جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "moral judgment" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
یکی از مهم ترین سوالات روان شناسی اخلاق شیوه شکل گیری قضاوت های اخلاقی و نقش استدلال به مثابه رقیب احساسات در این موضوع است. این تحقیق با روش «توصیفی - تحلیلی» جایگاه استدلال در قضاوت اخلاقی بر اساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی را بررسی کرده است. یافته ها حاکی از آن است که قضاوت اخلاقی به منزله یک تصدیق اخلاقی، همواره نیازمند استدلال و در نتیجه، یک تصدیق نظری است. بنابراین قضاوت هایی که به نظر می رسد صرفا پشتوانه احساسی دارند نیز خالی از استدلال نیستند. همچنین بر اساس طرح هرم سه بعدی نفس که از ابتکارات خاص آیت الله مصباح یزدی است، بینش و گرایش و در نتیجه، استدلال و احساس هر دو در شکل گیری قضاوت اخلاقی به عنوان یک فعل اختیاری نقش دارند و برخلاف بسیاری از نظریات که بر نقش یکی از دو عامل استدلال یا احساس تاکید می کنند، نمی توان آنها را رقیب یکدیگر به حساب آورد و یکی را غالب بر دیگری معرفی نمود، بلکه هر دو در اعماق نفس وحدت داشته، تنها در مقام تفصیل، ظاهر متفاوتی دارند. ازاین رو روابط پیچیده و آمیخته ای بین شناخت ها و تمایلات و در نتیجه استدلال ها و احساسات وجود دارد.
کلید واژگان: قضاوت اخلاقی, استدلال, احساسات, آیت الله مصباح یزدیOne of the most important questions mentioned in moral psychology is how moral judgments are formed and what is the role of reasoning, as the opposite point of emotions, in this matter. Using a "descriptive-analytical" method, this research has investigated the position of reasoning in moral judgment based on the thought of Ayatollah Misbah Yazdi. According to the results [of this research], moral judgment, as a moral confirmation, always requires reasoning and thus is a theoretical confirmation. Therefore, judgments that seem to have only emotional support are not devoid of reasoning. In addition, based on the three-dimensional pyramid of the self, which is one of the special innovations of Ayatollah Misbah Yazdi, insight and tendency, and as a result, reasoning and feeling, both play a role in the formation of moral judgment, as an optional act. Unlike many theories that emphasize on the role of one of the two factors of reasoning or feeling, they cannot be considered as competitors and one cannot be considered as dominant over the other, rather both have a kind of unity in the depths of the soul, and they appear different only in their detail. Therefore, there are complex and mixed relationships between cognitions and tendencies, and as a result, arguments and feelings.
Keywords: Moral Judgment, Reasoning, Emotions, Ayatollah Misbah Yazdi -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 140 (آبان 1403)، صص 1843 -1860زمینه
احساس گناه در نتیجه اختلاف ادراک شده بین رفتار افراد و اصول اخلاقی آن ها ایجاد می شود. با توجه به چندبعدی بودن مفهوم اخلاق، این هیجان نیز می تواند به شکل های متفاوتی بروز یابد. با این حال، ابزار معتبری که بتواند گرایش افراد به تجربه انواع مختلف احساس گناه را در جامعه ایران اندازه گیری کند، وجود ندارد.
هدفمطالعه حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مقیاس جهت گیری اخلاقی احساس گناه در ایران انجام شد.
روشاین پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها از نوع مطالعات پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بزرگسالان ایرانی فعال در شبکه های اجتماعی ایتا، اینستاگرام، واتس اپ و تلگرام در بازه زمانی فروردین تا اردیبهشت 1402 بود. تعداد 662 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس و به شکل آنلاین به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس های جهت گیری اخلاقی احساس گناه (مانچینی و همکاران، 2022 الف)، آمادگی شرم و گناه (کوهن و همکاران، 2011)، چندش اخلاقی (تیبور و همکاران، 2009) و صفات سنگدلی و عاری از احساس (فریک، 2004) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های تحلیل عاملی تاییدی، ضریب همبستگی پیرسون، محاسبه آلفای کرونباخ و ضریب آزمون-بازآزمون، از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.
یافته هانتایج تحلیل عاملی تاییدی، ساختار 4 عاملی پرسشنامه را تایید کرده و نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخودار است. ضریب همبستگی بین نمرات مقیاس MOGS و سایر ابزارهای پژوهش، بسته به نوع مقیاس، مثبت یا منفی و معنی دار به دست آمد (01/0 p<) که نشانگر اعتبار همگرای مقیاس بود. هم چنین، همسانی دورنی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 65/0 تا 84/0 و ضریب آزمون-بازآزمون عامل ها (به فاصله دو هفته) بین 72/0 تا 89/0 محاسبه شد که نشان دهنده پایایی قابل قبول مقیاس بود.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش، پژوهشگران می توانند از این مقیاس به عنوان ابزاری مختصر و قابل اعتماد جهت ارزیابی گرایش افراد به تجربه انواع مختلف احساس گناه در جامعه ایران استفاده نمایند.
کلید واژگان: قضاوت اخلاقی, ویژگی های روان سنجی, مقیاس جهت گیری اخلاقی احساس گناهBackgroundGuilt emerges from a perceived difference between people's behavior and their internalized moral principles. Due to the multidimensionality of ethics, guilt can also appear in different ways. Despite this, there is no valid tool in Iran to measure people's tendency to experience different types of guilt.
AimsThe present study investigated the factor structure and psychometric properties of the Moral Orientation Guilt Scale (MOGS) in Iranian society.
MethodsThis study constituted an applied research endeavor that employed a survey approach for data collection. The research statistical population included all Iranian adults who actively engaged in social networks including Instagram, WhatsApp, Telegram, and Eitaa, from April to May 2023. A total of 662 participants were recruited through the available sampling procedure and completed research tools, including the MOGS (Mancini et al., 2022), guilt and shame proneness scale (Cohen et al., 2011), moral disgust scale (Tybur et al., 2009), and callous-unemotional traits (Frick, 2004) through an online survey. Data were analyzed using confirmatory factor analysis, Pearson correlation coefficient, Cronbach's alpha, and test-retest coefficient via SPSS and AMOS software.
ResultsConfirmatory factor analysis confirmed the 4-factor structure of the questionnaire and showed that the model fit appropriately. The Pearson correlation coefficient between MOGS factors and other research questionnaires was positive or negative, depending on the type of scale, and significant (p< 0.01), which indicated the convergent validity of the scale. Also, the scale's internal consistency was calculated in the range of 0.65-0.84, and the test-retest coefficient of the factors (with a 2-week interval) was between 0.72–0.82, which showed that the scale has good reliability.
ConclusionAccording to the findings, researchers can use this scale as a brief and reliable tool to evaluate people's tendency to experience different types of guilt in Iranian society.
Keywords: Moral Judgment, Psychometric Properties, Moral Orientation Guilt Scale -
توانایی تصویرسازی ذهنی از حوادث و رویدادهای احتمالی آینده و پیش بینی موقعیت ها و نیازهای آن که به عنوان تفکر آینده نگر شناخته می شود نقش حیاتی برای فعالیت های شناختی پیچیده همچون؛ برنامه ریزی، تنظیم هیجانات، خودکنترلی و قضاوت اخلاقی دارد. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط مهارت های تفکر آینده نگر با قضاوت اخلاقی و خودکنترلی در کودکان انجام شد. در این مطالعه توصیفی، جامعه آماری، کودکان دوره اول ابتدایی مدارس ناحیه 4 آموزش و پرورش اصفهان در سال 1400-1401 بودند که 230 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های تفکر آینده نگر، خودکنترلی ادراک شده و پرسشنامه قضاوت اخلاقی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و آزمون t مستقل تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان داد مولفه قضاوت اخلاقی و همچنین خودکنترلی با پرسشنامه تفکر آینده نگر در سطح معناداری (P ˂. /01) به ترتیب با ضریب همبستگی 55/. و 63/. دارای ارتباط معنادار و مثبت م است همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که قضاوت اخلاقی 17 درصد و خودکنترلی 21 درصد تغییرات تفکر آینده نگر را پیش بینی می کند. همچنین آزمون t حاکی از تفاوت معنادار در مولفه خودکنترلی در دو جنس دختر و پسر می باشد.
کلید واژگان: تفکرآینده نگر, قضاوت اخلاقی, خودکنترلی, مدارس ابتداییThe ability to imagine mental events and possible future events and predict situations and needs, which is known as future thinking, plays a vital role for complex cognitive activities such as; It has planning, regulation of emotions, self-control and moral judgment. Therefore, this research was conducted with the aim of determining the relationship between Future thinking skills and moral judgment and self-control in children. In this descriptive study, the statistical population was Children in the first year of elementary schools in the 4th education district of Isfahan in 1400-1401, 230 of whom were selected by random cluster sampling and were asked questionnaires of prospective thinking, perceived self-control, and moral judgment questionnaires. They answered Data were analyzed using Pearson's correlation coefficient, multiple linear regression and independent t-test. The obtained results showed that the component of moral judgment as well as self-control with the future thinking questionnaire was at a significance level of P ˂. /01 respectively with a correlation coefficient of 55/. and 63/. It has a significant and positive relationship. Also, the regression results showed that moral judgment predicts 17% and self-control 21% of future thinking changes. Also, the t-test indicates a significant difference in the self-control component in both boys and girls.
Keywords: Future Thinking, Moral Judgment, Self-Control . Elementary Schools -
زمینه
اخلاق از جمله مباحثی است که در حکمت ارسطویی تاکید زیادی بر آن شده است. یعنی حکمت بدون در نظر گرفتن اخلاق، دارای خلاء است. بنابراین اخلاق و حکمت دو موضوع درهم تنیده هستند که هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین حکمت فردی و رفتار شهروندی سازمانی پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان با تاکید بر رفتار اخلاقی، قضاوت اخلاقی و هیجان اخلاقی است.
روشروش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری مجموعه پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان به تعداد 1527 نفر است که 306 نفر، بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش طبقه ای نسبی، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته هانتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که حکمت فردی بر رفتار اخلاقی، هیجان اخلاقی، قضاوت اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی اثر دارد. همچنین هیجان اخلاقی بر قضاوت اخلاقی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار اخلاقی اثر دارد. از طرفی اثر قضاوت اخلاقی بر رفتار اخلاقی غیرمعنادار و بر رفتار شهروندی سازمانی معنادار بود. در نهایت، رفتار شهروندی سازمانی تحت اثر رفتار اخلاقی بود.
نتیجه گیریبه طور کلی نتایج نشان داد رفتار شهروندی سازمانی از حکمت فردی و همچنین رفتار اخلاقی، قضاوت اخلاقی و هیجان اخلاقی اثر می پذیرد. یعنی با تاکید بر اخلاق در محیط کاری و سازمانی، حکمت فردی تقویت شده و در آن صورت می توان رفتار شهروندی سازمانی را از کارکنان در سازمان انتظار داشت.
کلید واژگان: هیجان اخلاقی, قضاوت اخلاقی, رفتار شهروندی سازمانی, رفتار اخلاقی, حکمت فردیBackgroundEthics is one of the topics that has been emphasized in Aristotelian wisdom. That is, wisdom has a vacuum without considering morality. Therefore, morality and wisdom are two intertwined issues, and in this research, the relationship between individual wisdom and organizational citizenship behavior of nurses of Hamedan University of Medical Sciences teaching hospitals has been tried to be done by emphasizing moral behavior, moral judgment, and moral emotion.
MethodThe current research is a quantitative research based on the applied purpose and correlation type and in terms of the data collection method. The statistical population of all nurses of Hamedan University of Medical Sciences teaching hospitals is 1527 people. The statistical sample was selected using Morgan and Karjesi's table with the relative stratified method in the number of 306 people.
ResultsThe results of structural equation analysis with PLS software showed that individual wisdom had an effect on moral behavior, moral emotion, moral judgment, and organizational citizenship behavior. Also, moral emotion influenced moral judgment, organizational citizenship behavior, and ethical behavior. On the other hand, moral judgment was insignificant on moral behavior and significant on organizational citizenship behavior. Also, organizational citizenship behavior was influenced by ethical behavior.
ConclusionIn general, the results showed that organizational citizenship behavior is influenced by individual wisdom, as well as moral behavior, moral judgment, and moral emotion. That is, with the existence of moral components along with wisdom, we can expect citizenship behavior from employees in the organization.
Keywords: Moral Emotion, Moral Judgment, Organizational Citizenship Behavior, Moral Behavior, Individual Wisdom -
بی تردید لذت طلبی، شانی تمامیت خواه دارد و می تواند یکسره، زندگی انسانی را در بر بگیرد و معنا و مفهومی لذت گرایانه به آن بدهد. این مسئله موجب شده تا این سوال مطرح شود که به لحاظ اخلاقی، لذت طلبی تا چه حد صحیح است؟ و در ساحت نظری چه نسبتی می تواند بااخلاق داشته باشد؟ آیا لذت طلبی می تواند امری موجه و اخلاقی باشد؟ روش تحقیق، در این مقاله توصیفی - تحلیلی است. یافته های تحقیق نشانگر این است که نسبت اخلاق و لذت طلبی از مسیر بررسی غایت انگاری لذت و ماهیت لذت طلبی (حسن فعلی) ترسیم می شود. علی رغم اینکه گروهی از فیلسوفان اخلاق تا آنجا پیش رفته اند که لذت را خوب ذاتی تلقی کرده اند و معیار ارزش اخلاقی و حکم اخلاقی را به آن وابسته دانسته و اخلاقی لذت گرا را سامان داده اند؛ اما لذت نمی تواند خوب ذاتی و ملاک و معیار ارزش اخلاقی باشد و اعمال لذت طلبانه تنها در مواردی، می توانند اخلاقی تلقی شوند. طبق آموزه های اسلامی نیز؛ هرچند لذت امری شر و بد نیست و لذات اخروی حقیقی و اصیل اند؛ اما بااین حال غایت قصوی نیست.
کلید واژگان: لذت طلبی, لذت هنجاری, لذت اخروی, حکم اخلاقی, ارزش اخلاقیUndoubtedly, hedonism can completely encompass human life and give it a hedonistic meaning and concept. This issue has caused the question to be raised, to what extent is hedonism morally correct? And in the field of theory, what relation can it have with ethics? Can hedonism be justified and moral? The research method in this article is descriptive-analytical. The findings of the research indicate that the relationship between ethics and hedonism is drawn from the way of examining the idealism of pleasure and the nature of hedonism . Despite the fact that a group of moral philosophers have gone so far as to consider pleasure as an intrinsic good and consider the criterion of moral value and moral judgment to be dependent on it and have organized hedonistic ethics; But pleasure cannot be an intrinsic good and the criterion of moral value, and hedonistic actions can be considered moral only in some cases. According to Islamic teachings, Although pleasure is not an evil thing and the pleasures of the afterlife are real and original; However, it is not the ultimate purpose.
Keywords: hedonism, normative pleasure, pleasure after death, moral judgment, moral value -
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی پسران 9-12 ساله با نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر ارومیه در سال 1400-1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه عادات خواب کودک و پرسشنامه قضاوت اخلاقی بود. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر بهبود کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه کارکردهای اجرایی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود بر بهبود کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی در کودکان با نارسایی توجه / بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.کلید واژگان: آموزش کارکردهای اجرایی, کیفیت خواب, قضاوت اخلاقی, نارسایی توجه, بیش فعالیThe purpose of this research was to investigate the effectiveness of executive functions training program on sleep quality and moral judgment of children with attention deficit/hyperactivity disorder. The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and follow-up with a control group. The statistical population of the research included all 9-12-year-old boys with attention deficit/hyperactivity disorder in Urmia city in 2022. The sample size includes 30 subjects from the statistical population were selected by available sampling method and they were placed in two control and experimental groups. The research tools included the Child Sleep Habits Questionnaire and the moral judgment Test. The results showed that the training program of executive functions had a significant effect on improving sleep quality and moral judgment in the post-test and follow-up stages. The findings of this research provide useful information related to the executive functions program, and counselors and psychologists can use this intervention to improve sleep quality and moral judgment in children with attention deficit/hyperactivity disorder.Keywords: Executive Function Training, Sleep Quality, Moral Judgment, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder
-
آیا قضاوت های اخلاقی ما برآمده از استدلال اخلاقی است؟ اگر خیر، پس استدلال اخلاقی چه کارکردی دارد و ماهیت آن چیست؟ جسی پرینز، در پاسخ به این سوالات معتقد است که اخلاق ریشه در خود ما دارد. درستی و نادرستی آن چیزی است که ما آن را درست یا نادرست می دانیم، زیرا اخلاق برساختی انسانی است که ریشه در احساساتی دارد که این احساسات خود برآمده از واکنش های هیجانی ما هستند. پس در نظر او این استدلال اخلاقی نیست که قضاوت های اخلاقی را شکل می دهد، بلکه قضاوت های اخلاقی ما معلول هیجانات است. بااین حال وی استدلال اخلاقی را بی فایده نمی داند. در این نوشته سعی می شود نشان داده شود که طبق نظر پرینز، استدلال اخلاقی به چه معنایی کارکرد توجیه کنندگی دارد و اختلاف نظر اخلاقی را رفع می کند. همچنین پرینز قائل به ظرفیتی فطری به نام استدلال اخلاقی نیست. با تحلیل دیدگاه وی مشخص خواهد شد، پرینز استدلال اخلاقی را استدلالی نظری می داند که انگیزش بخش نیست. ساختار استنتاجی آن تمثیلی یا مبتنی بر مورد است و متشکل از اصول و قواعد کلی نیست. همچنین سیر استدلال اخلاقی درنهایت به هنجارهای بنیادینی ختم می شود که استدلال بردار نیستند. در آخر نقدهایی به برخی از شروط وی در تحلیل استدلال اخلاقی خواهد آمد.
کلید واژگان: جسی پرینز, استدلال, استدلال اخلاقی, عمل اخلاقی, قضاوت اخلاقیWisdom and Philosophy, Volume:19 Issue: 4, 2024, PP 185 -219IntroductionJesse Prinz is known as one of the serious defenders of moral sentimentalism. Usually, sentimentalists give little role to moral reasoning in the process of producing moral judgment. But Prinz, unlike others, believes that moral reasoning and emotions both play a role in morality.In this article, after examining Prinz's view on the nature of reasoning, by examining his answers to the following questions, his view on the nature of moral reasoning is extracted:What is the relationship between moral reasoning and the traditional division of theoretical/practical reasoning? Does moral reasoning fit into this division? If so, which of the two types is it?Does moral reasoning have a deductive structure or not? If its structure is inference, which is the type of inference?What is the relationship between moral reasoning and moral generalism and particularism? Does moral reasoning require the use of general principles or not?Can moral reasoning be motivating?What is the purpose of moral reasoning? In other words, what is its function? Literature Review:In his various works, Prinz has written about moral reasoning. But it has not considered the nature of moral reasoning in a coherent way and in an integrated framework. Therefore, it can be claimed that our article is the first writing for a coherent examination of the nature of moral reasoning from Prinz's point of view.
MethodologyIn this article, Prinz's answers to the mentioned questions are extracted from his various writings, then each of these answers will be analyzed and finally, some criticisms that may be made to these answers will be given.
ResultsAfter analyzing Prinz's point of view, we believe that:He considers moral reasoning as a type of theoretical reasoning. Because he believes that moral reasoning is formed to justify moral judgment. So it is not like practical reasoning that leads to action/intention.Like Jonathan Haight, he believes that moral reasoning is presented after moral judgment and to justify it, but he believes that moral reasoning has another function: resolving moral disagreement.According to our analysis, he must have considered the structure of justification in moral reasoning as foundationalism. Because he believes that moral reasoning ultimately ends with fundamental norms that cannot be argued for.We think Prinz considers moral reasoning in the form of allegorical inference or case reasoning. Because he explains the process of justifying a moral judgment by comparing it to a specific example of a category.Prinz seemed not to believe that moral reasoning is based on general rules and principles. Because he does not believe in general moral rules according to the point of view of moral relativism. On the other hand, his view that moral reasoning is case reasoning is consistent with the view of moral particularists.Since Prinz is a moral sentimentalist, then, like David Hume, he must believe that moral reasoning has no motivational effect on action. Because in Prinz's view, since moral judgments are the product of emotions, they are motivating in themselves and do not require moral reasoning.Finally, unlike evolutionary ethics, he does not believe we have an innate capacity for moral reasoning.
ConclusionContrary to what is obtained from the analysis of Prinz's view on moral reasoning, some psychological results indicate that moral agents, at least in some situations, do not use moral reasoning only to resolve moral disagreements, but use moral reasoning to create moral judgments. If this research is true, and these actors act according to this moral reasoning, then moral reasoning is sometimes motivating. On the other hand, according to Prinz's moral relativism point of view, in situations where two moral actors disagree with each other in a fundamental judgment, moral reasoning has practically no function. So, what Prinz has introduced as the function of moral reasoning is a weak function. If these criticisms are true, they suggest, Prinz's analysis of moral reasoning is not entirely without fault. Therefore, either Prinz should start to modify some of his views on moral reasoning or give stronger reasons for his claim.
Keywords: Jesse Prinz, reasoning, Moral reasoning, moral action, moral judgment -
مجله پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی ایران، سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 41، تابستان 1402)، صص 129 -148
تحکیم نهاد خانواده و برقراری رابطه صمیمی بین اعضای آن، به سلامت نهاد خانواده کمک می کند و به ویژه در جامعه اسلامی، از جایگاه ارزشمندی برخوردار است؛ ولی عوامل متعددی وجود دارند که بنیان خانواده و دوام آن را تحت تاثیر قرار می دهند، کارکردهای آن را دچار اختلال می کنند و حتی به گسست خانواده منجر می شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه قضاوت اخلاقی و پایبندی اعتقادی با گسست در نهاد خانواده، انجام شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها ، پرسش نامه است. جامعه آماری، افراد متاهل ساکن در سه منطقه از مناطق ده گانه شهر تبریزند که براساس فرمول کوکران، 384 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای بررسی شدند . نتایج نشان داد بین قضاوت های اخلاقی افراد با گسست خانواده رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین، پایبندی اعتقادی با گسست خانواده، رابطه معکوس و معنی داری دارد. به عبارتی در نهاد خانواده هرچه سهم قضاوت های فردی درباره موضوعات اخلاقی، بیشتر به عنوان ملاک های اخلاقی مدنظر قرار گیرد و استدلال های اخلاقی بر پایه قضاوت های شخصی جای عقلانیت اخلاقی را بگیرد، احتمال وقوع تعارض و در نتیجه احتمال وقوع گسست در خانواده بیشتر می شود و هرچقدر پایبندی اعتقادی زوجین در زندگی زناشویی بالا باشد، احتمال وقوع گسست در نهاد خانواده کمتر می شود.
کلید واژگان: گسست خانواده, پایبندی اعتقادی, قضاوت اخلاقی, عقلانیت اخلاقیIntroductionFamily is a complex system of relationships, processes, and phenomena within the lives of its members, encompassing physical and psychological, economic and moral, social, and cultural aspects of society. A strong foundation for a healthy family can transform this social institution into a sanctuary for its members and a platform for human growth in all societies. In contemporary societies, the family has encountered various challenges due to shifts in its values and functions. Some of these challenges have impacted the relationships between spouses, leading to family breakdown. It is evident that the factors disrupting the functions of the family institution also contribute to numerous social harms. Despite extensive research on the family and its challenges in different societies and times, it is difficult to pinpoint specific and identical causes that threaten the foundation of the family. Therefore, understanding the social and individual factors that interfere with and affect family functions has always been a focal point of sociological studies and research, particularly in explaining the threats and causes of conflicts and differences, especially between couples. Based on individual and social circumstances, there are instances where couples, despite being dissatisfied with their relationships, are compelled to remain together, preserving the family structure outwardly but experiencing a decrease in emotional intimacy, which is often referred to as emotional divorce. This type of rupture in family relations has numerous direct and indirect consequences for both family members and society at large.
Materials & MethodsThis research was classified as an applied research as the researchers aimed to experimentally test theoretical concepts with the results intended for practical application in addressing challenges within the research topic. In terms of its temporal nature, this study was cross-sectional. The method of data collection employed was a survey with information gathered through reviewing the respondents' answers. Furthermore, it was a correlational study as it evaluated and measured the correlation between variables. The target sample for this research comprised all married individuals residing in the 5th, 7th, and 8th regions of Tabriz City during the period of 2022-2023. The determined sample size was 384 individuals calculated by using Cochran's formula from the total married population living in the researched areas, which, based on the 2015 census, amounted to 311,380 people. Sampling was conducted in a clustered manner and the data collection tool utilized was a questionnaire comprising a combination of standard questions and those formulated by the researchers.
Discussion of Results & ConclusionThe research findings revealed a significant and positive correlation between moral judgment and family breakdown. This suggested that when ethical standards are not grounded in rational reasoning and established definitions, but rather based on individual judgments regarding societal values and beliefs, ethical considerations become a source of disagreement and conflict among family members, thereby posing a risk to the cohesion of the family institution.Furthermore, the results demonstrated a significant and inverse relationship between adherence to beliefs and family disintegration. In other words, as adherence to beliefs increases, family breakdown decreases. Beliefs play a crucial role in marriage and are intertwined with the activities that spouses engage in together. When couples significantly differ in this aspect, the stability of their relationship diminishes, leading the family towards a conflict and eventual dissolution.
Keywords: Family Breakdown, Belief Adherence, Moral Judgment, Moral Rationality -
پژوهش نامه اخلاق، پیاپی 59 (بهار 1402)، صص 45 -64
تحلیل کارکردهای عقل از مسایل مهمی است که سبب رشد اخلاق اسلامی میشود. کارکردهای عقل در اخلاق اسلامی گاهی به نحو ابزاری است که در منابع نقلی کاربرد دارد و گاهی به نحو مستقل است که در احکام و مباحث کلان علم اخلاق استفاده میشود. توجه به کارکردهای عقل زمینه عمق بخشی به مفاهیم و گزاره های اخلاقی را فراهم میکند. هدف پژوهش پیشرو ضرورت به کارگیری عقل در اخلاق اسلامی به نحو مستقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است که برخی از یافته های پژوهش بدین شرح است: عقل دارای نقشهای مختلف از جمله تعیین کلیات و فروعات احکام اخلاقی و مسایل کلان علم اخلاق بدین ترتیب است: کشف علل و حکم احکام اخلاقی؛ کشف قواعد عام اخلاقی به منظور کشف احکام موارد جزیی؛ تحلیل موضوعات احکام اخلاقی و تشخیص مصادیق موضوعات اخلاقی؛ مشارکت در تنسیق علم اخلاق، تعیین حکم اخلاقی در موارد خلاء حکم.
کلید واژگان: علم اخلاق, عقلمستقل, حکم اخلاقی, تنسیق اخلاقAnalyzing the functions of reason is one of the important issues that lead to the development of Islamic ethics. The functions of reason in Islamic ethics are sometimes in the form of a tool that is used in narrative sources, and sometimes in an independent way that is used in the rulings and major discussions of the science of ethics. Paying attention to the functions of the mind provides the basis for deepening the concepts and moral propositions. The purpose of the upcoming research is the necessity of using reason in Islamic ethics in an independent way. In order to achieve this goal, a descriptive-analytical method has been used, and some of the findings of the research are as follows: Reason has different roles, including determining the generalities and branches of moral rules and the macro issues of the science of ethics as follows: discovering the causes and The judgment of moral rules; Discovering general moral rules in order to discover rulings on particular cases; Analyzing the issues of moral rulings and identifying examples of moral issues; Participating in the coordination of ethics, determining the moral judgment in cases of void judgment.
Keywords: The science of ethics, independent reason, moral judgment, coordination of ethics -
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی استدلال اخلاقی در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شد. برای نیل به این هدف، از روش تحقیق آمیخته استفاده شد. در مرحله اول، شش مدرسه از هر دو ناحیه 1و2 همدان (دو مدرسه دولتی و یک مدرسه غیرانتفاعی از هرناحیه) و از هر مدرسه یک کلاس در پایه چهارم، پنجم و ششم به صورت تصادفی انتخاب شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر همدان بود که تعداد آن ها 12551 نفر می باشد. پرسشنامه استاندارد قضاوت اخلاقی MJT بین 395 دانش آموز مورد مطالعه توزیع شد و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با توجه به نتایج از هر پایه تحصیلی چهار نفر انتخاب شد. بدین صورت که دو نفر از نمرات بالا و دو نفر از نمرات پایین آزمون کمی در هر پایه تحصیلی قرار داشتند و هر کدام از این پایه ها به عنوان یک گروه انتخاب شد. یعنی در مجموع دوازده نفر در مرحله دوم مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته که براساس معماهای اخلاقی شکل گرفته بود، جمع آوری شد و به روش کد گذاری و مقوله بندی تحلیل شدند. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل کمی نشان داد که دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر همدان در مجموع از قدرت استدلال اخلاقی بالایی برخوردارند. یافته های حاصل از بخش کیفی نیز حاکی از آن بود که مقولات «عاقبت اندیشی»، «روابط عاطفی و احساسی»، «تبعیت از قانون»، «انعطاف در قانون با توجه به شرایط» و «احترام به حقوق دیگران» در استدلال دانش آموزان اثرگذار است. همچنین «خداوند»، «والدین»، «خود»، «قرآن»، «کتاب درسی» و «قانون» به عنوان منابع استدلال اخلاقی شناسایی شد. در نتیجه می توان گفت استدلال اخلاقی دانش آموزان بیشتر تحت تاثیر آموزه های خانواده قرار دارد و مدرسه نقش کمرنگی در آن دارد، لذا لازم است رشد استدلال اخلاقی در برنامه های درسی بیشتر مورد توجه قرار گیرد و به ویژه در دروس و فرصت های آموزشی مذهبی بر این امر تاکید بیشتری شود.
کلید واژگان: استدلال اخلاقی, تربیت اخلاقی, قضاوت اخلاقی, دوره ابتدایینشریه تفکر و کودک, Volume:14 Issue: 1, 2023, PP 99 -129The aim of this study was to investigate the nature of moral reasoning in students in the second level of elementary school. To achieve this goal, the mixed research method was used. In the first stage, six schools from both districts 1 and 2 of Hamadan (two public schools and one non-profit school from each district) and one class from each school in the fourth, fifth and sixth grades were randomly selected. The statistical population was all male students of the second level of elementary school in Hamadan in, whose number is 12551 people. The standard questionnaire of MJT ethical judgment was distributed among 395 students and the results were analyzed. Then, according to the results, four people were selected from each educational level. Thus, two of the high scores and two of the low scores of the quantitative test were in each level of education and each of these levels were selected as a group. That is, a total of twelve people were studied in the second stage. Data were collected through semi-structured interviews based on ethical riddles and analyzed by coding and categorization. Findings from quantitative analysis showed that male students in the second level of elementary school in Hamadan had a high level of moral reasoning. Findings from the qualitative section also indicated that the categories "consequential thinking", "emotional relationships", "obedience to the law", "flexibility in the law according to circumstances" and "respect for the rights of others" in the argument Students are effective. "God", "parents", "self", "Quran", "textbook" and "law" were also identified as sources of moral reasoning. Students' moral reasoning is more influenced by family teachings and school has a small role in it, so it is necessary to pay more attention to the development of moral reasoning in curricula, especially in lessons and opportunities. Religious education should emphasize this more.
Keywords: moral reasoning, Moral Education, moral judgment, elementary school -
زمینه
شایستگی اخلاقی مهارتی است که مدیران را در یافتن راه حل های اخلاقی مناسب در موقعیت های اخلاقی هدایت می کند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی شایستگی اخلاقی بر مبنای قضاوت اخلاقی و شایستگی های حل مساله و تصمیم گیری در کانون ارزیابی مدیران شرکت ملی گاز ایران اجرا شد.
روشروش پژوهش همبستگی بوده و جامعه آماری شامل 663 نفر از مدیران شرکت ملی گاز ایران است. با نمونه گیری تصادفی، 123 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزارها شامل پرسش نامه شایستگی اخلاقی-زندگی کاری و تجارت، آزمون تبیین مسایل است و تمرین های کانون ارزیابی است. داده ها به کمک آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته هاهمبستگی متغیرهای قضاوت اخلاقی (38/0 = r)، شایستگی حل مساله (35/0 = r) و شایستگی تصمیم گیری (27/0 = r) با شایستگی اخلاقی مثبت و معنا دار است. متغیرهای قضاوت اخلاقی، شایستگی حل مساله و شایستگی تصمیم گیری 4/21 درصد از واریانس شایستگی اخلاقی را پیش بینی می کنند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که با افزایش آگاهی از اصول اخلاقی و ارتقای شایستگی های حل مساله و تصمیم گیری، می توان شایستگی اخلاقی را در مدیران تقویت کرد. همچنین ابزارهای پژوهش حاضر را می توان برای سنجش شایستگی اخلاقی مدیران در کانون های ارزیابی مورد استفاده قرار داد.
کلید واژگان: شایستگی اخلاقی, شایستگی حل مساله, شایستگی تصمیم گیری, قضاوت اخلاقی, کانون ارزیابی مدیرانBackgroundthical competence is a skill that guides managers in finding appropriate ethical solutions in ethical situations. The current research was carried out with the aim of predicting moral competence based on moral judgment and problem solving and decision-making skills in the evaluation center of managers of National Gas Company of Iran.
MethodThe research method is correlational and the statistical population includes 663 managers of National Gas Company of Iran. By random sampling, 123 people participated in the research. The tools include the ethical competency questionnaire-working life and business, the problem explanation test, and the evaluation center exercises. The data was analyzed with the help of correlation test and regression analysis.
ResultsThe correlation of moral judgment variables (r = 0.38), problem solving competence (r = 0.35) and decision-making competence (r = 0.27) with moral competence is positive and significant. The variables of moral judgment, problem-solving competence and decision-making competence predict 21.4% of the variance of moral competence.
ConclusionAccording to the results of this research, it can be said that by increasing the awareness of ethical principles and promoting problem-solving and decision-making skills, it is possible to strengthen the moral skills of managers. Also, the tools of the current research can be used to measure the moral competence of managers in evaluation centers.
Keywords: Moral competence, Problem solving competence, Decision making competence, Moral judgment, Manager evaluation center -
هدف
کارکردهای اجرایی نقش مهمی در توسعه نظریه ذهن دارند. نظریه ذهن نیز در توانایی کودکان برای درک و تفسیر رفتار دیگران نقش اساسی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن با قضاوت اخلاقی وجود دارد. ازین رو در پژوهش حاضر، هدف بررسی رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی با توجه به نقش میانجی نظریه ذهن است.
روشاین مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کودکان 9 تا 11 ساله شهر ایلام است که 370 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از سه پرسشنامه قضاوت اخلاقی Sinha and Verma (1971)، نظریه ذهن Ghamrani و همکاران (2006) و کارکردهای اجرایی Barkley (2012) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. داده ها به روش های همبستگی اسپیرمن و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهایSPSS نسخه 24 وsmart PLS نسخه 3 تحلیل شدند.
یافته هابین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی (246/0=β و 05/0>P)، کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن (545/0=β و 05/0>P)، نظریه ذهن و قضاوت اخلاقی (494/0=β و 05/0>P) رابطه وجود دارد. همچنین نقش میانجی نظریه ذهن در رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی (269/0=β و 05/0>P) تایید شد.
نتیجه گیریکارکرد اجرایی، ظرفیت شناختی زیربنایی است که شناخت سطح بالاتر مانند استدلال و تصمیم گیری در موقعیت های اخلاقی را ممکن می سازد و تسهیل می کند. همچنین کارکرد اجرایی بر ارتقای سطح نظریه ذهن نیز اثر دارد. بنابراین جهت بهبود قضاوت اخلاقی برنامه های مداخله ای که رشد کارکردهای اجرایی را هدف قرار دهند، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند؛ زیرا می توان از طریق بهبود کارکردهای اجرایی، بستر مناسبی برای ارتقای سطح نظریه ذهن فراهم آورد و ارتقای نظریه ذهن بر پیشرفت قضاوت های اخلاقی تاثیر خواهد گذاشت.
کلید واژگان: قضاوت اخلاقی, نظریه ذهن, کارکردهای اجرایی, دانش آموزانPurposeSince there is a positive relationship between executive functions and theory of mind with moral judgment, in the current research, the aim is to investigate the relationship between executive functions and moral judgment with regard to the mediating role of theory of mind.
MethodThis descriptive-correlation study was based on structural equation modeling. The statistical population of this research was 9 to 11-year-old children of Ilam City, and 370 of them were selected by convenience sampling method. Sinha and Verma's (1971) moral judgment questionnaire, Ghamrani et al.'s (2006) theory of mind, and Barkley's (2012) executive functions were used to collect information. The data were analyzed by Spearman's correlation and structural equation modeling using SPSS version 24 and Smart PLS version 3 software.
FindingsThe findings showed that there is a relationship between executive functions and moral judgment (β=0/246 % & P<0/05), executive functions and theory of mind (β=0/545 % & P<0/05), and theory of mind and moral judgment (β=0/494 % & P<0/05). Also, the mediating role of the theory of mind in the relationship between executive functions and moral judgment (β=0/269 % & P<0/05) was confirmed.
ConclusionExecutive function is the underlying cognitive capacity that enables and facilitates higher level cognition such as reasoning and decision making in moral situations. Also, the executive function has an effect on improving the level of the theory of mind. Therefore, in order to improve moral judgment, intervention programs that target the development of executive functions should be given more attention; Because it is possible to provide a suitable platform for improving the level of the theory of mind through the improvement of executive functions, and the improvement of the theory of mind will affect the progress of moral judgments.
Keywords: moral judgment, Theory of Mind, Executive Functions, students -
هدف
تکامل حرفه حسابرسی و توانایی آن در جلب اعتمادعمومی به رعایت اخلاق حرفه ای بستگی خواهد داشت. الگوی فکری نیولیبرالیسم یکی از عوامل مهم موثر بر رفتارها و سطح استدلال اخلاقی حسابرسان است و شناسایی الگوی فکری یک منبع مهم اطلاعاتی برای شناسایی قضاوت اخلاقی حسابرسان است. از این رو در این پژوهش تاثیر نولیبرالیسم بر قضاوت اخلاقی حسابرسان مستقل مورد بررسی قرار گرفته است.
روشدر ابن پژوهش تعداد 194 از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی بخش خصوصی و سازمان حسابرسی در سال 1400 مشارکت داشتند. داده ها از طریق پرسشنامه کاغذی جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزارهای اکسل و اس.پی.اس.اس مورد تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها:
یافته های این پژوهش نشان می دهد که نیولیبرالیسم رابطه منفی و معناداری با قضاوت اخلاقی حسابرسان دارد و با افزایش تفکر لیبرالیسم قضاوت اخلاقی حسابرسان کاهش می یابد.
نتیجه گیری:
براساس یافته های این پژوهش، از آنجا که وظیفه اصلی حسابرسان اطمینان بخشی و اظهارنظر نسبت به صورت های مالی است و قضاوت حسابرسان می تواند، منافع استفاده کنندگان زیادی را تحت تاثیر قرار دهد، لذا شناسایی آن دسته از عوامل اخلاقی که می تواند بر قضاوت حسابرس تاثیرگذار باشد، حایز اهمیت است.
دانش افزایی:
یافته های این پژوهش می تواند موجب بسط و گسترس نظریه ها و متون حسابرسی درباره قضاوت حسابرسان گردد، هم چنین اطلاعات سودمندی را برای جامعه حسابداران رسمی و سایر سیاست گذاران حرفه حسابرسی درباره سطح تفکر نیولیبرالیسم در میان حسابرسان و اثر این تفکر بر قضاوت آن ها قرار دهد.
کلید واژگان: نئولیبرالیسم, قضاوت اخلاقی, منافع اجتماعی, استقلالPurposeThe development of the auditing profession and its ability to gain public trust will depend on the observance of professional ethics. The neoliberal mindset is one of the most important factors influencing the behaviors and level of ethics of auditors, and identifying the mindset is an important source of information to identify the ethical judgment of auditors. Therefore, in this study, the impact of neoliberalism on the ethical judgment of independent auditors has been investigated.
MethodIn this research, 194 auditors working in private sector auditing firms and auditing organizations in 2022 participated. Data were collected through a paper questionnaire and analyzed using Excel and SPSS software.
ResultsThe findings of this study show that neoliberalism has a negative and significant relationship with the moral judgment of auditors and with increasing liberalism thinking, the moral judgment of auditor's decreases.
ConclusionBased on the findings of this study, since the main task of auditors is to reassure and comment on financial statements and the judgment of auditors can affect the interests of many users, so identify those ethical factors that can affect the judgment of the auditor. To be effective is important.
Contribution:
The findings of this study can lead to the development of auditing theories and texts about auditors' judgment, as well as useful information for the community of certified public accountants and other policymakers of the auditing profession about the level of neoliberal thinking among auditors and the effect of this thinking on their judgment
Keywords: Neoliberalism, Moral Judgment, Social interests, Independence -
تداوم اعتبار و اعتماد حرفه حسابرسی و تقویت آن به پایبندی فکری و عملی اعضای حرفه به ضوابط اخلاقی آن وابسته است. هدف این مقاله، بررسی تاثیر استدلال اخلاقی، قرار گرفتن در معرض اخلاق و جو اخلاقی درک شده بر قضاوت اخلاقی حسابرسان است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکای موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی (حسابرسان مستقل شاغل شریک) می باشد که برای بررسی موضوع، از بین اعضای جامعه تعداد 88 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد، استدلال اخلاقی، قرار گرفتن در معرض اخلاق و جو اخلاقی درک شده بر قضاوت اخلاقی حسابرسان تاثیر مثبت و معنی داری دارند. از میان عوامل بررسی شده، استدلال اخلاقی بیشترین و جو اخلاقی درک شده کمترین تاثیر را بر قضاوت اخلاقی حسابرسان دارند. نتایج نشان می دهد افراد متناسب با میزان آگاهی از اصول و فرایندهای اخلاقی می توانند استدلال های اخلاقی ارایه دهند. از سوی دیگر، توسعه و چگونگی آموزش اخلاق می تواند در تصمیم گیری های اخلاقی حسابرسان در انتخاب گزینه های مختلف مفید باشد. همچنین هرچه درک حسابرسان از جو سازمانی که در آن کار می کنند اخلاقی تر باشد، در اعمال قضاوت های حرفه ای با اخلاق تر عمل می کنند. این پژوهش می تواند در بسط و گسترش مبانی نظری پژوهش های رفتاری در حسابرسی و اثرات جهت گیری اخلاقی بر رفتار حسابرسان به عنوان عنصر مهم قضاوت و تصمیم گیری در حرفه حسابرسی نقش داشته باشد و اطلاعات سودمندی را در اختیار سیاست گذاران در حوزه حسابرسی برای تدوین خط مشی های حسابرسی قرار دهد.کلید واژگان: استدلال اخلاقی, قرار گرفتن در معرض اخلاق, جو اخلاقی درک شده, قضاوت اخلاقی, مدل معادلات ساختاریThe purpose of this paper is to examine the effect of ethical reasoning, exposure to ethics, and the perceived ethical climate on auditors' ethical judgment. The statistical population of this research includes the partners of audit institutions that are members of the Certified Public Accountants Society (independent auditors working as partners), and to investigate the issue, 88 people were selected as a sample from among the members of the society using Cochran's formula. Structural equation modeling has been used to test the research hypotheses. The results of the hypothesis test showed that ethical reasoning, exposure to ethics, and the perceived ethical climate have a positive and significant effect on auditors' ethical judgment. Among the investigated factors, moral reasoning has the greatest impact, and the perceived moral atmosphere has the least effect on the ethical judgment of auditors. People can provide moral arguments according to their knowledge of moral principles and processes. On the other hand, the development of ethics as well as how to teach it can help auditors make ethical decisions when choosing different options. Also, the more ethically auditors perceive their organization's atmosphere, the more ethically they act in applying professional judgments. By examining ethical orientation as an imperative element of judgment and decision-making in the auditor's profession, this research can contribute to expanding the theoretical foundations of behavioral research in auditing as well as provide useful information for auditing policymakers to formulate auditing strategies based on.Keywords: Ethical Reasoning, Exposure to Morality, Perceived Moral Climate, moral judgment, and Structural Equation Model
-
همدلی ظرفیتی در انسان است که به وسیله آن، واکنش های دیگر گرایانه عاطفی برقرار می کند. فرد به کمک این ویژگی می تواند از منظر دیگری جهان را ببیند و احساس او را درک کند؛ بنابراین انسان ها با تخیل شرایط «دیگری»، می توانند رنج ها و لذت های او را ادراک کنند. همدلی در اخلاق، نقش برجسته ای دارد؛ به ویژه تاثیر آن در قضاوت اخلاقی قابل توجه است. عده ای از منتقدان، منکر سودمندی همدلی برای قضاوت اخلاقی شدند. نقد این عده به دو شکل متفاوت ارایه شده است: برخی از این استدلال ها ناظر به انکار ضرورت همدلی برای قضاوت اخلاقی است و برخی دیگر مدعی اند که همدلی تاثیر منفی بر قضاوت اخلاقی می گذارد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی تدوین شده است، نخست ادله منتقدان بررسی شده، سپس به تحلیل سه نوع رابطه علی، سازه ای و تبیینی و بازبینی تاثیرات منفی همدلی بر قضاوت اخلاقی پرداخته خواهد شد. درنهایت این نتیجه حاصل می شود که اولا همدلی به مثابه عنصری قوام بخش در تبیین قضاوت اخلاقی، موجه است؛ ثانیا گرچه نمی توان به صورت کلی همه اقسام همدلی (شناختی/عاطفی) را برای قضاوت اخلاقی ضروری دانست و تاثیرات آن را کاملا مثبت ارزیابی کرد، دست کم می توان نشان داد که همدلی شناختی عنصری مثبت در قضاوت اخلاقی است.کلید واژگان: همدلی, قضاوت اخلاقی, همدلی شناختی, همدلی عاطفی, رابطه سازه ای, رابطه علی, استنتاج بهترین تبیینEmpathy is a human capacity by which they show emotional altruistic responses. By means of this characteristic, one can see the world from another person’s perspective and understand their feeling. Accordingly, people can understand the sufferings and pleasures of others by imagining their circumstances. Empathy plays a crucial role in morality, and in particular, it affects moral judgments. Some critics deny the usefulness of empathy for moral judgments. The critique is articulated in two different ways: there are arguments against the necessity of empathy for moral judgment, and there are arguments for the negative impact of empathy on moral judgment. In the present article, which draws on the descriptive-analytic method, we first study the arguments offered by critics, and then analyze three kinds of relations: causal, constitutive, and explanatory, to reconsider the negative impacts of empathy on moral judgment. We finally conclude that, first, empathy is justified as a constitutive element in explaining moral judgment, and second, while all types of empathy (cognitive and emotional) cannot be deemed necessary for moral judgment and its impacts cannot be seen as fully positive, we can at least show that cognitive empathy is a positive element of moral judgment.Keywords: Empathy, Moral Judgment, cognitive empathy, emotional empathy, constructive relation, causal relation, inference to the best explanation
-
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش خودشفقت ورزی بر فرایندهای تصمیم گیری اخلاقی نوجوانان بود. شرکت کنندگان پژوهش 40 دانش آموز دختر 15 تا 16ساله بودند که از دبیرستان های شهر شیراز انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و به ابزار پژوهش شامل: آزمون سناریوهای آگاهی اخلاقی، آزمون تبیین مباحث، مقیاس اخلاق چندبعدی، بازی خیر عمومی و آزمون خودشفقت ورزی ذهن آگاهانه پاسخ دادند. طرح پژوهش از نوع آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جایگزینی تصادفی بود. به منظور تعیین روایی بسته آموزشی نتایج پیش آزمون و پس آزمون دو گروه، در آزمون خودشفقت ورزی ذهن آگاهانه مورد مقایسه قرار گرفت. با توجه به افزایش نمرات گروه آموزش نسبت به گروه کنترل، روایی بسته آموزشی مورد تایید قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) نشان داد که نمرات گروه آموزش دیده در مقیاس های آگاهی اخلاقی، قضاوت اخلاقی و عمل اخلاقی از مرحله پیش آزمون به پس آزمون نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار داشته است. اما در مقیاس قصد اخلاقی تاثیر معنی دار نداشت. در نتیجه می توان گفت، آموزش خودشفقت ورزی از طریق افزایش حس شفقت نسبت به خود و ارتقای خودشفقت ورزی، فرایندهای شناختی لازم در تصمیم گیری اخلاقی را ارتقا می دهد.
کلید واژگان: آگاهی اخلاقی, تصمیمگیری اخلاقی, خودشفقتورزی, رفتار اخلاقی, قصد اخلاقی, قضاوت اخلاقیThe present study investigated the effect of self-compassion training on the moral decision-making processes in adolescent girls. The training package was developed based on Bluth’s (2017) self-compassion guidelines. The participants were 40 high school girl students selected from Shiraz University high school and were divided into experimental and control groups using a pretest-posttest design. The study instruments included the following: Moral Awareness Scenario Test (MAST), Defining Issues Test (DIT), Multidimensional Ethics Scale (MES), Public good games (PGG), and mindful self-compassion (MSC) training. To determine the validity of the MSC training package, MSC pretest and posttest scores were compared and the increase in the scores of the experimental group compared to the control group confirmed the validity of the package. The multivariate analysis of covariance (MANCOVA) results showed a significant increase in the experimental group’s moral awareness, moral judgment, and moral action scales. The results also revealed that there was no significant difference between the experimental and control groups regarding the posttest scores of moral intention when the pretest score was controlled. Therefore, based on the results, it can be concluded that self-compassion, as a core variable of mindfulness, is teachable and can significantly improve moral decision-making processes in adolescent girls.
Keywords: moral awareness, moral behavior, moral decision-making, moralintention, moral judgment, self-compassion -
قصه گویی به عنوان ابزاری جهت انتقال پیام های اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف آموزش قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی (مسیولیت پذیری -احترام) و قضاوت اخلاقی کودکان دبستانی انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبستانی شهر رشت در سال تحصیلی1396-1395 بودند. نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گواه، 15 نفر آزمایش) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های مسیولیت پذیری، احترام (آرن و همکاران 1993) و قضاوت اخلاقی لنیک و کیل (2005) پاسخ دادند. سپس 8 جلسه مداخله برای گروه آزمایش انجام و گروه گواه آموزشی نگرفت. پس از اتمام جلسات مجددا پرسشنامه های مذکور مجددا برای هر دو گروه تکمیل شد. نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی (مسیولیت پذیری -احترام) و قضاوت اخلاقی موثر بوده است (001/0 >P). از این رو می توان از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روش های از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.کلید واژگان: قصه گویی, مسئولیت پذیری, احترام, قضاوت اخلاقیStorytelling is considered as a tool for transmitting ethical and behavioral messages in different societies. The purpose of this study was to teach storytelling in a targeted way on the values of life (Responsibility-Respect) and moral judgment of primary school children. The present study was a semi-experimental method. The statistical population in this study was all school female elementary school students in the academic year of 1396, and the sample consisted of 30 people (15 subjects, 15 subjects), which was selected using available sampling method And at the same time, the scale of accountability, respect (Aren et al. 1993), and the moral judgment of Lennick and Kiel (2005) were applied to the two groups. Then, based on the educational program, eight sessions were trained and the control group was not trained. After the sessions were completed, the questionnaires were again run for the same groups in the same situation to determine the effect of the independent variable on the dependent variable. Covariance analysis and SPSS software were used for data analysis. The results showed that according to the hypothesis of teaching storytelling, it was effective on the values of life (responsiveness-respect) and moral judgment (P <0.001). From this we can use storytelling as an indirect educational method appropriate to the world of childhood, with preset methods, according to a special and purposeful moral teaching.Keywords: purposeful storytelling, life values (responsiveness-respect), moral judgment
-
قضاوت و تصمیمگیری انسان، بر تمام مراحل ایجاد اطلاعات حسابداری، از شروع تا تفسیر اطلاعات، تاثیر میگذارد. روند تصمیمگیری را میتوان با احساسات شکل داد، احساسات میتواند سیگنالهای ارزیابی، درک ریسک و جهتگیری استراتژیک را تغییر دهد. بنابراین جنبهای از رفتار انسان در روند قضاوت و تصمیمگیری وجود دارد که در اطلاعات حسابداری افشا شده در صورتهای مالی منعکس میشود. از این رو در تحقیق حاضر، تاثیر حالات مختلف عاطفی (احساسات) بر تصمیمگیریهای مغرضانه در حسابداری بررسی شده است. این پژوهش، کاربردی از نوع توصیفی و نیمه تجربی میباشد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری در محیط شبیهسازی شده با ارایه یک سناریو به عنوان مدیر مالی می باشند. تعداد نمونه با توجه به نامعلوم بودن تعداد جامعه از طریق فرمول جامعه نامعلوم 198 نفر تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد حالتهای مختلف عاطفی (خوشحال/ ناراحت) در تصمیمگیری دانشجویان در نقش مدیران مالی تاثیر معناداری دارد. تصمیمگیری مدیران مالی (دانشجویان حسابداری) که حالت عاطفی معمولی داشتهاند نسبت به مدیران مالی که حالت عاطفی غیرمعمول (خوشحال/ ناراحت) داشتهاند، کمتر مغرضانه بوده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد وقتی افراد حالات عاطفی طبیعی و پایدار را تجربه میکنند، میتوانند به درستی تصمیم بگیرند. اما وقتی حالتشان غیر معمول است، قادر به تصمیمگیری صحیح نیستند.
کلید واژگان: احساسات, تصمیم گیری مغرضانه, حالات عاطفی, قضاوت اخلاقیHuman judgment and decision-making affect all stages of the creation of accounting information, from the beginning to the interpretation of information. The decision-making process can be shaped by emotions, emotions can change signals of evaluation, risk perception and strategic orientation. Thus, there is an aspect of human behavior in the judgment and decision-making process that is reflected in the accounting information disclosed in the financial statements. Therefore, in the present study, the effect of different emotional states (emotions) on biased decisions in accounting has been investigated. This research is a descriptive and quasi-experimental application. The statistical population of this research is graduate students of accounting in a simulated environment by presenting a scenario as a financial manager. The number of samples was determined according to the unknown number of population through the formula of unknown population 198 people. One-way analysis of variance and LSD post hoc test were used to analyze the data. The results of this study show that different emotional states (happy / sad) have a significant effect on students' decision-making in the role of financial managers. The decision-making of financial managers (accounting students) who were in a normal emotional state was less biased than that of financial managers who were in an unusual (happy / sad) emotional state. The results of this study show that when people experience natural and stable emotional states, they can make the right decisions. But when their condition is unusual, they are unable to make the right decision.
Keywords: Biased Decision Daking, Emotional States, Emotions, Moral Judgment -
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران بود که با روش شبه آزمایشی و طرح مقایسه گروه ها انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران بودند، که از بین آنها 40 نفر دانش آموز در دو کلاس 20 نفره انتخاب شدند و به صورت تصادفی یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش و یکی از کلاس ها به عنوان گروه گواه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها، از آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران تاثیر مثبتی داشته است (59/17= f و 05/0<p). هم چنین روش آموزشی قادر است 26 درصد از تغییرات متغیر رشد اخلاقی را تعیین کند. هم چنین داستان های فلسفی بر رشد قضاوت اخلاقی هردو جنس دختر و پسر تاثیری یکسان داشته و تفاوت معنی داری بین آن ها مشاهده نشد. بنابراین، پیشنهاد می شود معلمان دوره ابتدایی جهت رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان از داستان های فلسفی با مضمون های اخلاقی استفاده کنند.
کلید واژگان: داستان های فلسفی, بحث گروهی, رشد اخلاقی, قضاوت اخلاقیThe purpose of this study was to investigate the effect of philosophical stories through group discussion on the development of moral judgment of sixth grade elementary students in Kamyaran. The statistical population of this study consisred of all sixth grade elementary students in Kamyaran, Kurdistan, from among whom 40 students (20 in the control group and 20 in the experimental group) were selected. Ethical Judgment Test (MJT) was used to collect data. Data were analyzed using one-way analysis of covariance (ANCOVA). The results showed that philosophical stories by group discussion method had a positive effect on the development of moral judgment of sixth grade elementary students in Kamyaran. It also had the same effect on the development of moral judgment of both girls and boys and no significant difference was observed between them. Moreover, it was found that the treatment accounted for 26 percent of the variation of moral judgement development. Therefore, it is suggested that elementary school teachers use philosophical stories with ethical themes to help develop moral judge of the students
Keywords: Philosophical stories, Group Discussion, moral development, moral judgment -
پدیدارشناسی اخلاق نزد پایه گذاران این مکتب فلسفی روشی بود که بوسیله آن ساختار ارزش های اخلاقی در فلسفه کانت را نقد کنند. همچنین تعریف جدیدی از ارزش های اخلاقی ارایه دهند که برمبنای حقیقت وجودی انسان بنا شده باشد. فرانسیس برنتانو و ماکس شلر به عنوان بنیان گذاران پدیدارشناسی اخلاق تلاش کردند با تکیه بر روش پدیدارشناسی در مقابل مفاهیم شکل گرفته در عقل عملی محض، ساختارهای ارزش های اخلاقی را بازتعریف کنند. این دو متفکر در پدیدارشناسی اخلاق خود می خواهند احساسات و عواطف را به عنوان اصل بنیادین کنش انسان به ساختار ارزش های اخلاقی بازگردانند و آن را محور فلسفه خود قرار دهند. اما نگاه برنتانو و شلر به ماهیت ارزش-های اخلاقی دارای تفاوت های بنیادین است. در واقع هر دو متفکر از روش پدیدار شناسی در فهم ماهیت ارزش های اخلاقی استفاده می کنند اما برنتانو تمایل به یک فهم روانشناختی از ذات انسان به کمک مبانی معرفت شناسی دارد و در نقطه مقابل شلر در جستجو این امر است که با نگاه هستی شناختی به ارزش های اخلاقی، نسبت آن را با امر الوهی آشکار کند.کلید واژگان: احساسات, داوری اخلاقی, عشق, نفرت, ارزشAccording to the founders of this philosophical school, the phenomenology of ethics was a way to criticize the structure of moral values in Kant's philosophy. Also, provide a new definition of moral values that is based on the truth of human existence. Francis Brentano and Max Scheler, as the founders of the phenomenology of ethics, tried to redefine the structures of moral values by relying on the phenomenological method against the concepts formed in pure practical reason. In their phenomenology of ethics, these two thinkers want to return feelings and emotions as the fundamental principle of human action to the structure of moral values and make it the center of their philosophy. But Brentano's and Scheler's views on the nature of moral values have fundamental differences. In fact, both thinkers use the phenomenological method to understand the nature of moral values, but Brentano has a desire for a psychological understanding of human nature with the help of epistemological foundations, and in contrast to Scheler, he is searching for the fact that with an ontological view of moral values, reveal with the divine command.Keywords: emotions, moral judgment, Love, hate, value
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.