به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "lexique" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «lexique» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی lexique در مقالات مجلات علمی
  • محدثه اکبری، لیلا شوبیری *، کریم حیاتی آشتیانی

    این مقاله تاثیر شعر را به عنوان یک ژانر ادبی در مقایسه با رمان بر بخاطرسپاری و میزان ذخیره شناختی زبان آموزان زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی بررسی می کند. هدف ما در این پژوهش این است که عملکرد و تاثیر شعر و رمان را بر توانایی های شناختی زبان آموزان با هم مقایسه کنیم. در واقع این مقایسه با توجه به میزان شناخت واژگانی آن ها صورت می گیرد. در این راستا، ما ژانرهای ادبی را، در این مطالعه شعر و رمان، به عنوان یک ابزار آموزشی غنی با امکانات انگیزشی، بین فرهنگی و زبانی در نظر گرفته ایم. مطالعه ما بر روی دو گروه کنترل و آزمایش از دانشجویان ترم سوم کارشناسی واحد علوم و تحقیقات در کلاس خواندن متون ساده صورت گرفته است. از این رو، به منظور ارزیابی ذخیره شناختی دانشجویان از منظر دایره ی واژگانی آن ها، از پرسشنامه ی ارائه شده توسط وشی و پریبخت (1993) استفاده کرده ایم. لازم به ذکر است که روایی این مقیاس توسط کولیگان (2015) نیز مورد تایید قرار گرفته است. این آزمایش از نوع پیش آزمون و پس آزمون است. بدین منظور، ما افزایش شناخت واژگانی را پس از مداخله شعر در مقایسه با رمان بوسیله ی آزمون مقیاس دانش واژگانی (VKS) بررسی کرده ایم. نتایج بدست آمده به روشنی حاکی از این امر است که ژانر ادبی تاثیر مثبتی بر میزان ذخیره شناختی داشته و به طور دقیق تر، شعر تاثیر موثرتری نسبت به رمان بر بخاطرسپاری کلمات داشته است و به دلیل داشتن ریتم و رابطه ی عاطفی ای که با دانشجویان برقرار می کند، بخاطرسپردن آن آسان تر است.

    کلید واژگان: ژانر ادبی, شعر, رمان, یادگیری زبان فرانسه به مثابه زبان خارجی, ذخیره شناختی, لغت
    Mohadeseh Akbari, Leila Shobeiry *, Karim Hayati Ashtiani

    Cet article explore l'impact du genre poétique et narratif sur la mémorisation et le niveau de la réserve cognitive des apprenants du FLE. L’objectif est de comparer la fonction de la poésie et le roman sur les capacités cognitives des apprenants pour mettre en valeur la compréhension lexicale. Dans cette optique, nous avons considéré la poésie et le roman comme un support pédagogique riche en possibilités motivationnelles, interculturelles et linguistiques. Notre étude a été menée dans le cours de la lecture des textes faciles sur deux groupes de contrôle et expérimental des étudiants en troisième semestre de licence de langue et littérature françaises à l’université Azad Islamique branche des Sciences et de la Recherche de Téhéran en Iran. Nous avons utilisé le questionnaire de l'échelle de connaissance lexicale (VKS) développé par Paribakht et Wesche (1993) pour évaluer la réserve cognitive des étudiants en ce qui concerne leurs champs lexicaux. La validité de ce questionnaire a également été confirmée par Culligan (2015). L'expérimentation menée dans cette étude est de type pré-test et post-test. Alors, nous avons examiné l'amélioration de la connaissance lexicale après l’intégration de la poésie en comparant celle du roman par l'échelle de connaissance lexicale (VKS). Les résultats indiquent clairement que le genre littéraire avait un effet positif sur le niveau de la réserve cognitive et plus précisément la poésie avait un effet plus efficace que le roman sur la mémorisation des mots et elle est plus facile à retenir en raison de son rythme et de la relation émotionnelle qu'elle établit avec les étudiants.

    Keywords: genre littéraire, poésie, Roman, apprentissage du FLE, réserve cognitive, lexique
  • امیر سهی *

    یادگیری واژگان بخش مهمی از فرآیند یادگیری زبان فرانسه است، زیرا می توان از یادگیری واژگان به عنوان ساز و کاری نام برد که به انتقال دانش زبانی کمک می کند. و کسانی که با این موضوع آشنا هستند، به گونه ای بهتر و با دقت بیشتر می توانند افکار خود را بیان کرده و متون نوشته شده توسط آنها معنای کامل تری خواهد داشت. در طی سالها نحوه آموزش واژگان موضوعی مورد بحث در میان افراد مرتبط با امر آموزش زبان بوده است و بسیاری از آموزگارها هنوز در مورد بهترین شیوه ها در رابطه با آموزش واژگان به اتفاق نظر نرسیده اند. این مقاله به گونه ای مختصر به اهمیت واژگان در یادگیری زبان فرانسه پرداخته و در این راستا برخی از روش هایی را که آموزگارهای زبان فرانسه هنگام آموزش از آنها استفاده می کنند، توضیح می دهد. سعی بر این است تا در این کار تحقیقاتی با استفاده از روش های مختلفی که آموزگارهای زبان فرانسه هنگام تدریس به کار می برند، روندها مرسوم در زمینه آموزش واژگان بررسی شود. نتایج حاصل از این کار تحقیقاتی مشخص کرد که آموزگارها قبل از ارایه معنا یا شکل باید به نوع واژگان، به همراه سطح و ویژگی های زبان آموزان توجه کنند. همچنین این نکته در نتایج مشخص گردید که آموزگارها می توانند به زبان آموزان خود راهبردهای یادگیری واژگان را با فرصت هایی برای مواجهه مکرر با کلمات ارایه دهند.

    کلید واژگان: یادگیری, یادگیرنده, آموزش زبان فرانسه, واژگان, آموزگار
    Amir Sohi *

    L'apprentissage du lexique est un élément essentiel du processus d'apprentissage du français car le lexique est le mécanisme de la langue par lequel les connaissances sont transférées, et qui est familier avec eux pourrait mieux exprimer sa pensée, et ses textes auraient un sens plus complet. Au fil des ans, l'enseignement du lexique a été une question controversée parmi les enseignants de langues, et beaucoup d'entre eux n'ont pas été convaincus de la meilleure méthode. Cet article traite brièvement de l'importance du lexique dans l'apprentissage du français et, à cet égard, explique certaines des méthodes que les enseignants de français utilisent. De ce fait, à travers cette étude, il va mettre en relief les tendances conventionnelles dans le domaine de l'enseignement du lexique en utilisant différentes méthodes utilisées par les enseignants de français. De surcroît, les résultats indiquent qu'avant de présenter le sens ou la forme, les enseignants devraient prêter attention au type de lexique, ainsi qu'au niveau et aux caractéristiques des apprenants. On constate également que les enseignants pourraient fournir des stratégies d'apprentissage du lexique avec des opportunités de rencontrer le lexique à plusieurs reprises et dans plus d'un contexte.

    Keywords: Apprentissage, Apprenant, Connaissances, Enseignement du Franç, ais, Lexique
  • الاربی الباکالی *

    مقاله حاضر در چارچوب مطالعات آمار واژگانی، به بررسی افزایش واژگان در آثار ادبی ژولین گراک می‌پردازد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که استفاده از واژگان جدید در دوره دوم هنری این نویسنده (1998-1992) بیشتر و غنی‌تر از دوره اول هنری وی (1967-1938) است. به‌ علاوه، افزایش واژگان در آثار گراک ثابت نبوده و با گذر از ژانری به ژانر دیگر تغییر پیدا می‌کند. در این مقاله خواهیم دید که لغات استفاده شده توسط گراک در دوره دوم هنری، بسیار خاص و ناشی از سبک نوشتاری ویژه‌ نویسنده در این دوره می‌باشد. سبک نوشتاری جدیدی که گراک با نگارش لترین1، ارایه می‌کند، با تعاریف کلاسیک مطابقت ندارد. در حقیقت، اگر بیان کنیم این نویسنده فرم بیانی اصیلی را تجدید نموده است که نویسندگان پس از او، از آن وام می‌گیرند، اغراق نکرده‌ایم. آثار گراک در دوره دوم بخشی از ادبیات به عبارتی «تکه تکه» را شامل می‌شوند که به‌عنوان مجموعه‌ای کاملا آزاد، موزاییکی از واژگان، تاملات و خاطرات (غالبا دوران کودکی) تعریف می‌شود.

    کلید واژگان: ژولین گراک, آمار واژگان, افزایش, سبک نوشتاری
    Elarbi ELBAKKALI*

    Le présent travail vise l’examen de l’accroissement du vocabulaire de l’auteur à travers toute sa production littéraire. Ce travail s’inscrit dans le cadre de la statistique lexicale. Il s’agit de déterminer l’apport du vocabulaire au fil du temps : pour un segment déterminé du texte c’est le nombre d’unités nouvelles qui n’avaient pas été employées antérieurement et qui apparaissent dans ce segment. Cette analyse permet de constater que l’apport de nouvelles unités dans la seconde période artistique de l’auteur (1967-1992) est intense par rapport à celui remarqué lors de la première période littéraire (1938-1967). Aussi, l’apport lexical à travers l’œuvre de Gracq n’est pas stable puisqu’il change automatiquement à mesure que l’auteur passe d’un genre littéraire à un autre. En effet, on peut constater que la deuxième période artistique de notre auteur Julien Gracq est plus riche que la première et qu'elle connaît aussi un apport lexical plus intense que celui de la première. Le vocabulaire des œuvres de la seconde période est très particulier. Cela émane principalement du style d'écriture adopté par l'auteur dans la seconde moitié de sa vie littéraire dans la mesure où Lettrines 1 de Julien Gracq a inauguré un style d'écriture qui échappe à une définition classique, il ne semble pas exagéré de penser qu'il renouvelle une forme d'expression originale qui d'autres écrivains emprunteront après lui. A vrai dire, les œuvres de la seconde période font partie de ce que nous appelons communément la ‘Littérature Fragmentée’ qui se définit comme un ensemble très libre, une mosaïque de mots pour lire, réflexions et souvenirs (souvent de l'enfance).

    Keywords: Accroissement, apport, Lexicométrie, lexique, tranche, Vocabulaire
  • نادیا علی السید ابراهیم سعید*، اگنس سالیناس
    روند تدریس/ یادگیری مهارتهای شفاهی در زبان فرانسه، توسط عرب زبانان به معنای تصاحب یک سیستم لغوی، دستوری، آواشناختی کاملا متفاوت از زبان مادری می باشد. این تصاحب، وابسته به نقاط شباهت و تفاوت بین این دو زبان (بیگانه و مادری)، می تواند باعث تسهیل (انتقال مثبت) و یا باعث ایجاد مانع (ترکیب) شود. هدف از این مقاله بررسی تفاوتهای لغوی، دستوری، آواشناختی بین زبان فرانسه و زبان عربی و بویژه زبان فرانسه و گویش مصری است. برای این منظور، چند نمونه از اشتباهات ناشی از ترکیب زبانی این دو زبان در سطح شفاهی ارائه خواهیم داد. همچنین چند روش برای اصلاح این اشتباهات و تسهیل کار معلمان زبان فرانسه و چند روش برای انجام فرایند تدریس/ یادگیری زبان فرانسه به عرب زبانان بکار خواهیم برد.
    کلید واژگان: زبان بیگانه, توانایی زبانی, ترکیب زبانی, لغت, دستور آوایی
    Nadia Ali El Sayed Ibrahim SaÏd*, AgnÈs Salinas
    Le processus d’enseignement/apprentissage des compétences orales du français، par des arabophones، sous-entend une appropriation d’un système lexical، grammatical et phonologique totalement différent de celui de leur langue maternelle. Cette appropriation de la langue cible peut être facilitée (transferts positifs) ou entravée (interférences) en fonction de points de ressemblance et ceux de divergence entre ces deux langues (étrangère et maternelle). Cette étude a pour objectif d’identifier les différences lexicales، grammaticales et phonologiques entre le français et l’arabe، et plus particulièrement le français et le dialecte égyptien، tout en présentant quelques exemples d’erreurs dues aux interférences langagières، au niveau de l’oral، entre ces deux langues et en mettant en place quelques méthodes afin de remédier à ces erreurs، de faciliter la tâches des enseignants du français، et de mener à bien le processus d’enseignement/apprentissage du français aux arabophones.
    Keywords: langue étrangère, compétence linguistique, interférences, lexique, grammaire phonétique
  • مهر بهرام بیگی
    سعی ما در این مقاله، نشان دادن فاکتورها گوناگون در ارائه یک متن به زبان بیگانه است. در این مقاله شاهد توانمندی هایی چون مجموعه شناختها و مهارتها هستیم که نقش بسیار مهمی در یادگیری زبان بیگانه ایفا می کنند. توانمندی ها عمومی بر چهار پایه استوارند:دانش (savoir)، دانش عملی یا به عبارتی مهارت بکار بستن زبان ((savoir- faire، زبان زیستی یا به عبارتی رعایت مسائل اجتماعی- فرهنگی زبان به هنگام کاربرد) savoir- être (و توانایی یادگیری (savoir- apprendre) بدیهی است که نقش اساسی آموزش زبانهای زنده توسعه این توانمندی ها دربرقراری ارتباط است و دانشجو بایستی توانایی بیان مطالب آن هم به شیوه ای آسان و البته صحیح را داشته باشد. اما ناتوانی دانشجویان ایرانی در زمینه توانمندی هایی که بیشتر از نوع زبانشناختی هستند مانع از این می شوند تا آنها بتوانند متنی منسجم و قابل فهم ارائه دهند. با تجزیه وتحلیل 227 ورقه امتحانی نگارش ساده از دانشجویان ایرانی در مقطع لیسانس اشکالات رایج در فرایند نگارش به زبان فرانسه را ارائه خواهیم داد.
    کلید واژگان: توانمند, عدم توانمندی, دانش, خطا, واژگان, املا, دستور زبان, ساختار فارسی, جملات اشتباه, انسجام متنی
    Bahrambeiguy Mehri
    Dans cet article, nous envisageons de montrer que divers facteurs contribuent à la présentation dun texte en langue étrangère. Nous constaterons que les «compétences» comme l’ensemble des connaissances et des habiletés jouent un rôle très important dans lapprentissage dune langue étrangère. Les compétences générales sont fondées sur quatre catégories: le savoir, le savoir-faire, le savoir-être, et le savoir-apprendre. Il est évident que le rôle essentiel de lenseignement des langues vivantes est le développement de la compétence de communication et lapprenant doit pouvoir exprimer dune manière simple et correcte ce quil veut dire. Mais lincapacité des apprenants iraniens dans le domaine des compétences plutôt linguistiques les empêche de présenter des textes cohérents et compréhensibles. En analysant les copies de 227 apprenants iraniens en licence, nous présenterons les erreurs fréquentes dans le processus de la rédaction d’un texte en français.
    Keywords: Compétence, Savoirs, Erreur, Lexique, Orthographe, Grammaire, Cohérence Textuelle
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال