به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "دانشگاه کارآفرین" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «دانشگاه کارآفرین» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مژگان سمندر علی اشتهاردی*، مهدی گودرزی، محمدحسین قربانی

    آموزش از دیرباز ماموریت اصلی دانشگاه بوده است. امروزه، با توجه به اهمیت نقش آفرینی هرچه بیشتر دانشگاه و تحول آنها به سمت کارآفرینی و جامعه محوری، ماموریت آموزش نیز در آنها دچار تحول شده است. این پژوهش با هدف ارایه راهبردهای موثر در تحقق ماموریت آموزش در دانشگاه کارآفرین، به مرور نظام مند پژوهش های پیشین داخلی می پردازد؛ و به این سوال پاسخ می دهد که چه راهبردهایی می توانند در تحقق ماموریت آموزش در دانشگاه کارآفرین در کشور مطرح باشند. علت تمرکز بر پژوهش های داخلی مد نظر قرار دادن ابعاد مطرح جهانی در کنار ابعاد بومی ارایه شده در پژوهش های داخلی است. جستجو در سال 1398 صورت گرفت و هیچ محدودیت زمانی برای انتخاب مقالات در نظر گرفته نشد. با استفاده از رویکرد سنتز چارچوب، چارچوب مفهومی تحقق ماموریت آموزش دانشگاه کارآفرین بازطراحی شد. این چارچوب مفهومی از سه محور (استاد، دانشجو ونهاد سازمانی)، نه مقوله اصلی، هجده مقوله فرعی تشکیل شده است. همچنین، با استفاده از گروه کانونی، بیست وسه راهبرد متناظر با مقوله های فرعی شناسایی گردیدند. مضامین مطرح شده در پژوهش های داخلی تحت عنوان اقدام ها ذیل راهبردها ارایه شدند. شناسایی روند صعودی توجه محققان به موضوع دانشگاه کارآفرین در کشور از دیگر یافته های این پژوهش است. نتایج این پژوهش، به عنوان مرحله ابتدایی در شناسایی راهبردها و نمونه اقدام ها در تحقق ماموریت آموزش دانشگاه کارآفرین می تواند مورد استفاده سایر پژوهشگران و سیاست گذاران حوزه آموزش عالی قرار گیرد.

    کلید واژگان: دانشگاه کارآفرین, دانشگاه نوآور, راهبرد آموزشی, ماموریت آموزش
    Mojgan Samandar Ali Eshtehardi *, Mehdi Goudarzi, MohammadHosien Ghorbani

    Education has long been the mission of universities. Nowadays, due to the importance of economic transformation from resource-based to knowledge-based and the key role of universities in this line, universities move toward more innovation and entrepreneurship and are known as entrepreneurial universities. By doing so, the education mission is also evolved. This study is a mixed quantitative study that aims to suggest strategies to carry out an entrepreneurial university's educational mission. The study answers the question of which strategies can lead to fulfilling the education mission in Entrepreneurial University. To do so, it systematically reviews the Iranian literature. Focusing on Iranian literature, we consider not only dimensions mentioned by international researchers but also local dimensions in the context of Iran. The study uses a framework synthesis approach to elicit a conceptual framework. It also uses a focus group approach to identify educational strategies corresponding to the framework. The results reveal an increasing trend of Iranian researchers' concern about Entrepreneurial University. The conceptual framework consists of three key dimensions (students, staff, and institution), nine categories, and eighteen sub-categories. Corresponding to the sub-categories, the focus group identified twenty-three strategies. The themes mentioned in the literature are presented as example actions in explanation for each strategy. The finding of current research is an initial step for other researchers and policymakers in a better understanding of strategies and actions toward entrepreneurial education.

    Keywords: entrepreneurial university, Innovative University, Education Strategy, Education mission
  • سمیه براری پائین لموکی، مجتبی طبری*، مهرداد متانی
    عدم توجه و پایبندی سازمان ها و مدیران تابعه به وظیفه و مسیولیت اجتماعی شان یکی از مسایل و مشکلات اجتماعی است که می تواند توسعه پایدار را با مشکل مواجه سازد. تغییر و تحول در شرایط و نیازهای جامعه موجب تغییر و تحول در رسالت دانشگاه ها شده است. هدف اصلی در این پژوهش  مسیولیت پذیری اجتماعی دانشگاه: ارایه الگوی اثربخشی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی می باشد. این پژوهش از نوع هدف کاربردی است. داده ها بی کتابخانه ایی با  فیش برداری و میدانی با استفاده از پرسشنامه استاندارد مولفه های دانشگاه کارآفرین براری و همکاران (1399) با تعداد 48 گویه جمع آوری شده است. جامعه آماری مورد نظر کلیه اساتید دانشگاه پیام نور استان مازندران به تعداد 164 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و جدول مورگان 115 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های آماری با تشکیل جداول توزیع فراوانی و با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابعاد توانمندسازی، مسیولیت پذیری اجتماعی، ارتباطی، سازمانی و علمی به ترتیب بیشترین اهمیت را در بین ابعاد شناسایی شده دارند. در بین ابعاد شناسایی شده بعد حمایتی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.84، بعد سازمانی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.79، بعد ارتباطی دانشگاه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.77، بعد توانمندسازی دانشگاه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.75، بعد علمی دانشگاه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.71، و به ترتیب میزان تعلق بیشتری نسبت به سایر ابعاد به مفهوم مدل دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی داشته اند. وضعیت مناسب دانشگاه پیام نور از لحاظ مولفه های شناسایی شده برای دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی در این پژوهش می تواند توانمند بودن این دانشگاه در عرصه کارآفرینی اجتماعی را تایید کند.
    کلید واژگان: دانشگاه کارآفرین, مسئولیت پذیری سازمانی, توانمند سازی, بعد حمایتی دانشگاه
    Somayeh Barari Paein Lemuki, Mojtaba Tabari *, Mehrdad Matani
    Lack of attention and adherence of organizations and affiliated managers to their duties and social responsibility is one of the social issues and problems that can hinder sustainable development. Changes in the conditions and needs of society have led to changes in the mission of universities. The main purpose of this study is university social responsibility: to provide a model of university effectiveness in the development of social entrepreneurship. This research is of applied purpose type. Data were collected in the form of libraries with filing tools and field tools using the standard questionnaire of components of Karafarin University, et al. (2016) with 48 items. The statistical population of all professors of Payame Noor University of Mazandaran province was 164 people who were selected using available random sampling method and Morgan table 115 people were selected as a statistical sample. Statistical data were analyzed by forming frequency distribution tables using SPSS and Smart PLS software. The dimensions of empowerment, social responsibility, communication, organizational and scientific are the most important among the identified dimensions, respectively. Among the identified dimensions, the supportive dimension of the university in the development of social entrepreneurship with a factor of 0.84, the organizational dimension of the university in the development of social entrepreneurship with a factor of 0.79, the communication dimension of the university of social entrepreneurship with a factor of 0.77, the empowerment of the university of social entrepreneurship with a factor of 0.75 University of Social Entrepreneurship with a factor load of 0.71, and respectively have a greater degree of belonging to the concept of the university model in the development of social entrepreneurship than other dimensions. The appropriate situation of Payame Noor University in terms of the components identified for the university in the development of social entrepreneurship in this study can confirm the ability of this university in the field of social entrepreneurship.
    Keywords: Entrepreneurial University, organizational responsibility, empowerment, supportive aspect of the university
  • سمیه قراگوزلو، فائزه ناطقی*، مهناز جلال وندی
    هدف از این تحقیق ارایه الگوی توسعه توانمندی کارآفرینی نسل جوان کشور در بستر برنامه ریزی درسی آموزش عالی بود. تحقیق حاضر ازنظر هدف، توسعه ای و به صورت کیفی به روش داده بنیاد گلیزری بود. جامعه آماری در پیشینه مطالعاتی را کلیه متون نظری و پژوهشی داخلی و خارجی در دسترس، مراجع مرتبط و اسناد بالادستی نظام آموزش وپرورش کشور جمهوری اسلامی ایران تشکیل داد روش نمونه گیری از این جامعه هدف مند بود و در بخش مصاحبه با خبرگان جامعه تحقیق شامل 15 نفر متخصص حوزه برنامه درسی و کارآفرینی بود که به روش گلوله برفی و در حد اشباع نظری انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که در بخش پیشینه تحقیق در قالب 8 عامل تعداد 46 مولفه استخراج و در بخش مصاحبه با خبرگان 71 مولفه و در قالب 12 عامل استخراج شد که نهایتا موارد تکراری و مشابه حذف و موارد نهایی که شامل 100 مولفه در قالب 12 عامل بود استخراج شد که در شرایط علی عواملی چون خلاقیت و نوآوری، رهبری، تجربه کارآفرینانه و آموزش، همچنین در شرایط مداخله گر پنج عامل کارگروهی، پشتکار، ریسک پذیری، استقلال طلبی و مثبت اندیشی و در شرایط زمینه ای سه عامل اصلی آشناسازی با صنعت، ویژگی های دانشگاه و پشتیبانی و زیرساخت موثر بر الگوی برنامه های درسی بر اساس شاخص های کارآفرینی شناسایی و تعیین شدند.
    کلید واژگان: کارآفرینی, برنامه درسی, دانشگاه کارآفرین, علمی و کاربردی, روش داده بنیاد
    Somayeh Gharagozloo, Faezeh Nateghi *, Mahnaz Jalalvandi
    The purpose of this study was to provide a model for developing the entrepreneurial ability of the young generation in the context of higher education curriculum planning. The present study was developmental and qualitatively based on the data method of the Glaser Foundation. The statistical population in the study background consisted of all available domestic and foreign theoretical and research texts, related references and upstream documents of the education system of the Islamic Republic of Iran. The sampling method of this population was purposeful. There were curriculum and entrepreneurship which were selected by the method of snowball and theoretically saturated. The results showed that in the research background section, 46 components were extracted in the form of 8 factors and in the interview with experts’ section, and 71 components were extracted in the form of 12 factors. Similar to the elimination and final cases, which included 100 components in the form of 12 factors were extracted in the causal conditions of factors such as creativity and innovation, leadership, entrepreneurial experience and training, as well as in the intervention of five factors of teamwork, perseverance, risk-taking, independence and positive thinking. In the context of the three main factors of familiarity with the industry, the characteristics of the university and the support and infrastructure affecting the curriculum model were identified and determined based on entrepreneurial indicators.Keywords: Entrepreneurship, Curriculum, Entrepreneurial University, Scientific and Applied, Foundation Data Method.
    Keywords: entrepreneurship, curriculum, Entrepreneurial University, Scientific, Applied, Foundation Data Method
  • امیر شهسواری*، جمیله علم الهدی، غلامرضا ذاکرضالحی، اباصلت خراسانی

    در 40 سال اخیر دسته ای از تحولات اقتصادی و فناوری در عرصه جهانی به همراه برخی رویداد های سیاسی و امنیتی خاص، تلقی خاصی از ماموریت دانشگاه مبنی بر مشارکت مستقیم در نوآوری و توسعه اقتصادی ایجاد کرده است. در این راستا برخی از نظریات از جمله الگوی دانشگاه کارآفرین به دلیل تمرکز بر تجاری سازی دانش، کارآفرینی دانشگاهی و توسعه نوآوری منطقه ای، توجهات گسترده تر دولت ها و سیاست گذاران را به دنبال داشته است. پژوهش حاضر با هدف ارایه شناختی دقیق تر از چیستی ایده دانشگاه کارآفرین، عوامل موثر در پیدایش آن و پیامدهای مترتب بر توسعه آن، زمینه را برای بررسی واقع گرایانه ظرفیت ها و محدودیت های این الگو فراهم می کند و از این طریق تلاش دارد سیاست گذاری عالمانه آموزش عالی را در مواجهه با الگوی دانشگاه کارآفرین تسهیل کند. برای این منظور مجموعه منتخبی از مقالات مرجع و موثر مرتبط با الگوی دانشگاه کارآفرین، طی چهار مرحله تحلیل مضمون شده است. نتایج این تحلیل نشان می دهد انقلاب آکادمیک دوم، مضمون فراگیری است که در الگوی مذکور، چیستی و مراحل توسعه آن به همراه پیشران ها و عوامل شکل گیری و نیز پیامدهای مترتب بر آن تبیین شده است. در پایان با قرار دادن این نتایج در بستر پیشینه پژوهشی گسترده تر نقش دانشگاه در نوآوری، محدودیت های اصلی این الگو شناسایی و بحث شده است. بر این مبنا دلالت های نظریه دانشگاه کارآفرین درخصوص پیشران های تحول ماموریتی دانشگاه، بیشترین سازگاری را با شواهد و نتایج حاصل از دیگر پژوهش ها دارد، اما سایر دلالت های این نظریه، از جمله فراگیری انقلاب آکادمیک دوم و فازها و پیامدهای آن با محدودیت های متعددی مواجه است. در مجموع، این بررسی بر زمینه های امکانی محدود و نیز مطلوبیت محدود الگوی دانشگاه کارآفرین دلالت دارد، به گونه ای که تعابیری مانند انقلاب آکادمیک دوم و نسل سوم دانشگاه ها اغراق آمیز و خلاف واقع به نظر می‎آید.

    کلید واژگان: دانشگاه, نوآوری, ماموریت دانشگاه, دانشگاه کارآفرین, انقلاب آکادمیک دوم
    Amir Shahsavari *, Jamileh Alamolhoda, Gholamreza Zakersalehi, Abasalt Khorasani

    In the last 40 years, a series of global economic and technological developments, along with a number of specific political and security events, have further strengthened the rule of economic discourse on higher education policies, a particular recognition of the University's mission of direct participation in innovation and economic development . In this regard, the entrepreneurial university model, have focused on the broader attention of governments and policymakers due to the focus on knowledge commercialization, academic entrepreneurship and regional innovation development. Therefore, the present study aims to provide a more cognitive knowledge of what the idea of ​​an entrepreneurial university, its effective factors and the consequences of its development, try to implement the wisdom policy of higher education in Facing the entrepreneurial university model. For this purpose, a selection of articles related to the entrepreneurial university model has been analyzed. The results of this analysis indicate that the second academic revolution is a generalized subject in which this model is, and its development phases, along with the drivers and factors of formation, as well as its implications, have been explained. In the end, placing these results in the wider context of the research background of the university's role in innovation, the main constraints of this model are identified and discussed. In sum, this study is an indication of limited possibilities and the limited utility of entrepreneurial university model, in which terms such as the second and third academic academic revolutions seem to be exaggerated and counterproductive.

    Keywords: university, Innovation, University, Mission, Entrepreneurial University, Etzkowitz, Model
  • هدی سادات محسنی *

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر جهت تبدیل دانشگاه‏ها به دانشگاه کارآفرین صورت گرفت. در این راستا، ابتدا به بررسی ادبیات و مبانی نظری موجود در این حوزه پرداخته و پس از استخراج عوامل موجود در ادبیات پژوهش، این عوامل دسته بندی و در قالب پیش نویس پرسشنامه محقق ساخته طراحی گردید. سپس با استفاده از مصاحبه نیمه ساختمند با متخصصان حوزه کارآفرینی، عوامل استخراج شده بررسی و ماحصل آن رد تعداد کمی از آن ها و تایید دیگر عوامل شناسایی شده گردید. در مرحله بعد بر اساس عوامل شناسایی شده، به بررسی وضعیت موجود دانشگاه الزهرا (س) در این خصوص پرداخته شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر رویکرد، کمی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی محسوب می‏شود. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر اعضای هییت علمی دانشگاه الزهرا (س) برابر با 344 نفر است که با استفاده از جدول مورگان، 182 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری طبقه‎ای نسبتی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش نخست پژوهش، یافته‏ها حاکی از شناسایی 8 عامل و 50 شاخص مشتمل بر عامل رهبری کارآفرینانه (8 شاخص)، عامل ساختار سازمانی کارآفرینانه (4 شاخص)، عامل آموزش کارآفرینی (9 شاخص)، عامل فرهنگ کارآفرینانه (9 شاخص)، عامل اعضای هییت علمی و کارکنان خلاق و نوآور (7 شاخص)، عامل بازاریابی کارآفرینانه (4 شاخص)، عامل تامین اقدامات حمایتی کارآفرینانه (4 شاخص)، عامل تجاری‏سازی تحقیقات (5 شاخص) است که همه آن ها تایید شدند. در بخش دوم پژوهش که بر مبنای عوامل شناسایی شده، به بررسی وضعیت دانشگاه الزهرا (س) پرداخته شد، یافته‏ها حاکی از آن است که دانشگاه الزهرا (س)، جز در عامل «ساختار سازمانی کارآفرینانه»، در سایر عوامل شناسایی شده در وضعیت مطلوبی به سر نمی‏برد.

    کلید واژگان: کارآفرینی, دانشگاه کارآفرین, فرهنگ کارآفرینی, ساختار کار آفرینانه
    Hoda Sadat Mohseni *

    The present study aims to identify factors contributing universities to become entrepreneurial. In this regard, we first studied the existing literature and theoretical foundations and after extracting the involved factors, they were categorized and designed in the form of a researcher-made questionnaire. Subsequently, using semi-structured interviews with experts in the field of entrepreneurship, the extracted factors were examined and a few of them was rejected and others were verified. In the next step, based on the identified factors, the present situation of Alzahra University was studied. This research is applied in terms of purpose, quantitative in terms of approach, and is considered a descriptive survey in terms of collecting data. The statistical population of the study was consisted of 344 members of faculty members of Alzahra University. Using Morgan table, 182 of them were selected through stratified sampling. The data gathering tool was a researcher-made questionnaire. In the first part of the study, the findings indicated 8 factors and 50 indicators including entrepreneurial leadership (8 indicators), entrepreneurial organizational structure (4 indicators), entrepreneurship training factor (9 indicators), entrepreneurial culture factor (9 indicators) , faculty members and creative and innovative staff factor (7 indicators), entrepreneurial marketing factor (4 indicators), entrepreneurial supporting measures (4 indicators), commercialization of research (5 indicators), that all of which were approved. In the second part of the study, based on the identified factors, the status of Alzahra University was studied. Findings show that Alzahra University, except for the "organizational entrepreneurial structure" factor, is not in a satisfactory situation in terms of other identified factors.

    Keywords: entrepreneurship, entrepreneurial university, entrepreneurial culture, entrepreneurial structure
  • سید علیرضا رادمنش*، سید حبیب الله طباطبائیان، جهانیار بامداد صوفی، سهیلا بورقانی فراهانی

    الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، الگویی است که با انضمامی شدن مبانی بینشی و ارزشی اسلامی پدید می آید که کارآفرینی یکی از مهمترین آنهاست. مفهوم دانشگاه کارآفرین یا دانشگاه نسل سوم، مدلهای آن و چگونگی تحقق آن در کشورهای مختلف، یکی از موضوعات مهم و قابل تامل در سالهای اخیر بوده است؛ از این روی شاهد آنیم که پژوهشهای متعددی در جهت شناسایی شاخصه ها و ویژگی های این دانشگاه به انجام رسیده است. مطالعه گسترده این پژوهشها نشان دهنده تمرکز پژوهشگران بر سخت افزارهای دانشگاه کارآفرین و بی توجهی آنها به اقتضائات نرم می باشد. پژوهش با رویکردی آمیخته به دنبال شناسایی عوامل نرم و سخت شکل گیری دانشگاه کارآفرین در ایران بوده است. پژوهشگر به شناسایی عوامل ذکر شده با رویکردی کیفی و استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و مطالعه کتابخانه ای و نیز تحلیل آنها با روش تحلیل تم پرداخته است. پس از آن و در گام بعدی عوامل شناسایی شده با رویکردی کمی و توزیع پرسشنامه میان خبرگان و تحلیل آنها با آزمون ناپارامتریک دو جمله ای، اعتبارسنجی و تایید شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد دانشگاه کارآفرین در بعد نرم دارای مولفه های اصلی (بازیگران کلیدی، هنجارها ، عوامل اجتماعی-فرهنگی، عوامل شخصیتی-انگیزشی) و در بعد سخت دارای مولفه های اصلی (سیاستها-راهبردها، زیرساختهای اطلاعاتی-اشاعه ای، زیرساختها-نهادهای پشتیبان، زیرساخت انسانی-سازمانی، زیرساخت های محیطی-دولتی، پیوندهای محیطی، نظامهای مدیریتی (آموزشی-پژوهشی)، نظام های مدیریتی (حمایتی-ارزشیابی و مالی))می باشد.

    کلید واژگان: دانشگاه کارآفرین, الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت, سیاست علم و فناوری, فناوری نرم
    Seyed Alireza Radmanesh *, Seyed Habibollah Tabataba, Jahanyar Bamdad Soofi, Soheila Farahani

    The Islamic-Iranian pattern of progress is a kind of pattern that is realized with the inclusion of Islamic ideological and axiological foundations with entrepreneurship being one of the most important ones. The concept of entrepreneur university or the third generation university, its models and quality of its formation in various countries have been among important issues worthy of consideration during the recent years. Therefore, there are various research works available on identifying indexes and characteristics of this kind of university. A thorough review of these research works indicates expert-level concentration on software aspect of the entrepreneurship university and their inattention to the software requirements. This research paper has embarked on identifying hard and soft factors for formation of entrepreneur university in Iran. The researcher has tried to identify the aforesaid factors through a qualitative approach and with the help of semi-structured interviews, library studies, and thematic analysis. Then, in the next step, the validation of identified factors was approved through a quantitative approach with distribution of questionnaires among the experts and their analysis with nonparametric Binominal Test. Results of the research indicate that the entrepreneur university, in soft aspect retains main components of key players, norms, social and cultural factors, and personality-motivation factors and in hard aspect it retains major components of policies and strategies, information and promotional infrastructures, backup institutional infrastructures, manpower-organizational infrastructures, environmental-governmental infrastructures, environmental links, management systems, educational and research systems, supportive-evaluative and financial systems.

    Keywords: Entrepreneur university, Islamic-Iranian pattern of progress, Science, technology policy, soft technologies
  • امیررضا علیزاده مجد، علی بدیع زاده *، رسول حسینی، حمیدرضا سعیدنیا، ابوتراب علیرضایی

    سرعت تحولات از ویژگی های قرن بیست و یکم می باشد و گاه سرعت این تغییرات به قدری فزاینده است که بیشتر جوامع از درک آن غافل می شوند. فضای حاکم بر اقتصاد امروز، ریسک توام با عدم اطمینان است و با حرکات اصلاحی نمی توان به مقابله و این تغییرات و همچنین ایجاد مزیت رقابتی پایدار پرداخت. نسل اول دانشگاه ها رسالت آموزش و نسل دوم علاوه بر وظیفه قبل، پژوهش را نیز عهده دار، اما نسل سوم آکادمیک که دانشگاه کارآفرین نام دارد علاوه بر وظیفه آموزش و پژوهش، بازیگر نقش اول در رشد و توسعه اقتصادی کشور است. با نگاهی به دانشگاه های برتر دنیا در نظام های بین المللی معتبر می توان دریافت، بین رتبه آکادمیک و قدرت سیاسی، اقتصادی و. . . جوامع رابطه معناداری وجود دارد. دانشگاه کارآفرین نه یک دانشگاه یا سازمان، بلکه یک ساختار یا فرهنگ است. فرهنگی که خلاقیت و رشد و توسعه نوآورانه را برای محیط پیرامون خود به ارمغان خواهد آورد. بر همین اساس در این نوشتار پس از مفهوم پردازی واژه کارآفرینی بابیان مسائل امروز دانشگاه های با رویکرد صنعتی و تحول در ماموریت دانشگاه ها، به ضرورت کارآفرینی در بستر دانشگاه و نقش دانشگاه در توسعه صنعتی پرداخته شده، سپس به نقش فرهنگ به عنوان یک مغز افزار آکادمیک در بسترسازی مفهوم دانشگاه کارآفرین اشاره گردید و همچنین روحیه و فرهنگ در محیط آکادمیک نیز موردبررسی قرار گرفت.

    کلید واژگان: فرهنگ, فرهنگ سازمانی, کارآفرینی, دانشگاه کارآفرین
    AmirReza Alizadeh Majd, Ali Badizadeh, Hosseini Rasul, HamidReza Saeednia, Aboutorab Alirezaie

    The pace of change is a characteristic of the 21st century, and sometimes the pace of these changes is increasing, and most societies ignore their perceptions. The prevailing atmosphere of today's economy is the risk associated with uncertainty and can not be countered by these corrective actions and these changes as well as the creation of a sustainable competitive advantage. The first generation of universities, the mission of education and the second generation, in addition to its previous task, is also responsible for research, but the third-generation academic, called the Entrepreneur's University, is also a leading actor in the country's economic growth and development, in addition to its teaching and research function. Looking at the world's top universities in internationally acclaimed systems, one can get, between academic rank and political, economic, and political power. . . Communities have a meaningful relationship. An entrepreneurial university is not a university or organization, but a structure or culture. A culture that brings creative and innovative growth and development to the surrounding environment. Accordingly, in this paper, after the concept of the term Babayan entrepreneurship, the problems of today's universities with the industrial approach and transformation in the mission of universities, the need for entrepreneurship in the context of university and the role of the university in industrial development, then the role of culture as an academic tool in establishing the concept of university The entrepreneur was referred to as well as the morale and culture in the academic environment.

    Keywords: Culture, Organizational Culture, Entrepreneurship, entrepreneurial university
  • حدیثه مرتضایی*، محمد صالحی، کیومرث نیازآذری
    این پژوهش به شناسایی مولفه های اثرگذار بعد ساختار سازمانی دانشگاه کارآفرین که در ایجاد اقتصاد دانش بنیان نقش دارند، پرداخت. روش پژوهش از نوع آمیخته و جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصین در حوزه مراکز رشد در دانشگاه های آزاداستان فارس بود. نمونه گیری در بخش مطالعه کیفی هدفمند و در بخش کمی تصادفی طبقه ای بود. در بخش کیفی 11نفر در فرایند مصاحبه و در بخش کمی با حجم جامعه 976 نفر ، 277 نفر به عنوان نمونه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود که بعداز تایید روایی ، پایایی آن 83% محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در بخش استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که در ایحاد اقتصاد دانش بنیان ، 8 مولفه در بعد ساختارسازمانی شناسایی شد. در بخش کمی ، یافته ها نشان داد که مولفه توجه همه جانبه به نوآوری در دانشگاه با بالاترین بار عاملی (0/79) و مولفه تصمیم گیری به صورت غیر رسمی و شورایی با کمترین بار عاملی (0/68) ، از کل واریانس ها را تبیین و سایر مولفه ها به ترتیب در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند. همچنین الگوی نهایی پژوهش ، با شاخص های برازش ، ضرایب استاندارد مورد تایید قرار گرفت. میزان ضریب تاثیر مولفه های موجود در ساختارسازمانی دانشگاه کارآفرین در ایجاد اقتصاد دانش بنیان به تنهاییبالاترین ضریب تاثیرگذاری در مولفه توجه همه جانبه به نوآوری در دانشگاه با 0/79 و کمترین در مولفه تصمیم گیری به صورت غیررسمی و شورایی با 68 /. بود
    کلید واژگان: دانشگاه کارآفرین, ساختارسازمانی, اقتصاد دانش بنیان, مولفه های اثرگذار
    Hadiseh Mortezaei, * Mohammad Salehi, Kioumars Niazazari
    This research aims at identifying the effective components of the organizational structure of the University of Entrepreneurship that contribute to the creation of knowledge-based economics. The research method was a cross-sectional method and the statistical population included experts and experts in the field of growth centers in Azad-e-Azad universities in Fars. Sampling was targeted in qualitative study and in a stratified random sampling. In the qualitative section of 11 people in the interview process and in the quantitative section with a population of 976 people, 277 people participated as an example in this study. The data gathering tool was an interview and a researcher-made questionnaire. After confirming the validity, its reliability was 83%. For analyzing the data, descriptive statistics and inferential part of exploratory and confirmatory factor analysis were used. The results of the research in the qualitative section indicated that in the framework of the knowledge economy, 8 components were identified in the organizational structure dimension. In the quantitative part, the findings showed that the component of all-round attention to innovation in the university with the highest factor load (79.0) and the decision-making component of the informal and council with the lowest factor load (68.0), of the total variance And other components are important in the next order respectively. The final pattern of the research was confirmed by fitting indices, standard coefficients. The coefficient of influence of the components in the organizational structure of the entrepreneurial university in creating a knowledge-based economy alone is the highest impact factor in the component of universal attention to innovation in the university with 79/7 and the least in the decision making component, informally and councilly. Was
    Keywords: Entrepreneurial University, Organizational Structure, Knowledge Based Economics, Effective Components
  • جعفر باقری نژاد
    ادبیات کارآفرینی دانشگاهی و دانشگاه کارآفرین بسرعت در حال توسعه است. دانشگاه های کشورهای توسعه یافته بطور فزاینده ای کارآفرین شده اند. در اقتصاد مبتنی بر دانش، دانشگاه ها علاوه بر ماموریت های آموزشی و تحقیقاتی، ماموریت سوم خود یعنی مشارکت فزاینده تر درفرآیند نوآوری وتوسعه تکنولوژی را نیزعهده دار شده اند. بر این اساس شبکه های جدید وابسته به دانشگاه ها در حال رشد می باشند ودانشگاه ها با توجه به ظرفیت هایی که بعنوان نهاد تولید و توزیع کننده دانش دارند، به صورت دانشگاه های کارآفرین نقش اساسی را در نوآوری صنعتی و توسعه فناوری و درنتیجه اشتغال زایی و رفاه ایفاء می کنند. در این راستا عصر حاضر شاهد تحولات عظیمی در نظام های دانشگاهی به منظور همسویی هرچه بیشتر آنها، با فرایندتوسعه اقتصادی بومی، منطقه ای و بین المللی می باشد. لذا رویکرد حاکم بر فعالیت های آموزشی و پژوهشی، رویکردی نیازگرا در تعامل با سازمان های پیرامونی دانشگاه می باشد. این تعامل وکنش متقابل محیط های دانشگاهی با بنگاه های اقتصادی و سازمان های بیرونی، چنانچه سازمان یافته و با سازوکارهای اثر بخش همراه باشد، حاصلی جز اشتغال زایی و بهره وری بیشتر از منابع انسانی و غیر انسانی و رفاه بدنبال نخواهد داشت.
    این مقاله قصد دارد ضمن بیان نقش های جدید و کارآفرین محیط های دانشگاهی و تشریح تحولات سبک های تولید دانش وتجارب جهانی، مدل های کارآفرینی در محیط های دانشگاهی ومکانیسم های اثر بخش، چارچوبی را به منظور گسترش فعالیت های کارآفرینی دانشگاهی برای توسعه فناوری، اشتغال زایی و رفاه مطرح سازد.
    کلید واژگان: دانشگاه کارآفرین, مدل های کارآفرینی دانشگاهی, سازوکار نوآورانه, مکانیسم های پیوندی, ساختار های واسط و پشتیبان
    J. Bagherinejad
    The literature on university entrepreneurship and entrepreneurial university is rapidly expanding. Universities in developed countries have become increasingly entrepreneurial. In knowledge-based economy, universities in addition to their traditional missions like education and research have been involved in their third mission including innovation process and technology development. In this respect, new networks related to universities are grown and universities regarding their capacities as generators and distributors of knowledge, in the form of entrepreneurial universities play their crucial roles in industrial innovation, technology development, job creation and prosperity as well. In this regard, the new age faces huge developments in academic systems to be in line with indigenous, regional and international economic development. Therefore, the overcoming approach of educational and research activities, is demand oriented in relation with peripheral organizations. If mutual relations of academic environment with external organizations including firms are organized with effective mechanisms, its result will be job creation, prosperity and more productivity of human and non-human resources.This paper aims to express the modern entrepreneurial roles of academics, explain the evolutionary process of the knowledge production styles including global experiences, academic entrepreneurship models and mechanisms first, then tries to draw a framework to expand the academic entrepreneurial activities for technology development, job creation and prosperity.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال