به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مدرنیته سیاسی » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مدرنیته سیاسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی آل بویه*، فریبا آبادی زاده، حیدر امیرپور

    روابط شهروندان و دولت موضوعی است که از دیرباز دغدغه مورد توجه متفکران در حوزه های حقوق عمومی و فلسفه سیاسی بوده است. مسئله برای آنان اندیشیدن به مکانیزم هایی بوده است که به واسطه آنها بتوانند روابط بین جامعه و حکومت را به نحویی تنظیم کنند تا هم حقوق شهروندان حفظ و تامین شود و هم این که حکومت توان اداره و راهبری جامعه را داشته باشد. در همین راستا، برای متفکران جهان اسلامی در عصر مدرن همیشه این مسئله حیاتی نیز مطرح بوده که چگونه از ظرفیت های فکری و تمدنی اسلامی برای پروبلماتیک های جهان مدرن استفاده کنند. از همین رو، پرسش اصلی این مقاله به آثار اصل برائت بر تدوین حقوق شهروندی در قوانین موضوعه ایران اختصاص داده شده است. فرضیه مقاله آن است که اصل برائت به عنوان یکی از اصول پایه در فقه شیعه، توان و ظرفیت بالایی برای کاربرد در حقوق عمومی و تنظیم رابطه شهروند و دولت دارد. یافته های تحقیق نشان داده است که روابط شهروندی و حقوق ناشی از آن، که یکی از عمده ترین مسائل سیاست در عصر تجدد است، را می توان به واسطه سازوکارهای تقنینی تنظیم کرد و در این راستا می توان از اصل برائت و آثار حقوقی ناشی از آن بهره برد. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای بوده است.

    کلید واژگان: اصل برائت, مدرنیته سیاسی, شهروندی, حقوق عمومی, دولت, حقوق بشر
    Ali Aleboueh *, Fariba Abadizadeh, Heydar Amirpour

    the relationship between citizens and the state has long been a concern for thinkers in the fields of public law and political philosophy. These thinkers have sought mechanisms to regulate the relationship between society and government in a way that preserves citizens' rights while ensuring that the government can effectively manage society. In this context, Islamic thinkers in the modern era have always contemplated how to leverage Islamic intellectual and civilizational capacities to address the challenges of the modern world. This article focuses on the effects of the principle of presumption of innocence on the codification of citizens' rights in Iranian law. The main hypothesis is that the principle of presumption of innocence, as a foundational principle in Shia jurisprudence, possesses significant potential for application in public law and for regulating the relationship between citizens and the state, beyond its role in private law. Research findings indicate that citizens' relations and the rights stemming from them, which are among the main political issues in the modern era, can be regulated through legislative mechanisms, utilizing the principle of presumption of innocence and its legal implications. The research employs a descriptive-analytical methodology, with data collected through library research.

    Keywords: The Principle Of Innocence, Political Modernity, Citizenship, Public Rights, Government, Human Rights
  • هاشم خنفری پور جعفری، نادر مردانی*، احمد اسدیان

    موضوع این مقاله مبنای قدرت سیاسی است. در هر جامعه ای قدرت سیاسی امری تاسیسی در حوزه مدنی آن است و بی تردید نیازمند یک مبناست.  پرسش اصلی این پژوهش این است که مبنای قدرت سیاسی در فقه امامیه و اندیشه سیاسی امام خمینی چیست و چه شاخص ها و معیارهایی دارد. این پژوهش در ابتدا مبنای قدرت سیاسی را با مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. سپس این مفهوم را در ادبیات نظری فقه امامیه دنبال کرده است. در ادامه، با بررسی دستگاه تیوریک اندیشه سیاسی امام خمینی نشان داده است که این مفهوم پایه و مرکزی چه منزلتی در گفتمان سیاسی ایشان داشته است. سپس با برساختن چند شاخص و معیار، این دو دستگاه فکری را با یکدیگر مقایسه و همسنجی کرده است. این پژوهش به این نتایج رسیده است که قدرت سیاسی در اندیشه امام خمینی یک مبنای دوگانه و ترکیبی دارد که در آن نه تنها عناصری از حاکمیت الهی وجود دارد بلکه مولفه های نظریات پایین به بالای قدرت نیز در آن حاضر است. از سویی دیگر، این مبنای دوگانه و ترکیبی توانسته است در عین حفظ سنت و پایبندی به ارکان فقاهت سنتی اقتضایات جهان مدرن را پاسخگو باشد. روش پژوهش مقایسه ای بوده و شیوه جمع آوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: دولت, مشروعیت, کنش سیاسی, خمینی, اقتدار, اجبار, قدرت, مدرنیته سیاسی
    Hashem Khanfaripour Jafari, Nader Mardani *, Ahmad Asadian

    The subject of this article is the basis of political power. In any society, political power is an established matter in its civil domain and undoubtedly needs a foundation. The main question of this research is what is the basis of political power in Imami jurisprudence and Imam Khomeini's political thought and what indicators and criteria does it have. At first, this research has studied and investigated the basis of political power. Then he followed this concept in the theoretical literature of Imami jurisprudence. Further, by examining the theoretical system of Imam Khomeini's political thought, he has shown what importance this basic and central concept had in his political discourse. Then, by making several indicators and criteria, he has compared and equated these two intellectual devices with each other. This research has reached the conclusions that political power in Imam Khomeini's thought has a dual and mixed basis, in which there are not only elements of divine sovereignty, but also elements of low-to-high power theories. On the other hand, this dual and combined basis has been able to respond to the requirements of the modern world while preserving tradition and adhering to the pillars of traditional jurisprudence. The research method is comparative and the data collection method is documentary and library.

    Keywords: Government, legitimacy, Political Action, Khomeini, Authority, Coercion, Power, Political Modernity
  • مرتضی آقاجری، شیوا جلال پور*، فریدون اکبرزاده، بهرام یوسفی
    قانون اساسی به مثابه مهمترین متن قانونی، چارچوب رفتاری و نهادی را در جمهوری اسلامی ایران تعیین می کند. از سوی دیگر یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی در نزد بنیان گذاران و قانون گذاران ارج نهادن مساله استقلال و آزادی جامعه و افراد در نسبت با حکومت بوده است. به همین منظور در این مقاله تلاش شده است تا از منظر مدرنیته سیاسی، جایگاه جامعه مدنی و حقوق افراد در قانون اساسی مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور سیوال اصلی مقاله حاضر بدین ترتیب است که مولفه های مدرنیته سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از چه جایگاهی برخوردار است؟. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و اسنادی، نسبت به بررسی و تحلیل موضوع، اقدام شده است. گفتمان انقلاب اسلامی تلاش کرده است تا در ذیل گفتمان اسلام سیاسی، نظم سیاسی را بنیان نهد که آموزه های اسلامی و دینی را در جامعه پیاده سازی نماید و به نوعی جامعه را به تعالی روحی و معنوی برساند و سعادت اخروی را برای مومنین در برابر مفهوم شهروندی به ارمغان بیاورد. از سوی دیگر مدرنیته سیاسی به روایت موریس باربیه بر انفکاک ساختاری میان دولت، جامعه مدنی و فرد استوار است؛ به عبارت دیگر مدرنیته در چهره سیاسی آن بر ارج نهادن بر هر یک از مولفه های مذکور مبتنی است .یافته های این مقاله حاکی از آن است که مولفه های جامعه مدنی و حقوق افراد در نظام قانونی جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید قرار گرفته است.
    کلید واژگان: مدرنیته سیاسی, جامعه مدنی, حقوق افراد, قانون اساسی, جمهوری اسلامی ایران
    Morteza Aghajari, Shiva Jalalpour *, Fereydoun Akbarzadeh, Bahram Yousefi
    As the most important legal text, the constitution determines the behavioral and institutional framework in the Islamic Republic of Iran. On the other hand, one of the causes of the Islamic Revolution for the originators and the legislators is the issue of society and individuals’ independence and freedom in the face of the government. Therefore, the present study aims to investigate the position of civil society and the rights of individuals from the political modernity point of view. To do so, the main research question is, “what is the position of the political modernity components in the constitution of the Islamic Republic of Iran?”. It is a descriptive-analytical study. The data has been collected by the library and documentation methods. The Islamic Revolution discourse has tried to establish the political order under the political Islam discourse, which implements the Islamic and religious teachings in society and somehow directs the society towards spiritual and divine development. It brings about otherworldly prosperity for the concept of citizenship. On the other hand, according to Maurice Barbier, political modernity is based on the structural separation of the government, civil society, and the individual. In other words, modernity, in its political aspect, is based on respecting each mentioned component. The findings indicate that the components of civil society and the rights of individuals have been emphasized in the legal system of the Islamic Republic of Iran.
    Keywords: Political Modernity, Civil Society, rights of individuals, Constitution, Islamic Republic of Iran
  • مسعود غفاری، علی ناصری*
    هدف از این پژوهش، تحلیل چگونگی طرح و گسترش مولفه های مدرنیته سیاسی در دوران حکومت قاجاریه است. مواجهه فرهنگ ایرانی و مدرن در دوره قاجار به رشد و رونق مباحث مدرنیته سیاسی منجر شد. روشنفکرانی آشنا به این مباحث، در ابتدا به صورت تلویحی چنین مباحثی را مطرح کردند. روشنفکران بیشترین بار این تحول خواهی را بر دوش می کشیدند و نقش فراوانی در گسترش مولفه های مدرنیته سیاسی در ایران داشتند. این مباحث شامل لزوم ایجاد مجلس و بوروکراسی، قانون اساسی، حکومت متمرکز، جامعه مدنی، ارتش قدرتمند، مشروعیت و جدایی دین از حکومت می شد. در دوران مشروطه تلاش های بسیاری برای دستیابی به این خواسته ها صورت گرفت و برای اولین بار در نظام مبتنی بر استبداد سنتی ایران چنین مطالباتی مطرح شد. با توجه به مدرنیته سیاسی طرح این مباحث وگسترش این تحولات در دوران حکومت قاجارها به خصوص ناصرالدین شاه آغاز شده ولی عملی شدن و تثبیت این مطالبات زمان بر و اکثرا نیاز به گذر تاریخ داشت.
    کلید واژگان: حکومت قاجاریه, انقلاب مشروطه, مدرنیته سیاسی, نظام استبدادی
    Masoud Ghaffari, Ali Naseri *
    The goal of this study is to analyze the introduction and expansion of factors of political modernity in the Qajari government era. Cultural exchange with the west led to a flourishing in the field of political modernity. Intellectuals knowing about such concepts were the first to indirectly mention these concepts. Intellectuals played the greatest role in this transition and in spreading political modernity factors in Iran. These included the necessity of having a parliament and bureaucracy, constitution, centralized government, civil society, legitimacy and Separation of religion from government. In the time of constitutional era, much effort was made to meet these demands and for the very first time such demands were asked for in the traditional system of tyranny in Iran. Due to political modernity, he design of these discussions and the development of these developments began during the Qajar government, especially Nasser al-Din Shah, but to put these demands into practice was time consuming and needed time to pass.
    Keywords: Qajar government, Constitutional Revolution, Political Modernity, tyranny
  • مرتضی آقاجری، شیوا جلال پور*، فریدون اکبرزاده، بهرام یوسفی
    مفهوم جامعه مدنی به عنوان یکی از مهم ترین مولفه های توسعه سیاسی مطرح است. در ادبیات جامعه شناسی سیاسی و علم سیاست ظهور عینی و موثر این مفهوم را نشانه توسعه سیاسی و به تعبیر موریس باربیه مدرنیته سیاسی می دانند. موریس باربیه مدرنیته سیاسی را جدایی جامعه (جامعه مدنی) از دولت و فرد از شهروند تعریف می کند و با ویژگی هایی که برای آن برمی شمارد، بروز آن را در جوامع غیرغربی به ویژه کشورهای جهان اسلام و ایران بعید و دور از ذهن می داند. بر پایه همین روایت باربیه و با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و با گردآوری اطلاعات از طریق روش اسنادی و کتابخانه ای، مفهوم جامعه مدنی در ایران به ویژه در مقطع تاریخی دولت های هفتم و هشتم موسوم به دولت اصلاحات مورد بررسی قرار گرفت.  سیوال اصلی مقاله حاضر عبارت است از:  در برنامه و اهداف دولت های هفتم و هشتم مفهوم «جامعه مدنی» از چه جایگاهی برخوردار بوده است؟». نتیجه مقاله در پاسخ به سیوال اصلی به این ترتیب است : جامعه مدنی به عنوان مهم ترین شاخص توسعه سیاسی، از جایگاه محوری و تعیین کننده ای در برنامه ها و اهداف دولت های هفتم و هشتم برخوردار بوده است. به طوری که می توان گفت اساسا هدف توسعه سیاسی در دولت های هفتم و هشتم، توسعه جامعه مدنی در برابر دولت و حاکمیت به مثابه نهادی مستقل و تاثیرگذار بوده است و باعث ظهور تیوریک و عملی این مفهوم در سطح جامعه گردید.
    کلید واژگان: جامعه مدنی, مدرنیته سیاسی, دولت هفتم و هشتم, موریس باربیه
    Morteza Aghajari, Shiva Jalalpour *, Fereydoun Akbarzadeh, Bahram Yousefi
    The concept of civil society is considered as one of the most important components of political development. In the literature of political sociology and political science, the objective and effective emergence of this concept is considered a sign of political development and, in the words of Maurice Barbier, political modernity. Maurice Barbier defines political modernity as the separation of society (civil society) from the state and the individual from the citizen, and with the characteristics that count for it, its occurrence in non-western societies, especially the countries of the Islamic world and Iran, is unlikely and far from The mind knows. Based on this narrative of Barbieh and by using the descriptive-analytical method and by collecting information through documentary and library methods, the concept of civil society in Iran, especially in the historical stage of the seventh and eighth governments known as the reform government Was investigated. The main question of this article is: What position did the concept of "civil society" have in the plans and goals of the seventh and eighth governments? The conclusion of the article in response to the main question is as follows: civil society, as the most important indicator of political development, has had a central and decisive position in the plans and goals of the seventh and eighth governments. So that it can be said that basically the goal of political development in the 7th and 8th governments was the development of the civil society against the government and the sovereign as an independent and influential institution, and it caused the theoretical and practical emergence of this concept at the community level.
    Keywords: Civil Society, Political Modernity, 7th, 8th government, Maurice Barbier
  • مسعود غفاری، فریبا ترجمان*

    پژوهش حاضر تلاش دارد با تاکید بر مدرنیته سیاسی، عملکرد و سیاست گذاری های دولت نهم و دهم در حوزه حقوق سیاسی شهروندی را با روش تحلیلی- توصیفی و صرفا با تاکید بر حقوق سیاسی شهروندی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. بر این اساس، سوال اصلی این پژوهش این است که سیاست گذاری های حقوق سیاسی شهروندی دولت نهم و دهم در حوزه مدرنیته سیاسی چگونه قابل تبیین است؟ فرض ما در پاسخ به این سوال، چنین است که سیاست گذاری های دولت نهم و دهم، در جهت تضعیف حقوق سیاسی شهروندی و گسترش جامعه توده وار قرار دارد. نتایج بررسی ها نشان داد که در دولت نهم و دهم تضعیف و تحدید حقوق سیاسی شهروندی منجر به اضمحلال و فروپاشی تمایزات و تفکیکات مد نظر مدرنیته سیاسی شده است که حاصل آن گسترش دخالت دولت، تضعیف جامعه مدنی و استقرار نوعی اقتدارگرایی، عدم پاسخ گویی و شفافیت دولت و درنهایت تعمیق هر چه بیش تر ویژگی های جامعه توده وار بوده است.

    کلید واژگان: مدرنیته سیاسی, حقوق سیاسی, شهروندی, جامعه توده وار
    Masoud Ghafari, Fariba Tarjoman *

    The present research tries to analyze the policy of the ninth and tenth government in the field of political rights of citizenship, with an emphasis on political modernity, by analytical-descriptive method and with emphasis on citizenship political rights. Accordingly, the main question of this research is that the policy making of the political rights of citizens of the ninth and tenth governments in the field of political modernity can be explained? Our assumption, in response to this question, is that the policies of the ninth and tenth governments are aimed at weakening the political rights of citizenship and the expansion of mass society. The results of the survey showed that in the ninth and tenths of the government, the weakening and limitation of the political rights of citizenship led to the collapse and disintegration of the distinctions and divisions of contemporary political modernity, which resulted from the expansion of government interference, the weakening of civil society and the emergence of a kind of authoritarianism, lack of accountability and transparency of the state and finally, the deepening of the features of the mass society has become more and more.

    Keywords: Political Modernization, Political Rights of Citizenship, Mass Society
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال