به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "انسان شناسی عرفانی" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «انسان شناسی عرفانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی انسان شناسی عرفانی در مقالات مجلات علمی
  • محمدرضا رجبی*
    امروزه مدارا علاوه بر یک الگوی اخلاقی، از مسایل مهم اجتماعی و سیاسی است. بسیاری از فیلسوفان در کنار تاکید بر مناسبات فردی به ضرورت مدارای اجتماعی تاکیددارند. توصیه به این نوع از مدارا مولود کثرت گرایی مبتنی بر دیدگاه هایی چند در معرفت شناختی است. تمایز معرفت شناسی کانت میان نومن و فنومن از آن جمله است ،نظریه ای که توسط جان هیک  تعمیم ودر کنار مفاهیم و مبانی دیگر در حالی که آن را منتسب به عارفان مسلمان می دانست، به عرصه معرفت دینی و مسئله نجات  کشاند تا درنهایت دلیلی برای توصیه به مدارای اجتماعی-سیاسی باشد.پژوهش پیش رو می کوشد پس از نقل و نقد نظریه  و انتساب هیک ، مبنایی جایگزین  برای کثرت گرایی معرفی کند. بر اساس این مدل پیشنهادی برگرفته از عرفان با تاکید بر نظرات امام خمینی «انسان» به عنوان برترین مظهر ، خاستگاه«مدارا» است و مدارا نه محصول کثرت گرایی بلکه مولود انسان شناسی متعالی است. برآیند این مدل تمایز میان عقاید و باورها از یک سو و صاحبان آن از سوی دیگر است و می توان در همان حال که شخص را نسبت به باورها و رویه ها منتقد باقی گذارد، در برابر دارندگان یا عاملان آن روادار نگاه داشت و به نتایج غیرمنطقی کثرت گرایان و یا تعصب خام انحصارگرایان نیز تن نداد.
    کلید واژگان: کثرت گرایی, مدارای عرفانی, هستی شناسی عرفانی, انسان شناسی عرفانی
    Mohammad Reza Rajabi *
    Today, toleration is an important social and political behavior in addition to being an ethical pattern. Many philosophers have placed emphasis on the need for practicing social toleration along with observing such behavior in personal relations. Recommendations on observing this type of toleration come from pluralism based on certain viewpoints in epistemology. An instance is Kant’s distinction between phenomena and noumena, a theory that was generalized by John Hick and introduced into religious epistemology and also into the issue of salvation as a concept attributed to the Muslim mystics in order to ultimately serve as a reason for recommendations on social-political toleration. This work intends to narrate and take a critical approach toward the theory and generalization by Hick in a bid to introduce a substitute theory for pluralism. Based on the proposed model taken from mysticism and enriched by Imam Khomeini’s views, “man” is the origin of toleration as the best manifestation; hence, toleration is not a product of pluralism but an outcome of transcendental anthropology. This model results in distinction between beliefs on one side and their proponents on the side so that the person can be held at a position to be critical of the beliefs and procedures, to tolerate proponents of such beliefs and associated factors, and to avoid falling to the illogical outcomes of the pluralists or the shallow bias of the monopolists.
    Keywords: pluralism, mystical toleration, mystic epistemology, transcendental, Anthropology
  • مهدی براتی فر، هادی وکیلی*

    نظریه های اخلاق هنجاری از سه نوع اخلاق وظیفه گرا، اخلاق نتیجه گرا و اخلاق فضیلت گرا سخن می گویند و مبانی و دیدگاه های مربوط به هر سه نوع اخلاق مزبور در نزد متفکران مسلمان دیده می شود. در اینجا می توان از مفهومی جدید از اخلاق با عنوان «اخلاق خلیفه گرا» سخن گفت که بر مبنای مماثلت و جانشینی بین انسان و خدا یا به تعبیری رب و عبد و خلیفگی اخلاقی انسان نهاده شده است. به نظر می رسد که  این نوع اخلاق می تواند با نقد مدل های غیرخلیفه گرایانه مانند اخلاق عشق یا اخلاق شرم، مدلول درستی از تعبیر «اخلاق عرفانی» را ارایه کند؛ در حقیقت اخلاق خلیفه گرا گرچه نظریه ای فضیلت گرایانه تلقی می شود اما در چیستی فضایل، روش شناخت فضایل، و نحوه نایل شدن به فضایل با رویکردهای مرسوم در اخلاق فضیلت گرا تفاوت دارد. در این نظریه، فضایل، همان اوصاف خداوند، روش شناخت آنها همان شناخت اوصاف باری، و روش فضیلت مند شدن به آنها همان تشبه به خدا و تبدیل شدن به خلیفه خداوند در مراحل سه گانه تخلیه، تجلیه و تحلیه است. روش شناسی معرفت و رشد اخلاقی در این نوع اخلاق مبتنی بر آن نوع از انسان شناسی و خداشناسی عرفانی است که با مکتب اکبری و دیدگاه عرفانی امام خمینی (ره) همسویی دارد.

    کلید واژگان: انسان شناسی عرفانی, اخلاق عرفانی, امام خمینی, اخلاق خلیفه گرا
    Mahdi Baratifar, Hadi Vakili *

    There are three types of normative ethics including duty-based ethics, result-based ethics and virtue- based ethics. A fourth type of ethics can be also considered as "Caliphate – oriented ethics", which is based on the assumption and succession between man (as Abd) and God (as Rabb). In this article, we attempt to examine the concept of "Caliphate- based ethics" by examining the mystical ethics in the tradition of theoretical mysticism. This type of ethics may be the correct interpretation of "mystical ethics" - in the tradition of theoretical mysticism attributed to Ibn al-Arabi and Caliphate-based ethics is subordinated to virtue ethics. The Caliphate's ethics should be viewed as a virtue theory that differs in the nature of virtues, the method of recognizing virtues, and how to achieve virtues with conventional approaches to virtue ethics. In this theory, virtues are the attributes of God, the method of recognizing virtues is the knowledge of the virtues, and the method of becoming virtuous is to imitate God and then become the caliph of God through mystical conduct in three stages. Purification, Polishing and Adornation. This methodology is based on mystical anthropology, which is found in the mystical works of Imam Khomeini.

    Keywords: mystical anthropology, mystical ethics, Imam Khomeini, Caliphate-oriented ethics
  • محمد میری
    حدیث آفرینش انسان بر صورت خداوند (خلق الله آدم علی صورته) در ردیف احادیث مربوط به معارف بلند الهی می گنجد که تفسیر و تبیین آن، تنها از برخی عالمان ربانی که در سطح ظاهری آموزه های دینی متوقف نشده باشند برمی آید. به باور امام خمینی این حدیث، اشاره به مظهریت تامه انسان کامل برای اسمای حسنای الهی و به عبارت دیگر، مظهریت او برای اسم جامع الله دارد. از آنجا که انسان کامل بر صورت الهی آفریده شده است پس صورت و عین ثابت اسم جامع الله اختصاص به او داشته و به اصطلاح عرفانی، کون جامع قرار گرفته و صلاحیت تعلم اسمای الهی را می یابد و در نتیجه بر ملائکه شرافت یافته و سزاوار آن می شود که خداوند متعال، مقام خلافت را به وی واگذار کند.
    کلید واژگان: امام خمینی, انسان شناسی عرفانی, صورت الهی, اسم جامع الله, کون جامع, تعلیم اسماء به انسان کامل, خلافت انسان کامل
    Mohammad Miri
    The tradition of creation of man in the image of God (God created man in His own image) is among lofty divine teachings, whose interpretation is possible only by those religious scholars who don’t confine themselves to the appearance of religious teachings. According to Imam Khomeini, this tradition alludes to the total manifestness of perfect man for divine names. In other words, it alludes to man’s manfistness of the Comprehensive Name of Allah. Since perfect man has been created in the divine image, the image and the Comprehensive Name itself is related to him and in mystical expression, he is the comprehensive being and hence is qualified to learn the Divine Names. As a result, he is superior to the angels and deserves to be the vicegerent of God.
    Keywords: Imam Khomeini, mystical anthropology, divine image, Comprehensive Name of Allah, teaching the Names to perfect man, vicegerency of perfect man
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال