جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « iraq » در نشریات گروه « تاریخ »
تکرار جستجوی کلیدواژه «iraq» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
کشور عراق در سال 1920 از ترکیب سه استان عثمانی تحت قیمومیت بریتانیا شکل گرفت و فیصل اول به عنوان پادشاه عراق انتخاب شد. هرچند در سال 1932 قیمومیت انگلستان به پایان رسید و این کشور رسما به استقلال دست یافت، اما تا پایان دوره پادشاهی این نظام تحت حمایت بریتانیا بوده و بریتانیا سلطه کاملی بر عراق داشت. نظام سیاسی عراق در سال 1958 طی کودتایی از پادشاهی به جمهوری تغییر یافت و سه جریان کمونیسم، قومگرایان عرب و بعث به عنوان جریانهای اصلی و حاکم در کشور، توانستند تا سال 2003 زمام امور را بدست گیرند. نوشتار حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که مسایل اصلی سیاست خارجی عراق در دوره زمانی پس از سقوط پادشاهی تا سقوط حزب بعث (1958-2003)،چه می-باشد؟ یافتههای این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده نشانگر آن است که بحران فلسطین، وابستگی اقتصادی و کمپانی های نفتی، مساله کردها، همگرایی عربی و پروژه های وحدت و اتحاد با کشور سوریه مسایلی هستند که بصورت مستمر در راس سیاست گذاری های جریان های حاکم قرار داشته است. شناخت این مسایل می تواند راهبردی برای جریان کنونی حاکم (جریان اسلام گرایی) بشمار رفته و در سیاستگذاری خرد و کلان سیاست خارجی عراق موثر واقع شود.
کلید واژگان: عراق, سیاست خارجی, کمونیسم, قومگرایی عربی, بعثForeign policy refers to a set of innovative or reactive measures of a country in the external environment and international conditions, the purpose of which is to realize the goals and national interests of the country in relation to other societies, governments and international institutions. The political system of Iraq was changed from a monarchy to a republic in 1958 through a coup, and the three currents of communism, Arab nationalists, and Baath, as the main and ruling currents in the country, were able to take control of affairs until 2003. The present article answers the question that what are the main issues of Iraq's foreign policy in the period after the fall of the kingdom until the fall of the Baath Party (1958-2003)? It is assumed that despite the existence of border problems, war with two neighboring countries, water crisis, but they are not the main issues of Iraq's foreign policy, and the findings of the research conducted with the descriptive-analytical method indicate that, the Palestinian crisis, oil cartels, convergence of Arabs and projects of unity with the country of Syria are issues that have been continuously at the top of the policies of the ruling currents. Understanding these issues can be considered as a strategy for the current ruling trend (Islamism trend) and be effective in the micro and macro policy making of Iraq's foreign policy.
Keywords: Foreign Policy, Iraq, Palestinian Crisis, Oil Cartels, Arab Convergence -
غطفان مجموعه ای از قبایل عدنانی- قیسی تاثیرگذار در نجد شمالی بودند که قبایلی چون عبس، ذبیان و به ویژه زیرمجموعه معروف آن به نام فزاره، مره و اشجع از آن منشعب شده بودند. گسترش و بقای حکومت اموی، تا حد زیادی به توان قبایل عرب متکی بود. این مقاله درصدد است دریابد مناسبات قبایل غطفانی با حاکمان اموی چگونه پیش رفت و در پایان آنان را در چه موقعیتی قرار داد. در این مقاله پس از گردآوری و بازشناسی شخصیت ها، خانواده ها و قبایل غطفانی، تعامل متقابل آنان با حکومت اموی مورد بررسی قرار گرفته و آشکار شده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که قبایل غطفانی به ویژه عبس و فزاره تکیه گاه بسیار مهمی برای امویان بودند و امویان علاوه بر پیوند خویشاوندی با آنان، در عرصه دیوانی و لشکری، مناصب حساسی در مناطق مرزی و شورش خیز را به غطفانیان سپردند و باتکیه بر آنان توانستند بر شورش های داخلی و بحران های خارجی فائق آیند.
کلید واژگان: امویان و قبایل قیسی, غطفان, عبس, فزاره, مره, اشجع.Ghatfan was a prominent Adenani-Qaysi Arab tribal confederation in northern Najd, encompassing tribes such as Abs, Dhubyan, (and particularly its renowned sub-tribes Fazara) Murra, and Ashdja. The expansion and endurance of the Umayyad dynasty were heavily reliant on the strength of Arab tribes. This paper seeks to investigate the nature of the relationships between the Ghatfan tribes and the Umayyad rulers and to determine the ultimate position of these tribes within the Umayyad power structure. After a comprehensive analysis of the Ghatfan personalities, families, and tribes, their reciprocal interactions with the Umayyad regime are examined. The findings reveal that the Ghatfan tribes, especially Abs and Fazara, served as crucial pillars for the Umayyad state. In addition to familial ties, the Umayyads entrusted sensitive positions in the bureaucracy and military, particularly in border and rebellious regions, to the Ghatfan, enabling them to suppress internal uprisings and external threats.
Keywords: Arabs, Arab Tribes, Umayyad Dynasty, Najd, Iraq, Levant -
یکی از طریقتهای صوفیانه در اسلام، طریقت نقشبندیه است. بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی را بنیان گذار طریقت نقشبندیه دانستهاند. آغاز طریقت نقشبندیه مربوط به خراسان قرن هشتم هجری است. با انتقال این طریقت و دعوت آن از خراسان به عراق و آذربایجان، کردستان ازجمله مناطقی بود که از سده دوازدهم هجری تدریجا به یکی از نواحی تبلیغ و رواج طریقت نقشبندیه تبدیل شد. بررسی چگونگی و علل گسترش طریقت نقشبندیه در کردستان موضوع بحث این پژوهش است. روش انجام این پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و درصدد پاسخ به این سوال است که چه عواملی موجبات گسترش طریقت نقشبندیه در کردستان ایران و عراق شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد فعالیت های تبلیغی مشایخ نقشبندیه که با حکومت ها روابط مسالمت آمیز داشتند موجب شد افراد زیادی به این طریقت گرایش پیدا کنند. مشایخ طریقت نقشبندیه توانستند با جلب نظر و حمایت حکام کردستان و انجام فعالیت های مذهبی و عام المنفعه چون ساختن مسجد، خانقاه و کمک و مساعدت به نیازمندان و فقرا، در میان مردم مقبولیت پیدا کنند، به طوری که در گذر زمان خانقاه ها و مراکز تجمع صوفیه، علاوه بر کارکرد دینی و مذهبی، به ایفای نقش سیاسی و اقتصادی در جامعه کردستان پرداختند.کلید واژگان: ایران, عراق, کردستان, تصوف, طریقت نقشبندیه, مولانا خالد نقشبندی, خاندان های کردOne of the Sufi Tariqats in Islam is the Naqshbandi Tariqat. Bahauddin Muhammad Naqshband Bukharai is considered the founder of the Naqshbandi Tariqat. The origin of the Naqshbandi Tariqat dates back to Khorasan in the 8th century AH. As this Tariqat spread from Khorasan to Iraq and Azerbaijan, Kurdistan gradually became one of the regions where the Naqshbandi Tariqat propagated and expanded from the 12th century AH. This research investigates the causes and methods behind the expansion of the Naqshbandiyya in Kurdistan. The study adopts a descriptive-analytical approach and seeks to answer the question: What factors contributed to the expansion of the Naqshbandiyya in the Kurdistan regions of Iran and Iraq? The research findings indicate that the proselytizing activities of the Naqshbandi Sheikhs, who maintained peaceful relations with the governments, attracted many people to this Sufi order. The Naqshbandi Sheikhs gained acceptance among the people by earning the support of the rulers of Kurdistan and engaging in religious and charitable activities, such as building mosques, establishing monasteries, and assisting the needy and poor. Over time, Sufi monasteries and gathering centers, in addition to their religious functions, began to play political and economic roles in the society of Kurdistan.Keywords: Iran, Iraq, Kurdistan, Sufism, Naqshbandi Tariqat, Maulana Khaled Naqshbandi, Kurdish Families
-
با نگاهی به تاریخ یکصد سال گذشته کشور عراق مشخص می شود که کردهای عراق در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور در جایگاه مناسبی نبوده اند. پس از استقلال عراق و استقرار نظام پادشاهی در این کشور، بعضا دولت عراق، خواسته های کردها را نادیده می گرفت. این امر چندین جنبش نظامی را علیه دولت های وقت عراق از سوی کردهای این کشور ایجاد کرد؛ مانند جنبش ایلول در 11 سپتامبر 1961 که به نهضت یازده سپتامبر یا جنبش ایلول معروف شد و مدت 14 سال ادامه یافت. در این دوره، چندین رژیم مختلف در عراق روی کار آمدند و چندین کودتای نظامی رخ داد؛ اما هیچیک از این رژیم ها نتوانستند مشکل کردها و خواسته های آنها را حل نمایند. جنبش یازده سپتامبر نقاط قوت و ضعف بسیاری را تجربه کرد و در پایان این نهضت، کمک و حمایت های دولت وقت ایران به کردهای عراق افزایش چشمگیری پیدا کرد که به نوعی باعث شد دولت عراق وارد قرارداد الجزایر شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی جایگاه کردهای عراق در قرارداد 1975م. الجزایر و تاثیر این قرارداد بر سرنوشت سیاسی آنان انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قرارداد 1975م. الجزایر میان ایران و عراق با وجه المصالحه قرار دادن کردها توسط هر دو طرف در کوتاه مدت برای هر دو کشور دستاوردهایی به همراه داشت؛ اما برای کردهای عراق منجر به نابودی جبهه یازده سپتامبر و آواره شدن تعداد زیادی از ساکنان کردستان عراق به ایران و سایر کشورهای همسایه گردید، همچنین منجر به انشعاب احزاب سیاسی کرد در داخل کشور عراق شد. علاوه بر این با کوچ دادن کردها و عرب سازی مناطق کردنشین، مشکلات زیادی برای کردها در این منطقه به وجود آمد.
با نگاهی به تاریخ یکصد سال گذشته کشور عراق مشخص می شود که کردهای عراق در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور در جایگاه مناسبی نبوده اند. پس از استقلال عراق و استقرار نظام پادشاهی در این کشور، بعضا دولت عراق، خواسته های کردها را نادیده می گرفت. این امر چندین جنبش نظامی را علیه دولت های وقت عراق از سوی کردهای این کشور ایجاد کرد؛ مانند جنبش ایلول در 11 سپتامبر 1961 که به نهضت یازده سپتامبر یا جنبش ایلول معروف شد و مدت 14 سال ادامه یافت. در این دوره، چندین رژیم مختلف در عراق روی کار آمدند و چندین کودتای نظامی رخ داد؛ اما هیچیک از این رژیم ها نتوانستند مشکل کردها و خواسته های آنها را حل نمایند. جنبش یازده سپتامبر نقاط قوت و ضعف بسیاری را تجربه کرد و در پایان این نهضت، کمک و حمایت های دولت وقت ایران به کردهای عراق افزایش چشمگیری پیدا کرد که به نوعی باعث شد دولت عراق وارد قرارداد الجزایر شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی جایگاه کردهای عراق در قرارداد 1975م. الجزایر و تاثیر این قرارداد بر سرنوشت سیاسی آنان انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قرارداد 1975م. الجزایر میان ایران و عراق با وجه المصالحه قرار دادن کردها توسط هر دو طرف در کوتاه مدت برای هر دو کشور دستاوردهایی به همراه داشت؛ اما برای کردهای عراق منجر به نابودی جبهه یازده سپتامبر و آواره شدن تعداد زیادی از ساکنان کردستان عراق به ایران و سایر کشورهای همسایه گردید، همچنین منجر به انشعاب احزاب سیاسی کرد در داخل کشور عراق شد. علاوه بر این با کوچ دادن کردها و عرب سازی مناطق کردنشین، مشکلات زیادی برای کردها در این منطقه به وجود آمد.کلید واژگان: ایران, عراق, الجزایر, قرارداد 1975م, کردهای عراق, سرنوشت سیاسیLooking at the history of the last hundred years of Iraq, it is clear that Iraqi Kurds have not been in the right place in the political, economic, and social structure of this country. After the independence of Iraq and the establishment of the monarchy in this country, the Iraqi government sometimes ignored the demands of the Kurds. This created several military movements against the governments of Iraq at the time by the Kurds of this country, such as the Aylul movement on September 11, 1961, which became known as the September 11 movement or the Aylul movement and continued for 14 years. During this period, several different regimes came to power in Iraq, and several military coups took place, but none of these regimes could solve the problem of the Kurds and their demands. The September 11 movement experienced many strengths and weaknesses. At the end of this movement, the help and support of the Iranian government at the time to the Iraqi Kurds increased significantly, which, in a way, made the Iraqi government enter into the Algiers agreement. The present research has been done by descriptive-analytical method with the aim of investigating the position of Iraqi Kurds in the 1975 Algiers agreement and the effect of this agreement on their political destiny. The findings show that the 1975 Algiers agreement between Iran and Iraq, with the scapegoat being the Kurds by both sides, brought achievements for both countries in the short term. However, for the Iraqi Kurds, it led to the destruction of the September 11 front and the displacement of a large number of Iraqi Kurdistan residents to Iran and other neighboring countries. It also led to the division of Kurdish political parties inside Iraq. In addition, with the migration of Kurds and the Arabization of Kurdish areas, many problems arose for Kurds in this region.Keywords: Iran, Iraq, Algeria, 1975 Agreement, Iraqi Kurds, Political Destiny -
مجله تاریخ و تمدن اسلامی، پیاپی 46 (بهار 1403)، صص 107 -135
در قرن بیستم میلادی در عراق و ایران تغییرات فرهنگی و اجتماعی متعددی در راستای مدرنیزاسیون و توسعه انجام شد. هرچند در دو کشور روشنفکران متعددی بر لزوم نوگرایی و انجام اصلاحات توجه داشتند؛ اما بانی و هدایتگر اصلی مسیر اصلاحات نوگرایی فرهنگی در عراق ملک فیصل بن حسین (حک 1300-1312ش) و در ایران رضاشاه (حک 1304-1320ش) بود. مسئله پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تغییرات فرهنگی عراق و ایران در دوره ملک فیصل و رضاشاه است. داده ها با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری شده و از روش مطالعه مقایسه ای و تطبیقی بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که مهم ترین وجه مشترک مدرن سازی در عراق و ایران، اصلاحات حوزه آموزش در مقطع آموزش ابتدایی بود. در هر دو کشور نیز بر ضرورت حضور فعال اجتماعی زنان توجه شد. مهم ترین وجه تفاوت نیز مبتنی بر حفظ وجه دینی و بومی حیطه های فرهنگی مانند آموزش، انجمن ها و پوشش در عراق بود درحالی که در ایران وجه دینی و بومی حیطه های فرهنگی تحت تاثیر نوگرایی غربی و باستان گرایی به شدت تضعیف شد و به حاشیه برده شد. همچنین سطح تغییرات فرهنگی در ایران به مراتب گسترده تر از عراق بود.
کلید واژگان: تاریخ معاصر عراق, تاریخ معاصر ایران, ملک فیصل, رضاشاه, سیاست های فرهنگیIn the 20th century, many cultural and social changes were made in Iraq and Iran in the direction of modernization and development. Modernization and reformations that were discussed in two countries intensified during the reign of Malek Faisal bin Hossein (1300-1312) and Reza Shah (1304-1320). The current research examines and compares the cultural reforms in Iraq and Iran during the reign of King Faisal and Reza Shah, and also to evaluate the level of those reforms and their commonalities and differences in two countries. This research results show that the most important shared aspects of modernization in Iraq and Iran were first the reforms in the field of education at the primary level and then paying attention to the necessity of social active language. The most important difference was based on preserving the religious and indigenous aspects of cultural fields such as education, associations and clothing in Iraq, while in Iran the religious and indigenous aspects of cultural fields were severely weakened and marginalized under the influence of Western modernism and antiquarianism. Also, the level of cultural changes in Iran was much wider than in Iraq.
Keywords: Iraq, Iran, King Faisal, Reza Shah, Cultural Policies -
هدف پژوهش حاضر، شناساندن مصطفی قلی خان فراش باشی به عنوان یکی از صاحب منصبان دارالسلطنه اصفهان و معرفی و تحلیل محتوای برخی از اسناد و نسخه های خطی مربوط به او می باشد. این بررسی به روش تحلیل تاریخی و با رویکرد توصیفی و تحلیلی بر اساس نسخه های خطی، اسناد آرشیوی، مطبوعات و منابع کتابخانه ای نگاشته شده است. یافته ها و نتیجه پژوهش حاکی از آن است که مصطفی قلی خان فراش باشی به مدت بیش از دو دهه در دربار ظل السلطان خدمت نمود. او به عنوان فراش باشی ظل السلطان، مسیول برقراری نظم و امنیت در اصفهان و دیگر ولایات تحت حاکمیت ظل السلطان بود. همچنین او کارگزار اجرایی و مباشر طرح های عمرانی اصفهان بود. مصطفی قلی خان در کارنامه عملکردش ساخت سربازخانه ناصری و بازسازی و مرمت سربازخانه فتح آباد، چهارحوض و میدان مشق نقش جهان را در کنار مرمت و بازسازی عمارت ها، پل ها و کاروانسراهای اصفهان دارد. او همانند برخی از صاحب منصبان دربار اصفهان، نایب الحکومه ولایت های خوانسار، کمره، برزرودجی، سمیرم، نجف آباد، اسفرجان، قمشه و جوی آباد و مودی مالیاتی جولاهه و برزرود بود که اسناد و نسخه های خطی برخی از آن ها باقی مانده است. مهم ترین نسخه خطی به دست آمده از مصطفی قلی خان، کتابچه مخارج بنایی سربازخانه و سایر عمارات است که در 1304-1303ق تهیه شده است. بر اساس این نسخه، مصطفی قلی خان در کنار ساخت بنای باشکوه سربازخانه ناصری، ده ها عملیات عمرانی در سطح اصفهان انجام داده است.کلید واژگان: مصطفی قلی خان, ظل السلطان, فراش باشی, اصفهان, عراق, قاجارIntroducing Mostafā Qoli Khān Farrāshbāshi as one of the officials of Dār al-Saltaneh of Isfahan and introducing and analyzing the content of some documents and manuscripts related to him.The present study was conducted through historical analysis with a descriptive-analytical approach based on manuscript sources, archived documents, journals, and library sources.This article tries to answer the question: Who was Mostafā Qoli Khān Farrāshbāshi? What was his social status in Dār al-Saltaneh of Isfahan, and how are the documents and manuscripts about him? Mostafā Qoli Khān was from the Noor family of Mazandaran. He played a significant role in implementing the construction projects of Zell-e Soltān. Most of the documents obtained from the political life of Mostafā Qoli Khān are financial documents and booklets. Mostafā Qoli Khān Farrāshbāshi has served in Zell-e Soltān's court for more than two decades. He was responsible for establishing order and security in Isfahan and other provinces under the rule of Zell-e Soltān. Also, he was the executive contractor and manager of construction projects in Isfahan. In his performance record, he has the construction of the Nāseri Garrison and the renovation and restoration of the Fathiyeh Garrison, Chāhār Howz, and Mashakh Square in Naqsh-e Jahān Square, along with the repair and restoration of Chehel Sotun palace, RakibKhāneh, Kaj Mansion, Haft Dast palace, Mokhles Caravanserai, Chāhār Howz Caravanserai, Takiyeh Dowlat, Imāmzādeh Ahmad, as well as gravel pavement of Chāhār Baqh Street. Also, he repairs on Sio Seh Pol, Khāju, and Mārnān bridges. Like some of the officials of the Isfahan court, he was the deputy governor of the provinces of Khānsār, Kamareh, Abarquh, Semirom, Najafābād, Dehāqān, Barzrud, Mobārakeh of Lenjān, KermānShāhān, and Iraq. Also, he served as steward and tax officer of Julāheh and Barzrud villages, some of which documents and manuscripts have survived. The most critical manuscript obtained from Mostafā Qoli Khān is the manuscript of Ketābcheh Makhārej-e Bannāii Sarbāzkhāneh va Sāyer-e ʽemārāt, which was prepared in 1885-1886 AD. According to this version, Mostafā Qoli Khān has done dozens of civil works in Isfahan, along with the construction of the magnificent building of Naseri Barracks.Keywords: Mostafā Qoli Khān, Zell-e Soltān, Farrāshbāshi, Isfahan, Iraq, Qajar
-
پژوهش نامه تاریخ اجتماعی و اقتصادی، سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 24، پاییز و زمستان 1402)، صص 191 -214هدف این مقاله تبیین پدیده کارگری ایرانیان در عراق برپایه تجربه زیسته است. مسیله اصلی دستیابی به واقعیت کارگری (باربری) عشایر ایرانی در عراق بر اساس تجربه زیسته آنهاست. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که پدیده کارگری اشتراکی بر چه قاعده و اسلوبی استوار بود؟ عمده داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بخشی نیز، از آرشیو ملی اسناد گردآوری و به روش پدیدارشناسی تفسیری ون منن (Van Manen) تجزیه و تحلیل شده اند. این اولین تحقیق تاریخ کارگری ایرانیان در عراق است که بر پایه تجربه زیسته کارگران انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در طول دوران پهلوی حدود 10000 نفر از کارگران ایرانی -جمعیت غالب از عشایر کرد ایلام- به صورت مستمر در عراق (بصره و بغداد) مشغول کارگری و باربری (حمالی) بودند. مهم ترین عوامل مهاجرت کارگران، فقر، بیکاری و جنگ جهانی دوم بود. کارگری به صورت اشتراکی و بر اساس سازمانی به نام «جوکه» بود. هر جوکه از یک نفر سرجوکه، دو نفر بارزن، دو نفر بارچین، تعداد 8 الی 16 نفر حمال و 3 الی 5 نفر عضو علی البدل (تعویضی) تشکیل می شد. همچنین، ورود کارگران به جنبش های سیاسی- اجتماعی از پیامدهای پدیده کارگری در عراق بود. در روایت اسنادی، حکومت پهلوی -به خاطر کارگری ایرانیان در عراق- مورد انتقاد قرار گرفته است. در روایت تجربه زیسته کارگری و باربری بر اساس مقتضیات آن زمان تداعی کننده غیرت و قدرت جسمانی بود.کلید واژگان: عراق, تاریخ کارگری, ایلام, کرد فیلی, جوکهThe purpose of this article is to explain the labor phenomenon of Iranians in Iraq based on lived experience. The main issue is to achieve the laboring reality of Iranian nomads in Iraq based on their lived experience. The current research seeks to answer the question that the collective labor phenomenon was based on what rules and methods? Most of the research data were collected using semi-structured interviews and partly from the National Archives of Documents. The method of data analysis is phenomenology. The findings of the research show that during the Pahlavi period, about 10,000 Iranian workers - a majority of the Kurdish tribes of Ilam - were continuously engaged in labor and porters in Iraq (Basra and Baghdad). The most important factors of workers' migration were poverty, unemployment and World War II. Laboring was a cooperative work based on an organization called "Jokeh". Each Jokeh consisted of one headman, two loaders, two rowers, 8 to 16 porters, and 3 to 5 substitute members. Also, the entry of workers into political-social movements was one of the consequences of the labor phenomenon in Iraq. In the documentary narrative, the phenomenon of Iranian laboring and porters in Iraq is considered a source of shame for the Pahlavi government. In the narration of the lived experience of laboring and porting, based on the requirements of that time, it evoked zeal and physical strength.Keywords: Iraq, laboring history, Ilam, Kurds of Faili
-
پیاده روی اربعین پدیده ای فراملی ، تاریخی ، کثیرالابعاد، فرامذهبی و بین رشته ای و دارای کارکردها و پیامدهای گوناگون است که از دیرباز اهمیت و اعتبار ویژه داشته و ابررویداد تلقی می شود. مناسک زیارتی با این حجم جمعیتی از کشورها و فرهنگ های مختلف، قطعا با آسیب هایی روبه رو می شود. بر این مبنا، ضروری است نگاهی جامعه شناختی به آسیب هایی که آن را تهدید می کند، داشته باشیم؛ تا بتوانیم با شناخت دقیق و صحیح آنها و حذف این آسیب ها، از پیامدها و آثار مخرب آسیب جلوگیری کنیم . آسیب هایی که پیادهروی اربعین را تهدید می کند عبارت از «تفاوت ها و تعارضات فرهنگی» ، «رقابت موکب های ایرانی» و «تخریب الگوی سنتی اربعین عراقی» ، «آسیب های اجتماعی» ، «عرفی شدن»، «اسراف و تبذیر»، «پسماندها و آلودگی محیط زیست» ، «کم توجهی به واجبات دین» ، «وجود فرقه های انحرافی» ، «شکاف سنی شیعی» و «دولتی شدن اربعین» است .
کلید واژگان: پیاده روی اربعین, زائر, آسیب جامع شناختی, تشیع, امام حسین (ع), عراقThe Arbaeen walk is a transnational, historical, multi-dimensional, trans-religious and interdisciplinary phenomenon with various functions and consequences, which has been of special importance and prestige for a long time and is considered a super event. Pilgrimage rituals with this size of population from different countries and cultures will definitely face damages. On this basis, it is necessary to have a sociological look at the harms that threaten it; So that we can prevent the consequences and destructive effects of damage by knowing them accurately and correctly and removing these damages. The damages that threaten the Arbaeen procession include "cultural differences and conflicts", "competition of Iranian processions" and "destruction of the traditional Iraqi Arbaeen pattern", "social damages", "customization", "extravagance and waste". , "environmental waste and pollution", "lack of attention to religious obligations", "existence of deviant sects", "Sunni-Shia divide" and "nationalization of Arbaeen".
Keywords: Arbaeen walk, pilgrim, sociological damage, Shiism, Imam Hussein, Iraq -
بررسی نقش قبایل عرب در رویدادهای علمی و فرهنگی جهان اسلام، از موضوعات مهم تاریخ اسلام است. در این پژوهش به مطالعه نقش این قبیله در رویدادهای تاریخی، جناح های سیاسی، جریان های فکری و عقیدتی و دستاوردهای فرهنگی جامعه اسلامی در دو قرن نخست این هجری پرداخته شده و زمینه ها، اسباب و آثار این مقوله مورد تحلیل قرار گرفته است. قبیله مذحج در زمان حیات رسول خدا صلی الله مسلمان شدند و گرایش آن ها به اسلام بی ارتباط با سوابق فرهنگی و مذهبی این قبیله در آستانه ورود به اسلام، تحولات داخلی جامعه اسلامی و تاثیرپذیری از مناطق مفتوحه نبوده است. این قبیله به دلیل برخورداری از طوایف متعدد، پراکندگی در قلمرو وسیع اسلامی و تمایلات و تعصبات قومی و محلی مذهبی و سیاسی رویکردهای متفاوتی نسبت به تحولات مهم تاریخ اسلام داشتند. به دلیل ماهیت این پژوهش، منابع تحقیق کتابخانه ای و اسنادی است و شیوه به کار رفته در آن جستجو مطالعه و تحلیل داده ها است. بر اساس این منابع اصیل و معتبر مورد استفاده قرار گرفته است نیز ضرورت روش تحقیق علمی ایجاد می کند که از تحقیقات نوین برای رسیدن به تحلیل بیش تر استفاده شود و شیوه بیان مطالب مبتنی بر توسعه و تحلیل تاریخی است.
کلید واژگان: قبیله مذحج, عراق, شام, تحولات علمی و فرهنگی, علوم اسلامیInvestigating the role of Arab tribes in the scientific and cultural events of the Islamic world is one of the important topics of Islamic history. In this research, the role of this tribe in historical events, political factions, intellectual and ideological currents, and cultural achievements of the Islamic society in the first two centuries of this Hijri has been studied, and the contexts, causes, and effects of this category have been analyzed. The Mazhaj tribe became Muslims during the lifetime of the Messenger of God, may God bless him and grant him peace, and their tendency towards Islam was not unrelated to the cultural and religious records of this tribe on the verge of entering Islam, the internal developments of the Islamic society, and the influence of conquered areas. This tribe had different approaches to the important developments in the history of Islam due to having many clans, dispersion in the vast Islamic territory, and ethnic and local religious and political tendencies and prejudices. Due to the nature of this research, the research sources are library and documents, and the method used in that search is the study and analysis of data. Based on these authentic and authentic sources, it is necessary to use scientific research method to use modern research to achieve further analysis, and the way of expressing content is based on historical development and analysis.
Keywords: tribe Mazhaj, Iraq, Levant, scientific, cultural developments, Islamic sciences -
ماموریت ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران حفظ نظم و امنیت در حوزه استحفاظی روستاها، راه ها و کلیه مناطق غیرشهری، کنترل و مراقبت از مرزها بود. این سازمان در آغاز و طول جنگ تحمیلی، گذشته از انجام امورات محوله و درگیری مستقیم با نیروهای متجاوز عراقی، در تامین نظم و امنیت مناطق جنگی و مقابله با احزاب غیرقانونی هم بسیار موثر بود. هدف این تحقیق بررسی تغییرات ساختاری ژاندارمری در 8 سال جنگ با رژیم بعثی عراق است.این پژوهش با بهره گیری از اسناد، منابع کتابخانه ای و مصاحبه با فرماندهان ژاندارمری در پی پاسخگویی به این سوال اصلی است که ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در برابر حملات مرزی عراق چه تغییرات استراتژیک و نوآورانه در ساختار سازمانی خود انجام داده است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که ژاندارمری با شروع جنگ تحمیلی به عنوان اولین نیروی درگیر در مقابل دشمن بعثی، با تکیه بر نوآوری و انجام اقدامات ابتکاری در ساختار سازمانی خود مانند ایجاد قرارگاه اروند، تقویت و گسترش گردان های مرزی و همچنین ایجاد یگان های رزمی غیرسازمانی مجهز به سلاح سنگین در گستره وسیع مرزی خوزستان، کردستان، آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه با نیروهای عراقی درگیر شد که قبل از آن زمان به جز پاسگاه های مرزی، نیرو و ابزاری برای مقابله با تجاوزات مرزی نداشت.
کلید واژگان: ژاندارمری, گردان های مرزی, رزمی و غیرسازمانی, عراقThe mission of the Gendarmerie of the Islamic Republic of Iran was to maintain order and security in the field of protecting villages, roads and all non-urban areas, controlling and guarding the borders. At the beginning and during the imposed war, this organization was very effective in ensuring order and security in the war zones and dealing with illegal parties, apart from carrying out the assigned tasks and directly fighting with the invading Iraqi forces. The purpose of this research is to examine the structural changes of the Gendarmerie in the 8 years of war with the Baathist regime in Iraq.Using documents, library sources and interviews with gendarmerie commanders, this research seeks to answer the main question: what strategic and innovative changes did the gendarmerie of the Islamic Republic of Iran make in its organizational structure against the Iraqi border attacks? The findings of the research indicated that the Gendarmerie started the imposed war as the first force engaged against the Baathist enemy, relying on innovation and carrying out innovative measures in its organizational structure, such as the establishment of the Arvand base, the strengthening and expansion of the border battalions, as well as the creation of non-organizational combat units. Equipped with heavy weapons, he engaged with the Iraqi forces in the vast border area of Khuzestan, Kurdistan, West Azerbaijan, Ilam and Kermanshah, which before that time had no force and means to deal with border aggressions except border posts.
Keywords: gendarmerie, border, combat, non-organizational battalions, Iraq -
انقلاب اسلامی ایران تحول اساسی در حرکت های اسلامی ضد نظام های دیکتاتوری ایجاد کرد. کشور عراق به سبب همسایگی و حضور فعال و قدرتمند شیعیان به سرعت تحت تاثیر انقلاب اسلامی قرار گرفت که در این میان نقش آفرینی خاندان های برجسته شیعی همچون صدر و حکیم قابل توجه است. بر این اساس در این پژوهش به دنبال واکاوی ارتباط آیت الله محمدباقر صدر با امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران هستیم که در پی آن، این مناسبات چه تاثیری در فعالیت حزب الدعوه الاسلامیه و فضای سیاسی اجتماعی عراق داشت. یافته های پژوهش که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-تحلیلی است، نشان می دهد که آیت الله صدر از زمان تبعید امام خمینی به عراق ارتباط خود را با ایشان برقرار ساخت و مکاتبات سیاسی میان آنها حاکی از مناسبات مستحکم دارد. در ادامه نیز الهام گیری آیت الله صدر از انقلاب اسلامی ایران و تلاش برای مبارزه با نظام بعث عراق هرچند درنهایت به درگیری جدی با حاکمیت و شهادت ایشان منجر شد؛ لیکن عدم مشروعیت حکومت صدام را نمایان ساخت و موجبات رویش حرکت های شیعی معارض با حکومت وقت را فراهم ساخت.کلید واژگان: محمدباقر صدر, انقلاب اسلامی, امام خمینی, عراق, ایرانIran's Islamic Revolution created a fundamental change in Islamic movements, against dictatorial regimes. The country of Iraq was quickly affected by the Islamic Revolution due to its neighborhood and the active and powerful presence of Shiites, among which the role of prominent Shiite families such as Sadr and Hakim is noteworthy. Based on this, in this research, we seek to analyze the relationship between Ayatollah Mohammad Baqer Sadr and Imam Khomeini and the Islamic Revolution of Iran, after which, what effect did these relationships have on the activities of Hizb al-Dawah al-Islamiya and the political-social atmosphere of Iraq. The findings of the research, which is based on library studies and with a descriptive-analytical approach, show that Ayatollah Sadr established his relationship with Imam Khomeini since his exile to Iraq, and the political correspondence between them indicates strong relations. In the following, Ayatollah Sadr's inspiration from the Islamic Revolution of Iran and his efforts to fight against the Baath regime in Iraq eventually led to a serious conflict with his sovereignty and martyrdom. But it exposed the illegitimacy of Saddam's government and caused the rise of Shiite movements against the government of that time.Keywords: Mohammad Bagher Sadr, Islamic Revolution, Imam Khomeini, Iraq, Iran
-
منابع اسماعیلی و ضد اسماعیلی در نحوه ترسیم شخصیت «داعیان» اسماعیلی سخت متفاوت اند. از نظر نویسندگان اسماعیلی، داعیان مومنانی نجیب، مهربان و متدین بودند که پیام واقعی اسلام را تبلیغ می کردند؛ حال آنکه از نگاه بدخواهان، شرورانی شوم و بی وجدان بودند. با این حال، همه در یک ویژگی اتفاق نظر داشتند؛ داعیان عموما بااحتیاط و ناشناس و به دور از چشم کنجکاو مقامات متخاصم فعالیت می کردند. بنابراین شعر «خالو محمود علی» اسماعیلی که مربوط به قرن یازدهم قمری/ هفدهم میلادی است و در این مقاله ویرایش و تحلیل شده، موردی نادر است. شاعر در دوره ای که تقریبا چیزی از اسماعیلیان نمی دانیم، اشخاص برجسته جماعت اسماعیلی را در مکان هایی پراکنده در سراسر خراسان، قهستان، بدخشان، عراق، ترکستان و هندوستان بر شمرده است. در این مقاله به نسخ خطی موجود شعر پرداخته ایم؛ همچنین با ارایه تصحیح انتقادی اثر، از عناصری در شعر که انعکاس گونه ادبی «دعای تقرب» اند، بحث کرده ایم و نیز آنچه را که درباره خود شاعر استنباط کرده ایم، مورد تحلیل قرار داده ایم.
کلید واژگان: اسماعیلی, تقیه, رازیانه سرخ, داعی, دعای تقرب, خراسان, قهستان, بدخشان, عراق, ترکستان, هندوستان, ایران دوره میانهIsmaili and anti-Ismaili sources differ dramatically in how they depict the Ismaili “inviters” (dāʿīs). To Ismaili authors, the inviters were noble, kind, and pious believers who propagated the true message of Islam, while to their detractors the inviters were sinister, unscrupulous villains. However, all agreed on one feature: the inviters generally worked discreetly and anonymously, far from the prying eyes of hostile authorities. Thus, the 11th/17th-century poem of the Ismaili Khālū Maḥmūd ʿAlī, edited and analyzed in this article, is a rarity. The poet enumerates Ismaili notables in locations scattered throughout Khurāsān, Quhistān, Badakhshān, ʿIrāq, Turkistān, and Hindūstān in a period in which we know almost nothing about the Ismailis. The article discusses the existing manuscripts of the poem and its prosody. It continues by providing a critical edition, discusses elements in the poem that reflect the literary genre of “prayers of proximity” (duʿā-yi taqarrub), and analyzes what we can deduce about the poet himself.
Keywords: Ismaili, pious circumspection (taqīyyah), Scarlet Pimpernel, inviter (dāʿī), prayers of proximity (duʿā-yi taqarrub), Khurāsān, Quhistān, Badakhshān, ʿIrāq, Turkistān, Hindustān (India), Shāh ʿAbbās II -
سقوط ساسانیان ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران را دگرگون کرد. تغییر مالکیت زمین یکی از نتایج این سقوط بود. با وجود اهمیت این موضوع تاکنون به تغییر مالکیت زمین پس از فتوحات مسلمانان در منطقه سواد (عراق) کمتر پرداخته شدهاست. پرسش اصلی پژوهش این است که چه نوع زمینهایی در سواد وجود داشت و بعد از تسلط مسلمانان بهویژه در دوره سه خلیفه اول، مالکیت این زمینها چه تغییراتی کرد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که در سواد مالکیت زمینها به صورت خالصه، تیول، موقوفه، شخصی، بطایح و موات بود. پس از پیروزی مسلمانان، مالکیت زمینهایی که به صلح فتح شده بود تغییر نکرد اما مالکیت زمینهای دیگر تغییر کرد و به صورت صوافی، وقف، اقطاع و اراضی خراجی درآمد. البته تصمیم هر یک از خلفا در این زمینه متفاوت بود.
کلید واژگان: خلفای راشدین, ساسانیان, سواد, عراق, فتوحات, مالکیت زمینThe fall of the Sassanids changed the political, economical, social and cultural structures of Iran’s society. Changing land ownership was one of the consequences of this fall. Despite the importance of this issue, land ownership changes after the Muslim conquests of Savad (Iraq) have been less considered. The main question of this study is what kind of lands were in Savad and after the dominance of the Muslims, specifically during the period of the first three caliphs’ period, what were the changes of these lands’ ownership? Findings of the study indicate that land ownership of Savad was as Khaleseh (pure), Teuol, Endowment (Waqf), Private, Gift and Mavat (dead land). After the Muslim’s victory, the ownership of the lands that were conquered in peace did not change, but others did and became in the form of savafi, Endowment (waqf), Iqta' and tributary (Kharāj) lands. Although, the decisions of each of the Caliphs were different in this regard.
Keywords: The Rashidun Caliphs, Sassanid, Savad, Iraq, Conquests, Land ownership -
The Hashemite family ruled Makkah al-Mukarramah (Mecca) since the tenth century. Their descendants ruled Iraq from 1920 to 1958. In Iraq, J. Brian Cooper served King Fayṣal I as the official architect. In this capacity, he designed and supervised the construction of a mausoleum (1936), a parliament building (1951-1957), and a palace (1956-1957, currently known as “the Republican Palace”). Eleven members of the Hashemite family are buried in the mausoleum, under a dome with turquoise tiles (Mackey 2002, 121). The Hashemite family's architectural projects demonstrate a multi-faceted, cosmopolitan, and diverse set of influences (not merely British, or Abbasid, or Ottoman, or pan-Arab—rather, all of them), as shall be substantiated by our discussion of the Royal Mausoleum (maqbara malikiyya) in Baghdad. The Hashemite mausoleum’s central dome with turquoise tiles, the scale of the whole complex, and its function, all allude to Great Britain's Royal Burial Ground at Frogmore (consecrated 23 October 1928), which was still under construction when the construction of the mausoleum in Baghdad was proposed. This article draws on twentieth-century publications (ephemera, the trade press) and newsreels to connect Cooper’s design with diverse design influences within Iraq, as well as from Great Britain, the Ottoman Empire, and the Kingdom of Egypt, underscoring colonial aspects, Iraq’s status as a post-Ottoman jurisdiction, and connections between the Arab states in their post-colonial stage.Keywords: Archaeology, Baghdad, Egypt, Great Britain, Hashemite family, Iraq, khedive, Kingdom of Egypt, Ottoman, Royal Mausoleum
-
واکاوی منابع رجالی متقدم، بیانگر نقش برجسته اصحاب ایرانی و عراقی امام حسن عسکری (ع) در تبیین، تدوین و تداوم اندیشه امامیه است. در این پژوهش، جایگاه علمی، اجتماعی و وضعیت فکری و اعتقادی اصحاب ایرانی و عراقی امام عسکری (ع) با استفاده از روش وصفی تحلیلی و به شیوه تطبیقی بررسی شده است. برای این منظور، پس از شناسایی ملیت اصحاب و ارایه آماری از تعداد آنها، جایگاه علمی، تالیفات، جایگاه اجتماعی و وضعیت فکری و اعتقادی اصحاب آن حضرت بیان شده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که از لحاظ کمی، هرچند تعداد اصحاب ایرانی کمتر بوده، اما آثار علمی آنها بیشتر بوده و فراوانی نگارش کتب مربوط به مباحث فقهی، کلامی و ردیه نگاری توسط آنها، بیانگر اهتمام اصحاب ایرانی در حفظ مبانی اعتقادی شیعیان و انتقال صحیح آموزه های شرعی است. در زمینه فکری و اعتقادی نیز در اثر تلاش مشایخ شیعه ایرانی و مبارزه با نفوذ جریان های انحرافی و غالیانه، افراد کمتری از اصحاب ایرانی دچار انحراف شده اند. همچنین، به نظر می رسد، تعداد زیادتر وکلای ایرانی و کسانی که موفق به رویت امام زمان (ع) شدند، نسبت به اصحاب عراقی، به دلیل ضرورت این امر و به جهت دوری از امام (ع) و عدم دسترسی به آن حضرت بوده است.
کلید واژگان: اصحاب, امام حسن عسکری(ع), راویان, ایران, عراقThe analysis of primary religious sources displays the outstanding role of Iranian and Iraqi companions of Imam Hasan Askari (A.S) in explaining, compiling and perpetuating the thoughts of Imamieh. In this research, the scientific, social, intellectual and religious status of the Iranian and Iraqi companions of Imam Askari (A.S) has been comparatively investigated relying on the descriptive-analytical method. For this purpose, after identifying the nationality of the Companions and providing statistics on their number, their scientific position, their compilations, their social status. Moreover, the intellectual and religious status of the Companions of that Holiness have been stated. The studies clarify that in terms of quantity, although the number of Iranian Companions was less, but their scientific works were more and the frequency of books related to the jurisprudence, theology and refutation written by them, shows the efforts of Iranian Companions in preserving the fundamentals of Shia beliefs and the correct transmission of religious instructions. In regard with the thought and belief, fewer Iranian Companions have deviated as a result of the efforts of Iranian Shiite sheikhs and the fight against the influence of deviant and exaggerated currents. Moreover, it seems that the greater number of Iranian lawyers and those who managed to see Imam Zaman (PBUH) compared to the Iraqi Companions, was due to the necessity of this matter and staying away from Imam and lack of access to him
Keywords: companions, Imam Hasan Askari (A.S), narrators, Iran, Iraq -
نشریه تاریخ، پیاپی 63 (زمستان 1400)، صص 209 -234تبلیغات از عرصه های مهم ارتباطات جوامع است از این رو در حوزه های مختلف از جمله حوزه های سیاسی و حاکمیتی در ادوار مختلف همواره مورد توجه قرار داشته است. امویان نیزبرای ایجاد مشروعیت، دستیابی به قدرت و حفظ حاکمیت سیاسی به خصوص در مقابل علویان (شیعیان)، از تبلیغات استفاده کردند. رویکردهای تبلیغاتی، توجه به حوزه ها و استفاده از ابزارهای گوناگونی است که به آن ماهیتی تبلیغاتی داده می شود. پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش که رویکردهای تبلیغاتی امویان چه حیطه ها یی را در بر می گرفت؟ به روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد، بسیاری از شیوه های تبلیغاتی توسط معاویه بنیان نهاده شد و خلفای بعد آن را ادامه دادند. رویکردهای تبلیغاتی امویان مشتمل بر رویکرد دینی، سیاسی، عاطفی-روانی و اقتصادی بود که با هدف تاثیر گذاری بر افکار و رفتار افراد و هدایت جامعه به اهداف مورد نظر امویان انجام می گرفت.کلید واژگان: تبلیغات, رویکرد, امویان, علویان(شیعیان). شام, عراقJournal of History, Volume:16 Issue: 63, 2022, PP 209 -234Propaganda is one of the important areas of communication of societies , therefore, it has always been considered in different fields, including political and governmental fields in different periods . The Umayyads also used propaganda to legitimize, gain power, and maintain political sovereignty, especially against the Alawites (Shiites) . Advertising approaches are attention to areas and the use of various tools that are given the nature of advertising. The present study answers the question: What were the areas of Umayyad propaganda approaches? It has been done in a descriptive-analytical method and with reference to library sources. The result of this research shows that many propaganda methods were founded by Muawiyah and continued by the later caliphs. The propagandistic approaches of the Umayyads included a religious, political, emotional-psychological and economic approach that was aimed at influencing the thoughts and behavior of individuals and leading society to the goals of the Umayyads.Keywords: propaganda, approach, Umayyads, Alawites (Shiites). Levant (Sham), Iraq
-
فصلنامه تاریخ اسلام، پیاپی 88 (زمستان 1400)، صص 197 -221
بطایح، نام سرزمینی در جنوب عراق است که در اثر طغیان دجله و جاری شدن آب در آن سرزمین و ماندگاری آن، در گذر زمان به باتلاق تبدیل شده بود. در سال های آغازین حکومت آل بویه در عراق، عمران بن شاهین سلسله شاهینیان را در این سرزمین بنیان نهاد. با اعلام استقلال شاهینیان، روابط خصمانه آنان و بویهیان آغاز گردید و نبردهایی بین آنان صورت گرفت که در بیشتر موارد، با اقتدار شاهینیان و ناکامی سلاطین بویهی همراه بود. پژوهش حاضر، بر اساس روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی و جغرافیایی دست اول، درصدد بررسی تاثیر جغرافیای بطایح در قدرت گیری شاهینیان و کامیابی آنان در رویارویی با آل بویه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که جغرافیای طبیعی بطایح، نقشی کلیدی در اقتداریابی شاهینیان و تقابل ایشان با آل بویه داشت؛ زیرا بطایح به سبب موقعیت جغرافیایی و برخورداری از پدیده های طبیعی چون: باتلاق ها، نیزارها و تنگه ها و پناه بردن شاهینیان به آنها، همواره موجب پیروزی شاهینیان در نبردهایشان با امیران بویهی می شد و همین امر، به اقتدار و تبدیل شدن آنها به یک قطب سیاسی در مرکز قلمرو جهان اسلام انجامید.
کلید واژگان: بطایح, آل بویه, شاهینیان, عراق, جغرافیای طبیعیHostory of Islam, Volume:22 Issue: 88, 2022, PP 197 -221Batayeh is the name of a land in south of Iraq which had changed into a mire through the passage of time due to the overflow of Tigris river and stoppage of water flow. At the beginning of the Buyid government in Iraq, Omran Ibn e- Shahin established Shahinid dynasty in this land. After the announcement of dependency of this dynasty, their enmity with the Buyids initiated and some wars happened among them which mostly led to the failure of Buyids. The present research based on descriptive-analytical method and taking advantage of the historical and geographical primary sources is to investigate the effect of the geography of Batayeh on the authority of Shahinids and their success in dealing with the Buyids. The findings of research clarify that the natural geography of Batayeh was considerably effective on the triumph of Shahinids. The geographical position of Batayeh and its natural phenomena including mires, canebrakes, canyons and use of them as a refuge led to the success and authority of this dynasty and finally, their change into a political pole in the center of the world of Islam
Keywords: Batayeh, Buyids, Shahinids, Iraq, natural geography -
تیمور بختیار پس از برکناری از ریاست ساواک، به مخالفت با محمدرضاشاه برخاست و پایگاهی در عراق برای مبارزه مسلحانه ایجاد کرد و تلاش کرد مردم نواحی غربی ایران را جذب تشکیلات خود نماید. هدف این تحقیق این است که نقش مردم ایلام را به عنوان یکی از نخستین گروه هایی که در اواخر دهه 40 هجری شمسی به مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی پرداختند تبیین کند. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که دلایل و پیامدهای امنیتی گرایش گروه هایی از مردم ایلام به تیمور بختیار چه بود؟ یافته های پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد منتشر نشده ساواک انجام گرفته، حاکی از آن است که افزایش آگاهی مردم ایلام از شرایط کشور از طریق مراوده با شهرهای نجف و کربلا و نیز ظلم و تعدی ساواک و نیروهای امنیتی رژیم پهلوی در ایلام، بستر را برای مقابله با رژیم آماده کرده بود. در زمان شورش بختیار علیه شاه، مردم ایلام که خود توان سازمان دهی و تجهیز نیرو نداشتند تلاش کردند از فرصت پیش آمده بهره گرفته و به مقابله با رژیم پهلوی مبادرت ورزند؛ اما با توجه به این که شورش بختیار از بن مایه های نظری و مذهبی و سایر مولفه های یک جنبش سیاسی و اجتماعی تهی بود، پس از اقدامات اندک چریکی و ناامن کردن مرزها، در نهایت با قتل او در مرداد سال 1349 تشکیلات وی نیز متلاشی شد. ولی از نظر امنیتی، ساواک فضای خشونت آمیزی در منطقه ایجاد کرد و بسیاری از مردم ایلام که به وی پیوسته بودند، دستگیر، زندانی و برخی نیز اعدام شدند.
کلید واژگان: تیمور بختیار, شورش, عراق, امنیت, ایلامAfter being ousted from SAVAK, Timur Bakhtiar opposed Mohammad Reza Shah and established a base in Iraq for armed struggle, trying to attract the people of western Iran to his organization. The purpose of this study is to explain the role of the people of Ilam as one of the first groups that fought in the armed struggle against the Pahlavi regime in the late 1940s. The main question of the present study is what were the security reasons and consequences of the tendency of some groups from Ilam to Timur Bakhtiar? The findings of the study, which was conducted by descriptive-analytical method and based on unpublished documents of SAVAK, indicate that increasing the awareness of the people of Ilam about the situation in the country through interaction with the cities of Najaf and Karbala and the oppression of SAVAK and Pahlavi regime security forces in Ilam had prepared the ground for confronting the regime. During Bakhtiar's revolt against the Shah, the people of Ilam, who were not able to organize and equip their own forces, tried to seize the opportunity and confront the Pahlavi regime; However, due to the fact that Bakhtiar's revolt was devoid of theoretical and religious foundations and other components of a political and social movement, after a few guerrilla actions and insecurity of borders, his organization was finally disbanded with his assassination in August 1349. But in terms of security, SAVAK created a violent atmosphere in the region, and many people in Ilam who joined it were arrested, imprisoned and some were executed.
Keywords: Timur Bakhtiar, Revolt, Iraq, Security, Ilam -
یکی از برجسته ترین طرح های وحدت عربی پس از جنگ جهانی اول، طرح اتحاد هلال الخصیب بود که کشورهای عراق، اردن، سوریه، فلسطین و لبنان را دربرمی گرفت. پس از برپایی حکومت پادشاهی عراق، ملک فیصل و ناسیونالیست های پیام آور وحدت عربی این برنامه را دنبال کردند، ولی باوجود کوشش های حاکمان عراق این طرح با ناکامی روبه رو شد. پرسش اصلی این پژوهش این است که چرا طرح وحدت هلال خصیب با ناکامی روبرو شد؟ فرضیه پژوهش بر این امر استوار است که اگرچه حاکمان عراق تلاش فراوانی برای تحقق وحدت عربی انجام دادند، ولی به علت مخالفت از داخل، رقابت کشورهای عرب با یکدیگر و مخالفت قدرت های بزرگ این طرح تحقق نیافت. این پژوهش با تحلیل اطلاعات کتابخانه ای نشان می دهد مجموعه ای از انگیزه های ایدیولوژیک، ژیوپلیتیک و اقتصادی به همراه مشکلات داخلی و مسایل خارجی حکومت پادشاهی عراق را به سوی وحدت عربی سوق داد. ملک فیصل، نوری سعید، نخست وزیر عراق و نایب السلطنه عبدالاله مهم ترین کسانی بودند که در راستای وحدت هلال خصیب تلاش کردند، اما به علت شرایط ناهمگون داخلی کشورهای عربی، رقابت آن ها بر سر کسب رهبری جهان عرب، رقابت بریتانیا و فرانسه دو بازیگر اصلی خاورمیانه عربی با یکدیگر و ترس این دو از شکل گیری یک کشور نیرومند عرب در منطقه، طرح وحدت هلال خصیب شکست خورد.کلید واژگان: وحدت عربی, هلال الخصیب, عراق, ملک فیصل, نوری سعید, عبدالالهOne of the most prominent plans for Arab unity after World War I was Fertile Crescent Unity, which included Iraq, Jordan, Syria, Palestine, and Lebanon. After establishing the Iraqi monarchy, King Faisal and the nationalist messengers of Arab unity pursued this plan, but despite the efforts of the Iraqi rulers, the plan failed. The main question of this research is why the plan of unity of the Fertile Crescent failed? The research hypothesis is based on the fact that although the Iraqi rulers made great efforts to achieve Arab unity due to internal opposition, Arab rivalry with each other, and the great powers’ opposition, this plan did not materialize. By analyzing library information, this study shows that a set of ideological, geopolitical, economic motives led the Iraqi monarchy towards Arab unity. King Faisal, Iraqi Prime Minister Nuri al-Said, and vice-regent Abd al-Ilah were the most important figures who worked for the Fertile Crescent Unity. However, due to the heterogeneous internal conditions of the Arab countries, their rivalry for the leadership of the Arab world, the rivalry between Britain and France, the two main players in the Arab Middle East, and their fear of forming a strong Arab state in the region, the plan to unite the Fertile Crescent failedKeywords: Arab Unity, Fertile Crescent, Iraq, Faisal I of Iraq, Nuri al-Said, Abd al-Ilah
-
ایلام دارای بیشترین مرز خشکی با کشور عراق است و این امر کنترل مرزهای ایلام را دشوار می کند. در دهه های اخیر مسئله مبارزه با قاچاق کالا به عنوان یکی از پدیده های مضر اقتصادی همواره از دغدغه های مهم حکومت مرکزی و نیروهای نظامی و انتظامی محلی بوده است. از همین رو پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد، درصدد پاسخ به این سوال است که در عصر پهلوی اول، نیروهای نظامی و عوامل دخیل در امر مبارزه با قاچاق کالا از چه تدابیری برای مبارزه با قاچاق بهره برده اند؟ و این تدابیر و اقدامات تا چه میزان موفقیت آمیز بوده است؟ یافته ها نشان می دهد عملکرد حکومت مرکزی و نیروهای نظامی محلی در مبارزه با قاچاق کالا از کارآمدی لازم برخوردار نبود؛ به طوری که اصلی ترین راهکار برای مبارزه با ورود کالاهای قاچاق به ایلام، یعنی مسلح نمودن همه ی عوامل درگیر با مسئله قاچاق کالا در پاره ای از موارد درگیری های ناخواسته را به وجود آورد و سبب ناآرامی هایی در منطقه شد. همچنین عدم آموزش صحیح نیروها، در برخی موارد خلع سلاح آن ها را در پی داشت و بعضا قاچاقچیان با استفاده از همان سلاح ها، اموال و اماکن دولتی را غارت می کردند. استفاده از مخبرین یکی دیگر از راه های مقابله با قاچاقچیان بود که این شیوه باوجود برخی ایرادات، از موفقیت بیشتری برخوردار بود.کلید واژگان: پهلوی اول, قاچاق, ایلام, نظامیان, عراقIlam has the largest land border with Iraq, making it difficult to be controlled. In recent decades, fighting against contraband as a destructive economic phenomenon in this region has always been a concern for the central government as well as the local military and disciplinary forces. The present study, with a descriptive-analytical approach and relying on the documents, sought to identify the measures taken by the military forces and other involved agents of the first Pahlavi government in combatting contraband. The findings show that the performance of the central government and local military forces in this regard was not efficient enough as the main strategy to resist the entry of contraband into Ilam, which was to arm all officials involved in the job, led to unintended conflicts and unrest in the region. Furthermore, because of inadequate training of some forces, they were in some cases disarmed by contrabandists who sometimes used the same weapons to loot government property and places. The use of informants was another way to confront smugglers, which was more successful despite some shortcomings.Keywords: First Pahlavi, contraband, Ilam, military forces, Iraq
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.