جامعه، ملموس تر مطرح گردید و بسیاری از شاعران زن و مرد، به مباحث مختلف سیاسی از جمله مشارکت زنان ورود کردند. پژوهش حاضر، اشعار همین دسته از شاعران را مورد ارزیابی قرار داده و انگاره های ذهنی آنان را نسبت به مشارکت سیاسی زنان بررسی می نماید. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و تحلیل داده ها بر اساس روش تحلیل مضمون صورت پذیرفته است. بر این اساس، انگاره های ذهنی شخصی شاعران مرد که شامل دو مضمون کلی «فعال بودن زنان» و « منفعل بودن زنان» می باشد، با انگاره های ذهنی خویشتن شاعران زن (از منظر دیگری و از منظر خود) مورد بررسی قرار گرفتند و انگاره های متضاد و مشابه بین این دو قشر، شناسایی شدند. یافته های حاصل نشان می دهد اکثر شاعران مرد، به مشارکت زنان از جمله در امور سیاسی کشور، توجه عمیق داشته و مشوق زنان جهت حضور فعال در اداره امور کشور بودند، اما شاعران زن، ضمن آنکه انواع حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی را برای زنان قائل بودند، جنس زن را از دید مردان، ناتوان، کم عقل و حقیر، پنداشته و خطاب می کنند. به نظر می رسد دلیل کمرنگ بودن مشارکت سیاسی زنان را در این عامل، می توان جستجو کرد.
    کلید واژگان: شعر مشروطه, مشارکت سیاسی, زنان, انگاره های ذهنی, روانشناسی شناختی
    Hamed Noruzi *, Vajiheh Zamani Babgohari, Kolsoom Ghorbani Jouybari, Hossein Farzanepour
    Researchers have always pointed out the patriarchal views ruling the society as the main reason for women's lack of political participation. Dealing with mental schemas can help to understand the views of people of any society, towards themselves or others. By examining these types of schemas, one can better understand the reasons for the low presence of women in political arenas. Since the time of the constitution, the issue of women's presence in the society has been raised and many male and female poets have entered into various political issues including women's participation. The present study evaluates the poems of this group of poets and examines their mental schemas regarding women's political participation. This research is descriptive-analytical and data analysis is based on thematic analysis method.And the personal mental schemas of male poets (women's activeness and women's passiveness) were examined with the female poets' own mental schemas (from another perspective and from their own perspective). Contrasting and similar schemas between these two strata were identified. The findings show that most of the male poets paid deep attention to the participation of women in the country's political affairs and believed in the active presence of women in the administration of the country's affairs.But female poets, while demanding all kinds of personal, social and political rights for women, have considered the female gender worthless from the eyes of men. It seems that the reason for the lack of political participation of women can be found in this factor.
    Keywords: Constitutional Poetry, Political Participation, Women, Mental Schemas, Cognitive Psychology
  • یعقوب پازنده میاری، مسعود مهدیان*، ملیحه مهدوی
    در بحبوحه انقلاب مشروطه ترویج اندیشه هایی همچون آزادی، ظلم ستیزی، توجه به حقوق مردم، پاسخگویی مسیولین و تاسیس مجلس از مهمترین خواسته های طیف های مختلف جامعه تلقی می گردید. در این میان، شعرای عهد مشروطه با ادبیات سیاسی خود، به یکی از مهمترین آبشخورهای تهییج مردم، بیداری و تظلم خواهی آنان مبدل گردیدند. نویسندگان در این مقاله تلاش کرده تا با بهره گیری ازروش تحلیلی توصیفی اندیشه های سیاسی اشعار ادیب الممالک فراهانی، وحید دستگردی و ملک الشعرای بهار را بررسی و تحلیل نمایند. فرضیه ای که نویسندگان به بوته آزمایش گذارده اند تاکیدی است بر این مسیله که نخست؛ مهم ترین مولفه های سیاسی شعر وحید وطن دوستی است. دوم؛ مهم ترین مولفه های سیاسی شعر بهار انتقاد از وضع کلی اجتماع است و نهایتا اینکه مهم ترین مولفه های سیاسی شعر ادیب پند و اندرز به حاکمان همراه با انتقاد است. یافته های مقاله نشان می دهد کانون اندیشه های سیاسی این سه شاعر حول هفت محور وطن، وحدت، مشروطیت و مجلس، استبداد ستیزی، نفی استعمار، آزادی و عدالت می چرخد.
    کلید واژگان: اشعارمشروطه, گفتمان شعری, ادیب الممالک فراهانی, وحید دستگردی, ملک الشعرای بهار
    Yaghoub Pazandeh Miari, Masoud Mahdian *, Maliheh Mahdavi
    In the midst of the Constitutional Revolution, the promotion of ideas such as freedom, oppression, respect for the rights of the people, accountability of officials, and the establishment of parliament was considered to be one of the most important demands of various sections of society. In the meantime, the poets of the constitutional era, with their political literature, became one of the most important sources of people's excitement, awakening, and oppression. In this article, the authors have tried to study and analyze the poems of Adīb-al-Mamālek Farahani, Vahid Dastgerdi, and Malek osh-Sho'arā Bahār by using a descriptive-analytical method. The hypothesis that the authors have examined in their poetry emphasizes that first, the most important political component of Vahid's poetry is patriotism. Second, the most important political component of Bahar's poetry is criticism of the general state of society, and finally, the most important political components of Adīb 's poetry are pieces of advice to rulers accompanied by criticism. Findings of the article show that political thoughts of these three poets revolve around the seven axes of homeland, unity, constitutionalism and parliament, anti-authoritarianism, denial of colonialism, freedom, and justice.
    Keywords: Constitutional Poetry, Poetic Discourse, Adīb-al-Mamālek Farahani, Vahid Dastgerdi, Malek osh-Sho'arā
  • مریم جعفری*، مهبود فاضلی، نسرین فقیه ملک مرزبان

    این پژوهش به بررسی مفهوم سازی مشروطه در شعرهای میرزاده ی عشقی و عارف قزوینی می پردازد. برای فهم بخشی از تفاوت نگاه شاعران دوره ی مشروطه، دو شخصیت متفاوت چه ازنظر جهان بینی و خواست ها و چه ازنظر خاستگاه و طرز زندگی و رفتارهای شاعری انتخاب شده که حجم دیوان اشعارشان نیز به هم نزدیک است. پرسش پژوهش حاضر این است که عارف قزوینی و میرزاده ی عشقی برای بیان دیدگاه های خود درباره ی مشروطه از چه بافت نحوی استفاده و چگونه آن را مفهوم سازی کرده اند؟ دامنه های مفهومی و گفتمان آن ها در این موضوع مشترک چه تفاوت هایی با هم دارد؟ برای رسیدن به پاسخ ابتدا کلمه ی مشروطه و ترکیبات آن از دیوان دو شاعر استخراج شدند و سپس بافت نحوی و دامنه های مفهومی در عبارات و بندهایی که شامل این کلمه بودند و همچنین با نظر به کل شعر، همراه با آمیزه های مفهومی آن ها بر اساس تلفیق نظرات لانگاکر و فوکونیه و ترنر بررسی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که کنشگران مشروطه در شعر میرزاده ی عشقی، «آن فتنه ز مشروطه» و خود «مشروطه»، «من» و «ما» (پدر مریم و پسرانش در سه تابلوی مریم) و «مردم مشروطه خواه» هستند؛ اما در شعر عارف قزوینی، معشوق (مستتر)، خود «مشروطه»، محمدعلی شاه (در ضمیر) و وطن دوستان کنشگرند. در آمیزه ی مفهومی، مفهوم مشروطه در شعرهای میرزاده ی عشقی قانون، فرمان، خدا، معشوق، فرزند، موجود زنده، زمان و آرمان و هدف هستند؛ اما عارف قزوینی مفهوم مشروطه را با مجرم یا متهم، موجود زنده، کار، فرمانروایی و حکومت، معشوق، بهار یا باغبان، خواست و آرزو، یوسف و قدرت عشق آمیخته است. میرزاده ی عشقی از دامنه های مفهومی واقعی تری استفاده کرده که به فضاهای مفهومی خود مشروطه بیشتر مربوطند؛ اما عارف قزوینی با نگاهی سنتی تر و بعضا جدید، از دامنه های مفهومی مختلفی که ترکیبی از عناصر طبیعت و عشق و سیاست و همچنین اعتقاد به تقدیر و عاملی بیرون از اراده ی انسان است، بهره گرفته و میرزاده ی عشقی با وجود استفاده از دامنه های مفهومی محدودتر، مشروطه را واقعی تر و ملموس تر می بیند.

    کلید واژگان: شعر مشروطه, مفهوم سازی, بافت نحوی, عارف قزوینی, میرزاده ی عشقی, لانگاکر, فوکونیه
    Maryam Jafari *, Mahbood Fazeli, Nasrin Faghih Malek Marzban

    Hafez is not a poet like Khajoo that apply a word in his poem, merely in order to create double entendre, and He is not follow Khaghani's way in paling the grace of poem through abundance of scientific expression. Rather his poem is balanced synthesis of scientific aspect of word with poetical dimension of speech. Hi use this rhetorical figure (ihām) on the basis of his detailed Knowledge about scientific texts. So it is necessary to survey the series of couplets which have scientific background, considering every aspect. Our hypothesis is that, there is no sort of conventional word-play thing in such couplets. Although most of our medieval knowledge in comparison to modern sciences are almost nothing, in most cases the speech of poets like Khaghani and Hafez is exactly according to the facts of those ages. In this paper as an instance, meanwhile paying a complete attention to the variant readings and Hafez poetic art also by getting help from common scientific texts of the Hafez age, we have critically edited some couplets of Hafez. If this method receive verification from Hafezian scholars, we can be hopeful that it can be effective and solving in other cases of Divan-e Hafez.

    Introduction

    So far Hafezian scholars have enumerated various factors in creation of different variants of Hafez poems. The nature of different variants at the first step is studied considering this aspects: whether these reforms were made by the poet himself? Have the scribes had any influence in its formation? Or other factors than these two have been the source of different variants? Hafez researchers believe that the most important determinant of different variants is not the scribes errors and mistakes, but they are related to the following agents: Unwillingness of Hafez to collect his poems The evolutionary rudiments of his aesthetical points of view The socio-political situations of his time Changing of individual and particular cases into general We can expand this list by two important points: The evolution of Hafez knowledge: Perhaps the evolution of Hafez knowledge in different branches of science of his time has been a reason for the substitution of some of the variants. Hafez textual researches: This factor can be the one of main and the most effective reasons of different variants. Therefore intertextuality will be the authentic method in critical edition of Hafez’s poem. Goals: “The establishment of a reliable text” of Divan-e Hafez -like his poem and character- is an exception in the world of text edition. For edition of Divan-e Hafez it is not the scientific method to collate one particular copy of divan with other manuscripts and note the variants in the footnotes without any critical review. On the contrary, for each different variant several explanatory essays are necessary, these notes along with paying attention to the different versions of manuscripts and exploring aesthetical and rhetorical aspects of Hafez’s poem should be assessed totally, and only in this case -maybe- it is possible to perceive Hafez’s mind and language. This burden is heavy enough to be carried by only one person, that is to say it is necessary for the scholars to research the various layers of Hafez’s multiplanar poem from a special angle where the differences exist. This article is -we hope- a small step in that direction.

    Methods

    In process of creation of art works, Hafez does not believe in “beginning from nothing”. He is the poet of selections and motivations. Instead of using his mind power for creation of art works at the same level, as the poets before his time, through literary critical criterions, which he has learned at the schools of rhetoric and poetic specialists, he strains “Persian/Arabic texts in literary as well as in scientific fields” and as an eloquent poet, selects what he approves of mentally and linguistically, and recreates by exceeding artistic genius values, his knowledge and reflecting incidents of his time. In the process of researching the textual relationships between Hafez poem and Persian/Arabic poetry/prose as well as scientific texts, it turns out that throughout his life time, he has been researching on these resources. There are evidences in the Divan-e Hafez which show that some of the different variants have a root in his researches in scientific texts. For example: حیلت / حالت / طاقت کوه اندوه فراقت به چه حیلت بکشد حافظ خسته که از ناله تنش چون نالی است (Hafez,1387Š: 129) Varian Readings in Hafez’ Qazals (Neisari, 1385Š vol.1:291): حیلت :based on 31 manuscripts→ oldest one: Hagia Sophia dated 813 A.H./1410 A.D. حالت :based on 2 manuscripts→ oldest one: Khalkhali dated 827 A.H./1424 A.D. طاقت :based on 2 manuscripts→ oldest one: dated 817-34 A.H./1414-31 A.D. حیلت:based on The Oldest Manuscript of Divan-i Hafiz dated 801A.H./1398-99A.D. (Hafez,1394Š:14) QB: حالت‖PNSEJ: حیلت Hilat (حیلت) in this line is a single word with a double meaning (=ihām) “obvious” and “far-fetched”: 1. Means or Plan 2. Scientific term applied in the knowledge of ingenious mechanical devices (=ilm-ul-hiyalعلم‌الحیل) that refers to the ancient form of modern mechanical engineer.

    Conclusion

    Although Hafez poem is clear, it has a deep structure which a thorough understanding of his poem and deciphering his “dense poetic language” would not be possible unless through Intertextuality. This principle can be true in editing his poem. In such cases we should use the method of adding up a series of rational, eloquent and narrative reasons for the preference of different variants and critical editions. It is necessary to be noted that while we emphasize Hafez textual researches, we do not ignore his independent individual and original artistic creativity in the formation and completion of his poems.

    Keywords: Constitutional Poetry, Conceptualization, syntax, Turner, Aref Qazvini, Mirzadeh Eshghi, Langacker, Foucconier
  • نیوشا دوراندیش *، عصمت خوئینی

    ادبیات ایران در دوران مشروطه با تحولی اساسی مواجه شد که از آن به عنوان انقلاب ادبی یاد می شود.شعر فارسی نیز با فاصله گرفتن از سنت ها و قواعد کلاسیک خود، در مسیر تجدد و نوگرایی حرکت کرد.ایرج میرزا یکی از شاعران بسیار تاثیرگذار این دوره است.شعر او در این مقطع، هم از نظر محتوا و هم از نظر ساختارهای فرمی و زبانی دگرگون می شود.آثار او علاوه بر پذیرش درون مایه های نوین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، دربردارنده ویژگی های زبانی جدید و آرایه های ادبی تازه و خلاقانه است. مهمترین و بیشترین نوآوری های ایرج میرزا در زبان شعر اوست ؛ او به انعکاس دقیق زبان عامیانه عصر و همچنین لغات جدید فارسی و فرنگی در شعر خود پرداخته است که تا پیش از آن در شعر فارسی بسیار کم سابقه بوده است. حجم نوگرایی ها و ابداعات زبانی و ادبی ایرج به قدری وسیع است که می توان او را از این نظر نوآورترین شاعر مشروطه دانست. مقاله حاضر با رویکرد سبک شناسی فرم محور(فرمالیستی)، به بررسی جنبه های نوآوری و خلاقیت در شعر ایرج میرزا می پردازد ؛ نخست مهمترین جلوه های نوگرایی در زبان اشعار او رابه تفصیل مورد بررسی قرار داده ، سپس محتوای جدید و صنایع ادبی تازه شعر وی را با نگاهی گذرا شناسایی و معرفی می کند .

    کلید واژگان: زبان, محتوا, نوآوری, شعر مشروطه, ایرج میرزا
    niusha doorandish *, Esmat Khoeini

    Iranian literature underwent a fundamental change during the constitutional period, which is known as the literary revolution. Persian poetry, moving away from its classical traditions and rules, moved on the path of modernity. Iraj Mirza is one of the most influential poets. This is the period. His poetry is changing at this stage, both in terms of content and in terms of formal and linguistic structures. In addition to accepting new political, social and cultural themes, his works include new linguistic features and literary arrays. It is fresh and creative. The most important and most innovative innovations of Iraj Mirza are in the language of his poetry; He has accurately reflected the slang language of the age as well as new Persian and French words in his poetry, which has been very rare in Persian poetry before. The volume of modernities and linguistic and literary innovations of Iraj is so vast that he can be considered the most innovative constitutional poet in this respect. The present article examines the aspects of innovation and creativity in Iraj Mirza's poetry with a form-based stylistic approach; First, he examines the most important manifestations of modernity in the language of his poems in detail, then he identifies and introduces the new content and new literary industries of his poetry with a brief look.

    Keywords: Language, Content, Innovation, Constitutional Poetry, iraj Mirza
  • یحیی حسینائی*، بهمن نزهت
    میرزاده عشقی یکی از نمایندگان برجسته و از پیشگامان جریان تجدد ادبی در دوره مشروطیت است که به ضرورت ایجاد تحولات اساسی در این عصر پی برده بود. صراحت لهجه، نکته بینی، جزیی نگری و تحلیل دقیق او درباره دگرگونی های سیاسی و اجتماعی به خوبی مشهود است؛ اما نگرش میرزاده عشقی به پدیده های پیرامونش یکسان و منسجم نیست. بیان مضامین متنوع درباره تجدد، ناهماهنگی در ساختار و مفاهیم شعری، تناقض اندیشی و تعارضات درونی شاعر سبب شده که اندیشه هایش به شکل منسجم و جامعی شناسایی نشود؛ ازاین رو لازم است تا دیدگاه ها و مضامین شعری وی بر مبنای روشی علمی و به طور کامل استخراج و تقسیم بندی شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی مفاهیم تجددگرایی در اشعار میرزاده عشقی، می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که مولفه های تجددگرایی در دیوان اشعار میرزاده عشقی کدام است؟ این تحقیق ازجمله پژوهش های کیفی است که با روش «راهبرد داده بنیاد» انجام شده است. در این روش پس از گردآوری داده‎های کیفی، مفاهیم مرتبط شناسایی و دسته بندی شده است. در پایان، با مقایسه و سنجش داده ها، مفاهیم و مقوله های تجددگرایی شامل 62 مفهوم در قالب 11 مقوله طراحی و تنظیم گردید. مقوله ها عبارت اند از: تحولات اجتماعی، امور سیاست داخلی، امور سیاست خارجی، مسایل اداری و دولتی، مسایل اقتصادی، مسایل علمی و آموزشی، مسایل نظامی و امنیتی، مسایل اعتقادی و مذهبی، تحولات زبانی و تحولات واژگانی که مقوله «امور سیاست داخلی» و «تحولات اجتماعی»، با 12 بار تکرار بیشترین بسامد را نسبت به سایر مقوله ها به خود اختصاص داد.
    کلید واژگان: تجددگرایی, شعر مشروطیت, مفاهیم هویت ملی و دینی, میرزاده عشقی, نظریه داده بنیاد
    Yahya Hosseinaei *, Bahman Nozhat
    Mirzadeh Eshghi is one of the poets of the Constitutional period whose views and opinions are very important in the political and social developments of the Constitutional period. With the aim of identifying the concepts and components of love modernism, the present study intends to answer this main question: What is the pattern of modernism in Mirzadeh Eshghi's poetry collection? His openness, courage, precision, and precise analysis of the political situation of the community are very significant in awakening and stimulating national emotions. The important point is that the lack of attention to the details of modernism, the expression of the diverse themes of modernism and paradoxical thinking, and the inner conflicts of love have caused his thoughts to not be adequately and comprehensively identified; therefore, in this research, using the "Grounded Theory" strategy, without any presumptions and biased judgment, the concepts of modernization in love poems were extracted and categorized. At the end of this process, by comparing and measuring the data and concepts, the components of modernization including 61 concepts were designed and arranged in the form of 11 components. The category of "domestic policy affairs" and Social developments with 12 repetitions have the highest frequency compared to other categories.
    Keywords: modernism, Constitutional Poetry, Mirzadeh Eshghi, Grounded Theory
  • عارفه طاهریان، حسین رضویان*، علی محمد شاه سنی، عصمت اسماعیلی
    در ادوار ادب فارسی، شعر دوره مشروطه، بیش از هر دوره ای با مضامین سیاسی آمیخته است و این مضامین می تواند بستر مناسبی برای بروز هر نوع خشونت، ازجمله خشونت زبانی باشد. فرخی یزدی، یکی از شاعران مطرح این دوره است که برای بررسی خشونت زبانی، نمونه مناسبی است. از میان اندیشمندانی که به مسئله چگونگی بروز خشونت در زبان پرداخته اند، مالکین است. او برای نشان دادن چگونگی بروز خشونت در زبان، شش الگومعرفی می کند که زبان طبق این الگوها بستری برای گوینده فراهم می سازد تا به اعمال خشونت بپردازد. در این مقاله، به چگونگی بروز خشونت در ده شعر فرخی یزدی، طبق رویکرد گفتمانی مالکین پرداخته ایم. ملاک انتخاب این اشعار این بوده که فرخی در آن ها، بیش از دیگر اشعار خود، از واژگان خشونت آمیز و لحن خشونت بار استفاده کرده است. مطابق نتایج به دست آمده در این پژوهش، فرخی یزدی از الگوی زبانی شماره 2 بیش از الگوهای دیگر برای اعمال خشونت بهره برده است. مطابق این الگو، زبان می تواند سلاح مستبدانه ای برای تسلط و ویرانی باشد. استفاده فراوان فرخی از کلمات خشونت بار موجب شده است بسامد استفاده از الگوی شماره 2 بیش از الگوهای دیگر باشد. فرخی از الگوی شماره 5 کمتر از بقیه الگوها استفاده کرده است. مطابق الگوی شماره 5 زبان می تواند قدرت را دربر گرفته، کنترل کند. این الگو که به بررسی بازتاب ایدیولوژی در زبان می پردازد، در اشعار منتخب، کمتر استفاده شده است.
    کلید واژگان: خشونت زبانی, شعر مشروطه, مالکین, فرخی یزدی
    Arefeh Taherian, Hossein Razavian *, Ali Mohammad Shahsani, Esmat Esmaeili
    In the period of Persian literature, the poetry of the constitutional period is more than ever mixed with political themes, and political themes can be a proper basis for any kind of violence, including verbal violence. Farrokhi Yazdi is one of the prominent poets of this period who is a good example for studying verbal violence. Malkin (2004) is one of the scholars who have addressed the issue of violence in language. He introduces six patterns to illustrate how violence in language occurs, in which language provides a framework for the speaker to apply violence according to these patterns. In this article, we discuss how violence is manifested in 10 poems by Farrokhi Yazdi according to the discourse approach of Malkin (2004). Our criterion for choosing these poems was that Farrokhi used violent words and a violent tone more than any other in his poems. According to the results of this study, Farrokhi Yazdi has used the second pattern more than any other pattern of violence. According to this pattern, language can be a tyrannical weapon of domination and destruction. Frequent use of violent words by Farrokhi has made the second pattern more frequent than other templates. Farrokhi has used pattern number 5 less than the rest of the patterns. According to the fifth pattern, language can embrace and control power. This pattern, which examines the reflection of ideology in language, has been used less frequently in selected poems.
    Keywords: Linguistic Violence, Constitutional Poetry, Malkin, Farrokhi Yazdi
  • رسول حیدری*، سمانه امیری

    شعر دوره مشروطه از حیث نگاهی نو به مبانی تعلیم و تربیت، جایگاهی ویژه دارد. یکی از شاعران سخنور و اندیشه ورز این دوره که نام او کمتر برده شده و قدر او کمتر شناخته شده،  میرزا قهرمان پاک بین ملایری است که اولین بار توسط ادیب شهیر، وحید دستگردی به جامعه ادبی معرفی شد. میرجلال الدین کزازی در مقدمه ای بر دیوان اشعارش، او را «یکی از چند قهرمان سخن پارسی در اوان مشروطیت» دانسته و روانی و پختگی اشعارش را به سروده های ایرج میرزا و بهار مانند کرده است. در این پژوهش به روشی توصیفی تحلیلی، مهم ترین موضوعات تربیتی مرتبط با مسایل عصر مشروطه که در اشعار قهرمان نمود یافته، بررسی و تحلیل شده است. توصیه به فراگیری دانش جدید، لزوم کاربست دین برای مهار مدنیت، توجه به حقوق رنجبران، توجه به تعلیم و تربیت زنان و مسایلی از این دست، از موضوعات تربیتی مهم در شعر قهرمان است. تحلیل آماری اشعار تعلیمی قهرمان نشان می دهد که در بین تعالیم مشروطه، دو موضوع «توصیه به فراگیری دانش جدید» و « دعوت به کار و نکوهش کاهلی» بیشترین بسامد را دارند. همچنین در یک برآورد کلی، آموزه های نوین برخاسته از فضای فکری مشروطه، به طور تقریبی 65 درصد اشعار تعلیمی قهرمان را شامل می شود. بر این اساس، اندیشه قهرمان در مسایل مرتبط با تعلیم و تربیت، اندیشه ای پیشرو، هوشمند و مطالبه گر است.

    کلید واژگان: تعلیم, تربیت, شعر مشروطه, شعر تعلیمی, میرزا قهرمان ملایری
    Rasul heydari*, samaneh amiri

    The poetry of Constitutional period has a special status in terms of a new view at the basics of education. As one of the eloquent and thoughtful poets of this period whose name and value is less known, is Mirza Ghahraman Pakbin Malayeri. He was introduced to the literary community by the famous literary figure, Vahid Dastgerdi. In an introduction to his collection of the poems, Mir Jalaluddin Kazazi called Malayeri as "one of the few heroes of Persian language in the early days of Constitutionalism". He compared the eloquence and maturity of Malayeri's poems to those of Iraj Mirzā and Bahār. Using a descriptive-analytical research method, the present study aims at analyzing the most important educational subjects related to the issues of the Constitutional era, reflected in the Ghahraman’s poems. Advising to learn new knowledge, believing in the need to use religion to control civilization, paying attention to the rights of the sufferings, paying attention to the women’s education, etc. are some of the important educational topics in his poetry. Statistical analysis shows that among the Constitutional teachings reflected in Ghahraman educational poems, two topics of "recommending to learn new knowledge" and "inviting to work and condemning laziness" have a higher frequency. Moreover, in a general estimation, approximately 65% of the Ghahraman's educational poems contain the new didactic trainings arising from the Constitutional intellectual situation. Based upon this, Ghahraman’s thoughts in the matters relevant to education and training were progressive, intelligent, and demanding.

    Keywords: education, Training, constitutional poetry, didactic poetry, Mirza Ghahraman Malayeri
  • حبیب الله عباسی، عبدالرضا محقق*

    ورود مفاهیم و موضوعات گسترده ی حقوقی در عصر مشروطه به حوزه ی شعر، موجب تلاقی دو گونه سخن یا به تعبیری دو ساحت گفتمانی حقوقی و ادبی در شعر این دوره شده است. گفتمان حقوق عمومی، محتوای غالب شعر مشروطه را سامان داده و حضور بسیار کمرنگ عنصر تخیل  به مشخصه ی ساخت و صورت آن تبدیل شده است. بر این اساس تبیین نقش گفتمان حقوقی در رابطه ی صورت و محتوای شعر مشروطه مسئله ی اصلی این پژوهش است.  جستار حاضر به روش تحلیلی و توصیفی و با استناد به شواهد شعری متعدد این مهم را از رهگذر فرآیندی وامی کاود که به واسطه ی ویژگی ذاتی مقال حقوقی و ناسازگاری آن با صور خیال پدید آمده و می توان از آن به «گذر از خیال به عاطفه» در شعر این دوره تعبیر کرد. فرآیندی که صورت غالب شعر مشروطه بر اساس آن و با تمرکز بر عواطف اجتماعی و انقلابی در غیاب صور خیال سامان یافته است. جستار حاضر سازواری این روایت را با نظرگاه تجدد ادبی نیز سنجیده و سرانجام آثار مترتب بر مدعای پژوهش را در ساحت ها و ساختارهای مشهور شعر مشروطه بازخوانی کرده است.

    کلید واژگان: شعر مشروطه, صورت و محتوا, گفتمان حقوق عمومی, تخیل, عاطفه, تجددادبی
    Habib-Allah Abbasi, Abdolreza Mohaghegh*

    The entry of the legal terms and subjects of the Constitutional era into poetry’s domain caused the confluence of two types of speech, i.e. two areas of legal and literary discourse in that era’s poetry.Public law discourse organized the dominant content of the Constitutional poetry and the particularly weak presence of the element of imagination turned into its characteristic of structure and form.The main question raisedin this research is the explanation of public law discourse’s role in the relationship between form and content in Constitutional poetry.Using a descriptive-analytical method, and based on numerous poetic evidence, this study investigates the issue from the standpoint of a procedure which has emerged through the innate characteristic of legal discourse and its incompatibility with imagery and can be interpreted as “The transition from imagination to emotion” in this era’s poetry. The process based on which the dominant form of Constitutional poetry was organized with a focus on social and revolutionary sentiments in the absence of imagery.In the present article, the compatibility of this narrative with the point of view of literary modernity was investigated and the effects of the research claim on the famous areas and structures of Constitutional poetry were revisited.

    Keywords: Constitutional Poetry, Form, Content, Public Law Discourse, Imagination, Emotion, Literary Modernity
  • اعظم اکبری رکن آباد، محبوبه خراسانی*، شهرزاد نیازی

    هنجار گریزی یکی از موثرترین روش های برجستگی زبان و آشنازدایی در شعر است که همواره شاعران از آن استفاده کرده اند. تکامل و ادبیت زبان شعر با فراروی از قاعده های زبان معیار و بهره مندی از ساخته ای غیرمتعارف تحقق می پذیرد و در اثر تکرار یک ویژگی بارز در طرز بیان شاعرانه به تشخیص و هویت سبکی نیز بدل می شود. یکی از انواع هنجارگریزی هایی که شاعر به مدد آن به آفرینش و خلاقیت اثر ادبی دست می یازد، هنجار گریزی دستوری است که در شعر فرخی نیز به ویژگی پرتکرار اشعار وی تبدیل شده است؛ بنابراین، آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد؛ تبیین نقش هنجار گریزی در شعر فرخی به روش مطالعه متن و تحلیل محتوا با بهره جستن از چارچوبی کیفی - توصیفی در اشعار فرخی است. دستاورد مقاله، گویای این مهم است که اولا برجسته سازی در حوزه دستوری زبان با طرز چیدمان جملات، درهم ریختن نظم جهت مندانه واژگان در محور هم نشینی و همچنین بینش خلاقانه وی در دخل و تصرف ساز و کارهای زبانی، حرکت تعالی گرایانه زبان شعری فرخی را نشان می دهد و دو دیگر اینکه در بین هنجارگریزی های دستوری بررسی شده، بیشترین برجستگی ها در حوزه افعال روی داده است.

    کلید واژگان: زبان شناسی, هنجار گریزی دستوری, برجسته سازی, شعر مشروطه, فرخی یزدی
    Mahboubeh Khorasani *, Shahrzad Niazi

    Abnormality is one of the most effective methods of language prominence and familiarity in poetry that poets have always used. The evolution and literature of the language of poetry is realized by transcending the rules of standard language and benefiting from unconventional constructions, and due to the repetition of a prominent feature in the poetic expression, it also becomes a stylistic recognition and identity. One of the types of abnormalities with which the poet achieves the creation and creativity of the literary work is the grammatical abnormality, which has become a recurring feature of his poems in Farrokhi's poetry. Therefore, what is examined in this study; Explaining the role of abnormality in Farokhi's poetry by studying the text and analyzing the content using a qualitative-descriptive framework in Farokhi's poems. The achievement of the article shows that it is important that, firstly, highlighting in the grammatical field of language with the way sentences are arranged, disrupting the directional order of words in the axis of companionship and also his creative insight into language acquisition and mechanisms, transcendental movement of Farrokhi poetic language two show that among the grammatical aberrations examined, the most prominent ones have occurred in the field of verbs.

    Keywords: Linguistics, Grammatical Normality, Highlighting, Constitutional Poetry, Farrokhi Yazdi
  • اعظم اکبری رکن آباد، محبوبه خراسانی*، شهرزاد نیازی

    نهضت مشروطه، با ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دوره قاجار را متحول ساخت. عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تاسیس مدارس جدید، ترجمه آثار غربی، مطبوعات و غیره. زمینه های تجددطلبی ایرانیان را فراهم کرد و این تجددخواهی در آثار دوره مشروطه به لحاظ زبانی، ادبی و محتوایی تاثیر گذاشت و مهم ترین تغییرات سبکی را در پی داشت. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتاب خانه ای است؛ مطالبی در مورد اوضاع اجتماعی و ادبی، شعر مشروطه و شاعران مورد بحث (فرخی، عارف و میرزاده عشقی) بیان شده و در ادامه ویژگی های سبکی، دستوری و ساختار صرفی این شاعران، مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش صرف به تجزیه و تحلیل واژگان پرداخته شده است. پژوهش در ساختار دستوری شعر مشروطه از این جهت حایز اهمیت است که از سویی شعر مشروطه زمینه را برای تغییر محتوایی و ساختاری فراهم نمود و بعد از این دوره، جنبشی در شعر ایجاد شد و آن آغاز شعر نیمایی بود و از سویی دیگر شاعران عصر مشروطه و بعد از آن تحت تاثیر ترجمه با آثار منثور و منظوم اروپا آشنا شدند و از یکدیگر تاثیر پذیرفتند. با ذکر شواهد و نمونه هایی از آثار این شاعران به این نتیجه      می رسیم که عامیانه گرایی در شعر مشروطه، بسامد بالایی دارد و اگرچه شاعران داعیه تجدد و نوگرایی را در ادبیات به ویژه شعر دارند؛ اما هنوز کهنه گرایی در آثارشان دیده می شود و با قواعد دستوری آشنایی کافی ندارند؛ لذا غلط های نحوی و زبانی در اشعارشان به وفور دیده می شود

    کلید واژگان: ساختار صرفی, شعر مشروطه, عارف قزوینی, فرخی یزدی, میرزاده عشقی
    Azam Akbari Raknabadi, Mahboubeh Khorasani *, Shahzad Niaz

    The constitutional movement revolutionized the literature of the Qajar period by dramatically changing the entire structure of society. Factors such as connecting with the Western world, travelogues, establishing new schools, translating Western works, the press and more. It provided the Iranian modernization grounds, and this modernization influenced the works of the constitutional period in terms of linguistic, literary, and content, resulting in the most important stylistic changes. In this research, descriptive-analytical and library methods have been attempted; articles on social and literary situation, constitutional poetry and poets (Farrokhi, Aref and Mirzadeh Eshghi) have been presented and more on style, grammatical and structural features Just consider these poets. The mere section deals with vocabulary analysis. Research in the grammatical structure of constitutional poetry is important because on the one hand constitutional poetry has provided the context for structural and content change. And then, influenced by translation, they became acquainted with and influenced each other's European prose and poetry. Citing evidence and examples from the works of these poets, we conclude that populism has a high frequency in constitutional poetry, and although poets have a claim to modernity and modernity in literature, especially poetry; They are not well versed in grammar rules, so syntax and linguistic errors are abundantly evident in their poems.

    Keywords: constitutional poetry, Morphology, Farrokhi Yazdi, Mirzadeh Eshghi, Aref Ghazvini
  • محمدجواد ایمانی خوشخو*، بهاره ناجی

    اگر صدا را توانایی بازاندیشانه کنشگران برای ارایه روایت از زندگی خود و دیگران و انتخابی مهم برای اصلاح شرایط موجود در نظر بگیریم، در این صورت شعر طنز دوره مشروطه ازنظر شکل گیری صدای عمومی و ظهور و بروز یک قالب شعری انتقادی رو به سوی جامعه، منحصربه فرد است. اینکه چرا این قالب در چنین دوره ای امکان ظهور یافت موضوع بررسی این پژوهش است. در این مقاله، با مطالعه اشعار طنز چهار شاعر مطرح مشروطه (ایرج میرزا، عارف قزوینی، فرخی یزدی و ملک الشعرای بهار)، ضمن تحلیل چگونگی بروز این صدا، بسترهای شکل گیری آن با استفاده از نظریه صدای آلبرت هیرشمن تحلیل شده است. عوامل موثر بر شکل گیری و گسترش صدای عمومی عبارت اند از: نارضایتی حاصل از مقایسه ایران با کشورهای مدرن، عدم سهولت فرصت خروج در عین ممکن بودن خروج، وجود احساس وفاداری ملی و احتمال تاثیر صدا به دلیل ضعف حاکمیت. درحالی که صدای عمومی دوره مشروطه در نقد فرهنگ عمومی، صریح و فاصله گذارانه است، این امر در نقد سیاست (شاه، اهالی سیاست و استعمار) تا حدی به صدای مورب نیل کرده است. طنز مشروطه فارغ از صحت محتوای آن، قالبی درخشان برای تجلی صدای افقی جمعی بوده که زمینه ساز شکل گیری هویت های سیاسی جمعی و بالطبع، صدای عمودی خطاب به صاحبان قدرت شده است.

    کلید واژگان: طنز, صدای عمومی, شعر مشروطه, هیرشمن
    Mohammad Javad Imani Khoshkhoo *, Bahareh Naji

    If we consider that voice is a reflective ability of actors for narrating themselves and others’ lives and a sort of significant choice to reform the current situation, so the Constitutional era’s satiric poetry is a unique form in terms of constructing the public voice: an appearance of critical poetic form towards the society. In this research, the contexts of public voice’s formation have been historically explained and by studying four main poets of this era-based on Albert Hirschman's voice theory, themes and the manner of public voice has been analyzed. The effective factors in formation and development of public voice is: frustration arising from comparison between Iran and modern countries, absence of easy opportunities for exit (although it’d got possible), national loyalty sentiments and the possibility of voice’s effectiveness due to weakness of sovereignty. Public voice in the constitutional era has been unequivocal. While this voice is straight and distinctional in criticizing of public culture, it is rather oblique in criticizing politics (Shah, politicians and colonialism). Regardless of the validity of these poetries, satire was so a fantastic form to appear the horizontal collective public voice that paved the way of construction of collective political identities and – accordingly - vertical voice towards dominants.

    Keywords: satire, Public Voice, Constitutional Poetry, Hirschman
  • رضا چهرقانی*
    نقطه آغاز تحولات ادبی در افغانستان معاصر ، جنبش مشروطه خواهی است. شعر مشروطیت، به عنوان نخستین جریان شعر معاصر، دگرگونی عمیقی در مضمون و زبان شعر افغانستان به وجود آورد که می توانست زمینه ساز تحولات بیشتر و ظهور جریان های دیگر در شعر افغانستان باشد؛ اما شکست جنبش و بازگشت استبداد مانع از تحقق این امر گردید. پس از مشروطیت در افغانستان جریان شعر رمانتیک شکل گرفت و در سالهای پایانی حکومت آل یحیی جریان شعر مقاومت با دو شعبه شعر مقاومت سوسیالیستی و شعر مقاومت اسلامی پدید آمد. این مقاله کوشیده است ضمن واکاوی عوامل سیاسی- اجتماعی موثر در تحولات شعر معاصر افغانستان، جریان های شعر افغانستان را از آغاز جنبش مشروطه خواهی تا سقوط سلطنت ظاهرشاه، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. یافته های پژوهش، نشان می دهد؛ بعد از شکست جنبش مشروطیت در افغانستان، شاعران در پیله فردیت خود فرورفته، به مضامین تغزلی پیش از مشروطه رجعت کردند و تنها جریان شعری فراگیر تا دهه پنجاه در این کشور، رمانتیسمی برخاسته از بی عملی دوران استبداد است که از نظر صورت و سیرت به شدت تحت تاثیر اشعار شاعران رمانتیک در ایران قرار دارد. جریان های شعری دیگر؛ نظیر رئالیسم سوسیالیستی، شعر مقاومت اسلامی و شعر آوانگارد از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه به تدریج در افغانستان شکل گرفته است.
    کلید واژگان: ادوار شعر, شعر معاصر فارسی, افغانستان, جریان شناسی شعر, شعر مشروطیت, رمانتیسم, شعر پایداری
    Reza Chehreghani*
    The point of the beginning of literary transformation in contemporary Afghanistan is the constitutional movement. The Constitutional Poetry, as the first contemporary poetry stream, made a profound transformation in the content and poem of Afghanistan. This transformation could pave the way for further developments and the emergence of other currents in Afghan poetry, but the failure of the movement and the return of tyranny prevented this from happening. After the Constitutional Revolution in Afghanistan, the flow of romantic poetry began And in the final years of the AleYaha rule, the poetry of resistance began with two branches of poetry of socialist resistance and poetry of Islamic resistance. This paper attempts to examine the Socio-political factors affecting the development of contemporary poetry in Afghanistan, through the descriptive-analytical method, from the beginning of the constitutional movement Until the fall of the reign of Zahir Shah. Findings of the research show that After the defeat of the Constitutional Movement in Afghanistan, the poets have fallen into a pile of individuality and returned to lyrical themes before the Constitutional Revolution. The only sweeping poetry until the fifties in the country was romanticism that came from the tyranny of the era of oppression, which is strongly influenced by poems by romantic poets in Iran. Other poetry currents, such as socialist realism, Islamic resistance poetry, and avant-garde poetry have gradually developed in Afghanistan since the late 1960s and early 1950s.
    Keywords: Periods of poetry, contemporary Persian poetry in Afghanistan, Understanding Poetry Streams, constitutional poetry, romanticism, Resistance poetry
  • عیسی متقی زاده، سید إسماعیل حسینی اجداد، حامد پورحشمتی
    إن الادب مقوله رقیقه تتناسب مع طبع البشر حیث مثل خلال التاریخ دورا کبیرا فی الثورات والحرکات الاجتماعیه لقصد الاستقلال او الحریه، وهو یتفرع إلی ما یصنع ادب المقاومه الذی هو ادب جیاش لایقبل الثبوت والیاس إذ یعمد إلی الدفاع عن المجتمعات رافضا الهیمنه القهریه، وبوصفه سلاحا مانعا یتیح مجال الخلود الثقافی للمجتمعات المهجومه، محاولا ان یحیی لهیب الرجاء فی قلوب الشعوب؛ فشانه یرتبط بساحه الفکر المعاصر وهو فی الشعر منهج مساعد علی فهم الجوده الشعریه ومشهد من المشاهد العظیمه المستنهضه، عزز الشعوب ضد إراده الطغاه الذاهبین فی تصرفاتهم إلی الکبت والعنجهیه؛ فیوخذ بعین الاعتبار مجرد سلاح لبعض الشعراء المقاومین مثل فرخی یزدی ومفدی زکریا اللذین بذلا جهدا ریادیا فی مقاومه الادبین الإیرانی والجزائری. ومن هذا المنطلق تحاول هذه المقاله بمنهج وصفی- تحلیلی، وبالاعتماد علی المدرسه الامریکیه والسلافیه للادب المقارن، دراسه ومقارنه بین الشاعرین، مفدی زکریا وفرخی یزدی، وهی تغض الطرف عن ضرب الثورتین عند البلدین. تدل حصیله البحث علی ان الشاعرین یشترکان فی الهدف العام ویختلفان فی المنهجیه؛ فتصطبغ مقاومه فرخی بالصبغه العنیفه المتمایله إلی طریقه العتاب لشعبه، والصراخ علیهم بدلا من ان یوجه الملامه إلی الاستبداد والاستعمار وفی المقابل ینهج مفدی زکریا نهجا تشویقیا لشعبه فی مسیره المقاومه حیث یعتز بشعبه فیقوم بوصف بطولالتهم حتی یزید هکذا من روح المقاومه لدیهم.
    کلید واژگان: المقاومه, شعر الثوره الدستوریه الإیرانیه, الشعر الجزائری, مفدی زکریا, فرخی یزدی, المقارنه
    Eisa Motaghi, Zadeh, Sayed Ismaiel Hoseini, Ajdad, Hamed Poor, Heshmati
    Literature has always been proportional to the taste of humanity and played a prominent role in revolutions and social movements to achieve independence and freedom during history. Resistance literature as a branch of literature, has made a roaring literature that there is no way of stop and hopelessness to it, and has defended societies by putting aside repressive force, it has acted like a deterrent weapon to provide eternal cultural background of attacked societies, and wants to provoke the flame of hope in the hearts of nations. An approach to study poetry from the perspective of resistance literature, helps to understand its quality. One of the effects of this literature is to arouse the nation's will against demands of oppressors who believe in suppress and oppress. Resistance literature is the only weapon which some poets such as Moufdi Zakaria and Farokhi Yazdi by using it; had done a pioneering effort in Iran and Algeria's resistance poetry. Therefore this research investigates a comparative study between two poets; Moufdi Zakaria and Farokhi Yazdi, by descriptive-analytic method, without considering the two types of revolutions in both countries and emphasize on American and Sulaf School in comparative literature. Result of the study indicates that both poets have a common general goals and different methods. Since the resistance in Farokhi Yazdi is an aggressive one, instead of blaming autarchy and colonization, he pays attention to quarrel and awareness of his own nation due to negligence and uninformed domination over them, while Moufdi Zakaria takes an encouraging method toward his own people in resistance procedure and prefers to be proud of them and narrate their valor and courage in order to increase the spirit of resistance in them.
    Keywords: Resistance, constitutional poetry, Algeria, Moufdi Zakaria, Farokhi Yazdi, compare
  • محسن ذوالفقاری*، طاهره میرهاشمی
    یکی از ویژگی های ادبیات مشروطه، تغییر حیطه مخاطب است. مقاله حاضر بر آن است تا به اثبات این نظریه بپردازد که تغییر حیطه مخاطب در ادبیات مشروطه، تنها محدود به مخاطب برون متنی نبوده، مخاطب درون متنی را نیز شامل می شود. پرسشی که این پژوهش می کوشد به آن پاسخ دهد این است: نگرش های جدید اجتماعی- سیاسی در روزگار مشروطه چه نقشی در گزینش مخاطب درون متنی و شیوه خطاب داشته است؟ به منظور دستیابی به پاسخ، نگرش های نوین اجتماعی- سیاسی عصر مشروطه در هفت بررسی شده و در هر بخش تاثیر محورهای یاد شده بر گزینش مخاطب درون متنی در دیوان چند شاعر برجسته دوره مشروطه، تحلیل شده است. حاصل پژوهش بیانگر آن است که در بحبوحه انقلاب مشروطه، تحولات اجتماعی- سیاسی، منجر به ظهور مخاطبان جدیدی در عرصه شعر شد و شیوه رویارویی با بعضی مخاطبان را تغییر داد؛ اما ناکام ماندن این انقلاب و بازگشت دوباره به حکومت فردی (دیکتاتوری رضاخان) باعث گرایش شاعران به سوی مخاطبان شناخته شده ادبیات کلاسیک گردید.
    کلید واژگان: شعر مشروطه, نگرش های اجتماعی سیاسی, مخاطب, مخاطب درون متنی
    Mohsen Zolfaghari*, Tahereh Mirhashemi
    One of the best features of constitutional literature is making a number of modifications in the interlocutor’s domain. The present inquiry is to prove that any changes in this domain are not simply restrained to the addressees of extra-textual type but also including the intra-textual ones in the constitutional literature. The question is what was the role of the innovative political and social attitudes in the choosing one of the intra- or extra- types as well as the preference of any types of addressing style? To achieve to the suitable answer, the new attitudes of political - social constitutional era have been studied and divided in seven themes. Then, the effects of the mentioned subjects have investigated in the types of addressees (intra-textural) taken in the poetry works of some famous poets in the Constitutional period. As a result, in the constitutional revolution, a number of social-political changes leaded to the emergence of a new range of poetry addressees, so the style of addressing was modified at that time. However, the failure of the revolution caused the poets to turn back to their previous and accustomed style of addressing.
    Keywords: The addressee, Intra, textual, Extra, textual, Constitutional Poetry, Political, Social attitudes
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال