جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "articulation" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «articulation» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
در هر متنی دو سطح از ابهام ترجمه و نسبت وجود دارد که مبنای تبیین رتوریک آن متن از منظرهای مختلف متن کاوی اعم از فرمالیستی و گفتمانی است. در اغلب متن های کلاسیک سطوح مذکور ابهام، کم وبیش توامان وجود دارند؛ اما در برخی از متن ها، یک سطح بر دیگری چربیده است. گلستان سعدی از جمله متن هایی است که اساس رتوریک آن بر پایه ابهام نسبت و انواع جابه جایی و مفصل بندی سامان یافته است. در این نوشتار، رتوریک گلستان یا مواجهه مولف-راوی با شنونده/ خواننده برمبنای ابهام نسبت برسازنده آن متن در قالب انواع جابه جایی و مفصل بندی زبانی روایی دلالت یابی، طبقه بندی و تفسیر شده است. مبنای تحلیل، مفاهیم و اصطلاحات چند حوزه ارتباط شناختی همچون معناشناسی، بلاغت، روایت شناسی و گفتمان کاوی است. نتیجه نشان می دهد که بنا به وجه غالب ابهام نسبت در گلستان، مولف- راوی متن از چهار شکل دلالت ورزی توسیع/ شناورسازی، پیش اطلاع رسانی، پیوند/ التقاط و تکرار/ انباشت جهت تبادل معنا یا انتقال «پیام_نیرو» بهره برده است که برخی از این موارد ضمن ایجاد تنوع حاوی نوع گشودگی و چندصدایی بوده؛ بر همین اساس، توجه شنونده/ خوانندگان را به خود جلب کرده است. در مواردی هم وجه هدایت/ بازدارندگی متن، شنونده/ خواننده را زیر چتر حمایت یاکنترل مولف-راوی مهار کرده است. البته همنشینی همه موارد، ضمن جهت دهی به شنونده/خوانندگان، در اغلب موارد آنها را به صحنی گشوده از برساخت واقعیت سوق داده است و استنباط آنان را در مواجهه با موضوع بازنمایی محدود نکرده است.کلید واژگان: گلستان سعدی, رتوریک گلستان, جابه جایی, مفصل بندی, پیام نیروIn every text, there are two levels of ambiguity of translation and ratio, which are the basis of the rhetorical explanation of the text from different perspectives of textual analysis, whether formalistic or discursive. In most of the classical texts, the aforementioned levels of ambiguity more or less exist, but in some texts, one aspect outweighs the other. Sa’adi's Golestān is one of the texts whose rhetorical basis is based on the ambiguity of ratio and types of displacement and articulation. In this article, the rhetoric of Golestān or the confrontation of the author-narrator with the listener/reader is classified and interpreted based on the ambiguities of the relationship between the creator of the text in the form of displacement and the significance of linguistic-narrative articulations. The basis of the analysis is the concepts and terms of several communicative fields such as semantics, rhetoric, narratology and discourse analysis. The result shows that, according to the dominant aspect of ratio ambiguity in Golestān, the author-narrator of the text uses four levels of extension / floating, pre-information, connection / eclecticism and repetition/accumulation in order to convey meaning or communicate the "Message–Force." Some of these cases, while creating diversity, contain the type of openness and polyphony, which help to draw the attention of listeners/readers. In some cases, the direction-inhibition aspect of the text restrains the listener/reader under the support-control umbrella of the author-narrator. Of course, all cases considered, while directing the listeners/readers, in most cases the text leads them to an open state of reality, which does not limit inferences in the reader’s encounter with the textual and conceptual representations.Keywords: Golestān. Sa’Adi, Rhetoric, Displacement, Articulation, Message
-
On the Elaboration of Contexts of Situation with Special Reference toRequesting Strategies in BaliI Made Netra , I Made Suastra , & I Putu SutamaAbstractOver the last two decades, the study of meaning has been done utilizing context of situation. It has been practiced in determining the speaker’s meanings in languages around the world. However, this research attempts to develop an elaborated form of context of situation in a culture-specific Balinese language and to explicate the speaker’s meaning bound by the elaborated context. To this end, an approach of participatory observation was applied which was qualitative and descriptive in nature. The data were collected from respondents and informants of Buleleng and Gianyar regencies,considering that although they share the same language, their understanding on requesting strategies, however, might be different. Requesting strategies in Balinese is contextually bound by a given and elaborated context of situation, which is referred to as Desa Kala Patra functioning both as a context of situation and an adjustment for language effectiveness. The elaborated context is immensely applicable to different requests. The requests are articulated based on the Balinese cultural scripts. Again, as an elaborated context of situation, Desa Kala Patra can bind the requesting strategies. As an adjustment for language effectiveness, Desa Kala Patra can mostly shift the direct strategies into indirect ones. Indirect requests can be expressed by asking, tag-questioning, giving information, giving advice, providing alternative points, offering, complaining, greeting, and inviting. The practices of requesting are configured by low-level scripts using exponents of philosophical aspects, Desa Kala Patra itself, “ if/then” condition, mechanism, results, and concluding statement.
Keywords: contexts, requesting strategies, desa kala patra, cultural scripts, articulation -
پژوهش پیش رو با بررسی استعارههای مفهومی در تحلیل سخنان آیین تحلیف در پی فهم چگونگی ترسیم مرزهای هویتی و دستیابی به مشروعیت از رهگذر استعارههای مفهومی است. بر این اساس، نظام معنایی استعاره (کووچش، 2010) و نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده میشوند تا چگونگی اثرگذاری این نظام معنایی بر دستیابی به مشروعیت همگانی فهم شود. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، سخنرانی جو بایدن در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در 20 ژانویه 2021 به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. یافتهها موید این مفروض هستند که استعارهها چارچوبی شناختی برای بیان آرای ایدیولوژیک فراهم میسازند. هر یک از استعارههای بهکار رفته مفهومی را برجسته میسازند و مفاهیم بدیل را به حاشیه میرانند. رییس جمهور از آمریکا در قالب استعاره «ایکس شخص است» را در رویدادهای مختلف و با مفاهیم گوناگونی همانند آمریکا، دموکراسی و عدالت به کار میگیرد تا تمام ملت را با خود همراه کند، از نگرش حزبی فاصله بگیرد، به تمام ملت یک هویت واحد ببخشد، همه را با خود همراه کند و از نگرش حزبی فاصله بگیرد. بنابراین، یکی از کارکردهای استعاره در گفتمان بایدن هویتبخشی به یک موجودیت واحد و قراردادن مفاهیم دگرسازانه در پسزمینه است. به این ترتیب، باید گفت استعاره ابزاری است که به گفتمانها کمک میکند از دگرسازیهای صریح و آشکار دوری کنند. از رهگذر استعارههای مفهومی کمترین برونگروهها و بیشترین درونگروهها در صورتبندی گفتمانها رخ میدهد. بایدن با چنین ابزارهایی تلاش کرد تا گفتمانی را به تصویر بکشد که به دنبال جلب توجه حداکثری و اجتناب از طرد دگرهای بالقوه است .
کلید واژگان: تحلیل گفتمان, مفصل بندی, مشروعیت بخشی, استعاره های مفهومی, جو بایدنThis study is about to find how conceptual metaphors help in drawing identity borders and attaining legitimacy. So, the semantic system of conceptual metaphor (Kováces, 2010) and the components of myth and social imagination (derived from Laclau and Mouffe’s discourse theory, 2001) make the theoretical framework of the research to find how the semantic system affect reaching general legitimation. To answer the research question, Joe Biden’s speech in his inaugural ceremony in 20 Jan. 2021 is used as the case study. Based on the findings, metaphor provides a cognitive framework for expressing ideological ideas. Each metaphor in this discourse foregrounds a concept and backgrounds the alternative ones. The president conceptualizes the USA as “America is human” metaphor to accompany the nation, and avoid the party-based views. As a result, metaphor is a tool for avoiding clear border-makings, foregrounding concepts, and representing different views according to conceptual domains. Though using metaphor, discourses can turn to a discourse having the least out groups and the most in groups in a country. Therefore, conceptual metaphor provides a base for creating an ideal space for myth-making. Through such tools, Biden tried to capture a discourse trying to attract the attention of the most and avoid rejecting the potential groups.
Keywords: Discourse analysis, articulation, legitimacy, conceptual metaphors -
هدف اصلی در آموزش زبان خارجی، توانایی ایجاد ارتباط با بیشترین تطابق ممکن با زبان مقصد است (Азимов, 2009, 98). اولین گام در فهم و انتقال معنی در مبانی آواشناسی نهفته است. فارغ از میزان تسلط زبان آموز به مباحث دستوری و دانش واژگانی، نامفهوم بودن تلفظ عملا می تواند در امر ارتباط اختلال ایجاد کند. هدف از تحقیق پیش رو مقایسه تلفظ دانشجویان فارسی زبان در ادای برخی واج های زبان روسی با تلفظ معیار است. بررسی تطبیقی در این حوزه امکان به حداقل رساندن تاثیر منفی نظام آوایی زبان مادری (در اینجا زبان فارسی) در یادگیری زبان دوم (در اینجا زبان روسی) را فراهم می نماید. نتایج بدست آمده به روشنی نشان می دهد واج های روسی که مشابه آن در زبان فارسی وجود دارد (از جمله همخوان های سایشی مورد بررسی در این مقاله) از نظر ویژگی های فیزیکی، جایگاه تولید واج، شدت صوت، دیرش، محل برخورد همخوانی سازه اول و سازه دوم عملا هیچگونه تطابقی با یکدیگر ندارند. دانشجویان نیز در تلفظ کلمات روسی، واج های فارسی را جایگزین نمونه اصلی می کنند. همین موضوع باعث پیدایش لهجه می شود که امر آموزش را از هدف اصلی خود دورتر می سازد. بررسی چگونگی شکل گیری این انحراف در تولید چنین آواهایی می تواند تا حد زیادی داشنجویان را در برطرف نمودن آن یاری کند.کلید واژگان: همخوان سایشی, شدت صوت, دیرش, ویژگی های فیزیکی, جایگاه تولید واج, سازه اول, سازه دومThe purpose of foreign language teaching is the ability to communicate as closely as possible with the target language (Azimov, 2009, 98). The first step in understanding and transmitting meaning is in the foundations of phonology. Regardless of the learner's mastery of grammar and lexical knowledge, the incomprehensibility of pronunciation can actually impair communication. The purpose of this study is to compare the pronunciation of Persian language students in the pronunciation of some Russian phonemes with standard pronunciation. A comparative study in this area provides the possibility of minimizing the negative impact of the phonetic system of the mother language (here Persian language) on learning a second language (here Russian language). The results clearly show that Russian phonemes, which are similar to those in Persian (Including fricative consonants examined in this article), have practically no correspondence with each other in terms of physical characteristics, intensity, phonology, strength, articulation, first formant, second formant active and inactive speech organs. Students also pronounce Russian words, replace the original sample with Persian phonemes. This creates an accent that takes education away from its original purpose. Investigate how this deviation in producing these sounds is formed, it can greatly help the students to eliminate it.Keywords: Fricative consonants, intensity, Strength, acoustic characteristics, articulation, first formant, second formant
-
این تحقیق به موضوع عربی «کلاسیک» و گویشهای آن میپردازد، بر اساس این فرضیه که عربی رایج، صنعتی متاخر بر «زبانها» و «لحنهای» عرب است که بر اساس نیازهای معنوی، خردمندانه و با ظرافت پرورش یافته است. که مشخصا آن را به یک زبان بهینه و قطعی ارتقاء داده است، یعنی زبان الهام که به زبان وحی تبدیل میشود. این وضعیت بود که به زبان عربی داده شد و تصور اعراب از زبانشان را متافیزیکی کرد. از سوی دیگر، گذار از سطح زبانی طبیعی به سطح زبانی بالاتر مستلزم مداخله نسلی از دستور زبانان بود که نه تنها در گویشها و زبان کلاسیک، بلکه در زبانهای سامی نیز تجربه داشته باشند تا ویژگیها و خصوصیات منحصر به فرد ساختار زبان را بنا کنند. علاوه بر این، رابطه کلاسیک با «زبانهای» اعراب تایید میکند که «عربی» روش خاص خود را برای برانگیختن تنوع و تغییر دارد، و «زبانها» در نقطه مقابل استاندارد قرار نمیگیرند، بلکه طرفین یک رابطه منسجم بین آنها میبافند که از تقسیم کار بین آنها محافظت و تقدیس میکند.
کلید واژگان: زبان, زبان ها, دوگانگی, کلاسیک, تنوع, دستور زبان, بیان, عربی میانهLanguage Art, Volume:6 Issue: 4, 2022, PP 23 -42The research deals with the subject of "Classical Arabic" and its dialects, based on the hypothesis that common Arabic is a later industry on the "languages" and "tones" of the Arabs, which were nurtured, wisely, and graced by the spiritual needs that characterized it and elevated it to become an optimal and definitive language, i.e. a language of inspiration that turns into a language of revelation. It was this situation given to the Arabic language that made the Arabs a metaphysical picture of their language. On the other hand, the transition from a natural linguistic level to a higher linguistic level required the intervention of a generation of grammarians who had experience not in dialects and classical, but in Semitic languages as well, in order to establish the peculiarities and uniqueness of order. Moreover, the relationship of classical with the “languages” of the Arabs confirms that “Arabic” has its own way of evoking diversity and change, and that the “languages” do not stand at the opposite end of the Standard, but rather the two sides weave a cohesive relationship between them that protects and sanctifies the division of labor between them.
Keywords: Tongue, Languages, Duality, Classical, Variety, Grammar, Articulation, Middle Arabic -
سینما به بازنمایی واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. تحلیل گفتمان انتقادی نیز با تکیه بر مولفه هایی چون ایدیولوژی، اجتماع، فرهنگ و سیاست، واقعیتهای متن زبانی را بازنمایی میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی گفتمانهای اجتماعی فیلم گاو بر اساس ابزارهای گفتمانی لاکلا و موف (2001) است. بدین منظور، ابتدا متن کامل مکالمههای فیلم گاو بررسی شد. سپس همه دادههای فیلم با استفاده از مولفه های گفتمانی مطرح شده در نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) توصیف و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد گفتمان فیلم گاو با تکیه بر دال مرکزی «مرگ گاو» و دالهای شناوری از قبیل «فقر»، «مذهبی بودن»، «بیکاری»، «جامعه بسته»، «دروغگویی»، «وابستگی به گاو»، «اتحاد»، «ناآگاهی» و «مسخ شدگی» مفصل بندی شدهاند. به علاوه، گفتمانهای غالب در این فیلم گفتمانهای مذهبی، سنتی و جمع گرا است. در ادامه، با بررسی مولفه های برجستهسازی و حاشیهرانی در شخصیتهای بازیگران فیلم گاو، مشخص شد دالهای «دروغگویی»، «مسخ شدگی» و «فقر» در این فیلم برجسته شده و دال شناور «مذهبی بودن» به حاشیه کشیده شده است.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, گفتمان اجتماعی, فیلم گاو, دال مرکزی, دال شناور, مفصلبندی, زبان شناسی اجتماعیCinema represents political, social and cultural realities. Critical discourse analysis also signifies linguistic text realities based on features such as ideology, society, culture and policy. The purpose of the present research is to provide a study of sociol discourses of the movie Cow based on Laclau and Mouffe’s (2001) theory. To this end, the full text of the conversations of the movie Cow was examined. Then, th data were described and analyzed for the discourse features proposed in Laclau and Mouffe’s (2001) theory. The results of the study indicate that the discourse of the movie is articulated around the central signifier Cow’s death" and the floating signifiers such as "poverty", "being religious", "unemployment", "closed society", "lying", "dependency on Cow", "unity", "unawareness" and "metamorphosis". In addition, the dominant discourses of the movie are "religion, tradition and collectivism". Through the examination of the highlights and background features of role of the actors and actresses in the movie Cow, it was found that the signifiers "lying", "metamorphosis" and "poverty" are highlighted in this movie whereas the floating signifier "being religious" is backgrounded.
Keywords: Critical Discourse Analysis, Social discourse, The Movie Cow, Central signifier, Floating signifier, Articulation, sociolinguistics -
گفتمان های جنسیتی همواره برای تثبیت مفصل بندی های خود سعی در مشروعیت بخشی به ابعاد خودی و مشروعیت زدایی از عناصر دیگری دارند؛ مشروعیت بخشی، از نظر نشانه شناسی گفتمانی، فرایندی است که از طریق مفصل بندی گفتمانی، قدرت را هژمونیک می کند. هدف نگارندگان در این مقاله بررسی و شناسایی نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت بخشی گفتمان های جنسیتی در ادبیات داستانی معاصر فارسی است. از همین رو، آن ها خوانشی واسازانه را با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) و دریدا (1983) از روش شناسی ون لیوون (2007) ارایه می کنند و از سایر ابزارهای زبان شناختی نیز بهره می برند. آنگاه برای تحلیل و نشان دادن عملکرد سازوکارهای یادشده به سراغ رمان سلوک دولت آبادی می روند و با گزینش هدفمند، بخش هایی از آن را بررسی می کنند. در پایان، آن ها به پرسش این پژوهش درباره نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت بخشی گفتمان های جنسیتی پاسخ می دهند و چهار ساختار ساده، مرکب، پیچیده، و زنجیره ای را در آن سازوکارها معرفی می کنند. افزون بر آن، نشان می دهند گفتمان های جنسیتی با تلاش برای کسب مشروعیت و حصول آن، از ادامه مسیر باز نمی مانند، بلکه برای حفظ و تثبیت آن نیز گام فرامی نهند و همواره به صورت صریح یا ضمنی بازبافت سازی از دیگری مشروعیت می زدایند.
کلید واژگان: مشروعیت بخشی, زدایی, واسازی, مفصل بندی, ادبیات داستانی, سلوک محمود دولت آبادیown self dimensions and delegitimize the others’ elements; legitimation, from the semiotic-discursive point of view, is a process that hegemonizes power through discourse articulation. The authors’ aim in this paper is to investigate and identify the way in which the legitimating mechanisms of gendered discourses function in contemporary Persian story literature. Hence, they provide a deconstructive reading of the methodology of Van Leeuwen (2007) based on Laclau and Mouffe (2001) and Derrida (1983) and take advantage of a variety of linguistic tools. Then, in order to analyze the functions of these mechanisms, they go through the “Solok” and purposefully examine some of its parts. Finally, they respond to the research question about how the legitimizing mechanisms of gendered discourses operate and introduce four structures, i.e. simple, compound, complex, and chain, in those mechanisms. Moreover, they show that after gaining and achieving the legitimacy, the gendered discourses step forward to maintain and fix the legitimacy and delegitimize the other explicitly and implicitly- by the way of recontextualization.
Keywords: de, legitimation, deconstruction, articulation, story literature, “Solok” by Mahmoud Dolatabadi -
نشریه پژوهش ادبیات معاصر جهان، سال بیست و چهارم شماره 1 (پیاپی 80، بهار و تابستان 1398)، صص 251 -268رمان دلبند از تونی موریسون روایت برهنه ایست از تاریخ شصت میلیون برده ی سیاه که به واسطه ی استیلای فراروایت سفیدپوستان آمریکا از بین رفتند و همچنین تلاش نویسنده برای برساختن گفتمانی خاص سیاهان. شخصیت های رمان هر کدام با توجه به تصویری که از گذشته در ذهن دارند، آن را به یاد می آورند و دوباره آن را برمی سازند. شخصیت های سیاه در فضای چندآوایی رمان آزادانه آنچه را که به واسطه ی استیلای فراروایت سفیدپوستان غیرقابل گفتن بوده و ناگفته مانده به یاد می آورند و در نهایت گفتمان سفید را به چالش می کشند، معانی مسدود را احیا و دالهای شناور را بر طبق مفاهیم فرهنگی خود درون یک گفتمان خاص مفصل بندی میکنند. در نتیجه معیار معقول بودن گفتمان برتر مورد پرسش قرار میگیرد و ساختار شکنی سبب بحران درون گفتمان هژمون می شود. در نقد رمان یاد شده از نظریه های ژان فرانسوا لیوتا ر، میخائیل باختین، ارنستو لاکلا و شنتال موفه که بر چگونگی تعلیق گفتمان برتر توسط فرهنگ های به حاشیه رانده شده تاکیید دارند استفاده شده است.کلید واژگان: گفتمان, کلان روایت, منطق گفتگویی, موریسون, رمان دلبند, مفصل بندیMorisson's Beloved is the story of sixty million black slaves who died under the hegemony of the dominant discourse of white bourgeoise ideology. Black characters remember their past according to the picture in their minds and then attempt to re-construct it in a new light. Thus, the grand narrative - in Lyotards' words - of white people of America is under constant challenges from the black little narrative. On the other hand, Mikhail Bakhtine's theory of dialogism and polyphonic novels state the same thing. In some novels - those of Dostovesky's, for example - the different and opposing voices in the novels are put together in a linear position with the voice of the author just next to them. In other words, each character will construct his/her own narrative and thus undermines the dominant discourse or the Grand Narrative. Thus, the aim of this essay is to compare the mentioned theories and then apply them to the novel.Keywords: Discourse, Grand Narrative, Dialogized Heteroglossia, Morrison, The Beloved, Articulation
-
ساختار التفات، یکی از پربسامدترین ساختارهای بیانی قرآن است که دارای گونه های مختلفی چون تصرف در زمان افعال (به کارگیری زمان حال به جای زمان گذشته یا بالعکس و...)، تغییر رویکرد ضمایر و افعال (از غایب به مخاطب یا بالعکس و...) و کاربرد اسم به جای ضمیر یا بالعکس، می باشد.
در پژوهش حاضر، ضمن نگاهی گذرا به مفهوم و کارکرد فن التفات و انواع آن، به تحلیل جنبه های هنری و معنایی این صنعت در سطح صیغه های ضمایر (غایب به مخاطب، غایب به متکلم، متکلم به مخاطب، متکلم به غایب و مخاطب به غایب) در نمونه های قرآنی آن پرداخته شده است.
شناخت دامنه ی هر یک از انواع التفات –از جمله در سطح ضمایر- ما را در درک ماهیت و کارکرد این صنعت بلاغی و نیز جنبه های هنری و معنایی آن در کلام وحی یاری خواهد رساند. در نهایت اینکه بررسی نمونه های التفات در قرآن، بیانگر این مطلب است که این الگوی زبانی علاوه بر کارکرد هنری و زیباشناختی خود، نقش بسیار مهمی در انتقال مقصود گوینده کلام به مخاطبان و میزان تاثیرگذاری و ماندگاری آن دارد.کلید واژگان: قرآن کریم, بلاغت, صنعت التفات, معنا, ضمایرStyle in favor of one of the most frequent rhetorical structures Quran. It has a variety of actions during the capture (using the present tense rather than the past or vice versa, etc.), pronouns and verbs change approach (the absent audience or vice versa) and use pronouns instead of names or vice versa.
The study also looked at the concept and function of art in favor of it, the art and semantic aspects of the industry-level analysis of pronouns concubines (the absent to audience, the absent to speaker, speaker to the audience, speaker to the absent, the audience the absent) at that Quranic have been sampled.
Scope of each type of attention - including the pronouns - we understand the nature and function of art and industry, rhetorical and semantic aspects will assist in the revelation. Finally favor of the examples in the Quran, revealed that the pattern of artistic and aesthetic function of language in addition to their important role in conveying the meaning to words of the speaker and the audience impact and its sustainability.Keywords: Holly Quran, Articulation, Style Favor, Meaning, Pronouns -
روایت زندگی، اندیشه و مرگ حلاج دربیشتر متون عرفانی همواره از ظرفیت و توانمایگی برای معرفی زمینه ها ونشانه های گفتمان صوفیانه برخورداربوده است. برخی گفتمان ها بتدریج این نشانه ها رابعنوان «دال های شناور» درخود جذب و باماهیتی متفاوت مفصل بندی کردند وازین طریق زمینه تغییرگفتمان عرفانی رافراهم ساختند.دردوره مشروطه، برخلاف دوران گذشته که رنگ گفتمان عرفانی در متون مرتبط باحلاج رنگ غالب بودو بیشتر قرائت ها ازحلاج بازتاب مستقیمی ازمقام عرفانی وی محسوب می شد،جنبش های چپ گرا باتقلیلگرایی وکلیشه سازی وبازنمایی عرفان بدو نوع متفاوت و تفکیک عرفان منفعل وناکارآمد ازعرفان انقلابی، عناصری ازگفتمان عرفانی حلاج رابرجسته ساختند وبادرون مایه ودال مرکزی گفتمان چپ مفصل بندی کردند. بارزترین نمونه این چرخش گفتمانی دردو قرائت متمایز ماسینیون و میرفطروس دیده می شود که یکی روایت خود را در چهارچوب گفتمان عرفانی و بر پایه حقایق تاریخی مستند بنا کرد و دیگری در قالب گفتمان ایدئولوژیک و چپ گرایانه؛ چنانکه می توان میرفطروس را نقطه اوج تغییر گفتمان عرفانی به انقلابی شمرد.این مقاله بامروری بردونوع مواجهه فاصله مندباعرفان و تحلیل نشانه های درمتون عرفانی وادبی وسیاسی ببررسی و تحلیل تفاوت قرائت ها وروایات موجود ازسرگذشت و اندیشه حلاج ومهم تر ازآن تغییر وجذب برخی عناصر گفتمان عرفانی در گفتمان انقلابی می پردازد. نتیجه این تحول وجذب، جایگزینی عشق واتحاد عرفانی بعنوان مبنای اصلی حیات ومرگ حلاج باماتریالیسم و اومانسیم ازیکسو وکرامات معنوی ومواعظ عرفانی باجادوگری و تبلیغ بیدینی وخداستیزی درجهت انقلاب مردمی ازسوی دیگراست.کلید واژگان: حلاج, چرخش گفتمانی, مفصل بندی, ایدئولوژی چپ, میرفطروسThe narrative of Hallajs life and death always has had the capacity and potential to introduce the themes and signs of mystical discourse. Some of these discourses absorb symptoms as "floating signifiers" gradually and articulate them with a different nature and provide some changes for mystical discourse. Under the Constitution, unlike the past that the mystical discourse and narrative texts related to Hallaj were dominant and reading Hallaj was a reflection of his spiritual authority, leftist movements highlighted elements of the Hallajs mystical discourse with reductionism and stereotyping and representing two different types of mysticism and separation the passive and inefficient mysticism of revolutionary one, and articulated them with central slab left discourse. The most obvious example of this discursive turn is seen in two distinct readings by Massignon and Mirfetrus that one of them based his narrative on the context of spiritual discourse and documented historical fact and another on the form of left-wing ideological discourse,as Mirfetrus can be the culmination of change mystical discourse into revolutionary one. This article is an overview of the two types of indented deal with mysticism,change and absorb of some elements of mystical discourse in the revolutionary discourse. The result of this change and absorb is replacing divine love- as the base of Hallajs live and death- with materialism and humanism on one hand and replacing spiritual and mystical sermons with witchcraft and promoting atheism on the other hand toward the popular revolution.Keywords: Hallaj, discursive turn, articulation, left ideology, Mirfetrus
-
نشریه زبان پژوهی، پیاپی 13 (زمستان 1393)، صص 165 -192مقاله حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف به بررسی جایگاه زنان در دو گفتمان سیاسی متمایز دهه 80 شمسی بپردازد. در این راه، نخستین گام، تمایز دو گفتمان سیاسی مطرح این بازه زمانی و تمیز این دو از یکدیگر به زبان نظریه گفتمان است. در این دوره، دو گفتمان اصلاح طلب با دا ل های محوری اصلاح طلبی، توسعه سیاسی، آزادی، قانون، جامعه مدنی و اصلاحات و گفتمان محافظه کار رادیکال، با دال های چهارگانه عدالت گستری، مهرورزی، پیشرفت، تعالی مادی و معنوی و خدمت رسانی، حاکم صحن سیاسی ایران بوده اند. بررسی این دال ها نشان می دهد که این دو، غیر گفتمانی یکدیگر محسوب می شوند و از این رو، انتظار می رود این تفاوت در عرصه های مختلف هم دیده شود. با بررسی متون، این نتیجه حاصل شد که گفتمان اصلاح طلب با گرایش به تجدد گرایی، دال محوری مشارکت زنان را در مفصل بندی خویش دارد که با دا ل های خانواده محوری، توا نمند سازی و آموزش و آگاهی به حیات گفتمانی خویش شکل می داد. در سوی مقابل، غیر گفتمانی جایگزین، با گرایش به سنت گرایی، گره گاه خانوده محوری صرف را مرکز قرار داده و با دال های تعمیق باورهای دینی و حجاب و عفاف و نیز نقش تربیتی زنان، هویت گفتمانی دیگری برای آنان رقم زده است.
کلید واژگان: نظریه گفتمان, زنان, مفصل بندی, هژمونی, گفتمان محافظه کار, گفتمان اصلاح طلبLanguage research, Volume:6 Issue: 13, 2015, PP 165 -192Based on the theory of Laclau and Mouffe، the present paper attemps to investigate the status of women in two distinctive political discourses of the 1380s. To this end، the first step is to distinguish the two political discourses of the aforementioned period by means of discourse theory. In this period، two political discourses، namely reformist discourse with nodal points of reform، political development، freedom، law، and civil society as well as conservative discourse with nodal points of justice، kindness، progress، mental and physical elevation، and service providing were identified. Examining the signifiers shows that these two discourses are each other’s discursive others and as a result the discrepancies between the two should be seen in other fields as well. Investigating the texts indicated that with a modernist tendency، reformist discourse has women participation as the core of its articulation while the conservative one with its conventional tendency، considers the family orientation as its articulation point. Although both discourses find family orientation as one main signifier، the former views women in light of strengthening their skills، education and awareness، while the latter identifies women with religious beliefs deepening، Hijab and chastity.Keywords: discourse theory, articulation, hegemony, conservative discourse, reformist discourse
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.