به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عراق » در نشریات گروه « تاریخ »

تکرار جستجوی کلیدواژه «عراق» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • ناصر صدقی، ولی دین پرست، رضوان عارف عباس*
    یکی از طریقت‎های صوفیانه در اسلام، طریقت نقشبندیه است. بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی را بنیان گذار طریقت نقشبندیه دانسته‎اند. آغاز طریقت نقشبندیه مربوط به خراسان قرن هشتم هجری است. با انتقال این طریقت و دعوت آن از خراسان به عراق و آذربایجان، کردستان ازجمله مناطقی بود که از سده دوازدهم هجری تدریجا به یکی از نواحی تبلیغ و رواج طریقت نقشبندیه تبدیل شد. بررسی چگونگی و علل گسترش طریقت نقشبندیه در کردستان موضوع بحث این پژوهش است. روش انجام این پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و درصدد پاسخ به این سوال است که چه عواملی موجبات گسترش طریقت نقشبندیه در کردستان ایران و عراق شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد فعالیت های تبلیغی مشایخ نقشبندیه که با حکومت ها روابط مسالمت آمیز داشتند موجب شد افراد زیادی به این طریقت گرایش پیدا کنند. مشایخ طریقت نقشبندیه توانستند با جلب نظر و حمایت حکام کردستان و انجام فعالیت های مذهبی و عام المنفعه چون ساختن مسجد، خانقاه و کمک و مساعدت به نیازمندان و فقرا، در میان مردم مقبولیت پیدا کنند، به طوری که در گذر زمان خانقاه ها و مراکز تجمع صوفیه، علاوه بر کارکرد دینی و مذهبی، به ایفای نقش سیاسی و اقتصادی در جامعه کردستان پرداختند.
    کلید واژگان: ایران, عراق, کردستان, تصوف, طریقت نقشبندیه, مولانا خالد نقشبندی, خاندان های کرد
    Naser Sedghi, Vali Dinparast, Razwan Aref Abas *
    One of the Sufi Tariqats in Islam is the Naqshbandi Tariqat. Bahauddin Muhammad Naqshband Bukharai is considered the founder of the Naqshbandi Tariqat. The origin of the Naqshbandi Tariqat dates back to Khorasan in the 8th century AH. As this Tariqat spread from Khorasan to Iraq and Azerbaijan, Kurdistan gradually became one of the regions where the Naqshbandi Tariqat propagated and expanded from the 12th century AH. This research investigates the causes and methods behind the expansion of the Naqshbandiyya in Kurdistan. The study adopts a descriptive-analytical approach and seeks to answer the question: What factors contributed to the expansion of the Naqshbandiyya in the Kurdistan regions of Iran and Iraq? The research findings indicate that the proselytizing activities of the Naqshbandi Sheikhs, who maintained peaceful relations with the governments, attracted many people to this Sufi order. The Naqshbandi Sheikhs gained acceptance among the people by earning the support of the rulers of Kurdistan and engaging in religious and charitable activities, such as building mosques, establishing monasteries, and assisting the needy and poor. Over time, Sufi monasteries and gathering centers, in addition to their religious functions, began to play political and economic roles in the society of Kurdistan.
    Keywords: Iran, Iraq, Kurdistan, Sufism, Naqshbandi Tariqat, Maulana Khaled Naqshbandi, Kurdish Families
  • زینب احمدوند*، محسن مومنی، هیوا عبده عزیز
    با نگاهی به تاریخ یکصد سال گذشته کشور عراق مشخص می شود که کردهای عراق در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور در جایگاه مناسبی نبوده اند. پس از استقلال عراق و استقرار نظام پادشاهی در این کشور، بعضا دولت عراق، خواسته های کردها را نادیده می گرفت. این امر چندین جنبش نظامی را علیه دولت های وقت عراق از سوی کردهای این کشور ایجاد کرد؛ مانند جنبش ایلول در 11 سپتامبر 1961 که به نهضت یازده سپتامبر یا جنبش ایلول معروف شد و مدت 14 سال ادامه یافت. در این دوره، چندین رژیم مختلف در عراق روی کار آمدند و چندین کودتای نظامی رخ داد؛ اما هیچیک از این رژیم ها نتوانستند مشکل کردها و خواسته های آنها را حل نمایند. جنبش یازده سپتامبر نقاط قوت و ضعف بسیاری را تجربه کرد و در پایان این نهضت، کمک و حمایت های دولت وقت ایران به کردهای عراق افزایش چشمگیری پیدا کرد که به نوعی باعث شد دولت عراق وارد قرارداد الجزایر شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی جایگاه کردهای عراق در قرارداد 1975م. الجزایر و تاثیر این قرارداد بر سرنوشت سیاسی آنان انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قرارداد 1975م. الجزایر میان ایران و عراق با وجه المصالحه قرار دادن کردها توسط هر دو طرف در کوتاه مدت برای هر دو کشور دستاوردهایی به همراه داشت؛ اما برای کردهای عراق منجر به نابودی جبهه یازده سپتامبر و آواره شدن تعداد زیادی از ساکنان کردستان عراق به ایران و سایر کشورهای همسایه گردید، همچنین منجر به انشعاب احزاب سیاسی کرد در داخل کشور عراق شد. علاوه بر این با کوچ دادن کردها و عرب سازی مناطق کردنشین، مشکلات زیادی برای کردها در این منطقه به وجود آمد.
    با نگاهی به تاریخ یکصد سال گذشته کشور عراق مشخص می شود که کردهای عراق در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور در جایگاه مناسبی نبوده اند. پس از استقلال عراق و استقرار نظام پادشاهی در این کشور، بعضا دولت عراق، خواسته های کردها را نادیده می گرفت. این امر چندین جنبش نظامی را علیه دولت های وقت عراق از سوی کردهای این کشور ایجاد کرد؛ مانند جنبش ایلول در 11 سپتامبر 1961 که به نهضت یازده سپتامبر یا جنبش ایلول معروف شد و مدت 14 سال ادامه یافت. در این دوره، چندین رژیم مختلف در عراق روی کار آمدند و چندین کودتای نظامی رخ داد؛ اما هیچیک از این رژیم ها نتوانستند مشکل کردها و خواسته های آنها را حل نمایند. جنبش یازده سپتامبر نقاط قوت و ضعف بسیاری را تجربه کرد و در پایان این نهضت، کمک و حمایت های دولت وقت ایران به کردهای عراق افزایش چشمگیری پیدا کرد که به نوعی باعث شد دولت عراق وارد قرارداد الجزایر شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی جایگاه کردهای عراق در قرارداد 1975م. الجزایر و تاثیر این قرارداد بر سرنوشت سیاسی آنان انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قرارداد 1975م. الجزایر میان ایران و عراق با وجه المصالحه قرار دادن کردها توسط هر دو طرف در کوتاه مدت برای هر دو کشور دستاوردهایی به همراه داشت؛ اما برای کردهای عراق منجر به نابودی جبهه یازده سپتامبر و آواره شدن تعداد زیادی از ساکنان کردستان عراق به ایران و سایر کشورهای همسایه گردید، همچنین منجر به انشعاب احزاب سیاسی کرد در داخل کشور عراق شد. علاوه بر این با کوچ دادن کردها و عرب سازی مناطق کردنشین، مشکلات زیادی برای کردها در این منطقه به وجود آمد.
    کلید واژگان: ایران, عراق, الجزایر, قرارداد 1975م, کردهای عراق, سرنوشت سیاسی
    Zienab Ahmadvand *, Mohsen Momeni, Hewa Abda Aziz
    Looking at the history of the last hundred years of Iraq, it is clear that Iraqi Kurds have not been in the right place in the political, economic, and social structure of this country. After the independence of Iraq and the establishment of the monarchy in this country, the Iraqi government sometimes ignored the demands of the Kurds. This created several military movements against the governments of Iraq at the time by the Kurds of this country, such as the Aylul movement on September 11, 1961, which became known as the September 11 movement or the Aylul movement and continued for 14 years. During this period, several different regimes came to power in Iraq, and several military coups took place, but none of these regimes could solve the problem of the Kurds and their demands. The September 11 movement experienced many strengths and weaknesses. At the end of this movement, the help and support of the Iranian government at the time to the Iraqi Kurds increased significantly, which, in a way, made the Iraqi government enter into the Algiers agreement. The present research has been done by descriptive-analytical method with the aim of investigating the position of Iraqi Kurds in the 1975 Algiers agreement and the effect of this agreement on their political destiny. The findings show that the 1975 Algiers agreement between Iran and Iraq, with the scapegoat being the Kurds by both sides, brought achievements for both countries in the short term. However, for the Iraqi Kurds, it led to the destruction of the September 11 front and the displacement of a large number of Iraqi Kurdistan residents to Iran and other neighboring countries. It also led to the division of Kurdish political parties inside Iraq. In addition, with the migration of Kurds and the Arabization of Kurdish areas, many problems arose for Kurds in this region.
    Keywords: Iran, Iraq, Algeria, 1975 Agreement, Iraqi Kurds, Political Destiny
  • سمیه بختیاری*
    هدف پژوهش حاضر، شناساندن مصطفی قلی خان فراش باشی به عنوان یکی از صاحب منصبان دارالسلطنه اصفهان و معرفی و تحلیل محتوای برخی از اسناد و نسخه های خطی مربوط به او می باشد. این بررسی به روش تحلیل تاریخی و با رویکرد توصیفی و تحلیلی بر اساس نسخه های خطی، اسناد آرشیوی، مطبوعات و منابع کتابخانه ای نگاشته شده است. یافته ها و نتیجه پژوهش حاکی از آن است که مصطفی قلی خان فراش باشی به مدت بیش از دو دهه در دربار ظل السلطان خدمت نمود. او به عنوان فراش باشی ظل السلطان، مسیول برقراری نظم و امنیت در اصفهان و دیگر ولایات تحت حاکمیت ظل السلطان بود. همچنین او کارگزار اجرایی و مباشر طرح های عمرانی اصفهان بود. مصطفی قلی خان در کارنامه عملکردش ساخت سربازخانه ناصری و بازسازی و مرمت سربازخانه فتح آباد، چهارحوض و میدان مشق نقش جهان را در کنار مرمت و بازسازی عمارت ها، پل ها و کاروانسراهای اصفهان دارد. او همانند برخی از صاحب منصبان دربار اصفهان، نایب الحکومه ولایت های خوانسار، کمره، برزرودجی، سمیرم، نجف آباد، اسفرجان، قمشه و جوی آباد و مودی مالیاتی جولاهه و برزرود بود که اسناد و نسخه های خطی برخی از آن ها باقی مانده است. مهم ترین نسخه خطی به دست آمده از مصطفی قلی خان، کتابچه مخارج بنایی سربازخانه و سایر عمارات است که در 1304-1303ق تهیه شده است. بر اساس این نسخه، مصطفی قلی خان در کنار ساخت بنای باشکوه سربازخانه ناصری، ده ها عملیات عمرانی در سطح اصفهان انجام داده است.
    کلید واژگان: مصطفی قلی خان, ظل السلطان, فراش باشی, اصفهان, عراق, قاجار
    Somayeh Bakhtiari *
    Introducing Mostafā Qoli Khān Farrāshbāshi as one of the officials of Dār al-Saltaneh of Isfahan and introducing and analyzing the content of some documents and manuscripts related to him.The present study was conducted through historical analysis with a descriptive-analytical approach based on manuscript sources, archived documents, journals, and library sources.This article tries to answer the question: Who was Mostafā Qoli Khān Farrāshbāshi? What was his social status in Dār al-Saltaneh of Isfahan, and how are the documents and manuscripts about him? Mostafā Qoli Khān was from the Noor family of Mazandaran. He played a significant role in implementing the construction projects of Zell-e Soltān. Most of the documents obtained from the political life of Mostafā Qoli Khān are financial documents and booklets. Mostafā Qoli Khān Farrāshbāshi has served in Zell-e Soltān's court for more than two decades. He was responsible for establishing order and security in Isfahan and other provinces under the rule of Zell-e Soltān. Also, he was the executive contractor and manager of construction projects in Isfahan. In his performance record, he has the construction of the Nāseri Garrison and the renovation and restoration of the Fathiyeh Garrison, Chāhār Howz, and Mashakh Square in Naqsh-e Jahān Square, along with the repair and restoration of Chehel Sotun palace, RakibKhāneh, Kaj Mansion, Haft Dast palace, Mokhles Caravanserai, Chāhār Howz Caravanserai, Takiyeh Dowlat, Imāmzādeh Ahmad, as well as gravel pavement of Chāhār Baqh Street. Also, he repairs on Sio Seh Pol, Khāju, and Mārnān bridges. Like some of the officials of the Isfahan court, he was the deputy governor of the provinces of Khānsār, Kamareh, Abarquh, Semirom, Najafābād, Dehāqān, Barzrud, Mobārakeh of Lenjān, KermānShāhān, and Iraq. Also, he served as steward and tax officer of Julāheh and Barzrud villages, some of which documents and manuscripts have survived. The most critical manuscript obtained from Mostafā Qoli Khān is the manuscript of Ketābcheh Makhārej-e Bannāii Sarbāzkhāneh va Sāyer-e ʽemārāt, which was prepared in 1885-1886 AD. According to this version, Mostafā Qoli Khān has done dozens of civil works in Isfahan, along with the construction of the magnificent building of Naseri Barracks.
    Keywords: Mostafā Qoli Khān, Zell-e Soltān, Farrāshbāshi, Isfahan, Iraq, Qajar
  • داود آبیان، فرزاد مافی*

    شهرزور، ناحیه ای در شرق اقلیم کردستان در شمال عراق، در نزدیکی مرزهای غربی ایران امروزی است که به واسطه موقعیت آن در میانه راه تیسفون، پایتخت ساسانیان به آتشکده معروف «شیز» در تخت سلیمان کنونی، از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. به نام این مکان در منابع هم زمان ساسانی، ازجمله کتیبه مهم برج یادمانی «نرسی» در پایکولی، کتاب کارنامه اردشیر بابکان، متون سریانی و نیز متون جغرافیایی اوایل دوران اسلامی اشاره شده است. مطابق کتیبه دوزبانه (پهلوی، پارتی) برج پایکولی، این مکان در دوره ساسانی «سیارزور» نام داشت و ازجمله نواحی بود که ساکنان آن به استقبال شاه نرسی شتافتند. باوجود اهمیت این منطقه در مطالعات دوره ساسانی، تاکنون توجه چندانی به شناسایی آثار و بقایای آن براساس متون تاریخی و یافته های باستان شناختی، به ویژه از جانب پژوهشگران ایرانی نشده است. این پژوهش که به شیوه تاریخی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است، به مطالعه شهرزور در دوره ساسانی پرداخته است. برای این منظور، بافرض آن که دشت شهرزور در دوره ساسانی از جنبه های مختلف سیاسی، اقتصادی و مذهبی دارای اهمیت بوده است، به طرح پرسش هایی درباره دلایل اهمیت این مکان، سیمای شهرزور در دوره ساسانی و مکان یابی استقرار اصلی آن و پاسخ به پرسش ها براساس متون تاریخی و نتایج بررسی ها و کاوش های باستان شناسی پرداخته شده است؛ ازجمله شاخصه های طبیعی و جغرافیایی دشت شهرزور، ارتفاع متوسط آن (حدود 600-500 متر از سطح دریا)، خاک حاصلخیز و دسترسی به رودخانه های مهم و پرآب چون تانجرو و چشمه های دایمی پرشمار است. براساس نتایج بررسی ها و کاوش های باستان شناسی که تاکنون منتشر شده است، محوطه های بستان سور، گردی کژاو و گردی قالرخ، ازجمله محوطه های مهم دشت شهرزور با لایه های استقراری دوره ساسانی به شمار می روند. گمانه زنی ها برای مکان یابی شهرزور در دوره ساسانی و اوایل اسلامی، عمدتا بر محوطه یاسین تپه متمرکز بوده است، اما محوطه گردی قالرخ که براساس نتایج کاوش ها دارای آثار قابل توجهی از این دوره است نیز می تواند یکی از گزینه های پیشنهادی برای استقرار اصلی شهرزور باشد.

    کلید واژگان: اقلیم کردستان, عراق, شهرزور, ساسانی, سیارزور
    Davood Abian, Farzad Mafi *

    Shahrizor is a vast plain in the eastern part of Iraqi Kurdistan, located near the western borders of Iran, which had a good deal of importance during the Sassanian period because of its location in the middle of the road from the Sassanian capital of Ctesiphon to the famous fire temple of Azar Goshnasb in Shiz) present-day Takht-e Soleiman). The name of this place has been mentioned in the Sassanid contemporary sources, including the important inscription of Narseh in Paikuli, as well as the book of Karnameh-ye Ardeshir-e Babakan and Syriac texts. According to the bilingual inscription (Pahlavi and Parthian) of the Paikuli Tower, this place was called “Syārazūr” during the Sassanid period and was one of the areas whose inhabitants were present at the celebration of the Narseh victory in Paikuli. Despite the importance of this region in the studies of the Sassanid period, so far little attention has been paid to it, especially by Iranian researchers. This research, based on library studies, has studied Shahrizor in the Sassanid period based on historical sources and the results of the archaeological excavations. For this purpose, assuming that the Shahrizor plain was important during the Sassanian period due to various political, economic and religious aspects, we answer the questions about the reasons for the importance of this place, its appearance in the Sassanian period, and the location of its main settlement based on the historical texts and archaeological results of surveys and excavations. Some of the natural and geographical features of the Shahrizor plain are its average height (about 500-600 m above sea level), fertile soil and access to important water-rich rivers such as Tanjero, Little Zab and Sirwan, as well as numerous permanent springs. Based on the results of the archeological surveys and excavations, Bestansur, Gerd-i Kazhaw and Gird-I Qalrakh are the important sites of the Shahrizor plain which have an archaeological layer of Sasanian settlement. In addition, the site of Yasin tepe has been introduced as the main candidate for the Sassanid and early Islamic city of Shahrizor due to its large size. However, the site of Gird-I Qalrakh, which, according to the results of the excavations, has significant data from this period, can also be one of the proposed options for the main settlement of Shahrizor.

    Keywords: Iraqi Kurdistan, Shahrizor, Sasanian Period, Syārazūr
  • شایان کرمی، سیاوش یاری*
    هدف این مقاله تبیین پدیده کارگری ایرانیان در عراق برپایه تجربه زیسته است. مسیله اصلی دستیابی به واقعیت کارگری (باربری) عشایر ایرانی در عراق بر اساس تجربه زیسته آنهاست. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که پدیده کارگری اشتراکی بر چه قاعده و اسلوبی استوار بود؟ عمده داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بخشی نیز، از آرشیو ملی اسناد گردآوری و به روش پدیدارشناسی تفسیری ون منن (Van Manen) تجزیه و تحلیل شده اند. این اولین تحقیق تاریخ کارگری ایرانیان در عراق است که بر پایه تجربه زیسته کارگران انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در طول دوران پهلوی حدود 10000 نفر از کارگران ایرانی -جمعیت غالب از عشایر کرد ایلام- به صورت مستمر در عراق (بصره و بغداد) مشغول کارگری و باربری (حمالی) بودند. مهم ترین عوامل مهاجرت کارگران، فقر، بیکاری و جنگ جهانی دوم بود. کارگری به صورت اشتراکی و بر اساس سازمانی به نام «جوکه» بود. هر جوکه از یک نفر سرجوکه، دو نفر بارزن، دو نفر بارچین، تعداد 8 الی 16 نفر حمال و 3 الی 5 نفر عضو علی البدل (تعویضی) تشکیل می شد. همچنین، ورود کارگران به جنبش های سیاسی- اجتماعی از پیامدهای پدیده کارگری در عراق بود. در روایت اسنادی، حکومت پهلوی -به خاطر کارگری ایرانیان در عراق- مورد انتقاد قرار گرفته است. در روایت تجربه زیسته کارگری و باربری بر اساس مقتضیات آن زمان تداعی کننده غیرت و قدرت جسمانی بود.
    کلید واژگان: عراق, تاریخ کارگری, ایلام, کرد فیلی, جوکه
    Shayan Karami, Siavash Yari *
    The purpose of this article is to explain the labor phenomenon of Iranians in Iraq based on lived experience. The main issue is to achieve the laboring reality of Iranian nomads in Iraq based on their lived experience. The current research seeks to answer the question that the collective labor phenomenon was based on what rules and methods? Most of the research data were collected using semi-structured interviews and partly from the National Archives of Documents. The method of data analysis is phenomenology. The findings of the research show that during the Pahlavi period, about 10,000 Iranian workers - a majority of the Kurdish tribes of Ilam - were continuously engaged in labor and porters in Iraq (Basra and Baghdad). The most important factors of workers' migration were poverty, unemployment and World War II. Laboring was a cooperative work based on an organization called "Jokeh". Each Jokeh consisted of one headman, two loaders, two rowers, 8 to 16 porters, and 3 to 5 substitute members. Also, the entry of workers into political-social movements was one of the consequences of the labor phenomenon in Iraq. In the documentary narrative, the phenomenon of Iranian laboring and porters in Iraq is considered a source of shame for the Pahlavi government. In the narration of the lived experience of laboring and porting, based on the requirements of that time, it evoked zeal and physical strength.
    Keywords: Iraq, laboring history, Ilam, Kurds of Faili
  • علی رضا الزیادی*، داریوش رحمانیان، حسن زندیه

    با سقوط امپراتوری عثمانی پس از جنگ جهانی اول، بخشی از سرزمین های این امپراتوری میان متفقین تقسیم شد و به تاسیس چندین کشور انجامید که عراق یکی از آنها بود. ایران از دوران کهن، بخشی از سرزمین عراق تا مرز رود فرات را جزو قلمرو خود می دانست و قرن ها به خاطر همین هدف با عثمانی درگیر شده بود. پس از پایان جنگ، در کنگره صلح ورسای فرصت را آماده دید و این خواسته را مطالبه کرد اما قدرت های بزرگ به ویژه انگلیس برای عراق سرنوشت دیگری ترسیم کرده بودند و عراق در قالب یک کشور در همسایگی غرب ایران قرار گرفت. بدیهی است که از این مقطع به بعد، سیاست ایران در قبال عراق تازه تاسیس، با تاثیرپذیری از پیشینه تاریخی گذشته شکل گرفت و باعث شد تا چند سال دولت ایران از به رسمیت شناختن این کشور امتناع کند. این مسیله باعث شد دولت عراق با تحریک انگلیس و در جهت تحکیم نفوذش با اقداماتی از قبیل تبعید علمای ایرانی مخالف با قیمومیت انگلیس، لغو کاپیتولاسیون شهروندان ایرانی در عراق و همچنین مسایل مرزی، کشور ایران را زیر فشار قرار دهد و سرانجام این بحران در کنار دیگر مشکلات داخلی و بین الملل، ایران را واداشت تا به ناچار عراق را به رسمیت بشناسد. از این رو، مسیله پژوهش حاضر این است که بدانیم چرا و چگونه ایران کشور تازه تاسیس عراق را پس از چند سال به رسمیت شناخت. همچنین این پژوهش با روشی توصیفی و با تکیه بر اسناد و منابع فارسی و عربی سعی دارد تا فرآیند به رسمیت شناختن عراق توسط ایران در بازه زمانی مورد نظر را مطالعه و علل و عوامل تاثیرگذار بر این مناسبات و تغییر و تحولات آن را بررسی کند.

    کلید واژگان: ایران, عراق, رضا شاه, به رسمیت شناختن, کشور
    Ali Ridha Alziyad *, Dariush Rahmanian, Hassan Zandiyeh

    With the collapse of the Ottoman Empire following World War I, a part of its territory was split among the Allies, leading to the formation of many countries, including Iraq. Iran regarded the territory of Iraq up to the Euphrates as a part of its territory since ancient time and had clashed with the Ottomans for centuries to achieve this goal and saw the Versailles Peace Congress to raise this demand after the conclusion of the war. However, the great powers, particularly Britain, had envisaged a different destiny for Iraq, and as a consequence, Iraq became Iran's western neighbor. Therefore, it is clear that, from this point on, Iran's stance toward the newly created Iraq was impacted by a historical backdrop which caused the Iranian government to refuse to recognize this country for years. This prompted the Iraqi government, fomented by the British Empire and seeking to consolidate its influence, to exert pressure on Iran through measures such as the deportation of Iranian religious scholars who criticized British trusteeship, canceling the capitulation of Iranian citizens in Iraq, as well as border disputes. Finally, this turmoil, combined with other national and international issues, compelled Iran to recognize Iraq. As a result, the problem of the present research is to know why and how the newly established Iraq was recognized by Iran after many years. Also, this research employs a descriptive approach, drawing on Persian and Arabic texts and sources from the historical era in question to study and explain the causes or factors impacting these relationships, as well as their shifts and evolutions.

    Keywords: Ottoman Empire, Iraq. World War I
  • امین رستگار

    پیاده روی اربعین پدیده ای فراملی ، تاریخی ، کثیرالابعاد، فرامذهبی و بین رشته ای و دارای کارکردها و پیامدهای گوناگون است که از دیرباز اهمیت و اعتبار ویژه داشته و ابررویداد تلقی می شود. مناسک زیارتی با این حجم جمعیتی از کشورها و فرهنگ های مختلف، قطعا با آسیب هایی روبه رو می شود. بر این مبنا، ضروری است نگاهی جامعه شناختی به آسیب هایی که آن را تهدید می کند، داشته باشیم؛ تا بتوانیم با شناخت دقیق و صحیح آنها و حذف این آسیب ها، از پیامدها و آثار مخرب آسیب جلوگیری کنیم . آسیب هایی که پیادهروی اربعین را تهدید می کند عبارت از «تفاوت ها و تعارضات فرهنگی» ، «رقابت موکب های ایرانی» و «تخریب الگوی سنتی اربعین عراقی» ، «آسیب های اجتماعی» ، «عرفی شدن»، «اسراف و تبذیر»، «پسماندها و آلودگی محیط زیست» ، «کم توجهی به واجبات دین» ، «وجود فرقه های انحرافی» ، «شکاف سنی شیعی» و «دولتی شدن اربعین» است .

    کلید واژگان: پیاده روی اربعین, زائر, آسیب جامع شناختی, تشیع, امام حسین (ع), عراق
    Amin Rastegar

    The Arbaeen walk is a transnational, historical, multi-dimensional, trans-religious and interdisciplinary phenomenon with various functions and consequences, which has been of special importance and prestige for a long time and is considered a super event. Pilgrimage rituals with this size of population from different countries and cultures will definitely face damages. On this basis, it is necessary to have a sociological look at the harms that threaten it; So that we can prevent the consequences and destructive effects of damage by knowing them accurately and correctly and removing these damages. The damages that threaten the Arbaeen procession include "cultural differences and conflicts", "competition of Iranian processions" and "destruction of the traditional Iraqi Arbaeen pattern", "social damages", "customization", "extravagance and waste". , "environmental waste and pollution", "lack of attention to religious obligations", "existence of deviant sects", "Sunni-Shia divide" and "nationalization of Arbaeen".

    Keywords: Arbaeen walk, pilgrim, sociological damage, Shiism, Imam Hussein, Iraq
  • فهیمه نصراللهی*

    بررسی نقش قبایل عرب در رویدادهای علمی و فرهنگی جهان اسلام، از موضوعات مهم تاریخ اسلام است. در این پژوهش به مطالعه نقش این قبیله در رویدادهای تاریخی، جناح های سیاسی، جریان های فکری و عقیدتی و دستاوردهای فرهنگی جامعه اسلامی در دو قرن نخست این هجری پرداخته شده و زمینه ها، اسباب و آثار این مقوله مورد تحلیل قرار گرفته است. قبیله مذحج در زمان حیات رسول خدا صلی الله مسلمان شدند و گرایش آن ها به اسلام بی ارتباط با سوابق فرهنگی و مذهبی این قبیله در آستانه ورود به اسلام، تحولات داخلی جامعه اسلامی و تاثیرپذیری از مناطق مفتوحه نبوده است. این قبیله به دلیل برخورداری از طوایف متعدد، پراکندگی در قلمرو وسیع اسلامی و تمایلات و تعصبات قومی و محلی مذهبی و سیاسی رویکردهای متفاوتی نسبت به تحولات مهم تاریخ اسلام داشتند. به دلیل ماهیت این پژوهش، منابع تحقیق کتابخانه ای و اسنادی است و شیوه به کار رفته در آن جستجو مطالعه و تحلیل داده ها است. بر اساس این منابع اصیل و معتبر مورد استفاده قرار گرفته است نیز ضرورت روش تحقیق علمی ایجاد می کند که از تحقیقات نوین برای رسیدن به تحلیل بیش تر استفاده شود و شیوه بیان مطالب مبتنی بر توسعه و تحلیل تاریخی است.

    کلید واژگان: قبیله مذحج, عراق, شام, تحولات علمی و فرهنگی, علوم اسلامی
    Fahimeh Nasrollahi *

    Investigating the role of Arab tribes in the scientific and cultural events of the Islamic world is one of the important topics of Islamic history. In this research, the role of this tribe in historical events, political factions, intellectual and ideological currents, and cultural achievements of the Islamic society in the first two centuries of this Hijri has been studied, and the contexts, causes, and effects of this category have been analyzed. The Mazhaj tribe became Muslims during the lifetime of the Messenger of God, may God bless him and grant him peace, and their tendency towards Islam was not unrelated to the cultural and religious records of this tribe on the verge of entering Islam, the internal developments of the Islamic society, and the influence of conquered areas. This tribe had different approaches to the important developments in the history of Islam due to having many clans, dispersion in the vast Islamic territory, and ethnic and local religious and political tendencies and prejudices. Due to the nature of this research, the research sources are library and documents, and the method used in that search is the study and analysis of data. Based on these authentic and authentic sources, it is necessary to use scientific research method to use modern research to achieve further analysis, and the way of expressing content is based on historical development and analysis.

    Keywords: tribe Mazhaj, Iraq, Levant, scientific, cultural developments, Islamic sciences
  • داود آبیان، فرزاد مافی*

    در دو دهه اخیر در نتیجه افزایش چشمگیر فعالیت های میدانی باستان شناسی در اقلیم کردستان عراق، محوطه ها و آثار مهمی از دوره ساسانی کشف شده است. باوجود آن که در دوره ساسانی، منطقه شمال عراق بخشی از قلمرو این شاهنشاهی به شمار می رفت، اما بسیاری از ویژگی های باستان شناختی این منطقه در دوره ساسانی، در محافل باستان شناسی داخل ایران ناشناخته مانده است. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است، تعداد 42 محوطه باستانی یا اثر تاریخی مربوط به دوره ساسانی که عمدتا در سالیان اخیر در کردستان عراق شناسایی شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش دستیابی به پاسخی برای برخی پرسش های مطرح شده درباره موقعیت مکانی استقرارهای ساسانی منطقه و عوامل جغرافیایی و محیطی موثر بر شکل گیری آن هاست. آثار ساسانی کردستان عراق شامل انواع محوطه های استقراری، بناهای یادمانی، مجموعه های حکومتی، استحکامات، کانال های آبرسانی، گورستان ها و مراکز بومی تولید منسوجات و سفال هستند. نتیجه این پژوهش نشان می دهند که استقرارهای ساسانی اقلیم کردستان عمدتا در سه ناحیه متمرکز هستند: 1. دشت شهرزور و ناحیه اطراف دریاچه دوکان، 2. دشت اربیل، 3. منطقه گرمیان. این مناطق که به شکل دشت های باز و دره های وسیع میان کوهی در حاشیه رودها هستند، به دلیل برخورداری از ویژگی هایی چون ارتفاع مناسب، منابع آبی سرشار، خاک حاصل خیز و قرارگرفتن بر سر مسیرهای مهم ارتباطی، در دوره ساسانی اهمیت داشته و به همین دلیل محل شکل گیری و تمرکز بیشتر استقرارهای این دوره به شمار می روند.

    کلید واژگان: اقلیم کردستان, عراق, ساسانی, شمال بین النهرین
    Davood Abian, Farzad Mafi*

    In the last two decades, as a result of the significant increase in archaeological field activities in Iraqi Kurdistan, some important sites and artifacts from the Sassanid period have been discovered. Even though during the Sassanid period, the northern region of Mesopotamia was considered a part of the Sassanid Empire, many archaeological features of this region in the Sassanid period have remained unknown. In this research, which was carried out using a library method, we have studied 42 ancient sites or monuments in Iraqi Kurdistan belonging to the Sassanid period, which have mainly been identified in recent years. This research aims to find an answer to some questions about the location of the Sassanid settlements in the region and the geographical and environmental factors affecting their formation. The Sassanid remnants of Iraqi Kurdistan include settlements, monuments, government complexes, fortifications, water channels, cemeteries, and the local production centers of textiles and pottery. The results of this research show that Sassanid settlements in Iraqi Kurdistan have mainly concentrated in three areas: 1. Shahrizur plain and the area around Dukan Lake 2. Erbil plain, 3. Garmian region. These areas, which are in the form of open plains and vast inter-mountain valleys, had importance in the Sassanid period due to having characteristics such as suitable height, abundant water sources, fertile soil, and being located on the important communication routes and therefore they were as a place for the formation of the settlements in the mentioned period.

    Keywords: Iraqi Kurdistan, Northern Mesopotamia, Sasanian Period, Archaeological Settlements
  • حسن مجربی

    ماموریت ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران حفظ نظم و امنیت در حوزه استحفاظی روستاها، راه ها و کلیه مناطق غیرشهری، کنترل و مراقبت از مرزها بود. این سازمان در آغاز و طول جنگ تحمیلی، گذشته از انجام امورات محوله و درگیری مستقیم با نیروهای متجاوز عراقی، در تامین نظم و امنیت مناطق جنگی و مقابله با احزاب غیرقانونی هم بسیار موثر بود. هدف این تحقیق بررسی تغییرات ساختاری ژاندارمری در 8 سال جنگ با رژیم بعثی عراق است.این پژوهش با بهره گیری از اسناد، منابع کتابخانه ای و مصاحبه با فرماندهان ژاندارمری در پی پاسخگویی به این سوال اصلی است که ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در برابر حملات مرزی عراق چه تغییرات استراتژیک و نوآورانه در ساختار سازمانی خود انجام داده است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که ژاندارمری با شروع جنگ تحمیلی به عنوان اولین نیروی درگیر در مقابل دشمن بعثی، با تکیه بر نوآوری و انجام اقدامات ابتکاری در ساختار سازمانی خود مانند ایجاد قرارگاه اروند، تقویت و گسترش گردان های مرزی و همچنین ایجاد یگان های رزمی غیرسازمانی مجهز به سلاح سنگین در گستره وسیع مرزی خوزستان، کردستان، آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه با نیروهای عراقی درگیر شد که قبل از آن زمان به جز پاسگاه های مرزی، نیرو و ابزاری برای مقابله با تجاوزات مرزی نداشت.

    کلید واژگان: ژاندارمری, گردان های مرزی, رزمی و غیرسازمانی, عراق
    Hasan Mojarabi

    The mission of the Gendarmerie of the Islamic Republic of Iran was to maintain order and security in the field of protecting villages, roads and all non-urban areas, controlling and guarding the borders. At the beginning and during the imposed war, this organization was very effective in ensuring order and security in the war zones and dealing with illegal parties, apart from carrying out the assigned tasks and directly fighting with the invading Iraqi forces. The purpose of this research is to examine the structural changes of the Gendarmerie in the 8 years of war with the Baathist regime in Iraq.Using documents, library sources and interviews with gendarmerie commanders, this research seeks to answer the main question: what strategic and innovative changes did the gendarmerie of the Islamic Republic of Iran make in its organizational structure against the Iraqi border attacks? The findings of the research indicated that the Gendarmerie started the imposed war as the first force engaged against the Baathist enemy, relying on innovation and carrying out innovative measures in its organizational structure, such as the establishment of the Arvand base, the strengthening and expansion of the border battalions, as well as the creation of non-organizational combat units. Equipped with heavy weapons, he engaged with the Iraqi forces in the vast border area of Khuzestan, Kurdistan, West Azerbaijan, Ilam and Kermanshah, which before that time had no force and means to deal with border aggressions except border posts.

    Keywords: gendarmerie, border, combat, non-organizational battalions, Iraq
  • مریم زارعی*
    انقلاب اسلامی ایران تحول اساسی در حرکت های اسلامی ضد نظام های دیکتاتوری ایجاد کرد. کشور عراق به سبب همسایگی و حضور فعال و قدرتمند شیعیان به سرعت تحت تاثیر انقلاب اسلامی قرار گرفت که در این میان نقش آفرینی خاندان های برجسته شیعی همچون صدر و حکیم قابل توجه است. بر این اساس در این پژوهش به دنبال واکاوی ارتباط آیت الله محمدباقر صدر با امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران هستیم که در پی آن، این مناسبات چه تاثیری در فعالیت حزب الدعوه الاسلامیه و فضای سیاسی اجتماعی عراق داشت. یافته های پژوهش که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-تحلیلی است، نشان می دهد که آیت الله صدر از زمان تبعید امام خمینی به عراق ارتباط خود را با ایشان برقرار ساخت و مکاتبات سیاسی میان آنها حاکی از مناسبات مستحکم دارد. در ادامه نیز الهام گیری آیت الله صدر از انقلاب اسلامی ایران و تلاش برای مبارزه با نظام بعث عراق هرچند درنهایت به درگیری جدی با حاکمیت و شهادت ایشان منجر شد؛ لیکن عدم مشروعیت حکومت صدام را نمایان ساخت و موجبات رویش حرکت های شیعی معارض با حکومت وقت را فراهم ساخت.
    کلید واژگان: محمدباقر صدر, انقلاب اسلامی, امام خمینی, عراق, ایران
    Maryam Zareei *
    Iran's Islamic Revolution created a fundamental change in Islamic movements, against dictatorial regimes. The country of Iraq was quickly affected by the Islamic Revolution due to its neighborhood and the active and powerful presence of Shiites, among which the role of prominent Shiite families such as Sadr and Hakim is noteworthy. Based on this, in this research, we seek to analyze the relationship between Ayatollah Mohammad Baqer Sadr and Imam Khomeini and the Islamic Revolution of Iran, after which, what effect did these relationships have on the activities of Hizb al-Dawah al-Islamiya and the political-social atmosphere of Iraq. The findings of the research, which is based on library studies and with a descriptive-analytical approach, show that Ayatollah Sadr established his relationship with Imam Khomeini since his exile to Iraq, and the political correspondence between them indicates strong relations. In the following, Ayatollah Sadr's inspiration from the Islamic Revolution of Iran and his efforts to fight against the Baath regime in Iraq eventually led to a serious conflict with his sovereignty and martyrdom. But it exposed the illegitimacy of Saddam's government and caused the rise of Shiite movements against the government of that time.
    Keywords: Mohammad Bagher Sadr, Islamic Revolution, Imam Khomeini, Iraq, Iran
  • شفیق نزارعلی ویرانی*، صدیقه کاردان

    منابع اسماعیلی و ضد اسماعیلی در نحوه ترسیم شخصیت «داعیان» اسماعیلی سخت متفاوت اند. از نظر نویسندگان اسماعیلی، داعیان مومنانی نجیب، مهربان و متدین بودند که پیام واقعی اسلام را تبلیغ می کردند؛ حال آنکه از نگاه بدخواهان، شرورانی شوم و بی وجدان بودند. با این حال، همه در یک ویژگی اتفاق نظر داشتند؛ داعیان عموما بااحتیاط و ناشناس و به دور از چشم کنجکاو مقامات متخاصم فعالیت می کردند. بنابراین شعر «خالو محمود علی» اسماعیلی که مربوط به قرن یازدهم قمری/ هفدهم میلادی است و در این مقاله ویرایش و تحلیل شده، موردی نادر است. شاعر در دوره ای که تقریبا چیزی از اسماعیلیان نمی دانیم، اشخاص برجسته جماعت اسماعیلی را در مکان هایی پراکنده در سراسر خراسان، قهستان، بدخشان، عراق، ترکستان و هندوستان بر شمرده است. در این مقاله به نسخ خطی موجود شعر پرداخته ایم؛ همچنین با ارایه تصحیح انتقادی اثر، از عناصری در شعر که انعکاس گونه ادبی «دعای تقرب» اند، بحث کرده ایم و نیز آنچه را که درباره خود شاعر استنباط کرده ایم، مورد تحلیل قرار داده ایم.

    کلید واژگان: اسماعیلی, تقیه, رازیانه سرخ, داعی, دعای تقرب, خراسان, قهستان, بدخشان, عراق, ترکستان, هندوستان, ایران دوره میانه
    Shafique N. Virani*, Seddigheh Kardan

    Ismaili and anti-Ismaili sources differ dramatically in how they depict the Ismaili “inviters” (dāʿīs). To Ismaili authors, the inviters were noble, kind, and pious believers who propagated the true message of Islam, while to their detractors the inviters were sinister, unscrupulous villains. However, all agreed on one feature: the inviters generally worked discreetly and anonymously, far from the prying eyes of hostile authorities. Thus, the 11th/17th-century poem of the Ismaili Khālū Maḥmūd ʿAlī, edited and analyzed in this article, is a rarity. The poet enumerates Ismaili notables in locations scattered throughout Khurāsān, Quhistān, Badakhshān, ʿIrāq, Turkistān, and Hindūstān in a period in which we know almost nothing about the Ismailis. The article discusses the existing manuscripts of the poem and its prosody. It continues by providing a critical edition, discusses elements in the poem that reflect the literary genre of “prayers of proximity” (duʿā-yi taqarrub), and analyzes what we can deduce about the poet himself.

    Keywords: Ismaili, pious circumspection (taqīyyah), Scarlet Pimpernel, inviter (dāʿī), prayers of proximity (duʿā-yi taqarrub), Khurāsān, Quhistān, Badakhshān, ʿIrāq, Turkistān, Hindustān (India), Shāh ʿAbbās II
  • علی اکبر زاور، علی بیگدلی*، نعمت احمدی نسب

    بحران در روابط ایران - عراق در دوران حاکمیت بعثی ها حدفاصل سال های 1975-1971 م. به اوج خود رسید ولی با این وجود سطح تنش ها در حد درگیری های لفظی و برخوردهای مرزی باقی ماند و هیچ گاه به جنگی تمام عیار نینجامید. در  اینجا این پرسش ها مطرح می شوند که چرا علی رغم بحران در روابط، این تنش ها هیچ گاه منجر به حادثه ای همچون جنگ تحمیلی نگردید؟ و چه علل و یا عواملی موجب شد که ایران بتواند در قرارداد 1975 م. الجزیره دست بالا را داشته باشد و خواسته های خود را به طرف عراقی تحمیل کند؟ دولت ایران به دلیل کسب موفقیت در حوزه های مادی فرایند «دولت - ملت سازی» و احراز شاخص ها موضع برتری پیدا نمود و توانست در عرصه های دیپلماتیک و میدان های نبرد خواسته های خود را به دولت عراق دیکته کند. این پژوهش با اتکای به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکردی توصیفی - تحلیلی تلاش دارد به بررسی این موضوع بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که موفقیت ایران در اجرای نسبی این شاخص ها سرشت و سرنوشت روابط دو کشور را در طی این سال ها تغییر داد و این از مهم ترین دلایل کامیابی ایران در رقابت با عراق محسوب می شود.

    کلید واژگان: روابط سیاسی, ایران, عراق, درگیری های مرزی, دولت - ملت سازی
    Ali Akbar Zavar, Ali Bigdeli *, Nemat Ahmadi Nasab

    The crisis in Iran-Iraq relations during the period of Baathist rule between the years 1971 to 1975 reached its highest point. Despite this, however, the tensions remained at the level of verbal conflicts and border clashes and never resulted in a full-scale war. In this regard, the following questions can be posed: Why despite the crisis in relations, these tensions never led to an incident like the imposed war? What factors effected Iran's success in the 1975 Al-Jazeera agreement hence imposing its will on the Iraqi side? The government of Iran gained a superior position due to its success in the material areas of the "state-nation building" process and the achievement of indicators. This importance brought success in diplomatic fields and battlefields. The presenent descriptive-analytical research tries to investigate this issue by relying on the information available in historical sources. The findings of this study show Iran's success in the relative implementation of these indicators changed the nature and fate of the relations between the two countries during these years. And this is one of the most important reasons for Iran's success in competing with Iraq.

    Keywords: Political Relations, Iran, braq, border conflicts, nation-state building
  • محمدتقی ایمان پور*، علی نجف زاده

    سقوط ساسانیان ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران را دگرگون کرد. تغییر مالکیت زمین یکی از نتایج این سقوط بود. با وجود اهمیت این موضوع تاکنون به تغییر مالکیت زمین پس از فتوحات مسلمانان در منطقه‌ سواد (عراق) کمتر پرداخته شده‌است. پرسش اصلی پژوهش این است که چه نوع زمین‌هایی در سواد وجود داشت و بعد از تسلط مسلمانان به‌ویژه در دوره سه خلیفه اول، مالکیت این زمین‌ها چه تغییراتی کرد؟ یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که در سواد مالکیت زمین‌ها به صورت خالصه، تیول، موقوفه، شخصی، بطایح و موات بود. پس از پیروزی مسلمانان، مالکیت زمین‌هایی که به صلح فتح شده بود تغییر نکرد اما مالکیت زمین‌های دیگر تغییر کرد و به صورت صوافی، وقف، اقطاع و اراضی خراجی درآمد. البته تصمیم هر یک از خلفا در این زمینه متفاوت بود.

    کلید واژگان: خلفای راشدین, ساسانیان, سواد, عراق, فتوحات, مالکیت زمین
    Mohammad Taghi Imanpour*, Ali Najafzade

    The fall of the Sassanids changed the political, economical, social and cultural structures of Iran’s society. Changing land ownership was one of the consequences of this fall. Despite the importance of this issue, land ownership changes after the Muslim conquests of Savad (Iraq) have been less considered. The main question of this study is what kind of lands were in Savad and after the dominance of the Muslims, specifically during the period of the first three caliphs’ period, what were the changes of these lands’ ownership? Findings of the study indicate that land ownership of Savad was as Khaleseh (pure), Teuol, Endowment (Waqf), Private, Gift and Mavat (dead land). After the Muslim’s victory, the ownership of the lands that were conquered in peace did not change, but others did and became in the form of savafi, Endowment (waqf), Iqta' and tributary (Kharāj) lands. Although, the decisions of each of the Caliphs were different in this regard.

    Keywords: The Rashidun Caliphs, Sassanid, Savad, Iraq, Conquests, Land ownership
  • فاطمه کرمی

    واکاوی منابع رجالی متقدم، بیانگر نقش برجسته اصحاب ایرانی و عراقی امام حسن عسکری (ع) در تبیین، تدوین و تداوم اندیشه امامیه است. در این پژوهش، جایگاه علمی، اجتماعی و وضعیت فکری و اعتقادی اصحاب ایرانی و عراقی امام عسکری (ع) با استفاده از روش وصفی تحلیلی و به شیوه تطبیقی بررسی شده است. برای این منظور، پس از شناسایی ملیت اصحاب و ارایه آماری از تعداد آنها، جایگاه علمی، تالیفات، جایگاه اجتماعی و وضعیت فکری و اعتقادی اصحاب آن حضرت بیان شده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که از لحاظ کمی، هرچند تعداد اصحاب ایرانی کمتر بوده، اما آثار علمی آنها بیشتر بوده و فراوانی نگارش کتب مربوط به مباحث فقهی، کلامی و ردیه نگاری توسط آنها، بیانگر اهتمام اصحاب ایرانی در حفظ مبانی اعتقادی شیعیان و انتقال صحیح آموزه های شرعی است. در زمینه فکری و اعتقادی نیز در اثر تلاش مشایخ شیعه ایرانی و مبارزه با نفوذ جریان های انحرافی و غالیانه، افراد کمتری از اصحاب ایرانی دچار انحراف شده اند. همچنین، به نظر می رسد، تعداد زیادتر وکلای ایرانی و کسانی که موفق به رویت امام زمان (ع) شدند، نسبت به اصحاب عراقی، به دلیل ضرورت این امر و به جهت دوری از امام (ع) و عدم دسترسی به آن حضرت بوده است.

    کلید واژگان: اصحاب, امام حسن عسکری(ع), راویان, ایران, عراق
    Fatima Karmi

    The analysis of primary religious sources displays the outstanding role of Iranian and Iraqi companions of Imam Hasan Askari (A.S) in explaining, compiling and perpetuating the thoughts of Imamieh. In this research, the scientific, social, intellectual and religious status of the Iranian and Iraqi companions of Imam Askari (A.S) has been comparatively investigated relying on the descriptive-analytical method. For this purpose, after identifying the nationality of the Companions and providing statistics on their number, their scientific position, their compilations, their social status. Moreover, the intellectual and religious status of the Companions of that Holiness have been stated. The studies clarify that in terms of quantity, although the number of Iranian Companions was less, but their scientific works were more and the frequency of books related to the jurisprudence, theology and refutation written by them, shows the efforts of Iranian Companions in preserving the fundamentals of Shia beliefs and the correct transmission of religious instructions. In regard with the thought and belief, fewer Iranian Companions have deviated as a result of the efforts of Iranian Shiite sheikhs and the fight against the influence of deviant and exaggerated currents. Moreover, it seems that the greater number of Iranian lawyers and those who managed to see Imam Zaman (PBUH) compared to the Iraqi Companions, was due to the necessity of this matter and staying away from Imam and lack of access to him

    Keywords: companions, Imam Hasan Askari (A.S), narrators, Iran, Iraq
  • یوسف ترابی کنجین*، حسن مجربی، علی غلامی فیروز جایی

    ظهور حکومت شیعی مذهب آل بویه در قرن چهارم هجری به عنوان یکی از مهمترین حوادث تاریخی قرن چهارم و پنجم هجری، تاثیرات عمیق و مهمی در تحولات جامعه آن روزگار و به طور خاص تحولات و شرایط اقتصادی داشته است. با توجه به ثبات نسبی سیاسی عراق در این دوران و همچنین مدیریت خردمندانه امیران آل بویه در به کارگیری سیاست ها و اقدامات اقتصادی که بسیاری از آنها در دنیای آن روز، اقدامات مترقی و بدیع محسوب می شدند، عراق دربعد توسعه وپیشرفت اقتصادی به رشد بالایی دست یافت. سوال اصلی پژوهش این است که مهمترین اقدامات اقتصادی  حاکمان آل بویه درعراق چه بوده است ؟این تحقیق ازنوع تحقیقات کیفی است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که حکومت آل بویه توانست با توانایی و اقتدار امیرانی چون رکن الدوله، عمادالدوله، معزالدوله، عضدالدوله و دیگر حاکمان، بر مناطق پر برکتی چون جبال، فارس، خوزستان و عراق مسلط شده که این ایالت ها علاوه بر بهره مندی از شرایط طبیعی اقتصاد همچون کشاورزی، معدن، ثروت آبی و صنعت خود، امیران بویهی هم نیز با سیاست ها و اقدامات اقتصادی همچون توجه به آبادانی و عمران شهرها و بازارها، بازسازی سدها و بندها، امنیت بخشیدن به راه ها و جاده های کاروانروی تجاری و غیرتجاری، برقراری سیستم مالیاتی و توجه به امر تجارت و بازرگانی بر رشد و ترقی اقتصادی قلمرو تحت سلطه خود افزودند. و در این میان نیز برخی از امیران بویهی بر خلاف حاکمان اولیه، با وضع مالیات های سنگین، عدم توجه به بازار و رشد تجارت، سد سازی و آبیاری به امور اقتصادی و زندگی مردم وقعی نمی نهادند که این امر موجب پسرفت اقتصادی مردم، از بین رفتن آبادانی شهرها و بازارها و به تبع آن ایجاد شورش-ها، بحران های اقتصادی و ظهور گروهی به نام عیاران در مناطقی همچون بغداد و کرخ در اواخر دوران بویهی که موجب ناامنی و غارت اموال تاجران و بازاریان در شهرها شده بودند.

    کلید واژگان: عراق, سیاستهای اقتصادی, حاکمان آل بویه, عمران, پل سازی
    Yousseof Torabi Konjin *, Hassan Mogarabi, Ali Golami Firozjaii

    The emergence of the Shiite government of Al-Buwayh as one of the most significant historical events in the fourth and fifth century AH had profound effects on the society especially on the economic conditions. Given the relative political stability of Iraq during this period, as well as the Buyid emirs’ wise implementation of economic policies and measures, many of which were considered progressive and innovative in the world at that time, Iraq witnessed rapid economic growth and development. The main question of the research is what were the most important economic actions of Al-Buwayh in Iraq? This research is a qualitative research, that is done using  documentary analysis and historical and library documents. Findings revealed that with the efforts of emirs including Rokn al-Dawla, Imad al-Dawla, Adud al-Dawla, Mu'izz al-Dawla and others, the Buyid dynasty could rule over affluent areas like Jibal, Fars, Khuzistan, and Iraq, while enjoying natural conditions of economy, like agriculture, mine,  water wealth and industry, their economic growth was boosted by the emirs’ economic measures and policies, such as cities’ and bazaars’ development, reconstruction of dams, controlling commercial and non-commercial roads, taxation, and focus on business. However, some emirs, in contrast with first rulers, did not care about economic matters and people’s life by heavy taxations, neglecting business growth, dam construction and irrigation, all of which led to economic regression, destruction of cities and bazaars, and consequently to riots, economic crises, and the emergence of a group called Ayyaran in areas like Baghdad and Karkh, who brought insecurity and plundered businessmen’s properties  during the last years of the Buyid dynasty.

    Keywords: raq, Economic policies, Buyid rulers, Reconstruction, bridgeconstruction
  • نبی سنجابی، فریناز هوشیار*، ناصر جدیدی
    تبلیغات از عرصه های مهم ارتباطات جوامع است از این رو در حوزه های مختلف از جمله حوزه های سیاسی و حاکمیتی در ادوار مختلف همواره مورد توجه قرار داشته است. امویان نیزبرای ایجاد مشروعیت، دستیابی به قدرت و حفظ حاکمیت سیاسی به خصوص در مقابل علویان (شیعیان)، از تبلیغات استفاده کردند. رویکردهای تبلیغاتی، توجه به حوزه ها و استفاده از ابزارهای گوناگونی است که به آن ماهیتی تبلیغاتی داده می شود. پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش که رویکردهای تبلیغاتی امویان چه حیطه ها یی را در بر می گرفت؟ به روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد، بسیاری از شیوه های تبلیغاتی توسط معاویه بنیان نهاده شد و خلفای بعد آن را ادامه دادند. رویکردهای تبلیغاتی امویان مشتمل بر رویکرد دینی، سیاسی، عاطفی-روانی و اقتصادی بود که با هدف تاثیر گذاری بر افکار و رفتار افراد و هدایت جامعه به اهداف مورد نظر امویان انجام می گرفت.
    کلید واژگان: تبلیغات, رویکرد, امویان, علویان(شیعیان). شام, عراق
    Nabi Sanjabi, Farinaz Hooshyar *, Naser Jadidi
    Propaganda is one of the important areas of communication of societies , therefore, it has always been considered in different fields, including political and governmental fields in different periods . The Umayyads also used propaganda to legitimize, gain power, and maintain political sovereignty, especially against the Alawites (Shiites) . Advertising approaches are attention to areas and the use of various tools that are given the nature of advertising. The present study answers the question: What were the areas of Umayyad propaganda approaches? It has been done in a descriptive-analytical method and with reference to library sources. The result of this research shows that many propaganda methods were founded by Muawiyah and continued by the later caliphs. The propagandistic approaches of the Umayyads included a religious, political, emotional-psychological and economic approach that was aimed at influencing the thoughts and behavior of individuals and leading society to the goals of the Umayyads.
    Keywords: propaganda, approach, Umayyads, Alawites (Shiites). Levant (Sham), Iraq
  • سمیه بیاتی، محمدمهدی مرادی خلج*

    بطایح، نام سرزمینی در جنوب عراق است که در اثر طغیان دجله و جاری شدن آب در آن سرزمین و ماندگاری آن، در گذر زمان به باتلاق تبدیل شده بود. در سال های آغازین حکومت آل بویه در عراق، عمران بن شاهین سلسله شاهینیان را در این سرزمین بنیان نهاد. با اعلام استقلال شاهینیان، روابط خصمانه آنان و بویهیان آغاز گردید و نبردهایی بین آنان صورت گرفت که در بیشتر موارد، با اقتدار شاهینیان و ناکامی سلاطین بویهی همراه بود. پژوهش حاضر، بر اساس روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی و جغرافیایی دست اول، درصدد بررسی تاثیر جغرافیای بطایح در قدرت گیری شاهینیان و کامیابی آنان در رویارویی با آل بویه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که جغرافیای طبیعی بطایح، نقشی کلیدی در اقتداریابی شاهینیان و تقابل ایشان با آل بویه داشت؛ زیرا بطایح به سبب موقعیت جغرافیایی و  برخورداری از پدیده های طبیعی چون: باتلاق ها، نیزارها و تنگه ها و پناه بردن شاهینیان به آنها، همواره موجب پیروزی شاهینیان در نبردهایشان با امیران بویهی می شد و همین امر، به اقتدار و تبدیل شدن آنها به یک قطب سیاسی در مرکز قلمرو جهان اسلام انجامید.

    کلید واژگان: بطایح, آل بویه, شاهینیان, عراق, جغرافیای طبیعی
    Somaye Bayati, MohamadMehdi Moradi Khalaj *

    Batayeh is the name of a land in south of Iraq which had changed into a mire through the passage of time due to the overflow of Tigris river and stoppage of water flow. At the beginning of the Buyid government in Iraq, Omran Ibn e- Shahin established Shahinid dynasty in this land. After the announcement of dependency of this dynasty, their enmity with the Buyids initiated and some wars happened among them which mostly led to the failure of Buyids. The present research based on descriptive-analytical method and taking advantage of the historical and geographical primary sources is to investigate the effect of the geography of Batayeh on the authority of Shahinids and their success in dealing with the Buyids. The findings of research clarify that the natural geography of Batayeh was considerably effective on the triumph of Shahinids. The geographical position of Batayeh and its natural phenomena including mires, canebrakes, canyons and use of them as a refuge led to the success and authority of this dynasty and finally, their change into a political pole in the center of the world of Islam

    Keywords: Batayeh, Buyids, Shahinids, Iraq, natural geography
  • فرشته جهانی، سید محمد طاهری مقدم *

    تیمور بختیار پس از برکناری از ریاست ساواک، به مخالفت با محمدرضاشاه برخاست و پایگاهی در عراق برای مبارزه مسلحانه ایجاد کرد و تلاش کرد مردم نواحی غربی ایران را جذب تشکیلات خود نماید. هدف این تحقیق این است که نقش مردم ایلام را به عنوان یکی از نخستین گروه هایی که در اواخر دهه 40 هجری شمسی به مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی پرداختند تبیین کند. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که دلایل و پیامدهای امنیتی گرایش گروه هایی از مردم ایلام به تیمور بختیار چه بود؟ یافته های پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد منتشر نشده ساواک انجام گرفته، حاکی از آن است که افزایش آگاهی مردم ایلام از شرایط کشور از طریق مراوده با شهرهای نجف و کربلا و نیز ظلم و تعدی ساواک و نیروهای امنیتی رژیم پهلوی در ایلام، بستر را برای مقابله با رژیم آماده کرده بود. در زمان شورش بختیار علیه شاه، مردم ایلام که خود توان سازمان دهی و تجهیز نیرو نداشتند تلاش کردند از فرصت پیش آمده بهره گرفته و به مقابله با رژیم پهلوی مبادرت ورزند؛ اما با توجه به این که شورش بختیار از بن مایه های نظری و مذهبی و سایر مولفه های یک جنبش سیاسی و اجتماعی تهی بود، پس از اقدامات اندک چریکی و ناامن کردن مرزها، در نهایت با قتل او در مرداد سال 1349 تشکیلات وی نیز متلاشی شد. ولی از نظر امنیتی، ساواک فضای خشونت آمیزی در منطقه ایجاد کرد و بسیاری از مردم ایلام که به وی پیوسته بودند، دستگیر، زندانی و برخی نیز اعدام شدند.

    کلید واژگان: تیمور بختیار, شورش, عراق, امنیت, ایلام
    F. jahani, sayed mohamad taheree moghadam*

    After being ousted from SAVAK, Timur Bakhtiar opposed Mohammad Reza Shah and established a base in Iraq for armed struggle, trying to attract the people of western Iran to his organization. The purpose of this study is to explain the role of the people of Ilam as one of the first groups that fought in the armed struggle against the Pahlavi regime in the late 1940s. The main question of the present study is what were the security reasons and consequences of the tendency of some groups from Ilam to Timur Bakhtiar? The findings of the study, which was conducted by descriptive-analytical method and based on unpublished documents of SAVAK, indicate that increasing the awareness of the people of Ilam about the situation in the country through interaction with the cities of Najaf and Karbala and the oppression of SAVAK and Pahlavi regime security forces in Ilam had prepared the ground for confronting the regime. During Bakhtiar's revolt against the Shah, the people of Ilam, who were not able to organize and equip their own forces, tried to seize the opportunity and confront the Pahlavi regime; However, due to the fact that Bakhtiar's revolt was devoid of theoretical and religious foundations and other components of a political and social movement, after a few guerrilla actions and insecurity of borders, his organization was finally disbanded with his assassination in August 1349. But in terms of security, SAVAK created a violent atmosphere in the region, and many people in Ilam who joined it were arrested, imprisoned and some were executed.

    Keywords: Timur Bakhtiar, Revolt, Iraq, Security, Ilam
  • شکرالله خاکرند، سیاوش یدالهی*
    یکی از برجسته ترین طرح های وحدت عربی پس از جنگ جهانی اول، طرح اتحاد هلال الخصیب بود که کشورهای عراق، اردن، سوریه، فلسطین و لبنان را دربرمی گرفت. پس از برپایی حکومت پادشاهی عراق، ملک فیصل و ناسیونالیست های پیام آور وحدت عربی این برنامه را دنبال کردند، ولی باوجود کوشش های حاکمان عراق این طرح با ناکامی روبه رو شد. پرسش اصلی این پژوهش این است که چرا طرح وحدت هلال خصیب با ناکامی روبرو شد؟ فرضیه پژوهش بر این امر استوار است که اگرچه حاکمان عراق تلاش فراوانی برای تحقق وحدت عربی انجام دادند، ولی به علت مخالفت از داخل، رقابت کشورهای عرب با یکدیگر و مخالفت قدرت های بزرگ این طرح تحقق نیافت. این پژوهش با تحلیل اطلاعات کتابخانه ای نشان می دهد مجموعه ای از انگیزه های ایدیولوژیک، ژیوپلیتیک و اقتصادی به همراه مشکلات داخلی و مسایل خارجی حکومت پادشاهی عراق را به سوی وحدت عربی سوق داد. ملک فیصل، نوری سعید، نخست وزیر عراق و نایب السلطنه عبدالاله مهم ترین کسانی بودند که در راستای وحدت هلال خصیب تلاش کردند، اما به علت شرایط ناهمگون داخلی کشورهای عربی، رقابت آن ها بر سر کسب رهبری جهان عرب، رقابت بریتانیا و فرانسه دو بازیگر اصلی خاورمیانه عربی با یکدیگر و ترس این دو از شکل گیری یک کشور نیرومند عرب در منطقه، طرح وحدت هلال خصیب شکست خورد.
    کلید واژگان: وحدت عربی, هلال الخصیب, عراق, ملک فیصل, نوری سعید, عبدالاله
    Shokrollah Khakrand, Siavash Yadollahi *
    One of the most prominent plans for Arab unity after World War I was Fertile Crescent Unity, which included Iraq, Jordan, Syria, Palestine, and Lebanon. After establishing the Iraqi monarchy, King Faisal and the nationalist messengers of Arab unity pursued this plan, but despite the efforts of the Iraqi rulers, the plan failed. The main question of this research is why the plan of unity of the Fertile Crescent failed? The research hypothesis is based on the fact that although the Iraqi rulers made great efforts to achieve Arab unity due to internal opposition, Arab rivalry with each other, and the great powers’ opposition, this plan did not materialize. By analyzing library information, this study shows that a set of ideological, geopolitical, economic motives led the Iraqi monarchy towards Arab unity. King Faisal, Iraqi Prime Minister Nuri al-Said, and vice-regent Abd al-Ilah were the most important figures who worked for the Fertile Crescent Unity. However, due to the heterogeneous internal conditions of the Arab countries, their rivalry for the leadership of the Arab world, the rivalry between Britain and France, the two main players in the Arab Middle East, and their fear of forming a strong Arab state in the region, the plan to unite the  Fertile Crescent failed
    Keywords: Arab Unity, Fertile Crescent, Iraq, Faisal I of Iraq, Nuri al-Said, Abd al-Ilah
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال