جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "organizational citizenship behavior" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
هدف این تحقیق طراحی و اعتبارسنجی مدل پیشایندهای دوسوگرایی رفتارشهروندی سازمانی در سازمان های دولتی می باشد. روش تحقیق آمیخته است. در بخش کیفی، تحلیل مضمون و در بخش کمی، روش پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی 8 تن از مدیران دستگاه های اجرایی دولت همچنین 5 تن از اساتید دانشگاهی می باشند.جامعه آماری در مرحله کمی، کلیه کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان جنوبی به تعداد 180 نفر است .روش نمونه گیری در بخش کیفی از نوع هدفمند و گلوله برفی و در بخش کمی، تصادفی ساده و حجم نمونه 100 نفر برآورد شده است. جهت پایایی مدل کیفی از ضریب توافق دو کدگذار استفاده شده است که عدد 0.784 بدست آمده است که نشان دهنده ی اعتبار مدل می باشد. روایی بخش کمی نیز با آزمون های معادلات ساختاری سنجیده شده است. یافته های تحقیق در بخش کیفی دربرگیرنده 4 مضمون فراگیر به نام های مضمون شناختی، مضمون ساختاری، مضمون اجتماعی، مضمون عاطفی و مضمون فردی می باشد، تعداد مضمون های سازمان دهنده، 12 مضمون به نام های خودکارآمدی، مدیریت برداشت، الزامات شغلی، ساختار سازمان، علل مدیریتی، ائتلاف گروه ها، ساختار اجتماعی، هوش هیجانی، ویژگی های شخصیتی، تعهد پذیری، جمعیت شناختی و مدیریت تعارض فردی و 152مضمون پایه است. یافته های بخش کمی، نشان داده است که مدل از اعتبار لازم برخوردار بوده است.
کلید واژگان: دوسوگرایی, رفتارشهروندی, رفتارشهروندی سازمانیThe purpose of this research is to design and validate the model of the antecedents of ambivalence of organizational citizenship behavior in government organizations. The research method is mixed. In the qualitative part, thematic analysis was used, and in the quantitative part, the survey method was used. The participants of the qualitative part are 8 of the managers of the executive bodies of the government, as well as 5 of the university professors. The statistical population in the quantitative stage is all the employees of the Agricultural Jihad Organization of South Khorasan Province, numbering 180 people. The sampling method in the qualitative part is of a targeted type. and snowball and in quantitative part, simple random and sample size is estimated to be 100 people. For the reliability of the qualitative model, the agreement coefficient of two coders was used, and the number 0.784 was obtained, which indicates the validity of the model. The validity of the quantitative part has also been measured with structural equation tests. The research findings in the qualitative part include 4 overarching themes called cognitive theme, structural theme, social theme, emotional theme and individual theme, the number of organizing themes, 12 themes named self-efficacy, impression management, job requirements, structure Organization, managerial causes, coalition of groups, social structure, emotional intelligence, personality traits, commitment, demographics and individual conflict management and 152 basic topics. The findings of the quantitative section have shown that the model had the required validity.
Keywords: Ambivalence, Citizenship Behavior, Organizational Citizenship Behavior -
رفتار شهروندی سازمانی به عنوان مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه کارکنان که فراتر از وظایف تعریف شده آنهاست، نقشی کلیدی در موفقیت سازمان ایفا می کند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه حمایت سازمانی ادراک شده و رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی و نقش میانجی تعهد سازمانی در این بین در کارکنان سازمان جهاد کشاورزی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان جهاد کشاورزی بجنورد (90 نفر) بود و از روش سرشماری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد حمایت سازمانی آیزنبرگ (2001)، رضایت شغلی آمینو (2012)، تعهد سازمانی ریان و ارگان (2002) و رفتار شهروندی سازمانی آرگان (1998) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و Amos 22 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین حمایت سازمانی ادراک شده و رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین تعهد سازمانی نقش میانجی گری کاملی در رابطه بین حمایت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی و نقش میانجی گری جزئی در رابطه بین رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی ایفا می کند لذا، مدیران سازمان جهادکشاورزی باید با ایجاد محیطی حمایتی و ارتقای رضایت شغلی کارکنان، زمینه را برای افزایش تعهد سازمانی و در نهایت، ارتقای رفتار شهروندی سازمانی آنان فراهم کنند.
کلید واژگان: حمایت سازمانی ادراک شده, رضایت شغلی, رفتار شهروندی سازمانی, تعهد سازمانی, سازمان جهاد کشاورزیOrganizational citizenship behaviors (OCBs), which are voluntary employee behaviors that go beyond their defined duties, play a key role in organizational success. This study aimed to investigate the relationship between perceived organizational support (POS), job satisfaction (JS), and OCB, and the mediating role of organizational commitment (OC) in this relationship among employees of the Agricultural Jihad Organization in North Khorasan Province, Iran. The study was applied in terms of its purpose and descriptive-survey in terms of its research method and correlation type. The statistical population included all employees of the Jihad Agriculture Organization in Bojnord (90 people), and the census method was used to collect data. To collect data, the standard questionnaires of perceived organizational support (Eisenberger, 2001), job satisfaction (Amin, 2012), organizational commitment (Ryan & Organ, 2002), and organizational citizenship behavior (Organ, 1998) were used. The data were analyzed using SPSS 24 and Amos 22 software. The results showed that there is a positive and significant relationship between perceived organizational support and job satisfaction with organizational citizenship behavior. Additionally, organizational commitment plays a full mediating role in the relationship between perceived organizational support and organizational citizenship behavior and a partial mediating role in the relationship between job satisfaction and organizational citizenship behavior. Accordingly, managers of the Agricultural Jihad Organization should create a supportive environment and promote employee job satisfaction to pave the way for increased organizational commitment and ultimately enhance their organizational citizenship behavior.
Keywords: Perceived Organizational Support, Job Satisfaction, Organizational Citizenship Behavior, Organizational Commitment, Agricultural Jihad Organization -
In recent years, problems such as lack of spirituality, psychological problems, depression, loneliness, sense of emptiness and futility, selfishness and mistrust have increased among the employees, and to solve such problems, spiritual leadership can save this cultural institution. be The purpose of this research is to design a model of spiritual leadership (dependent variable) according to the impact of organizational citizenship behavior (independent variable), emotional intelligence (moderating variable). The research method is mixed and Delphi. A questionnaire was used to collect the required data. In this research, in the qualitative part, information was collected using a semi-structured interview and a questionnaire from a Delphi panel or experts, and the collected information was subjected to content analysis using the scientific method and through Maxqda software, and the components The results of that led to the production of a questionnaire in the quantitative section. This questionnaire includes 3 components of spiritual leadership, organizational citizenship behavior and emotional intelligence, 17 dimensions and 63 questions. The statistical population of the current research in the quantitative part is 240 employees of the public libraries of Fars, Kohgiluyeh and Boyer Ahmed provinces, who were selected by a one-stage cluster random method. It is necessary to explain that in order to collect the questionnaire information, two online and manual methods were used to collect the required information. Spss and Amos software were used in this section (quantitative) to analyze the data collected from the questionnaire. Results Both research variables, organizational citizenship behavior (independent variable) and emotional intelligence (moderating variable) have a positive and significant effect on spiritual leadership.
Keywords: Keywords, Spiritual Leadership, Emotional Intelligence, Organizational Citizenship Behavior, Public Libraries -
پژوهش پیش رو با هدف تعیین میزان اثرات رهبری کوانتومی بر کیفیت رابطه با ارباب رجوع با نقش میانجی نگرش شغلی پروتئین و رفتار شهروندی سازمانی (سندرم سرباز خوب) انجام شد. از نظر فلسفی، اثبات گرایانه با رویکرد قیاسی، دارای استراتژی توصیفی، از نوع کمی در بازه زمانی مقطعی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان و مشتریان (مددجویان) کمیته امداد امام خمینی (ره) استان کردستان می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 217 نفر از کارکنان و 423 نفر از مددجویان براساس نظر خبرگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته با اقتباس از پرسشنامه های استاندارد، استفاده شد. پایایی مدل اندازه گیری از طریق بارهای عاملی، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ، همچنین روایی همگرا با معیار AVE و روایی واگرا توسط شاخص HTMT بررسی و تایید شد. نتایج تحلیل داده ها با نرم افزار پی.ال.اس نشان داد که رهبری کوانتومی به صورت مستقیم به میزان 2/21 درصد و به صورت غیرمستقیم به میزان 9/40 و 5/10 درصد به ترتیب از طریق متغیرهای رفتار شهروندی سازمانی و نگرش شغلی پروتئین بر کیفیت رابطه با مشتری اثرگذار است. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس با نرم افزار اس.پی.اس.اس نشان داد که بین میانگین نظرات از لحاظ متغیرهای جنسیت، تجربه و سن تفاوت معنی دار وجود دارد. درخصوص سایر متغیرها تفاوتی مشاهده نشد. جنبه نوآوری پژوهش این است که مطالعات پیشین متغیرهای مذکور را به طور جدگانه و در فرهنگ های غربی بررسی کرده اند. اما پژوهش حاضر متغیرها را به طور همزمان و در فرهنگ و بستر غیر غربی (ایران) بررسی کرد.
کلید واژگان: رهبری کوانتومی, کیفیت رابطه با مشتری, نگرش شغلی پروتئین, رفتار شهروندی سازمانی, کمیته امداد امام خمینی رهThe present research was conducted with the aim of determining the effects of quantum leadership on the quality of relationship with clients with the mediating role of protean career attitude and organizational citizenship behavior (good soldier syndrome). The statistical population of the research is the employees and clients of the Imam Khomeini(RA) Relief Committee of Kurdistan province. 217 employees and 423 clients were selected as a statistical sample based on the opinion of experts. A researcher-made questionnaire was used to collect data. Reliability of the measurement model through factor loadings, combined reliability and Cronbach's alpha, as well as convergent validity with AVE criterion and divergent validity with Fornell and Larcker matrix were checked and confirmed by PLS software. The results of data analysis with PLS software showed, that directly quantum leadership 21.2 percent and indirectly 40.9 and 10.5 percent through, respectively, the variables of organizational citizenship behavior and protean career attitude has an effect on the quality of relationship with the customer. Also, the results of variance analysis with SPSS software showed that there is a significant difference between the average opinions in terms of gender, experience and age variables. No difference was observed in other variables. The innovative aspect of the research is that previous studies have examined the mentioned variables separately and in western cultures. However, the current research examined the variables simultaneously and in a non-western culture and context (Iran).
Keywords: Quantum Leadership, Protean Career Attitude, Organizational Citizenship Behavior, Customer Relationship Quality, Imam Khomeini', S RA Relief Committee Kurdistan -
پژوهش پیش رو با هدف تعیین میزان اثرات مدل شخصیتی هگزاکو بر رفتار شهروندی سازمانی (سندرم سرباز خوب) با نقش میانجی نگرش شغلی پروتئین انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی، روش اجرا توصیفی از شاخه پیمایشی و از نوع مقطعی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان کمیته امداد امام خمینی (ره) استان کردستان به حجم 401 نفر می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بوده و تعداد 310 نفر از کارکنان براساس نظر خبرگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته با اقتباس از پرسشنامه های استاندارد مرتبط، استفاده شد. پایایی مدل اندازه گیری با استفاده از بارهای عاملی، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ، همچنین روایی همگرا با معیار AVE و روایی واگرا با ماتریس فورنل و لارکر توسط نرم افزار پی.ال.اس بررسی و تایید شدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری توسط نرم افزار پی.ال.اس نشان داد که مدل شخصیتی هگزاکو هم به صورت مستقیم و هم از طریق متغیر میانجی نگرش شغلی پروتئین بر رفتار شهروندی سازمانی اثرگذار است، به طوری که 2/56 درصد از تغییرات متغیر رفتار شهروندی سازمانی را به صورت مستقیم و 26 درصد از تغییرات آن را به طور غیرمستقیم و از مسیر میانجی نگرش شغلی پروتئین تبیین می کند. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس نشان داد که بین میانگین نظرات پاسخ دهندگان محترم از لحاظ متغیرهای جنسیت، تجربه و سن تفاوت معنی دار وجود دارد. درخصوص سایر متغیرها تفاوتی مشاهده نشد.
کلید واژگان: مدل شخصیتی هگزاکو, رفتار شهروندی سازمانی, نگرش شغلی پروتئین, کمیته امداد امام خمینی(ره), کردستانThe present research was conducted with the aim of determining the effect of HEXACO's personality model (HPM) on organizational citizenship behavior (OCB or good soldier syndrome) with the mediating role of protean career attitude (PCA). In terms of purpose, the research is applied, the implementation method is descriptive of the survey branch and of cross-sectional type. The statistical population of the research includes all the employees of the Imam Khomeini's (RA) Relief Committee of Kurdistan Province, totaling 401 people. The sampling method was stratified random and 310 employees were selected as a statistical sample based on the opinion of experts. A researcher-made questionnaire adapted from related standard questionnaires was used to collect data. The reliability of the measurement model using factor loadings, composite reliability and Cronbach's alpha, as well as convergent validity with the AVE criterion and divergent validity with the Fornell and Larcker matrix were checked and confirmed by Smart PLS software. The results of data analysis by structural equation model with PLS software showed that HPM has a direct effect as well as an indirect effect through PCA mediating variable on OCB. so that HPM explains about 56.2% of the changes in the OCB variable directly and 26% of it indirectly through the path of the PCA mediating variable. Also, the results of analysis of variance using SPSS software showed that there is a significant difference between the average opinions of respected respondents in terms of gender, experience and age variables. No difference was observed in other variables
Keywords: HEXACO's Personality Model, Organizational Citizenship Behavior, Protean Career Attitude, Imam Khomeini's (RA) Relief Committee, Kurdistan -
مقدمه و هدف
هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی، بی تفاوتی سازمانی، هویت سازمانی با عدالت سازمانی از دیدگاه مدیران مقطع متوسطه شهرستان نورآباد ممسنی بود.
روش شناسی پژوهش:
تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این تحقیق کلیه مدیران مقطع متوسطه شهرستان نورآباد ممسنی به تعداد 55 نفر بود. با توجه به پایین بودن حجم جامعه آماری، کل جامعه آماری بعنوان حجم نمونه انتخاب شد. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به تمام شمار بود. جهت گردآوری اطلاعات آماری در این پژوهش از 4 پرسشنامه استاندارد پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (2007)، پرسشنامه بی تفاوتی سازمانی دانایی فرد و همکاران (1389)،پرسشنامه هویت سازمانی چنی (1983) و پرسشنامه عدالت سازمانی کالکیت و همکارانش (2001) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان و پایایی پرسشنامه ها با استفاده ضریب آلفای کرونباخ که برای هر چهار پرسشنامه بالاتر از 70/0 بود، تایید شد. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات پژوهش استفاده شد.
یافته هانتایج آزمون همبستگی پیرسون در این مطالعه نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی با ضریب همبستگی 705/0 و سطح معناداری 02/0 رابطه معناداری با عدالت سازمانی دارد. بی تفاوتی سازمانی با ضریب همبستگی 115/0 و سطح معناداری 07/0 رابطه معناداری با عدالت سازمانی ندارد. هویت سازمانی با ضریب همبستگی 517/0 و سطح معناداری 01/0 رابطه معناداری با عدالت سازمانی دارد. و در نهایت با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری مشخص گردید که مدل ارائه شده هم در بخش ساختاری و هم در بخش اندازه گیری از برازش قابل قبولی برخودار می باشد.
نتیجه گیریعدالت سازمانی باعث تقویت رفتار شهروندی و کاهش بی تفاوتی سازمانی در مدیران مقطع متوسطه شهرستان نورآباد ممسنی می شود. همچنین، هویت سازمانی تاثیر عدالت را افزایش می دهد.
کلید واژگان: رفتار شهروندی سازمانی, بی تفاوتی سازمانی, هویت, عدالت سازمانیIntroduction and goal:
The purpose of this study was to investigate the relationships between organizational citizenship behavior, organizational indifference, organizational identity and organizational justice from the perspective of secondary school principals in Noorabad Mamsani city.
Research MethodologyThe current research is applied in terms of purpose, and in terms of data collection method, it is a descriptive-correlation type. the statistical population of this research is all secondary school principals in the city. Due to the low size of the population, the entire population was selected as the sample size.. In order to collect data, 4 standard questionnaires, Organizational Citizenship Behavior Questionnaire of Organ and Kanoski (2007), Organizational Indifference Questionnaire of Danai Fard et al was used. The content validity of the questionnaire was confirmed by experts and the reliability of the questionnaires was confirmed using Cronbach's alpha coefficient. Pearson's correlation coefficient test and structural equations were used to test the research hypotheses.
ResultsThe results of Pearson's correlation test in this study showed that organizational citizenship behavior has a significant relationship with organizational justice with a correlation coefficient of 0.705 and a significance level of 0.02. Organizational indifference has no significant relationship with organizational justice with a correlation coefficient of 0.115 and a significance level of 0.07. Organizational identity has a significant relationship with organizational justice with a correlation coefficient of 0.517 and a significance level of 0.01. And finally, by using the structural equation approach, it was determined that the presented model has an acceptable fit both in the structural part and in the measurement part.
Discution:
organizational citizenship behavior and organizational identity have significant relationships with organizational justice, while organizational indifference does not.
Keywords: Organizational Citizenship Behavior, Indifference, Organizational Identity, Organizational Justice -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل بازدارنده و تسهیل کننده رفتار شهروندی سازمانی در گروهانی از ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.
روشاین مطالعه از نظر نوع، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی بود و جامعه آماری آن یک گروهان از ارتش جمهوری اسلامی ایران (100 نفر) بود که به دلیل پایین بودن حجم جامعه، 100 نفر از طریق سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه های استاندارد و روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد که ابهام نقش و در پی آن مسخ شخصیت، عامل بازدارنده در رفتار شهروندی سازمانی خدمت محور هستند. همچنین تعارض نقش و در پی آن مسخ شخصیت، عامل بازدارنده در رفتار شهروندی سازمانی خدمت محور هستند. علی رغم آن، مبادله رهبر- عضو در تاثیر ابهام نقش بر رفتار شهروندی سازمانی خدمت محور و همچنین در تاثیر تعارض نقش بر رفتار شهروندی سازمانی خدمت محور و همچنین در تاثیر مسخ شخصیت بر رفتار شهروندی سازمانی خدمت محور نقش تسهیل کننده دارد؛ و در نهایت سرمایه اجتماعی نقش تعدیل گر دارد و عامل تسهیل کننده ی رفتار شهروندی سازمانی خدمت محور می باشد.
نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد که رهبران باید در تدوین استراتژی های خود به این نکته توجه داشته باشند که داشتن راهبردهایی مانند تقویت سرمایه اجتماعی و افزایش کیفیت مبادله رهبر- عضو، می تواند تاثیر عوامل منفی استرس زای نقش را کاهش داده و متعاقبا باعث سوق دادن کارکنان به انجام رفتارهای شهروندی سازمانی خدمت محور شود.
کلید واژگان: ابهام نقش, رفتار شهروندی سازمانی, سرمایه اجتماعی, مبادله رهبر- عضو, مسخ شخصیتObjectiveThe present study was conducted with aim of examining inhibiting and facilitating factors of organizational citizenship behavior in a group of Army of the Islamic Republic of Iran.
MethodologyThis study was applied in terms of type and descriptive-survey in terms of data collection, and its statistical population was a detachment of Army of the Islamic Republic of Iran (100 people), which due to small size of the population, 100 people were selected through enumeration. The tool for collecting data in this research was standard questionnaires and analysis method used in this research was the structural equation modeling technique.
FindingsThe findings of the research showed that role ambiguity and subsequent depersonalization are inhibiting factors in service-oriented organizational citizenship behavior. Also, role conflict and subsequent depersonalization are the inhibiting factor in service-oriented organizational citizenship behavior. In spite of, the leader-member exchange has a facilitating role in the effect of role ambiguity on service-oriented organizational citizenship behavior and also in the effect of role conflict on service-oriented organizational citizenship behavior and also in the effect of depersonalization on service-oriented organizational citizenship behavior; and finally social capital has a moderating role and is a facilitating factor of service-oriented organizational citizenship behavior.
ConclusionThe research results showed that leaders should in formulating their strategies, to pay attention to the fact that having strategies such as strengthening social capital and increasing the quality of leader-member exchange can reduce the impact of negative role stressors and subsequently lead employees to perform service-oriented organizational citizenship behaviors.
Keywords: Role Ambiguity, Organizational Citizenship Behavior, Social Capital, Leader-Member Exchange, Depersonalization -
در دنیای رقابتی امروز، ترک خدمت کارکنان یکی از مشکلات عمده سازمان هاست که در نتیجه بسیاری از سرمایه گذاری ها به راحتی از دست می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر حمایت سازمانی ادراک شده از سلامت روان و تعهد عاطفی بر تمایل به ترک خدمت با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان شرکت خالص سازان روی تشکیل داده اند. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد حجم نمونه آماری برابر با 73 نفر به دست آمد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Smartpls استفاده شد. یافته ها نشان داد که تعهد عاطفی بر کاهش تمایل به ترک خدمت کارکنان اثر مثبت دارد. حمایت سازمانی ادراک شده از بهداشت روانی نیز بر تعهد عاطفی کارکنان اثر مثبت دارد. همچنین نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در رابطه بین تعهد عاطفی با تمایل به ترک خدمت کارکنان تایید گردید.
کلید واژگان: تعهد عاطفی, تمایل به ترک شغل, حمایت سازمانی ادراک شده از بهداشت روانی, رفتار شهروندی سازمانیIntroductionIn today's competitive world, employees turnover is one of the major problems of organizations, result in many investments being easily lost. The present research was conducted to determine the effect of perceived organizational support of mental health and emotional commitment on turnover with the mediating role of organizational citizenship behavior.
MethodThis research statistical population was the Khalesazan Roy Company employees. Using Cochran's formula, the statistical sample size was equal to 73 people. In this research, a convenient sampling method was used. SPSS and smartPLS softwares were also used for data analysis.
ResultsThe direct effect of emotional commitment on turnover tendency is confirmed with a t-value of 4.040. The direct effect of Percieved organizational support of mental health on emotional commitment is confirmed with t-value 9.021. The direct effect of organizational citizenship behavior on the tendency to turnover is confirmed with a t-value of 2.296. The direct effect of emotional commitment on organizational citizenship behavior is confirmed with a t-value of 5.060.
DiscussionIn today's competitive world, maintaining capable and loyal employees has become an important issue for organizations; And the tendency of employees for quit the organization threatens this issue. Various factors affect the willingness to leave the organization. In this research, the effect of perceptual organizational support of mental health, emotional commitment and organizational citizenship behavior on the tendency of turnover the organization was investigated. According to the results, hypothesis 1 was confirmed, therefore emotional commitment has a positive effect on reducing the tendency of turnover. This result is consistent with the research results of Parizadeh et al., (2019), Ghorbanzadeh et al (2021), Shahtahmasbi & Mazarei (2020). Hypothesis 2 was also confirmed and the percieved organizational support of mental health has a positive effect on the emotional commitment, which is consistent with the results of the researches of Mehdibeigi (2017) and Doai & Barjalilou (2019). Organizational citizenship behavior has a negative effect on tendency of turnover, and hypothesis 3 was also confirmed, which means that organizational citizenship behavior affects reducing the tendency of turnover. This finding is consistent with the results of Shahtahmasbi & Mazarei (2020) and Qaidamini Harouni et al (2017). Hypothesis 4 was also confirmed, so emotional commitment has a positive effect on organizational citizenship behavior, which is consistent with the results of Katebi Jahromi et al. (2021), Moini Karbkandi & Azar (2020) and Malek Shaoar (2015). According to the confirmation of hypotheses 3 and 4, the mediating role of organizational citizenship behavior in the relationship of emotional commitment on tendency of turnover was also confirmed.
Keywords: Emotional Commitment, Turnover Intention, Percieved Organizational Support Of Mental Health, Organizational Citizenship Behavior -
بررسی نقش ابعاد و مولفه های نظام جبران خدمات کارکنان در تبیین واریانس رفتار شهروندی سازمانی (مطالعه موردی: اداره کل امور مالیاتی استان کرمان)هدف
هدف این پژوهش بررسی نقش ابعاد و مولفه های نظام جبران خدمات کارکنان در تبیین واریانس رفتار شهروندی سازمانی (مطالعه موردی: اداره کل امور مالیاتی استان کرمان) بود.
روش شناسی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد جمع آوری شد. پرسشنامه جبران خدمات شامل 4 بعد مدیریتی، سازمانی، روان شناختی و اجتماعی بود و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی شامل 15 بعد، که بر اساس مقیاس لیکرت 5 گزینه ای طراحی شده بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان کرمان بود که نمونه ها به روش تصادفی انتخاب شدند.
یافته هانتایج نشان داد که بین ابعاد نظام جبران خدمات (مدیریتی، سازمانی، روان شناختی، اجتماعی) و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. این ابعاد به صورت همزمان 39.5 درصد واریانس رفتار شهروندی سازمانی را تبیین کردند. همچنین، مولفه های روان شناختی و مدیریتی بیشترین تاثیر را بر رفتار شهروندی سازمانی داشتند.
نتیجه گیریاین پژوهش نشان داد که نظام جبران خدمات، به ویژه ابعاد روان شناختی و مدیریتی آن، تاثیر مستقیمی بر تقویت رفتار شهروندی سازمانی دارد. سازمان هایی که به بهبود نظام جبران خدمات خود توجه کنند، می توانند شاهد افزایش رفتارهای فراوظیفه ای و مشارکت بیشتر کارکنان باشند. پیشنهاد می شود که سازمان ها به طراحی و اجرای نظام جبران خدمات منصفانه و حمایتی توجه ویژه ای داشته باشند.
کلید واژگان: نظام جبران خدمات, رفتار شهروندی سازمانی, مدیریت منابع انسانی, عدالت سازمانی, رفاه کارکنان, اداره کل امور مالیاتیExamining the Role of Dimensions and Components of the Employee Compensation System in Explaining the Variance of Organizational Citizenship Behavior (Case Study: General Tax Office of Kerman Province)ObjectiveThe aim of this study was to examine the role of the dimensions and components of the employee compensation system in explaining the variance of organizational citizenship behavior (OCB) (Case Study: General Tax Office of Kerman Province).
MethodologyThis research was applied in purpose and descriptive-correlational in terms of method. Data were collected through standardized questionnaires. The compensation system questionnaire included four dimensions: managerial, organizational, psychological, and social. The OCB questionnaire included 15 dimensions, both using a 5-point Likert scale. The statistical population consisted of all employees of the General Tax Office of Kerman Province, and random sampling was used to select the participants.
FindingsThe results showed a significant and positive relationship between the dimensions of the compensation system (managerial, organizational, psychological, and social) and OCB. These dimensions simultaneously explained 39.5% of the variance in OCB. Moreover, psychological and managerial components had the greatest impact on OCB.
ConclusionThis study demonstrated that the employee compensation system, particularly its psychological and managerial dimensions, has a direct influence on enhancing organizational citizenship behavior. Organizations that focus on improving their compensation systems can expect an increase in extra-role behaviors and greater employee participation. It is recommended that organizations pay special attention to designing and implementing fair and supportive compensation systems.
Keywords: Employee Compensation System, Organizational Citizenship Behavior, General Tax Office, Kerman Province -
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای عزت نفس سازمان محور در تاثیر گرانباری نقش، تعارض نقش و ابهام نقش بر عملکرد وظیفه ای و رفتار شهروندی سازمانی بود. نمونه ی پژوهش، 213 نفر از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش، از پرسشنامه های استانداردی هم چون ارزشیابی سازمانی میشیگان (Michigan Organizational Assessment, 1969)، تعارض و ابهام نقش (Rizo, Hose, & Lirtzman, 1970)، عملکرد شغلی (Williamz & Anderson, 1991)، رفتار شهروندی سازمانی (Podsakoff, MacKenzie, Morrman, & Fetter, 1990) و عزت نفس سازمان محور (Pierce, Gardner, Cummings, Dunham, 1989) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. آزمون الگوی پژوهش نشان دهنده برازندگی قابل قبول الگو بود. بررسی تاثیرات مستقیم نشان داد که ابهام نقش تاثیر منفی و معناداری بر عملکرد وظیفه ای (01/0p<)، رفتار شهروندی سازمانی (05/0p<) و عزت نفس سازمان محور دارد (01/0p<) و عزت نفس سازمان محور تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد وظیفه ای و رفتار شهروندی سازمانی دارد (01/0p<). هم چنین، آزمون تاثیرات غیرمستقیم نیز نشان داد که عزت نفس سازمان محور نقش واسطه ای در تاثیر ابهام نقش بر عملکرد وظیفه ای و رفتار شهروندی سازمانی دارد (05/0p<). ازاین رو به مدیران توصیه می شود که با به کارگیری راهکارهای مناسب، ابهام نقش را کاهش و عزت نفس سازمان محور کارکنان را ارتقا دهند تا از این طریق، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی آنان نیز افزایش یابند.
کلید واژگان: فشارزاهای شغلی, عملکرد وظیفه ای, رفتار شهروندی سازمانی, عزت نفس سازمان محور, کارکنان شرکت ملی حفاری ایرانThe aim of this study was to, investigated the mediating role of organization-based self-esteem in the effect of role overload, role conflict, & role ambiguity on task performance & organizational citizenship behavior. The sample of study was 213 employees of the National Iranian Drilling Company who were selected using simple random sampling. In this study, was used standard questionnaires such as Michigan Organizational Assessment (1969), Role Conflict, & Ambiguity (Rizo, Hose, & Lirtzman, 1970), Job Performance (Williamz & Anderson, 1991), Organizational Citizenship Behavior (Podsakoff, MacKenzie, Morrman, & Fetter, 1990), & Organization-based Self-Esteem (Pierce, Gardner, Cummings, Dunham, 1989), & for analyzing data, was used Path Analysis Method. The research model test showed the acceptable fitted of the model. Examination of the direct effects indicated that role ambiguity has a significant and negative effect on task performance (p<0.01), organizational citizenship behavior (p<0.05), & organization-based self-esteem (p<0.01), & organization-based self-esteem has a significant and positive effect on task performance, & organizational citizenship behavior (p<0.01). Also, the indirect effects test showed that organization-based self-esteem has mediating role in the effect of role ambiguity on task performance, & organizational citizenship behavior (p<0.05). Therefore, it is recommend to managers that by using appropriate solutions, reduce role ambiguity and enhance organization-based self-esteem of employees, until in this way, their job performance and organizational citizenship behavior will also increase.
Keywords: Job Stressors, Task Performance, Organizational Citizenship Behavior, Organization-Based Self-Esteem, Employees Of The National Iranian Drilling Company -
مقدمه و هدف
علیرغم اینکه از یادگیری مشارکتی به عنوان یک رویکرد فعال استقبال شده، اطلاعات کاملی در مورد نقش آن در پرورش مهارت های رهبری دانش آموزان وجود ندارد.
روش شناسی پژوهش:
این مطالعه که با رویکرد چندروشی انجام شد، این شکاف تحقیقاتی مورد واکاوی قرار گرفت. ابتدا از طریق مطالعه فراترکیب، داده های اولیه گرداوری و تحلیل شدند و سپس با استفاده از روش گروه کانونی داده ها تکمیل، اصلاح و رواسازی شدند. میدان پژوهش در بخش فراترکیب 5200 سند علمی بود که تعداد 32 سند با توجه به زبان، سال انتشار، چکیده و متن، نوع سند و روش پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با استفاده از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. در مرحله تحلیل داده ها از نرم افزار Atlas/ti استفاده شد.
یافته هایافته ها نشان داد وابستگی درونی مثبت به عنوان یکی از عناصر یادگیری مشارکتی مهارت هایی نظیر محبوبیت، همدلی و همکاری را پرورش می دهند. پاسخگویی، مهارت عزت نفس و احترام به حقوق دیگران را بهبود می بخشد و مهارت بین فردی به عنوان سومین عنصر یادگیری مشارکتی در توسعه مهارت های ارتباطی و اجتماعی موثر است و مهارت حل مسئله و حل تعارض را در دانش آموزان تقویت می کند. این سه عنصر که با عناصر پنجگانه نظریه وابستگی متقابل اجتماعی انطباق پیدا می کنند ابعاد تازه ای از پرورش مهارت های رهبری در دانش آموزان را آشکار می سازند.
بحث و نتیجه گیرینتایج این مطالعه می تواند مورد توجه سیاست گذاران اجتماعی قرار گیرد و رهبران آموزشی را ترغیب کند تا از طریق آشناکردن معلمان با یادگیری مشارکتی زمینه اجرا در کلاس درس را فراهم سازند. همچنین می تواند انگیزه معلمان را برای استفاده از یادگیری مشارکتی افزایش دهد و والدین را ترغیب کند تا در فرآیند اجرا از معلمان حمایت کنند.
کلید واژگان: سبک های رهبری, اخلاق حرفه ای, رفتار شهروندی سازمانی, اثربخشی سازمانی, کارکنان آموزش و پرورشBackground and ObjectiveThe current study has investigated the effect of leadership styles and professional ethics on organizational citizenship behavior with the mediating role of organizational effectiveness in education workers of Lorestan province.
research methodologyThis research is in the category of descriptive-correlation quantitative research of the structural equation model type. The statistical population included all education workers of Lorestan province (1311 people). A statistical sample of 301 people was selected using the simple random sampling method through lottery and Cochran's formula. In order to collect data, Avalio et al.'s "Leadership of Managers" questionnaire (2007), Podsakoff et al.'s (2000) "Organizational Citizenship Behavior" questionnaire, Ingram and Visnicki's "Positive Thinking" questionnaire (1988) were used. that their validity is with the validity of the structure; And their reliability was confirmed with Cronbach's alpha for leadership style 0.917, professional ethics 0.866, organizational effectiveness 0.846, organizational citizenship behavior 0.787 and combined reliability for all variables above 0.70 respectively. Data were analyzed using SPSS23 and SMART PLS2 software.
FindingsThe results of structural equations showed that the hypothesis of the influence of leadership styles on citizenship behavior was rejected, and it was confirmed on organizational effectiveness, and the hypothesis of the effect of professional ethics on organizational citizenship behavior and organizational effectiveness, and the hypothesis of the effect of organizational effectiveness on organizational citizenship behavior was confirmed. z-value≤1/96).
ConclusionEffectiveness was able to explain the full mediating role between leadership styles and organizational citizenship behavior and the weak mediating role between professional ethics and organizational citizenship behavior. The R2 determination coefficient was 0.414 for organizational effectiveness and 0.394 for organizational citizenship behavior, which is very strong
Keywords: Leadership Styles, Professional Ethics, Organizational Citizenship Behavior, Organizational Effectiveness, Education Staff -
در دو دهه اخیر مبحث رفتار شهروندی سازمانی بنا به اهمیت آن در عملکرد سازمانی، به وفور مورد بحث قرار گرفته است در حالی که کمتر تحقیقی به بررسی عوامل برون سازمانی موثر بر آن پرداخته است لذا این تحقیق با بررسی تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر رفتار شهروندی سازمانی و با در نظر گرفتن کارکنان شهرداری های 7 شهر بزرگ استان سیستان و بلوچستان به عنوان جامعه آماری، بر آن است تا تاثیر مولفه ای برون سازمانی را بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان بسنجد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی از نوع همبستگی است. بدین منظر از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی برای نمونه گیری استفاده شد و حجم نمونه معادل 316 تعیین شد. این تحقیق، سواد رسانه ای و یکی از تاثیرگذارترین متغیرها بر آگاهی و ادراک و نگرش افراد در زمانه فعلی را به عنوان متغیر تعدیلگر برای نخستین بار به حوزه مدیریت وارد می نماید. با بکارگیری 3 پرسشنامه و تایید روایی و پایایی آنها، و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون های رگرسیون، و مدلسازی معادلات ساختاری، با بهره مندی از نرم افزار AMOS فرضیات این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند و این نتیجه حاصل شد که نه تنها آگاهی از حقوق شهروندی می تواند بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری را افزایش دهد بلکه سواد رسانه ای نیز تعدیلگر قابل توجهی در این رابطه است. لذا مدیران سازمان ها باید توجه داشته باشند که زمان آن رسیده است تا به عوامل فراسازمانی (فراتر از عوامل رفتار فردی، رفتار سازمانی و ساختار سازمانی) برای افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی توجه نمایند و نیز نباید از نقش تاثیرگذار سواد رسانه ای بر ادراک و شناخت کارکنان از عوامل مختلف غافل شوند.
کلید واژگان: حقوق شهروندی, رفتار شهروندی سازمانی, سواد رسانه ای, رفتار سازمانی, شهرداریIn the last two decades, the concept of organizational citizenship behavior has been widely discussed due to its importance in organizational performance, while less research has examined the external factors affecting it, so this study investigates the impact of citizenship rights awareness on organizational citizenship behaviors as an extra-organizational component through considering the employees working at the municipalities of seven biggest cities of Sistan and Baluchestan province, Iran, as a statistical population. This research introduces media literacy as one of the most influential variables on the knowledge, perceptions and attitudes of people in the present time as a moderating variable for the first time in the field of management. Using 3 questionnaires with confirmed validity and reliability, as well as using Pearson correlation coefficient, regression tests, and SEM, the hypotheses of this research were examined and it was concluded that not only awareness of citizenship rights can cause increasing organizational citizenship behaviors in municipality employees, but also media literacy is a significant modifier in this regard. Therefore, managers of organizations should be aware that it is time to pay more attention to extra-organizational factors (beyond the factors of individual behaviors, organizational behaviors and organizational structures) to increase organizational citizenship behaviors while the effective role of media literacy on perception and cognition of employees should not be neglected.
Keywords: Citizenship Rights, Organizational Citizenship Behavior, Media Literacy, Organizational Behavior, Municipality -
هدف
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مدیران بانکی با میانجی گری استرس شغلی در شرایط همه گیری ویروس کرونا بود.
روشروش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی مدیران بانکی خصوصی و غیرخصوصی در کشور ایران بودند که تعداد 318 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی هالشگر و آلبرتس (2021)، توانمندی شناختی نجاتی (1393)، رفتارنوآورانه کاری کراس (2004)، عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون (1991)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1978)، استرس شغلی HSE (1990) و استرس مرتبط با کرونا علی پور و همکاران (1398) پاسخ دادند. داده ها با مدل ساختاری برآوردشده در نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته هانتایج نشان داد که در مدیران بانکی مورد مطالعه، رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی، توانمندی شناختی و استرس کرونا با متغیر استرس شغلی وجود دارد. همچنین رابطه معنی دار بین متغیر میانجی استرس شغلی با متغیرهای وابسته یعنی رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، نقش میانجی گری استرس شغلی در رابطه بین ذهن آگاهی با عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین در رابطه بین توانمندی شناختی با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار نوآورانه کاری و در رابطه بین استرس کرونا با رفتار شهروندی سازمانی، بررسی و معناداری آن تایید شد.
کلید واژگان: ذهن آگاهی, توانمندی شناختی, عملکرد شغلی, رفتار شهروندی سازمانی, استرس شغلیPurposeThe purpose of this research was to investigate the relationship between mindfulness and cognitive ability with innovative work behavior, job performance and organizational citizenship behavior of bank managers with the mediation of occupational stress in the context of the corona virus epidemic.
MethodThe current research method was applied in terms of purpose and descriptive in terms of correlation and SEM. The statistical population of the current research included all private and non-private bank managers in Iran, 318 of whom were selected by available sampling. Subjects were asked the innovative work behavior questionnaires of Cross (2004), William and Anderson's job performance (1991), Oregon and Kanowski's organizational citizenship behavior (1978), Halshegar and Alberts' mental awareness (2021) and rescue cognitive ability (2013(, General occupational stress of HSE and stress related to Corona Alipour et al. (2018) answered. The data were analyzed using the structural equation model.
FindingsThe results showed that in the bank managers, there is a significant relationship between mindfulness, cognitive ability and corona stress with the job stress variable. Also, the significant relationship between the mediating variable of job stress and dependent variables, i.e. innovative work behavior, job performance and organizational citizenship behavior, was confirmed. In addition, the mediating role of job stress in the relationship between mindfulness and job performance and organizational citizenship behavior, as well as in the relationship between cognitive ability and job performance, organizational citizenship behavior, and innovative work behavior, and in the relationship between Corona stress and organizational citizenship behavior, examined and its significance was confirmed.
Keywords: Mindfulness, Cognitive Ability, Job Performance, Organizational Citizenship Behavior, Job Stress -
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه فکری و رهبری استراتژیک بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش تعدیل کننده اخلاق حرفه ای کارکنان در اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی از نوع علی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 304 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار موردنیاز استفاده از پرسشنامه های سرمایه فکری بونتیس (1998)، رهبری استراتژیک لیر (2012)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1988) و اخلاق حرفه ای محقق ساخته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از دو نرم افزار Spss26 و Amos24 بود. یافته ها نشان داد که سرمایه فکری بر رفتار شهروندی سازمانی به میزان 66 درصد تاثیر معنادار و مثبتی دارد. رهبری استراتژیک به میزان 46 درصد تغییرات رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی نمود؛ همچنین نقش تعدیل کننده اخلاق حرفه ای کارکنان بین سرمایه فکری و رهبری استراتژیک با رفتار شهروندی سازمانی مورد تایید قرار گرفت که میزان تعدیل کنندگی این متغیر به ترتیب برابر با 5 درصد و 2/3 درصد بود. نتایج نشان داد که سرمایه فکری بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر بیشتری را نسبت به رهبری استراتژیک دارد. لذا توجه بیشتر به سرمایه فکری در جهت بهبود رفتار شهروندی سازمانی در سازمان امری ضروری می باشد.
کلید واژگان: سرمایه فکری, رهبری استراتژیک, رفتار شهروندی سازمانی, اخلاق حرفه ای کارکنانThe aim of the current research is to investigate the effect of intellectual capital and strategic leadership on organizational citizenship behavior with the moderating role of professional ethics of employees in the General Department of Education of Kermanshah province. The research is applicable in terms of purpose and causal in terms of descriptive-survey nature. The statistical population of the research was the employees of the General Department of Education of Kermanshah province, and the sample size was determined using the Cochran formula of 304 people. A simple random sampling method was chosen. The data collection method was field data collection, and the required tools were Bontis's (1998) intellectual capital, Lear's (2012) strategic leadership, Oregon and Kanowski's (1988) organizational citizenship behavior, and researcher-made professional ethics questionnaires. The method of data analysis was descriptive statistics and structural equation modeling using Spss26 and Amos24 software. The findings showed that intellectual capital has a significant and positive effect on organizational citizenship behavior by 66%. Strategic leadership predicted changes in organizational citizenship behavior by 46%, Also, the moderating role of professional ethics of employees between intellectual capital and strategic leadership with organizational citizenship behavior was confirmed, and the moderating rate of this variable was equal to 5% and 3.2%, respectively. The results showed that intellectual capital has a greater effect on organizational citizenship behavior than strategic leadership. Therefore, it is necessary to pay more attention to intellectual capital in order to improve organizational citizenship behavior in the organization.
Keywords: Intellectual Capital, Strategic Management, Organizational Citizenship Behavior, Professional Ethics Of Employees -
Journal of Innovation Management and Organizational Behavior, Volume:4 Issue: 3, Autumn 2024, PP 143 -154Objective
The aim of this research was to formulate a model for the development of organizational citizenship behavior (OCB), its appropriate managerial solutions, and its validation.
MethodologyThis study is fundamental-applied in terms of its objective and qualitative in nature, employing synthesis research and grounded theory. The research population comprised all studies related to the topic, as well as academic and organizational experts. The sample size in the qualitative section included 19 interviewees selected through purposive sampling and based on the principle of saturation. Data collection tools included a synthesis research checklist and semi-structured interviews. To calculate validity, expert opinions were used, and for reliability, the retest method and intra-rater agreement were employed. The data analysis method involved theoretical coding (open, axial, and selective).
FindingsThe research results indicated that the dimensions of OCB identified in Islamic Azad Universities of Fars Province included objective (citizenship knowledge, citizenship attitude, and citizenship skill) and behavior (individual behavior, social behavior, and organizational behavior). Additionally, influencing factors included individual factors (individual characteristics and individual training), organizational factors (job satisfaction, organizational culture, and job engagement), and educational factors (educational infrastructure, educational quality, and staff as learners). Furthermore, managerial solutions were identified based on dimensions of command (effective leadership, development of participatory culture, coaching) and human resource management (feedback and encouragement management, promotion management considering OCB, violation management, and effective communication management).
ConclusionUltimately, based on identified indicators and components, the conceptual model of the research was presented. This model, derived from the qualitative sections (synthesis research and expert interviews), demonstrated a good fit.
Keywords: Organizational Citizenship Behavior, Model, Appropriate Managerial Solutions -
زمینه
اخلاق از جمله مباحثی است که در حکمت ارسطویی تاکید زیادی بر آن شده است. یعنی حکمت بدون در نظر گرفتن اخلاق، دارای خلاء است. بنابراین اخلاق و حکمت دو موضوع درهم تنیده هستند که هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین حکمت فردی و رفتار شهروندی سازمانی پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان با تاکید بر رفتار اخلاقی، قضاوت اخلاقی و هیجان اخلاقی است.
روشروش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری مجموعه پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان به تعداد 1527 نفر است که 306 نفر، بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش طبقه ای نسبی، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته هانتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که حکمت فردی بر رفتار اخلاقی، هیجان اخلاقی، قضاوت اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی اثر دارد. همچنین هیجان اخلاقی بر قضاوت اخلاقی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار اخلاقی اثر دارد. از طرفی اثر قضاوت اخلاقی بر رفتار اخلاقی غیرمعنادار و بر رفتار شهروندی سازمانی معنادار بود. در نهایت، رفتار شهروندی سازمانی تحت اثر رفتار اخلاقی بود.
نتیجه گیریبه طور کلی نتایج نشان داد رفتار شهروندی سازمانی از حکمت فردی و همچنین رفتار اخلاقی، قضاوت اخلاقی و هیجان اخلاقی اثر می پذیرد. یعنی با تاکید بر اخلاق در محیط کاری و سازمانی، حکمت فردی تقویت شده و در آن صورت می توان رفتار شهروندی سازمانی را از کارکنان در سازمان انتظار داشت.
کلید واژگان: هیجان اخلاقی, قضاوت اخلاقی, رفتار شهروندی سازمانی, رفتار اخلاقی, حکمت فردیBackgroundEthics is one of the topics that has been emphasized in Aristotelian wisdom. That is, wisdom has a vacuum without considering morality. Therefore, morality and wisdom are two intertwined issues, and in this research, the relationship between individual wisdom and organizational citizenship behavior of nurses of Hamedan University of Medical Sciences teaching hospitals has been tried to be done by emphasizing moral behavior, moral judgment, and moral emotion.
MethodThe current research is a quantitative research based on the applied purpose and correlation type and in terms of the data collection method. The statistical population of all nurses of Hamedan University of Medical Sciences teaching hospitals is 1527 people. The statistical sample was selected using Morgan and Karjesi's table with the relative stratified method in the number of 306 people.
ResultsThe results of structural equation analysis with PLS software showed that individual wisdom had an effect on moral behavior, moral emotion, moral judgment, and organizational citizenship behavior. Also, moral emotion influenced moral judgment, organizational citizenship behavior, and ethical behavior. On the other hand, moral judgment was insignificant on moral behavior and significant on organizational citizenship behavior. Also, organizational citizenship behavior was influenced by ethical behavior.
ConclusionIn general, the results showed that organizational citizenship behavior is influenced by individual wisdom, as well as moral behavior, moral judgment, and moral emotion. That is, with the existence of moral components along with wisdom, we can expect citizenship behavior from employees in the organization.
Keywords: Moral Emotion, Moral Judgment, Organizational Citizenship Behavior, Moral Behavior, Individual Wisdom -
سبک مربی گری نوعی رابطه حمایتی و تشویقی در سازمآن ها محسوب می شود و در بستر تعاملات و روابط نزدیک شکل می گیرد و می تواند بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر گذار باشد. رفتارهای شهروندی سازمانی نیز از طریق تاثیرگذاری بر عوامل درونی سازمان موجب افزایش عملکرد، تعهد و رضایت شغلی و کاهش رفتارها و نگرش های مخرب سازمانی می شود. بر همین اساس، هدف پژوهش بررسی نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در تاثیر سبک مربی گری ادراک شده بر انحرافات کاری محیط کار بود. نوع پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان به تعداد 3237 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 315 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه مربی گری (2005) McLean et al.، رفتار انحرافی (2000) Bennett & Robinson و رفتار شهروندی سازمانی (1989)Organ & Konovsky بود. جهت تایید روایی پرسش نامه ها، از روایی صوری و سازه استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری AMOS و SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین متغیر سبک مربی گری و رفتار شهروندی سازمانی بالاتر از حد متوسط و رفتار انحرافی معلمان، کمتر از حد متوسط است. همچنین اثرات کل مربی گری بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار، رفتار شهروندی بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار و مربی گری بر رفتار شهروندی، مثبت و معنی دار بود و نقش میانجی رفتار شهروندی در تاثیر مربی گری ادراک شده بر رفتار انحرافی، معنی دار بوده و تایید شد. بر اساس نتایج می توان گفت با سبک رهبری مناسب، اعتماد و تعهد متقابل بین فرد و سازمان شکل گرفته و سازمان به دنبال رشد و توسعه شخصی و حرفه ای افراد است و افراد هم متقابلا به دنبال تحقق اهداف سازمانی حتی با رفتارهای داوطلبانه هستند در سازمان رفتارهای انحرافی کمتری دیده خواهد شد.
کلید واژگان: مربی گری ادراک شده, رفتار شهروندی سازمانی, رفتار انحرافیIntroductionThe coaching style is considered a kind of supportive and encouraging relationship in organizations and is formed in the context of interactions and close relationships and can influence organizational citizenship behaviors. Also, organizational citizenship behaviors increase performance, commitment, and job satisfaction through influencing the internal factors of the organization and reducing destructive organizational behaviors and attitudes. Based on this, the aim of the present study was to investigate the mediating role of organizational citizenship behavior in the relatonship of perceived coaching style and workplace deviant behaviors.
MethodType of research was descriptive-correlation and the statistical population consisted of 3237 teachers of Kashan city by using Cochran's formula and stratified random sampling method. 315 teachers were selected as research sample. The instrument consisted of three questionnaires of coaching by Mc Lean et al (2005), deviant behavior by Bennett & Robinson (2000) and organizational citizenship behavior by Organ & Kanovsky (1989). In order to confirm the questionnaire's validity, face validity and construct validity were used. Data analysis of the research was done using AMOS and SPSS software.
ResultsThe results showed that the mean variable of coaching style and organizational citizenship behavior is higher than average and the deviant behaviors of teachers is lower than average. Also, the total effect of coaching on deviant behavior was negative and meaningful, the effect of citizenship behavior on deviant behavior was negative and significant and the effect of coaching on citizenship behavior was positive and significant. The mediating role of citizenship behavior in effect of coaching on deviant behavior was significant and confirmed.
DiscussionBased on the results, it can be said that with the appropriate leadership style, mutual trust and commitment are formed between the individual and organization. The organization also seeks personal and professional growth and development of individuals, and individuals mutually seek to achieve organizational goals, even with behaviors are voluntary, less deviant behaviors will be seen in the organization.
Keywords: perceived coaching, organizational citizenship behavior, deviant behaviors -
هدف
با رشد فزاینده ی دانش در قرن بیست و یکم، پنهان سازی دانش اثرات مخربی بر بهره وری سازمان دارد. لذا، پژوهش حاضر به بررسی نقش شفقت، کامیابی و رفتار شهروندی سازمانی جهت کاهش اثرات منفی پنهان سازی دانش در کارخانه لاستیک بارز شهر کرمان پرداخته است.
روشپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان ستادی کارخانه لاستیک بارز کرمان (180 نفر) بود که 123 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسش نامه های استاندارد بود که روایی و پایایی آن تایید شد. روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود.
یافته هایافته های حاصل از اجرای پژوهش، نشان داد که بازی خاموش و پنهان سازی گریزان بر شفقت در محیط کار تاثیر منفی و معناداری دارد، اما پنهان سازی منطقی تاثیر معناداری بر شفقت در محیط کار ندارد. همچنین، تاثیر شفقت در محیط کار بر کامیابی در محیط کار؛ و تاثیر شفقت در محیط کار بر رفتار شهروندی سازمانی؛ و تاثیر کامیابی در محیط کار بر رفتار شهروندی سازمانی نیز تایید گردید. همچنین، شفقت در محیط کار در رابطه بین بازی خاموش و پنهان سازی گریزان با کامیابی در محیط کار نقش میانجی دارد. در نهایت مشخص گردید، شفقت در محیط کار در رابطه بین بازی خاموش و پنهان سازی گریزان با رفتار شهروندی سازمانی نقش میانجی دارد.
نتایجنتایج این پژوهش نشان داد، به هر میزان مدیران، توجه بیشتری به شفقت در سازمان خود داشته باشند، می توانند اثرات منفی پنهان سازی دانش (بازی خاموش و پنهان سازی گریزان) را کاهش دهند و در نتیجه باعث افزایش کامیابی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در محیط کار شوند.
کلید واژگان: بازی خاموش, پنهان سازی منطقی, شفقت در محیط کار, کامیابی در محیط کار, رفتار شهروندی سازمانیPurposeWith the increasing growth of knowledge in the 21st century, hiding knowledge has destructive effects on the organization's productivity. so, the present study was done with the aim of investigating he role of compassion, thriving and organizational citizenship behavior to reduce the negative effects of in Barez rubber factory of Kerman city.
MethodologyThe present study was practical in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection. The statistical population of the this study was the headquarters staff of Barez Rubber Factory in Kerman (180 people), that 123 people were selected through simple random sampling. the tool for collecting data in this research was standard questionnaires, and validity and reliability were confirmed. the analysis method used in this research was the structural equation modeling technique.
FindingsThe finds of the research showed that playing dumb and evasive hiding have a negative and significant effect on compassion at work, but rationalised hiding does not have a significant effect on compassion at work. Also, the effect of compassion at work on thriving at work; and the effect of compassion at work on organizational citizenship behavior; and the effect of thriving at work on organizational citizenship behavior were also confirmed. Also, compassion at work mediates the relationship between playing dumb and evasive hiding with thriving at work. finally, it was found that compassion at work plays a mediating role in the relationship between playing dumb and evasive hiding with organizational citizenship behavior.
ConclusionThe results of this research showed that the more managers pay more attention to compassion in their organization, they can reduce the negative effects of knowledge hiding (playing dumb and evasive hiding) and as a result increase the thriving and organizational citizenship behavior of employees at work.
Keywords: Playing Dumb, Rationalised Hiding, Compassion at work, Thriving at work, organizational citizenship behavior -
تبیین مدل ساختاری خرد سازمانی و پیشایندها و پیامدهای آن در ستاد فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایرانزمینه و هدفوظیفه اصلی ستاد فرماندهی فراجا، حفظ امنیت افراد در جامعه است. بر همین اساس، نیازمند نیروهایی است که با تکیه بر خرد خود بتوانند این امر را تحقق ببخشند. توجه به اهمیت خردمندی در بحث امنیت عمومی جامعه، این پژوهش با هدف تبیین مدل ساختاری خرد سازمانی و پیشایندها و پیامدهای آن در ستاد فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شد.روشروش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی همبستگی؛ و همین طور از نظر نوع داده، کمی بود. جامعه آماری شامل کارکنان ستاد فرماندهی انتظامی شهر تهران بود که با استفاده از فرمولهای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 371 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. به منظور گردآوری داده ها برای سنجش متغیرهای رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی، رهبری تحول آفرین، فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش از پرسش نامه های ترکیبی استفاده شد، همچنین به منظور سنجش خرد سازمانی از پرسش نامه استاندارد اشمیت و همکاران (2012) استفاده شد. برای محاسبه روایی پرسش نامه ها از روایی محتوا و سازه استفاده شد. همچنین، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه شد. مقادیر این دو ضریب برای همه سازه های پژوهش بالای 7/0 به دست آمد که نشان دهنده پایا بودن ابزار اندازه گیری بود. داده های حاصل از پرسش نامه با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) و نرم افزار اس پی اس اس و لیزرل تجزیه وتحلیل شد.یافته هایافته ها نشان داد بر اساس مبانی نظری عوامل اثرگذار بر خرد سازمانی عبارت اند از: رهبری تحول آفرین، فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش و همچنین عوامل اثرپذیر از خرد سازمانی عبارت اند از: رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی؛ بر اساس عوامل اثرگذار و اثرپذیر شناسایی شده حاصل از مبانی نظری و پیشینه پژوهش مدل پژوهش ارائه شد؛ درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به عوامل شناسایی شده مناسب بود؛ همچنین یافته ها نشان داد رهبری تحول آفرین (72/0)، فرهنگ سازمانی (47/0) و مدیریت دانش (65/0) بر خرد سازمانی تاثیر دارد و خرد سازمانی نیز بر رضایت شغلی (53/0) و رفتار شهروندی سازمانی (60/0) تاثیر دارد.نتیجه گیریخرد سازمانی، نه تنها توانایی انتخاب موثر و به کارگیری دانش مناسب در یک موقعیت خاص را بیان می کند، بلکه توانایی جمع آوری، یکی کردن و ارتباط این دانش با ابزارهای قابل قبول سازمانی را نیز در بردارد.کلید واژگان: خرد سازمانی, فرهنگ سازمانی, رهبری تحول آفرین, رضایت شغلی, رفتار شهروندی سازمانیBackground and aimThe main duty of the Faraja command headquarters is to maintain the safety of people in the society. Accordingly, it needs forces that can realize this by relying on their wisdom. Paying attention to the importance of intelligence in the discussion of public security, this research was conducted with the aim of explaining the organizational micro-structural model and its antecedents and consequences in the police headquarters of the Islamic Republic of Iran.Methodthe present research method according to the purpose is an applied one; In terms of data collection, it utilizes a descriptive-correlation method; and also, in terms of data type, it was quantitative. The statistical population included the employees of the police command headquarters in Tehran city, which was considered as the sample size of 371 people using the formulas for determining the sample size and stratified random sampling method. In order to collect data, mixed questionnaires were used to measure the variables of job satisfaction, organizational citizenship behavior, transformational leadership, organizational culture, and knowledge management. Also, in order to measure organizational wisdom, the standard questionnaire of Schmidt et al. (2012) was used. Content and construct validity were used to calculate the validity of the questionnaires. Also, reliability was calculated through Cronbach's alpha coefficient and composite reliability. The values of these two coefficients for all research constructs were above 0.7, which indicated the reliability of the measurement tool. The data obtained from the questionnaire were analyzed using descriptive and inferential statistics (structural equation modeling) and SPSS and Lisrel software.ResultsThe findings showed that based on theoretical foundations, the factors influencing organizational wisdom include: transformational leadership, organizational culture, and knowledge management, as well as the factors influencing organizational wisdom include: job satisfaction and organizational citizenship behavior; Based on the effective and effective factors identified from the theoretical foundations and research background, the research model was presented; The degree of fit of the presented model was suitable according to the identified factors; Also, the findings showed that transformational leadership (0.72), organizational culture (0.47) and knowledge management (0.65) have an effect on organizational wisdom, and organizational wisdom also affects job satisfaction (0.53) and organizational citizenship behavior (60). 0) has an effect.ConclusionOrganizational wisdom not only expresses the ability to effectively choose and apply appropriate knowledge in a specific situation, but also includes the ability to collect, unify and relate this knowledge with acceptable organizational tools.Keywords: Organizational Wisdom, Organizational Culture, Transformational Leadership, Job Satisfaction, Organizational Citizenship Behavior
-
هدف
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی با تبادل رهبر- عضو و حمایت ادارک شده سرپرست در میان کارکنان کتابخانه های عمومی استان کردستان است.
روشپژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی، و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان کردستان (99 نفر) بوده، و نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ای متشکل از سه پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1996)، تبادل رهبر-عضو گرائن و یوهی باین (1995) و حمایت ادراک شده سرپرست روبین (2013) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط پنج نفر از متخصصین حوزه مورد بررسی تایید گردید، و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب در هر بخش برابر با 785/0، 845/0 و 938/0 به دست آمد. سپس، با استفاده از روش های آمار توصیفی، توزیع فراوانی و آمار تحلیلی آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، ضریب همبستگی جزئی، آزمون سوبل، تی دونمونه ای مستقل و من-ویتنی به تحلیل داده ها پرداخته شد.
یافته هابین هر پنج بعد رفتار شهروندی سازمانی با تبادل رهبر-عضو و حمایت ادراک شده سرپرست، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، حمایت ادراک شده سرپرست در ارتباط بین تبادل رهبر-عضو و دو بعد نوع دوستی و تکریم و تواضع، نقش میانجی ایفا می کند. در نهایت، جنسیت پاسخ دهندگان با بعد نوع دوستی در ارتباط بود.
نتیجه گیریاین احتمال وجود دارد که کارکنان رفتار شهروندی سازمانی را در پاسخ به حمایت درک شده سرپرست انجام دهند، و نه به عنوان ابزاری برای گرفتن پاداش. به بیان دیگر، کارکنان به دلیل احساس رضایت از حمایت های سرپرست خود، رفتار شهروندی سازمانی را بروز می دهند. از سوی دیگر، فقط نقش سرپرست نیست که باعث تقویت رفتار شهروندی سازمانی در محیط کار می شود، بلکه رفتار شهروندی سازمانی یک تلاش تیمی است.
کلید واژگان: استان کردستان, تبادل رهبر-عضو, حمایت ادارک شده سرپرست, رفتار شهروندی سازمانی, کتابخانه های عمومیPurposeThe purpose of this study is to determine the relationship between organizational citizenship behavior, leader-member exchange, and perceived supervisor support among employees of public libraries in Kurdistan province.
MethodThe present research method is a survey type in terms of practical purpose and data collection method. The statistical population of this study includes all employees of public libraries in Kurdistan province, totaling 99 people, which was determined using the census method due to the small population size. Three standard questionnaires were utilized to collect data on Organizational Citizenship Behavior (Kanuski, 1996), Leaders-Member Exchange (Gran and Joey Bain, 1995), and perceived support for the Supervisor (Rubin, 2013). The content validity of the questionnaire was confirmed by five professors of information science, and the reliability was assessed using Cronbach's alpha, resulting in values of 0.785, 0.845, and 0.938. Data analysis was conducted using statistical coefficients such as correlation coefficient and multiple linear regression in SPSS software version 22.
FindingsThe findings showed a significant relationship between leader-member exchange and all five dimensions of organizational citizenship behavior, as well as the perceived support of the supervisor. Additionally, a significant relationship was found between the perceived support of the supervisor and organizational citizenship behavior. The perceived support of the supervisor was identified to play a mediating role in the relationship between leader-member exchange and the dimensions of altruism, respect, and humility. Lastly, the gender of the respondents was found to be related to the altruistic dimension.
ConclusionBased on the results obtained, it can be said that employees are more likely to engage in organizational citizenship behavior in response to perceived support from the supervisor rather than as a tool for rewarding. In other words, employee's express organizational citizenship behavior because they feel satisfied with the support of their supervisor. What is certain is that it is not only the role of the supervisor that strengthens the behavior of organizational citizenship in the workplace; organizational citizenship behavior is a team effort.
Keywords: Organizational Citizenship Behavior, Leader–Member Exchange, Perceived Supervisor Support, Public Libraries
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.