به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "همایند" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «همایند» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی همایند در مقالات مجلات علمی
  • ابوالفضل علمدار، راحله گندمکار*، بهزاد رهبر

    هدف از مقاله حاضر، ارائه تعریفی جدید و کاربردی از «اصطلاح» و «همایند»، بر اساس ملاک های نحوی و نه صرفا معنایی بود. بر حسب سنت فرمالیسم، یکی از ملاک های مهم برای تفکیک این دو نوع عبارت (اصطلاح و همایند) از یکدیگر، امکان یا عدم امکان جابه جایی عناصر سازنده آنها است. این عبارت ها تاکنون با رویکردی نحوی مورد بررسی قرار نگرفته بودند. بر اساس دستور ساختاری، اصطلاحات بر پایه چهار آزمون نحوی «مجهول سازی»، «اسنادی سازی»، «فک اضافه» و «پرسشی سازی» بررسی شدند. دستور ساختاری به مجموعه ای از دستورهایی با ماهیت شناختی گفته می شود که ساختار را به عنوان واحدی نمادین متشکل از قطب های صورت و معنی در نظر می گیرد. در پژوهش حاضر، 200 اصطلاح مورد بررسی قرار گرفتند. این اصطلاحات از دو منبع اصلی یعنی فرهنگ فارسی عامیانه  ابوالحسن نجفی، 1387 و فرهنگ دوجلدی کنایات سخن (حسن انوری، 1398) جمع آوری شدند. چهار ساخت هر اصطلاح از سوی 15 نفر به عنوان مشارکین پژوهش مورد قضاوت نحوی قرار گرفتند. معنی داری برخی از چهار ساخت نشان داد که انعطاف پذیری نحوی همه اصطلاحات شبیه به هم نیست. برخی اصطلاحات در برابر تغییرات نحوی انعطاف پذیر بودند و درنتیجه رفتاری شبیه به همایندها داشتند. انعطاف پذیری اصطلاحات سبب شد تا بر مبنای ملاک های نحوی، تعریف تازه ای از این عبارت ها ارائه دهیم و آن ها را در گروه همایندها قرار دهیم. به این ترتیب، آن دسته از عبارت های واژگانی اصطلاح نامیده شدند که در مقابل چهار آزمون نحوی «انعطاف ناپذیر» بودند.

    کلید واژگان: اصطلاح, همایند, دستور ساختاری, ساختار
    Abolfazl Alamdar, Raheleh Gandomkar*, Behzad Rahbar

    The purpose of the present article is to provide a new and practical definition for idioms and collocations, based on syntactic criteria, not merely semantic. One of the important criteria for distinguishing these two types of phrases (idioms and collocations) is the flexibility of their constituent elements. Idioms and collocations have not yet been studied within a syntactic approach. According to Construction Grammar, idioms were analyzed based on four syntactic tests: "passivization", "clefting", "dislocation" and "interrogation". Construction Grammar is a set of cognitive grammars that considers construction as a symbolic unit consisting of form and meaning poles. Two hundred idioms were analyzed. These idioms were collected from two main sources, namely The Colloquial Persian Dictionary (Abolhassan Najafi, 2008) and The Two-volume Dictionary of Kenayat-e Sokhan (Hassan Anvari, 2019). The four constructions of each idiom were judged syntactically by 15 people as research participants. The meanings of some of these constructions showed that the syntactic flexibility of all idioms is not the same. Some idioms were flexible to syntactic changes and therefore behaved similarly to collocations. The flexibility of idioms led to the introduction of a new definition of these types of phrases based on syntactic criteria. Thus, such phrases were considered a kind of collocation, not an idiom. In other words, those lexical phrases were called idioms which were inflexible to these syntactic constructions.

    Keywords: Idiom, Collocation, Construction Grammar, Construction
  • ابوالفضل علمدار، راحله گندمکار*

    اصطلاحات و همایندها بخشی از گروه های واژگانی هستند که در فرهنگ نگاری از اهمیت بالایی برخوردارند. یکی از معیارهای تمایز بین این دو گروه از یکدیگر، عدم انعطاف پذیری عناصر سازنده آن ها است. اصطلاحات، برخلاف همایندها، در آرایش واژگانی انعطاف پذیر نیستند و همیشه در قالبی مشخص و ثابت به کار می روند. هدف پژوهش حاضر این بود که نخست نشان دهد آیا همه اصطلاحات فارسی در برابر تغییرات نحوی انعطاف ناپذیر هستند یا برخی از آن ها انعطاف پذیرند؛ دوم اینکه نشان دهد چگونه در نتیجه تبدیل اصطلاح به همایند، گروه واژگانی جدیدی به وجود می آید. به منظور نشان دادن این مسیله، تعریفی جدید و کاربردی از اصطلاحات و همایندها، بر اساس ملاک های نحوی، و نه فقط معنایی ارایه شد. بر مبنای دستور ساختاری، اصطلاحات بر اساس چهار آزمون نحوی «مجهول سازی»، «اسنادی سازی»، «فک اضافه» و «پرسشی سازی» بررسی شدند. دویست اصطلاح از دو منبع جامع و به روز یعنی فرهنگ فارسی عامیانه (نجفی، 1387) و فرهنگ دوجلدی کنایات سخن (انوری، 1398)، گرد آوری شدند. برخی اصطلاحات در برابر تغییرات نحوی انعطاف پذیر بودند و در نتیجه رفتاری شبیه به همایندها داشتند. انعطاف پذیری اصطلاحات منجر به ارایه تعریفی جدید از این نوع عبارت ها بر اساس ملاک های نحوی شد. بنابراین، این گونه عبارت ها نوعی همایند به شمار آمدند، نه اصطلاح. نتیجه نشان داد که تبدیل اصطلاح به همایند، همواره موجب خلق گروه واژگانی با معنای جدید، یا معنای جدیدی از یک واژه به حوزه واژگان یک زبان می شود. در پایان، طرحی برای بازنمایی چنین اصطلاحاتی به شیوه ای کاربردی در فرهنگ های لغت فارسی مطرح شد.

    کلید واژگان: اصطلاح, همایند, دستور ساختاری, گروه واژگانی, فرهنگ نگاری فارسی
    Abolfazl Alamdar, Raheleh Gandomkar *

    Idioms and collocations are part of lexical phrases which are of high importance in lexicography. One of the criteria for distinguishing these two types of phrases from each other is the inflexibility of their constituent elements. Idioms, unlike collocations, are not flexible in terms of word order and are always used in a fixed and specific form. The purpose of the present article was to show firstly whether all Persian idioms are inflexible against syntactic changes or some are flexible; secondly, to indicate how a new lexical phrase is created as a result of converting an idiom into a collocation. To illustrate this phenomenon, a new and practical definition for idioms and collocations, based on syntactic criteria not merely semantic, was provided. According to Construction Grammar, idioms were analyzed based on four syntactic tests: ‘passivization’, ‘clefting’, ‘dislocation’, and ‘interrogation’. Two hundred idioms were collected from two of the most up-to-date and comprehensive sources, namely Farsi Amiyaneh Dictionary (Abolhassan Najafi, 2008) and the two-volume Dictionary of Kenayat-e Sokhan (Hassan Anvari, 2019). Some idioms were flexible to syntactic changes, and behaved similarly to collocations. The flexibility of idioms led to introducing a new definition of these phrases based on syntactic criteria. Thus, such phrases were considered a kind of collocation, not an idiom. The result showed that converting an idiom into a collocation always creates a lexical phrase or lexeme with a new meaning. Finally, a plan was introduced to represent such idioms practically in Persian dictionaries.

    Keywords: idiom, collocation, Construction Grammar, lexical phrase, Persian lexicography
  • فاطمه فروغان، امیرسعید مولودی*، علیرضا خرمایی

    در گفتمان جنسیت گرایی، هم نشینی واژگان می تواند یک جنسیت را نسبت به جنسیت دیگر در جایگاهی بالاتر قرار دهد و توازن میان جنسیت ها را برهم زند. در اثر حاضر، جنسیت گرایی زبانی به صورت پیکره بنیاد با تحلیل کمی و کیفی همایندهای واژگان زن و مرد در نسخه ی دو پیکره ی همشهری بررسی شده است. در این پژوهش که در چارچوب نظری بیکر (2006، a2010 و 2017) صورت پذیرفته است، همایندهای واژگان مرد و زن با ابزارهای پیکره ای همایند و واژه نمایی در نرم افزار انت کانک بررسی شده است و داده های پیکره ای پس از ویرایش در گروه های مفهومی متفاوت دسته بندی گردیده است. تحلیل ها نشانگر وجود جنسیت گرایی در همایندهای زبان فارسی نوشتاری است؛ درحالی که ازنظر قطبیت معنایی هر دو واژه ی مرد و زن بیشتر با همایندهای خنثی ظاهر می شوند، بررسی مفهومی همایندها نشان می دهد زنان نسبت به مردان در فرودست قرار دارند و جنسیت گرایی علیه زنان در حوزه های مفهومی همچون خانواده، مشاغل، ویژگی های فردی، هنر و جرم مشاهده می شود.

    کلید واژگان: جنسیت گرایی, زبان جنسیت گرا, مطالعه ی پیکره بنیاد, واژه نمایی, همایند
    Fateme Foroughan Geransaye, Amirsaeid Moloodi *, Alireza Khormaee

    In sexism, the juxtaposition of words forms can elevate one gender above another and unsettle equality between genders. In the present work, sexism is examined in a corpus-based manner through qualitative and quantitative analysis of collocations of the words woman and man in Hamshahri Corpus version 2. In the present research which has been done on the basis of Baker’s (2006, 2010a, 2017) corpus-based approach, the collocations of the words man and woman have been identified using Antconc software functions of collocates and concordance and the data have been classified semantically. The results show the existence of sexism in the collocations of written Persian language; while both of the words man and woman co-occur with collocations having neutral-meaning, qualitative analysis of collocations categories reveals that women, in comparison to men are in lower position. Also, sexism against women is observed in categories like family, job, personal characteristics, art and crime.

    Keywords: Sexism, Sexist Language, Corpus-based study, Concordance, Collocate
  • فاطمه پناهی فر، کریم صادقی
    بطور کلی همایندها یکی از بخشهای مشکل آفرین برای یادگیرندگان زبان انگلیسی محسوب می شود. یادگیرندگان ایرانی زبان انگلیسی نیز همانند سایر زبان آموزان در خصوص کاربرد همایندهای انگلیسی با مشکلات عدیده ای مواجه هستند. تحلیل گفتار زبان آموزان ایرانی، مبین گستره این مشکل بوده و نیاز به صرف انرژی و زمان بیشتر برای تسلط به کاربرد همایندهای انگلیسی از سوی زبان آموزان را آشکار می سازد. این تحقیق بطور خاص به بررسی کاربرد انواع مختلف همایندها در گفتار30 زبان آموز سطح متوسط ایرانی پرداخته و همچنین خطاهای همایندهای آنها را طبقه بندی و مورد ارزیابی قرار می دهد. تحلیل پیکره گفتار شرکت کنندگان نشان داد که از میان هفت گروه مختلف همایندها، همایند «فعل+ حرف اضافه» مشکل سازترین نوع همایند برای زبان آموزان ایرانی به شمار می رود و زبان اول به میزان قابل توجهی (7/56 درصد) بر خطاهای گفتاری آنان در کاربرد همایندهای انگلیسی تاثیر گذار است. دیگر یافته های این تحقیق و پیشنهاداتی در خصوص تدریس و یادگیری همایندها در مطالعه آورده شده است.
    کلید واژگان: همایند, انتقال منفی, یادگیرندگان ایرانی زبان انگلیسی, تحلیل پیکره
    K. Sadeghi, F. Panahifar
    Collocations are one of the areas generally considered problematic for EFL learners. Iranian learners of English like other EFL learners face various problems in producing oral collocations. An analysis of learner's spoken interlanguage both indicates the scope of the problem and the necessity to spend more time and energy by learners on mastering collocations. The present study specifically focuses on the use of different types of collocations in oral productions of 30 intermediate Iranian EFL learners with the aim of identifying, categorizing and accounting for the inappropriate collocations produced. The corpus analysis revealed that preposition-based collocations in general and verb-preposition collocations in particular are the most problematic types of collocation for Iranian learners of English. The results also indicated that negative transfer from L1 was responsible for a high proportion (56.7%) of collocational errors, while intra-lingual transfer accounted for only 30% of the incorrect collocations. Further findings of the study as well as implications for the teaching and learning of collocations are discussed in the paper.
    Keywords: english collocation, negative transfer, Iranian EFL learners, corpus analysis
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال