جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "خوشنویسی" در نشریات گروه "تاریخ"
تکرار جستجوی کلیدواژه «خوشنویسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هنر به عنوان پدیده ای اجتماعی، تحت تاثیر زمینه های سیاسی، دینی، اقتصادی و فرهنگی موجود در بطن هر جامعه شکل می گیرد. این واقعیت در عصر تیموری (807-913 ق)، که از دوره ه ای درخشان در تاریخ هنر ایرانی-اسلامی به شمار می رود، وجود دارد و هنر مقوله ای جدای از سیاست و مذهب نبود؛ چنانکه در زمان شاهرخ تیموری هنر از یک سو، با سیاست و مذهب درهم تنیده شد و از سوی دیگر، تحت تاثیر اوضاع چندمذهبی جامعه آن روز قرار گرفت. از این رو، برای شناخت وضع هنر در این دوره و بررسی عوامل پیشرفت و رکود آن ناگزیر از واکاوی ریشه های سیاسی و مذهبی آن در جامعه آن روزگار هستیم. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی ضمن تبیین زمینه های سیاسی و مذهبی حاکم بر دوره شاهرخ تیموری، بر آنست تا تاثیر سیاست های وی را بر رشد و رکود انواع هنر در آن دوره نشان دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد بر اثر سیاست های حمایتی شاهرخ معماری و خوشنویسی، بر مبنای میزان آثار تولیدشده و نوآوری در سبک های به کار رفته در هر یک از آن ها، از نظر کمی و کیفی پیشرفت کرده و در برابر، شعر علی رغم رشد کمی، از نظر کیفی به انحطاط گرایید و موسیقی و نقاشی نیز چنان که باید، اوج نگرفت. این یافته با رویکردی مقایسه ای میان هنرهای رایج این دوره به دست آمده است.
کلید واژگان: شاهرخ, سیاست, هنر, مذهب, معماری, خوشنویسی, موسیقی, نقاشیInvestigating the Political-Religious Context of Artistic Developmentsin the Shahrokh Timurid PeriodArt as a social phenomenon is formed under the influence of political, religious, economic, and cultural contexts existing in every society. This fact exists in the Timurid era (807-913 AH), which is considered one of the brilliant periods in the history of Iranian-Islamic art, and art was not a separate category from politics and religion; As during the time of Shahrukh Timuri, in the one hand, art was intertwined with politics and religion, and on the other hand, it was influenced by the multi-religious situation of the society of that day. Therefore, to understand the state of the art in this period and to examine the factors of its progress and stagnation, we must analyze its political and religious roots in the society of that time. The current research, with descriptive and analytical methods, while explaining the political and religious contexts governing the period of Shahrukh Timuri, aims to show the impact of his policies on the growth and stagnation of all kinds of art in that period. The findings of this research show that as a result of Shahrukh's support policies for architecture and calligraphy, based on the number of works produced and innovation in the styles used in each of them, it has progressed in terms of quantity and quality, and against poetry despite Quantitative growth turned into qualitative decline, and music and painting did not rise as they should have. This finding was obtained with a comparative approach between the common arts of this period.
Keywords: Shahrukh, Politics, art, religion, Architecture, Calligraphy, Music, Painting -
هدف
یکی از قرآن های محفوظ در مجموعه آستان قدس رضوی، قرآنی است به قلم کوفی شرقی که در سده نهم هجری در کارگاه هنری ابراهیم سلطان تیموری در شیراز مرمت و تجلید و خطش به امام جعفرصادق (ع) منسوب شده است. این نسخه در دوره صفوی بر حرم امام رضا (ع) وقف شد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ابعاد هنری و ویژگی های نسخه شناسانه این قرآن است که در قالب این پرسش ها انجام شد: 1. مشخصات عمومی و اطلاعات محفوظ در وقف نامه، یادداشت ها و عرض دید ها چه اطلاعاتی از سرگذشت این قرآن به دست می دهد؟ 2. مشخصات نسخه شناسانه شامل خط، تذهیب و جلد حاوی چه نکاتی در جهت بازشناسی محل تولید این قرآن است؟
روش/ رویکرد پژوهش:
این پژوهش توصیفی موردی است.
یافته ها و نتایجنتایج نشان می دهد با توجه به ویژگی های خط، این نسخه متعلق به مرکزی است که در آن نسخه های مهمی چون قرآن علی بن شاذان رازی (کتابخانه چستربیتی) و قرآن ش 2224 (کتابخانه آستان قدس رضوی) تولید شده است. با این حال مکان دقیق تولید آن قابل حدس نیست و صرفا می توان دامنه گسترش آن سبک را در ری و خراسان حدس زد. همچنین شکل ساده تذهیب آن به ویژه در نشان های حاشیه، زمان تقریبی تولید آن را در اوایل سده ششم هجری نشان می دهد. کهن ترین عرض دید ضبط شده بر نسخه سال 1266ق را نشان می دهد، در حالی که این قرآن از سال 1008ق در حرم امام رضا (ع) نگهداری می شده که این امر نشان می دهد قرآن های منسوب به ایمه تا نیمه سده سیزدهم در فهرست مرسوم قرآن های کتابخانه شمارش نمی شده و احتمالا نظام کنترل و شمارش متفاوتی داشته اند.
کلید واژگان: قرآن ش 17, خوشنویسی, تذهیب, قلم کوفی شرقی, آستان قدس رضویObjectiveOne of the Qur’ans preserved in the library of Astan Quds Razavi is a Qur’an transcribed in Eastern Kufic script, which was restored and bound in the 9th century AH in the art scriptorium of Timurid Ibrahim Sultan in Shiraz, and its handwriting is attributed to Imam Jaf‘ar Ṣādiq (A.S.). This copy was donated to the Holy Shrine of Imam Reza (A.S.) in the Safavid era and is now kept in Astan Quds Razavi Qur'an Museum. Examining the artistic features and the manuscript characteristics of this Qur’an is the main objective of this research, which is conducted in light of the following questions:What information does the general features and the information stored in the endowment deed, notes, and registrations provide about the history of this Qur’an?
What points do the codicological features, including the script, gilding, and the binding contain in order to identify the place of production of this Qur'an?Research Method/Approach:
This research is descriptive-case study.
Findings and ConclusionsThe findings show that given the characteristics of the script, this manuscript belongs to a center that produced important manuscripts such as the Qur'an of ‘Alī Ibn Shādhān al-Rāzī (Chester Beatty Library), and the Qur'an no. 2224 (Astan Quds Razavi Library). However, the exact place of its production is not precisely guessable, and one can only guess the extent of the prevalence of that style in Rayy and Khurasan. Also, the simple form of its illumination, especially in the marginal marks, shows the approximate time of its production in the early 6th century AH. The oldest registration note recorded on the manuscript shows the year 1266 AH, whereas this Qur'an has been kept in the Holy Shrine of Imam Reza (A.S.) since 1008 AH, which shows that the Qur'ans attributed to Imams were not counted as among the conventional list of library Qur'ans until the middle of the 13th century and probably had a different control and counting system.
Keywords: the Qur'an No. 17, Calligraphy, Illumination, Eastern Kufic Script, Astan Quds Razavi -
زنان کاتب در عصر عباسی در صحنههای گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مشارکت فعال داشتند. پژوهش حاضر با واکاوی زنان کاتب عراق و به ویژه بغداد در عصر چهارم خلافت عباسی (448-656)، به دنبال پاسخ به این سوال است که آنها چه نقشی در تحولات فرهنگی و توسعه علوم و فرهنگ اسلامی داشتند؟ این پژوهش بر اساس روش تحقیق تاریخی مبتنیبر روش توصیفی و تحلیلی انجام شدهاست. یافتههای این پژوهش نشان میدهدکه زنان کاتب و خوشنویس در این دوره از جایگاه ویژهای برخوردار بودند. آنها در گسترش علوم و فرهنگ اسلامی به ویژه علوم دینی و نقلی مانند حدیث، وعظ، خطابه و فقه نقش بیشتری داشتند و بسیاری از علما و مشاهیر در محضر درس آنان حضور یافتند. زنان کاتب اجازه نقل حدیث را برای شاگردان صادر میکردند، به طوری که تعدادی از شاگردانشان بعدها در زمره مدرسان نظامیه بغداد درآمدند. برخی از زنان در هنر خوشنویسی استاد بودند و شاگردان مشهوری در این زمینه تربیت کردند. آنها به سبب خط زیبایشان، امالی دانشمندان مختلف را برای دیگران مینوشتند و چه بسا از این راه امرار معاش میکردند. زنان کاتب و خوشنویس به دربار خلافت عباسی نیز نفوذ داشتند و نامهها و توقیعات آنها را مینوشتند. آنها خوشنویسی را به درباریان آموزش میدادند. تعدادی از زنان کاتب، دیوان شاعران بزرگ را مینوشتند و یا خود شعر میسرودند و از این جهت به گسترش شعر و ادب عربی کمک میکردند. اهمیت و تقدس قرآن کریم، زنان کاتب را به استنساخ، تذهیب و تفسیر قرآن در سطح وسیع تشویق کرد. برخی از زنان کاتب شیعه نیز در این دوره در نشر و ترویج علوم شیعی نقش موثری داشتند.
کلید واژگان: بغداد, خلافت عباسی, خوشنویسی, زنان کاتب, علوم اسلامیScribe women in the Abbasid era were active in various political, social, and cultural fields. Analyzing Iraq scribe women, specifically Baghdad, in the fourth era of the Abbasid caliphate (448-656 AH), the present study seeks to answer the question of what was their roles in cultural changes and the development of Islamic sciences and culture. This study has used a historical research method based on the descriptive-analytical method. Findings indicate that scribe and calligrapher women had a special position in this period. They played a greater role in the development of Islamic sciences and culture, especially religious and narrative science such as ḥadīth, preaching, sermon, and jurisprudence (Fiqh) and many scholars and celebrities attended their classes. Scribe women let students narrate ḥadīth so that some of them became part of the Baghdad military instructors later. Some women were experts in calligraphy and trained famous students in this field. Because of their beautiful handwriting, they wrote Amali of various scholars for others and earned a living in this way. Also, scribe and calligrapher women influenced the court of the Abbasid Caliphate and wrote letters and Tawqi‘ of them. They taught calligraphy to the courts. Some of the scribe women wrote Diwan of great poets or wrote poetry themselves and in this way helped the development of Arabic poetry and literature. The importance and sanctity of the Holy Qur'an encouraged scribe women to transcribe, illuminate and interpret the Qur'an on a large scale. Some Shīʿa scribe women also played an effective role in the publication and promotion of Shiite sciences during this period.
Keywords: Baghdad, The Abbasid Caliphate, Calligraphy, Scribe women, Islamic sciences -
نشریه علم و تمدن در اسلام، پیاپی 11 (بهار 1401)، صص 100 -127
مذهب در دوره صفویه بر جنبه های مختلف فرهنگی و تمدنی تاثیرگذار بوده است، به گونه ای که مذهب به عنوان عاملی مهم در فراز و فرود هنرهای گوناگون در جامعه و ثبت آن در تاریخ نگاری این عصر نقش زیادی داشته است. در این پژوهش جایگاه مذهب و تاثیر آن بر هنر در پنج دسته از منابع تاریخی شامل: تاریخ نگاری سیاسی، تاریخ نگاری هنر، رساله های هنری، سفرنامه ها و تذکره ها، مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش در این مقاله به شیوه تاریخی و کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سوال اصلی است که عقاید مذهبی چه تاثیری بر هنر عصر صفویه با تکیه بر تاریخ نگاری این دوره دارد؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که نوع نگاه هرکدام از این تاریخ نگاری ها به مسیله هنر با توجه به دیدگاه مذهبی حاکم بر جامعه متفاوت است. ترتیب اهمیت هنرها در تاریخ نگاری صفویه براساس اهمیت مذهبی ابتدا به خوشنویسی و در گام بعدی و با ملاحظات خاص به نگارگری و موسیقی اختصاص دارد.
کلید واژگان: تاریخ نگاری, هنر, مذهب, صفویه, خوشنویسی, نگارگری و موسیقیReligion in the Safavid period has influenced various cultural and civilizational aspects so religion was an important factor in the rise and fall of various arts in society and its registration in the historiography of this era has played a great role. In this study, the position of religion and its impact on art in five categories of historical sources including political historiography, art historiography, art treatises, travelogues and memoirs have been studied. The research method in this article is the historical and library method and with a descriptive-analytical approach seeks to answer the main question that what effect religious beliefs have on the art of the Safavid era based on the historiography of this period? The research findings indicate that the view of each of these historiographies on the issue of art is different according to the religious perspective of the society. The order of importance of arts in Safavid historiography based on religious importance is first devoted to calligraphy and in the next step and with special consideration to painting and music.
Keywords: Historiography, art, religion, Safavid, Calligraphy, Painting, Music -
در سنت آموزش خوشنویسی در ایران که اینک نیز جریان دارد، برای خوشنویسی دوازده جزو و گاهی به اشتباه دوازده اصل/ قاعده بر می شمارند و هنرجو خوشنویسی را بر اساس آموزش عملی مذکور می آموزد، اما از رساله های کهن خوشنویسی چنین بر می آید که اصول در معنی "اجزای دوازده گانه" امری متاخر است و در طول تاریخ، اصول دو معنای عام و خاص و اجزای غیرثابت داشته است. از سده 4ق به بعد، اصول معنایی عام و ثابت، یعنی وضع هندسی ابن مقله و از اواسط سده 8ق معنای خاص آن، جامع سایر اجزای خوشنویسی آشکار شد. در این سده، عبدالله صیرفیاجزای هشت گانه خط را نقل کرد و مدتی پس از او در تحفه المحبین اجزای شش گانه آمد و در نهایت، در سده ی 10ق در آداب المشق باباشاه اصفهانی، اجزای تحصیلی خط در دوازده جزو برشمرده شد. این سیر تاریخی به روشنی تغییر اجزا در "اصول" را می نمایاند و نشان می دهد که این اجزا توقیفی و ثابت نبوده اند.کلید واژگان: خوشنویسی, اصول, قواعد خط, ابنمقلهIn the tradition of calligraphy education, which is still alive, the students learn the twelve theoretical components as a basis for the practice. These components are sometimes considered wrongly as principles. A survey on historical sources about caligraphy shows that the concept of the principles in the sense of "twelve components" is recent: the interpretation of the principles has been altered over the course of history. The concept of principles had a general sense and a specific sense, by the way even its components were variant. From the 10 century AD onwards, the general sense of principles got fixed as Ibn Muqla's geometric principles; and after the middle of the 14 century AD, the specific sense, i.e. the comprehensive set of other components of calligraphy, emerged. During this century, ʿAbdallāh Ṣayrafī presented its eight calligraphy components, but in Tuḥfat al-moḥibbīn, the other treatise on the subject, the components were six. Finally, in the 16th century AD, the twelve components were introduced in the Adab al-mashq by Bābāshāh Isfahānī.Keywords: calligraphy, the principles, Ibn Muqla
-
با تاسیس حکومت عباسیان و ثبات سیاسی، خلفای عباسی به تشویق و ترغیب هنرمندان و گسترش هنر در زمینه های گوناگون همت گماردند. وزیران عباسی که خود خوشنویسان زبردست و ماهری بودند زمینه سامان بخشیدن به خطوط اداری را در دارالخلافه فراهم آوردند و در سایه توجهات آنان و کاهش دغدغه های اقتصادی هنرمندان، خوشنویسان مطرحی در این عصر پا به عرصه ظهور نهادند. این پژوهش بر آن است که با مطالعه متون تاریخی تاثیر وزیران دربار عباسی در گسترش و پیشرفت هنر خوشنویسی از عصر خلافت سفاح تا پایان خلافت الراضی (132-329 ق) را مورد بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که وزیران در این دوره اغلب از میان کاتبان دربار به وزارت خلفای عباسی منصوب می شدند و با در دست داشتن قدرت سیاسی و حمایت اقتصادی از هنرمندان خوشنویس و تربیت آنان زمینه های خلق خطوط ظریف و بدیعی را در قرون سوم و چهارم ه.ق فراهم آوردند. روش کار در این پژوهش از نوع توصیفی -تحلیلی است و با تکیه بر متون تاریخی سامان یافته است.
کلید واژگان: خوشنویسی, عباسیان, وزیران عباسی, برامکه, ابن مقلهWith the establishment of the Abbasid caliphate and their political stability, the Abbasid caliphs made a great effort for encouraging the artists and the spreading of art in various fields. The Abbasid ministers, who were skilled calligraphers, paved the way for the organization of administrative writing lines in the Dar al-Khalafah, and in the shadow of their attention and the reduction of the economic concerns of the artists, prominent calligraphers emerged in this era. This study aims to investigate the influence of the ministers of the Abbasid court in the development of calligraphy from the rise of the Safachr('39')ah caliphate to the end of Al-Radhi caliphate (1329-329 AH) by reviewing the historical texts. The obtained results indicated that the ministers of this era were often appointed from among the court scribes and by having political power and economic support for calligraphers and their training, they provided the grounds for the creation of delicate and original lines in the third and fourth centuries AH. The research method is a descriptive-analytic study organized based on historical texts.
Keywords: Calligraphy, Abbasids, Abbasid ministers, Barmakids, Ibn Muqla -
در آغاز دولت عباسی (132-656 ه. ق) بازار خوشنویسی رونق گرفت و برای تفنن و زیبایی، شیوه های متعددی در خط پیدا شد. انواع خط کوفی متجاوز از پنجاه نوع مختلف رواج داشت و خط نسخ اولیه نیز از نظر شکل نگارش و اندازه قلم تنوع زیادی پیدا کرد که تشخیص و خواندن و نوشتن همه آن ها کار ساده ای نبود.در این زمان قلم ها یا روش های روشن تر و بهتری پدید آمدند که به خطوط ششگانه یا اقلام سته شهرت دارند.محققین ابوعلی محمد بن علی بن حسین بن عبدالله بیضاوی شیرازی (شوال 272- 328 قمری / مارس 886 -940 میلادی معروف به ابن مقله، ادیب، خوشنویس و وزیر عباسیان را مبدع و شکل دهنده این شش خط مختلف می دانند درواقع ابن مقله این خطوط را از میان خطوط مختلف متمایز کرد و آنان را قاعده مند ساخت.او از آمیختن خط کوفی اولیه، نسخ اولیه و ابتکارات جدید، خطوط ششگانه را بوجود آورد. دراین پژوهش اقلام سته درسیرتحول خطوط اسلامی به روش کتابخانه ای بارویکرد توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرارخواهدگرفت.براساس نتایح این مقاله هدف بررسی اقلام سته وخوشنویسی دردوره های اسلامی ودرپی پاسخ به این پرسش است که واضع اصلی اقلام سته و خوشنویسی اسلامی چه کسی بوده است؟ برطبق این پژوهش مشخص خواهدشد که ابن مقله نقش اصلی ومهم راایفانموده است.تاجایی که دراین راه ازجانش مایه گذاشت وباتربیت شاگردانی برجسته موجب پیشرفت این هنرتزیینی درفرهنگ وتمدن اسلامی شد.
کلید واژگان: اقلام سته, ابن مقله, خط, خوشنویسیAt the beginning of the Abbasid state) of 132-656. AH) flourished Calligraphy market. and for fancy and beauty, was found several ways in writing. The types of Kufic writing was more than fifty different .And the first Nask writing found a large variety because of the font size and writing formation that wasn’t to recognize and read and write all of them easy task.At this time appeared fonts or methods brighter and better. That the writing are known six pens.Abu Ali mohammad ibn Ali ibn e Hussein Abdullah Baydawi Shirazi (272- Shawwal 328 AH / March 886 AD -940, wellknown as Ibn Moghleh, scholar, calligrapher and Abbasid minister and the inventor of the six different pens .in fact, Ibn Moghleh distincted this writing between the different writings and made them regularly.He created first interlaced Kufic script and first Nask writing and the new initiative, creations six pens. First, he created simple linear and legible and it called (mohaqaq) and it was made regularly .. Then,he succesd In shaping and creating the Nask writing.and after them ,he invented to shape the Ragha and Toghih writtings. Most of scholars,regarded Ibn Moghleh whom the first initiator and originator of Islamic calligraphy as an art that After him , his students learned his way and in particular,they brought the Sols writing to perfection .
Keywords: sux pens, ibn moghle, calligraphy -
Examining the cultural situation during the Timurid and Safavid periods (1135-771 AH) / With an Emphasis on Painting, Miniatures, Calligraphy, and LiteratureFor the art of painting,it must be said that although it was not forbiddento represent human beings in Islam,it was at odds with Islam. Of course,itcan be claimed that sanctions,abusiveness of paintings in Iran did notemerge as it was emerged in other Islamic countries,in other words,itseffect was less. In the third,fourth AH centuries,with the adventof the Safari,Dylamites dynasties,some had changes happened to theview of people towards the subtleties industry in Iran,paying muchattention to painting had resulted to its promotion.The Iranians were veryinterested in decorating the enamel ware,the fabrics,books,wallsof their buildings,castles,and they created their works under theinfluence of Sassanid art. About calligraphy,it must be said that Arabicletters can be written freely,in various forms. This feature has helpedcalligraphers in creating different lines,evolving lines from simpleKofis to modern Persian lines. In the Safavid era literature had witnessedchanges that were not fundamental changes comparing to the past,butit had led to the prevalence of a kind of literature that was more popularto the people than to the kings. For this reason,it had gone far awayfrom its delicate,luxurious treasure. This popularism of the Safavidliterature was remarkable,had resulted in the promotion of poemsand thoughts that had links with the level of consciousness of the people.Keywords: Literature, The art of Timurid, Painting, Calligraphy, Miniature, Poets, Safavid era
-
در آغاز قرن 10 ق/16م، سرزمین ایران تغییرات گوناگونی را در عرصه سیاست و اجتماع و اقتصاد تجربه کرد. تغییراتی که با روی کار آمدن سلسله صفویه و بر تخت نشستن شاه اسماعیل اول در سال 907 ق/1051 م، به تدریج رخ داد و سلسله صفوی را طلایه دار ورود ایران به دوره مدرن کرد. در بررسی تاریخ عصر صفوی، فرهنگ و هنر از جمله عرصه هایی است که شایسته توجه و امعان نظر فراوان است. شاهان و شاهزادگان سلسله صفوی برای هنر و هنرمندان اهمیت و جایگاه درخور توجهی قائل بودند و بیشتر آن ها به عنوان افرادی هنرمند و هنردوست و هنرپرور در تاریخ ایران شناخته شده اند. شاهزاده سلطان ابراهیم میرزا صفوی از جمله شخصیت های برجسته عرصه فرهنگ و هنر عصر صفوی بود. او تحت تاثیر تربیت دوران کودکی و حضور در دربار مهذب و هنرپرور شاه تهماسب، به مراتب والای هنر و ادب دست یافت و به دنبال انتصاب به حکومت مشهد، ذوق و توان و آموخته های خود را از طریق حمایت بی شائبه و همه جانبه از هنرمندان و هنردوستان به وجهی نیکو به نمایش گذاشت. ابراهیم میرزا از این طریق، روحی تازه ای در کالبد هنر عصر صفوی دمید؛ تا آنجا که دربار ایالتی مشهد و کتابخانه سلطنتی این شهر تحت سرپرستی شاهزاده ابوالفتح سلطان ابراهیم میرزا، به مدت تقریبی دو دهه، در عرصه هنرآفرینی و هنرپروری در شمار طلایه داران بود. هفت اورنگ جامی مهم ترین دستاورد کارگاه ایالتی مشهد و نمایانگر تلاش و اشتیاق ابراهیم میرزا در حمایت از هنرمندان و ایجاد آثار هنری نفیس و ارزشمند بود.کلید واژگان: سلطان ابراهیم میرزا, کارگاه هنری مشهد, خوشنویسی, نقاشی, هنرIran, in the early tenth century, has undergone political, social, economic changes. These transformations, which pioneered the Safavids into the modern era, gradually surfaced when Safavid dynasty rose to power with King Esmaeil I in 907 Hejri. Researching the Safavid era requires that cultural and artistic issues of the period be paid ample attention. That is because the royalty of this dynasty has held the art and artists significant and most kings and princesses of the period are considered either artists or patrons of the art. The courts in Harat, Mashad, Shiraz, Ghazvin, Tabriz and Isfahan were the active artistic circles and each core political conditions heralded the artistic production of precious value in various fields. The court and the royal library in the significant town of Mashad was ruled by an artistic princess, Abolfath Soltan Ibrahim Mirza, who succeeded to make the town a well-known artistic center for about two decades. A science-loving, artistic patron and himself an artist, he encouraged and patronized artists in various fields such as calligraphy, painting, illumination and music during his reign in Mashad. Through his measures, he transformed Mashad Royal workshop into a significant artistic center in Safavid era.Keywords: Sultan Ebrahim Mirza, Mashad artistic workshop, Caligraphy, Paining, Art
-
تیموریان سلسله ای ترکی – مغولی هستند که در فاصله سالهای ( 913- 771 ق ) عموما در نواحی ماوراءالنهر و ایران حاکمیت داشتند . تجربه همزمان زندگی یکجانشینی و کوچ نشینی در الوس جغتای و آسیای مرکزی باعث شد تا تیمور و جانشینانش با اسلام و فرهنگ ایرانی آشنایی هر چند مختصری داشته باشند. به همین سبب مولفه های هویت ایرانی از جمله هنر ایرانی و مذهب تشیع در این زمان فرصت رشد و وحدت بیشتری یافتند . سیاست تسامح گرایانه دولتمردان تیموری ، پیوند تشیع با جریان تصوف و تلاش شیعیان چه در درون جنبش های شیعی و چه به صورت فردی زمینه ای را فراهم ساخت تا مذهب تشیع به ویژه در بعد اجتماعی رشد بیشتری نسبت به ادوار گذشته پیدا کند . از طرفی هنر ایرانی و شاخه های متعدد آن بویژه هنر خوشنویسی در این زمان همانند ظرفی هستند که سایر مولفه های هویت ایرانی از جمله مذهب تشیع موضوع و مظروف آن را تشکیل می دهند. هنر خوشنویسی که با عنوان هنری اسلامی و مقدس شناخته می شود ، در عصر تیموری در دو بعد نظری و عملی با مفاهیم ، ارزش ها و شخصیت های شیعی ارتباط نزدیک و ملموسی پیدا کرد . الهام روحانی و الگوبرداری استادان خوشنویس از شخصیت امام علی (ع) و کاربرد فرهنگ شیعی در نظام استاد – شاگردی این دوره از ابعاد نظری و نگارش نسخه های خطی ، اشعار و کتیبه های شیعی در بعد عملی قرار می گیرند . تحقیق حاضر با هدف تبیین نقش هنر خوشنویسی در نشر و نمایش معتقدات مذهبی جامعه تیموری از یک سو و چگونگی ارتباط این هنر با مذهب تشیع در این زمان از سوی دیگر به دنبال بررسی علل و زمینه های این ارتباط وثانیا ویژگی های آن در دوره تیموری است. مواردی که به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از منابع و اسناد تاریخی و هنری به آن ها پرداخته خواهد شد.کلید واژگان: هویت, تشیع, خوشنویسی, تیموریانThe link of the Calligraphy and Tashayyo, Timurids are Turkish Mongolian dynasty that ruled on Iran and maoraalnehr generally in 771- 913 years. The migrating and settling life at the same time in Joghatay Alus and central Asia led to brief familiarizing of Timur and his substitutes with Islam and Iranian culture.
Therefor, the factors of Iranian Identity including Iranian art and shia religion found more time for growthing and unifying. Torelarant policy of timurids governors, the link of Sufism with the shia, individual or poral Shiites trying made the context for developing shia in the social dimension particulariy. On the other hand, Iranian art and its numerous branches, particulariy calligraphy in this time are like context that the other components of Iranian identity for example shia are its texts. The calligraphy as sacerd and Islamic art, had close contact to the shia in the timurid era.
Spiritual inspiration and modeled the character of Imam Ali and application of Shiite culture in the system of the master apprenticeship are the theoretical dimension and writing manuscripts, poems and inscriptions are placed in a practical dimension of shia. The present research aimed at defining the role of the calligraphy in the publication and display of religious belief in the Timurid community and how to communicate this with shia at this time. On the other hand, are looking to investigate the causes of this communication. The method of this article is descriptive analytic and is based on historical and artistic documents or resources.Keywords: Timurid, Tashayyo, Calligraphy, Identity -
یادگار نویسی و یادگار نگاره از پدیده های مهم فرهنگ انسانی در طول تاریخ است که قدمتی همپای زندگی بشری دارد. میل به جاودانگی و بقا اگرچه عامل ابتدایی این امر تلقی می گردد اما بزودی با ساخت اماکن مذهبی و بناهای با شکوه سلاطین نگارش یادگاری ها در این اماکن که گمان می رفت دیرپاتر و جاودانه تر از ابنیه متعارف اند رواج یافت. بویژه در اماکن مذهبی این امر با نوعی قداست و احترام به خاطره معنوی صاحبان بقاع و مقبره ها جدی گرفته شد. یادگارنویسی ها علی رغم موجز و خلاصه بودنشان بسیار پر محتوا و بیان روانشناسی دوره های تاریخی اند و همچنین از حیث ایدئولوژی و مذهب حاکم در دوره مورد نظر بسیار ارزشمنداند اما اطلاعات و منابع زیادی از آنها موجود نیست. بر موارد ذکر شده ارزش های هنری و جاذبه بصری آن را هم باید افزود که می توانست وسوسه ای برای عام وخاص در همراهی با آیات و عبارات دینی در یادگار نویسی باشد. بقعه پیر بکران از مهمترین بناهای دوره ایلخانی است که موقعیت خاص آن از لحاظ قرار گرفتن در مسیر راه های ارتباطی محلی و فراتر از آن اعتقاد به مقام معنوی این مکان، مومنان و زائران را همواره در خود پذیرا بوده است. پیوند یادگار نویسی های این بقعه تاریخی با مفاهیم مذهبی و شعائر دینی از یکسو و توجه به روانشناسی تاریخی مردمانی که در گذشته از زندگی و روزگارخود به صراحت سخن رانده اند از ویژگی های این یادگارنویسی ها است. این مقاله در واقع مدخلی بر یادگار نویسی در بقاع اصفهان است که در صدد است با پژوهشی میدانی در این موضوع، ارزش های مغفول یادگار نویسی ها را تحلیل و ارزیابی نماید.کلید واژگان: اصفهان, بقعه پیربکران, یادگارنویسی, یادگارنگاره, خوشنویسیWriting and painting memories are among important phenomena in the history of human culture; Such activities go back to the beginning of human life. Although the desire for immortality and survival is the primary factor causing these phenomena، soon، with the construction of religious sites and kings` majestic monuments، written memorials in these buildings which were supposed to be more durable and immortal than common structures become more popular. The issue was taken seriously، especially in religious places، holding sacred and respecting spiritual memories of tomb owners. Such writings، despite being concise and summarized، are pithy. Besides، they reflect the psychology of different historic periods. Furthermore، regarding the ruling ideology and religion in a specific period، they are very precious، but there are not a lot of information and sources available about them. In addition to the previously mentioned cases، artistic values and visual attractions of Pirbakran mausoleum associated with verses and phrases in writing memorials could be tempting to anybody. Pirbakran mausoleum is among the most important structures in the Ilkhanid period. Its special situation considering its location on the way of the local communication paths، and beyond that public belief in the religious status of this place has always welcomed believers and pilgrims. The connection between written memorials of this historic mausoleum and sacred concepts and religious rituals and also attention to historical psychology of the people who straightforwardly talked about their times and lives in the past are defined as the characteristics of these writings. Actually، the present article is an entrance to written memorials in mausoleums of Isfahan and intends to analyze and assess the ignored values of such writings، taking advantage of field studies.Keywords: Isfahan, Pirbakran mausoleum, Written memorials, Painted memorials, Calligraphy
-
هنر خوشنویسی یکی از جمله هنرهایی است که در فرهنگ اسلامی و به ویژه در دوران صفویی از مقام والایی برخوردار می باشد. علاقه و حمایت شاهان هنر دوست صفوی در کنار تلاش برای زیباتر شدن ابنیه و اهمیت قابل توجه فن کتابسازی، پیشرفت هنر خوشنویسی را در پی داشت. در واقع دوره صفویه از درخشانترین ادوار ترقی و تکامل خطوط مختلف ایرانی بویژه ثلث، نسخ و نستعلیق است. خوشنویسان بزرگی همچون علیرضا عباسی، میر عماد قزوینی، میرزا احمد نیریزی و... در این میان سهم به سزایی دارند.
در این پژوهش سعی خواهد شد که به هنر خوشنویسی صفوی از جنبه تمرکز بر روی خط نسخ که در متون با نام خط نسخ شیوه ایرانی یاد شده، پرداخته شود. خطی که تقریبا از اواخر این دوران برای کتابت ادعیه، متون مذهبی و قرآن ها مورد استفاده بود و تا روزگار ما نیز ادامه یافته است. در همین رابطه به بررسی قرآن نگاری آن دوران پرداخته ایم و برآنیم تا با جمع آوری اطلاعات پراکنده در ارتباط با با ویژگی های خط نسخ شیوه ایرانی شاید بتوانیم تصویری کلی از این قلم را ارائه دهیم.
کلید واژگان: خوشنویسی, خط نسخ, عصر صفوی, میرزا احمد نیریزی, نسخ شیوه ایرانی -
سرآغاز فرمانروایی صفویان- عصر سلطنت اسماعیل و طهماسب- دوره بالندگی هنر خوشنویسی در ایران است. این هنر در این عصر، سه دوره تقریبا برابر را گذراند. نخست دوره گذار و انتقال از سنت های پیشین به ویژه عصر تیموری به صفویان تبریز است؛ دوره دوم که مقارن با نخستین سال های سلطنت طهماسب و اقبال او به هنر کتاب آرایی است، دوره قاعده مند شدن برخی از خطوط به ویژه نستعلیق و کاربرد آن برای نخستین بار در کتابت قرآن است؛ دوره سوم که با توبه طهماسب و کناره گیری او از هنر همزمان است، اگر چه موجب رکودی آشکار در برخی هنرها شد، اما هنر خوشنویسی از آسیب جدی در امان ماند. خوشنویسی در این دوره دو کاربرد مشخص داشت. نخست، کارکرد هنری؛ دوم: کارکرد اداری. این پژوهش بر آن است تا پس از بیان تحولات هنر خوشنویسی، انواع خطوط و اهمیت هر یک از آنها در نیمه نخست عصر صفوی، نقش حامیان آن را همراه با معرفی برجسته ترین خوشنویسان نستعلیق و عوامل موثر در پایگاه اجتماعی و معیشتی آنان، بررسی کند.
کلید واژگان: خوشنویسی, خوشنویسان, صفویه, حامیان خوشنویسی, خطBeginning of the SafavidEmpire, ie, the reign of Ismail and Tahmasp was the era of prosperity and development of calligraphy in Iran. This era can be divided into three periods of approximately equal length. The first was a period of transition from Timurid Herat to Safavid Tabriz. The second period, which coincided with the first years of the reign of Tahmasp and his interest in art of the book, was the period of rgularization of some scripts, specially nasta’liq and its use for a copy of Quran for the first time. In the third period, which coincided with the Tahmasp repentance and his withdrawal from painting, calligraphy continued its artistic life. Calligraphy in this era had two specific functions. First was artistic function and second was an administrative use. The aim of this essay is the survey of evolutions of calligraphy, various kinds of scripts used by safavid calligraphers, the role of patrons, eminent nasta’liq calligraphers and their social status in the early safavid period.Keywords: calligraphy, calligraphers, the early safavid period, patrons, scripts -
انواع شاخه های هنری نقاشی، معماری، تذهیب، صحافی، منبت کاری، معرق و کتاب آرایی در طی حکومت تیموریان (771-912 ق) رشد چشمگیری داشت؛ چنان که این دوره را، دوره شکوفایی هنر می نامند.یکی از شاخه های هنری، خط و خوشنویسی است که در تحقیق حاضر سعی شده با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی بر مبنای اسناد و منابع باقی مانده از دوره تیموری و منابع امروزی به آن پرداخته شود.هنر خوشنویسی نیز با حمایت و علاقه مندی شاهزادگان تیموری؛ سرمایه گذاری اقشار بهره مند جامعه؛ بهره گیری از تجارب مراکز علمی هنری دوره ایلخانی؛ ضرورت یادگیری آن، که تبدیل به نوعی فرهنگ در جامعه تیموری گردید؛ کارکردهای متعدد سیاسی(اداری)، فرهنگی و اجتماعی خوشنویسان و کاربردهای متنوع خوشنویسی، از لحاظ روش و رویکرد متحول شد.اما دستاورد مهم این هنر در سده 9ق. پیوند با هویت ایرانی و مولفه های آن است.گسترش ادبیات منثور و منظوم فارسی طی قرون 7 تا 9 ق.یکی از مواردی بود که ایرانیان را نیازمند خطوط مخصوص به خود و استقلال از خطوط عربی می نمود.ابداع و تکامل خطوط تعلیق، شکسته تعلیق، به ویژه نستعلیق، در فاصله قرن 8 و 9 ق.و پوند آنان با شاخصه های فرهنگی ایرانی و اسلامی نظیر شعر، زبان و ادبیات فارسی، مذهب تشیع(که از قرن دهم از مولفه های هویت ایرانی بود) و انواع شاخه های هنری با رویکرد ایرانی باعث شد خط و خوشنویسی از مولفه های اصلی هویت ایرانی تلقی شده و در باروری آن نقش مهمی ایفا نماید.چگونگی و علل تحولات این هنر، بررسی نحوه ارتباط این هنر با هویت ایرانی و کارکردها و موقعیت خوشنویسان در نظام سیاسی و اجتماعی عصر تیموریان، از مواردی است که تحقیق حاضر به دنبال دست یابی به آنان است.
کلید واژگان: تیموریان, هنر, خوشنویسی, هویت ایرانیVarious aspects of art such as painting, architecture, illumination, bookbinding, woodcarving, mosaic (Moarraq) and book decoration had such a splendid development during Timurid Period (771-912 AH/1370-1506 AD) which it has been known as the age of art prosperity. The aim of this article is to study the artistic genre of calligraphy according to documents and sources based on descriptive-analytical approach. Patronage and interests of Timurid princes, nobility investments, enjoyment from experiences of artistic and scientific centers of Ilkhanid era, and the importance of learning this genre of art, along with political, cultural and social function of calligraphers and various usage of calligraphy paved the way for its evolution in Timurid period.Yet the important accomplishment of calligraphy in 9th century was its relation with Iranian identity and its characteristics. The extent of Persian literature (verse and prose works) during 7th and 9th century is one of the reason that made Iranian feel the necessity of having special handwriting on their own and independent of Arabic handwriting. Innovation and evolution of Taliq, Shekasteh Taliq and specially Nastaliq during 8th and 9th century and its relation with Iranian and Islamic cultural characteristics such as Persian poem, language and literature, Shiite faith made calligraphy one of the main characteristics of Iranian identity. -
در طول تاریخ ایران پس از اسلام، سده 9 ق را که مقارن با دوران حاکمیت تیموریان بر این سرزمین است می توان عصر رشد و شکوفایی انواع شاخه های هنری نظیر نقاشی، معماری، تذهیب، کتاب آرایی و موسیقی دانست. در زمینه خوشنویسی نیز رواج و تکامل خطوط مانند نستعلیق و تعلیق علاوه بر رونق بازار این هنر باعث شد تا خوشنویسی با فرهنگ ایرانی همگونی پایداری برقرار سازد. کارکردهای متعدد و مفید خوشنویسان و جایگاه قابل احترام آنان در جامعه عصر تیموری، قشرهای فرودست را نیز به سمت فراگیری این هنر در درون نهادهایی که به امر آموزش خوشنویسی می پرداختند، سوق داد. از جمله کارکردهای سیاسی این قشرها می توان به فتحنامه نویسی، نوشتن مناشیر شاهانه و تاثیر هنر آنان در روابط بین المللی تیموریان اشاره نمود که در جایگاه دبیر و منشی به ایفای این وظایف می پرداختند. آموزش خوشنویسی، تربیت فنی و اخلاقی هنرآموزان، ترویج فرهنگ هنردوستی، تولید محصولات فرهنگی، و القای ارزشهای دینی به ویژه در قالب مذهب تشیع ازجمله کارکردهای فرهنگی آنان بودند. علاوه بر این ها خوشنویسان به مثابه یک صنف اجتماعی و در درون کارگاه های هنری، پاسخگوی سفارش های مردمی اعم از نگارش سنگ قبر، نوشتن قباله ها و سجلات و انشای نامه ها بودند. آموزش این هنر در درون نهادهایی همچون کتابخانه ها، مدارس، هنرستان ها، دبیرستان ها، دارالانشاها و مکتب ها صورت می گرفت.
کلید واژگان: تیموریان, هنر, خوشنویسی, خوشنویسانDuring the history of Iran after Islam, the 9th /13th century, coinciding with the Timurids reign in this land, can be considered as the thriving age of various branches of art such as painting, architecture, illumination, book ornament, and music. Similarly, the prevalence and development of scripts such as nasta‘līq and ta‘līq in calligraphy, besides flourishing this art, caused it to establish an enduring homogeneity with the Iranian culture.Various useful functions of calligraphers and their respectful status in society during Timurid era drove the lower class strata towards learning this art within the institutions engaged in teaching calligraphy. Writing fatḥnāmas (dispatches announcing victory) and manāshīr-i shāhāna (Royal mandates) and the impact of their art on the Timurids’ international relations can be pointed out as among the political functions of these strata, who rendered such services as secretaries and notaries. Teaching calligraphy, technical and ethical training of novices, promotion of art-loving culture, production of cultural products, and inculcation of religious values, particularly in the context of Shi’ism are among their cultural functions. Furthermore, calligraphers as members of a social guild within art workshops fulfilled people’s orders including writing epitaphs, contracts, sijillāt (registers, official records), and composing letters. This art used to be taught in such institutions as libraries, schools, art schools, high schools, chanceries (dār al-inshās), and writing schools (maktabs). The present research tries to explicate the functions and status of calligraphy and calligraphers, as well as the important institutions and centers for this art such as Tabriz, Shiraz, and Heart, using the descriptive and analytical methods and relying on manuscript documents and library sources. -
نشریه تاریخ، پیاپی 15 (زمستان 1388)، صص 7 -35یورش های تیمور به ایران نه تنها از نظر لشکرکشی، بلکه در ابعاد فرهنگی و هنری تاثیر بسیار شگرفی به جا گذاشت. ظهور تیمور و اعقابش علیرغم خونریزی های سفاکانه یکی از برجسته ترین سده های پیشرفت ایران از جهت شکوفایی هنری را به دنبال آورد. تیمور با آنکه کشورگشایی بنام و موفق بود، در معماری و انواع هنرها، حامی و مشوق بزرگ برای پیشرفت هنرمندان گردید. جانشینان وی نیز به عنوان پشتیبانان هنر و هنرمندان در این دوره از تاریخ دارای ارزش و اعتبار می شدند. هنرمندان این روزگار از پشتیبانی سلاطین و شاهزادگان و دولتمردان برخوردار گردیدند و همین امر یکی از بزرگترین علل شکوفایی هنر در این عصر به شمار می رود. پادشاهان و فرمانروایان در تشویق هنرمندان نقش بسیار موثر و ارزشمندی را ایفا نمودند. نتایج اقتدار تیمور در کشورگشایی، پیروزی بر سرزمین های وسیعی از مناطق ایران و سرزمین های دیگر گردید. سیطره و قدرت بیش از حد تیمور موجب شد در انواع هنرهای ظریفه مانند نقاشی، خوشنویسی، هنر تذهیب، هنر تجلید به خصوص هنر و سبک معماری و به تبع آن تزیینات مجلل برای نشان دادن شکوه و عظمت دربار و اریکه تیموری از حمایت های ویژه ای بهره مند گردد. مقاله حاضر سعی در تبیین فعالیت های فرهنگی و هنری در دوره تیموریان با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای دارد.کلید واژگان: عصر تیموریان, نقاشی, خوشنویسی, هنر تذهیب, هنر تجلید
-
سرزمین اندلس یعنی غربی ترین منطقه ی امپراتوری اسلامی، فراز و نشیب های بسیاری را به خود دیده، اما به خاطر دوری مسافت، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مسلمانان اندلسی چه در معماری و چه در هنرهای ظریفه مانند سفال سازی، پارچه بافی، قالی بافی، عاج کاری، فلزکاری، خوشنویسی و دیگر هنرهای زیبا، زحمات بسیاری را متحمل شدند. در این راستا نباید از نقش امیران مسلمان غافل شد زیرا آنان خود از مشوقان اصلی این گونه امور بودند. اکنون در بسیاری از موزه ها و اماکن اسپانیا نمونه های زیادی را می توان مشاهده کرد.
تعدادی از سفالینه ها مانند بشقاب و کاسه و کوزه های بلند منقش به پرندگان و گیاهان و عناصر خطی گاه به شیوه ی ایرانی و پارچه های حریر زربفت با نخ های طلایی، حاشیه دوزی با سنگ های قیمتی، در مریه، قرطبه و مالقه و اشبیلیه غرناطه و مرسیه به دست آمده است و قالیچه های اندلسی نیز با اشکال پرندگان و حیوانات و انسان های طبیعی به صورت تک بافته می شد. همین عناصر تزیینی، روی تحفه های عاجی هم کنده کاری می شده است. به طور کلی در قرن هفتم و هشتم هجری، هنرمندان اندلسی تحفه های فلزی و زینتی را با تزیینات خطی و گیاهی تزیین می کردند. خوشنویسان هم به جای خط کوفی خط دیگری به نام خط مغربی ابداع کردند که در تمام عالم اسلام مشهور شد.
کلید واژگان: سفال سازی, بافندگی, قالی بافی, عاج کاری, فلزکاری, خوشنویسی, هنرهای زیباThe land of Andelus, i.e., The remotest western zone of the Islamic Empire, has had many ups and downs, but due to its long distance, it has attracted the least attention of people, The Muslims in Andelus, whether in architecture or in fine arts such as ceramic or tile making, in textile weaving, carpet weaving, ivory work, metal work, calligraphy, and the like, have undergone a lot of difficulties. It is noteworthy that the Muslim commanders-in-chief have had a great contribution to this matter, for they were the real supporters of these artistic affairs. Nowadays, many samples of these artistic works can be found in many museums and in other public places in Spain.A number of ceramic works such as plates, bowls, long-necked pots and pottery painted with the pictures of birds, plants, and calligraphic work in Iranian style, and silk embroidery cloths with golden threads, and marginal-sewn with gems in Maryeh, Qartabeh, and Maleqeh in Isbilieh of Qarnateh and at Mercieyyeh, have been discovered.In addition, Andelus rugs with the pictures of birds, animals, and natural human beings were woven over there. The same decorative paintings were also engraved into ivory gifts.In general, at the end of the seventh and eighth centuries A.H., the artists in Andelus ornamented metalic and decorative things with calligraphic and plant decorations. Calligraphers coined another calligraphy called Maqribi, instead of Kufi writing, which was well-known all over the world of Islam.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.