به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شکاف اجتماعی » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « شکاف اجتماعی » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • حسین دوست محمدی، محمد رادمرد*
    توسعه بخصوص در وجه سیاسی آن گویا آینده ای است که عموم نخبگان ملتهای توسعه نیافته آرزومند حرکت در مسیر آن و دستیابی به اهداف آن هستند. حرکت در این مسیر پر فراز و نشیب مستلزم برخورداری از برخی زمینه هاست. از منظر جامعه شناسی سیاسی شاید مهمترین این شرایط انسجام اجتماعی است. این امر در خصوص جامعه ایران و دغدغه های نخبگان ایرانی نیز صادق است. پیشفرض عمده ما در تحقیق پیش رو این است که جامعه ایران از انسجام ارگانیک برای مفصل بندی مطالبات سیاسی و اجتماعی برخوردار نیست. لذا پرسش محوری بحث حاضر این است که دلایل عدم شکل گیری انسجام اجتماعی در ایران کدامند و این فقدان انسجام چه اثری بر روند توسعه سیاسی خواهند گذاشت؟ فرضیه پژوهش حاضر با تاثیرپذیری از اندیشه فردیناند تونیس بر این اساس بنا نهاده شده است که از آنجاییکه جامعه ایران به معنای علمی آن تکامل نیافته است و صورت بندی اجتماعی/ تاریخی کشورمان بیشتر به اجتماعات ایرانیان می ماند تا جامعه واحد ایرانی، توسعه سیاسی امر ناممکن می نماید. از این رو پژوهشگران در تحقیق پیش رو برآنند تا ضمن کاربست نظریه شکافهای اجتماعی و استفاده از روش توصیفی/ تحلیلی و گرد آوری منابع مورد نیاز با استفاده از رویکرد کتابخانه ای به پرسش این پژوهش پاسخ دهند.
    کلید واژگان: جامعه, اجتماع, توسعه سیاسی, دموکراسی, شکاف اجتماعی}
    Hossein Doostmohammadi, Mohammad Radmard *
    Development, particularly in its political aspect, appears to be a future that most elites of undeveloped nations aspire to move towards and achieve its objectives. Taking step in this path full of difficulties necessitates certain conditions. From the political sociology perspective, perhaps social cohesion is the key condition. This is also applied for Iranian society and Iranian elites’ concerns. In the present study, our main assumption is that Iranian society does not have organic cohesion for articulating the political and social demands. Hence, the fundamental questions of the discussion include what are the causes for the lack of social cohesion in Iran and what is the impact of this lack of cohesion on the political development process? Influenced by Ferdinand Tönnies’ theory, the base of the hypothesis of the present research is that since Iranian society has not evolved in the scientific sense and our country’s social/historical formulation is more similar to Iranian communities than to a united Iranian society, political development appears to be impossible. Thus, in the current study, the researchers are aimed at answering the research question through applying the theory of social divides, using a descriptive/analytical method, and collecting the required sources using a library approach.
    Keywords: Society, Community, Political Development, Democracy, Social Divide}
  • سجاد رفیعیان*، حمید هوشنگی

    جامعه عربستان سعودی از گذشته تاکنون جامعه ای چندپاره و طایفه ای بوده و اختلافات فراوانی میان قبایل و گروه های موجود در عربستان منجر به بروز شکاف هایی در میان طبقات جامعه سعودی شده است. علی رغم آغاز فرآیند دولت- ملت سازی در دوره ملک عبدالعزیز از طریق سرکوب تمایلات قبیله ای، از میزان این شکاف ها کاسته نشده و آثار و تبعات زیادی بر جامعه سعودی داشته است. ازآنجایی که گروه های مختلفی در جامعه عربستان از توزیع برابر قدرت کنار گذاشته شده اند، محرومیت از مشارکت در مسایل سیاسی و مطالبات در جهت برابری در توانمندی های اقتصادی موجب پدید آمدن توقع فزاینده برای حضور در جامعه و قدرت خواهد شد. از سوی دیگر به دلیل وجود جامعه بسته و هرمی در عربستان، شاه خود را ملزم به پاسخگویی به مردم نمی داند و همین مسئله یعنی پاسخگو نبودن پادشاه نسبت به زندگی مردم موجب خواهد شد تا انباشت اعتراضات و فشارهای اجتماعی تبدیل به نتایج خشونت بار در جامعه سعودی گردد.  بنابراین سوال اصلی این پژوهش آن است که مهم ترین تاثیر سیاست های محمد بن سلمان بر شکاف های اجتماعی جامعه عربستان سعودی چیست؟ در پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن دسته بندی برجسته ترین شکاف های جامعه سعودی، با بهره گیری از نظریه محرومیت- تهاجم، رابطه میان شکاف های اساسی و اقدامات خشونت بار سیاسی بررسی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد با اصلاحات بن سلمان در راستای سند چشم انداز 2030، رشد شکاف های اجتماعی- اقتصادی در جامعه سعودی افزایش یافته و تقویت این شکاف ها در بستر توسعه محرومیت در میان طبقات جامعه خطر اقدامات خشونت بار سیاسی را افزایش داده است.

    کلید واژگان: عربستان سعودی, شکاف اجتماعی, محمد بن سلمان, چشم انداز 2030, خشونت سیاسی}
    Sajjad Rafieyan *, Hamid Houshangi

    Saudi Arabia has always been a multi-sectarian and tribal society, and many disputes between the tribes and groups in Saudi Arabia have exacerbated cleavages between the classes of Saudi society. Despite the dawn of nation-state making during the reign of King Abdul Aziz through the suppression of tribal tendencies, the exclusion of participation in political issues and demands for equality in economic capabilities will lead to a growing expectation of having active roles in society and power. On the other hand, due to the existence of a monarch and pyramidal society in Saudi Arabia, the king does not consider his accountability to the people, and this means that the king is not accountable to the lives of the people which will cause the accumulation of protests and social pressures.Therefore, the main question of this research is what are the most important gaps in Saudi society and what are the effects and consequences on this society. In this respect, cleavages in Saudi society has been analyzed, using a descriptive-analytical method, while classifying the most prominent ones, using the theory of deprivation-aggression. All these steps have been fulfilled to investigate the relationship between fundamental gaps and political violence. The results of this paper show that following Bin Salman's reforms in line with the "Vision 2030" document, the growth of socio-economic gaps in Saudi society has been erupted. This provocation of gaps, in the context of deprivation among the social classes, has increased the risk of political violence.

    Keywords: Saudi Arabia, Social Gap, Muhammed Ben Salman, Vision 2030, Political Violence}
  • احسان شاه قاسمی*
    شورش های سال 2020 در شهرهای مختلف آمریکا و تظاهرات مختلف ضد نژادپرستی در این کشور یک بار دیگر توجه همگان را به مسئله نژادپرستی در آمریکا و ریشه های عمیق آن جلب کرد. با وجود تغییرات جدی که در دهه های اخیر در کشور آمریکا به وجود آمده، پژوهش ها نشان می دهند که هنوز هم نژادپرستی یکی از مشکلات عمیق در جامعه آمریکاست. «نژاد» تا سالیان دراز یکی از مسایل مهم در کشور آمریکا خواهد بود و هر تلاشی برای نشان دادن این که در جامعه آمریکا دیگر «نژاد» یک مسئله مهم نیست، خود نشان دهنده اهمیت نژاد در این جامعه است. مطالعه حاضر بر روی داده های یکی از پیمایش های سراسری موسسه پیو در ایالات متحده انجام شده و با جدا کردن پاسخگویان سیاه و سفید، تلاش کرده وضعیت و ادراک آن ها از مشکلات خود و مسایل دیگر در جامعه آمریکا را بررسی و مقایسه کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد شکاف نژادی در جامعه آمریکا منحصر به برخورد پلیس یا مسایل اقتصادی نیست و طیف بسیار گسترده تری از مسایل و مشکلات را در برمی گیرد.
    کلید واژگان: تبعیض نژادی, آمریکا, شکاف اجتماعی, آفریقایی-آمریکایی ها}
    Ehsan Shah Ghasemi *
    iots of 2020 in many American cities and demonstrations and protests by anti-racist groups in this country once again drew public attention to the issue of racism in the US and its deep roots. Despite considerable changes in the recent decades, research shows that the US still suffers from racism, and race is still the source of deep problems in US society. “Race” will continue to be the source of social problems in the US for many years to come and any endeavor to show that America no longer suffers from racism tells us that race still matters. The present study draws on the data from a recent PEW study in the US, and after separating black and white respondents, compares perceptions of these two groups on different issues. Findings indicated that the race gap in the US is not limited to police misbehavior or economic equality and encompasses many other issues.
    Keywords: Racial Discrimination, United States, Social Gap, African-American}
  • علی اکبر اسدی*

    هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تاثیرات شکاف سنت و مدرنیسم در عربستان سعودی بر ثبات سیاسی این کشور است. در طول دهه های متمادی، به رغم تلاش رهبران سعودی برای پیشبرد روند نوسازی به منظور تحکیم قدرت و بهبود حکمرانی، علمای وهابی به ترویج ارزشها و باورهای سلفی و در نتیجه تقویت گرایش های سنتی و محافظه کار در جامعه پرداخته اند. اما در نهایت به رغم برخی چالشها، مدیریت شکاف سنت و نوگرایی از سوی رهبران سعودی باعث حفظ ثبات سیاسی در این کشور شد. در دوره ملک سلمان، روند جدید و پرشتابی از نوسازی با رهبری محمدبن سلمان آغاز شد. این روند جدید که با ابعاد متعددی مانند محدودسازی علمای وهابی، تمرکز بر تغییرات نسلی و اصلاحات فرهنگی و اجتماعی با محوریت زنان همراه است پرسشهای مهمی را در خصوص ثبات سیاسی عربستان مطرح می سازد. نتایج این مقاله نشان می دهد که سیاستهای اصلاحی بن سلمان و تحولات جدید معطوف به شکاف سنت و مدرنیسم موجب ایجاد چالشهایی مانند کاهش مشروعیت حکومت در اقشار سنتی و افزایش گرایش مردم به جریانهای افراط گرا می شود، اما در نهایت این تحولات به تغییرات اساسی در نظام سیاسی سعودی منجر نخواهد شد.

    کلید واژگان: عربستان سعودی, محمدبن سلمان, سنت- مدرنیسم, ثبات سیاسی, شکاف اجتماعی}
    AliAkbar Asadi *

    This paper seeks to study the effects of tradition - modernism cleavage on the political stability in Saudi Arabia. For decades, Wahhabi scholars have promoted Salafi values and beliefs, and as a result have strengthened traditional and conservative tendencies in the Saudi society, despite the decades of efforts made by Saudi leaders to advance the process of modernization in order to consolidate their power and improve governance. However, despite some challenges, the management of the tradition - modernism cleavage by Saudi leaders have sustained political stability in the country. During the Reign of King Salman, a new and rapid process of modernization began under the leadership of MBS. This newly-emerged trend is accompanied by a number of dimensions, such as restriction of Wahhabi scholars, concentration on generational changes and also cultural and social reforms with a focus on women’s situation, raises important questions about Saudi political stability. This article makes two interrelated arguments; first, it contributes that the MBS reformist policies and new developments regarding tradition - modernism cleavage causes some challenges like declining the legitimacy of government and growing tendency of people towards extremist groups. Second, these development will not lead to fundamental changes in the Saudi political system.

    Keywords: Saudi Arabia, Muhammad bin Salman, tradition- modernism, political stability, social cleavage}
  • محمدرضا طیرانی شعرباف، جلال درخشه*

    امروزه حکمرانی مطلوب، در گرو تکمیل هر چه بهتر فرآیند دولت - ملت سازی است.  مساله ای که به عنوان چالشی جدی در مسیر بقاء و ماندگاری رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. این رژیم مبنای وجودی خود را بر هویتی خاص و پیچیده بنا نموده که در نگاه اول، این هویت خاص می تواند نقطه قوتی برای بقا و تشکیل یک جامعه محسوب شود؛ اما ویژگی های خاص این هویت بر مبنای نژاد و عدم کثرت جمعیتی آن، برای این رژیم چالش هایی را بوجود اورده است. از سوی دیگر، چندپارگی هسته اصلی شهروندان این رژیم که عمدتا از خارج از مرزهای فلسطین اشغالی به این سرزمین مهاجرت کرده اند، نیز به عنوان چالشی جدی بر سر راه ملت سازی قرار دارد. دولت - ملت سازی در اسراییل با آسیب های متعدد در حوزه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی نیز روبروست. در این پژوهش و به مقتضای موضوع، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. همچنین ضمن مطالعه فرآیند دولت - ملت سازی در اسراییل و با نگاهی به بافت جمعیتی و هویت جامعه فلسطینیان و یهودیان صهیونیست (شهروندان اسراییلی)به عنوان جدی ترین چالش،  به بررسی ناکامی های این رژیم در تکمیل فرآیند دولت - ملت سازی که ادامه حیات و بقاء او را زیر سوال برده است، می پردازیم.

    کلید واژگان: دولت - ملت سازی, اسرائیل, بقاء, شکاف اجتماعی, هویت, چالش, رژیم صهیونیستی}
    Mohammadreza Tayarani Shaarbaf, Jalal Dorakhshah*

    Good governance today depends on the best possible completion of the state-nation-building process. This issue has been placed as a serious challenge in the path of survival of the Zionist regime.  This regime has based its existence on a special and complex identity that at first glance, this special identity can be considered a strong point for survival and formation of a society;But the specific characteristics of this identity based on race and its lack of demographic diversity have created challenges for this regime. On the other hand, the fragmentation of the core of the citizens of this regime, who have migrated to this land mainly from outside the borders of occupied Palestine, is also a serious challenge to nation-building.  State-nation-building in Israel also faces multiple political, security, and economic implications. In this research and according to the subject, descriptive-analytical method has been used.Also, while studying the state-nation-building process in Israel and looking at the demographic context and identity of the Palestinian and Zionist Jewish community (Israeli citizens) as the most serious challenge, to examine the failures of this regime in completing the state-nation-building process that survives and His survival is in question, we will pay.

    Keywords: Nation-State Building, Israel, Survival, Social Gap, Identity, Challenge, Zionism}
  • Ebrahim Lavi, Suzan Hadad, Moayer Alran
    Translator: Navid Kolahrudi

    The phrase of “The Deal of the Century” has revived the highly scandalous story of Quds. Quds and its management and handling of its affairs are highly complicated, depending on various identity, economic, cultural and historical factors. Israeli policy makers do not like to consider the people residing in eastern Quds as equal and destiny making citizens. The reality is that they just tolerate. On the other hand, hundreds of thousand angry and pain enduring Arabs think Zionists are deserved to receive punishments and plights. They believe that their farmlands and houses are occupied and ruined. This study investigates the way Israelis manage affairs and also the condition of the community in eastern part of Quds.

    Keywords: Eastern Quds, Jerusalem, Promised Land, Judaization, Social Rift}
  • محمدحسین جمشیدی *، سجاد محسنی
    پیدایش داعش را می توان پس از قیام های اخیر در جهان عرب، مهم ترین بحران امنیتی خاورمیانه تلقی کرد زیرا نحوه برخورد با این بازیگر جدید با توجه به منافع درهم پیچیده بازیگران جهانی و منطقه ای به مشکلی جدی تبدیل شده است؛ اما صرف نظر از نحوه شکل گیری و پیامدهای آن، مسئله مهم چرایی انتخاب منطقه جغرافیای فعلی از سوی داعش برای تحقق اولیه مقاصد خود و راهبردش در گزینش مناطق جغرافیایی موردنظر هست. براین اساس سوال اصلی در اینجا، چرایی انتخاب بازیگران موردتهاجم از سوی این بازیگر غیردولتی است. در همین ارتباط، پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از اسناد و آثار موجود با شیوه ای تبیینی و اکتشافی به تحلیل و تبیین این موضوع بپردازد. یافته ها حاکی از آن است که به نظر می رسد علاوه بر معیار ایدئولوژیک، متغیرهای دیگری ازجمله متغیرهای درونی چون توانایی اقتصادی و توانایی ائتلاف سازی این گروهک و متغیرهای بیرونی مانند ثبات سیاسی، پتانسیل شکاف پذیری قومی و مذهبی و توان اقتصادی کشورهای موردتهاجم در انتخاب داعش تاثیرگذار هستند؛ بنابراین پژوهش حاضر با توجه به دلایل انتخاب عراق و سوریه به عنوان کشورهای موردتهاجم، به ارائه تصویری از چرایی گزینش بازیگر مذکور خواهد پرداخت
    کلید واژگان: داعش, دولت, شکاف اجتماعی, ثبات سیاسی}
    MohamadHossein Jamshidi *, Sajjad Mohseni
    The emergence of ISIS can be considered the most important Middle East security crisis since the recent uprisings in the Arab world, because the way to deal with this new actor has turned into a serious problem with regard to the tumultuous interests of global and regional actors. Regardless of the development and consequences of these developments, the key issue is the choice of the current geopolitical area of ISIS to realize its primary goals and its strategy for selecting the geographic regions in question. Accordingly, the main question here is the selection of actors was attacked by this non-state actor. In this regard, the present study seeks to analyze and explain this issue by using existing documents and works with explanatory and exploratory methods. The achievements of this study indicate that, in view of the efforts to survive and the need for the land by ISIS, along with the different situation of the Islamic societies, it seems that, in addition to the ideological criterion, it seems that there are other variables including internal variables such as economic ability and the ability to unify These groups and external variables, such as political stability, the potential for ethnic and religious gaps, and the economic and political power of the invading countries in the election of ISIS, are influential.
    Keywords: ISIS (Islamic State of Iraq, al-Sham), military security, government, social cleavage, political stability}
  • رضا محموداوغلی*، یعسوب اصغری نیاری
    پدیده خشونت سیاسی از آن دسته آسیب های اجتماعی- سیاسی است که نظم حاکم بر جامعه را مختل می کند و همواره مواجهه با آن مورد توجه سیاستمداران می باشد. پژوهش حاضر به بررسی عوامل تاثیرگذار بر میزان گرایش رفتارهای خشونت آمیز سیاسی در بین شهروندان بلوچ شهر زاهدان می پردازد. مسایل قومی- طایفه ای این منطقه بستر جغرافیایی مناسب برای ناامنی و بی ثباتی ایجاد می کند. همانندی های فرهنگی، قومی، مذهبی با دو کشور بحران زده افغانستان و پاکستان نیز بر افزایش خشونت در این منطقه می افزاید. روش تحقیق مورد استفاده در این بررسی روش پیمایشی است. تکنیک جمع آوری اطلاعات، استفاده از پرسشنامه می باشد. جامعه آماری نوشتار حاضر شامل کلیه شهروندان اهل سنت بلوچ زاهدان می باشد که حجم نمونه 384 نفری به شیوه نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند. اطلاعات گردآوری شده به کمک نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد در کنار عوامل جامعه شناختی مانند محرومیت نسبی، عوامل دیگری همچون ساختار اجتماعی فرهنگی خاص، سیستم قوم مداری، جعرافیای طبیعی استان، قاچاق مواد مخدر، تعداد زیاد اتباع بیگانه در منطقه و تقویت گروه های تروریستی توسط عوامل خارجی بر میزان خشونت در این منطقه تاثیرگذار است.
    کلید واژگان: خشونت سیاسی, شکاف اجتماعی, محرومیت نسبی, قوم مداری, تروریسم}
    Yaasoub Asghari Niari, Reza Mahmuodoqli *
    Political violence is one of the social deficiencies which causes disorder and have been politician’s core of concentration. The present study examines the structural factors affecting the political orientation of violent behaviors among citizens of Zahedan. The ethnic-tribal issues have paved the way for insecurity and instability in the region. The cultural, ethnic, and religious similarity of the region to Afghanistan and Pakistan, as two troubled countries, has led to increased violence. The methodology used in this study is a survey method and data collected through questionnaires. The research population consisted of all the citizens of the city of Zahedan, a sample size of 384 were selected by cluster sampling. The results showed that there is a significant correlation between the sense of structural constraints and violent behaviors among citizens. Moreover, the sociological factors such as relative deprivation, tribalism, drug trafficking, foreign inhabitants, and foreign involvement in strengthening terrorist groups caused increased violence in this region.
    Keywords: Political violence, social gaps, relative deprivation, Ethnocentrism, Terrorism}
  • یدالله دهقان*، محمود کتابی، مسعود جعفری نژاد
    در حال حاضر قریب به 5 سال از آغاز بحران در کشور سوریه می گذرد و در تمام این سال ها نظریات و تئوری های مختلفی در خصوص علل آغاز بحران در این کشور مطرح شده است. یکی از مسائلی که در زمینه علل وقوع بحران در سوریه می بایستی مد نظر قرار گیرد بحث شکاف های اجتماعی است که مهم ترین این شکاف ها عبارتند از شکاف های قومی و مذهبی که در قالب تعارضات درون گروهی شیعه سنی و برون گروهی کردی عربی قابل بحث و بررسی است.
    سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه شکاف های اجتماعی موجود در کشور سوریه به خصوص شکاف های قومی و مذهبی چه تاثیری در شکل گیری و رشد رادیکالیسم در این کشور داشته است؟ فرض مقاله نیز این است که به نظر می رسد وجود دو شکاف عمده قومی و مذهبی در کشور سوریه و عدم توانایی دولت در مدیریت آن ها و دخالت های گسترده خارجی باعث بالارفتن شدید سطح تعارضات و نارضایتی های اجتماعی در این کشور شد. لذا با آغاز بحران در سال 2011 ، شکاف های قومی و مذهبی نیز به شدت فعال شده و بر رشد و قدرت گیری گروه های رادیکال تاثیر زیادی گذاشت. برای اثبات فرضیه نیز تلاش شده تا از نظریه شکاف های اجتماعی منزا و بروکز بهره گرفته شود. همچنین روش مورد استفاده در این تحقیق با توجه به ماهیت نظری آن، مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی است.
    یافته های تحقیق حاکی از این است که شکاف های قومی و مذهبی موجود در کشور سوریه، ریشه در تاریخ این کشور دارد. این شکاف ها بعد از کسب استقلال سوریه از فرانسه در سال 1946 و در ادامه روی کار آمدن حزب بعث در سال 1963 و درنهایت تسلط علویان بر حکومت سوریه در سال 1970 بیشتر و عمیق تر گردید و به رغم اینکه بخش عمده ای از این تعارضات و نارضایتی ها در تقابل با دولت علوی عربی سوریه بود، اما با پاسخ مناسبی از سوی دولتمردان این کشور روبه رو نشد که این موضوع درنهایت منجر به حرکت شکاف های اجتماعی به سمت تخاصم و شکل گیری و رشد گروه های رادیکال ضد دولت در سوریه گردید.
    کلید واژگان: شکاف اجتماعی, شکاف قومی و مذهبی, رادیکالیسم, سوریه, درون گروهی, برون گروهی}
    Yadollah Dehghan *, Mahmood Ketabi, Masood Jafarinejad
    Now almost five years have passed since the beginning of the crisis in Syria And in all these years different ideas and theories about the causes of the crisis in this country have been raised. This article argues that among other things one main factor is the social polarization and ethnic-religious Gap in the Syrian society which is manifested in the conflict between Shiite - Sunni and also Kurds and Arabs.
    The main question is that how this social gaps in Syria Especially ethnic and religious gaps affected the formation and growth of radicalism in this country? And the assumption of this article is that the State's inability to manage gap, and then the extensive involvement of foreign factors contributed to a sharp rise in the country's level of conflict and social unrest. So the existence of the gap on one hand and the massive influx of foreign insurgents into the country on other hand can be seen as two main reasons for escalation of conflict in Syria.
    Keywords: Syria, Syrian Conflict, Social Polarization. Ethnic-Religious Gap, Foreign Intervention}
  • رضا خلیلی
    جامعه ایران از نظر فرهنگی متکثر است و از این رو، زمینه تعارض اجتماعی و منازعه سیاسی به صورت بالقوه در آن وجود دارد، اما این سوال به ویژه در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته که شکاف های اجتماعی چه تاثیری بر امنیت ملی ایران دارند؟ در پاسخ، فرضیه نویسنده این است که تراکم شکاف های اجتماعی طی دهه های اخیر در داخل، همزمان با عوامل تقویت کننده منطقه ای و بین المللی باعث تبدیل شکاف به جنبش اجتماعی شده که بر امنیت ملی ایران موثر است. بررسی این فرضیه با استفاده از نتایج تحقیقات موجود و با روش فراتحلیل صورت می گیرد. ابتدا نظرات و دیدگاه ها در مورد شکاف های اجتماعی در ایران بر اساس مطالعات انجام شده مورد بررسی قرار می گیرند، سپس تلاش می شود گونه شناسی دقیق و جامع از انواع شکاف های اجتماعی در ایران ارائه و در نهایت، عوامل و شرایط تاثیر این شکاف ها بر امنیت ملی ایران با استناد به نتایج تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، در قالب چارچوب تحلیلی مورد توجه قرار گیرد. در پایان نیز توصیه های سیاست گذارانه برای مواجهه عالمانه با مسئله شکاف های اجتماعی در ایران پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: شکاف اجتماعی, تعارض اجتماعی, منازعه سیاسی, ایران, امنیت ملی}
  • ابوالقاسم شهریاری*، محدثه جزایی
    دنیای اسلام در شرایط فعلی، شاهد بروز افراط گری های گروه های مختلف اسلام گرا است. این وضعیت در آفریقا به طور اعم و در نیجریه به طور اخص با گروه سازمان یافته بوکو حرام وضعیتی ویژه می یابد. با توجه به پیچیده بودن موضوع افراط گرایی در سرزمین های اسلامی، این نوشتار از دریچه جنبش های اجتماعی و نظریه شکاف های اجتماعی به بررسی این پدیده می پردازد. بر اساس نظریات جامعه شناسان درخصوص شکاف های اجتماعی الگوی سه سطحی ساخت اجتماعی، ستیز هویتی و سطح کلان نظام سیاسی در شکل گیری شکاف اجتماعی نقش به سزایی را ایفا می کنند. پرسش از تاثیر شکاف های قومی و مذهبی در شکل گیری جنبش افراط گرای بوکو حرام، نقطه ثقل این نوشتار است. به نظر می رسد درخصوص نیجریه این شکاف های اجتماعی به شکل گیری جنبش بوکو حرام راه می برد که در چرخه اعتدال و تندروی، روی از میانه روی برتافته و رادیکالیسم را پیشه خود ساخته است. باز شدن مفری برای گفت وگو میان مسلمانان، کمک شایانی به کاهش درگیری های درون دینی موجود خواهد کرد و تاکید بر اهداف مشترک میان گروهای شیعی و سنی، شرایط را برای مسلمانان نیجریه بهتر خواهد کرد.
    کلید واژگان: شکاف اجتماعی, شکاف قومی, مذهبی, رادیکالیسم, بوکو حرام نیجریه}
  • احمد زارعان*
    در بررسی بحران سوریه به دلایل گوناگونی اشاره می شود. برخی معتقدند شکاف های اجتماعی موجود در سوریه که به دلیل سیاست های نظام به وجود آمده بود، در پی انقلاب در کشورهای عربی منطقه، زمینه ساز اعتراضات مردمی و در نهایت قیامی فراگیر علیه نظام اسد شد. سوال اساسی پژوهش این است که آیا وقوع بحران در سوریه ناشی از تشدید شکاف های اجتماعی است؟آیا شکاف مذهبی علوی سنی یا شکاف قومی عربی کردی سر باز کرده و چنین بحرانی را رقم زده است؟آیا شکاف گفتمانی اسلام گرا سکولار یا مقاومت سازش منشا بروز چنین بحرانی بوده است؟ در این مقاله با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی این فرض بررسی می شود که گرچه بحران سوریه باعث تعمیق شکاف های قومی و مذهبی و فعال سازی این شکاف ها شده است، اما نمی توان این شکاف ها را عامل اصلی وقوع اعتراضات مردمی یا جنگ داخلی سوریه دانست. هم چنین شکاف گفتمانی موجود در عرصه سیاست داخلی سوریه (اسلام گرا سکولار) به دلیل وضعیت جنبش اخوان المسلمین در سوریه نمی تواند عامل اصلی بروز بحران باشد. در نهایت شکاف گفتمانی موجود در عرصه سیاست خارجی سوریه (مقاومت سازش) به عنوان عاملی مهم در بروز بحران سوریه مورد شناسایی قرار گرفت.
    کلید واژگان: سوریه, بحران سوریه, شکاف اجتماعی, شکاف قومی, شکاف مذهبی, شکاف گفتمانی}
    Ahmad Zarean*
    In examination of Syria crisis are cited various reasons. Some believe that social rifts in Syria has created due to government policies and following the revolution in the Arabic countries of the region, paved context for popular protests s and ultimately the widespread uprising against the Assad regime.
    Research fundamental question is that whether the crisis in Syria is cause of escalation of social rifts? Whether religious rift of Alevi - Sunni or ethnic rift of Arab-Kurdish is cause of such crisis? Whether discursive rift of slamist-secular or resistance -compromise is source of such crisis? In this paper, using analytic method, this assumption is examined that although the Syrian crisis is led to deepening of ethnic and religious rifts and activation of these gaps, but it is not main cause of forming the popular protests or civil war in Syria. Also current discursive rift in domestic political scene of Syria (Islamist- secular) due to the situation of Muslim Brotherhood movement in Syria cannot be a major factor in emergence of crisis. In finally the current discursive rift in foreign policy scene of Syria (resistance- compromise) is as a major factor in the emerging the Syrian crisis.
    Keywords: Syria, the Syrian Crisis, Social Rifts, Ethnic Rifts, Religious Rifts, Discourse Rifts}
  • علیرضا سمیعی اصفهانی*، جعفر نوروزی نژاد
    عراق کشوری است که به دلیل تنوع قومی و فرقه ای محیط اجتماعی اش در زمره جوامع پرشکاف دسته بندی می شود، تعدد و تراکم این شکاف ها و ناتوانی نخبگان سیاسی این کشور در حل مشکلات دولت–ملت سازی همواره تهدیدی جدی برای حیات سیاسی-اجتماعی این کشور بوده است. با این حال پس از حذف دولت اقتدارگرای بعثی توسط نیروهای خارجی، خشونت و منازعات فرقه ای و قومی در این کشور شدت و گسترش بی سابقه ای به خود گرفته است. با این توضیح سوال اصلی نوشتار حاضر این است که علت تشدید خشونت های قومی و فرقه ای در عراق پس از فروپاشی رژیم صدام چیست؟ در پاسخ به این مساله، فرضیه پژوهش عبارت است از این که پروژه دولت-ملت سازی بین المللی یا دولت-ملت سازی از بیرون که با رویکردی امنیت محور از سوی غرب به ویژه آمریکا درعراق به مرحله اجرا درآمد به علت ناسازواری با مبانی فرهنگی، هویتی و اجتماعی این کشور خود عاملی در قطبی شدن شکاف های اجتماعی و تشدید خشونت های فرقه ای و قومی شده است. پژوهش حاضر با اتکا به روش کیفی از نوع تبیین علی و با بهره گیری از نظریه «راجر بروبیکر» به تشریح این موضوع می پردازد.روش انجام پژوهش نیز کتابخانه ای– اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختارهای نهادی یک سان و مشابه نمی تواند برای همه جوامع کاربردی باشد. در عرصه نهادسازی باید به تمام قابلیت ها و ظرافت های هر جامعه دقت کرده و ویژگی های منحصر به فرد آن جامعه را به حساب آورد.
    کلید واژگان: عراق, دولت, ملت سازی, شکاف اجتماعی, قطبی شدن, خشونت سیاسی}
    Alireza Samiee Esfahani*, Jaafar Noruzi Nejad
    Iraq is a country with many social cleavages, due to its ethnic and religious diversity, and because pf the inability of its political elite, this feature has always hindered resolving its problems. With the removal of the authoritarian regime of Sadam Hossein, ethnic and religious disputes escalated to their peak. The main question in this article is why has ethnic and sectarian violence exacerbated in Iraq after Saddam Hossein? In response to the question posed, it is argued that the process of international nation-state building or nationstate building from outside that was implemented with a security oriented approach by the US, because of its incompliance with cultural and social features of Iraq, has led to the intensification of sectarian and ethnic violence in the country. The method used in this research is qualitative and causal, using Rogers Brubaker’ theory. Findings of the reseach indicate that identical institutional structures do not work for all societies effectively, and every society’s exclusive capacities and delicacies must be taken into consideration in the process of nation-state building.
    Keywords: Iraq, International nation, state building, Political violence, Social cleavages}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال