به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حل منازعه" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «حل منازعه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی حل منازعه در مقالات مجلات علمی
  • مسعود جعفری نژاد، امیررضا امامی *، امیر باقرزاده چونقرالو، ریحان ارترک

    علیرغم شناخت روزافزون دیپلماسی ورزشی، درک جامع تری از تاثیر واقعی آن بر حل منازعه احساس می شود. این مطالعه به دنبال پرداختن به شکاف فعلی در ادبیات، با ارائه کاوشی ظریف در مورد نقش دیپلماسی ورزشی در چارچوب ورزش و حل منازعه است. سوال اصلی عبارتنداز: نقش دیپلماسی ورزشی در جهت حل منازعه برای بازیگران دولتی و غیردولتی چیست؟. فرضیه آن است که استقرار استراتژیک دیپلماسی ورزشی به عنوان یک ابزار موثر در ایجاد ارتباطات و تقویت گفتگو، در بستر حل منازعه بین طرف های درگیر عمل می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بازیگران دولتی نیز به جهت تحقق اهداف سیاست خارجی خود، از دیپلماسی ورزشی استفاده نموده تا که منافع مستقیم یا غیر مستقیم خود را تامین نمایند. در واقع برای دولت ها، همیشه بعد از بقا و امنیت ورزش در رتبه دوم قرار می گیرد و بازیگران غیردولتی نیز که غالبا به عنوان میانجی و با هدف ایجاد و ترویج صلح تاسیس شده اند، از دیپلماسی ورزشی در جهت رفع اصطکاک و حل منازعه بین بازیگران دولتی و غیر دولتی، ایجاد ثبات و تقویت صلح و نهایتا تامین امنیت انسانی، استفاده می نمایند. روش پژوهش کیفی، مبتنی بر توصیف- تحلیل، بوده و گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و مجازی صورت گرفته است.

    کلید واژگان: صلح, دیپلماسی ورزشی, حل منازعه, بازیگران دولتی, بازیگران غیردولتی ورزشی
    Masoud Jaafarinejad, Amir Reza Emami *, Amir Bagherzadeh Chungaralu, Reyhan Erturk

    Despite the increasing recognition of sports diplomacy, a more comprehensive understanding of its impact on conflict resolution is felt. This study seeks to address the current gap in the literature by providing a nuanced exploration of the role of sports diplomacy within the context of 'sport and conflict resolution.' The main question is: "What is the role of sports diplomacy in conflict resolution for state and non-state actors?". It is hypothesized that the strategic deployment of sports diplomacy is an effective tool in establishing communication and strengthening dialogue in conflict resolution between the involved parties. The research findings indicate that the state actors have used sports diplomacy to fulfill their foreign policy goals to secure their direct or indirect interests. In fact, for states, sports always come second after survival and security, and non-state actors, who are often established as mediators to create and promote peace, use sports diplomacy to remove friction and resolve conflicts between state and non-state actors, create stability, strengthen peace, and ultimately provide human security. The qualitative research method is based on description analysis, and data collection was done through library and virtual resources.

    Keywords: Peace, Conflict Resolution, Sports Diplomacy, State Actors, Non-State Sports Actors
  • ابوالفضل دلاوری
    اگرچه اعتدال گرایی به عنوان یک رویکرد و خط مشی سیاسی، جایگاه چندانی در ایران معاصر نداشته است، اما در اثر غلبه رویکردهای تندروانه در سیاست داخلی و خارجی طی چند سال اخیر از یکسو و تحرک نیروهای میانه رو به منظور جلوگیری از تشدید مشکلات داخلی و خارجی کشور از سوی دیگر، شعار اعتدال گرایی در انتخابات اخیر با استقبال بخش قابل ملاحظه ای از اقشار و گروه های سیاسی و اجتماعی مواجه شد و پیروزی منادیان این شعار را رقم زد. باوجود این، قوام و دوام اعتدال گرایی در سپهر سیاسی کنونی ایران با موانع و چالش های فراوانی روبه روست. یکی از مهم ترین این موانع و چالش ها، عدم تعادل سیاسی است که امروزه بیش از همه در رابطه نامتقارن دولت و جامعه، برخی ناسازگی های نهادی، غلبه تخاصم (آنتاگونیسم) بر ذهنیت و گفتار سیاسی و تسلط روابط حامی- پیرو (کلاینتالیسم) بر روابط سیاسی خود را نشان می دهد. توفیق در پیشبرد برنامه ها و سیاست های اعتدا ل گرایانه در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روابط خارجی در گرو افزایش شاخص های تعادل در ساختار و روابط سیاسی است. نیروهای منادی اعتدال گرایی می توانند راهبرد متعادل سازی سیاسی را نخست از امور تحت اختیار خود، نظیر مدیریت قوه مجریه، اصلاح شیوه های تصمیم گیری و سیاستگذاری، تلطیف گفتار و تعدیل کردار سیاسی آغاز کنند. پس از آن، دولت اعتدال گرایان می تواند از راه پیشبرد سیاست تنش زدایی و حل منازعه در روابط خارجی، ایجاد رونق و شفافیت در فضای اقتصادی، حمایت از انبساط فضای سیاسی و فرهنگی، فراهم کردن شرایط برای حضور و فعال شدن بخش ها و نیروهای زیر فشار و توانمندسازی گروه های آسیب پذیر، پایگاه های اجتماعی و سیاسی خود را تقویت کند. سرانجام، این دولت می تواند با اتخاذ رویکرد تعاملی در ارتباط با دیگر نیروها و نهادهای سیاسی و تقویت همگرایی و اجماع بر سر برنامه ها و سیاست های کلان، زمینه را برای تقویت تعادل سیاسی در کشور فراهم سازد.
    کلید واژگان: اعتدال گرایی, تعادل سیاسی, سیاست اعتدال, روابط تخاصمی, روابط حامی, پیرو, تعامل سیاسی, حل منازعه
    Abolfazl Delavari
    Moderation did not use to play a significant role in contemporary Iran as a major political approach. In addition to that, during the past few years, the domestic and foreign policies were affected by the extremist approaches inside the country. The moderate movements, however, emerged recently as an answer to the increased internal and external issues and they utilized the slogan of moderation during the last general election. This effort was received gladly among various social and political groups in the country and led to the victory of the proponents of moderation in the latest presidential election. Nevertheless, the consistency and durability of moderation in Iran’s contemporary political environment faces many obstacles and challenges. One of these obstacles is lack of equilibrium in political structure that is mostly manifest in the imbalanced relationship between government and society, institutional incompatibility, antagonistic relations between political groups instead of rationality and conversation, and dominance of Clientelism in the political system. An improvement in the equilibrium standards of the political structure and relations is the key for the moderate policies and programs in economic, social, cultural, and foreign relations to be successful. The advocates of moderation can begin the strategic equilibration of the political process with reforms in the management of the executive branch, optimizing the decision-making and policy-making methods, and modifying the political manners of the statesmen. Then, they can strengthen their social and political base through performing détente and conflict resolution policies in foreign affairs, providing prosperity and transparency in the economic sphere, supporting political and cultural expansion, preparing desirable conditions for the oppressed institutions to compel them to be active, and empowering the vulnerable groups. Finally, the moderate administration can utilize an interactive approach in its relations with other political groups and institutions to strengthen the compromise and consensus over macro policies and programs and provide for an improved political equilibrium in the country.
    Keywords: Moderation, Political Equilibrium, Moderate Politics, Antagonistic Relations, Clientelism, Political Interaction, Conflict Resolution
  • الهه کولایی*، محمد سلطانی نژاد
    ایران و امریکا برای بیش از سه دهه رابطه ای منازعه آمیز را تجربه کرده اند. هرچند در این مدت، فرصت هایی برای حل منازعه میان دو کشور وجود داشته است، اما تمامی ابتکارهای حل منازعه با شکست مواجه شده اند. با وجود این، توافق موقت هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا (در قالب ایران و 1+5) در آذر 1392، بحث هایی را پیرامون امکان حل منازعه دو کشور، بار دیگر مطرح ساخته است. مهم ترین پرسشی که در این زمینه مطرح می شود این است که دلایل حل منازعه هسته ای با وجود شکست تمامی ابتکارهای حل منازعه پیشین چیست؟ در پاسخ به این پرسش و با تکیه بر نظریه «بلوغ»، بحث اصلی مقاله حاضر این است که آغاز مذاکرات مستقیم میان ایران و ایالات متحده و رسیدن به توافق هسته ای، به دلیل بلوغ منازعه ایران و ایالات متحده در نتیجه «بن بست آزار دهنده دوجانبه» ناشی از مسئله هسته ای است. مقاله حاضر در کنار آزمون این فرضیه، با بررسی عواملی که مانع حل منازعه دو کشور در شرایط بلوغ می شوند، چهار سناریو را نیز در مورد آینده منازعه هسته ای و اثر آن بر منازعه کلی ایران و ایالات متحده مطرح می کند.
    کلید واژگان: حل منازعه, روابط ایران و امریکا, بلوغ, بن بست آزار دهنده دوجانبه, فرصت های مشوقه دوجانبه
    Elahe Kolaee*, Mohammad Soltaninejad
    Iran and the United States have experienced more than three decades of conflictual relations. Although there have been chances for resolution of their conflict, all conflict resolution initiatives have failed. Despite this, the interim nuclear agreement between Iran and the United States (in the framework of Iran – P5+1) in November 2013, has revived arguments about the possibility of the resolution of the nuclear conflict, despite failure of all the past reconciliatory initiatives? In response to this question and relying on Ripeness Theory, the main argument of this article is that the start of direct negotiations between Iran and the United States and reaching a nuclear agreement are due to the ripeness of the Iran-U.S. conflict as a result of a mutual hurting nuclear stalemate. Along with examination of this hypothesis, the article studies the factors hindering the resolution conflict between the two countries under the condition of ripeness and presents four scenarios for the future of the nuclear conflict resolution and its impact on the resolution of the two countries overall conflict.
    Keywords: Conflict Resolution, Ripeness, Iran, US Relations, Mutually Hurting Stalemate, Mutually Enticing Opportunities
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال