به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مطالعات فرودستان » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مطالعات فرودستان» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • الهه کولایی*، جواد میرگلوی بیات
    پس از امواج استقلال طلبی پساجنگ جهانی دوم، نظم بین الملل موجب ایجاد شکاف روزافزون میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته شده است. نخبگان سیاسی و فکری خاورمیانه نیز مانند دیگر مناطق کم توسعه جهان، به عنوان «سوژه هایی» که در پی ایجاد تغییر در موقعیت این کشورها در نظم جهانی و بهبود وضع آنها بودند، وارد کارزار شدند. این «سوژه ها» بیش از آنکه عاملیت مستقل داشته باشند، خود محصول گفتمان های اروپامدار به ویژه گفتمان نوسازی و توسعه و مارکسیسم بودند که نظم جهانی را تشکیل می دادند. هدف اصلی این مقاله پاسخ دادن به دو پرسش پژوهشی زیر است: 1. چگونه گفتمان های برآمده از نظم بین الملل اروپامدار قوام یافته اند؟ 2. چرا نخبگان ضداستعمار این منطقه با وجود مخالفت با چنین رویکردی، در نهایت زیر سیطره نگاه اروپامدار قرار گرفتند و به سوژه-موقعیت بدل شدند؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که دیدگاه اروپامداری و شرق شناسی در میان نخبگان و روشنفکران خاورمیانه با وجود رویکرد ضداستعماری آنان به بازتولید رویه های اروپامدار در کشورهای منطقه منجر شده است. با استفاده از چارچوب نظری پسااستعمارگرایی به ویژه اندیشه های ادوارد سعید و گایاتری اسپیواک به تحلیل گفتمان نخبگان شرق اسلامی که از 1960 تا 1970 به دنبال جبران پس افتادگی بودند، می پردازیم. یافته های پژوهش نشان داد که حتی نخبگان ضداستعماری در این دو دهه، با همه تلاش های پیگیر خود حاملان نظمی شدند که در قالب گفتمان مسلط خود را آشکار می ساخت.
    کلید واژگان: ادوارد سعید, اروپامداری, خاورمیانه, شرق شناسی, مطالعات فرودستان
    Elahe Kolaee *, Javad Bayat Mirgaloye
    During the last two centuries, particularly in the post-World War II period, many former colonies in the Middle East have gained independence. However, there is a growing gap between countries—dichotomized into different groups in the international system such as Developed or Undeveloped, North or South, First World or Third World, Center or Periphery, West or East, and so on. The Middle East or ‘the Islamic East’ is one of the regions which have been suffering from either drastic backwardness or dependent development. In postcolonial discourse, the epistemological agency of the non-European world is revived and the one-sided narration of westerners about the whole world is not the only source of knowledge. Intellectual and political elites of the newly independent societies as ‘nationalist and anticolonialist subjects’ entered into battle in order to change the subordinate position of these countries in the international order and find ways to overcome the problem of underdevelopment and dependence on the western countries, but these so-called ‘Middle Easterners subjects’ as referred to in this paper were unable to be independent subjects and actually became subjected to the influence of the external forces. Most Middle Eastern intellectual and political elites had to change their attitudes and activities due to eurocentrism, especially in the area of foreign policy and international relations. As the subjects of the Eurocentric international order, they unconsciously cooperated with the forces which intended to maintain the existing international order, despite the fact that they were initially trying to change this superior-subordinate arrangement in protest against its unequal nature.  The so-called subjectivity of  these elites has led  to an even expanding backwardness in many parts of the region.The authors’ main objective is to answer the following research questions:  1. How have the postcolonial discourses, which have originated from the Eurocentric international order been reinforced? 2. Why were the anti-colonial elites of the Middle East ultimately influenced by the Eurocentric view in spite of their initial opposition to eurocentrism? In the research hypothesis, it is argued that the worldview of eurocentrism of the Middle Eastern elites and intellectuals have acted as positive reinforces of the Eurocentrism perspective and orientation in the Middle Eastern countries. To answer these questions, they use the framework of the theories of post-colonialism, and draw conclusions from Spivak's discussions of the subalterns and domination, Edward Said's writings on the subject of Orientalism, and the discourse of the elites of the so-called Islamic East who had struggled to confront the challenge of backwardness of their countries during the 1960-1970 period. The findings of the research showed that even some of the staunchest anti-colonial political elites and intellectuals—in spite of their rebellion against imperial powers and critical views of the Eurocentric attitudes of the westerners—ended up as the subjects of the European-dominated international order. Such results are valuable for understanding the persistent backwardness of countries in the Middle East which are confronted with this challenge in different ways and varying degrees of severity.
    Keywords: Edward Said, Eurocentrism, Middle East, orientalism, Subalterns Studies
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال