به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کبرویه" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «کبرویه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی کبرویه در مقالات مجلات علمی
  • عبدالرسول فروتن*

    درباره غزلی با مطلع «دوش وقت صبحدم در چرخ پایان یافتم/ در میان دانه خشخاش سندان یافتم» منسوب به جلال الدین مولوی چند شرح به فارسی، عربی و ترکی موجود است. مفصل ترین شرح شناخته شده را یوسف بن حاج حمزه ملاطی احتمالا در شهر قیصریه و به زبان عربی نوشته و به سلطان سلیم اول عثمانی اهدا کرده است. از این شارح اطلاع چندانی در دست نیست؛ جز اینکه صوفی ای از سلسله کبرویه بوده که در نیمه دوم قرن نهم و نیمه اول قرن دهم هجری می زیسته و احتمالا اثرش را میان سال های 918-926ق تالیف کرده است. شیخ او سیدعبیدالله شیرازی تستری هم از مشایخ گمنامی است که در قیصریه خانقاه و مریدانی داشته است. تنها نسخه شناخته شده از این شرح با عنوان شرح غزل ملا جلال الدین به شماره 1859 در کتابخانه ایاصوفیای استانبول محفوظ است. نظر به اینکه زبان متن عربی است، در تحقیقات مولوی پژوهی و عرفانی به محتوای آن توجه نشده است. در این مقاله کوشیده شده ضمن معرفی یوسف بن حمزه ملاطی، وجوه اهمیت و محتوای شرح او تبیین شود. این شرح با توجه به نمادین بودن کلمات و نیز اختلاف ضبط کلمات در نسخه ها با استناد به منابع متعددی نوشته شده است. از نکات جالب توجه در این اثر، حرکت گذاری کامل کلمات به شیوه عربی است و نشان می دهد یک فرد احتمالا ترک نژاد در قلمرو عثمانی در قرن دهم این ابیات را چگونه می خوانده است. برخی از منابع مذکور در این شرح مانند رساله اسحاق ختلانی در تاریخ ادب فارسی گمنام مانده اند.

    کلید واژگان: جلال الدین مولوی, یوسف بن حمزه ملاطی, سیدعبیدالله تستری, شرح غزل, کبرویه
    Abdolrasool Forootan

    There are several descriptions in Persian, Arabic and Turkish on the lyric with the first to attributed is which" دوش وقت صلبحدم در چرخ پایان یافتم/ در میان دانه خشللخاش سلندان یافتم" :verseof Jalaluddin Rumi. The most detailed known description was probably written in Arabic by Yusuf ibn Haj Hamza Malati in the city of Caesarea and presented to the Ottoman Sultan Salim I. There is a few information about this exegete; except that he was a Sufi from the Kobraviyah dynasty who lived in the second half of the ninth century and the first half of the tenth century AH and probably wrote his work between 918-926 AH. His shaikh, Sayyed Obaidullah Shirazi Tostari, is also one of the unknown elders who had a monastery and disciples in Caesarea. The only known manuscript of this exegete, entitled "Sharh Ghazal Mullah Jalaluddin" No. 1859, is preserved in the Hagia Sophia Library in Istanbul. Since it is in Arabic, it has received no attention from Rumi's research and mysticism. In this article, while introducing Yusuf Ibn Hamza Malati, aspects of the importance and content of his description are explained. This description is from various sources due to the symbolic nature of the words and the difference in the words' recordings in the versions. One of the interesting points in this book is the perfect Arabic marking of words. It shows how a person probably of Turkic descent in the Ottoman Empire in the 10th century read these verses. Some of the sources mentioned in this commentary, such as Ishaq Khotlani's treatise, have remained unknown in the history of Persian literature.

    Keywords: Jalaluddin Rumi, Yusuf Ibn Hamza Malati, SayyedObaidullah Tostari, commentary of lyric, Kobraviyah
  • علیرضا نبی لو*، علیرضا جوهرچی
    آداب سلوک و تربیت در هر حوزه ای، اصول و روش های مشخصی دارد که تربیت کننده و سالک و آموزنده باید به این اصول آگاهی داشته باشند تا راه های رسیدن به مقصد و هدف اصلی برای سالک و مرید به آسانی هموار شود. در آموزه های عرفانی نیز این روش ها بسیار اهمیت دارد و همه مکتب ها و نحله های عرفانی به آنها پایبند هستند. در سلسله کبرویه نیز مبانی و روش های مشخصی برای تربیت سالک و رساندن او به مقصد اصلی، یعنی معرفت حق وجود دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به بررسی آداب سلوک سالک از نگاه سه تن از عارفان برجسته این سلسله، نجم الدین کبری و مجدالدین بغدادی و نجم الدین رازی، پرداخته است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد عارفان این سلسله برای سالک در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و روحانی غیبی، توصیه ها و دستورالعمل های تربیتی مشخص و ارزشمندی دارند.
    کلید واژگان: نجم الدین کبری, مجدالدین بغدادی, نجم الدین رازی, کبرویه, آداب سلوک, سالک
    Alireza Nabilou *, Alireza Joharchi
    There are certain methods, rules, and principles in any education system that teachers and learners should be aware of so that the paths to reaching the goal and/or destination could be paved. Such methods are also significant to which all mystic schools adhere. Likewise, there are specific principles and methods in the Kobraviyedynasty for the spiritual wayfarer to reach the main destination. The present study investigates the characteristics of the spiritual wayfarer and addressee and his education from the instructional perspective of three well-known mystics of this dynasty, including Najmuddin Kobra, Majduddin Baghdadi, and Najmuddin Razi, through a critical description of the existing literature. The results show that the mystics of this dynasty have specific educational suggestions and instructions for the spiritual wayfarer and addressee in various individual, social, spiritual, and unseen dimensions. All three authors have listed features in their intellectual system for better audience education that can be examined in the three ways of individual, social, and spiritual-occult values.
    Keywords: Najmuddin Kobra, Majduddin Baghdadi, Najmuddin Razi, Kobraviye, Etiquette, Wayfarer.‎
  • محمدصادق خاتمی، سلمان ساکت*، سید جواد مرتضایی، ابوالقاسم قوام
    در برخی از منابع کهن و متاخر، طریقه شرف الدین منیری (661 ؟‐782 ق) به سلسله سهروردیه و گاه چشتیه منسوب شده؛ حال آنکه به گواه آثار شیخ منیری و نیز بیشتر منابع هم روزگار او، شرف الدین به طریقه کبرویه فردوسیه منتسب بوده است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به این مسئله کانونی، نادرستی انتساب شیخ منیری به سهروردیه و گاه چشتیه، پرداخته شده است تا افزون بر تبیین ضرورت مشخص کردن طریقه شیخ منیری به این پرسش ها نیز پاسخ داده شود: انتساب شرف الدین به سلسله ها در منابع به چند دسته تقسیم می شود؟ احتمالات برای شکل گیری و رواج این انتساب ها در چند رده دسته بندی می شود؟ بنابراین نخست با رجوع به یکی از ملفوظات شرف الدین با نام معدن المعانی (تالیف: پیش از 15 شعبان 749 ق) و دیگر منابع کهن و معاصر، نادرستی انتساب شیخ منیری به سهروردیه و گاه چشتیه گوشزد و سپس سه احتمال برای شکل گیری و رواج این انتساب ارائه شده است. همچنین در بخش سوم مقاله، به هدف پژوهش یعنی ارائه برخی از مهم ترین تاثیرپذیری های شرف الدین منیری از آثار نجم الدین کبری (540‐618 ق) و دیگر مشایخ کبرویه، که در مکتوبات صدی نمود یافته، پرداخته شده است تا انتساب فردوسیه به سلسله کبرویه به عنوان دستاورد برجسته این نوشتار بیش از پیش نمایان شود.
    کلید واژگان: تصوف در هند, کبرویه, کبرویه فردوسیه, شرف الدین منیری, مکتوبات صدی, سهروردیه, چشتیه
    Mohammadsadegh Khatami, Salman Saket *, Seyyed Javad Mortezaie, Abolghasem Ghavam
    In some ancient resources, the Sharaf al-dn Manyari's attitude (1263-1380 AD) is attributed to the Sohrevardiyeh most of resources contemporary to him, Sharaf al-dîn has been attributed to Kubrawiyyaand Ferdowsiyeh. In this research, using descriptive-analytical methodology or Chastiyah dynasties. While based on the works of Sheykh Manyari as well as, the focal issue, i.e. invalidity of attributing Sheykh Manyari to Sohrevardiyeh and sometimes to Chestiyeh is studied to respond three questions of explaining the necessity of specifying the Sheykh Manyari's attitude, classifying Sharaf al-dn Manyari's attribution to different dynasties in resources, as well as studying the probabilities for the formation and promotion of these attributions in different typologies. Therefore, first referring to the one of the Sharaf al-dîn works called MâdanolMaãni (before 1348 AD, October) and other contemporary and ancient resources, the incorrectness of attributing Sheykh Manyari to Sohrevardiyeh and Chastiyah is mentioned and then three probabilities are provided to prevent this attribution. In addition, in third part of this article, some of most important effects of Najm al-dîn Kubra (1146-1221 AD) and other Kubrawiyya sheikhs and great men who are reflected in Maktubat-e-Sadiwould be provided to make clear the Ferdowsiyeh attribution to the Kubrawiyya dynasty as the main achievement of this article.
    Keywords: Sufism in India, Kubrawiyya, Kubrawiyya Ferdowsiyeh, Sharaf al-dîn Manyari, Maktubat-e-Sadi, Sohrevardiyeh, Chastiyah
  • احمد قربانی *
    ذهبیه از جمله سلسله های صوفیانه شیعه مذهبی است که در نیمه نخست سده نهم هجری و در عصر حاکمیت تیموریان رسما فعالیت خود را آغاز کرد و با روی کارآمدن دولت صفوی، قوام بیشتر یافت و در تمامی ادوار پس از آن نیز با فراز و فرودهایی به حیات اجتماعی و گاه سیاسی خود ادامه داد. بزرگان این طریقت، سلسله اقطاب خود را به معروف کرخی و از طریق او به امام رضا(ع) و در نهایت به پیغمبر اسلام(ص) می رسانند. گرایش های شیعی که از نخستین ادوار تصوف اسلامی در آثار برخی متقدمان به نحو بارزی دیده می شد، از قرن پنجم به بعد، افزایش بیشتری یافت و سرانجام در رسالات میرسید علی همدانی، گسترده تر شد. در این پژوهش برآنیم تا با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن کندوکاوی در مهمترین عقاید و باورهای طریقت ذهبیه، نقش میر سید علی همدانی را در تحولات این سلسله مورد بررسی قرار دهیم.
    کلید واژگان: ذهبیه, کبرویه, میر سید علی همدانی
    Ahmad Ghorbani *, Maryam Musharraf, Ahmad Khatami
    Zahabiyah is known to be one of the Shiite orders of mysticism which emerged during the governance of a tyrannical regime in the first half of the 15th century CE. This order became well-established during the Safavid period. The key members of this order believe that in defining and comprehending mystic issues, the order continues to abide by the ideological principles of Kobrawiyah. That is why in mysticism, this order is also called as the order of Zahabiyah Kobrawiyah Razawiyah. The ideological roots of Kobrawiyah and Razawiyah can be traced in the teachings of the Prophet Mohammad, Imam Reza, and Ma’ruf Karkhi (Peace Be Upon Them). The present study believes that considering the historical developments of this order, Mir Seyyed Ali Hamedani nurtures the ideological, political, and social grounds and principles of Zahabiyah as a Shiite order of mysticism. In order to discuss different aspects of this order in Hamedani’s works, and emphasize Hamedani’s role in developing this order, the study analyzes the presence of various theories and ideas of this order in his works.
    Keywords: Ideological Backgrounds, Hamedani, ZahabiyahOrder of Mysticism
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال