جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "دیدگاه" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «دیدگاه» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
از دیدگاه نظامی سخن و شعر تنها ابزاری برای گفت وگو و خلق زیبایی نیست، بلکه جایگاهی فراتر از آن در دستگاه آفرینش بر عهده دارد. از این رو، وی علاوه بر خلق آثار ممتاز ادبی از منظر زیبایی شناسی، همواره در پی تبیین مسایل مهم هستی شناسی و آموزش مبانی اندیشه ورزی درباره نظام هستی و مراتب وجودی آن است. در این نظام فکری، شعر، شاعر و شاعرانگی بخشی مهم از مراتب هستی در دو ساحت آفرینشگری و تداوم هدف انبیا از منظر آگاهی بخشی به شمار می آیند و در خدمت امور قدسی و در راستای نظام عالی آفرینش جزو مهم ترین مراتب هستند. هدف اصلی جستار حاضر این است که ارتباط دیدگاه های کلامی نظامی را با دیدگاه های ادبی وی تبیین کند. از این رو، نخست دیدگاه کلامی نظامی را در دو محور آفریدگار هستی و نحوه آفرینش و سلسله مراتب هستی به اختصار بیان کرده ایم تا از این طریق و در مرحله سوم، جایگاه شعر و شاعر در نظام هستی و اهمیت و اغراض شاعر و رسالت شاعری در این نظام فکری تبیین و دیدگاه کلامی- ادبی نظامی بر این اساس روشن شود.
کلید واژگان: نظامی گنجوی, علم کلام, نظام هستی, شعر, دیدگاهFor Nezami, speech and poetry are not only tools for conversation and creation of beauty, but have a place beyond that in the creation system. Therefore, in addition to creating outstanding literary works from an aesthetic point of view, he always seeks to explain the important issues of ontology and teach the fundamentals of thinking about the system of existence and its existential levels. In this intellectual system, poetry, poets, and poetics are important parts of the levels of existence in two areas of creation and continuation of the purpose of the prophets in providing awareness, and also that they are among the most important levels in the service of sacred affairs and in line with the supreme system of creation. The main goal of this essay is to explain the relationship between Nezami's theological views and his literary views. Therefore, firstly, we have briefly stated Nezami's theological point of view in the two axes of the creator of existence and the way of creation and the hierarchy of existence, so that in this way and in the third stage, the position of poetry and the poet in the system of being, the importance and goals of the poet and the mission of a poet in this intellectual system will be explained and Nezami’s theological-literary view will be clarified on this basis.
Keywords: Nezami Ganjavi, Theology, System of Existence, Poetry, perspective -
پژوهش حاضر به بررسی آموزش کلاسی معکوس (فلیپ) در دوره خواندن زبان آموزان زبان انگلیسی و دیدگاه آنها پرداخته است. بدین منظور تعداد 30 زبان آموز مقطع پیش متوسطه بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یک پیش آزمون در ابتدای ترم انجام شد تا از داشتن پیشینه زبانی یکسان شرکت کنندگان اطمینان حاصل شود. سپس به صورت تصادفی آنها در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. این روش آموزشی در 12 جلسه با گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل به روش سنتی آموزش مهارت خواندن را دریافت کردند. در پایان آموزش، پس آزمون خواندن برای هر دو گروه تعیین شد تا تاثیر مثبت آموزش فلیپ بر پیشرفت خواندن زبان آموزان تعیین شود. علاوه بر این، پرسشنامه مرتبط با گروه آزمایش برای بررسی دیدگاه آنها در مورد روش مذکور اجرا شد. با انجام این مطالعه مشخص شد که آموزش کلاسی معکوس بر عملکرد خواندن دانش آموزان تاثیر مثبت دارد. پژوهش تجربی نیز بیانگر دیدگاه مثبت زبان آموزان نسبت به این روش تدریس ارتباطی است. در مجموع، رضایت کلی شرکت کنندگان از روش آموزش فلیپ در این تحقیق به دست آمد. شایان ذکر است که یافته های کار حاضر می تواند شواهدی را در اختیار دانش آموزان و معلمان قرار دهد که نشان می دهد آموزش کلاسی معکوس (فلیپ) می تواند برای بهبود مهارت درک مطلب زبان آموزان مورد استفاده قرار گیردکلید واژگان: آموزش کلاسی معکوس (فلیپ) (FLC), توانایی درک مطلب, دیدگاهThe present study investigated the effectiveness of Flipped Language Classroom (FLC) in EFL learners’ reading course and their views. In doing so, a total number of 30 pre-intermediate students was selected based on the convenience sampling. A pre-test was administered to the participants at the beginning of the term to ensure that they had the same language background. Then, they were randomly assigned as experimental and control group (15 students in each group). FLC was implemented in 12 sessions with the experimental group, while the control group received traditional method of teaching reading skill. At the end of the experiment, a posttest of reading was assigned to both groups to determine the positive effect of FLC on the EFL learners' reading achievement. In addition, a related questionnaire was administered among the experimental group to explore their views on the mentioned method. By conducting this study, it was found that FLC had positive effect on the students' reading performance. The experimental study has also indicated the positive students’ views toward this communicative teaching method. On the whole, the participants’ overall satisfaction towards FCI method was achieved by this study. It is worthy to note that findings of the present work can provide the students and teachers with evidence that flipped classroom instruction could be used to improve EFL learners' reading comprehension skill.Keywords: Flipped Language Classroom (FLC), reading comprehension ability, View
-
این مطالعه به بررسی تاثیر دیدگاه زبان آموزان و ااتید آموزش زبان انگلیسی و آموزش اصول تفکر انتقادی (CT) بر توانایی های نوشتاری تعدادی از زبان آموزان مرد و زن ایرانی زبان انگلیسی که در دانشگاه آزاد اسلامی واحدکردستان، زبان انگلیسی تحصیل کرده اند، پرداخته است. دیدگاه نقش مهمی را بر یادگیری زبان خارجه به ویژه در پیشرفت مهارت مقاله نویسی استدلالی ایفا می کند. در این مقاله توصیفی در مرحله اول، 80 زبان آموز و 14 معلم انتخاب شدند. سپس در شروع ترم با استفاده از پرسشنامه آنلاین سنجش تمایل به داشتن تفکر انتقادانه کالیفرنیا (CCTDI) دیدگاه این زبان آموزان مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری داده های مورد نیاز، آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI) دو بار، یک بار قبل و یک بار بعد از تدریس انجام شد. این مطالعه از یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون استفاده کرد که در آن تکنیک های CT شامل حقیقت جویی، ذهن باز، تحلیل گری، سیستماتیک، اعتماد به نفس، کنجکاوی و اطلاعات در 6 مرحله به شرکت کنندگان معرفی شد. نتایج به دست آمده حاصل از این پژوهش نشان داد که معلمان و داشنجویان رشته آموزش زبان انگلیسی دیدگاه مثبتی را نسبت به تمام بخش های پرسشنامه سنجش تفکر نقادانه داشتند. آنان تمایل مثبتی نسبت به حقیقت جویی و کنجکاوی در نوشته های خود داشتند. نتایج حاصل از این تحقیق همچنین نشان داد که شرکت کنندگان در این تحقیق دیدگاه مثبتی نسبت به یادگیری زبان انگلیسی داشتند.کلید واژگان: دیدگاه, تمایل به داشتن تفکر نقادانه, زبان آموزان رشته زبان انگلیسی, مقاله نویسی استدلالیThis study investigated the attitude of the Iranian EFL teachers and learners toward the role of critical thinking disposition in enhancing argumentative writing in the Iranian EFL context at Islamic Azad University, Kurdistan branch. Attitude plays an important role that affecting language learning, especially writing skills in an EFL context like Iran. In this descriptive study, 14 EFL teachers and 80 EFL learners both males and females were selected based on a random sampling method. The data were gathered based on a survey approach, by using the online CCTDI questionnaire. To answer the research questions of this study and uncover the attitude of EFL teachers and learners towards the treatment, the responses the to CCTDI online questionnaire were coded and analyzed. The results indicated that teachers and learners had positive attitudes towards all components of CCTDI. They represented a highly positive disposition towards truth-seeking and inquisitiveness. Results of the study revealed that of the EFL teachers and learners have a positive attitude regarding English language teaching and learning. Another finding of the study was that, having favorable perspective toward English did not enhance their proficiency in learning English. It is hoped that the findings of this study help teacher and learners learn about critical thinking principles they will apply prudent judgment, challenge the improbable, pursue difficulties, establish alternatives, use tactics, consider alternative perspectives, and attempt to be objective.Keywords: Argumentative Writing, CCTDI Questionnaire, EFL Teachers’ Attitude, EFL learners’ Attitude
-
این پژوهش به بررسی تغییر دیدگاه در روایت و نگارش انتقادی دانشجویان ایرانی دورههای انگلیسی برای اهداف دانشگاهی بهزبان انگلیسی، به عنوان زبان خارجی پرداخته است. 60 نفر (30 زن و 30 مرد) از دانشجویان کارشناسی رشته روان شناسی دردسترس را انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی «داستان اول شخص» و «خلاصه داستان سوم شخص» تقسیم کردیم. ابتدا، تفکر انتقادی مشارکت کنندگان را با آزمون واتسون و گلیزر فرم الف (1980) ارزیابی کردیم. مقایسه نمرات پیش آزمون ازطریق آزمون t مستقل نشان داد که بین تفکر انتقادی دو گروه، تفاوت معناداری نبود. سپس، داستان کوتاه «پروانه ها» (Grace, 1987) را به مشارکت کنندگان دادیم. گروه داستان اول شخص با تغییر دیدگاه داستان، آن را از زاویه دید اول شخص نوشتند، ولی مشارکت کنندگان گروه خلاصه داستان سوم شخص، همان داستان را از دیدگاه سومشخص نگاشتند. از طبقه بندی انواع نوشتار انتقادی هاتن و اسمیت (1995) برای تحلیل محتوایی 60 روایت به دست آمده از گروه ها استفاده کردیم. براساس نتایج آزمونu Mann-Whitney، تفاوت معناداری بین طول و تعداد جمله واره های نوشتار توصیفی و تامل دوگفتاره در داستانهای اولشخص نسبت به تعداد نظایرشان در داستانهای سومشخص وجود داشت، اما تفاوت معناداری بین تعداد جمله واره های تامل توصیفی و تامل انتقادی نبود. منطق گفت و گویی داستانها بهترتیب از بیشترین به کم ترین عبارت بود از نوشتار توصیفی، تامل توصیفی، تامل دوگفتاره و تامل انتقادی. بررسی کیفی داستانها، چندصدایی آنها را نشان داد. درنتیجه، روش تحلیل محتوایی داده ها ثابت کرد که تغییر دیدگاه بر ابراز دیدگاههای مشارکت کنندگان، تامل در توصیف و دوگفتارگی نوشته هایشان افزود که درراستای هدف این پژوهش یعنی تقویت نگارش انتقادی در دوره های زبان انگلیسی برای اهداف دانشگاهی است.
کلید واژگان: تفکر انتقادی, داستان اول شخص, داستان سوم شخص, دیدگاه, زبان انگلیسی برای اهداف دانشگاهیThis study investigated the quantitative and qualitative impacts of shifting the narrative point of view on the representation of critical thinking (CT) in Iranian EAP learners’ written narratives. Sixty (30 women and 30 men) students of psychology who were selected based on convenience sampling were randomly divided into two equal experimental groups of the first-person group (FPG), and third-person summary group (TPSG). The researchers initially administered Watson-Glaser critical thinking appraisal-form A questionnaire (Watson & Glaser, 1980). The results of the independent samples t-test showed no statistically significant difference between the CT of the groups. Then the participants were given the short story of Butterflies (Grace, 1987). The TPSG participants inscribed their reflections on the story in narratives from the third-person perspective, whereas the FPG participants shifted the point of view and wrote first-person stories. The content analysis of the first- and third-person data based on Hatton and Smith’s (1995) taxonomy of writing types illustrated a statistically significant difference between the length and the number of descriptive writing and dialogical reflection clauses in first-person stories versus the number of the same clauses in third-person narratives. However, there was no statistically significant difference between the groups’ mean ranks of descriptive reflection and critical reflection clauses. Based on Bakhtin (1981, 1986), the dialogicality principle of both first- and third-person storylines was shown to be more descriptive, less descriptive reflective, less and less dialogic reflective, and still less critical reflective. The qualitative analysis confirmed that the writings demonstrated a heteroglossia of different writing types.
Keywords: critical thinking, EAP, first-person narrative, point of view, third-person narrative -
نشریه زبان پژوهی، پیاپی 42 (بهار 1401)، صص 39 -68
از آن جاکه در سال های اخیر، سرقت علمی-ادبی در نگارش متون علمی به زبان خارجی مورد بازخورد گسترده جهانی قرارگرفته است، طراحی ابزاری بومی شده و معتبر برای ارزش یابی نظری و التزام عملی جامعه دانشگاهی ایران اجتناب ناپذیر به نظر می رسید. در پژوهش حاضر، با تکیه بر یافته های به دست آمده از بررسی جامع پیشینه پژوهش و مصاحبه بدون ساختار با 24 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته های زبان انگلیسی، چهارچوب اولیه در تهیه پرسشنامه بومی شده سرقت علمی-ادبی تدوین شد. پس از اجرای پیش آزمون، ویرایش چندباره پرسش ها، تحلیل عاملی، و مدل سازی معادلات ساختاری، پرسشنامه اجتماعی-فرهنگی سرقت علمی-ادبی با 36 پرسش در حوزه های آگاهی، دیدگاه، ادراک و باورهای اجتماعی-فرهنگی به عنوان مولفه های بنیادی در ارتقا حساسیت جامعه دانشگاهی ایران نسبت به سرقت علمی-ادبی طراحی گردید. نسخه نهایی پرسشنامه بین 288 دانشجو و دانش آموخته، در تمام گرایش های کارشناسی ارشد انگلیسی، از 6 دانشگاه دولتی (78 نفر) و آزاد اسلامی (210 نفر) توزیع و مورد تحلیل قرارگرفت. پاسخ ها نشان دهنده آگاهی بالا، ادراک دقیق از قوانین سرقت علمی-ادبی، دیدگاه خنثی و تا اندازه ای غیرمسیولانه، و باورهای اجتماعی-فرهنگی غیر علمی شرکت کنندگان بود که منجر به گرایش ناخواسته آن ها به انجام سرقت علمی-ادبی می گردید. افزون بر این، تحلیل فراوانی در رخدادهای سرقت علمی-ادبی، با بهره گیری از نرم افزار «iThenticate»، در 18 پایان نامه منتخب کارشناسی ارشد به زبان انگلیسی از دانشگاه های مورد نظر انجام گرفت که یافته های آن نمایانگر رشد فزاینده سرقت علمی-ادبی در نوشتار علمی جامعه دانشگاهی ایران در دوره زمانی 1396-1392 بود. این پژوهشگران با برشمردن حقایق موجود در این حوزه، بر سیاست گزاری موثر در بستر دانشگاه ها تاکید نمودند.
کلید واژگان: آگاهی, دیدگاه, ادراک, باورهای اجتماعی-فرهنگی, پرسشنامه بومی شده, سرقت علمی-ادبیINTRODUCTIONSince plagiarism as an act of intellectual fraud has recently received a global inquiry in different fields of science, especially in second/foreign language (L2) academic writing, developing a valid and domesticized instrument to meticulously assess the awareness and professional integrity of the Iranian academic community to avoid plagiarism seemed indisputable. As plagiarism has been defined differently in various sociocultural and academic contexts, its legal and ethical issues in such scientific fields as L2 academic writing are worth noting (Oghabi, Pourdana & Ghaemi, 2020). Accordingly, two major causes, mostly condemned as contributing factors to committing plagiarism, are the torment the L2 learners usually experience in writing academic texts, and the divisive cultural differences.Not surprisingly, the majority of studies on the causes and consequences of plagiarism were conducted in English-speaking countries (such as Australia) to represent the Western cultural values or social concerns and ethical code of conduct. In Asian or Middle Eastern countries, such as Iran wherein the copyright infringement or unlawful reproduction of original works are rarely subject to serious legal consequences, the absence of vigorous studies on this grave matter is underscored. This is while, majority of scarce studies on this topic generally investigated the contributing factors to plagiarism in the Iranian academic context (cf. Riasati & Rahimi, 2013) and overlooked the potentials of determining factors such as attitude or socio-cultural beliefs of L2 writers. At the same time, in the absence of a domesticized plagiarism questionnaire in the academic context of Iran, Iranian researchers generally make use of accessible questionnaires which often represented the Western culture and ethical values (e.g. Curtis & Popal, 2011; Harris, 2001; Idiegbeyan-Ose et al., 2016; Maxwell et al., 2006).
MATERIALS AND METHODSAfter a comprehensive review of research literature and conducting semi-structured interviews with graduate students of English language studies (n = 24), the researchers adapted a general conceptual framework for developing a prototype plagiarism questionnaire. The non-randomly selected participants partaking in the semi-structured interviews, the pilot and final research participants were all MA graduates and graduate students of English language teaching, English literature, English translation, and linguistics in three State and Islamic Azad University branches in Iran (n = 288). Initially, 39 out of 47 items in the questionnaire were rated on a 5-point Likert scale, ranging from (a) strongly disagree, (b) disagree, (c) I don’t [1]know, (d) agree (e) strongly agree, which represented the components of participants’ awareness and attitude towards plagiarism. Eight more triple-choice items were constructed in terms of short authentic paragraphs and their corresponding paraphrased texts, each followed by three choices of (a) plagiarism found, (b) no plagiarism, and (c) I don’t know, to represent the component of perception. After carrying out the pilot administration of the questionnaire (with 224 participants), item revision and deletion (11 items excluded), exploratory and confirmatory factor analysis, and structural equation modeling (SEM) with SPSS 21 and AMOS statistical software, the researchers developed the final draft of the sociocultural plagiarism questionnaire with 36 items.
RESULTS AND DISCUSSIONTo explore the first objective in this study, the statistical results in this study supported four components of awareness, attitude, sociocultural beliefs, and perception as responsible factors for determining sensitivity to plagiarism in Iranian academia. Data analysis also indicated the participants’ adequate awareness of the plagiarism policies and their accurate perception, but relatively neutral and irresponsible attitude towards plagiarism downsides, and non-scientific sociocultural beliefs which ultimately provoked them to commit plagiarism. It was concluded that concepts, such as ‘intellectual property’ and ‘ownership of words’ which are deeply rooted in Western culture have not been adequately incorporated into the Iranian academic culture yet. Moreover, Iranian scholars prioritized personal relations or vocational gains over following rules of copyright are proved as widespread in the Iranian academic context.The second objective of this study was examined through frequency analysis of the instances of plagiarism in the Literature Review sections (Chapter II) of the 18 selected MA theses written in English. Relied upon the reports of plagiarism incidence conducted by iThenticate plagiarism detection service at www.Lingaline.com, a widespread and growing number of committed plagiarism by Iranian MA graduates of English language studies during 2013 - 2017 were echoed. In the reports, the rate of plagiarism was higher in men (67.16%) than in women (63.91%); higher in Islamic Azad University branches (78%) than in state universities (56%); and committed more by the MA graduates of English literature (71.66%) than English translation (62.66%) and English language teaching (61.66%). The researchers’ justifications on the obtained results were the absence of clear-cut instructions to rules of plagiarism, strict anti-plagiarism policies as well as adequate institutional attention to this unethical and unprofessional behavior in the Iranian academic community which eventually degraded the gravity of plagiarism to such a large extent.
CONCLUSIONThe results of this study invoked the fact that not only the Iranian academic community requires upheaving awareness and acute perception by every member towards plagiarism unfortunate consequences, but also the non-scientific and desensitizing nature of Iranian sociocultural beliefs towards plagiarism need reconsideration and national policy making. Moreover, in line with Ayoubi (2017), the findings in this study encourage the educators and university professors to implement further tutorial courses to accentuate the severity of plagiarism misconduct and to rip off every chance of committing plagiarism by the university students in their academic writing. Despite promoting this newly-designed sociocultural plagiarism questionnaire as a more reliable assessment instrument for evaluating the Iranian academic community, the current researchers are reasonably skeptical of yielding similar results with Iranian university students at lower educational levels where the curricular demands of writing courses are more into the accuracy of the content over form and mechanics of writing; neither with Iranian university students of non-English majors due to their intended audience who are mostly Persian-speaking readers with similar insensitivity towards plagiarism infringement acts. Last but not least, the current researchers deployed a non-random convenience sampling procedure to have access to a large number of participants which inevitably lowers the generalizability of the findings to different demographic contexts.
Keywords: attitude, Awareness, perception, Plagiarism, Sociocultural Beliefs -
آشنایی زدایی در اصطلاح ادبی غریبه سازی آن بخش از ادبیت متن است که برای مخاطب آشناست. این تکنیک ادبی اولین بار در مکتب شکل گرایان روسی پدید آمد. در داستان نویسی نو، آشنایی زدایی از راه بیان و استفاده متفاوت از عناصر داستان مطرح می شود. داستان های پست مدرن معاصر فارسی به سبب گزینش آشنایی زدایی در عناصر داستانی از قبیل دیدگاه، مضمون، فضاسازی، زمان، فرم، لحن و پایان بندی متفاوت در هاله ای از شگردهای نو قرار می گیرند و خواننده را مجبور می سازند بارها این داستان ها را بخواند تا به کشف مورد نظر نویسنده دست پیدا کند. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای در صدد آن است که ضمن شناخت آشنایی زدایی از سازه های داستان در داستان های پست مدرن به نقد و بررسی شش داستان از «بیژن نجدی»، «هادی خورشاهیان»، «مهدی یزدانی خرم»، «لیلا صادقی» و بررسی عناصر سازنده در آن ها بپردازد.
کلید واژگان: آشنایی زدایی, داستان های پست مدرن معاصر فارسی, فراداستان, فضاسازی, دیدگاه, فرم و پایان بندیIn literary sense demfamilirization is the technique of presenting in an unfamiliar way that part of literary concept of the text which is familiar to the audience. This literary technique was initially appeared in the Russian Formalists. In the modern story writing, defamilirization is expressed through different presentation and usage of the story elements. Postmodern stories in Contemporary Persian stand in an aura of modern features due to the choice of defamilirization in the story elements such as vision, theme, the atmosphere, time, form, tone and different conclusion, forcing the reader to read this story several times in order to be able to understand the writer’s point of view.Based on descriptive and analytical method within library process, this research attempts to know defamilirization of story structures in postmodern stories on one hand and on the other to make a critical review of six stories by” Bijan Najdi”, “ Hadi Khorshahian”, “ Mehdi Yazdani Khorram”,Leila Sadeqi” and examines the constituent elements in them.
Keywords: defamiliarization, Postmodern stories in Persian Contemporary, Meta-fiction, the atmosphere, vision, Form, and different conclusion -
چشم اندازهای روایی چندگانه پدیده ای جدید در روایت شناسی و شیوه روایی متداول در داستان نویسی مدرن است. در این شیوه روایتگری به علت تکثر دیدگاه ها، تعدد راویان و تغییر زاویه دید، پی رنگ داستان ها پیچیده تر از فرم های روایی دیگر است و درک اثر به تعامل خواننده و متن بستگی مستقیم دارد. این پدیده عموما با توجه به دو مفهوم زاویه دید و دیدگاه مورد تحلیل قرار می گیرد. زاویه دید به مثابه مفهومی وابسته به جهان پیرامونی راوی و دیدگاه به عنوان امری وابسته به جهان درونی و نوع نگرش راویان به موضوع، اساسا خوانش این دسته از آثار را از آثار پیشامدرن متمایز می نماید و سطح انتظار نویسنده و خواننده را دگرگون می کند. هدف اصلی مطالعه این شیوه روایی، رواج این تکنیک ادبی در داستان نویسی امروز است که لزوم معرفی و آشنایی بیشتر با این پدیده را ضرورت بخشیده است. با شناخت روابط موجود در این دسته آثار و با توجه به اهمیت روایت شناسی در تحلیل رمان، به ابزارهای مطمینی برای تحلیل و بررسی این دسته از رمان ها دست یافته می شود. پژوهش حاضر جستاری است در تبیین و معرفی این شگرد روایی به منظور بررسی های غنی تر و جامع تر. نتایج پژوهش نشان می دهد ساختار متون چندروایتی را باید به عنوان یک مقوله شناختی تاثیر مربوط به خواننده از موضوع مورد مشاهده درک کرد. ویژگی اساسی در این تکنیک روایی واداشتن خواننده به مشاهده نزدیک و دقیق متن است تا به مدد این تعامل، طرح پیچیده رمان های چندروایتی گشوده شود.
کلید واژگان: روایت شناسی, دیدگاه های روایی چندگانه, زاویه دید, دیدگاه, رمانMultiple narrative perspectives are a new phenomenon in narratology and a common narrative methode in modern fiction. In this narrative technique due to some charastrictics like plurality of viewpoints, multiplicity of narrators and change the point of views understanding of its plot is more complicated than other narrative forms , and readers understanding of this form depends on the interaction and cooperation between reader and text directly. This phenomenon is generally analyzed due to element of point of view. According to popularity of this narration way in today`s fiction, my first purpose is necessity of introducing and learn more about this phenomenon. Despite being the most frequent of this method in the modern novels writing, very rare researches have been devoted to it. Present research is seeking comprehensive study and more explanation due to do further research in this case. Despite being the most frequent of this method in the modern novels writing, very rare researches have been devoted to it. Present research is seeking comprehensive study and more explanation due to do further research in this case.
Keywords: : narratology, multiple narrative perspectives, Point of View, perspective -
فصلنامه متن پژوهی ادبی، پیاپی 80 (تابستان 1398)، صص 113 -144
در این مقاله، به واکاوی سبک شناسانه مجلد ششم کتاب تاریخ بیهقی بر اساس یکی از الگو های متاخر در زمینه سبک شناسی ادبی (که در بستر دانش روایت شناسی شکل گرفته)، پرداخته شده است. پرواضح است که هر متن ادبی از لایه ها و سطوح مختلف زبانی شکل یافته است و هر کدام از این لایه ها و سطوح، به سهم خود در تعیین سبک نگارش نویسنده دخیل هستند؛ لایه هایی چون واژگان، جمله و سطوح کلان تر همچون گفتمان روایی. طرح پیشنهادی پاول سیمپسون (1993م.) به مثابه یک الگوی روایت شناختی که بر مبنای رده بندی مبتنی بر مفاهیم وجهیت و دیدگاه در سطح جمله و گفتمان روایی در سطح متن قرار دارد، می تواند دستاویزی مناسب برای سبک شناسی متون ادبی از منظر گفتمان روایی باشد. در این پژوهش، سعی شده است تا با تمرکز بر یکی از محورهای موجود در الگوی سیمپسون، یعنی محور وجهیت، سبک روایی متن تاریخ بیهقی، به شیوه ای روش مندانه ارزیابی شود.
کلید واژگان: روایت شناسی, دیدگاه, روایت, وجهیت, کانونی سازیThis paper is to analyze the sixth volume of “History of Bayhaqi," book stylistically based on one of the latest models in the field of literary stylistics. Each literary text is formed of different layers and levels of language, each of which is involved in determining the author's writing style; layers such as words, sentences and more immense levels including narrative discourse. Paul Simpson's proposal design that is based on the concepts of mode and ideas on the level of sentence and narrative discourse, as a linguistic tool, it can be a goof pretext for stylistics of literature in the narrative discourse level. In this study, we have focused on one of the axes in the model of Simpson, namely the modality axis, to criticize the narrative style of text of Bayhaqi History methodically
Keywords: Narratology, Point of View, Narration, Modality, Focalization -
این مقاله دیدگاه مدرسین و زبان آموزان را نسبت به مهارتهای تدریس مدرسان زبان و تمایل به ارتباط زبان آموزان و تفاوت این دو دیدگاه را بررسی می نماید. به همین منظور از پرسشنامه ای با مقیاس لایکرت با مضمون مهارتهای تدریس مدرسان زبان و تمایل به ارتباط زبان آموزان استفاده شد که توسط مدرسان و زبان آموزان تکمیل شد. شرکت کننده های این تحقیق مدرسان (تعداد 60) و زبان آموزان دور متوسطه (تعداد 300) در آموزشگا ه های متعدد تبریز- ایران بودند. نتایج تحقیق نشان داد که علیرغم تفاوتهای جزیی بین دیدگاه مدرسان و زبان آموزان هر دو گروه برا ین نظر توافق داشتند که مهارتهای برانگیزنده و همخوانی سطح مدرسین با زبان آموزان تاثیر بسزایی در تعامل به ارتباط زبان آموزان دارد. نتایج این تحقیق پیام مهمی برای مدرسین زبان جهت توجه این مدرسین به این مهارتهای موثر و همچنین تربیت مدرس در عصر جدید آموزش دارد.
کلید واژگان: تمایل به ارتباط, مهارتهای تدریس, دیدگاهJournal of English Language Pedagogy and Practice, Volume:12 Issue: 24, Spring - Summer 2019, PP 179 -201This study explored both teachers’ and learners’ perceptions of teachers’ pedagogic strategies which may engender willingness to communicate (WTC) in an English as a foreign language class and the difference between their perceptions to detect how convergent or possibly how divergent these are. The project used a convenience sample of 300 students taking an intermediate English course and their teachers (N=60) in several English Language Institutes in Tabriz, Iran. The instruments included a Likert scale questionnaire on teachers’ pedagogic strategies and learners’ WTC completed by both teachers and learners. Based on the data collected from the questionnaires, it was revealed that the teachers and learners agreed on the role of teachers’ wait time in learners’ WTC but not on the other strategies such as motivating strategies, error correction strategies, and teachers’ congruence. The findings of the study have important implications for teachers in terms of reconsidering their pedagogic strategies to play their facilitating roles in engendering students’ WTC in the class. The results also have the implications for EFL teacher education in the new era of communication.
Keywords: Willingness to communicate, Pedagogic strategies, Perception -
هدف از این تحقیق کیفی بررسی مقایسه ای آسیب ها و مشکلات تدریس و یادگیری درس زبان انگلیسی و زبان عربی در دبیرستان های ایران با استفاده از روش داده بنیاد یا نظریه گروندد است. از طریق مصاحبه نیمه ساختاری با پنج دبیر زبان انگلیسی و هفت دبیر عربی که با نمونه گیری نظری از بین دبیران دبیرستان های مختلف شهر سبزوار، انتخاب شدند، داده های این تحقیق جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) و بر اساس سه سطح کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نظریه داده بنیاد صورت گرفت. دو مدل نظری آسیب شناسی زبان عربی و نیز آسیب شناسی زبان انگلیسی ارائه شد که در هر یک، مشکلات تدریس و یادگیری زبان (عربی/ انگلیسی) به عنوان مقوله اصلی و معلم، دانش آموز و امکانات آموزشی به عنوان مقوله های ثانویه مطرح شد. نتایج تحقیق نشان داد که با وجود بعضی تفاوت ها بین این دو زبان، برخی مشکلات تدریس و یادگیری بین زبان عربی و انگلیسی مشترک هستند. در این مقاله پیامدهای آموزشی متعددی در رابطه با دبیران، دانش آموزان و برنامه ریزان درسی نیز مورد بحث قرار گرفته است.کلید واژگان: آسیب شناسی, زبان عربی, زبان انگلیسی, دیدگاه, داده بنیادThe aim of this qualitative study was to apply the grounded theory methodology to a comparative investigation of the challenges and problems of teaching and learning English and Arabic in Iranian high schools. Data were collected using semi-structured interviews with five English teachers and seven Arabic teachers who were theoretically sampled from different high schools in Sabzevar, Iran. Using MAXQDA software, the data were analyzed based on the three levels of open, axial, and selective coding in grounded theory (Corbin & Strauss, 1990). Two models of challenges of teaching and learning of English and Arabic was posited with the problems of teaching and learning of English and Arabic as the core category and teacher, student, and educational facilities as sub-categories. The findings of this study shows that in spite of some differences between these two languages in terms of problems of their teaching and learning, there are some similarities between them. Also, some pedagogical implications for teachers, students, and curriculum developers were discussed in this study.Keywords: Challenges, Arabic Language, English Language, Perception, Grounded Theory
-
زمان مفهومی پیچیده است که در هر فرهنگ و جامعه ای معنای خاصی به خود گرفته است. نگاه افراد جامعه نسبت به زمان آن قدر اهمیت دارد که برخی دیدگاه مردم جامعه نسبت به زمان را معرف نوع فرهنگ آن جامعه تلقی می کنند.در این مقاله برآنیم تا با استفاده از روش کیفی دیدگاه مدرسان و فراگیران زبان انگلیسی در مورد نقش زمان در نظام آموزشی ایران و همچنین در فرهنگ روزمره ایرانی را بسنجیم. بدین منظور با 8 مدرس زبان انگلیسی و 10 زبان آموز مصاحبه صورت گرفت. از تحلیل مصاحبه ها چند موضوع استخراج شد که عبارتند از: رویکرد منفعلانه نسبت به زمان در فرهنگ روزمره، عدم توجه کافی به زمان در نظام آموزشی ایران، درصد بالای هدر رفتن زمان در کلاس های زبان، حق تاخیر بر اساس نوع رابطه اجتماعی، زندگی در زمان آینده و عدم تاثیرپذیری از فرهنگ انگلیسی در وقت شناسی. در پایان، راهکارهایی برای توجه بیشتر به نقش زمان در سطح آموزشی و فرهنگی ارائه شد.کلید واژگان: دیدگاه, زمان, نظام آموزشی, فرهنگ, مصاحبهIntroductionIn our age of speed and communication, time plays an important role in all dimensions of our lives. Globalization, which has brought about intensity of human relations, has raised the value of time. Time is a complex concept which has developed a specific meaning in every culture and society. People's conceptions about time have such high significance that some perceive them as the type of culture those people live in. Levine (1997) contended that a cultures basic value system can be reflected in its norms and beliefs about time; thereby time is considered a social construct.
English language teachers and learners deal with English culture, in which time is highly valued. Using Bourdieu's (1984) terms, they are in a "field" in which time and punctuality are important, and which being punctual can turn into a "habitus". Therefore, it is assumed that because of their familiarity with English culture, these two groups may have different conceptions towards time and a critical view towards how time is managed in the Iranian society and the educational system.MethodologyTo collect the required data, face-to-face semi-structured interviews were conducted in Persian. The interviews were all conducted in language institutes. The number of participants was not set a priori and with 8 language teachers and 10 language learners saturation point was gained. The language teachers and learners were all teaching and learning at English language institutes in Mashhad, respectively. A set of eight questions was designed regarding the participant's sociological conceptions of time. The first five items were broad, general questions, and the researcher added complementary questions in the course of the interview. The last three questions consisted of three hypothesized scenarios based on White, Valk, and Dialmy's (2011) study, in which the interviewees were asked how late each person in the scenario can come late. The social relationships in three situations were designed based on Scollon and Scollon (2001). Therefore, three relationships were taken into account: deference, solidarity, and hierarchy.ResultsOverall, the findings revealed that both teachers and learners are dissatisfied with time management in the educational system and everyday culture and they themselves have not been influenced by English culture's punctuality. The themes extracted from the interviews were the following: lack of adequate attention to time in the educational system, high potentiality for waste of time in language classes, a passive attitude towards time in Iranian culture and society, having the right to be late based on social relationships, thinking about the future and not the present, and not being influenced by western culture's punctuality.DiscussionDue to their particular characteristics, English language classes have a different environment from other classes. Examples of these characteristics include: discussing various topics, doing group work, and having a friendly and fun environment (see Pishghadam, Zabihi, & Shayesteh, 2015). The aforementioned features increase the level of subjectivity in English language teaching (ELT) classes and learners try to present their ideas and opinions. They certainly do have many advantages for learners and can increase their creativity, emotional intelligence, willingness to communicate, and social skills. However, if management is not properly done, these positive points can lead to a waste of time in the classroom. Some learner's over talking lead to feelings of dissatisfaction in the others and decreases the efficiency of the class. The other issue mentioned in the interviews was error correction. What seems important is that error correction should not take up too much of classtime.
A particular aspect of English language classes is the comparison of learner's home culture with the target culture. Unfortunately, past research has revealed that this point often brings about deculturaltion in learners and even teachers (Pishghadam & Navari, 2009; Pishghadam & Saboori, 2011; Rahimi, 2011; Shahasavandi, Ghonsooly, & Kamyabi, 2010). It appears that learners and teachers pay attention to the negative aspects of Western culture and become influenced by it, but they do not show much interest in the positive aspects, such as punctuality and time management. The results revealed that in two types of relationship lateness was considered acceptable, namely, solidarity and hierarchy. In case of solidarity, the close relationship that exists between the two sides allows for the tolerance of unpunctuality. This can be explained by the fact the Iran is a high-context culture (Hofstede, 1986). Similarly, the hierarchical context allows for acceptance of unpunctuality of the superior by the inferiors.
A contradiction found in the results is that although the interviewees showed dissatisfaction towards the delay of instructors in appointments, when they were put in the hypothetical scenario and asked about how late a university instructor can come, they mentioned long periods. This point demonstrates that in our society, the cultural aspect can be more favored that the moral or reasonable aspect.
As the findings of the interviews revealed, the basis of inadequate attention to time is culture. Time is an important concept in the field of language learning with many applications. Since learning English has become a necessity nowadays, there is a need for speed in learning to reach the required credits as soon as possible. Therefore, more research should be done in line with this study.Keywords: Conceptions, Time, Educational system, Culture, Interview -
آنی ارنو نویسنده ای برخواسته از طبقات محروم اجتماعی است. او که در دوران کودکی و نوجوانی طعم تلخ محرومیت را با تمام وجود احساس کرده است، بارها در آثارش به تجزیه و تحلیل طبقات اجتماعی می پردازد و به عنوان مصداق مورد مطالعه، شخص خود را مد نظر قرار می دهد. او جامعه را مشاهده می کند . مناسک و آداب، باورها و ارزش هایی را که در طی ارتقاء طبقه اجتماعی اش از جامعه روستایی به جامعه پاریسی و در محیط های مختلف با آنها روبرو شده است، از نظر می گذراند. تجزیه و تحلیل های ارنو به ویژه متمرکز بر ساختار جغرافیایی این محیط ها یعنی مکان زادگاه و مکان هایی است که بعد ها برای تحقق آرزوی ارتقاء اجتماعی خود به آنها وارد می شود. ارنو، بعد از تجزیه و تحلیل دو واقعیت اجتماعی یعنی طبقه ای که درآن به دنیا آمده و طبقه اجتماعی که آرزو دارد به آن متعلق باشد، ارتباطات تنگاتنگ بین مکان فیزیکی و طرز تفکرافراد را به تصویر می کشد. در مقاله حاضر سعی بر آن داشته ایم تا نشان دهیم چگونه تغییر مکان باعث تغییر دیدگاه فرد می شود، تغییر دیدگاهی که در ارتباطی تنگاتنگ با جایگاه اجتماعی فرد در جامعه است.کلید واژگان: مکان فیزیکی, مکان اجتماعی, دیدگاه, خواستگاه انتصابی, خواستگاه انتخابی, ارتقاء اجتماعیDorigine modeste, Annie Ernaux, auteure française contemporaine et récompensée par plusieurs prix, fait dans ses uvres une sorte danalyse ethnologique prenant comme matériel d'étude sa propre personne. Elle observe la société, elle passe en revue les rites, les croyances, et les valeurs qui définissent les différents milieux quelle a traversés durant son ascension sociale, à savoir le milieu rural et le milieu petit-bourgeois. Ses analyses se concentrent plus particulièrement sur la structuration spatiale des différents milieux, celui doù elle vient, celui auquel elle voudrait appartenir, pour réaliser son désir dascension sociale.
En représentant le conflit entre deux réalités sociales, le milieu dorigine et le milieu dadoption, Ernaux met en évidence les rapports étroits qui existent entre les structures de lespace physique et psychologique. Dans la présente étude, nous avons essayé de montrer comment les différences des structures spatiales entraînent des jugements valorisants ou dévalorisants sur lespace social, qui sont en étroite liaison avec la place quon y occupe.Keywords: Espace physique, espace social, point de vue, milieu dorigine, milieu dadoption, ascension sociale -
این مقاله درک و دیدگاه دانش آموزان و معلمان مرد و زن را نسبت به نقش آموزش گرامر و بازخورد اصلاح کننده بررسی می کند. یک پرسشنامه بین 60 دانش آموز مرد و زن فراگیر زبان انگلیسی در سطح متوسط (30 مرد و 30 زن) و40 معلم (20 مرد و20 زن) توزیع شد و دیدگاه دانش آموزان و معلمان نسبت به نقش آموزش مستقیم گرامر و بازخورد اصلاح کننده در یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی استخراج شد. مقایسه اطلاعات، میزان توافق سطح بالایی در بین دانش آموزان به عنوان یک گروه و معلمان به عنوان گروهی دیگر با در نظر گرفتن جنسیت در بین اکثر سوالات را نشان می دهد. تعدادی از اختلافات میان عقاید دانش آموزان و معلمان درارتباط با تاثیر آموزش تفصیلی گرامر در یادگیری زبان خارجی در هرجنس آشکار می باشد.اگرچه تفاوت های میان دیدگاه دانش آموزان و معلمان می تواند برای یادگیری مضر باشد، اشاره به توجه معلملن به دیدگاه دانش آموزان راجع به آن فاکتورها باعث پیشرفت در فرایند یادگیری زبان جدید خواهد شد و تلاش برای در نظر گرفتن عدم توافق بالقوه در میان نظرات دانش آموزان و آموزش معلمان وضعیت یادگیری را بهبود خواهد بخشید.
کلید واژگان: بازخورد اصلاح کننده, گرامر, آموزش تفصیلی, دیدگاهJournal of English Language Pedagogy and Practice, Volume:2 Issue: 4, Spring - Summer 2009, PP 28 -56This paper explores male and female students' and teachers' perceptions of the role of grammar instruction and corrective feedback. A questionnaire, administered to 60 male and female intermediate EFL students (30 males and 30 females) and 40 teachers (20 males and 20 females), elicited student and teacher perceptions concerning the role of explicit grammar instruction and corrective feedback in learning English as a foreign language. Data comparisons revealed high agreement between students as a group and teachers as a group across genders on the majority of questions. A number of discrepancies were evident between students and teachers’ beliefs within each gender. There were also some comparisons of sample groups based on gender differences which examined the effect of formal grammar instruction in foreign language teaching. Although the differences between students' and teachers’ belief system can be a threat to learning, it is essential to mention that teachers’ consideration of students’ perceptions of those factors will improve the process of new language learning, and an effort to consider the potential mismatch between students’ beliefs and teachers’ instructions will enhance learning.
Keywords: Corrective feedback, grammar, Formal Instruction, Perception -
هدف این مقاله، مطالعه و بررسی زبان شناختی دیدگاه در روایت «روز اول قبر» (1344) نوشته صادق چوبک بر اساس مدل پیشنهادی سیمپسون1 1993م. است. راوی از نوع سوم شخص بازتابگر است که افکار، عقاید و احساسات شخصیت اول داستان را شرح می دهد. در این داستان از کلام نقل قول آزاد برای بیان حالات و عقاید شخصیت ها استفاده شده است. بر اساس محور دوم تقسیم بندی سیمپسون، وجهیت2 غالب در متن مثبت است که نشان دهنده دیدگاه قاطع راوی در مورد واقعیت مرگ است. ابزار زبان شناختی به کار رفته در این وجه عبارت اند از: فعل ها و واژه های مبنی بر وجهیت مثبت مثل فعل های آرزویی و دعایی، استفاده از کلمات احساسی اعم از قیود و صفات ارزیابی کننده، افعال گزارشی و نیز جملات بیان کننده عقیده و جملات تعمیم دهنده. تفکر غالب در زبان متن روایی، نمودار محتوم بودن مرگ، نیستی و زوال، زندگی و مرگ زجرآور، حسرت از دست رفتن زندگی و امید به بخشش گناهان و ترس از عقوبت است. با این حال، در پاره ای موارد از وجهیت منفی برای بیان تردید و ابهام پیرمرد درباره دنیای پس از مرگ و نیز بیان ابهام راوی درباره برخی احساسات منسوب به شخصیت ها استفاده شده است.
کلید واژگان: تحلیل زبان شناختی, دیدگاه, راوی, روایت, وجهیت -
مفاهیم کلیدی فلسفه نیچه عبارت است از: صیرورت، بازگشت جاویدان همان، اراده به قدرت و نیست انگاری (نیهلیسم). نیچه برای ایجاد ارتباط منطقی بین این مفاهیم، مفهوم «هستی» را با نگرش خاص به مفهوم «صیرورت» تحویل کرده است. این تحویل از نظر انسان شکل می گیرد و در نظر او این دیدگاه انسان است که به هستی معنی می دهد. در این مقاله چگونگی تحویل هستی به صیرورت و ربط آن به اراده به قدرت و بازگشت جاویدان همان مورد بررسی واقع شده است.
کلید واژگان: هستی, صیرورت, اراده به قدرت, بازگشت جاویدان همان, تحویل (تقلیل), تفسیر, دیدگاه -
شیوه های روایت و روایتگری در قصه مرغان شیخ اشراقاین مقاله می کوشد ساختار روایت قصه مرغان شیخ اشراق را، از دو جنبه نحوی و کلامی، مورد بررسی قرار دهد. به این منظور، ابتدا ضمن تعریفی از روایت و داستان، متن را از دیدگاه نحوی بررسی می کند و ضمن تجزیه متن به کوچکترین واحدهای روایی (گزاره ها)، شمایی کلی از طرح روایت سازه های آن و نظم آنها ارائه می دهد. سپس با توجه به جنبه کلامی روایت، مسائل مربوط به راوی و دیدگاه او، وجه و زمان سخن بررسی می شود و در پایان به نتایج زیر دست می یابد: ...
کلید واژگان: قصه مرغان شیخ اشراق, روایت, راوی, دیدگاه, وجه و زمان سخن -
روایت اصطلاحی فراگیر برای ارجاع به انواع گسترده ای از نوشته ها و گفته هاست اما در تحقیق حاضر روایت در معنای ادبی آن مورد بررسی قرار می گیردکه شامل انواع ادبی چون رمان، رمان کوتاه و داستان کوتاه است. روایت در معنای ادبی آن از دیرباز حوزه تحقیق و پژوهش مکاتب ادبی مختلف به خصوص ساختگر ایی روسی بوده است، اما فرضیه پردازان و منتقدان معاصر نیز روش های آن را در گرایش های مختلف و گاها متضاد خود به کارگرفته اند. در نو شته حاضر با طرح مفهوم «دیدگاه روایی»که عمدتا از نظریات راجر فالر گرفته شده است، انواع مختلفی از راویان یک داستان معرفی و ارائه می شوند. راوی یک داستان می تواند درونی باشد یعنی به درون افکار و احساسات شخصیتها نفوذ کند و یا برونی باشد یعنی مثل خواننده داستان فقط ظوإهر و رفتار شخصیتها را ببیند و به افکار و احساسات آنها دسترسی نداشته باشد. این درونی و برونی بودن نیز به بخشهای دیگری قابل تقسیم است. در دیدگاه روایی، به بررسی و نقد دیدگاه های زمانی، مکانی و روانشناختی یک روایت و چگونگی تشخیص آنها پرداخته می شود تا دیدگاه ایدئولوژیکی نویسنده یک داستان تعیین شود.
در هر دیدگاه توانمندی و روشنگری ابزارهای زبانشناختی در نقد آثار ادبی به تصریرکشیده می شود.
کلید واژگان: داستان, دیدگاه, روایت, کلام, نا بهنگا می
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.