به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Ismail I » در نشریات گروه « تاریخ »

تکرار جستجوی کلیدواژه «Ismail I» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • رضا قندهاری زاده، احمد کامرانی فر*، سهیلا ترابی فارسانی
    تاریخ نگاری اسماعیل رایین بر یک مبنای روش شناختی استوارشده است و دارای مولفه های قابل توجهی ست. ضعف رویکردهای علی- معلولی در تحلیل تحولات تاریخی، غلبه ی رویکرد سیاسی و وجود نوعی خلا در تاریخ نگاری او نسبت به مسایل اجتماعی و فرهنگی، برجسته شدن نوعی گرایش به روابط بین الملل در تاریخ نگاری او، نقش برجسته ی اسناد و مدارک با تکیه بر نوعی رفتار معطوف به افشاسازی، غلبه ی رویکرد توصیفی بر روش های تحلیلی عمیق، به دست دادن روایتی از تاریخ معاصر بر مبنای مناسبات استعماری و برخی مولفه های دیگر را می توان به مثابه ی اصول اصلی حاکم بر روش شناسی در تاریخ نگاری اسماعیل رایین برشمرد. علاوه بر این وجوه روش شناختی، از منظر محتوایی نیز تاریخ نگاری اسماعیل رایین نسبتی قابل توجه با نقش انگلستان در تاریخ معاصر ایران پیدا می کند به نحوی که می توان آن را تاریخ نگاری انگلیس محور نامید.در این پژوهش، دو مسئله در نسبت با تاریخ نگاری اسماعیل رایین مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. نخست مبانی روش شناختی در تاریخ نگاری او و دوم انگلیس محوری و بازتاب و جایگاه آن در روایت اسماعیل رایین از تاریخ معاصر؛ بنابراین، تلاش می-شود تا با روش تحلیلی و سنجش محتوایی آثار اسماعیل رایین، این دو وجه از تاریخ نگاری وی مورد تامل قرار بگیرد.طبق یافته ها، رایین به روشی اسنادی و مبتنی بر دیدگاه های افشاگرایانه و البته توصیفی و نه چندان تحلیلی و مبتنی بر انگاره های علی- معلولی، روایت خود از تاریخ معاصر ایران را به دست می دهد و تاریخ نگاری او یک تاریخ نگاری سیاسی بدون توجه به بسترهای اجتماعی- فرهنگی بوده و در رابطه با منظرهای روش شناختی علی رغم واقع گرایی در این زمینه، تاریخ نگاری او به جانب نوعی ناموزونی معطوف می شد.
    کلید واژگان: اسماعیل رائین, تاریخ نگاری, روش شناسی, انگلستان}
    Reza Ghandeharizadeh, Ahmad Kamranifar *, Soheyla Torabi Farsani
    Ismail Rain's historiographical structure is based on a methodological basis and has significant components. Weakness of causal approaches in analyzing historical developments, overcoming the political approach and the existence of a kind of vacuum in his historiography towards social and cultural issues, highlighting a tendency towards international relations in his historiography, prominent role of documents with Relying on a type of disclosure-oriented behavior, overcoming the descriptive approach to deep analytical methods,The acquisition of a narrative of contemporary history based on colonial relations and some other components can be considered as the main principles governing the methodology of Ismail Raine's historiography. In addition to the methodological aspects, Ismail Raine's historiography is significantly related to the role of Britain in the contemporary history of Iran, so that it can be considered as British-centered historiography.In this study, two issues will be examined in relation to the historiography of Ismail Ryan. The first is the methodological foundations of his historiography, and the second is the centralism of England and its reflection and place in Ismail Raine's account of contemporary history. Therefore, an attempt is made to consider these two aspects of his historiography through the analytical method and content measurement of Ismail Rain's works.
    Keywords: Ismail Raine, Historiography, Methodology, England}
  • سید مسعود شاهمرادی*

    یکی ازمسایل مهم دوران صفویه،سیاست مذهبی شاه اسماعیل دوم صفوی (984-985ق.) است.رویکرد اسماعیل دوم نسبت به مذهب تشیع سبب گردیده بسیاری او را سنی مذهب قلمداد نمایند.پژوهش حاضر ضمن نقد فرضیه ای که سیاست مذهبی اسماعیل دوم را ناشی از تعلق خاطر قلبی و باطنی او نسبت به مذهب تسنن می داند،فرضیاتی دیگر نظیر مشکلات روحی و روانی اسماعیل دوم بر اثر سالهای طولانی اسارت در قلعه قهقهه،تضعیف جایگاه عالمان شیعه و قزلباشان از سوی اسماعیل دوم و ملاحظات و سیاست های بین المللی اسماعیل دوم،را درباره علت سیاست مذهبی اسماعیل دوم و رویکرد او نسبت به تشیع مطرح می نماید که هریک به سهم خود سبب اتخاذ سیاست مذهبی ناهمگون با واقعیات حکومت و جامعه دوران صفوی ازسوی اسماعیل دوم گردیدند.مسئله این تحقیق بررسی رویکرد شاه اسماعیل دوم صفوی نسبت به مذهب تشیع است؛ هدف پژوهش نیز بیان زمینه ها و دلایل رویکرد اسماعیل دوم صفوی نسبت به تشیع و آشکار نمودن جنبه های کمتر دیده شده ازسیاست مذهبی او است.روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و استفاده ازمطالعات کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: صفویه, اسماعیل دوم, تشیع, تسنن}
    Seyyed Masoud Shahmoradi *

    One of the important issues of the Safavid era is the religious policy of Shah Isma'il II(984-985).Ismail II's approach to the Shia religion has led to consider him Sunni by many scholars.The present study criticizes the hypothesis that based Ismail II's religious policy on his true belief in Sunni religion and Suggests another theories, Like the Psychological problems of Isma'il II due to long years of bondage, the weak position of the Shiite scholars and Qizilbashs by Ismail II,and Ismail II's international policies, about the cause of Ismail II's religious policy and his approach to Shiism.These factors,each with their own share, caused Ismail II to adopt a religious policy that was inconsistent with the realities of Safavid era government and society.The issue of this research is to study Shah Iamail II`s approach to Shia religion. The aim of this research is to state the bases and reasons of Ismail II`s approach to Shia and unveiling less seen aspects of his religious policy. The research method is descriptive-analytic and use of library studies.

    Keywords: Safavid, Ismail II, Shiism, Sunni religion}
  • محمدحسین صادقی *، حسن حضرتی
    پس ازتشکیل دولت شیعی مذهب صفوی در آغاز سده دهم/شانزدهم معادلات سیاسی در غرب آسیا برهم خورد. تفاوت مذهبی میان صفویان و عثمانیان، نارضایی دولت عثمانی از تشکیل دولتی نیرومند در شرق قلمرو خویش، تبلیغات مذهبی صفویان در قلمرو عثمانی، ادعای عثمانیان مبنی بر سروری جهان اسلام و اختلافات سیاسی میان دو دولت، رویارویی عثمانیان و صفویان را اجتناب ناپذیر کرده بود. در فاصله سال های 9071003ه‍.ق/ 15011594م سیاست دولت عثمانی در برابر صفویان، حمایت از طریقت های صوفیانه همسو با عثمانیان و رویارویی مستقیم نظامی با صفویان بود. دولت عثمانی در زمان سلطان بایزید دوم، جهت مقابله با صفویان، به درخواست توقف تبلیغات مذهبی در قلمرو عثمانی از طریق نامه نگاری با شاه اسماعیل و حمایت از طریقت های صوفیانه همسو با خود، بسنده کرد. در زمان سلطان سلیم اول در کنار حمایت از طریقت های صوفیانه همسو با عثمانیان و با بهره گیری از فتواهای علمای عثمانی، رویارویی مستقیم نظامی با صفویان نیز در دستور کار قرار گرفت؛ سلطان سلیم بدین طریق توانست بحرانی که موجودیت سلطنتش را تهدید می کرد از میان بردارد. سیاست سلطان سلیم در برابر صفویان در دوره جانشینان وی نیز ادامه یافت.
    کلید واژگان: اسماعیل اول صفوی, بایزید دوم, سلیمان قانونی, سلیم اول, دولت صفوی, دولت عثمانی, مراد سوم}
    Mohammad Hosein Sadeghi *, Hasan Hazrati
    In the early 10th/16th century, with the formation of the Shiite-Safavid government, political equations in Western Asia collapsed. The religious difference between the Safavids and the Ottomans, dissatisfaction of the Ottoman government's with the formation of a strong government in the east of its territory, the religious propaganda of the Safavids in the Ottoman territory, the Ottoman claims to the dominance of the Islamic world, and the political disagreements between the two states, inevitably led to a confrontation between the Ottomans and the Safavids. During the years 907-1003 AH / 1501-1594, the policy of the Ottoman government against the Safavids was supporting of the Sufi orders who were in line with the Ottomans and a direct military confrontation with the Safavids. The Ottoman Sultans and the Ulamas noticed the danger that threatened their place by safavids and confronted this threat. The Ottoman state during the reign of Sultan Bayezid II, wrote several letters to the Shah Ismail, requesting the suspension of religious propaganda in the Ottoman territory, and then supporting the Sufi orders who were not in line with the Safavids. At the time of Sultan Salim I, along with the support of the Sufi orders who were in line with the Ottomans, and using the Ottoman Ulamas’ Fatwas, direct military confrontation with the Safavids was also on the agenda. Thus, Sultan Selim managed to eliminate the crisis that threatened his kingdom. Sultan Salim's policy against the Safavids continued during his successors.
    Keywords: Safavid State, Ottoman State, Ismail I, Bayezid II, Selim I, Suleiman The Magnificent, Murad III}
  • غفار عبدالهی متنق
    در اواخر دوره ناصری میرزا حسن تبریزی معروف به رشدیه اولین مدرسه ی سبک جدید را در ایروان و سه سال بعد در تبریز ایجاد نمود. مدرسه سبک جدید در ایران به رشدیه معروف شد. در این مدرسه تعلیم و تعلم بر اساس اصول جدید و یادگیری الفبا با اصول صوتی انجام می گرفت. مدارس جدید به سرعت در شهرهای مختلف ایران تاسیس یافته و به مرور جای مکتبخانه های سنتی را گرفتند.
    همزمان یک جریان اصلاحی در بین مسلمانان روسیه پیدا شد که بعدها به جدیدیسم[1] معروف گردید. یکی از محورهای این نهضت، اصلاح شیوه تعلیم و تربیت در مدارس مسلمانان بود. اسماعیل گاسپرالی با این دیدگاه اولین مدرسه اصول جدید خود را در 1301 ه. ق. / 1884 م. در کریمه تاسیس کرد. مدارس اصول جدید در دیگر مناطق مسلمان نشین روسیه نیز راه یافت و در عمل جای مکتب های قبلی را گرفت.
    در مقاله حاضر اقدامات اصلاحی میرزا حسن رشدیه در ایران و اسماعیل گاسپرالی در روسیه به طور تطبیقی مورد مطالعه قرار می گیرد و نقاط اشتراک و افتراق آن مشخص می شود.

    [1] - «جدیدیسم» به عنوان یک نهضت فرهنگی در اواخر قرن نوزدهم میلادی در بین مسلمانان روسیه در ناحیه ولگا شروع شد. یکی از مهم ترین جنبه های این نهضت اصلاحی، سر و سامان دادن به وضع تعلیم و تربیت مدارس مسلمانان روسیه بود. مدارسی که بر اساس جدیدیسم شکل گرفتند، به مدارس «اصول جدید» معروف شدند. در واقع در ابتدا اصلاح طلبان مسلمان به اسامی مختلفی چون «ترقی پرورلر = ترقی خواه ها»،«ضیالیلار= روشنفکرها» و «یاشلار = جوانان» معروف بودند و بعدها در تقابل با کسانی که مدافع اصول قدیم بودند، به «جدیدلر= جدیدها» معروف شدند و نهضت آن ها نیز نام «جدیدیسم» گرفت.
    کلید واژگان: اصلاح نظام آموزشی, مدارس اصول جدید, میرزا حسن رشدیه, اسماعیل گاسپرالی, ایران, روسیه}
    G. Abdollahi Matanaq
    In the late years of Nasser Al-Din Shah's reign Mirza Hassan established a school with a new style in Yerevan and three years later in Tabriz Known as Roshdieh. In this school, education was based on the new approaches following phonetic principles New schools spread rapidly across Iran and replaced traditional Maktabs gradually Simultaneously a reform movement appeared in Russian Muslim regions later known as Jadidism One of the principles of this movement was the educational reform in Moslem schools. Ismail Gaspirali Established the first school of this kind in Crimea in 1884. The new schools spread in other Muslim areas in Russia and replaced the traditional Maktabs. The present article tries to compare and contrast the educational reforms carried out by Mirza Hassan Roshdieh in Iran and Ismail Gaspirali in Russia.
    Keywords: Educational Reforms, New Schools, Mirza Hassan Roshdieh, Ismail Gaspirali, Iran, Russia}
  • فریدون شایسته، حسین میرجعفری، اصغر فروغی ابری
    در دوره سلطنت شاه اسماعیل یکم، مقام وکیل نفس نفیس همایون به عنوان نایب السلطنه انجام وظیفه می کرد. شاه اسماعیل پس از شش سال که این عنوان در اختیار یکی از اهل اختصاص که ترک قزلباش بود قرار داشت، آن را به یک فرد غیر ترک واگذار کرد و تا پایان عمر به همین رویه ادامه داد. خاستگاه اجتماعی مقام وکیل در این دوره، عملکرد سیاسی و اجتماعی وکلا، چالش ها و مشکلات فراروی آنان همراه با تبیین وجوه اشتراک و اختلاف وکلای این دوره، اهداف اصلی این مقاله را تشکیل می دهد.
    کلید واژگان: صفویه, اسماعیل یکم, قزلباش, وکیل, صدر, تاجیک}
    Fereydoon Shayesteh, Ḥusayn MĪrjafarĪ, AṢghar FurŪqĪ AbrĪ
    In the reign of Shāh Ismā‘īl I, the position-holder Wakīl-i Nafs-i Nafīs-i Humāyūn would serve as the regent (nāyib al-salṭana). After six months that this position was held by one of the elites who was a Qizilbash Turk, Shāh Ismā‘īl handed it over to a non-Turk and continued the same procedure to the end of his life. The present article is mainly intended to study the social origin of the wakīl (representative, deputy) position in this period, the socio-political function of the councilors, the challenges and difficulties faced by them, and explanation of the similarities and differences among the councilors of this era,
    Keywords: Safavids, Ismāīl I, Qizilbash Turk, councilor, chief position (ṣadr), Tajik}
  • محمدکریم یوسف جمالی*، علی اصغر حبیبی نوده
    اسکندر شیخی از مریدان قوام الدین مرعشی – میر بزرگ – پسر کیا افراسیاب آخرین بازمانده از خاندان کیا وشتاسف چلاوی هنگام حمله تیمور به خراسان و عراق، ملازم رکاب او شد و پس از گرفتار شدن سادات قوامی مرعشی، از طرف تیمور متصرفات غربی تالار مازندران را دریافت کرد.
    پس از عصیان اسکندر شیخی بر تیمور، کیاهای چلاو برای جلوگیری از حمله تیمور به مازندران، وی را توسط سید هادی کیا پسر امیر کیای ملاطی و برادر سیدعلی کیا به قتل رسانده و به پاداش آن، حکومت چلاویه مازندران در اختیار ایشان قرار گرفت. بازماندگان اسکندر شیخی مدتی را در کوه چلاو که نزدیک به سمنان است، در قلعه استا باقی ماندند و در وقت ظهور شاه اسماعیل اول به سال 907 هجری قمری، ادعای مقابله با او را نمودند و حاکم ری، الیاس بیک ایغوت اوغلی را کشتند. کار حسین کیای چلاوی همراه پناهندگان خاندان آق قویونلو در قلعه استا به جایی رسید که قفسی آهنین ساخته و اعلام داشت به زودی شیخ اوغلی یا همان شاه اسماعیل را به بند خواهد کشید و در آن زندانی خواهد ساخت. این گفته به گوش شاه رسید و قبل از اینکه حسین کیا به شاه حمله کند، او پیش دستی کرده در سال 909 ه. ق به مازندران حمله و پس از فتح قلاع مازندران و تخریب آنها، مردم آنجا را قتل عام کرد.
    این مقاله می کوشد که از چگونگی فتح قلعه استا و قتل عام مردم بی گناه توسط قزلباشان پرده برداشته و ناهمخوانی رفتار شاه اسماعیل اول را با مکتب تشیع از منابع دست اول این عهد -که اغلب نسخ خطی هستند- آشکار سازد.
    کلید واژگان: قلعه استا, شاه اسماعیل, حسین کیای چلاوی, مازندران, تشیع}
    Mohammad Karim Yousef Jamali*, Ali Asghar Habibi Nodeh
    Eskandar Sheikhi, a follower of Ghavamodin Marashi also known as Great Mir, and the last surviving member of Voshtasoph Chalavi family, joined Teymor in attacking Khorasan and Iraq. When Ghavami Marashi’s seyyids were defeated, he was appointed by Teymor to rule in Mazandaran. When Eskandar Sheikhi rebelled against Teymor, Afrasiabians had him killed by Seyyed Hadi Kia to prevent Teymor’s attack to Mazandaran. In return, they are given the government of Chelavie. Some members loyal to Eskandar Sheikhi spent some times in amountaneous region near Chelav. When Ismail I took power they ebelled against him and killed Rey’s governor. Theyy even made am iron cage, which they claim had been built to put Ismail I into. Upon hearing this, Ismail I attacked them and kiiled them. The present article tries to describe how Esta Castle was conquered and how innocent people were killed. This shows inconsistencies of Ismail I’s conduct with Shiites.
    Keywords: Esta Castle, Ismail I, Hossein Kia Chalavi, Shiite}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال