جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "her eyes" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «her eyes» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه ادبیات متعهد، پیاپی 17 (دی 1402)، صص 17 -22
دسته های پلاستیک پر را به هم گره کور زد پرت کرد توی انباری تاریک، برگشت نشست روی مبل سرش را با دستانش گرفت و محکم فشار داد. خیلی وقت بود که سری به پدرش نزده بود دلش هوایی شد غروب گاه رفت، خلاف همیشه که صبح زود به دیدار پدر می رفت و با آب و گلاب قبر را می شست و رز سفیدی را روی قبرش پرپر می کرد..
کلید واژگان: خواب, اسلحه, پول, گور, چشمان وق زده, غار, ماشین سیاه, مادر, نازنین -
الادب حصیله ذهن الإنسان وإن لتحلیل الافعال الذهنیه تاثیر فی تطویر النقد الادبی. وقد استطاع علم التحلیل النفسانی کمصدر یربط بین الادب وعلم النفس ان یعکس مواضیع المجتمع ومشاکله علی ضوء مفاهیم التحلیل النفسانی بعدما دخل إطار الادب ودرس النصوص الادبیه وشخصیاته واحواله الداخلیه. وقد قامت الکاتبه السعودیه قماشه العلیان فی روایه «عیون قذره» بإعاده خلق شخصیات الروایه من منظور التحلیل النفسانی وقد عنیت بتاثیر الطلاق فی ظهور انواع الاضطرابات النفسانیه عند ابناء الاسره. وتهدف هذه الدراسه إلی تحلیل تاثیر ظاهره الطلاق علی افعال شخصیات هذه الروایه وتاثره بها عبر منهج توصیفی تحلیلی وفی إطار نقد التحلیل النفسانی لفروید ومستنده إلی نظریتی الاضطراب وآلیه الدفاع لکی تستخرج مکونات الطلاق وتمهد الارضیه للاستیعاب الافضل. تدل نتایج هذه الدراسه إلی ان شخصیتی الروایه الرییسیتین تصابان فی ظروف مختلفه باضطرابات نفسانیه واقعیه وموذیه للنفس واضطرابات اخلاقیه بعد هدم کیان الاسره ونظرا إلی ذلک لجاتا إلی آلیات الدفاع وفقا لموقع ظهور الاضطراب لحمایه انفسهم من الحقایق و الصراعات النفسیه التی لا تطاق.
کلید واژگان: السردانیه العربیه, نقد التحلیل النفسانی, قماشه العلیان, عیون قذره, الاضطراب, فروید, عملیه الدفاعLiterature emanates from human mind, and the analysis of human mental actions contributes a lot to literary criticism. Psychoanalysis, as the science connecting literature and psychology, has been able to reflect the problems of society through psychoanalytic concepts by entering the field of literature and processing and analyzing the literary texts through characters and their inner states. In his novel Lascivious Eyes, the Saudi novelist Qmashh Allyan recreated the characters of the story through a psychoanalytic approach and highlighted the impact of divorce on the emergence of various types of psychological anxiety for children. Using the descriptive-analytical method and Freud's psychoanalytic criticism and relying on his theories of anxiety and defense mechanisms and the way these concepts are applied and implemented by the characters, this study seeks to analyze the impact of divorce on the actions and reactions of the novel's characters in order to provide a better insight about the phenomenon in question by extracting its components. The results showed that the two main characters of the story, after their family breakdown, were suffering in various situations from realistic, neurotic and moral anxiety and resorted to defense mechanisms according to the situation where they felt anxious to protect themselves from unbearabale realities and mental conflicts.
Keywords: Arabic Narratology, Psychoanalytic Criticism, Qmashh Allyan, Lascivious Eyes, Anxiety, Freud, Defense Mechanism -
نوشتار پیش رو امید و ناامیدی را در رمان چشم هایش براساس آرای گابریل مارسل، فیلسوف فرانسوی بازنمایی و تحلیل دوگانه می کند. بدین منظور ابتدا به مبانی نظری و آرای مارسل اشاره و سپس با روش توصیفی - تحلیلی به نمودهای دوگانه امید و ناامیدی در چشم هایش پرداخته می شود. مارسل در مهم ترین دستاورد فلسفی خود یعنی امید، به مطالعه هستی شناختی این مقوله می پردازد و تقسیم بندی هایی از آن ارایه می دهد. او با نگاهی اگزیستانسیالیستی به انسان، پدیده هایی همچون دلهره، ترس و اضطراب را بررسی می کند؛ پدیده هایی که با ناامیدی در پیوند هستند. از نگاه مارسل امید از بستر رنج زاده می شود و در صورت وجود ناامیدی است که امکان تحقق امید هست؛ بنابراین امید و ناامیدی و دیالکتیک با یکدیگر در تقابل هستند. یافته نهایی پژوهش حاضر این است که امید و ناامیدی در چشم هایش همواره باهم در تقابل اند و رنج و ناامیدی موجود درنهایت روی به سوی امید دارد. درواقع باوجود فضای یاس آلود در این رمان، موتیف امید به سان عنصر غالب با مضامینی همچون عشق، اعتراض و استحاله بازنمایی می شود.
کلید واژگان: امید, ناامیدی, چشمهایش, مارسلThis paper seeks to represent and analyze the hope/despair dichotomy in the novel Her Eyes by the French philosopher's ideas, Gabriel Honoré Marcel. For this purpose, first, Marcel's theoretical foundations and views are pointed out. The representation of the hope/despair dichotomy in the novel is addressed via a descriptive-analytical research method. In his most crucial philosophical achievement, i.e., “the hope”, studies the ontology of this concept, making some divisions. He examines phenomena such as apprehension, fear, and anxiety with an existentialist view of man, associated with despair. In Marcel's view, hope is born from the bed of suffering, and it is in the presence of despair that hope is possible. So hope and despair are in confrontation and dialectic with each other. The research findings show that hope and despair in the novel Her Eyes are always in conflict, and the existing suffering and despair eventually turn to hope. Despite the novel's desperate atmosphere, the motif “hope” is represented as the dominant element, with themes such as love, protest and transformation.
Keywords: Hope, Despair, Her Eyes, Marcel -
زنان همواره از گذشته های دور تاکنون نقش ها و تاثیرات متفاوتی در جامعه و ادبیات داشته اند. تاثیراتی که گاه مثبت و گاه منفی بودند. «چشم هایش» بزرگ علوی داستانی سیاسی-عاشقانه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بیان جلوه های زن در این اثر می پردازد. «چشم هایش» جلوه گر قربانی شدن عشق به پای فعالیت های سیاسی و بیانگر جایگاه زن در جامعه رضاشاه است. این مقاله به این نتیجه رسیده است که زنان، تنها ابزاری برای مردان هستند. در این اثر، شخصیت اصلی یک زن است. زنی که از سویی، درگیر مسایل عشقی خود یعنی عشق به استاد ماکان است و از دیگر سوی، دغدغه مسایل سیاسی-اجتماعی دارد. زن در این داستان سمبل زیبایی، فریبندگی، بدبختی و شجاعت است. زنی ناامید و ستم کشیده است، زنی که در تضادی بین پاکی و ناپاکی است. زن ستیزی در این اثر بازتاب دورانی است که شاعر در پی آن است تا آن را متحول کند، دورانی که مردسالاری بر آن حاکم است. زن ستیزی در این جامعه ناهنجاری عمومی محسوب می شود. زنان در سایه مردان حضور دارند. زنان در این اثر با تاثیرپذیری از غرب، آزادی های نسبی هرچند ظاهری کسب می کنند. این پژوهش به این نتیجه رسیده است که «چشم هایش» بزرگ علوی ریالیستی است که در آن رمانتیک ادغام یافته است و بازتابی است از دوران زندگی شاعر که با عشق و مسایل اجتماعی و سیاسی آمیخته است باعث ایجاد اثری فاخر شده است.کلید واژگان: بزرگ علوی, چشم هایش, زن, زن ستیزیWoman have always had various roles and impacts on the society and literature throughout history; influences that were both positive and negative from time to time. ‘Her Eyes’ by Bozorg Alavi is a political-romantic story. This study intends to investigate women’s features in this book through a descriptive-analytical approach. ‘Her Eyes’ depicts sacrifice of love to political pursuits and represents women’s position in Reza Shah’s society. According to this article, women are nothing but tools for men. In this book, the main character is a woman who is engaged in her romantic affairs that is to love Master Makan on the one hand, and has sociopolitical issues on the other. Woman is a symbol of beauty, seduction, misery and courage; one who is hopeless and oppressed; one who is between innocence and guilt. Misogyny in this story is a reflection of an era in which the writer intends to transform; an era in which patriarchy rules. Misogyny is considered a public disorder in this society; women exist in the shadow of men. In this book, women attain a relative superficial freedom through influences from the West. The results show that ‘Her Eyes’ by Bozorg Alavi is a realistic work to which romanticism is intermingled and it reflects the writer’s lifetime that is amalgamated with love and social-political issues that has led to creating a celebrated work.Keywords: Bozorg Alavi, Her Eyes, Woman, Misogyny
-
یکی از مهم ترین عناصر زیبایی شناسی در شعر کهن سال فارسی نوع نگاه به بدن است. شاید بتوان چشم را مهم ترین عنصر زیبایی در شعر فارسی دانست، به طوری که نمی شود از زیبایی آدمی سخن گفت و از چشم نام نبرد . بدیهی است که یکی از مهم ترین عوامل زیبایی چشم انسان، رنگ آن است. ضمن بررسی و جست وجوی فراوان در پهنه ی چشمگیر ادبیات و به ویژه شعر فارسی، متوجه می شویم که تا قرن یازدهم هجری رنگ چشم خوب رویان همواره سیاه و به ندرت سبز، آبی یا قهو ه ای است و رنگ موها نیز تقریبا همه جا سیاه است و خیلی کم به مواردی از موی زرد، طلایی یا قرمز اشاره شده. ماهیت این پژوهش نگرشی زمانمند (chronological) را می طلبد؛ زیرا نگرش به چشم به عنوان یکی از مهم ترین عناصر زیبایی شناسی سنتی و تغییر نگرش در آن، بیش از همه تابع زمان و تحولات ناشی از آن بوده است؛ بنابراین سعی شد ه این موضوع با ترتیب تاریخی در شعر فارسی بررسی شود و با دقت و وسواس ردپای چشم غیرسیاه در شعر فارسی گرفته و مهم ترین مواردی که در شعر شاعران بزرگ آمده است، تا حد امکان استخراج شود. برداشت از متون دینی و به ویژه قرآن کریم و تفاسیر در تعیین معیارهای زیبایی و نوع نگاه به چشم بسیار موثر بوده است. علاوه براین بررسی دقیق نشان می دهد که: اولا تا قرن یازدهم هجری یا از چشم رنگی یعنی سبز، کبود و فیروز ه ای ذکری نشده یا از همان تعداد اندکی که ذکر شده، به جز سه مورد در ناحیه ی آذربایجان همگی بار منفی دارد؛ یعنی برای توصیف چشم دشمنان یا خوک، دیو و اژدها به کار رفته است. ثانیا، دلایل متعددی چون تفسیر متون دینی، جغرافیا و توجه شاعران به عناصر غالب در شعر و تجربه های شخصی در بی توجهی و یا نگاه منفی به چشم رنگی موثر بوده است.
کلید واژگان: چشم سیاه, چشم کبود, چشم آبی, زرقا, چشم نیلوفری, چشم رنگی -
نشریه زبان پژوهی، پیاپی 40 (پاییز 1400)، صص 115 -142
این مقاله با هدف سنجش کارایی نظریه فرکلاف در تحلیل رمان سیاسی، اثر «چشم هایش» نوشته بزرگ علوی را با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی مورد واکاوی قرار داده است. پرسش اصلی جستار حاضر از این قرار است که نوع رویارویی این اثر با گفتمان اقتدارگرا در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین به چه شکل است؟ در پیوند با این پرسش، هدف اصلی پژوهش بازنمایی ایدیولوژی موثر بر ذهن و زبان نویسنده، و همچنین تبیین پیوند میان متن رمان و جامعه، به عنوان سطح خرد و کلان است. در این راستا، نگارندگان با رویکرد توصیفی- تحلیلی، پس از مطالعه سطح توصیف متن که متشکل از ساخت های ایدیولوژیک است، به تحلیل محتوای آن و تبیین ارتباط میان این محتوا و شرایط سیاسی- اجتماعی پیرامون آن پرداخته اند. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که روش فرکلاف با توجه به ارتباط داستان و شکل گیری آن در یک بافت اجتماعی، رهیافتی موثر در تحلیل رمان سیاسی است. دستاورد اصلی مقاله نشان می دهد که انتخاب های بزرگ علوی در زمینه واژگان و نحو، بیان گر گرایش او به ایدیولوژی مارکسیسم است که در زمان تولید متن، در تضاد با گفتمان حکومت راست گرای پهلوی قرار داشته است. با توجه به اینکه گفتمان مسلط در رمان «چشم هایش»، گفتمان سوسیالیسم است؛ ایدیولوژی نهفته در این اثر جدای از فرهنگ و جامعه عصر نویسنده نیست.
کلید واژگان: فرکلاف, بزرگ علوی, تحلیل گفتمان انتقادی, چشم هایش, ایدئولوژیLanguage research, Volume:13 Issue: 40, 2021, PP 115 -142INTRODUCTIONRecently, the study of contemporary political literature, especially fiction, has established a strong link with critical discourse analysis. Accordingly, critics have tried to use this approach to find power relations within the text to discover the types of ruling political power and authorship ideology. One of the important approaches to critical discourse analysis is Fairclough's theory, which can help find features in the text that are ignored by ordinary reading. This article examines BozorgAlavi's work "Her Eyes" based on Fairclough's theory of critical discourse analysis in order to measure the effectiveness of the theory in political novel analysis. Compared to other theories of critical discourse analysis, Fairclough's theory is the most comprehensive method in case of the analysis of novels. This approach delves into the relationships between linguistic events as well as cultural, political, and social factors (Crystal, 2008, p. 123). Fairclough considers discourse as consisting of three elements: i.e., text, interaction", and social context". He describes his method of analysis in the three stages of "text description", "interpretation of the relationship between text and interaction", and "explanation of the relationship between interaction and social context" (Fairclough, 2000, p. 168). The main purpose of the present study was to conduct a critical analysis of the novel "Her Eyes" in the three layers of description, interpretation and explanation. To serve this purpose, the linguistic constructions of the novel are explained by analyzing the linguistic forms at the level of description and their relationships with the sources of power in society in order to provide a scientific and accurate analysis.Following Fairclough's theory, the present article aimed to answer these questions: 1. Has the content of the story revealed the socio-political situation? 2. How are the author's ideological views represented in the text? 3. What linguistic tools are effective in explaining the author's ideology? In order to address to these questions, the research project in this article was undertaken to represent the ideology affecting the mind and language of the author. Moreover, efforts were made to explain the relationship between the text of the novel and the society at both the micro and macro level.
MATERIALS AND METHODSThe approach adopted in the present study was descriptive-analytical and its analysis method was qualitative. The research data consisted of the ideological linguistic structures of the novel that expressed the author's ideology. These data were described, interpreted, and explained following Fairclough's strategies. Three stages were distinguished in the process of data analysis: 1. In the descriptive stage, the linguistic structures of the text were analyzed in terms of vocabulary and syntactic features. 2. In the interpretation stage, the authors paid attention to the act of discourse to analyze the text of the story based on the contextual factors. 3. In the explanatory phase, the authors dealt with the issue of social action, (i.e., the reason for the production of the text) in order to examine the dominant discourse and explain the socio-intellectual views governing the text.
RESULTS AND DISCUSSIONThe results related to the discourse analysis of the novel in Persian showed that, although the present study was similar to some other works in this field in terms of method, no researcher has so far analyzed the novel "Her Eyes" based on Fairclough's theory. Therefore, the present article, which examined the mentioned text, was the first essay in the study of Alavi's novel from the perspective of critical discourse analysis. In this regard, the authors claim that the article is innovative in terms of the new data it presents.At the descriptive level, focusing on vocabulary and grammatical aspects, the frequency of Fairclough's ideological strategies in the text of the novel is shown in the table below.
Keywords: Fairclough, BozorgAlavi, critical discourse analysis, Her Eyes, ideology -
چهره زن در ادبیات معاصر ایران پررنگ و متفاوت از ادبیات کلاسیک است. بزرگ علوی و علی محمد افغانی از نویسندگان توانای ادبیات داستانی معاصر هستند که زن در آثارشان نقش محوری و کانونی دارد. بزرگ علوی در رمان چشم هایش، زن را با شخصیتی کمابیش متفاوت نسبت به زنان جامعه آن روز وارد داستان کرده است. «فرنگیس» شخصیت زن برجسته در رمان چشم هایش، از زنان مدرن و به روز و اغلب آگاه به حق و حقوق انسانی خود هستند که با انگیزه های متفاوت و متعدد وارد فعالیت های سیاسی و اجتماعی می شوند. هرچند بزرگ علوی نگاهی دوقطبی نسبت به زن دارد و جنبه های مرموز و پیشرفته ای از شخصیت او را نشان می دهد؛ اما شخصیت اصلی در داستان او زنی پویا و پرانرژی است که از نقش مادری و همسری دور می شود و نقش های اجتماعی را می جوید؛ حال آنکه شخصیت اصلی در داستان علی محمد افغانی از زنان سنتی با چارچوب های محدود است که در جامعه آن روز امری طبیعی بود. «گل عنبر» در رمان شغلم میوه بهشته زنی فقیر، کم تحرک و ایستا است که شخصیتی یک حال و کم انرژی را تا پایان داستان با خود دارد. او در جامعه و خانواده مظلوم، مطیع و فقیر است و زندگی را با سختی و بلاتکلیفی می گذراند و این فقر و محدودیت، گاهی او را به کارکرد های منفی می کشاند.
کلید واژگان: مقایسه, رمان, چشم هایش, شلغم میوه بهشته, زن, اجتماعThe Sociological Study of Women’s Positions in the Novels “Her Eyes” and “Turnip is Fruit of Heaven”The face of a woman in contemporary Iranian literature is bold and different from classical literature. Bozorg Alavi and Ali Mohammad Afghani are talented writers of contemporary novels in which women play a pivotal role. In the novel “His Eyes”, Bozorg Alavi introduces a woman with a relatively different personality than the women of the society of that day. “Farangis” is a prominent female character in the novel "Her Eyes" who is modern and up-to-date and often conscious of her human rights, and she enters the political and social activities with different purposes. However, Bozorg Alavi has a bipolar view of women and he shows enigmatic and advanced aspects of her personality that are, of course, unfamiliar to the reader; but his women are self-motivated and energetic women who move away from the role of mother and wife and they seek social roles; however, women in the story of Ali Mohammad Afghani are traditional women with limited frameworks, which were normal in the society of that day. “Golanbar” is a poor, inactive and static woman who has a low-energy character until the end of the story. He is oppressed, obedient and poor in society and family, and he lives his life in hardship and uncertainty, and this poverty and limitation sometimes leads him to negative purposes.
Keywords: Compare, Novel, Her Eyes, Turnip is Fruit of Paradise, Woman, Society -
با دقت در کتاب های دستور زبان فارسی، متوجه این موضوع می شویم که اکثر تقسیم بندی ها در مورد صفت، تکراری و شبیه به هم هستند؛ بنابراین در این پژوهش در حوزه معنایی و با توجه به اختصاص یا عدم اختصاص (عمومیت) صفت به موصوف ها، تقسیم بندی جدیدی از صفت صورت گرفته است و بر این اساس صفات به دو دسته خاص و عام تقسیم شدند؛ صفات خاص بر اساس اختصاص به حوزه معنایی خاص یا فقط یک موصوف خاص، به دو دسته «خاص نوع 1» و «خاص نوع 2» (خاص الخاص) تقسیم می شوند. صفات عام نیز بر اساس دامنه شمول تعلق پذیری به واژه ها (موصوف) به سه دسته «عام کم فعال»، «عام نیمه فعال» و «عام فعال» تقسیم می شوند. برای دست یابی به مجموعه ای از صفات و بررسی و تحلیل آن ها، سه رمان «سمفونی مردگان» عباس معروفی، «سووشون» سیمین دانشور و «چشم هایش» بزرگ علوی به عنوان جامعه آماری برای استخراج صفات انتخاب شدند و بعد از استخراج، صفات به روش تحلیلی و توصیفی به صفات خاص و عام تقسیم شدند و مجددا صفات تقسیم شده بر اساس صفات بیانی (ساده/مطلق، فاعلی، مفعولی، نسبی و لیاقت) تقسیم بندی شدند و مشخص شد که هر کدام از صفات بیانی به کدام تقسیم بندی جدید، اقتران معنایی بیشتری دارد. با توجه به بررسی های انجام شده صفت های فاعلی بیشتر خاص موصوف های کنشگر و دارای اختیار هستند و صفت های مفعولی با موصوف های کنش پذیر و فاقد اختیار همراه می شوند. صفات نسبی مخصوصا زمانی که مفهوم جنسیت را برسانند، خاص حوزه معنایی جمادات هستند. صفات اشاره، مبهم، عدد و... نیز عمومیت دارند و جزء صفات عام به حساب می آیند.کلید واژگان: صفت خاص, صفت عام, سمفونی مردگان, سووشون, چشم هایشExploring Persian grammar books, we find that most of categorizations of adjectives are repetitive and similar to each other. Focusing on semantics, the present article, offers a new classification according to the assignment or non-assignment (generality) of the adjective to the nouns. Therefore, the adjectives are divided into two specific and general categories; specific adjectives are divided into two special categories (type 1 and special type 2) based on their belonging to a specific semantic domain, or just a to specific adjective. General adjectives are divided into three general categories: less active (based on the scope of belonging to words), semi-active general, and active general. To obtain a set of traits, three novels: Symphony of the Dead by ‘Abbas Maroufi, Suvashun by Simin Daneshvar and Her Eyes by Bozorg Alavi were selected to extract the traits. After extracting the traits, the adjectives are classified into the general and the specific. These two categories are, in turn, were divided according to the expressive adjectives (simple (absolute), active, objective, relative, merit). Finally, it was determined which of the expressive adjectives is more close to each of the new divisions. Accordingly, the active adjectives are more close to the active and possessive adjectives, and the passive adjectives are associated with the active and unauthorized adjectives; Relative attributes, especially when they convey the concept of gender, are specific to the semantic domain of inanimate objects. The attributes of gesture, ambiguity, number, etc. are common and are considered as general attributes.Keywords: Special Adjective, General Adjective, Symphony of the Dead, Suvashun, Her Eyes
-
آثاری که ذیل مکتب ریالیسم سوسیالیتی در روسیه و ایران نوشته شده اند، هم به سبب تفاوت زبان و هم از نظر برخورد تاریخی در ادبیات دو کشور، قابلیت بررسی و تطبیقی را دارند. در این مقاله می کوشیم تا با روش تطبیقی، با محوریت شاخه فرانسوی آن و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای، به بحث تاثیر ریالیسم سوسیالیستی روسیه بر ادبیات ایران با تامل بر چهار رمان معروف ادبیات روسی و فارسی؛ یعنی رمان های مادر از ماکسیم گورکی، چگونه فولاد آبدیده شد؟ از استراوسکی، همسایه ها از احمد محمود و چشم هایش از بزرگ علوی بپردازیم. بر اساس نتایج این پژوهش، مهم ترین مولفه های مکتب ریالیسم سوسیالیستی در دو رمان ایرانی عبارت اند از: توجه به توده و خیزش طبقه فرودست، حزبی نویسی، تیپ آفرینی و دگردیسی شخصیت های رمان و دین گریزی؛ مولفه هایی که تا پیش از ظهور حزب توده و آشنایی نویسندگان ایرانی با افکار چپ، در رمان های فارسی وجود و نمود ندارد.
کلید واژگان: رئالیسم سوسیالیستی, مادر, چگونه فولاد آبدیده شد؟, همسایه ها, چشم هایشPersian and Russian socialist realist literary works can be comparatively studied for their differences in language as well as the historical encounter between literatures of the two countries. The goal of this paper is to draw on the French school of comparative literature to study the influence of the Russian socialist realism on Persian literature with a focus on four famous Persian and Russian novels, that is, Maxim Gorki's Mother (1906), Nikolai Ostrovsky's How the Steel Was Tempered (1936), Bozorg Alavi's Her Eyes (1952) and Ahmad Mahmoud's Neighbors (1974). According to the results, the most important elements of socialist realism in the two Persian novels are: attention to the masses and the rise of the lower class, partisanship, typification, metamorphosis of the characters and apostasy, elements that did not exist in Persian novels before the emergence of Tudeh Party of Iran and the familiarity of Iranian writers with leftist ideas.
Keywords: Her Eyes, How the Steel Was Tempered, Neighbors, socialist realism -
این پژوهش با رویکردی اجتماعی به تحلیل گفتمان و تصویر زن و مرد در رمان معروف بزرگ علوی به نام چشم هایش می پردازد. علوی داستان نویسی واقع گرا است که از رویدادهای واقعی استفاده می کند و نارسایی های جامعه عصر خود را آشکار می کند. چشم هایش رمانی سیاسی-اجتماعی است و گفتمان شخصیت هایش مفاهیم سیاسی-اجتماعی را بازنمایی می کند. هدف اصلی، تحلیل مسایل اجتماعی رمان برخاسته از گفته پردازی شخصیت ها است تا جایگاه های متفاوت افراد را مشاهده کرده و دریابیم جامعه چگونه در نظام بیانی خود را آشکار می کند. این مطالعه نشان می دهد که چگونه می توان در نهایت از طریق بررسی گفتمان رمان بازتاب ساختار گفتمانی جامعه را ارایه کنیم. در این راستا، از مفاهیمی بهره خواهیم جست که ادموند کرو، نظریه پرداز این عرصه، جهت بیان شکل گیری گفتمانی، در برهه معین تاریخ جامعه رمان بر شکل گیری تاریخی، ایدیولوژیکی مطرح می سازد که چگونه در متن وارد و منعکس می شود. به همین ترتیب، پیرو آدورنو و هورخایمر، هر گفته را در معرض ایدیولوژی می انگارد و ارتباط میان معنا و نحو روایی با ساختار معاصر خود از دیدگاه تاریخی و اجتماعی می داند. همچنین، بررسی ما نشان می دهد که جایگاه و تصویر زنان به گونه ای کاملا متضاد با آنچه در جامعه زمان خود بودند، توسط نویسنده ارایه می گردد. زن در فرایندهای اجتماعی نقشی پویا و زنده دارد. شخصیتی آوانگارد که مردان را وارد بی نظمی هایی در ارزش ها می کند و تاثیرات ژرفی بر ایجاد گفتمانی نو دارد. نقد جامعه شناختی گفتمانی با هدف بررسی عناصر گفتمان به ما کمک می کند تا مسیری به سوی معنا طی کنیم.
کلید واژگان: نقد جامعه شناختی فرانسه زبان, چشمهایش, ساختارهای گفتمانی, شرایط اجتماعی, ایدئولوژیThis research uses a sociocritical approach to analyze the discourse and image of men and women in the famous Bozorg Alavi’s novel called Her Eyes. Alavi is a realist writer who uses real events and reveals the shortcomings of the society of his time. Her eyes are a socio-political novels and the discourse of the characters represents socio-political concepts. The main purpose is to analyze the social issues of the novel arising from the discourse of the characters in order to observe the different positions of individuals in their speech and to understand how society manifests itself in the system of expression. This study demonstrates how we can ultimately reflect the structure of the society by examining discourse used in a novel. Our study also shows that the position and image of women is presented by Alavi is in complete contrast to what they were in the society. The woman is a person who has a dynamic role in society. An avant-garde character who introduces irregularities in aristocratic values and has profound effects on the creation of a new discourse. The sociocritical study with the aim of examining the elements of discourse helps us to take a path towards meaning.
Keywords: Francophone social criticism, Her eyes, Structure of the discourse, Social situation, Ideology -
از دیرباز مفاهیم و مولفه های موجودیت زن در جامعه همواره در فرآیند تعامل با مردان شناخته میشد؛ اما در پی تحولات و تکامل ساختار اجتماعی در عرصه های مختلف، فرصت حضور پررنگ زنان در ادبیات معاصر ایران پدید آمد. همچنین زنان توانستند از طریق ورود به دنیای رمان فردیت اجتماعی خود را که گویای دیدگاه های فکریشان بود را بگونه ای باورپذیر به نمایش بگذارند. شکل گیری رفتارهای متفاوت زبان زنان و مردان حاصل استفاده متفاوت آنها از نمودهای زبانی است. نگارش زنانه که در حوزه زبانشناسی جنسیت است شامل همه ابعاد زبان نظیر آوا، واژه، نظام صرفی و نحوی میشود. از اینرو در این نوشتار، درباره تاثیر متغیر جنسیت زن بر گفتگوها و اینکه به چسان این متغیر، اسباب تجلی الگوهای جنسیتی متفاوت و گونه های متمایز زبانی را فراهم می آورد؛ بحث خواهد شد. از آنجا که شخصیت پردازی زن در نوع گفتار و زبان او عاملی تعیین کننده است و این محصول نگرش نویسنده و دید جامعه به اوست به این سبب در این پژوهش سعی شده با بررسی چهار رمان سووشون، چراغها را من خاموش میکنم، چشمهایش و جای خای سلوچ بررسی گفتگوی زنان با رویکرد جامعه شناسانه تحلیل شود. همچنین گفتگوی ناهمخوان که منعکس کننده جهان بینی طبقات و اقشار گوناگون از زنان جامعه است، بررسی می شود در واقع هدف، بررسی رفتارهای زبانی شخصیتها ست نه نقش اجتماعی آنها. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که مولفه هایی نظیر توجه به جزییات هنگام توصیف، پرهیز از رکاکت و دشواژه ها، کاربرد دقیقتر رنگواژه ها، استفاده از صورتهای مودبانه کلام، گفتگوی درونی، عدم قطعیت کلام و مقید بودن به دستورمندی کلام، در زبان زنان بیشتر از مردان است. نظر به معیارهای زبان زنانه و مردانه و اختصاصات سبکی در این رمانها، زبان جنسیت زده در رمانهای زن نگاشته بیش از رمانهای مرد نگاشته متجلی شده است.کلید واژگان: جامعه شناسی زبان, جنسیت, گفتگو, شخصیتهای زن, چراغها را من خاموش میکنم, جای خالی سلوچ, چشمهایش, سووشونJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:13 Issue: 55, 2020, PP 43 -71From long time ago, woman’s being concepts and components always was known in the process of interacting with mens, but due to social structure developments and evolution in different fields. The opportunity of women’s strong presence in Iran’s contem porary literature had been created. Although women by entering to the world of novels were able to display their social individuality which is seemed to be their intellectual views ina believable way. Forming woman’s and men’s different language behavior is the result of their different use of language charts. Feminie writhing which is in gender linguistic field contains all dimensions of writing which is in gender linguistic field contains all dimensions of language like voice, world, morphology and syntatic system. Flence in this article, the effect of female gender variable on coversations and how this variable provides manifestation of different gender patterns and distinctive linguishtic species will be discussed. Since the characterization of a woman is a determining factor in her type of speech and language and this is the result of the author’s attitude and society’s view of her, there fore in this research attemped to analyze the woman’s discourse review with a sociological approach by studying four novels. Surashun, I turn off the lights, her eyes and missing soluch. Also an inconsistent speech which reflecting closes world view and different layers of society’s woman will be studied, infact the purpose is reviewing linguistic behaviors of characters not their social rols. Findings of current research suggest that components like attention to details while describing, avoiding bawdiness and taboo words, more accurate applying of color words, using polite forms of speech, internal conversations, uncertainty of speech and bounding to speech grammer in women language is higher than men. According to women’s and men’s language criteria and stylistic features in these novels, gender strucking language in women written novels has become more manifested than men writhe novels.Keywords: language sociology, Gender, Conversation, women characters, I turn of the lights, missing soluch, Her Eyes, Suvashun
-
اشتفان تسوایگ و بزرگ علوی، به عنوان دو نویسنده پرآوازه ادبیات معاصر آلمانی و فارسی و نمایندگان مکتب ادبی رئالیسم، با توجه به موقعیت سیاسی و اجتماعی عصر خویش، به آفرینش آثار رئالیستی روی آوردند و فضایی سرشار از واقعیت را به تصویر کشیدند. بزرگ علوی به واسطه تحصیل و زندگی در آلمان و آشنایی با آثار نویسندگان آلمانی زبان، به این سبک گرایید و از جمله آغازگران سبک داستان نویسی رئالیسم در ایران گشت. دیدگاه رئالیستی حاکم بر رمان چشم هایش، اثر بزرگ علوی شباهت بسیار زیادی با دیدگاه رئالیستی اشتفان تسوایگ در نوول شطرنج باز دارد. جستار ذیل کوششی برای تطبیق نمود مولفه های رئالیسم در دو اثر فوق است. بررسی مقایسه ای این آثار با تکیه بر نمود مولفه های رئالیسم مشخص خواهد کرد که علوی و تسوایگ از نظر سبک نوشتاری به هم نزدیک هستند و وجوه اشتراک آن ها حاکی از تاثیر تسوایگ بر علوی در خلق رمان چشم هایش می باشد.کلید واژگان: بزرگ علوی, چشم هایش, اشتفان تسوایگ, شطرنج باز, رئالیسم, شخصیت پردازی, پیرنگStefan Zweig and Bozorg Alavi, as two well-known authors of the contemporary German and Persian literature and representatives of the school of realism tended to the creation of realistic works, depicting a completely authentic atmosphere due to the social and political state of their time. Bozorg Alavi tended to this writing style by studying and living in Germany and by getting to know the poetic works of the german authors. So he became one of the pioneers of the realistic narrative in Iran. The realistic perspective in Her Eyes, Bozorg Alavi’s work bears a great resemblance to the realistic perspective of Stefan Zweig in Schachnovelle. The following article is an attempt to match the realistic aspects of the above mentioned works against each other. The comparative study of these two works will determine, based on an investigation into the realistic factors, that Alavi and Zweig bare similarities in terms of their writing styles and these similarities indicate the influence of Zweig on Alavi in creating the Roman Her Eyes.Keywords: Bozorg Alavi, Her Eyes, Stefan Zweig, Schachnovelle, realism, characterisation, plot
-
چگونه زمان گریزان، ناملموس و پنهان را در روایت داستانی تجربه میکنیم؟ در این مقاله، از منظر معنی شناسی شناختی، شیوه مفهوم سازی زمان در قلمروی زبان شناسایی می گردد و پس از بازتعریف روایت از نگاه متمایز شناختی و آگاهی از نقش زمان در روایت داستانی، سازوکار عنصر زمان در رمان چشم هایش از بزرگ علوی مورد مطالعه قرار می گیرد. در بین جنبه های گوناگون زمان در روایت، در این اثر، ساختار زمان براساس رویدادهای داستان و نحوه پیوندخوردن این رویدادها در زنجیره زمان مورد توجه است. با اتکا به نظریه فضاهای ذهنی و گونه متاخر آن یعنی آمیختگی مفهومی به بررسی این دو مساله در رمان یادشده می پردازیم. نتیجه به دست آمده از اعمال این دو نظریه معناشناختی بر روایت داستانی این است که فضاهای روایی در یک مسیر زمانی براساس سه عنصر زاویه دید، کانون و رویداد ساختارمی یابند و هر یک از این فضاها بر پایه اجزای درونی خود و با توجه به الگویی مفهومی به یکدیگر پیوند می خورند و زنجیره رویدادهای داستان را شکل می دهند. بدین سان، این مقاله درصدد تبیین نحوه ساخت و پیدایش معنا، در سطح گفتمان است.کلید واژگان: زمان, نظریه معاصر استعاره, نظریه فضاهای ذهنی, نظریه آمیختگی مفهومی, بزرگ علویHow do we experience elusive, intangible and concealed time in narrative fiction? This article examines the conceptualization of time in language. Redefining narrative from a cognitive perspective and explicating the function of time in fictional narratives, it studies the mechanism of time in Bozorg Alavis Her Eyes. Among the different aspects of time in narrative, this article considers the structure of time in relation to the events of the narrative and the way they connect with each other in a temporal chain. These two issues are discussed by having recourse to Mental Spaces and Conceptual Integration theories. Applying these two cognitive semantic theories to fictional narrative suggests that narrative spaces are structured by three elements including point of view, focus, and event. Based on their internal parts, each of these spaces, then, blends into another space and the string of events is thus built. Consequently, this article explains the construction and emergence of meaning at the level of discourse.Keywords: Time, Conceptual Metaphor Theory, Mental Spaces Theory, Conceptual Blending Theory, Bozorg Alavi, Her Eyes
-
نشریه پژوهش های ادبی، پیاپی 46 (زمستان 1393)، صص 125 -150
هدف این مقاله در ابتدا اذعان به این نکته است که باور به شور چشمی یا چشم زخم در میان ملتهای مختلف از گذشته های دور، پیشینه ای دیرباز دارد و مردم برای رویارویی با حوادث ناشی از آن و دفع بلا از از ابزار و اوراد و گیاهان خاصی به عنوان باطل سحر بهره می بردند. در این مقاله ابعاد و جنبه های گوناگون این باور عامه را در اشعار کلاسیک فارسی کاویده ایم و دریافته ایم شاعران، علاوه بر آنکه با بیان این باور تصویری روشن از جامعه خود ارائه داده اند، به کمک این باورها به تصویر سازی دست زده و بر زیبایی شعر خود افزوده اند. شاعران نه تنها به بسیاری از ابزارهای دفع چشم زخم در باور عامه اشاره کرده اند، بلکه برخی این آداب و رسوم همگانی را نیز شرح داده اند. آنان با بهره گیری از این باورهای دیرینه و فراگیر، مضمونها و تصویرهای شگفتی آوری در آثارشان پدید آورده اند.
کلید واژگان: چشم زخم, شعر فارسی و باورهای عامه, باورهای عامه, شورچشمی, چشم پناه ها (ابزارهای دفع چشم زخم)The goal of this article is to initially assert that belief in evil eyes maintains an age-old history among different nations, and people made used of different tools and particular plants to face and counter the consequences of spells, cast by evil eyes. This article discusses the different dimensions and aspects of this common belief in the view of Farsi classical works in verse. We realized that poets rendered a clear picture of community upon statement of this belief, while also creating pictures and redoubling the beauty of their poems with its assistance. The poets referred to many means for removal of spells, cast by evil eyes, while also elaborating on some of these common customs and traditions. In fact, they create astounding pictures in their works upon the usage of these age-old and all-encompassing beliefs.
Keywords: Key Terms: spells cast by evil eyes, Farsi poems, common beliefs, evil eyes -
In this paper, the writers try to compare two authors, the Iranian leftist, Bozorg Alavi (1904-1997) and the Polish Joseph Conrad (1857-1924), in their novels Her Eyes (1952) and The Secret Agent (1907), respectively. Although these two writers have different attitudes to Socialism and the question of revolution, both share Romantic idealism and a tragic sense of personal and social life. Moreover, they both are precursors of modernist novel in their countries, and share a humanistic attitude to life. However, both are intellectual elites and their relation to their homeland is problematic. All this make possible a comparative study of these two writers. Their political proclivities tint their views of life and politics and thus they have a dissimilar interpretation of nationalism and socialism, two political subjects they are entangled with. The very same political attitude colors their ideas of human agency and the ethics of human responsibility. Nevertheless, each writer critiques and questions the premises of his political belief in his work, which is the most characteristic modernist attitude they share. The paper will bring similarities, differences and contradictions in Conrad and Alavi’s opinions to politics and individual ethics into focus and conclude that the reason for greatness and fame of these two writers is their attempts at reaching an understanding of humanity rather than reporting on the political taste of a people or time.Keywords: Her Eyes, The Secret Agent, socialism, revolution
-
«ساختار زمانی» نظریه ای است که به چگونگی شکل گیری ساختار داستان به تاثیر پذیری از زمان می پردازد. در رمان چشمهایش، ارتباط علی و معلولی بین وقایع، با استفاده از عامل زمان برقرار می شود. بر هم خوردن توالی قراردادی زمان، باعث شده است این رمان شروعی از میانه داشته باشد. بازگشت های مکرر به گذشته در خاطرات فرنگیس، زمانی غیر خطی و مدور در رمان ایجاد کرده است. هر حادثه این رمان، مانند حلقه ای است که از یک نقطه شروع می شود (زمان حال و محیط مادی؛ اتاق فرنگیس) و پس از شرح ماجرا (بازگشت به گذشته) به همان نقطه آغاز (زمان حال) باز می گردد. به این ترتیب، نویسنده به نوعی در زمان داستانی، سنت شکنی می کند. هدف این پژوهش، بررسی «ساختار زمانی (زمان غیرخطی)»، در رمان چشمهایش است و هدف از انتخاب این موضوع، انطباق این نظریه بر گونه ادبی رمان است.
کلید واژگان: ساختار زمانی, رمان, بزرگ علوی, چشمهایش, نظریه نقد ادبی, ادبیات روایی منثور معاصر, طرحTemporal Structure is a theory about the formation of the story structure with regard to the time frame. The cause and effect relations between the events in Bozorg Alavi’s novel, Her Eyes, are made by means of time. The disturbance of the conventional time sequences has caused this novel to start from the middle; frequent flash backs to the past in Farangis’s memories have made a non-linear, circular time frame in the novel. Every event is like a circle that begins from one point (the present time and physical environment; Farangis’s room) and returns to the starting point (the preset time) right after narrating an advanture (retuning to the past). So, Alavi is not complying with the conventions of story time structure. This paper aims at analyzing the temporal structure (the non-linear time frame) in Her Eyes. Moreover, it is an attempt to map the temporal structure theory onto the novel as a genre.Keywords: Temporal structure, novel, Bozorg Alavi, Her Eyes, theory of literary criticism, contemporary narrative prose literature, plot
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.