جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "cultural plurality" در نشریات گروه "علوم انسانی"
جستجوی cultural plurality در مقالات مجلات علمی
-
گذار سیاست از موضوعات بنیادین به غیربنیادین، رشد اهمیت نیروهای اجتماعی و فرهنگی در سیاست گذاری از یک سو و درک اقلیت ها به عنوان هویت فراملی از سوی دیگر، ضرورت توجه به آنها در سیاست خارجی را دوچندان می کند. اما شدت غفلت از اقلیت ها تا حدی پیش رفت که به عنوان یک مسیله فرهنگ-گریز پنداشته شد. با وجود اهمیت جهانی شدن فرهنگی و جلوس مسیله قومیت به سطح سوم سیاست، علمای روابط بین الملل آن را محصول فرعی روابط متقابل بین فرآیندهای دولت سازی و ساختار آنارشیک می پندارند. حال آن که قومیت ذاتا یک مسیله سیاسی است. اما تغییر سیستم سیاست گذاری خارجی در عصر پساجنگ سرد، ضمن تمهید بستری مهیا برای تکثر قومی و محیط متاثر از گروه های لابی، انگیزه ای برای سهم خواهی این نیروی نوظهور در سیاست گذاری ایجاد کرد. به بیان دیگر، بین المللی شدن سیاست داخلی به مثابه تحفه سیاست قومی و تحول فناوری های شناختی منجر به کیفی سازی فعالیت سیاسی اقلیت های قومی گردید. با این وجود، عدم نمایندگی اقوام در سیاست خارجی به یک مسیله سیاسی مبدل شد. طبق این امر، تلاش برای تبیین الگوی تعامل بین اقلیت های قومی و سیاست خارجی به اهتمام اصلی نگاشته جاری بدل گردید. طبق فرضیه پژوهش، نمایندگی سیاسی و دموکراتیک در تصمیم گیری به عنوان راهبردی برای تعدیل شکاف بین اقوام و سیاست خارجی ارایه می شود. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی کثرت گرا و روش شناسی تحلیلی - تطبیقی، فرضیه اصلی را به آزمون می گذارد.کلید واژگان: اقلیت های قومی, سیاست خارجی, تنوع فرهنگی, نمایندگی سیاسی, سیاست گذاریThe transition from high politics to low politics, rising the importance of socio-cultural forces in policy-making on one hand, and considering minorities as transnational identity, on the other hand, leads to analyzing the influence of ethnic minorities in foreign policy. However, the depth of ignoring minorities went so much that has been considered a culture-averse issue. Despite the cultural globalization and seating on the third level of politics, the readers of international relations consider this social force as a by-product of mutual relations between the processes of state-building and anarchic structure. However, ethnicity is essentially a political issue. But the changing system of foreign policymaking in the post-cold war era has not only provided ethnic pluralism affected by lobbying groups but also encouraged the ethnic minorities to influence policymaking. In other words, the internationalization of domestic politics as the products of ethnic activities and the evolution of communicative technologies led to the qualitative activities of ethnic minorities. However, the under-representation of ethnic groups led to political issues. Thus, this paper tries to explain the relations between ethnic minorities and foreign policy. According to the main hypothesis, political and democratic representation in decision-making will compensate for this gap. Finally, by applying the theory of sociology of pluralism, this paper will employ the analytic method to test the mentioned hypothesis.Keywords: ethnic minorities, Foreign Policy, cultural plurality, political representation, Policy making
-
قرن چهارم هجری را از درخشان ترین ادوار تاریخ و تمدن اسلامی از لحاظ تنوع فکری و آزاداندیشی مسیولانه دانسته اند. برخی بین این دوره و دوران رنسانس در مغرب زمین، همانندسازی کرده و بلکه آن را در نوزایی قرن پانزدهم، موثر دانسته اند. اگر جوهره ی آزاداندیشی را انسان گرایی و عقلگرایی بدانیم، باید چهارمین قرن هجری را از آزاداندیش ترین ادوار تاریخ بشری بدانیم که قرن ها پیش از نوزایی مغرب زمین، با دغدغه ی انسان زیست کرد و میدان را در برابر عقل انسان بازگذاشت، اما هرگز میان این تفکر باز و آزاد در باب دلمشغولی های انسانی و تعلق خاطر به دین و مذهب ناسازگاری ای ندید. از این رو این سخن برخی از اندیشه نگاران قرن چهارم جا دارد که انسان گرایی این دوره در عین حال که از جنبه های فلسفی و ادبی برخوردار بود، انسان گرایی ای دینی بود و عقلگرایی اش همانطور که از میراث بشری و علوم الاوایل بهره می برد، به داده های وحیانی هم معتقد و متکی بود و البته از همسخنی و گفت وگو با ملحدان و دین گریزان هم ابایی نداشت. بازکردن ابعاد این آزاداندیشی دینی و نشان دادن مشخصه ها و بنیادهای نظری اش که مهم ترینشان همان انسان گرایی و عقلگرایی است، هدفی است که این مقاله جویا و پیگیر آن است.کلید واژگان: آزاداندیشی دینی, قرن چهارم هجری, انسانگرایی, مجالس علمی, عقلگرایی, تکثرگرایی فرهنگیThe fourth century(A.H) is considered as the most brilliant period of Islamic history and civilization, for its variety of thinking and responsible free thinking. We can call this period, the age of scientific and philosophical circles far from dogmatism and known demarcations in the religious societies, and in the same time, different from some scientific circles in the new age which consider free thinking against commitment to the religion and divine relevance. If we accept the humanism and rationalism as the connonical core of free thinking, we should call the fourth Islamic century, as one of the most liberal periods of human history which appeared centuries before western Rennaisens with orientation of human concerns and rational approaches, but did not see any controversy between this open mind and commitment to the religion. Therefore, we can accept the idea of some idiographers of fourth century that the humanism of that period was religious one with signs of philosophy and literature, and its rationalism was feeded by divine data as well as human heritage and the knowledge of ancestors. It didn't refuse dialogue with non-religious and atheist peoples. This article tries to discover the dimensions of this religious free thinking and its characteristics and theoretical bases including humanism and rationalism which are the most important bases.Keywords: religious free thinking, fourth Islamic century, Humanism, Rationalism, scientific circles, cultural plurality
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.