جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تربیت اسلامی" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «تربیت اسلامی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف:
محیطهای آموزشی مکانی برای توسعه علم، پیشبرد اهداف آموزشی و انتقال فرهنگی است. در نتیجه، هدف این مطالعه ارائه الگوی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانشآموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسانشناختی تربیت اسلامی بود.
روششناسی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه آماری این پژوهش مدیران و اساتید آشنا به حیطه پژوهش در دانشگاههای فرهنگیان استان خراسان رضوی در سال 1400 بودند. در این مطالعه، نمونهها طبق اصل اشباع نظری 8 نفر لحاظ شد که بر اساس ملاکهای ورود به مطالعه و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری دادهها شامل فرم اطلاعات جمعیتشناختی و مصاحبه نیمهساختاریافته با مدیران و اساتید بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 محاسبه شد. همچنین، برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافتهها:
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که برای الگوی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانشآموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسانشناختی تربیت اسلامی 42 مضمون فرعی در 11 مضمون اصلی شناسایی شد. مضمونهای اصلی شناساییشده در پژوهش حاضر شامل احترام مدیر نسبت به نو معلمان، اصل تکریم انسان، اصل گفتگو، اصل تسامح و تساهل، اصل نوعدوستی، اصل تقیه، اصل عقلانیت معتدل، اصل پذیرش اختلافات فکری و مذهبی، مهارتهای مدیریتی، مهارتهای بینفردی و مهارتهای ارتباطی بودند. در نهایت، الگوی مضمونهای اصلی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانشآموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسانشناختی تربیت اسلامی طراحی شد.
بحث و نتیجهگیری:
با توجه به نتایج این مطالعه، برای بهبود تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانشآموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسانشناختی تربیت اسلامی میتوان زمینه را برای تحقق مضمونهای فرعی و اصلی شناساییشده برای آن فراهم نمود.
کلید واژگان: تعامل, مدیران آموزشگاهی, نو معلمان, دانشگاه فرهنگیان, انسان شناختی, تربیت اسلامیPurposeEducational environments are a place for the development of science, advancement of educational goals and cultural transfer. As a result, the aim of this study was presenting the pattern of school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education.
MethodologyThis research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The statistical population of this research was managers and professors familiar with the field of research in Farhangian Universities of Razavi Khorasan province in 2021 year. In this study, the samples according to the principle of theoretical saturation were included 8 people who were selected based on the inclusion criteria and with using the purposive sampling method. Data collection tools were included demographic information form and semi-structured interview with managers and professors, which whose validity was confirmed by triangulation method and its reliability was calculated by agreement coefficient method between two coders 0.86. Also, to analyze the data were used from thematic analysis method.
FindingsThe findings of the present research showed that for the pattern of school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education were identified 42 sub themes in 11 main themes. The identified main themes in this research were included the principal's respect to new teachers, principle of human respect, principle of dialogue, principle of tolerance and leniency, principle of altruism, principle of piety, principle of moderate rationality, principle of accepting intellectual and religious differences, management skills, interpersonal skills and communication skills. Finally, the pattern of the main themes of the school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education was designed.
ConclusionAccording to the results of this study, in order to improve the school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education can provide the ground for the realization of the identified sub and main themes for it.
Keywords: Interaction, School Administrators, New Teachers, Farhangian University, Anthropological, Islamic Education -
آموزش و پرورش و تربیت مدرسه ای از دیرباز تحت عاملیت و سیطره حکومت ها بوده و هست. رویکردهای مردم-پایه در دیدگاه های جدید و حکمرانی مشارکتی در آموزش بر تمرکززدایی و مشارکت مردم و تسهیم اقتدار تربیتی تاکید می نماید. نوشتار حاضر درصدد است چرایی و چگونگی مردم محوری در آموزش و پرورش را از منظر تربیت اسلامی با روش توصیفی و استنباطی تبیین نماید. این پژوهش براساس بررسی های مفصل اجتهادی به این نتیجه رسیده که مردم (یعنی خانواده ها، عالمان و توده ها) علاوه بر حکومت دارای حقوق و تکالیف تربیتی می باشند و عاملیت و محوریت مردم در آموزش و پرورش، عاملیتی ذاتی و اصیل است؛ نه عاملیتی ابزاری و تبعی و حقی طبیعی است و نه موضوعه. مردم محوری در آموزش و پرورش، به مثابه مشارکت است نه شراکت؛ چراکه شراکت حیث اقتصادی و بازاری دارد و «آموزش و پرورش تعاونی» یک «شر لازم و اضطراری» نیست؛ بلکه یک «خیر ذاتی و لازم» است. همچنین حکومت علاوه بر تکلیف به تربیت، مکلف به مشارکت جویی و مشارکت پذیری در آموزش و پرورش و تمهید آن برای مردم است. برپایه نظریه فقه تربیتی، الگوی حکمرانی تربیتی، مردم محور و مبتنی بر شبکه ولاء تربیتی به صورت طولی و عرضی دستکم بصورت واجب کفایی است.
کلید واژگان: حکمرانی تربیتی, سیاست گذاری تربیتی, تربیت اسلامیJournal of Interdisciplinary studies of Islamic revolution civilization, Volume:2 Issue: 3, 2024, PP 39 -55Formal and public education has been under the agency and control of governments for a long time People-based approaches in new perspectives and participatory governance in education emphasize decentralization and people's participation and sharing educational authority. The present article tries to explain why and how people-centered in education from the perspective of Islamic education with a descriptive and inferential method. Based on detailed ijtihad studies, this research has come to the conclusion that people (i.e. families, scholars and masses) have educational rights and duties in addition to the government, and the agency and centrality of people in education is an inherent agency. and it is original; It is neither an instrumental agency nor a subject, nor a natural right. Also, in addition to the duty of education, the government is obliged to seek participation and participation in education and provide it for the people. Based on the theory of educational jurisprudence, the model of educational governance is people-centered and based on the educational vala network in a longitudinal and transverse manner, at least as a matter of necessity.
Keywords: Educational Governance, Educational Policy Making, Islamic Education -
هدف این پژوهش بررسی راهکارهای پیشگیری از آسیب های اجتماعی مدارس از منظر قرآن و حدیث است. پژوهش حاضر باتوجه به اهداف و ماهیتش به روش تحلیلی - توصیفی انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. با جستجو و بررسی معاجم و تفاسیر معتبر و سپس با مطالعه منابع مختلف درباره ی این موضوع، مطالب موردنیاز پژوهش گردآوری شد و پس از تنظیم و دسته بندی مطالب، پژوهش موردنظر آماده ی ارائه شد. ازآنجا که دانش آموزان نسل آینده ساز کشور را تشکیل می دهند و از طرفی پیشگیری همواره ساده تر، عملی تر و کم هزینه تر از درمان است، پیشگیری از آسیب های اجتماعی مدارس از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر به بررسی راهکارهای پیشگیری از آسیب های نوجوانان در مدرسه پرداخته است که بعد از معرفی این آسیب ها نشان داد عوامل فردی و اجتماعی، مجموعه آسیب های اجتماعی مدارس را شکل می دهد که در بطن این عوامل، نهاد خانواده و مدرسه و جامعه نقش مهمی در بروز این آسیب ها دارند. به همین دلیل راهکارهای پیشگیری از آسیب های اجتماعی مدارس هم در دو بخش فردی و اجتماعی از نگاه قرآن و حدیث مورد بررسی قرار گرفت. طبق یافته های این پژوهش، تقویت بنیان خانواده و تربیت دینی در حیطه ی فردی و محیط مطلوب مدرسه و رفتار معلمین و وجود قانونی صحیح در حیطه ی اجتماعی از بروز آسیب های اجتماعی مدارس جلوگیری می کند. بنابراین تدوین برنامه ی جامع پیشگیری و کاربستن آن در برنامه ی درسی با استفاده از فرهنگ قرآن ، سنت، هماهنگی بین اولیا و مربیان و تقویت امکانات آموزشی، می تواند تاثیر مطلوبی در کاهش پیشگیری آسیب های اجتماعی مدارس داشته باشد.
کلید واژگان: آسیب های اجتماعی, پیشگیری, مدرسه, تربیت اسلامی, قرآن, حدیث -
امروزه معماری اسلامی جلوه گر و تداعی کننده نوعی از نگرش به جهان هستی است که روشن کننده قوه فکری و ساختاری انسان است. این مقاله تلاش نموده با توجه به تعریف تعالی، فرهنگ، معماری اسلامی و آموزه های دین اسلام و ظرفیت های هریک و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر از منظر اسلام (با مبنا قراردادن آموزه های دین اسلام)، رابطه بین آن ها را با مدلی کاربردی در حوزه معماری اسلامی ارایه نموده و بر اساس آن تعریفی از معماری اسلامی مبتنی بر تعالی ارزش های فرهنگی انسان ارایه نماید. روش پژوهش، استدلال منطقی از نوع توصیفی-تحلیلی- بنیادی است. استنباط منطقی ثابت می نماید معماری شایسته اسلامی می تواند قابلیت هایی متناظر با مراتب وجود انسان و هستی داشته باشد و به انسان کمک می کند با استفاده از ارزش های تعالی فرهنگی انسان درک مناسبی از مراتب جهان هستی پیدا کند. با توجه به مفاهیم، معانی و نمادهای معماری اسلامی و تعالی انسان در آموزه های دینی و اصول و قواعد اسلام در معماری، می توان نتیجه گرفت که شاخصه های معماری تاثیرگذار بر تعالی انسان در شش گروه دسته بندی می شوند: منشا کمال و سیر الی الله، پرهیز از بیهودگی، حریم، ایمان به خدا و پیامبران، تزیینات و دوری از تفاخر و موقعیت مناسب؛ که هر دسته به ترتیب از شاخصه های معماری اسلامی خاص آن بهره می گیرد: کثرت به وحدت و وحدت به کثرت، گنبد، مناره، محراب، پرهیز از بیهودگی، سلسله مراتب و درون گرایی، نور و مرکزیت، شمسه و، رنگ و کتیبه، سلسله مراتب و ریتم و تکرار تاثیر می پذیرند و بر آن ها تاثیر می گذارند.
کلید واژگان: معماری اسلامی, تربیت اسلامی, تعالی انسان, آموزه های اسلامیToday, Islamic architecture manifests and evokes a kind of attitude towards the world of existence, which illuminates the intellectual and structural power of man. This article tries to define excellence, culture, Islamic architecture and the teachings of Islam and the capacities of each and how they interact with each other from the perspective of Islam (based on the teachings of Islam), the relationship between them with a practical model in the field of Islamic architecture. and present a definition of Islamic architecture based on the exaltation of human cultural values. The research method is descriptive-analytical-fundamental logical reasoning. Logical inference proves that proper Islamic architecture can have capabilities corresponding to the levels of human existence and existence, and it helps people to find a proper understanding of the levels of the universe by using the values of human cultural excellence. According to the concepts, meanings and symbols of Islamic architecture and human excellence in religious teachings and the principles and rules of Islam in architecture, it can be concluded that the architectural features that influence human excellence are classified into six groups: the source of perfection and the path to God, avoidance of futility Harim, faith in God and Prophets, adornment and avoiding boasting and proper status; Each category takes advantage of its specific Islamic architectural features: multiplicity to unity and unity to multiplicity, dome, minaret, altar, avoidance of futility, hierarchy and introversion, light and centrality, sun, color and inscription, hierarchy and rhythm. And they are influenced and influenced by repetition.
Keywords: Islamic architecture, Islamic education, human excellence, Islamic teachings -
این مقاله در زمینه جایگاه تفکر انتقادی در اندیشه های فلسفی تربیتی علامه طباطبایی انجام گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ابعاد و مولفه های تفکر انتقادی و اثرات آن در فرایند تعلیم و تربیت و ارایه دلالت های ضمنی تربیتی جهت کاربرد در نظام آموزش و پرورش ایران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر شده مرتبط با اندیشه های فلسفی-تربیتی علامه طباطبایی در پایگاه های اطلاعاتی موجود؛ تشکیل می دهد. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای بوده و در قالب فعالیت های تحلیلی از تلخیص و عرضه داده ها و نتیجه گیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و همچنین به منظور استخراج دلالت های ضمنی تربیتی از روش نشانه شناسی استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که مولفه ها و ابعاد تفکر انتقادی از دیدگاه علامه طباطبایی شامل: توجه به تربیت اخلاقی، پرسشگری و بحث و تبادل نظر، علم آموزی، تهذیب و تزکیه نفس، استدلال منطقی به منظور اثبات حقایق، آزادی و اختیار در نقد و بررسی نظرات، سعه صدر در مواجهه با مسایل و مشکلات، خردورزی و عقلانیت، رهایی بخشی از جهل و کشف واقعیت ها و رسیدن به توحید و قرب الی الله می باشد. دلالت های تربیتی در خصوص جایگاه تفکر انتقادی در فرایند تعلیم و تربیت از منظر علامه نیز دربرگیرنده عناصر مختلف تعلیم و تربیت شامل محتوای برنامه درسی، تدریس و ویژگی های معلم بود که با وجود اینکه در بستری از اندیشه های اسلامی مطرح شده اند؛ در بسیاری از وجوه با نظریات تفکر انتقادی معاصر در غرب، هم خوانی دارند.
کلید واژگان: تفکر انتقادی, تعلیم و تربیت, دلالت های تربیتی, علامه طباطبایی, تربیت اسلامیThis article has been done in the field of the place of critical thinking in Allameh Tabatabai's educational philosophical thoughts. The purpose of this study is to investigate the dimensions and components of critical thinking and its effects on the education process and to provide implicit educational implications for use in the Iranian education system. The research method is descriptive-analytical and the research community includes all published documents related to Allameh Tabatabai's philosophical-educational ideas in the existing databases; Forms. The method of data collection is library and in the form of analytical activities, summary and presentation of data and conclusions have been analyzed and also in order to extract implicit educational implications, semiotic method has been used. The results show that the components and dimensions of critical thinking from Allameh Tabatabai's point of view include: attention to moral education, questioning and discussion, learning science, self-purification, logical reasoning to prove facts, freedom and authority in criticism. And the study of opinions is Tolerance in the face of problems and issues, rationality and rationality, liberation from ignorance and discovery of facts, and reaching monotheism and nearness to God. Educational implications of the place of critical thinking in the process of education from Allameh's point of view also included various elements of education, including the content of the curriculum, teaching, and the characteristics of the teacher, which, although presented in the context of Islamic thought; In many ways, they are in line with contemporary critical thinking in the West.
Keywords: Critical Thinking, Education, Educational Implications, Allameh Tabatabai, Islamic education -
پژوهش حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی نقش اصول و روش های تربیت اسلامی در تامین سلامت اجتماعی، در دوره تادیب می پردازد. جامعه آماری، منابع مرتبط با موضوع تحقیق است که به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. در بخش توصیفی، اطلاعات به شیوه کتابخانه ای جمع آوری و تجزیه و تحلیل به صورت کیفی و یادداشت برداری صورت گرفت. برای دستیابی به پاسخ پرسش های پژوهش، ضمن مطالعه پیشینه، منابع مرتبط با موضوع تربیت اسلامی و سلامت اجتماعی مطالعه گردید. یافته های پژوهش حاکی از این بود که رویکرد سلامت اجتماعی در دوره تادیب، شامل مقوله های مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و شکوفایی اجتماعی، عدم خشونت، عدم سرقت و دزدی، رعایت حقوق افراد، رضایت از زندگی و امنیت اجتماعی است. اصل تربیتی عزت، موجب مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و عدم سرقت؛ اصل فضل، سبب مشارکت اجتماعی؛ اصل عدل، باعث شکوفایی اجتماعی، امنیت اجتماعی و عدم خشونت؛ اصل تغییر ظاهر، موجب پذیرش اجتماعی و امنیت اجتماعی، و اصل مسئولیت سبب پذیرش اجتماعی، عدم سرقت و امنیت اجتماعی می گردد.
کلید واژگان: اصول تربیتی, تربیت اسلامی, سلامت اجتماعی, رویکردها, دوره تادیبThis paper analyzes the role of principles and methods of Islamic education in providing social health during the disciplinary period through a descriptive-analytical method. The statistical society is related to the subject matter of the research, which has been done through targeted sampling. In the descriptive section, the information was collected in an analytical method from library resources and recorded in a notebook. In order to answer the research questions, while studying the background sources, the resources related to Islamic education and social health were studied. Findings of the research indicate that the social health approach in the disciplinary period includes social participation, social solidarity, social acceptance and social flourishing, nonviolence, no robbery and theft, respect for the rights of others, life satisfaction and social security. The educational principle of self-esteem leads to social participation, social acceptance, social flourishing and no robbery. The principle of superiority causes social participation. The principle of justice brings about social prosperity, social security and non-violence. The principle of apparent change leads to social acceptance and social security, and the principle of responsibility leads to social acceptance, no robbery and social security.
Keywords: educational principles, Islamic education, social health, approaches, disciplinary period -
برهمگان واضح است که در دهکده جهانی امروز وضعیت فرهنگ عمومی و نظام های ارزشی، بدون در نظر گرفتن هیچ حد و مرزی متاثر می شوند و تغییر می یابند. پویایی هر نظام تربیتی در این است که اصول، روش ها و کارکردهای خود را از حالت ایستا خارج کند و بتواند خواسته هایش را متناسب با دگرگونی های محیطی، شاداب و زنده نگه دارد. تربیت اسلامی فرآیند دقیق و وسیعی است که قطعا ویژگی های ذاتی هریک از رسانه ها در تعیین میزان تاثیرگذاری آنان در این فرآیند اثرگذار است؛ اما ایجاد نظامی دقیق از رسانه ها که هر یک نقش خود را در حوزه تربیت ایفا می کنند دور از دسترس نیست. در چنین فضایی نباید انتظار داشت که بدون داشتن یک برنامه حساب شده، دقیق و بنیادین رسانه ها بتواند بیشینه کارایی و اثربخشی خود را در عرصه تربیت اسلامی داشته باشد و یا حتی دچار کژکارکرد های تربیتی نشود. در میان انبوه مطالعات و نظرات گوناگون طرح شده در زمینه تربیت اسلامی، پژوهش حاضر بر اساس بررسی 35 منبع، سعی داشته است تا نمایی کلی از فرایند تربیت اسلامی را به صورت یکجا و با تاکید بر دیدگاه های رسانه ای در برابر دیدگان محققان و فعالان حوزه رسانه قرار دهد و از این طریق زمینه های ابتدایی برای ادراک و کاربست بهتر رسانه کاران از تربیت اسلامی و نهایتا فعالیت کارآمد و اثربخش رسانه ها در این عرصه را فراهم آورد.کلید واژگان: تربیت اسلامی, دین و رسانه, رسانه تربیتی, کارکرد تربیتی رسانهIt is clear that in the global village today, the state of public culture and value systems, without any limits, are affected and changed. The dynamism of any educational system is to eliminate its principles, methods and functions from a static state, and to keep its demands adapted to the changing environmental environment. Islamic education is a thorough and extensive process, which certainly influences the intrinsic qualities of each media in determining their impact on the process, but the precise creation of media, each of which plays a role in the field of education, is not far from reach. In such a space, one should not expect to have the maximum efficiency and effectiveness in the field of Islamic education without having a well-calculated, accurate, and fundamental media plan, or even to be trained. The present study is based on the study of 35 sources in the field of Islamic education, with a general outline of the Islamic education process from the media perspective, following the basic premise for better understanding and better use of media by Islamic education, and ultimately the effective work of the media in this field.Keywords: Islamic Education, Religion, Media, Educational Media, Educational Function of the Media
-
هدفهدف این پژوهش بررسی تفاوت نگرش هایی که از تاثیرگذارترین روش های فلسفه تعلیم وتربیت یعنی نئو پراگماتیسم رورتی و به تبع آن پراگماتیسم در دنیای غرب به ویژه در آموزش وپرورش ایالات متحده ومقایسه آن باشیوه تربیتی است که ازتعالیم اسلام بدست آمده است. روش شناسی: روش پژوهش به صورت کیفی و از نوع بررسی اسنادی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که اصل فلسفه تربیتی نو عملگرایی طرد موضوع حقیقتی فرای زبان وعینیت داشتن حقایق است و به همین لحاظ برای پرکردن شکاف هایی که باعث نسبی گرایی درحلت نازعات می گردد، دست به دامان اصولی شده است که این خلل هارا پرکند اما به این دلیل که نمی توان اصلیت فرد را درجامعیت یک فلسفه ی تربیتی جامع تبیین نمود بنابراین اصل برساخت زبان نوین را که طرحی آرمانی وایده هآ است مطرح می کند؛ و این موضوع بدین لحاظ که اصلی آینده نگراست نمی تواند مبنایی براین فلسفه تربیتی که اصولی عملی را پیشنهاد می دهد، باشد.نتیجه گیریباید توجه نمود که بدون تحقیق و بررسی جوانب اصلی هیچ نوع فلسفه ی تربیتی غربی و مقایسه آن با فلسفه ی تربیتی اسلام که سالیانی بسیار در مورد انسان و توجه به ابعاد دنیوی و معنوی آن پرداخته است، نمی توان نسخه ای برای شیوه های تعلیم و تربیت در ایران به دست داد.کلید واژگان: تعلیم و تربیت, نو عمگرایی, تربیت اسلامی, فلسفه تربیت, نئوپراگماتیسم رورتیThe purpose of this study is to investigate the differences between the attitudes that are most influential in the philosophy of education and learning, namely, the neo-pragmatism of the rover, and, consequently, pragmatism in the western world, especially in the United States, and comparing it with the educational methods derived from the teachings of Islam. The research methodology is qualitative and utilizes library and Internet resources. Based on the research done, it has been shown that the principle of educational philosophy of intransigence is the denial of truth of language truth and the truth of truth, and thus to fill the gaps that cause relativity for It is a matter of principle that this disparity is explained by the fact that one can not explain the individual's origin to the community of a comprehensive educational philosophy, so it proposes the construction of the new language, which is an ideal design. And this is because the future of the future can not be the basis for a philosophy of education that proposes practical principles. Therefore, it should be noted that many studies that are being carried out in the current Iranian educational system and suggesting that new educational philosophies be used to replace educational and literary methods in Iran have many drawbacks. Consequently, without studying the main aspects of any kind of Western philosophy of education and comparing it with the educational philosophy of Islam, which has been many years of humanity and attention to its worldly and spiritual dimensions, can not be a copy for the methods of education in Iran got Although at first glance, these educational methods are applied and effective in Western countries, and the founding thinkers of these schools have a global image and philosophers.Keywords: education, modernism, Islamic education, philosophy of education, Roret's neopragmatism
-
هدف این پژوهش، شناسایی رابطه تربیت، اقتصاد مقاومتی و سبک زندگی در اسلام است. برای رسیدن به این هدف،دیدگاه اسلام از منظر قرآن و احادیث و روایات مربوط به پیامبر اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت و صاحب نظران اسلامی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، کیفی است؛ بدین طریق که مطالب مربوط به سه رکن اساسی مقاله تا حدی از منابع معتبر استخراج گردیدند که می تواند مفاهیم کلیدی را تعریف و با تجزیه و تحلیل داده ها رابطه آن ها را نشان دهد. یافته های پژوهش نشان می دهند، اقتصاد مقاومتی تا حدود بسیار زیادی، همان روش اقتصاد اسلامی است که در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ در نتیجه، سبک زندگی مبتنی بر اعتقادات اسلامی (در خصوص زندگی اقتصادی فرهنگی) گرفتار مشکلات فروانی شده است. نتایج پژوهش توصیه می نماید که برنامه ریزان و طراحان اقتصادی بایستی با مبانی نظری اقتصاد اسلامی و روش های اقتصادی آن آشنا شوند و بر اساس این مبانی نظری، سازمان ها و ساختارهای اقتصادی توانمند را به وجود آورند و تمام افراد جامعه را با روش های اقتصاد اسلام آشنا و تربیت نمایند تا رفتارهای اقتصادی متناسب با اعتقادات اسلامی در زندگی افراد به وجود آید و شامل بخشی از سبک زندگی اقتصادی در فرهنگ و تمدن اسلامی گردد.کلید واژگان: اقتصاد مقاومتی, تربیت, تربیت اسلامی, سبک زندگی, اقتصاد اسلامیThe present study aimed at unraveling the relationship between training, resistance economy and lifestyle in Islam. To reach thispurpose,this article investigated the Islamic viewpointoneconomy based on Quran and a variety of hadith and narrations from the prophet of Islam (PBUH) and his household, as well asIslamic scholars. The study followed a qualitative method. It collected the required information about its three main concepts from reliableresources,then the key terms of the study were defined based on the gathered data and analyzed to investigate the relationship. The findings of the study revealed that resistance economy, to a large extent, is the Islamic approach to economy, but has been overlooked in ourcountry. Consequently,Islamic lifestyle (regarding cultural and economiclife) had encountered a lot of problems.Based on the results of this study, it is recommended that economic planners become familiar with the theoretical principles and methods of Islamic economyand design powerful economic organizations and structures based on them. Furthermore,all members of the society should be trained based on Islamic approaches to economy.As a result,proper Islamic behavior is disseminated in the society and can be expanded tocover the economic lifestyle in Islamic culture and civilization.Keywords: Resistance economy, training, Islamic training, lifestyle, Islamic economy
-
وصیت نامه شهدا، متفاوت با مفهوم معمول وصیت نامه، آرمان ها، عقاید و همچنین توقعات نویسنده از جامعه و نسل آینده را با خود به همراه دارد. شهدا آنچه باید باشد را در مقابل آنچه هست، طلب دارند. به همین دلیل، در آثار مکتوب آنان، نقشه راه در ابعاد مختلف مطرح است. تربیت نیز به عنوان یکی از ابعاد رشد و بالندگی انسان در وصیت نامه شهدا نمود قابل تاملی دارد. استخراج دیدگاه تربیتی شهدا به نوعی هم ادای دین است و هم برای روشن کردن دغدغه های تربیتی آنان و کاربرد آن به عنوان بخشی از برنامه درسی، ضرورت دارد. مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی از نوع اسنادی و به شیوه تحلیل محتوا عمقی، در جهت تحلیل وصیت نامه های شهدای استان کرمانشاه با هدف دستیابی به دیدگاه تربیتی آنان نوشته شده است. برای واکاوی این دیدگاه، دو مسیر دنبال شده است: نخست، آگاهی از نظرات تربیتی شهدا که به صورت صریح بیان شده است؛ دوم، آشنایی با شخصیت تربیت یافته شهدا که با استناد بر اظهارنظرها، توصیه ها و شرح کارهای انجام شده آنها در متن وصیت نامه میسر است. هر موضوع تربیتی در وصیت نامه یک گزاره محسوب می شود و جان کلام هر گزاره نیز یک کلیدگزاره، و از مجموع کلیدگزاره ها برای هر پرسش، یک کدنامه معکوس به دست آمده است. یافته ها، حاکی از این است که دیدگاه تربیتی شهدا بسیار نزدیک به آموزه های تربیتی اسلام و هدفمند است. به طور کلی، در تبیین دیدگاه تربیتی شهدا موارد مستخرج از وصیت نامه ها مطابق با تربیت اسلامی، مفاهیم لازم را برای نتیجه گیری و تفسیر فراهم کرده استکلید واژگان: تربیت اسلامی, وصیت نامه شهدا, تحلیل محتوای عمقی, گزاره, کلیدگزاره, کدنامه معکوسThe wills of the martyrs are different from the usual concept of wills. They contain aspirations, beliefs, as well as the expectations of the writers from the community and the future generation. Martyrs demand what should be in front of what it is. For this reason, in their written works, the road map is mentioned in various dimensions. Education as one of the dimensions of human growth and prosperity is clearly visible in the wills of the martyrs. The extraction of the martyr's educational outlook is somehow a matter of religion and also, it is necessary to clarify their educational concerns and their use as part of the curriculum. The present paper is written based on documentary research and deep content analysis in order to analyze the wills of the martyrs of Kermanshah province with the aim of achieving their educational outlook. To examine this view, two paths have been followed: First, awareness of the educated views of the martyrs that is explicitly expressed; second, familiarity with the educated personality of the martyrs which is possibly based on the comments, recommendations and descriptions of their work in the text of wills. Every educational issue in the will is known as a proposition and the soul of every proposition is also a key factor and a reverse code is derived from a number of key factors for each question. The findings suggest that the martyr's educational outlook is very close to the educational teachings of Islam and is purposeful. In general, in defining the educational outlook of the martyrs, the provision of the wills in accordance with Islamic education has provided the necessary implications for the conclusion and interpretation.Keywords: Islamic Education, Martyrs Wills, Deep Content Analysis, Proposition, Key Factor, Reverse Coding
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی ظرفیت های والدین برای شکل دهی سبک زندگی فرزندان پیش دبستانی و ظرفیت های کودک برای دین پذیری آنها انجام شده و مکانیزم های رسیدن به این هدف از متون دینی و روانشناسی، مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور دستیابی به این هدف، اطلاعات لازم با مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده و مفاهیم به دست آمده با روش مفهومی و نظری و با استفاده از روش شناسی مطالعه متون دینی تحلیل گردید. از جمله مهم ترین نتایج این پژوهش عبارتند از: بعد عاطفی در موضوعات دینی باید مورد توجه قرار گیرد؛ از نقش بازی و ظرفیت های آن در تربیت و آموزش کودک نباید غاقل شد؛ یادگیری مشاهده ای که اصلی ترین نوع یادگیری کودکان است، باید در شکل دهی سبک زندگی کودکان مورد استفاده قرار گیرد و ظرفیت حافظه کودک که سرمایه ای برای زندگی آینده اوست باید مورد توجه قرار گرفته و آن را محتوا دهی کرد.
کلید واژگان: سبک زندگی, دینپذیری, فرزندپروری, تربیت اسلامی, تربیت پذیریThis study has been conducted with the aim of investigating the parents› capabilities for shaping the life style of kindergarten children and the children›s capabilities for the acceptance of religion. To achieve that goal, some religious and psychological texts were analyzed. The necessary information was collected by the library method and then obtained concepts were conceptually and theoretically analyzed by the methodology of religious texts study. The most important results are as follow: the emotional aspect is very important in religious topics; the game and its capabilities have a significant role in training and educating the children; the observational learning, which is the main kind of learning of children, should be used in shaping the children›s life style; and the children›s memory capacity, which is a capital for their future, should be taken into account and filled with appropriate content.
-
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر تربیت اسلامی بر سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی نوجوانان دختر شهررضا بود. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان دختر 18-14سال شهررضا اصفهان در سال 1392 بود. روش پژوهش آزمایشی از نوع نیمه تجربی با استفاده از پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری بود. 30 نوجوان دختر از دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر شهررضا به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15زوج) و گروه گواه (15زوج) جایگزین شدند. متغیر وابسته در این پژوهش سبک زندگی اسلامی بود که توسط پرسشنامه محقق ساخته سبک زندگی اسلامی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که تاثیر آموزش مبتنی بر تربیت اسلامی بر بهبود ابعاد سبک زندگی اسلامی (آرامش و معناداری زندگی، روابط بین فردی و ویژگی های رفتاری) در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری تایید شد. همچنین تاثیر آموزش مبتنی بر تربیت اسلامی بربهبود سطوح جهت گیری مذهبی (عقاید مناسک و اخلاق) در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری تایید شد.کلید واژگان: تربیت اسلامی, جهت گیری مذهبی, سبک زندگی اسلامی
-
تزکیه و تعلیم از مفاهیم کلیدی در تعلیم و تربیت اسلامی هستند و واژگان اصیلی چون مربی و معلم بر پایه این دو مفهوم اساسی معانی خود را باز می یابند. هدف از پژوهش حاضر، روشن سازی تقدم تزکیه بر تعلیم، بیان برخی ویژگی های مربی و تفاوت های آن با معلم و مشخص کردن انواع ویژگی های مربی و معلم بر اساس قرآن و روایات است. این پژوهش روش توصیفی- استنتاجی را اتخاذ کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هسته اصلی معنایی تزکیه، مفهوم دوگانه سلبی، یعنی زدودن پلیدی ها و ایجابی، یعنی افزودن بر تکامل و رشد معنوی و تقدم آن بر تعلیم ضمن کاسته نشدن از اهمیت تعلیم، یک تقدم رتبه ای است. هر معلم اگر فقط به تعلیم دانش ها بپردازد، نمی تواند مربی خوب و ارزنده ای باشد، اما هر مربی باید از ویژگی های ارزنده خلقی، علمی و حرفه ای برخوردار بوده و معلم نیز باشد. دیگر اینکه از دیدگاه اسلام بین معلم و مربی تفاوت چندانی نیست، اما ظرایف دقیقی در ویژگی های اساسی آنان، یعنی تناسب روانی و بینشی بین مربی و متربی یا معلم و متعلم، صداقت در عمل، برخورداری از خلق نیکو، برقراری رابطه موثر و صلاحیت علمی وجود دارد که این پژوهش به آنها پرداخته است.کلید واژگان: تربیت اسلامی, تزکیه, تعلیم, مربی, معلمPurification and education are two key concepts in Islamic education and some original words such as educator and teacher will mean based on these two basic words. The purpose of this study is to clarify the priority of purification on education, expressing some characteristic of educator and differences between educator and teacher and identify the types of features based on the Quran and narrations. In this research descriptive-deductive method is adopted. The results show that "purification" is a double-aspect term. It has a negative aspect which means removing evil and a positive aspect which means development and spiritual growth. Its priority on education is ranking Priority while not diminish the importance of education. Each teacher, if only pay attention to education cannot be a good and valuable teacher, but each educator must also be an academic and professional teacher. Another important thing that must be considered is that in Islam there is not serious difference between teacher and educator, but there are some exact intricacies in their essential characteristics such as Consistency of vision and psychological insight between the educator and trainee or teacher, honesty in practice, having a good character, effective communication and scientific qualifications, that this study dealt with.Keywords: Islamic education, Purification, educate, educator, teacher
-
تربیت اسلامی ساحات مختلفی دارد که تربیت عبادی یکی از مهم ترین این ساحات است. یکی از مسائلی که کمابیش والدین و مربیان با آن در فرزند پروری مواجه هستند؛ حکم شرعی بیدار کردن فرزندان و متر بیان برای نماز است. نوشتار حاضر درصدد است این مسئله را از منظر «فقه تربیتی» بررسی نماید. بر این اساس، هشت دلیل اعم از ادله عقلی، عناوین و قواعد عامه و روایات برای جواز، بررسی شد و در نهایت، پس از ناتمام دانستن ادله عقلی و عناوین و قواعد عامه، با استناد روایات خاصه و نیز تقدم ادله تربیت، «استحباب (و در شرایطی وجوب) ایقاظ متربی برای نماز»، حاصل شد.کلید واژگان: تربیت عبادی, نماز آموزی, بیدار کردن, ایقاظ النائم, تربیت اسلامیIslamic education has some different aspects. Ritual Training is one of these important aspects. One of the things that parents and educators are faced with in parenting is juridical rule (Fatwa) of wakening children up for prayer. This article examines the issue from the perspective of "jurisprudence of education". Accordingly, eight reasons - which are logical reasons, general rules and traditions- Checked out to show whether wakening children up for prayer it permissible or not? Finally, after showing that the rational arguments and also general rules are not reasonable or acceptable, we received to "recommendation (and in some cases obligation) in this regard, According to some special narrations and also evidences for priority of education.Keywords: Ritual Training, Prayer Learning, awaken, Islamic education
-
فرزندپروری از ابتدای خلقت مورد ابتلای والدین بوده و سبک های آن نیز در دهه های اخیر مورد توجه ی علوم رفتاری قرار گرفته است. فرزندپروری فقهی و ابتناء سبکی از فرزندپروری بر احکام فقهی، ایده ای است که نوشتار پیش رو به دنبال تبیین ضرورت و قلمرو آن است و از آن به «فقه فرزندپروری» یاد کرده است. برای این منظور، در ابتدا با روی آوردی آسیب شناسانه، فرزندپروری و سبک های آن در میان متشرعان و جامعه اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و سپس با تحلیل آسیب های موجود، ضرورت نگاه تخصصی به «تربیت اسلامی» و سپس چرایی پیش قدمی فقه در عرصه تعلیم و تربیت تبیین و در ادامه، ضمن تحدید و تبیین مفهوم «فقه فرزندپروری»، ضرورت آن تشریح شده است. مولف برای تبیین قلمرو «فقه فرزندپروری» تلاش کرده با توضیح یک آیه و یک روایت معتبر، ظرفیت متون اسلامی و گستره مسائل «این شاخه فقهی» را بیان نماید.
کلید واژگان: تربیت اسلامی, فقه تربیتی, فقه فرزندپروری, سبک های تربیت فرزندParenting had been one of the serious issues for Parents from the beginning of the creation، and its styles have studied in the last decades by behavioral sciences. Parenting based on jurisprudence is the idea that this research seeks to explain. This idea is entitled as «parenting jurisprudence» and we should try to receive to a complete meaning of it. to receive to this purpose، first of all we have a pathological review on the parenting styles among Islamic thinkers in Islamic history and society، then by analyzing nowadays damages of parenting، try to show necessity need for specialized «Islamic education» and then the scope of ''parenting jurisprudence''. After that، by limiting the concept of «parenting jurisprudence»، the author''s will try to explain «parenting jurisprudence» based on a verse and an authentic tradition to show the Islamic texts capacity about this branch of jurisprudence.Keywords: Islamic education, parenting jurisprudence, educating jurisprudence, law, parenting, child rearing styles -
مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی(ره) / (رویکردی خدامحور و حاکمیت قوانین الهی در مسائل تربیتی)نوع نگرش به انسان و باور واقع بینانه به ویژگی ها و توانمندی هایی که در صیرورت تربیتی، اهداف عالیه تربیتی، اخلاقی و معنوی را تحقق می بخشد، از مهم ترین مباحث تعلیم و تربیت است. امام خمینی(ره) با توجه به نگرش هدایتی و تربیتی اسلام به انسان و هستی شناسی برگرفته از آموزه های دینی، مبانی تعلیم و تربیت را در یک ساختار فطری و آفرینشی هدفمند، تفسیر و تحلیل نموده است. اساسی ترین مسئله در تربیت آدمی، شناخت مبانی انسان شناختی است که از بررسی آراء تربیتی امام خمینی(ره) به دست می آید. با شناخت ویژگی های فطری، می توان اهداف تربیتی را شناسایی کرد؛ اصول و باید و نبایدهای کلی تربیتی را کشف نمود و مسیر تربیت را هموار ساخت. در این مقاله، به تبیین هفت مبنای انسان شناختی تعلیم و تربیت و کارکردهای آنها پرداخته شده است.
کلید واژگان: مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت, توانمندی های تربیتی, ساختار فطری, تربیت اسلامیThe kind of insight to the human being and believing in his characteristics and capabilities that can lead him to ultimate growth and excellence in his educational endeavors are among the most important issues in education. Imam Khomeini, with respect to educational and guidance viewpoints of Islam about individuals, and ontological issues drawn from Islamic teachings, has interpreted and analyzed educational principles based on innate structure and goal oriented creation. By studying Imam Khomeini’s educational viewpoints, it can be concluded that the most fundamental issue in educating human beings is recognizing the anthropological principles of education. By knowing human innate characteristics, educational objectives can be identified, general educational principles and do and don’t of education can be explored, and further smooth the educational pathways. In this article, seven anthropological principles of education and their applications are discussed.Keywords: anthropological principles of education, educational capabilities, innate structure, Islamic education -
تحول در برنامه درسی رشته های علوم انسانی با رویکرد اسلامی و بومی، در سال های اخیر از دغدغه های اصلی مدیران ارشد نظام و صاحب نظران و اساتید بوده است. انتقال نگرش ها و ارزش های لیبرالیستی و سکولاریستی، عدم انطباق با نیازهای کشور و به روز نبودن محتوای برنامه ها منشا اصلی دغدغه ها، نگرانی ها و تاکید بر ضرورت تحول در برنامه درسی است.
مقاله پیش رو در صدد است تا امکان اسلامی و بومی سازی برنامه درسی مصوب را از طریق بررسی وضع موجود آن و بر پایه دانش تربیتی موجود ارزیابی کند بدین منظور به بررسی سه پرسش می پردازد: 1. برنامه درسی مصوب رشته علوم تربیتی در مقطع کارشناسی و کتاب های تالیفی که در حال حاضر در دانشگاه ها تدریس می شوند، چه نقاط قوت و ضعفی دارند؟ 2. با نظر به یافته های سوال قبل و همچنین دانش بومی و اسلامی تولیدشده در بیست سال گذشته (پس از تصویب برنامه)، اسلامی سازی و بومی سازی علوم تربیتی تا چه حد امکان پذیر است؟ 3. چه عواملی موجب کندی برنامه پیشبرد اسلامی سازی و بومی سازی برنامه درسی در سال های پس از تصویب برنامه شده است؟ روش تحقیق در پاسخ به سوال اول، توصیفی از نوع اسنادی است و در پاسخ به سوال دوم و سوم، توصیفی تحلیلی و توصیفی انتقادی است.
نتیجه بررسی ها نشان می دهد که زمینه بازنگری در برنامه و کتاب های درسی تاحدودی فراهم شده است با این تفاوت که امکان بازنگری در عناوین درسی با ماهیت عمومی، تاریخی، فلسفی، نقلی تفسیری بیشتر و در عناوین درسی با ماهیت تجربی، تجویزی و روش شناختی کمتر فراهم شده است.کلید واژگان: امکان سنجی, اسلامی سازی, بومی سازی, برنامه درسی, تربیت اسلامی, علوم تربیتیTransformation of the curriculum of the humanities with Islamic and native approach has been one of the main concerns of senior managers of the political system, scholars and academics in recent years. Transfer of liberalistic and secularistic views and values, inconsistency with society’s needs and outdatedness of the topics are the main sources of concern and emphasis on reconsideration of curriculum. This paper is an attempt to assess the possibility of Islamization and indigenization of the approved curriculum through evaluation of its present condition and on the basis of the existing educational knowledge. In order to do so, three questions have been brought up for evaluation: 1. what are the strong points and weaknesses of the existing curriculum of educational sciences in undergraduate courses and the text books currently being taught in universities? 2. Considering the answers of the first question as well as native and Islamic knowledge produced during the past 20 years (following the ratification of the curriculum), to what extent indigenization and Islamization of educational sciences have become possible? 3. What factorshavecaused the plan of Islamization and indigenization of the curriculum not to be implemented rapidly after its approval? The research method in answering the first question is descriptive and documentary, for the second and third questions descriptive-analytical and descriptive-critical methods have been employed respectively. Findings of this study show that the ground is somehow paved for revising the curriculum and the text books with this difference that revising the content of the curriculum dealing with general, historical, philosophical and narrative-interpretive nature is more feasible than those topics with empirical, prescriptive and methodological nature.Keywords: Feasibility Study, Islamization, Indigenization, Curriculum, Islamic education, Educational Sciences -
حیات بشری همواره با فرهنگ توام بوده است و جامعه ای که فرهنگ مخصوص به خود ندارد، مرده است. فرهنگ بالنده، برای تکامل باید با سایر فرهنگ ها و جذب عناصر مثبت آن توانایی تبادل داشته باشد. بنابراین، تمام فرهنگ ها باید در تعامل با یکدیگر باشند، اما گاهی مجموعه ای سیاسی یا اقتصادی برای رسیدن به مقاصد خاص خود و اسارت یک ملت به بنیان های فرهنگی آن ملت هجوم می برد و باورهای تازه ای را به زور و به قصد جایگزینی بر فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد می کند. در این صورت مقاوم سازی نسل در برابر توطئه ها و قطع زمینه های تهاجم پذیری، در درون خانواده ها و با تربیت صحیح فرزندان امکان پذیر است.
مقاله حاضر، در نظر دارد با هدف ترسیم نقش خانواده که موثرترین عامل انتقال فرهنگ و رکن بنیادی جامعه است، علاوه بر بررسی ابزار تهاجم فرهنگی و راه های مقابله با آن، شاخص ها و ویژگی های مهم محیط خانواده را در این رویارویی معرفی نماید. نتایج بررسی نشان می دهد از آنجا که انسان ها در خانواده به هویت و رشد شخصیت دست می یابند و فقط در خانواده های سالم می توانند به تکامل معنوی و اخلاقی برسند، از این رو، خانواده نه تنها عامل کمال بخشی، آرامش و بالندگی اعضای خویش است بلکه در تحولات اساسی جوامع نقش عمده ای ایفا می کند و مذهب، آموزش و حکومت نیز از عملکرد خانواده متاثر می شوند.
در زمینه مقابله با تهاجم فرهنگی نیز خانواده ها می توانند با تربیت دینی فرزندان، نقش خطیر خود را در جامعه به خصوص جامعه اسلامی به ظهور برسانند.
کلید واژگان: تهاجم فرهنگی, فرهنگ پذیری, تبادل فرهنگی, تربیت دینی, تربیت اسلامی, نهاد خانوادهMankind’s life has always been twixt with culture and a society which does not possess its own specific culture is dead. In order for a dynamic culture to evolve, it must have the capacity to exchange and interact with other cultures and absorb their positive elements. Therefore, all cultures must be in interaction with one another but it so happens sometimes that a political or economical group attacks the cultural foundations of a nation in order to reach its ends and enslave a whole nation. Thus, it imports and imposes new beliefs on the culture and national beliefs of the nation to replace them. In this case, making the generation resistant, solidifying it against conspiracies and fending off any assaults on the family are made possible by properly educating children. The present article aims not only to illustrate the role of the family which is the most important unit of society and an effective agent in transferring culture but it also examines the cultural assault tool and ways of confronting it. Additionally, it introduces some of the important indicators and features in this confrontation. The study results show that since human beings develop their identity and character within the family and that they can attain spiritual and moral perfection in a healthy family only, therefore, the family is not only conducive to perfection, peace and character-building but it also plays a very crucial role in basic developments. Religion, education and government are also affected by family function. When it comes to confronting cultural assault, the family can also demonstrate its very vital role in society especially Islamic society.Keywords: cultural assault, acculturation, cultural exchange, religious education, Islamic education, family institution -
تعلیم و تربیت اسلامی؛ علم یا فرآیند؟تلاش های زیادی درباره ی چند و چون تعلیم و تربیت اسلامی صورت گرفته است، اما اینک سوالی رودروی ان مطرح است، و آن این است که «آیا تعلیم و تربیت اسلامی می تواند یک علم باشد؟ ». مقاله ی حاضر ضمن بررسی معانی متفاوت تعلیم و تربیت، وجوهی را که می توان در آن از «علم تعلیم و تربیت اسلامی» سخن گفت، بررسی می نماید و مهمترین مشکلاتی را که بر سر راه هر رویکرد وجود دارد، بر می شمارد؛ ...
کلید واژگان: تربیت اسلامی, علم تجربی, علم نقلی, روش شناسی, فرآیند تربیت اسلامیIslamic Education: A ScienceThe article has made an attempt to study the quality of Islamic education; however, it is still open to this question: "Can Islamic education be a science?" Discussing different meanings of education, the following article also examines the aspects where it can be referred to as Islamic education science and it accounts for the major obstacles on the way of each approach. It specifically challenges the inferential approach and maintains that this science, being experimental or narrative, comes across variant religious interpretations, judgments and justifications, lack of a sound methodology, lack of transparency in concepts and hermeneutic issues. The article eventually recommends Islamic education as a process rather than a science where it has a lot to say. -
انسان ها در دوره های متفاوت زندگانی در معرض ارتکاب فساد و شر و بدی قرار دارند و همواره خطر رفتارهای ناستوده ی اخلاقی آنها را تهدید می کند. در این میان، هدف تربیت این است که خیر و سعادت را در جامعه ی بشری بر شر و شقاوت غالب سازد. دین مبین اسلام، به منظور تنظیم و سازمان بخشیدن رفتار انسان و روابط انسانی و حتی طرز سلوک انسان با خویشتن برنامه و ضوابطی رسا و بسنده و پسندیده دارد که از جمله ی آنها اصل «تنبیه و مجازات متخلف» است. ...
کلید واژگان: تربیت اسلامی, رفق و مدارا, تنبیه, تنبیه انتقامی, تنبیه اصلاحی و بازدارنده, تنبیه به منظور عبرت آموزی دیگرانThe human being is extremely vulnerable to crimes and corruption and likely to show immoral behavior when exposed to them, while the education aims to substitute evil and wickedness with good and prosperity. To manage how one behaves himself/herself and others, Islam provides clear and proper plans and norms including "punishment of the violator". The present article attempts to explain the concept of punishment, its conditions and variant types. Considering the issues raised in the article, close adherence to the conditions of punishment based on Islamic decrees can be viewed as one of the most essential and effective means of education to ensure the prosperity and welfare of the society.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.