به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "leili" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «leili» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سیاوش درخشان نیا، مسعود پاکدل*، سیما منصوری، منصوره تدینی
    زمینه و هدف

    در تناسب با پرداختن به مفهوم عشق و روابط عاشقانه در ادب فارسی، مولفه‌های مرگ و تنهایی نیز مطرح میشوند. شخصیت عاشق که در ادبیات فارسی به نوعی مازوخیستی و سرشار از نیاز عاشقانه و متحمل درد و رنجهای فراوان است، اغلب با تنهایی سروکار دارد و در پایان داستان یا براثر اندوه عشق میمیرد، یا خود را میکشد و یا اینکه کشته میشود. این دو مقوله، نقش مهمی نیز در روند داستانی منظومه‌های عاشقانه ایفا میکنند و به نوعی تجلیگاه صور خیال شاعرانه در این زمینه هستند. در پژوهش حاضر مولفه‌های مرگ و تنهایی در سه منظومه عاشقانه مهم و شاخص ادبیات فارسی، یعنی ویس و رامین از فخرالدین اسعد گرگانی، خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از نظامی گنجوی مورد بررسی قرار میگیرند. هدف از انجام این پژوهش تحلیل مولفه‌های مذکور در این منظومه‌ها و توصیف و تحلیل آنها با توجه به نکات روانشناسانه، داستانی، فرهنگی، ادبی و مانند آنهاست.

    روش مطالعه

    روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی تحلیلی است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای انجام میشود.

    یافته‌ ها

     در منظومه‌های عاشقانه فارسی، «عشق» زمینه‌ساز شکلگیری ابعاد گوناگون مقوله‌های «مرگ» و «تنهایی» میگردد. در واقع این دو مقوله ارتباط مستقیمی با فرازونشبیهای رابطه عاشقانه دارند.

    نتیجه گیری

    ابعاد تنهایی در این آثار «تنهایی براثر دوری و جدایی از یار»، «تنهایی براثر خیانت یا بیوفایی یکی از طرفین رابطه عاشقانه»، «تنهایی خودخواسته و عزلت‌گزینی براثر ناکامی در وصال»، «ترجیح تنهایی بر وصال نامشروع» و «تنهایی براثر عشق یکطرفه» است. همچنین، ابعاد و علل مرگ در این آثار در «آرزوی مرگ هنگام جدایی یا ناکامی»، «خودکشی به ‌خاطر عشق یا مرگ معشوق»، «مرگ براثر توطیه رقیب در مثلث عشقی» و «مرگ براثر کهولت سن» خلاصه میشود.

    کلید واژگان: خسرو و شیرین, لیلی و مجنون, ویس و رامین, تنهایی, مرگ, منظومه عاشقانه
    Siavash Derakhshannia, Masoud Pakdel *, Sima Mansouri, Mansoureh Tadiyoni
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    When it comes to dealing with the concept of love and romantic relationships in Persian literature, the elements of death and loneliness also come into view. Being somehow masochistic, passionately in need of love and in pain and suffering, the lover"s character in Persian literature often feels lonely and dies from the sorrow of love at the end of the story; either committing suicide or being killed. These two items also play a key role in story development of romantic epic poems, by some means paving the way for the manifestation of poetic imagery. The present research examines the elements of death and loneliness in three main well known romantic epic poems in Persian literature: Vis and Ramin by Fakhruddin As"ad Gurgani, Khosrow and Shirin and Leili and Majnoon by Nizami Ganjavi. It aims to analyze and describe the abovementioned elements in these poems with the consideration of psychological, fictional, cultural, literal points and the like.

    METHODOLOGY

    This research uses a library-based descriptive-analytical method.

    FINDINGS

    In Persian romantic epic poems, "love" provides a foundation for different dimensions of the element of "death" and "loneliness". In fact, these two elements are directly related to the ups and downs of romantic relationships.

    CONCLUSION

    The dimensions of loneliness in these works include "loneliness as a result of the separation from the beloved", "loneliness as result of betrayal by one side of a romantic relationship", "voluntary loneliness and solitude as a result of failure in reaching the beloved", "preferring loneliness to unlawfully reaching the beloved" and "loneliness because of unrequited love". The dimensions and causes of death in these works can also be summarized into "wishing for death because of separation or failure", "committing suicide for the sake of love or the beloved"s death", "death from the conspiracy of the opponent in a love triangle" and "death from old age".

    Keywords: Khosrow, Shirin, Leili, Majnoon, Vis, Ramin, loneliness, death, epic poem
  • ایوب امیدی*، امید جلوداریان
    جناس، یکی از مهم ترین صنایع و ترفندهای ادبی است که شعر سبک آذربایجانی را به جوهر حقیقی خود، یعنی زیبایی پیوند می زند. نظامی گنجوی، از برجسته ترین شاعران فارسی زبان است که توانسته به طور کامل از ظرفیت های جناس در غنای موسیقیایی و زیبایی آفرینی آثار خویش بهره گیرد. در کتاب های بلاغی و سبک شناسی، با وجود ارایه انواع تقسیم بندی جناس، اشاره چندانی به کارکردهای زیبایی شناسی آن نشده است. از این رو در مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی، ضمن ارایه بسامد دقیق انواع جناس در منظومه لیلی و مجنون، هنرمندی و توانایی نظامی در زمینه بهره گیری از کارکردهای مختلف جناس، تحلیل و ارزیابی شده است. با توجه به بررسی های انجام شده، درمجموع 1964 مورد از انواع جناس در منظومه لیلی و مجنون یافت شد که از این میان، جناس مضارع با فراوانی 9/35 درصد و لاحق با فراوانی 3/31 درصد، بهترین عرصه برای هنرنمایی نظامی بوده است. نتیجه این پژوهش حاکی از خلاقیت و تنوع کارکردهای جناس در بافت کلام نظامی است؛ مانند تقویت موسیقی درونی و بیرونی اثر، انسجام لفظی و معنایی سخن، التذاذ ادبی مخاطب به سبب درک روابط معنایی اجزای کلام و همنشینی هنری جناس با دیگر صنایع ادبی (تکرار، واج آرایی، تضاد و تلمیح) در یک بیت.
    کلید واژگان: جناس, صنایع لفظی, بلاغت, نظامی, لیلی و مجنون
    Ayob Omidi *, Omid Jelodarian
    Pun is one of the most important figures of speech and tricks that link Azerbaijani style poetry to its true essence, beauty. Nezami Ganjavi is one of the most prominent Persian language poets who has been able to make use of all of his pun capacities in musical and aesthetic richness of his works. In rhetorical books and stylistics, despite the presentation of various types of division, there has been little mention of aesthetic functions. Therefore, in the present article, with a descriptive-analytic approach, while presenting the exact frequency of puns in the poetry of Leili and Majnoon, Nezami's skill and ability to utilize various functions of the genus is analyzed and evaluated. According to a total of 1964 studies, a variety of pun were found in Leili and Majnoon, of which the pun mozare with a frequency of 35.9 and pun lahagh with a frequency of 31.3 were the best areas for Nezami's art. The result of this research suggests the creativity and diversity of pun's functions in the context of Nezami's poems like: strengthening the inner and outer music of the work, verbal and semantic coherence of speech, the literary resolution of the audience due to the understanding of the semantic relations of the components of the word, an artistic companion to other figures of speech(repetition, alliteration, allusion, antithesis) in a couplet.Keywords: Pun, Figures of sound, Rhetoric, Nezami Ganjavai, Leili and Majnoon.
    Keywords: pun, Figures of sound, Rhetoric, Nezami ganjavai, Leili, majnoon
  • محمدکاظم حسنوند*، زینب رجبی

    وجوه گوناگون فرهنگ عامه در نگارگری ایران، سنتی است که قرن‌ها در آثار نگارگری موردتوجه بوده است. نگارگران از این عناصر فرهنگی نه‌تنها برای فضاسازی آثارشان بهره برده‌اند، بلکه نقشی استعاری به آن‌ها بخشیده‌اند تا بتوانند بخشی از لایه‌های معنایی را از این طریق به مخاطب عرضه کنند، تا درک بهتری از مضمون اثر حاصل شود. انسان‌ها و ابزار مادی‌شان، در کنش‌ها، حالت‌ها و حرکات قشرهای گوناگون، موضوعاتی از فرهنگ عامه در نگارگری ایران به‌حساب می‌آیند که با ترفند‌های مختلف در تداعی معنا ایفای نقش می‌کنند. این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و به‌صورت موردپژوهی انجام گرفته، درپی پاسخ به این پرسش‌ است که عناصر فرهنگ عامه در «نگاره بردن مجنون به خیمه‌گاه لیلی» چه کارکرد استعاری دارد؟ هدف از این پژوهش، بررسی فرهنگ عامه در نگارگری ایران و چگونگی بیان استعاری این عناصر فرهنگی به‌منظور توجه به باطن نگاره است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که نگارگری از طریق قابلیت استعاره، توسط رنگ لباس‌ها، حالت‌ها و حرکات و مشغله‌های گوناگون و کنش‌گری این موارد با سایر عناصر و ملزومات بشری در فرهنگ عامه، توانسته است مخاطب را از ظاهر اثر به باطن و حقیقت آن دعوت کند.

    کلید واژگان: فرهنگ عامه, استعاره, لیلی و مجنون, نگارگری, میرسیدعلی
    Zeinab Rajabi, Mohammadkazem Hassanvand*

    Various aspects of popular culture in Persian painting is a tradition that has been used for centuries. Basically, realism and folk culture have been considered after Herat school. Painters not only use these cultural elements to create the atmosphere of their works, but give them a metaphorical role to present a semantic layer to the audience. This function is mostly seen in mystical paintings through the display of the appearances of folk culture. Humans and their material tools, in the actions and situations of people, are the subjects of folk culture that play a role in the association of meaning. So, paying attention to ordinary people, especially in the rural and non-urban areas, and using them metaphorically, help the better understanding of the main theme. In this descriptive-analytical study via the case study method, various elements of folk culture in a painting of Mirseyed Ali entitled "Taking the Majnoon to Leili's Tent" has been read metaphorically from the perspective of folk culture.

    Keywords: Folk Culture, metaphor, Leili, Majnoon, Persian painting, Mirseyed Ali
  • فاطمه قربانی*، محمد غلام رضایی
    مبحث روایت زمان یکی از مباحث اساسی در دانش روایت شناسی است. بزرگترین نظریه پرداز این مقوله ژرار ژنت، نظریه پرداز ساختارگرای فرانسوی است. از نظر او زمان در پیشبرد روایت نقش مهمی ایفا می کند. ژنت در نظریه خود به بررسی و تحلیل زمان در روایت، حول سه محور نظم، تداوم و بسامد پرداخته است. هر یک از مولفه هایی که در این سه محور تعریف می شود، یکی از سه حالت شتاب را در روایت به وجود می آورد که عبارتند از: شتاب ثابت، شتاب مثبت و یا شتاب منفی. داستان لیلی و مجنون به روایت حکیم نظامی گنجوی در قرن ششم به نظم کشیده شده است. بررسی این داستان بر اساس نظریه روایت و زمان ژنت، نشان می دهد که از سه حالت فوق سهم شتاب منفی در روایت آن بیشتر است و نظامی در روایت این داستان بیشتر به اطناب و کاستن از شتاب روایت گرایش داشته است تا ایجاز و شتاب مثبت.
    کلید واژگان: نظامی گنجوی, ژرار ژنت, روایت, زمان روایی, لیلی و مجنون
    Fatemeh Ghorbani *, Mohammad Gholamrezaei
    Time narration is one of the basic issues in narratology. The main theorist of this issue, the French structuralist ,is Gerard Janet. For him, time plays an important role in narration progress. Janet has studied and analyzed time in narration, around three axes of order, duration and frequency. Each of the three factors defined in these axes, creates one of the three speed states in narration: constant speed, positive and negative speed. “Leili and Majnoon” story by Hakim Nizami Ganjavi has been versed in the sixth century. The study of this story based on Janet’s narration and time theory indicates that negative speed has the most important role among the mentioned states and Nizami has tended to redundancy and reducing the narration speed more than brevity and positive speed in narrating this story.
    Keywords: Leili, Majnoon, Time narration, Negative speed, Positive speed, Constant speed
  • هیوا حسن پور*

    الگوهایی برای بررسی سرعت روایت چکیده تداوم، یکی از شاخصه های زمان است که در تقسیم بندی ژنت، دومین بخش از سه بخش مورد نظر او را شامل می شود. در تداوم، مجموعه شگردهایی که باعث طولانی شدن و یا کوتاه شدن روایت داستان شده اند، نشان داده می شود. سرعت روایت که ناظر بر مدت زمان وقوع یک رخداد و حجم اختصاص داده شده به آن است، یکی از اصلی ترین و اساسی ترین مباحثی است که در بحث تداوم می توان آن را بررسی کرد. برای بررسی سرعت روایت، بازه زمانی را بر حجم متن تقسیم می کنند و بر اساس آن، شتاب مثبت، منفی و معیار روایت را مشخص می کنند. در این پژوهش، دو روش دیگر برای بررسی سرعت روایت پیشنهاد شد و بر اساس آن ها نیز، سرعت روایت در منظومه لیلی و مجنون که سومین اثر نظامی است و بعد از خسرو و شیرین به نظم کشیده شده است، بررسی شد. هدف از انجام این مقاله، نشان دادن ناکارآمدی نظریه ژنت در بررسی سرعت روایت در متون منظوم داستانی و پیشنهادهایی برای بررسی سرعت روایت با تکیه بر خود متن است. 

    کلید واژگان: زمان, سرعت روایت, لیلی و مجنون, نظامی

    Models for Analyzing Narration Pace Abstract For Genet, continuity, as a quality of time, is the second among his three desired sections. In continuity, some of the devices used for increasing or decreasing the narrative in length are manifested. Narration pace, which controls the length of an incident and the amount of pages dedicated to it, is one of the main factors to be analyzed when discussing continuity. To do so, one has to one has to divide the time interval has to be divided by the text size and the result shows the positive and negative momentum as well as the narrative criteria. In the study at hand two more methods for gauging the narration pace were proposed according to which the narration pace for Leili and Majnoon Collection, which is Nezami's third work and was written after Khosro and Shirin, was measured. 

    Keywords: time, narration speed, Leili, Majnoon, Nezami
  • محمدرضا حسنی جلیلیان *، علی حیدری، علی نوری، عارفه یوسفیان
    نظامی از کارکردهای مختلف گفتگو برای نشان دادن احساسات قهرمانان و شخصیت پردازی استفاده می کند؛ خسرو و شیرین نمونه ای موفق در این زمینه است. البته جغرافیای فرهنگی و چیرگی حب عذری، از گفتگوی مستقیم دلدادگان در داستان لیلی و مجنون جلوگیری می کند. نظامی برای جبران این مشکل، از شگردهایی مانند تک گویی و گفتگو با شخصیت های فرعی و نامه نگاری بهره می برد. امیرخسرو در این زمینه از نظامی تقلید کرده است. این پرسش مطرح است که مهم ترین جنبه های تفاوت در شخصیت های پدیدارشونده با این گفتگوها چیست و تفاوت شخصیت پردازی در دو اثر، برخاسته از چه عواملی است؟ در این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی گفتگوهای دلدادگان بررسی و مقایسه می شود. نتایج پژوهش نشان دهنده تفاوت نگرش شاعران به داستان و به ویژه بی توجهی دهلوی به فضای اصلی قصه و درنتیجه تفاوت در شخصیت پردازی است. دلدادگان در اثر نظامی به فرهنگ اجتماع و بایسته های عشق پاک، پایبند هستند. لیلی کمتر و سنجیده تر سخن می گوید و سخنان او سیمای بانویی قبیله نشین اما عاشق را در ذهن پدیدار می کند. مجنون نیز با همه دیوانگی، بسیاری از ویژگی های جامعه مردسالار را با خود دارد؛ اما گویا یک قرن فاصله میان دو شاعر و تاثیرپذیری از دربار هند موجب شده است شخصیت دلدادگان در اثر دهلوی، از فضای اصلی قصه فاصله بگیرد و بیشتر به مردم عادی معاصر او شباهت یابد. تغییر برخی حوادث نیز به سبب همین نگرش ویژه دهلوی به داستان است.
    کلید واژگان: نظامی, دهلوی, لیلی و مجنون, گفتگو, شخصیت پردازی
    Mohammadreza Hasani Jalilian *, Ali Heydari, Ali Noori, Arefe Yosofian
    Nezami is one of the greatest poets and writers who tried his best to employ different functions of the dialogue to characterize and express the emotions of the characters of his stories. The story of Khosrow and Shirin is a good example in this regard, but the cultural geography and sovereignty of the pure Love, has prevented transparent and direct dialogue between the lovers of the story in Leili and Majnoon story. To solve this problem, Nezami uses techniques such as monologues, dialogues between the main characters and minor characters, and letter writing. Amir Khosrow Dehlavi has imitated Nezami in this regard. The questions raised in this research are then regarding detecting the outstanding differentiating features of the characters of the two works and the differences of their ways of characterization. To answer the afore-mentioned questions, a descriptive-analytical method of research was employed to compare and contrast the indirect dialogues between the characters of the two works. The comparison and analysis of dialogues between the lovers of the two stories showed that the attitudes of the two authors towards this issue are different, which led to two different characterizations. The lovers of Nezami’s story are loyal to the social norms and pure love. Leili talks less and eloquently and her talks show the face of a nomadic Lady. Majnoon, with all his insanity and love, enjoys most of the characteristics of a patriarchal society, with all the madness, but it seems that a century-long distance between the two poets and the influence of the Indian court has made the lover's personality distant from the main story and more to the ordinary people of the contemporary era. The change of some of the events of the story is at the service of Dehlav’s special views in this story.
    Keywords: Nezami, Dehlavi, Leili, Majnoon, Dialogue, Characterization
  • مرجان سادات عرب زاده حسینی *، مریم صالحی نیا، محمد جواد مهدوی
    راوی مفهومی بنیادی در تحلیل متون روایی است و کانونی سازی به عنوان عنصری بینابینی، از یک سو به داستان و شخصیت های داستانی مربوط می شود و از سوی دیگر به کلام راوی. لیلی و مجنون پری صابری در ادبیات نمایشی فارسی و مجنون لیلی احمد شوقی در ادبیات نمایشی عرب، همچون سایر متون نمایشی شامل دو جزء گفت وشنود و توضیحات صحنه ای هستند. صابری و شوقی در گفت وشنود، خود را پشت گفتار شخصیت-هایی که می آفرینند، مخفی می کنند و برخلاف آن در توضیحات صحنه ای مستقیما با خوانندگان خود صحبت کرده و اطلاعات مختلفی به ایشان می دهند تا کنش را بهتر بفهمند و بهتر مجسم کنند. به این ترتیب می توان گفت هر دو نوع کانونی سازی بیرونی و درونی در لیلی و مجنون و مجنون لیلی یافت می شود: در توضیحات صحنه ای، خود نویسنده، کانونی سازی بیرونی را انجام می دهد و در گفت وشنودها به وسیله ی شخصیت های نمایشنامه کانونی سازی درونی صورت می پذیرد. با وجود این، تفاوت هایی در نحوه ی کانونی سازی بیرونی و اختلاف های قابل ملاحظه ای در الگوی کانونی سازی درونی و گزاره های کانونی شده ی این دو اثر وجود دارد که به مدرن و کلاسیک بودن نمایشنامه ها و ایدئولوژی و جنسیت نمایشنامه نویسان باز می گردد.
    کلید واژگان: کانونی سازی, لیلی و مجنون, صابری, شوقی
    Marjansadat Arabzadehhoseini *, Maryam Salehinia, Mohammadjavad Mahdavi
    The narrator is a fundamental concept in analyse of the narrative texts and Focalization as an interstitial element, from one side connecte to the story and the characters and from other sid connecte to the narrator's speech. Pari Saberis leili o majnoon in dramatic persian Literature and Ahmed Shoghis majnoon leili in Dramatic Arabic Literature Dramatic as other dramatic text consists of dialogue and scene descriptions. Saberi and Shoghi in the dialogue, hide themselves behind his personality that creates and contrast in a scene description directly speak to their readers and give them different information to better understand the interaction and to better visualize . Thus we can say that found both the External and Internal focalization in leili o majnoon and majnoon leili. in the description of the scene, the author does external focalization and in dialogue by the plays characters Internal focalization is done. However, the considerable differences in the model of internal focalization and focalized phrase of these two works connect to the modern and classic plays and playwriters ideology and gender.
    Keywords: Focalization, Leili, majnoon, Saberi, Shoghi
  • سارا زارع جیرهنده *، مرتضی محسنی

    لیلی و مجنون جامی از معروفترین نظیره های لیلی و مجنون نظامی است. پژوهش حاضر که به شیوه ی تحلیل محتوا صورت گرفته، در صدد یافتن وجوه اشتراک و اختلاف تصویر زبانی و مجازی از معشوق در دو اثر است. بر اساس یافته ها آشکار گردید که:تصویر معشوق در هردو منظومه در به کار گیری تصاویر مجازی و آرایه های بلاغی از جمله تشبیه و استعاره اغلب مشابه است. هر دو شاعر در تشبیه و استعاره، بیش از همه، شکل و رنگ و اندازه را که بر دریافت بینایی استوار است، اساس قرار داده اند اما جامی، به تشبی هاتی که بر اساس بویایی شکل گرفته، توجه بیشتری دارد. دو شاعر در به کار گیری نوع تصویر، تفاوتهای آشکاری با هم دارند. نظامی بیشتر دلبسته ی ارائه ی «تصویر مجازی» از معشوق است ولی جامی علاوه بر آنکه اغلب از این تصاویر تقلید می کند، از «تصویرزبانی» بیشتر و و متفاوت تری در پردازش معشوق استفاده می نماید. نظامی با برجسته کردن تصاویر مجازی و با گسترش حوزه ی آن با به کارگیری دانش هایی چون دانش دینی، پزشکی و باور عامیانه، به وجهه ی رمانتیکی اثرش می افزاید لکن جامی به مدد تصاویر زبانی متفاوت، به وجهه ی رئالیستی منظومه ی خود اضافه

    کلید واژگان: معشوق, لیلی و مجنون, تصویرزبانی, تصویر مجازی
    Sara Zaree *

    Leili and Majnoon by Jami is one of the most famous works similar to that of Nezami. The present study, which is based on analyzing the content, tries to find the similarities and differences of these two works of art, regarding imagery of the beloved. Based on the findings, it was reveal that:The image of beloved in both works is similar regarding using the virtual images and figurative language such as metaphor. Both poets, in using metaphor, most of all, have used shape, color, and the size which are based on the vision; whereas, Jami has used metaphors which are based on smell. The two poets, in using the type of image, have clear differences. Nezami is mostly fond of presenting “Figurative image” of the beloved while Jami, in addition to imitating these pictures, uses more and different “Verbal images” about beloved. Through highlighting figurative image and expanding its scope by the help of different knowledge such as science, medicine and folk belief, Nezami adds to the romantic aspect of his work; however, thanks to different verbal images, Jami images adds to realistic aspect of his work; therefore, his story, in terms of believability, is easier and more realistic.

    Keywords: Beloved, Leili, Majnoon, Verbal Image, Figurative Image
  • Forouzan Dehbashi Sharif *, Bahareh Torabi
    Poetry translation involves cognition, discourse, and action by and between human s and textual a c- tors in physical and social settings. The aim of this study was to find out to what extent the non - native translator of Nizami Ganjavi’s “Leili and Majnun” could preserve the poetic imagery in its English translation. To this end, an innovative taxonomic model, which could investigate the D e- scriptive, Figurative and Symbolic aspects of poetic imagery, was presented as a three - dime nsional theoretical framework. The information adopted from the content analysis of the source text revealed that the visual imageries occurrences in descriptive category, metaphor and then allusion in figur a- tive and love in symbolic classification were th e most applied poetic imagery in the source text. The descriptive statistics obtained from the tabulated data of this research indicated that in general James Atkinson could preserve the Persian poetic imagery as well which seems very high for a nonnative translator in introducing Persian poetry to other nations. However, the only weakness was his ignorance of the mystical thoughts of Nizami, which needed a hermeneutic understanding of Sufism and Mysticism, which have a deep root in the history and culture of Iran.
    Keywords: Descriptive dimension, Figurative dimension, Leili, Majnun, Poetic imagery, Symbolic dimension, Translation of poetic imagery
  • حسین آریان، مهدی رضا کمالی بانیانی، محمدعلی نقدی
    آذربایجان سرزمین بسیاری از داستان های عاشقانه است و «خسرو و شیرین»، «اصلی و کرم»، و«محمد و پری» نمونه های نابی از این داستان هاست. «اصلی و کرم» از جمله داستان های عاشقانه در سرزمین نظامی است که به زبان ترکی در میان مردم آذربایجان رایج است و شباهت های زیادی با داستان «لیلی و مجنون» دارد. داستانی که مردمان آذربایجان با آن زندگی می کنند و همچون «لیلی و مجنون» که نماد عشق اند، «اصلی و کرم» در ادبیات آذربایجانی نماد عاشقانه ها هستند. در این مقاله به بررسی تطبیقی بین دو اثر «لیلی و مجنون» در فارسی و «اصلی و کرم» در ترکی پرداخته شده است.
    کلید واژگان: لیلی مجنون, اصلی و کرم, نظامی, ادبیات آذربایجانی, تطبیق
    Hossein Aryan, Mehdi Reza Kamali Baniani, Mohammad Ali Naqdi
    Azerbaijan is the origin of many lovely stories; "Khosro & Shirin", "Asli & Karam" and "Mohammad & Pari" are great samples of these stories. "Asli & Karam" is one of the lovely stories in Nezami's hometown which is common in Turkish language among Azerbaijani people and is of many similarities with Leili & Majnoon who are symbols of love. "Asli & Karam" are also symbol of love in Azerbaijani literature. The present article studies "Asli & Karam" in Turkish and Leili & Majnoon in Persian comparatively.
    Keywords: Leili, Majnoon, Asli, Karam, Nezami, Azerbaijani literature, comparison
  • زهرا استادزاده*
    منظومه های عاشقانه نظامی تحولات عظیمی در فضای ادبی ایران پدید آورد و این مسئله در آثار ادبی بعد از او خود را نشان داد. لیلی و مجنون نام نمایشنامه ای ست از پری صابری که برمبنای لیلی ومجنون نظامی گنجوی نوشته شده است. هدف مقاله حاضر ارائه عناصر لازم در این متن نمایشی و بازنمایی این عناصر در نوشته وی می باشد. در کل می توان گفت صاحب اثر توانسته مطابق با اصول نمایشنامه نویسی پیش رود وضمن تغییراتی که درمتن ایجاد کرده آن را از حالت یکدستی خارج کند. پردازش اثر ازجهت سازماندهی نمایشنامه منسجم ودقیق شکل گرفته؛ البته قطعا لازم است به فضاسازی ها و شخصیت پردازی ها بیشتر پرداخته شود . در این مقاله پیوند ادبیات کلاسیک و نمایشنامه نویسی مدرن بر اساس نمایشنامه پری صابری نشان داده شده است و سعی شده که از منظرنقد و بررسی عناصرداستانی شیوه ی انعکاس اثر نظامی در اثر مذکور به روش تحلیلی ارائه شود.
    کلید واژگان: نمایشنامه, لیلی و مجنون, پری صابری, نظامی گنجوی
    Z. Ostadzae *
    The aim of this article is to criticise and analyse the above mentioned play.The focus is mainly laid upon the presentation of the necessary elements in a theatrical text and their representation in the play written by Pari Saberi. She has tried to add some elements and characters into the story, or alter the story in a way which is more agreeable with today’s individual and social life. For this purpose she has made the story and the characters seem Iranians.
    The result shows that she has been able to proceed according to the principles of play writing and by some changes in the text has managed to veer the play out of monotonous state.The play has been formed coherent and consistent and well organized, but creating the right atmosphere and character development still needs some attention.
    Keywords: Play, Leili, Majnoun, Pari Saberi, Nezami Ganjavi, story, comparative
  • عبدالله واثق عباسی، محمدامیر مشهدی، مهدی رستمی*
    اصطلاح نمایه را نخستین بار رولان بارت فرانسوی در نیمه دوم سده بیستم میلادی وارد حوزه روایت شناسی کرد. از نگاه بارت ساختارگرا، نمایه یکی از انواع کارکردها در متن روایی است. این گونه، هرچند از نظر کنشی ضعیف است، برای تقویت فضا و رنگ و روانشناسی شخصیت ها، واحد بسیار ضروری و تکمیلی روایت است. نمایه با این که از دل ادبیات داستانی مدرن غرب باز نموده شده، در ادبیات کلاسیک فارسی نیز وجود داشته است. نمایه گاه با صنعت بدیعی براعت استهلال مطابقت دارد که نمونه های فراوانی از آن را می توان در متون داستانی کلاسیک فارسی مشاهده کرد. نظامی نیز در منظومه های خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از نمایه چه در قالب براعت استهلال و چه غیر از آن، هوشمندانه استفاده کرده است.در این دو منظومه، عناصر براعت استهلال و نمایه با موضوع و فضای داستان کاملا هم خوانی دارد.
    کلید واژگان: بارت, نمایه, براعت استهلال, نظامی, خسرو و شیرین, لیلی و مجنون
    Abdollah Vasegh Abbasi, Mohammad Amir Mashhadi, Mahdi Rostami *
    Abstract the term INDEX firstly was introduced by Roland Barthes in Narratology in the second half of the 20th century. From the point of view Barthes who is a structuralist, index is one of different kinds of functions in narrative texts. This type, although would be weak from act’s view, it could be rigorously necessary as the narration’s complimentary unit, for the Reinforcement of the space, color and the psychology of characters. However Index initiates from Western modern fiction, it exists in Persian classical literature as well. Sometimes index is correspondent to prologue which there are many instances of it in classical fictional texts. Nezami used index intelligently in whether prologue or otherwise in both “Khosrow and Shirin” and “Leili and Majnoon” epopees. In these epopees, elements of Prologue and Indexe Relate with Atmosphere and subject entirely.
    Keywords: Barthes, index, prologue, Nezami, Khosrow, Shirin, Leili, Majnoon
  • حسین آقاحسینی، آزاده پوده*
    مکتبی شیرازی از شاعران پایان قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری و یکی از معروفترین نظیره پردازان لیلی و مجنون نظامی است. مشخصه بارز اثر او، چگونگی طرح خصوصیات عشق عذری در میان برترین مقلدان نظامی و حتی خود نظامی است. عشق عذری با توجه به حدیث مشهور پیامبر (ص) سه ویژگی عمده دارد: عشق پاک و عفیف به دور از هرگونه هوای نفسانی 2- مکتوم نهادن راز عشق 3- مرگ عشاق در راه عشق. از دیگر ویژگی های آن، عبارت است از: شدت گرفتن عشق با گذشت ایام، کوشش برای دیدار معشوق حتی به قیمت از دست دادن جان، وجود عوامل بازدارنده، شدت شور و عشق عاشقانه، وجود یاریگران، طاعنان و حاسدان، پندناپذیری عشاق، به جنون کشیدن کار عشق ودر پایان مرگ عاشق و معشوق. علاوه بر موارد ذکر شده، از دیگر خصوصیات منحصر به فرد روایت مکتبی در مورد عشق عذری: ذاتی بودن این عشق در وجود عاشق و معشوق از آغاز تولد، تحمل غیر را نداشتن و در مواردی نزدیک شدن عشق عذری به عشق حقیقی و کی هانی است.
    کلید واژگان: عشق عذری, لیلی, مجنون, مکتبی
    Hoseiin Aghahoseiini, Azade Pode*
    Maktabi Shirazi is one of the poets at the end of the ninth century and the earlier times of the tenth century; he is the most famous nazira processor of Nizami's Leili and Majnoun. The outstanding characteristic of his work is the way of proposing the features of pure love (Azra love) among the best imitators of Nizami and even Nizami himself.
    According to the famous tradition of the prophet, pure love has three main features: 1.a pure and chaste love without any sensual mood, 2. laying hidden the love secret, 3. death of lovers in the love way. Other features include: intensifying love during time, trying to see the beloved even with the cost of losing life, the presence of inhibiting factors, amorous passion extremity, the sponsors, the ridiculous and the jealous, not accepting advices by the lovers, making love mad, and finally death of lover and beloved. Besides mentioned cases, other unique features of Maktabi's narration about pure love include that this love is naturally existed in the lover and beloved from the beginning of birth; not tolerating others and in some cases the closeness of pure love to the real and cosmic love.
    Keywords: Maktabi, Leili, Majnoun, Pure Love (Azra love)
  • محبوبه زمانی، سیدمحمود الهام بخش

    مکتبی شیرازی، شاعر قرن نهم هجری، با اثر لیلی و مجنون خود به شهرت رسیده، اثری که در قالب مثنوی و با طرحی داستان وار سروده شده است. منظومه هایی نظیر لیلی و مجنون، مرز بین حکایت و داستان هنری هستند. به همین دلیل در رد یابی عناصر داستانی آنها گاه توجیه یک ادعا یا تخصیص یک عنوان، چندان آسان نیست و به خصوص در تقسیم بندی ها، امکان دوگانگی بعضی انواع در داستانی واحد نیز وجود دارد. با این همه، هدف اصلی این پژوهش، جستجوی عناصر داستانی این منظومه و تحلیل و بررسی آن هاست. عناصری چون، پیرنگ، زاویه دید، شخصیت ها و انواع آن، درونمایه، گفتگو و شیوه های گوناگون آن، لحن، فضا و صحنه داستان. حاصل این بررسی نشان می دهد؛ این روایت، به طور کلی درونمایه ای عاشقانه و داستان یک عشق عذری است، عناصر ساختاری پیرنگ با گفتگوهای میان شخصیت ها و فضای حزن انگیز سراسر داستان کاملا هماهنگی دارد. زاویه دید این روایت، زاویه بیرونی (دانای کل) می باشد. هم چنین، شخصیت ها بیشتر ایستا و ثابت هستند، بجز دو شخصیت اصلی قصه که از شخصیتی پویا و متحرک برخوردار است. ویژگی دیگر این داستان، مطابقت لحن آن با طرح و مضمون اصلی روایت است. به دلیل ماهیت این داستان، حجم بالایی از آن را عنصر گفتگو تشکیل می دهد.

    کلید واژگان: منظومه لیلی و مجنون, مکتبی شیرازی, عناصر داستان, تحلیل داستان
    mahboobeh zamani, seyyed Mahmood elham bakhsh

    Maktabi Shirazi, the ninth-century poet, his fame reached with effect "Leili and Majnoun", a work written in Masnavi and Anecdotal plan. The poems such as "Leili and Majnoun", is the boundary between the anecdote and the art story. That's why they sometimes justify a claim about story elements or to assign a title, is not so easy, especially in divisions, there is also the possibility of duality, in some of the same story. However, the main purpose of this research, the search for the story elements of the system and analyze them. Elements such as, plot, point of view, characters and its variants, theme, dialogue and its various styles, tone, atmosphere and scene of the story. Investigations showed that, this narrative themes are romantic and its story is an love virginity; The structural elements of the plot with dialogue between the characters and sad space is perfectly synchronized throughout the story. the point of view in this narrative, is external (omniscient). also Characters are more static, except the main characters of the story, the characters are dynamic. Another feature of this story is consistent with the tone and theme of the narrative. Because of the nature of this story, It constitutes a huge amount of dialogue element.

    Keywords: Leili, Majnoun system, Maktabi Shirazi, Story Elements, Analysis of the story
  • تورج زینی وند، جهانگیر امیری، اصغر حسینی
    هدف این پژوهش آن است که نقش ادبیات تطبیقی را در خدمت به ادبیات اسلامی و انتقال این ادبیات به همه سرزمین های جهان نشان دهد؛ زیرا ادبیات تطبیقی از زمان بوجودآمدنش، جهانی بودن ادبیات اسلامی و تاثیر آن را بر ادبیات جهانی، به ویژه بر ادبیات اروپایی، به رسمیت شناخته است و ما نیز بر اساس همین دیدگاه، می توانیم خطوط اصلی این پژوهش را به شکل زیر ترسیم نماییم: عواملی که به جهانی شدن ادبیات اسلامی کمک کرده و می کند. تاثیرگذاری بخش هایی از ادب عربی بر ادبیات ملت های دیگر که از آن جمله است: داستان «لیلی و مجنون»، قصه «حی بن یقظان»، کتاب «هزار و یک شب»، کتاب «کلیله و دمنه»، و در پایان به بررسی تاثیرات اندیشه اسلامی بر کتاب «کمدی الهی» می پردازیم. این بررسی به طور خلاصه، بیانگر آن است که ادبیات عربی و کتاب های عربی، تاثیر ژرفی بر ادبیات غربی داشته است.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, جهانی شدن, لیلی و مجنون, حی بن یقظان, هزار و یک شب
    Touraj Zeini Vand, Jahangir Amiri, Asqar Hosseini
    The aim of the present article is to show the comparative literature's role at Islamic literature service and then its transfer to all around the world; because since the formation of comparative literature recognizes Islamic literature as a global one and its effect on the global literature. Thus we also may draw the main lines of the present article as follows: the factors which helps and will help the Islamic literature globalization.Leili & Majnoon, A thousand and one night, Kalileh and Demneh study the effects on Divine Comedy. It shows that Arabic literature and books have had deep effects on western literature.
    Keywords: comparative literature, Globalization, Leili, Majnoon, A thousand, one night
  • خلیل پروینی*، هادی نظری منظم، شهرام دلشاد
    زندگی و سرگذشت عاشقان، اغلب دست مایه ی راویان و ناقلان بوده و به این سبب، داستان های عاشقانه در ادبیات ملت های گوناگون فضایی گسترده را پوشش داده است. این داستان ها شباهت های زیادی در ساختار دارند که گاهی این شباهت ها از تاثیر و تاثر نشات گرفته است. داستان لیلی و مجنون از معروف ترین و کهن ترین داستان های عربی به شمار می آید که تاثیر زیادی بر گسترش داستان های عاشقانه در ادبیات فارسی داشته است. ادیبان ایرانی به این داستان توجه بسیاری داشته اند و داستان هایی عاشقانه با همین نام پدید آورده اند؛ همچنین در ادبیات فارسی داستان هایی گفته شده که از دیدگاه ساختار، با این داستان عربی شباهت های زیادی دارند، مانند داستان «عزیز و نگار».
    این نوشتار می کوشد تا در چشم اندازی تطبیقی و با روش توصیفی- تحلیلی، همگونی ها و تفاوت های دو داستان نام برده را از دیدگاه ساختارگرایی بررسی کند؛ همچنین میزان شباهت و تفاوت های داستان لیلی و مجنون عربی را با منظومه عزیز و نگار بر اساس مکتب آمریکایی بیان کند. در نتیجه باید گفت داستان عزیز و نگار به عنوان نماینده جمعی از داستان های عاشقانه فولکلور از تاثیر ادبیات رسمی بی نصیب نمانده است؛ همچنین داستان های عاشقانه، چه رسمی چه عامیانه، ایرانی و غیرایرانی، نشانه ها و ساختار مشترکی دارند که آن ها را به هم نزدیک می کند.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, لیلی و مجنون, عزیز و نگار, مکتب آمریکایی, ساختارگرایی
    Khalil Parvini *, H. Nzrymnzm, Shahram Dilshod
    Lover’s person's life, often the source of the narrators and transmitters. For this reason, love stories in literature people of different have occupied a large space. The stories have many similarities in structure. Layla and Majnun story is the most famous and most ancient Arabic tales has a major influence in the development of Persian literature. Iranian literary love stories and the stories of many who have been created with the same name, the story is in Persian literature in terms of structure and content, have many similarities with the Arabic novel, it is the story of aziz and negar. Outlook tries to comparative analytic method, coherence and diversity of the stories from the perspective of structuralism review. The difference is similar to the story of Leili and Majnun Arab and aziz and negar story, according to the American School. The as a result aziz and negar story, a group of folk love stories of literary influences are not given formal.
    Keywords: Comparative literature, Leili, Majnun, aziz, negar, American School
  • سعید زهره وند، مرضیه مسعودی، منصور رحیمی
    اصطلاح ریخت شناسی به عنوان یکی از روش های تحلیل و طبقه بندی عناصر متن با مطالعات ولادیمیر پراپ بر روی یک صد قصه ی عامیانه ی روسی وارد عرصه ی نقد ساختاری شده است. این شیوه ی تحلیل در شناخت نقش ها، نقش ویژه ها و حرکت های متن و چگونگی ترکیب و ارتباط این عناصر با یکدیگر کارآمد است. داستان لیلی ومجنون جامی از جمله متون روایی ارزشمند ادبیات فارسی در قرن نهم است. جنبه های روایی این منظومه درحوزه ی ادبیات ساختارگرا قابل بررسی است. در این پژوهش کوشیده ایم ابتدا نقش ها و نقش ویژه های داستان لیلی و مجنون جامی را شناسایی کنیم سپس با بررسی توالی خویش کاری ها و نحوه ی ارتباط آن ها با یکدیگر به طبقه بندی عناصر سازه ای روایت لیلی و مجنون جامی بپردازیم تا در نهایت، حرکت های داستان را شناسایی کنیم و نشان دهیم ساختار داستان لیلی و مجنون جامی به لحاظ ریخت شناختی چگونه است؟
    کلید واژگان: لیلی و مجنون, جامی, ریخت شناسی, روایت شناسی, ولادیمیر پراپ
    The term Morphology, as a method of analyzing and categorizing text elements, emerged in the field of structural analysis, first with the studies of Vladimir Propp on one hundred Russian folk tales. This method is very convenient and useful for functions recognition, specific functions and text movements and the combination and relationship of the elements. Jami’s Leili-va- Majnoon is one of the valuable narrative texts of the 9th century so that the narrative aspects of this poem could be analyzed in the area of Structuralist literature. In this study, it has been attempted first, to determine the functions and specific functions in Leili-va-Majnoon story and then to categorize its structural elements by considering functions and the way they are related, for the main purpose of indicating story movements and then demonstrating the morphological structure of Leili-va-Majnoon story.
    Keywords: Leili, va, Majnoon, Jami, Morphology, Narration, Vladimir Propp
  • حمید ایاز، احمد خاتمی
    نمادها بخشی از فرهنگ یک ملت هستند که برای درک بهتر اسطوره ها و آثار ادبی آن ملت باید به مفاهیم آن ها پی برد. نماد، علامت، اشاره یا کلمه ای است که پیامی گاه متناسب با ظاهر و گاه ورای معنی ظاهری خود دارد. نمادها در تمامی عرصه های هستی جایی برای خود گشوده اند. جانوران، گیاهان، آدمیان، اشیا و... مصادیقی هستند که با نمادها در پیوندند. این پژوهش بر آن است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که بسامد نام پرندگان در خسرو و شیرین و لیلی و مجنون چگونه است؟ هر یک از پرندگان در این دو اثر در چه مفاهیم نمادینی به کار رفته اند؟ آیا بین مفهوم نمادین آن ها تطابق وجود دارد یا خیر؟ برای به دست آوردن پاسخی علمی، نخست این دو اثر مورد مطالعه ی دقیق قرار گرفته؛ آن گاه مفاهیم نمادین نهفته در لابه لای پیام ها و صورخیال موجود در این دو اثر برجسته شده؛ نیز مفاهیمی که دارای مایه های غنایی هستند مشخص گردیده؛ سرانجام به مقایسه ی این مفاهیم با زبان نمودار پرداخته شده است.
    کلید واژگان: ادبیات غنایی, خسرو و شیرین, لیلی و مجنون, نمادپردازی, پرندگان
    Hamid Ayaz, Ahmad Khatemi
    Symbols are part of the culture of a nation and in order to better understand the myths and literature of that nation, we have to realize the meanings these symbols convey. Symbol, sign, is an indication having a meaning beyond what it signifies. Symbols can be observed in all forms of nature cases in point are animals, human beings, plants, things, etc. This paper tries to answer the question that what the significations of the names of birds are in Khosrow and Shirin, and in Leili and Majnoun? How have each group of the birds been presented in these two works considering their symbolic meanings? And how to find if there is a relationship existing between their symbolic meanings? To find answers for the questions raised, first, these two works have been studied in detail, next the symbolic meanings behind the words and the figurative meanings extant in these two works have been demonstrated, then meanings with lyrical themes have been determined, and in the end, the comparison between the symbols and their meanings have been presented in Fig.
    Keywords: lyrical literature, Khosrow, Shirin, Leili, Majnoun, symbolism, birds
  • رضا مصطفوی سبزواری، الهام روستایی راد

    پژوهش حاضر، کوششی است در راستای شناخت ماهیت تاریخی حب عذری و بازتاب آن در منظومه غنایی لیلی و مجنون. عشق عفیفانه به عنوان حد اعلای عشق انسانی، چه در ادبیات عرفانی و چه در ادبیات غنایی از جایگاه ارجمندی برخوردار است. این نوع از عشق، با وجود مصادیق اندک تاریخی- ادبی، همچنان در عرصه عرفان جلوه‌گری می کند و گاه بهانه‌ای می شود برای وصول به دریای معرفت حقیقی. این عشق، سرآغازی است برای شیوه جدیدی از دلبستگی که موجب تزکیه روح عاشق و به تبع آن، تاثیر پذیری متون صوفیه از متون عاشقانه می شود.

    کلید واژگان: حب عذری, شعر عذری, عشق, عرفان, لیلی و مجنون
    Reza Mostafavi Sabzevari, Elham Roostayee Rad*

    This  study  is  an  effort  towards understanding  the  historical  nature of “Ozri Love” and its reflection in the lyrical poem of  Leili and Majooun. Being a supreme human love, the virtuous love holds an outstanding   position both in mystical and poetical literature. In spite of little historical –literary evidence, this  kind of love still manifests itself in mysticism and sometimes becomes an excuse for approaching to the ocean of true knowledge. This love is a beginning for a new way of affection that causes the soul of the lover to be cleaned and consequently influences  Sufia texts by didactic educations.

    Keywords: Ozri Love, Ozri Poem, Love, Mysticism, Leili, Majnoon
  • نرگس محمدی بدر، سمیه ارشادی
    عنصر فضا در داستان از جمله عوامل موثر بر خواننده است که حس نشاط، اندوه، هیجان، هراس و عشق یا نفرت را ممکن است ایجاد کند؛ ازسویی فضا رابطه ای تنگاتنگ با دیگر عناصر داستان همچون شخصیت، گفتگو، لحن، طرح یا پیرنگ و... دارد؛ به طوری که تقریبا تمامی عناصر داستان در شکل گیری فضای اثر نقشی اساسی دارند.
    از میان داستان های عاشقانه که فضای اندوه در آن نمود بسیار بارزی دارد، منظومه ی لیلی و مجنون نظامی است که از جمله آثار موفق در ادب پارسی به شمار می رود و نظیره های فراوان آن دلیل محکمی بر صدق این مدعاست. در میان این الهام گیری ها، منظومه ی لیلی و مجنون مکتبی شیرازی (تالیف 895) یکی از بهترین و زیباترین این نظیره ها محسوب می گردد؛ به واقع از مهم ترین علل قرار گرفتن این روایت، جزو سه تقلید برتر (روایت امیرخسرو دهلوی، جامی و مکتبی شیرازی) سادگی و زیبایی آن و ایجاد صحنه ها و فضاهای جدید توسط سراینده است. فضاهای تازه ای که در افزونی جذابیت های روایت او بسیار نقش آفرین بوده اند. این مقاله با استفاده از شیوه ی تطبیقی، در صدد دستیابی به میزان و نوع فضا های حاکم بر روایت نظامی و مکتبی بوده و بررسی های صورت گرفته در دو منظومه، بیانگر غلبه ی فضای غم و اندوه در دو روایت است.
    کلید واژگان: نظامی, مکتبی, لیلی و مجنون, عناصر داستان, فضا
    The element of atmosphere in a story is one of the effective factors on readers that cause exiting. Sadness fear، love or hate. On the other hand atmosphere has a close relation with other story elements such as personality، dialogue، accent، plant،…. so that almost all of the elements have an important in making such atmosphere. On of the stories in which sadness expressed effectively such atmosphere is Nezamis'' Leili and Majnoon. This work is outstanding story in persian literature and using a lot of similarities is a best to prove the saying. Among inspiration، Maktabi Shirazis'' Leili and Majnoon (895) is one of the best and most beautiful of the similarities. In fact one the most important reasons that this book is great and beautiful containing exciting scein and new atmosphere، atmospheres that add attractive narration to this book by using comparative analysis. This paper aims to get familiar with Nezami and Maktabi،s atmosphere and analysis which has done in these two books representing sadness، grief
    Keywords: Nezami, Maktabi, Leili, Majnoon, story elements, atmosphere
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال