به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « باغ بلور » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «باغ بلور» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سید احمد میرزاده، حمیرا زمردی*، عبدالرضا سیف
    زمینه و هدف

    در این مقاله، در چهارچوب سبک شناسی لایه ای، راهکاری برای راهیابی به ایدیولوژی پنهان متن در رمان، پیشنهاد شده و بطور موردی در دو رمان شاخص دهه اول انقلاب یعنی زمستان 62 از اسماعیل فصیح و باغ بلور نوشته محسن مخملباف بررسی شده است. این راهکار بر اساس این فرضیه شکل گرفته است که با استخراج واژه های تکرارشونده ای که به ایدیولوژیهای بزرگ تعلق دارند میتوان به واژه ای رسید که بیشترین بسامد را داراست و احتمالا مرکز ایدیولوژیک اثر است. با کشف این واژه و بررسی چگونگی کاربرد آن در متن، ممکن است به جهتگیری ایدیولوژیک اثر راه یافت.

    روش مطالعه

    در این پژوهش با شیوه کتابخانه ای و در چهارچوب سبک شناسی لایه ای، با تمرکز بر دو کتاب زمستان 62 و باغ بلور هریک از واژه هایی که تعلق یا نزدیکی به ایدیولوژیهای مطرح داشتند یا بسامد آنها قابل توجه بود استخراج و دسته بندی شد. سپس چگونگی کاربرد واژه ای که دارای بیشترین بسامد بود از لحاظ صفت دهی، هاله کلمات، رویارویی با واژه های متقابل و نیز بررسی وجهیت فعل در جمله های دارای آن واژه در کتابهای مذکور بررسی شد.

    یافته ها

    واژه مرکزی در رمان زمستان 62 واژه «ایران» و در رمان باغ بلور واژه «زن» است و چگونگی کاربرد آنها معنیدار است.

    نتیجه گیری

    با ملاحظه چگونگی کاربرد واژه مرکزی دو کتاب مورد بررسی، از منظرهای گوناگون مشخص شد که نویسندگان هر دو کتاب نسبت به واژه مرکزی اثر خود، جانبدارانه برخورد کرده اند؛ بگونه ای که میتوان جهت گیری نویسنده زمستان 62 را در برخورد با واژه «ایران» در چهارچوب ایدیولوژی ناسیونالیسم و جهت گیری نویسنده باغ بلور را در برخورد با واژه «زن» در چهارچوب ایدیولوژی فمینیسم ارزیابی کرد.

    کلید واژگان: ایدئولوژی, واژه مرکزی, زن, ایران, ناسیونالیسم, فمینیسم, باغ بلور, زمستان 62}
    Seyed Ahmad Mirzadeh, Homira Zomorrodi*, AbdulReza Seif
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    This article proposes a solution to the text"s hidden ideology in a novel within the layered stylistics framework.Two famous novels of the revolution"s first decade, The Winter 62, written by Esmail Fassih, and the Crystal Garden, written by Mohsen Makhmalbaf, have been studied as case studies. This solution is based on a hypothesis that by extracting repeated words belonging to major ideologies, the word with the highest frequency and is probably the ideological center of the work can be reached. By discovering this word and examining its usage in the text, it is possible to get to the ideological orientation of the work.

    METHODOLOGY

    In this research, by focusing on The Winter of 62 and the Crystal Garden books, using the library method and within the layered stylistics framework, each of the words that belonged to or were close to the proposed ideologies or their frequency was significant, were extracted and categorized. Subsequently, the usage of the highest frequency word was examined in terms of ascribing adjectives, the halo of words, confronting opposite words, and checking the verb form in the sentences with that word in the books mentioned.

    FINDINGS

    The central word in the novel The Winter 62 is the word "Iran," and in the novel, the Crystal Garden is the word "woman," and how they are used is meaningful.

    CONCLUSION

    Considering how the central word of the two books under review is used, it is clear from different perspectives that the authors of both books have been biased toward the central word of their work. In this manner, it is practicable to evaluate the author"s orientation of The Winter 62 apropos to the word "Iran" in the nationalism ideology framework and the author"s orientation of The Crystal Garden apropos to the word "woman" in the feminism ideology framework.

    Keywords: ideology, central word, woman, Iran, nationalism, feminism, The Crystal Garden, The Winter 62}
  • یزدان پاکمهر، موسی پرنیان، خلیل بیگزاده
    زمینه و هدف

    زبان و ادبیات عامیانه یکی از شاخصه های مهم در فرهنگ معنوی هر کشوری است که از دیرباز در ادبیات فارسی هم کم و بیش نفوذ داشته است. با رشد و گسترش ادبیات داستانی ایران در صد سال اخیر و گرایش به استفاده از عناصر زبانی و مولفه های ادبیات عامه در آثار خلق شده، شاهد رشد چشمگیر بازتاب زبان و ادبیات عامیانه در ادبیات معاصر بویژه در داستان هستیم. ادبیات دفاع مقدس بویژه داستان هم از این قاعده مستثنی نیست. نویسندگان داستانهای دفاع مقدس نیز متناسب با فضا و شخصیتهای داستان خود، از عناصر زبانی و مولفه های ادبیات عامه استفاده کرده اند.

    روش مطالعه

    پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و عناصر زبانی و مولفه های ادبیات عامه در چهار داستان شاخص دفاع مقدس (باغ بلور، دل دلدادگی، زمین سوخته، زمستان 62)، بررسی شده است.

    یافته ها

    نویسندگان داستانهای دفاع مقدس، بویژه داستانهایی که در این پژوهش بررسی شده، از زبان و ادبیات عامه غافل نبودند و در پیشبرد روایت خود و در شخصیت پردازی و فضاسازی از آن استفاده کردند؛ بگونه ای که اکثر اصطلاحات، واژه ها و ابیات عامیانه از زبان شخصیتهای عامه بیان شده که نشان از آگاهی و تسلط این نویسندگان بر زبان و فرهنگ عامه ایران زمین دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان میدهد که عناصر زبانی و مولفه های ادب عامه در داستان زمستان 62 نسبت به سه اثر دیگر بازتاب کمتری داشته است، زیرا اکثر شخصیتهای این داستان افرادی با تحصیلات دانشگاهی هستند که در محیطی اداری در تعاملند. درحالیکه شخصیتهای سه داستان دیگر (باغ بلور، دل دلدادگی، زمین سوخته) از افراد معمولی هستند و در فضای کوچه و بازار در ارتباط هستند و مکالمات آنها مملو از واژه ها، اصطلاحات و ادبیات عامیانه است.

    کلید واژگان: داستان فارسی, ادبیات عامیانه, دفاع مقدس, باغ بلور, دل دلدادگی, زمین سوخته, زمستان 62}
    Y. Pakmehr, M. Parnian*, Kh. Baygzadeh
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Folk language and literature is one of the important indicators in the spiritual culture of any country, which has had more or less influence in Persian literature since long ago. Through the growth and expansion of Iranian fiction literature in the last hundred years and the tendency to use the elements of popular language and literature in the works created, we can see a significant growth of the reflection of popular language and literature in contemporary literature, especially in fiction. The sacred defense literature, especially the story, is no exception to this rule. The writers of the holy defense stories have also used elements of popular language and literature in accordance with the atmosphere and characters of their stories.

    METHODOLOGY

    The present research was carried out by descriptiveanalytical method, the elements of popular literature in four stories of holy defense (Bagh Bolour, Dele Deldadegi, Zamin Sokhte, Zemesta62) were studied.

    FINDINGS

    The authors of the holy defense stories, especially the stories studied in this research, were not inadvertence to the popular literature and used popular language and literature in advancing their narrative and in characterizing and creating atmosphere. In such a way that most of the slang terms, words and verses are expressed by the language of popular personalities, which shows the knowledge and mastery of these writers on the popular language and culture of Iran.

    CONCLUSION

    The results show that the elements of popular language and literature in the story of Zemestan62 had less reflection compared to the other three works; Because most of the characters in this story are people with university education who interact in an office environment. While the characters of the other three stories (Bagh Bolur, Dele Deldadegi, Zamin Sokhte) are ordinary people and they interact in the streets and markets, and their conversations are full of words, idioms and folk literature.

    Keywords: Persian novel, folk literature, Holy defense, Baq Bolour, Del Deldadegi, Zamin Soukhte, Zamestan 62}
  • یزدان پاک مهر*، موسی پرنیان، خلیل بیگ زاده
    باورهای عامیانه پناهگاهی برای اذهان ساده ایست که قدرت تبیین و تحلیل حوادث را نداشته و از طرفی خود را در برابر ناگواری ها و ناملایمتی ها بی دفاع می دانند، مردمی که در محیطی آکنده از نا آگاهی زندگی می کنند به ناچار به نیروی غیرعقلانی متوسل شده تا تعارض های ذهنی را کاهش دهند. برخی از این اندیشه های خرافی به قدری محکم و استواراند که تا قرن ها پس از پیدایش همچنان ادامه حیات می دهند. در این پژوهش، که به روش تحلیلی و توصیفی انجام شده، باورها و اعتقادات عامیانه در دو داستان دل دلدادگی و باغ بلور استخراج، دسته بندی و تحلیل و بررسی شده اند. هدف از این تحلیل، تبیین باورها و مقایسه میزان کاربرد آنها در دو داستان ذکر شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در باغ بلور بیشتر باورهای متافیزیکی و مذهبی به کار رفته است در حالی که در داستان دل دلدادگی باورهای مردم شمال کشور درباره حیوانات و پرندگان بازتاب بیشتری داشته است.واژه های کلیدی: باورهای عامیانه، داستان، دل دلدادگی، باغ بلور.
    کلید واژگان: باورهای عامیانه, داستان, دل دلدادگی, باغ بلور}
    Yazdan Pakmehr *, Musa Parnian, Khalil Baygzade
    common beliefs are haven for simple minds which are not able to elucidate and analyze the events and on the other hand, they find themselves unprotected against dissatisfaction and intolerances, the people who are living in an environment replete of unawareness and forcefully are resorted to irrational forces in order to lower their mental conflicts. Some of these superstitious notions are so firm that they outlive for a long time after their advents. In this survey, which has been considered analytically and descriptively, common beliefs and creeds have been extracted, classified and analyzed in the story of ''Dele Deldadegi'' and ''Baghe Boloor''. The purpose of this analysis is elucidating of beliefs and the comparison of the level of their usages in these two stories. The results of survey indicate that in ''Baghe Boloor'' story, the metaphysics and religious beliefs have been mentioned while in ''Dele Deldadegi'' story, the Iranian northern people's beliefs of animals and birds have had reflections a lot.Keywords: Common beliefs, story, Baghe Boloor, Dele Deldadegi.
    Keywords: Common beliefs, story, Baghe Boloor, Dele Deldadegi}
  • زهرا حیاتی*، مریم عاملی رضایی، مژگان مسعودی

    تحلیل مضامین و شیوه‎های تبیین تقابل‎های دوگانه در متون ادبی، یکی از روش‎های نقد در رویکرد ساختارگرایانه است؛ و برخی معانی پنهان متن را آشکار یا تفسیر می‎کند. در این مقاله به بررسی تطبیقی تقابل‎های جنسیتی در دو رمان دهه شصت شمسی (باغ بلور و دل فولاد) با دو رمان دهه هشتاد شمسی (نگران نباش و کافه‎پیانو) پرداخته شده است. سطح بررسی تقابل‎ها، دو عنصر بنیادین روایت؛ یعنی رویداد و شخصیت‎پردازی است. از تحلیل کلی تقابل‎هایی که در پس نگاه جنسیتی متون مورد مطالعه وجود دارد، برمی‏آید: 1-در رمان‏های دهه شصت، دوگانه‏های سنت/تجدد؛ تقید/آزادی؛ پاکدامنی/روسپی‎گری؛ و افسردگی/سرزندگی مشترک هستند؛ 2-در رمان‎های دهه هشتاد، تقابل‎های امروز/گذشته؛ تجرد/تاهل؛ واقع‎گرایی/آرمان‎گرایی؛ جنسیت روانی/ جنسیت فیزیولوژیک نسبت به تقابل‎های دو رمان دهه شصت متفاوت است و البته دوگانه‏هایی مانند تقید/آزادی؛ سنت/تجدد؛ و سرزندگی/افسردگی در رمان‎های دو دهه مشترک است.

    کلید واژگان: نقد جنسیتی, تحلیل تقابل ها, باغ بلور, دل فولاد, نگران نباش, کافه‎پیانو}
    Zahra Hayat*, Maryam Ameli Rezaei, Mojgan Masoudi

    Analysis of conceptions and methods of describing the double contrasts in literary texts is one of the criticism methods in structuralism approach, and clarifies or interprets some hidden meanings of text. This paper comparatively analyzes the sexual contrasts in two novels of the 1980s (Bagh Bolour and Del Foulad) with two novels of the 2000s (Negaran Nabash and Kafe Piano). Level of studying the contrasts is two fundamental elements of narration: phenomenon and characterization. The general analysis of some contrasts existing behind the sexual view of texts on study indicates that: (1) double items of tradition/ renovation, freedom/ limitation, virginity/ prostitution, depression/ freshness are common in the novels of the 1980s; (2) the contrasts of today/ past, celibacy/ marital, realism/ idealism, mental sex/ physiological sex are different from the contrasts of two novels of the 1980s but the double items such as freedom/ limitation, tradition/ renovation, freshness/ depression are common in the novels of the two decades.

    Keywords: Sexual Criticism, Contrasts Analysis, Bagh Bolour, Del Foulad, Negaran Nabash, Kafe Piano}
  • زینب صابرپور
    در این مقاله، رمان باغ بلور (1365) نوشته محسن مخملباف از منظر نحوه تعامل با گفتمان غالب اجتماعی در این دهه، در موضوع زنان و با استفاده از تحلیل متنی برمبنای دستور نقش گرا و عمدتا با استفاده از مولفه هایی که سیمپسون (Paul Simpson) (1993) بر آن ها تاکید کرده است و سپس تبیین یافته ها بر اساس نگره های تفسیری تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان تحلیل شده است. باغ بلور به جریانی در داستان نویسی فارسی تعلق دارد که پس از انقلاب و با هدف اجرای آرمان های انقلاب اسلامی در حوزه ادبیات پدید آمد. در این مقاله، پس از توصیف مختصری از گفتمان های ناظر به جنسیت در تاریخ معاصر ایران و گفتمان غالب در این حوزه در دهه 1360 و برمبنای این زمینه تاریخی و گفتمانی، متن رمان بررسی شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد در این رمان، با بازتولید ارزش های سنت پدرسالاری، بازنماینده دو استراتژی گفتمانی عمده در حوزه زنان به کار گرفته شده است؛ تقلیل زن به مادر و تقدیس مظلومیت وی. این تصویر نیز به نوبه خود، هم جهت با کلیشه های جنسیتی است.
    کلید واژگان: باغ بلور, تحلیل فمینیستی, انتقادی گفتمان, تصویر زنان, سنت, پدرسالاری}
  • حمید طاهری
    تامل و تفکر در تاریخ بارور و نگارین زبان و ادب فارسی نشانه هایی از نفوذ ادب اقوام و ملتهای مختلف را در زمانهای متفاوت بر ما آشکار می سازد. کلیله و دمنه که از شاهکارهای ادب تمثیلی فارسی است، نسب نامه ای هندی دارد و رهاورد هند است. با پذیرش آیین باشکوه اسلام در ایران، زبان و ادب تازی با قوتی وصف ناشدنی در هاله ای از تقدس به عرصه ادب فارسی راه یافت و با آن عجین شد؛ تا جایی که تفکیک معانی و مضامین آن دو بسیار دشوار می نماید. شعر جاهلی عرب با تمام مضامین و موتیفهای خود به شعر سبک خراسانی و عراقی راه یافت. آوای جرس اشتران و بیانگردی شبانه عرب در شعر معزی و صحرای همیشه سبز دیوان منوچهری نمودار است.
    ادب فارسی نیز تاثیری شگرف بر ادب جهان داشته است و ایرانیانی چون بدیع الزمان همدانی و صاحب بن عباد و... سبک مصنوع عرب را بنیاد نهادند. لانگفلو از”بنی آدم اعضای یکدگرند” سعدی اثر پذیرفته است. در آثار هردر‎ و موسه و بالزاک از سعدی سخن رفته است. قطعه «موجود باقی» ویکتور هوگو، خلوت کنار دریا و نغمه امواج باشکوه را که در آستان عظمت الهی نوای عظمت آفرینش را ترنم می کنند فرا یاد می آورد. نفوذ کلام حافظ در شعر رمانتیک به خصوص در شعر گوته مایه و ماده”دیوان شرقی از شاعر غربی” را فراهم آورد و او را به بزرگداشت حافظ واداشت. تاثیر حکیم فردوسی و اثر سترگش بر ادب جهان مقاله و بابی مستقل می خواهد.
    ایرانیان از دوره قاجار و تاسیس دارالفنون به طور جدی و دامنه دار با اروپا و آثار ادبی آن از جمله داستان نویسی به شیوه مدرن و مبتنی بر رابطه علی رویدادهای داستان که وجه امتیاز آن از قصه و حکایت است آشنا شدند و به آفرینش این نوع جدید دست زدند و از این رهگذر تحت نفوذ و تاثیر مکاتب ادبی و شیوه نویسندگی آنان قرار گرفتند.
    نویسنده این مقاله قصد دارد به بررسی نوع به کارگیری اصول و شیوه نویسندگی مکتبهای ادبی اروپا در داستان نویسی معاصر ایران بپردازد. بنابراین جهت ارایه دقیق تر این تحقیق تنها به بررسی تقریبا تمامی آثار محسن مخلمباف نویسنده و کارگردان توانمند ایران پرداخته و کوشش کرده است میزان و گونه های مختلف تاثیر مکاتب ادبی اروپا را بر آثار این نویسنده ایرانی نشان دهد.
    کلید واژگان: مخملباف, باغ بلور, سبک, داستان, مکتب, آثار, اروپا}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال