به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "mutilation" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • جواد حبیبی تبار، ستار محمدی*
    کالبدشکافی بدن میت، دو کاربرد قانونی و پذیرفته شده دارد: پزشکی و جنایی. بااین حال، به دلیل وجود برخی نصوص دینی، با چالش هایی همچون حرمت مثله کردن بدن میت، حرمت جنایت بر میت، حرمت هتک میت، عدم جواز تاخیر در دفن میت و... مواجه است. شاید به همین جهت شماری از فقهای معاصر شیعه، قائل به حرمت کالبدشکافی به عنوان حکم اولی شده و جواز آن را منوط به ضرورت موردی دانسته اند. مقاله پیش رو تلاش می کند، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، بعد از بررسی ادله ، روشن نماید که آیا اصولا چنین چالش هایی، می تواند علی المبنا، مورد پذیرش واقع شود یا خیر؟ نتایج به دست آمده از بررسی های انجام شده، حاکی از آن است که هیچ یک از ادله ادعایی، نمی تواند حکم حرمت تکلیفی کالبدشکافی میت مسلمان را به صورت کلی اثبات کند. اما به دلیل وجود روایاتی مبنی بر وجوب پرداخت دیه در موارد قطع عضو میت، ضمان را بر سبیل احتیاط می توان قابل اثبات دانست.
    کلید واژگان: کالبدشکافی, مثله, تنکیل, هتک میت, جنایت بر میت
    Javad Habibitabar, Sattar Mohammdirazini *
    Autopsy on a corpse has two accepted legal applications: medical and criminal. However, due to the existence of some religious texts, it faces challenges such as the prohibition of mutilation of the corpse, the prohibition of crime against the corpse, the prohibition of desecration of the corpse, the prohibition of delaying the burial of the corpse, and so on. Perhaps for this reason, some contemporary Shiite jurists have considered autopsy as primarily prohibited and have conditioned its permissibility on necessity. The present article attempts, using a descriptive-analytical method, to clarify after examining the reasons whether such challenges can indeed be accepted or not. The results obtained from the investigations indicate that none of the alleged reasons can prove the obligation prohibition of autopsy on a Muslim corpse in general. However, due to the existence of narrations regarding the obligation to pay blood money in cases of severing a limb of a corpse, liability (Zeman) can be proven out of precaution.
    Keywords: Autopsy, Mutilation, Punishment, Desecration Of Corpse, Crime Against Corpse
  • محمدجواد عبداللهی*، مرتضی جلیل زاده، حسین کاویار

    از مسایل مهم و مبتلابه که در پرتو فقه و حقوق نوین باید به آن پاسخ داده شود، مسیله جواز یا عدم جواز اهدای اعضای بدن محکومان به اعدام و قصاص است. در بسیاری از نظام های حقوقی موضوع امکان پیوند اعضای محکومان به مرگ به بیماران نیازمند مطرح و مجاز اعلام شده است. این موضوع از نظر فقه و حقوق موضوعه ایران قابل بررسی است. این پژوهش که با روش توصیفی، تحلیلی نگارش شده است، به بررسی این سوال مهم می پردازد که رویکرد شارع مقدس نسبت به چنین امری چیست؟ ابواب اضطرار و تزاحم تا حد زیادی مرتبط با این موضوع هستند. با توجه به شرایط اضطراری در جامعه اسلامی، اجازه برداشت اعضای محکومان به مرگ، چه مهدورالدم باشند و چه نباشند، در اتاق عمل خواهد بود. این موضوع از بعد دیگر نیز قابل بررسی است بدین نحو که در شرایط غیر اضطراری نیز، در مجازات های اعدام غیرحدی، می توان به جای طناب دار، جان محکوم را در اتاق عمل ستاند، زیرا قصاص با شمشیر به علت جلوگیری از ایذای محکوم می باشد و همچنین اینکه از اعضای قابل پیوند وی نیز می توان استفاده نمود. البته در این صورت اجازه وی شرط است. این امر به موجب ماده 47 آیین نامه نحوه اجرای احکام حدود، سلب حیات، قطع عضو، قصاص نفس و عضو و جرح، دیات، شلاق، تبعید، نفی بلد، اقامت اجباری و منع از اقامت در محل یا محل های معین، مصوب 1398 مجاز شمرده شده است.

    کلید واژگان: اضطرار, عضو پیوندی, تزاحم, مثله کردن, اعدام
    MohammadJavad Abdollahi *, Morteza Jalil Zadeh, Hossein KAVIAR

    One of the important issues that must be answered in the light of modern jurisprudence and law is the issue of permitting or not permitting the donation of body parts of those sentenced to death and retribution. Organ transplants for needy patients have been proposed in many countries, and in some countries it has been allowed. This issue can be examined from the point of view of jurisprudence and Iranian law, whether the holy Shari'a allows such a thing or not? The chapters of urgency and antagonism are largely related to this issue. Due to the emergency situation in the Islamic society, the permission to remove the organs of those sentenced to death, whether they are dead or not, will be in the operating room. The issue can also be examined from another perspective. In the absence of an emergency, in involuntary executions, the convict may be exterminated in the operating room instead of on a rope, because retaliation with a sword is intended to prevent persecution. His transplantable members can also be used. Of course, in this case, his permission is a condition. This is in accordance with Article 47 of the By-Laws on Execution of Limits on Limits, Deprivation of Life, Amputation, Retribution and Injury, Diyat, Whipping, Exile, Denial of Knowledge, Compulsory Residence and Prohibition of Residence in a Certain Place or Neighborhoods Is allowed.

    Keywords: Emergency, transplanted organ, Harassment, mutilation, execution
  • اسدالله رحیمی

    یکی از شخصیت های مهم و تاثیرگذار صدر اسلام که نقش بزرگی در حمایت از پیامبر اکرم (ص) داشت، حضرت حمزه بن عبدالمطلب بود. ایشان پس از سال ها مجاهدت و تلاش در راه دفاع از اسلام و مسلمانان، سرانجام در جنگ احد به شهادت رسید و فقدان او داغ عمیقی در دل رسول خدا (ص) باقی گذاشت.پژوهش حاضر به بررسی بازتاب «مثله شدن» حضرت حمزه (ع) در تاریخ پرداخته است؛ رفتاری که از سوی هند دختر عتبه و همسر ابوسفیان با بدن بی جان او در جنگ احد انجام شد. سوالی که این مقاله با استفاده از روش توصیف و تحلیل تاریخی، در صدد ارایه ی پاسخ آن است، عبارت از آن است که: بازتاب مثله شدن حضرت حمزه در تاریخ چگونه بوده است؟یافته های این تحقیق نشان می دهد که عمل مثله، واکنش های شدیدی را از سوی پیامبر اکرم (ص) و اصحاب ایشان برانگیخت؛ تا جایی که آن حضرت، هند را به دلیل ارتکاب این عمل زشت، «آکله الاکباد» (جگرخوار) نامید و زان پس این عنوان، تبدیل به نام  مشهور او در تاریخ گردید.در گذر تاریخ، این عمل شنیع دو بازتاب متفاوت در میان فرزندان هند (برخی حاکمان بنی امیه) و دیگر مسلمانان درپی داشت. معاویه و یزید رفتار هند را الگوی خود قرار دادند و به عنوان یک فرهنگ به ترویج آن پرداختند؛ اما دیگر مسلمانان رفتار جنایت آمیز هند را تقبیح کردند و آن را به عنوان یک نقطه ی سیاه و عمل ننگین در زندگی او و دودمانش سینه به سینه نقل و در تاریخ ثبت کردند.

    کلید واژگان: حمزه (ع), مثله شدن, هند جگرخوار, بنی امیه
    Asadullah Rahimi

    One of the important and influential personalities of the beginning of Islam who played a great role in supporting the Holy Prophet (PBUH) was Hazrat Hamza bin Abdulmutallab. After years of struggle and effort to defend Islam and Muslims, he was finally martyred in the battle of Uhud and his absence left a deep scar in the heart of the Prophet (PBUH). The present study examines the reflection of the "mutilation" of Hazrat Hamza (AS) in history. The manner of Hind, Utbah's daughter and Abu Sufyan's wife conducted with his lifeless body in the battle of Uhud. The question that this article seeks to provide an answer using descriptive and historical analysis method is: How has been the reflection of Hazrat Hamza in history? The findings of this study show that the act of mutilation provoked strong reactions from the Holy Prophet (PBUH) and his companions; To the extent that he called Hind "Akla al-Akbad" (liver-eater) because of committing this ugly act, and later this title became her famous name in history. Throughout history, this heinous act has had two different reflections on the descendants of Hind (some of the Umayyad’s rulers) and other Muslims. Mu'awiyah and Yazid modeled the behavior of Hind and promoted it as a culture. But other Muslims denounced Hind’s criminal behavior and quoted it as a black mark and a shameful act in the life of her and her dynasty and recorded it in history.

    Keywords: Hamza (AS), mutilation, liver-eating Hind, Bani-Umayyah
  • Muhammad Rahmani *, Hasan Zarwandi
    Thanks to the developments in medicine, transplantation of organs has become possible through which people survive. Therefore, organ transplantation is among the necessary issues which have entailed many discussions including legal and jurisprudential considerations. This article aims to explain the jurisprudential ruling of organ transplantation. First, legal stages have been covered and then opinions of jurists about permissibility or impermissibility of removing an organ of a living human for transplantation have been mentioned. Later, the arguments by those jurists who forbid the removal of organs were analyzed and it was concluded that we should differentiate between a case where main organs on which the survival of the person depends are to be removed and the case where other organs on which the survival of the person does not depend are to be removed. In the first case it is unlawful and in the second case it is not unlawful because it is not included in any of the categories of unlawfulness.
    Keywords: organ transplantation, murder, damage, mutilation, oppression
  • شیوه اجرای قصاص نفس / بررسی فقهی حقوقی ماده 436 قانون مجازات اسلامی
    مسعود امامی*
    Mas’ud Imami *
    The method of executing qisas of murder has been discussed under various jurisprudential issues such as executing qisas similar to how the murder has occurred, or by a poisoned or blunt device or to mutilate the murderer. This has also been discussed in article no.436 of Islamic Penal Code. In this research, following the jurisprudential study of this issue, a number of results have been obtained including new methods in executing qisas which inflicts the least pain to the convicts such as executing qisas of murder in the form of donating body organs which does not only have no legal constraint but also have many rational benefits. Therefore, it is recommended to adjust article no.436 to remove the legal barrier to use this new method and other methods which inflict the least pain upon the convicts.
    Keywords: qisas of the murder, execution of qisas, mutilation, organ donation, Islamic Penal Code
  • حسن رضا خلجی
    : از مسائل نوین علوم پزشکی، مساله کالبد شکافی است که هر چند با اهداف اولیه متفاوتی مثل نجات جان فرزند زنده در شکم مادری که از دنیا رفته یا آموزش دانشجویان رشته علوم پزشکی و... صورت می پذیرد، اما هدف نهایی تامین سلامت بهتر و بیشتر انسان است. از آنجا که این مسئله سابقه طولانی ندارد، فقهای گذشته درباره حکم شرعی آن به طور خاص بحث نکرده اند.
    نوشتار حاضر در صدد بحث پیرامون حکم شرعی این موضوع و برخی مسائل مربوط به آن بر مبنای آرای امام خمینی است، که پس از توضیح مختصری پیرامون «اصل اباحه» به عنوان اصل اولی در مورد اشیاء و افعال، به بررسی ادله ای که ممکن است برای خروج از این اصل در مسئله تشریح جسد به آنها استناد گردد، پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که کالبد شکافی جسد مسلمان در شرایط عادی به دلیل روایات معتبر و متعددی که بر لزوم حفظ احترام بدن میت مسلمان دلالت دارند، جایز نیست، اما در شرایط اضطراری این حکم می تواند به صورت موقت تغییر کند. همچنین کالبدشکافی افراد غیرمسلمان و نیز اشخاص به ظاهر مسلمانی که به دلیل دشمنی با اهل بیت(ع)، احکام کفار برآنها جاری می گردد، بلا اشکال است. همچنین مسئله لزوم پرداخت دیه به سبب قطع اعضای بدن میت و نحوه عمل به روایات مربوط به آن در ارتباط با کالبد شکافی مطرح شده است ودر پایان به حکم اخلاقی کالبدشکافی پرداخته شده و به این نکته اشاره شده که حتی در مواردی که این عمل مشروعیت فقهی دارد، از جهت اخلاقی نامطلوب بوده و لذا جز در موارد ضروری نباید به انجام آن مبادرت ورزید.
    کلید واژگان: اصل اباحه, مثله, کالبد شکافی, احترام میت, دیه, حکم ثانوی, حکم اخلاقی
    Hassan Reza Khalaji
    Dissection is among new medical issues whose ultimate goal is safeguarding human health through education or even dissection of a pregnant dead mother to rescue her baby. Since it is not an old problem, jurisprudents in the past did not issue an fatwa on it. The present article is an attempt to discuss the canonical decree on the subject and its related issues on the basis of Imam Khomeini’s viewpoints. In the first place, therefore, the principle of permissibility regarding the things and acts is discussed to find an outlet to dissection. It is concluded that according to authentic traditions dissection of a Muslim dead body is not allowed under normal circumstances because preserving the dignity of a Muslim dead body is obligatory. But this decree can change at the time of necessity. Also it is mandatory to pay compensation to the relatives of a diseased whose body is dissected and organs taken out.
    Keywords: principle of permissibility, mutilation, dissection, dignity of dead body, compensation, secondary principle
  • علی اصغر مسگر، مجیدرضا طاهری
    جرایم خودزنی و خودکشی در ارتش جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با ارتش های جهان و سایر بخش های جامعه چشمگیر نیست ولی چون انسان ها سرمایه های اصلی سازمان ها و جوامع به شمار می روند و با علم به اینکه حتی یک نفر هم آمار بالایی برای جامعه است بررسی علل آن ضروریست، امروزه خودکشی در جوامع بشری خطری جدی تلقی شده و در دنیا یکی از ده علت مرگ محسوب می گردد، به طوری که میزان آن روند افزایشی داشته و سازمان های ذی ربط درکشورهای مختلف درپی مهار آن می باشند، به همین دلیلاین مقاله برای بررسی نقش عوامل برون سازمانی در خودزنی کارکنان وظیفه یگان های ارتش تهیه شده است و نگارندگان تحقیق با هدف تبیین عوامل برون سازمانی خودزنی و خودکشی و ارائه راه کارهای مقابله با آن ضمن جمع آوری اطلاعات بوسیله ابزارهای میدانی و کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل کمی و کیفی وضعیت موجود در یگان های ارتش در سال1392 مورد بررسی قرار داده اند. در تجزیه و تحلیل این تحقیق سعی شده است تاثیر عوامل برون سازمانی، (مشکلات اقتصادی، عوامل فرهنگی و ناهنجاری های روانی (افسردگی)، ناهنجاری های اجتماعی، مشکلات خانوادگی) که سر منشا بسیاری از اقدام به خودکشی در سطح آجا می باشد بررسی شود. نتیجه گیری کلی حاصل از تحلیل داده ها حاکی از آن است که مولفه های مورد بررسی در متغیر مستقل عوامل برون سازمانی بر متغیر تابع یعنی خودزنی و خودکشی کارکنان آجا تاثیر زیادی داشته و در انتها برای شناسایی و تقلیل این جرم پیشنهادهایی ارائه گردیده است.
    کلید واژگان: خودزنی, خودکشی, ناهنجاری, مقابله
    Ali Asghar Mesgar, Majidreza Taheri
    Self-mutilation and suicide statistics in the I.R.I army compared to armies in the world and other parts of the society is not significant and does not constitute a bad record. Humans are the main assets of the organizations and communities, and knowing that even one person is too much for our community and current rise of suicide in society make the issue important and it is considered one of the top ten causes of death in the world. Relevent Organization in all countries try to control it. This article aims to examine the role of external factors in suicidal acts of soldiers military units in army bases. Authors try to illuminate those causes and by information gathered by means of field and library and qualitative and quantitative analysis of the situation in military units in 1392 show some ways to reduce them in the army. In this study, we have tried to analyze the impact of external factors (economic problems, cultural factors, and abnormal psychology (depression, social disorder, family problems) which are the source of many of the suicide attempts in I.R.I Army. The overall conclusion of the study indicates that the component external factors in the independent variable on the dependent variable, self-mutilation and suicide of soldiers had a good effect and finally the corresponding suggestion for reducing crime are presented.
    Keywords: self, mutilation, suicide, mental disorder
  • حسن رضا خلجی*
    از نیازهای آموزشی دانشجویان علوم پزشکی، کالبد شکافی و تشریح جسد مردگان است و از آنجا که این مساله، پیشینه ای طولانی ندارد، فقهای گذشته درباره حکم شرعی آن به طور خاص بحث نفرموده اند؛ بنابراین جای پرسش از احکام فقهی این مساله باقی است که حکم اولی این عمل چیست؟ و در انجام آن چه اموری را باید ملاحظه کرد؟
    نوشتار حاضر در صدد بحث پیرامون برخی مسائل مربوط به این موضوع و پاسخ به برخی پرسش ها در این زمینه می باشد که پس از طرح مساله و توضیح مختصری پیرامون «اصل اباحه» به عنوان اصل اولی در مورد اشیاء و افعال، به بررسی ادله ای که ممکن است برای خروج از این اصل در مساله تشریح جسد به آنها استناد گردد، پرداخته است. عمده این ادله عبارتند از: 1- روایاتی که بر حرمت «مثله» کردن دلالت دارند. 2- ادله ای که بر لزوم پرداخت دیه به سبب قطع اعضای میت دلالت می کنند. 3- روایاتی که بر احترام جسد میت مسلمان دلالت دارند.
    در این مقاله به این نتایج رسیده ایم که تشریح جسد با مثله متفاوت است و لزوم دیه با حرمت شرعی ملازمه قطعی ندارد، هم چنین تشریح جسد با رعایت آداب شرعی مستلزم بی احترامی به بدن میت نیست؛ بنابراین دلیل محکمی برای حکم به حرمت کالبد شکافی در اختیار نداریم اما برای رعایت احتیاط، هنگامی که انجام این کار بر روی میت کافر ممکن است، از کالبد شکافی میت مسلمان خودداری شود. در پایان مساله دیه و نحوه عمل به روایات مربوط به آن در ارتباط با تشریح جسد مطرح گردیده است.
    کلید واژگان: مثله, کالبد شکافی, احترام میت, اصل اباحه, دیه
    Dr.Hassan Reza Khalaji
    One of the needs of medical students is to use the dissection and autopsy, and because this is a modern phenomenon, therefore there is no detailed discussion among Islamic scholars about this phenomena, so there is no definite verdict about it. So the question arises is that what is the verdict of Islam about it or what's the opinion of Islam in such a matter, what will the limitations and considerations about it! This Article try's to discuss about this matter and find answers regarding the questions about it with a brief explanation about Abahy principle which is considered as the main and basic principle about things and actions, we will also find out the clues which considered to be in contrast with Islamic decrees. Cases regarded as mutilation: there are traditions which refrain mutilation. Cases regarding payment of atonement: traditions exist which bound a person to pay atonement for disfiguring a corpse. Cases about the respect to Muslims corpse: traditions asks to respect the body of a dead Muslim. In this article we will differentiate between dissection and mutilation, there is no concrete evidence about the payment of atonement and it's not confirmed, the dissection with observance of special points will not be disrespect to corps. Thus there is no solid reason for prohibition of dissection, for more precaution we can use a corpse of pagan instead of a Muslim one. At the end we will discuss traditions regarding payment of atonement for dissection of corpses.
    Keywords: Mutilation, dissection (autopsy), Abahy principle, atonement
  • علی اکبر عارف*، قاسم عارف

    این مقاله به دنبال بررسی فقهی کفایت پرداخت ارش از سوی جانی در پیوند عضو پس از قصاصمی باشد و بدین منظور با در پیش گرفتن روش کتابخانه ای، پس از طرح بحث و بیان دیدگاه های موجود در مساله، به نقد و بررسی هر یک از آن ها می پردازد و در پایان با در نظر گرفتن پیشرفت های به وجود آمده در مساله پیوند عضو، نظریه تفصیل بین موردی که جنایت جانی تنها علت محدثه قطع باشد و موردی که جنایت جانی در حدوث و بقاء علت تامه محرومیت مجنی علیه ازعضو باشد را مطرح نموده و در فرض اول به کفایت پرداخت ارش حکم نموده و در حالت دومصورت، حق درخواست قطع مجدد عضو را برای مجنی علیه ثابت می داند.

    کلید واژگان: ارش, قصاص, پیوند عضو, قطع عضو
    Ali Akbar Aref *, Ghasm Aref

    The present juridical study investigates the adequacy of paying blood money by the criminals in the organ transplants after the retribution. The study used a library research method. Hence, after the introduction, the recent views about the issue were discussed separately. Finally, based on the progress in the area of organ transplants, theviewpoint of “separation” between the case in which the crime of the criminal is the mere cause of the amputation and in the case of the crime in which the crime of the criminal in the incident is the cause of loosing the murder victim’s organ was discussed. According to the first assumption of the theory, paying blood money is adequate and in the second assumption, the right of the victim for demanding mutilation again is changeless and fixed.

    Keywords: Blood Money, Retribution, Organ Transplants, Mutilation
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال