جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بهزیستی روانی" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «بهزیستی روانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته ارزش های زندگی زناشویی و اثربخشی آموزش آن بر اختلافات زوجین و بهزیستی روانی زنان دارای نارضایتی زناشویی بود. پژوهش به روش ترکیبی (کیفی- کمی) انجام گرفت. پس از بررسی منابع علمی نوشتاری، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از متخصصان روانشناسی، تدوین بسته آموزشی صورت گرفت. روایی محتوایی بسته تدوین شده بر اساس شاخص لاواشه 94/0 می باشد. در بخش کمی از بین زنان دارای نارضایتی زناشویی شهر مشهد، 30 نفر با استفاده از روش هدفمند انتخاب و در دو گروه به طور تصادفی (گروه آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلافات زناشویی ثنایی (1379) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. بر اساس مولفه های استخراج شده از متون علمی و مصاحبه با متخصصان روانشناسی، بسته تدوین شده شامل آموزش ارزش های زوجین و فردی، اولویت بندی ارزش های زندگی، بیان تعارض ارزش ها و زندگی در راستای ارزش ها در طی 8 جلسه یک ساعته آموزش داده شد. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار spss به روش تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج نشان داد که آموزش ارزش های زندگی باعث کاهش اختلافات زوجین و همه ابعاد آن به جز جدا کردن امور مالی از یکدیگر و افزایش بهزیستی روانی و همه ابعاد آن در زنان دارای نارضایتی زناشویی شده است (05/0=p). در نتیجه روانشناسان و مشاوران می توانند از این بسته آموزشی برای غنی سازی زندگی زنان متاهل استفاده کنند.کلید واژگان: ارزش های زندگی, بهزیستی روانی, تعارضات زناشویی, زنان دارای نارضایتی زناشوییThe aim of this study was to develop a package of married life values and its effectiveness on marital Disputes and psychological well-being of women with marital dissatisfaction. The research was conducted by combined method (qualitative-quantitative). After reviewing the written scientific sources, a semi-structured interview with 10 psychologists, an educational package was developed. The content validity of the package based on Lawshe index is 0.94. quantitative part of women with marital dissatisfaction in Mashhad, 30 people were selected using purposive methods and randomly divided into two groups (experimental and control groups). The research instruments included the Sanaei Marital Conflict Questionnaire (2000) and the Ryff Psychological Well being Questionnaire (1989). Based on the components extracted from scientific texts and interviews with psychologists, the developed package includes teaching the values of couples and individuals, prioritizing life values, expressing conflict of values and living in line with values, which was taught during 8 one-hour sessions. Data analysis was performed using SPSS software using analysis of covariance The results showed that educating the values of life has reduced couples' Disputesand all its dimensions except financial separation from each other and increased psychological well-being and all its dimensions in women with marital dissatisfaction (p≤0.05). As a result, psychologists and counselors can use this training package to enrich life of married women.Keywords: Life Values, psychological well-being, marital conflicts, women&rsquo, s marital dissatisfaction
-
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین رابطه بهزیستی روانی با درگیری شغلی در مدیران مدارس شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود که از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرای آن همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی1401 است. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فرمول مورگان و با توجه به حجم کل جامعه تعداد 269 نفر از مدیران مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های درگیری شغلی و بهزیستی روانی ریف پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین بهزیستی روانی با درگیری شغلی رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت بهزیستی روانی از عامل موثر بر کیفیت زندگی کاری است که باید موردتوجه سازمان آموزش وپرورش و معلمان قرار گیرد.
کلید واژگان: بهزیستی روانی, درگیری شغلی, مدیران -
هدفازدواج مجدد مادر می تواند همراه با پیامدهای مثبت و منفی برای فرزندان به خصوص پسران باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، تجربه زیسته پسران نوجوان از ازدواج مجدد مادران بود.روشپژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان پسر به عنوان نمونه متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 16 نفر بر اساس روش اشباع نظری به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. برای اعتبار یافته ها ابتدا فرایند کدگذاری توسط خبرگان (روایی صوری) بررسی شد. همچنین خود محقق فرایند کدگذاری را مجدد بررسی کرد. پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری توسط دو کدگذار انجام و 85/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد 53 مفهوم، 17 مضمون محوری و 7 مضمون انتخابی شناسایی شد؛ به طوری که مضامین انتخابی شامل بهزیستی روانی (افکار انحرافی، آسیب روانی و شرایط روانی مساعد)، حمایت عاطفی (خلا عاطفی و احساس تنهایی)، تجارب هیجانی (روابط حمایتگر، احساس گناه و عصبانیت)، نگرش به ازدواج (نگرش منفی و ترس)، رفاه اقتصادی (رایط مالی و شرایط دخل و خرج اعضا)، روابط بین فردی (طرد شدگی، انزواطلبی، مواجه با رفتارهای اجتماعی منفی و استقلال طلبی) و پذیرش طلاق (تبعیت از طلاق و ناتوانی در قبول طلاق) بودند.نتیجه گیریبر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت ازدواج مجدد مادر دارای مزایا و آسیب هایی برای نوجوانان است، بنابراین برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش و مشاورین جهت کاهش آسیب های ناشی از ازدواج مجدد مادر می توانند این دانش آموزان را تحت مشاوره و مراقبت بیشتر جهت سازگاری با شرایط جدید و توانمندسازی روانی قرار دهند.کلید واژگان: طلاق, ازدواج مجدد مادر, نوجوانان پسر, بهزیستی روانی, پذیرش طلاقPurposeMaternal remarriage can have both positive and negative consequences for children, especially boys. The main purpose of this study was the lived experience of adolescent boys from remarriage of mothers.MethodThe present study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation method. The study population consisted of second grade male high school students in Ahvaz in the academic year 2020-2021, in which 16 people were purposefully selected based on theoretical saturation method. The research tool was semi-structured interviews. To validate the findings, the coding process was first reviewed by experts (face validity). The researcher also re-examined the coding process. Reliability was also obtained with a coding agreement coefficient performed by two coders. The content analysis method in MAXQDA software version 2020 was used for data analysis.FindingsThe results showed that 53 concepts, 17 central themes and 7 selected themes were identified; The main themes include (deviant thoughts, psychological damage, favorable psychological conditions, supportive relationships, emotional emptiness, loneliness, guilt, anger, negative attitude, fear, economic conditions, rejection, isolationism, facing negative social behaviors, independence) , And inability to accept divorce) and selective topics (psychological well-being, emotional support, emotional experiences, attitudes toward marriage, economic well-being, interpersonal relationships, and accepting divorce).ConclusionBased on the results, it can be concluded that mother remarriage has advantages and disadvantages for adolescents, so education system planners and counselors to reduce the harms of mother remarriage can provide these students with more counseling and care to adapt to new conditions and psychological empowerment.Keywords: Divorce, remarriage of mother, adolescent son, psychological well-being, acceptance of divorce
-
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش رفتارهای بین فردی مربیان، بر نیازهای اساسی روان شناختی، تنظیمات انگیزشی و شاخص های بهزیستی در دانشجویان واحدهای عمومی تربیت بدنی بود. که روش انجام این پژوهش از نوع همبستگی بود و دانشجویان پرسشنامه های نیازهای اساسی روان شناختی- فرم کوتاه، انگیزش در تربیت بدنی ، بهزیستی عواطف مثبت و منفی را تکمیل کردند و همچنین شاخص توده بدنی (BMI) آنها اندازه گیری شد. بر اساس روش مورگان، 499 نفر از دانشجویانی که در سال 1398 دروس رشته تربیت بدنی را انتخاب کرده بودند، انتخاب شدند و در تحقیق شرکت کردند. نتایج بیانگر آن بود که رفتار خنثی کننده نیاز مربی رابطه مثبت با عاطفه منفی دانشجویان و رابطه منفی با عاطفه مثبت دانشجویان داشت و رفتار حامی مربی میزان رضایت دانشجویان از نیازهای اساسی را افزایش داد. رفتارهای حمایتی مربیان با ارضای نیاز استقلال و داشتن تاثیر مثبت بر افزایش رفاه دانشجویان باعث تسهیل ارضای نیازهای اساسی دانشجویان وتنظیم انگیزش مستقل آنها در کلاس های تربیت بدنی می شود.کلید واژگان: نیازهای اساسی روان شناختی, تنظیمات انگیزشی, بهزیستی روانی, کلاس تربیت بدنی دانشگاهیSociology of Sport, Volume:8 Issue: 19, 2022, PP 242 -262The aim of this study was to test the effect of teachers, interpersonal behaviors on students, basic psychological needs, motivational regulations, and well-being in college physical education (PE) programs. The research design was correlational, and students filled out basic psychological need satisfaction and need frustration scale, motivational regulations in PE, and positive and negative affects, as well as students, body mass index (BMI) measured. Based on the Morgan method, 499 students who choose PE courses randomly selected and participated in this study at the University of Tabriz at 2019.The results showed that students, perceptions of their teachers, need-supportive behavior positively related to students, positive affect via students, experience of need satisfaction, whereas, teachers’ need-thwarting behaviors positively related to students’ negative affect and negatively related to students’ positive affect via students’ experience of need frustration of this study shows that need-supportive behaviors positively enhanced students relative autonomy and positive affect. To enhance students’ well-being, teachers’ need-supportive behaviors facilitate students’ need satisfaction and their autonomous motivational regulation in college PE programs.Keywords: Basic Psychological Needs, motivational regulations, well-being, college physical education
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی استرس والدگری و هوش معنوی با بهزیستی روانی از طریق میانجی گری رضایت زناشویی در مادران کودکان استثنایی به روش غیرآزمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران کودکان استثنایی شهر بجنورد بود که تعداد 210 نفر از ایشان به روش نمونه گیری در دسترس جهت ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه های استرس والدگری، هوش معنوی، بهزیستی روانی و رضایت زناشویی جمع آوری شد و مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر ارزیابی گردید و همچنین برای آزمون روابط غیرمستقیم از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد تمام مسیرهای مستقیم به جز مسیر استرس والدگری به بهزیستی روانی معنادار شدند. مسیرهای غیرمستقیم نیز از طریق رضایت زناشویی با بهزیستی روانی معنادار شدند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است و می تواند الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از تنیدگی های تجربه شده مادران کودکان استثنایی و افزایش بهزیستی روانی آنها باشد.
کلید واژگان: استرس والدگری, هوش معنوی, بهزیستی روانی, رضایت زناشویی, مادران کودکان استثنائیThis correlational research aimed to investigate the causal relationship of parenting stress and spiritual intelligence with psychological well-being mediated by marital satisfaction among the mothers of exceptional children with a non-experimental method. The population included all mothers of exceptional children in the city of Bojnurd and 210 mothers were selected by the convenience sampling. The data were collected by the questionnaires of parenting stress, spiritual intelligence, psychological well-being, and marital satisfaction, and the proposed model was analyzed by the path analysis. In addition, bootstrapping was used to test indirect relationships. According to the results, all direct paths were significant except the path of parenting stress to psychological well-being. The indirect paths were also significant through the path of marital satisfaction to psychological well-being. Therefore, the proposed model has a desirable fit and can be a proper model for designing and formulating plans to prevent the tensions experienced by the mothers of exceptional children and increase their psychological well-being.
Keywords: parenting stress, spiritual intelligence, psychological well-being, marital satisfaction, mothers of exceptional children -
آرامش روانی و بهزیستی، گمشدههای بشر و از مهمترین زمینههای کمال فرد، خانواده و جامعه میباشد که راه دستیابی به آن برگشت به دین و پایبندی به آموزههای وحیانی اسلام است. اولین گام در این مسیر، شناخت معادل قرآنی آرامش روانی و بهزیستی میباشد. این پژوهش، کیفی از نوع تحلیل محتوی است و بهمنظور دستیابی به هدف مذکور سامان گرفت. بدینمنظور واژههای اطمینان و سکینه در فرهنگهای لغت بررسی و آیات مشتمل بر این دو واژه در تفاسیر معتبر قرآن کریم از علمای شیعه و اهل سنت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد: الف. واژه سکینه بهترین معادل برای آرامش روانی و اطمینان گویاترین معادل بهزیستی روانی تشخیص داده شد؛ ب. همچنانکه در روانشناسی، بهزیستی روانی نتیجه آرامش روانی و لازمه شکوفایی کامل انسان است. در فرهنگ قرآن نیز ذکر و یاد خدا مقدمه اطمینان است و اطمینان فراتر از سکینه و زمینه تکامل و بروز تمام استعدادهای الهی است؛ ج. اطمینان در فرهنگ قرآن اگرچه واژهای عام و متعالی است، اما نزدیکترین واژه قرآنی به اصطلاح روانشناختی بهزیستی روانی میباشد.
کلید واژگان: اطمینان, سکینه, آرامش روانی, بهزیستی روانی, قرآن, روانشناسیThe peace of mind and well-being have been the human being’s lost, and they are one of the most important grounds of perfection of the individual, family and society; returning to Islam and adhering to its revealed teachings are the way to achieve the peace of mind and well-being. The research method was a qualitative content analysis. To achieve the purpose of this study, the words ‘reassurance (iṭminan)’ and ‘composure (sakina)’ were looked up in the dictionaries and the verses containing these two words in the authentic interpretations of the Holy Quran by Shiite and Sunni scholars were studied and analyzed. The findings showed that (a) the word ‘composure’ was recognized as the best equivalent for peace of mind and the word ‘reassurance’, the most eloquent equivalent for mental well-being; (b). Just as, in psychology, mental well-being is the result of peace of mind and the necessity of the full flourishing of man; In the culture of the Qur’an, the remembrance of God is the prelude to reassurance, and reassurance is beyond composure, and it is the ground for the evolution and manifestation of all divine talents; (c) ‘reassurance’ in the culture of the Qur’an, although a general and sublime word, but it is the closest Qur’anic word to the psychological term ‘mental well-being’.
Keywords: Reassurance, Composure, Peace of Mind, Well-being mental, Qur’an, Psychology -
نشریه علوم اجتماعی، پیاپی 45 (تابستان 1398)، صص 351 -366
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش ذهنآگاهی بر بهزیستی روانی و راهبردهای مقابله با استرس مادران کودکان معلول جسمی- حرکتی است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مادران دارای کودک با معلولیت جسمی- حرکتی بود و به صورت در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس فرم کوتاه بهزیستی روانی ریف (1998) و راهبردهای مقابله ای فولکمن و لازاروس (1988) بود. گروه آموزش تحت آموزش ذهنآگاهی قرار گرفتند اما گروه کنترل، آموزشی را دریافت نکردند. سپس مجددا متغیرهای فوق در دو گروه اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد بهزیستی روانی و راهبردهای مقابله با استرس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنادار بهبود یافت(0.05 ≤ p). نتایج پزوهش حاضر حاکی از آن بود که آموزش در حوزه ذهنآگاهی بر بهزیستیروانی و راهبردهای مقابله بر استرس مادران کودکان معلول جسمی حرکتی موثر بودهاست. آموزش ذهن آگاهی منجر به تغییر الگوهای معیوب تفکر و آموزش مهارتهای کنترل توجه می شود که این مسئله توانایی مقابله با موقعیتهای چالش برانگیز را افزایش میدهد.
کلید واژگان: ذهن آگاهی, بهزیستی روانی, راهبرد های مقابله با استرس, معلول جسمی -حرکتیThe aim of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness training on psychological well-being and strategies to deal with the stress of mothers of physically and physically disabled children. The quasi-experimental research method was pretest-posttest with control group. The statistical population included mothers with children with physical and motor disabilities and, as available, 30 people were selected and replaced in two experimental and control groups. The research tools were the Riff Psychological Short Scale Form (1998) and Volkman and Lazarus' (1988) coping strategies. The training group was trained in mindfulness, but the control group did not receive training. Then, the above variables were measured again in two groups. Data were analyzed using covariance analysis. The findings showed that psychological well-being and stress coping strategies improved significantly in the experimental group compared with the control group (p 0.0 0.05). The results of the present study showed that education was effective in the field of mindfulness, psychosocial well-being and coping strategies for mothers of physically disabled children. Mindfulness training leads to changing patterns of thinking thinking and attention control skills training, which increases the ability to cope with challenging situations.
Keywords: Mindfulness, mental well-being, stress coping strategies, physical-motor disabilities -
پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر استفاده آسیب زا از تلفن همراه بر بهزیستی روانی دانشجویان دانشگاه پیام نور کرمانشاه انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور کرمانشاه در سال تحصیلی 97-1396 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با توجه به جدول مورگان تعداد 269 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد و سپس به پرسشنامه های استفاده آسیب زا از تلفن همراه جنارو (COS) و بهزیستی روانی ریف پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شدند. میزان همبستگی استفاده آسیب زا از تلفن همراه با بهزیستی روانی 0/26 محاسبه شد که در سطح 0/005< p دارای همبستگی مثبت و معناداری است. همچنین برای پیش بینی بهزیستی روانی از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد و نتایج نشان داد که نمره کل بهزیستی روانی با 1/37= β و 5/68-=t توان پیش بینی بهزیستی روانی رادارند و متغیرهای پیش بین باهم 0/29 واریانس بهزیستی روانی را تبیین می کنند. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت نقش استفاده از تلفن همراه در بهزیستی روانی دانشجویان با به کارگیری روش های مختلف تجربی مبنای مناسبی برای تدوین برنامه های آموزشی و افزایش بهزیستی روانی، استفاده به عمل آورند.کلید واژگان: استفاده آسیب زا از تلفن همراه, بهزیستی روانی, دانشجویانThe purpose of this study was to determine the effect of mobile phone harm on the psychological wellbeing of students of Payame Noor University in Kermanshah. The statistical population of this study included all female students of Payame- Noor Kermanshah University in the academic year of 2017-2018. Using a simple random sampling method, 269 subjects were selected as sample, according to Morgan's table. Then, the injury questionnaire they came from the mobile phone operator (COS) and psychiatric wellbeing Riff. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and simultaneous regression. The correlation between harmful use of mobile phone and psychological well-being was 0.26, which has a positive and significant correlation in the level of 005/0 <p. Also, for prediction of psychological wellbeing, simultaneous regression analysis was used and the results showed that the total psychological wellbeing score with β = 1.37 and t -6.66 have predictive power of psychological well-being and predictive variables are 0.29 the variance of psychological well-being is explained. Therefore, according to the results of this research and the importance of using mobile phones in student psychological well-being, using a variety of empirical methods, a suitable basis for developing educational programs and improving psychological well-being is usedKeywords: mobile phone harmful use, psychological well-being, students
-
هدفهدف از انجام این مطالعه، پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر بر اساس صفات سه گانۀ تاریک شخصیت، نیازهای روان شناختی و احساس بیگانگی بود.روشروش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. 263 نفر (136زن و 127 مرد) از میان دانشجویان دانشگاه گیلان، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های بهزیستی روانی ریف، صفات سه گانۀ تاریک شخصیت جوناسن و وبستر، نیازهای مازلو لستر و احساس بیگانگی دین و چک لیست سلفی محقق ساخته پاسخ دادند.یافته هانتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مؤلفه های ماکیاولیسم، نیازهای ایمنی و عزت، احساس ناتوانی و انزوا، می توانند بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر را پیش بینی کنند.نتیجه گیرییافته ها حاکی از آن است که اشکال در ارضای نیازهای عزت و ایمنی و احساس بیگانگی و صفت ماکیاولیسم در بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر که عکسهای سلفی خود را در شبکه های اجتماعی مجازی به اشتراک می گذارند، نقش مهمی دارند.کلید واژگان: سلفی, بهزیستی روانی, صفات شخصیت, نیازهای روان شناختی, احساس بیگانگیObjectivesThe aim of the present study is to predict the psychological well-being of the selfie-taking university students According to Dark Triad Traits, Psychological Needs and Feeling of Alienation.MethodThis descriptive research is of the correlation study. 236 (136female and 127 male) among students of the university of Guilan were chosen through convenience sampling and answere the following questionnaires of Ryff's psychological well-being, Jonason & Webster's Dark Triad Traits, Lester’s Maslow Needs, Dean’s Feeling of Alienation and the self-made checklist by the researcher.ResultsThe results of the multiple regression analysis have shown that the components of Machiavellianism, safety and esteem needs, feeling of inability and loneliness can predict the psychological well-being of the selfie-taking university students (p<0,001).ConclusionThese findings indicate that the difficulty in satisfying the needs of safety, esteems and alienation play a great role in psychological well-being of the selfie-taking university students who share their selfies on the social media.Keywords: selfie, psychological well-being, personality traits, psychological needs, feeling of alienation
-
ولع مصرف شاخصی روان شناختی می باشد که نقشی حائز اهمیت در پیامد درمانی ایفا می نماید و تعاملی پویا با مولفه های سلامت روان دارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه شاخص های ولع مصرف و بهزیستی روانی در بیماران تحت درمان با نگهدارنده متادون و مصرف کنندگان هروئین بود. روش پژوهش علی مقایسه ای بود. 30 مرد مصرف کننده فعال هروئین و 50 بیمار تحت درمان نگهدارنده با متادون به دو روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسشنامه بهزیستی روانی و ولع مصرف جمع آوری و به کمک آزمون های تی و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شاخص بهزیستی روانی در دو گروه تحت درمان متادون و مصرف کنندگان فعال، در هر سه مولفه هیجانی، روان شناختی و اجتماعی تفاوت معناداری را نشان می دهد. نتایج حاکی از اهمیت فرایند بهبودی و پرهیز از مواد در ارتقاء بهزیستی روانی و کاهش تنش ناشی از ولع مصرف بود.کلید واژگان: بهزیستی روانی, شاخص ولع مصرف, درمان نگهدارنده با متادون, اعتیاد به هروئین, سوء مصرف موادBackgroundCraving is a psychological factor that plays an important role in therapeutic consequences and has a dynamic interaction with mental health.ObjectiveThe present study aims to compare the craving and psychological well-being between individuals under maintenance treatment and individuals with opium abusers.MethodsThis study is a causal comparative design. A total of 30 male heroin users and 50 patients with methadone maintenance therapy were selected using purposeful sampling method and snowball method. Data were collected using Psychological Well-being Questionnaire and Usage Craving Questionnaire and were analyzed using independent t-test, Multivariable Analyze of Variance (MANOVA) and Pierson correlation tests.ResultsThe findings showed that psychological well-being between the group of methadone users and heroin users in all three components of emotional, psychological, and social were different. The results highlighted the importance of the recovery process and avoiding the substance in improving the well-being and reducing the stress.Keywords: Psychological Well-being, raving index, Methadone Maintenance Treatment, Addiction to heroin, Drug abuse
-
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تعارض کار – خانواده بر برخی نگرش های شغلی؛ شامل بهزیستی روانی و فرسودگی عاطفی با محوریت مادران شاغل می باشد و در این میان نقش متغیرهای تعدیل گر همچون حمایت سازمانی ادراک شده و انگیزه درونی را نیز مد نظر قرار داده است. جامعه آماری این پژوهش را مادران شاغل در بخش اداری دانشگاه تهران تشکیل می دهند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر روش نمونه گیری طبقه بندی است و سپس نمونه گیری احتمالی در هر طبقه انجام شده است. بر این اساس، 182 نفر از آنان برای پاسخ به پرسشنامه ها انتخاب شده اند.
برای بررسی تاثیر تعارض کار – خانواده بر فرسودگی عاطفی و بهزیستی روانی کارکنان با تعدیل گری حمایت سازمانی ادراک شده و انگیزه درونی از روش معادلات ساختاری و رگرسیون چند متغیره و نرم افزار های LISEREL و SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است که میان تعارض کار - خانواده و بهزیستی روانی و فرسودگی عاطفی به ترتیب رابطه منفی و مثبت وجود دارد و انگیزه کاری درونی و حمایت سازمانی ادراک شده نیز رابطه میان این متغیر ها را تعدیل می کند.کلید واژگان: مادران شاغل, تعارض کار, خانواده, بهزیستی روانی, فرسودگی عاطفیThe aim of this study was to evaluate the effects of work - family conflict on some job attitudes, including Psychological Well-being and emotional exhaustion among working mothers in tehran university. and the role of mediating variables such as perceived organizational support and intrinsic motivation is also considered. Statistical population of the study consisted of working mothers that employed in Tehran University administrative division. Sampling method of the present study is Stratified sampling at first and then random Sampling was used by researchers. Accordingly, 182 of them were selected to answer the questionnaires. multiple regression and structural equation modeling and SPSS and LISEREL software was used to investigate the effect of work - family conflict on employee's emotional exhaustion and psychological well-being by moderating role of perceived organizational support and intrinsic motivation. The results show that negative and positive relationship among work - family conflict and psychological well-being and emotional exhaustion.Keywords: working mothers, work, family conflict, psychological well, being, emotional exhaustion -
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، پیاپی 9 (پاییز 1395)، صص 219 -260
هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانش آموزان نابینا، ناشنوا و عادی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر نابینا، ناشنوا و عادی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95-1394 بود؛ که با استفاده از روش علی- مقایسه ای از هر گروه (نابینا، ناشنوا، عادی) 30 نفر به شیوه همتاسازی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. مقیاس های بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB)، خودکارآمدی بندورا و کفایت اجتماعی فلنر اجرا شد. نتایج نشان داد که بین گروه های نابینا، ناشنوا و عادی از نظر میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی با یکدیگر تفاوت معنی داری وجود داشت (p<0/001). به نحوی که میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانش آموزان عادی بیشتر از دانش آموزان نابینا و ناشنوا است. از سویی میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانش آموزان نابینا بیشتر از دانش آموزان ناشنوا است. با توجه به شیوع بالای نابینایی و ناشنوایی در جامعه، نتایج این گونه تحقیقات باید در اختیار مراکز و سازمان های مختلف مربوطه قرار گیرد تا آن ها بتوانند بر اساس نتایج پژوهش، برنامه ریزی مناسبی داشته باشند.
کلید واژگان: کفایت اجتماعی, خودکارآمدی, بهزیستی روانی, دانش آموزان -
هدف از این مطالعه تاثیر امنیت اجتماعی بر جنبه های بهزیستی روانی اجتماعی و جسمانی زنان بود. در این مطالعه توصیفی – همبستگی جامعه آماری پژوهش شامل زنان منطقه 12 شهر تهران در سال 93-94 بود. در این مطالعه دو نمونه از جامعه انتخاب شد. نمونه اول برای بررسی تعیین روابط و پیش بینی ها ی بهزیستی مورد استفاده قرار گرفت. نمونه دوم نیز برای بررسی پایایی نتایج نمونه اول و ارزیابی مدل بر اساس معادلات ساختاری انتخاب شدند. هر دو نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. از افراد نمونه خواسته شد تا به پرسشنامه محقق ساخته امنیت اجتماعی، مقیاس علایم جسمانی هاگیوارا (1992)، فرم کوتاه مقیاس بهزیستی اجتماعی کیز(1998)، فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف(1989) استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که امنیت مالی می تواند تمامی مولفه های بهزیستی روانشناختی را پیش بینی نماید. امنیت جانی نیز به جزء خودپیروی و پذیرش خود سایر ابعاد بهزیستی روانشناختی را پیش بینی می نمود. همچنین امنیت جانی می تواند تمامی مولفه های بهزیستی اجتماعی را پیش بینی کند. امنیت مالی نیز به جزء شکوفایی اجتماعی و درک پذیری اجتماعی می توانست سایر ابعاد بهزیستی اجتماعی را پیش بینی نماید. بعلاوه امنیت جانی به جزءپاسخ های ماهیچه ای سایر ابعاد بهزیستی جسمانی را پیش بینی می کند. امنیت جانی نیز تمامی ابعاد بهزیستی جسمانی را پیش بینی می کرد. در قالب مدل نیز شواهد نشان می دهد که مدل تحقیق مبتنی بر تاثیر دو بعد امنیت اجتماعی بر بهزیستی روانی اجتماعی و جسمانی از برازش مطلوبی برخوردار است.کلید واژگان: امنیت اجتماعی, بهزیستی روانی, بهزیستی اجتماعی, بهزیستی جسمانی
-
مساله اساسی این پژوهش، بررسی رابطه بهزیستی روانی و رضایتمندی زناشویی در بین زنان متاهل دو شهر نجف آباد و فولادشهر است. این مطالعه مقطعی بر روی 757 نفر زن متاهل (381 نفر ساکن نجف آباد و 376 نفر ساکن فولادشهر) این دو شهر در استان اصفهان که حداقل 3 سال از مدت ازدواجشان می گذشت، انجام شده است. یافته ها نشان داد که بین سن و طول مدت ازدواج زنان با میزان رضایتمندی زناشویی آنان در شهر محل سکونت آنها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین میزان رضایتمندی زناشویی زنان فولادشهری به طور کلی بالاتر بود. در هر دو شهر بین بهزیستی روانی و رضایتمندی زناشویی همبستگی مستقیم وجود داشت؛ به این معنا که با افزایش بهزیستی روانی میزان رضایتمندی زناشویی زنان متاهل افزایش می یابد. همچنین، با افزایش طول مدت ازدواج و تعداد فرزندان از میزان رضایتمندی زناشویی زنان کاسته می شود. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نیز حاکی ازآن بود که از یک طرف عواملی چون تعداد فرزندان و میزان بهزیستی روانی توانستند 35 درصد (35/0 R2=) از تغییرات متغیر وابسته در نجف آباد را پیش بینی کنند. از طرف دیگر، متغیرهای سن زن و میزان بهزیستی روانی43 درصد (43/0 R2=) رضایتمندی زناشویی در میان زنان فولادشهری را تبیین نمودند. نتایج تعاملی نشان داد که متغیرهایی چون تعداد فرزندان و بهزیستی روانی در این دو شهر با هم تعاملی نداشتند. همچنین، نتایج نشان داد که متغیرهای سن و طول مدت ازدواج در این دو شهر متفاوت به لحاظ بافت قدیم و جدید دارای کارکردهای متفاوتی هستند. نتایج مدل تحلیل مسیر نیز حاکی از این است که عوامل سن زن، تحصیلات زن، تعداد فرزندان و بهزیستی روانی توانسته اند 42 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
کلید واژگان: رضایتمندی زناشویی, بهزیستی روانی, شهر محل سکونتIntroductionFunctional value of the social institution of family is important in any social system. Any society with its values is beginning to look into family to train its future citizens. One of the important issues in this institution is the quality of relationships between parents (spouses). When a relation between the two is satisfactory in a relaxed family on which the ruling family in public life will improve performance. One of the affective factors that impact the process of making marital satisfaction effective is psychological issues. Therefore, according to a mental health problem of the couples can enhance their marital satisfaction and ultimately improve the efficiency of the family. Previous studies indicate that the level of psychological well-being is an affective factor in marital satisfaction of women than men. Also as known the cultural roots in modern cities have been weaken and divorce rate has been increased (Shirazi, 2007; Shie, 2001). While the studies and research in this regard is less. Thus pay attention to mental well-being with regard to the role of social context causes to increase the survival rates of marital satisfaction of women in particular and families in general. We choosed Najafabad and Fooladshahr as different social contexts, because of their cultural, demographic and historical distinctions. In one hand Najafabad is an old and passing city which could maintain its ancient structure and in the other hand has been accepted elements of modern and industrial life. But Fooladshahr is a new and immigrant town which because of this character, it has no homogenous and specific culture and diversity of cultures and ethnos in this city has been caused different positive and negative problems in habitant's lives. The statistics show that the immigration of Fooladshahr is more than Najafabad. Therefore, the total goal of this paper is answering to these questions: what kind of relation is there between mental well-being and marital satisfaction of married women? How much social context could affect elements of the quality of women marital satisfaction?Material And MethodsThis study’s respondents are the married women living in the two cities, one (Najafabad) located in western part of Isfahan province and another (Fuladshahr) in southwestern Isfahan (a province in central Iran). The systematic sampling of the population was used here. The criteria for the inclusion were that the participants be married women whose marriage had lasted for at least 3 years. Participation was voluntary. The final sample included 757 participants -381 women in Najafabad (50.3%) and 376 women in Fuladshahr (49.7%). The age of Najafabad’s women ranged from 17 to 70 (Mean=35.74), and that of Fooladshahr’s women was from 16 to 74 (Mean=35.12). The participants in Najafabad had been married on average for 14.07 years and had a mean number of children of 2.25. Literature framework of this study was Duval and hill theory which mixed with bott theory. According to this literature framework conceptual and experimental models with hypothesis have been showed. Research hypothesis: 1-There is a significant relation between city and marital satisfaction. 2- There is a significant relation between age and marital satisfaction. 3- There is a significant relation between marriage duration and marital satisfaction. 4- There is a significant relation between number of children and marital satisfaction. 5- There is a significant relation between mental well-being and marital satisfaction. Background questionnaire: The questionnaire, which was designed specifically for this study, included queries so as to obtain the following information: age, years married, the number of children, and city. The mental well-being inventory: The SWLS [1] (Diener 2000), which was translated into Persian (Mohammadi 2007), was used to assess the levels of mental well-being. The equivalence between the original and adapted versions was verified by a back-translation process performed by native English speakers living in Iran. The inventory is a 19-item self-reporting measurement. The marital satisfaction inventory (LMI [2]) In the original version, marital satisfaction is measured by 27 statements pertaining to five dimensions: empathy, communication, affection, sexual satisfaction, doing things together. For each statement, respondents were asked to indicate the degree to which it applied to them on a five-point Likert-like scale (1= absolutely disagree, 5 = absolutely agree). Where necessary, the ratings were reversed so that the higher the rating, the better the marital satisfaction. Discussion of results andConclusionsThis study investigates the effect of mental well-being on marital satisfaction via the role of town location. As was noted, the results were presented in two parts: descriptive and inferential statistics. The descriptive statistics results were such that most were middle-aged women and young ages. Marriage average was about fourteen years and the average number of children was two. But the second part of the test results obtained from these assumptions. Hypothesis 1: There is a significant relation between city and marital satisfaction. As was noted at least 95 percent confidence level, this hypothesis was confirmed. Average total amount of general marital satisfaction among women more than women residing in Najaf Abad was Fooladshahr. Hypothesis 2: There is a significant relation between age and marital satisfaction. The above hypothesis is confirmed by at least 95% confidence level. In general, whatever their age increases the rate of marital satisfaction decreases and this was true in both the city of Najafabad and Fooladshahr, with little difference in Najafabad women ages which their marital satisfaction will be increases at the last days of their marital relations. Hypothesis 3: There is a significant relation between marriage duration and marital satisfaction. The above hypothesis was confirmed. The highest average of marital satisfaction was related to the women who were married for 3 to 10 years and were living in Fooladshahr. The lowest average of marital satisfaction is also related to Fooladshahr women with 20 years marriage duration. Hypothesis 4: There is a significant relation between number of children and marital satisfaction. This hypothesis was not confirmed in 95% confidence level. Hypothesis 5: There is a significant relation between mental well-being and marital satisfaction. Above hypothesis was not confirmed. The highest average of marital satisfaction was related to mental well-being of the women who live Fooladshahr. Stepwise multivariate analysis to predict the dependent variable showed that two variables(number of children and mental well-being) could explain 35% percent of the variances in the dependent variable. while this rate was 43% in Fooladshahr. Thus strengthening the mental well-being in women can increase their marital satisfaction. The results showed that the phenomenon of migration on women's lives is very significant Fooladshahr.Keywords: Marital Satisfaction, Mental well, Being, City -
این پژوهش با هدف بررسی عوامل فرهنگی و روانشناختی موثر بر بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی انجام شده است. این پژوهش به شیوه پیمایشی بر روی 241 نفر از مادران متعلق به آشیانه خالی در شهر ساری صورت گرفت. ابزار سنجش پرسش نامه بوده است و روایی آن با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته است. داده های آماری با استفاده از نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی(spss) و روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس یافته های این پژوهش بین متغیر های ارتباط با گروه های گوناگون، تحصیلات، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، رضایت زناشویی، اعتماد به نفس، داشتن روابط صمیمی با دیگر اعضای خانواده، وابستگی مادر به فرزند و بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی رابطه وجود دارد. براساس نتایج رگرسیون چند متغیره، بیش ترین تاثیر مستقیم بر روی بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی مربوط به متغیر وابستگی مادر به فرزند (292/0)، بیش ترین تاثیر غیر مستقیم بر روی بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی متغیر ارتباط با گروه های گوناگون (238/0) می باشد.
کلید واژگان: میانسالی, آشیانه خالی, بهزیستی روانی, اعتماد به نفس, رضایت زنا شویی, رسانه جمعی, وابستگی به مادرThis research aimed to investigate cultural and psychological factors affecting the well-being of “empty nest’s” mothers in Sari. This study surveyed 241 women in the center. The research instrument was a questionnaire whose reliability was assessed using Cronbach’s alpha. A use was made of SPSS to run Pearson correlation and multiple regression analysis on the data. The results indicated that there was a significant relationship between connection with different groups, education, using media, marital satisfaction, self-confidence, and intimacy with other family members, mother-child dependency and the psychological well-being of mothers of the center. Multivariate regression analysis further indicated that mother-child dependency and connection with different groups had the largest direct impact (p=0292) and Smallest impact (p=0.238) on mothers’ psychological well-being respectively.Keywords: Middle age, Self, confidence, Marital Satisfaction, Mass media, Dependency on mother, Psychological well, being -
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین معناداری زندگی و امید با شاخص های سلامت روان صورت پذیرفت. گروه نمونه مورد مطالعه 382 نفر از زنان شاغل فرهنگی در آموزش و پرورش ناحیه 2 شیراز بود. ابزارهای مورد استفاده جهت سنجش متغیرهای پژوهش عبارت بودند از: 1- پرسشنامه های شاخص ارزش مندی زندگی (LRI)، 2-مقیاس امید بزرگسالان (ADHS)، 3- رضایت از زندگی (SWLS)، 4- شادی- افسردگی (HDS). ضرایب همبستگی نشان داد که بین معناداری زندگی با امید، شادی، رضایت از زندگی، همبستگی مثبت و معنادار و با افسردگی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه به روش متوالی هم زمان بیانگر معنی داری نقش واسطه ای امید در رابطه بین معناداری زندگی و رضایت از زندگی و شاخص های سلامت روان بود. معناداری زندگی می تواند سبب افزایش شادی، رضایت از زندگی باشد. به عبارت دیگر معناداری زندگی به گونه ای غیر مستقیم و در تعامل با امید می تواند سبب افزایش شادی و رضایت از زندگی و کاهش افسردگی گردد.
کلید واژگان: زندگی معنا دار, امید, رضایت از زندگی, بهزیستی روانیThis study investigates the relationship between meaningfulness of life and hope, happiness, depression and life satisfaction. Participants consist of 382 women who work in schools and other educational organizations in Shiraz. The techniques used include Life Regard Index (LRI), Depression- Happiness Scale (DHS), Satisfaction with Life Scale (SWLS), and Adults Dispositional Hope Scale (ADHS). In order to examine reliability of measures Cronbach alpha coefficient is used. Similarly, factor analysis and internal consistency methods are applied to determine validity. Results show that (a) There is a positive and significant relationship between life's meaningfulness and hope, happiness and life satisfaction whereas there exists a negative and significance relationship between meaning in life and depression. (b) Results of sequential simultaneous multiple regressions show the significance of the mediating role of hope in the relationship between meaning in life and indices of mental well-being (happiness, life satisfaction) and depression. Meaning in life increases happiness and life satisfaction. In other words meaning in life indirectly and in interaction with hope can increase happiness and life satisfaction and at the same time decrease depression.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.