جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "pause" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «pause» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های آوایی انواع ساخت مبتدایی در زبان فارسی در چارچوب نظریه خودواحد عروضی (لد، 2008) به منظور پاسخ به این چالش است که آیا جایگاه آغازین در این ساخت ها حاصل حرکت سازه به آغاز بند است یا حاصل اشتقاق در پایه سازه آغازین در جایگاه نهایی. در این راستا، به پیروی از چینکویه (1990) ساخت های مبتدایی زبان فارسی را در سه دسته مبتداسازی، چپ نشانی واژه بستی و چپ نشانی منفصل مورد بررسی قرار می دهیم تا مشخص شود که آیا سازه آغازین در ساخت های مبتدایی یک گروه آهنگی مستقل را تشکیل می دهد یا خود بخشی از گروه آهنگ متناظر با کل جمله است. به این منظور، مقادیر پارامتر آوایی کشش هجای پایانی سازه آغازین و میزان وقفه بین این سازه و ادامه بند در انواع ساخت مبتدایی را اندازه گیری و مقایسه می کنیم؛ زیرا به باور پیرهامبرت (1980: 20) اگر کشش هجای پایانی گروه هدف و مدت زمان وقفه بین آن و کلمات بعدی، در مقایسه با این مقادیر در ساخت بی نشان بیشتر باشد، آن گروه در منحنی زیروبمی گفتار، یک گروه آهنگی مستقل را تشکیل می دهد. نتایج نشان می دهد که در دو ساخت چپ نشانی واژه بستی و مبتداسازی، مقدار پارامتر آوایی کشش هجای پایانی سازه آغازین و میزان وقفه بین این سازه و ادامه بند، تفاوت معنی داری با این مقادیر در ساخت بی نشان ندارد؛ همچنین سازه آغازین در ساخت چپ نشانی واژه بستی و ساخت مبتداسازی با الگوی آهنگی مشابه با ساخت بی نشان، با نواخت مرزی H- تولید و درک می شود. این ویژگی ها را می توان هم بسته آوایی ارتباط قوی نحوی بین سازه آغازین و ادامه بند در دو ساخت مبتداسازی و چپ نشانی واژه بستی دانست. مشخصه ایی که نشان از حرکت سازه به آغاز بند دارد. در مقابل، کشش طولانی تر هجای پایانی سازه آغازین و میزان وقفه بیشتر بین این سازه و ادامه بند در چپ نشانی منفصل نسبت به ساخت بی نشان، شاهدی است بر اینکه سازه آغازین در چپ نشانی منفصل گروه آهنگی مستقلی را تشکیل می دهد؛ مشخصه ای که به همراه نواخت مرزی L، بازنمود آوایی ارتباط ضعیف نحوی در این ساخت است. این ویژگی فرض مشتق درپایه بودن سازه آغازین را در چپ نشانی منفصل تقویت می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ساخت های مبتدایی از درون فاعل از الگویی یکسان با ویژگی های ساخت های مبتدایی از درون مفعول پیروی می کنند.کلید واژگان: ساخت های مبتدایی, سازه آغازین, گروه آهنگی, کشش هجای پایانی, وقفه آوایی, نواخت مرزیLanguage Research, Volume:13 Issue: 2, 2023, PP 161 -186The purpose of this research is to compare the prosodic structure of the different types of Persian topic constructions within the framework of the auto-segmental metrical phonology (Ladd, 2008) in order to answer the challenge of whether the initial position in these constructions is the result of base-generation or the result of the movement of the initial element. In this regard, following Cinque(1990), we examine the Persian topic constructions in the three categories of topicalization, clitic left dislocation (CLLD) and hanging topic left dislocation (HTLD) in order to determine whether the initial element in these constructions forms an independent intonational phrase or is a part of a larger intonational phrase involving the whole sentence. For this purpose, we compare the values of the phonetic parameter of initial element final syllable length and the amount of pause between this element and the continuation of the clause in different types of topic constructions. according to Pierrehumbert (1980: 20), if the lengthening of the final syllable of the target group and the duration of the pause between it and the next words are more than these values in the unmarked construction, that group forms an independent intonational phrase. The results show that in Persian topicalization and CLLD, these values are not significantly different from such values in the unmarked construction; Also, like the unmarked construction, the initial element in topicalization and CLLD is produced with H- boundary tone. These features can be seen as the phonetic correlation of the strong syntactic connection between the initial element and the continuation of the clause in these two constructions; A characteristic that indicates the movement of the element to the beginning of the clause. On the other hand, the more lengthening of the final syllable of the initial element and the greater amount of pause between this element and the continuation of the clause in HTLD compared to the unmarked construction, is evidence that the initial structure in this construction forms an independent intonational phrase; A characteristic that, along with L- boundary tone, is the phonetic representation of weak syntactic connection in this construction. This feature strengthens the assumption that HTLD is the result of the base-generation of the initial element. The results of this research show that the characteristics of topic constructions that affect the subject of sentence follow the same pattern of the characteristics of topic constructions from the object of sentence.Keywords: topic constructions, initial element, intonational phrase, final syllable length, pause, boundary tone
-
روشهای ساختارگرایی و فرمگرایی، متن را به اجزای تشکیل دهندهاش تجزیه میکنند. چنین رویکردی منجر به جدایی مفهوم ساختار از فحوا، زمان از مکان و در نتیجه جدایی بخشهای روایی از بخشهای توصیفی میشود. به این ترتیب، توصیف به عنوان شکلی از بازنمایی تعریف میشود که در روند روایت وقایع توقف زمانی ایجاد میکند. البته انواع روایی ای را نیز میشناسیم که با افزوده شدن به روایت اصلی در آن توقف ایجاد میکنند. اما این دست روایات در لایه زمانی متفاوتی از روایت اصلی قرار میگیرند، مانند تعریف خاطرهای در گذشته یا پیشبینی یا آرزویی در آینده. در دو رمان ماری اندیای، جادوگر و رزی کارپ، روایت خوابهایی را بررسی میکنیم که در خط زمانی وقایع روایت اصلی، توقف زمانی ایجاد میکنند. هدف این تحقیق نشان دادن ویژگی خاص روایت خوابهایی است که در همان لایه زمانی روایت اصلی قرار میگیرند و چنان با آن درآمیختهاند که خواننده در مورد خواب یا واقعی بودن آنچه میخواند دچار تردید میشود. این ویژگی با درون مایه سرگردانی در آثار اندیای تعریف میشود و معنا پیدا میکند.
کلید واژگان: توصیف, روایت, توقف در روایت, خواب, ساختارگرایی, ماری اندایRecherches en Langue et Littérature Françaises, Volume:16 Issue: 30, Fall and Winter 2023, PP 172 -183Le structuralisme et le formalisme ont tendance à décomposer les textes afin d’en étudier les constituants. Ce fait aboutit à la séparation de la forme et le contenu et donc à la séparation du temps et de l’espace, l’aspect narratif et l’aspect descriptif du texte. Ainsi, la description se définit-elle comme un mode de la représentation qui arrête la succession temporelle des évènements dans le récit et y exerce une pause temporelle. Pourtant, nous savons que les rôles attribués aux constituants du texte ne sont pas définitifs. Nous connaissons aussi certains types narratifs qui s’introduisent dans le récit, comme un récit enchâssé et y font la pause temporelle. Ceux-ci se trouvent dans un autre niveau temporel que celui où sont narrés les évènements du récit principal. Dans deux romans de Marie NDiaye, La Sorcière et Rosie Carpe, nous observons les récits de rêve qui se trouvent au même niveau narratif où sont rapportés les actions et les évènements principaux et y produisent une pause.
Keywords: description, narration, pause, rê, ve, Structuralisme, Marie Ndiaye -
There has been a renewed interest in studying how turn exchanges occur among interlocutors. While overlap and interruption do occur during conversation, such occurrence is considered problematic and a breach of turn exchange protocol. This study seeks to explore how some Malaysian undergraduate students use overlap, interruption and pauses in focus group discussion. There were four distinct groups – two each from the Faculty of Engineering and the Faculty of Modern Languages and Communication in a public university in Malaysia. The result shows that the subjects of this study more often use overlap to support a proposition by a previous speaker, and rarely interrupt a current speaker. In addition, the talks of most participants of this study are marked with several pauses, which render their speech to be delayed. The result suggests that acquisition of conversation practices at childhood tends to contribute to the manner of talk at adulthood. The knowledge of these speech mannerisms might help in reducing confrontations during conversation.Keywords: Overlap, interruption, pause, turn exchanges, Focus Group Discussion
-
ژرار ژنت با توجه به روابط میان متون، بیش متنیت را به عنوان یکی از انواع ترامتنیت مطرح نمود. بیش متنیت با محوریت اقتباس و برگرفتگی به دو دسته تقلیدی و تراگونگی تقسیم می شود. در این رویکرد وجود بیش متن به عنوان عنصر تاثیرپذیر و پیش متن به عنوان عنصر تاثیرگذار بسیار دارای اهمیت است. بیش متن با تقلید یا تغییر پیش متن باعث حفظ متن نخستین و یا تغییر آن می گردد. این تغییر هدفمند تراگونگی نام دارد که به دور از تقلید صرف است و گاهی باعث تراجایی در متن می شود. تراجایی که تغییری جدی در پیش متن است، با انجام برخی جابه جایی ها در شکل و معنا تغییرات عمده ای را در پیش متن به وجود می آورد که یکی از این موارد تداوم زمانی روایت است. بررسی تداوم یا سرعت روایت در پیش متن و بیش متن که به مطالعه نسبت میان طول مدت زمان داستان و زمان روایت می پردازد، بر تغییر آن از طریق تراجایی دلالت دارد که تغییری جدی در رابطه بیش متنیت می باشد. سعداوی که متعلق به نسل جدید رمان نویسان است با قرار دادن فرانکشتاین در فضای ادبی جدید و محیطی متفاوت باعث تغییرات عمده ای در شتاب بیش متن می شود. بررسی تغییر سرعت رمان در بیش متن، خلاقیت سعداوی را در عمق بخشیدن به روایت به نمایش می گذارد و نمونه ای بارز برای تراجایی تداوم و درنگ است. با توجه به آن که رمان "فرانکشتاین فی بغداد" احمد سعداوی تحت تاثیر رمان "فرانکنشتاین" (1818) مری شلی نوشته شده است، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی به بررسی رابطه تراگونگی در سرعت داستان بین این دو رمان و تغییرات ایجاد شده در شتاب منفی و مثبت در بیش متن از نوع تراجایی می پردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد که تغییر لحن شاعرانه، توصیف پویا، حذف غیرعلنی و گفتگوهای درونی در بیش متن باعث تراجایی در تداوم می گردد، به گونه ای که عمل ذهنی در بیش متن برخلاف پیش متن باعث حرکت عمودی در متن و پیشروی در دنیای ذهنی شخصیت ها می گرددکلید واژگان: بیش متنیت, تراجایی, تداوم, درنگ, فرانکشتاینGérard Genette considers hypertextuality as a type of transtextuality. Hypertextuality focuses on adaptation and is divided into two categories: imitation and transformation. In this approach, the hypertext as the affective element and the hypertext as the practical elements are very important. The hypertext by imitating or transforming the pretext makes the original text preserved or changed. The transformation means changing something differently, while imitation is saying something similar. Transformation leads to transposition, which is a severe change in the hype. Saadawi, who belongs to the new generation of novelists, makes significant changes in the speed of hypertext by placing Frankenstein in a new literary space and a different environment. Studying the change in the speed of the novel in the hypertext shows Saadawi's creativity in deepening the narrative is a clear example of transposition of narrative duration and pause. Substitution in form and meaning makes significant changes in the text and narrative speed or duration is one of the changes. Studying narrative speed in hypertext is implying changes in narrative speed by transposition. Duration or speed results from comparing the speed of the story to the speed of the event. Ahmed Saadawi’s Frankenstein in Baghdad was inspired by Mary Shelley’s Frankenstein. This descriptive-analytic and comparative study analyzed the transformation in the narrative speed of the two novels and changes in positive and negative speed according to transposition. The results show that changing poetic style, dynamic description, implicit ellipsis, and inner speech in hypertext leads to transposition in narrative duration. In such a way mental action in the hypertext, unlike the hypertext, causes vertical movement in the text and progress in the mental world of the characters.Keywords: Hypertextuality, Transformation, Narrative Duration, Pause, Frankenstein
-
در این مقاله تلفظ کلمات قرآنی در جایگاه وقف بررسی، توصیف و تبیین می شود. تعمیم توصیفی داده ها نشان می دهد که در تلفظ کلمات نکره فاعلی و اضافی، تکواژ نکره و واکه های افراشته کوتاه نشانگر حالت فاعلی (/u/) و اضافی (/i/) حذف می شوند، و آغازه هجای محذوف به هجای پیشین منضم و یک مورا به پایانه آن افزوده می شود و آن را سنگین یا فوق سنگین می کند. اما در تلفظ کلمات نکره مفعولی پس از حذف تکواژ نکره، مورای شناور آن به واکه افتاده نشانگر حالت مفعولی (/a/) گسترده و واکه افتاده کشیده می شود. رسایی بالای این واکه در مقایسه با سایر واکه های افراشته می تواند دلیل مقاومت آن در برابر حذف باشد. در تلفظ اسم های مونث، تکواژهای سه گانه حالت و تکواژ نکره حذف می شوند. سپس به دنبال حذف مشخصه های فوق حنجره ای و ابقای مشخصه حنجره ای، واج /t/ به [h] تبدیل می شود. هدف اصلی این مقاله، صورت بندی الگوی واجی کلمات قرآنی در محل وقف است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تبیینی است. بر این اساس، قواعد واجی قرآنی اجازه ظهور هجای سبک در جایگاه وقف را نمی دهند و به جای آن، هجای سنگین و فوق سنگین از طریق فرایندهای حذف و کشش جبرانی در جایگاه وقف ظاهر می شوند.
کلید واژگان: وقف, مورا, هجا, پسوند حالت, پسوند نکرهThis paper addresses the pronunciation of the Quranic words in the location of pause, or vaqf. Data descriptive generalization shows that the indefinite morpheme and short high vowels /u/ and /i/, respectively for nominative and genitive cases, delete in the pause location. This results in forming a heavy or ultra-heavy syllable in the pause location via adhesion of mora of omitted syllable onset to the final syllable. For pronunciation of the indefinite masculine words in accusative case, deletion of the indefinite morpheme is compensated by lengthening the low vowel /a/ through spreading the floating mora to the low vowel slot. The reason behind resistance of the low vowel to delete could be its high degree of sonority. For pronunciation of the feminine words, indefinite and case morphemes delete, and then /t/ converts into [h] through omission of the supra-laryngeal features and staying laryngeal node. The main aim of this paper is to formalize the phonological pattern of the Quranic words in the location of Vaqf. Research methodology is of descriptive and explanatory type. Accordingly the Quranic phonological rules prohibits to license presence of the light syllable in the pause location, while to license heavy and ultra-heavy syllables via deletion and compensatory lengthening processes in the pause location.
Keywords: pause, mora, case morpheme, indefinite morpheme -
Listening taking over half of the learners’ time and effort (Nunan, 1998), forms a basis for acquiring much of a language. There are factors affecting listening comprehension and its perception, such as the speech rate, phonological properties of the text, the quality of the recording, the learners’ anxiety, and listening comprehension strategies (Goh, 2000; Hamouda, 2013). At the Iran Language Institute in Dezful, S.W. Iran, some teachers attributed some learners’ perception of partially unsuccessful comprehension of the recorded material to factors such as rate of speech, T-unit length, and pauses between T-units or inside T-units. This study aimed at the probable association between learners' and teachers' perceptions of these variables and compare them to the real qualities of the recordings they listen to. Thus, in an analytic single-shot design, a researcher-made questionnaire was developed and was answered by 504 (229 male and 275 female) participants together with their teachers in 21 classrooms across the six levels of proficiency at the Iran Language Institute. The results, not normally distributed, were juxtaposed with Kendall's tau and Spearman's rho correlation coefficients to ensure maximum agreement between the statistical analyses. The results indicated a strong or moderate correlation between the audio tracks' characteristics with neither learners' perceptions nor teachers' perceptions. Teachers' and learners' perceptions showed a moderate correlation between the perceived rate of speech and a weak correlation between their perceptions of between-T-unit pauses.
Keywords: listening comprehension, T-unit, pause, mean length T-unit, perception, Rate of speech -
در طی فرایند خوانش، زبانآموز با چالشهای مهمی روبروست: نحوه رمزگشایی واژگان، درکوفهم آنها و تسلط به آواشناسی زبان فرانسه، بهویژه نوای گفتار. این پژوهش به بررسی تاثیر دو عامل، علایم نگارشی در حیطه درک متن و مکثهای نابهجا در نوای گفتار در فرآیند خوانش میپردازد. براساس روش تحقیق توصیفی-تحلیلی این مقاله، شش نفر از بین دانشجویان کارشناسی سال دوم دانشگاه تبریز انتخاب شده و متنی برگزیده از کتاب شازده کوچولو بههمراه فایل صوتی برای بررسی نوای گفتار در خوانش در اختیار آنها قرار گرفته است تا متن موردنظر را بخوانند و بازگو کنند. صدای ضبطشده این افراد با نرمافزار پرت مورد واکاوی قرار گرفت. براساس نتایج حاصل، زبانآموزانی که علایم نگارشی را رعایت کرده بودند ولی مکثهای نابهجا داشتند، بهتر متوجه متن شده بودند و لحن صدای آنها به لحن فایل صوتی اصلی نزدیکتر بود. در مقابل، زبانآموزانی که بدون مکث، یک خوانش سریع انجام داده بودند، لحنی یکنواخت داشتند و مفهوم متن را نیز درک نکرده بودند.
کلید واژگان: خوانش, نوای گفتار, مکث, علایم نگارشی, درک مفهومLanguage learners faces with important challenges during reading such as how to decode words, how to understand the message of text and how to know French’s phonetic especially prosody. This study tries to analyze two factors that influence comprehension: punctuation and inappropriate pauses which are related to the prosody during reading process. Using a descriptive-analytical method, six of second year students of bachelor’s degree from Tabriz University were chosen. Selected text of The Little Prince with its audio file were given to them to read while their voices were being recorded. These students were asked to read the text and explain what they understand. Then we analyzed their voices with Praat software. The students who respected the punctuation during the reading had better understanding of the text even though they had some inappropriate pauses. On the contrary, students who read quickly and monotone voice without pause, couldn’t understand the texts.
Keywords: Reading, Prosody, Pause, Punctuation, Comprehension -
مقاله حاضر کوششی برای به دست دادن توصیفی استوار از گونه ای از وزن های فارسی به نام «وزن دوری» است. وزن پژوهان وزن دوری را بر پایه کاربرد آن، و نه ساختار عروضی تعریف کرده اند. از همین روی، از دست یافتن به توصیفی فراگیر از آن بازمانده اند. از آنجا که رابطه معنی داری میان وزن های دوری و دایره های عروضی وجود دارد، برای تعریف دقیق هر وزن دوری، نخست باید دایره مخصوص بدان را با رویکردی توصیفی بررسی کرد. وزن دوری چیزی جز یک دایره عروضی نیست که برخی از هجاهای آن حذف، یا به جای آن ها درنگ گذاشته شده است. باید توجه داشت که وزنهای دوری در گروه وزنهای متناوب دسته بندی می شوند؛ اما میان وزنهای دوری و دیگر وزنهای متناوب تفاوتی بنیادین وجود دارد و این تفاوت به شیوه ساخته شدن این وزنها برمی گردد. هر وزن دوری یک وزن متناوب است اما هر وزن متناوب یک وزن دوری به شمار نمی آید.کلید واژگان: وزن های دوری, درنگ, سکوت, عروض فارسی, دایره های عروضیThe present study is to provide a consistent description for a kind of Persian meter known as dowri (cyclic) meter. Those researchers who study meter have mostly defined the cyclic meter on the basis of its application rather than its metrical structure, so they have not been able to describe it comprehensively. Since there is a significant relation between the cyclic meters and prosodic circles, the special circle of each cyclic meter should be initially analyzed through a descriptive approach in order to get an accurate definition of it. A cyclic meter is nothing but a prosodic circle that some of its syllables are omitted, or are replaced with a pause. It should be noted that the cyclic miters are grouped into double meters category , but they differ from double meters . this fundamental difference is related to the way these meters are made . Every cyclic meter is double meter , but not each double meter is a cyclic one.Keywords: cyclic metres, pause, silence, Persian prosody, prosodic circles
-
«روزها» ، سرگذشت زندگی محمدعلی اسلامی ندوشن است که در چهار جلد با نثری شیوا و ادبی نوشته شده است. نثر اسلامی ندوشن در «روزها» ، همچون کلام او در وقت سخن گفتن طنین خاصی دارد؛ در برخی جمله ها، تلفظ برخی واژه ها و ترکیبات بسیار گوش نواز است و تعداد درنگ های بعد از «واحدهای آهنگین» قابل توجه است. ساختار جمله و واژگان در «روزها» نمایانگر آن است که اسلامی ندوشن از شیوه هایی بهره برده است تا آهنگ کلامش برجسته و دلنشین شود. در این مقاله با روش تحلیل و توصیف نشان داده می شود که در «روزها» ، از واژه هایی بهره برده شده است که ظرفیت آفرینش موسیقی کلام را در حدی فراتر از واج آرایی و در مواردی نزدیک به مرزهای نظم عروضی دارد. شگرد دیگری که اسلامی ندوشن برای رونق آهنگ کلام از آن بهره برده است توجه به «درنگ» و تغییر جای «تکیه» است؛ چنانکه خواننده آهنگ تازه ای از عبارات این کتاب می شنود. در این مقاله گزینش واژگان به عنوان عامل موسیقی ساز و «تکیه» و «درنگ» به عنوان دو عامل که در لحن و آهنگ کلام موثر واقع شده اند بررسی شده است.کلید واژگان: کتاب روزها, اسلامی ندوشن, موسیقی کلمه, واج آرایی
Music of word and intonation of speech is perfectly used in an autobiography named "Roozha". One feels there is a special ringing in arrangement of the words used in Roozha and also in the way Eslami Noodooshan talks about himself. Some words and some sentences as they are arranged have melodious pronunciation. Also there are increasing pauses in few sentences and the last syllables of the last words in the sentences are pronounced with rising tone.
The Study of the sentences and some of word structures in Roozha shows that Eslami Noodooshan has made use of special methods and techniques to make his speech prominent and melodious which has caused his biography to find special tone.
In the present study the author has made an effort to show that Eslami Noodooshan has selected the words purposefully to bring a sense of prominence in terms of lexical music. His book has the ability to produce a language music getting close to a prosody meter. Through analysis and description of the words and sentences used in Roozha the author also indicates how the autobiography has become a prominent literary work by pause between sentences and changing place of accent.Keywords: supra segmental, pause, accent, intonation, Rooz, ha, Eslami Noodooshan, music of speech -
مهارت نوشتاری توانایی برقراری ارتباط و انتقال اطلاعات و عقاید، به کمک مجموعه ای از نشانه های نوشتاری است. یکی از مسائل در حوزه ی آموزش زبان، بررسی تفاوت های رشد مهارت نوشتاری افراد مختلف در حوزه ای خاص می باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر تفاوت های مهارت نوشتاری در چارچوب مکث و همچنین الگوهای نحوی مورد بررسی قرار میگیرد. برای جمعآوری داده های مورد نظر ابتدا 30 دانش آموز دبیرستانی از تربت جام به صورت تصادفی انتخاب شدند (15 نفر دختر و 15 نفر پسر). سپس از همه ی شرکت کنندگان خواسته شد که با استفاده از نرم افزار واژه پرداز متن، حدود یک بند درباره ی پدیده ی تقلب در مدارس و راه های پیشگیری از آن بنویسند. برای جلوگیری از تداخل و انحراف در نتایج، شرکت کنندگان از لحاظ سن، جنسیت، تعداد افراد هر گروه، سطح آشنایی با رایانه و نرم افزار واژه پرداز، سطح نمرات و معدل تحصیلی یکسان سازی شدند و به طور تصادفی در سه گروه سنی قرار گرفتند. درنهایت نتایج حاصل از بررسی یافته ها نشان می داد که فارسی زبانان 13 تا 18 ساله در عواملی همچون مدت زمان نگارش متن، تعداد کلمات به کار رفته، الگوهای مکث، میزان دیرش مکث، جایگاه نحوی وقوع آن و نیز ویرایش متن به هنگام نوشتن متن با یکدیگر تفاوت دارند و با افزایش سن این تفاوت ها بیشتر می شود.کلید واژگان: رشد مهارت نوشتاری, مکث, الگوهای نحوی, شناخت, نرم افزار واژه پردازWriting skill refers to communication through a system of written signs. One of the major issues in language teaching relates to exploring the differences in the development of this skill. The present study aimed to examine the development of writing skill in terms of pause and syntax patterns. To collect the required data, 30 high school students were randomly selected (15 females and 15 males). The students were asked to write a paragraph about cheating on exams and the ways to prevent it. To prevent interference and distortion of the results, the participants were homogenized in terms of age, gender, number of group members, level of familiarity with computers and word processing software, and also grade point averages. Then, they were randomly assigned to three groups based on age. The results indicated that 13 to 18-year-old Persian speakers were different with regards to the duration of writing, number of words used in writing, the duration of pauses, pause patterns, syntactic location of pause occurrence, and text editing while writing a text. With increasing age, these differences became more prominent.
Extended AbstractIntroductionWriting skill means communication through a system of written signs. This skill, as well as the differences in its growth rate, is among the major issues in language and language learning studies. In fact, communicating through written language is not only a great hurdle for second/foreign language learners, but also native speakers tend to display difficulty in this area. Fromkin, Rodman and Hymes (2002) have compared speaking with writing as two major production skills and have concluded that while both skills are vital in language learning, speaking has received a great deal of research attention while writing has not received its limelight. While speaking uses various vocal signals to convey a message, writing has to use sets of arbitrary symbols to achieve the same effect and in turn is more difficult to conduct. The present study aimed to examine the development of writing skill in high school Persian native speakers in the context of pauses and pause patterns as a cognitive factor.
Literature Review
Hasanlou and Mohammadi (1388) assert that writing is one of the most complex tasks for language learners to master. In their research, they found that those who were better writers were also better speakers and that age and level of education play a vital role in the mastery of written skill. According to Deane, Odendahl, Quinlan, Fowles, Welsh, and Bivens (2008), the way an individual writes, mirrors their understanding and recognition of vocabulary meaning and syntactic structures; overall competence; power to relay information and relate to environmental phenomena; and generally, overall cognitive development. One important variable to study during writing is pause. How long a person pauses when writing can be affected by various factors such as age, gender, level of education, cognitive growth, etc. Myhill (2009) believes that with the advancement of age, syntactic complexities are more observable in writing. Also, sentence length and frequency of clauses and variation in clauses tend to increase with older writers. Schilperoord (2002) is among the various scholars who have conducted extensive research in the field of pauses during writing and he believes that this important factor has not received its due attention in English. The number of studies conducted on pauses during writing in Persian is almost non-existing and to the best of the writers’ knowledge, this is one of the pioneering studies in this filed. Johanson (2009) found that the development of writing skill is age dependent and that the overall quality of the written texts by 10-18 years olds was completely different.MethodologyTo collect the required data, 30 high school students were randomly selected; among them 15 females and 15 males, respectively. It should be noted that all the participants were fluent in Persian and also had enough mastery in writing. The students were asked to write a paragraph about students' cheating issue and preventive methods in high schools. To prevent interference and distortion of the results, the participants were balanced in terms of age, gender, level of familiarity with computers and word processor software and also school grade point averages. Then they were randomly divided into three groups based on age.ResultsThe results indicated that 13 to 18-year-old Persian speakers are different with regards to the duration of writing, number of words used in writing, the duration of pauses, pause patterns and place of pause occurrence as well as text editing while writing a text. In the 13-14 year old group (first group), the average time span for writing was 1671 seconds, average pause duration 936 seconds and the average number of words used was 15. In the second group (15-16 year olds), the average time span for writing was 1800 seconds, average pause duration 973 seconds and the average number of words used was 227. Finally for the last group (17-18 year olds), the average time span for writing was 2413 seconds, average pause duration 1057 seconds and the average number of words used was 331. The t-test results indicate that there is a significant difference between the first (13-14 year olds) and third (17-18 year olds) groups as regards to the average time span for writing, average pause duration and the average number of words used. No significant difference was seen between the first and second groups. The results also indicate that the first group made 460, second group 697, and the third group 1530 corrections on the texts respectively. The t-test results reveal a significant difference among all three groups. The t-test results reveal no significant difference between pause duration and correction pauses between the second and third group; however, a significant difference was observed between the first and third group.
Conclusion andDiscussionBased on the obtained results, the following conclusions can be made: 1. older participants took longer to write their texts 2. the pause duration increased with age. 3. the number of words per text increased with age. 4. with the advancement of age, the number of overall used characters and edited characters increased. 5. at the word level, with the advancement of age, the number and duration of pauses decreased; however, the results were vice versa which revealed an increase at the sentence and clause levelKeywords: Development of writing skill, pause, syntactic patterns, cognition, word processing software -
نشریه هنر زبان، سال یکم شماره 1 (آبان 1395)، صص 103 -122یرمی هذا البحث إلی البرهنه علی ان الوقف، باعتباره ظاهره إیقاعیه (صوتیه)، لیس تابعا للترکیب ولا اثرا من آثاره کما کانت قد ذهبت إلی ذلک الصواته التولیدیه. وقد اعتمد الباحث، للبرهنه علی استنجاد الترکیب بالوقف وإعاده تنظیم القول لیکون تاما ودالا، علی نصوص من القرآن الکریم، وعلی تراث لغوی ساهم فیه النحاه والمفسرون والاصولیون، من جهه، وعلی تراث لسانی طمسته النظریات التی هیمنت علی الساحه اللسانیه. وقد اکتفینا، هنا، بدراسه ظاهرتین: تتمثل اولاهما فی دور الوقف فی رفع اللبس الترکیبی، بینما تتمثل الثانیه فی تاسیس الوقف للعلاقات الترکیبیه. وقد تبنینا، لبیان ذلک، النظریه الصواتیه الإیقاعیه کما تبلورت داخل الاتجاه التولیدی.
وقد خلصنا إلی ان الوقف مبنین للقول، وموجه وبان له. وبذلک لا یکون الوقف ظاهره سطحیه بل هو ظاهره موسسه للقول مساویه، فی هذا الباب، للترکیب. وهکذا، تبطل فکره تحکمیه الترکیب، وتبرز فکره التعاون بین مکونات النحو (الصواتیه والصرفیه والترکیبیه والدلالیه والتداولیه) من اجل إنتاج اقوال تومن التواصل اللغوی وتصونه.کلید واژگان: الوقف, علم الاصوات, اللبس الترکیبی, التعقید الترکیبی, المقولات الترکیبیه والصرفیه, التنغیم, التقطیع الزمنیLanguage Art, Volume:1 Issue: 1, 2016, PP 103 -122The objective of this paper is to demonstrate that pause as a prosodic (phonological) phenomenon¡ is not dependent on syntax¡ nor is it one of the byproducts thereof¡ as claimed in generative phonology. In order to argue for the recourse of syntax to the pause and reorganization of speech to be complete and significant¡ the author draws on a language heritage provided by grammarians¡ interpretation specialists and purists¡ on the one hand¡ and a linguistic heritage undermined by the predominant theories in the linguistic landscape. The paper focuses on two phenomena: the role of pause in disambiguating syntactic chunks¡ and as a catalyst for establishing syntactic structures. Prosodic phonological theory has been adopted in this regard¡ as it has been developed within the generative paradigm.
The paper concludes that pause is a structuring and guiding component of speech. Hence¡ it is not a superficial phenomenon¡ rather a catalyst for establishing speech¡ on equal footing with syntax in this regard. The dominating status of syntax seems less valid¡ overshadowed by the synergy of the components of grammar (phonology¡ morphology¡ syntax¡ semantics and pragmatics) to produce speech chunks that ensure and preserve communication.Keywords: Pause, Phonology, Syntactic Ambiguity, Syntactic Complexity, Morphological, Syntactic Categories, Intonation, Timing -
در منابع زبان شناسی غربی، juncture اصطلاحی است تخصصی در حوزه واج شناسی که سابقه آن به ساخت گرایی آمریکا بازمی گردد. مفهوم مورد اشاره این اصطلاح، علاوه بر واج شناسی، در حوزه ادراک گفتار، در روان شناسی زبان وتبدیل متن به گفتار، در بازشناسی گفتار و در زبان شناسی رایانشی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در آثار آواشناسی و واج شناسی زبان فارسی، در برابر juncture، معادل «درنگ» به کار رفته است که از آن، مفهوم «مکث» استنباط می شود. مقاله پیش رو با مروری بر مهم ترین منابع زبان شناسی غربی، مشخص می کند که این اصطلاح دقیقا به چه معناست و به کدام ویژگی های زبان اشاره می کند. این بررسی نشان می دهد که به کارگیری معادل «درنگ» برای این اصطلاح مناسب نیست، زیرا درنگ مفهوم مکث را به ذهن متبادر می کند و منظور از juncture در منابع غربی مکث نیست. در این مقاله، ضمن برشمردن برخی از ویژگی های آواییزبان فارسی که به بحث juncture ارتباط دارند، معادل «مرز» برای آن پیشنهاد می شود.کلید واژگان: مرز, مکث, واج شناسی, صرف, واج شناسی, نحوIn western linguistics, juncture is a technical term in phonetics which has its roots in American structuralism. Besides phonetics, the term is especially important in the areas of speech perception in psycholinguistics, text to speech conversion, and speech recognition in computational linguistics. In Persian phonetics and phonology, the equivalent chosen for the term juncture has led to the misconception that it is equal to pause. This article is a review of some influential works in western linguistics, with the purpose of determining the exact meaning of the term juncture and the phonetic features that are discussed under the title of juncture. It is argued that the chosen equivalent in Persian is not appropriate, as it implies the meaning of pause and this is not the intended meaning of juncture in western linguistics. Showing a number of phonetic features that mark the boundaries of grammatical units in Persian, the equivalent of boundary is suggested as a replacement.Keywords: Boundary (Juncture), Pause, Phono, morphology, Phono, syntax
-
مان همه چیز فرو می پاشد اثر چینوا آچیبه، نویسنده و منتقد نیجریایی، از تاثیرگذارترین آثار ادبیات پسااستعماری است. این رمان در تقابل با گفتمان استعمار و با دو هدف عمده ارائه تصویری واقع گرایانه و اصیل از آفریقای تحت سلطه و نمایش ابعاد مخرب ورود استعمارگران به رشته تحریر درآمده است. جستار پیش رو، با استمداد از روایت شناسی ژرارد ژنت که مشتمل بر سه سطح داستان، متن و روایت است، بدین پرسش اساسی پاسخ می دهد که چگونه آچیبه عنصر زمان را در راستای برجسته سازی دو هدف یاد شده به خدمت می گیرد. از آن جا که ژنت توجه خود را صرفا به لایه متن معطوف کرده است، این پژوهش از روایت شناسی سیمور چتمن جهت استخراج لایه داستان در رمان سود می برد. دستیابی به لایه داستان جهت مقایسه دو سطح داستان و متن ضروری است. در این راستا، ابتدا عنصر زمان از نظرگاه ژنت با سه محور نظم، تداوم و بسامد و نیز واحد های سازنده داستان از نظرگاه چتمن ارائه می شود تا با مفاهیم مورد نظر آشنایی حاصل شود. در ادامه با استناد به بخش هایی از رمان، کارکرد زمان در راستای دو هدف نویسنده شرح داده می شود. این پژوهش، نشان داد دو هدف متمایز آچیبه در هر یک از دو بخش رمان، نه تنها تداوم و نظم ارائه مواد داستان را تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه شکل گیری داستان را در معنای سلسله رویداد های دارای رابطه منطقی، نیز به تاخیر می اندازد. رمان به لحاظ بسامد، تفاوتی را در دو سطح داستان و متن نشان نمی دهد.
کلید واژگان: چینوا آچیبه, همه چیز فرو می پاشد, ژرارد ژنت, درنگ, حذف, صحنه, زمان پریشی, رخداد هسته ای, رخداد پیروChinua Achebes Things Fall Apart, is considered to be the most impressive account of an African culture being affected by European culture. The novel was written to provide an authentic account of African culture and to portray the detrimental effect of the Europeans arrival on the invaded lands. Drawing on Gerard Genettes theory of narrative, we attempted to discover the story/text discrepancies of the novel. Given that Genette mostly concentrated on the level of text, this study would additionally benefit from Seymour Chatmans theory on narrative. In unearthing the difference of the plotted course of events from their actual route, we gave special attention to the narrative time and its manifestation in the level of text. We particularly answered to this question that how Achebe brings narrative time at his disposal to fulfill his divergent intention in the two parts of the novel. In so doing, Genettes definition of narrative time, embracing three elements of order, duration, and frequency, as well as Chatmans definition of the building blocks of story is provided. The researchers, then, magnified the function of narrative time throughout the novel. The result of this study not only demonstrated the want of story in the first part of the novel, but also revealed how Achebes different intentions necessitated dissimilar duration and order of presentation of incidents in the two halves of the novel. It should be mentioned that no discrepancy was observed between the level of story and text in terms of frequency.
Keywords: Chinua Achebe, Things Fall Apart, Gerard Genette, Pause, Ellipsis, Scene, Anachrony, Kernel event, Satellite event -
این پژوهش، که حاصل خوانش تک تک ابیات غزل های سنایی و خاقانی است، پس از ذکر مقدمه ای درباره موسیقی بیرونی شعر و شناخت تسکین، به بیان سابقه آن در میان عروضیان و ارتباط تسکین با موسیقی بیرونی شعر می پردازد. سپس، با ارائه نمودارهایی، راه های استفاده از این اختیار را، در غزل های این دو شاعر، بررسی، مقایسه و تحلیل می کند. پس از آن در نمودار دیگری، میزان بهره از تسکین را به تفکیک اوزان مختلف نشان می دهد. در پایان به این نتیجه می رسد که میزان کاربرد تسکین، در غزل های خاقانی نسبت به سنایی کمتر است.
کلید واژگان: موسیقی بیرونی, تسکین, غزل, سنایی, خاقانیThis research is the result of a thourough reading of distichs of Khaghani and Sanaee's sonnets. After an introduction about definition of pause and its history among prosodies, the relation of pause and poetryis touched on. By presenting some graphs, the use of this poetic option is compared and contrasted in the sonnets of these two outstanding poets. Upon analysing the data, at the end we came to the conclusion that, with the evolution of prosody of Persian poetry, rate of application of pause in khaghani's sonnets is less than sanaee's and because of this khaghani's sonnets has more phonetic and musical values.Keywords: External music, pause, sonnet, sanaee, khaghani -
نقش نشانه های نوایی در ابهام زدایی از عبارات مبهم فارسی در دو آزمایش تولیدی و شنیداری جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. دو نوع عبارت مبهم برای این منظور انتخاب شدند. نوع اول، زنجیره های آوایی سه هجایی بودند که بسته به محل حضور مرز واژگانی، به دو صورت یک واژه ای و دو واژه ای خوانده می شدند. نوع دوم گروه های اسمی دارای ابهام ساختاری شامل توالی یک اسم و دو صفت بودند که بسته به محل حضور مرز گروه نحوی میانی، به دو صورت خوانده می شدند. در آزمایش تولیدی تغییرات فرکانس پایه، دیرش و وقفه زمانی محدوده های زمانی مبهم در سطح عبارات هدف اندازه گیری شد. نتایج نشان داد الگوی تولیدی خوانش ها در سطح هر دو نوع عبارت از نظر هر سه نشانه نوایی فرکانس پایه، دیرش و وقفه به طور معنی داری با یکدیگر متفاوت است. در آزمایش شنیداری نقش نشانه های نوایی در تشخیص خوانش ها از یکدیگر به طور جداگانه از طریق بازسازی گفتار بررسی شد. نتایج نشان داد نقش تغییرات فرکانس پایه در ابهام زدایی، در سطح درک گفتار به طور معنی داری از نشانه های دیرشی بیشتر است.
کلید واژگان: نشانه های نوایی, بازسازی گفتار, ابهام زدایی, فرکانس پایه, دیرش, وقفه زمانیThe effects of prosodic cues on disambiguating Persian ambiguous expressions were examined in a production and perception experiment. Two types of ambiguous strings were studied. Expressions Type 1 were phonologically ambiguous three-syllable strings which would yield a one-word reading if the lexical boundary would fall at the end of the whole string، and a two-word reading if the boundary would fall after the first syllable. Expressions Type 2 were syntactically ambiguous noun phrases allowing two different interpretations based on the position of the intermediate syntactic boundary. Three quantifiable phonetic properties of prosody، namely F0، syllable and word duration and pause duration were measured and compared across the two readings of the target expressions. Results of the production experiment showed that speakers significantly altered their production of the utterances by varying all three prosodic cues in ways consistent with the intended instruction. Results of the perception experiment، however، showed that F0 excursions provided a more reliable perceptual cue to disambiguation in Persian than durational cues.Keywords: prosodic cues, speech synthesis, disambiguation, fundamental frequency, duration, pause -
زبان گفتار، هم پدیده های زنجیری دارد و هم پدیده های زبرزنجیری. این پدیده ها هریک به نوبه خود بخشی از زبان را می سازد. بدون پدیده های زبرزنجیری (تکیه، آهنگ، زیروبمی، درنگ[1]، مکث[2] و...)، گفتار، مصنوعی و ماشینی به نظر می رسد. درمیان این پدیده ها به پدیده مکث توجه اندکی شده است. این پژوهش با استفاده از روش آواشناسی صوت شناختی و با توجه به متغیر های جامعه شناسی زبان، درپی یافتن ویژگی آوایی مکث، بسامد و محل وقوع آن، با توجه به دو متغیر سبک و جنسیت، است. داده های این پژوهش از دو سبک محاوره ای (مکالمه تلفنی) و رسمی (اخبار و سخنرانی) انتخاب شدند و با استفاده از نرم افزار پرت[3] مورد تحلیل قرار گرفتند. با استفاده از نرم افزار پرت، میزان دیرش (کوتاه، بلند و گسترده)، و نوع مکث ها (ساکت، پرشده و تنفسی) تعیین شد. با توجه به متغیر سبک می توان گفت که مکث در گونه سخنرانی سبک رسمی بیشتر از مکالمه تلفنی 2 (گویشور زن با زن یا گویشور مرد با مرد)، و 1 (گویشور زن با مرد) سبک محاوره ای، و در گونه اخبار سبک رسمی کمتر از مکالمه 2 و 1 سبک محاوره ای است. با درنظرگرفتن متغیر جنسیت، مشهود است که زنان به طورکلی در هر سه گونه گفتاری، مکث های کمتری نسبت به مردان انجام می دهند. البته لازم به ذکر است که مکث زنان در گونه مکالمه 1 سبک محاوره ای از مردان بیشتر است ولی در گونه مکالمه 2 مجددا کاهش پیدا می کند[4].کلید واژگان: زبرزنجیری, جامعه شناسی زبان, مکث, سبک, جنسیتSpeech has both segmental and suprasegmental features. Suprasegmental features are more important in speech since without them speech becomes mechanical and machine-like. Suprasegmental features include stress, intonation, juncture, pause and the like. Among these phenomena, pause is the one that has received less attention because most people equate it with juncture and use the two terms interchangeably. The present research was designed to examine the acoustic correlate, position and frequency of pause in terms of sociolinguistics variables. Data were collected from formal and informal speech styles and analyzed with the help of Praat software.Keywords: Sociolinguistics, Pause, Style, gender
-
یعالج هذا البحث قضیه الوقف والابتداء، والتعریف بمصطلحاتهما وعلاقتهما بعلم النحو، وذلک من خلال تتبع آراء القراء والنحویین، الذین حددوا المواضع التی یوقف علی ها، وعندما حددوها کانوا یقرنون ذلک بتعلیلاتهم، واکثر ما تتصل تلک التعلیلات بقواعد النحو واحکامه، وان صاحب علم التمام یحتاج إلی المعرفه بالنحو وتقدیراته، فقد نقل النحاس عن ابن مجاهد قوله: «لا یقوم بالتمام إلا نحوی، عالم بالقراءه، عالم بالقصص، عالم باللغه التی نزل بها القرآن».
ثم عرضنا اختلاف المتقدمین فی عدد انواع الوقف وفی تسمیاتها، وظهر ذلک الاختلاف والتباین فی المقصود منها عند ترتیبها حسب ما ذکرها اولئک المتقدمون زمنیا، کما ان فکره التقسیمات غیر واضحه، ولم یتفق من کتب فی هذا العلم علی اسس التقسیم وتعیین مواضعها، وقد ذکرنا اربعه منها بما یتوافق مع البحث، وعرفنا کل نوع منها وهی: «الوقف التام، الوقف الکافی، الوقف الحسن، وقف البیان.» وتوصلنا إلی ان (الوقف والابتداء) من الموضوعات التی تعتمد فیما تعتمد علی النحو، وقد تبین لنا ان احکامه وخلافات النحاه هی التی توجه کثیرا من مواضع الوقف علی الکلمه وتبین نوع ذلک.
کلید واژگان: الوقف التام, الوقف الکافی, الوقف الحسن, وقف البیانThis article investigates pause, start, their ramifications and their place in syntax. This is done by probing the views expressed by the reciters and syntacticians whi have specified and justified proper locations for pause. Their reasons and justifications mainly have to do with rules of syntax and morphology, suggesting that respecting the location of pause and start requires a good knowledge of syntax and correct recitation. For example, Al Nahhas has quoted Ibn-e-Jahid as saying “only a syntactician who knows correct recitation and is aware of the language and content of the Quran can pause and start at the right place. The article then consider the difference among the early scholars about the kinds and names of pauses. These differences reveal themselves only in the chronological order mentioned for the pauses. The idea behind the divisions is not clear and the books in this area do not agree with each other about the basis for specifying types of pauses. For locations suitable to the present discussion are defined and elaborated on: full pause, sufficient pause, appropriate pause, and rhetorical pause. The article conclude that pause and start depends on syntax and morphology and various, sometimes opposing, rules and standards govern pause and start and their types.Keywords: pause, start, full pause, sufficient pause, appropriate pause, rhetorical pause
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.