به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "miracle" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «miracle» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی miracle در مقالات مجلات علمی
  • رمضان علی مردانی، حامد خانی*، مهدی افچنگی، محمدعلی میر

    این باور در میان مسلمانان رواج گسترده دارد که خداوند را نامی پنهان از همگان است، جز خواص کسی از آن آگاه نیست، هرکه بتواند خدا را با یادکرد آن بخواند سریع به خواسته اش می رسد، و تصرفات خارق العاده در عالم هستی تنها با کاربرد آن ممکن می شود. مسلمانان از گذشته های دور این نام را «اسم اعظم» خوانده، و درباره ماهیت و خواص و نحوه کشف و کاربرد آن سخنان متفاوت گفته، و حکایات بسیار نقل کرده اند. مطالعه پیش رو کوششی به منظور مرور و دسته بندی همین آراء و بازنمون دورنمایی از نگرش های رایج در فرهنگ اسلامی به اسم اعظم است؛ کوششی که می تواند گامی نخستین برای بازشناسی تاریخ انگاره اسم اعظم در فرهنگ اسلامی تلقی شود. در مقاله بی آن که از خاستگاه انگاره یا سیر تحول درک ها از آن در گذر زمان بحث شود، شواهد مختلف توجهات مسلمانان به اسم اعظم را مرور، و از خلال نقل حکایت ها، اقوال تفسیری، مواعظ اخلاقی و نظریه پردازی های متکلمانه و فیلسوفانه آراء درباره اسم اعظم را در آثار پراکنده بازشناسی و تبیین می کنیم. چنان که خواهیم دید، انگاره اسم اعظم در تاریخ طولانی خود در فرهنگ اسلامی از جایگاه کارگزار خدا تا شیوه ای سحرگونه برای تصرفات عظیم و کلان در هستی، و از مصادیقی آشکار به مصادیقی پنهان و رازآلود گراییده، و موضوع بحث های متکلمانه و ایدیولوژی های مختلف مذهبی گردیده است.

    کلید واژگان: تاریخ انگاره اسم اعظم, اسماءالحسنی, اعجاز, آیات, رازگرایی
    Ramazanali Mardani, Hamed Khani (Farhnag Mehrvash) *, Mahdi Afchangi, Mohammadali Mir

    It is a widespread belief among Muslims that God has got a name which is unknown to almost everybody, hence only a very few and limited number of people might be aware of it. It is such that one who remembers God or calls on him through pronouncing His rarely known but miraculous name will soon find his desire fulfilled, hence miraculous jobs may be accomplished in the world of creation only through pronouncing it. Muslims have since called it the Greatest Divine Name (ism-e A`zam) and have written a lot on how to obtain it, and its various functions, coupled with many related anecdotes. The present work surveys an overview and presents a classification of such conjectures, with an outlook unto its nature, hence an attempt to take an initial step to formulate a conception of the Greatest Divine Name in Islamic culture and teachings. Without overlooking its nature or  historical process of identification, the present work attempts to piece together Muslims' attention to it, all drawing upon reliable anecdotes, exegetical comments, moral hints, and theological and philosophical views as scattered here and there in various works. It will then make a ground for reviewing various views of the phenomenon of the Greatest Divine Name, with the historical trends that fostered ahead any of them, together with their socio-cutural background.

    Keywords: Naming, history of the Greatest Divine Name, the Noblest Divine Names, miracle, signs, magic, occultism
  • مهناز کوهی*، محمدعلی چلونگر

    دلایل نگاری در سیره نبوی (ص) به بررسی گزارش هایی می پردازد که به طور ویژه بر نشانه های پیامبری حضرت محمد (ص) به عنوان دلیلی برای اثبات نبوتش متمرکز شده اند. نوع پرداختن این نویسندگان به نشانه های پیامبری حضرت محمد (ص)، نشان می دهد که چه مولفه هایی در این گونه از سیره نگاری پیامبر مورد توجه آنها بوده، و این امر تا حد زیادی بر اساس مکتب کلامی و یا حدیثی این نویسندگان صورت پذیرفته است. اولین اثری که از اندیشمندان اسماعیلی در این موضوع ارایه شده، کتاب اعلام النبوه اثر ابوحاتم رازی (م322 ق) است. پژوهش حاضر به روش توصیف و تحلیل تاریخی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی پاسخگویی به این سوال است که ابوحاتم رازی به عنوان یک متکلم مشهور اسماعیلی، به کدام مولفه های دلایل نگاری نبوی توجه نشان داده و آیا از این نظر با نویسندگان غیراسماعیلی تفاوتی دارد یا نه؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد که ابوحاتم با تقسیم بندی نشانه های پیامبری حضرت محمد به دلایل و معجزات، فاعلیت پیامبر را در این امر به طور خاص مورد توجه قرار داده و از این نظر مشابه متکلمان و متفاوت از محدثان عمل کرده است. اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش در این نکته نهفته است که کتاب ابوحاتم رازی، کهن ترین اثر اسماعیلی در موضوع موردبحث بوده و تاکنون از نظر نوع نگاه او به معجزات و نشانه های پیامبری حضرت محمد (ص)، موضوع هیچ تحقیقی قرار نگرفته است.

    کلید واژگان: دلائل نگاری, اعلام النبوه, ابوحاتم رازی, اسماعیلیان, معجزه, دلائل
    Mahnaz Koohi *, MuhammadAli Chelongar

    Dalaelgraphy of Nabavi (PBUH) examines books that focus specifically on the signs of the prophethood of the Prophet Muhammad (PBUH) as evidence for his prophethood. The way these writers deal with the prophetic signs of the Prophet Muhammad (pbuh) shows what components of the Prophet's biography are of interest to them in this genre, and this is largely based on the theological or hadith school. These authors are done. The first work of Ismaili thinkers on this subject is the book by Abu Hatem Razi (322 AH).The present study seeks to answer the question that Abu Hatam Razi, as a prominent Ismaili theologian, has paid attention to which components of prophetic reasoning and whether he is different from other non-Ismaili writers in this regard or not? The answer obtained shows that the Ismaili views on prophetic reasoning were not significantly different from the authors of other schools, including muhaddithin, Zaidi theologians, Mu'tazilites, and Ash'arites. The importance and necessity of this research lies in the fact that the book of Abu Hatem Razi was the oldest Ismaili work on the subject and so far no research has been done on this subject.

    Keywords: Dalaelgraphy, Alam al Nabovvah, Abu Hatem Razi, Ismailis, miracle, Dalael
  • امیرحسین حاتمی
    کرامات اولیا یکی از مهم ترین مسائل مورد بحث در مجادلات دینی- کلامی متکلمان و اندیشمندان مسلمان از قرون نخستین اسلامی تا کنون بوده است. کرامت، در مفهوم عام و وسیع کلمه به معنای امکان وقوع خوارق عادات به دست غیر نبی (ولی صاحب ولایت) است. از این منظر کرامت و معجزه (خرق عادت به دست نبی) در خارق العاده بودن مشترک اند، اما از نظر فاعل متمایز ند؛ فاعل یکی ولی و فاعل دیگری نبی است. اما آن چه درباره مفهوم کرامت، بیش از هرچیز دیگر، محل مناقشه بوده امکان وقوعی و وقوع خوارق عادات به دست شخصی غیر از نبی است. عموم ملل و نحل و مذاهب و فرق اسلامی چنین امکانی را تایید و حتی گروهی نظیر متصوفه بر آن تاکید ورزیده اند. اما در این میان یک استثنای بزرگ وجود دارد: معتزله. به باور معتزلیان ازآنجا که کرامات تفاوت ماهوی با معجزات ندارند، می توانند نافی دلالت معجزات باشند، که به باور متکلمان دلیل تصدیق نبوت انبیایند. تحقیق پیش رو با تکیه بر تحلیل چند منبع متقدم مکتب معتزله به دنبال یافتن چرایی این موضع آنان در دو بخش «امکان وقوعی» و «وقوع کرامات» است. بر بنیاد یافته های پژوهش، رد و انکار امکان و وقوع کرامات از سوی معتزله، بیش از هر چیز ریشه در مبانی فکری و معرفتی آنان دارد؛ درواقع اندیشه آنان بر بنیادهایی استوار است که در چارچوب آنها نمی توان به آسانی به امکان وقوع کرامات اولیا باور پیدا کرد.
    کلید واژگان: کرامت, معجزه, معتزله, اندیشه اسلامی
    Amir Hossein Hatami
    Kiramat of saints was one of the most discussed topics in Islamic thought kiramat in general means the possibility of occurrence of a marvel by a person other than the Prophet (Valli). Although Kiramat and mo’jiza (miracle) are both marvels, one is done by the Valli (saint) and the latter by the Prophet. The possibility of the occurrence of Kiramat by a person other than the Prophet has always been a controversy. Generally, all Islamic sects have confirmed this possibility except for the Mu'tazilites. They believe that Kiramat and miracles do not have a significant difference, so they can eliminate the function of miracles (which prove the prophecy of the prophets). This research is based on several important sources of Mu'tazilites, seeks to find out the reason for the Mu'tazilite’s point of view. It seems that denying the possibility of occurrence and occurrence of Kiramat, by Mu’tazilite has been rooted in their intellectual and epistemological bases.
    Keywords: Kiramat, saints, miracle, Mutazilites, prophets
  • وحیده حیران، مهدی یکه خانی
    در تشیع امامی، وجود کرامات برای امامان شیعه(ع)، اعتقادی مسلم بوده و درباره آن کتاب ها نوشته شده است. منابع، کرامات متعددی از امام هادی(ع) گزارش کرده اند که تعدادشان بسیار است. کرامت امام هادی(ع) و شعبده باز هندی، یکی از این کرامات است. این کرامت، اولین بار در کتاب هدایه الکبری خصیبی (م 334ق) که متهم به ارتباط با نصیریه (غلات) است، نقل شده است. بررسی روایات منسوب به اهل بیت(ع)، خصوصا روایاتی که مربوط به سیره ائمه(ع) است، موجب ارزیابی و برداشت عالمانه تر از سیره معصومین(ع) و دفع حمله مخالفان می گردد.
    این نوشتار، ابتدا به نقل این گزارش در کتاب های هدایه الکبری خصیبی و الخرائج راوندی (م 573ق) پرداخته و سپس با بررسی سلسله سند، به نقد سندی و سیر تطور آن در منابع مختلف مبادرت نموده است و در نهایت، به نقد و ارزیابی محتوایی این روایت می پردازد.
    کلید واژگان: امام هادی(ع), کرامت, متوکل عباسی, شعبده باز هندی
    Vahideh Heiran, Mahdi Yekkekhani
    The issue of miracles for Shiite Imams has been an absolute belief and it has been written many books in relation to them. The sources have reported various miracles about Imam Hadi (PBUH) and the Miracle of Imam Hadi (PBUH) and Hindi magician is considered as one of them. This miracle was narrated in the book, Hedayat al-Kobra Khasibi (339 B. C) being suspected to having relationship with Nasiriyeh (extremists). The study of narrations attributed to the Prophet’s household particularly those related to the conduct of Imams leads the more scientific evaluation and interpretation pertaining to the conduct of infallible Imams (PBUT) and removing opposites’ attack. The present writing initially narrates this report in the books, Hedayat al- Kobra Khasibi and Al Ekhraj e- Ravandi (573 B. C) and subsequently, it endeavors to criticize the documents and investigates the process of its development in various sources and finally, it criticizes and evaluates the content of this narration.
    Keywords: Imam Hadi (PBUH), miracle, Motevakel Abbasi, Hindi magician
  • احمد خامه یار
    در برخی منابع تاریخی و روایی شیعه، معجزه های متعددی به امام علی علیه السلام نسبت داده شده است. اعتقاد به وقوع این معجزات در مکان هایی خاص، موجب شده تا بعدها در این مکان ها زیارتگاه هایی ایجاد شود که در این نوشتار، از آنها با عنوان «معجزه گاه های امام علی علیه السلام» یاد شده است. در کشور عراق، شماری از این دست زیارتگاه ها وجود دارد که مهم ترین آنها عبارت است از: «مشهد الشمس» در حله، «زیارتگاه جمجمه» در بابل، «مسجد براثا» در بغداد، و «قطاره» امام علی علیه السلام نزدیک کربلا. در این مقاله، ضمن معرفی مختصر هریک از این چهار معجزه گاه، تلاش شده است تا با تحلیل و مقایسه اقوال و روایات نقل شده در منابع روایی متقدم شیعه در باب معجزات امام علی علیه السلام و محل وقوع آنها، میزان اعتبار این معجزه گاه ها و انطباق آنها با این روایات بررسی شود. نتایج این بررسی نشان می دهد که در این منابع، تناقضات و اختلافات شدیدی در محل وقوع معجزاتی که مبنای شکل گیری این زیارتگاه ها بوده است، وجود دارد، به گونه ای که غالبا انطباق موقعیت جغرافیایی آنها را با اقوال و روایات موجود، با مشکل مواجه می سازد.
    کلید واژگان: امام علی علیه السلام, معجزه, زیارتگاه, عراق, روایات, شیعه
    Ahmad Khameyar
    Some historical sources and narration sources of the Shi’a attribute many miracles to Imam Ali (pbuh). The belief in the occurrence of such miracles led to building shrines in the places associated with them to which this paper refers as the places associated with the Miracle of Imam Ali. In Iraq, there are a number of shrines, the most important of which are, ‘’Mashhad-al-Shams’’ in Hilleh, ‘’Jomjomeh Shrine’’ in Babil, Buratha Mosque in Bagdad, and ‘’Qattarah’’ of Imam Ali near Karbala. Introducing a brief account of each of these four places, and analyzing and contrasting the narrated traditions in ancient Shiite narration sources on the Miracles of Imam Ali (pbuh), the paper tries to investigate the degree of the authenticity of these places and see whether or not these narrations apply to them. The results of this investigation show that there are many contradictions and differences concerning the place in which these miracles occurred, and which contributed to setting up these shrines, so that the geographical location of these places can hardly correspond to the existing narrations.
    Keywords: Imam Ali, miracle, shrine, Iraq, narrations, Shiah
  • منصور داداش نژاد
    شواهد النبوه عبدالرحمن جامی (د. 898 ق) از جمله کتاب های نگارش یافته توسط یکی از دانشمندان اهل سنت است که با ذوقی صوفیانه نگاشته شده است. جامی در این کتاب به زندگانی پیامبر (ص)، دوازده امام (ع) و اصحاب، با رویکرد دلائل نگارانه پرداخته و درباره امامان (ع)، همان گزارش هایی را ارائه کرده که بی کم و کاست در منابع شیعی یافت می شود. رویکرد این کتاب تقریبی است و به گستردگی به نقل معجزات، کرامات و خوارق عادات ائمه پرداخته است. روند یاد کردن از مناقب ائمه که از قرن چهارم در کتاب های نخستین صوفیان، آغاز شده بود، در قرن نهم با تدوین کتاب هایی همچون شواهدالنبوه کامل گشت، به گونه ای که یکسانی و مشابهت اطلاعات در زمینه زندگانی ائمه در دو گروه منابع شیعی و سنی مشاهده می شود. این مقاله با بررسی بخش زندگانی و کرامات دوازده امام (ع) در شواهدالنبوه و مقایسه آن با مطالب مندرج در کشف الغمه علی بن عیسی اربلی (د. 692)، دانشمند شیعی قرن هفتم، در صدد نشان دادن، همخوانی و یکسانی منابع اهل سنت و شیعیان در خصوص گزارش زندگانی ائمه برآمده است.
    کلید واژگان: جامی, شواهد النبوه, دوازده امام, دلائل نگاری
    ManṢŪr Dādāshnizhād
    Shawāhid al-Nabuwwa of ‘Abd al-Raḥmān Jāmī (d. 898/1492) is among the books written by one of the Sunnī scholars who has authored it with a Sufi taste. In this book, Jāmī has addressed the life of the Prophet (S.A.W.), the twelve Imams (A.S.), and the companions (ṣaḥāba) with a miracle-oriented approach and has presented precisely the same reports about the Imams (A.S.) that are found in Shī‘ī sources. The approach of this book is “approximate” and has widely narrated the Imams’ miraculous acts and supernatural feats. The trend of the Imams’ hagiography, started since fourth/tenth century in early Sufi books, was perfected in ninth/fifteenth century by the compilation of such books as Shawāhid al-Nabuwwa, in a way that a similarity is noticed in the data concerning the life story of the Imams in both Sunnī and Shī‘ī sources. Examining the part of life story and miraculous acts of the twelve Imams (A.S.) in Shawāhid al -Nabuwwa and comparing it with the contents of Kashf al-Ghumma of ‘Alī b. ‘Īsā Irbalī (d. 692/1106), the seventh/thirteenth century Shī‘a scholar, the present article is intended to show the conformity and similarity of the Sunnī and Shī‘ī sources concerning their reports on the life story of the Imams (A.S.).
    Keywords: Jāmī Shawāhid al Nabuwwa, twelve Imams, miracle, orientation
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال