به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مجازات" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «مجازات» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سعید میرزایی، عبدالوحید زاهدی، ابراهیم علی عسگری*، ریحانه حسنپور، جواد کلهری

    سیاست کیفری بیانگر خط مشی و تیوری هایی است که بر معیارهایی چون جرم انگاری، اعمال مجازات، دادرسی کیفری و... حاکم است. سیاست کیفری در نظام های مختلف حقوقی از منابعی مانند فرهنگ، شرایط اقتصادی و اجتماعی و مهمتر از همه دین تاثیر می پذیرد. به نظر می رسد که فقه به عنوان مهمترین عامل تاثیرگذار بر سیاست کیفری ایران شناخته شده و بسیاری از اصول سیاست کیفری ایران برگرفته از فقه امامیه است. هدف اصلی در این پژوهش آن است که نقش فقه را به طور کلی در سیاست کیفری ایران مورد بحث قرار دهیم و اصول دین اسلام را در سیاست کیفری ایران بررسی نماییم. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام خواهد شد در انتها به این نتیجه دست یافتیم که نظام کیفری ایران تا حد زیادی تحت تاثیر فقه امامیه بوده است به نحوی که سیاستهای کیفری ایران مبتنی بر فقه امامیه بوده و در تقنین قوانین ، فقه نصب العین قانونگذار بوده و حتی در تفسیر قوانین نیز ملاک قضات و مفسرین قانون، فقه و نظر فقها بوده است رویکردهای نوین قانونگذار مانند نظریه برچسبزنی،قضا زدایی، بزه پوشی و... نیز مبتنی بر مبانی فقهی است و از آنجایی که اقبال قانون منوط به تناسب آن با فرهنگ و باورهای افراد جامعه است لذا فقهی بودن قوانین ایران موجب اقبال بیشتر افراد جامعه گردیده است .سیاست کیفری بیانگر خط مشی و تیوری هایی است که بر معیارهایی چون جرم انگاری، اعمال مجازات، دادرسی کیفری و... حاکم است. سیاست کیفری در نظام های مختلف حقوقی از منابعی مانند فرهنگ، شرایط اقتصادی و اجتماعی و مهمتر از همه دین تاثیر می پذیرد. به نظر می رسد که فقه به عنوان مهمترین عامل تاثیرگذار بر سیاست کیفری ایران شناخته شده و بسیاری از اصول سیاست کیفری ایران برگرفته از فقه امامیه است. هدف اصلی در این پژوهش آن است که نقش فقه را به طور کلی در سیاست کیفری ایران مورد بحث قرار دهیم و اصول دین اسلام را در سیاست کیفری ایران بررسی نماییم. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام خواهد شد در انتها به این نتیجه دست یافتیم که نظام کیفری ایران تا حد زیادی تحت تاثیر فقه امامیه بوده است به نحوی که سیاستهای کیفری ایران مبتنی بر فقه امامیه بوده و در تقنین قوانین ، فقه نصب العین قانونگذار بوده و حتی در تفسیر قوانین نیز ملاک قضات و مفسرین قانون، فقه و نظر فقها بوده است رویکردهای نوین قانونگذار

    کلید واژگان: سیاست کیفری, فقه, مجازات, جرم انگاری
  • خاطره اسمی زاده*، علی قاسمی، علی بحرانی پور
    از اقدامات مهم و حیاتی هر سلسله ایجاد امنیت و ثبات است. در ایران نیز سلسله های حکومتگر برای برقراری امنیت و تداوم سیاسی اقداماتی را انجام می دادند و طبیعتا پدیده هایی چون شورش های اجتماعی و یا اقداماتی که امنیت شخص شاه را به خطر می انداخت مجازات سختی را در پی داشت. یکی از این مجازات که غالبا در مورد شاهزادگان یاغی به اجرا درمی آمد، مجازات میل کشیدن و نابینا کردن بود که در منابع متقدم ایران دوره ی اسلامی و قبل از آن بسیار به چشم می خورد. این نوع شکنجه تا اواسط دوره ی قاجار ادامه پیدا کرد. با بررسی شرایط سیاسی و فرهنگی در تاریخ ایران می توان گفت که ازآنجاکه شخص شاه مبدا اکثر تصمیم گیری ها بود و دستگاه قضایی مدرن وجود نداشت اکثر مجازات بدون ضابطه مشخص و به شیوه های گوناگون از سوی شاه اجرا می شد. این مقاله با الگو گیری از نظریه مراقبت و تنبیه میشل فوکو می کوشد تا ضمن رمزگشایی تاریخی روند مجازات میل کشیدن، فرضیه زیر را تعیین تکلیف کند که به نظر می رسد با توجه به میزان ناامنی و شورشی که در آن برهه وجود داشت این شیوه (با معیارهای فرهنگی گذشته) در پیشگیری از شورش و ناامنی توسط شاهزادگان امری منطقی به حساب می آمده است. پژوهش تاریخی حاضر، به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است.
    کلید واژگان: میل کشیدن, شاهزادگان, مجازات, حکومت, نابینا کردن, شاه
    Khatere Esmizade *, Ali Ghasemi, Ali Bahrani Pour
    One of the most important and vital measures of any series is to create security and stability. Similarly, in Iran, dynasties took steps to establish security and political stability. Hence, activities such as social unrest that endangered the security of the Shah were severely punished. Among these punishments, which were often applied to rebellious princes, were abacination and blinding, which are noted recurrently in the early Iranian references of the Islamic period and before. These types of torture continued until the middle of the Qajar period. Via examining the political and cultural circumstances in the history of Iran, it can be inferred that since the Shah himself was the actual decision-maker and there was no modern judiciary, most of the punishments were executed on behalf of the Shah without any specific rules. While decoding the history of abacination, this article attempts to draw on Michel Foucault's theory of care and punishment to determine the hypothesis that considering the degree of insecurity and rebellion that existed at that time (By the cultural standards of the past) it was a logical reaction against princes to prevent rebellion and insecurity. The present historical study was completed through descriptive-analytical research method..
    Keywords: abacination, princes, Punishment, reigns, blinding, king
  • Zahra Hajiesmaeili

    By studying the religious and historical texts of the pre-Islamic Iran, the circumstances of penalizing criminal women will be rather clear, but in sources, a little information is found about imprisoning criminal women. The paper is going to answer the question that whether prison was known as a penalty for women in the pre-Islamic Iran and what was the foundation and base of women penalty? The research findings show that women gender played a decisive role in the circumstances of their penalty, the imprisonment of women was only done by the dignitaries of the families and prison as a penalty for woman was not common in the pre- Islamic Iran.

    Keywords: woman, penalty, prison, jurisprudence (fiq), pre- Islamic Iran
  • عزیزه بهلولی*
    هدف از انجام مقاله حاضر تبیین جرم نسل کشی در نظام کیفری اسلام و نظام بین المللی کیفری است و مساله ما در این مقاله مقایسه این دو نظام می باشد. یافته های مقاله حاضر از این قرار است که؛ مجازات جرم نسل کشی در اسلام و نظام بین المللی کیفری با توجه به مولفه ها و مبانی حقوقی و زمینه های تاریخی این جرم، دارای تفاوت هایی است، که از جمله مهمترین آن عبارتند از؛ عدم جرم انگاری صحیح این جرم در اسلام ، که به صورت صریح جرم انگاری نشده است . لذا برای شناسایی جرم نسل کشی در اسلام باید به ایات و روایات و سیره اهل سنت (ع) و مبانی فقهی رجوع کنیم . برخلاف ماده 6 اساسنامه (ICC) که عناصر مادی و معنوی این جرم را معین نموده است. نکته قابل ذکر این است که برخی از کشورهای اروپایی به بهانه های حقوق بشری از اجرای احکام حبس ابد ، که از سوی دیوان بین المللی کیفری صادر شده است ، سر ، باز میزنند ، که همه این موارد نوعی تعلیق و ابهام در اجرای احکام صادره دیوان را موجب شده است. ایات و روایات متعددی در حرمت خون انسانها اعم از مسلمان و غیر مسلمان و حتی حیوانات وارد شده که به طریق اولی دلالت بر اهتمام اسلام به حرمت سنگین بودن جرم نسل کشی دارد. (مثل ایه شریفه 33 از سوره اسرا) . واز نسل کشی در ایه شریفه 32 از سوره مایده به عنوان مهمترین مصادیق افساد در زمین نام برده شده است. همچنین تعیین مجازات برای این جرم و مجازات حبس ابد یا حبس های نامحدود و نا مشخص باشد که در دیوان بین المللی کیفری صادر گردد که ، یکی دیگر از تفاوت های این دو نظام می باشد. و دیگری قدمت و دقت قواعد جنگی و بشردوستانه اسلام نسبت به نظام بین المللی کیفری در پرداختن به جرم نسل کشی است.
    کلید واژگان: مجازات, جرم نسل کشی, فقه, حبس
  • محمد انارکی تودشکی، مریم آقایی بجستانی*، محمد روحانی مقدم
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تجسس از منظر فقه امامیه انجام شده است نوع پژوهش نظری است و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است . در صورتی که بر مجموع آیات و روایات مربوط به موضوع تجسس و جستجوگری اندیشه و دقت شود، آشکار می گردد که قلمرو و محدوده این تحریم فقط اسرار، عیوب و لغزش های شخصی و خانوادگی است که با مصالح عمومی جامعه هیچ گونه ارتباطی ندارد. اما مسایل و اموری که به مصالح عمومی جامعه و حفظ نظام مسلمین وابستگی دارند، لازم است در چارچوب قوانین و مقررات مورد بازرسی و مراقبت قرار بگیرد.به نظر فقهای امامیه دولت اسلامی موظف است مدیران، مسیولان، کارمندان و ماموران دولتی و اوضاع و احوال قشرهای مختلف جامعه و مشکلات و نیازمندی های همگانی مردم را تحت نظر و مراقبت دقیق قرار بدهند. عقل و شرع هر دو، مصالح عمومی کشور و مردم را بر آزادی های فردی ترجیح می دهند و اهتمام به حفظ نظام مسلمین را از واجبات مهم می دانند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت تجسس و جستجوگری در تمام موارد به عنوان یک عمل ضد اخلاقی ممنوع و حرام شمرده نمی شود و موارد و استثنایاتی هم دارد که مهم ترین آن ها وجود تشکیلات اطلاعاتی است که در همه کشورهای دنیا اعم از اسلامی و غیراسلامی به صورت گسترده و فعال وجود دارد و گاه تمام زندگی افراد را مورد تجسس قرار می دهند و سعی در کشف اسرار آن ها دارند.بررسی مبانی فقهی تجسس از آن جهت اهمیت دارد که فقه، همه ابعاد زندگی انسان را تحت پوشش خود قرار میدهد. یکی از این اعمال تجسس است که انسانها از گذشته های دور انجام میدادند و بیشتر در جنگها معمول بوده است ولی امروزه دامنه گسترده تری پیدا کرده به طوری که دولتهای رقیب - چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح- در زمینه های گوناگون سیاسی، نظامی و فرهنگی نسبت به یکدیگر اعمال می کنند و در داخل کشورها نیز سازمانها و ادارات خاصی به منظور ایجاد امنیت داخلی به جاسوسی میپردازند.
    کلید واژگان: تجسس, فقه امامیه, جاسوسی, مجازات
  • حسن زندیه*، مسعود تمیجی

    مقصود اصلی این نوشتار، فهم سازوکار تشکیلات قضایی حکومت منغیت ها بر بخارا، تا ابتدای تسلط روسیه بر این خان نشین است. رابطه معناداری میان سه خان نشین بخارا، خوقند و خیوه ازنظر ساختار قضایی در این دوره تاریخی وجود داشت که از مذهب حنفی غالب در فرارود ناشی می شد. حاکمیت منغیت ها بر بخارا، از اهمیت بیشتری نسبت به دو خان نشین دیگر برخوردار بود؛ زیرا بخارا از نظر عمل به دستورهای شریعت، به عنوان الگو به شمار می رفت. بر این اساس، تلاش شده تا به تقسیمات اداری و تشکیلات سازمانی نظام قضایی مستقر در خان نشین بخارا و ذکر مقامات قضایی و وظایف آن ها و همچنین، انواع محاکم، جرایم و مجازات های رایج مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مقامات قضایی، عمدتا از جاده حق و انصاف خارج شده، به تاراج مردم مشغول بودند و با بی توجهی امیر بخارا بر نظارت دقیق و مستمر بر این تشکیلات، ظلم و تعدی و عدم رسیدگی به مرافعات مردم بخارا بسیار چشمگیر بود. به طورکلی، دستگاه قضایی در بخارا در این دوره تاریخی، قادر نبود حق و عدالت را در جامعه برقرار نماید.

    کلید واژگان: نظام قضایی, حکومت منغیت, عدالت, بخارا, محاکم, مجازات
  • شیرزاد خزایی، یعقوب خزایی*

    مجازات یکی از راهبردهای جوامع به منظور نفی رفتار نا همنوایی است که برخی اصول و سنت های جوامع را مورد تهدید قرار می داده است. اعدام هم از قدیمی ترین و متداول ترین روش های مجازات بوده است بطوریکه در تمام جوامع بشری به اشکال مختلف و متنوع اعمال می شده است و می توان در آن انواع خشونت های تمام عیار و تعذیب های دهشتناک بدنی را ملاحظه کرد. در دوره مشروطه به دلیل ظهور نگرش و ایستارهای های نوین شکل و صورت مجازات اعدام دستخوش تغییر و تحول شد. حال پرسش پژوهش حاضر این است که در گذار از دوره قاجار به مشروطه و عصر جدید فنون و تکنیک های کیفر اعدام دچار چه نوع تغییراتی شده است و آیا این تغییرات را می توان ضرورتا در جهت ترقی و تعالی رفتار با نوع بشر ارزیابی کرد؟ به نظر می رسد ما در حال گذار از نمایش عمومی اعدام به اعدام در گوشه زندان ها، از تعذیب شدید بدنی به اعدام به وسیله دار و طناب و تیرباران، و از تعذیب طولانی به اعدام سریع و آنی محکومان هستیم. در چنین چرخشی درصحنه مراسم اعدام مدرن حضور علوم مدرن چون پزشکی، روانشناسی و روش های بالینی و حقوق از یک سو و فن آوری های نوین چون عکس برداری و اسلحه گرم از سوی دیگر قابل بررسی است. ازاین رو اعدام مدرن همبسته علوم مدرن است و بدون علوم مدرن وجود خارجی نخواهد داشت

    کلید واژگان: مجازات, اعدام, حقوق کیفری, قاجار, پهلوی
    Jacob Khazaee *, Shierzad Khazaee

    Punishment is one of the strategies of communities to negate behavior nonconformity that is threatened certain principles and traditions of societies. Execution of the oldest and most common has been Punitive methods as in all human societies has been applied to different forms and can be noted in most executions Full-scale torture and physical horrific violence. In the constitutional period because of the emergence of new attitudes was changed form of execution. Now the question is that in the transition from the Qajar era to constitutional and modern era what types of changes have been made in technology and techniques of execution? and is it necessarily this changes can assess to progress and excellence of the human species? It seams that we 're in transition from a public display to execution in prison, from severe physical torture to execution by hanging and Shooting, and long-term torture to immediate execution and instantaneous death. In such a turn, On the one hand in modern-day executions we are witnessing the presence of modern science such as medicine, psychology, and clinical methods and law and on the other hand new technologies like photography and firearm. Hence, modern executions are the corollary of modern science, and without modern science there will be no existential existence.

    Keywords: Punishment, Execution, Criminal Justice, Qajar, Pahlavi
  • عبدالله متولی *
    هدف عمده این نوشتار فهم مولفه های اصلی در شکل گیری رویه ها و سازوکارهای نظام قضایی منطقه فرارود پیش از تسلط روس هاست. منطقه فرارود در این دوره بیشتر تحت حاکمیت سه خان نشین بخارا، خوقند و خیوه قرار داشت. حکومت منغیت ها (1199-1339ق.) در بخارا نسبت به سایرین به لحاظ تاثیرگذاری منطقه ای از اهمیت بیشتری برخوردار بود. به همین دلیل این خان نشین در نقطه کانونی این تحقیق قرار دارد. بر این اساس تلاش شده است تا ضمن بررسی وی‍ژگی های قضایی منطقه فرارود به این پرسش پاسخ داده شود که ساختار و رویه های قضایی خان نشین بخارا در دوره حکومت منغیت ها از چه الگوهایی تبعیت می کرد؟ پاسخ آغازین ما به این پرسش این است که در سازوکار دستگاه قضا، قدرت فزاینده خان، الگوهای دینی و برخی باورهای سنتی حائز بیشترین تاثیر بودند. یافته های پژوهش نشان می دهد اقتدار شخص خان در کنار دو عنصر سنت و مذهب بارزترین الگوهای حاکم بر ساختار قضایی جامعه فرارود بودند. در عین اینکه نظام های اجرایی قضایی در مناطق یکجانشین از چارچوب های نسبتا متفاوتی با ساختارهای قضایی گروه های کوچ رو تبعیت می کردند.
    کلید واژگان: فرارود, بخارا, قضاوت, مجازات, دادرسی
    Abdullah Motevali *
    The main purpose of this paper is to understand the main components in the formation of procedures and mechanisms of the judicial system of the Transoxiana area before the domination of the Russians. The area was mostly under the rule of three tribal rulers in Bukhara, Khoqand and Khiva. The Menghit's Government (1199-1339 AH) in Bukhara was more important than others in terms of regional influence. For this reason, this tribal ruling is at the center of this study. Accordingly, it has been tried to investigate the legal characteristics of the Transoxiana area in order to answer the question that which patterns and procedures have been followed by the Bukhara tribal ruling during the Menghit's Government? The findings show that the ruler's authority along with the two elements of tradition and religion were the most prominent patterns of governing the judicial structure of the society in Transoxiana. At the same time, judicial systems in the urban regions followed relatively different structures than the judicial structures of the migratory groups.
    Keywords: Transoxiana, Bokhara, Judicial process, legal procedure, punishment
  • بابک روح الامینی*، سیدهاشم آقاجری، داریوش رحمانیان
    منصب نسقچی که از زمان صفویه در نظام دیوانی و تشکیلات دربار وجود داشت پس از سقوط صفویه همچنان به حیات خود ادامه داد اما در دوره قاجاریه به عللی چند از فهرست تشکیلات درباری ایران حذف گردید. واکاوی علل و عوامل موثر بر حذف این منصب از فهرست مناصب دوره قاجاریه به عنوان مسئله اصلی این تحقیق مد نظر است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش کتابخانه ای و اسنادی است و روش تحلیل تبیین کارکردی. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد ایجاد نهادهایی با کارکرد مشابه از یک سو و تحولات داخلی ایران و حاکم شدن نظم و ثبات در کشور از مهمترین علل حذف این منصب از تشکیلات دربار قاجاریه به حساب می آید.
    کلید واژگان: تحولات نظام دیوانی, تشکیلات درباری, مناصب, مناصب نظامی انتظامی, قاجاریه, نسقچی, مجازات
    Babak Rooholamin *
    The position of Nasqchi which existed in the governmental system and court organization from Safavid era, maintained itself even after the decline of the Safavids; however, it was omitted from the Iranian court administration during Qajar era for several reasons. The main problem and concern of this study is to dig out the influential causes and factors contributing to the omission of this position from the list of positions and offices in Qajar era. The data collection was library based and document based and interpretative analysis was adopted as well. The results of this research display that the establishment of similar institutions with the same function on the one hand, and Iranian internal transformations and dominance of the order and stability in the country, on the other hand, were the main causes of the omission of this position in Qajar era.
    Keywords: transformation of administrative system, court organizations, positions, military, administrative positions, Qajar, Nasaqchi, punishment
  • ابوالفضل علیشاهی قلعه جوقی*، مهدی دهقان سیمکانی
    در اسلام، مجازات کسی که جنایاتی مانند قتل، سرقت و خیانت در امانترا مرتکب شده است قصاص، قطع دست، حبس و یا شلاق استولی چنین مجازات هایی مجوزی برای توهین و تحقیر مجرم نیست؛ یعنی سزای هر عمل مجرمانه ای در شرع و قانون مشخص شده و باید عین مجازات تعیین شده اعمال گردد و در عین حال نباید به شخصیت فرد مجرم بی حرمتی شود و یا شخص مجرم مورد اهانت و تحقیر قرار گیرد. بنیان این ادعا را باید در قانون احترام انسان جستجو کرد که در اصل کرامت، اصل عدم تلازم بین بدن و آبروی مجرم و اصل اولویت احترام به مومن ریشه دارد. لازمه اثبات این ادعا بررسی مدارک احترام به مجرم به عنوان یک قاعده در فقه و حقوق اسلامی است که نیازمند تبیین و تامل است. به نظر می رسد با توجه به مبانی قرآنی و نیز آرای فقی هان و اندیشمندان مسلمان ظرفیتی برای بحث کردن درباره احترام مجرم به عنوان قانونی در فقه، اخلاق و حقوق وجود دارد.در این مقاله تلاش شده است تا ضمن اثبات برخورداری انسان از اصل کرامت، دلایلی را برای این مساله اقامه کند و فلسفه مجازات را در راستای احترام به مجرم به عنوان یک قانون، تبیین و بررسی کند.
    کلید واژگان: مجازات, مجرم, کرامت, انسان, اخلاق, احترام, شخصیت
  • عیسی عبدی، سجاد دادفر*
    سنت ثار در نظام ارزشی قبیله در عصر جاهلی اگرچه از ارکان فرهنگی این جامعه بود اما کارکردهای نا مطلوب اجتماعی آن به مرور زمان ، وجدان بیدار جمعی از خردمندان یا شاعران آن عصر را جریحه دار کرد.شناخت چیستی و کارکرد این سنت در نظام قبیله مساله ایست که کمتر به آن پرداخته شده است. در همین راستا تلاش گردیده تا از نظریه اجتماعی دورکیم به عنوان یک کلید مفهومی جهت درک تداوم و تحول سنت ثار بهره گرفته شود.می توان گفت که واکنش خردمندان به تداوم این سنت ،به طور بلند مدت زمینه های روانی یک تحول تدریجی و بالقوه برای تغییر نگرش به آن در فرایند تکامل جامعه قبیله ای فراهم کرد.اقبال و توجه به حکمیت یعنی القای مجازات ترمیمی دیه به جای ثار(مجازات تنبیهی) یکی ازپیش زمینه های این تحول بود.
    کلید واژگان: جاهلیت, ثار, دورکیم, مجازات, ادب جاهلی, عربستان
    Isa Abdi, Sajjad Dadfar*
    Thar tradition in the tribal value system ofJahiliyyahera was one of the cultural foundations of tribalism, whose social detrimental repercussions prickedthe clear conscience of someJahiliyyahpoets and sages and made themcriticize itprogressively. The function and implication of Thar has rarely been investigated within its tribal conception. In this vein, we attempted toexplore the continuity and transformationof Thar in the tribal context via deploying Durkheim's concept of crime and punishment. It is concluded that the reaction of intellectuals to this tradition set the mental groundsfor gradual and potential transformation of attitudes toward Thar,inthe long run. Consideration and approval of Hakamiyyahin place ofThar(restorative justice instead of violence)was one of the circumstances prior to this transformation.
    Keywords: Jahiliyyah, Thar, Durkheim, Punishment, Jahaliyyah literature, Saudi Arabia
  • جهانبخش ثواقب *، سودابه معظمی گودرزی
    برقراری امنیت اجتماعی به دست نظام های سیاسی موجب آرامش روانی، رضایت مندی، و مطلوبیت زندگی مردم و تداوم قدرت و حیات سیاسی زمام داران می شود. زمام داران با جلوگیری از چالش های ضد امنیتی، به شیوه های گوناگون، امنیت حوزه حاکمیتی خود را تامین می کردند. حکومت قاجار نیز با عوامل برهم زننده نظم و امنیت روبه رو بود که موجودیت آن را به چالش می کشید و باید در برابر این بحران ها اقداماتی انجام دهند تا حاکمیت خویش را تداوم بخشند. اما، تدابیر به دلیل گستردگی قلمرو، ساختار سیاسی، کانون های بحران داخلی و پیچیدگی اوضاع بر اثر حضور قدرت های فرامنطقه ای، از عهده امنیت پایدار و نهادینه برنیامدند. در این بررسی که از نوع پژوهش تاریخی است بر اساس منابع و به شیوه توصیفی تحلیلی، برخی از عوامل موثر در بروز ناامنی اجتماعی در دوره قاجاریه، از آغاز تا پایان سلطنت ناصرالدین شاه بررسی و اقدامات قاجارها برای برقراری امنیت و مقابله با ناامنی تحلیل می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که اقدامات تامینی قاجارها بیش تر متکی بر اعزام قشون برای سرکوب شورش ها، به کارگیری نیروهای امنیتی سنتی، و به کار بستن مجازات های خشن نسبت به عوامل انسانی ناامنی بود که به سبب کارساز نبودن و ایجاد نکردن بسترهای تقویت کننده امنیت پایدار، پدیده ناامنی اجتماعی امری متداول بود.
    کلید واژگان: قاجاریه, امنیت اجتماعی, مجازات, تاسیسات دفاعی, نیروهای امنیتی
    Jahanbakhsh Savagheb*, Soudabeh Moazamigoudarzi
    Establishment of social peace and security by political systems brings aboutserenity and peace of mind, satisfaction, security and wellbeing for the public, and continuation of political power for the rulers. Depending on circumstances and their capabilities, rulers have always tried to prevent anti-security challenges and ensure the security in their domains through different measures. Qajar dynasty was no exception either. Qajar governments, during their reign, encountered factors which disrupted their security and order and challenged their status. Their reactions to crises consisted of measures taken to reduce unrest and disorder. Despite their tight security measures; however, they failed to establish a durable peace and order for different reasons including the vastness of their territory, the nature of their political structure, presence of internal crises, and complexity of conditions resulting from the presence of foreign powers.Based on historical and itinerary sources, and in a descriptive –analytical manner, the present historical study focuses on some factors which had a role in social unrests during the reign of Nasser-al-din Shah from beginning to the end, and the measures taken by Qajars to establish peace and order. Findings show that the security measures taken by Qajars were mostly based on sending troops to suppress riots, employment of traditional security forces, and imposition of violent punishmentson human agents of the unrest. Given lack of foundations for durable security and inappropriateness of taken actions, social unrest was a recurrent phenomenon during the reign of Qajars.
    Keywords: Qajarid, Social peace, security, Punishment, Defense Installations, Security Forces
  • جهانبخش ثواقب
    یکی از ماموریت های اصلی سلسله های حکومت گر در ایران برای تداوم قدرت سیاسی خود، برقراری امنیت اجتماعی و مقابله با پدیده هایی بود که آرامش و ثبات کشور را در هم می ریخت. از این رو پدیده هایی چون شورش های اجتماعی، راهزنی و دزدی، بی اعتنایی به فرامین شاه و ماموران دولت، اختلال در وضعیت ارزاق عمومی و بازار، قتل، تجاوز به عنف، بدمستی و اموری از این قبیل؛ مجازات هایی را درپی داشت که بدون ضابطه ی مشخصی به شیوه های گوناگونی در محاکم عرفی یا به امر شاه، دستور حاکم و یا از سوی برخی مناصب سنتی امنیتی شهرها به اجرا درمی آمد. بسیاری از این مجازات ها بر مبانی فقهی و شرع استوار نبود بلکه بر اساس عرف، مصلحت های حکومت و اختیار صاحبان قدرت قرار داشت. این شیوه مجازات های مبتنی بر عرف در دوره قاجاریه به دلیل ناامنی های گسترده اجتماعی بسیار بارز بود و در گزارش های مورخان و نیز سیاحان اروپایی دیدار کننده از ایران در این دوره بازتاب یافته است. در این مقاله انواع مجازات های مجرمان و شیوه اجرای آنها در دوره قاجاریه تا پیش از وقوع انقلاب مشروطه که تغییراتی در ساختار قدرت پدید می آید، تبیین شده است. یافته پژوهش نشان داده است که کیفر جرایم تابع رویه حقوقی مشخص و ضابطه مند نبوده بلکه خواست و اراده شاه و صاحب منصبان حکومتی و تصمیم ماموران اجرایی کیفیت آن را تعیین می کرده و غالبا با شیوه خشونت و مجازات های سخت انجام می شده است.
    کلید واژگان: قاجاریه, امنیت, جرایم, مجازات, داروغه, فراش, میرغضب
    Jahanbaksh Savabegh
    As one of their main functions to maintain political power, ruling dynasties in Iran always tried to establish social security and confront any events that might disrupt stability in the country. Therefore, various penalties had been meted out for perpetrators of such phenomena including social unrest, robbery, acting in disobedience to the orders of the Shah and other officials, disruption to economic activities and financial affairs of the people, murder, rape, drunken brawls in public places, and the like. These punishments were performed in various manners by non-religious jurisdictions or at the behest of the Shah, local rulers, or other security officials without any established procedures. Most of the punishments were based on the expediency of the government rather than the expediency of religion or jurisprudence. Rulers determined the manner of punishment on the basis of popular preferences. This type of conventional punishment, as opposed to legal or religious punishment, was quite common during the Qajar era, as a tool for countering the widespread social unrest. This has been reflected in the chronicles of many historians and in the diaries written by many European tourists visiting Iran during the period. The present study deals with various types of punishment of criminals and the manner of practicing such punishments during the Qajar era before the Constitutional Revolution. Findings of the study show that the punishments in the period were not based on any legal standards and that decisions of the Shah and other government officials determined the manner of performing punishments, often with much violence and harshness.
    Keywords: Qajar Era, Security, Crimes, Punishments, Daroughah [Police official], Farrash [Guard], Executioner
  • معصومه سمایی دستجردی، وحید عابدین پور جوشقانی
    قضاوت و دادرسی از روزگار قدیم که به صورت ساده و ابتدایی و در قالب داوری و قضاوت خصوصی وجود داشته تا امروز که به صورت نظامی پیچیده درآمده است؛ متناسب با درجه تمدن، نوع حکومت و مقتضیات و ملاحظات سیاسی، اجتماعی و مذهبی جوامع دگرگون شده و در هر دوره ای ویژگی های خاصی داشته است.یکی از این دوره ها، عصر حاکمیت تیموریان بر مناطق مختلف از جمله ایران و ماوراءالنهر است. در این دوره مانند دوره های قبل از آن در ایران، قضاوت مبتنی بر قوانین منسجم و یکنواختی نبود و قاضیان بر اساس قوانین شرعی، عرف و احکام و دستورهای شاهان به قضاوت می پرداختند.یاسای چنگیزی نیز از مبانی مهم قضاوت عرفی در این دولت به شمار می آمد.این سه اصل در حکم قانون بودند و هرگونه عملی که برخلاف این موازین صورت می گرفت، جرم تلقی می شد و برای هر جرمی نیز مجازات خاصی درنظر گرفته می شد. قضاوت در این دوره از مهم ترین امور حکومتی بود؛ به گونه ای که خود سلطان به عنوان بالاترین مقام حکومتی، در راس امور قضایی قرار داشت و حکم او در تعیین، تبدیل و تخفیف مجازات مجرمان نقش مهمی داشت.اهمیت هر کدام از مبانی سه گانه قضاوت در طول حکومت هر یک از شاهان تیموری متفاوت بود و هر حاکم شیوه خاصی در قضاوت و مجازات مجرمان داشت. مسئله اصلی این پژوهش، آشنایی با شیوه های محاکمه، نحوه عملکرد قاضیان و آیین دادرسی در دوره تیموریان است.
    کلید واژگان: تیموریان, قضاوت, جرم, مجازات
  • لیلی صفایی*، صدیقه اشرف
    سحر در جامعه ی کنونی چنان شایع شده که در میان طبقات مختلف مشاهده می شود. در میان علمای شیعه و اهل سنت در خصوص این که آیا سحر واقعیت دارد یا جزو خرافات است، اختلاف نظر وجود دارد. بیشتر آنان، سحر را حقیقت می دانند اما برخی آن را، خرافات می پندارند و در بیان آن می گویند: اگر فرد مسحور بداند که درباره ی او سحر کرده اند، توهم به سحر شدن باعث می شود که در او سحر ظاهر شود همانند تلقین به مریض، اما اگر اصلا نداند، درباره ی او سحر کرده اند – در این خصوص با این که هیچ یک از علما منکر این نوع اثر نشده اند – هیچ گونه توجیهی برای آن ندارند مگر آن که بگوییم این اعمال بر اثر استخدام جن و شیاطین علیه شخص مسحور انجام می گیرد و برای سحر اقسامی قائل شده اند که هر کدام از نمونه های آن، حکمی دارد و در مورد حکم هرکدام نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد که هر یک از آنها ادله ی خاص خود را دارند.
    ابطال سحر نیز از موارد قابل توجه در این پژوهش است که برخی از علما آن را جایز می دانند و برخی نیز به دلایلی آن را جایز نمی دانند. نگارنده بر آن است تا در این نوشتار، احکام سحر و راه های ابطال آن را از نظر فقها، قرآن و روایت ها، مورد بررسی قرار دهد.
    کلید واژگان: سحر, جادوگری, منجم, کهانت, مجازات, فقه امامیه, قرآن
    S.Ashraf, L.Safaei*
    Magic has prevailed among different classes so greatly، which is found in many places of the world، and in many societies. There is a discrepancy among the Shi''ite and Sunite scholars concerning the factuality of magic،whether it is an actuality or a superstition. Most of them believe that it is a reality،while others maintain that it is a superstition as saying: If the sorcered person knows that he/she is affected،this imagination causes him/her to believe that he/she is under the influence of it،like the power of suggestion; therefore، he gets sick. But if the individual is not aware of being influenced by sorcery at all، then، he/she has no justification concerning the magic power if we might say that these actions are due to the employment of the Jinns or Devil against the sorcered person. So they agree that magic has different typeseach of which has its own principle and there are different decrees on each of them with، their own causes and reasons. The present paper is an attempt to show that some scholars consider magic to be true،while others regard it invalid and untrue. The paper also aims to study the concepts of magic and its invalidation ways from the viewpoint of jurisprudence،the Holy Qur''an and traditions.
    Keywords: magic, sorcery, astronomers, punishment, jurisprudence, the Holy Quran
  • محمود غفوری نژاد، مرضیه رسولخانی شهنانی
    قتل، زنا، سرقت، سه نوع تجاوز و ستم است که در قوانین کیفری یهود و اسلام، جرم است و دارای مجازات می باشد. روند این مقاله به این صورت است که سه جرم قتل، زنا و سرقت از کتاب مقدس یهودیان که تورات و تفسیرهای آن می باشد اخراج گردیده و توضیحات لازم درمورد این سه جرم از همین متون داده شده وهم چنین سه جرم قتل، زنا، سرقت در دین اسلام از قرآن کریم و سنت استخراج گردیده و توضیحات لازم ارائه شده است، که نکته های مشترک و اختلافی استخراج گردیده و سپس به مقایسه ی آن ها و نتیجه گیری پرداخته شد؛ که بر اساس تحلیل و استدلال عقلی که بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شد نکته های زیر قابل توجه می باشد:در متون یهود مجازات قتل، قصاص می باشد و چیزی به عنوان دیه وجود ندارد به جز در یک مورد. اما در دین اسلام قصاص در مواردی قابل تبدیل به دیه می باشد و حتی در مواردی قاتل مورد عفو واقع می شود. در متون یهود زنا دارای شدیدترین مجازات ها است که من جمله آن ها سوزاندن در آتش می باشد ولی در اسلام مجازات سوزاندن جایگاهی ندارد و جهت حفظ آبروی مسلمانان شرایط سختی برای اثبات این جرم قرار داده شده است. در متون یهود مجازات سرقت از اهمیت چندانی برخوردار نیست و مجازات آن، تنها پرداخت غرامت است در حالی که در اسلام تا حدی به این مساله اهمیت داده شده که پس از محرز شدن شرایط (که آن هم به سختی محرز می شود) حد آن قطع دست مجرم می باشد.
    با توجه به مقایسه و ذکر تفاوت های مجازات ها در دو دین یهود و اسلام در این سه جرم به این هدف و نتیجه می رسیم که دین مقدس اسلام افراط آیین یهود را به اعتدال و میانه روی باز آورد و نگارنده ی مقاله در حد توان خود چهره ضد خشونت اسلام را به اثبات می رساند
    کلید واژگان: قتل, زنا, سرقت, جرم, مجازات, یهود, اسلام
    M.A. Rasool Khani
    Murder, incest or adultery, and theft or robbery are three forms of encroachments and oppressions which under the Jewish and Islamic criminal laws are considered crime and felony that deserve punishment and penalty.This paper seeks to deal with these three kinds of crime: murder, incest, and theft based upon the Gosspel with its interpretation (exegisis) extracted from it while presenting necessary explanations in this concern. It is also interested in studying these three types of crime based on the Holy Qur’an as well as on traditions with particular explanations and comparisons ending in a reasonable conclusion.The article proceeds to investigate in this context considering a basic analysis and Intellectual reasoning based upon the library studies, which results in the following remarkable points: - In the Jewish texts the punishment of murder is retaliation, and there is nothing as blood-money payment, except in one case. But in Islam, retaliation can be in the form of blood-money payment in some cases, and occasionally, it may be forgiven.- Under Jewish law, incest or adultery has the severest punishments including body cremation, but in Islam there are serious conditons to prove it to preserve a Muslim’s dignity.- Under the Jewish law, theft or robbery is not of great importance, and its Penalty is only paying compensation for it, while according to Islam, this felony is important, for if it is proved, the penalty is cutting off the hand.- In conclusion, it is observed that the religion of Islam is more moderate and humane than the Jewish creed Thus, the author is attempting to Prove that Islam is the religion of kindness and tenderness, not of cruel and violent nature.
  • طلعت ساقی
    جرم اهانت به مقدسات یکی از مسائل بسیار مهم در فقه و جوامع اسلامی است. مقدسات شامل مواردی است که مورد احترام جامعه اسلامی است و آنها عبارت است از: ذات باریتعالی، قرآن کریم، پیامبراکرم(ص)، ائمه اطهار(ع)، مکانها و زمانهای مقدس، ولی فقیه، مراجع عظام، مومنان و بطور کلی تمامی اشخاصی که از هرگونه ناپاکی منزه بوده و رعایت حرمت آنها ضرورت دارد. در این مقاله دیدگاه فقها و حقوقدانان را درباره توهین به مقدسات و مجازات مربوط به آن را کشف نماید. این جرم اهانت به مقدسات در کتب قواعد فقه در قالب قاعده «حرمه اهانه المحترمات» تحت عنوان تعظیم شعائر اسلامی بیان گردیده است، در قانون مجازات اسلامی هم در ماده ی 513 این جرم و همچنین مصداق بارز آن یعنی جرم ساب النبی نیز بیان گردیده است.
    این نوشتار جرم اهانت به مقدسات را از بعد فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار داده و مجازات مربوط به آن را مشخص کرده تا ابعاد مجهول و ناشناخته و عواقب ارتکاب توهین به مقدسات برای عموم مردم شناخته شود.
    کلید واژگان: اهانت, مقدسات مذهبی, جرم, سب, ارتداد, قانون, فقه, مجازات, قذف
  • امیر حمزه سالارزایی
    می دانیم بر اساس آیه «انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج» (انسان/2) منشا انسان عینی، نطفه و جنین روح دمیده شده در آن می باشد، از این رو جنایت وارده در هر مرحله جنینی به نوعی جنایت بر انسان بی دفاع تلقی شده و عقلا و شرعا ممنوع است.
    پدیده سقط جنین از گذشته های دور در میان انسان ها رواج داشته و در جهان متمدن امروز یک آسیب مشترک تلقی می شود و به انگیزه های مختلف اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی نسبتا شایع شده است.
    امروزه کشورها در برخورد با مسئله سقط جنین تصمیمات متفاوتی را مقرر نموده اند؛ برخی از آن ها تجویز، برخی منع و برخی تحت شرایطی اجازه می دهند.
    در فقه و قوانین موضوعه ایران اصولا جنین در هر مرحله ای که باشد، سقط آن حرام و جرم انگاری شده و مرتکب به مجازات های مقرر محکوم می شود و البته قانون در موارد استثنایی سقط را مجاز دانسته است.
    اگر حکم عقل را بر فرض از مستقلات عقلیه در نظر نگیریم، لیکن حکم شرع، یک حکم توفیقی و آمرانه است که اشخاص نمی توانند برخلاف آن تراضی و توافق نمایند. در موارد استثنایی از باب قاعده الضرورت تبیح المحظورات و در تکمله آن الضرورت تقدر بقدرها، می توان در تزاحم دوران امر بین دو محذور (مرگ مادر و اسقاط جنین پیش از چهار ماهگی) اسقاط جنین را تجویز کرد.
    پژوهش این مقاله از نوع توصیفی، تفصیلی با بررسی اسناد (آیات، روایات و قوانین موضوعه) کتابخانه ای می باشد.
    کلید واژگان: اسقاط جنین, جنین, مجازات, حرام, قتل نفس
    A.Hamzeh Salar Zaee, M.Davoodi
    The abortion phenomenon has been prevailing among human beings since long ago. In modern civilized world, it is considered a common injury and loss and has extended rather widely due to different social, moral, and economic motives and circumstances. Nowadays, various countries have made different decisions on abortion problem. Some have forbidden it, while others have permitted it under certain, conditions.Under prevailing jurisprudence and laws in Iran, the abortion of fetus is mainly. prohibitted and is concidered a crime and a person who commits it must be punished. However, in certain conditions, it is permitted by law.This research paper is descriptive and in details through studying specific documents (the Quranic verses, traditions and imposed laws) in libraries.
  • صدیقه اشرف
    یکی از قواعد مهم در باب حقوق جزای اسلامی قاعده فقهی «جب» است که در رابطه با کافر و اعمال گذشته او صحبت می کند. براساس این قاعده کفار پس از تشرف به دین مبین اسلام مورد امتنان الهی قرار گرفته و اعمال ناروای قبل از پذیرش اسلام آنان مورد اغماض قرار گرفته و مجازات تخلفات در حال کفر از آنها ساقط می گردد و جای نگرانی برای خطاهای گذشته آنان نخواهد بود اما سوال این است که آیا این قاعده همه اعمال قبل از مسلمان شدن کفار را بی اثر نموده اعم از حق الله و حق الناس یا مواردی از تحت این قاعده تخصیصا یا تخصصا خارج می گردد؟
    و آیا قرار دادهای زمان کفر آنان به طور کلی بی اثر می شود یا استثنا هم دارد؟ مقاله حاضر سعی دارد تا جایگاه این قاعده را تبیین نموده موارد شمول و عدم شمول آن را مشخص نموده، به مستندات و دلایل آن می پردازد.
    کلید واژگان: جب, قاعده فقهی, کافر, مسلمان, مجازات, رحمت و رافت
    S. Ashraf
    One of the important principles concerning the Islamic Penalty law is the jurisprudential Rule of "Jubb" dealing with the atheist and his/ her past actions. On the basis of this law, having converted into the pure religion of Islam, the atheists receive the Divine Appreciation, so that their evil acts will be glossed over and their criminal acts and punishments, during the time of atheism, are removed and forgiven, and there is no blame on them due to their past guilts. But the question is that whether their previous acts, before conversion into Islam, become void or their contracts during the time of their atheism, in genral, turn to be nothing or of no bad effect or there might be some exceptions?This article is an attempt to axplain the position of this fact and to identify some inclusive or non-inclusive cases by certain reasons and proofs.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال