به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سبک شناسی شناختی" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «سبک شناسی شناختی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی سبک شناسی شناختی در مقالات مجلات علمی
  • مهدی عبدی ویشکائی*، آزیتا افراشی، مصطفی عاصی
    پژوهش حاضر به بررسی دو رمان فارسی «جزیره سرگردانی» و «رود راوی» با دو سبک ریالیسم و سوریالیسم بر اساس چارچوب نظری سبک شناسی شناختی می پردازد. از اهداف این پژوهش می توان به استفاده شیوه ای جدید در تحلیل متن در رمان های فارسی اشاره کرد. همین طور می-توان با استفاده از این رویکرد پلی میان رشته ای بین زبان شناسی شناختی و مطالعات ادبی برقرار کرد و نگاهی تازه به تحلیل های ادبی ارایه نمود. از میان مفاهیم شناختی از استعاره های مفهومی استفاده شده است. استعاره های موجود به صورت دستی و جداگانه از هر یک از این رمان ها استخراج شد. از میان داده های استخراج شده آن هایی که تکرار بیشتری داشتند و معرف سبک بودند جدا و بررسی شدند. با بررسی مقایسه ای میان دو رمان می توان به این مورد اشاره کرد که وقوع استعاره های مفهومی در رمان «رود راوی» به صورت معناداری بیشتر از رمان «جزیره سرگردانی» است. با بررسی استعاره های مفهومی در رمان «جزیره سرگردانی» مشخص شد که این رمان از «انسان» برای مفهوم سازی در حوزه مبدا به صورت برجسته ای استفاده کرده است. همین طور مفاهیمی که با استفاده از این مفهوم در حوزه مقصد قرار گرفتند عناصر موجود در طبیعت هستند. در رمان «رود راوی» خاصیت جان بخشی برای اشیای فراواقعی در داستان استفاده شده است.
    کلید واژگان: سبک شناسی شناختی, استعاره های مفهومی, جزیره سرگردانی, رود راوی
    Mahdi Abdi Vishkaee *, Azita Afrashi, Mostafa Assi
    The current study investigates two realism and surrealism Persian novels, Jazire Sargardani and Rud ‘e Ravi with cognitive stylistics framework. One of the purposes of thi study is to use a new way of analysis of texts in Persian novels and Also making a link between cognitive linguistics and literary studies that leads to new aspect for literary analysis. From cognitive concepts, conceptual metaphor is being used. The data were extracted separately and manually from each novel. From gathered data those that had most frequency and were representative of style were chosen. With the comparative study of the two novels we can state that conceptual metaphors happened significantly more in Rud ‘e Ravi than in Jazire Sargardani. With the analyses of conceptual metaphors in Jazire Sargardani we can see that this novel noticeably used the concept ‘human’ for conceptualization in source domain. Also concepts in target domains were things found in nature. In Rud ‘e Ravi used personification for surreal objects in story. Other result of the study was place of occurrence of conceptual metaphors.
    Keywords: cognitive stylistics, Conceptual metaphors, Jazire Sargardni, Rud &lsquo, e Ravi
  • کوروش عسکری، حیات عامری*، ستاره مجیدی، مریم ایرجی

    هدف از این پژوهش بررسی و دستیابی به الگویی یکسان در تقسیم بندی استعاره های مفهومی به کاررفته در نمونه هایی از متون گذشته و معاصر زبان فارسی است. کاربرد نظریه استعاره در سبک شناسی شناختی و تحلیل متون ادبی یا مجموعه نوشته های یک شخص برای تعیین شیوه ذهنی و شناخت دقایق سبکی کارگشا خواهد بود. بدین منظور، استعاره های مفهومی به کاررفته در دو گونه نثر فارسی یعنی کتاب های دارالمجانین و کیمیای سعادت بررسی شده و ضمن اینکه حوزه های مبدا از هر دو کتاب و تفاوت حوزه های به کاررفته در آن ها مورد توجه بوده است. برای رسیدن به هدف پژوهش، 10 درصد از قسمت های اول، وسط و آخر هر کتاب تجزیه و تحلیل گردید و حوزه های مبدا و مقصد و نام نگاشت استعاره های مفهومی یادداشت شد و در نمودار اکسل قرار گرفت. آمار استعاره های مفهومی محاسبه و برای درک بهتر در نمودار میله ای نشان داده شد. از مجموع 118 استعاره تفحص شده در کتاب کیمیای سعادت و 98 استعاره در دارالمجانین، آمار به دست آمده به این شرح بود: کیمیای سعادت: استعاره ساختاری 24، استعاره هستی شناختی 88، استعاره جهتی 8؛ کتاب دارالمجانین: استعاره ساختاری 25، استعاره هستی شناختی 57، استعاره جهتی 5. نتایج نشان داد کاربرد استعاره های هستی شناختی و جهتی در متون گذشته بیشتر از متون معاصر است و کاربرد استعاره های ساختاری در متون معاصر بیشتر از متون گذشته است. از دیگر نتایج این پژوهش آن است که استعاره های هستی شناختی در هر دو کتاب بیشتر از دو استعاره دیگر است و پربسامدترین نوع استعاره، چه در زمان گذشته و چه در زمان حاضر، محسوب می شود. شاید علت استفاده زیاد از این استعاره ملموس و عینی بودن آن باشد.

    کلید واژگان: استعاره مفهومی, سبک شناسی شناختی, استعاره هستی شناختی, استعاره ساختاری, استعاره جهتی
    Korosh Askari, Hayat Ameri *, Setare Majidi, Maryam Eraji

    Metaphors provide a new understanding of experiences and give new meaning to human beings, and metaphor is an important tool for conveying human beliefs and practices. Thus, the application of this theory to cognitive stylistics and the analysis of literary texts or collections of one's writings can be useful in determining one's mental style and minutes of stylistic understanding. The purpose of this study is to investigate and achieve a similar pattern in the classification of metaphors used in past and present texts. To this end, we examine the conceptual metaphors used in the two types of Persian prose in the books of Dar al-Majanin and Kimiyah Sa'adat, while looking at the origin of both books and considering the differences between the two. Of the 118 metaphors examined in the book of Kimiya Sa'adat and the 98 metaphors in the book of Dar al-Maghanin are the statistics obtained as follows: The Book of Kimia Happiness: Structural Metaphor 24- Ontological Metaphor88- Directional Metaphor 8 Dar al-Maghanin's Book: Structural Metaphor 25- Ontological Metaphor57- Directional Metaphor 5 The most commonly used metaphor frequencies in both books were ontological metaphors, which had about 74.5 and 58.1%, respectively, and the least frequent ones were directional metaphors, which were 6.8% and 5.1%, respectively.

    Keywords: Conceptual metaphor, cognitive stylistics, Ontological metaphor, structural metaphor, directional metaphor
  • سید امیرحسین مرتضایی*، محمود فتوحی رودمعجنی

    اهداف اصلی در سبک شناسی، کشف وجوه فردیت، شباهت ها و تمایز های سبکی در آثار مختلف است؛ اما آیا با سبک شناسی شناختی هم می توان به این اهداف دست یافت؟ پژوهش حاضر به دو شیوه استدلال منطقی و بررسی شواهد شعری نشان می دهد که سبک شناسی شناختی به کار کشف وجوه ممیزه و سبک ساز ادبی نمی آید. در قلمروی سبک شناسی این رویکرد را می توان برای کشف سبک عمومی، سبک دوره یا گفتمانی رایج به کار گرفت. بدین منظور، نخست با ارایه تعاریفی، نشان داده شده است که مبنای مطالعات سبکی، کشف فردیت و تمایز های سبکی است. سپس به تعریف سبک شناسی شناختی، به عنوان شاخه ای از سبک شناسی پرداخته شده است. در بخش بعدی مقاله، به مدد استدلال مشخص شد که آثار ادبی زمانی به طور عمومی پذیرفته می شوند که در دایره فرهنگ عمومی، محل پیدایش استعاره های تکرار شونده فرهنگی، جای بگیرند. پس از آن برای اثبات عملی مدعای پژوهش، آثاری از شاعران سردمدار جریان های مختلف شعر پسا نیمایی و شعر کلاسیک فارسی بررسی شد. نتایج نشان دادند که نظام شناختی نمود یافته در آثار این شاعران از جهات عدیده مشابه یکدیگر است. در نهایت چنین نتیجه گرفته شد که سبک شناسی شناختی، نمی تواند حوزه پژوهشی قابل اتکا برای کشف فردیت شناختی قلمداد شود.

    کلید واژگان: سبک شناسی شناختی, استعاره مفهومی, استعاره فرهنگی, فردیت
    Amirhosein Mortezaei *, Mahmood Fotoohirudmajani

    The main goals of stylistics are discovering individual aspects, stylistic similarities, and individualities in different works. But can these goals be reached by cognitive stylistic? This research demonstrates by logical argument and poetry examples that cognitive stylistic cannot be used to discover literary distinguished and stylization aspects. In the stylistic domain, this perspective can be used to discover general, periodic, or discourse styles. For this purpose, we showed that discovering individuality and stylistic distinctions are the basis of stylistic studies. Then we define cognitive stylistic as a branch of stylistic. In the next part of the article, it is determined that literary works are accepted generally when they place in general culture cycle which is the birthplace of repetitive cultural metaphors. After that, as a practical proof for the research claim, we analyzed some works of post-Nima mainstream leaders and classical Persian poetry. Results showed that cognitive systems manifested in these poets' works are similar. Finally, we concluded that cognitive stylistic cannot be considered as a reliable research perspective to discover cognitive individuality.

    Keywords: cognitive stylistic, cognitive metaphor, cultural metaphor, Individuality
  • زینب حاج ابوکهکی، اشرف شیبانی اقدم*، محمدعلی گذشتی

    دنیاهای محتمل از مبانی نظری سبکشناسی شناختی است و ریشه در فلسفه لایبنیتس دارد. درک چگونگی روایت روایتها مساله اصلی در این نظریه است و نحوه ارتباط خواننده با روایت ادبی و تاثیر کنش و واکنش متن و خواننده را روشن میسازد. مثنوی معنو ، ی بزرگترین منبع ادب عرفانی است که مبانی عرفان عملی و نظری را دربرمیگیرد. در این جستار برآنیم، براساس نظریه دنیاهای محتمل و با روش توصیفی  تحلیلی محتوا، خوانش جدیدی از این کتاب، ارائه دهیم. مولانا به عنوان کارگزار در نقش عامل انتقال داستان با باریکبینی به تولید گفتمان روایی میپردازد و دنیاهایی را در ذهن خواننده رقم میزند که عبارتند از: دنیاهای معرفتی، خیالی، مقصودی و آرمانی. دنیاهای محتمل در داستان دژ هوش ربا اگر...، « بیشتر به صورت دنیای معرفتی و در جهت آموزش نکات عرفانی است که بر اساس الگوی و کلمه هایی که آرزو، حسرت » یا « نمایش داده میشود. در دنیای مقصودی مولانا از حرف ربط » بنابراین و تقاضایی را دربردارند، استفاده میکند. عشق مهمترین وسیله کشف و شهود و سازنده دنیای آرمانی مولاناست. در حقیقت این عشق است که سالک را در مسیر معرفت یاری میرساند. دسترسی به این دنیاها به صورت زمانی، زبانی، طبیعی و اشیاء است که بسامد دسترسیهای زمانی بیشتر است.

    کلید واژگان: سبک شناسی شناختی, دنیاهای محتمل, دسترسی ها, مثنوی معنوی, دژ هوش ربا
    Zeinab Hājabokahaki, Ashraf Sheibāni Aghdam *, Mohammad Ali Gozashti

    The theory of possible worlds is one of the theoretical foundations of cognitive stylistics that is rooted in Leibniz's philosophy. Understanding how narratives are narrated is central to this theory; it illustrates the text-reader interactions and the relationship of reader with literary narrative. Masnavi Manavi, as one of the largest source of the mystical literature, encompasses the foundations of practical and theoretical mysticism. By using descriptive-analytic method and based on the theory of possible worlds, in the present article the attempt is made to propose a new reading of Masnavi Manavi. Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī, as the narrator of the stories, speaks subtly about narrative discourses and creates worlds, including epistemic, fantasy and ideal worlds, in the mind of reader. In the story of Dezhe Hooshroba (the castle of Fortress), the theory of possible worlds is mostly portrayed as an epistemic world with the aim of teaching mystical doctrines based on the pattern "if ... so". In the ideal world portrayed in the story, Rūmī uses the conjunction of "or" and terms that include desiring, yearning, and demanding. For him, love is the most important means of discovering, constructing and taking intuition of the ideal world. Love helps the sālek (the holy traveler) in the path of intuitive knowledge. We have access to these worlds in temporal, linguistic and natural way, but the frequency of temporal access is greater.

    Keywords: Cognitive Stylistics, The Theory of Possible Worlds, Masnavi Manavi, The Story of Dezhe Hooshroba (The Castle of Fortress)
  • مهدیه سلیم زاده، اشرف شیبانی اقدم*، محمدعلی گذشتی
    مدیر مدرسه یکی از آثار جلال آل احمد است. این داستان روایت زندگی مدیری است که قصد تغییر در شرایط آموزشی و تعلیمی مدرسه خود در دوران پهلوی را دارد. این پژوهش می کوشد با نگاهی بر آراء کاترین ایموت درباره نظریه چارچوب های بافتی بر مبنای سبک شناسی شناختی، تفاوت انواع چارچوب های بافتی را از منظر دانش های پیشین خواننده و همچنین تاثیر آن بر جنبه های تعلیمی اثر بررسی کند. ایموت، چارچوب های بافتی را به چهار نوع احضار/ فراخوانی، تغییر، تعویض و تعمیر/ اصلاح تقسیم می کند. در این راستا مشهود است که چگونه پیشینه آگاهی خوانندگان عامل اصلی تمایز انواع چارچوب های بافتی در داستان است و دو عنصر مکان و شخصیت علاوه بر تاثیر بر شکل گیری انواع چارچوب های بافتی بر جنبه های تعلیمی متفاوت داستان نیز نقش دارند. این جستار در پی آن است با روش توصیفی تحلیلی، امکان ارزیابی و سنجش داستان ها و رمان های معاصر ادبی تعلیمی را بر اساس نظریه یادشده فراهم کند.
    کلید واژگان: سبک شناسی شناختی, چارچوب بافتی, کاترین ایموت, کارکرد تعلیمی, مدیر مدرسه, جلال آل احمد
  • ابراهیم محبی*، مظاهر نیکخواه، محمد حکیم آذر

    خوانش دو شعر از علی باباچاهی بر اساس نظریه ی طرح واره در سبک شناسی شناختی در این مقاله سعی بر این است که در ابتدا با استفاده از نظریه ی طرح واره در سبک شناسی شناختی، از یک سو بعضی از دگرگونی های سبکی شعر معاصر را از طریق نشان دادن انحراف ها و تغییرات طرح واره ای در شعر باباچاهی نشان دهیم؛ و از سوی دیگر با خوانش و تحلیل دو شعر از باباچاهی، گسست چند طرح واره مورد بررسی قرار گیرد تا با در نظر داشتن چگونگی گسست های طرح واره ای و چگونگی خلق طرح واره های جدید در شعر باباچاهی بتوانیم به بعضی از مولفه های سبکی او دست یابیم.از جمله مولفه های سبکی به دست آمده در این تحقیق که به روشنی می توان از ویژگی های سبکی شعر باباچاهی محسوب کرد اعوجاج ساختاری و گسست طرح واره ی ظرف و مکان است که در نهایت به خلق طرح واره ی ریزمی انجامیده است. به زعم نگارندگان مقاله، سبک شناسی سنتی در تحلیل و به دست دادن ویژگی های سبکی چنین اشعاری ناتوان است. واژگان کلیدی: 1- سبک شناسی شناختی 2- علی باباچاهی 3- گسست طرح واره 4- خلق طرح واره

    کلید واژگان: سبک شناسی شناختی, علی باباچاهی, گسست طرح واره, خلق طرح واره
    Ebrahim Mohebbi *, Mazaher NikKhah, Mohammad Hakimazar

    Reading two of Ali Babachahi's poetry works, based on schema theory in cognitive stylistics Abstract Using schema theory in cognitive stylistic, this paper on one hand, tries firstly to point out to some of the contemporary modern poetry stylistic variations through showing deviations and schema changes in Babachahi's poetry works, and on the other hand, by reading and analysis of two of Babachahi's poetry works, proceeds to scrutinize some schema so that considering the modality of schema disruption and/or creation of new designs in Babachahi's poetry works we could reach out to some of his stylistic components. Nevertheless the aim of the paper is not only reading Babachahi's poetry work but also more importantly it's about obtaining the criteria for studying verbal poetry works which in the writer's point of view the traditional stylistic is unable to analyzing and knowing characteristics of such poetry works Key Words: 1- cognitive stylistics 2- Ali Babachahi 3- schema disruption 4- creation of schema

    Keywords: cognitive stylistics, Ali Babachahi, schema disruption, creation of schema
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال