به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بازآفرینی" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «بازآفرینی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • روح الله نعمت الهی*

    مطالعات بینارشته ای از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا بسیاری از رشته ها را به هم وصل می کند. مطالعات بینارشته ای که بخشی از پژوهش های ادبیات تطبیقی است، پلی ارتباطی بین رشته های علوم انسانی و هنری ایجاد می کند که بازآفرینی در شکل فیلم در این حوزه می گنجد که بین سینما و ادبیات ارتباط و نزدیکی برقرار می کند. گستره مقاله پیش رو، بررسی تفسیر خاص جان راولینز از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب (1942) است. این فیلم که به پیروی از کتاب هزار و یک شب، هزار و یک شب نام دارد، از هزار و یک شب فاصله گرفته و آن را تحریف کرده است. این تحریف و تغییر در ذات اقتباس است؛ چراکه راولینز نمی خواهد به طور کامل به داستان وفادار بماند و عملا وفاداری را فدای تخیل خود می کند. از آنجاکه کارگردان فیلم، کارگردانی غربی است که به بازنمایی شرق می پردازد، این سوال مطرح است که آیا این تغییر، ایدیولوژیک است و باید فیلم در حوزه شرق شناسی بررسی شود؟ آیا وی شرق را تحریف کرده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد راولینز شخصیت شهرزاد را به کلی تغییر داده است و وی را زنی رقاصه معرفی می کند که برای اعراب می رقصد و آنان را مسحور رقص خویش می کند. ممکن است این طور استنباط شود که راولینز شرق را تحریف کرده و تصاویر کلیشه ای و منفی ارایه کرده است و اقتباس او تصاویری خودکامه، قانون گریز، احساسی، خرافی، شهوانی و قدرت طلب از شرقیان را به تصویر کشیده است.

    کلید واژگان: ادبیات, هزارویک شب, بازآفرینی, گفتمان شرق شناسانه, کژریختی
    Rouholah Nematolahi *

    One of the cases of research in the field of comparative literature is the study of cinematic adaptation. The scope of the present article is the study of John Rawlins' special interpretation of One Thousand and One Nights in the form of its recreation in the movie Arabian Nights (1942). This movie, which is named after the book, One Thousand and One Nights, has distanced itself from One Thousand and One Nights and has distorted it. This distortion or change inheres in the adaptation because Rawlins does not want to be completely faithful to the story and practically sacrifices fidelity to his creativity. The main issue of the research is that since the director of the film is a Westerner who represents the East, the question is whether this change is ideological and the film should be examined in the field of Orientalism studies. Has he distorted the East? The results of the research show that Rawlins has completely metamorphosed Shahrazad's character and introduces her as a female dancer who dances for Arabs and enchants them with her dance. Rawlins maybe interpreted as to have distorted the East and through this distortion of the East Rawlins maybe interpreted as to have presented stereotypical and negative images of the Orient. Rawlins’s adaptation maybe interpreted to portray the Orientals as autocrats, law-breakers, emotional, superstitious and authoritarian people.

    Keywords: literature, one thousand, one nights, adaptation, Oriental discourse, distortion
  • نگین بی نظیر*

    بازآفرینی، خلاقانه ‏ترین امکان در ساحت/ کنش اقتباس است. سیاق و جنس مواجهه نویسنده یا بازآفرین، هضم، استحاله و از آن‏خود کردن متن/ متون اصلی و پیشین، امکان آفرینشی دیگرگون و متفاوت را رقم می‏زند. از این منظر، متن بازآفریده، دومی است، اما درجه دوم نیست، بلکه تکرار و دیگر‏بودگی را توامان داراست . پژوهش حاضر با ارایه تعاریف، ظرفیت‏ها و امکان ‏های بازآفرینی، دلایل ایستایی، سکون و محدودیت بازآفرینی در ادبیات کودک و نوجوان ایران را واکاوی و تحلیل می‏کند و نشان می‏دهد که تلقی از سنت به‏ مثابه امری سپری‏شده، جهت‏ گیری تعلیمی - اخلاقی در خلق متون، بی ‏توجهی به متون مختلف فلسفی، اسطوره‏ای، دینی، تاریخی و...، آگاه نبودن به اهمیت داستان/ رمان به ‏مثابه امکانی برای دگرگونی تجربه، لذت‏بخشی و رشد تفکر خلاق کودک و نوجوان، و مخاطب را به‏ مثابه ابژه نسلی؛ مفعول و منفعل دانستن، بازآفرینی در ایران را به تغییر زاویه دید، شخصیت ‏های داستان، مکان و زمان، لحن، پایان‏بندی و... تقلیل داده است. پژوهش حاضر پس از تحلیل دلایل این ایستایی و درجا زدن‏ها، با مقایسه چند رمان نوجوان بازآفریده غیرایرانی و ایرانی، گستردگی، ظرفیت و لایه‏ لایه‏ بودن (تودرتویی) و درهم‏ تنیدگی التقاطی رمان‏های بازآفریده غربی را نشان می‏دهد. رمان‏هایی که توامان از متون و آبشخورهای متنوع فکری، معرفتی و هنری در حد یک گزاره، تمثیل، ایده و یا تم اصلی استفاده ‏کرده ‏اند.

    کلید واژگان: اقتباس, بازآفرینی, ادبیات کودک و نوجوان, رمان نوجوان
    Negin Binazir*

    Recreation is the most innovative possibility in the field of adaptation: the way and the material of confrontation, digestion, transformation and appropriation of the great and previous text(s) by the author or creator allows a divergent and different creation. In this respect, the recreated text is secondary, but not second-rate. It embodies repetition and otherness at the same time. By presenting definitions, capabilities, and possibilities of new creation, this study analyzes the reasons for stagnation, inertia, and the limitation of new creation in children's and young adult literature in Iran. It shows that the perception of tradition as something outdated, the didactic-moral orientation in the creation of texts, the ignoring of various philosophical, mythological, religious, and historical texts, etc., the ignorance of the importance of the story/novel in transforming experiences, enjoyment and improving creative thinking of children and young people, and the consideration of the audience as an object of the generation, i.e. the consideration of the audience as passive and inactive, which has reduced recreation in Iran to changing the point of view, characters, place and time, tone, ending, etc. After analyzing the reasons for this stagnation and time marking, this study shows the expansion, capacity, multi-layered (nested) and eclectically intertwined aspects of western youth novels by comparing Iranian and non-Iranian youth novels. These novels have benefited from various intellectual, epistemological, and artistic texts and sources as well as from one statement, allegory, idea, or main theme.

    Keywords: Adaptation, recreation, children literature, teenager’s Novel
  • نرگس انصاری، زهرا سلیمی*، عبدالعلی آل بویه لنگرودی
    در میان ترجمه انواع متون، ترجمه شعر به سبب ویژگی های زیبایی شناسانه خود که همسو با معنا و مفهوم آن است، امری دشوار و نیازمند دقت نظر ویژه است؛ زیرا شعر جنبه های متعددی از معنا را به مخاطب القا می دهد که به راحتی قابل انتقال به زبان دیگر نیست. علاوه بر این، با توجه به اینکه ایجاد تعادل در تمام سطوح متن مقصد برای ارایه متنی برابر و همتا با متن مبدا امری ناممکن است و در موارد بسیاری سبب نارسایی در معنا و مفهوم عبارات می شود، بازآفزینی ادبی، رویکردی است که انتظار می رود در ترجمه منظوم یک شعر مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، بررسی اشتراکات و تفاوت های اثر منظوم جامی از تاییه ابن فارض در زمینه های معنایی، صوری و زیبایی شناسی و نحوه انتقال معانی ابیات عربی به زبان فارسی به صورت منظوم هدفی است که این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بیان آن بپردازد. با توجه به اشتراکات بارز شعر جامی با تاییه ابن فارض در سطح واژگانی، آوایی و بلاغی اثر جامی را یک ترجمه وفادار به متن مبدا می دانیم که شاعر در این ترجمه خود به دنبال آفرینش ادبی برای القای اثری مستقل ادبی به زبان فارسی نبوده است. در واقع ملزم بودن او بر سرودن شعری در حرف روی مشترک قافیه، می تواند عامل این امر باشد؛ به عبارتی  تکرار حرف تاء، مترجم را بر آن داشته تا در بسیاری از ابیات عین واژه عربی قافیه را در متن فارسی تکرار کند که این امر سبب ابهام معنا در ابیات بسیاری شده که نشان از وفاداری مترجم به متن مبدا است.
    کلید واژگان: ترجمه, تعادل, بازآفرینی, شعر جامی, تائیه ابن فارض
    Narjes Ansari, Zahra Salimi *, Abdul Ali Al-Boyeh Langroudi
    Among different types of texts for translation, poems are one of the challenging ones given their aesthetic specifications that are in harmony with the meaning. A poem can convey a variety of aspects of meaning to the audience, which is not easy to do in other ways. In addition, creating a balance at all levels of the target text to create an equal and similar text to the original text is not feasible, which in many cases leads to a failure to convey the whole meaning and concept. Literary recreation is an approach that is expected to attract more attention for making a versified version of the poem translation. The present study examines Jami Poetry Collection by Taiyeh ibn Faraz in terms of semantic, superficial, and aesthetic aspects and the transfer of meanings from Arabic into Farsi in a versified form. The study was carried out through a descriptive-analytical method. Taking into account the notable similarities between Jami and Taiyeh ibn Faraz’s poems in terms of words, sounds, and clarity of words, Jami’s work can be considered as a translation loyal to the original text. The poet does not attempt to create literary aspects to convey the idea via an independent work in Farsi. The translator has made himself committed to finishing the verses with words identical to the original text in terms of sound so that in many cases he has finished the sentences with the exact Arabic word. This approach has created ambiguities in the meaning and highlighted the loyalty of the translation to the original text.
    Keywords: translation, balance, Recreation, Jami’s Poem, Taieh Ibn Fareza
  • مرجان ریحانیان مشهدی، بهاره محمدزاده

    ادبیات کهن ایران منبع پایان ناپذیری برای تولید محصولات فرهنگی متنوع برای همه گروه های سنی است و چگونگی روایت نویسندگان از این منبع ماندگار بسیار حایز اهمیت است. تعلیم و تربیت همواره یکی از نخستین دغدغه های زندگی بشر بوده و به‌تدریج با پیدایش و تکامل ادبیات و تقسیم آن به انواع مختلف بسیاری از ادیبان بر آن شدند تا با درآمیختن ادب و آموزه های پرورشی راه را برای تعلیم و تربیت هموار کنند و بدین ترتیب ادب تعلیمی شکل گرفت. ادبیات تعلیمی ادبیاتی است که خوشبختی انسان را در گرو بهبود رفتار اخلاقی او می داند. از آنجا که ایران مهد ادبیات تعلیمی است، بسیاری از نویسندگان از گذشته تا به اکنون متون کهن را مبنا و معیار کار خود قرار داده اند تا براساس ذوق ادبی، ذهنیات و تخیل خود آن را دوباره آفریده و یا با باز نوشتن آن اثر کهن به زبان امروزی و مناسب سازی آن به‌لحاظ فرم و محتوا اقتباسی از متون تعلیمی کهن را برای مخاطب خود به ارمغان آورند. قابوس نامه و سیاست نامه ازجمله کتب برجسته و حایز اهمیت متون تعلیمی و اندرزی است که بارها بازنویسی و بعضا بازآفرینی شده است. در مقاله حاضر آمار بازآفرینی و بازنویسی این دو اثر کهن در ادبیات داستانی کودک‌ونوجوان طی دهه ‌های شصت تا نود رصد شده و یکنواختی بازتولید و اثرگذاری آن مورد بررسی قرار گرفته است. 

    کلید واژگان: ادب تعلیمی, بازآفرینی, بازنویسی, قابوس نامه, سیاست نامه
    Marjan Reyhanian Mashhadi, Bahareh Mohammadzadeh

    Ancient Iranian literature, is an inexhaustible source for creation of diverse cultural products for all age groups, but the way that authors narrate this enduring source is very important. Education has always been one of the primary concerns of human beings and basically it is the mission of the prophets and their role in the human life is achieving to this goal. Gradually with the emergence and evolution of literature and its division into different types, many scholars decided to combine literature and didaction in order to pave the way for achieving this, and thus didactic literature was formed. Didactic literature believes that human felicity lies in improving morality and focusing on cultivation of the spiritual powers and moral education of man. The content of this literature is moral, social or scientific educations and is aimed on education. Whereas Iran is the cradle of dedactic literature, and Children's literature follows this approach, many writers from the past to the present and based on their literary taste, mentality and imagination have used ancient texts as the basis and standard of their work. They re-created it or rewrote that ancient work in modern and appropriate language for the age of their audiences, Children and adolescents. while retaining the linguistic characteristics and tone of the original work, a new recreation of the texts will be offered to their audiences. Qaboos nameh and Siasat nameh are of the prominent and important books containing dedactic and advisory books, which were recreated and rewrote several times. Present article is going to observe the statistics of the recreation and rewriting of these two books during the sixties to nineties, then examining the uniformity and impact of the recreations.

    Keywords: didactic literature, re-creation, rewriting, Qaboos nameh, Siasat nameh
  • امیر مرزبان*

    هدف از این تحقیق مطالعه چهار ترجمه از کتاب گلستان سعدی در طی قرون 19 , 20 و 21 در انگلستان می باشد تا بتوان تاثیر ایدیولوژی غالب در انگلستان را بر ترجمه این اثر مهم بررسی کرد. این چهار ترجمه عبارتند از گلادوین (1806), برتون (1888), پلاتس (1904) و تکستون (2008) که بر اساس بازآفرینی و تاریخ گرایی نوین از نظر ایدیولوژی آلتوسر انجام شده است. این یک تحقیق کمی و کیفی می باشد که طی آن 30 حکایت از گلستان سعدی به روش هدفمند انتخاب و مورد تحقیق قرار گرفت. تمام موارد مورد نیاز از این چهار ترجمه استخراج و با کتاب اصلی مقایسه و سپس بر اساس فرمول کا اسکویر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از این است که به طور کلی هیچ تفاوت معناداری بین ترجمه های مورد نظر وجود ندارد, اگر چه بیان این مطلب ضروری است که تفاوت های زیادی بین یکا یک موارد استخراج شده وجود دارد که خود می تواند دلیل محکمی بر وجود یک ایدیولوژی پنهان در ترجمه ها باشد. به این صورت که, تکستون در ترجمه خود از بیشترین موارد بازآفرینی استفاده کرده است و گلادوین از بیشترین ایدیولوژی آلتوسر.

    کلید واژگان: ایدئولوژی آلتوسر, فرهنگ, مدل سه بعدی نقد ترجمه فرحزاد, بازآفرینی, راهبردهای ترجمه
    Elham Ehterami, Amir Marzban *

    This research aimed to study four translations of Saadi’s Gulistan by four English translators during three centuries in England, from the 19th to the 21st centuries, namely Gladwin (1806), Burton (1888), Platts (1904), and Thackston (2008) in terms of Transcreation and Althusser’s Ideology, in order to find the effect of the dominant ideology of England on the translators while rendering a piece of Persian literature. In this descriptive study, 30 anecdotes selected purposefully were examined. All the relevant features were extracted, compared, and contrasted with the original and subsequently the data were analyzed using the chi-square procedure. The result indicated no significant difference among the translations in question in terms of ideology and transcreation although huge differences among some elements are perceivable, which could provide significant evidence in the existence of hidden ideology in the translations in question. Moreover, transcreation was most frequently used in Thanckston’s translation while Gladwin’s had the highest frequency of ISA.

    Keywords: Althusser’s Ideological State Apparatuses, culture, Farahzad’s Three-Dimensional Model of Translation Criticism, Transcreation, Translation strategies
  • سارا ذبیحی*، احمد رضی
    هدف پژوهش حاضر توصیف و تبیین سازوکار ارتباط ترامتنی کتاب همایش پرندگان نوشته پیتر سیس با منطق الطیر عطار در عرصه جهانی است. براساس اسناد پیرامتنی، این کتاب با اقتباس از منطق الطیر برای مخاطب کودک و نوجوان در قالب داستان منثور بازآفریده شده است. این پژوهش با رویکرد بینامتنی به توصیف ارتباط ترامتنی همایش پرندگان با منطق الطیر و تبیین وجوه ارتباطات پنجگانه بین آن ها و ارزیابی ظرفیت الگوی ترامتنیت ژنت می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد داستان همایش پرندگان با منطق الطیر در ارتباطات بینامتنی از نوع صریح و ضمنی، بیش متنی همان گونه و تراگونه و فرامتنی تاییدی و تشریحی بنابر اقتضای مخاطب خود اشتراک دارد و از منظر روابط بیش متنی تراگونه و سرمتنی، تفاوت هایی ازجمله کاهش حجم، تغییر قالب و فروکاست بعد عرفانی به حماسی- تعلیمی را شامل می شود. پیرامتن های درون و برون، میزان وفاداری داستان همایش پرندگان را به اثر اصلی نشان می دهد. واکاوی ظرفیت الگوی ژنت، علاوه بر نمایش کارکرد آن، معضلاتی چون کمرنگی نقش خواننده، دریافت و واکنش فعال او، عدم استقلال متن و نبود نظام ارزیابی ساختاری از نوع دور هرمنوتیکی در منتها و غایت پرداخت این بوطیقای باز را نشان می دهد.
    کلید واژگان: حماسه عرفانی- تعلیمی, ترامتنیت, بازنویسی متون, بازآفرینی, ژنت
    Sarah Zabihi *, Ahmad Razi
    Attar’s Mantiq al-Tair, a classical Persian literature heritage, has transcended the local geography and has been considered at worldwide level. One of the fiction books published under the influence of Attar's Mantiq al-Tair is The Conference of the Birds by Peter Sis, the Czech writer, illustrator, and filmmaker. The book was recreated and illustrated by Sis for children, adolescents, and adults in 2011 and after it he won Hans Christian Andersen Award or the biennial Little Nobel Prize–the most prestigious literary and artistic award in the field of children's literature. Zohreh Ghaeini, a writer and researcher of children's literature, translated this book into Persian in 2016. Next year, she was selected as one of the nominees for the sixth period of receiving Golden and Silver Flying Turtle Award for adolescents at domestic festivals. Adopting descriptive-analytic method, intertextuality approach, and specifically Gérard Genett's theory of transtextuality with a critical look, this article attempts to describe and analyze the transtextual relationship between The Conference of the Birds and Attar's Mantiq al-Tair. Intertextuality has long engaged researchers with the premise that texts interact with each other. Intertextual method has roots in the works of Russian critic, Mikhail Bakhtin. All the theorists have presented their own view of dialogism. Among others, Genette proposed and completed his model of “transtextuality" in the twentieth century based on Bakhtin's dialogism principles. His theory of transtextuality includes five types of relations including "intertextuality", "hypertextuality", "paratextuality", "metatextuality", and "architextuality". In the following, these relations are described and analyzed in The Conference of the Birds. Paratextuality includes intra-textual and extra-textual paratexts that are the gateways to enter or exit the text. It is considered an influential element that affects the audience mind and perception. Examples of intra-paratexts are title, second title, book size, cover design, and the like. Extra-paratexts can be divided into two categories of paratexts created by the author and publisher to attract the audience, and paratexts created by other people, including critics or reporters and other authors to promote or critique the text. The Conference of the Birds by Peter Sis is an adaptation of Attar's Mantiq al-Tair based on paratextual sources and documents. The author's explanations concerning the book's connection to Attar’s and his announcement of copyright permission granted to Research Institute of Children's and Adolescents’ Literatureare examples of intra-paratexts. Extra-paratexts can also be seen on Persian and English sites and some media. Intertextuality is the interconnection and relationship between two texts, which includes explicit (verbal), non-explicit, and implicit relations. Implicitly, the essence of Mantiq al-Tair is reflected in the main and general plot of The Conference of the Birds by Sis. From the beginning, through paratexts and references to Attar's metamorphosis to Hudhud, Sis acknowledges that this work is a rewriting of Mantiq al-Tair and with these references he avoids using quotes in the text. Examples of intertextuality are the birds being called by Hudhud to seek the king and set out on a journey to Mount Qaf; the birds bringing pretexts for not going on the trip; the seven valleys (Haft Wadi); and reaching Simorgh. Metatextuality is the explicit or implicit critical commentary of one text on another. In The Conference of the Birds, which is itself an adaptation of Mantiq al-Tair, the effects of conforming to Mantiq al-Tair’s atmosphere in the general formation of the new work cannot be neglected. During the transfer, Mantiq al-Tair’s atmosphere, which is mystical-didactic, has been reduced to a moral-didactic one in The Conference of the Birds; a kind of description and confirmation that the author has adopted in recreating that great classic work taking into account the target audience and the circumstances. Thus, metatextual relations between The Conference of the Birds and Mantiq al-Tair are formed based on the main story. Architextuality is the relationship between a work and the generic category to which it belongs. The genre of Mantiq al-Tair and The Conference of the Birds can be viewed from two perspectives: one is the genre of mystical epic, and the other is the sub-genre of Risalat al-Tair, a branch of didactic genre. The epic genre has indeed been transferred to The Conference of the Birds and has turned it to a didactic epic; however, the format of the new work has changed from a poetic story to a prose one. This part is one of the aspects that Genette's transtextuality considers it to be weak in terms of architextual relationship. Hypertextuality is a relationship based on the adaptation of text B from text A; which is divided into two types of transformation or imitation. From imitation view, the plot and structure of the work can be considered an imitation of the original plot and style of Attar's Mantiq al-Tair. This imitative plot, which forms the plot of Mantiq al-Tair, has been rewritten for children and adolescent audience. Reducing the volume, adding imaginative illustrations, and reducing the mystical dimension could be considered as instances of transformation. Accordingly, by exploring Genette's transtextuality, different dimensions of textual relationships can be examined which have even been created at various geographical boundaries and over different times; though some criticisms are leveled against this model by reader-oriented and systematic analysis approaches.
    Keywords: Mystical-didactic epic, Transtextuality, rewriting texts, recreating, Genette
  • جبار نصیری*، محسن محمدی فشارکی

    بازنویسی و بازآفرینی یکی از روش های انتقال متون کهن ادب فارسی به خوانندگان امروزی است. گرشاسب نامه ی اسدی طوسی یکی از متون پهلوانی برجسته در حوزه ادب فارسی است که در سال های اخیر برپایه آن بازنویسی و بازآفرینی های منثوری شکل گرفته است. در این نوشتار، در دو بخش جداگانه تحت عناوین بازنویسی و بازآفرینی، به سنجش محتوایی آثار بازتولیدشده با گرشاسب نامه پرداخته می شود تا ضمن بیان شیوه کار، میزان پایبندی و دخل وتصرف هرکدام از نویسندگان نسبت به منابع اصلی از نظر کمی و کیفی نشان داده شود. براساس نتایج به دست آمده، نویسندگان امروزی با استفاده از دو منبع اوستا و متون پهلوی، و گرشاسب نامه با دو شیوه افزایش شخصیت و کنش های داستانی و ترکیب رویدادهای منابع مختلف به بازآفرینی و بازنویسی ماجراهای این شخصیت اساطیری و پهلوانی اقدام کرده اند.

    کلید واژگان: گرشاسب, بازنویسی, بازآفرینی, کودک, داستان
    Jabbar Nasiri*, Mohsen Mohammadi

    Rewriting and recreating are among the methods employed to make classic Persian literature accessible to contemporary readers. Garshasb Asadi Toosichr('39')s letter is one of the prominent literary texts in the field of Persian literature that has been rewritten and recreated in recent years. In the current study, the content of reproduced works was analyzed against Garshabname under two separate sections of rewriting and recreating, to assess manipulation both qualitatively and quantitatively. The results showed that the authors of these stories used the script of Avesta and other Pahlavi scripts along with Garshasbname and by adding to the number of characters and conflicts and combining the events from different sources, have rewritten and recreated stories based on Garshasb’s character.

    Keywords: Garshasb, rewriting, re-creation, children, story
  • مریم رامین نیا*، محمد رضا ابراهیمی ایور

    بازخوانش و بازآفرینی متنهای ادبی افزون بر ایجاد امکان گفت وگوی بینامتنی، انتقال و غنای مفاهیم، منجر به آفرینش آثاری می شود که به سلیقه مخاطب هم عصر با آن نزدیکتر است. اقتباس از آثار ادبی همواره به مثابه یکی از روش های خلق آثار جدید در هنر و ادبیات مطرح بوده است. رضا قاسمی، نویسنده و نمایشنامه نویس معاصر، در نگارش نمایشنامه هایش از ظرفیت ادب فارسی بهره فراوان برده است. برخی از نمایشنامه های رضا قاسمی از متون سنتی ادب فارسی و برخی دیگر از آثار نمایشی و داستانی مدرن اقتباس شده ‍اند. این پژوهش شیوه های اقتباسی قاسمی را براساس الگوی بازخوانی، بازنگری، بازآفرینی و با تاکید بر نظریه دبورا کاراتمل می کاود. به این منظور پنج نمایشنامه از مهمترین نمایشنامه های اقتباسی رضا قاسمی که براساس متنهای سنتی و  معاصر به نگارش درآمدند، برگزیده شد و پس از تطبیق جزء به جزء با متن مبدا، میزان، چگونگی، نوع و هدف و سطح اقتباس یا برداشت رضا قاسمی از آنها تبیین شد. بررسی نمایشنامه های قاسمی نشان می دهد وی در نمایشنامه هایی که در ایران نوشته شده متون سنتی ادب فارسی را بازخوانی کرده و در دو نمایشنامه ای که در خارج از ایران نوشته شده اند، از نمایشنامه ها و داستانهای مدرن اروپایی اقتباس کرده است. نمایشنامه های «چو ضحاک شد بر جهان شهریار»، «ماهان کوشیار» و «معمای ماهان معمار» به ترتیب از داستان ضحاک شاهنامه فردوسی و داستانهای هفت پیکر نظامی برگرفته شده اند و نمایشنامه های «حرکت با شماست مرکوشیو» و «تمثال» از متنهای مدرن. آن دسته از نمایشنامه هایی که از ادب کلاسیک فارسی اقتباس شده عمدتا از نوع اقتباس بازخوانی، بازنگری و انتقال مفاهیم بوده و نمایشنامه های مدرن او به رغم انتقال و تفسیر مفاهیم متنهای مبدا، به دلیل پیرنگ جدید و پردازش شخصیتها، در فضایی متفاوت خصلت بازآفرینانه دارند.

    کلید واژگان: بازخوانی, بازآفرینی, انتقال, اقتباس, رضا قاسمی
    Maryam Ramin Nia*, Mohammadreza Ebrahimi Ivar

    Rereading and recreating literary texts enables intertextual conversation and also transferring and enriching the concepts and themes. Furthermore, it contributes to the creation of the works closer to the taste of contemporaneous audience. Literary works adaption has always been viewed as a resource to create new art and literary works. Reza Ghasemi, a contemporary author and playwright. Has applied Persian literary potentials in his plays. Some of his plays were adapted from traditional Persian literature while some there ones were taken from dramatic and modern works. Embedded in Deborah's theory, this paper is to closer some adaption techniques in Ghasemi's plays considering reflection, review, recreation and emphasis. For this purpose, five plays were selected of the most important based on adaption. A close analysis of Ghasemi's plays illustrates that those plays written in Iran rereads traditional texts of Persian literature while two written plays outside of Iran are being adapted from modern plays and stories. Such plays as “ Zahak became king over the world”, “ Mahan Koshyar” and “ the dilemma of the architect Mahyar” are taken from the Zhak by the Ferdowsi and Seven Beauty of Nizami Ganjavi respectively. Likewise, “ it's your turn Mercutio” and the portrait(Temsal) are two plays adopted from several modern texts. Those plays adopted from Persian classical literature are mostly reflecting, rereading and transferring concepts in their genres. Enjoying new plot and characterization in a different setting, his modern plays are of recreating trait in spite of transferring and interpreting concepts in source texts. In both texts, Ghasemi tries to converse with his predecessors and contemporaries and with the audience of his texts simultaneously.

    Keywords: reflection (rereading), reproduction, adaption, the play, Reza Ghasemi
  • نرگس انصاری *
    «وفاداری» ، «بازآفرینی» و «آفرینش ادبی» سه رویکرد متمایز و مرتبط در ترجمه است که در لایه های مختلف معنایی، شکلی و لحنی حاصل می شود. وفاداری، شرط ضروری برای بازآفرینی به شمار می آید و بدون بازآفرینی، ترجمه در زبان مقصد رسایی لازم را ندارد. آفرینش ادبی نیز بدون رعایت اصل وفاداری و فراتر از بازآفرینی، اثری بدیع ارائه می دهد که در بسیاری از لایه های زبانی و یا حتی معنایی، متفاوت از آن است ودر شعر به واسطه ادبیت متن، بیش از دیگر انواع متون مشهود است، به ویژه اگر مترجم شاعری اهل ذوق باشد. پژوهش حاضر تلاش دارد با استفاده از تحلیل های سبک شناختی، اثر منظوم جامی را که به تاثیر از اثر فاخر فرزدق در مدح امام سجاد (ع) سروده است، بررسی نماید تا با توجه به مشخصه های اثر جامی و نیز تمایزها و اشتراکات دو اثر در حوزه معنایی، صوری و زیباشناختی، چگونگی و میزان وفاداری، بازآفرینی و آفرینش ادبی شعر وی از شعر فرزدق روشن شود. پژوهش ضمن رویکرد توصیفی تحلیلی، در برخی موارد نیز روش آماری را در پیش خواهد گرفت تا میزان ابداع و یا امانت داری جامی از متن اصلی مشخص گردد. با توجه به تمایزهای بارز شعر جامی و فرزدق در لایه آوایی، واژگانی، بلاغی، عاطفی و نحوی، اثر جامی نه یک ترجمه وفادار به متن مبدا، بلکه ترجمه ای به مثابه آفرینش است که در سطح کلی مرتبط به یکدیگر است، اما رابطه متناظری بین آن ها در سطح جزئی و ابیات برقرار نیست.
    کلید واژگان: ترجمه, وفاداری, بازآفرینی, آفرینش ادبی, شعر جامی, فرزدق
    Narges Ansari *
    Loyalty, recreation and literary creation are three distinct approaches in translation which are achieved in different layers of semantics, surface and tone while some are related to another. Loyalty is essential for recreation and without recreation, the translation will not be sufficiently expressive in the target language. Beyond recreation, literary creation offers an exquisite work without respecting the principle of loyalty. This exquisite work is different in many linguistic and even semantic layers from poetry that is more evident because of its literary features, especially if the translator is a tasteful poet. With the help of stylistic analysis, the current research tries to investigate the poem of Jami which has been written under the great influence of Al-Farazdaq’s fine eulogies in praise of Imam al-Sajjad. This is to determine the manner and measure of loyalty, recreation and literary recreation of the poem of Jami toward the poem of Al-Farazdaq, according to the features of Jami’s work and commonalities and distinctions among the two literary Pieces in domains of semantics, surface and Aesthetics. This research uses descriptive-analytical approach; however, in some cases statistical approach will be used to determine the amount of creativity and innovation or loyalty of Jami toward the original text. Considering the clear distinctions between the poem of Jami and Al-Farazdaq in the layers of phonetics, vocabulary, rhetoric, emotion and Syntax, Jami’s work is not only a loyal translation of the source text but also a translation which is comparable to something created and is related to the source in general. However, there is no corresponding relationship between them in terms of detail and verses.
    Keywords: Translation, Loyalty, Recreation, Literary creation, Jami?s poem, Al-Farazdaq
  • محبوبه امتیازی *، غلامرضا هاتفی مجومرد

    امروزه پیوند ادبیات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که تحلیل اثر در چارچوب الگوها و روش های آن آسان می شود. از مهم ترین عوامل تحلیل در حوزه ادبیات تطبیقی بررسی شباهت ها و تاثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درون مایه است ولی خوانش بینامتنی دغدغه فرا رفتن از بررسی منابع مشابه و تاثیر و تاثر را دارد؛ متن بر پایه گفتمانی از پیش موجود بنا می شود و سپس آن گفتمان را از آن خود می کند و حتی موجب دگرگونی معنای متن محوری می شود. با توجه به تاثیر اسطوره ها بر یکدیگر، این پژوهش کوشیده است، تا به مقایسه اسطوره های آثار ادگارآلن پو و صادق هدایت بپردازد. هدف تحقیق حاضر بررسی بینامتنی اسطوره و کارکردهای آن در آثار این دو نویسنده شهیر امریکایی و ایرانی است. پرسش محوری پژوهش حاضر این است که چگونه می توان با تکیه بر الگوی تحلیل بینامتنیت، نقش اسطوره ها در آثار داستانی ادگار آلن پو و صادق هدایت را مورد بررسی قرار داد؟ یافته های این تحقیق نشان داد که مشابهت های اسطوره شناختی و کارکردهای مشترک بینامتنی در حوزه محتوا و مضامین و هم در حوزه ساختار و سبک، قابل مشاهده است.

    کلید واژگان: ادبیات معاصر, اسطوره, بازآفرینی, بینامتنیت, ادبیات تطبیقی
    Mahboubeh Emtiyazi, Gholam Reza Hatefi Majomard

    Today the conjunction between the comparative literature and intertextuality is known as a new achievement which makes the analysis easier in a framework. One of the most important factors of analysis in the field of comparative literature is to study the similarities and the effects on one another; the text founds based on a pre – discourse and then makes the discourse of his own and it even causes change in the main text. According to the myths effects on one another, this paper tries to compare the myths in Sadeq Hedayat and Edgar Allan Poe's works. The present paper attempts to study the myths and their applications in two abovementioned famous authors based on intertextuality. The question of the research is how to study Sadeq Hedayat and Edgar Allan Poe's works based on intertextuality. The results show that the similarities of myths and common applications in the field of content and concept is observable.

    Keywords: contemporary literature, myth, recreation, Intertextuality, Comparative literature
  • ناصر علیزاده، سمیرا جمالی*
    در رمان «زنی با موهای قرمز» با اثری ساخته و پرداخته مواجه هستیم که در آن، دو داستان یونانی و ایرانی بطور همزمان مورد بازآفرینی قرارگرفته‏اند. هم داستان «شاهزاده اودیپ» و هم داستان «رستم و سهراب» از جمله آثار ماندگاری هستند که به اساطیر پیش از خود متصل هستند. اورهان پاموک با شناخت پیغام‏ها، نمادها و بعد روان‏شناسانه این اسطوره ها، توانسته است تراژدی های کهن را با هم تلفیق کرده و برای انسان منطق‏مدار امروزی بازشناساند. با خواندن این رمان ضمن آشنایی با اصل روایتهای کهن و هنجارهای فرهنگی گذشتگان ، بواسطه نبوغ نویسنده از بعد زمانی و تفاوتهای فرهنگی عصر حاضرعبور کرده و درمی یابیم عواطف بشری و هیجانات روحی وجه اشتراک انسان امروزی با اجداد هزاران ‏ساله او هستند در واقع در رمان زنی با موهای قرمز روابط حاکم بر انسان عصر جدید توسط روایتهای کهن تفسیر میگردد. در این تحقیق که با روش تطبیقی کار شده است ، روش بازآفزینی خلاقانه اورهان پاموک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و انگیزه های مشترک روانی مربوط به پدر کشی و فرزند کشی انسان‏های اسطوره‏ای با انسان امروزی مورد مقایسه و تطبیق قرارگرفته است .
    کلید واژگان: بازآفرینی, رستم و سهراب, زنی با موهای قرمز, پدرکشی
  • مه زاد شیخ الاسلامی*
    جرمیلا اکایوا نخستین نویسنده مهاجری است که به بازآفرینی یکی از نامی ترین آثار گنجینه ادبیات ایتالیا می-پردازد. بیش از یک قرن از نگارش ماجراهای پینوکیو توسط کارلو لورنتزینی با نام مستعار کارلو کلودی می گذرد، اما پینوکیوی اکایوا بر خلاف انتظار مخاطبین کنونی ماشین انسان نمایی نیست که ما بین دنیای آدمک ها و انسان ها سردرگم باشد. بلکه همان آدمک چوبی پیشین است با یک تفاوت اساسی در ساختار: او خود رشته کلام را به دست گرفته و از منظر خود به روایت ماجرا می پردازد. تجزیه و ترکیب پی در پی واژگان، و واکاوی مفاهیم آنها و سبب-شناسی دگرگونه از جمله تحولات ساختاری و محتوایی هستند که اکایوا در این باز آفرینی به آن ها می پردازد. از سویی دگر گزینش این اثر برای بازنویسی بی علت نیست و سبب آن را در دوپارگی وجودی پینوکیو و تعلیق او میان دو دنیای انسان ها و آدمک های چوبی می توان بازجست. در این جستار جایگاه ویژه ای که در این بازآفرینی به زبان و کلام اختصاص داده شده است و علت گزینش این اثر برای نسخه برداری بررسی می شوند.
    کلید واژگان: دبیات ایتالیا, مهاجرت, پینوکیو, بازآفرینی, زبان, کلمه, هویت
    Mahzad Sheikholislamid *
    Jarmila Očkayová is the first immigrant author to recreate one of the most well-known treasures of Italian literature.
    It has been over a century since Carlo Lorenzini, by the nom de guerre Carlo Collodi, wrote the Pinocchio stories, but the version created by Očkayová is not just a humanoid machine, confused between the two worlds of humans and dummies, but on the other hand, it is the former wooden doll with a fundamental difference in structure: He starts to speak to his audience and narrates the story from his own point of view. The continues analysis of the words and the contemplation about their concept alternative etiology are the main structural and conceptual evolutions that Očkayová has made in his recreation. On the other hand, the selection of this opus for rewriting is undoubtedly with certain cause. The reason of the selection is a kind of existentional bipolarize and the suspicion of Pinocchio between the tow worlds: human worlds and those of wooden dolls. In this inquiry the features of this recreation devoted to language and words and also the reasons why it was recreated are going to be discussed.
    Keywords: Italian Literature, immigration, Pinocchio, recreation, Language, Word, Identity
  • روح الله روزبه، علیرضا انوشیروانی
    گستره مقاله حاضر، بررسی تفسیر خاص استیو بارون از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب است. مسئله تحقیق این است که فیلم هزار و یک شب، چقدر به متن هزار و یک شب نزدیک و چقدر از آن فاصله گرفته و آیا امکان افزودن تفاسیر جدید به متن هزار و یک شب را دارد؟ هدف از این مقاله، اثبات این نکته است که بازآفرینی، اخذ است ولی گرته برداری نیست، بلکه یک اثر فرهمند فرهنگی تازه است که دارای شان و شوکت هنری خاص خود است. در این مقاله، فیلم هزار و یک شب، ساخت سال 2000 م، به کارگردانی بارون با متن عربی و فارسی هزار و یک شب انطباق داده شده است. نتیجه انطباق فیلم با متن این بود که بارون، هزار و یک شب را ملک کلک خویش ساخته و تغییراتی را در آن ایجاد کرده است و به طبع خویش، جهان بینی خود را بر فیلم هزار و یک شب سوار کرده و از متن فاصله گرفته و به بازنمایی شرق پرداخته است. روش تحقیق این مقاله، با استناد به نظریه اقتباس ادبی لیندا هاچن می باشد که قائل به اصالت اقتباس است.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, مطالعات بینارشته ای, بازآفرینی, هزار و یک شب, ترجمه برتون
  • سمانه غلامی، جلیل مشیدی*
    بازنویسی و بازآفرینی متون کهن نقش بسزایی در انتقال اندیشه های موجود در متون کهن به نسل نو دارند. یکی از متن هایی که بسیار در این زمینه مورد توجه واقع شده است مثنوی معنوی است.
    در این پژوهش به یکی از شاخص ترین آثار در زمینه ی بازنویسی و بازآفرینی از مثنوی پرداخته شده است تا به پاسخ مناسبی برای این سوال برسیم که چگونه عناصر مهم داستان (پیرنگ، درونمایه، شخصیت و...) به درستی و با موفقیت از یک متن کهن عرفانی تعلیمی به یک بازآفرینی معاصر صرفا تعلیمی منتقل شده اند؟ و در راه این انتقال چه تغییراتی در این عناصر صورت گرفته است؟ درون مایه عرفانی متن کهن به دلیل عدم تناسب با درک نوجوانان از اثر بازآفرینی شده حذف شده است. پیرنگ داستان بازآفرینی شده خلاف متن اصلی بسته (دارای گره گشایی معین) و گسترده (دارای پیرفتهای متعدد) است. شخصیت اصلی بازآفرینی خلاف متن اصلی پویاست. در کل عناصر داستان در بازآفرینی قوی تر از متن کهن پرداخته شده اند زیرا که هدف بازآفرین خلاف مولف متن کهن داستان پردازی بوده است نه بیان مطالب عرفانی.
    کلید واژگان: نحوی و کشتیبان, حکایت مرد و دریا, بازآفرینی, عناصر داستان, نقد تطبیقی
    J. Moshayedi*, S. Gholami
    Rewriting and recreating of ancient texts play an important role in transmitting ideas which are found in ancient texts to the new generations. One of the texts which is considered in this field is Rumi's Masnavi Ma‘navi .This paper is a study of recreation of one of the most significant stories from Masnavi in order to see if important elements of the story (plot, theme, character, etc) are properly and successfully transferred from a mystical-didactic and ancient text to a re-created, modern and only didactic text and what changes have been added in the course of transmission. Mystical themes in the ancient text have been deleted in the re-created text due to the fact that they might not be appropriate for the young adult. Plot in re-created story, unlike the original text, is closed (with certain denouement) and extensive (with several sequences). Unlike the original text, the main character in the re-created text is dynamic. In general, elements of story in re-creation are stronger than elements of story in the original text since the purpose of re-creator is storytelling of an classic text, not expression of a mystical text.
    Keywords: Rumi, the Grammarian, the Sailor, The Story of Man, the Sea, recreation, elements of story, Comparative criticism
  • زهرا ناظمی، مسیح ذکاوت *

    مقاله ی پیش رو، سیر تحول تاریخی تصویرگری را در بازنویسی ها و بازآفرینی های داستان خاله سوسکه بررسی می کند. در این پژوهش، همه ی نسخه های مصور و در دسترس خاله سوسکه، از چاپ های سنگی سده ی پیشین تا نسخه های اخیر، بررسی می شوند. این پژوهش کیفی از شیوه ی تحلیل محتوا بهره می گیرد و در آن قاب تصویر به عنوان واحد تحلیل برگزیده می شود. تصویرگری کتاب ها، به یاری مفهوم «بیننده ی نهفته» ی تصویرها که اقتباسی است از مفهوم «خواننده ی نهفته» تحلیل می شود. پساز تحلیل محتوا و بیان ویژگی های تصویرهای هر کتاب، بیینده ی نهفته ی آن مشخص می شود. نتیجه روشن می کند که رابطه ی میان بیننده ی نهفته و بیننده ی واقعی رابطه ای ثابت و یک سویه نیست؛ به بیان دیگر، بیننده ی نهفته، سوژه ای نهفته است که تصویرها، پیش فرض قرار می دهند. البته، این بدین معنا نیست که چنین سوژه ای پیش ساخته، کامل و تثبیت شده است؛ بلکه، این خود تصویرهایند که با القای ایدئولوژی، موقعیت سوژه ای ویژه ای را به بیننده تحمیل می کنند. ازاین رو، می توان گفت، تصویرها نیز به نوبه ی خود سوژه ی بیننده را فراخوانده و می سازند.

    کلید واژگان: بازآفرینی, بازنویسی, بیننده ی نهفته, تصویرگری, خاله سوسکه, خواننده ی نهفته
    Zahra Nazemi, Massih Zekavat

    In their article ‘Historical Evolution of the Illustrations of “Khālih Sūskih” ’ Massih Zekavat and Zahra Nazemi contend that the notion of implied viewer is not neutral and that pictures in illustrated and picture books interpellate their reader/viewers through creating preordained subject positions for them. The illustrations of different adapted and recreated versions of Khālih Sūskih، a Persian folktale، are analyzed within the framework of implied viewer as proposed by Perry Nodelman by administering content analysis. Nodelman’s concept of implied viewer، founded on Wolfgang Iser’s notion of implied reader، posits that pictures imply specific social subjects and their response as viewers. Yet، a diachronical investigation of various illustrations of the folktale conveys that the relationship between the real and implied reader/viewer of these books is reciprocal and the child viewer cannot be considered merely as an agent who takes pleasure in consuming their pictures. To put it in other words، the child viewers are not pre-constructed stable subjects before their encounter with pictures، and illustrations contribute to children’s interpellation as social subjects and partly modify their subjectivity through their definition of subject positions and their ideological impositions.

    Keywords: implied reader, viewer, subjectivity, illustration, Persian folktale, Khālih Sūskih
  • اکرم عارفی*، مریم شعبانزاده
    مهدی آذریزدی(1388-1300) از پیشگامان بازنویسی آثار کهن برای کودکان و نوجوانان، بین سال های 1336 تا 1369 مجموعه هشت جلدی «قصه های خوب برای بچه های خوب» را بازنویسی کرد. انتقال درون مایه اخلاقی در کنار آشنایی مخاطبان با گنجینه ارزشمند ادب فارسی، از اهداف اصلی آذریزدی در این بازنویسی ها بوده است، از اینرو وی سعی در گزینشی اخلاق گرایانه از قصه ها داشته است. در حکایت هایی که انتقال مسایل اخلاقی به مخاطب، کمتر مورد توجه بوده، بازنویس به گونه ای آشکار، قصه را بازآفرینی نموده و درون مایه های اخلاقی به آن افزوده است.
    این پژوهش به بررسی درون مایه در «قصه های مثنوی» و «قصه های شیخ عطار» می پردازد. با این بررسی، میزان دگرگونی درون مایه در بازنویسی آذریزدی، آشکار می شود.
    آذریزدی با دگرگونی درون مایه در بازنویسی، گاه از قصه های عرفانی تصویری کاملا متفاوت به وجود آورده و آفرینش تازه ای رقم زده است. حتی در مواردی، پا را از بازآفرینی نیز فراتر نهاده و قصه ای کاملا متفاوت با ماخذ اصلی پدید آورده است. در بازنویسی آذریزدی، درون مایه ها به اخلاقی، اجتماعی، دینی و تاریخی و در ماخذ اصلی به عرفانی، دینی، اخلاقی و اجتماعی قابل دسته بندی است. در قصه های بازنویسی شده، درون مایه های اخلاقی با 2/60% بیشترین بسامد را دارد. در حالی که در ماخذ اصلی تنها 6/19% درون مایه ها اخلاقی است و درون مایه های عرفانی با 5/62% بیشترین بسامد را دارد.
    کلید واژگان: مهدی آذریزدی, بازنویسی, داستانهای کودکان و نوجوانان, بازآفرینی
    Akram Arefi*, Maryam Shabanzadeh
    Mehdi Azaryazdi is amongst the precedents in rewriting the classic stories for youths and children. He recreated the book “Nice Stories for Nice Children” in eight volumes since 1957 until 1990. His main aims were to transfer the ethical messages to the young readers as well as familiarizing them with the valuable treasure of Persian literature. Hence he has apparently recreated the main theme of the stories into an ethical theme. Therefore, the mystical stories of Molavi and Attar have so much changed that there does not exist any common aspect between them and the final work of Azaryazdi. This paper investigates the themes of “Molavi’s Stories” and “Attar Stories” and compares them with the rewritings of Azar yazdi. It is declared how much Azaryazdi has changed the themes of the stories. As Azaryazdi has definitely changed the themes of these stories to social, ethical and sometimes to historical and royal themes. As a comparative analysis, while just only %19.6 of the original resources of Azaryazdi’s rewritings come with the ethical theme, this theme, in Azaryazdi’s works, appears over %60.2; where the original resources are mainly (%62.5) covered by mystical theme. By such a rewriting, there is no doubt thatAzaryazdi has clearly recreated completely new stories from the sense of the classic stories.
    Keywords: Mahdi Azaryazdi, Rewriting, Mystical theme, Ethical Story
  • نصرت الله دین محمدی کرسفی
    در بازآفرینی، هنرمند با الهام گرفتن از اثری کهن و به مدد تخیل خویش، دست به آفرینش اثری مستقل، تازه و بدیع می زند و بنا به سلایق، خواسته ها و اهداف خویش، موضوعی را از ژانری به ژانر دیگر تبدیل می کند؛ ولی این باز آفرینی ها همیشه آشکار نیست. این مقاله با مقایسه تطبیقی میان دو اثرکاملا متفاوت ادبی، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا شعر مهتاب نیمایوشیج، باز آفرینی حکایت تمثیلی شبتاب کلیله و دمنه است؟ بی گمان یکی از آبشخورهای اندیشه نیما، توجه او به ادبیات گذشته ایران بوده است. او بسیاری از مضامین اولیه اشعارش را از آثار کهن ادب فارسی اخذ می کرد؛ ولی همان اندیشه های کهن، در بیرون آمدن از کارگاه اندیشه آفرینش گر نیما، شمایل درونی و بیرونی کاملا تازه، ابتکاری، متفاوت و امروزی به خود می گرفت. با توجه به همانندی های فراوانی که از حیث شخصیت ها، گفت و گوها، کردارهای اشخاص، حوادث، زمان، فضا و سایر ویژگی ها بین شعر مهتاب نیما و حکایت تمثیلی شبتاب از کلیله و دمنه به چشم می خورد، به این نتیجه می رسیم که نیمایوشیج در سرودن شعر مهتاب، تحت تاثیر حکایت تمثیلی شبتاب از کلیله و دمنه بوده است. به عبارت دیگر می توان گفت شعر مهتاب نیما، بازآفرینی حکایت «شبتاب» است.
    کلید واژگان: بازآفرینی, شبتاب و مهتاب, کلیله و دمنه, نیمایوشیج, تاثیر و تاثر
    N. Dinmohammadi
    Recreating stories, myths, events and, in general, all the ancient prose and verse works is of great value and importance. Recreating helps the artist to create a brand new work using his power of imagination while he gets the inspiration from the ancient work. And on the basis of his interests, attitudes and purposes he changes the genre of any topic. However, these recreations are not always apparent.Resorting to a comparative study of two totally different literary works, the present article seeks to answer the question whether Nima Youshij’s poem under the title of “Mahtab” is the recreation of the allegoric anecdote from Kelile va Demne, namely “Shabtab”. Undoubtedly, one of Nima’s thought sources was his attention to ancient Persian literature. He has mostly taken the essence of his contents from the ancient Persian literary works. But those ancient thoughts and ideas have been dressed newly and have changed their inner and outer figure after being processed in the creative mind of a thoughtful creator like Nima. Due to a large number of similarities between these two literary works, including their characters, dialogues, manners, events, time, space and other features, one can come to such a conclusion that Nima’s “Mahtab” has doubtlessly been influenced by “Shabtab” in Kelile va Demne, i.e. Nima’s “Mahtab” is the recreation of “Shabtab”.
  • منطق بازآفرینی روایت های کهن در شعر معاصر ایران
    قدرت الله طاهری
    شعر معاصر ایران، در عرصه شکل، محتوا و شگردهای ادبی از سه آبشخور غنی برخوردار بوده است. این شعر، گنجینه پربار دوره کلاسیک فارسی را پشت سر داشته و به خوبی از عظمت و ژرفای اندیشه آن بهره برده است. همچنین به دلیل امکانات و ابزارهایی که جهان به هم پیوسته معاصر در اختیار بشر نهاده، از تجربیات ادبی سایر ملل، به ویژه فرهنگ اروپایی بی نصیب نمانده است. نیز به دلیل فاصله گرفتن از عوالم تجریدی و پایبندی به اصل عینیت گرایی، از جهان پیرامون به طور کامل تغذیه نموده است. یکی از دلایل قوت شعر معاصر ایران، برقراری ارتباط سازنده با «گذشته فرهنگی» و بازآفرینی روایت های کهن ادب گذشته است؛ به گونه ای که این روایت ها از بطن تاریخ و سنت ادبی، اخذ و در فرایندی خلاقانه، برای ارائه تصویری هنری از انسان و جهان ایرانی معاصر به ظرفی تبدیل شده اند. این رخداد ادبی، بر اساس نظریه «منطق مکالمه» میخائیل باختین و «بینامتنیت» ژولیا کریستوا قابل تحلیل است. آثاری که با این رویکرد در شعر معاصر آفریده شده اند، آشکارا خود را از حوزه «تقلید» متمایز می نمایند چنانکه در ادبیات گذشته ما نیز مرسوم بوده است. در این مقاله با اتکا به نظریه های ادبی جدید، بوطیقای بازآفرینی روایت های گذشته نشان داده شده است و برای نمونه، بازآفرینی خلاقانه دو شعر «ققنوس» نیما که از روایتی اسطوره ای اخذ شده و «کتیبه» اخوان ثالث که از روایت های ادبیات عامیانه یا اهل تصوف اقتباس شده است، بر مبنای نظریه های مذکور تحلیل شده اند.
    کلید واژگان: بازآفرینی, روایت های کهن, منطق مکالمه, بینامتنیت
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال