به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "illegitimate child" در نشریات گروه "علوم انسانی"

جستجوی illegitimate child در مقالات مجلات علمی
  • صدیقه حاتمی*، محمدرضا علمی سولا
    در آموزه های فقهی به جهت مبغوض بودن عمل زنا در شریعت، احکام متفاوتی برای فرزندان متولد از رابطه خارج از نکاح در نظر گرفته شده است. یکی از این احکام، در باب میزان خون بهای فرزند نامشروع است. نوشتار حاضر به جهت اختلافی که در آرای فقیهان در فرض مساله نمود یافته است، در جستاری مساله محور و به شیوه توصیفی و تحلیلی میراث مکتوب فقهی را در مطالعه گرفته و به سه دیدگاه متفاوت دست یافته است: 1- نظریه مشهور که میزان دیه فرزند طبیعی را با سایر افراد برابر می داند؛ 2- دیدگاه گروهی از متقدمان که قائل به تساوی دیه چنین فردی با کافر ذمی هستند؛ 3- دیدگاه شاذی که اصولا اعتقادی به وجوب دیه در فرض مساله ندارد. در پژوهش حاضر پس از احصای دقیق اقوال موجود در مساله و همچنین مستندات هریک از آرای فوق، درنهایت دیدگاه دوم که منتسب به شماری از متقدمان امامیه است دارای مبنای استوار قلمداد شده و برآیند ادله باب نشان می دهد، مستندات مساله را یارای تامین قول مشهور و نیز قول شاذ در مساله نیست.
    کلید واژگان: زنا, فرزند نامشروع, دیه, کافر ذمی
    Sedigheh Hatami *, Mohammad Reza Elmi Sola
    In jurisprudence, due to the abhorrence of adultery in Sharia, different rulings have been considered for children born out of wedlock. One of these rulings is about the blood price of an illegitimate child. Due to the difference in the opinion of the jurists regarding the assumption of the problem, the present article has studied the heritage of written jurisprudence in a descriptive and analytical way in a problem-oriented research and has reached three different points of view: 1- The famous theory that the amount of money considers the natural child equal to other people; 2- The view of a group of scholars who believe that such a person's dowry is equal to a dhimmi disbeliever; 3- Shazi's point of view, which basically does not believe in the obligation of money in assuming the problem. In the present research, after the detailed counting of the statements in the issue as well as the documentation of each of the above opinions, in the end, the second view which is attributed to a number of the predecessors of the Imamiyyah is considered to have a solid basis and shows the result of the arguments of the chapter. Famous and Shaz's words are not in question.
    Keywords: Adultery, Illegitimate Child, Bloodmoney, Dhimmi Infidel
  • مریم السادات محقق داماد*، ریحانه جلالی فراهانی
    رابطه نسبی ممکن است به علل و انگیزه های گوناگون مورد انکار واقع شود. منکر رابطه نسبی ادعا دارد که رابطه نسبی که ظاهرا وجود دارد، برخلاف واقعیت است. به طور کلی هر شخصی که از انکار نسب نفعی کسب می کند، قادر است دعوای انکار نسب را اقامه نماید. از این رو هدف از نگارش این مقاله آن است که رویکرد حقوق ایران در قبال وضعیت حقوقی طفلی که نسبش مورد انکار قرار گرفته است به صورت شفاف بیان شود. از آن جا که ممکن است در خصوص برخورداری طفلی که نسبش مورد انکار واقع شده است، از حقوقی که یک طفل فاقد این خصوصیت دارای آن هاست، اختلاف شود، ضرورت دارد مشخص شود کدام یک از حقوق مالی و غیرمالی بین طفلی که نسبش انکار شده و طفل دارای نسب صحیح، مشترک و کدام یک متفاوت است. حاصل این پژوهش آن است که آن دسته از حقوق که همچنان طفل از آن ها برخوردار است، از حقوق مالی، نفقه و از حقوق غیر مالی، ولایت، حضانت و نام خانوادگی و شناسنامه است. توارث نیز حقی است که از انکار نسب متاثر می شود.
    کلید واژگان: انکار نسب, نفی نسب, نفی ولد, طفل نامشروع, قاعده فراش
    Maryam Ul Sadat Mohaghegh Damad *, Reihaneh Jalali Farahani
    Relative relationship may be denied for various reasons and motivations. The denier of relative relation claims that the relative relation that apparently exists is contrary to reality. In general, any person who benefits from the denial of lineage can file a lawsuit for denial of lineage. Therefore, the purpose of writing this article is to clearly state the approach of Iranian law towards the legal status of a child whose parentage has been denied. Since there may be a difference between the rights of a child whose parentage is denied and the rights of a child who does not have this feature, it is necessary to determine which of the financial and non-financial rights is different between the child whose parentage is denied and the child whose not. The result of this research is that those rights that such a child still enjoys are financial rights, alimony and non-financial rights, guardianship, custody, family name and birth certificate. Inheritance is also a right that is affected by denying lineage.
    Keywords: Denial of lineage, Negation of lineage, Rejection of Paternity, Illegitimate child, Laan (Solemn Malediction), Principle of Farāsh ‏ (rule of marital paternity presumption‏)
  • محمدهادی توکل پور*، محمدامین ملکی

    یکی از شرایط وجوب قصاص طبق نظر مشهور فقهای امامیه و جمهور فقهای اهل سنت، انتفای رابطه ی پدر و فرزندی میان قاتل و مقتول است. بدین معنا که چنانچه پدر، مرتکب قتل عمدی فرزند خود شود، در این خصوص قصاص نمی شود. اما چنانچه فرزند متولدشده، حاصل ارتباط نامشروع زن و مرد مسلمان باشد، انتساب و ارتباط شرعی پدر و فرزندی منتفی است. با توجه به انتفای این انتساب شرعی، در صورتی که زانی اقدام به قتل عمدی این مولود کند این سوال مطرح می شود که حکم شارع در مورد مجازات وی چیست؟نتیجه تحقیق حاضر که به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس تحلیل ادله شرعی و آراء فقها صورت پذیرفته است حاکی از آن است که اگرچه مشهور فقهای امامیه و جمهور فقهای اهل سنت، تخفیف در عدم قصاص پدر را منوط به وجود رابطه شرعی میان او و فرزند دانسته اند ولی به نظر می رسد امکان بهره مندی فرد زانی از این تخفیف نیز وجود دارد؛ زیرا تخفیف شارع به عنوان والد تعلق گرفته است و این عنوان نیز دارای حقیقت شرعی نیست و تا زمانی که شارع مقدس، حکمی را منوط به وجود رابطه شرعی پدر و فرزندی ندانسته است، نمی توان زانی را که عرفا پدر محسوب می شود، از این تخفیف مستثنی دانست؛ امری که با احتیاط در دماء نیز سازگارتر است.

    کلید واژگان: قتل عمدی, زنا, قصاص, فرزند طبیعی, ولدالزنا, مولود نامشروع
    Mohammadhadi Tavakolpour *, Mohammadamin Maleki

    One of the conditions for Qisās, according to the majority of Imami and Sunni jurists, is the absence of a father-child relationship between the killer and the killed. This means that if a father commits the murder of his child, he will not be subject to Qisās. It is maintained that if the child born is the result of an illegitimate relationship between a Muslim man and a Muslim woman, the Shariah discredits the father-child relationship. Due to the lack of such relationship, it is then a bone of contention whether the adulterer who intentionally kills his illegitimate child shall be punished by Qisās. Recruiting a descriptive-analytical design, the researchers have examined Shariah texts as well as the expert opinions of the jurists and found that the adulterer can apparently be exempted from a Qisās even in the absence of the legitimate father-child relationship. It is due to the fact that the Shariah has not exclusively stipulated the legitimacy/illegitimacy condition of the child birth upon deciding on the Qisās issue. It is also more consistent with the principle of caution in Islam.

    Keywords: murder, adultery, Qisas, natural child, illegitimate child
  • مجیدرضا کمالی بانیانی، داوود نصیران*، سید محمدهادی مهدوی

    عمده و اساس مباحث فقهی و حقوقی، در باب حضانت اطفال، برخاسته از آیات و روایاتی است که به دست ما رسیده اند. حضانت اطفال نامشروع، بر پایه این آیات و روایات و آراء فقهای متقدم و به ویژه با استناد به حدیث نبوی «الولد للفراش و للعاهر الحجر»، به دلیل نفی نسب آنان(چه از لحاظ عرفی و چه از لحاظ شرعی)، به همراه دیگر احکام وابسته به آن(چون ولایت، نفقه و...) نیز، منتفی بوده است. با عنایت به اینکه به دلایل تغییر در بافت موقعیتی ادوار مختلف و بنا به مصلحت طفل و جامعه، آراء فقها نیز، تغییراتی داشته اند و به موازات تغییرات محیطی- اجتماعی، پذیرای تحولاتی بوده اند؛ لذا ضروری است که نظرات فقها و حقوقدانان معاصر، با احکام مربوطه در آیات و روایات نقل شده در آراء فقهای متقدم، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از این پژوهش، نشان از آن دارند که اموری چون حضانت، ولایت، نفقه و...، نخست، بر عهده زانی نبوده اند؛ اما با دگرگونی هایی که در بافت پیرامونی جامعه رخ داده اند و با اتکا به آموزه های امام خمینی(ره) و به تبع آن، آراء وحدت رویه قضایی حال حاضر، غالب تکالیف ابوین(به جز ارث)، در باب فرزند مشروع، به فرزند نامشروع، تسری داده شده است و در باب بعضی از مباحث، ملاحظات جدیدتری نیز، صورت گرفته است. شیوه پژوهش به صورت تحلیلی- توصیفی بوده است.

    کلید واژگان: حضانت, فرزند نامشروع, آیات و روایات, فقه و حقوق
    Majid Reza Kamali Baniani, Davood Nasiran, Seyed Mohammad Hadi Mahdavi

    The main basis of jurisprudential and legal issues regarding child custody is derived from the verses and hadiths that have reached us. The custody of illegitimate children, based on these verses and hadiths and the opinions of earlier jurists, and especially with reference to the prophetic hadith "Alvalad Lelfarash Va Lelahar Al-Hajar", due to the denial of their origin (both customary and religious), along with other related provisions (such as guardianship, alimony, etc.) have also been discarded. Considering that due to change in the context of the situation of different periods and in the interest of the child and society, the opinions of jurists have also changed and have been subject to changes in parallel with environmental-social changes; Therefore, it is necessary to examine the opinions of contemporary jurists with the relevant rulings in the verses and hadiths quoted in the opinions of earlier jurists. The results of this study show that matters such as custody, guardianship, alimony, etc., were not the responsibility of the libertine; But with the changes that have taken place in the context of society and relying on the teachings of Imam Khomeini (ra) and, consequently, the views of the unity of the current judicial procedure, most of the duties of parents (except inheritance), regarding the legitimate child has been extended to the illegitimate child, and newer considerations have been made on some issues. The research method was analytical-descriptive.

    Keywords: Custody, Illegitimate child, Verses, hadiths, Jurisprudence, law
  • سعید نظری توکلی، میثم خزایی*، طه زرگریان
    یکی از مسائل در باب دیات، مسئله دیه ولد نامشروع است. اگر فردی، ولد نامشروعی را عمدا یا خطا، به قتل برساند ، این سوال مطرح است که دیه مجنی علیه چه مقدار خواهد بود؟ فقی هان امامیه، در پاسخ به این سوال دیدگاه های متفاوتی ابراز کرده اند. دیدگاهی، ولد نامشروع را مطلقا غیرمسلمان دانسته، در نتیجه، یا دیه را در حق وی منتفی می دانند، یا همانند دیه ذمی با وی رفتار می کنند. در مقابل دیدگاهی دیگر، وی را مسلمان دانسته، در نتیجه دیه او را دیه کامل می دانند. در این مسئله دیدگاهی نیز قائل به تفصیل شده است. ماده 552 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نیز به تبعیت از دیدگاه دوم، دیه شخص متولد از زنا را مانند دیه مسلمان می داند. پژوهش حاضر بر اساس مبانی قرآنی، روایی و اصولی، دیدگاه مسلمان تبعی بودن ولد نامشروع و ولد تکوینی ابوین را پذیرفته، در نتیجه دیه ولد نامشروع را همسان با دیه مسلمان می داند.
    کلید واژگان: دیه, دیه فرزند نامشروع, متولد از زنا, ولد نامشروع
    Saeed Nazari Tavakkoli, Maysam Khazaee *, Taha Zargarian
    One of the topics on dīya is the provision of dīya for anllegitimate child. The question that arises at this point is that if a person intentionally or unintentionally kills an illegitimate child, how much money must be paid to the victim as dīya? Shi’ite jurisprudents have expressed different views regarding this question. One point of view considers the illegitimate born child as absolutely non-Muslim, thus denies him the right to dīya or considers dhimmī dīya or him/her. In contrast, another view considers him as a Muslim; as a result, deserving complete dīya.In this context, there is a point of view that believes that the problem should be discussed in details. Article 552 of Islamic Penal Code, adapted in 2013, in compliance with the second view, considers the dīya of illegitimate child like that of a Muslim. The present study adduces to Qur’anic and narrative principles and confirms the viewpoint that considers the illegitimate child on the basis that his/her parents are Muslim and considers him/her as a legitimate child; consequently, it considers the dīya of an illegitimate child as equal to that of a Muslim person.
    Keywords: d?ya (blood money or ransom), d?ya of illegitimate child, born of adultery, illegitimate child
  • حمیده عبداللهی علی بیگ، سیده ندا خاوران*
    علت اختلافاتی که در رابطه با بهره مندی یا عدم بهره مندی فرزند متولد از زنا از حقوق درون خانواده وجود دارد به بحث نسب وی برمی گردد چون در فقه در خصوص نسب زنازاده اختلاف نظر وجود دارد و این اختلاف نظرها سرمنشا اختلاف فقها در محرومیت یا عدم محرومیت زنازاده از حقوق درون خانواده است که در این باره دو نظر میان فقهای شیعه مطرح شده است: نظر اول که فقهای قدیم و برخی از فقهای معاصر طرفدار آنند نسب زنازاده نسبت به والدین را منتفی و در نتیجه کل احکام مخصوص به این رابطه را منتفی می دانند، مگر احکامی که وجودش به خاطر احتیاط یا با دلیل خاص ثابت شود، مانند ازدواج بین آن دو و نظر دوم که زنازاده را ملحق به والدین می دانند دیدگاه فقهای معاصر است که کل احکامی که مخصوص این رابطه است را در حق ایشان ثابت می دانند مگر حکمی که با دلیل خاص نفی شود، مانند توارث بین آن دو. در این پژوهش با استناد به ادله ای، نظر اول که مستند قانون مدنی در ماده 1167 است اثبات شده است.
    کلید واژگان: زنازاده, محرمیت, نسب غیرشرعی, نکاح
    Hamideh Abdollahi Alibeyk, Seyedeh Neda Khavaran *
    The cause of discrepancies regarding enjoyment or deprivation of illegitimate child from rights within family concerns the issue of relation because there are discrepancies among the jurists regarding the relation of illegitimate child and these different views are the origin of discrepancies among the jurists regarding deprivation or enjoyment of rights within family, about which there has been two tenets among the Shi’ite jurists. The first tenet, which is advocated by earlier jurists and some contemporary ones, repudiates the relation of illegitimate child to the parents and consequently reject the application of all the rights concerning this relation except those rights which are proved for caution purposes or a specific cause, like the marriage between the parents. The second tenet that believes in the relation of illegitimate child to the parents is the tenet of contemporary jurists, which approves all the rulings for this relation, which are concerned to this relationship except the right which is denied for a specific reason like heritage between those two. In the present study, with regard to a series of proofs, we have proved the first tenet, which is the reference of civil code article 1167.
    Keywords: illegitimate child, close canonical relation, illegal relation, marriage
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال