جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ابوشکور بلخی" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ابوشکور بلخی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
بر اساس نظریه بینامتنی، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و هر متنی به شکل صریح یا غیر صریح از کتب پیش از خود تاثیر می پذیرد. ژرار ژنت با مطالعه روابط متون به موضوع ترامتنیت دست یافت و آن را به پنج مقوله: بینامتنیت، زبرمتنیت (بیش متنیت)، فرامتنیت، پیرامتنیت و سرمتنیت طبقه بندی کرد. بر این اساس، هدف این مقاله بررسی این پنج مقوله میان آفرین نامه ابوشکور بلخی و بوستان و گلستان سعدی است که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی انجام شده است. هر دو شاعر در زمینه های: علم و خرد، سخن، بخت و اقبال، نکوهش طمع ورزی و ارزش قناعت، بهره بردن از زندگی و در سر متن ادبیات تعلیمی دارای مشترکاتی هستند. آثار سعدی به عنوان «زیر متن» (متن دوم) از آفرین نامه به عنوان «زبرمتن» (متن اول) به شدت متاثر بوده است و می توان گفت که آثار سعدی نمونه کاملی از مبحث ترامتنیت است که مقوله بینامتنیت و ترامتنیت بیشتری با زبر متن خود دارد.
کلید واژگان: سعدی, ابوشکور بلخی, بینامتنیت, ترامتنیت, پیرامتنیتAccording to intertextual theory, no text is formed in isolation, and each text is influenced in an explicit or implicit way by the books before it.Gérard Genette studied the relationship of texts to the subject of transtextualite. He categorized it into five categories: intertextuality, hypertextuality, metatextuality,Paratextuality andarchitextuality. Accordingly, the purpose of this article is to examine these five categories between Abu-Shakur Balkhi'sAfarin-Name and Saadi'sBustan and Gulistan. It has been done in a library and descriptive-analytical way. Both poets have commonalities in the fields of: science and wisdom, speech, luck, greediness and the value of contentment, enjoying life and in the context of Didactic literature. Saadi's works have been strongly influencedAs "hypertext" (second text)From Afarinnameh as "hypotext" (first text)And we can say thatSaadi's works are a perfect example of the subject ofrelationship of texts transtextual That the category has more intertextuality and transtextuality with the hypotext of its text.
Keywords: Saadi , Abu-Shakur Balkhi, Intertextuality, Transtextuality, Paratextuality -
ادبیات تعلیمی و به ویژه اندرزگویی در ادب فارسی پیشینه ای به دیرینگی تاریخ دارد. این ادبیات، نخست شفاهی و نانوشته بود و بعدها در دوره نویسندگی به رشته تحریر درآمد. ادبیات اندرزی به معنای ویژه آن در عصر ساسانی رواج یافت و از دو سرچشمه سنت های شفاهی و منابع نوشتاری به ادبیات فارسی دری وارد شد. مینوی خرد یکی از آثار دوره میانه از زبان های ایرانی و متعلق به دوره ساسانی است که در این پژوهش در مقایسه با آفرین نامه ابوشکور بلخی، شباهت های مضمونی و فکری آنها بررسی و تحلیل می شود. در این مقاله به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که آیا آفرین نامه ابوشکور بلخی از متون اندرزی در دوره میانه زبان های ایرانی تاثیر پذیرفته است یا خیر. این پژوهش برپایه روش تحلیل مقایسه ای به انجام رسید. هدف از این گفتار، یافتن سرچشمه هایی از مضامین تعلیمی است که در آفرین نامه ابوشکور بلخی بیان شده است. در این مقایسه چنین دریافت شد که آفرین نامه ابوشکور بلخی تاثیرپذیرفته و الهام گرفته از آثار اندرزی در دوره ساسانی است و شباهت های میان آنها انکارناپذیر است.کلید واژگان: مینوی خرد, آفرین نامه, ابوشکور بلخی, اندرز, خردورزی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.