به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "الگوی پارادایمی" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «الگوی پارادایمی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مرجان ابراهیمی، جعفر حسین پور سعادت آبادی*، اسفندیار دشمن زیاری، مجتبی معظمی، بی بی سادات میراسماعیلی

    پژوهش حاضر باهدف ارایه مدل رهبری فناورانه آموزش مجازی در راستای پیش برد برنامه های آموزشی مدارس ابتدایی با رویکرد ترکیبی اجرا گردید. پژوهش از نوع اکتشافی متوالی بود. جامعه آماری در بخش کیفی را خبرگان آشنا به رهبری فناورانه، شامل می شوند؛ که این افراد، به صورت هدفمند از نوع معیاری، برای مصاحبه های کیفی در موضوع پژوهش انتخاب گردیدند (16 مصاحبه با 16 نفر و تا حد اشباع نظری ادامه یافت) و در بخش دوم (کمی) اقدام به ساخت پرسشنامه نموده در بین مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران توزیع گردید (235 مدیر مدرسه دولتی و 215 مدیر مدرسه غیرانتفاعی). به منظور تجزیه وتحلیل از کدگذاری در بخش کیفی و از روش معادلات ساختاری در بخش کمی استفاده گردید. در بخش کیفی مشخص گردید که مقوله ها در قالب 9 مقوله و 37 کد مفهومی مشخص شد و در دل ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی به صورت موجبات علی (3 مقوله)، مقوله اصلی: رهبری فناورانه آموزش مجازی (1 مقوله)، راهبردها (1 مقوله)، شرایط زمینه ای (1 مقوله)، شرایط مداخله گر (2 مقوله) و پیامدها (1 مقوله) جای گرفتند. در بخش کمی نیز مشخص گردید که هر 6 مولفه ی اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. به مدیران مربوطه، پیشنهاد می گردد در زمان انتخاب مدیران به نگرش و توانمندی های فناورانه آن ها توجه کنند.

    کلید واژگان: الگوی پارادایمی, مدیران مدارس, فناوری اطلاعات, کرونا, برنامه درسی
    Marjan Ebrahimi, Jafar Hosienporsadatabadi *, Esfandiyar Doshmanziyari, Mojtaba Moazami, Bibisadat Miresmaeili

    The present study was conducted to present the technological leadership model of virtual education to promote primary school curricula with a combined approach. The research was a series of exploratory ones. The statistical population in the qualitative sector includes experts familiar with technological leadership. These individuals were purposefully selected for qualitative interviews on the subject of research (16 interviews with 16 people and continued to the point of theoretical saturation), and in the second (quantitative) part, a questionnaire was constructed among the primary school principals of the city, distributed in Tehran to 235 public school principals and 215 non-profit school principals. To analyze the coding in the qualitative part and the method of structural equations in the quantitative component was used. In the qualitative section, it was found that the categories were identified in the form of 9 types and 37 concept codes, and in the heart of the six dimensions of the paradigm model as causal causes (3 categories), the main category: virtual leadership technological education (1 category), strategies (1 Category), contextual conditions (1 category), intervening conditions (2 categories) and consequences (1 category) were included. In the quantitative part, it was found that all 6 main research components have a good fit. When selecting managers, relevant managers are advised to pay attention to their technological attitudes and capabilities.

    Keywords: paradigm model, school principals, information technology, Corona
  • علی نوری ثانی، رضاعلی محسنی، مجید کوششی

    احداث سدهای مخزنی در شش دهه گذشته زمینه ساز جابه جایی بیش از 100 میلیون نفر از محل زندگی خود شده است. مطابق نتایج بررسی حاضر، در ایران نیز بیش از 2 میلیون نفر جمعیت تحت تاثیر احداث سدها قرار گرفته اند. هدف این پژوهش بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی سیاست پرداخت نقدی خسارت در آزادسازی مخازن سدها، نقد این سیاست و شناسایی عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردی و پیامدهای آن بوده است. چارچوب مفهومی پژوهش بر ارزیابی اثرات اجتماعی مبتنی است. روش پژوهش کیفی و از تکنیک نظریه زمینه ای استفاده شده است. شرکت کنندگان این پژوهش 38 نفر از مطلعان و خبرگان محلی بودند که با پرسش نامه نیمه ساختمند موردمصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در دستور کار قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها 822 مفهوم کلی،  133 مقوله فرعی، 18 مقوله اصلی و 1 مقوله مرکزی را نشان می دهد. یافته های پژوهش براساس مدل پارادیمی، ازهم گسیختگی ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی را در اجرای سیاست پرداخت نقدی خسارت نشان می دهد. نتایج حاصل از پژوهش به ضرورت تغییر رویکرد، اصلاح لوایح قانونی، تعیین متولی حوزه اجتماعی و پایش تاثیرات اجتماعی طرح ها منتهی شده است.

    کلید واژگان: تاثیر اجتماعی, نظریه زمینه ای, سیاست پرداخت نقدی خسارت, سد, الگوی پارادایمی
    Ali Nouri Sani, Reza Ali Mohseni, Majid Koosheshi

    The construction of reservoir dams in the last 6 decades has paved the way for the displacement of more than 100 million people from their homes. According to the results of the present study, more than 2 million people in Iran have been affected by the construction of dams.  The purpose of this study was to investigate the effects and social and cultural consequences of cash compensation policy in the release of dam reservoirs, The conceptual framework of the research is based on the assessment of social impacts. The qualitative research method of the grounded theory technique has been used. Participants in this study were 38 local informants and experts who were interviewed with a semi-constructed questionnaire. Analysis with three methods of open, axial and selective coding was put on the agenda. The results of the analysis of the interviews show 822 general concepts, 133 sub-categories, 18 main categories and 1 central category. Findings of the research based on the paradigm model show the disintegration of social structure and cultural context in the implementation of cash compensation policy. The results point to a need to change the approach, appoint a social trustee and evaluate the social impact of the project.

    Keywords: Social Impact, grounded theory, Cash compensation policy, Kouchari Dam
  • علی نوری ثانی*، رضاعلی محسنی، مجید کوششی

    احداث سدهای مخزنی در 5 دهه گذشته زمینه ساز جابجایی بیش از 80 میلیون نفر از محل زندگی خود شده است. بر اساس داده و اطلاعات گردآوری شده توسط محقق، در ایران نیز بیش از 2 میلیون نفر جمعیت به دلیل احداث سدها تحت تاثیر قرار گرفته اند. هدف این پژوهش بررسی آثار و پیآمدهای اجتماعی و فرهنگی تحت تاثیر دو شیوه مدیریت آزادسازی مخازن سدها، نقد این دو سیاست و چرایی بروز آثار و پیآمدها و شناسایی عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردی و پیآمدهای آن بوده است که بعنوان نخستین تجربه در سطح ملی بشمار می آید. روش پژوهش کیفی و از تکنیک نظریه زمینه ای استفاده شده است. شرکت کنندگان این پژوهش 85 نفر از مطلعین و خبرگان محلی بودند که با پرسشنامه نیمه ساختمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده واطلاعات بدست آمده بر اساس سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کد گذاری انتخابی تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها در برگیرنده 1213 مفهوم کلی است که در قالب 251 مقوله فرعی، 39 مقوله اصلی و 2 مقوله مرکزی نشان داده شدند. یافته های پژوهش بر اساس مدل پارادیمی، پایداری نسبی حوزه اجتماعی و فرهنگی را در سیاست جابجایی و اسکان مجدد و از هم گسیختگی ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی را در سیاست جبران نقدی خسارت نشان می دهد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند در راستای ضرورت تغییر رویکردها، اصلاح لوایح قانونی، تعیین متولی حوزه اجتماعی و لزوم پایش و ارزیابی تاثیرات اجتماعی وفرهنگی طرحها مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: تاثیر اجتماعی, پیآمد فرهنگی, نظریه زمینه ای, مخازن سدها, الگوی پارادایمی
    Ali Nourisani *, REZAALI MOHSENI, Majid Koosheshi

    The implementation of reservoir dams over the past five decades has caused the displacement of more than 80 million people. According to data collected by the researcher, more than 2 million people in Iran have also been affected by the construction of dams. The purpose of this study is to investigate the Socio- cultural impacts and consequences of two methods of managing the release of dam reserves, criticize these two policies and why the effects and consequences occur And identifying the causal, contextual, intervening, strategic, and its implications has been the first experience at the national level. The research method is qualitative and the Grounded Theory is used. The study participants were 85 informants and local experts who were interviewed with a semi-structured questionnaire. The data were analyzed based on three methods of open coding, axial coding and selective coding. The results of the interview analysis included 1213 general concepts that were represented in 251 subcategories, 39 main categories and 2 central categories. The research findings based on the paradigmatic model show the relative stability of social and cultural domains in relocation and resettlement policy and the disruption of social structure and cultural context in cash compensation policy. The results of the present study can be considered in terms of the necessity of changing the approaches, reforming the bills, determining the social sphere and the need to monitor and evaluate the social and cultural impacts of the projects.

    Keywords: SOCIAL IMPACT Grounded Theory, Policy, Dam reservoir, paradigm model
  • ناهید شریفی، بدری شاه طالبی*، اکبر اعتباریان
    مدارس آینده از دغدغه های مهم نظام آموزشی است که نشان از وضعیت ناپایدار مدارس کنونی دارد. علیرغم انتقادات به نظام فعلی، به ویژه فرهنگ مدرسه، تصویری از مدرسه آینده پیش رو قرار نگرفته است. این پژوهش با همین هدف به روش نظریه زمینه ای به دنبال تدوین مدل مدرسه آینده است. روش پژوهش کیفی-استقرایی است و از روش نظریه زمینه ای استراوس-کوربین استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختمند که به سه روش کدگذاری باز محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل شد. مشارکت کنندگان متخصصان موضوعی در زمینه تعلیم و تربیت واجد شرایط ورود به مصاحبه بودند که از طریق نمونه گیری نظری تا 14 نفر به سطح اشباع داده ها رسید. نتایج با 22 مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علی (توسعه و پذیرش فناوری، سیاست های مشارکتی، توسعه سرمایه ای، تاکتیک های نهادی تفکر آینده نگرانه) پدیده محوری (ایجاد مدرسه آینده)، شرایط زمینه ساز (سیاست های یادگیری، سرمایه های اجتماعی، حساسیت فرهنگی هنری)، شرایط مداخله گر (گفتمان نمایشی، تنازع نهادهای قدرت، مدیریت تفاوت ها، وابستگی منابع) راهبردها (توسعه گفتمان خلاقیت، احیای رسالت مدرسه ای، پذیرش چند فرهنگ گرایی، بازآرایی محیطی، بازاندیشی آموزشی) و پیامدها (شفافیت عملکرد، شوق یادگیری، برون یابی، توسعه دانایی محوری) قرار گرفت. نتایج این پژوهش برای بازشناسی ضعف مدارس فعلی و زمینه سازی برای مدارس آینده مفید خواهد بود.
    کلید واژگان: مدرسه آینده, روش نظریه زمینه ای, الگوی پارادایمی
    Nahid Sharifi, Badri Shahtalebi *, Akbar Etebarian
    Schools of Future are an important education system concern, indicating unstable situation in current schools. Despite criticism of the current system, especially school culture, there is no picture of the school ahead. For the same purpose, this research find to develop a school of future model using the Grounded Theory Method. The research method is qualitative-inductive and the GTM's Strauss-Corbin has been used. Semi-structured interview data collection tools that were analyzed and analyzed by three methods of open, axial and selective coding. Participants of the subject matter experts in the field of education were eligible to enter the interview, which reached the level of data saturation through theoretical sampling of up to 14 people. Outcomes with 22 general categories in the form of paradigmatic model including causal conditions (development and acceptance of technology, participatory policies, capital development, institutional tactics of future thinking), phenomenon (school of future creation), contextual conditions (learning policies, social capital, cultural and artistic sensitivity) intervening Conditions (Demonstration Discourse, Conflict of Power Institutions, Differences Management, Resource Dependence) Strategies (Development of Creative Discourse, Revival of School Mission, Acceptance of Multiculturalism, Environmental Reorientation, Educational Reconsideration) and Consequences (Transparency of Performance, Enthusiasm of Learning, Externalization, Development of knowledge-base). The results of this study will be useful for recognizing the weakness of current schools and paving the way for school of future.
    Keywords: : School of Future, Grounded Theory Method, paradigmatic model
  • محمد حیدری، وحید قاسمی*، محسن رنانی، محمدتقی ایمان

    این مطالعه کیفی، با هدف کشف نظام معنایی مودیان مالیاتی در رابطه با پدیده مالیات و ارایه الگوی داده بنیاد فرهنگ مالیاتی در بستر موردمطالعه به انجام رسید. روش مورداستفاده در این پژوهش، نظریه زمینه ای به عنوان یکی از روش های اصلی پژوهش کیفی است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و شیوه نمونه گیری هدفمند- نظری با سی نفر از مودیان مالیاتی شهر اصفهان گردآوری و جهت تحلیل داده ها از سه شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی و همچنین ابزار تحلیلی پارادایم استفاده شد. داده های گردآوری شده در قالب تعدادی مقوله عمده و یک مقوله هسته کدگذاری و تحلیل شدند. الگوی پارادایمی ارایه شده شامل سه بعد شرایط، عمل- تعامل ها و پیامدها است که بر مبنای نتایج پژوهش در بعد شرایط شامل شرایط علی (اقتصاد رانت جویانه، نظام مندی مالیات، شفافیت قوانین مالیاتی، اقتدارگرایی مالیاتی)، شرایط زمینه ای (هزینه روانی تمکین، انصاف رویه ای مالیاتی، کنش متقابل واگرا و اعتماد متقابل کنشگران) و شرایط مداخله گر (عدالت مالیاتی، سلامت اقتصادی مسیولین، پاسخگویی مالیاتی و کارآمدی مصارف مالیات) در بعد عمل- تعامل (مالیات به مثابه نفع مشترک، مالیات به مثابه تکلیف و تمکین جبرمحور) و در بعد پیامدها (نارضایتی مودیان، غیرشفاف شدن فعالیت های اقتصادی و تقویت اقتصاد سایه) است که حول یک مقوله هسته به نام «مطالبه گری نامتوازن غیرهنجارمند» شکل گرفته اند.

    کلید واژگان: فرهنگ مالیاتی, الگوی پارادایمی, مطالبه گری غیرهنجارمند, مودیان مالیاتی, اصفهان
    Mohammad Heydari, Vahid Ghasemi *, Mohsen Renani, Mohammadtaghi Iman

    This qualitative study aimed to discover the meaning system of taxpayers and their interpretation of the phenomenon of taxation, and to present a grounded model of tax culture in the context of study. The grounded theory, which is one of the main qualitative methods of research, was used in this study. The required data were collected through in-depth interviews with 30 taxpayers in Isfahan. The sample was selected through purposive - theoretical sampling. Open, axial, and selective coding and Paradigm analytical tool were used to analyze the collected data. Next, the data were coded into main categories and one core category. The proposed paradigmatic model consisted of three dimensions, i.e., conditions, actions-interactions, and consequences. According to the results, the first dimension, conditions, comprising Causal-contextual conditions (rent-seeking economy, tax systemization, transparency of tax laws, tax authoritarianism(, Contextual conditions (psychological cost of compliance, procedural fairness of tax, divergent interaction and mutual trust between actors), and interventional conditions (tax justice, economic health of authorities, tax accountability and tax expenditure efficiency), in the dimension action-interaction (tax as a common interest, taxes as duty and Force-based compliance) and in the dimension of consequences (taxpayers’ dissatisfaction, non-transparency of economic activity, strengthening the shadow economy) that have been formed around a core category called " Non-normative unbalanced claiming".

    Keywords: Tax Culture, Paradigmatic model, Non-normative Claiming, Taxpayers, Isfahan
  • جواد مصطفایی، معصومه کلاته سیفری*
    امروزه فوتبال تبدیل به یک پدیده اجتماعی شده که هواداران بسیار زیادی را به خود جذب کرده است. هدف از این پژوهش ارایه الگوی پارادایمی حضور بانوان تماشاگر در استادیوم های فوتبال در ایران است که با روش تحقیق کیفی و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. از طریق نمونه گیری گلوله برفی و با انجام 14 مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید دانشگاه ها و متخصصان رشته فوتبال، اشباع نظری حاصل شد. روایی و اعتبار داده ها از دو روش بازبینی توسط محققین و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش تعیین شد. نتایج تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی حاکی از 12 مفهوم اصلی است که این یافته ها در چارچوب الگوی نهایی شامل: عوامل فردی و حقوقی به عنوان عامل علی، عوامل زیرساختی و برنامه ریزی به عنوان شرایط زمینه ای، عوامل سیاسی به عنوان مداخله گر و حضور کنترل شده به عنوان راهکار مناسب برای عادی سازی حضور بانوان در استادیوم های فوتبال می باشد. با توجه به الگوی ارایه-شده، افزایش امنیت رفتاری و امنیت اخلاقی در استادیوم ها، توسعه بازاریابی صنعت فوتبال، رشد فرهنگی تماشاگران و افزایش کیفیت برگزاری مسابقات فوتبال در ایران را به عنوان پیامدهای مثبت حضور بانوان در استادیوم های فوتبال می توان ذکر کرد.
    کلید واژگان: بانوان, تماشاگر, الگوی پارادایمی, استادیوم, فوتبال
    Javad Mostafaei, Masoumeh Kalateh Seifari *
    Nowadays, football has become a social phenomenon that has attracted a large number of fans. The purpose of this study was to present a paradigmatic model for the presence of female spectators in Iranian football stadiums. The study was done by qualitative research method using a data-based theory approach. Theoretical saturation was achieved by snowball sampling. Fourteen semi-structured interviews were conducted with university professors and football professionals. Validity and reliability of the data were determined by two methods of review by the researchers and review of non-participating experts in the study. The results of data analysis in three stages of open coding, axial coding, and selective coding led to 12 main concepts that were included in the final model: individual and legal factors as causal factors, Infrastructure and planning factors as contextual conditions, political factors as intervening factors and controlled presence was suggested a proper way to normalize the presence of women in football stadiums. Given the model presented, increased behavioral and ethical security in stadiums, development of football industry marketing, cultural growth of spectators, and increased quality of football matches in Iran can be viewed as positive outcomes of women’s presence in football stadiums.
    Keywords: Female, Spectator, Paradigmatic Model, Stadium, Football
  • علی نوری ثانی، رضا علی محسنی*، مجید کوششی

    سدهای مخزنی زمینه جابجایی بیش از 80 میلیون نفر از محل زندگی خود شده است. مطابق نتایج بررسی حاضر، در ایران نیز بیش از 2 میلیون نفر جمعیت تحت تاثیر احداث سدها قرار گرفته اند. هدف این پژوهش بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی تحت تاثیر مدیریت آزادسازی مخازن سدها، نقد این سیاست ها و شناسایی عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردی و پیامدهای آن بوده است. روش پژوهش کیفی و از تکنیک نظریه زمینه ای استفاده شده است. شرکت کنندگان این پژوهش 47 نفر از مطلعین و خبرگان محلی بودند که با پرسشنامه نیمه ساختمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در دستور کار قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها 391 مفهوم کلی، 118 مقوله فرعی، 21 مقوله اصلی و 2 مقوله مرکزی را نشان می دهد. یافته های پژوهش بر اساس مدل پارادیمی، پایداری نسبی حوزه اجتماعی و فرهنگی را در سیاست جابجایی و اسکان مجدد و ازهم گسیختگی ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی را در سیاست جبران نقدی خسارت نشان می دهد. نتایج حاصل از پژوهش به ضرورت تغییر رویکرد، اصلاح لوایح قانونی، متولی حوزه اجتماعی و پایش تاثیرات اجتماعی طرح ها منتهی شده است.

    کلید واژگان: تاثیر اجتماعی, پیامد فرهنگی, نظریه زمینه ای, سیاست آزادسازی, مخازن سدها, الگوی پارادایمی
    Ali Nourisani, Reza Ali Mohseni *, Majid Koosheshi

    The implementation of reservoir dams has caused the displacement of more than 80 million people. According to the present study, more than 2 million people have been affected by the construction of dams in Iran. The present study aims at investigating into the socio-cultural impacts and consequences of two methods of managing the release of dam reservoirs. Criticizing these two policies and consequences and identifying the causal, contextual, intervening, strategic occur. The research method is qualitative and the Grounded Theory is used. The study participants were 47 informants and local experts who were interviewed with a semi-structured questionnaire. The data were analyzed based on three methods of open, axial and selective coding. The results of the interview analysis included 391 general concepts, 118 subcategories, 21 main categories and 2 central categories. The research findings based on the paradigmatic model show the relative stability of social, cultural domains in relocation, resettlement policy, the disruption of social structure and cultural context in cash compensation policy. The results of the present study can be considered in terms of the necessity of changing the approaches, determining the social sphere and the need to monitor and evaluate the social impacts of the projects.

    Keywords: Social Impact, Cultural Consequences, Grounded Theory, Liberalization Policy, Dams Reservoir, paradigmatic model
  • سمیه صلاحی، وحید قاسمی، رضا همتی
    ارزیابی تاثیر اجتماعی یکی از حوزه های جدید و بین رشته ای در جامعه شناسی شهری و از ابزارهای راهبردی مهم در جهت دست یابی به کیفیت زندگی و توسعه پایدار است. هدف این پژوهش شناسایی کیفی فرایند اجرای ارزیابی تاثیر اجتماعی در ایران به ویژه پروژه های شهری، بررسی چالش ها و مشکلات پیش روی محققان در اجرای آن و شناسایی عوامل مداخله گر و راهبردی و نیز پیامدهای حاصل از اجرای این فرایند بود. به منظور نیل به این هدف رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه ای به کار گرفته شد.شرکت کنندگان در این پژوهش 22 نفر از متخصصان و مجریان ارزیابی تاثیر اجتماعی، کارشناسان و ناظران بودند که با پرسشنامه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری مورد استفاده در نظریه زمینه ای شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها حاکی از 22 مقوله کلی است که در مدل پارادایمی شامل شرایط علی (نگاه فن سالارانه، ضعف مشارکت اجتماعی، ضعف اعتماد اجتماعی و امور مالی و پرداخت)، پدیده محوری (اجرای فرایند ارزیابی تاثیر اجتماعی)، شرایط مداخله گر (ضعف حکمروایی شهری، مشکلات نهادینه شده پژوهش های اجتماعی)، زمینه (ضعف نهادهای میانجی، نظارت بر اتا، تفکر بین رشته ای)، راهبردها (شایستگی مجریان، گسترش دامنه اتا، قوانین الزام آور) و پیامدها (مثبت: توسعه زمینه علمی اتا، افزایش مطالبه گری اجتماع، ارتقای جایگاه شغلی جامعه شناسان؛ منفی: دولتی شدن اتا، تقلیل اتا به پژوهش های مرسوم، عدم استفاده از کاربست؛ بلند مدت: شهروند فعال، کیفیت زندگی و توسعه پایدار) نشان داده شده است. نتایج این پژوهش می تواند در راستای بهبود فرایند اجرای ارزیابی تاثیر اجتماعی و برطرف شدن نقایص آن مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: ارزیابی تاثیر اجتماعی (اتا), نظریه زمینه ای, الگوی پارادایمی
    Somaye Salahi, Vahid Ghasemi, Reza Hemati
    Social impact assessment (SIA) is one of the new and interdisciplinary fields in urban sociology and important strategic tools for achieving quality of life and sustainable development. This study purpose was identifying the quality of the social impact assessment process in Iran, especially urban projects, investigating the problems and challenges faced by the researchers in its implementation and identifying the intervening and strategic factors as well as the consequences of implementing this process. The qualitative research approach and the grounded theory method were used to achieve this goal. The participants in this study were 22 people of SIA professionals and administrators, experts and observers interviewed by a semi-structured questionnaire. Data analysis was performed based on three coding methods used in grounded theory including open coding, axial coding and selective coding. The results of the interviews analysis indicate 22 general categories shown in the paradigmatic model including causal conditions (technocratic look, social participation weakness, social trust weakness, finance affairs and payment), phenomenon orientation (SIA implementation),and intervening conditions (urban governance weakness, social researches institutionalized problems), the field (intermediary institutions weakness, SIA supervision, interdisciplinary thinking), strategies (executors competency, extension of SIA scope, obligatory laws) and consequences(positive: developing the scientific field of assessment, increasing community demands, promoting the sociologist's job position; negative: SIA governing, SIA reduction to conventional research, non-using the pragmatics ; long term: active citizen, quality of life and sustainable development).The results of this research can be considered to improve social impact assessment implementation process and to eliminate its shortcomings
    Keywords: Social Impact Assessment (SIA), Grounded Theory, Paradigmatic Model
  • وجیهه جوانی *
    هدف از مطالعه ی حاضر، شناخت مولفه های موثر ارزش های دینی خانواده و نقش آن ها در پیشگیری از گرایش به مواد نیروزا بود. این پژوهش از نوع تحقیقات اکتشافی و به تناسب رویکرد پژوهش از نوع کیفی بود که جهت انجام آن، با استفاده از روش گلوله برفی به صاحب نظران حوزه ی مورد پژوهش (15 نفر) رجوع و از طریق مصاحبه ی عمیق به جمع آوری داده ها پرداخته شد. سپس به واسطه ی سه مرحله کدگذاری بر مبنای رویکرد پارادایمی، طبقه های اصلی، فرعی و همچنین ارتباط بین طبقات شناسایی شد و منجر به شکل گیری و استخراج الگوی نهایی گردید. مطابق الگوی پارادایمی حاصل، به شرایط علی پدیده گرایش به استفاده از مواد نیروزا، شرایط زمینه ای آن و نیز شرایط میانجی و راهبردهای بازدارنده و تقابلی با آن پرداخته شد. همچنین، راهبردهای مورد استفاده از سوی افراد دچار انحطاط مصرف داروها و ترکیبات مختلف استخراج شد و در نهایت در قالب پیامد نهایی الگو یعنی بیماری و زندگی بیمارگونه فرد مفهوم سازی گردید. به نظر می رسد که توسعه نظری حاصل از این پژوهش، می تواند درک کاربرد نظام ارزشی اصیل اسلامی در تربیت نیروی انسانی را تسهیل کرده و ضمن شناساندن الزامات و اقدامات بنیادی، مسیر رویارویی با این چالش را هموارتر کند.
    کلید واژگان: ارزش های دینی, مواد نیروزا, خانواده, الگوی پارادایمی
    Vajiheh Javani *
    This study aims to identify influencing of families’ religious values and its role in preventing the tendency to use doping. This study was exploratory and qualitative research. Data was collected by the snowball sampling and through in-depth interview from15 experts. Subsequently, through three paradigmatic approaches, the main and secondary categories as well as the relationships between the categories were identified and led to the formation and extraction of the final model. According to obtained paradigmatic model, the underlying tendencies to use doping, the contextual conditions, the mediating conditions, and the preventive conditions were discussed. Furthermore, the strategies used by decomposing people to extract drugs and various compounds were extracted and ultimately understood as the outcome of the model and the illness and the patient's illness. In addition, the uses of doping and variety substances were conceptualized as an applied strategy which ultimately understood as the outcome of the model that is called sickness and illness lifestyle. The theoretical development of this study seems to facilitate the understanding of the application of the genuine Islamist system in human-resource training. Outlining the basic requirements and actions, will make easier to confront this challenge.
    Keywords: Religious values, Doping, Family, Paradigmatic model
  • محمد تقی ایمان، احمد کلاته ساداتی*
    هدف
    تحقیق حاضر به دنبال کشف ارائه الگوی پارادایمی رابطه جوانان شهر شیراز با رسانه می باشد.
    روش
    روش تحقیق بر اساس روش گروه کانونی، و تحلیل آن بر اساس مدل های نظریه زمینه ای می باشد.
    نتایج
    مفاهیم اکتشاف شده تحقیق نشان می دهد که فهم و درک جوانان در ششسوال تحقیق عبارتند از: به لحاظ هویتی خود را افرادی با خلاقیت بالا و عقلانیت پایین تعریف می کنند؛ از نظر عقیده، الگوپذیر و در عین حال منتقد هستند؛ نگاهشان نسبت به رسانه داخل همراه با بی اعتمادی و تک کارکردی بودن آن است و متمایل به رسانه خارجی هستند؛ مدیریت گذران اوقات فراقت توسط جوانانجام می شود که به شدت متاثر از فضای رسانه ای است؛ از نظر رابطه با رسانه، اعتماد به رسانه بیگانه و کم اعتمادی به رسانه داخل، و نیز تمرکز بر رسانه مدرن تا سنتی است؛ و از نظر عملکرد رسانه در ایران، آن را غیرعملکردی، خاص گرایانه، و عاطفی قلمداد می کنند.
    بحث: رسانه در کشور ما لازم است به کیفیت تعامل خود با مخاطب، سبک زندگی و مصرف رسانه ای آن ها، و نیز به ترجیحات و علائق جوانان توجه داشته باشد. در این زمینه توجه به تغییرات وسیع اجتماعی و شکل گیری رسانه های نوین یک ضرورت انکارناپذیر است.
    کلید واژگان: جوان, رسانه, الگوی پارادایمی, هویت, کارکرد, رابطه
    Mohammad Taghi Iman, Ahmad Kalatehsadati *
    This study sought to explore the paradigmatic model of relationship between the youth and media in Shiraz. To this end, we focused on a group research whose analysis is based on grounded theory models. Results of the explored concepts showed that the youth: have high creativity and low rationality; their idea is pattern acceptor and critical; their view to domestic media is with mistrust, they believe domestic media are purposefully selective and so theyve got more trust to foreign media. The leisure time is managed by the youth which is highly affected with cyberspace. They focus more on modern media than the traditional. They believe that domestic media malfunctions with specific orientation and emotional terms. Media in our country needs to consider the quality of its interaction with the youth lifestyle as its biggest portion of audience. It should also consider the vast social changes and formation of the new social-networks.
    Keywords: youth, media, paradigmatic model, identity, function, relation
  • علی ربانی خراسگانی، زینب شعبانی
    وجود کودکان ساکن در زندان به همراه مادران زندانی مشکلی است که می تواند زمینه ساز مشکلات بعدی شود. قوانین در جهان و ایران اجازه داده اند برای کاهش آسیب های روانی برای مادر و کودک این کودکان بتوانند مدتی را – 2تا 6 سال- در زندان و در کنار مادران خود زندگی کنند. اما آیا زندان می تواند امکانات مناسب برای رشد این کودکان را فراهم نماید؟ کودکان تربیت شده در این مکان چه وضعیتی خواهند داشت؟ این تحقیق در قالب یک مطالعه کیفی و به شیوه ی مصاحبه عمیق سعی دارد شرایط کودکان در زندان را بررسی نماید. نمونه های مورد مصاحبه دو تن از مطلعین کلیدی هستند که با شرایط این کودکان از نزدیک آشنا بوده اند و 3 تن از مادرانی که در این شرایط زندگی کرده اند. این کودکان از نظر شرایط زندگی شامل؛ غذا، وسایل رفاهی و بازی، وسایل آموزشی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. تحقیقات نشان داده است عمدتا این فرزندان دچار سرخوردگی و کمبود محبت شده و جذب گروه های بیرون از ساختار خانواده می شوند و در نهایت احتمال بیشتری وجود دارد که به انحراف کشیده شوند. کمترین کاری که می شود برای کودکان انجام داد و در قانون نیز پیش بینی شده است تعبیه یک مهدکودک در زندان است که می تواند تا حدودی بخشی از بار مشکلات را کم کند.
    کلید واژگان: الگوی پارادایمی, زندان, کودکان, مادران زندانی
    Ali Rabani Khorasghani, Zeynab Shabani
    problem of the children that living in prison with their mothers cause another problems. For decreasing the psychological pathologies of the mother and the kid، the world laws and Iran s laws let to these children that live around 2-6 years with their mothers in prison. But، do the prison could offer suitable facilities for rising of these children? Which situation would have these children? This qualitative research using the deep interview tries to study the condition in prison children. The samples are two informed person who know the situation of these children and three mothers that were in prison with their kids. Life conditions like: food، the games، the training tools and the recreational facilities are not suitable for these children. The findings of this study shows that they lack enough love، attention and affection and have tendency toward the other groups than their family. The least work that could be done and anticipated in our laws is building a kindergarten for these children in the prison.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال