به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "naderpour" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «naderpour» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مرضیه بلیغی*، محمد محمدی، سپیده صدقی ینگجه

    ادبیات تطبیقی به واسطه رویکردی استوار بر پایه جستجوی تداخلات و تواردات متون ادبی، تعامل میان ادبیات ملل مختلف را محقق می سازد. بر همین اساس، گاهی در جریان مطالعه آثار ادبی متعلق به فرهنگ های متفاوت، تفکرات برخی نویسندگان چنان در هم می آمیزد که گویی آفریده یک ذهن واحد است؛ از آن جمله می توان به شارل بودلر، شاعر فرانسوی قرن نوزدهم، و نادر نادرپور، شاعر ایرانی قرن بیستم، اشاره کرد. خوانش اشعار او، ابیات برخی شاعران فرانسوی را در ذهن تداعی می کند که شاهدی بر تاثیرپذیری وی از آنهاست. با این حال چنین به نظر می رسد که نادرپور در ذهن و اندیشه خویش جایگاه ویژه ای برای شارل بودلر قائل بوده است. شیوه به کارگیری برخی مضامین پرتکرار متعلق به مکتب ادبی رمانتیسم در اشعارش به سبک بودلر، بیشتر بر این امر صحه می گذارد. در مقاله حاضر هدف ما اینست تا با رویکردی تطبیقی به بررسی تعدادی از این مضامین مشترک میان دو شاعر بپردازیم تا نشان دهیم چگونه نادرپور در به کارگیری آنها از بودلر الهام گرفته است. استفاده از نظریه تاتیرپذیری با تکیه بر آرای پیر برونل امکان ارزیابی میزان اصالت شاعر ایرانی را به ما می دهد. در حقیقت، بودلر در استفاده از این مضامین، رویه ای متناقض مبتنی بر تبعیت و سرپیچی از شاعران رمانتیک را اتخاذ کرده است. او گاهی مانند شاعران رمانتیک عمل می کند و گاهی بر خلاف آنها. چنین بنظر می رسد نادرپور نیز در این مورد از بودلر الهام می گیرد تا بتواند دنیای درون خود را انعکاس دهد و همچنین نقش خود را در نوسازی شعر فارسی ایفا کند.

    کلید واژگان: نادرپور, بودلر, شعر, رمانتیسم, تاثیرپذیری
    Marzieh Balighi *, Mohammad Mohammadi Aghdash

    Through its methodology, based on bringing together literary texts, comparative literature realizes the interaction between the literatures of different nations. Thus, sometimes during the study of literary works belonging to different cultures, the thoughts of certain writers intersect and weld together, to give an identical vision of the world. Among them, we can cite Charles Baudelaire, French poet of the 19th century, and Nader Naderpour, Iranian poet of the 20th century. The reading of his poems evokes the verses of certain French poets, which proves the impact of French poetry on his work. However, it seems that Naderpour granted a special place to Charles Baudelaire in his mind and thoughts. The way in which he treats certain recurring themes of romanticism in his work by pursuing this poet is the proof of this point. In this article, our objective consists of studying, by using a comparative approach, some romantic themes that are common between both poets in order to verify how much Naderpour was inspired by Baudelaire in the treatment of these themes. By utilizing the theory of the influence, according to the ideas of Pierre Brunel, we will be allowed to evaluate the originality of the Iranian poet. In fact, while using these themes, Baudelaire adopted a contradictory attitude of refusal and attraction by pursuing or opposing the romantic poets. It seems that Naderpour borrows from Baudelaire this technical process to reflect his inner universe as well as play his role in the renewal of Persian poetry.

    Keywords: Naderpour, Baudelaire, Poé, sie, Romantisme, Influence
  • عبدالکریم کریمی، فرزانه سرخی، فریدون طهماسبی، بهزاد خواجات
    زمینه و هدف

    در نهاد ادبی شعر معاصر، با گسست از ادبیات کلاسیک و تغییرات فرهنگی اجتماعی بعد از مشروطه، مضامین مادی گرایی، دنیاگرایی، و دهری منشی رشد کرد. برخی شاعران صرفا به زندگی دنیایی اهمیت دادند و به زندگی و روزگار نگرشی مادی داشتند. در این مقاله با هدف تحلیل دهری منشی در شعر معاصر، برجسته ترین مولفه های آن در شعر سه شاعر بررسی شده است.

    روش مطالعه

    روش نگارش مقاله توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق نیز شامل اشعار نادر نادرپور، فریدون مشیری و نصرت رحمانی است.

    یافته ها

    مضامین دهری منشی در اشعار هر سه شاعر، بویژه در دوره اول شاعری در دهه سی، فراوانی سبکی دارد. نگرش آنها به زندگی این جهانی، ارتباط با معشوق، خداباوری و جهان دیگر، تحت‌تاثیر مادی گرایی است. لذت جویی با عشقهای جسمانی و اروتیک ، میخانه پرستی و افیون، پوچی زندگی و تمام شدن با مرگ، بی اعتقادی به جهان دیگر، خداناباوری، شکایت از روزگار، و مرگ اندیشی برجسته ترین مولفه های دهری منشی در شعر آنها میباشد. در مقایسه شاعران مولفه های دهری منشی در شعر نصرت رحمانی از نادرپور و مشیری، بیشتر است.

    نتیجه گیری

    دهری منشی در ادبیات معاصر ایران، بویژه در دهه سی بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332، در سبک فکری شاعران دیده میشود. برخی شاعران با گرایش مادی به انسان، خدا و جهان مینگرند و علت همه چیز را در روزگار میجویند.

    کلید واژگان: دهری منشی, خدا, مرگ, عشق, نادرپور, مشیری, رحمانی
    Abdolkarim Karimi, Farzaneh Sorkhi, Fereydoun Tahmasebi, Behzad Khajat
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    In the literary institution of contemporary poetry, with the break from classical literature and socio-cultural changes after the constitution, the themes of materialism, secularism, and Dahrimaneshi grew up as poets. In this article, with the aim of analyzing DahriManeshi in contemporary poetry, its most prominent components in the poetry of three poets have been studied.

    METHODOLOGY

    The method of studying and reviewing resources is library. The writing of the article is descriptive-analytical with a selection of poetic examples of poets. The statistical population of the study is the poems of Nader Naderpour, Fereydoon Moshiri and Nosrat Rahmani.

    FINDINGS

    The themes of DahriManeshi in the poems of all three poets, especially in the first period of poetry in the thirties, have a light frequency. Pleasure with carnal and erotic loves, pub and opium, emptiness of life and ending with death, disbelief in the other world, atheism, complaining about the times and death thinking are the most prominent components of DahriManeshi in poetry. They are. In comparison with poets, the components of DahriManeshi in Nosrat Rahmani"s poetry are more than Naderpour and Moshiri.

    CONCLUSION

    The thought of DahriManeshi in contemporary Iranian literature, especially in the thirties after the coup d’état of August 28, 1943, is seen in the intellectual style of poets. Poets look at man, God and the world with a materialistic tendency and see the cause of everything from time immemorial.

    Keywords: DahriManeshi, God, Death, Love, Naderpour, Moshiri, Rahmani
  • عبدالکریم کریمی، فرزانه سرخی*، فریدون طهماسبی، بهزاد خواجات

    در نهاد ادبی شعر معاصر با گسست از ادبیات کلاسیک و تغییرات فرهنگی اجتماعی در سبک فکری، مضامین تازه با گرایش به مکتب های غربی، مورد توجه قرار گرفت. هیچ انگاری (نیهیلیسم) و رمانتیسم یکی از گرایش های فکری بود که با تحولات اجتماعی سیاسی جامعه، گسترش یافت و به ویژه در دهه سی شمسی بعد از کودتا، از موتیف های اصلی شعر شد. شعر غنایی در ادبیات ادامه داشت اما شاعران رمانتیک با تکیه بر اصل آزادی بیان رمانتیسم، بی پروا و به دور از اخلاق، صرفا به زندگی دنیایی اهمیت دادند و در قالب رمانتیسم سیاه، در بن بست های زندگی شخصی و اجتماعی به هیچ انگاری روی آوردند و از شعر غنایی رایج دور شدند. در این مقاله، مولفه های هیچ انگاری که همسو با رمانتیسم سیاه است و از شعر غنایی کلاسیک متفاوت شده است، در شعر سه شاعر معاصر: نادرپور، رحمانی و مشیری مورد بررسی قرار گرفته است، روش مطالعه و بررسی منابع، کتابخانه ای است. نگارش مقاله توصیفی تحلیلی با انتخاب نمونه های شعری است. نتایج بررسی نشان می دهد: شاعران در برهه ای از تاریخ زندگی خود به ویژه دهه سی که جامعه درگیر تنش های حاصل از کودتای 28 مرداد است به اندیشه های هیچ انگاری روی آوردند. گرایش به یاس و مرگ اندیشی در زندگی، لذت جویی و اروتیک، میخانه رفتن و مستی، علاقه به افیون، مهمترین مولفه های رمانتیکی هیچ انگاری است که در اشعارشان دیده می شود و در تقابل با شعر غنایی کلاسیک با هدف بیزاری از هستی، خوشباشی گذرا و سرخوردگی اجتماعی سروده شده است. در مقایسه شاعران نیز شعر نصرت رحمانی در این موتیف، سرآمد است.

    کلید واژگان: هیچ انگاری, شعر معاصر, ادب غنایی, رمانتیسم, رحمانی, مشیری, نادرپور
    Abdolkarim Karimi, Farzane Sorkhi *, Feridoon Tahmasebi, Behzad Khajat

    In the literary institution of contemporary poetry, with the break from classical literature and socio-cultural changes in intellectual style, the themes of nothingness grew, this issue expanded with the social and political developments of the society, and especially in the 1930s after the coup, it became one of the main motifs of poetry. Some poets only cared about worldly life and turned to nihilism in the dead ends of personal and social life and wrote poetry in opposition to morality. In this article, the contrast that can be seen in the poetry of poets on this subject has been examined. The method of studying and reviewing sources is library. Samples of poetry from three contemporary poets: Freydoon Moshiri, Nosrat Rahmani and Nader Naderpour have been selected. The results of the survey show that poets at a period of their life history, especially in the 1930s, when the society is involved in the tensions resulting from the August 28 coup, turned to the ideas of nothingness and rejected the morals of the society. Atheism, tendency to despair and death thoughts in life, hedonism and eroticism, going to pubs and getting drunk, love for opium, are the most important components of nihilism in opposition to the moral teaching poetry that can be seen in their poems. In comparison, Nosrat Rahmani's poem is excellent in this motif.

    Keywords: nothingness, contemporary poetry, Morality, confrontation, Rahmani, Moshiri, Naderpour
  • فرهاد محمدی*
    رمانتیسم یکی از پیچیده ترین و در عین حال جذاب ترین مکاتب ادبی در جهان به شمار می رود. ظهور آن در قرن هجدهم در فرانسه در برابر سنت نیوکلاسیسم بود. نادر نادرپور به عنوان یکی از شاگردان نیما یوشیج که خود سر منشا رمانتیسم در شعر معاصر پارسی شناخته می شود، در اشعار خود بسیار از خصوصیات مکتب رمانتیسم بهره برده است و مقایسه آنها با شعر شاعری سوریال مانند پل الوآر خالی از لطف نیست، چرا که خود رمانتیسم، بعدها راه به سوی سوریالیسم باز کرد و شاعران مکتب سوریال از خصوصیات رمانتیسم به طور موثری در شعرشان بهره می برند. به خصوص پل الوآر که گاه آنقدر در اشعارش رمانتیک می شود که مخاطب شعر در مورد اندیشه های سوریال او تردید می کند. در این نوشتار سعی  می شود عناصر رمانتیسم در شعر او با شعر پل الوآر شاعر فرانسوی که بعدها از بنیانگذاران مکتب سوریالیسم شد به بحث گذاشته شود که منظور و هدف یافتن آموزه های مشترک دو شاعر از دو سرزمین و دو فرهنگ محتلف از دیدگاه مکتب رمانتیسم می باشد که همانا ادبیات در همین سیر نگاه مشترک شاعر و نویسنده مبنایی جهانی و همه گیر می یابد. این گفتار به شیوه توصیفی تحلیلی (تحقیقات کتابخانه ای) انجام پذیرفته است.
    کلید واژگان: شعر, عناصر رمانتیسم, نادرپور, الوآر, ادبیات مقایسه ای
    Farhad Mohammadi *
    Romanticism is one of the most complicated and at the same time the most attractive literary schools in the world. Its emergence in France in the eighteenth century was against the tradition of neoclassicalism. Nader Naderpour, as one of Nima Youshij's disciples who is the source of romanticism in contemporary Persian poetry, has used many of his features in the Romantic school of poetry, and their comparison with surreal poetry such as Paul Eluard is attractive, Because romanticism itself later opened the way to surrealism, and the poetry of the surreal school effectively utilizes romanticism in their poetry. Especially Paul Eluard, who sometimes romances so much in his poems that the poet's audience is skeptical about his surreal thoughts. In this essay, we try to discuss the elements of romanticism in his poetry with the poet Paul Eluard, a French poet who later became the founder of the school of surrealism, which aims to find common doctrines between two poets from two lands and two cultures from the school's point of view of Romanticism is that the literature is universal and epidemic by  this common vision of poet and writer. This speech was conducted in a descriptive analytical manner (library research).
    Keywords: poetry, Romanticism elements, Naderpour, Eluard, comparative literature
  • حسین لعل عارفی*، سید علی اکبر شریعتی فر، علی عشقی سردهی

    پژوهش های نسبتا خوبی در زمینه استعاره مفهومی تاکنون در متون سیاسی، رسانه ای و ادبی انجام شده است. در پژوهش حاضر سعی شده است استعاره مفهومی در متون شعری مورد بررسی قرار گیرد. پرسش-های اساسی پژوهش عبارت است از: نقش استعاره مفهومی در ساخت و گزینش استعاره ها در اشعار شاملو و نادرپور چگونه است؟ آیا می توان پذیرفت که استعاره ابزاری برای بازنمایی مفاهیم خاصی مانند جنسیت در اشعار مذکور است؟ در این پژوهش داده ها از مجموعه اشعار احمد شاملو و نادرپور استخراج شده و بر اساس نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مفاهیم مختلف از جمله مفاهیم جنسیتی در اشعار شاملو و نادرپور وجود دارد، اما میزان جنسیت گرایی در اشعار شاملو به مراتب بیشتر از اشعار نادرپور است چرا که زمینه معنایی جنگ در استعاره های مفهومی اشعار شاملو بیشتر از اشعار نادرپور است. بنابراین نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل موثر در ساخت و گزینش استعاره در اشعار جنسیت، نگرش و اندیشه شاعر، احساسات او و فضای اجتماعی حاکم بر روزگار شاعران هستند و البته عامل جنسیت نقش مهمی در ساخت و گزینش استعاره ایفا می کند.

    کلید واژگان: جنسیت, استعاره مفهومی, نظریه گفتمانی استعاره, شاملو, نادرپور
    hossein lal arefi *, seiyed ali akbar shariatifar, ali eshghi sardehi

    Relatively good research on conceptual metaphor has been done so far in political, media and literary texts. In the present study, a conceptual metaphor has been studied in poetic texts. The main questions of the research are: What is the role of conceptual metaphor in constructing and selecting metaphors in Shamloo and Naderpour poems? Can it be accepted that metaphor is a tool to represent certain concepts such as gender in these poems? In this study, data are extracted from the poems of Ahmad Shamloo and Naderpour and analyzed based on the conceptual metaphor theory of Likaf and Johnson. The results show that there are different concepts including gender concepts in Shamloo and Naderpour poems, but the degree of sexuality in Shamloo poems is much more than Naderpour poems because the semantic context of war in the conceptual metaphors of Shamloo poems is more than Naderpour's poems. Therefore, the results indicate that the effective factors in constructing and selecting metaphors in gender poems are the poet's attitude and thought, his feelings and the social atmosphere of the poets' time, and of course the gender factor plays an important role in constructing and selecting metaphors.

    Keywords: gender, conceptual metaphor, Metaphorical Discourse Theory, shamloo, Naderpour
  • احمدرضا نظری چروده*، معصومه نظری چروده
    مقاله حاضر پیشینه مضامین سیاسی و اجتماعی را در اشعار نادرپور از شاعران شعر معاصر مورد بررسی قرار داده است؛ درحالی که مضامین سیاسی و اجتماعی او در پژوهش های معاصر مغفول مانده است. اگر نادرپور را شاعر تصویرها بنامیم، سخنی به گزافه نگفته ایم. زمینه اصلی مضامین شعر نادرپور، فردی یا انسانی فلسفی است و خیلی متمایل به اندیشه های سیاسی و اجتماعی نیست، اما در دفتر سرمه خورشید و در دفترهای بعدی گاهی به سراغ مضامین سیاسی و اجتماعی به صورت سمبلیک می رود. مصداق های عاطفی شعر او از عواطف رمانتیکی سیاه آغاز شده و به سوی عاطفه های اجتماعی حرکت می کند و سرانجام به عاطفه های اندوهگین ناشی از غربت و مرگ اندیشی خیام گونه پایان می پذیرد. رمانتی سیسم فردگرایانه نادرپور در دهه های 30 تا 50 تبدیل به رمانتی سیسم اجتماعی انقلابی می شود و شعر عاشقانه رمانتیکی را با شعر سیاسی انقلابی در هم می آمیزد. در پس زمینه های شعری او هراس، عصیان، انتقام، شکست های عصبی، اجتماعی و سیاسی بسامد بالایی دارد. در برخی اشعار نادرپور ما شاهد نگاه نو شاعر به انسان و اجتماع و مفاهیمی چون عشق، آزادی، عدالت و مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جهان معاصر هستیم.
    کلید واژگان: نادرپور, مضامین سیاسی, مضامین اجتماعی, عشق, آزادی, عدالت, شعرمعاصر
    Ahmadreza Nazaricharvadeh *, Masoumeh Nazaricharvadeh
    The present article has investigated political and social content in contemporary poet, Nader Naderpour’s poems. Nevertheless, his political and social views in terms of contemporary research have been neglected. We will not exaggerate if we consider Naderpour as the poet of images. The main essence of his poems are individual or human-philosophical and it is not much related to political and social perspectives. However, in Sormeh-ye Khorsheed and the other poems, his symbolic affiliations are at times towards political and social concepts. Romantic instances of his poems start from blue romance through to social examples and end in sad romance which is due to homesickness and they resemble Khayyam’s poems. Naderpour’s individualistic romanticism shifts to social revolutionary romanticism in the 30s and 50s. He combines romantic poems with political ones in this era. There are frequent fear, arrogance, revenge as well as  neural, social and political breakdowns in the background of his poems. In some of his poems, we detect a new perspective towards human and society and also love, freedom, justice as well as political, social and cultural issues in the contemporary world.
    Keywords: Naderpour, political perspective, social perspective, love, freedom, Justice, Contemporary Poem
  • فرهاد محمدی، محمد صادقی

    شعر نیمایی در قالب ساختاری یعنی رعایت ارکان عروضی دچار ابهاماتی شد که بعدها شاعران نو پرداز در برطرف کردن آنها توانایی های خود را در اشعارشان به طرق مختلفی بروز دادند . عاشقانه ها یا همان اشعار نو عاشقانه که در قالب های مختلفی سروده می شدند مانند دیگر اشعار نو عاری از اوزان عروضی نبودند . البته اوزان عروضی که در اشعار نیمایی به کار می رفت قالبا به صورت اوزان کم کاربرد نبود و بیشتر اوزان پرکاربرد و آن هم در تعداد محدود به کار می رفتند .  این نوشتار نشان خواهد داد عاشقانه های 4 شاعر نیمایی سرا دارای کدام  اوزان عروضی و تاثیر این اوزان بر قالبهای شعری آنها بوده است  .

    کلید واژگان: اوزان عروضی, نادرپور, شاملو, فروغ فرخزاد, فریدون مشیری, بحر رمل, بحر مضارع
    Farhad Mohammadi, Mohammad Sadeghi

    After Nimaic verse revealed indistinct in applying metric feet, a number of modernist poets tried their hands in devising and correcting the ambiguities in their own poems. Contrary to other types of new poetry, their new romantic poems, practiced in different frames and forms, were not void of metric feet. It is admitted, however, that the metric feet applied in Nimaic versification were of typical and regular types. The present research investigates the prosodic metrics in the romantic poems of four Nimaic-style practitioners (Nader Naderpour, Ahmad Shamlou, Forough Farrokhzad, Fereydoun Moshiri) as well as the impact of using those metrics in deciding their preference of certain frames and forms.

    Keywords: prosodic metrics, Naderpour, Shamlou, farrokhzad, Moshiri, Ramal metric, Mozare’ metric
  • رحمت الله شاکری اصل، محمدرضا قاری
    هدف اصلی دستگاه شعر هم نوایی میان عناصر شعری است و موسیقی شعر یکی از راه های ایجاد این هم گونی است. موسیقی شعر یکی از عوامل زیباآفرین شعر است و در اصل مجموعه عواملی است که زبان شعر را از زبان روزمره، به اعتبار بخشیدن آهنگ و توازن امتیاز می بخشد که مهم ترین این عوامل موسیقی آفرین، موسیقی بیرونی است و پژوهش حاضر به «بررسی زیبایی شناسی اشعار قیصر امین پور با موسیقی بیرونی در اشعار نادر نادرپور» پرداخته است و در زمینه مقایسه موسیقی بیرونی در اشعار این دو شاعر کاری انجام نگرفته است؛ بدین منظور نگارنده تمامی اشعار قیصر امین پور و نادر نادرپور را تقطیع نموده، بحور و اوزان اشعار را مشخص و پربسامدترین و کم بسامدترین آن ها را تعیین کرده است در این راستا فیش برداری هایی انجام شده و مطابق با آن فیش ها، آمارهایی از عنصر موسیقی آفرین بیرونی در اشعار دو شاعر مورد نظر، صورت گرفت و با ارایه جدول آورده شده اند.
    کلید واژگان: زیبایی شناسی, نادرپور, امین پور, تطبیق, عنصر موسیقی آفرین, اوزان
    mohammadreza ghaderi, rahmatollah shakeri
    Abstract:The main purpose of the devices conform poetry and poetic elements This homogeneity is one way to create music lyrics. Music lyrics in principle factors that poetic language from everyday language, the credit rating makes up songs and balances The most important factor, creating music, outer music and study "Comparative Analysis of external music in lyrics Kaiser Aminpoor with external music lyrics Nader Naderpour" is discussed In comparison external music on poems do not. So the author of all the lyrics Kaiser Amin-Pour and fractionated to have Nader Naderpour, Meters and rhythms lyrics to specify and determine their most frequent and most frequent low has been made in this regard, note taking and In accordance with jacks, statistics outer element in the poems to music entrepreneur, has been carried out and with the table.
    Keywords: Abstract: The Music lyrics, Naderpour, Aminpoor, Implementation, creating music elements, weights
  • محمدحسین خان محمدی*، آنیتا خالقی

    از دیدگاه صورتگرایان هدف شعر، بیان مطلب به گونه ای است که آثار روزمرگی در آن بی رنگ یا دست کم، کم رنگ است. آشنایی زدایی از طریق هنجارگریزی (قاعده کاهی) و قاعده افزایی سبب برجسته سازی در متن می شود. "لیچ" هنجارگریزی را ابزار شعرآفرینی و قاعده افزایی را ابزار نظم آفرینی می داند. وی هنجارگریزی را در هشت گروه طبقه بندی کرده است: «هنجارگریزی معنایی، واژگانی، زمانی، نحوی، سبکی، گویشی، نوشتاری و آوایی.» البته کورش صفوی در کتاب از زبان شناسی به ادبیات، جلد دوم، معتقد است که هنجارگریزی های گویشی، آوایی و نحوی ابزاری برای آفرینش شعر به شمار نمی آیند، زیرا تغییری در محتوای زبان پدید نمی آورند. در این نوشتار با بهره گیری از روش استقرایی- تحلیلی انواع هنجارگریزی در اشعار نادرپور مورد بررسی قرار گرفته است. دستاورد پژوهش گویای این است که نادرپور از بیشتر گونه های هنجارگریزی استفاده کرده است. از میان این هشت گروه هنجارگریزی، گونه های زمانی، معنایی و نحوی بیش از سایر گونه ها به چشم می خورد.

    کلید واژگان: آشنایی زدایی, برجسته سازی, هنجارگریزی, خودکارشدگی, نادر نادرپور
    Mohammad Hossein Khanmohammadi *, Anita Khaleghi

    From the formalists' point of view the purpose of poetry is to reduce or vanish the signs of being routine, when conveying content.Defamilirization creates foregrounding in a text using deviation and extra regularity. Geoffrey Leech thinks of deviation as a poetry making tool and extra regularity as a verse making one. He made a systematic summary of deviation. In his book, A Linguistic Guide to English Poetry (1969), he categorized deviation into eight types, i.e. lexical deviation, grammatical deviation, phonological deviation, graphological deviation, semantic deviation, dialectal deviation, deviation of register and deviation of historical period. Safavi in his " from linguistics to literature: volume II" believes that the dialectal deviation grammatical deviation and phonological deviation are not poetry making tools since they don’t change the content.Here using an analytical posteriori way different deviations have been analyzed in Naderpour poems. We concluded that he has used many deviations among which the period, semantic and grammatical ones have been used more.

    Keywords: Defamilirization, foregrounding, deviation, automatization, Naderpour
  • سکینه صارمی گروی*، حسن مجیدی
    نوستالژی یا « غم غربت» در اصطلاح روانشناسی، حسرت و دلتنگی انسان ها نسبت به گذشته خویش است. این احساس به عنوان جلوه ای از رفتارهای ناخودآگاه انسان ظهور می یابد. فقر، مهاجرت، دوری از وطن و... در ایجاد این احساس موثر است. شاعران و نویسندگان بسیاری، صورت های مختلفی از این احساس را به نمایش گذاشته اند؛ از جمله این شاعران می توان جبران خلیل جبران و نادر نادرپور را نام برد. جبران خلیل جبران (1883- 1931م) در لبنان متولد شد. وی یکی از شاعران خوش ذوق و خوش قریحه رمانتیک است که اصول مکتب رمانتیسم از جمله آزادی، طبیعت گرایی، سفر تاریخی و...در اشعارش به خوبی نمایان است، نادر نادپور در سال(1308-1379ه. ش) در تهران متولد شد. از شاعران معاصر و توانای ادبیات فارسی است که اشعار ملی گرایی و... زیادی از او برجای مانده است.
    با توجه به اینکه این دو شاعر از یکدیگر متاثر نیستند، بررسی مورد نظر بر چند فرضیه استوار است 1- احساس نوستالژیک از مولفه های رمانتیسم (گریز و سیاحت) در آثار هر دو شاعر مشهود است 2- هر دو شاعر رمانتیک هستند. روش پژوهش بر اساس مکتب تطبیقی آمریکاست؛ چرا که دو شاعر بدون تقارن تاریخی و یا ارتباطی که در بین آنان است، آثارشان مورد تطبیق و بررسی قرار می گیرد.این مقاله کوشش تطبیقی است در  نحوه ی بیان احساسات و عواطف نوستالژیک جبران خلیل جبران و نادر نادرپور پرداخته می شود.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, نوستالژی, نادر نادرپور, جبران خلیل جبران
    Sakineh Saremi Geravi *, Hassan Majidi
    Nostalgia or "exile Sorrow" is a of psychological team for, yearning for the past. It feels as an expression of the human subconscious behavior emerges. Poverty, migration, exile, etc, This feeling is effective In creating this feeling. Many poets and writers, has exhibited these feelings, including the poet Gibran Khalil Gibran Naderpour. Gibran Khalil Gibran (1883- 1931 AD) was born in Lebanon. He's gifted and talented Romantic poet of the are principles such as freedom, naturalism historic journey and ... well reflected in his poems, Naderpour (1308-1379H. P) was born in Tehran,considering this fact that these Two poets are not under each others effect, the study is based on several assumptions: 1. Feeling nostalgic which is a romantic component is evident in the works of both poets 2. Both of them are romantic.
    Keywords: comparative literature, nostalgia, country, Naderpour, Gibran Khalil Gibran
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال