جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "karbala" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
دسترسی به آمار در تحلیل رویدادهای تاریخی، به ویژه آن دسته از رویدادهایی که جزئیات آن بر ما پوشیده است، نقشی مهم و اثرگذار دارد. در رویداد کربلا، آگاهی از تعداد نیروهای عمربن سعد در روز عاشورا، ازآنجاکه این نیروها از کوفه فراهم آمده بودند، در تحلیل چگونگی مواجهه کوفیان با امام حسین اثرگذار است. برای آگاهی از آمار نیروهای تحت فرمان عمربن سعد در روز عاشورا، با استقرا در منابع تاریخی تا قرن پنجم هجری، داده ها بر اساس سیر زمانی نگارش منابع گردآوری شد و سپس، ضمن ترسیم تطور آنها در سنجش با یکدیگر، بررسی و تحلیل گردیدند؛ تا بتوان به یک دیدگاه برآمده از تاریخ دست یافت. برای اعتبارسنجی این دیدگاه، به تحلیل حادثه در بستر تاریخی نیز توجه شده است.یافته ها نشان از آن دارد که اگرچه کهن نگاشته های تاریخی به آمار نیروهای عمربن سعد در روز عاشورا نپرداخته اند، ولی گزارش بلاذری از نیروهای اعزامی، سازگاری بیشتری با دیگر منابع دارد و از سوی دیگر، نیمی یا بیش از نیمی از نیروهای اعزامی از کوفه، حاضر به رویارویی با امام نبودند و در راه می گریخته اند. ازاین رو، بین آمار نیروهای اعزامی از کوفه و افراد حاضر در صحنه کربلا نیز تفاوت وجود دارد.
کلید واژگان: تاریخ کمی, عاشورا, کربلا, کوفه, سپاه عمربن سعدAccess to statistics is considerably significant in the analysis of historical events, especially those events whose details are not obvious enough. The awareness on the number of Omar ibn Sa’d’s forces on the day of Ashura, is effective in the analysis of the how of Kufis encountering with Imam Hossein (A.S.), since these forces were sent from Kufa. In order to know the number of the forces under the command of Omar ibn Sa’d and to achieve a historical viewpoint, the data was comparatively analyzed based on the historical sources up to the fifth century.Moreover, the analysis of the incident in the historical context has been deeply considered to validate this view point. The findings clarify that the ancient historical records did not address the number of Omar ibn Sa’d's forces on this day; however, Belazori’s report related to the expeditionary forces is more compatible with other sources and to put the other way, half or more than half of the expeditionary forces from Kufa were not willing to encounter with Imam (A.S.) and fled on the way. Accordingly, there is a difference between the number of the troops sent from Kufa and the people present in Karbala event.
Keywords: Quantitative History, Ashura, Karbala, Kufa, Omar Bin Sa’D Army -
یکی از افراد سنگدلی که در کربلا حضور داشت، إسحاق بن حیوه بود. او پس از شهادت امام حسین(ع) پیراهن آن حضرت را از تن مبارک ایشان درآورد و به دستور عمربن سعد، داوطلبانه به همراه نه تن دیگر بر بدن امام (ع) با اسب تاختند که موجب شکسته شدن استخوان های امام حسین (ع) شدند. علل انحراف ایشان را باید در دو عامل مهم "مولود حرام" و "لقمه حرام" یافت. بنابر گزارش های تاریخی، ایشان با پوشیدن پیراهن امام(ع) به بیماری برص مبتلا شد و موهای بدنش ریخت. سرانجام وی به دست مختار ثقفی به هلاکت رسید.
کلید واژگان: إسحاق بن حیوه, پیراهن امام حسین (ع), واقعه عاشوراIs'haq b. Haway was a notorious war criminal who committed horrible crimes on Ashura. Soon after Imam al-Husayn's martyrdom, he looted the Imam's garment and, together with other criminals, he trampled the Imam's decapitated body at the instance of Umar b. Sad. His extreme deviation can be traced back to his being an illegitimate son and being raised on illegal food. According to historical records, he put on Imam al-Husayn's garment in effect of which he was soon afflicted with leprosy. He was later on arrested by al-Mukhtar's police forces and sentenced to execution.
Keywords: Imam Al-Husayn's Garment, Is'haq B. Hayway, Ashura, Karbala -
اربعین به عنوان یک ابررویدادکارکردهای متنوع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و استراتژیک دارد. برای واکاوی و تحلیل این پدیده، مطالعه علمی و سیتماتیک آن ضروری می نماید تا بتوان از خلال آن انگیزه های لازم را برای این حرکت مشخص کرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل کمی و موضوعی پایان نامه های ارائه شده با موضوع اربعین امام حسین (ع) در نهادهای آموزش عالی ایران است.پژوهش با روش کتابخانه ای و به شیوه «توصیفی - تحلیلی» انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی بود. برای گردآوری اطلاعات کتابشناختی پایان نامه ها از پایگاه های اطلاعاتی آنلاین استفاده شده است.
سهم دانشگاه هادر جامعه مورد مطالعه بسیار چشمگیر است. 95 درصد پایان نامه مربوط به مقطع کارشناسی ارشد است شایسته استنهادهای متولی پژوهش در مقطع دکتری اهتمام بیشتری به موضوع اربعین داشته باشند. جامعه مورد مطالعه در 10 سال اخیر شکل گرفته است که نشان می دهد به موازات استقبال از حماسه اربعین، مطالعات نیز در این حوزه توسعه و افزایش یافته است.کلید واژگان: امام حسین (ع), زیارت اربعین, پیاده روی اربعین, کربلا, پایان نامه ها, ایران, عراقAs a hyperevent, Arbaeen has fulfilled a multitude of functions, social, political, cultural, and strategic. Hence it deserves systematic studies to determine its multi-faceted aspects and levels. In Iran, around 95% of masters theses pertain to it, mainly developed within the recent ten years. This is indicative of widespread public attention to it.
Keywords: Imam Al-Husayn, Arbaeen, Ziarat, Arbaeen March, Karbala, Theses, Iran, Iraq -
براساس منابع تاریخی روایی، یکی از سخنان به جای مانده از امام حسینR در آستانه شهادت ایشان در روز عاشورا، عبارت «اسقونی شربه من الماء» به منظور «درخواست آب» توسط آن حضرت از دشمنان خود است. با وجود این، برخی در صحت انتساب این سخن به امام تردید کرده و آن را موضوع خوانده اند؛ چه اینکه ایشان این سخن را با روحیه عزتمند آن بزرگوار که در عباراتی همچون «هیهات منا الذله» تبلور یافته، در تضاد دانسته اند. در رفع تعارض پیش آمده قابل ذکر است که این سخن در قریب به اتفاق منابع معتبر فریقین، به ثبت رسیده است. ابن سعد در طبقات، نخستین بار آن را با عبارت «عطش الحسین فاستسقی»، سپس دینوری با تعبیر «و عطش الحسین فدعا بقدح من ماء» و دیگران با دیگر عبارات مشابه، در آثار خود آورده اند تا سرانجام معاصران فراوانی ازجمله سید نعمت الله جزایری در الانوار النعمانیه و شیخ عباس قمی در نفس المهموم با اتباع از سید بن طاوس آن را نقل کنند. نظر به اینکه درخواست آب در راستای انجام تکلیف و رسالت الهی بوده و عزت و ذلت در اطاعت و یا نافرمانی از دستورات خداوند است، نیز بر مبنای استوار شیعی «لطف بودن وجود امامR» و «وجوب حفظ نفس» گرچه تا زمانی اندک و متوقف بودن این دو بر آب طلبیدن توسط امام برهان مخالفان روایت بودن سخن مذکور ناتمام می نماید؛ از دیگر سو، این روایت با عرضه به سنتی فعلی و قولی از رسول خدا2 که مفید مضمون فوق است، تایید می شود؛ چه آنکه رسول خدا2 در این روایت به دنبال تشنگی خود و یاران، طلب آب کرده و فرموده است: «...هل من مغیث بالماء...» همچنین در سنجش این روایت با دلیل عقل درمی یابیم که نه تنها هیچ تضادی بین این دو وجود ندارد، بلکه عقل مستقل به واسطه اینکه این روایت خود حاوی اتمام حجت و هدایت بدین واسطه برای دین خداست، بر آن صحه می گذارد؛ آن سان که در سیره عقلا آب طلبیدن برخلاف دیگر درخواست ها امری آمیخته با ذلت نیست.
کلید واژگان: امام حسینR, عاشورا, کربلا, إسقونی, نقد حدیث, استسقاHadith Studies, Volume:16 Issue: 31, 2024, PP 121 -152IntroductionBased on historical-traditional sources, one of the remaining sayings from Imam Hussein, peace be upon him, on the threshold of his martyrdom on the day of Ashūrā, is the passage isqūnī sharbatan min al-mā'’, meaning ‘request for water’ by him from his enemies. Some have doubted the attribution of this saying to the Imam and have considered it a fabricated. In resolving the conflict, it is noteworthy that this saying has been recorded in almost all the reliable sources of both sects. And others, with other similar passages, have brought it in their works so that eventually many contemporaries quote it. Given that the Imam’s request for water was in line with the fulfillment of the divine duty and mission, and dignity and humiliation are in obedience or disobedience to God’s commands, also based on the Shiite principle of ‘the kindness of the Imam’s existence, and ‘the necessity of self-preservation’ from the other side, this tradition is confirmed by presenting it to a current and verbal tradition of the Holy Prophet of God, (pbuh) and his family, which is useful for the above content.
Materials and MethodsThere are two main perspectives regarding the traditional isqūnī sharbatan min al-mā': the viewpoint of critics who find this traditional incompatible with the dignity and status of Imam Hussein (as) and consider it fabricated, and the viewpoint of researchers who deem the mentioned traditional credible and have cited it in their works based on various sources. This article, referencing the story of Prophet Moses and Khidr in the Quran, as well as the tradition and practices of the Prophet Mohammad (pbuh) and the Ahl al-Bayt (as), seeks to present an argumentative perspective on the permissibility of seeking help from others under special circumstances and emphasizes the use of critique and analysis of the traditional's chain of transmission and content, as well as the tools of hadith criticism, to achieve a better understanding of the traditional's authenticity and evidence. The research method employed in this article is a comibnation of descriptive and analytical approaches, which includes problem formulation, source review, analysis and critique of viewpoints, and conclusion drawing. In this regard, the article examines and analyzes historical and traditional sources and uses hadith criticism methods to assess the authenticity of the traditionals. It employs scientific and logical methods to examine and analyze a historical traditional, striving to evaluate its credibility and authenticity. The article consists of three main sections: introduction of transmitters, critique of the chain of transmission, and internal critique, in which it examines the chain of transmitters, their credibility, and the alignment of the traditional content with scientific standards.
Results and FindingsFrom the perspective of Hadith sciences, the famous sayings attributed to religious saints, including Imam Hussein (pbuh), whose entire phrases are not observed in early Musnads, are not of the type of fabricated Hadiths; as the meaning of some of these sayings can be found in other Isnaded traditionals with slight differences in authentic sources. In Ashūrā sources, there is evidence that the phrase “isqūnī sharbatan min al-mā'” has been issued by Imam Hussein (pbuh). The sources of this phrase have a historical identity and its transmitters are also renowned scholars of fariqayn; therefore, they have the potential for citation. Therefore, without argument and evidence, their traditionals cannot be rejected. The traditional in question has been transmited among the predecessors by Ibn Sa’d (d. 230 AH) as “'aṭash al-Ḥisayn fastasqā" (Hussein was thirsty and asked for water), Dinawari (d. 282 AH) with the phrases “wa 'aṭash al-Ḥisayn fada'ā biqadaḥin min al-mā'" (And Hussein was thirsty and asked for a cup of water), Abu al-Faraj Isfahani (d. 356 AH) in the form “wa ja'ala al-Ḥisayn yaṭlubu almā'" (And Hussein began to ask for water), Ibn al-Jawzi (d. 510 AH) with the expression “wa ṭalaba al-Ḥisayn mā'an yashribuhu" (And Hussein asked for water to drink). This traditional has gained more fame among the later generations. Muhib al-Din Ţabarī (d. 615 AH) in the form of “isqūnā mā'an" (Give us water) (Ţabarī, 1356: 144), Seyyed ibn Tawus (d. 664 AH) in the form of “fastasqā fī tilk al-ḥāl mā'an" (He asked for water in that state) and Ibn Nama Helli (d. 680 AH) with the expression “… thumma qaṣadūhu 'alayhi al-salam bi al-ḥarb wa ja'alūhu shilwam min kathrati al-ṭa'ni wa al-dharbi wa huwa yastaqīsharbatan min al-mā'…” (Ibn Nama, 1406 AH: 38) has been transmited regardless of dozens of scholars after the seventh century. Considering the works of the first reporters of Ashūrā, it is known that this traditional, from the beginning of the Maqtal writing, has been subject to semantic transmission and in the last century in the works of later Maqtal transmitters or the organizers of their works, in the form of the sentence “isqūnī sharbatan min al-mā'”, it has gained double fame. With the presentation of this sentence to the Holy Quran, for asking for water, which is a kind of “isti'ānat" (seeking help), examples such as Lot’s request for help from his people in confronting them with divine agents are found. Also, for this traditional in the tradition of the last Prophet (pbuh), there is an example in one of the battles in which according to it, the last Messenger (pbuh) has exactly asked for water with the phrase “Is there a helper with water”. Based on the Shiite view of Imamate, it is reasonable that Imam Hussein (as) does what is related to the divine command; it is even possible that he has been commanded to “ask for water”, to complete the argument with the enemies of God, and to reveal the peak of his oppression and the harshness and cowardice of Bani Umayyah to everyone. In addition to this, the reason of intellect and the tradition of intellectuals also indicate the validity of the issuance of this traditional; because logically, the Imam’s asking for water is associated with his survival and the continuation of divine grace on the servants.
ConclusionAlthough some have doubted the attribution of the phrase “isqūnī sharbatan min al-mā'” to Imam Hussein (as) and have considered it a fabricated; but this word has been recorded in almost all credible sources of fariqyn. Given that Imam’s request for water was in line with the performance of divine duty and mission, and honor and humiliation are in obedience or disobedience to God’s commands, also based on the Shiite principle of “the kindness of the existence of Imam Hussein (as)” and “the necessity of self-preservation”; this tradition is confirmed by presenting it to a practical and verbal tradition of the Prophet of God (pbuh) which is useful for the above content. Also, in measuring this traditional with the reason, we find that not only is there no contradiction between these two, but the independent reason, because this traditional itself contains the completion of the argument and guidance through this means for the religion of God, puts its validity on it; such that in the tradition of intellectuals, asking for water is not a matter mixed with humiliation unlike other requests.
Keywords: Imam Hussein (AS), Ashūrā, Karbala, Isqūnī, Istisqā'.V -
پژوهشی روایی- فقهی درباره موقعیت مکانی حائر حسینی و فراتبسیاری از مناسک عبادی مستلزم داشتن یک تصور واضح و منطبق با واقع از موقعیت اماکن مقدس است. ازاین رو شناخت محدوده این موقعیت ها تاثیر به سزایی در حکم شرعی دارد. یکی از اماکنی که به دلیل سفارش معصومان احکام ویژه ای پیدا کرده، سرزمین کربلاست. برای برخی از اماکن مقدس در این سرزمین، از جمله حائر و فرات، احکام ویژه ای مانند تخییر بین قصر و اتمام نمازها در محدوده حائر، استحباب غسل زیارت در فرات و... بیان شده است. در این صورت لازمه تبعیت از این احکام شناخت دقیق محدوده مکانی آنهاست.نویسنده در این پژوهش با روش تحلیلی و جمع آوری مطالب به صورت کتابخانه ای و استفاده از منابع فقهی و روایی به بررسی محدوده حرم، حائر و رود فرات پرداخته و تلاش کرده که بین روایات به ظاهر متعارض درباره محدوده های این اماکن مقدس، جمع بندی و به قول صحیح دست پیدا کند. از دستاوردهای مهم این پژوهش می توان به شناسایی محدوده مکانی حائر (10 الی 5/12 متر از قبر مطهر)، حرم (تا حدود 35 متر از قبر مطهر) و فرات (آن قسمتی است که از سرزمین کربلا عبور می کند) اشاره کرد.کلید واژگان: قبه, حرم, حائرحسینی, فرات, کربلاNarrative-jurisprudential Research about the Location of Ha’er-i Husseini and the EuphratesA precise and accurate sense of where holy sites are located is necessary for many devotional practices. Thus, understanding the extent of these circumstances has a big impact on the Sharia rulings. The land of Karbala is among those where unique regulations have been implemented as a result of the advice of the Infallible (as). Certain unique regulations have been established for several holy sites in this land, such as the Euphrates and Ha’er-i Husseini. These regulations include the advice to take a pilgrimage bath in the Euphrates, the choice to conclude prayers in the Ha’er area or short, among other things. In this case, following these rules requires knowing their exact location. To reach a conclusion between seemingly contradictory narratives regarding the boundaries of these holy places, the author of this study examined the borders of the Haram, Ha'er, and the Euphrates River using an analytical library-based method and jurisprudential and narrative sources. The location of Ha’er-i Husseini (10–12.5 meters from the holy tomb), Haram (up to approximately 35 meters from the holy grave), and the Euphrates (the section that flows through the Karbala region) were determined, which is one of the study’s major findings.Keywords: Dome, Haram, Ha’Er Husseini, Euphrates, Karbala
-
قیام عاشورایی بخش مهمی از موتیف آثار ادبی ایران به ویژه شعر معاصر را در برگرفته و در نوع خود تاثیر شگرفی بر اندیشه سرایندگان آن گذاشته است. شاعران معاصر با به تصویرکشیدن پدیدارها و شاخصه های مهم عاشورایی، توصیف های تاثیربرانگیزی ارائه داده اند. این پژوهش برآنست تا به شیوه متن پژوهی و تحلیل اشعار سه شاعر معاصر، شاخص های اصلی ادبیات عاشورایی را نشان دهد و ویژگی های آنها را بیان کند. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد اساسی ترین جلوه های ادبیات عاشورایی در آثار این شاعران، شخصیت های حماسی و دینی، چگونگی وقایع، مکان رویدادها و برخی عناصر نمادین پایداری است. در ادبیات عاشورایی این شاعران تنها به بعد عاطفی و مرثیه سرایی بسنده نشده بلکه با خلاقیت های هنری فرهنگ عاشورا و شاخص های آن را رنگ فرا حماسی، نمادین، سیاسی، فلسفی و گاه عرفانی بخشیده اند.
کلید واژگان: ادبیات عاشورا, شعر معاصر, موسوی گرمارودی, سلمان هراتی, حمید سبزواریThe Ashura episode has long absorbed a considerable portion, and has made a major motif, of contemporary Persian literary works. Focusing on the literary works of four prominent Iranian poets, it is shown that they focus on religio-heroic figures plus certain situational and temporal aspects of Ashura. As such, their contents are limited to merely emotive aspects, rather they also highlight extra-epical, symbolic, political, and mystical dimensions.
Keywords: Ashura Literature, Contemporary Persian Poems, Shii Literature, Karbala, Imam Al-Husayn -
برای دستیابی به روایتی معتبر و اصیل در مورد تاریخ عاشورا از قول کسانی که هم عصر یا نزدیک به آن زمان بوده اند همواره ذهن علاقه مندان و پژوهشگران تاریخ را به خود مشغول کرده است. با توجه به خطبه ها و نامه ها و...، می توان این نکته را دریافت که برخلاف عقیده برخی، حرکت ایشان نه سر باطنی داشت تا عموم مردم از درک آن عاجز باشند و نه برای شهادت طلبی بوده است بلکه ایشان برای احیای بزرگ ترین معروف که همان خلافت اهل بیت (ع) و برای مبارزه با بزرگ ترین منکر که حکومت افرادی چون یزید است، قیام خود را شروع کردند. قطعا اگر کوفیان به عهد خود پایبند بودند، قیام امام حسین (ع) منجر به تشکیل حکومت می شد ولی با توجه به شرایط حاکم بر جامعه که سنت های اسلامی به شدت دگرگون شده بود و سکوت و مبارزه پنهانی فایده ای نداشت، چه مردم کوفه از ایشان دعوت می کردند و چه نمی کردند، حضرت با یزید بیعت نمی کرد و این عدم بیعت قطعا مورد رضایت حکومت یزید نبود لذا راهی غیر از بیعت یا شهادت وجود نداشت.
کلید واژگان: خلافت, تفرقه, بیعت, امر به معروف, نهی از منکرTo get a vivid view of an event, it is often recommended to refer to the works whose authors were contemporary with it. Searching in the earliest works that record Imam al-Husayn's movement prove that his sublime aims were higher by far than simply treading a mystical path or following a martyrdom-only route. Whether or not the Kufans had invited him, he would never recognize Yazid: there was no other choice but martyrdom for the sake of safeguarding Islam.
Keywords: Caliphate, Recognition, Imam Al-Husayn, Ashura, Karbala -
براساس منابع روایی متقدم، یکی از سخنان به جای مانده از امام صادق% راجع به ریشه و سبب اصلی قتل سیدالشهداء% عبارت: «إذا کتب الکتاب قتل الحسین%» است که اساس واقعه عاشورا را عهدنامه ای ما بین چند تن از منافقین اصحاب پیامبر$ می داند که به عنوان صحیفه ملعونه شهرت یافته است. در این پیمان تعدادی از اصحاب پیامبر$ با یکدیگر عهد کردند از به خلافت رسیدن امیرالمومنین% ممانعت کنند و اجازه ندهند خلافت در خاندان رسول اکرم$ ادامه پیدا کند و برای رسیدن به این هدف، نقشه ترور آن حضرت را طراحی نمودند. مفسران آیات 79 و 80 سوره زخرف، آیه 7 و 10 سوره مجادله، آیه 167 بقره و آیه 118 آل عمران را درباره این صحیفه دانسته اند و بر پایه برخی اسناد، علاوه بر کتب شیعه، این قضیه در منابع اهل سنت از جمله «النشر و الطی»، نیز آمده است. عبارت «إذا کتب الکتاب قتل الحسین %»، ضمن حدیثی در کتاب روضه کافی نقل شده که از جهت سندی دارای اشکالاتی است؛ لکن از جهت متنی با روایات منابع متقدم و معتبر مطابقت دارد. در این مقاله با استفاده از بررسی سندی آیت الله شبیری زنجانی، تعلیق در سند حدیث منتفی و تصحیف در نام برخی از راویان سلسله سند، مرتفع، و دلالت متن حدیث، بر توطیه منافقین اصحاب رسول خدا$ و غصب خلافت امیرالمومنین% به عنوان اصل و اساس قتل اباعبدالله الحسین% اثبات شده است.
کلید واژگان: امام حسین, عاشورا, کربلا, سقیفه, نقد حدیثAccording to previous hadith collections, one of the words left by Imam Ṣādiq (as) regarding the origin and the main reason for the martyrdom of Imam Hossain (as) is the phrase: "إذا کتب الکتاب قتل الحسین علیه السلام" (when the book is written, Imam Hossein, peace be upon him, will be killed) that the basis of the ʿĀshūrā event is a contract between some of the hypocrites of the Prophet's companions, whch is known as Ṣaḥīfeh Malʿūneh (the cursed book). In this agreement, a number of the Prophet's companions promised to prevent Imam Ali (as) from succeeding to the caliphate, and do not allow the caliphate to continue in the family of the Holy Prophet (pbuh), and to achieve this goal, they designed a plan to assassinate that Imam. Commentators have considered verses 79 and 80 of Surah Zukhruf, verses 7 and 10 of Surah Mujādilah, verse 167 of Baqarah and verse 118 of Āl-e ʿImrān to be about this Ṣaḥīfeh. And based on some documents, in addition to Shia books, this issue is also mentioned in Sunni sources, including "al-Nashr and al-Ṭay". The phrase "إذا کتب الکتاب قتل الحسین علیه السلام" is mentioned in the book of Rawḍah Kafi, which has some problems in terms of document; however, in terms of text, it is consistent with the traditions of ancient and reliable sources. In this article, using the document review of Ayatollah Shubairi Zanjani, the existence of suspension in the hadith document has been ruled out, and the change in the names of some hadith narrators has been resolved, and the implication of the text of the hadith is the conspiracy of the hypocrites of the companions of the Messenger of Allah (pbuh) and the usurpation of the caliphate of Imam Ali (as) as the basis of the murder of Imam Hossain (as).
Keywords: Imam Hossein (as), ʿĀshūrā, Karbala, Saqīfah, Hadith Criticism -
پژوهش نامه فرهنگ و رسانه (نامه فرهنگ و ارتباطات)، سال هفتم شماره 1 (پیاپی 13، پاییز و زمستان 1401)، صص 101 -133
با فراگیری نقش و اثرات رسانه ها در عرصه ارتباطات بین الملل، دولت ها با استفاده هوشمندانه از ارتباطات به دنبال نفوذ و اقناع افکار عمومی سایر کشورها هستند. یکی از این موارد، عملیات روانی است که در قلمروی دیپلماسی عمومی توسط رژیم صهیونیستی مورد توجه و استفاده واقع می شود. پژوهش حاضر بر اساس این، در پی آن است، تا با مطالعه گزارش سند فرهنگ زبان جهانی پروژه اسراییل که به صورت رسمی توسط موسسه پروژه اسراییل (The Israel Project) منتشر شده است، به کشف اصول به کار گرفته شده در این موضوع بپردازد. در این مسیر، به شیوه تمام شماری، کل گزارش که حاوی 116 صفحه و 18 فصل به زبان انگلیسی بوده است، به روش تحلیل محتوای کیفی مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که استفاده متنوع و متعدد از انواع تکنیک ها در راستای اثرگذاری بر روی مردم سایر کشورها در قالب عملیات روانی، راهبرد اصلی اسراییل بوده که طبق نظریه سازه انگاری هدف غایی دولت ها برای استفاده از این راهبرد نیز تغییر در نگرش مردم مبتنی بر خواست آن دولت است. بر اساس این، رژیم صهیونیستی از اصول عملیات روانی، با لحاظ فراوانی به ترتیب از انگاره سازی، ارعاب، برچسب زنی، تخدیر، تشجیع، ایجاد تفرقه، تحریک، دشمن سازی، از زبان غیر گفتن و انسانیت زدایی استفاده نموده است.
کلید واژگان: عملیات روانی, رژیم صهیونیستی, دیپلماسی عمومی, سند فرهنگ زبان جهانی پروژه اسرائیل, سازه انگاریCulture and Media Research (Letter of Culture and Communication ), Volume:7 Issue: 1, 2024, PP 101 -133By learning the role and effects of the media in the field of international communication, governments seek to influence and persuade the public opinion of other countries by making an intelligent use of communication. One of these cases is the psychological operation that is considered and used by the Zionist regime in the realm of public diplomacy. This research, therefore, aims at exploring the principles used for the matter by studying the report of “The Israel Project Global Language Dictionary”. To do this, in a comprehensive manner, the entire report, which contains 116 pages and 18 chapters in English, has been analyzed by qualitative content analysis. The results indicate that using diverse and numerous techniques in the form of psychological operations to influence the people of other countries is the main strategy of Israel, which according to the theory of constructivism is the ultimate goal of governments that intend to manipulate people’s attitudes in conformity with their wills. Based on this, the Zionist regime has used the following principles of psychological operations, mentioned in order of importance: image creation, intimidation, labeling, benumbing, incitement, creating division, provocation, making enemies, expressing through the others’ mouth, and dehumanizing.
Keywords: Ashura, Karbala, Imam Hussein, Civilization, Communication -
با بررسی ادبیات مفهوم کیفیت زیست در جامعه شناسی، روانشناسی، جغرافیای انسانی و همچنین زمینه های طراحی محیطی، آشکار می شود که برخی از عوامل به ویژه به فضاسازی مرتبط است. مکان هایی که در مقیاسی متفاوت از محل سکونت فردی یا محله های محلی گرفته تا شهر و منطقه، و حتی ایالت یا ملت، بر زندگی مردم و در نتیجه بر کیفیت کلی زندگی آنها تاثیر می گذارند. در فضاسازی شهری، یک فرض اساسی این است که مکان ها دارای ویژگی های عینی و ذهنی هستند که می توانند برای ارتقای کیفیت زندگی فردی طراحی شوند. در این بین شهر کربلا در عراق از جمله شهرهای مهم مذهبی و تاریخی در منطقه خاورمیانه محسوب می گردد که علاوه بر جمعیت بومی سالانه زائران بسیاری را از کشورهای مختلف پذیرا است. از این رو هدف از این مقاله تحلیلی بر فضاسازی شهری در کیفیت زیست شهروندان در کربلا است. در راستای دستیابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد فضاسازی شهری در شهر کربلا را می توان بر اساس دو عامل عوامل عینی و ذهنی بررسی نمود. عوامل عینی شامل سیستم جمع آوری زباله جامد، عدم تعادل در توزیع جغرافیایی جمعیت، عدم تعادل در توزیع خدمات به مردم، مکانیسم سیستم تهویه طبیعی، سیستم حرارتی شهر و عوامل ذهنی شامل اجرای برون متنی قدرت مکان، بازتولید هویت جمعی و مکان های مقدس شده و مکان های نقشه نگاری فرهنگی است. از این رو لازم و ضروری است تا در تدوین برنامه ریزی شهری به این عوامل توجه بسزایی نمود.
کلید واژگان: فضاسازی, شهر, کیفیت زندگی, کربلاBy reviewing the literature on the concept of quality of life in sociology, psychology, human geography, and also in the fields of environmental design, it is revealed that some factors are especially related to spatial planning. Places that affect people's lives, and thus their overall quality of life, on a scale varying from individual residences or local neighborhoods to cities and regions, and even states or nations. In urban planning, a basic assumption is that places have objective and subjective characteristics that can be designed to improve the quality of individual life. In the meantime, the city of Karbala in Iraq is considered one of the important religious and historical cities in the Middle East region, which receives many pilgrims from different countries every year in addition to the native population. Therefore, the purpose of this article is to analyze the urban space construction in the quality of life of citizens in Karbala. In order to achieve this goal, a descriptive-analytical method was used. The findings of the research showed that urban spatial development in Karbala city can be analyzed based on two factors: objective and subjective factors. Objective factors include the solid waste collection system, imbalance in the geographical distribution of the population, imbalance in the distribution of services to the people, the mechanism of the natural ventilation system, the city's thermal system, and subjective factors including the extratextual implementation of the power of place, the reproduction of collective identity and sanctified places. and places of cultural cartography.
Keywords: Spatialization, City, Quality Of Life, Karbala -
نقش والیان بغداد از موضوعات مهم در مناسبات ایران و عثمانی دوره قاجاریه است. اداره عراق به واسطه دوری از مرکز، وجود اقوام مختلف و اماکن زیارتی شیعه و همجواری با ایران دشوار بود و والیان منصوب تلاش می کردند با دامن زدن به اختلافات میان ایران و عثمانی قدرت سیاسی و مالی خود را تقویت کنند. از اواسط قرن نوزدهم و انجام اصلاحات در قلمرو عثمانی، تلاش شد با انتصاب والیانی همچون نجیب پاشا، اداره آنها با استانبول هماهنگ گردد. اما سیاست انقباضی پاشا در بغداد موجب ایجاد بحران سیاسی شد. براین اساس، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که نجیب پاشا در دوران والیگری خود بر بغداد در تفرقه افکنی میان ایران و عثمانی چه سیاستی اتخاذ کرد. براساس رویکرد توصیفی- تحلیلی و نگاه تمرکزگرایی، والیان بغداد و به تبع آن نجیب پاشا، تهدید امنیتی از ناحیه ی ایران و ایرانیان ساکن در عراق را برای جایگاه خود، بسیار موثر می دیدند. بنابراین، در جهت گیری سیاسی سعی داشتند از این فضای فکری دربار استانبول در راستای منافع خود استفاده کنند. همچنین، با تکیه بر اندیشه تمرکزگرایی و پیوند ناگسستنی امپراتوری و حذف عناصر از بین برنده ی آن، تلاش می کردند تا سرکوب و قتل عام مردم کربلا را مشروع و لازم قلمداد کنند.
کلید واژگان: ایران, عثمانی, بغداد, کربلا, نجیب پاشاThe role of the governors of Baghdad is one of the important issues in the relations between Iran and the Ottoman Empire during the Qajar period. The administration of Iraq was difficult due to the distance from the center, the presence of different ethnic groups and Shiite pilgrimage sites, and the proximity to Iran, and the appointed governors tried to strengthen their political and financial power by fueling the differences between Iran and the Ottoman Empire. From the middle of the 19th century and the reforms carried out in the Ottoman territory, an attempt was made to coordinate their administration with Istanbul by appointing governors such as Najib Pasha. However, Pasha's contractionary policy in Baghdad caused a political crisis. Against this backdrop, the research question of the present study concerns the policy adopted by Najib Pasha during the governorship of Baghdad to divide Iran and the Ottoman Empire. Based on the descriptive-analytical approach and the view of centralism, the governors of Baghdad and consequently Najib Pasha saw the security threat from Iran and the Iranians living in Iraq very forceful for their position. Therefore, in their political orientation, they tried to use this intellectual atmosphere of the Istanbul court in line with their interests. Also, relying on the idea of centralism and the unbreakable link of the empire and removing its destructive elements, they tried to consider the suppression and massacre of the people of Karbala as legitimate and necessary.
Keywords: Iran, Ottoman, Baghdad, Karbala, Najib Pasha -
یکی از مسایل مهم قیام امام حسین(ع)، همراهی بانوان با امام است. چه انگیزه هایی موجب شده تا در این سفر سخت زنان از شهر و مکان آسایش خود هجرت کنند. این تحقیق درصدد است تا با روش توصیفی-تحلیلی انگیزه های همراهی بانوان با امام حسین(ع) در قیام عاشورا را مورد بررسی قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که بانوان به دو دلیل در حادثه کربلا حضور یافته اند: اول اینکه زنان در آن سفر احتمالا طولانی به صورت طبیعی به سبب حفظ خانواده از خبایث حکومت کاروان امام را همراهی کردند. دوم اینکه زنان در یک کار ویژه ، در یک هجرت الی الله برای جلوگیری از قضاوت نادرست تاریخ درباره این حرکت، حجتی بر مظلومیت امام، حفظ حقیقت و حقانیت قیام، حفظ وقایع عاشورا از تحریف راویان، الگوگیری جهانی از رفتار اهل بیت: در مصایب سنگین، نشان دادن فضایل اخلاقی امام نسبت به خانواده و افشای ستم خلفای بنی امیه کاروان امام را همراهی کردند.کلید واژگان: امام حسین(ع), زنان در قیام عاشورا, فلسفه عاشورا, کربلاTaking one's family members was never an easy task, particularly in a struggle-oriented journey like that of Ashura. Data from the earliest accounts suggest that Imam al-Husayn took his family members for various reasons: (1) respecting and protecting his household and defending them against any threat, and (2) preventing any misinterpretation of his movement in the future. On the other hand, the savage treatment that they received from the tyrant Umayyad forces disclosed the real face of the Umayyad hegemony.Keywords: Imam al-Husayn, Ashura, Karbala, Ashura females
-
پژوهش نامه فرهنگ و رسانه (نامه فرهنگ و ارتباطات)، سال ششم شماره 2 (پیاپی 12، بهار و تابستان 1401)، صص 211 -247
مقاله حاضر تحقیقی ا ست با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد (Grounded Theory) که با نگاهی نوین به پدیده عاشورا، در صدد رسیدن به نقشه ارتباطی امام حسین (ع) در سال 61 هجری بوده است. تا مسیر تمدنی که خداوند متعال، برای آن حضرت ترسیم کرده، را از متن تاریخ استخراج کرده و به این پرسش پاسخ دهد که «اصول و مولفه های ارتباطی امام حسین (ع) در شکل گیری تمدن اسلامی در جریان عاشورا چیست؟»ضرورت انجام این پژوهش از دو جهت بوده است؛ اول آنکه تاکنون مقاله ای که صرفا به متن خود تاریخ با تکیه بر منابع دست اول معتبر پرداخته باشد، در خصوص عاشورا انجام نگرفته است. دوم: اینکه با هدف رسیدن به اصول و مولفه های ارتباطی امام حسین (ع)، اساسا پژوهشی ثبت نشده بود. لذا مقاله حاضر، با روش داده بنیاد انجام گرفته است.محقق ابتدا به بررسی سیره تمدنی انبیاء در قرآن و سپس سیره تمدن سازی پنج تن آل عبا (ع) پرداخته تا مسیر تمدن سازی را در نگاه قرآن کریم و تاریخ اسلام تعریف کند. در نهایت به کمک 31 منبع عاشورایی معتبر به تاریخ امام حسین (ع) پرداخته تا اینکه نهایتا الگوی ارتباطی-تمدنی امام حسین (ع)، استخراج شد. داده های تحقیق در دو دسته زیر طبقه بندی شدند:1) اصول و مولفه های ارتباطی امام حسین (ع) در گفتار (21 زیرگروه): به عنوان مثال «دعوت ها»، «دعاها و نفرین های امام» و... 2) اصول و مولفه های ارتباطی امام حسین (ع) در رفتار (5 زیرگروه): به عنوان نمونه «هیبت ظاهری امام»، «آداب سخنوری و استفاده از اصول اقناع» و...
کلید واژگان: عاشورا, کربلا, امام حسین(ع), تمدن, ارتباطاتCulture and Media Research (Letter of Culture and Communication), Volume:6 Issue: 2, 2023, PP 211 -247The present study, entitled "The principles and components of communication of Imam Hussein(AS) in civilization during Ashura", is research with a qualitative approach that seeks to achieve the communication plan of Imam Hussein(AS) in the year 61 with a new look at the phenomenon of Ashura which the Almighty God has drawn for that Imam Hussein to answer that question that what the principles and components of communication of Imam Hussein were in civilization during Ashura.The necessity of conducting this research has been in two ways. First, so far no research that has relied solely on the text of history itself and has been far from personal analysis which has been conducted on Ashura. Second, in order to reach the communication model of Imam Hussein, basically no research had been recorded and conducted. so the Grounded Theory method was considered suitable for this research.The researcher first has examined the civilization of the prophets in the Qur'an and the Five members of Al-Abba in the history of Islam to define the path of civilization . While, it was the turn of the history of Imam Hussein through which the 31 sources of Ashura, were carefully analyzed to extract the communication propositions of Imam.Finally, after extracting and classifying the propositions and analyzing them, the datas were classified into the following two categories:1) Principles and communication components of Imam Hussein in speech(21 subgroups): For example, "Invitations", "Prayers and Curses of the Imam", etc.2) Principles and communication components of Imam Hussein in behavior(5 subgroups): For example, "Imam's apparent awe", "Speech and principles of persuasion", etc.
Keywords: Ashura, Karbala, Imam Hussein, Civilization, Communication -
در ایران، عشق به امام حسین با ابعاد عاطفی و احساسی خاصی گره خورده است. مهم ترین هدف این مقاله، مطالعه تفسیر درک معنایی زایران زن کربلا از امام حسین (ع) و واقعه عاشورا است. مشارکت کنندگان این پژوهش، زنان زایر استان اصفهان که در خرداد تا شهریور 1401 به کربلا اعزام شده اند، است. این پژوهش در فرودگاه شهید بهشتی اصفهان و هتل های کربلا و نجف به مطالعه تفسیر زایران امام حسین (ع) با روش کیفی پدیدار شناسانه در سال 1401 با شرکت 25 نفر از زایران زن با تکنیک بحث گروهی متمرکز و مصاحبه های اکتشافی و عمیق انجام شده است. روش نمونه گیری هدفمند بود. در فرایند تحلیل داده ها با روش تحلیل تماتیک از 8 زیر مضمون عشق، برانگیختگی همدلی، درک سنتی، درک هژمونی، درک فرهنگی، عدم درک عقلانی، عدم درک اقتدار و عدم بازاندیشی و اندیشه ورزی سه تم و مضمون اصلی گفتمان عاطفی، ناتوانی در درک عاملیت و هنجارهای فرهنگی درک امام حسین (ع) شکل گرفت. نتایج تحلیل کیفی مصاحبه ها نشان داد که درک معنایی زنان زایر از امام حسین (ع) و قیام عاشورا، گفتمان سنتی و عاطفی است. با تحلیل داده ها، فرضیه «ماندگاری زنان در بازتولید گفتمان سنتی - عاطفی امام حسین (ع) و واقعه عاشورا" شکل گرفت.
کلید واژگان: امام حسین (ع), عاشورا, کربلا, گفتمان عاطفی, درک معنایی زنان زائرIn Iran, love for Imam Hossein is tied to certain emotional dimensions. The most important goal of the article is to study the interpretation of the interpretation of the meaning understanding of the female pilgrims of Karbala about Imam Husayn (a.s.) and the uprising of Ashura. This research was conducted in Shahid Beheshti Airport of Isfahan, Karbala and Najaf to study the interpretation of the pilgrims of Imam Hussein (AS) with the phenomenological qualitative method in 1401 with the participation of 25 female pilgrims with the technique of focused group discussion and exploratory and in-depth interviews. The sampling method was purposive. In the process of data analysis, using the thematic analysis method, 8 sub-themes, three themes and the main theme of the emotional discourse, inability to understand the agency and cultural norms of understanding Imam Hussein (AS) was formed. Women's understanding of the meaning of Imam Hussain (AS) is traditional and emotional. By analyzing the data, the hypothesis of "women's traditional permanence in the emotional discourse of Imam Hussein (a.s.) and the Ashura uprising" was formed and became dominant as a discourse.
Keywords: Imam Hussain (AS), Ashura, Karbala, the young pilgrims -
یکی از ابزارهای مهم جهت ارائه بهتر فعالیت ها در راستای اهدف مشخص شده، برنامه ریزی راهبردی می باشد. در واقع از برنامه ریزی راهبردی می توان به عنوان پاسخی به مسائل و مشکلاتی که در صنعت گردشگری ممکن است رخ دهد استفاده نمود. در هسته گردشگری نظیر کلیه فعالیت های تجاری می بایست "راهبرد گردشگری" ترسیم شود. مدل متاسوات برنامه ای است که از یک پنجره عنوان و هفت پنجره بهم پوسته تشکیل شده است و هدف آن راهنمایی تصمیم گیرندگان در فرایندی منسجم و یکپارچه و نیز ایجاد فهرست رتبه بندی شده از اولویت های استراتژیک می باشد. با توجه به اینکه اشخاص تصمیم گیرنده ممکن است ارزیابی های خود را در طول یک فعالیت برنامه ریزی تغییر دهند در نتیجه این ابزار بازبینی های نامحدود نهاده ها را ممکن می سازد. پژوهش حاضر با هدف توسعه گردشگری در شهر کربلا برای اولین بار به معرفی مدل راهبردی متاسوات در زمینه گردشگری شهری پرداخته است. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. روش گردآوری داده ها و تحلیل اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و پیمایشی است. به منظور تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف، منابع، توانایی و عوامل محیطی از روش تحلیلی متاسوات استفاده شد. نتایج نشان داد که مهمترین فاکتور در راستای توسعه گردشگری در شهر کربلا مدیریت یکپارچه، توسعه زیرساخت های شهری، وجود بودجه مناسب شهرداری کربلا، احداث و تجهیز فضاهای مناسب و امنیت و رضایتمندی، برگزاری آئین ها و مراسم مذهبی ویژه ماه محرم بود.
کلید واژگان: برنامه ریزی راهبردی, توسعه گردشگری, متاسوات, کربلا, گردشگری مذهبیOne of the important tools to better present activities towards the specified goals is strategic planning. In fact, strategic planning can be used as an answer to the issues and problems that may occur in the tourism industry. In the core of tourism, such as all business activities, a "tourism strategy" should be drawn. The Meta-SWOT model is a program consisting of one title window and seven shell windows, which aims to guide decision-makers in a coherent and integrated process as well as create a ranked list of strategic priorities. Whereas decision-makers may change their assessments during a planning activity, this tool allows unlimited revisions of institutions. The present study aimed at developing tourism in Karbala city has introduced the Meta-SWOT strategic model in the field of urban tourism for the first time. The study used a descriptive - analytical method. The method of collecting data and analyzing the required information is documented and scrolling. Meta-SWOT analytical method was used to formulate a development strategy and describe the goals, resources, capabilities and environmental factors. The results showed that the most important factor in the development of tourism in the city of Karbala was the Integrated Management, the development of urban infrastructure, the existence of a suitable budget for the municipality of Karbala, the construction and equipping of suitable spaces and security and satisfaction, the holding of special religious rituals and ceremonies during the month of Muharram.
Keywords: Strategic Planning, Tourism Development, Meta-SWOT, Karbala, religious tourism -
درست ترین نتیجه ای که تاکنون درباره کتاب مجعول مقتل الحسین منسوب به ابومخنف کوفی گرفته شده آن است که به سبب تصرفات زیادی که در جای جای آن صورت گرفته، هیچ یک از تحریرهای متفاوتی که در دستنویس های مستقل از این اثر باقی مانده نمی تواند متعلق به او باشد؛ تاریخ گذاری این کتاب نیز مورد بحث و گفتگو بوده و هست.مقاله حاضر به یکی از قدیم ترین تحقیقات مربوط به این اثر مجعول، نوشته هاینریش فردیناند ووستنفلد، اسلام شناس مشهور، می پردازد. ووستنفلد ترجمه ای آلمانی از این اثر، همراه با مقدمه ای فاضلانه بر آن، عرضه کرد که در سال 1883م در گوتینگن چاپ شد. در این مقاله، برای نخستین بار متن کامل مقدمه او از آلمانی به فارسی ترجمه شده و به همراه آن، کتاب شناسی نسبتا مفصلی از پژوهش های او در حوزه اسلام شناسی و تصحیح متون اسلامی، منابع و روش کارش در بررسی مقتل الحسین مجعول و برخی نکات درباره آن بیان شده است.کلید واژگان: مقتل الحسین, کربلا, ابومخنف, ووستنفلدMirror of Heritage, Volume:21 Issue: 1, 2023, PP 181 -200The most accurate conclusion reached so far regarding the inauthentic book entitled Maqtal al-Hosein (Book of Hosein’s sufferings) is that, due to numerous interpolations made into various places of the book, none of its different recordings in its separate extant manuscripts can possibly belong to Abu Mekhnaf. The dating of this book has also been the subject of some discussion and disputation.The present article addresses one of the oldest studies made about this fake work by Heinrich Ferdinand Wustenfeld. He only translated this work into German and, together with a scholarly introduction had it published in Göttingen, 1883. In this this article, for the first time, a Persian translation of the entire text of Wustenfeld’s introduction, is presented along with a relatively extensive bibliography of his research on Islamology and the correction of Islamic texts, his sources and methodology in examining the counterfeit “Maqtal al-Hosein as well as some remarks about the book.Keywords: Maqtal al-Hosein, Karbala, Abu Mekhnaf, Wustenfeld
-
Journal of Religion, Management and Governance, Volume:1 Issue: 2, Winter and Spring 2023, PP 49 -74
The Arbaeen March, is one of the Shiite rituals that is held in the days leading up to 20 Safar (Arbaeen). This March from different parts of Iraq to Karbala is done with the aim of visiting Arbaeen. Most pilgrims go to Karbala via Najaf. During Saddam Hossein's rule, restrictions were imposed on the event, but with the fall of the Ba'ath party in 2003, the event was revived, and in addition to Iraqi Shiites, other Shiites, especially those in the neighborhood, joined the Arbaeen march. In recent years, millions of people have taken part in the march. This event is considered to be the largest annual religious gathering in the world. Statistics on the number of participants in the march are estimated at between 12 million and 20 million.
AimThe research seeks to analyze and describe the Arbaeen culture and decision-making strategies to promote the Arbaeen culture. The main view of researchers from the perspective of identifying Arbaeen as a model of human.
MethodologyThis article describes and analyzes the gracious behaviors of Imam Hossein's servants and pilgrims during the Arbaeen of 2013 to 2019 with interpretive and research methodology based on ethnographic policies and observations of ethnographers for cultural and cultural development base on Arbaeen. The ethnography of this research in the land border routes of neighboring countries of Iraq in the first step, and the study of the Najaf-Karbala route in the second step.
FindingsThis study indicates the existence of a very strong behavioral pattern base on monotheism and accepting the centrality of Imam Hossein (a. s). It also confirmed and emphasized the popularity of Arbaeen and highlighted the role of the government and the Shiite Marja in promoting the Arbaeen movement.
ResultsThis study shows that Arbaeen creates a very high level of convergence between different cultures and the literature of Imam Hossein (a. s) between cultures and strengthens and it expands the great global culture of Shiism.
Keywords: Imam Hossein (A. S), Arabic Culture, Karbala, Arbaeen March, Shiite Marja -
در میان گزارش های موجود پیرامون قیام مسلم بن عقیل (ع) ، افراد مشهوری وجود دارند که در لشکر مسلم بن عقیل دارای تاثیرگذاری زیادی بوده اند و حتی در واقعه کربلا از شهدای این واقعه بشمار می آیند، اما در واقعه مسلم رد پایی از آنها در تاریخ وجود ندارد ؟ آیا می توان در میان منابع راهی برای حل این مسیله تاریخی پیدا نمود ؟ برای رسیدن به پرسش های مطرح شده در این مقاله سعی شده با استناد به منابع دسته اول تاریخی و با استفاده از موقعیت های جغرافیایی و ارایه احتمال های عقلی برخاسته از گزارش های موجود، تحلیل های را به خوانندگان محترم ارایه گردد و در برخی موارد با نقد و بررسی آراء و نظرات دیگر صاحب نظران به غنای هر چه بیشتر این مقاله یاری رسانده شود .
کلید واژگان: کوفه, مسلم بن عقیل, شیعه, کربلا, عبیدالله بن زیادThere were many, many people around Muslim b. Aqil in Kufah. There were his associates, with some of them who were later on martyred on Ashura. However, there is no trace if they had joined Muslim b. Aqil in the latter' movement. This and many other relevant topics have been dealt with in this paper.
Keywords: Kufah, Muslim b. Aqil, Shia, Karbala, Ubayd Allah b. Ziyad -
واقعه کربلا یکی از مباحث و موضوعات مهم در تاریخ اسلام است که اندیشمندان و صاحب نظران شیعه و سنی در حوزه های مطالعات تاریخی، کلامی، فقهی و حدیثی با انگاره های متفاوتی بدان نگریسته و پرداخته اند. یکی از شخصیت های نامور و نظریه پرداز حوزه فقه و اندیشه کلامی اهل سنت ابوبکربن عربی است که دیدگاه های او نسبت به واقعه کربلا مدتهاست مورد بهره برداری جریان های سلفی قرار می گیرد. او در کتاب العواصم من القواصم فی تحقیق مواقف الصحابه بعد وفاه النبی(ص) در قالب یک نظم/سازه گفتمانی به تحلیل واقعه کربلا پرداخته است. در این نظم گفتمانی، گفتمان یا گفتمان هایی خودی و برجسته شده و گفتمانی نیز غیرخودی و به حاشیه رانده شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلیو و موفه مشخص شد که سازه گفتمانی در گزارش ابن العربی تلفیقی از سه گفتمان عاطفی، تاریخی و سیاسی است. در این میان، گفتمان سیاسی برجسته شده و دو گفتمان دیگر هوشمندانه و آگاهانه در خدمت گفتمان سیاسی قرار گرفته و به حاشیه رانده شده است.
کلید واژگان: حسین بن علی(ع), کربلا, یزیدبن معاویه, ابوبکربن عربی, العواصم من القواصم, تحلیل گفتمانThe Battle of Karbala is one of the important issues and topics in the history of Islam, which Shia and Sunni thinkers and experts in the fields of historical, theological, jurisprudence and hadith studies have looked at and discussed it with different viewpoints. One of the famous personalities and theoreticians in the field of Sunni jurisprudence and theological thought is Abu Bakr ibn Arabi, whose views on the battle of Karbala have long been exploited by Salafi movements. In his book named "Al-Awasem Men Al-Qawasem Fi Tahghigh Mawaghef Sahabeh Ba’ad Wafat al-Nai ((PBUH)" he has analyzed the battle of Karbala in the form of a discursive order/structure. In this discursive order, the insider discourse or discourses have been highlighted, and the outsider discourse has been marginalized. In this research, using the discourse analysis method of Laclau and Mouffe, it was determined that the discourse structure in Ibn Arabi's report is a combination of three emotional, historical and political discourses. In the meantime, political discourse has become dominant and two other discourses have been intelligently and consciously placed at the service of political discourse and marginalized.
Keywords: Husayn ibn Ali (A.S.), Karbala, Yazid ibn Muawiya, Abubakr ibn Arabi, Al-Awasem Men Al-Qawasem, discourse analysis -
جون غلام فضل بن عبد الله بن عبد المطلب بود، که امام علی (ع) او را خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر در ربذه فوت کرد؛ به مدینه برگشت و به حضرت علی (ع) پیوست، سپس به خدمت امام حسن (ع) آمد و بعد از ایشان نیز همراه امام حسین (ع) از مدینه به مکه و سپس از مکه به سمت عراق آمد. جون در کربلا کنار خیمه امام حسین (ع) به تعمیر و اصلاح شمشیر امام (ع) و یاران پرداخت. با وجود اینکه امام (ع) او را مرخص نمود؛ اما با بصیرت و وفاداری در کنار امام (ع) ماند و با شجاعت به شهادت رسید و عاقبت بخیر شد.
کلید واژگان: امام حسین (ع), جون, ابوذر غفاری, کربلا, بصیرت, نوبهEarlier, Jawn had been a servant of Fadl b. Abd Allah b. Abd al-Muttalib. Imam Ali freed him and sent him on mission to serve Abu Dhar al-Ghifari. After the death of Abu Dhar at Rabadhah, he returned to Medina and joined Imam Ali after whom he joined Imam al-Hasan. Then he joined Imam al-Husayn and accompanied him from Medina to Karbala where he repaired the weapons of the companions of Imam al-Husayn. On Ashura, despite Imam al-Husayn's exempting him from joining the battlefield, he joined the jihad and achieved martyrdom.
Keywords: Imam al-Husayn, Jawn, Abu Dhar, Karbala, Ashura
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.