به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "جهان سوم" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «جهان سوم» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمد رادمرد*، محمود الهیاری بیک، امین خوش بیان سروستانی، علی آذری مقدم
    اهمیت یافتن توسعه در ایران پس از پدیدار شدن نظم نوین صنعتی در غرب، دست آویزی شد تا مناقشه بر سر چگونگی مواجهه ایران با پدیده توسعه اقتصادی بالا گیرد. در تاریخ معاصر ایران نخبگان غرب گرا علت عقب ماندگی ایران را پیروی نکردن از شیوه هایی دانسته اند که غرب از رهگذر آن به توسعه رسید. از این رو بخصوص در دوره پهلوی برنامه ریزی توسعه با رویکردی غرب محور در پی رفع این عقب ماندگی ها اجرا شد. بی شک تحقق انقلاب اسلامی را می توان به عنوان مواجهه ای با این سبک از مدرنیزاسیون دانست. امری که انتقادات جدی برخی متفکران را در پی داشت. سیدمرتضی آوینی که این مقاله به بررسی اندیشه وی پیرامون اقتصاد توسعه می پردازد، از جمله همین اندیشمندان است. پژوهش حاضر در پی بررسی این پرسش است که اندیشه آوینی در باب توسعه گرایی بر چه مولفه هایی استوار است؟ یافته های پژوهش موید آن است که آوینی ضمن همراهی با برخی اندیشه های سلبی پساتوسعه گرایان به نقد توسعه غربی پرداخته است. هرچند وی پا را از رویکرد پساتوسعه فراتر می گذارد و تحت تاثیر اندیشه های انقلاب اسلامی و مبتنی بر مولفه ها و ارزش های اسلامی و بومی همچون هویت مذهبی و عدالت اسلامی، به ارائه نسخه بدیلی از توسعه (پیشرفت همراه با معنویت) می پردازد؛ تا بدین صورت از نظر ایجابی به مهمترین دغدغه خود در زمینه مقوله پیشرفت پاسخ دهد. روش این مقاله گراندد تئوری و شیوه گردآوری داده ها بر اساس روش کتابخانه ای خواهد بود.
    کلید واژگان: پساتوسعه, سیدمرتضی آوینی, بدیل های توسعه, جهان سوم, هویت, عدالت اجتماعی, پیشرفت همراه با معنویت
    Mohammad Radmard *, Mahmood Allahyari Beyk, Amir Khoshbayan Sarvestani, Ali Azari Moqaddam
    It became significant in finding development in Iran after the emergence of the new industrial order in the West that leads to a debate on how Iran should confront the phenomenon of high economic development. In contemporary Iranian history, Western-oriented elites have attributed Iran's backwardness to not following the methods that the West used to achieve development. Therefore, especially during the Pahlavi era, development planning with a Western-centric approach was implemented to address this backwardness. Undoubtedly, the realization of the Islamic Revolution can be considered as a confrontation with this style of modernization, which has led to serious criticisms from some thinkers. The present study examines the Sayyid Mortaza Avini’s thoughts on development economics, who is one of these intellectuals. This paper aims to investigate the question of ‘What components Avini's thought on development is based on?’ The findings indicated that Avini has criticized Western development while also aligning with some post-development thinkers. Although he goes beyond the post-development approach and, influenced by the ideas of the Islamic Revolution and based on Islamic and indigenous elements such as religious identity and Islamic justice, he presents an alternative version of development (progress accompanied by spirituality). This way, he addresses his most important concern regarding the issue of progress positively. The method of this article will be grounded theory and data collection based on library research.
    Keywords: Post-development, Sayyid Mortaza Avini, development alternatives, Third World, Islamic Revolution, Identity, Social Justice
  • محمدحسین رمضانی قوام آباد *، امید فاتح

    حقوق بین الملل، دانشی است که از سوی رویکردهای گوناگون نقد شده، و نقش آن در تثبیت نابرابری و سلسله مراتب حاکم بر جهان مورد تاکید و بررسی قرار گرفته است. «رویکرد جهان سوم به حقوق بین الملل» در موضع انتقادی خود به این نظام، بر مصایب تاریخی محرومان و فرودستان جهان متمرکز است، و انگشت اتهام را به خود حقوق بین الملل بعنوان یکی از عوامل مهم در تثبیت این فرودستی، نشانه گرفته و آن را نقطه عزیمت خود قرار داده است. این رویکرد انتقادی، نظام بین الملل حقوق بشر را نیز، برغم ظاهر فریبنده آن، از نقدهای خود مصون نگذاشته است و بر کارکرد آن در مشروع سازی فرایندی که منجر به تداوم و نیز استحکام این نابرابری می شود، تاکید می کند.  در این مقاله، با روش توصیفی، تحلیلی، پس از  واکاوی نقدهای اصلی این رویکرد به حقوق بین الملل، به بررسی ماهیت و اهداف آن، و نیز نقد این رویکرد به حقوق بشر پرداخته خواهد شد.

    کلید واژگان: توویل, رویکرد جهان سوم به حقوق بین الملل, جهان سوم, استعمار, استعمارنو
    MohammadHossein Ramezani*, Omid Fateh

    International law is a field of knowledge that has been criticized by various approaches, and its role in establishing the inequality and hierarchy that govern the world has been studied and stressed. "Third World Approach to International Law" in its critical stance on this system focuses on the historical suffering of the deprived and the underprivileged people of the world, and points the finger of blame at international law itself as one of the important factors in establishing this inferiority. This critical approach has not ignored the international human rights system in its criticisms, despite its deceptive and justified appearance, and emphasizes its function in legitimizing the process that leads to the continuation and consolidation of this inequality. In this article, by descriptive-analytical method, after analyzing the main criticisms of this approach to international law, as well as the critique of this approach to human rights, its nature and purposes will be examined.

    Keywords: International Law, Third World, Human Rights.
  • مهدی هدایتی شهیدانی*، ساریسا اردلان، دانیال رضاپور
    عوامل بسیاری در ایجاد و تداوم بحران امنیتی در لیبی دخیل هستند که در دو دسته عوامل داخلی و خارجی قابل تبیین و تحلیل می باشند، اما براساس نظریه «امنیت در جهان سوم» منشا تهدید در این دسته از کشورها بیشتر داخلی است تا عوامل خارجی. حتی تحولات پساانقلابی در لیبی بعد از 2011 بیش از هر عاملی منبعث از مشکلات داخلی و شکاف های ناشی از آن می باشد که این مسئله موجب تدوام بحران و فقدان مشروعیت در این کشور شده است. باتوجه به مباحث فوق، این نوشتار به دنبال پاسخگویی به این سوال است که چه عواملی باعث شکل گیری بحران امنیتی در لیبی شده و چرا این بحران بعد از گذشت هفت سال همچنان تداوم دارد و پیامدهای تداوم این بحران برای لیبی، منطقه و جهان چه خواهد بود؟ پاسخ موقت به عنوان فرضیه پژوهش این گونه مطرح می شود که از نظر اقتصادی، نفت و جنگ بر سر تسلط بر منابع نفتی و ازمنظر اجتماعی  مذهبی تسلط قبیله گرایی بر ساختار اجتماعی  سیاسی لیبی، تقابل اسلام گرایان و لیبرال ها و فقدان شکل گیری حاکمیت ملی براساس آمار بانک جهانی، مهم ترین عامل تداوم بحران امنیتی در لیبی است. به نحوی که حکومت جدید پس از قذافی با چالش هایی مانند تعارضات شدید قبیله ای، بحران اقتدار و ناامنی ناشی از کنشگران قبیله ای و اسلام گرایان افراطی روبه روست و موجب رشد ناهنجاری ها و نابسامانی های سیاسی و اجتماعی بیشتر شده است. در کنار اینها مداخلات خارجی نیز بر تدوام بحران افزوده است.
    کلید واژگان: امنیت, بحران امنیتی, جهان سوم, تحولات جهان عرب, لیبی
    Mehdi Hedayati Shahidani *, Sarisa Ardalan, Danyal Rezapoor
    There are many factors that contribute to the emergence and continuation of the crisis in Libya, which can be explained and analyzed within two categories: namely internal and external factors. Nevertheless, the origin of threat in the Third world countries can be said to be more internal than external. Even the pro-revolution developments in Libya after 2011 originate more from internal problems and the gaps thus created than any other problem, something that has caused crisis and the lack of legitimacy in this country to continue. Considering what was said earlier, this writing seeks to answer these questions: What factors have caused the security crisis to transpire? Why has this crisis continued after seven years? And what will be the consequences of this continuing crisis for Libya, the region and the world. The temporary answer as a research hypothesis is raised as follows: the most important factor that causes the security crisis to continue in Libya is oil and fighting to guarantee domination over oil resources from economic point of view, domination of tribalism over Libya’s political-social structure from social-religious point of view, the conflict between Islamists and liberals, and the formation of national sovereignty according to the statistics of World Bank. As such, it follows that the government established after Gaddafi is as much facing challenges like harsh tribal conflicts, the crisis of authority and insecurity that stems from radical Islamist and tribal actors, all of which have increased social and political disorders. On top of these, foreign interventions have managed to sustain the crisis.
    Keywords: security, security crisis, the Third World, developments in the Arab world, Lybia
  • سید حسن عبدالهی *

    جمعیت امری پسندیده است و تمامی ادیان آسمانی و به‌ویژه اسلام، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته در حد توان توصیه می‌کنند؛ اما طبیعی است که توجه به مقتضیات زمان، مکان، شرایط اقلیمی و میزان جمعیت اقتضا دارد که با برنامه‌ریزی، امکانات و مهیا ساختن زیرساخت‌های لازم، جمعیت را در حدی که پاسخگوست، تکثیر و متعادل نمود. بنابراین، نمی‌توان به‌یک‌باره و به‌طور مطلق حکم به نفی افزایش و یا کاهش جمعیت داد و توجه به مجموع شرایط و زیرساخت‌ها، شرایط اکولوژیکی، اقلیمی و تنوع آب و هوایی، تولیدات و محصولات کشاورزی و صنعتی، نیروی کار و فرهنگ کار و... امری ضروری است. ازاین‌رو، ممکن است در مقطعی افزایش جمعیت امری مطلوب و در مقطعی دیگر کاهش آن امری پسندیده باشد. بااین‌وجود جمعیت با داشتن شرایطی از عوامل اصلی توسعه و پایداری امنیت ملی کشورها به‌ویژه کشورهای جهان سوم محسوب می‌گردد.

    کلید واژگان: جمعیت, جهان سوم, توسعه, امنیت ملی
    Seyyed Hasan Abdollahi *

    The population is an important factor in every society . And all the heavenly religions, and especially Islam, advise their followers to increase their populations with faith as much as possible. But it is reasonable to attend to the requirements of time, place, climatic conditions, and population is required to replicate and balance the population to the extent that it is responsible for planning, equipping and building the necessary infrastructure. Therefore, one cannot absolutely decide upon increasing or decreasing the population. Considering the totality of conditions and infrastructure, ecological conditions, climate diversity, products and of agricultural and industrial products, laboring and working culture, etc., is of a great importance. Hence, it may be desirable at some point to increase the population , and in some other time it is desirable to decrease it. Nonetheless, having certain conditions, the population is considered as one of the main factors behind the development and sustainability of national security, especially in the Third World.

    Keywords: population, third world(developing countries), development, national security
  • دانیال رضاپور، رضا سیم بر
    آسیای مرکزی از لحاظ امنیتی مفهومی در حال تغییر بوده است. بدان معنا که در زمان های مختلف و با تغییر معادلات امنیتی سیاسی، این منطقه دستخوش دگرگونی شده است. از این رو، پس از فروپاشی شوروی، این منطقه عرصه تهدیدها و چالش های امنیتی متعدد بوده است. مناقشه های قومی- سرزمینی، بی ثباتی سیاسی، نداشتن توسعه اقتصادی- اجتماعی، تهدیدهای فراملیتی و جرایم سازمان یافته بخشی از مهم ترین چالش های امنیتی منطقه آسیای مرکزی بوده است؛ به طوری که وجود این چالش ها و مسائل حاد امنیتی، مشکلات امنیتی متعددی برای آسیای مرکزی به ارمغان آورده و مانع از استقرار کامل صلح و ثبات در این منطقه شده است. با توجه به مباحث مذکور، سوالات مقاله را این گونه مطرح می کنیم که: پس از فروپاشی شوروری، دلایل شکل گیری بحران امنیتی در آسیای مرکزی چه بوده است؟ و ایران چگونه می تواند محیط امنیتی خود را از بحران ایجاد شده در این منطقه حفظ کند؟ مهمترین یافته های پژوهش حاکی از این است که در آسیای مرکزی ترکیب پیچیده و چند لایه ای از عوامل اقتصادی، ساختار اجتماعی- مذهبی و عوامل سیاسی و بحران مشروعیت باعث شکل گیری بحران امنیتی شده است. جمهوری اسلامی ایران می تواند برای هم سویی راهبردی با آسیای مرکزی و امن نگاه داشتن محیط امنیتی خود رویکردی اقتصادی-فرهنگی در مناسبات با کشورهای این منطقه اتخاذ کند که ضمن پرهیز از مسائل اختلافی، اشتراکات فرهنگی و نیازمندی های اقتصادی طرفین مورد لحاظ قرار گیرند. روش این نوشتار توصیفی- تحلیلی می باشد و بر مبنای تئوری امنیتی جهان سوم تدوین گردیده است.
    کلید واژگان: آسیای مرکزی, جهان سوم, بحران امنیتی, ایران, منطقه گرایی
    Danial Rezapour, Reza Simbar*
    Central Asia has been changing concept in terms of security. This means that this region has undergone a transformation at different times and with changing political security equivalents.  Hence, after the collapse of the Soviet Union, this region has been the subject of numerous security threats and challenges. Ethnic-territorial conflicts, political instability, lack of socio-economic development, transnational threats and organized crime have been part of the most important security challenges in the Central Asian region. So that the existence of these acute security challenges and problems has brought various security problems to Central Asia and has prevented the full establishment of peace and stability in this region. Accordingly, the article's question is: what have been the reasons for the emergence of the security crisis in Central Asia After the collapse of the Soviet Union? And how can Iran protect its security environment from the crisis created in the region? The main findings of this research indicate that in Central Asia, a complex and multi-layered combination of economic factors, socio-religious structure and political factors and the legitimacy crisis has led to the formation of a security crisis. The Islamic Republic of Iran can adopt an economic-cultural approach in its relations with the countries of the region in order to strategic alignment with Central Asia and secure its security environment and emphasizes on the cultural commonalities and economic aspects and avoid conflicting issues. The method of this article is descriptive-analytical and is based on Third World Security Theory.
    Keywords: Central Asia, Third World, Security Crisis, Regionalism, Iran
  • عبدالله قنبرلو*

    اگرچه در برداشت عمومی معمولا امنیت مفهوم ساده و قابل فهمی تلقی می شود، اما بررسی علمی آن در قالب یک دیسیپلین مشخص با مسایل پیچیده ای همراه است. ذهنی بودن، نسبی بودن، سیالیت، و از نظر مصداقی پهناور بودن از ویژگی هایی است که طبیعتا تجزیه و تحلیل قاعده مند مفهوم امنیت را دشوار می سازد. در مورد مفهوم خاص امنیت ملی، تاکنون مکاتب فکری مختلفی شکل گرفته اند که هریک از زوایای خاصی به بررسی مفهوم امنیت ملی پرداخته است. از رویکرد محدود و تنگ نظرانه ریالیسم گرفته تا رویکرد موسع مکتب کپنهاک، و مکاتب ذهنی گرا و ریزبین پست پوزیتیویسم هر کدام به تبع معرفت شناسی، هستی شناسی، و روش شناسی خاصشان، تعاریفی از مفهوم امنیت ملی ارایه داده و به تبع آن موضوعات، راه های دستیابی، و اهداف مشخصی را برای امنیت ملی در نظر می گیرند. از سوی دیگر، برای تدوین و اجرای یک سیاست امنیتی جامع الاطراف لازم است تاثیرات کوتاه مدت و بلندمدت متغیرها و شرایط متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، و غیره در نظر گرفته شوند. اهمیت این موضوع به خصوص در کشورهای توسعه نیافته که با شرایط ناامن کننده بیشتری مواجهند، بیشتر است.

    کلید واژگان: امنیت, صلح, قدرت ملی, عدالت, جهان سوم, سیاست امنیت ملی
  • امیر محمد حاجی یوسفی *، رضا غائبی
    موضوع حق توسعه یکی از مناقشه برانگیزترین مفاهیم رایج در مباحث حقوق بشری در روابط بین الملل به شمار می رود که دهه هاست مناقشه ای دو قطبی را در دو سطح ایدئولوژیک و سیاسی –دیپلماتیک بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه (جهان سوم) ایجاد کرده است. تا کنون عمده مباحث علمی و سیاسی در این خصوص متمرکز بر دو موضوع اصلی بوده است، اول منازعه بر سر مفهوم سازی و چارچوب بندی توسعه به عنوان یک حق بشری و دوم مشکلاتی که در راه اجرای حق توسعه در دو دهه گذشته به رغم روند رو به رشد پذیرش آن، بوجود آمده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا با به خدمت گرفتن نظریه پسااستعماری در روابط بین الملل، نگاهی نو به این موضوع داشته و به این سوال پاسخ دهد که مفهوم حق توسعه بر چه مبنا و با چه اهدافی از سوی کشورهای جهان سوم معرفی و روند تکاملی خود را طی کرده است؟ فرضیه اصلی ما این است که حق توسعه در سطح بین المللی به عنوان ابزار جنگ لفظی و زبان مقاومت برای مخالفت با نظام هژمونیک اقتصاد بین الملل و یک وسیله مهم برای نیل به توانمند سازی اقتصادی و توزیع عادلانه منابع جهانی و در سطح ملی به عنوان زبان قدرت برای حفظ حاکمیت ملی و مشروعیت بخشیدن به دستورکار سیاسی و اقتصادی، از سوی دولتهای جهان سوم طرح و مورد استفاده قرار گرفته است.
    کلید واژگان: حق توسعه, مطالعات پسا استعماری, مقاومت, قدرت, جهان سوم
  • فریبرز ارغوانی پیرسلامی*، مرتضی اسماعیلی، ابوذر بهزادی آقایی
    تحولات عملی و نظری در عرصه سیاست بین المللی با ایجاد تغییر در دستورکار سیاست خارجی کشورها باعث شد تا مناطق با ویژگی های متنوع خود موردتوجه قدرت های فرامنطقه ای قرار گیرد. این مقاله با تمرکز موضوعی بر منطقه امریکای لاتین و طرح این سوال که نوع رویکرد و اهداف چین و ایران در افزایش تعامل با این منطقه که حوزه نفوذ سنتی و ژئوپلیتیک امریکا نیز محسوب می شود دارای چه تفاوت ها و تشابهاتی است با تکیه بر روشی مقایسه ای بر این نظر است که باوجود اشتراک نظر تهران و بیجینگ در انتقاد از نظم موجود بین المللی چینی ها راه گسترش نفوذ خود را در امریکای لاتین با شناخت نیازهای متقابل اقتصادی خود و منطقه دیده و این در حالی است که نگرش ایران در این منطقه با توجه به جهت گیری های سیاست خارجی غالبا اولویت مسائل سیاسی – امنیتی را در نظر دارد. بررسی ظرفیت ها و جذابیت های امریکای لاتین و نوع نگاه ایالات متحده امریکا به آن در راستای شناخت دلایل رویکرد کشورهای منطقه به قدرت های فرامنطقه ای و بررسی بنیان های راهبردی و روندهای روابط ایران و چین به ویژه در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد در ایران و هو جین تائو در چین بخش های این مقاله در راستای تایید این ادعاست.
    کلید واژگان: امریکای لاتین, ایالات متحده امریکا, ایران, چین, جهان سوم
    Fariborz Arghavani Pirsalami, Morteza Esmaeili, Aboza Behzadi Aghaee
    Practical and theoretical developments in international politics and the following changes in foreign policy of countries have attracted the cross-regional powers. This paper concentrates on Latin America, raising a question about similarities and differences between the Chines and Iranian approaches toward this region which traditionally considered US backyard. By comparing the two approaches, results show that although Tehran and Beijing criticize the ongoing international discipline, China focuses on the economic aspects in her relations toward Latin area, but Iran prioritize political-security attitude in this matter. Assessment of capacities and attractions of Latin America and US tendency to the region and the process of deepening relations of the two countries with this region in terms of Ahmadinejad and Hu are parts of this paper which confirms the main idea.
    Keywords: Latin America, United States of America, Iran, China, the third World
  • حسین حسینی، جعفر یوسفی

    پس از حوادث 11 سپتامبر مفاهیم زیادی دچار تحول گردید. که امنیت یکی از این مفاهیم می‌باشد که دلیل آن تحولی استکه در نوع تهدیدهای به وجود آمده است. اگر چه خطر تهدیدات کلاسیک هم‌چنان وجود دارد ولی از حساسیت آن کاسته شده و در عوض تهدیدهای جدیدتری پا به عرصه گذاشته که به‌دلیل ساده بودن و گستردگی ابزار، آستانه به‌کارگیری آن کاهش یافته است. در کنار تهدیدات نوین مساله انرژی نیز به دلیل تحول در گستره امنیت کماکان در اولویت‌های امنیتی کشورهای پیشرفته قرار دارد، با عنایت به همین مسایل است که چگونگی تامین امنیت برای کشوری مانند آمریکا به موضوعی مهم تبدیل شده و خود را برای سامان دهی کانونهای ناامن و خطرآفرین برای امنیتش هرچند با اقدام‌های پیشدستانه و با توجیه امنیت بین المللی ذی‌صلاح می‌داند. این در حالی است که کانون‌های ناامنی عموما در کشورهای جهان سوم قرار دارد که محصول ملاحظات امنیتی در این کشورها است. بر همین اساس در این مقاله نویسنده ابتدا به الگوی نظریه امنیتی آمریکا پس از حوادث یازدهم سپتامبر پرداخته و سپس به دلیل ارتباط این مساله با کشورهای جهان سوم، ملاحظات امنیتی را که در این مناطق منجر به شکل گیری کانون‌های بحران شده است، را مورد بررسی قرار داده است.

    کلید واژگان: امنیت, تهدیدها, ایلات متحده آمریکا, جهان سوم, حوادث یازدهم سپتامبر
    Hossein Hosseini, Jafar Yousufi

    After September ,, incidents, many concepts transformed in which security is one of them. The reason of such transforma-tion is development in the type of threats) Although the risk of classical threats still is existed, its sensitivity is reduced and instead of it, new threats have been emerged which because of simplicity and spreading of tools, the chance for using it has reduced) In addition to new threats, the energy issue because of development in the scope of security still is in the security priorities of advanced counties) Given this issue, the quality of maintaining security for a country such as the U.S. has been changed into an important issue and qualifies itself for organizing insecure and risk prone centers which are against its security even if with preemptive measures and under Justification of international security) Meanwhile, there are generally insecure centers in third world countries which are fruits of security considerations of these countries) Based on this, the present paper first reviews the U.S. Security view model post September ,, then, because of relationship of this issue with third world countries, examines the security considerations which led to formation of crisis centers in these regions.

    Keywords: Security, Threats, The U.S., Third world, Incidents of September
  • فریبرز ارغوانی پیرسلامی
    هدف این مقاله بررسی دلایل توجه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد به کشورهای جهان سوم به ویژه افریقا و امریکای لاتین است. با آغاز به کار دولت احمدی نژاد جهت گیری سیاست خارجی ایران در یک تحول بزرگ از مسیر تنش زدایی و همکاری با غرب به گسترش روابط با کشورهای جهان سوم روی آورد. در بررسی چرایی این تحول، این مقاله با ریشه یابی آن در سه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی بر این نظر است که نوع برداشت از دکترین تعامل سازنده و واکنش به سیاست خارجی دولت خاتمی، عدم توانایی همگرایی و ائتلاف سازی با محیط پیرامونی و وجود برخی دیدگاه های مشترک میان ایران و کشورهای افریقایی و امریکای لاتین در مورد ماهیت نظم بین المللی زمینه توجه سیاست خارجی ایران به جهان سوم را در این دوره زمانی فراهم آورد. این نوشتار با تکیه بر نگاه نظری مبتنی بر سطح تحلیل در سیاست خارجی، ضمن بررسی دلایل کلان توجه به جهان سوم در سیاست خارجی ایران به واکاوی زمینه ها و دلایل تحقق عینی این رویکرد در دوره احمدی نژاد می پردازد.
    کلید واژگان: ایران, سیاست خارجی, جهان سوم, احمدی نژاد, آفریقا, آمریکای لاتین
    Fariborz Arghavani Pirsalami
    This article aims at examining the reasons for the focus of the Iran''s foreign policy under the presidency of Mahmoud Ahmadinejad on third world countries, especially Africa and Latin America. With the coming to power of the Ahmadinejad government, Iranian foreign policy orientation underwent a great shift from détente and cooperation with the West to expanding relations with third world countries. In examining the reason for this change, this article argues that a certain kind of perception of constructive doctrine and a reaction to Khatami''s foreign policy, failure in converging and a coalition – building with the peripheral environment, and some common views between Iran and Africa and Latin American countries regarding the nature of international order provided grounds for Iranian foreign policy to focus on the third world in this period. For this study the article explores national, regional and international issues. Relying upon a theoretical view based on the level of analysis in foreign policy, the author while studying the main reasons for paying attention to the third world in Iranian foreign policy, explores the grounds and reasons for the realization of this approach in Ahmadinejad ''s era.
    Keywords: Iran, Foreign Policy, Third World, Ahmadinejad, Africa, Latin America
  • محمدتقی قزلسفلی
    اندیشه ی معاصر مملو از بحث های متنوع و گوناگون درباره ی «عصر جهانی» و «جهانی شدن ها» است. جهانی شدن به مثابه ی پدیده ای که سبب فشرده شدن روابط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شده است؛ روز به روز تعمیق و گسترش بیشتر می یابد. با این همه، هم زمان با چنین روند عام گرایی، وجهی از «خاص گرایی»ها در شکل نظریه های «بومی گرایانه» (نظریه های اصالت) مورد استقبال قرار گرفته است. نگارنده در نوشتار حاضر این فرضیه را به آزمون می گذارد که بومی گرایی از ابعاد مختلف معرفتی، سیاسی و تاریخی به تضادهای جدی در برابر جهانی شدن همچون ادامه مدرنیته برمی خورد. به این منظور پس از تشریح و تعریف اجمالی جهانی شدن و پیامدهای آن و طرح بحث درباره معنای «بومی گرایی» به چند پارادوکس موجود در نظریه ی مزبور به عنوان نشانه های تائید فرضیه اشاره می شود. رویکرد مقاله ی حاضر توصیفی تحلیلی است.
    کلید واژگان: جهانی شدن, تجدد, بومی گرایی, معرفت شناسی, جهان سوم, اصالت
    Mohammad Taghi Ghezelsofla
    A considerable part of the current thought has allocated to various debates on the “globalization age” and “Different Globalizations”. Globalization as a phenomenon which has tightened social, cultural and political relations is deepening and expanding in a daily manner. Despite of this generalism, a kind of exceptionalism in form localist theories has been remarked in the globalization context. The authors’ hypothesis is that, localism in its different epistemological, political and historical aspects has serious conflictions with globalization (e.g. continuation of modernity). The paper will survey the notion of globalization, its consequences and concept of localism; then to examine the author’s hypothesis, paradoxes of localism theory will be explained. The approach of the paper is descriptive-analytical.
    Keywords: Globalization, Modernity, Localism, Epistemology, The Third World, Originality
  • عباس حاتمی
    از دهه 1970 به این سو ما شاهد رشد ادبیاتی هستیم که بازگرداندن دوباره دولت به مطالعات علوم سیاسی را دنبال می کند. در این ادبیات به طور خاص، نظریه های دولت سازی اهمیت بالایی یافته اند. همین اهمیت باعث شده است تا ما با تعدد و تکثر نظریه های دولت سازی مواجه شویم که ادبیات مربوطه را دچار نوعی آشفتگی متنی ساخته است. بدین سان در مطالعات جدید دولت سازی این ضرورت وجود دارد تا از طریق یکی از شیوه های چارچوب بندی یعنی رهیافتهای نظری، آشفتگی متنی مزبور را سامانی تئوریک داده و سازه های نظری منسجمی را در حوزه نظریه های دولت سازی بنا نهیم. در شیوه ای که نظریات بر اساس استدلا لهای تقریبا مشابه، برنامه های پژوهشی و نیای نظری مشترک دسته بندی می شوند، مقاله نظریه های دولت سازی را از حالت پراکنده به شکل چهار رهیافت نظری که به ترتیب بر متغیر جنگ، متغیر بحران ها و پویایی های اقتصادی و اجتماعی فئودالیسم، متغیر های فرهنگی و نهایتا موضوعات مربوط به جهان سوم تاکید می کنند، متحول می سازد. در مرحله بعد و پس از ایجاد این رهیافتهای نظری، با نقدی آسیب شناختی از نظریه های دولت سازی موجود، بایسته های تئوریکی را به بحث می گذاریم که این سازه های نظری بدان نیازمند هستند. در این آسیب شناسی مشخص می سازیم که نظریه های دولت سازی در غرب باید رویکرد تک علیتی در نظریه های دولت سازی را به نفع رویکرد چند علیتی وانهند. همین طور با نگاهی آینده پژوهی و برای تکمیل نظریه های دولت سازی در کشورهای جهان سوم، نوعی دستورکار پژوهشی تدارک می بینیم.
    کلید واژگان: دولت سازی, رهیافتهای نظری, جنگ, بحران های فئودالیسم, اصلاحات دینی, جهان سوم
    Abbas Hatami
    Since the 1970s, we have been witnessing an increasing call for "bringing the state back in" to political science studies. In particular, the theories of state-building earned a great importance. This led to the multiplicity and diversity of state-building theories and as a result a kind of textual disorder in this literature. Thus, we argue that it is a must to give some theoretical order to these theories and build some coherent theoretical structures in the field of state-building theories through one of the methods in theory-framing that is theoretical approaches. In doing so, this article offers four main theoretical approaches to state-building theories including war approach, approach of economic and social crisis and dynamics of feudalism, cultural approaches and finally Third World approach. This article then follows a critical and pathological perspective and discusses the theoretical imperatives to be observed by the above-mentioned theoretical approaches.
    Keywords: State, Building, Theoretical Approaches, War, Feudalist Crisis, Religious Reforms, Third World
  • سیداحمد موثقی
    جنگ و منازعات در داخل و بین کشورهای جهان سوم و نیز بین آنها و کشورهای غربی، با وجود پایان جنگ سرد، همچنان فضای حاکم بر این کشورها و روابط بین آنها را تحت تاثیر قرار داده و توام با ترس و تهدید، خشونت و ناامنی و بی ثباتی کرده است. این جنگ ها و منازعات از مهم ترین علل رنج و محنت انسان ها، همراه با هزینه های عظیم انسانی، اجتماعی و اقتصادی و توسعه ای، با آثار و عوارضی بسیار گسترده و پایدار بوده، و تا عمیق ترین لایه های وجودی انسان ها، خانواده ها و جوامع توسعه نیافته نفوذ کرده است.
    کلید واژگان: جنگ, خشونت, امنیت, بی ثباتی, توسعه نیافتگی, جهان سوم, توسعه
    S. Ahmad Movassaghi
    War and conflicts within and among third world countries and between them and western countries, despite the end of the cold war, continues to produce fear and threat, violence, insecurity and instability. They are some of the most important causes of pain and misery of peoples, together with immense human, social, economic and developmental costs, with vast and durable consequences, in deepest levels of societies, families, and individuals. The main problem in this article is the relationship between war and underdevelopment. It seems that the climate of war and conflict and tension, wastes all resources of third world countries and impedes them from becoming developed, and makes their underdevelopment, with signs of poverty, unemployment, inflation, marginalization, authoritarianism, and dependency, worse.
  • احمد ساعی
    مطالعات پسا استعماری در واقع یکی از حوزه های مطالعات جدید در مورد کشورهای موسوم به جهان سوم است. مطالعات پسا استعماری نگرشی است انتقادی به مجموعه ای از رهیافت های نظری که با تاکید بر پیامدهای استعمارگرایی به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. این مقاله در پی شناخت موقعیت کنونی کشورهای جهان سوم، از طریق بازاندیشی و تحلیل انتقادی تاریخ گذشته و نیز پژوهشی درباره حکومت های استعمای، مساله هویت و مطالعات فرهنگی و... است.
    کوشش این مقاله در نقد پسا استعماری در واقع به چالش کشیدن نژاد پرستی، قوم محوری و غیریت سازی سرکوبگرانه غربی است که با تولیدات فرهنگی، ادبیات و...به پیش می رود.
    کلید واژگان: استعمارگرایی, امرپیالیسم, پسا استعمارگرایی, جهان سوم, استثمار, غیریت سازی, سرکوبگری
  • داود مهدوی زادگان
    سکولاریسم هم مانند هر پدیده بشری با چالش های جدی بلکه حیاتی مواجه است و تنها در جهان اسلام است که این چالش قابل رویت است. ناتوانی اندیشه سکولار از ارائه تعریف جدید و هویت مدرن برای مسلمانان، ناتوانی در شناخت صحیح و گذار جوامع اسلامی به دنیای مدرن و از همه مهمتر بحران زایی صهیونیسم یهودی برای غرب؛ از جمله موارد بی شمار چالش سکولاریسم در جهان اسلام است. ...
    کلید واژگان: سکولاریسم, بحران هویت, گذار, ایدئولوژی, ناسیونالیسم, شرق شناسی, توسعه, روشن فکری, غرب زدگی, جهان سوم, صهیونیسم
    Davood Mahdizadehgan
    Secularism, too, like other human phenomena, is encountering serious and critical challenges. And it is only in the Islamic world where this challenge is visible. The inability of secularism to present a new definition of modern identity for the Muslims, to properly understand the transition of Islamic societies to the modern world, and more importantly the Zionist Judaism’s creating crisis for the West are among the numerous challenges of secularism in the Islamic world. The Western secularism, too, like the Mongol’s attack to the Islamic world, will gradually decline. It should be noted that this critical approach to secularism does not have a postmodern nature. Although postmodern approaches are critical, all critical approaches are not necessarily postmodern.
  • رابرت ولترینگ
    مترجم: سعید گلکار
    موضوع اصلی مقاله حاضر، بررسی عناصر و شرایط اولیه ای است که یک فرد را به پشتیبانی و حتی عضویت در گروه های اسلام گرا ترغیب می نماید. در واقع، پرسش اصلی مقاله آن است که چرا فعالیتهای اسلام گرایان در کشورهای مختلف مورد حمایت قرار می گیرد؟ نویسنده در این زمینه ابتدا به تعریف مفهوم اسلام گرایی می پردازد و سپس به ارزیابی ریشه های محبوبیت این ایدئولوژی توجه می کند. از دید وی، شرایطی که موجب هدایت یک فرد به سمت تمایلات اسلام گرایانه می شود. ارتباطی با ذات دین اسلام ندارد، بلکه بیشتر ناشی از عوامل گوناگون تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای اسلامی است...
    کلید واژگان: اسلام گرایی, جهان سوم, استعمار, شرق شناسی, بحرانهای اقتصادی, ستیز نسلی
  • هوشنگ حسن یاری
    ویژگی غیر قابل انعطاف و غیر دموکراتیک بسیاری از نظام های سیاسی در کشورهای جهان سوم، این جوامع را به ورطه بحران دائمی می کشاند. علاوه بر این، این وضعیت، یکپارچگی سرزمینی این کشورها را نیز به مخاطره می اندازد. در این نوشته در نظر است تا علل و عوامل گزینش عامل خشونت و شورش در حل چنین وضعیتی تشریح شود. ضمن بررسی روند تثبیت جدایی نظام از مردم در این کشورها، جریان دگرگونی این روند به سمت جریان استقلال اقلیت ها و حتی تغییر رژیم مورد توجه قرار گرفته شده است. به منظور مطالعه ابعاد مختلف این مسئله، موضوع درخواست های گروه های مخالف برای اصلاح نظام سیاسی و همچنین شروع یک منازعه جدی تبیین و توصیف گردیده است. نویسنده بروز وضعیت بی اعتمادی را در این جوامع که منجر به دوقطبی شدن آنها گشته و امکان هرگونه مصالحه و توافق را بین گروه های مخالف و دولت منتفی می نماید، مورد کنکاش قرار می دهد.
    کلید واژگان: دموکراسی سازی, جهان سوم, علوم سیاسی, دولت ها, بحران
    Dr. Houchang Hassan, Yari
    The rigid and non-democratic nature of many political systems in the Third World countries plunges societies in a quasi-permanent state of crisis. This in turn threatens the territorial integrity of those states. This paper will demonstrate that violence and insurgency are often chosen as means to solve complex situations. Additionally، it shows how the process of popular alienation takes root and gradually transforms into a call for the independence of minorities or regime change. It traces the passage from a mild call for correction of political system by dissident groups to a complete outbreak of conflict. This paper will illustrate how mistrust polarizes societies and removes any possibility for compromise between dissident groups and government.
  • مسعود حقیقی

    اگر این واقعیت تلخ را بپذیریم که نابرابری های اقتصادی بین کشورهای شمال و جنوب روز به روز به نفع کشورهای شمال و به زیان کشورهای جنوب تشدید می شود، به این نتیجه اجتناب ناپذیر خواهیم رسید که این کشورها چاره ای ندارند جز این که با همکاری یکدیگر به مقابله با وضع موجود و تغییر تدریجی آن به سود خود بپردازند. امروزه، تمام کشورهای جهان به این نتیجه اجتناب ناپذیر رسیده اند که برای تسریع در توسعه اقتصادی و اجتماعی خود و تداوم آن چاره ای جر همکاری های اقتصادی منطقه ای ندارند. سازمان اکو از بدو تاسیس تا کنون با موانعی بر سر راه گسترش همکاریهای اقتصادی بین اعضای خود مواجه بوده است. در این مقاله ما به بررسی موانع همگرایی موجود در بین اعضای اکو پرداخته، این موارد را به چهار دسته تقسیم می کنیم:

    کلید واژگان: اکو, توسعه اقتصادی, همکاری منطقه ای, جهان سوم, همگرایی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال